live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون - صفحه 24

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    fardin success گفته:
    مدت عضویت: 293 روز

    به نام خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تره

    سلام و خدا قوت به استاد عزیز و تک تک دوستان سایت عباس منش

    رد پای من(گام پانزدهم)

    من خیلی کم اصلا ندیدم استاد موقعی که آموزش میده از کنترل ذهن صحبت نکنه چرا که همه ی زندگی به این برمیگرده که ذهنمون داری به چه چیزی توجه میکنه و کجا داره میره

    اگه در هر شرایطی بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و خودمون بهش جهت بدیم میتونیم صد در صد کنترل زندگیمون رو هم دست بگیریم و خودمون حاکم و سازنده ی زندگیمون بشیم

    تیک ذهنی من در این جلسه ی فوق العاده این بود که برای تمامی کارهامون دلیل داشته باشیم یعنی خیلی مواقع کاری رو انجام میدهیم بدون هیچ دلیلی و بعدا پشیمون میشیم و از خودمون می‌پرسیم چه دلیلی داشتیم و وقتی دلیلی منطقی نداریم گفت و گو های منفی ذهن شروع میشه و اون وقته که میفهمیم آب ریخته شده را جمع کردن محاله

    به نظر خود من وقتی درگیر آموزش دیدن هستیم و قبل از انجام کاری یا زدن حرفی یک مکث کوچک داشته باشیم کنترل ذهن خیلی راحت تر میشه

    وقتی عاشق کاری هستیم که انجامش میدهیم ما دیگه کار نمی‌کنیم زندگی میکنیم،، حالا شاید دیر علاقه مون رو پیدا کنیم ولی نباید خسته و ناامید بشیم چون زمانی که به هدفمون میرسیم همون روزها میشن شیرین ترین روزهای زندگیمون

    (در بیابان گر به شوق کعبه، خواهی زد قدم / سرزنش‌ ها گر کُند خار مُغیلان، غم مخور)

    عاشقتونم

    هر کجا هستیم بدرخشیم و تأثیر گذار باشیم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 272 روز

    سلام خدمت پیامبر زمان خودم ‌وفرشته عزیزم خانوم شایسته ‌دوستان عزیزم

    من امروز تصمیم گرفتم کامنتی بزارم چون واقعا خودم از اتفاق های که داره رخ میده شگفت زده شدم از وقتی تصمیم گرفتم به رفتارهایم دقت کنم من دیروز به مراسم عروسی دعوت بودم وچون خیلی دوست دارم در مراسم های عروسی همیشه مرتب ‌آرایش داشته باشم باید سالن زیبایی می رفتم ولی همسرم به خاطر اینکه در ترافیک مونده بود من فرصت پیدا نکردم در محله خودمون به ارایشگاه برم اولش خیلی بهم ریختم ولی یک دفعه به خودم اومدم من که دارم رو خودم کار می کنم چرا این طوری دارم رفتار می کنم به خودم گفتم آروم باش همه چیز درست میشه و تو باز مرتب میری به عروسی سوار ماشین شدیم وراه افتادیم ‌از آن جایی که تالار دور بود دیگه فرصت نداشتم برم ارایشگاه در راه نزدیک تالار یک دفعه همسرم چشمش خورد به یک سالن زیبایی گفت عزیزم خدا این جا رو برای تو در نظر گرفته پیدا شو برو ارایشگاه واقا نمی دونستم چه طور از خدا تشکر کنم اون خانوم ارایشگاه در عرض چند دقیقه من آرایش کرد ومن راضی رفتم به تالار کاری تا حالا انجام نداده بودم ویا در تالار وقتی چایی آوردن فنجان ها تمیز نبود ‌و من چون روی احساس لیاقت کار می کردم رفتم به پرسنل گفتم ودر خواست کردم در فنجان تمیز برایم چایی بیارن ‌اون خانوم خیلی با احترام درخواست من قبول کرد وجایی آورد وجه قدر حالم خوب شد از این کاری که کرده بودم وفهمیدم که باید در هر لحظه به افکارم ورفتارم باید دقت کنم خدایا شکرت برای این همه آگاهی چه قد حال خوب داشتن لذت داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 485 روز

      سلام فاطمه ،

      تا نیمه کامنتت خوندم ، اینجا که نوشتی که اما من روی خودم کار میکنم،

      یه جمله‌ ناب بود برای من ، برای منی که قراره روی خودم کار کنم ، و مطمئنم اگر روی خودم کار کنم از این شرایط به شرایط عالی میرسم ، فقط باید ، به روند تکاملی ایمان داشته باشم و با احساس خوب ایم مسیر رو طی کنم و به قول استاد ، با حس بد از اینجا گذر نکنم و آخرش که بهش رسیدم بگم اههمینبود فقط،

      فاطمه جان این جمله ات که نوشتی من روی خودم کار یکم، باعث شد که من همیشه به خودم بگم تو شرایطی که میبینم داره حسم بد میشه،

      رفتم بعد کامنت رو خوندم و اومدم که برات دوباره بنویسم وای فاطمه اونجا که گفتی رفتی درخواست چای کردی، تو لیوان تمیز، من هم با احترام به خودم چند روز پیش درخواست چای دوباره کرده بودم، در حالی که ذهنم میگفت یکبار خوردی نه دیگه ، گفتم نه من میرم درخواست میکنم اگر کافی بود بهم میده اگر نبود با کمال میل قبول میکم

      فاطمه موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فاطمه بشارتی گفته:
        مدت عضویت: 272 روز

        سلام عزیزم ممنون که برام کامنت گذاشتی من تازه وارد این مسیر شدم وامیدوارم در کنار دوستان گلم همچون شما در مسیر بیشتر به آگاهی برسم واقعا مسیر زیباست اگر فقط در لحظه زندگی کنیم و رها باشیم وفقط حالمون خوب نگه داریم ‌همیشه از خدا هدایت بخواهیم وبه حرف دلمون گوش کنیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حمید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2314 روز

    بنام رب رزاق و هدایت گر من

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی ️

    سلام و درود به خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش ️

    اول در مورد سلامتی که فکر کنم توش یکم قوی تر شدم و تقریبا به یه ثباتی رسیدم بگم که:

    من واقعاً این رابطه ذهن سالم و جسم سالم و درک کردم، چه خودم تجربه کردم و چه الگوهای فراوانی که در همکاران خودم دارم میبینم و به همین علت خیلی دارم کنترل شده و حساب شده از طریق ذهنم جسمم و سالم و قوی و شاداب و جوان نگه میدارم ، حتی تو سپاسگزاری هام برای سلامتی و زیبایی و جوانی تک تک اعضای بدنم سپاسگزاری میکنم و به طرز معجزه آسایی هر آنچه را نوشته ام در جسمم ایجاد شده.

    من به محض اینکه از ریل خارج میشم یکم ذهنم منفی میشه، دقیقا همون لحظه میبینم که جسمم بصورت واضحی بهم آلارم میده، با یه دردی ،یه بی حوصلگی ،یه سستی ،و سریعا برمی‌گردم و ذهنم و درست میکنم جسمم آروم میشه و آلارم هاش قطع میشه. خیلی این سیستم جالبه

    دلیل رفتار ها و کارها:

    ما وقتی دچار روزمرگی میشیم خیلی کارها رو روتین وار انجام میدم بدون اینکه یک بار از خودمون بپسریم چراااااا؟

    من برای کارهایی که برای انجامشون جواب و دلیلی برای خودم ندارم ، از گزینه اعراض استفاده میکنم و ازش می‌گذرم ،نتیجه اش هر چی میخواد باشه،

    یه وقتایی هم من شک دارم که کاری و انجام بدم یا نه ؟ وقتی دلیل و نتیجه ای که اون کار برام ایجاد می‌کنه رو به خودم میگم، برعکس حالت قبل اون کار و تو اولویت می‌ذارم که حتما باید انجام بشه…

    اگر همیشه یادمون باشه که از این تکنیک استفاده کنیم ، خیلی رفتارهامون سالم و درست و پاک و نتیجه بخش تر خواهد بود و همین طور آسان تر و لذت بخش تر.

    از خودمون پرسیدن هم همون استفاده از هدایت و الهامات ه دیگه، من که عقل خودم نمی‌رسه که، میپرسم اونم بهم میگه ، گفت انجام بده انجام میدم ،منع کرد میگم چشم=اعراض،

    این رفتار نمونه واضح تسلیم بودنه

    یعنی با یه پرسش ساده، ما اولا میگیم هیچی نمی‌دونیم ،دوما تسلیم محض تو هستیم ، سوما فرمون دست توه، هر چی بگی ما میگیم چشم🫡

    این همون همکاری و تقسیم کار با خداوند است.

    تکنیک:

    واقعا اساتیدی مثل استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی ،که جزعی ترین و خصوصی ترین لحظات زندگی شون و بی ریا و خالصانه به تصویر کشیدن برای ما، میتونن یه تکنیکی یا یه رمزی یا یه رازی داشته باشن که به ما نگفته باشن؟

    دنبال چی هستیم ماااااا؟

    اهرم رنج و لذت:

    یه کار فوق‌العاده است که تکلیف ما رو با خودمون روشن می‌کنه.

    دقیقا برای به وضوح رسیدن برای جواب سوالاتی که از خودمون میپرسیم، باید از این روش استفاده کنیم.

    من همیشه برای کارهایی که سو سو هستم توش یا کارهایی که قبلاً ازشون اعراض کردم بخاطر نشتی انرژی که برای من داشتن ، و الان هوس کردم که یه بار دیگه برم سراغ شون از اهرم رنج و لذت استفاده میکنم ،که حجت رو بر من تمام می‌کنه و من و پر قدرت برمیگردنه تو مسیر.

    درتمام جنبه ها میشه ازش استفاده کرد.

    در پناه رب رزاق و هدایت گر ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    هه‌وراز گفته:
    مدت عضویت: 1184 روز

    به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

    خداروشکر میکنم که هدایت شدم به این فایل ها و دارم ازشون بهره میبرم

    این کانون تمرکز و قانون تمرکز به زیبایی ها و کنترل ورودی های ذهن همه‌شون یه وجه اشتراک دارن

    اونم بی توجه‌ی کردن به ناخواسته ها و نازیبایی ها و چقد من از این قانون نتیجه گرفتم خداروشکر از روزی که این مبحثو درک کردم روز به روز اتفاقات حیرت انگیزی برام میوفته و به شکل عجیبی زندگیم راحت تر ارام تر و زیباتر شده .

    به هر چیزی که توجه کنم ، فکر کنم، نگاه کنم(ورودی هام)، از جنس همون وارد زندگیم میشه حالا اگه دوست دارم زندگی خوبی داشته باشم پس توجه‌م رو روی زیبایی ها و خواسته هام بزارم این اصل رو باید هر روووز با خودم تکرار کنم و اگاه باشم از نجوا های شیطان

    حزب باد نباشم و با جریانات کشور به هر سمت کشیده نشم ، اگاهانه باید دور بشم از شرایط حساس کنونی کشور و به شرایط لذت بخش زندگی خودم توجه کنم اون موقعه هست که همون روز که شروع میکنم به این شیوه از زندگی نتایج کوچک نمایان میشه و باید تحسین کنم نتایج کوچک رو تا بزرگتر شن.

    این موقع هست که نتایج خوب میان سلامتی ثروت ارامش و …

    عاشق کارمون باشیم

    کارمون باید عشقمون باشه تا خستگی ناپذیر باشیم ادم وقتی با عشقش کار میکنه اصلا گذر زمان رو نمیفهمه

    به زور نمیره سر کار ، سر حال و شاداب میره سرکار نه اینکه سر صبح با بد و بیراه بیدار شه بره سر کار

    یک ایده واسه کنترل ذهن که به من بسیار کمک کرده و دوستدارم شما هم بدونین این هست که همین فایل های کوتاه اما مفید رو جمع میکنم و جاهایی که میدونم کنترل جمع دست من نیست و کاری از من بر نمیاد ایر پادم رو بر میدارم و یک فایل مفید رو گوش میدم و اینبار بجای اینکه مدار و فرکانسم پایین بیاد ، برعکس بالا میره. جاهای مثل تاکسی ، صف هرچیزی و…

    سپاسگذارم از خداوند که من رو به این راه هدایت کرد

    و ممنونم از استاد عزیز بابت انتشار این اگاهی های مفید.

    آرزوی سلامتی و شادی واسه همگی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما هم‌فرکانسی‌های گلم

    شما نوشته‌اید که؛ ثروت نتیجه طبیعی احساس لیاقت داشتن درباره کاری است که انجام می دهی و باورهای قدرتمند کننده ای نیز درباره ثروت ساخته‌ای.

    آره من هم همینجور فکر می‌کنم. خیلی وقتا یه جوون کم سن و سال را می‌بینیم که یه ماشین عالی و زندگی عالی داره و وقتی از خودمون می‌پرسیم که چطوری به این‌جا رسیده؟ پاسخش اینه که این آدم با این‌که خانواده‌ای ثروتمند هم نداشته و رانتی هم نداشته، دلیلش این بوده که راهش را پیدا کرده! چه راهی؟ همون راهی که بهش الهام شده! خوب مگه هر راهی به هر کسی الهام میشه؟ پاسخ منفی است. اون جوون چون همش روی کاری که دوست داشته و نه از سر ناچاری دنبال کرده باشه فکر می‌کرده، کائنات هم براش راه را با الهامات و امکانات لازم و کافی باز کرده و اونم قلبش رو برای دریافت الهامات باز کرده و بهشون کاملا عمل کرده و وقتش را هدر نداده! کم‌کم کارش را پیش برده تا این‌که کارش شده عشقش، شده زندگیش، شده راهش و پیوسته و به شکل تصاعدی پیشرفت کرده و الان تو مسیریه که خیلی‌ها آرزوشونه!

    همین هم از متوجه کردن کانون توجه‌مون به چیزهایی که دوست داریم پیش میاد! اگر توجه ما همش به چیزهایی باشه که بهمون احساس خوب میده و آینده را برای ما روشن می‌کنه باشه، کم‌کم آدمای اطراف‌مون تغییر می‌کنه و کسانی سر راه ما پیدا میشن که هم فرکانس ما هستن. کسانی سر راهمون پیدا میشن که راه ما را باز می‌کنن. می‌دونید که من عضو هیئت علمی دانشگاه هستم و متاسفانه اعضای هیئت علمی هم مثل مردم دیگه، همش غر می‌زنن و گله و شکایت می‌کنن و یک بار هم که شده به زیبایی‌ها توجه نمی‌کنم و این را هم نشونه‌ی روشنفکری می‌دونن. منم وقتی اینو می‌دونم و پس از پایان وقت کلاس میرم تو اتاق اساتید، یا سرم را به کاری گرم می‌کنم که دوست دارم، یا در مورد محصولاتی که نمایندش هستم صحبت می‌کنم، یا تلاش می‌کنم که حرف را عوض کنم و یا این که میرم توی سایت زیبای دانشگاه که از درختان، بوته‌های گل و پروانه‌های زیبایی که روی گل‌ها می‌نشینند و هوای لطیف و ابرهای توی آسمان زیبای آبی هستند و خورشید و حتا باران و صدای آب و غیره لذت ببرم و همش با خودم در مورد این زیبایی‌ها صحبت می‌کنم و خدا را شکر می‌کنم و نمی‌گذارم که ورودی‌های ذهنم مسموم بشه! رو همین حساب، پشت سر هم الهامات خوب بهم میشن و دارم خدا را شکر، مسیر بهتری را توی کسب و کارم پیدا می‌کنم! خدایا شکرت!

    دیشب دوتا شلوار برای خودم خریدم. فروشنده به من گفت که اگه بخوای خیاط معرفی می‌کنیم که برای کوتاه کردن شلوارها بری پیشش. ولی، من تو دلم گفتم نه، من خودم یه خیاط خوب را می‌شناسم. راه افتادم رفتم پیش خیاط خودم. چه انسان مثبتیه این آدم! دیشب همش با هم در مورد کارمای کارهای خوب، روابط خوب، نیکی کردن به مردم و رویاهامون صحبت کردیم و چقدر بهمون خوش گذشت. آخر سر کار ایشان متوجه شد که یکی از شلوارها کمی پاره هست. ولی، بهم فرکانس مثبت داد که؛ اطمینان داشته باش که فروشگاه برات عوضش می‌کنه! منم با اطمینان راه افتادم و رفتم همون فروشگاه و تا اینکه شلوار را به فروشنده نشون دادم، بی‌درنگ برای من عوضش کرد و اصلا به این‌که خیاط شلوار را کوتاه کرده اشاره‌ای نکرد و من هم شلوار را برداشتن و اومدم بیرون و بعدش هم کلی برام اتفاقات خوب و عالی افتاد که کلی کیف کردم. تازه امروز کلی تماس‌های موفق داشتم با مشتری‌های گذشته که نوید آینده‌ای بهتر را برای من میده!

    خدایا پروردگارا دیگه همش خودتی! خودتی که داری دستمو می‌گیری و تو این مسیر زیبا می‌بری و منم دارم با پشتیبانی تو این مسیر را میام و همش هم ازت بیشتر و بیشتر می‌خوام. می‌خوام که برام غوغا کنی! و همش هم از خود خودت انتظار دارم نه از هیچ کس دیگری!

    خدایا پروردگارا سپاس بیکران که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت گذاشته‌ای و خورشیدهای هدایت را بر سر راهم نهادی تا راه گم نکنم.

    استاد بزرگوارم و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما عزیزان دست‌اندرکار سایت الهی عباس‌منش و همه‌ی عزیزان هم‌راهم تو این مسیر زیبا، دوستون دارم و از خدا براتون بهترین‌ها را می‌خوام!

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مستانه گفته:
    مدت عضویت: 1062 روز

    سلام خدای خوبم

    سلام استاد عباسمنش و مریم عزیزم

    گام پانزدهم رو با توکل برمیدارم

    چقدر به مرور این چند تا نکته نیاز داشتم . نکاتی که اصول زندگی هستن و عمل بهشون خالق یه زندگی بهشتی روی زمین هست. کانون توجه همه چیزه

    من هر وقت ذهنم داره نجوا میکنه و پرت میگه میام تو سایت. سریال زندگی در بهشت میبینم یا کامنت میخونم و با حال عالی برمیگردم سراغ کارام

    من عاشق کار کردن با خدام. چقدر قلبم آروم شد وقتی اونطور با اطمینان از همکاری خدا گفتین و چقدر عمیق تجربه اش کردین. به میزانی که احساس لیاقت کنم هدایت های الهی رو دریافت میکنم.پس سکوت میکنم و در سکوت به ساختن زندگی الهیم ادامه میدم.

    سپاسگزارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1052 روز

    گام پانزدهم :

    کلیدی که توی این فایل من دریافت کردم این هست که عاشق کاری باشیم که داریم انجام میدیم وقتی عاشق اون کار باشیم با انرژی وجودمون یکی میشیم گذر زمان رو احساس نمی‌کنیم تشنگی و گشنگی رو نمی‌فهمیم و مطمئنا وقتی ارزشی رو خلق کنیم ثروت ها که یک نمودش پول و درآمد هست به دنبال ما میاد.

    و اون کار باید اینگونه توصیف شود.

    کار :عشق مون باشه

    عشق شادی ست

    عشق آزادی ست

    عشق آغاز آدمی زادیست

    عشق آتش به سینه داشتن است

    دم همت بر او گماشتن است

    عشق شوری ز خود فزاینده است

    زایش کهکشان زاینده ست

    و چه زیباست این شعر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    به نام رب العالمین

    گام پانزدهم

    سلام بر استاد عزیز

    خدا را سپاسگزارم که در این پروژه خانه تکانی ذهن هستم و آهسته آهسته دارم پیش میرم .

    به هر آنچه توجه میکنی از جنس همون فرکانس

    توجهت ، در زندگی انعکاس پیدا میکنه و مثل آینه میبینیم.

    پس کانون توجه ما مهمه .

    در دوران بچگی و نوجوانی ما می گفتند به بدبختی ها توجه کنیم عزاداری کنیم و روزه بریم و ..‌. تا در دنیای پس از مرگ خوشی نصیبتون بشه.

    خوب حالا با دانستن قانون توجه ، اگه به عزاداری توجه کنیم چی نصیبمون میشه. ؟! همش عزاداری همش غم

    یه نگاه به ایران چند سال پیش بیندازیم میبینیم از بس مردم به جنگ و عزا و چیزهایی شبیه این توجه میکردند سالهای سال مردم توی غم بودند.

    اولین خوشحالی که بعد از جنگ مردم تجربه کردند رفتن تیم فوتبال به جام جهانی بود‌.

    در اون روز خاص همه مردم شاد بودند و پایکوبی و رقص میکردند . همه و همه یکی شدند و جالب بود ایران یک روز فوق العاده شاد را تجربه کرد .

    بعد از اون مردم فهمیدند انگار شادی هم وجود داره . چرا همش گریه و عزاداری ؟ چرا شاد نباشیم. !

    و بعد از اون سال مردم به دلیل های مختلف ، توی خیابان میومدند و فقط شادی میکردند و ای کاش این را ادامه میدادند .

    “چون تنها راه نجات مردم شکرگزاری و شادی است.”

    حالا من به کسی کار ندارم و فقط وظیفه خودم در این جامعه، خوب بودن خودم است. من اگه بتونم ساعت های بیشتری را شاد باشم به عنوان یک مادر فرزندی شاد تربیت میکنم . به عنوان یک همسر خانه ای شاد دارم.

    و در جامعه کوچک خانواده ی خودم شادی را زیاد کنم و این باعث میشه نه تنها خودم کانون توجهم فقط خوبی و خوشی و شادی میشه بلکه این کنترل توجه به اطرافیانم هم سرایت میکنه.

    شادی مسری است خنده مسری است . پس لبخند لبخند میاره .

    تنها وظیفه من در قبال زندگی خودم شاد بودن است و شاد بودن تنها دلیلش خوشحال بودن و سپاسگزار بودن از آنچه که همین الان فقط همین الان دارم ، است.

    و اگر این سپاسگزاری ادامه پیدا کنه نگرانی از بین میره.

    چرا نگرانی؟

    اگر دقت کنم به گذشته هیچ چیزی در گذشته باقی نمونده و همه چیز بهتر شده. همه چیز فراوان تر شده.

    یه نگاه کوچیک فقط به میوه ها بکنیم متوجه میشیم که قانون فراوانی وجود داره.

    الان و امروزه اگرچه خیلی از باغ ها از بین رفته اما پیشرفت علمی اینقدر بالا رفته که باغ هایی پدیدار شده که شاید 50 برابر یا بیشتر یه باغ معمولی در قدیم میوه میده .

    آیا میوه کم شده؟ آیا تنوع میوه ها کم شده؟

    برعکس . همه چیز پیشرفت کرده و در تمام فصول سال میوه ها و تنوع میوه ها وجود داره .

    حالا این را در همه چیز ببینیم.

    پس نگرانی برای آینده برای چیست؟

    وقتی همه چیز بهتر شده پس بهتر هم خواهد شد.

    فراوانی جهان هر روز بیشتر و بیشتر شده .

    “پس غصه و غم ممنوع.”

    چون غم و غصه برای آینده از کمبود میاد. که با یک توجه کوچک به گذشته متوجه میشیم هیچ کمبودی وجود ندارد.

    پس دلیل شادی الان جور شد.

    فقط یه خورده کنترل ذهن سخته که اونم با تمرین همه چیز درست میشه .

    با تمرین بودن در جاهای مثبت مثل همین بودن در این سایت و خوندن کامنت ها و شنیدن مکرر فایل ها و .‌‌ … ناخودآگاه جهان ما را میبره به سمت آدم هایی که خودشون خوب هستند و قرار نیست ما کاری کنیم صحبت هاشون مثبته و ما قرار نیست کاری کنیم .

    میریم به سمت آن شغلی که لذت میبریم و باز قرار نیست ما کاری کنیم.

    و طبق قانون بی تغییر جهان هستی :

    “جهان مثل آینه عمل میکند ”

    اگه تو خوبی نگران بدی نباش بدی به تو ضربه نمیزنه.

    اگه تضادی هم‌پیش میاد داره یه آلارم میده که یه چیزی در درون اشتباهه و اونو درست کن.

    اگه به قانون آینه و انعکاس توجه کنیم هر چیزی را که برامون تکرار میشه را با آغوش باز بپذیریم که نشان دهنده درون ما است.

    اگه رفتار کسی را با خودمون دوست نداریم یه نگاه به درونمون بیندازیم و ببینیم چه چیزی در ما هست که در بیرون این شکلی بروز کرده.

    اون کثیفی در آینه نیست بلکه در درون من است.

    اگه کثیفی در صورتم روی آینه میبینم با پاک کردن آینه اون پاک نمیشه بلکه با شستن اون کثیفی از صورتم در آینه پاک میشه.

    پس دنبال مقصر نگردیم و به راحتی زندگی را زندگی کنیم.

    خیلی ساده .

    فقط و فقط بهترین خودمون در همین لحظه باشیم و هر روز سعی کنیم یک کمی بهتر باشیم و این عادت مثل اثر مرکب میشه و حتما روزی میرسه که ما به بهترین و بالاترین ورژن خودمون رسیده ایم و ناخودآگاه نمیتونیم به سمت آنچه “بد ” برای ما هست بریم و ذهن ما آلارم میده.

    و اطراف ما پر میشه از نور .

    خدایا شکرت و ممنونم از تک تکتون.

    سپاسگزارم دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به امید خودت

    گام 15

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان و عزیزان هم گام

    به لطف الله مهربان تا به امروز خودم را وادار کردم که با این گام ها قدم به قدم پیش برم و لذت ببرم

    خیلی برام خوب نتیجه داشته و بزرگترینش آرامش بوده

    طوری که من اگه قبلا همسرم بازی رو گوشیش نصب میکرد چنان عصبی میشدم می‌گفتم آدم چقدر بیکار باشه که بخواد بازی رو گوشیش نصب و وقت بزاره براش

    اصلا خط قرمز من هست این چیزا

    اما به لطف الله و استاد جان خیلی دیدگاهم تغییر کرده

    الان همون بازی رو گوشی شوهرم نصب شده و در هر فرصتی که گیر بیاره میشینه پاش ولی من چنان آرومم باورم نمیشه

    من تماما از این سایت و از وصل بودن به خدا میبینم

    چون من باید تغییر کنم نه اینکه بخوام همسرم را تغییر بدم

    خدارا شکر با پسر بزرگم خیلی چالش داشتم و یک بار نمیشد یه حرفی بزنم و این بچه قبول کنه هزار راه نرفته رفته بودم جواب نمی‌گرفتم

    ولی از وقتی دوره را شروع کردم خیلی خیلی پسرم تغییر کرده و هر چی بگم گوش میده

    احساس لیاقتم بالاتر رفته دیگه اصلا به کم قانع نمیشم

    و با خودم هم عهد بستم که به هیچ عنوان نه قسطی چیزی بردارم نه وام بگیرم

    چون این چند سال هر چی استاد می‌گفتند من ذهنم مقاومت میکرد

    تا اینکه اینجا فهمیدم ذهنی که میخواد به فراوانی توجه کنه و ثروت به سمتش بیاد

    با قرض و قسط و وام فقط بی لیاقتی خودش را ثابت میکنه

    خدایا شکرت خیلی من خوشحالم و شاکرم که هر لحظه از سمت خدا هدایت میشم به سوی بهترینها

    و چقدر رابطم با همسرم خوب شده

    چون تمام تمرکزم رو زیبایی های همسرم هست

    منی که قبلاً جز بدی از همسرم هیچی نمی خواستم ببینم.

    الهی شکر بخاطر تمام زیبایی های این سایت و تمام آدمهای درون سایت

    الهی صدهزار بار شکرت شکرت شکرت

    خدایا به تمام دوستانم سلامتی ،ارامش،ثروت و عشق بی نهایت هدیه کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 482 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه

    گام پانزدهم از آگاهی های ناب پروژه خانه تکانی ذهن

    کنترول ذهن توجه کردن به چیز هائیکه به ما احساس خوب میدهد، صحبت کردن در مورد شان و آگاهانه توجه کردن بروی نکات که برای ما احساس خوب میدهد ،هر چقدر که روی نکات مثبت توجه کنیم ، توجه ما از نکات منفی بر چیده می‌شود و به نکات مثبت اضافه می‌شود.

    کنترول ذهن از آن کار های است که هر چقدر کار میکنیم رویش بازم کار داره که کار بشود رویش او هم باید همیشگی و مستمر باشد درست مثل غذا خوردن .

    اگر چه از زمان های گذشته تغییر کردیم اما بازم جا است .

    چند وقت است که روی خودم کار میکنم اما احساس میکنم باید بیشتر کار کنم و جا دارم برای کار کردن .

    انتخاب شغل یکی از موارد است که من در آن احساس میکنم مشکل دارم و تا حالی شغل ام را و به گفته استاد عشق ام را انتخاب نکرده ام ، خدا کمک کند ، و هدایت کند میگردم و میپالم تا که پیدایش کنم چون سراغ هر کاری میروم ، اولش ذوق دارم اما بعد از چند وقتی خسته ام می‌کند و می‌بینم که علاقه ندارم نسبت به انجام آن کار ، اما ایمان دارم که پیدایش میکنم اینجا مینویسم که اگر بعدا کامنتم را بخوانم یادم بیایید که فرکانس اش را ارسال کرده بودم . اگر چه بعضی از نشانه ها هم آمده که کدام مسیر را برم اما احساس میکنم واضح درک نمیکنم ، شاید از کمبود احساس لیاقت باشد .

    برای هرکاریکه میکنیم دلیل داشته باشیم ، برای هر کار ، آگاهانه و درست تصمیم گرفته بتوانیم و دلیل داشته باشیم .

    دلیل تمام امراض ، غصه خوردن های ناحق است با نادیده گرفتن شان ، با فکر نکردن و صحبت نکردن در مورد شان و همچنان با ایجاد کردن باور های درست مثل اینکه بدنم در مقابل این امراض مقامومت دارد .

    بازهم بر میگرده به موضوع کنترل ذهن، اگر من بتوانم ذهنم را کنترول کنم ،

    در مسیری درست باشم اصلا مریض نمی‌شوم .

    در مسیر درست که میروم نباید نوسان داشته باشیم ، قبلا من هم در مسیری درست نوسان داشتم گاهی حالم خوب بود و گاهی نه ، اما در زنده گی تضاد های دارم که باید در مسیر درست قرار داشته باشم تا به خواسته هایم برسم آن شالله که دائمی بسازم اش .

    وای که احساس رها بودن و خودت را مقید نکردن چه لذتی دارد ، واقعا خدارا شکر

    خدایا سپاسگذارتم بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود

    واز استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: