https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
روز خوش استاد ارجمند و دوستان گرامی من علت موفقیت استاد را باور کردن قدرت خدای درونش میدانم
استاد با تمام وجود این را قبول کرده خداوند قدرت خلق زنذگیش را به دست خودش داده
استاد معنی واقعی این ایه هست مومن واقعی نه ترسی دارد نه غمی
در همه فایل های استاد این کاملا مشهود است
دلیل موفقیت استاد اتکای کامل ایشان به خداست ایشان خدا را عهده دار همه امور خودش کرده
در نظر ایشان هیچ کس هیچ چیز هیچ شرایطی هیچ قدرتی ندارد و رسیدن به این مرحله یعنی نهایت ارامش و احساس خوب استاد با این احساس خوب و عالی و با این ارامش با توکل به خدای خالق هستی و باور کردن قدرت خدای درونش هر چی به فکرشان میرسد بدون ترس و غم با شجاعت انجام میدهد و این هم نتایجش هست
ایشان با رها کردن تقلید از افکار گذشته و حرف های که شنیده بود و درست کردن باورها و افکارش به قدرتی برتر و بزرکتر از تبلیغات و ٫٫٫٫ متکی هستند و در این شرایط همه موفقیت ها همه خوشی ها همه مشترها به سمت ادم هدایت میشود و به قول خود استاد حتی سلول ها هدایت میشود
و من اعتراف میکنم رسیدن به این درجه از ایمان کار هر کسی نیست
از وقتی به این سایت امده ام خیلی کار میکنم و تلاش و میگم خدایا توکل به خودت ولی پای عمل هم ترس دارم هم غم
هر چند با این مقدار کم ایمان هم نتیجه دیده ام
استاد کار بزرگی کرده بزرکتر از تبلیغات و ٫٫٫ توکل مطلق که به خدا باشذ همه دنیا با همه ابزارش در خدمت ما خواهد بود
من هم از وقتی تصمیم گرفتم دنبال جواب همه ی خواسته هام تو قرآن باشم ، لحظه به لحظه شگفتی بیشتری توش میبینم ٫ دفعه ی اول همون جهت گیری ها و تعصبات بیهوده ای که حاصل حرفای اطرافیان بود بیشتر اذیت میکرد اما وقتی از ته قلب خواستم فقط حقیقتو ببینم میتونم بگم شاید فقط ۱۰ در صد مواقع اون تعصبات میاد توی ذهنم که خداروشکر قابل کنترلن ، با اینکه خیلی وقت نیست اقدام کردم ولی نتایجی دیدم که حقیقتا برای ذهن فقیر من عالی بودن ٫
چرا باور دارین ذهنتون فقیره؟ چرا خودتونو دست کم میگیرید؟
چرا نمیگید اکثر ملت اصلا در طول روزشون کلا ۱ دقیقه هم به خدا و قرآن فکر نمیکنن ، من با نگاه باز دارم قران میخونم و ذهنم انقدر ثروتمند و باز شده که فقط ۱۰% مثل گذشته فکر میکنه؟!!
چرا باور نکنیم ذهنمون ثروتمنده و باورهامون فوق العادست و فرکانسهامون اتفاقات شگفت انگیز رو برامون رقم میزنه؟
هر چقدر تو گذشته بمونیم ، هر چقدر بگیم ذهن ما هنوز فقیره ، هنوز باورهام درست نشده و از این جور دیالوگ های منفی ،فضای ذهنمون رو برای نجواهای شیطان بیشتر باز نگه میداریم٫ بعد به محض اینکه یه فکر منفی میاد به هم میریزیم و خودمونو سرزنش میکنیم چون هنوز باور نکردیم که ما خــیلی تغییر کردیم و ذهنمون الان به شدت کنترل بیشتری نسبت به گذشته بر روی نجواها داره٫
حقیقتش اینکه خیلی جالب بود من ایمیل مربوط به این کامنت رو الان دریافت کردم و خوندم .
اول که کامنتونو خوندن اومدم جواب بدم و بگم که خب من نسبت به نتایج میگم و باورهایی که هنوز حتی نمیدونم چی هست که تغییرش بدم ، اما مکث کردم و فکر کردم دیدم مث میشه و طبق معمول دنبال بهانه ها میگردم که خودمو توجیه کنم . فکر کردم با خودم که چرا واقعا من دارم این فکر رو میکنم … حقیقت اینه که بازم از مسیر خارج شدم ، بازم توجه روی نکات منفی ، بازم فراموش کردن اصل مطلب … هر دلیل دیگه ای بیارم بهونه اس و همون نجواهای شیطان . حق کاملا با شماست .
منم قرآن رو مطالعه میکنم و تموم سعیم اینه که با ذهن کاملا آزاد باشه ، نمیدونم چن درصد مث قبل فکر میکنم ولی میدونم از این مسیر راضیم .
اینکه چقد باور محدودکننده دارم مهم نیس اینکه چقد مشتاقم و مطمئنم به تغییر باورها و این اصل که تغییر باورهام مساوی میشه با اومدن نتایج به زندگیم ، مهمترین اصل موجوده برای من .
سپاس گزارم جناب فلاح طبق معمول عالی و به موقع و واضح پاسخ دادین .
امیدوارم همیشه رو به رشد باشین و راضی از زندگیتون .
آقای فلاح عزیز میتونید راهنمایی کنید قران رو چطور میخونید که اینقدر تاثیر گذار بوده؟ فقط ترجمه یا عربیش را هم میخونید؟ ترجمه ی چه کسی؟ و اینکه بعضی وقتها ترجمه خیلی مفهوم رو نمیرسونه و نیاز به تفسیر داره استاد هم گفتن تفسیر داخل پرانتز و فردی رو توجه نکنیم ؟
من خیلی دوست دارم نسبت به همه ی قوانین به خصوص مساایل اعتقادی که عمری رعایت کردم ولی در برخیش به شک افتادم از قران اگاهی بگیرم و راه درست رو برم در فایلی از استاد شنیدم در این مسایل تقلید از دیگران رو فراموش کنید و فقط به قران پناه ببرید
من همیشه ترجیحم به گوش دادن بوده تا خوندن! برای همین دنبال ترجمه صوتی قرآن گشتم و یه سری مترجم های خیلی خوب مثل مرحوم استاد قادرپناه و هدایتگر و کبیری هستند که با صدای عالی قرآن رو طبق یکی از ترجمه ها بازگویی کردن. دقیقا مثل داستان گوش دادن میمونه و تاثیر بسیار بیشتری داره. میتونین از سایت abasmanesh.com برای این منظور استفاده کنید
در مورد عربی خوندنش فعلا دوره اول قرآن هستم و تصمیم ندارم خیلی تو ریشه کلمات ریز بشم. میخواستم بفهمم کلیت قرآن چیه که خدارو شکر فهمیدم و بهتون بگم که به همین شکل گوش دادن ترجمش هم به شدت معجزات افزایش ایمان و باور توحیدی رو تو زندگیم نشون داده. اصلا همه چی تغییر کرد وقتی قرآنو شروع کردم.
به آیات احکام هم برسید خودتون متوجه میشید. نترسید که نفهمید . از خدا بخواید به دلتون بندازه.
اگر آیه هایی هم هست که گنگه یا خیلی رازآلوده و میبینید معنیش عجیبه ازش بگذرید تا در زمان مناسب بهش برسید
اگه موخای ترس و غمت از بین بره باید دیونه وار بفکر پیشرفت باشی من به درجه ای که عباس منش رسیده منم رسیدم بعضی وقتها یه کارهای بهم گفته شده و من سریع بهش عمل کردم همه اطرافیان بهم مگفتن دیونه شده گذشته من با الانم هیچ ربطی بهم نداره امیدوارم بتونی به ترسات غلبه کنی و پیروز بشی
با سلام .این اولین دیدگاه من در طول چند سال همراهی با گروه واستاد عزیزمه،به نظر من مهمترین عامل ایمان به خود و عشق به کسب وکاری که انتخاب کردیمه چون طبق قوانینی که آموختیم هیچ عامل بیرونی مثل مکان و زمان یا هر عامل ی که به عنوان بازدارنده در عموم باورها یافت میشه نمیتونه تاثیر مخرب بزاره مگر اینکه باور کنیم .
اما وقتی ایمان داشته باشیم و جز فراوانی و وهابیت خداوند به چیز دیگه ای خودمونو نبندیم فکر کنم موفق باشیم در نتیجه بدست امده .
ممنونم از همه و خدارو شکر میکنم هرلحظه بخاطر نعمت بزرگی (این فضای مقدس) که به من هدیه داده .
همه چیز خداست و اوست که این جهان را آفریده و کائنات را با قوانین ثابت و مشخص اداره میکند
و هرکدام از ما تکه ای از همان خالق بی همتا و قدرتمند هستیم و روزی از او خواستیم به این دنیا بیاییم تا خودمان را تجربه کنیم و توانایی هایمان را نشان بدهیم. پس ما قدرت خلق هر چیزی که بتوانیم آن را تصور کنیم را داریم و اگر کسی فکر میکند نمیتواند کاری را به بهترین شکل انجام دهد قدرت خود را فراموش کرده و باورهایش ایراد دارد
ما باید قوانین کائنات و تواناییهای خود را بشناسیم و آنها را باور کنیم و به الهاماتی که در هر لحظه از طرف خداوند به ما میشود عمل کنیم تا به ساده ترن راه به بهترین نتایج برسیم
اگر باورها در جهت خواسته هایمان باشد همه کائنات به ما کمک میکنند تا از ساده ترین راهها به هر چیز که بخواهیم برسیم البته به شرط اینکه هر لحظه مراقب افکار و باورهایمان باشیم و به نجواهای شیطان و باورهای محدود کننده بی توجهی کنیم و قلب و ذهنمان را با منبع یعنی خداوند هماهنگ نگه داریم
به قول استاد همیشه احساسمان را خوب نگه داریم تا همه چیز خود به خود درست شود و اگر در مسیر درست باشیم فقط اتفاقات خوب را تجربه خواهیم کرد و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیریم
و دیگر اینکه خود را لایق بدانیم و عاشق خود باشیم و سپاسگذار, تا الهامات و نعمتها و فرصت ها را دریافت کنیم
به نظر من موفقیت های استادعزیز
توحیدی بودن ایشان است که خداوند را تنها قدرت جهان هستی میدانند و به کسی غیر از خداوند قدرت نمیدهند
و باورهای درستی دارند و به آنها ایمان دارند و همیشه باور هایشان را تقویت میکنند
به الهامات فورا و با ایمان عمل میکنند
تنها به اصول عمل میکنند و به فرعیات بی توجه هستند
بسیار کارها را ساده میگیرند و اعتقاد دارند هر کاری باید به راحت ترین و بهترین شکل انجام شود
استا چقد این ایده لایو خوبه بخش منطقی ذهن رو راحتتر میتونیم کنار بزنیم و با شما احساس یگی بودن بکنیم احساس اینکه شما هم مثل ماهستین و ما هم میتونیم.
ببینید دوستان مشکل ما از اونجایی شروع میشه که بین خودمون و خدا تفاوت قاعل میشیم یعنی میگیم تا یه جایی خدا کارارو انجام میده بعدش ماییم که باید بقیه کار رو به عهده بگیریم
این مسعله ای بود که 1 سال تمام یعنی دقیقا از عید 97 ذهنم رو مشغول کرد ورفته رفته تونستم باورم رو نسبت به خدا بهتر بکنم والبته هنوز هم ادامه داره
من از یه نگاه دیگه به سوال جواب بدم
اول از دیدگاه انسانهایی که تجربه نزدیک به مرگ رو داشتن که پیشنهاد میکنم سری کتابهای در آغوش نو رو بخونید
آدمهایی که این تجربه رو داشتن اولا اصلا از اینکه مرده بودن نارحت نبودن چون میگن ما انگار برگشته بودیم خونمون
و اینکه میگن اونجا که رفته بودیم فقط نور بود و ماهم نو بودیم یه تیکه از اون نور اصلی بودیم مثل یک قطره از اقیانوس که اگه انگشتتون بو داخل آب بکنید یه قطره بهش میچسبه و ازش جدا میشه ما مثل اون قطراه ایم که اقیانوس جدا شدیم
میگن ما با نور اصلی که ما بهش میگیم خدا یکی هستیم و فاصله ما وبا خدا مثل فاصله فرکانسیه یا فاصله تکامل هست که با سرعت خیلی زیادی تمام اونچیزهایی که یادمون رفته بود رو میتونستیم به یاد بیاریم و به اون نور اصلی نزدیک و نزدیکتر بشیم و بقول بتی جی آیدی ما بودیم که این جهان رو خلق کردیم البته با کمک خدا مثل همون زبان برنامه نویسی که استاد مثال میزنن که یه شرکتی اون زبان رو طراحی کرده و ما میتونیم با استفاده از اون زبان برا خودمون برنامه کامپیوتری طراحی کنیم
از دید نظریه هلو گرافیک که جدیدا خیلی سر زبانها افتاده و میگه این جهان سایه یه جهان دیگست که یه جایی ساخته شده و سایش افتاده اینجا
من وقتی اینو میشنوم یاد حرفهای استاد تو دوره کشف قوانین میافتم که ما تو عالم ذر خودمون انتخاب کردیم که کجا ،چجوری،تو چه سالی ،تو چه خانواده ای و… به دنیا بیایم و اونجا بود که ساختیم خودمون که این دنیامون دوست داریم چه شکلی باشه در اصل اون ماهیت اصلی یا همون عین ثابته ما مونده اونجا و ما سایه ای از خود واقعیمون هستیم که اومدیم این دنیا و این جهان هم یه عین ثابته داره که سایش افتاده اینجا و فقط کافیه ما بقول استاد به یاد بیاریم که این خودمون بودیم که انتخاب کردیم و ساختیم
ولی ما متاسفانه اینقد درگیر ذهن شدیم که از بهشتمون دور شویم مثل اون داستان معروف آدمو هوا که از میوه درخت دانش یا تجربه خوردن و از بهشت رانده شدن
ایراد ما اینجاست که ما هم مثل فلاسفه دنبال دلیل تو هرچیزی میگردیم و از اصل غافل میشیم
دنبال علمی هستیم که تو تجربه به دست اومده دیگه یادمون رفته تمام علمهایی که بوجود اومده اولین نفری که به این علم دست پیدا کرده اونم با الهام بوده چون اون که تجربه ای نداشته مثل اولین نفری که گاری رو درست کرد یا نیزه رو درست کرد بیایم فکر کنیم که آیا چیزی بجز الهام میتونسته راهگاشی این اختراعات باشه
اکثر دانشمندها که اختراعی میکنن میگن این به ما الهام شد مثل نظریه نسبیت انیشتین
پس بیایم زیاد به این جهان فلسفی نگاه نکنیم دنبال دلیل و مدرک نباشیم دنبال عقلانیت نگردیم عقل یه ابزاره دست روح که با استفاده از اون بتونه ملموسات این جهان رو درک کنه فقط .و عقل به درد ماورا فیزیک نمیخوره چون خودش فیزیکیه و قادره که فیزیک رو درک کنه و اگه میخایم که بتونه ماورا رو درک کنه باید ازش عبور کنیم
من تو این مدت به این نتیجه رسیدم که هرچه از عقل و کارهای منطقی و تجربی دور میشم راهم ساده تر میشه
چند روز پیش سخنرانی یکی از روانشناسهای بزرگ ایران رو گوش میدادم که میگفت هی کارهاتون رو نندازین گردن خدا و ازش راهنمایی نخواین اون یه بار بهتون عقل داده ?بعد اون همه مردم هم به به چه چه میزدن
یکم دیگه که گوش دادم دیدم این آدم اینقد باورهای مخرب داره که ترسیدم سریع قطع کردم اون ویس رو
ولی آموزه های استاد به ما این رو یاد داده که اول از همه رو خدا حساب کنیم دوم فاصله ای بین ما و خدا وجود نداره ما چرا فکر میکنی که خدا یه بار از روحش در ما دمید و رفت چرا دم خدا رو با دم خودمون یکی میشموریم خدا همین الان هم در حال دمیدن روحش در ماست و هر لحضه داره مارو از نو خلق میکنه
و اینکه ما خودمون خلق کریدم خودمون انتخاب کردیم پس خودمون زندگی کنیم
بقول استاد همه جا از خدا سوال کنیم حتی برای سرویس زدن تو پینگ پنگ واسه شکست دادن عشقمون?
به نظر من اتفاقا دنبال دلیل گشتن برای هر چیزی هیچ تضادی با قوانین جهان نداره٫ البته منظورم فلسفه نیست٫ منظورم اینه که در دل همین قوانین که داریم از استاد یاد میگیریم، کلی دلیل برای اتفاقات زندگی خودمون و حتی اتفاقات بزرگتر در جهان پیدا میکنیم٫ اتفاقا خیلی عقلانی هم هست٫ بهتره بگم منطقی ترین چیزی که تا به حال تو زندگیم شنیدم همین قوانین جهانه٫ همین قانون جذب، تکامل، فرکانس و٫٫٫
به نظر من بهتره به یک چیزی در صحبتهای استاد بیشتر دقت کنیم٫ استاد نگفتن عقل رو بذارید کنار٫ گفتن منطق ما برنامه ریزی شده ست پس قابل اعتماد نیست٫ نگفتن جهان هیچ منطقی نداره٫
بنابراین، راه درست اینه که ما خودمون رو با منطق جهان هماهنگ کنیم نه اینکه عقل رو زیر سوال ببریم٫ اگر عقل نداشتیم، قوانین رو چطور درک میکردیم؟
هیچکس و هیچ کتابی تا به حال مفهوم عدالت و اختیار رو اینقدر منطقی توضیح نداده، جز قرآن٫ اتفاقا به نظرم خیلی عقلانیه٫
اولا من اصلا نمیخواستم با حرفهام این پیام رو منتشر کنم که عقل رو بکل نادیده بگیریم ولی کاریش نمیشه کرد افکار وقتی به گفتار و نوشتار تبدیل میشن نقص پیدا میکنن و ما تمام چیزهایی که میشنویم و میبینیم یا درک میکنیم از فیلتر های ذهنی خودمون رد میکنیم که باعث میشه ما دقیقا نتونیم منظور طرف مقابل رو درک کنیم
دوما من هم کاملا با نظر شما موافقم که باید از عقل برای درک این جهان و قوانین این جهان استفاده کرد
بزارین اینجوری بگم ما در این جهان ابزاری بجز عقل نداریم اصلا که بتونیم تجزیه و تحلیل کنیم
من فقط گفتم صرفا استفاده از تجربه رو نباید میزان قرار بدیم برای تحلیل
منظور من این بود که ما خودمون یه جای دیگه خلق کردیم و اگه میخوایم به یاد بیاریم باید با روحمون یا بقول استاد خدای درونمون ارتباط برقرار کنیم
بازم ممنون که نظرتون رو به اشتراک کذاشتین و ممنون که وقت گذاشتین و مطالعه کردین
سلام وقتی این جمله را خواندم که ما فکر میکنیم همه کارها را خدا نباید انجام دهد تازه فهمیدم چه جاها گفته ام خدایا این بامن بقیه اش باتو.تازه فهمیدم اون کاری هم که فکر میکردم بامن بود کار خود خداست.چه زیبا و درست و به موقع کارها را سروسامان میدهد.و میگوییم من انجامش دادم فلانی برایم انجامش داد!
با سلام و احترام به تک تک اعضای خانواده عزیز و صمیمی عباس منشی ها ؛
بسیار مختصر خدمت شما عزیزانم ، دلایل موفقیت استاد در کسب کارشان را بشرح زیر اعلام میکنم :
۱ – عزت نفس بالای استاد بنظر بنده اساسی ترین و قویترین عامل در این امر بوده است٫
۲ – اعتقاد و ایمان و یقین راسخ به قانون الهی ؛ « فراوانی ثروت و نعمت » ٫
۳ – قدرت بالای ایشان در تشخیص و تمیز دادن تفاوتهای بین اصل و فرع مسائل زندگی و کسب وکارشان از عوامل مهم دیگر در موفقیتشان بوده است ٫
۴ – تکیه بر یقین راسخ ، نسبت به کمک از جانب بی نظیرترین وقویترین مددکار و راهنمایش ، خداوند روزی دهنده بی حساب و کتاب ٫
۵ – بر اساس همان قانون الهی « فراوانی » و با تکیه بر قدرت اکتسابی « مثبت اندیشی » خویش ، نیازی به تبلیغات نداشته اند !
۶ – اهمیت قانون ۲۰/۸۰ برای ایشان در کسب و کار ، همواره از الویتها بوده است !
این قانون چیست ؟ – بطور خلاصه : قانون ۲۰/۸۰ یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در مدیریت زمان و زندگی افراد است٫ این قانون حاکی از آن است که ۲۰ درصد از فعالیتهای شما، ۸۰ درصد نتیجه برای شما در بر خواهد داشت٫
۷ – آسان گرفتن تمام مسائل زندگی علی الخصوص مشکلات در کسب و کار و روابط و و و ! چون اینها را فرع دانسته اند نه اصل !
۸ – اعتقاد راسخ به این امر داشته که « اگر فلان کس توانسته ، پس من هم میتوانم » !
۹ – استاد یقین داشته اند که ثروت در دسترس همه بطور یکسان قرار دارد اما ارائه ی ایده های جدید شخص ، فرد را در زمره آن افراد کم ، که اصل را پیدا و تشخیص داده اند ، قرار میدهد تا خیلی راحت کارشان را پیش ببرند !
۱۰ – توکل بر خدا داشتن به معنای واقعی خود ، یعنی اینکه تلاش هایش را انجام داده و بدون توقع کمک از مخلوقات خدا ، فقط به کمک خود خدا چشم دوخته که توآم با یقین به این امر ، در انتظار رسیدن به موفقیتش بوده است ٫
در پایان ، برای همه اهداف پاک و اندیشه های مثبت و و و شما و علی الخصوص آموزگار و معلم و مربی این خانواده تقویت کننده خوبیهای یکدیگر دعای خیر و برکت الهی را میکنم ٫
سلام دوست عزیز سپاسگزارم که اینقدر درست و کامل دلایل موفقیت استاد رو بیان کردید مخصوصا اون موردی که گفتید استاد فرق بین اصل و فرع رو درک کردند خیلی درست بود آرزوی سلامتی و موفقیت برایت دارم
باسلام حضور محترم استاد عزیزم و خانواده ی محترممون من هنوز لایوتونو ندیدم استادچون اینستا ندارم وکلا مثل خودتون علاقه ای هم ندارم وخوشبختانه شانسم گرفته وروز بعد توی کانالتون میبینم .درمورد سوالتون منم هرچه که بگم کم گفتم چون خیلی عواملش زیاده اول ازهمه ابنه که شما باورتون توحیدیه و از سرچشمه اصلی انرژی می گیرید وابن انرژی رو ساطع میکنید وهرکسی که در مدارش باشه با کوچکترین جرقه ای جذب میشه .دوم اینکه شما از دل مردمی بلند شدین و رسالت الهی رو بهشون ابلاغ میکنین که باهاشون زندگی کردین و کاملا روی تک تک اونا شناخت دارین .سوم مطالعات زیادی که روی همه چیز داشتیدو دارید وسطح اگاهیتون که درمورد تقریبا همه چیز اشنا هستید و میدونید که خلاصه ی همه چیز به باور واحساس هر انسانی برمیگرده وهمه اتفاقات رو همین دومورد بوجود میاره چه خوب چه بد .چهارم مخصوصا اشناییتون با قران که کاملترین وبی نقص ترین کتاب الهیه و مسیر زندگیتونو بهتون نشون داده که البته حتی بواسطه ی مطالعه این کتاب شما دارید روی حتی مردم کشورهای دیگه هم تاثیر میزارید و اونها رو هم جذب میکنید .و ازهمه مهمتررسابودن کلامتونه که خیلی راحت و گیرا حرف دلتونو میزنید وجذبتون عالیه و همه تا میان از مسائلشون میگن یه عده که با کلامتون که صادقانه والهیه اشنا هستند میگن یه کنال بهت معرفی میکنم ایتاد عباسمنشه برو توی کانالش درمورد هرچه بخوای استاد توضیح دادند از روابط گرفته تا امور مالی و ثروت واقتصاد ووووووو……وابنجوریه که با یه بار شنیدن کلامتون راغب میشن بشینن و وقت بزارن و گوش کنن و تمرین کنن و راغب میشن به هرشکلی شده باعشق محصولاتتونو بخرن و برای پیشرفت وموفقیتهای پشت سرهمشون ازشو استفاده کنن .استاد عزیزم من خودم در کوهی از مشکلات روابط بودم واصلا فکر ثروت نبودم (هرچند که ثروت روهم دوست داشتم) ،ولی وقتی بخاطر رفع این مسائل به حرفهاتون گوش کردم و دیدم میشه ،در کنار داشتن روابط خوب مشکلات مالی هم نداشت ومیشه همه چیز رو باهم داشت تلاشم رو کردم و دارم روی باورهام کارمیکنم من بلطف خداوند قدم دوم رو هم خریدم و دارم روی جلسه دومش کار میکنم روانشناسی ثروت ۱ روهم خریدم نه بگید که اره خیلی پولدارم نه ارجحیت دادم داشتن این محصولات رو به چیزهای دیگه والبته که واقعا هم راضیم و خوشحالم که اینجام ودارم توی این حال وهوای خانه ای که همش ارامشه احساس عالیه ،عشقه،صداقته،خلوص نیته،برکت ونعمته،زندگی میکنم .خوشحالم که درکنار شما وخانم مهربانتون وتک تک اعضا هستم وهمشون خالصانه تا سوالی واسم پیش میاد جوابمو میدن .وخوشحالم که خانم شایسته با اینکه اونور دنیان در وفور نعمت هستند بازهم به ابمیلهامون باعشق جواب میدن .استاد عزیزم اینهاست که بدون هیچ تبلیغاتی شمارو بین جهان محبوب کرده و روز به روز به جمع خانوادتون افزوده میشه .شما نیازی ندارید تلاش کنید واسه تبلیغات چون خداوند رو باور کردید وخودش داره واستون کارهاتونو مثل دونه های تسبیح ردیف میکنه . واین باور که قویترین باوره جذبتونو صد کرده .وقتی خداوند بخواد یه نفر مثل سیمین میاد و به هرکس که تومدارشه میگه فلانی این فایلو گوش کن واون با عشق زنگ میزنه وتشکر میکنه واینچنینه که قانون واستون جواب میده وخیلی طرق دیگه که من درجریان نیستم وبقیه دوستان میدونند.استادمهربانم و خانواده ی عزیزم ممنونم که وقت گذاشتیدو خوندید من فقط دوست داشتم حرف دلمو بگم هرچه تا الان از درسهای استادم کسب کردم سپاسگزارم ازهمگی و دوستتون دارم
به نظر من مهم تریم عامل در هر کسب و کار هدف از اون هست. وقتی هدف ناشی از حسادت ترس و احساس نیاز نباشه و عشق در اون باشه هدف درستیه و اون هدف رسالت مارو تعیین میکنه. فرق زیادی هست بین کسی که یک کار رو انتخاب میکنه مثلا چون جامعه میگه بازار کارش خوبه یا با کلاسه یا راحته و… با کسی که هدی رو انتخاب میکنه چو میدونه هیچ کاری اونو اینجوری ارضا نمیکنه. من با توجه به فیال هایی که از استاد عزیزم دیدم اینطور برداشت کردم که ایبتدا هدف ایشون شناخت انسان و جهان هستی بوده که بعدا با استفاده از قوانین و نتایج عالی به قوانینی که یاد گرفتن مطمئن شدن و تصمیم گرفتن اونا رو به مردم دیگه آموزش بدن تا دنیا جای زیباتری بشه برای زندگی ؛ قطعا هم میشه فرض کنیم یک خانواده ی4 نفره باشیم حالا اگر فقط من به قانوم عمل کنم ثروت،شادی و آرامش بیشتری خواهیم داشت یا اگر هر 4 نفر عمل کنن؟ حالا اینو تعمیم بدیم به جهان هستی…
نکته ی بعدی بررسی رقباست که کاملا بیهودست،چرا؟ چون وقتی دائم داری رقبا رو بررسی میکنی بجای اینکه تمرکز روی کار خودت (تمرکز روی خواسته ها ) باشه، تمرکزتو گذاشتی روی رقبا ( تمرکز روی نا خواسته ها ) تمرکز انرژی اره و رقبا زیاد هستن قتی تمرکز میره رو دیگران انرژیت تیکه تیکه میشه و اصلا چیزی برای خودت نمیمونه! علاوه بر اون داری به سمت ناخواسته فرکانس ارسال میکنی! ضمن اینکه حس نگرانی در خودت ایجاد میشه و سوالات اشتباه از خودت میپرسی
بجای اینکه هر روز بپرسی چیکار کنم که کیفیت کارم بهتر بشه میپرسی چیکار کنم از رقیبم عقب نمونم یا از اون بهتر باشم
بهتر بودن از دیگری کمترین هدف ما میتونه باشه
اما یک مثال بزنم کار پزشکی رو در نظر بگیریم در حال حاضر تعداد زیادی پزشک هست و روز به روز دارن بیشتر هم میشن
اما توی هر شهری چندتا دکتر خوب هست که همه میشناسن
آیا اینا رفتن دائم بقیه دکترارو مقایسه کردن که کم نیارن؟ نه ؛ روز ها و سال ها توی مطبشون بودن و از علمشون درست با تمرکز استفاده کردن و براشون همیشه مهم بوده درست تشخیص بدن و به همین علت هست که هم زندگی خوب دارن هم با اینکه هزینه ی زیاد میگیرن هر قشر از مردم حاضرن هزینه کنن و دکتر خوب برن . تمام کسب و کارها همین هستن. فروشگاه هایی هستن که خیلی اجناس بی کیفیت و ارزون میفروشن اما واقعا فروش خوب ندارن
مهم اینه که به خودت و تواناییت و محصولت ایمان داشته باشی ممکنه اولش همه چیز اونطور که میخوای پیش نره اما یهو اوج میگیری ( در این مورد دیدن فیلم joy رو پیشنهاد میکنم)
مورد مهم دیگه که در مورد استاد عاشقش هستم و سعی کردم خودم اینو رعایت کنم اهمیت دادن به حرف دیگران هست
اگر برای کسب و کارت اومدی علاقه ی مردم رو بررسی کردی و فک کردی اگر باب میل اونا باشه فروش بیشتری خواهی داشت بدن این ره که میروی ره به ترکستان است!
هرگز هیچ موردی وجود نداره که همه مردم دوسش داشته باشن و این اصلا مهم نیست
چون اگر شما محصولی رو ارائه بدی که خودت دوسش داری و با معیار های خودت هماهنگ باشه خیلیییییییی بیشتر از کسانی که اون محصولو نمیخوان ، آدمایی وجود دارن که عاشقش میشن
احساس نیاز ارتعاش بسیار منفی داره و اگر احساس نیاز کردیم که دیگران ما و محصولمونو تایید کنن یعنی داریم راهو اشتباه میریم…
و اما مورد آخر که به ذهنم رسید قانون کارما هست! عشق در چهره، کلام و هدف استاد عباسمنش عزیز موج میزنه ( ادا نیست واقعیه و فکر میکنم همه اینو حس میکنن) و جواب کائنات به این حجم از عشق چه چیزی جز این همه کامت زیبا میتونه باشه؟
ماهم اگر کسب و کارمون رو بر اساس میل درونی و عشق انتخاب کنیم و اینطور عاشقانه و با تمرکز روی خودمون و هدفمون هر روز قدم بداریم( قطعا پستی بلندی های شیرینی خواهیم داشت که هر کدم نشونه ای هست برای پیشرفت و تغییر) مطمئنا بسیار موفق خواهیم بود در هر جایگاه و کسب و کاری که هستیم
در نهایت سپاس از عزیزانی که وقت گذاشتن و کامنت رو خوندن
و سپاس فراوان اول از پروردگارم که منو توی این مسیر زیبا قرار داد و دوم از استاد عزیزم که راهنمای من بودن و هستن
من عوامل زیر رو پیدا کردم ، عواملی که اصل هستند نه فرع :
آگاهی از قوانین جهان هستی و عمل به اونها(که شامل موارد زیر میشه )
۱_شناختن خواسته ها بااستفاده از تضادهاکه میشه=هدف گذاری
۲_مثبت اندیشی و تمرکز روی نکات مثبت
۳_توجه نکردن به نکات منفی و رد شدن از اونها
۴_تمرکز روی خواسته ها با استفاده از تکنیک های تجسم ، شکرگزاری و تکنیکی که از این دو موثر تر هست از نظر استاد : حرف زدن راجع به خواسته ها (با خداوند یا با خودمون و یابا کسی که همفرکانسمون هست)
۵_ اصل و اساس همه قوانین توحید که هست و داشتن این توحید در عمل (توحید عملی)
۶_ اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم و از هیچ عامل بیرونی ترس و باور اثرگذاری نداشته باشیم
۷_ تکنیک کنترل ذهن در همه مواقع
۸_قطع کردن وابستگی ها و تعلقات که ریشه حرکت نکردن به سمت خواسته هاست
۹_در هر زمان فقط روی یک هدف تمرکز داشتن
۱۰_داشتن آرامش که نشانه اصلی ایمانه + اصل توکل ، و تسلیم بودن که مساویه با حس خوب داشتن و شاد و راضی بودن
۱۱_عجله نداشتن در مسیر و طی کردن تک تک مراحل که همون باورداشتن به قانون زیبای تکامل هست
۱۲_ نچسبیدن به خواسته ها و با ایمان کامل اونها رو از خدا خواستن و بعد اطمینان به اجابتش که نتیجه میشه رهایی و آرامش و نداشتن نگرانی و ترس
۱۳_ در هر لحظه طوری زندگی کردن که انگار به همه خواسته هامون رسیدیم (ایمان به غیب )= لذت بردن از زندگی
۱۴_ داشتن عزت نفس ، اینکه خود را لایق همه موهبتهای الهی بدانیم
۱۵_ با باور به مهربان و بخشنده بودن خداوند احساسات منفی مانند حس گناه و حس عدم لیاقت رو از وجودمون پاک کنیم و این ترمزها رو برداریم تا با حس پاکی و امید بتونیم بسرعت به خواسته هامون نزدیک بشیم
۱۶_انتخاب آگاهانه ورودی های ذهن ( از دوستان منفی اتفاقات منفی اخبار منفی و تلویزیون و هر چیزی که ما رو مثبت نگری دور میکنه ، فاصله بگیریم و با هیچکس بحث نکنیم )
۱۷_باورهای غلط خود در حوزه کسب و کار رو پیدا کردن و اونها رو با باورهای صحیح جایگزین کردن ( باورهای غلطی مانند نیاز به داشتن سرمایه اولیه ، نیاز به انتخاب شغلی خاص ، نیاز به داشتن تحصیلات و مدرک خاص ، نیاز به داشتن دوست و آشنا و پارتی ، نیاز به داشتن تبلیغات وسیع ، بودن در منطقه خاص و خیلی باورهای غلط دیگه که ترمز در پیشرفت کسب و کار هستند)
۱۸_ باور به اینکه خداست که برای من مشتری میفرستد تبلیغ میکند و هر اتفاق و شرایط و محیطی رو برای پیشرفت من فراهم میکند و همه آدمها رو در جهت رشد کسب و کار من ؛ هماهنگ می کند
۱۹_ از ابتدا تا همیشه با داشتن ذهن آرام ، ایده ها و الهامات الهی رو دریافت میکنیم و بدون ترس به اونها عمل میکنیم هرچند که منطقی بنظر نیایند
با عمل کردن به این نکات ، نتایج کسب و کار میتواند فوق العاده شود بدون اینکه اونچه اکثریت فکر میکنند در رونق کسب و کار موثر هست بکار گرفته شود ٫
سلام
روز خوش استاد ارجمند و دوستان گرامی من علت موفقیت استاد را باور کردن قدرت خدای درونش میدانم
استاد با تمام وجود این را قبول کرده خداوند قدرت خلق زنذگیش را به دست خودش داده
استاد معنی واقعی این ایه هست مومن واقعی نه ترسی دارد نه غمی
در همه فایل های استاد این کاملا مشهود است
دلیل موفقیت استاد اتکای کامل ایشان به خداست ایشان خدا را عهده دار همه امور خودش کرده
در نظر ایشان هیچ کس هیچ چیز هیچ شرایطی هیچ قدرتی ندارد و رسیدن به این مرحله یعنی نهایت ارامش و احساس خوب استاد با این احساس خوب و عالی و با این ارامش با توکل به خدای خالق هستی و باور کردن قدرت خدای درونش هر چی به فکرشان میرسد بدون ترس و غم با شجاعت انجام میدهد و این هم نتایجش هست
ایشان با رها کردن تقلید از افکار گذشته و حرف های که شنیده بود و درست کردن باورها و افکارش به قدرتی برتر و بزرکتر از تبلیغات و ٫٫٫٫ متکی هستند و در این شرایط همه موفقیت ها همه خوشی ها همه مشترها به سمت ادم هدایت میشود و به قول خود استاد حتی سلول ها هدایت میشود
و من اعتراف میکنم رسیدن به این درجه از ایمان کار هر کسی نیست
از وقتی به این سایت امده ام خیلی کار میکنم و تلاش و میگم خدایا توکل به خودت ولی پای عمل هم ترس دارم هم غم
هر چند با این مقدار کم ایمان هم نتیجه دیده ام
استاد کار بزرگی کرده بزرکتر از تبلیغات و ٫٫٫ توکل مطلق که به خدا باشذ همه دنیا با همه ابزارش در خدمت ما خواهد بود
با تشکر از همه شما
سلام
میخواین به ایمان استاد برسید؟
قرآن بخونید . بارها و بارها و بارها
من از وقتی قرآن رو جدی شروع کردم میفهمم ایمانی که استاد داره از کجا آورده
سلام آقای فلاح عزیز
کاملا با پیشنهادتون موافقم ٫
من هم از وقتی تصمیم گرفتم دنبال جواب همه ی خواسته هام تو قرآن باشم ، لحظه به لحظه شگفتی بیشتری توش میبینم ٫ دفعه ی اول همون جهت گیری ها و تعصبات بیهوده ای که حاصل حرفای اطرافیان بود بیشتر اذیت میکرد اما وقتی از ته قلب خواستم فقط حقیقتو ببینم میتونم بگم شاید فقط ۱۰ در صد مواقع اون تعصبات میاد توی ذهنم که خداروشکر قابل کنترلن ، با اینکه خیلی وقت نیست اقدام کردم ولی نتایجی دیدم که حقیقتا برای ذهن فقیر من عالی بودن ٫
ممنون از پیشنهادای خوبتون ٫
چرا باور دارین ذهنتون فقیره؟ چرا خودتونو دست کم میگیرید؟
چرا نمیگید اکثر ملت اصلا در طول روزشون کلا ۱ دقیقه هم به خدا و قرآن فکر نمیکنن ، من با نگاه باز دارم قران میخونم و ذهنم انقدر ثروتمند و باز شده که فقط ۱۰% مثل گذشته فکر میکنه؟!!
چرا باور نکنیم ذهنمون ثروتمنده و باورهامون فوق العادست و فرکانسهامون اتفاقات شگفت انگیز رو برامون رقم میزنه؟
هر چقدر تو گذشته بمونیم ، هر چقدر بگیم ذهن ما هنوز فقیره ، هنوز باورهام درست نشده و از این جور دیالوگ های منفی ،فضای ذهنمون رو برای نجواهای شیطان بیشتر باز نگه میداریم٫ بعد به محض اینکه یه فکر منفی میاد به هم میریزیم و خودمونو سرزنش میکنیم چون هنوز باور نکردیم که ما خــیلی تغییر کردیم و ذهنمون الان به شدت کنترل بیشتری نسبت به گذشته بر روی نجواها داره٫
لطفا خودمونو و ذهنمونو ثروتمند و دست بالا بگیریم٫
موفق باشید
سلام اقای فلاح عزیز
حقیقتش اینکه خیلی جالب بود من ایمیل مربوط به این کامنت رو الان دریافت کردم و خوندم .
اول که کامنتونو خوندن اومدم جواب بدم و بگم که خب من نسبت به نتایج میگم و باورهایی که هنوز حتی نمیدونم چی هست که تغییرش بدم ، اما مکث کردم و فکر کردم دیدم مث میشه و طبق معمول دنبال بهانه ها میگردم که خودمو توجیه کنم . فکر کردم با خودم که چرا واقعا من دارم این فکر رو میکنم … حقیقت اینه که بازم از مسیر خارج شدم ، بازم توجه روی نکات منفی ، بازم فراموش کردن اصل مطلب … هر دلیل دیگه ای بیارم بهونه اس و همون نجواهای شیطان . حق کاملا با شماست .
منم قرآن رو مطالعه میکنم و تموم سعیم اینه که با ذهن کاملا آزاد باشه ، نمیدونم چن درصد مث قبل فکر میکنم ولی میدونم از این مسیر راضیم .
اینکه چقد باور محدودکننده دارم مهم نیس اینکه چقد مشتاقم و مطمئنم به تغییر باورها و این اصل که تغییر باورهام مساوی میشه با اومدن نتایج به زندگیم ، مهمترین اصل موجوده برای من .
سپاس گزارم جناب فلاح طبق معمول عالی و به موقع و واضح پاسخ دادین .
امیدوارم همیشه رو به رشد باشین و راضی از زندگیتون .
شاد باشید و ثروتمند
آقای فلاح عزیز میتونید راهنمایی کنید قران رو چطور میخونید که اینقدر تاثیر گذار بوده؟ فقط ترجمه یا عربیش را هم میخونید؟ ترجمه ی چه کسی؟ و اینکه بعضی وقتها ترجمه خیلی مفهوم رو نمیرسونه و نیاز به تفسیر داره استاد هم گفتن تفسیر داخل پرانتز و فردی رو توجه نکنیم ؟
من خیلی دوست دارم نسبت به همه ی قوانین به خصوص مساایل اعتقادی که عمری رعایت کردم ولی در برخیش به شک افتادم از قران اگاهی بگیرم و راه درست رو برم در فایلی از استاد شنیدم در این مسایل تقلید از دیگران رو فراموش کنید و فقط به قران پناه ببرید
ممنون میشم راهنماییم کنید این راهو چطور شروع کنم
سلام خانم متین
من همیشه ترجیحم به گوش دادن بوده تا خوندن! برای همین دنبال ترجمه صوتی قرآن گشتم و یه سری مترجم های خیلی خوب مثل مرحوم استاد قادرپناه و هدایتگر و کبیری هستند که با صدای عالی قرآن رو طبق یکی از ترجمه ها بازگویی کردن. دقیقا مثل داستان گوش دادن میمونه و تاثیر بسیار بیشتری داره. میتونین از سایت abasmanesh.com برای این منظور استفاده کنید
در مورد عربی خوندنش فعلا دوره اول قرآن هستم و تصمیم ندارم خیلی تو ریشه کلمات ریز بشم. میخواستم بفهمم کلیت قرآن چیه که خدارو شکر فهمیدم و بهتون بگم که به همین شکل گوش دادن ترجمش هم به شدت معجزات افزایش ایمان و باور توحیدی رو تو زندگیم نشون داده. اصلا همه چی تغییر کرد وقتی قرآنو شروع کردم.
به آیات احکام هم برسید خودتون متوجه میشید. نترسید که نفهمید . از خدا بخواید به دلتون بندازه.
اگر آیه هایی هم هست که گنگه یا خیلی رازآلوده و میبینید معنیش عجیبه ازش بگذرید تا در زمان مناسب بهش برسید
موفق باشید
در مورد
تشکر از وقتی که برای پاسخ گذاشتید.
پاینده باشید
دوست عزیز سلام
اگه موخای ترس و غمت از بین بره باید دیونه وار بفکر پیشرفت باشی من به درجه ای که عباس منش رسیده منم رسیدم بعضی وقتها یه کارهای بهم گفته شده و من سریع بهش عمل کردم همه اطرافیان بهم مگفتن دیونه شده گذشته من با الانم هیچ ربطی بهم نداره امیدوارم بتونی به ترسات غلبه کنی و پیروز بشی
اصلی ترین چیزی که باعث شده استاد به همچین موفقیت هایی برسه تغیر الگو ها و باوری های ذهن هست به قولی پارادایم شیفیت شده
به همین دلیل هست که تونسته موفق بشه
چون مردم فکر میکنند با زور بازو باید پول دراورد ولی استاد با تغیر باورهاش از فکرش درامد بدست میاره
با عرض سلام خدمت تمام خانواده عباسمنش
در جواب دوست عزیز که سوال کرده بگم که :
ما فرق بین اصل و فرع را درک نکردیم
قوانین ( اصول ) چیست ؟
این جهان بر اساس قوانین ( اصول ) است یعنی خداوند کاری نداره که ما با کدام سبک زندگی میکنیم ( فرعیات ) خداوند فقط میخواهد که ما از قانونش عمل کنیم
و روی خدا حساب کردن یعنی روی قوانین خدا حساب کنیم چون قوانین خداوند همیشه درست است و نتیجه میدهد٫
قانون خداوند این است که ما انسان ها در هر لحظه و هر ثانیه در حال خلق زندگی خود هستیم
ما به جهان هستی فرکانس ارسال میکنیم و جهان هستی یا خداوند با توجه به فرکانس خودمان نتیجه میدهد
که استاد در تمام فایل های خود گفته و میگوید
خب حالا این قانون اصل و اساس تمام زندگی است از روابط گرفته تا بیزنس ، سلامتی جسمانی ، اتفاقان زندگی و ٫٫٫٫
حالا وقتی قانون این است
خداوند دیگر هیچ کاری به فرعیات زندگی ما نداره
اگر تمام جنبه های زندگی ما بر اساس قانون بود
فرکانس های ما مثبت و هم جهت خواسته ما بود
طبق قانون آن خواسته برآورده میشه و اگر نبود نمیشه
اما ما آدم ها میخواهم از فرعیات استفاده نمایم
( در حال که خداوند به فرعیات کاری ندارد )
یعنی در مثال بیزنس
قانون ( اصول ) بیزنس این است که بیاییم باور های مناسب با بیزنس خود بسازیم که باور های مناسب باعث ارسال فرکانس مناسب میشود یعنی
باور کنیم که این بیزنس من به رشد جهان کمک میکند
باور کنیم که مسایل بیشتر مردم را حل میکند
خودمان را لایق داشتن پول و ثروت بدانیم و هزاران باور هم جهت دیگر که تمام فایل های استاد راجع به باور است
اما ایراد اینجاست که ما بجای اصل به فرع گیر دادیم
حالا فرعیات چی هست ؟
فرعیات در بیزنس مثل( سبک دلخواه زندگی یک شخص )است
با این مثال میخواهم راحت تر موضوع را بگم
استاد عباسمنش اصل زندگیش باور های عالی در جنبه های مختلف زنگیش است که این اصل است
وقتی استاد در روابط با پسرش خیلی صمیمی است
باید بدانیم که استاد باورش در روابط با فرزند عالی است
اما فرع مثل این است که بگیم حتما چون استاد فرزندش را می بوسه روابط ش خوب است
وقتی ما هم این کار بکنیم میبینیم که فرزند ما روابطش با ما خوب نشده بعد میگیم کجای کار من اشتباه بود
آیا خوب نبوسیدم ؟
در حال که بوسیدن از جمله ( فرعیات ) است و ما فرع را تغییر دادیم٫
در حال که تغییر فرعیات هیچ تغییر در اصول بوجود نمیاورد٫
وقتی اصول ( باور ما ) راجع به بیزنس این باشد که مردم فقیر است اصلا از بیزنس ما استفاده نمیکند ( باور مخرب )
بعد چطور انتظار داشته باشیم که ما موفق شویم ؟
اصلاً با جنین باوری که نمیتوانیم بیزنس داشته باشیم
حالا اگر هر بیزنسی که رشد کرده دلیلش تغییر فرعیات نبوده بلکه تغییر اصول بوده
مثل که استاد عباسمنش در بیزنس خیلی رشد کرده دلیل این نیست که تبلیغ کرده یا نکرده دلیلش تغییر باور هایش بوده که اصول است٫
یعنی اگر استاد تبلیغ کند یا نکند باز هم همین رشد و بیشرفت در کسب و کارش است
اگر تمام شرکت های موفق جهان تبلیغات کند یا نکند باز هم رشد میکند٫
چون فرعیات هیچ تغییری در پیشرفت یا پسرفت نداره
آنها باور هایشان ( فرکانس هایشان ) برایشان تبلیغ میکنه
وقتی فرکانس تو با خواسته ات هماهنگ بود جهان تبلیغ میکنه ( یعنی همون قانون خداوند ) نیازی نیست که تو تبلیغ کنی
بنابراین ما نباید دنبال تغییر فرعیات برویم
( تبلیغات = فرعیات )
اگر قرار بود که تغییر فرعیات ما را به پیشرفت برسانه
حالا ۹۵ فیصد مردم موفق بودن
چون اکثریت دنبال تغییر در روش تبلیغات است
اکثریت مردم میخواهند استایل سایت شان تغییر کنه
اما باز هم میبینیم که هر چقدر تبلیغ میکنند باز هم نتیجه ندارد
خلاصه دنبال تغییر در اصول باشیم نه فرعیات
اگر قوانین بدانیم و اصول زندگی خود را تغییر دهیم
اصلا نیازی نیست که فرعیات زندگی خود را تغییر دهیم
چون تغییر فرعیات زندگی هیچ ربطی به پیشرفت یا پسرفت نداره و فقط هر شخص نظر به علایق خود فرعیات زندگی خود را تعیین میکند
و در پاسخ به سوال هم میگم که تغییر اصول ( باور )
زندگی عباس منش تغییر داده
و همچنان تغییر اصول دورنی افراد موفق، زندگیشان را تغییر داده
نه عوامل مثل تغییر شغل ، تغییر روش تبلیغات ، شیوه های بازاریابی و٫٫٫٫٫٫ اینها همه فرعیات است و نظر به علایق تعیین میشود
با سلام .این اولین دیدگاه من در طول چند سال همراهی با گروه واستاد عزیزمه،به نظر من مهمترین عامل ایمان به خود و عشق به کسب وکاری که انتخاب کردیمه چون طبق قوانینی که آموختیم هیچ عامل بیرونی مثل مکان و زمان یا هر عامل ی که به عنوان بازدارنده در عموم باورها یافت میشه نمیتونه تاثیر مخرب بزاره مگر اینکه باور کنیم .
اما وقتی ایمان داشته باشیم و جز فراوانی و وهابیت خداوند به چیز دیگه ای خودمونو نبندیم فکر کنم موفق باشیم در نتیجه بدست امده .
ممنونم از همه و خدارو شکر میکنم هرلحظه بخاطر نعمت بزرگی (این فضای مقدس) که به من هدیه داده .
به نام رب که تنها قدرت جهان هستی است
استاد عزیز و دوستان خوبم سلام
همه چیز خداست و اوست که این جهان را آفریده و کائنات را با قوانین ثابت و مشخص اداره میکند
و هرکدام از ما تکه ای از همان خالق بی همتا و قدرتمند هستیم و روزی از او خواستیم به این دنیا بیاییم تا خودمان را تجربه کنیم و توانایی هایمان را نشان بدهیم. پس ما قدرت خلق هر چیزی که بتوانیم آن را تصور کنیم را داریم و اگر کسی فکر میکند نمیتواند کاری را به بهترین شکل انجام دهد قدرت خود را فراموش کرده و باورهایش ایراد دارد
ما باید قوانین کائنات و تواناییهای خود را بشناسیم و آنها را باور کنیم و به الهاماتی که در هر لحظه از طرف خداوند به ما میشود عمل کنیم تا به ساده ترن راه به بهترین نتایج برسیم
اگر باورها در جهت خواسته هایمان باشد همه کائنات به ما کمک میکنند تا از ساده ترین راهها به هر چیز که بخواهیم برسیم البته به شرط اینکه هر لحظه مراقب افکار و باورهایمان باشیم و به نجواهای شیطان و باورهای محدود کننده بی توجهی کنیم و قلب و ذهنمان را با منبع یعنی خداوند هماهنگ نگه داریم
به قول استاد همیشه احساسمان را خوب نگه داریم تا همه چیز خود به خود درست شود و اگر در مسیر درست باشیم فقط اتفاقات خوب را تجربه خواهیم کرد و در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیریم
و دیگر اینکه خود را لایق بدانیم و عاشق خود باشیم و سپاسگذار, تا الهامات و نعمتها و فرصت ها را دریافت کنیم
به نظر من موفقیت های استادعزیز
توحیدی بودن ایشان است که خداوند را تنها قدرت جهان هستی میدانند و به کسی غیر از خداوند قدرت نمیدهند
و باورهای درستی دارند و به آنها ایمان دارند و همیشه باور هایشان را تقویت میکنند
به الهامات فورا و با ایمان عمل میکنند
تنها به اصول عمل میکنند و به فرعیات بی توجه هستند
بسیار کارها را ساده میگیرند و اعتقاد دارند هر کاری باید به راحت ترین و بهترین شکل انجام شود
با سپاس از استاد عزیز و همه دوستان
سلام استاد عزیز و همچنین همفرکانسی های خوبم
استا چقد این ایده لایو خوبه بخش منطقی ذهن رو راحتتر میتونیم کنار بزنیم و با شما احساس یگی بودن بکنیم احساس اینکه شما هم مثل ماهستین و ما هم میتونیم.
ببینید دوستان مشکل ما از اونجایی شروع میشه که بین خودمون و خدا تفاوت قاعل میشیم یعنی میگیم تا یه جایی خدا کارارو انجام میده بعدش ماییم که باید بقیه کار رو به عهده بگیریم
این مسعله ای بود که 1 سال تمام یعنی دقیقا از عید 97 ذهنم رو مشغول کرد ورفته رفته تونستم باورم رو نسبت به خدا بهتر بکنم والبته هنوز هم ادامه داره
من از یه نگاه دیگه به سوال جواب بدم
اول از دیدگاه انسانهایی که تجربه نزدیک به مرگ رو داشتن که پیشنهاد میکنم سری کتابهای در آغوش نو رو بخونید
آدمهایی که این تجربه رو داشتن اولا اصلا از اینکه مرده بودن نارحت نبودن چون میگن ما انگار برگشته بودیم خونمون
و اینکه میگن اونجا که رفته بودیم فقط نور بود و ماهم نو بودیم یه تیکه از اون نور اصلی بودیم مثل یک قطره از اقیانوس که اگه انگشتتون بو داخل آب بکنید یه قطره بهش میچسبه و ازش جدا میشه ما مثل اون قطراه ایم که اقیانوس جدا شدیم
میگن ما با نور اصلی که ما بهش میگیم خدا یکی هستیم و فاصله ما وبا خدا مثل فاصله فرکانسیه یا فاصله تکامل هست که با سرعت خیلی زیادی تمام اونچیزهایی که یادمون رفته بود رو میتونستیم به یاد بیاریم و به اون نور اصلی نزدیک و نزدیکتر بشیم و بقول بتی جی آیدی ما بودیم که این جهان رو خلق کردیم البته با کمک خدا مثل همون زبان برنامه نویسی که استاد مثال میزنن که یه شرکتی اون زبان رو طراحی کرده و ما میتونیم با استفاده از اون زبان برا خودمون برنامه کامپیوتری طراحی کنیم
از دید نظریه هلو گرافیک که جدیدا خیلی سر زبانها افتاده و میگه این جهان سایه یه جهان دیگست که یه جایی ساخته شده و سایش افتاده اینجا
من وقتی اینو میشنوم یاد حرفهای استاد تو دوره کشف قوانین میافتم که ما تو عالم ذر خودمون انتخاب کردیم که کجا ،چجوری،تو چه سالی ،تو چه خانواده ای و… به دنیا بیایم و اونجا بود که ساختیم خودمون که این دنیامون دوست داریم چه شکلی باشه در اصل اون ماهیت اصلی یا همون عین ثابته ما مونده اونجا و ما سایه ای از خود واقعیمون هستیم که اومدیم این دنیا و این جهان هم یه عین ثابته داره که سایش افتاده اینجا و فقط کافیه ما بقول استاد به یاد بیاریم که این خودمون بودیم که انتخاب کردیم و ساختیم
ولی ما متاسفانه اینقد درگیر ذهن شدیم که از بهشتمون دور شویم مثل اون داستان معروف آدمو هوا که از میوه درخت دانش یا تجربه خوردن و از بهشت رانده شدن
ایراد ما اینجاست که ما هم مثل فلاسفه دنبال دلیل تو هرچیزی میگردیم و از اصل غافل میشیم
دنبال علمی هستیم که تو تجربه به دست اومده دیگه یادمون رفته تمام علمهایی که بوجود اومده اولین نفری که به این علم دست پیدا کرده اونم با الهام بوده چون اون که تجربه ای نداشته مثل اولین نفری که گاری رو درست کرد یا نیزه رو درست کرد بیایم فکر کنیم که آیا چیزی بجز الهام میتونسته راهگاشی این اختراعات باشه
اکثر دانشمندها که اختراعی میکنن میگن این به ما الهام شد مثل نظریه نسبیت انیشتین
پس بیایم زیاد به این جهان فلسفی نگاه نکنیم دنبال دلیل و مدرک نباشیم دنبال عقلانیت نگردیم عقل یه ابزاره دست روح که با استفاده از اون بتونه ملموسات این جهان رو درک کنه فقط .و عقل به درد ماورا فیزیک نمیخوره چون خودش فیزیکیه و قادره که فیزیک رو درک کنه و اگه میخایم که بتونه ماورا رو درک کنه باید ازش عبور کنیم
من تو این مدت به این نتیجه رسیدم که هرچه از عقل و کارهای منطقی و تجربی دور میشم راهم ساده تر میشه
چند روز پیش سخنرانی یکی از روانشناسهای بزرگ ایران رو گوش میدادم که میگفت هی کارهاتون رو نندازین گردن خدا و ازش راهنمایی نخواین اون یه بار بهتون عقل داده ?بعد اون همه مردم هم به به چه چه میزدن
یکم دیگه که گوش دادم دیدم این آدم اینقد باورهای مخرب داره که ترسیدم سریع قطع کردم اون ویس رو
ولی آموزه های استاد به ما این رو یاد داده که اول از همه رو خدا حساب کنیم دوم فاصله ای بین ما و خدا وجود نداره ما چرا فکر میکنی که خدا یه بار از روحش در ما دمید و رفت چرا دم خدا رو با دم خودمون یکی میشموریم خدا همین الان هم در حال دمیدن روحش در ماست و هر لحضه داره مارو از نو خلق میکنه
و اینکه ما خودمون خلق کریدم خودمون انتخاب کردیم پس خودمون زندگی کنیم
بقول استاد همه جا از خدا سوال کنیم حتی برای سرویس زدن تو پینگ پنگ واسه شکست دادن عشقمون?
عاشقتونم
خدا حفظتون کنه?
سلام
به نظر من اتفاقا دنبال دلیل گشتن برای هر چیزی هیچ تضادی با قوانین جهان نداره٫ البته منظورم فلسفه نیست٫ منظورم اینه که در دل همین قوانین که داریم از استاد یاد میگیریم، کلی دلیل برای اتفاقات زندگی خودمون و حتی اتفاقات بزرگتر در جهان پیدا میکنیم٫ اتفاقا خیلی عقلانی هم هست٫ بهتره بگم منطقی ترین چیزی که تا به حال تو زندگیم شنیدم همین قوانین جهانه٫ همین قانون جذب، تکامل، فرکانس و٫٫٫
به نظر من بهتره به یک چیزی در صحبتهای استاد بیشتر دقت کنیم٫ استاد نگفتن عقل رو بذارید کنار٫ گفتن منطق ما برنامه ریزی شده ست پس قابل اعتماد نیست٫ نگفتن جهان هیچ منطقی نداره٫
بنابراین، راه درست اینه که ما خودمون رو با منطق جهان هماهنگ کنیم نه اینکه عقل رو زیر سوال ببریم٫ اگر عقل نداشتیم، قوانین رو چطور درک میکردیم؟
هیچکس و هیچ کتابی تا به حال مفهوم عدالت و اختیار رو اینقدر منطقی توضیح نداده، جز قرآن٫ اتفاقا به نظرم خیلی عقلانیه٫
سلام خانم زاهدی عزیز
اولا من اصلا نمیخواستم با حرفهام این پیام رو منتشر کنم که عقل رو بکل نادیده بگیریم ولی کاریش نمیشه کرد افکار وقتی به گفتار و نوشتار تبدیل میشن نقص پیدا میکنن و ما تمام چیزهایی که میشنویم و میبینیم یا درک میکنیم از فیلتر های ذهنی خودمون رد میکنیم که باعث میشه ما دقیقا نتونیم منظور طرف مقابل رو درک کنیم
دوما من هم کاملا با نظر شما موافقم که باید از عقل برای درک این جهان و قوانین این جهان استفاده کرد
بزارین اینجوری بگم ما در این جهان ابزاری بجز عقل نداریم اصلا که بتونیم تجزیه و تحلیل کنیم
من فقط گفتم صرفا استفاده از تجربه رو نباید میزان قرار بدیم برای تحلیل
منظور من این بود که ما خودمون یه جای دیگه خلق کردیم و اگه میخوایم به یاد بیاریم باید با روحمون یا بقول استاد خدای درونمون ارتباط برقرار کنیم
بازم ممنون که نظرتون رو به اشتراک کذاشتین و ممنون که وقت گذاشتین و مطالعه کردین
با آروزی موفقیت
سلام وقتی این جمله را خواندم که ما فکر میکنیم همه کارها را خدا نباید انجام دهد تازه فهمیدم چه جاها گفته ام خدایا این بامن بقیه اش باتو.تازه فهمیدم اون کاری هم که فکر میکردم بامن بود کار خود خداست.چه زیبا و درست و به موقع کارها را سروسامان میدهد.و میگوییم من انجامش دادم فلانی برایم انجامش داد!
با سلام و احترام به تک تک اعضای خانواده عزیز و صمیمی عباس منشی ها ؛
بسیار مختصر خدمت شما عزیزانم ، دلایل موفقیت استاد در کسب کارشان را بشرح زیر اعلام میکنم :
۱ – عزت نفس بالای استاد بنظر بنده اساسی ترین و قویترین عامل در این امر بوده است٫
۲ – اعتقاد و ایمان و یقین راسخ به قانون الهی ؛ « فراوانی ثروت و نعمت » ٫
۳ – قدرت بالای ایشان در تشخیص و تمیز دادن تفاوتهای بین اصل و فرع مسائل زندگی و کسب وکارشان از عوامل مهم دیگر در موفقیتشان بوده است ٫
۴ – تکیه بر یقین راسخ ، نسبت به کمک از جانب بی نظیرترین وقویترین مددکار و راهنمایش ، خداوند روزی دهنده بی حساب و کتاب ٫
۵ – بر اساس همان قانون الهی « فراوانی » و با تکیه بر قدرت اکتسابی « مثبت اندیشی » خویش ، نیازی به تبلیغات نداشته اند !
۶ – اهمیت قانون ۲۰/۸۰ برای ایشان در کسب و کار ، همواره از الویتها بوده است !
این قانون چیست ؟ – بطور خلاصه : قانون ۲۰/۸۰ یکی از مفیدترین مفاهیم موجود در مدیریت زمان و زندگی افراد است٫ این قانون حاکی از آن است که ۲۰ درصد از فعالیتهای شما، ۸۰ درصد نتیجه برای شما در بر خواهد داشت٫
۷ – آسان گرفتن تمام مسائل زندگی علی الخصوص مشکلات در کسب و کار و روابط و و و ! چون اینها را فرع دانسته اند نه اصل !
۸ – اعتقاد راسخ به این امر داشته که « اگر فلان کس توانسته ، پس من هم میتوانم » !
۹ – استاد یقین داشته اند که ثروت در دسترس همه بطور یکسان قرار دارد اما ارائه ی ایده های جدید شخص ، فرد را در زمره آن افراد کم ، که اصل را پیدا و تشخیص داده اند ، قرار میدهد تا خیلی راحت کارشان را پیش ببرند !
۱۰ – توکل بر خدا داشتن به معنای واقعی خود ، یعنی اینکه تلاش هایش را انجام داده و بدون توقع کمک از مخلوقات خدا ، فقط به کمک خود خدا چشم دوخته که توآم با یقین به این امر ، در انتظار رسیدن به موفقیتش بوده است ٫
در پایان ، برای همه اهداف پاک و اندیشه های مثبت و و و شما و علی الخصوص آموزگار و معلم و مربی این خانواده تقویت کننده خوبیهای یکدیگر دعای خیر و برکت الهی را میکنم ٫
شاد ، تندرست و ثروتمند باشیم ٫
آمین یا رب العالمین ٫
سلام دوست عزیز سپاسگزارم که اینقدر درست و کامل دلایل موفقیت استاد رو بیان کردید مخصوصا اون موردی که گفتید استاد فرق بین اصل و فرع رو درک کردند خیلی درست بود آرزوی سلامتی و موفقیت برایت دارم
با درود و سلام بر شما برادر عزیزم جناب آقای خلیل حاجی زاده ؛
شما لطف دارید ، بی نهایت از تأیید شما سپاسگزارم .
موفق و پیروز باشید .
باسلام حضور محترم استاد عزیزم و خانواده ی محترممون من هنوز لایوتونو ندیدم استادچون اینستا ندارم وکلا مثل خودتون علاقه ای هم ندارم وخوشبختانه شانسم گرفته وروز بعد توی کانالتون میبینم .درمورد سوالتون منم هرچه که بگم کم گفتم چون خیلی عواملش زیاده اول ازهمه ابنه که شما باورتون توحیدیه و از سرچشمه اصلی انرژی می گیرید وابن انرژی رو ساطع میکنید وهرکسی که در مدارش باشه با کوچکترین جرقه ای جذب میشه .دوم اینکه شما از دل مردمی بلند شدین و رسالت الهی رو بهشون ابلاغ میکنین که باهاشون زندگی کردین و کاملا روی تک تک اونا شناخت دارین .سوم مطالعات زیادی که روی همه چیز داشتیدو دارید وسطح اگاهیتون که درمورد تقریبا همه چیز اشنا هستید و میدونید که خلاصه ی همه چیز به باور واحساس هر انسانی برمیگرده وهمه اتفاقات رو همین دومورد بوجود میاره چه خوب چه بد .چهارم مخصوصا اشناییتون با قران که کاملترین وبی نقص ترین کتاب الهیه و مسیر زندگیتونو بهتون نشون داده که البته حتی بواسطه ی مطالعه این کتاب شما دارید روی حتی مردم کشورهای دیگه هم تاثیر میزارید و اونها رو هم جذب میکنید .و ازهمه مهمتررسابودن کلامتونه که خیلی راحت و گیرا حرف دلتونو میزنید وجذبتون عالیه و همه تا میان از مسائلشون میگن یه عده که با کلامتون که صادقانه والهیه اشنا هستند میگن یه کنال بهت معرفی میکنم ایتاد عباسمنشه برو توی کانالش درمورد هرچه بخوای استاد توضیح دادند از روابط گرفته تا امور مالی و ثروت واقتصاد ووووووو……وابنجوریه که با یه بار شنیدن کلامتون راغب میشن بشینن و وقت بزارن و گوش کنن و تمرین کنن و راغب میشن به هرشکلی شده باعشق محصولاتتونو بخرن و برای پیشرفت وموفقیتهای پشت سرهمشون ازشو استفاده کنن .استاد عزیزم من خودم در کوهی از مشکلات روابط بودم واصلا فکر ثروت نبودم (هرچند که ثروت روهم دوست داشتم) ،ولی وقتی بخاطر رفع این مسائل به حرفهاتون گوش کردم و دیدم میشه ،در کنار داشتن روابط خوب مشکلات مالی هم نداشت ومیشه همه چیز رو باهم داشت تلاشم رو کردم و دارم روی باورهام کارمیکنم من بلطف خداوند قدم دوم رو هم خریدم و دارم روی جلسه دومش کار میکنم روانشناسی ثروت ۱ روهم خریدم نه بگید که اره خیلی پولدارم نه ارجحیت دادم داشتن این محصولات رو به چیزهای دیگه والبته که واقعا هم راضیم و خوشحالم که اینجام ودارم توی این حال وهوای خانه ای که همش ارامشه احساس عالیه ،عشقه،صداقته،خلوص نیته،برکت ونعمته،زندگی میکنم .خوشحالم که درکنار شما وخانم مهربانتون وتک تک اعضا هستم وهمشون خالصانه تا سوالی واسم پیش میاد جوابمو میدن .وخوشحالم که خانم شایسته با اینکه اونور دنیان در وفور نعمت هستند بازهم به ابمیلهامون باعشق جواب میدن .استاد عزیزم اینهاست که بدون هیچ تبلیغاتی شمارو بین جهان محبوب کرده و روز به روز به جمع خانوادتون افزوده میشه .شما نیازی ندارید تلاش کنید واسه تبلیغات چون خداوند رو باور کردید وخودش داره واستون کارهاتونو مثل دونه های تسبیح ردیف میکنه . واین باور که قویترین باوره جذبتونو صد کرده .وقتی خداوند بخواد یه نفر مثل سیمین میاد و به هرکس که تومدارشه میگه فلانی این فایلو گوش کن واون با عشق زنگ میزنه وتشکر میکنه واینچنینه که قانون واستون جواب میده وخیلی طرق دیگه که من درجریان نیستم وبقیه دوستان میدونند.استادمهربانم و خانواده ی عزیزم ممنونم که وقت گذاشتیدو خوندید من فقط دوست داشتم حرف دلمو بگم هرچه تا الان از درسهای استادم کسب کردم سپاسگزارم ازهمگی و دوستتون دارم
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم
به نظر من مهم تریم عامل در هر کسب و کار هدف از اون هست. وقتی هدف ناشی از حسادت ترس و احساس نیاز نباشه و عشق در اون باشه هدف درستیه و اون هدف رسالت مارو تعیین میکنه. فرق زیادی هست بین کسی که یک کار رو انتخاب میکنه مثلا چون جامعه میگه بازار کارش خوبه یا با کلاسه یا راحته و… با کسی که هدی رو انتخاب میکنه چو میدونه هیچ کاری اونو اینجوری ارضا نمیکنه. من با توجه به فیال هایی که از استاد عزیزم دیدم اینطور برداشت کردم که ایبتدا هدف ایشون شناخت انسان و جهان هستی بوده که بعدا با استفاده از قوانین و نتایج عالی به قوانینی که یاد گرفتن مطمئن شدن و تصمیم گرفتن اونا رو به مردم دیگه آموزش بدن تا دنیا جای زیباتری بشه برای زندگی ؛ قطعا هم میشه فرض کنیم یک خانواده ی4 نفره باشیم حالا اگر فقط من به قانوم عمل کنم ثروت،شادی و آرامش بیشتری خواهیم داشت یا اگر هر 4 نفر عمل کنن؟ حالا اینو تعمیم بدیم به جهان هستی…
نکته ی بعدی بررسی رقباست که کاملا بیهودست،چرا؟ چون وقتی دائم داری رقبا رو بررسی میکنی بجای اینکه تمرکز روی کار خودت (تمرکز روی خواسته ها ) باشه، تمرکزتو گذاشتی روی رقبا ( تمرکز روی نا خواسته ها ) تمرکز انرژی اره و رقبا زیاد هستن قتی تمرکز میره رو دیگران انرژیت تیکه تیکه میشه و اصلا چیزی برای خودت نمیمونه! علاوه بر اون داری به سمت ناخواسته فرکانس ارسال میکنی! ضمن اینکه حس نگرانی در خودت ایجاد میشه و سوالات اشتباه از خودت میپرسی
بجای اینکه هر روز بپرسی چیکار کنم که کیفیت کارم بهتر بشه میپرسی چیکار کنم از رقیبم عقب نمونم یا از اون بهتر باشم
بهتر بودن از دیگری کمترین هدف ما میتونه باشه
اما یک مثال بزنم کار پزشکی رو در نظر بگیریم در حال حاضر تعداد زیادی پزشک هست و روز به روز دارن بیشتر هم میشن
اما توی هر شهری چندتا دکتر خوب هست که همه میشناسن
آیا اینا رفتن دائم بقیه دکترارو مقایسه کردن که کم نیارن؟ نه ؛ روز ها و سال ها توی مطبشون بودن و از علمشون درست با تمرکز استفاده کردن و براشون همیشه مهم بوده درست تشخیص بدن و به همین علت هست که هم زندگی خوب دارن هم با اینکه هزینه ی زیاد میگیرن هر قشر از مردم حاضرن هزینه کنن و دکتر خوب برن . تمام کسب و کارها همین هستن. فروشگاه هایی هستن که خیلی اجناس بی کیفیت و ارزون میفروشن اما واقعا فروش خوب ندارن
مهم اینه که به خودت و تواناییت و محصولت ایمان داشته باشی ممکنه اولش همه چیز اونطور که میخوای پیش نره اما یهو اوج میگیری ( در این مورد دیدن فیلم joy رو پیشنهاد میکنم)
مورد مهم دیگه که در مورد استاد عاشقش هستم و سعی کردم خودم اینو رعایت کنم اهمیت دادن به حرف دیگران هست
اگر برای کسب و کارت اومدی علاقه ی مردم رو بررسی کردی و فک کردی اگر باب میل اونا باشه فروش بیشتری خواهی داشت بدن این ره که میروی ره به ترکستان است!
هرگز هیچ موردی وجود نداره که همه مردم دوسش داشته باشن و این اصلا مهم نیست
چون اگر شما محصولی رو ارائه بدی که خودت دوسش داری و با معیار های خودت هماهنگ باشه خیلیییییییی بیشتر از کسانی که اون محصولو نمیخوان ، آدمایی وجود دارن که عاشقش میشن
احساس نیاز ارتعاش بسیار منفی داره و اگر احساس نیاز کردیم که دیگران ما و محصولمونو تایید کنن یعنی داریم راهو اشتباه میریم…
و اما مورد آخر که به ذهنم رسید قانون کارما هست! عشق در چهره، کلام و هدف استاد عباسمنش عزیز موج میزنه ( ادا نیست واقعیه و فکر میکنم همه اینو حس میکنن) و جواب کائنات به این حجم از عشق چه چیزی جز این همه کامت زیبا میتونه باشه؟
ماهم اگر کسب و کارمون رو بر اساس میل درونی و عشق انتخاب کنیم و اینطور عاشقانه و با تمرکز روی خودمون و هدفمون هر روز قدم بداریم( قطعا پستی بلندی های شیرینی خواهیم داشت که هر کدم نشونه ای هست برای پیشرفت و تغییر) مطمئنا بسیار موفق خواهیم بود در هر جایگاه و کسب و کاری که هستیم
در نهایت سپاس از عزیزانی که وقت گذاشتن و کامنت رو خوندن
و سپاس فراوان اول از پروردگارم که منو توی این مسیر زیبا قرار داد و دوم از استاد عزیزم که راهنمای من بودن و هستن
به نام خدای عزیز
نام زیبایت دل آرا ست
من میخوانم نام دیگر خداست
عزیزم اسم زیبا وبا مسمایی داری خیلی ??
از کامنت خوب وپر از آگاهی که قرار دادین سپاسگزارم .لذت بردم
واستفاده کردم الان دنبال یه فیلم میگشتم هدایت شدم زود به کامنت شما .??
عجب خدایی دارم جانم عاشقتم تنها عشق ?????
در پناه خدای عشق ودوستی شاااد وپر لبخند
دوست من/ هیچ وقت تو جهان هستی هیچ چیز یهو اوج نمیگیره چون جهان براساس قانون تکامل به وجود اومده
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و تک تک عزیزان
من عوامل زیر رو پیدا کردم ، عواملی که اصل هستند نه فرع :
آگاهی از قوانین جهان هستی و عمل به اونها(که شامل موارد زیر میشه )
۱_شناختن خواسته ها بااستفاده از تضادهاکه میشه=هدف گذاری
۲_مثبت اندیشی و تمرکز روی نکات مثبت
۳_توجه نکردن به نکات منفی و رد شدن از اونها
۴_تمرکز روی خواسته ها با استفاده از تکنیک های تجسم ، شکرگزاری و تکنیکی که از این دو موثر تر هست از نظر استاد : حرف زدن راجع به خواسته ها (با خداوند یا با خودمون و یابا کسی که همفرکانسمون هست)
۵_ اصل و اساس همه قوانین توحید که هست و داشتن این توحید در عمل (توحید عملی)
۶_ اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم و از هیچ عامل بیرونی ترس و باور اثرگذاری نداشته باشیم
۷_ تکنیک کنترل ذهن در همه مواقع
۸_قطع کردن وابستگی ها و تعلقات که ریشه حرکت نکردن به سمت خواسته هاست
۹_در هر زمان فقط روی یک هدف تمرکز داشتن
۱۰_داشتن آرامش که نشانه اصلی ایمانه + اصل توکل ، و تسلیم بودن که مساویه با حس خوب داشتن و شاد و راضی بودن
۱۱_عجله نداشتن در مسیر و طی کردن تک تک مراحل که همون باورداشتن به قانون زیبای تکامل هست
۱۲_ نچسبیدن به خواسته ها و با ایمان کامل اونها رو از خدا خواستن و بعد اطمینان به اجابتش که نتیجه میشه رهایی و آرامش و نداشتن نگرانی و ترس
۱۳_ در هر لحظه طوری زندگی کردن که انگار به همه خواسته هامون رسیدیم (ایمان به غیب )= لذت بردن از زندگی
۱۴_ داشتن عزت نفس ، اینکه خود را لایق همه موهبتهای الهی بدانیم
۱۵_ با باور به مهربان و بخشنده بودن خداوند احساسات منفی مانند حس گناه و حس عدم لیاقت رو از وجودمون پاک کنیم و این ترمزها رو برداریم تا با حس پاکی و امید بتونیم بسرعت به خواسته هامون نزدیک بشیم
۱۶_انتخاب آگاهانه ورودی های ذهن ( از دوستان منفی اتفاقات منفی اخبار منفی و تلویزیون و هر چیزی که ما رو مثبت نگری دور میکنه ، فاصله بگیریم و با هیچکس بحث نکنیم )
۱۷_باورهای غلط خود در حوزه کسب و کار رو پیدا کردن و اونها رو با باورهای صحیح جایگزین کردن ( باورهای غلطی مانند نیاز به داشتن سرمایه اولیه ، نیاز به انتخاب شغلی خاص ، نیاز به داشتن تحصیلات و مدرک خاص ، نیاز به داشتن دوست و آشنا و پارتی ، نیاز به داشتن تبلیغات وسیع ، بودن در منطقه خاص و خیلی باورهای غلط دیگه که ترمز در پیشرفت کسب و کار هستند)
۱۸_ باور به اینکه خداست که برای من مشتری میفرستد تبلیغ میکند و هر اتفاق و شرایط و محیطی رو برای پیشرفت من فراهم میکند و همه آدمها رو در جهت رشد کسب و کار من ؛ هماهنگ می کند
۱۹_ از ابتدا تا همیشه با داشتن ذهن آرام ، ایده ها و الهامات الهی رو دریافت میکنیم و بدون ترس به اونها عمل میکنیم هرچند که منطقی بنظر نیایند
با عمل کردن به این نکات ، نتایج کسب و کار میتواند فوق العاده شود بدون اینکه اونچه اکثریت فکر میکنند در رونق کسب و کار موثر هست بکار گرفته شود ٫
به امید موفقیت روز افزون همه عزیزان
سلام هاله جان خیلی کامل و جامع همه نکاتی که استاد در دوره های مختلف اموزش میده گرداوری کردی و با قلمی زیبا و روان و ساده توضیح دادی
ازت ممنونم دوست عزیزم بخاطر این کامنت ارزشمند و پرباری که نوشتی
سلام دوست خوبم
خیلی عالی نوشتی???? (مخصوصا شماره ۱۷ )