live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 115

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین مومن گفته:
    مدت عضویت: 2335 روز

    با سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز و گرامی و سایر هم خانواده های عزیزم .

    از نظر و دیدگاه من، استاد پیرو باورها و ساخته های ذهن خودشان هستند . که این خود بهترین روش برای رسیدن به اهداف و آرمانهای هر شخص می تواند باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    روح اله موذنی گفته:
    مدت عضویت: 3533 روز

    سلام به همه

    چند روزه همش دارم جواب بچه های سایت را می خوانم .

    و اینکه امروز گفتم / یه جواب هم من به این سوال بدهم /

    تو این چند روز در مورد حدود ( 10 ) تا کسب و کار تحقیق و بررسی دقیقی کردم / که استاد در تلگرام گفته بودند ///

    عواملی جالبی باعث شده بود که ( 2 ) تا از این کسب و کارها پیشرفت کنند / حتی بدون هزینه ای برای تبلیغات و البته وقتی باهاشون هم صحبت کردند / خیلی نظر و دیدگاهشون همراه با ایمان و توحیدی بود .

    در مورد چند تا کسب و کار آنلاین تحقیق کردم

    چرا

    چون خودم یک کسب و کار آنلاین راه اندازی کردم و فقط در عرض چند ماه تونستیم 5 هزار نفر کاربر و مشتری و …

    بهش اضافه کنیم / بدون 1 ریال هزینه تبلیغات و معرفی به شرکتهای بزرگ و …

    بریم سراغ تحقیق :

    بیش از نیمی از این کسب و کارها تبلیغات بزرگ زده اند و بعضی هاشون هم که دوستان هم ذکر کردند در نظراتشون معروفند .

    ولی 2 تا شون که خیلی معروفند / اما …

    اصلا تبلیغات نزده بودند / رشد خوبی داشتند .

    ازشون پرسیدم که چگونه :

    اولی گفت :

    ما در پاساژی یک دفتر کار گرفتیم و درحال بررسی روشهایی برای معرفی خود بودیم / اما بودجه نداشتیم /

    توکل کردیم به خداوند و یک تابلو زدیم درب پاساژ / همین /

    یک همکاری که دقیقا کسب و کار مارا فقط به یک روشی دیگه داشت اومد طبقه پایین ما و شروع کرد به تبلیغات گسترده و در سطح استان و کشور الان بسیار مطرح است /

    خوب اینجا آدمهایی که می اومدن برای استخدام شدن و فعالیت در کسب و کار اون ها تابلوی ما را نیز می دیدند

    و روزانه صدها و بعضی روزها هزار نفر از اون ها می اومدند پیش ما و در مورد کسب و کارمون سوال می پرسیدند و به ما ملحق می شدند . /// این شد موفقیت اولی ///

    و حالا دومی :

    این هم برندی بسیار آشنا است در امر خرید شارژ و …فعالیت می کند .

    این ها به کاربران گفتند کسب و کار ما را معرفی نمایید / پورسانت بگیرید /// حالا پورسانت چقدر بود : 500 تومان /// اینقدر کاربران این کسب و کار را معرفی کردند که الان حدود 1 میلیون کاربر فعال دارد . شاید بپرسیدکه اینکه 500 تومان میده بلا خره خیلی میشه !!! / درسته خیلی میشه / ولی تا یکجایی این کار را کردند و از کاربران در حین ثبت نام هزینه ای دریافت می کردند .

    /// این شد موفقیت دومی ///

    این مثال هایی که زدم همه آنلاین کار می کنند .

    .

    .

    کاری که من کردم :

    این است که کسب و کارمو اینجوری که دوست دارم بره جلو توی دفترم نوشتم و گفتم که خدایا به خودت سپردمش خودت راه حل های عالی سر راهمون قرار بده / .

    آخه یه جورایی این کسب و کار به من الهام شد و به این مسیر هدایت شدم / یک کسب و کار و یک ایده در فضای مجازی /

    و داشتم روی آن بررسی و تحقیق می کردم که یکی از دوستان دقیقا پیشنهاد همین کارو دارد /

    خوب من هم مشخصه قبول کردم /

    الان هم داریم خیلی خوب روی آن کار می کنیم و نتیجه های خیلی خوبی نسبت به همکاران گرفته ایم .

    فکر کنم همه چی را گفته باشم

    شاید جواب سوال شما همین باشه که :

    من همیشه وقتی یک کاری را میخوام انجام بدم ولی میبینم مسائلی مثل تبلیغات و مشکلات و …. داره

    میسپارم به خداوند ///

    چرا که همه ما یه جورایی داریم هدایت میشیم به سمت درست بهتره الهامات درونی را بهش توجه کنیم .

    یک روز به خدا گفتم :

    خدایا خودت منو گذاشتی توی این مسیر /// نهایت کاری هم که من بتونم انجام بدم اینه که با ایمان و توکل تو این مسیر برم جلو /// حالا مشتری / کاربر / تبلیغ و … پای خودت ///

    البته من مدت ها بود این نوع کسب و کار را مد نظر بود ///

    ولی روشی که خداوند سر راه من گذاشت خیلی بهتر و راحت تر شد .

    حضرت علی (ع) می فرماید :

    بهترین عبادت فکر کردن است .

    روی این موضوع و روی کسب و کار خودتون خوب فکر کنید و به خداوند بگید که میخواهید از اینی که هست اوضاع بهتر بشه چه کار کنم ؟/

    خودش بهتون میگه /

    خیلی عالی /// ممنون از همه دوستان ///

    این تجربه من بود در زمینه کسب و کاری که همکاران زیادی داره ولی بازهم ما متفاوت شدیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    نورانا بیوتی گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان گلم باورای محدود کننده خیلی زیاده و اعتماد بنفسو میخوادپایین بکشه ولی من قویتر از اینام که کم بیارم هی میگه بچه های دیگه اطلاعاتشون بیشتر از تو ولازم نیست تو نظربذاری ولی مینویسم به نظرمن هرشغلی که داریم باید اول ازهمه اعتماد بنفسمون قوی باشه یعنی از کاری که ارائه میدیم قبل از مردم خودمون کاملاً راضی باشیم وبعد ایمان به خدا یعنی باور داشته باشیم خدا از جایی که به ذهن مانمیرسه بینهایت میده و نباید عجله کنیم آرام باشیم از ترانه های زیبا لذت ببریم از هوای عالی و خدماتی که به مردم ارائه میدیم به نجواهای شیطان باقدرت بگیم من حالم عالیه برو پی کارت نیازی بهت ندارم و در هر لحظه حالمونو عالی نگه داریم حال عالی آرامش بی نهایت میده وکاری نداشته باشیم خدا از کجا قراره بهمون بی نهایت بده خدابینهایت دست وراه داره که به ذهن ما اصلاًنمیرسه وهمه اینا برمیگرده به باورهامون باور فروانی باور لیاقت باور خالق بودنمون باور اینکه اگه میخوایم بریم بهشت باید اینجا رو تبدیل به بهشت کنیم که راه بهشت ازهمینجا میگذره خدارو بی نهایت شکر میکنم که همراه این خانواده عزیزم

    از استاد عزیزم که هرجملشون کوهی از آگاهی وآرامشه بی نهایت سپاس گذارم

    شادو موفق و ثروتمند وقدرتمنددر پناه رب باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    داود لقمان گفته:
    مدت عضویت: 3484 روز

    باسلام

    استاد همیشه در فایل هاشون از چندین دلیل در مورد موفقیت هاشون صحبت میکنند ولی دلیلی که همیشه خیلی بهش تاکید دارند ومن هم یکی از دلایلی که باعث شد محصولات استاد و دنبال کنم باور توحیدی هستش وقتی نگاه درست به این باور بشه دیگه نیاز به این همه رقابت ، تبلیقات ، اینکه محصولی ارائه بدیم که فقط به سودش فکر کنیم و مهم نیست برای دیگران منفعت داشته باشه یا نه نیست.

    استاد همیشه به عزت نفس خیلی اهمیت میدن این تعریفی که استاد در محصول عزت نفس از خدا میکنند .. همواره با ماست همواره در درون ماست به ما کمک میکنه به الهام میکنه ما رو هدایت میکنه همواره دوستمون داره همواره عاشقمونه خدایه که ما رو میبینه ما رو تنها نمیذاره،

    کسی که باور داره که نیرویی که کل جهان و هدایت و مدیریت میکنه همیشه همایتش میکنه همیشه همرا هشه میتونه کارهای بزرک بکنه تمام جهان اگه بخوان جلوشو بگیرن نمیتونن اینکارو بکنند.

    بنظر من کسی به این باور رسیده باشه دیگه نیاز به این همه هزینه هایی که صاحبان کسب وکارهای دیگه برای فروش محصول میکنند نداره ، آرامشی که این باور بهش میده دیگه نیازی نمیبینه با دیگران رقابت کنه تمرکزش فقط روی کار خودشه و چون آرامش داره همیشه الهامات درست دریافت میکنه و چون ایمان داره به الهامات عمل میکنه و چون به خدا اعتماد کامل داره میدونه بهترین نتیجه براش رقم میخوره.

    کسی که باور داره تمام جهان در دست خداست و میدونه همین خدا اختیار کامل زندگیشو دست خودش سپرده پس مطمئنه هر اتفاقی بیفته حاصل افکار خودشه در بیرون از خودش دنبال چیزی نمیگرده میدونه که باید روی خودش کارکنه نه چیزهای بیرونی، چون اتفاقات بیرون از افکار و فرکانسهای درونی ما شکل میگیره. و سایر اتفاقات که حاصل سیاستهای جامعه و دولت هاست هیچ تاثیری در زندگی ما نمیذاره.

    کسی که باور داره خدا بینهایت ثروتمنده ،از بینهایت راه بهش ثروت و نعمت میده پس میدونه در دنیایی که خدا رب العالمینه همه چیز فراوانه (مشتری ، پول ، فرصت و…..) دیگه محصول یا کالایی نمیفروشه که فقط به فکر فروش اون محصول باشه از هزاران راه افراد و تشویق و ترغیب بکنه که محصول منو بخرید ، حالا اگه محصول برای دیگران منفعت داشت یا نه مهم نیست ،

    مشخصا فروشنده با این کار فرکانس خوبی به جهان نمیفرسته و حاصل فرکانس بد اتفاقات بد میباشد . حالا اگه کسی بیاد محصول یا کالا رو خالصانه تولید کنه و مطمئن باشه چندین برابر هزینه، سود برای خریدار داره و با احساس خوب به افراد ارئه بده اگه حتی نتونه اون محصولو بفروشه بقول قرآن ( وَیَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ ۚ وَمَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ )خداوند او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛

    اون موقع همه چیز به نفعش میشه حتی کسی که پشت سرش بهش فهش میده باعث مشهوریت بیشترش میشه در واقع براش تبلیغ میکنه ، خداوند کاری میکنه که مردم براش تبلیغ کنند نا خواسته و مجانی و محصول یا کالاش به بهترین شکل به فروش میرسه،

    کسی که خداوند و همیشه حامی و همراهش میدونه دیگه نیازی نداره کلی وقت بذاره جوری رفتار کنه جوری صحبت کنه که مردم دنبالش راه بیفتن ، مردم حمایتش کنند بقول استاد تو خدارو باور داشته باش خدا همه رو عاشقت میکنه .

    کسی که خدا رو قدرت اول و آخر جهان بدونه میدونه که خدا جهان و مسخر انسان کرده (زمین و آسمان) خداوند انسان رو به عنوان اشرف مخلوقات آفریده از روحش در او دمیده پس باید خودشو لایق و بزرگ بدونه لایق بهترینها (باور مهم لیاقت)

    وقتی با خدا هستی احساست خوبه در آرامش هستی حاصل احساس خوب اتفاقات خوبه ،فروش خوبه، مشتری خوبه

    من خودم هر چی جلوتر میرم بیشتر میفهمم که همه چیز در درون ماست همه اتفاقات همه کائنات ، خدا در درون ماست خدا همیشه با ماست پس همیشه با ما دوسته حتی اگه اشتباه کنیم ما رو میبخشه هیچ وقت از ما دور نمیشه .

    خدارو شکر بخاطر این همه دوست خوب همیشه موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    یگانه گفته:
    مدت عضویت: 2310 روز

    باسلام خدمت استاد و همه دوستانم

    به توصیه استاد،نشستم و ویژگی افراد موفقی که میشناختم را نوشتم و به وجه اشتراکی بین همه اونها رسیدم که نگاهم رو به موفقیت عوض کرد.وجوه اشتراک بترتیب:

    1.دوست داشتن خود و احساس ارزش و اعتماد به خود و تصمیمات خود

    2.مهربان بودن(یعنی توفیق و خوشحالی مردم برایشان مهمه)

    3.ریسک پذیری

    و جالب بود که دیدم کسی که خودش را دوست داره(مورد1) میتونه دیگران رو هم دوست داشته باشه(مورد2) و کسی که به خودش و تصمیماتش اعتماد داره ریسک میپذیره.

    رتبه های بعدی،مواردی مثل:آرامش رفتاری،تواضع و عدم تکبر،اهل تفریح و خوش گذراندن در زندگی و… بودند که همگی مربوط میشوند به اعتماد بنفس و احساس ارزشمند بودن.کسی که خودش مورد تایید خودشه نیازی به عصبانیت یا مشاجره و اثبات خودش نداره.هم چنین نیازی به فخرفروشی و غرور بیجا نداره تا ارزش و احترام بخره برای خودش.و همچنین برای لذت بردن و کیف کردنش از فرصت زندگی،هر تفریحی بتونه در اختیار خودش و روحش قرار میده.

    و در کسب و کار هم وقتی ارزش محصولش رو میدونه و برای کسب و کارش اعتبار و جایگاه بالایی را “باور” داره،دیگه نیازی به اثبات ارزشش از طریق تبلیغات شلوغ یا رقابتهای ناسالم نمیبینه.

    و نظام الهی هم در اثبات این باور الهی،محصولش را باارزش،معتبر،کاربردی و جذاب میکنه برای مردم و بازار.

    من نامحدودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    دانشمندپور گفته:
    مدت عضویت: 3715 روز

    باسلام به خانواده صمیمی وگرم استاد عباس منش ودوستان عزیزی که با خواندن نوشته های آنهالطف ومهربانی خدا را در درونم احساس می کنم وبا این که هیچ کدام را ندیده ام اما قلم شان مرا را به وجد می آورد.

    از استاد بی اندازه سپاسگزارم که با طرح این سوال مرا چند روزی به تفکر وا داشتندبه طوری که صبح به محض بیدار شدن سیگنال های فرکانسی،مغزم شروع به تکاپو می کردوتا شب هر لحظه که اندکی فراغ می یافتم باز هم به فکر فرو می رفتم تا پاسخ را بیابم.

    در پس تمام تفکرات چند نکته ای به ذهن اینجانب رسیدکه امیدوارم مثمر ثمر واقع شود:

    درابتدای هر کاری به گمانم آن فرد باید تخصص لازم را کسب کند وچه بسا فردی درآن حیطه مدرک دانشگاهی داشته باشد ولی منظور من مدرک دانشگاهی نیست بلکه تخصصی که بتواندآن کار را به شیوه ی عملی به انجام برساند،حال اگر باید بیشتر مطالعه کند تا سطح علمی اش بالا رود،دوره های عملی را بگذراند تا در آن کار ماهر شود یا روی عزت نفسش کار کندتا بتواند آنچه فرا گرفته را به منصه ظهور برساند.

    حالا وقت عمل کردن ایده ناب اوست؛درونش را از شادی وسرور پر کندوبا عشق ایده اش را در آغوش بگیردوبه گونه ای آن کار را انجام دهد که گویی زیباترین ودلرباترین کار دنیا را انجام می دهد واز لحظه لحظه آن لذت ببرد نه آن که هر لحظه به خود بگوید پس کی تمام می شود؟یا کی به پول وثروت می رسم؟هرچند که خیلی زود به تمام آنچه می خواهد می رسد.

    وسومین قدم ایمان است؛به خدایی که روزی ات را تضمین کرده،ایمان به کاری درست، به راهی درست واین که توفردی تاثیر گذار وموثر هستی وآن کاربهترین در این دوران است.

    ونهایتا به قول استادباید تکامل خودت راطی کنی مثلا در امر مشاوره ، کسی را راهنمایی می کنی وراهکار تو به آن کمک می کندوآن فرد از ذوق وخوشحالی اش برای دیگران تعریف می کند ودیگران به سوی توجلب می شوندواین گونه شناخته می شوی واین همان تبلیغ کار توست بدون پرداخت هزینه ی گزاف تبلیغات!

    به گمانم استاد عباس منش عزیز این مراحل را طی نموده اندو رمز موفقیت ایشان از نظر من این موارد است.

    متشکرم از وقت ای که گذاشتید واینها را مطالعه نمودید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سیما تونی گفته:
    مدت عضویت: 4001 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    اگر مشاغل مختلف را به صورت یکی یکی بررسی کنیم می توان برای هرکدام از آنها عوامل مختلفی را به عنوان عوامل موفقیت آن کسب و کار ذکر کرد٫ ۱- عوامل بازاریابی و فیزیکی که بطورمثال می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    بسته بندی شکیل ٫ قیمت مناسب٫ ماندگاری طولانی٫ تبلیغات مناسب و به روز٫ خلاقیت در نحوه ی ارائه ی محصول٫ جدید بودن کسب و کار مورد نظر٫ نوع تبلیغات٫ مداومت در آن کسب و کار و درس گرفتن از شکست ها ٫ خدمات خوب پس از فروش٫ارائه ی محصول متناسب با نیاز مشتریان٫ مشتری مداری و نحوه ی برخورد کارکنان آن مشاغل با مشتریان٫ ضمانت کالا٫ کیفیت کالا٫ خوش نامی آن کسب و کار و بسیاری از عوامل ریز و درشت دیگر که در تحقیقات بازاریابی به راحتی می توان این عوامل را پیدا کرد٫

    ۲- حالا باتوجه به آموزه هایی که در زمینه ی باورها کسب کردیم می خواهیم کسب و کارها را با عوامل ذهنی بررسی کنیم٫

    حتما اولین موضوعی که به ذهنمان می رسد این است که علت کسب و کار های موفق را به باورهای درست صاحبان آن ها نسبت دهیم٫ لذا برای اینکه خودمان هم موفق شویم شروع می کنیم به لیست کردن یک سری باورهای خالص و زیبا و تکرار هر روزه ی آنها برای رسیدن به نتیجه ی دلخواه٫مثلا ، من به هر چیزی دست بزنم طلا می شود٫ خداوند فقط و فقط موفقیت من را می خواهد٫ من لایق بهترین شرایط هستم وووو هزاران باور ثروت ساز و انسان ساز دیگر٫

    اما اگر دقت کنید می بینید که هیچ کدام از عوامل فوق به تنهایی باعث کسب نتیجه نخواهد شد حتی اگر هر دو عامل را نیز رعایت کنیم به نتیجه ی دلخواه نخواهیم رسید٫ مشاغلی را می بینیم که با رعایت عوامل بازاریابی به موفقیت های بالایی رسیده اند و وقتی به مصاحبه با صاحبان آن ها می نشینیم ردپاهای بسیار قوی ای از عوامل ذهنی هم پیدا می کنیم٫ حالا فرض کنید که بتوانیم تمام عوامل ریز و درشت بازاریابی و ذهنی آنها را شناسایی کنیم و همین امروز تصمیم بگیریم که مثل آنها باشیم آیا فکر می کنید که می توانیم ره صدساله ی آنها را فقط با تکرار باورها و به کار گیری عوامل بازاریابی ، یک شبه طی کنیم؟ با عشق و احترام فراوان باید بگویم که خیر٫ هرگز نمی توانیم٫ زیرا تکامل یک قانون جهان هستیست٫و زمانی موفق می شویم که پله های ترقی را یکی یکی و آن هم پشت سرهم و با روش خودمان طی کنیم٫ یک ضرب المثل هست که می گوید” غوره نشده می خواهد مویز شود” باید سیر تکامل خودمان را طی کنیم آن هم با نسخه ی مخصوص به خودمان٫ لذا اول از همه باید به کاری که می خواهیم انجام دهیم عشق بورزیم٫ وقتی که برای آن کار می خواهیم اقدامی انجام دهیم باید قلبمان به تپش بیفتد و این ضربان قلب ما ، انرژی ای از خودش ساطع می کند که تمام فرکانس های جهان را در راستای اهداف ما و هماهنگ با فرکانس ما قرار می دهد و مسیر را برای نتیجه گرفتن ما هموار می کند٫ پس قدم اول ، عشق به آن کار است٫ وقتی که عاشقش شدی خودبخود ذهن شروع به جذب افراد در زمینه ها و باورهایی متناسب با کار عاشقانه ی ما می کند٫ و وقتی از هرجایی که هستیم برایش قدم برمی داریم و عاشقانه و با لذت تلاش می کنیم ، هرنتیجه ای را که کسب کنیم برایمان عالی می شود و باعث می شود مسیر را بهتر شناسایی کنیم و تکمیلش کنیم٫ از آنجایی که در این مسیر فقط تو هستی و خدای خودت و عشق خالصی که از سرچشمه نشات می گیرد پس ناامیدی جایی ندارد و در هرمرحله که هستی ایده ها و راهکارهایی متناسب با آن مرحله به ذهنت می رسد و تو شروع به اجرای آن ها می کنی و کارها را یک پله رشد می دهی٫ و همینطور پله پله جلو می روی و پیشرفت می کنی حتی روزی که از دید دیگران تو در اوج قله ی موفقیت هستی ، خودت متوجه ی این موضوع نمی شوی چون این تغییرات آنقدر آرام آرام در تو رسوخ کرده و تو را بالا برده که اصلا نفهمیده ای چقدر اوج گرفته ای و هنوز برای عشقت برنامه های زیادی در سر داری٫

    باید بگویم که هیچکدام از عوامل فوق اشتباه نیستند و هرکدام از ان ها در مرحله ای از زمان( بستگی به مداری که در آن هستیم) لازم هستند تا وقتیکه ما را رشد دهند و به سمت مدار بالاتر هدایت کنند٫ و هرکس به فراخور درجه ای از کمال که پیموده از آن ها استفاده می کند٫ اصلا نمی توانیم بگوییم که اگر شرکت فلان توانسته طی ۲۰ سال ، از صفر به ۱۰۰ برسد پس من هم اگر همان عوامل بازاریابی را پیاده سازی کنم حتما پس از ۲۰ سال به ۱۰۰ خواهم رسید٫خیر٫ زیرا شرکت فلان ، شرکت فلان است با عوامل ذهنی منحصر به خودش و عوامل بازاریابی مختص زمان خودش و تو ، تو هستی با عوامل ذهنی منحصر به خودت و عوامل بازاریابی مختص به زمان خودت و آزادی انتخاب هایی که داری ٫ فقط می توانی سعی کنی از تجارب دیگران استفاده کرده و مسیر خودت را در هر زمان باتوجه به امکانات خودت کمی بهتر از قبل کنی و اصلا خودت را با دیگران مقایسه نکن و فقط سعی کن مسیر درست را برای کار عاشقانه ی خودت پیدا کنی و آن را کوتاه تر کنی٫ مثلا یک لیوان آب را وقتی می خواهیم از صفر به ۱۰۰ درجه برسانیم در نظر بگیرید ٫ برای این کار آب باید از دمای صفر شروع با بالا آمدن کند تا به مرور به ۱۰۰ درجه برسد٫ اما اینکه از چه ظرف و چه امکاناتی استفاده کنیم باعث می شود بتوانیم روی زمان رسیدن به نتیجه تغییر ایجاد کنیم٫ اگر با چوب و آتش باشد زمانی را طول می کشد و یا با گاز و کتری باشد ،زمان کمتری می خواهد و یا با سماور برقی باشد بازهم کمتر زمان می برد و در این اواخر هم با اشعه و از طریق مایکروفر در کمتر از یک دقیقه آب به جوش می آید٫ با دقت در این مثال می بینیم که در تمام این حالت ها آب از صفر به ۱۰۰ می رسد و تکاملش را طی می کند اما میزان امکانات و آمادگی ما باعث می شود زمان رسیدن به نتیجه تغییر کند٫ در زمینه ی بکار بردن عوامل ذهنی هم باید بگویم که در هر مرحله از موفقیت که هستیم ، ذهن ما فقط می تواند باورهایی را قبول کند که به شرایطی که دارد نزدیک باشد و قبولاندن باوری که با آن فاصله دارد فقط باعث مقاومت او و عدم پذیرش و در نتیجه عدم ایمان و اقدام برایش می شود٫ پس باید در هرمرحله روی جملاتی به عنوان باورهای ذهنی کار کنیم و توجه کنیم که کمی اوضاع ما را بهبود دهد و یواش یواش پیش برویم تا به اوج برسیم و به هرآنچه قلبمان بر درستی آن گواهی می دهد عمل کنیم و نگرانی را به خودمان راه ندهیم٫ راه درست است و به مقصود خواهیم رسید اما فقط و فقط با نسخه ی مخصوص خودمان٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    علی علیپور گفته:
    مدت عضویت: 4002 روز

    سلام

    1-اول از همه عاشق اون شغل بودن است چون به نظر من باعث سه اتفاق خواهد شد : اول اینکه حسابی روی آن زمان خواهم گذاشت چون دوستش دارم .( در آن حرفه ای خواهم شد)

    دوم اینکه روی آن پیوسته متمرکز هستم و این باعث خلاقیت و تراوش ایده های ناب خواهد شد ( به قول استاد روی هر چی تمرکز کنی اصل و اساس همون مطلب در زندگی ات بیشتر میشود ) .

    سوم اینکه وقتی میبینم دارم کاری رو که دوست دارم رشد میدهم ، کلی ذوق میکنم ، حال میکنم ، از خودم خوشم میات و به صورت ناخود آگاه احساسم خوب میشود و لبخند بر لبانم جاری خواهد شد و اعتماد به نفسم در آن کار افزایش خواهد یافت ( به قول استاد احساس خوب = اتفاقات خوب) و این همان چیزی است که ما در زندگی دنبال آن هستیم یعنی حس خوب داشتن

    2- اینکه بدونم تو این کار میشه موفق شد – حالا بماند که موفقیت از دید من چیه . چون تعاریف موفقیت گسترده است . شاید از دید یک نفر موفقیت یعنی خدمت به گروهی از مردم یا موفقیت یعنی بهتر کردن اوضاع خانواده ام باشد یا مرتفع کردن بخشی از نیاز صنعت و بازار و …. و یا معنی موفقیت برای دیگری خوب پول ساختن باشد . مثلا در این مورد آخر، هر چی باورهای خوب بیشتر داشته باشم میتونم بهتر از لحاظ مالی بزرگتر بشوم و ساده ترین کار برای ساختن اولین باور اقتصادی این است که افرادی را با چشم خودم ببینم که تو این زمینه جزء نفرات اول هستن ( این روش در من اثر بیشتری دارد)

    حالا اگر خودم را در این کار موفق ببینم بازهم احساس خوبی در قلبم به وجود خواهد آمد = اتفاقات خوب . و دوباره بیشتر انرژی میگزارم و دوباره آن شغل بهتر خواهد شد

    موفقیت یعنی رسیدن به مراد دل

    3- مورد بعدی که باعث تفاوت شغل من با دیگران خواهد شد این است که یقین داشته باشم ” شغل من مقدس است”

    به هر دلیلی و با هر منطقی بتوانم به ذهنم بقبولانم که کار من مهم و با ارزش است حتما در آن شغل پیشرفت خواهم کرد.

    4- مورد آخر که تفاوت ایجاد میکند ” حضور داشتن خدا در آن کسب و کار است ” . ما نمیتوانیم به تنهایی تمام کاری های مربوط به شغلمان را خودمان انجام دهیم باید از یک نیروی بزرگتر و کامل تر به نام ” رب ” کمک بگیریم . از خداوند کمک بخواهیم ، کمک بگیریم و روی آن واقعا” حساب کنیم – خداوند شریک خوبی است – همین مورد آخر ، خودش به تنهایی برای درخشان شدن کسب و کارم کفایت میکند –

    ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    سلام به دوستان عزیزم وخانواده صمیمی عباس منش

    استاد این بار دوم هست که من پیام میذارم ومیخوام نتیجه اون تمرینی که توی فایل توضیحات بیشتر گفتید رو بگم

    کلا تو تمام فامیل ما سه نفر هستند که اوضاع مالیشون بهتر از بقیه هست وتو دوستان نزدیکم هم دو نفر

    وقتی گشتم تا علت های موفقیت این پنج خانواده رو بررسی کنم با جوابهای عجیب ذهنم مواجه شدم وهمه رو نوشتم تو بعضی از موارد خندم میگرفت که این طرز تفکر دیگه چیه که داری مریم وادامه دادم وهمین طور نوشتم تا اینکه دو تا عامل رو پیدا کردم که تو هر پنج مورد بود حالا جالبه براتون بگم که شغل هاشون هیچ تناسبی با هم ندارن .

    یکی شرکت نفتیه ؛یکی بانکیه ؛یکی قاچاق چیه ؛یکی خانه داره وآخرین نفر از همه جالبتره واون یک زن شوهر مرده ی بدون ارث ومیراث ویک انسان هست که نه سواد درستی داره ونه اینقدر خوش قیافه هست که بگید کسی به خاطر ظاهرش کاری میکنه ونه قد بلندی داره وجالب تر اینکه ثروتش فقط به خاطر تضادی به وجود اومد که باهاش برخورد کرد واون چاقیش بود وحتی سنش ۵۲سال هست .واین آدم بهت نگاه میکنه وتمام دردهات رو میگه وویزیت میگیره وبرات نسخه میپیچه ….

    نمیخوام کامنتم خیلی طولانی بشه .تنها عاملی که توی همه اینا مشترک بود ایمانی که به خداوند برای پیشبرد کارهاشون دارن هست ودوم قدرت بسیار بالایی که تو ریسک کردن دارن .انگار هر کاری که بهشون گفته میشه بدون هیچ مقاومتی انجام میدن .من این درصد از ایمان رو حتی تو وجود اون کسی که مواد میفروشه هم دیدم ویک آن به خودم اومدم که استاد راست میگن خدا همه رو درجهت رسیدن به خواسته هاشون کمک وهدایت میکنه حالا این خواسته میتونه در جهت رفتن به جهنم یا بهشت باشه .

    نمیدونم تونستم منظورم رو بیان کنم یا نه .

    اون چیزی که توهمشون یکسان بود رسیدن به یه عدد بود وبعد تو اون عدد ثابت شدن وباور کردن عدد های بزرگتر وبعد هدف بزرگتر انتخاب کردن وبا ایمان بیشتر حرکت کردن وبعد هدفهای بزرگتر بود .یعنی به زندگیشون که نگاه کردم تو یه بازده زمانی پنج الی شش سال زندگی مالیشون متحول شده بود واینجا بود که فهمیدم بحث تکامل چقدر مهمه وتمام اتفاقات وشرایط عالی زندگی از قدمهای کوچیک شروع میشه واین گامها یعنی پله ها رو یکی یکی بالا رفتن .

    به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست .وهمین طور من میگم باوری که موجب حرکت در راستای رسیدن به اهداف نشه خیلی باور مسخره ای هست مثل اینکه من میخوام برای بچم یه لباس بدوزم وطرح اولیش رو توی ذهنم میچینم وتا مدتها این طرح توی ذهن منه اما نه پارچه میخرم ونه الگوش رو در میارم وبه بچم میگم عزیزم بیا برات تو ذهنم یه طرح خیلی قشنگ کشیدم بیا حالا بپوشش وبچه من گیج ومبهوت بهم نگاه میکنه ومن متعجبم از اینکه لباس به این قشنگی رو نمیبینه که براش توی ذهنم ساختم …..

    وخداوند همیشه میگه تو یک قدم بردار ما ده تا قدم برات راه رو آسونتر میکنیم .اون چیزی که من با این تمرین ساده یاد گرفتم اینا بودند استاد عزیز وفهمیدم اگر شما هم اون باورهای خیلی خوب رو بدون اقدام کردن به وجود آورده بودید هنوزم پشت تاکسیتون تو اون گرما داشتید مسافر کشی میکردید .

    درپناه رب العالمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    Amineh گفته:
    مدت عضویت: 2577 روز

    با سلام خدمت استاد مهربون و خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستای هم فرکانسیم ??????

    در پاسخ به این سوال ،به نظر من اصل توکل و اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم

    وبقول استا اینکه فقط و در همه جا بعد از خواست و قدم خودمون فقط روی الله حساب باز کنیم

    و باور کنیم که خداوند به بهترین شکل ما رو بسمت اهدافمون هدایت میکنه

    ،پس دوستان ما با به دست گرفتن کنترل افکار و ذهن و سپردن راههای چگونگی آن به خداوند،به بهترین نحو به همه ی اهدافمان در همه ی موارد میرسیم

    و این دقیقا بمعنی وصل شدن به منبع اصلی خودمان و کاری که استاد عزیز انجام میدهند

    ???????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: