https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
همه چیز تو دنیا به یک اندازه بین همه تقسیم شده که اگر غیر از این باشه باید به عدالت خدا شک کرد٫
ما هستیم که تعیین میکنیم از هرچیز چقدر نصیب ما بشه٫ما هستیم لیاقت خودمون و تعیین میکنیم٫همه چیز تو زندگی به نگاه خود ما بستگی داره٫
مسئولیت ۱۰۰درصد زندگی مون و اول باید قبول کنیم و باورش کنیم٫
یادبگیریم با تضادهامون چطوری برخورد کنیم٫نگاهمون و به تضاد عوض کنیم٫به عنوان یک آلارم بهش نگاه کنیم که داره بهمون میگه تو مسیر خواستت نیستی٫چراغ راهنمای زندگی مون احساسمونه٫
چقدر قشنگه خدا همچین نعمتی بهمون داده که بفهمیم تو مسیر درست حرکت میکنیم٫حال خوب یعنی داریم تو مسیر خواسته مون حرکت میکنیم٫
باید ارتعاشات و فرکانس های خوب بفرستیم٫حالمون و خوب نگه داریم اصلی ترین شرط ، حال خوبه٫چون اگر تو این حال باشیم اتفاقاتی که بهشون فکر هم نمیکنیم برامون میوفته٫اتفاق هایی که باعث بشن حال خوب ما تمدید بشه و هی این حال خوب و تجربه کنیم٫
شاه کلید حال خوب کنترل نجواهای ذهنیه که اگر بتونیم مهارش کنیم راه باز میشه واسه الهامات الهی و هرفکری تو حال خوب مارو به مسیر اصلی میندازه و هرفکری تو حال بد مارو تو چاه میندازه٫
یادمون باشه هنر اینه اگر به تضاد خوردیم حالمون و خوب نگه داریم و اینجا میتونیم خودمون و محک بزنیم٫
واسه لحظه لحظه زندگی و داشته هامون شاکر خدا باشیم٫
قدم به قدم تکامل و طی کنیم و نخوایم ره صدساله رو یک شبه بریم چون خیلی ها رو دیدیم که این مسیر اشتباه و انتخاب کردن و ورشکسته شدن و همه چی شون و ازدست دادن٫
و دراخر اینکه باور کنیم بهترین راه حل ها دست خداست که با توجه به شناختی که به طور کامل از ما داره و با توجه توانایی هامون بهترین ایده رو تو سرمون میندازه و اگر بهش عمل کنیم زندگی مون دگرگون میشه٫
و اول و اخر اینکه باور اینکه زندگی ما دست خودمونه و این قدرت و کی به انسان داده؟
خدا و تمام٫
کمترین کار اینه که از خدا به خاطر این نعمت الهی با شکرگزاری تشکر کنیم و در مقابلش پاداش های بیشتر بگیریم٫
تمام اینها رو گفتم که به اینجا برسیم که تمام زندگی ما از درون ما شکل میگیره و استاد این و خیلی خوب درک و باور کردن و بهش ایمان دارن و عمل کردن٫
ولی بقیه دنبال راه های موفقیت تو بیرون از خودشون میگردن٫
چه عاملی آمازون و ای بی و … رو از حباب دات کام نجات داد؟
چه عاملی ایلان ماسک رو در این جایگاه قرار داد؟
چه عاملی باعث شد که بیل گیتس بشه ثروتمند ترین فرد جهان؟
در نگاه سطحی همه به دنبال وصل کردن موفقیت افراد به عوامل بیرونی هستند.اما عوامل بیرونی و ابزارها چه وقتی به کار ما میان به درد ما می خورن؟وقتی که عوامل درونی رو درست کرده باشیم عامل اصلی درون ماست زمانی که افکار و باورهامون درست باشه ما هدایت رو دریافت می کنیم زمانی که در مدار درستی باشیم خداوند همه کار رو برای ما انجام میده هرچی که نیاز داشته باشیم برامون میاره به هر ابزار و علمی که نیاز داشته باشیم.
اگر لازم باشه تبلیغات کنیم بهمون میگه و راه رو نشونمون میده .دانا ترین و متخصص ترین افراد رو وارد کسب و کار ما میکنه.
نه فقط در مورد کسب و کار در مورد سلامتی هم همینطور زمانی که شروع می کنیم به کار کردن روی افکارمون جهان در برابر ما کرنش می کنه بهترین پزشک ها و داروها و خوراکی ها رو برای ما فراهم میکنه.
ما قرار نیست علومی که در طی قرن ها تکاملشون رو طی کردن رو نادیده بگیریم کار ما اینه که با تغییر فکرمون به منبع وصل بشیم دیگه نگران چیزی نیستیم . از هر تضادی فرصتی میسازیم برای پیشرفت.مانند آب رودخانه همواره باید در حرکت باشیم تا زلال بمونیم.
اوایل که با این مباحث آشنا شدم با خودم فکر می کردم اگه قرار با تغییر باورها سلامتی بیاد رونق کسب و کار و ثروت بیاد روابط عالی بیاد دیگه این همه علوم به چه دردی می خوره.پزشکی و تجارت و بازاریابی و کسب و کار و روانشناسی و…
این علوم زمانی به من کمک می کنه و میتونم ازشون استفاده کنم که افکارم رو درست کنم باورهام رو درست کنم خداوند من رو هدایت میکنه به مسیر درست.چه بسیار افرادی که از دیجیتال مارکتینگ و … دارن پول و ثروت میسازن و به کسب و کارها کمک می کنند که بتونن رشد کنن.
این نیروی قدرتمند که تو وجود همه ما هست خانم مگ وایتمن که فارغ التحصیل دانشکده تجارت هاروارد بود رو برای نجات ای بی فرستاد .ایده ها رو به جف بزوس الهام کرد که چطور از حباب دات کام نجات پیدا کنه.
همون خدا که ایده هارو به قلب استاد عباس منش الهام میکنه که الان برو اینستاگرام یا این کاررو انجام بده .
وقتی باورها درست باشه اگه تضادی پیش بیاد و بتونی ذهنت رو کنترل کنی پیشرفت میکنی به مسیر های بهتری هدایت میشی افراد مناسب تری وارد کسب و کارت میشن.
وقتی که نگران نیستی آرامش داری و رها میکنی و خودت میسپاری به خداوند و میگی من کارم رو انجام میدهم خدا خودش درست میکنه.
چطور میشه که ای بی کارش از فروش که روان نویس شکسته شروع میشه.
شرکت آمازون از یه انباری و بسته بندی کتاب روی زمین شروع می کنه و میشن موفق ترین ها در جهان؟
اگه اصل اساسی اون چیزی که که تو کتابهای بازاریابی و… نوشتن پس این همه آدم دارن الگو برداری میکنن ازشون سالهاست که این کتابها داره تدریس میشه تو دانشگاهها اساتید حفظ هستند همه این فوت و فن ها الان باید ایران میشد قطب اول اقتصادی دنیا .
مسله این است که جای اصل و فرع رو جابه جا کردیم.جای هدف و وسیله رسیدن به هدف رو عوض کردیم.به قول استاد وقتی جای گنج رو میدونی و با تمام وجودت می خوایش و میدونی که مال خودت خدا خودش قراره همه کار رو انجام بده بهت هدایت میشی به چهار قدم اونطرف تر یه ابزار پیدا میکنی زمین رو بکنی.
امیدوارم مطالبی که نوشتم مفید باشه برای فردی که مطالعه می کنه.
من نظرات دوستان رو خوندم بسیار عالی بودن خیلی چیزا یاد گرفتم
به نظر من چند عامل که همواره مکمل هم هستند
داشتن توحید عملی یعنی اینکه بجای گذاشتن تمرکز روی تبلیغ گذاشتن تمرکز بر روی فروش باشد وتنها کسی که میتونه کمکت کنه خداونده خداوندی که بدون اینکه من بخواهم برای من تبلیغ میکنه و مشتریان پر سودی رو برای من میفرستد
(وظیفه من بندگی اوست و وظیفه او اجابت است )
توحید و توکل به ربی که مطمعنم از جانب او برای من روزی میرسونه نه چیز دیگری خداوند است که روزی دهنده است پس ما از او میخواهیم یعنی ایمان توکل و اصل موضوع این است که من مطمعنم که وقتی از خداوند بخواهم او برای من ثروت میفرستد ایا خداوند نمی خواهد که من ثروتمند باشم ٫٫٫
و یک موضوع دیگه من بین ثروتمندان خاصیتی رو دیدم به قول استاد علی بی غم بودنشان و ساده گرفتن همه چیز رو وداشتن ارامش و نگران نبودن انهاست انگاری که از قبل میدونستن که چی پیش میاید و کارهاشون رو خیلی عادی انجام میدادن ومن فکر میکنم این توحید باشد و توحید وایمان است که ما رو به هدف و خواسته ها مون میرسونه ٫
واینکه همیشه احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب که استاد عزیزم در تمام فایلهاشون روی این موضوع تاکید دارند
همیشه نیمه پر از لیوان رو باید بنگریم و شاد باشیم شاد باشیم
ویک مورد دیگه اینکه موضوع فراوانی اگه ایمان داشته باشیم که همه چیز فراوان و بسیار زیاد است دیگه جایی برای نگرانی نیست که تبلیغ کنیم تا ثروت بیشتری بدست بیاوریم ٫خودش می اید ٫٫٫
موضوع جالبی هستش اینکه واقعا اصل چیه ؟! اصل موفقیت چگونه هستش ؟!
چیزی خودم تجربه کردم و به نتیجه رسیدم اینکه ما خودمون بدنبال چه نوع خدمات و محصولاتی هستیم و دوست داریم چه نوع محصول و یا خدماتی رو در اختیار داشته باشیم ؟!
– خوب ما همیشه دوست داریم جنس اصل و با کیفیت داشته باشیم و برای اینکه اون محصول و یا خدمات با کیفیت را داشته باشیم ! شروع می کنیم به فکر کردن درباره اون@ یعنی فرستادن فرکانس های هم جهت با خواسته هامون پس ناخودآگاه ذهنمون به جستجوی بهترین ها حرکت میکنه
اما بهترین ها چه چیزی هایی هستند ؟! همون ها هستند که روی اون محصول و یا خدمات بهترین و درست ترین کار صورت گرفته !
برای مثال من می خوام یک محصولی رو برای دیگران آماده کنم که پر فروش ترین باشه !
– خوب برای اینکه محصول من پر فروش باشه من عملا نیاز ندارم تبلیغات گسترده انجام بدم ؟! یا تبلیغات حرفه ای !
(چیزی که مورد نیاز هست اینه محصولی تولید کنم که اولا خودم از داشتن احساس لذت کنم دوما محصولی باشه که واقعا بدرد مردم بخوره و از کیفیت قابل توجهی بر خوردار باشه !)
اونوقت دیگه اون محصول نیاز به تبلیغ نداره چون مردم خودشش میان و اون محصول رو برای خرید پیدا می کنند و همچنین تبلیغ رو مردم براتون بصورت بهترین نحو انجام میدن .
حالا کاری که جناب عباس منش دارن می کنن هم همینه ! ایشون از محصولی حرف می زنند که خودشون استفاده کردند و بهترین نتایج رو گرفتن از هر نظر ! پس مردم ناخود آگاه میان و خودشون محصول خودشون رو پیدا می کنند و همچنین استفاده می کنند لذت می بردند و به دیگران هم توصیه می کنند و ….
درسته شاید با صرفا تبلیغ کردن مدت زمانی بتونیم عده ای رو فریب بدیم برای استفاده از محصولات مون ولی خوب چون صرفا برای پول این کار رو انجام دادیم نه برای لذت بردن خودمون و اهدا عشق یه دیگران این نوع کارها دوام نخواهد آورد
تو همه زمینه ها همینه ..!
حتی پیامبر اسلام هم ابتدا خودش دین رو مورد استفاده قرار داد سپس تو اون مهارت کسب کرد و موفق شد سپس اون رو به چند نفر معرفی کرد و این چند نفر شدن چندین هزار نفر
به نام خداوند بخشاینده مهربان و با عرض ادب و سلام خدمت استاد گرامی و دوستان گروه استاد عباس منش گرامی
به نظر بنده مهمترین عامل اصلی و مهم موفقیت در کسب و کار باور نگاه توحیدی داشتن به خداوند بزرگ و رزاقه که تمام عوامل فرکانسی رو به صورت انرژی خواسته وناخواسته هدایت میکنه این حرف به این معنیه که اگه ما در مسیر فرکانسی مثبتی باشیم و باور نگاه توحید داشتن رو در خودمون تقویت کنیم در فرکانس مثبتی قرار گرفته و افراد و شرایط مناسب رو به سوی خودمون جذب میکنیم ونگاه توحیدی داشتن این مسیرو برای ما هموار میکنه که دیگه نگاهمون به افراد دیگه نباشه که مثلا بیزینس مون رو متحول کنه و یا اگه پول تبلیغات بیشتری رو بدم درآمدم بیشتر میشه این نگاه کاملا شرک آلودی که مارو از مسیر رشد دادن کسب و کارمون باز میداره،مثلا خود من بارها دوستانی رو در کسب و کار خودم دیدم که علی رغم توانایی بسیار پایین در کسب و کار خودش ولی بسیار موفق بوده و همیشه برام این سووال بوده که این آدم چرا اینقدر موفقه؟؟
به نظرم مهمترین عامل نگاه توحیدی داشتن به خداونده که مهمتر و اصلی تر از سایر عوامل ظاهری دیگه س که تا حالا بهش باور داشتیم و نتایج خاصی هم نمیگرفتیم
بنظر من عامل موفقیت هر شغلی یا به عنوان مثال آقای عباسمنش اول از هر چیز در ایمان و باور پیروزی بوده چون به هر صورت در ابتدای هر کاری قطعا مشکلات و ضعف هایی وجود دارد که خود آنها با ایجاد دردسر میشود،که این دردسر ها و ناکامی ها عامل مهمی در ایجاد دل سردی و ناامیدی هستند.این عامل به خودی خود باعث بی انگیزگی و در نهایت گرفتن قدرت خلاقیت اون حال خوشی که باعث ایجاد انرژی برای ادامه مسیر میشود را خواهد گرفت.
دومین عامل هم می تواند این باشد که به جای آنکه دنبال زرق و برق باشیم و به طور کلی دنبال حواشی باشیم دنبال کیفیت کارمان باشیم که البته همین عامل من را به سمت استاد عباسمنش جذب کرد و خودم هم از همین روش دارم جواب میگیرم البته راه درازی در پیش دارم.یکی از زیبا ترین ویژگیهای استاد سادگیه.حالا چه در گفتار،چه در توضیحات موضوعات،چه سایت و حتی لباس پوشیدنش.
سومین عامل هم این است که شما آنچه که در مورد شغلت یا حرفه ات میخواهی با فکر و ایمان طلب کنی،بعد از آن بدون شک و ترس اقدام کنید من یقین دارم خودکار وار هدایت میشوید به سمت اون هدف.حالا اگر نیاز باشد از ابزاری مثل تبلیغات هم استفاده شود به شما داده خواهد شد.
نباید فراموش کرد که شغل و حرفه شما در هر مرحله ای که هست تنها باید با آن امکانات موجودی که دارید رشد کند نه چیز اضافه دیگر و باید اجازه بدهی و صبر کنید تا تکامل خود را طی کند.مثلا خود من حرفه بلد بودم و برای خودم هدفی تعیین کردم با وجود آنکه می توانستم در خانه خودم اون کارو انجام بدهم ولی آمدم طلاهای همسرم را فروختم و مغازه زدم.در آخر مجبور شدم با ضرر مغازه راتحویل دهم.درسته که مغازه تحویل دادم اما به خودم گفتم هدف من مشخصه و مغازه تنها یک ابزار ،پس چه باشه و چه نباشد من راهم را ادامه میدهم.یعنی خودم را درگیر ظواهر نکردم.یاد هم گرفتم که باید صبر کرد و اجازه داد تا تکامل طی شود و دستان خداوند را باز گذاشت و در خداوند دخالت نکرد.شما فقط از مسیر لذت ببر.
سلام به همه دوستان توحیدی ام و استاد عزیز٫خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان در کنارتون هستم٫
به نظر من همه چیز توحید است به این معنی که ما در ذهنمون قدرت رو به خدا (رب العالمین) بدیم و همه چیز رو از او بخواهیم و باور کنیم تنها کسی که میتونه ما رو به خواسته هامون برسونه فقط خداست ٫ من یادمه در گذشته هر موقع میخواستم برم مهمونی یا مکانی که اطرافیانم و دیگران حضور داشتند زمان های زیادی فقط به این فکر میکردم که چی بپوشم ٫ چجوری لباس و شلوار و کفشمو با هم ست کنم تا جذاب باشم یا بقیه تاییدم کنن شاید باورتون نشه ساعت ها زمان میگذشت تا من آماده بشم و وقتی میرفتم مهمونی میدیم اتفاق خاصی نیفتاد و اطرافیان رفتارشون با من عادی و مثل همیشست بعد اتفاقا تو همون جمع افرادی بودن که لباسشون عادی بود یا صورتشونو اصلاح نکرده بودن یا تند حرف میزدن و ٫٫٫ اما انگار از مهمونی لذت میبردن و اطرافیان هم دورش جمع بودند و من انگار تو اون مهمونی خودم نبودم ولی بعدها وقتی قوانین رو تا حدودی فهمیدم و سعی کردم به انچه فهمیدم عمل کنم اینکه من باارزشم من بخشی از خداوند هستم نیرویی که ذاتش فراوانی و نعمت و عشق و سلامتی و ثروت هست فهمیدم که پس من با هر لباسی یا با هر مدل مویی باارزشم و لایق دوست داشته شدن هستم فقط کافیه چیزی رو بپوشم که به خودم احساس خوب میده نه دیگران و به جای اون ساعت ها وقت گذاشتن برای انتخاب لباس روی افکار و باورهایم کار کنم ٫الان خیلی راحت لباس میپوشم چیزی رو که خودم میخوام و وقتی میرم مهمونی خیلی لذت میبرم اطرافیانم واقعا به من لطف و محبت دارن چرا که من خودمم و واقعا از خداوند سپاسگزارم ٫ در مورد هر موضوعی همینه وقتی باور داشته باشیم همه چیز خداست خدایی که در درون ماست ٫ همیشه همراه ماست و هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه ایندفعه فقط روی اون سرمایه گذاری میکنیم ممکنه خدا یه ایده ای بده که مثلا برو در مورد بیزینست با فلانی حرف بزن و بهش بگو چه توانایی هایی داری یا مثلا ازش درخواست کن و ٫٫٫ اما ما در ذهنمون میدونیم که قدرت و اصل خداونده و دلیل اینکه ما این کارا رو انجام میدیم چون ایده خداونده و وسیله ای است از طرف خداوند و نعمت خداونده پس ما انجامش میدیم ولی یه موقع هست که ما فکر میکنیم که مثلا تبلیغات همه چیزه و عامل اصلیه و نشونش هم اینه که ما روی اون سرمایه گذاری میکنیم ٫ تمام تمرکزمونو روی اون میزاریم و چرا اینکارو میکنیم چون میبینیم بقیه اینکارو کردن و فکر میکنیم که این عامل اصلیه و به بقیه کارهایی که کردن توجه نمیکنیم اینکه طرف چه باورهایی داشته درسته که از خودش تبلیغ میکنه اما با چه باوری اینکه تبلیغات ایده خداونده یا اینکه تبلیغات خود خداونده و شرک داره بین این دو خیلی تفاوته ٫ و وقتی که فکر میکنیم تبلیغات همه چیزه ممکنه تا یه جایی پیشرفت کنیم اما موقته و بعد میبینیم که رفته رفته داریم سقوط میکنیم و دیگه جلوتر نمیریم وقتی این اتفاق میفته اغلب آدما میگن آره همینه دیگه بهتر از این نمیشه دیگه زندگی همینه ٫ همه همینجورین و اینو تو گوش بقیه هم میکنن که اره همینه جهان اینجوریه ٫ بعد وقتی میبینن که یه سری ادما جلوتر رفتن و بدون توقف دارن پیشرفت میکنن دوباره میگن اره اینا دزدی کردن اینا پارتی داشتن اینا شانس اوردن و هزاران بهونه دیگه ٫ و از هدایت دور میمونن و نمیدونم چجوری دوباره هدایت میشن ؟ شاید هدایت نشن واقعیت اینجاشو خودمم سوال هست توی ذهنم و ممنون میشم دوستانی که اینو خوب فهمیدن به این سوال جواب بدن ٫ به هر حال ما بهتره که همیشه دنبال اصل بریم و دنبالش باشیم چون همه چیز همینه ٫ و ایده های عالی از همین تمسک جستن به اصل ( خدا ) به دست می آید و فقط کافیه بهشون عمل کنیم تا به خواسته هامون برسیم ٫ با تشکر٫٫
بنام خدای رزاق وبینهایت رزاق.سلام استاد.سلام بچه ها.امیدوارم حالتون عالی باشه.مثه خودم.اولش بگم که اینو مینویسم برای خودم،وبعدامیدوارم برای بقیه مفیدباشه.من دوسالی میشه با استادآشناشدم،رو خودمم کارکردم وخب مسلما نتایج هم داشتم،اما هنوز خیلی کاردارم و دارم سعی میکنم هرروز بهتربشم.استادمن سوال رو که دیدم خیلی فک کردم،خدایا واقعا موضوع چیه؟میدونی استادمن قبلنا وقتی کارمیکردم روی خودم ونتایج کم بود،سریع نجواهای شیطان میومدن ومیگفتن:آخه علی جان،مگه توتهش چی مخوای؟موفقیت؟مگه یکی مثه رونالدو،مسی،دیکاپریو،و…این همه آدم میلیونروموفق فایلای عباسمنش گوش دادن؟مگه اینا این تمرینارو انجام دادن؟وازاین حرفا میزد،راسش منم تحت تأثیرقرارمیگرفتم،هرچندبود،ولی خب بالخره انرژیم کم میشد.من نمیتونستم جواب منطقی به این نجواها بدم.چرا؟چون قانون رو درست درک نکرده بودم.اما بعدخریدن دوازده قدم،تازه دارم درک میکنم که من اصن بایدچیکار بکنم؟واقعا تاالان نمیدونستم،وداشتم یه کارایی میکردم که بقول شما اصل نبود،حاشیه بود.استاد فایل سوم قدم دوم،یه اقیانوسی برای من بود،بخدا اون فایل برای من بود فقط.
من اصل رودرک کردم،من فهمیدم که تجسم کردن،پیداکردن الگوهای مناسب،کارکردن روی باورها،ودریک کلام کنترل ذهن نه تنهامهمترین کاریه که بایدانجام بدم،بلکه تنهاکار،وتنها راه سعادته،خوشبختیه.اگه من با این نگاه روی موضوع کنترل ذهن کارکنم،یجور دیگه کارمیکنم،اصن کلا احساسم فرق میکنه.بچه ها کنترل ذهن تنها کار،تنها اولویت،تنها اصل وتنها راه سعادته…بخدا تنها راهشه…
اگه مثلاوقتی داریم یه فایل استادرو که حاویه باورهای تقویت کننده هست روگوش میکنیم،با این نگاه گوش کنیم که بابا این مغزداره این باورای خوب رو میگیره وفرکانسهای عالی ارسال میکنه به جهان،وکارام روغن کاری میشه…اونوقت احساسمون نسبت به گوش دادن فایل خیلی بهترمیشه،دوستان احساسمون بهترمیشه.این احساس بهترینی اون فایل واون ورودیها داره کارمیکنه،داره کارامو روغن کاری میکنه.وگرنه اگه احساسمون بهترنمیشه(آقا تاکیدمیکنم،بهتر) بقول استادهمون موضوع روزنامه وارشدن فایل رومیرسونه.
خب جواب من به سوال:
استاد وقتی اون نجوا اومدکه مگه بقیه آدمای موفق فایلای استادروگوش کردن.من خیلی فک کردم تا یه فکت پیدا کنم وذهنمو قانع کنم.
وپیداش کردم.که فک میکنم جواب این سوالم هست.دوستان الان کاراستاد کلا چیه مگه.ما چرا اصن استادهمراهیم،ما چرا میایم توسایت.؟هدف همه ما به چیز؛کنترل ذهن.همون اصلی که استاد پایه ی همه فایلاش همینه.تمام حرف استاداینه:آقا ذهنتون رو کنترل کنید.یا همون کارکردن روی باورها.ومیگن اگه موفقیت میخواین بایدباورهاتونو درست کنید،بایدکنترل ذهن داشته باشید.آقا کساییکه توهرزمینه کاری موفق شدن،اگه توگذشتشون پیگیری کنید،کنترل ذهن انجام دادن.کاری که هم صنفی های اونا انجام ندادن.یا کمترانجام دادن.وقتی هادی ساعی مگه ورزشکارخوب اونیکه توذهنش بیشترتمرین کنه،نه توی زمین.این حرفش چیو میرسونه؟ینی این شایدازنظرما اینجوری که ما قانونو بلدیم،بلدنبوده،اما تواجراش ازهمه ما بهتربوده.اون ناخودآگاه به قانون عمل کرده.دریک کلام اون موفقه چون کنترل ذهنش خوب بوده.حالا این برای همه ی اوناییکه موفقن صحت داره.منتها اونا بقول استادخیلیاشون یا نمیتونن واقعا دلیل موفقیت رو متناسب با قانون توضیح بدن،یا وقت نمیکنن ویا…بچه ها من گذشته هرکی که موفقه دیدم،یه رگه هایی ازکنترل ذهن وقانون رو پیداکردم.حالا یه نفرازاون موفقها پیدا شده که پله پله،قدم به قدم،داره موفقیت بوسیله کنترل ذهن رو به هممون اولا آموزش میده،دوما نشانه ونتیجه اون آموزشها رو که به ما میده رو توبعضی فایلا نشون میده.که آقا من بدون کنترل ذهن اینجا بودم(بندرعباس)،وبا کنترل ذهن اینجام(آمریکا،فلوریدا،تمپا).من یکی خدایی سپاسگزار این نعمتم.خدایا شکرت.پس جواب سوال استاد هم همینه،که آقا اگه کسایی مثه عباسمنش،توکارشون موفق هستن،بخدا فقط بدلیل کنترل ذهنه.بخدا فقط بخاطر عمل به قانونه.بخاطر درک قدرت ذهنشونه.نه بخاطر شانس،نه به خاطرتبلیغات،نه بخاطر هرعامل خارجی.دوستان من واقعا خوشحالم ازحضورم درجمع شما.از کامنت هاتون واقعا سپاسگزارم.
استاد یه خواهش اینکه یه جلسه از قدم دوم رو به موضوعات مالی اختصاص بدین.امیدوارم
برای دوستان مفیدبوده باشه.خدایا شکرت.اگه خوشت اومد رأی بده،میخوام برنده شم وقدم سوم رو بخرم.????
بنظر بنده که تا الان فقط افتخار داشتم از فایلهای رایگان استاد استفاده کنم ،اساسی ترین دلالیل موفقیت و نتایج متفاوت استاد داشتن روحیه ی حقیقت جو و تشنه ی تعلیم و تعلم و کشف اسرار جهان هستی است،
و داشتن هدف اساسی ترین عامل برای رسیدن به موفقیت است،هدف ایشان اشاعه ی توحید میباشد ،چه آن زمان که ابتدای مسیر بودند چه در حال حاضر که طی مسیر میکنند و از آن لذت میبرند ،مسلماً نیرویی خدایی پشتوانه ی کار ایشون هست،بنده اولین فایلی که از استاد دیدم فایل (رویاهای خود را باور داشته باشید )بود،در این فایل قطعه ای کوتاه از زندگی گذشته ی استاد در بندر عباس نمایش داده شد که باعث حیرت من شد ،مهمتر اینکه استاد فرمودند در تمامی زمینه ها به موفقیت رسیده اند:ثروت،سلامتی،عشق،آزادی زمان،روابط
برای من خیلی حیرت آور بود و به وضوح قدرت خدا رو پشت همه ی این موفقیت ها حس کردم،حتی با حیرت فایل رو به اعضای خانواده ام نشون دادم و گفتم اینهمه موفقیت در این مدت نسبتاً کوتاه از قدرت بشر خارجه،نیرویی ماورائی و خدایی پشتشه،دیگه اینکه استاد به الهامات قلبش عمل میکنه ،و بی تفاوت از اونها نمیگذره،بارها از ایشون این حرف رو شنیدم که میگن:هر وقت بهم گفته میشه میام جلوی دوربین،و دیگه اینکه از همون ابتدای کار چون شغل مورد علاقه شون بوده و با عشق به اون پرداختند ،از کار کردن لذت بردند و کارشون با زندگیشون عجین شده، بابت رسیدن به هدف بها پرداخت کردند ؛هم مادی هم وقت گذاشتند ، سخت مطالعه کردند ،قرآن رو که مهمترین هدایتگر ایشون بوده بارها و بارها مطالعه کردند ریشه ی کلمات عربی رو آموختند،جوریکه متوجه گذر زمان نمیشدند ،ارتباط خودشونو مدتی با دوستان و آشنایان محدود کردند تا مانع پیشرفتشون نشوند ،و قید کار قبلی و موقعیت خوبی رو که داشتند زدند بخاطر اینکه هدف والاتری داشتند ،واینها میسر نمیشود مگر با نیروی ایمان نتیجتاً هدف از کار کردن باید خدمت به خلق خدا باشه ،در ازای دِینی که هر کس نسبت به سایرین داره در قبال استفاده از خدمت دیگران،استفاده از تکنولوژی صنعت امکانات رفاهی و غیره
نهایتاً داشتن پشتکار و گرفتن تجربه از شکستهای احتمالی،و ساختن باورهای درست و پیمودن راه قدم به قدم و بتدریج مسیر تکامل رو پیمودن و سپردن نتیجه ی کار به خدای بزرگو توکل بر او
بنام خدای مهربان، تفاوت در نتیجه کسب و کار به خاطر تفاوت در دیدگاه ماست. اگر از مسیر درست وارد کسب و کاری شده باشیم که خداوند ما رو هدایت کرده و ما هم به الهامات گوش کرده باشیم و قدم اول و بدون شک و با یقین کامل برداریم مطمئنا نتیجه ایی که می بینیم همان نتیجه ایی که منتظر بودیم ، همانطور اگر صبر داشته باشیم و عجله نکنیم . همه جا باید روی خدا حساب کنیم ابزار فقط وسلیست. مثلا من می خوام کسب و کاری و راه بندازم اما نمی دونم که چه شغلی بهتره حالا اگر ایمان داشته باشیم قطع به یقین سراغ شغلی میرم که عاشق اون کارم و عاشقانه شروع به کار می کنم حتی بدون سرمایه مثلا کسی که عاشق آرایشگریه اول میره کلاس دوره هاشو طی می کنه بعد توی آرایشگاه هایی که صندلی اجاره میدن یه مدت کار می کنه بعد تعداد زیادی مشتری برای خودش پیدا می کنه چون اگر انسان کاری و با عشق انجام بده از اونجایی که انجام دادن اون کار براش لذت بخشه بنابراین کارشو به درست ترین و بی کقص ترین انجام میده پس انجام کار درست باعث جذب مشتری و بعد از اون مشتری های دیگر رو هم جذب می کنه و باعث پیشرفت میشه فقط باید در هر کاری قدم اول و برداریم با ایمان به خدا و اینکه مطمئنم که جواب می گیرم باور یعنی شک بی شک ، خلاصه اینکه خدای مهربون ما رو نیافریده که زجر بکشیم ما رو آفریده و به گا اجازه داده تا خودمون هر چیزی و که می خواهیم داشته باشیم و بدست بیاریم من تصور می کنم اگر قدم اول درست برداریم یعنی کاری و که خدا با نشونه هاش بهمون نشون داده کاری که عاشقانه دوستش داریم و تمام وجودمون به ما میگه برو انجامش بده پس باید بریم و انجامش بدیم شک نکنید که جواب می گیریم و یادمون باشه که نکات مثبت و ببینیم و ازش ساده نگذریم حتی اگر کوچیک باشه و باید تکرارش کنیم تا باورهامون قوی و قوی تر بشه.
دوستان خوب و عزیز اگر هر کاری و که بهش واقعا علاقه دارید بهش بچسبید و به خدا ایمان داشته باشید باور داشته باشید و شروعش کنید و فرکانس هاتون و روی همون مسیر بزارید و به منفی ها اصلا فکر هم نکنید. سرد سرد را می کشد و گرم گرم. مراقبت از افکارمون در هر لحظه یادمون باشه شیطان میخواد فریبمون بده و افکار منفی و بزرگ می کنه با توجه کردن به نکات مثبت می تونیم کسب و کار متفاوتی داشته باشیم با نتیجه دلخواه. موفق و شاد و سلامت باشید در پناه الله یکتای مهربون.
سلام
زندگی ما نتیجه باورهای ماست٫
ما همانیم که می اندیشیم٫
همه چیز تو دنیا به یک اندازه بین همه تقسیم شده که اگر غیر از این باشه باید به عدالت خدا شک کرد٫
ما هستیم که تعیین میکنیم از هرچیز چقدر نصیب ما بشه٫ما هستیم لیاقت خودمون و تعیین میکنیم٫همه چیز تو زندگی به نگاه خود ما بستگی داره٫
مسئولیت ۱۰۰درصد زندگی مون و اول باید قبول کنیم و باورش کنیم٫
یادبگیریم با تضادهامون چطوری برخورد کنیم٫نگاهمون و به تضاد عوض کنیم٫به عنوان یک آلارم بهش نگاه کنیم که داره بهمون میگه تو مسیر خواستت نیستی٫چراغ راهنمای زندگی مون احساسمونه٫
چقدر قشنگه خدا همچین نعمتی بهمون داده که بفهمیم تو مسیر درست حرکت میکنیم٫حال خوب یعنی داریم تو مسیر خواسته مون حرکت میکنیم٫
باید ارتعاشات و فرکانس های خوب بفرستیم٫حالمون و خوب نگه داریم اصلی ترین شرط ، حال خوبه٫چون اگر تو این حال باشیم اتفاقاتی که بهشون فکر هم نمیکنیم برامون میوفته٫اتفاق هایی که باعث بشن حال خوب ما تمدید بشه و هی این حال خوب و تجربه کنیم٫
شاه کلید حال خوب کنترل نجواهای ذهنیه که اگر بتونیم مهارش کنیم راه باز میشه واسه الهامات الهی و هرفکری تو حال خوب مارو به مسیر اصلی میندازه و هرفکری تو حال بد مارو تو چاه میندازه٫
یادمون باشه هنر اینه اگر به تضاد خوردیم حالمون و خوب نگه داریم و اینجا میتونیم خودمون و محک بزنیم٫
واسه لحظه لحظه زندگی و داشته هامون شاکر خدا باشیم٫
قدم به قدم تکامل و طی کنیم و نخوایم ره صدساله رو یک شبه بریم چون خیلی ها رو دیدیم که این مسیر اشتباه و انتخاب کردن و ورشکسته شدن و همه چی شون و ازدست دادن٫
و دراخر اینکه باور کنیم بهترین راه حل ها دست خداست که با توجه به شناختی که به طور کامل از ما داره و با توجه توانایی هامون بهترین ایده رو تو سرمون میندازه و اگر بهش عمل کنیم زندگی مون دگرگون میشه٫
و اول و اخر اینکه باور اینکه زندگی ما دست خودمونه و این قدرت و کی به انسان داده؟
خدا و تمام٫
کمترین کار اینه که از خدا به خاطر این نعمت الهی با شکرگزاری تشکر کنیم و در مقابلش پاداش های بیشتر بگیریم٫
تمام اینها رو گفتم که به اینجا برسیم که تمام زندگی ما از درون ما شکل میگیره و استاد این و خیلی خوب درک و باور کردن و بهش ایمان دارن و عمل کردن٫
ولی بقیه دنبال راه های موفقیت تو بیرون از خودشون میگردن٫
تفاوت استاد و بقیه در این موارده٫
با سلام و درود فراوان
چه عاملی آمازون و ای بی و … رو از حباب دات کام نجات داد؟
چه عاملی ایلان ماسک رو در این جایگاه قرار داد؟
چه عاملی باعث شد که بیل گیتس بشه ثروتمند ترین فرد جهان؟
در نگاه سطحی همه به دنبال وصل کردن موفقیت افراد به عوامل بیرونی هستند.اما عوامل بیرونی و ابزارها چه وقتی به کار ما میان به درد ما می خورن؟وقتی که عوامل درونی رو درست کرده باشیم عامل اصلی درون ماست زمانی که افکار و باورهامون درست باشه ما هدایت رو دریافت می کنیم زمانی که در مدار درستی باشیم خداوند همه کار رو برای ما انجام میده هرچی که نیاز داشته باشیم برامون میاره به هر ابزار و علمی که نیاز داشته باشیم.
اگر لازم باشه تبلیغات کنیم بهمون میگه و راه رو نشونمون میده .دانا ترین و متخصص ترین افراد رو وارد کسب و کار ما میکنه.
نه فقط در مورد کسب و کار در مورد سلامتی هم همینطور زمانی که شروع می کنیم به کار کردن روی افکارمون جهان در برابر ما کرنش می کنه بهترین پزشک ها و داروها و خوراکی ها رو برای ما فراهم میکنه.
ما قرار نیست علومی که در طی قرن ها تکاملشون رو طی کردن رو نادیده بگیریم کار ما اینه که با تغییر فکرمون به منبع وصل بشیم دیگه نگران چیزی نیستیم . از هر تضادی فرصتی میسازیم برای پیشرفت.مانند آب رودخانه همواره باید در حرکت باشیم تا زلال بمونیم.
اوایل که با این مباحث آشنا شدم با خودم فکر می کردم اگه قرار با تغییر باورها سلامتی بیاد رونق کسب و کار و ثروت بیاد روابط عالی بیاد دیگه این همه علوم به چه دردی می خوره.پزشکی و تجارت و بازاریابی و کسب و کار و روانشناسی و…
این علوم زمانی به من کمک می کنه و میتونم ازشون استفاده کنم که افکارم رو درست کنم باورهام رو درست کنم خداوند من رو هدایت میکنه به مسیر درست.چه بسیار افرادی که از دیجیتال مارکتینگ و … دارن پول و ثروت میسازن و به کسب و کارها کمک می کنند که بتونن رشد کنن.
این نیروی قدرتمند که تو وجود همه ما هست خانم مگ وایتمن که فارغ التحصیل دانشکده تجارت هاروارد بود رو برای نجات ای بی فرستاد .ایده ها رو به جف بزوس الهام کرد که چطور از حباب دات کام نجات پیدا کنه.
همون خدا که ایده هارو به قلب استاد عباس منش الهام میکنه که الان برو اینستاگرام یا این کاررو انجام بده .
وقتی باورها درست باشه اگه تضادی پیش بیاد و بتونی ذهنت رو کنترل کنی پیشرفت میکنی به مسیر های بهتری هدایت میشی افراد مناسب تری وارد کسب و کارت میشن.
وقتی که نگران نیستی آرامش داری و رها میکنی و خودت میسپاری به خداوند و میگی من کارم رو انجام میدهم خدا خودش درست میکنه.
چطور میشه که ای بی کارش از فروش که روان نویس شکسته شروع میشه.
شرکت آمازون از یه انباری و بسته بندی کتاب روی زمین شروع می کنه و میشن موفق ترین ها در جهان؟
اگه اصل اساسی اون چیزی که که تو کتابهای بازاریابی و… نوشتن پس این همه آدم دارن الگو برداری میکنن ازشون سالهاست که این کتابها داره تدریس میشه تو دانشگاهها اساتید حفظ هستند همه این فوت و فن ها الان باید ایران میشد قطب اول اقتصادی دنیا .
مسله این است که جای اصل و فرع رو جابه جا کردیم.جای هدف و وسیله رسیدن به هدف رو عوض کردیم.به قول استاد وقتی جای گنج رو میدونی و با تمام وجودت می خوایش و میدونی که مال خودت خدا خودش قراره همه کار رو انجام بده بهت هدایت میشی به چهار قدم اونطرف تر یه ابزار پیدا میکنی زمین رو بکنی.
امیدوارم مطالبی که نوشتم مفید باشه برای فردی که مطالعه می کنه.
سلام بر همگی مخصوصا استاد عزیزم
من نظرات دوستان رو خوندم بسیار عالی بودن خیلی چیزا یاد گرفتم
به نظر من چند عامل که همواره مکمل هم هستند
داشتن توحید عملی یعنی اینکه بجای گذاشتن تمرکز روی تبلیغ گذاشتن تمرکز بر روی فروش باشد وتنها کسی که میتونه کمکت کنه خداونده خداوندی که بدون اینکه من بخواهم برای من تبلیغ میکنه و مشتریان پر سودی رو برای من میفرستد
(وظیفه من بندگی اوست و وظیفه او اجابت است )
توحید و توکل به ربی که مطمعنم از جانب او برای من روزی میرسونه نه چیز دیگری خداوند است که روزی دهنده است پس ما از او میخواهیم یعنی ایمان توکل و اصل موضوع این است که من مطمعنم که وقتی از خداوند بخواهم او برای من ثروت میفرستد ایا خداوند نمی خواهد که من ثروتمند باشم ٫٫٫
و یک موضوع دیگه من بین ثروتمندان خاصیتی رو دیدم به قول استاد علی بی غم بودنشان و ساده گرفتن همه چیز رو وداشتن ارامش و نگران نبودن انهاست انگاری که از قبل میدونستن که چی پیش میاید و کارهاشون رو خیلی عادی انجام میدادن ومن فکر میکنم این توحید باشد و توحید وایمان است که ما رو به هدف و خواسته ها مون میرسونه ٫
واینکه همیشه احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب که استاد عزیزم در تمام فایلهاشون روی این موضوع تاکید دارند
همیشه نیمه پر از لیوان رو باید بنگریم و شاد باشیم شاد باشیم
ویک مورد دیگه اینکه موضوع فراوانی اگه ایمان داشته باشیم که همه چیز فراوان و بسیار زیاد است دیگه جایی برای نگرانی نیست که تبلیغ کنیم تا ثروت بیشتری بدست بیاوریم ٫خودش می اید ٫٫٫
سپاسگزارم ٫٫٫
موفق وشاد باشید
با سلام و سپاس خدای هدایتگر را
موضوع جالبی هستش اینکه واقعا اصل چیه ؟! اصل موفقیت چگونه هستش ؟!
چیزی خودم تجربه کردم و به نتیجه رسیدم اینکه ما خودمون بدنبال چه نوع خدمات و محصولاتی هستیم و دوست داریم چه نوع محصول و یا خدماتی رو در اختیار داشته باشیم ؟!
– خوب ما همیشه دوست داریم جنس اصل و با کیفیت داشته باشیم و برای اینکه اون محصول و یا خدمات با کیفیت را داشته باشیم ! شروع می کنیم به فکر کردن درباره اون@ یعنی فرستادن فرکانس های هم جهت با خواسته هامون پس ناخودآگاه ذهنمون به جستجوی بهترین ها حرکت میکنه
اما بهترین ها چه چیزی هایی هستند ؟! همون ها هستند که روی اون محصول و یا خدمات بهترین و درست ترین کار صورت گرفته !
برای مثال من می خوام یک محصولی رو برای دیگران آماده کنم که پر فروش ترین باشه !
– خوب برای اینکه محصول من پر فروش باشه من عملا نیاز ندارم تبلیغات گسترده انجام بدم ؟! یا تبلیغات حرفه ای !
(چیزی که مورد نیاز هست اینه محصولی تولید کنم که اولا خودم از داشتن احساس لذت کنم دوما محصولی باشه که واقعا بدرد مردم بخوره و از کیفیت قابل توجهی بر خوردار باشه !)
اونوقت دیگه اون محصول نیاز به تبلیغ نداره چون مردم خودشش میان و اون محصول رو برای خرید پیدا می کنند و همچنین تبلیغ رو مردم براتون بصورت بهترین نحو انجام میدن .
حالا کاری که جناب عباس منش دارن می کنن هم همینه ! ایشون از محصولی حرف می زنند که خودشون استفاده کردند و بهترین نتایج رو گرفتن از هر نظر ! پس مردم ناخود آگاه میان و خودشون محصول خودشون رو پیدا می کنند و همچنین استفاده می کنند لذت می بردند و به دیگران هم توصیه می کنند و ….
درسته شاید با صرفا تبلیغ کردن مدت زمانی بتونیم عده ای رو فریب بدیم برای استفاده از محصولات مون ولی خوب چون صرفا برای پول این کار رو انجام دادیم نه برای لذت بردن خودمون و اهدا عشق یه دیگران این نوع کارها دوام نخواهد آورد
تو همه زمینه ها همینه ..!
حتی پیامبر اسلام هم ابتدا خودش دین رو مورد استفاده قرار داد سپس تو اون مهارت کسب کرد و موفق شد سپس اون رو به چند نفر معرفی کرد و این چند نفر شدن چندین هزار نفر
به نام خدای شاااد/ آن یگانه ی آزاد ?
دوست عزیز آقای غریبلو
سپاسگزارم دوست الهی بابت کامنت ارزشمند شما که ازش استفاده کردم و نگاهی متفاوت دیگر براین موضوع شد .
چه زیبا گفتید که ببینیم خودمون چه نوع محصولی دوست داریم استفاده کنیم ؟!
سوال های خوب همیشه جوابهای خوبی بهمون الهام میکنه .
????
با آرزوی بهترین ها برای شما دوست عزیز که بهترین ها شااادی سلامتی عشق آرامش وصلح وثروت است وسعادت در دوجهان.
در پناه خدای یکتا ی مهربان
با سلام
منم متشکرم از وقتی که شما بابت خواندن مطلب ما فرمودین
خداوند را سپاسگذارم بخاطر وجود شما دوست گرامی
موفق شاد سپاسگذار باشید
به نام خداوند بخشاینده مهربان و با عرض ادب و سلام خدمت استاد گرامی و دوستان گروه استاد عباس منش گرامی
به نظر بنده مهمترین عامل اصلی و مهم موفقیت در کسب و کار باور نگاه توحیدی داشتن به خداوند بزرگ و رزاقه که تمام عوامل فرکانسی رو به صورت انرژی خواسته وناخواسته هدایت میکنه این حرف به این معنیه که اگه ما در مسیر فرکانسی مثبتی باشیم و باور نگاه توحید داشتن رو در خودمون تقویت کنیم در فرکانس مثبتی قرار گرفته و افراد و شرایط مناسب رو به سوی خودمون جذب میکنیم ونگاه توحیدی داشتن این مسیرو برای ما هموار میکنه که دیگه نگاهمون به افراد دیگه نباشه که مثلا بیزینس مون رو متحول کنه و یا اگه پول تبلیغات بیشتری رو بدم درآمدم بیشتر میشه این نگاه کاملا شرک آلودی که مارو از مسیر رشد دادن کسب و کارمون باز میداره،مثلا خود من بارها دوستانی رو در کسب و کار خودم دیدم که علی رغم توانایی بسیار پایین در کسب و کار خودش ولی بسیار موفق بوده و همیشه برام این سووال بوده که این آدم چرا اینقدر موفقه؟؟
به نظرم مهمترین عامل نگاه توحیدی داشتن به خداونده که مهمتر و اصلی تر از سایر عوامل ظاهری دیگه س که تا حالا بهش باور داشتیم و نتایج خاصی هم نمیگرفتیم
با آرزوی موفقیت برای همه دوستان
سلام خدمت استاد عباسمنش و سایر دوستان سایت
بنظر من عامل موفقیت هر شغلی یا به عنوان مثال آقای عباسمنش اول از هر چیز در ایمان و باور پیروزی بوده چون به هر صورت در ابتدای هر کاری قطعا مشکلات و ضعف هایی وجود دارد که خود آنها با ایجاد دردسر میشود،که این دردسر ها و ناکامی ها عامل مهمی در ایجاد دل سردی و ناامیدی هستند.این عامل به خودی خود باعث بی انگیزگی و در نهایت گرفتن قدرت خلاقیت اون حال خوشی که باعث ایجاد انرژی برای ادامه مسیر میشود را خواهد گرفت.
دومین عامل هم می تواند این باشد که به جای آنکه دنبال زرق و برق باشیم و به طور کلی دنبال حواشی باشیم دنبال کیفیت کارمان باشیم که البته همین عامل من را به سمت استاد عباسمنش جذب کرد و خودم هم از همین روش دارم جواب میگیرم البته راه درازی در پیش دارم.یکی از زیبا ترین ویژگیهای استاد سادگیه.حالا چه در گفتار،چه در توضیحات موضوعات،چه سایت و حتی لباس پوشیدنش.
سومین عامل هم این است که شما آنچه که در مورد شغلت یا حرفه ات میخواهی با فکر و ایمان طلب کنی،بعد از آن بدون شک و ترس اقدام کنید من یقین دارم خودکار وار هدایت میشوید به سمت اون هدف.حالا اگر نیاز باشد از ابزاری مثل تبلیغات هم استفاده شود به شما داده خواهد شد.
نباید فراموش کرد که شغل و حرفه شما در هر مرحله ای که هست تنها باید با آن امکانات موجودی که دارید رشد کند نه چیز اضافه دیگر و باید اجازه بدهی و صبر کنید تا تکامل خود را طی کند.مثلا خود من حرفه بلد بودم و برای خودم هدفی تعیین کردم با وجود آنکه می توانستم در خانه خودم اون کارو انجام بدهم ولی آمدم طلاهای همسرم را فروختم و مغازه زدم.در آخر مجبور شدم با ضرر مغازه راتحویل دهم.درسته که مغازه تحویل دادم اما به خودم گفتم هدف من مشخصه و مغازه تنها یک ابزار ،پس چه باشه و چه نباشد من راهم را ادامه میدهم.یعنی خودم را درگیر ظواهر نکردم.یاد هم گرفتم که باید صبر کرد و اجازه داد تا تکامل طی شود و دستان خداوند را باز گذاشت و در خداوند دخالت نکرد.شما فقط از مسیر لذت ببر.
به نام خدا
سلام به همه دوستان توحیدی ام و استاد عزیز٫خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان در کنارتون هستم٫
به نظر من همه چیز توحید است به این معنی که ما در ذهنمون قدرت رو به خدا (رب العالمین) بدیم و همه چیز رو از او بخواهیم و باور کنیم تنها کسی که میتونه ما رو به خواسته هامون برسونه فقط خداست ٫ من یادمه در گذشته هر موقع میخواستم برم مهمونی یا مکانی که اطرافیانم و دیگران حضور داشتند زمان های زیادی فقط به این فکر میکردم که چی بپوشم ٫ چجوری لباس و شلوار و کفشمو با هم ست کنم تا جذاب باشم یا بقیه تاییدم کنن شاید باورتون نشه ساعت ها زمان میگذشت تا من آماده بشم و وقتی میرفتم مهمونی میدیم اتفاق خاصی نیفتاد و اطرافیان رفتارشون با من عادی و مثل همیشست بعد اتفاقا تو همون جمع افرادی بودن که لباسشون عادی بود یا صورتشونو اصلاح نکرده بودن یا تند حرف میزدن و ٫٫٫ اما انگار از مهمونی لذت میبردن و اطرافیان هم دورش جمع بودند و من انگار تو اون مهمونی خودم نبودم ولی بعدها وقتی قوانین رو تا حدودی فهمیدم و سعی کردم به انچه فهمیدم عمل کنم اینکه من باارزشم من بخشی از خداوند هستم نیرویی که ذاتش فراوانی و نعمت و عشق و سلامتی و ثروت هست فهمیدم که پس من با هر لباسی یا با هر مدل مویی باارزشم و لایق دوست داشته شدن هستم فقط کافیه چیزی رو بپوشم که به خودم احساس خوب میده نه دیگران و به جای اون ساعت ها وقت گذاشتن برای انتخاب لباس روی افکار و باورهایم کار کنم ٫الان خیلی راحت لباس میپوشم چیزی رو که خودم میخوام و وقتی میرم مهمونی خیلی لذت میبرم اطرافیانم واقعا به من لطف و محبت دارن چرا که من خودمم و واقعا از خداوند سپاسگزارم ٫ در مورد هر موضوعی همینه وقتی باور داشته باشیم همه چیز خداست خدایی که در درون ماست ٫ همیشه همراه ماست و هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه ایندفعه فقط روی اون سرمایه گذاری میکنیم ممکنه خدا یه ایده ای بده که مثلا برو در مورد بیزینست با فلانی حرف بزن و بهش بگو چه توانایی هایی داری یا مثلا ازش درخواست کن و ٫٫٫ اما ما در ذهنمون میدونیم که قدرت و اصل خداونده و دلیل اینکه ما این کارا رو انجام میدیم چون ایده خداونده و وسیله ای است از طرف خداوند و نعمت خداونده پس ما انجامش میدیم ولی یه موقع هست که ما فکر میکنیم که مثلا تبلیغات همه چیزه و عامل اصلیه و نشونش هم اینه که ما روی اون سرمایه گذاری میکنیم ٫ تمام تمرکزمونو روی اون میزاریم و چرا اینکارو میکنیم چون میبینیم بقیه اینکارو کردن و فکر میکنیم که این عامل اصلیه و به بقیه کارهایی که کردن توجه نمیکنیم اینکه طرف چه باورهایی داشته درسته که از خودش تبلیغ میکنه اما با چه باوری اینکه تبلیغات ایده خداونده یا اینکه تبلیغات خود خداونده و شرک داره بین این دو خیلی تفاوته ٫ و وقتی که فکر میکنیم تبلیغات همه چیزه ممکنه تا یه جایی پیشرفت کنیم اما موقته و بعد میبینیم که رفته رفته داریم سقوط میکنیم و دیگه جلوتر نمیریم وقتی این اتفاق میفته اغلب آدما میگن آره همینه دیگه بهتر از این نمیشه دیگه زندگی همینه ٫ همه همینجورین و اینو تو گوش بقیه هم میکنن که اره همینه جهان اینجوریه ٫ بعد وقتی میبینن که یه سری ادما جلوتر رفتن و بدون توقف دارن پیشرفت میکنن دوباره میگن اره اینا دزدی کردن اینا پارتی داشتن اینا شانس اوردن و هزاران بهونه دیگه ٫ و از هدایت دور میمونن و نمیدونم چجوری دوباره هدایت میشن ؟ شاید هدایت نشن واقعیت اینجاشو خودمم سوال هست توی ذهنم و ممنون میشم دوستانی که اینو خوب فهمیدن به این سوال جواب بدن ٫ به هر حال ما بهتره که همیشه دنبال اصل بریم و دنبالش باشیم چون همه چیز همینه ٫ و ایده های عالی از همین تمسک جستن به اصل ( خدا ) به دست می آید و فقط کافیه بهشون عمل کنیم تا به خواسته هامون برسیم ٫ با تشکر٫٫
بنام خدای رزاق وبینهایت رزاق.سلام استاد.سلام بچه ها.امیدوارم حالتون عالی باشه.مثه خودم.اولش بگم که اینو مینویسم برای خودم،وبعدامیدوارم برای بقیه مفیدباشه.من دوسالی میشه با استادآشناشدم،رو خودمم کارکردم وخب مسلما نتایج هم داشتم،اما هنوز خیلی کاردارم و دارم سعی میکنم هرروز بهتربشم.استادمن سوال رو که دیدم خیلی فک کردم،خدایا واقعا موضوع چیه؟میدونی استادمن قبلنا وقتی کارمیکردم روی خودم ونتایج کم بود،سریع نجواهای شیطان میومدن ومیگفتن:آخه علی جان،مگه توتهش چی مخوای؟موفقیت؟مگه یکی مثه رونالدو،مسی،دیکاپریو،و…این همه آدم میلیونروموفق فایلای عباسمنش گوش دادن؟مگه اینا این تمرینارو انجام دادن؟وازاین حرفا میزد،راسش منم تحت تأثیرقرارمیگرفتم،هرچندبود،ولی خب بالخره انرژیم کم میشد.من نمیتونستم جواب منطقی به این نجواها بدم.چرا؟چون قانون رو درست درک نکرده بودم.اما بعدخریدن دوازده قدم،تازه دارم درک میکنم که من اصن بایدچیکار بکنم؟واقعا تاالان نمیدونستم،وداشتم یه کارایی میکردم که بقول شما اصل نبود،حاشیه بود.استاد فایل سوم قدم دوم،یه اقیانوسی برای من بود،بخدا اون فایل برای من بود فقط.
من اصل رودرک کردم،من فهمیدم که تجسم کردن،پیداکردن الگوهای مناسب،کارکردن روی باورها،ودریک کلام کنترل ذهن نه تنهامهمترین کاریه که بایدانجام بدم،بلکه تنهاکار،وتنها راه سعادته،خوشبختیه.اگه من با این نگاه روی موضوع کنترل ذهن کارکنم،یجور دیگه کارمیکنم،اصن کلا احساسم فرق میکنه.بچه ها کنترل ذهن تنها کار،تنها اولویت،تنها اصل وتنها راه سعادته…بخدا تنها راهشه…
اگه مثلاوقتی داریم یه فایل استادرو که حاویه باورهای تقویت کننده هست روگوش میکنیم،با این نگاه گوش کنیم که بابا این مغزداره این باورای خوب رو میگیره وفرکانسهای عالی ارسال میکنه به جهان،وکارام روغن کاری میشه…اونوقت احساسمون نسبت به گوش دادن فایل خیلی بهترمیشه،دوستان احساسمون بهترمیشه.این احساس بهترینی اون فایل واون ورودیها داره کارمیکنه،داره کارامو روغن کاری میکنه.وگرنه اگه احساسمون بهترنمیشه(آقا تاکیدمیکنم،بهتر) بقول استادهمون موضوع روزنامه وارشدن فایل رومیرسونه.
خب جواب من به سوال:
استاد وقتی اون نجوا اومدکه مگه بقیه آدمای موفق فایلای استادروگوش کردن.من خیلی فک کردم تا یه فکت پیدا کنم وذهنمو قانع کنم.
وپیداش کردم.که فک میکنم جواب این سوالم هست.دوستان الان کاراستاد کلا چیه مگه.ما چرا اصن استادهمراهیم،ما چرا میایم توسایت.؟هدف همه ما به چیز؛کنترل ذهن.همون اصلی که استاد پایه ی همه فایلاش همینه.تمام حرف استاداینه:آقا ذهنتون رو کنترل کنید.یا همون کارکردن روی باورها.ومیگن اگه موفقیت میخواین بایدباورهاتونو درست کنید،بایدکنترل ذهن داشته باشید.آقا کساییکه توهرزمینه کاری موفق شدن،اگه توگذشتشون پیگیری کنید،کنترل ذهن انجام دادن.کاری که هم صنفی های اونا انجام ندادن.یا کمترانجام دادن.وقتی هادی ساعی مگه ورزشکارخوب اونیکه توذهنش بیشترتمرین کنه،نه توی زمین.این حرفش چیو میرسونه؟ینی این شایدازنظرما اینجوری که ما قانونو بلدیم،بلدنبوده،اما تواجراش ازهمه ما بهتربوده.اون ناخودآگاه به قانون عمل کرده.دریک کلام اون موفقه چون کنترل ذهنش خوب بوده.حالا این برای همه ی اوناییکه موفقن صحت داره.منتها اونا بقول استادخیلیاشون یا نمیتونن واقعا دلیل موفقیت رو متناسب با قانون توضیح بدن،یا وقت نمیکنن ویا…بچه ها من گذشته هرکی که موفقه دیدم،یه رگه هایی ازکنترل ذهن وقانون رو پیداکردم.حالا یه نفرازاون موفقها پیدا شده که پله پله،قدم به قدم،داره موفقیت بوسیله کنترل ذهن رو به هممون اولا آموزش میده،دوما نشانه ونتیجه اون آموزشها رو که به ما میده رو توبعضی فایلا نشون میده.که آقا من بدون کنترل ذهن اینجا بودم(بندرعباس)،وبا کنترل ذهن اینجام(آمریکا،فلوریدا،تمپا).من یکی خدایی سپاسگزار این نعمتم.خدایا شکرت.پس جواب سوال استاد هم همینه،که آقا اگه کسایی مثه عباسمنش،توکارشون موفق هستن،بخدا فقط بدلیل کنترل ذهنه.بخدا فقط بخاطر عمل به قانونه.بخاطر درک قدرت ذهنشونه.نه بخاطر شانس،نه به خاطرتبلیغات،نه بخاطر هرعامل خارجی.دوستان من واقعا خوشحالم ازحضورم درجمع شما.از کامنت هاتون واقعا سپاسگزارم.
استاد یه خواهش اینکه یه جلسه از قدم دوم رو به موضوعات مالی اختصاص بدین.امیدوارم
برای دوستان مفیدبوده باشه.خدایا شکرت.اگه خوشت اومد رأی بده،میخوام برنده شم وقدم سوم رو بخرم.????
به نام خدا
با سلام خدمت استاد عزیزم
بنظر بنده که تا الان فقط افتخار داشتم از فایلهای رایگان استاد استفاده کنم ،اساسی ترین دلالیل موفقیت و نتایج متفاوت استاد داشتن روحیه ی حقیقت جو و تشنه ی تعلیم و تعلم و کشف اسرار جهان هستی است،
و داشتن هدف اساسی ترین عامل برای رسیدن به موفقیت است،هدف ایشان اشاعه ی توحید میباشد ،چه آن زمان که ابتدای مسیر بودند چه در حال حاضر که طی مسیر میکنند و از آن لذت میبرند ،مسلماً نیرویی خدایی پشتوانه ی کار ایشون هست،بنده اولین فایلی که از استاد دیدم فایل (رویاهای خود را باور داشته باشید )بود،در این فایل قطعه ای کوتاه از زندگی گذشته ی استاد در بندر عباس نمایش داده شد که باعث حیرت من شد ،مهمتر اینکه استاد فرمودند در تمامی زمینه ها به موفقیت رسیده اند:ثروت،سلامتی،عشق،آزادی زمان،روابط
برای من خیلی حیرت آور بود و به وضوح قدرت خدا رو پشت همه ی این موفقیت ها حس کردم،حتی با حیرت فایل رو به اعضای خانواده ام نشون دادم و گفتم اینهمه موفقیت در این مدت نسبتاً کوتاه از قدرت بشر خارجه،نیرویی ماورائی و خدایی پشتشه،دیگه اینکه استاد به الهامات قلبش عمل میکنه ،و بی تفاوت از اونها نمیگذره،بارها از ایشون این حرف رو شنیدم که میگن:هر وقت بهم گفته میشه میام جلوی دوربین،و دیگه اینکه از همون ابتدای کار چون شغل مورد علاقه شون بوده و با عشق به اون پرداختند ،از کار کردن لذت بردند و کارشون با زندگیشون عجین شده، بابت رسیدن به هدف بها پرداخت کردند ؛هم مادی هم وقت گذاشتند ، سخت مطالعه کردند ،قرآن رو که مهمترین هدایتگر ایشون بوده بارها و بارها مطالعه کردند ریشه ی کلمات عربی رو آموختند،جوریکه متوجه گذر زمان نمیشدند ،ارتباط خودشونو مدتی با دوستان و آشنایان محدود کردند تا مانع پیشرفتشون نشوند ،و قید کار قبلی و موقعیت خوبی رو که داشتند زدند بخاطر اینکه هدف والاتری داشتند ،واینها میسر نمیشود مگر با نیروی ایمان نتیجتاً هدف از کار کردن باید خدمت به خلق خدا باشه ،در ازای دِینی که هر کس نسبت به سایرین داره در قبال استفاده از خدمت دیگران،استفاده از تکنولوژی صنعت امکانات رفاهی و غیره
نهایتاً داشتن پشتکار و گرفتن تجربه از شکستهای احتمالی،و ساختن باورهای درست و پیمودن راه قدم به قدم و بتدریج مسیر تکامل رو پیمودن و سپردن نتیجه ی کار به خدای بزرگو توکل بر او
و در یک کلام لیس للانسان الاّ ما سعی
و
بنام خدای مهربان، تفاوت در نتیجه کسب و کار به خاطر تفاوت در دیدگاه ماست. اگر از مسیر درست وارد کسب و کاری شده باشیم که خداوند ما رو هدایت کرده و ما هم به الهامات گوش کرده باشیم و قدم اول و بدون شک و با یقین کامل برداریم مطمئنا نتیجه ایی که می بینیم همان نتیجه ایی که منتظر بودیم ، همانطور اگر صبر داشته باشیم و عجله نکنیم . همه جا باید روی خدا حساب کنیم ابزار فقط وسلیست. مثلا من می خوام کسب و کاری و راه بندازم اما نمی دونم که چه شغلی بهتره حالا اگر ایمان داشته باشیم قطع به یقین سراغ شغلی میرم که عاشق اون کارم و عاشقانه شروع به کار می کنم حتی بدون سرمایه مثلا کسی که عاشق آرایشگریه اول میره کلاس دوره هاشو طی می کنه بعد توی آرایشگاه هایی که صندلی اجاره میدن یه مدت کار می کنه بعد تعداد زیادی مشتری برای خودش پیدا می کنه چون اگر انسان کاری و با عشق انجام بده از اونجایی که انجام دادن اون کار براش لذت بخشه بنابراین کارشو به درست ترین و بی کقص ترین انجام میده پس انجام کار درست باعث جذب مشتری و بعد از اون مشتری های دیگر رو هم جذب می کنه و باعث پیشرفت میشه فقط باید در هر کاری قدم اول و برداریم با ایمان به خدا و اینکه مطمئنم که جواب می گیرم باور یعنی شک بی شک ، خلاصه اینکه خدای مهربون ما رو نیافریده که زجر بکشیم ما رو آفریده و به گا اجازه داده تا خودمون هر چیزی و که می خواهیم داشته باشیم و بدست بیاریم من تصور می کنم اگر قدم اول درست برداریم یعنی کاری و که خدا با نشونه هاش بهمون نشون داده کاری که عاشقانه دوستش داریم و تمام وجودمون به ما میگه برو انجامش بده پس باید بریم و انجامش بدیم شک نکنید که جواب می گیریم و یادمون باشه که نکات مثبت و ببینیم و ازش ساده نگذریم حتی اگر کوچیک باشه و باید تکرارش کنیم تا باورهامون قوی و قوی تر بشه.
دوستان خوب و عزیز اگر هر کاری و که بهش واقعا علاقه دارید بهش بچسبید و به خدا ایمان داشته باشید باور داشته باشید و شروعش کنید و فرکانس هاتون و روی همون مسیر بزارید و به منفی ها اصلا فکر هم نکنید. سرد سرد را می کشد و گرم گرم. مراقبت از افکارمون در هر لحظه یادمون باشه شیطان میخواد فریبمون بده و افکار منفی و بزرگ می کنه با توجه کردن به نکات مثبت می تونیم کسب و کار متفاوتی داشته باشیم با نتیجه دلخواه. موفق و شاد و سلامت باشید در پناه الله یکتای مهربون.