live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 16

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم ممیز گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    به نظر من اینکه استاد باورهاش درونی هست و با تک تک سلول‌های بدنش اونچه که میگه رو باور داره، اینکه میدونه دنیا فقط به خاسته های فرد عکس العمل نشون میده، باعث رشدش و رسیدن به هدفش میشه. اینکه چقدر به این موضوع باور داشته باشی مهمه، چقدر ذهنت برات قابل کنترل باشه مهمه. همینکه ایشون این باور رو داره که دنیا پر از نعمت هست و سهم ایشون از این نعمت به اندازه وسعت فکر خودشه باعث شده بدون استفاده از علوم مارکتینگ موفق با‌شه. به نظر من علم بازاریابی کلا بر این پایه هست که بازار محدود هست و اگر بروز نشی و بچشم نیای از این بازار چیزی بهت نمیرسه. این تضاد داره با وفور بیکران نعمت خداوندی. ما داریم سعی می‌کنیم باور کنیم و یاد بگیریم که همه چیز به وفور هست و این ذهن ماست که اندازه برداشت ما رو مشخص میکنه ولی علم بازاریابی این ترس رو وارد میکنه که اگر از ابزار استفاده نکنی قطعا سهم زیادی از بازار نخواهی داشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    جواد قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    ??? با سلام ???

    یک دوره ای از یک استاد خارجی میدیدم که عضو فراماسون ها بود و راجع به قانون جذب صحبت میکرد٫ ??

    ایشون ۴ قدم رو در مورد نحوه رسیدن به خواسته ها میگفتند که اسمش ۴ قدم یادگیری بود٫

    قدم سومش اسمش مقیاس تعادل بود که برای رسیدن به خواسته ها باید یک تعادلی بین بخش کار فیزیکی، تکنیک و تبلیغ و هر چیز شبیه این و بخش افکار، تجسم، احساس ، باور و ٫٫ باشه ٫ و ایشون میگفتند سهم بخش افکار ۹۹% ( اگر نگیم ۱۰۰%) هستش و سهم بخش کار فیزیکی وتکنیک ۱% و کمتر هستش٫ و باید ۱۰۰ % تمرکز ما روی بخش افکار باشه و دائما به خواسته ها فکر کنیم٫

    قانون جذب ( فرکانس ، ارتعاش ) قوی ترین قانون جهان هستی هستش و قانون جذب به هرچیزی و هر قانونی غلبه میکنه ٫ اصلا مهم نیس چقدر زحمت بکشی تکنیکت چی باشه یا نباشه مهمترین و قوی ترین قانون ، قانون جذبه ٫

    البته قانون جذب دو طرفه عمل میکنه یعنی اصلا مهم نیس چند نفر بخوان هدایتت کنن و بخوان نجاتت بدن افکارت اگر در جهت نابودیت باشه مسلما نابود میشی چون قانون جذب حرف آخر میزنه و هیچکس و هیچ چیزو هیچ تکنیکی جلودارش نیس ٫ چه در جهت پیشرفت چه در جهت پسرفت٫ ???

    اختیارم دست ماست چون فرکانس کوچترین احساسی نسبت به ما نداره حتی اگر به پست ترین قسمتهای زندگی برسی اگر افکارت عوض نشه باز هم روزگار تلخ ادامه پیدا خواهد کرد٫ اگرم به بالاترین حد خوشبختی برسیم اگر همچنان افکار درست باشه باز هم به مراحل خوشبختی بالاتری میریم٫

    استاد عباسمنش که با مطالعه قرآن موارد بسیار دقیقی رو پیدا کردند و الحق هم بهش واقعا عمل کردند همین مطالب میگن و بهش عمل می کنن٫ و بارها و بارها هم تو فایل های رایگانو محصولات تکرار کردند٫ چون اصل همینه٫

    تمام قرآن در مورد همین موضوع صحبت میکنه حالا اسمشو توحید بزاریم تعادله افکار بزاریم یکتا پرستی یا هر چیزه دیگه ای مهم نیس٫

    مهم اینه که چه بخوایم چه نخوایم تنها عامل تعین کننده فرکانس و ارتعاش هستش ٫

    آیاتی مثل الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ و یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ و هزاران آیه که فقط به این موضوع تکیه دارند که تنها مطلب فقط فرکانس و ایمان به غیب هستش و به هرچیز دیگه ای متوسل شی نتیجه دلخواه رو نمیگیری٫

    خود تبلیغ و دنبال مردم رفتن هم اولا هزینه داره و معلوم نیس این هزینه برگرده و فکر به اینکه آیا تبلیغاتم جواب میده یا نه وهزینم برمیگرده یا نه هم خودش استرس زاست و موجب احساس منفی میشه و طبق قانون احساس بد = اتفاقات بد و احسای خوب = اتفاقات خوب ??

    تو دوره راهنمای عملی استاد میگفتند وقتی به خواستت داری فکر میکنی اینجوری فکر کن که چیزی که من با ذهنم بسازم (بهش فکر کنم تصور کنم تمرکز کنم روش احساسش کنم) ۱۰۰% بوجود میاد راهی دیگه ای نداره چون قانون اینه ٫مثل آبی که تو ظرف ریخته میشه شکل ظرف میشه افکارهم وقتی ساطع میشه، شبیه تصورات و احساسه ما میشن و بهمون برمیگردند هیچ چیزی هم جلودار افکار و ارتعاش نیستند٫ ????

    ? ?????????????????

    بعضی اوقات یک مغازه یا کسب و کاری رو تو برخی محله های کم تردد تر و کمتر معروف میبینیم که فروششون بالاتر از خیلی از مغازه های شدیدا لوکس و گرون قیمتو پر هزینس!

    تفاوت در چیه؟ جرا یک فلافلی تو جنوب شهر تهران به حدی مشتری داره که درآمدش از رستورانای شیک بالاشهر بسیار بیشتره و هزینشم خیلی خیلی کمتره؟ ?????????

    چرا رستوران مسلم تو بازار بزرگ تهران بدون هیچگونه تبلیغی و دکوری و ٫٫٫ مشتری ها براش صف میکشن که یه وعده غذا بخورن؟ با اینکه تو بازار پر از رستوران و ساندویجی و فست فود و ٫٫٫ هستش؟ ?

    ?? ?? دلیل فقط و فقط تو افکار ماست ????

    مطمئنا مالکین کسب و کارهای پر رونق پیوسته خواسته یا ناخواسته مشغول به فکر کردن به اینن که فردا مشتری های زیادی میاد ( و این همون تصور کردنه ) و احساسشون هم همسو با افاکارشون هستش و انقدر تکرار شده که به باور خلل ناپذیر تبدیل شده و طبق قانون هر روز و هر روز و هر روز براشون اتفاق میوفته ٫ ?

    اگر هزاریم تبلیغ کنی و میلینها نفر هم تبلیغاتتو ببینن ولی افکارت در جهت درستی نباشه مطمئنا هیچ موفقیتی رو تجربه نمیکنی٫ چون افکار و فرکانسی که از مغز ما ساطع میشه مهمترین بخش ماجرا هستن و به هر چیزی در این عالم غلبه میکنن٫

    افکار و فرکانس قدرتمندترین وجه جهان هستین و به هرچیزی غلبه میکنن چون همه جهان از فرکانس هستش٫

    مردم گیاهان حیوانات اشیا اینترنت همه از فرکانس هستن و لذا وقتی بخش افکار جهت دهی بشه شوما به هر خواسته ای میرسی چون همه چیز فرکانسه و ارتعاشه٫

    و وقتی افکارت درست باشه در مورد کسب و کار و ثروت و کنترلشون کنی و آگاهانه به خواستت فکر کنی و فرکانسشو رو ساطع کنی و در شرایط فرکانسیش بمونی تا زمانی که در فرکانس درستی قرار داری به خواستت فکر میکنی لذا تصورش میکنی و لذا احساسشون میکنی و جهان هستی هم به فرکانست پاسخ میده و افراد مناسب در قالب مشتری وارد زندگیت میشن و کسب وکارت آرام آرام رونق میگیره٫

    منم بارها تو دام تبلیغات افتادم جالبه اینه هیچوقت نتیجه نگرفتم اما همیشه افکار و تصور منو به نتیجه رسونده و پیروز شدم٫ ? ? ?

    تو لایو ۲ استاد راجع به تصور صحبت کردند و من همیشه فکر میکردم تصور یعنی اینکه بشینم و یک تصویری تو ذهنم بیارم این میشه تصور ٫

    وقتی استاد گفتند فکرهای عادی روزمره شما هم تصوره واقعا انگار یک چیز جالبی تو ذهنم جرقه زد و تصمیم گرفتم آگاهانه هر لحظه بصورت عادی به خواسته هام فکر کنم و نتیجه این شد که تو یک روز بدهکاریمو به کسی خیلی بهم فشار میاورد پرداخت کردم به راحتی و اینکه تازه یه پولی هم طلبکار شدم ٫ ???

    اما در مورد اینکه آیا ما نباید هیچ تکنیکی یاد بگیریم هم باید بگم٫

    ما باید در کار خودمون و رشته تخصصی خودمون بهترین باشیم حالا چه رشتمون فنی باشه چه مسائل مربوط به بازاریابی و اقتصاد باشه ٫ اما نکته اینجاست که یک نفری که خیلی تو کارش هم وارده و بهترینه باز هم میبینیم که نه شغل مناسبی داره نه جایی هست که واقعا لایقش باشه٫ و دلیل هم برمیگرده به افکارش ٫

    ابتدا باید تمام تمرکز رو روی افکار بزاریم و تبدیل به باورشون کنیم و بعد به بهترین مسیرها هدایت میشیم که هم از تخصصمون بهترین استفاده بشه هم بهترین درآمدها رو داشته باشیم ٫

    ( موقعی که نوشته ام رو تو سایت فرستادم ، دیدم که یک گزینه ای اومد که شما حدود یکساعت زمان دارید تا نوشتتونو ویرایش کنید! خیلی باحال بود ٫ ناخودآگاه به ذهنم رسید استاد هم دارن همیشه همین کارو میکنن تو شغل خودشون و امکانات سایته خودشون هر روز دارن بهترشون میکنن و بهترینن ودرمورد معرفی سایت و مشتری فقط روی افکارشون تمرکز دارن٫منم از این فرصت استفاده کردم این نکته رو هم اضافه کردم????? )

    در مورد رقبا و ایده گرفتن و ضربه زدن بهشون بگم ٫ اولا چه رقبا در مسیر درست باشن یا غلط فقط افکارشونه که تعیین کنندس و برای ما هم تنها افکارمونه که تعیین کندس و اگر در مسیر درست باشیم تمام جهان هم با هم متحد بشن کاری از پیش نمیبرن چون فرکانس و قانون جذب قویترین حقیته جهانه

    موضوعه بعدی اینه که خدا که همون فرکانسه و انرژیه هوشمنده که همه ایده ها در دست خودشه هر ایده ای در آینده و گذشته بوده ٫

    وقتی روی قواینین تمرکز بشه و روی افکار و کنترل ذهن تمام انرژی و تمرکز باشه در زمان مناسب و در مکان مناسب ایده ها گفته میشه و درها باز میشه و نیازی نیس ما بخوایم خیلی بیوفتیم دنباله رقبا یا اینور اونور که از دیگران ایده بگیریم٫ ما لذت می برم در زمان مناسب ایده ه گفته خوهند شد ??? ٫

    مهمترین عامل استاد عباسمنش و هر انسان دیگه ای هم که این نتایج رو گرفته هم عمل واقعی به همین مسائل هستش٫ ??

    نوشتن این مطالب خیلی به من کمک کرد انشالله که به همه کمک کنه٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  3. -
    اسماعیل خاوری گفته:
    مدت عضویت: 2683 روز

    به نام الله یکتا رب العالمین

    دو نکته وجود دارد

    نکته ی اول : هدایت خداوند

    ما در جهانی زندگی میکنیم ک بر پایه ی هدایت بنا شده هدایت ب سمت پیشرفت و گسترش جهان هستی

    ب قول کتاب راز ثروت {شما دستان خداوند بر روی زمین هستید}

    یعنی خداوند میخاد جهان رو گسترش بده اونم ب وسیله ی ما یعنی حمایت کامل خداوند پشت ما هست

    و از اونجایی ک خداوند در قرآن گفته

    أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

    آیا خدا برای بنده اش [در همه امور] کافی نیست؟ و مشرکان تو را از کسانی که غیر خدا هستند، می ترسانند و هر که را خدا به کیفرش گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود

    “یعنی خداوند برای ما کافیه”

    کسی ک میتونه اینجوری ایمان نشون بده و توکل کنه ب خداوند نیاز ب تبلیغات نداره چون روال جهان اینه ک ما خواسته هامون برسیم

    و نکته ی دوم : موضوع باور هست

    ک کاملا ب موضوع هدایت ربط داره کسی ک باور داره خدا هدایتش میکنه و نیازی ب تبلیغ کردن نیست کسی ک انرژی خودش رو میزاره روی کیفیت کار و اصل رو برای خودش اولویت قرار میده اونه ک ب این سمتی ک بدون تبلیغ میتونه موفق تر از کسانی باشه ک از شگردهای خاص تبلیغاتی استفاده میکنند کسی ک باور داره محصولش ارزشمنده میتونه فرکانس مثبت ب جهان ارسال کنه چون تلاش فیزیکی نمیتونه جبران کنه اون ایمان و توکل رو

    جهان هدایت میکنه همه رو ب سمت فرکانس هاشون ب سمت باورهاشون کسی ک باور اینو داره ک باید تبلیغ کنه باید از تکنیک های خاص استفاده کنه چون اینجوری دیده چون تو اون فرکانسی ک استاد یا خیلی از شرکت ها و مغازه ها و کسب و کارهایی ک بدون تبلیغ موفق هستند نیست چون اونها تو یک مدار دیگند و هدایت میشند ب همون مسیر

    کسانی ک واقعا “ایمان و توکل” دارند میتونند اینجوری عمل کنند کسی ک “تسلیم”‌ خداوند هست میتونه اینجوری عمل و باور کنه

    و این ها با طی کردن روند تکاملی بدست میاد این ایمان این توکل و تسلیم بودن ک بتونه خودش در آغوش خدا رها کنه تا بزاره خدا اون رو هدایت کنه تا ب رهایی برسه

    خداوند همه رو هدایت میکنه ب مسیری ک باعث پیشرفت جهان بشند حالا یکی بدون تبلیغ موفقه یکی با تبلیغ موفقه

    و بی نهایت مداری ک در جهان هستی وجود داره هدایت میشن ب مسیرهای مختلف ب مسیرهایی با خوشبختی بدبختی و ……

    بنظر من هدایت و باور ک ب هم دیگ خیلی مرتبط هستن عامل اصلیه این تفاوت هست

    موفق باشید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    لیندا موحدی گفته:
    مدت عضویت: 2717 روز

    سلام من یک دیدگاه نوشتم که ظاهرا ارسال نشده بود حالا دوباره مینویسم.

    دوستان با توجه به مطالعات و بررسی ها یی که من در طول این مدت انجام دادم به این نتیجه رسیدم که یک عامل اصلی و موثر وجود دارد که بر تمام عوامل موفقیت می چربد و آن چیزی نیست جز درک صحیح و درست قوانین کیهانی و اجرای مو به مو ی آن .که منجر به رشد روزافزون و طی مدارج و مدارها میگردد.که البته با کشف و درک این قوانین درک میکنیم که نیاز به ساخت پی و پایه های محکمی برای دستیابی به خواسته ها داریم که فقط با ایجاد باور صحیح ممکن است.در این مسیر برخی باورها که ایجاد آنها ضروری است عبارتند از :

    1- اعتماد به خدا و دیدگاه صرف توحیدی در دستیابی به خواسته و البته با در نظر داشتن قدردانی از مردم و اشیا به عنوان وسایل و ابزارهای الهی رسیدن به اهداف.

    2- پیدا کردن باورهای مخرب مثل فقر فضیلت است و جایگزینی آن با باورهای درست و هماهنگ با خواسته مثل خشنودی و رضایت پروردگار عالم در شادی تمول رفاه و سلامتی انسانهاست و دوست دارد نتیجه افرینش نعمتها را در زندگی بنده ببیند.

    3- باور وجود فراوانی و بی پایانی در نعمات و موهبتهای خداوند و اینکه به طور مساوی در دسترس همگان قرار دارد.

    4- ایجاد باور وجود پاسخ هر مساله در نهاد هر انسانی و ایمان به قدرت الهام و در نتیجه عمل با ایمان به الهامات الهی در رسیدن به خواسته ها

    5-ایجاد باور وایمان وجود قدرت آفرینش خواسته ها در هر انسانی و بکارگیری آن بر طبق اصول کیهانی از جمله درخواست

    و آمادگی برای دریافت و ایمان به اینکه به محض درخواست پاسخ داده میشود

    6- حذف دیدگاه رقابتی در دریافت خواسته ها و صرفا ایجاد باور رشد و ارتقای شخصی

    7- کنترل اضطرابات و ترسهای ناشی از غلبه باور محدودیت منابع و زمان و.. و اغواهای ذهنی منفی با روشهای ساده مانند مدیتیشن، تکرار عبارات تاکیدی

    8- که از مهم ترین باورهاست ایجاد باور احساس ارزش ،لیاقت و شایستگی دریافت نعمات و موهبت ها به صرف عزت نفس و شرافت انسانی و لاغیر.

    و مسلما بسیاری عوامل و باور سازنده که انسان هایی متعهد و دارای عزت نفس مانند استاد عباس منش زندگی خود را بر پایه آنها بنا میکند و از نتایج صحیح و شادی بخش آن بهره میبرند.

    ارادتمندشما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    محمد محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 2277 روز

    باسلام خدمت استاد گرامی ودوستای گلمما فقط و فقط باید روی خودمون کار کنیم جهان فقط بازتاب افکار ما هست با باور خوب ساختن و جای اون باور را با باوهای غلط عوض کردن و البته استمرار ان همانطور که خداوند میفرماید پاداش ما برای مومنین است و انها کسانی هستن که پیوسته مارا عبادت میکنند نه یکبار یا چندبار یا به قول استاد باورها مثل یک سطح رنگ شده میمونن و ما با باور جدید فقط روی اونا رنگ جدید میریزیم و اگه اونو به حال خودش بذاریم رنگهای جدید پاک میشن و رنگهای قدیمی خودشونو دوباره نشون میدن یادم نمیره استاد گفتن تو راه شمال که میرفتن دیدن کنار جاده همه پارک کردن و پیاده یک مسافتی رو میرفتن تا جای پیرزنی که غذای محلی درست میکرد در حالی که همون کنار جاده یک رستوران بزرگ و خلوتی بود و ایا اون پیرزن تبلیغ کرده بود…. غیر از اینه که چون غذاشمزه بود جاش میرفتن واون بجای تبلیغ کردن رو خودش کار کرده بود ودستپختش ما هرچقدر بیشتر روی خودمون کار کنیم تو و مدارمونو بالاتر ببریم با افراد و شرایطی برخورد میکنیم که وضعیتمونو از قبل بهتر میکنه و چطور بفهمیم که تو مسیر درست هستیم ؟بااحساس خوب و هر جا به تضاد برخورد کردیم ازاون درس بگیریم و باور درستشو برا خودمون بسازیم و همینطور ادامه بدیم و به ندای درونمون گوش بدیم حتی اگه در اون لحضه مسخره به نظر بیاد نیمساعت مونده بود به پرواز و استاد دنبال میکاییل میگشن به همه جا سر زدنو پیداش نکردن تا اینکه یه ندایی بهشون گفت فریاد بزن و صداش کن وقتی که ایشون داشتن فریاد میزدن و اطرافیا با تعجب نگاهشون میکردن و با خودشون معلوم نیست چه فکری میکردن یهو پسرشون یکم اونطرفتر خوابییده بوده و بیدار میشه و با اون حالت خواب الود میگه …..همه چیز به باور ما بستگی داره تو اگه بگی میتوانم راست گفتی و اگه بگی نمیتوانم باز هم راست گفتی وبه ندای قلبمون همیشه گوش کنیم ببینیم چی میگه اگه حالمونو بهتر مینه بهش عمل کنیم و اگه احساس بدی بهمون میدهمثل ترس دلهره نگرانی رهاش کنیم و به خداوند ایمان داشته باشیم همه ما اگر فقط در بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان تفکر و اندیشه کنیم چقدر به احساس خوب میرسیم و از این دلواپسیهامون کم میشه و چقدر با حال خوبمون لحضه ها و اتفاقات خوبی رو برای خودمون رقم میزنیم پادشاه به عابی در شهر حسودی میکرد و از او خاست که چند روزی مهمان پادشاه باشد تا چمو خم کار را بداند چرا مردم ایقدر ان عابد را دوست دارند چند روزی گذشت و پادشاه چیز خاصی از عابد ندید به او گفت تو که هر کارما میکنیم انجام میدی به ما بگو چه کار خاصی میکنی که مردم اینقر تو را دوست دارند عابد گفت اگه اجازه بدین فردا صبح زود جوابتون بدم فردا انها قدم زنان به راه افتادن و از همهچیز با همه صحبت کردن که روز داشت جای خودش رابه شب میداد پادشاه که صبرش تمان شده بود به عابد گفت رازت را نگفتی کلی از شهرمان دور شدیم عابد گفت من چند روزی مهمهان شما بودم و الن که از شهر شما دور شدم به راه خودم ادامه میدهم بدون هیچ وابستگی شما نیز اگر میتوانی از قصر و منزلت خود دل بکنی و به مقام من برسی با من به این راه ادامه بده وگرنه من با تو باز نخاهم گشت ……نمیدونم چرا این داستان به ذهنم رسید ولی خداوند گفت و منم نوشتم همیشه شادمان سلامت و جیباتون پر پول باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    علی صفری(متل قو) گفته:
    مدت عضویت: 2285 روز

    سلام استاد

    شما بینظیری….ب نظر من محصولاتتون ترجمه کنید تا تموم دنیا از این علوم منحصر ب فرد بهره مند شن….

    میخ استم جواب مسابقه رو بدم….

    ب نظر من اعتماد کردن کامل بخداوند و گوش کردن ب راهنمایی و حرکت در مسیر نشونه ها میتونه عامل ب ثمر رسیدن هر خواسته ای باشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    امیرحسین رمضان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2391 روز

    این تضاد، یکی از بهترین تضاد ها در کسب و کار هست. در اینجاست که خط مرزی شما و رقیب هاتون نمایان میشه.

    من هم به همین تضاد برخوردم دوست من

    امیدوارم بهت کمک کنه

    مثال میزنم: بچه ای رو در نظر بگیر که ادب و احترام یاد نگرفته، در واقع اون یکی از اصلی ترین رفتار در زندگی رو از والدین یاد نداره! حالا در محوریت این اخلاق نابه سامان اون داره تقلا میکنه که در جامعه رشد کنه و دوست پیدا کنه. معلومه که جزئیات براش سخت آماده میشه

    چون یک اصل مهم رو فرانگرفته به نام احترام وادب

    چون دنیا رو به چشم دیگه ای میبینه

    شما این رو در این تضاد جا بده

    تکنیک در کسب و کار خیلی مهمه! ولی جزئی هست

    اگه فرکانست روی اصل نباشه در واقع دید درست نداشته باشی،هرکاری که بکنی نتیجه آنچنانی ک مدنظرت هست نمیبینی

    بقول استادعزیز در روانشناسی ثروت 2: دونفر رو در دوشرایط کاملا یکسان بیزینسی درنظر بگیر

    هردو در یک شرایط هستند، ولی بعد شش ماه نتایج متفاوته، یکی در آستانه سقوط و دیگری عالی!

    بهت تبریک میگم شما یکی از منطقی ترین عقل ها رو در بازار داری

    ولی باید این دو رو باهم ترکیب کنی

    اول اصل رو بچسب و بعد از دید اصل،فرئیات رو ادامه بده

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و سربلند باشی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 2867 روز

    با سلام به استاد مهربانم و دوستان عزیزم

    ” همینکه استدلال از در داخل بشود، شهود از پنجره خارج میشود٫” فلورانس اسکاول شین

    من هنوز نتیجه اساسی در زندگیم نگرفته ام که اینجا بهتون توضیح بدم تا باورتون نهادینه بشه ٫ من جواب این سوال شمارو فقط در درک اساسی و عمیق این جمله دونستم٫

    با خوندن این جمله دنبال نشونه هاش در آدمای موفق و آدمای معمولی گشتم

    همه آدمای موفق توی فامیل و دوستانمون در کسر از ثانیه تصمیم نهایی رو در هر کاری میگیرند٫ ولی چی باعث میشه که این قدرت رو داشته باشن؟ چرا پس آدمای معمولی هی از اینو اون میپرسن توی کاغذ میارن همه موارد رو میسنجند مدام شغل عوض میکنن خودشون رو به در و دیوار میکوبن ولی بد بیاری پشت بد بیاری ! اونا که سنجیده پیش رفته بودن پس چرا نتیجه ای نداشت؟ پس چرا آدمای موفق و ثروتمند بیخیال و آرام و با لبخندی که به نظر عوام مسخره میاد همه تصمیمات درست رو میگیرن حتی ممکنه یکی دو تا مورد از اون مواردی که آدم معمولی هم توی کارش سنجیده میخواد استفاده کنه استفاده کنن مثل تبلیغات در فضای مجازی یا مثلا تبلیغات در سایت خاصی ولی وابسته به اون نمیشن اصلا نمیان سر بزنن چک کنن ببینن چی شد خیلی خنده داره میبینی اصلا کسی اون تبلیغ رو ندیده ولی به تعداد مشتریانش اضافه شده و٫٫٫

    من همه علم هایی که گفتین و مثال زدین رو همه رو در ذهن استدلالی میبینم ٫ این موارد به هیچ دردی نمیخوره تا ایمان نباشه تا باور نباشه تا پشتمون به خدا گرم نباشه٫

    پس اسکاول شین خیلی راست گفته که مگه اصلا ذهن استدلالی به هیچ دردی هم میخوره؟؟ نه! ابدا٫ باید رهاش کنیم به کل٫٫ این یعنی اینکه فقط و فقط ایمانمون و باورمونه که همه کار میکنه یعنی اون کار رو انجام بدیم که دلمون میخواد و دوستش داریم و به دلمون گذاشتن ته دلمون میگه اون درسته

    چون باید باور کنیم که ما به اوج موفقیت و ثروت و سعادت میرسیم فقطط با انجام کاری که عاشقشیم٫

    بچه ها دلم میخواد مثال بزنم ولی در فرکانسی نیستم که بتونم بگم فقط ته دلم به این جملاتی که نوشتم راضیه امیدوارم نوشته های مختصر من که خیلی باارزشه به دردتون بخوره٫

    خدا فقط خدا پشت و پناهتونه٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 962 روز

      سلام دوست خوب توحیدیم

      4سال از کامنتون میگذره حتما الان موفقیت های بسیاری یافتی چون از نوشته هات معلومه که این از ذهنی روشن سرچشمه گرفته و حتما هم همیتطوره بسیار هم لذت بردم هم یاد گرفتم که ذهن استدلالیمو بندازم دور هرچند من خیلی خیلی دارم رو ایمانم فقطططط به خدا که تنها منشا خیر وبرکت در دنیا وآخرت هست کار میکنم و مطمعنم که موفقیت های بیشمار نزدیک هست برای شما آبجی عزیز و همه دوستان عزیز عباس منشی ام دعای موفقیتهای مالی و معنوی فراوانی را دارم انشالله از موفقیت هاتون بیشتر میخونیم که لایقش هستین.بدرود رفیق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مصطفی هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2267 روز

    سلام عرض می کنم خدمت ستاد و همه خانواده دوست داشتنی عباس منش

    جواب سوال

    از نظر من اولین دلیل رونق بینظیر در کسب کار ها خلق ارزش و به درد مردم خوردن اون ارزش مثلا کاری که آقای بیل گیس انجام داد و ارزش های فوق العاده خلق کرد که تا اون زمان هیچکس آشنایی با اونها نداشت (طراحی محیطی بسیار کاربردی و با ظاهر زیبا برای کار با کامپیوتر برای همه کاربران کامپیوتر به نام ویندوز ) که تا قبل از اون هیچکس این ارزش به این کستردگی در اختیار مردم قرار نداده بود و یا کاری که گوگل ، یوتوب و فیس بوک و اینستاگرام انجام دادند این کسب و کار ها به شدت جذاب اند زیرا نیازی مثل سرچ یا نیاز به ارتباطات را در مخاطب تشخیص داده اند و خود خالق بازار خودشان اند و انقدر از نظر خلق ارزش با شرکت های دیگر فاصله دارند که خود بازار ساز اند٫

    و در مورد استاد عباسمنش محتوای بسیار ارزشمند و صادقانه و کاربردی دلیل جذب شدن مشتری شده چون کسی فقط فایل های رایگان استاد نگاه کنه پی به ارزشمند بودن کاربردی بودن و صادقانه بودن مطالب می بره و این خود به معنی خلق ارزشی شگرف است که بازار با ثباتی را برای صاحب کسب و کار ایجاد میکنه ٫

    دلیل دوم که خیلی از مردم آن را شانس یا شرایط زمانی و مکانی خاص می نامند (دقیقا مثل مثال های که استاد در مورد شرایط بیل گیس و استیو جابز و ٫٫٫ در کسب کارشون داشتند) که در فلان کشور بودند در فلان زمان بودند و فلانی را می شناخت اند و یا فلان تجربه نا موفق را داشتند و فهمیده اند که چه کاری را باید انجام ندهند و٫٫٫ ولی من اعتقاد دارم که چیزی جز قانون مدار ها نیست

    یعنی شرایطی که ما با توجه به فرکانس که داریم در آنها قرار میگیریم و به اون مسیر ها هدایت میشویم که بالاترین بازدهی را بگیریم در مورد استاد عباسمنش قبل از ایجاد سایت شرایط بکر بودن بازار و بکر بودن موضوع در ایران و بعد از ایجاد سایت نوشتن متن ویدئو و ویس ها که باعث میشه مخاطب سردرگم نشه و یا همین مسابقه ومشارکت گرفتن از مخاطب برای تولید محتوای ناب که خود یک ایده بسیار جذاب است و مثال های زیاد از این دست که فقط در مسیر حرکت اتفاق می افتد اگه استاد شروع نکرده بود هیچوقت سایت شون به این مرحله از بلوغ نمی رسید٫

    و سومین دلیل و از نظر من بالا ترین دلیل برمیگردد به محدودیت های فکر و باور ما مثل کاری که آقای ایلان ماسک در شرکت های خود مثل تسلا و ایکس اسپیس اهدافی دنبال میکنه که دیگران حتی نمی توانند تصور کنند و از نظر خیلی ها احمقانه به نظر میرسند در مورد استاد مثلا قبل از ورود به حوزه آنلاین سابقه درخشانی در کنفرانس ها داشتند و اعتبار بالای در ذهن مشتریان احتمالی داشته اند که سایتشان بسیار موفق تر از تصور و باور استاد بازار یابی دیجیتال شون بوده و خود استاد می فرمودند که اصلا این موفقیت رو باور نمی کردند ٫

    با وجود همه این دلایل که نوشتم ولی قلبم بهم میگه این جمله رو بگم که هیچ دلیلی بالاتر از باور به قدرت خود و خدای خود که مادر انگیزه است وجود ندارد که باعث بوجود آمدن همه پیشرفت های بشری شده است ٫ احترام به این قانون الهی که همه چیز شدنی است و خداوند اشرف مخلوقات خود را نا محدود آفریده٫ و اگر ما خود را محدود بدانیم بی شک گناهی نا بخشودنی به ساحت پروردگار انجام داده ایم٫

    ممنونم از توجهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    میترا دادخواه گفته:
    مدت عضویت: 2318 روز

    سلام به همه عباس منشی های عزیزم. من فکر می کنم که استاد قانون اصلی جهان رو درک کرده و اونو تو همه ی جنبه های زندگیش ب کاربسته . وقتی اصل و بدونی دیگه چه فرقی می کنه که توکسب و کار یا جنبه های دیگه . این قانون برای همه ی جنبه های زندگی جواب میده وقتی‌ برای هرجنبه باورهای مخرب و شناسایی کنی و باورهای خیلی قوی برای خودت بسازی قطعا هدایت میشی وقتی به اصل (خدا) وصل بشی اون خودش به تو راه و نشون می ده که هرلحظه چه کاری انجام بدی . استاد همیشه از شهود استفاده میکنه برای همه مسایل زندگیش و به قول شمس تبریزی که میگه: پیمودن راه حق کار دل است نه کار عقل. راهنمایت همیشه دلت باشد، نه سری که بالای شانه هایت است. ازکسانی باش که به نفس خود اگاهند، نه از کسانی که نفس خود را نادیده می گیرند. یعنی اینکه کلا شهود و همون ک استاد میگه بهم گفته میشود ربطی ب عقل نداره و افرادی ک خیلی همه چی و میخوان استدلال کنن که اصلا این حرفارو درک نمی کنند . ولی افرادی مثل استاد ک ایمان قوی دارند و به منبع وصل شدند وراه خدارو میرند قطعا همیشه به نداهای درونشون گوش میدن و عمل میکنند که خیلی ازماها شاید بهمون الهاماتی میشه اما یا توجهی نمیکنیم یا عمل نمی کنیم که اونم برمیگرده به اینکه هنوز ایمان واقعی نداریم چرا که ب قول استاد ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است. و کسب و کار استاد و سایت ایشون چرا رونق داره؟ یکی اینکه انسان وقتی ب کاری عشق داره و عشقشه ک اون کار و انجام می ده ؛نه بخاطر کسب درامد یا هرچیز دیگه ؛حتما ازون کار پول میسازه و رونق پیدا میکنه. یکیم اینکه تواین حوزه بعضی افرادی ک کار میکنند حرفاشون ب دل نمیشینه من فکر میکنم بخاطر اینه ک خودشون عمل نمیکنن صرفا چون کارشونه این حرفارو میزنن ولی استاد چون خودشون عمل کردن و هنوز هم دارن خودشون هم کار میکنن و ما نتایجشون رو میبینیم خیلی تاثیرگذارهستند از طرفی هم ایشون میگند ک انسان هایی ک تو مدار من هستند میان و خودشون هدایت میشن ب سایت و واقعا هم همینطوره خود خدا ب بهترین شکل اینکارو میکنه دیگه نیازی ب تبلیغ و ابزار نیست و نهایتا همه ی اینا برمیگرده به توحیدی بودن که هرچه انسان توحیدی تر باشه بیشتر همه جهان در خدمتش درمیان .

    شاد سلامت ثروتمند هروز بهترازدیروزتون باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        عبدالناصر گفته:
        مدت عضویت: 3047 روز

        سلام خانم دادخواه عزیز

        کامنت شما رو با عشق و علاقه خوندم و بسیییار ارزشمند و مفید بود. پیمودن راه حق کار دل است نه کار عقل. راهنمایت همیشه دلت باشد، نه سری که بالای شانه هایت است. ازکسانی باش که به نفس خود اگاهند، نه از کسانی که نفس خود را نادیده می گیرند.

        بسیار عااالی. پیروز و خوشبخت باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: