live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 171

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا پورهادی گفته:
    مدت عضویت: 3738 روز

    علیرضا پورهادی

    سلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته عزیز، گروه تحقیقاتی عباس منش و تمام اعضای دوست داشتنی ام.

    جواب سوال استاد:

    همانطور که استاد خود بارها و بارها تاکید کرده اند، تنها چیزی که تعیین کننده و خلق کننده زندگی و نتایج ماست، باورهای ماست. پس بدون توجه به آنچه که دیگران عامل موثر در خلق نتایج و موفقیت می دانند، اگر باورهای درست داشته باشیم و بتوانیم کانون توجه خودمان را کنترل کنیم، می توانیم به نتایج شگفت انگیزی مثل نتایج استاد برسیم.

    اولین باوری که زیر بنای تمام باورهای قدرتمند کننده دیگر است، باور توحید است. باور به اینکه تنها قدرت موجود در کیهان، خداونده و اینکه هیچ برگی به اذن خداوند بر زمین نمیفته. اینکه باور کنی که خداوند از رگ گردن به تو نزدیک تره و هر لحظه حواسش به تو هست و تو رو به بهترین مسیرها هدایت می کنه. اون خدای قدرتمند که جواب همه سوالها رو میدونه و در عین قدرتمندیش خیلی مهربونه، حواسش به تو هست، با تو قهر نکرده، از تو فاصله نگرفته، تو رو فراموش نکرده، و هر لحظه به هر سمتی که تو بخواهی، به سمت خواسته هات راهنماییت می کنه. البته فقط یه شرط داره و اونم اینکه که بهش ایمان داشته باشی که کارهاتو برات انجام میده، و نشانه ایمان احساس آرامش و شادی ایست که در درونت احساس می کنی.

    این احساس باعث میشه که دیگه ترسی از آینده نداشته باشی و نه نگران گذشته ات باشی. این ایمان باعث میشه که همیشه در لحظه حال زندگی کنی. و این حس خوب طبق قانون جذب اتفاقات خوب بیشتری برات رقم میزنه. خدا هر لحظه داره هدایتمون میکنه، به کجا؟ به سمت خواسته هامون نه به سمتی که خودش میخواد. از کجا بدونیم که داریم به سمت درست هدایت میشیم؟ با توجه به احساسمون اگه حسمون خوب باشه اگه به قول قرآن نه ترسی داشتیم و نه نگران بودیم اونوقت هدایت شده هستیم.

    تمام باورهای دیگه زیر مجموعه این باور اصلی و اساسی است. با این باور دیگر عوامل خارجی برای موفقیت تو کوچکترین تاثیری نداره. چونکه فقط ایمان توست که داره جواب میده نه هیچ عامل بیرونی دیگه مثل سن، جنسیت، کشور و شهر، شرایط مالی فعلی، زمان فعلی و …

    با باور توحیدی دیگه ترسی واسه کمبود نمیمونه. چون که خود خدا میگه اگه نعمتهای من رو بشمرید این کار رو نمی تونید انجام بدید. پس دیگه نگران از دست دادن فرصتها و ثروتها نخواهیم بود که همین آرامش ما رو چندین برابر میکه. دیگه نگران رقبای دیگر نیستم. اونوقت مطمئن هستیم که مشتری و پول واسه کسب و کار من بینهایته. و هر روز بیشتر و بیشتر میشه. دیگه در صدد رقابت بر نمیایم.

    با همین باور توحیدی، اونقدر به تواناییهایم اعتقاد و اعتماد دارم که مطمئنم می تونم محصولی و خدمتی تولید کنم که به درد دیگران بخوره و با ارزشی که تولید می کنم، هم میتونم به دیگران سود برسونم و هم خودم.

    همین باور توحیدی باعث میشه که لیاقت و شایستگی دریافت نعمتهای خداوند رو داشته باشیم. چون که خود خدا فرموده که آسمانها و زمین رو به تسخیر من در آورده. خدایی که این لیاقت و شایستگی رو در من دیده که تمام این کیهان با این عظمتش رو خلق کرده فقط به خاطر اینکه در تسخیر من باشه، ببین که چقدر من شایستگی دریافت این همه نعمت هستم.

    با این باور، دیگه باور دارم که هر چه با ایمان تر باشم، ثروتمندترم. نه اینکه ثروت و پول من رو از خدا دور می کنه. چون که باور دارم که خود خدا بیشتر از من میخواد که من به خواسته هام برسم. چون که با رسیدن من به خواسته هام، هدف اصلی کائنات یعنی گسترش اون براورده میشه.

    با این باور توحیدی دیگر ترسی در دل من وجود نداره، ترس از دست رفتن، ترس عوامل خارجی، ترس شکست، حتی ترس از موفقیت، خلاصه همه نوع ترسی چون که تنها عامل از بین برنده ترس، ایمانه.

    به امید ثروت، سلامتی، عشق، شادی و لذت بیشتر برای تمام اعضای خانواده ام، خانواده عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    محمد دالوند گفته:
    مدت عضویت: 3532 روز

    سلام به دوستان خوبم و استاد بینظیرم به نظر من دلیل اصلی موفقیت استاد این واقعیت هست که حرف و عمل استاد یکیه یعنی با ایمان کامل به محتوای محصولاتش عمل میکنه و با تمام وجود سعی میکنه محصولی تولید کنه که حداقل صد برابر قیمتش ارزش ایجاد کنه و این ایمان در کنار عزت نفس و اینکه کاری که دارم انجام میدم و حرفهام باارزش هستند و میتونند در زندگی هزاران نفر تاثیر مثبت بزارند کار ساز هستش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    اعظم دیانی گفته:
    مدت عضویت: 2373 روز

    با سلام و عرض احترام حضور استاد عباس منش و خانواده عباس منش

    من مدت کمی است با این مباحث آشنا شده ام ولی تا جایی که مباحث استاد را دنبال کردم و طبق برداشتم فکر می کنم همه چیز در باور انسان خلاصه می شود .

    ممکن است تو هیچ اطلاعات تخصصی از کاری که می خواهی انجام بدهی نداشته باشی ولی ایده ای به نظرت می رسد که باور داری نتیجه خوبی می دهد. در این صورت اگر واقعا به ایده ات ایمان و باور داشته باشی خداوند با دستان خود به یاری تو می شتابد تا تورا به آنچه باور داری برساند. مثلا افرادی را سر راه تو قرار می دهد که به زیبایی همه کارهای تخصصی را برای تو انجام می دهند. یا حداقل اطلاعاتی تخصصی به تو می دهند یا شرایطی برایت فراهم می شود که اطلاعات تخصصی مورد نیاز برای کارت را به راحتی بدست می آوری.

    در مورد تبلیغات هم وضع به همین منوال است. مثلا به تو می گویند بدون تبلیغات هیچ موفقیتی به دست نمی آوری ولی تو باور داری که بدون تبلیغات هم می توان موفق شد و فروش عالی داشت در این صورت باز هم خداوند از راه های زیادی به یاری تو می شتابد تا بدون اینکه حتی یک ریال برای تبلیغات خرج کنی به فروش عالی دست پیدا می کنی

    مثلا افرادی را می فرستد تا بدون هزینه برایت تبلیغ کنند دقیقا مثل شاگردان استاد که بعضی از آنها با اینکه خودشان هم در زمینه کاری استاد کار می کنند ولی باز هم از ایشان تعریف و کار ایشان را تبلیغ می کنند بدون اینکه هزینه ای برای استاد داشته باشد. یا ممکن است شرایطی پیش بیاید که شما بدون پیش زمینه قبلی یا بدون هزینه بتوانی تبلیغ کار خودت را انجام دهی.به هر حال باور این که بدون تبلیغ هم می توان موفق به فروش عالی شد بسیار مهم است و این باور است که زمینه را برای فروش عالی آماده می کند نه تبلیغات یا آموزش های تخصصی .

    بلکه تبلیغات و آموزش های تخصصی در سایه این باور قابل دستیابی است و خداوند تو را در راه رسیدن به ایده ات و رسیدن به چیزی که باور داری از راههای مختلف زیادی یاری می کند.

    موفق، شاد ، پیروز و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سوسن گفته:
    مدت عضویت: 2643 روز

    سلام به همگی

    وقتتون سرشار از زیبایی

    دوستان و استاد عزیزم در این واپسین لحظات پایانی این مسابقه با خوندن مجدد سوالتون چیزهایی به ذهنم رسید که دوست دارم جزو کامنتهای این صفحه باشه

    استاد نمودی از این سوالتون رو من همیشه توی حرفه ی خودم تجربه کردم و میکنم

    من دانشجوی ترم آخر رشته زیبای پرستاری هستم، رشته ی تحصیلیم دو نوع واحد عملی و تئوری داره. در طی چهارسال گذشته دوران کارشناسیم من هر گز توی دروس تئوریم جزو نفرات برتر نه تنها توی دانشگاه بلکه حتی توی کلاس 40ـ30 نفریم هم نبودم. این قضیه عامل استرس شده بود برای من ، احساس میکردم توی بالین واقعی و در عمل واقعا به مشکل برمیخورم و از پسش برنمیام…

    اما گویا خداوند لطف خاصی رو شامل حالم کرده. باور نکردنیه اما وقتی وارد بالین شدم چقدر همه چیز متفاوت بود ،به طرز عجیب و خارق العاده ای توی هر بخشی از بیمارستان که میرم و کار میکنم بیمارها با تمام وجودشون بهم اعتماد دارن حتی بیشتر از پرستاران با سابقه و یا مسئولین بخشها بهم میگن هرگز دانشجویی به خوبی تو ندیدیم و ازم میخوان که برای شاغل شدن به بخشهای اونا برم و باهاشون همکار بشم با اینکه این پیشنهاد ها اغلب به نفرات برتر دانشگاها داده میشه ومن هرگز نفر برتر درسهای تئوریم نبودم…

    الان اگر توی هر بخشی از بیمارستان اسم منو بیارین همه میشناسن

    اما نفرات برتر توی درسهای تئوریمون رو نه…

    بارها به این قضیه فکر کرده بودم اما این سوال شما من رو با چالش بزرگتری روبه رو کرد که چرا تئوری رو که همه ی ما خوندیم ولی توی عمل نتایج تغییر کرد؟

    پاسخی که احساس میکنم درمورد عملکرد خودم درسته اینه که وقت عمل و کار کردن من با قلبم کار میکنم، توی انجام دادن کوچیکترین کارهای بالین تک تک ذرات وجودم روی اون کار متمرکزن و به هیییچ چیز دیگه ای مشغول نیستن، و هیچ کاریمو بیهوده نمی بینم، اصلا به این فکر نمیکنم که بقیه بهم گفتن این کار راهش اینه یا اونه با اطمینان کامل به وجود و حس خودم جلو میرم ، نیاز بیمارمو توی اون لحظه حس میکنم و این احساسات اونقدر عمیقن که حتی اگر کار بسیار دردناکی برای کسی انجام بدم اون شخص اذیت نمیشه و برای کوچکترین کاری که براش انجام میدم نهایت قدر دانی و سپاس رو از من به جا میاره، طوری که حس میکنم با این کار کوچیکم انگار که زندگیشو نجات دادم…اینها همش از درونه استاد تمااام این کارها و احساسات و افکار و تمام موفقیت ها و شکست هاو…

    به قول مولوی عزیز دل:

    بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

    در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

    شاید پاسخ به سوال زیبای شما چیزی فراتر از این حرفها باشه اما مطمئنم دلیل این تجربیات من با پاسخ شما یکیه و خیلی خیلییی خوشحالم که این تجربمو جای درستی تعریف میکنم…

    تک تک لحظاتتون سرشار از زیبایی و شادی استاد خوش خلقم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    همایون عقیلی گفته:
    مدت عضویت: 2363 روز

    سلام و با آرزوی سعادت و بهروزی برای خانواده عزیزم،،، من با اطمینان و یقین زندگی خودم را به دو قسمت تقسیم میکنم که قسمت اول آن زمانی است که من با قانون آشنایی نداشتم و دوم از زمانی است که من با اینکه قانونی وجود دارد آشنا شدم و روزی صد هزار بار خدا را شاکرم به خاطر اینکه مرا به این مسیر هدایت کردتا تغییر کنم و تلاش کنم تا بتوانم قوانین خلقت و آفرینش هستی را بشناسم و تا حدی نیز خودم را و شروع کنم به شناخت خدا و کمال تشکر وقدردانی را دارم از استاد بزرگوار عباسمنش که من بسیاری از آگاهی هایم را در این مسیر عالی از مطالب توحیدی و آموزشی ایشان یاد گرفتم و کسب کردم،، دوستان من با افتخار میگویم که من هم عضوی هستم از اعضائ این خانواده ی در حال تکامل ، که قرارگرفتن در مسیر به دست آوردن حقیقت و آگاهی و توحیدی شدن برای من سعادت و آرامش و خوشبختی را به همراه داشته است ، زمانی که خدمت سربازی را تمام کردم ( دیپلم داشتم )با توجه به شغل پدر و برادرم که در کار پخش لاستیک بودند من هم در همین کار در کنار آنها کسبم را شروع کردم چون برنامه و هدفی را برای خودم نداشتم ، که بعد از چند ماه جسارت کردم و همین کار را مستقل ادامه دادم و یکسال گذشت که بخاطر پیش آمدن مسائلی که در مسیر هر کسب و کاری ممکن است تجربه شود من رکود اقتصادی و تغییر مدیر مملکت را مقصر دانستم و کارم را تعطیل کردم و ضمنا مجرد بودم وبا ماشینم کار میکردم که در جاده تصادف کردم و بعد از مدتی استراحت دوباره رفتم سراغ کار قبلی که بعد از گذشت چند ماه با پیشنهاد یکی از دوستان بدون تحقیق کارم را به فروش قطعات یدکی سنگین تغییر دادم که یک سال هم با سرمایه اندک و قرض و خرید اعتباری هم ادامه دادم و به علت کم بودن درآمد ( عدم شناخت قوانین و داشتن باورهای محدود کننده و ورودی های نامناسب ذهن ) و نارضایتی های خانواده و متاهل هم بودم این مغازه را هم جمع کردم و فقط توانستم بدهی هایم در این شغل را بپردازم و تسویه کنم و با دست خالی دوباره کار لاستیک را شروع کردم چون در این مسیر زوابط عالی داشتم که دو سال دیگر ادامه دادم و در این مدت مغازه خریدم و ماشین هم داشتم و خانه هم خریدم که باز به علت نبود اعتماد به نفس و مقصر دانستن رکود و عوامل خارجی به غیر از باورهای خودم دوباره تعطیل و وارد کار مشاور املاک و در آن مسیر با ساخت و ساز آشنا و شروع کردم که به محض آماده شدن واحدهای من ( نبود صبر و ایمان و عدم شناخت و عدم لیاقت داشتن ثروت) واحدهای من فروش نمیرفت که با هزار دعا و استخاره آنها رابا چک فروختم که هنوز چکی را دریافت نکرده بودم قیمت واحدهای فروخته شده من سه برابر شد و سودی برای من نداشت دوباره شروع کاری دیگر و شغل را و بازار را و دیگران را و عوامل بیرونی را مقصر دانستن و از کاری به کار ی رفتن باعث شد من همیشه عقب بمانم ، بعد رفتم دانشگاه مدرک گرفتم و چون کار عمرانی را شناختم شرکتی را هم در همین راستا تاسیس کردم و رشد کردم و ماشین آلات زیادی خریدم و با اولین تضاد دوباره نا امید شدم ولی این بار چون پروژه های زیادی را اجرا کرده بودم و اعتبار نداشتند مجبور شدم آنچه را که داشتم بفروشم و دو سال بیکار بیکار بودم که با آشنایی با عزیزی که دستی از دستان پروردگارم هست آشنا شدم و نقطه عطف زندگی ام بعد از این همه شاخ به شاخ پریدن ها آغاز شد ومن هدایت شدم که با گشتن در این مسیر در یکی از کانالهای تلگرام فایل مدارهای استاد در سر راهم قرار گرفت و با تلاش زیاد سایت و ایشان را شناختم و زندگی سعلدتمندم شروع شد و من امروز افتخار میکنم که جایگاه من فرق میکند با جایگاه ۹۵ درصد از مردم دنیا و کاری را که در یکسال گذشته با ایمان و بعد از شناخت قوانین شروع کردم هیچ ربطی ندارد با فعالیت های قبلی و مدرک و رشته من ،، کار من فروش پوشاک است که به لطف خدا و الهامات روحی و با نارضایتی های زیاد خانواده آنرا با دست خالی و بدون سرمایه استارت زدم و به لطف الله در این مدت زندگی مرفه داشتم ، اجاره مغازه را پرداختم و بدهی را مقداری تسویه کردم و ،،، و در حال حاضر جنس و سرمایه ای در شان مغازه و خود دارم به لطف رب ،،، باور کنید در این مسیر رله هایی در خرید بدون پول برای من عموار شد که فقط ایمان می خواهد باور کردن آن ،، عزیزان نظر من برای کسب و کارهای موفق و نتیجه خوب آنها این است که هر کاری را با ایمان و توکل شروع کنی و در ادامه راه با پیش آمدن مسایل و تضادها فقط با توانایی کنترل ذهن ( تقوی) ادامه داده و صبر و استعانت به درگاه خدا را توشه راه داشته و احساس خوب ،، اتفاقات خوب را به خود یادآوری کرده و با اطمینان تضادها را زمینه ساز رسیدن به خواسته ها دلنسته و یقین دارم با رعایت این موارد کسب و کارها همیشه روند روبه رشد داشته و ناامیدی سر راه چنین کسب و کارهایی دوام نمی آورد ،، شروع و ادامه هر کاری با ایمان شجاعت می خواهد که استاد عباسمنش در همه کارهایش با شجاعت آمیخته به ایمان و توکل شروع میکند و ادامه میدهد و نتیجه عالی کسب می کند ، دوستتان دارم با عشق ،، موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سعيد دادگر گفته:
    مدت عضویت: 3478 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان

    به نظر من۳ عامل اصل برای پیشرفت و رونق کسب کار وجود دارد

    ۱- کیفیت

    ۲-لذت بردن و عشق

    ۳ – باور های مناسب

    اول کیفیت :

    ما وقتی محصولی یا خدماتی که داریم ارائه میدیم باید خودمون را جای مشتری قرار بدیم که اصلا این محصول بدرد من میخوره یا نه یعنی محصول را برای خودمون استفاده کنیم و بدونیم از لحاظ کیفیت مطلوب هست . اگه خودمون محصول خودمون رو تایید کنیم مطمئنن موارد های دیگه در زمان کار بهت گفته میشه و انجام میدی و نتیجه بیشتری میگیری هر چند این حرف یه باور هس که باید بسازیش. پس مورد اول شد کیفیت مطلوب که تو از محصولاتت راضی هستی

    دوم لذت بردن و عشق :

    اینکه خدمات و محصولاتت باید با عشق و‌علاقه باشه و لذت ببری از کاری که داری انجام میدی

    سوم باور های مناسب : ( که چند باور به شرح ذیل است)

    – بینهایت ثروت و فراوانی هست و خداوند مرا به سمت ثروت هدایت میکند.

    – محصولات من بسیار با ارزش است و به راحتی بفروش می‌رسد.

    – من یه قدم بر میدارم خداوند ۱۰۰۰ قدم برای من من انجام میدهد.

    – بینهایت مشتری هست برای محصولات من

    – درآمدم من در حال افزایش است و من محصولاتم رو به راحتی بفروش میرسانم

    – محصولات من به گسترش جهان کمک میکند

    – محصولات و خدمات من نیاز مردم دنیا هست

    – من کار خودم رو با عشق وعلاقه انجام میدهم خداوند تمام کارهای من رو به بهترین نحو انجام میدهد و به بینهایت ثروت و نعمت هدایت میکند

    – هر لحضه از کارم لذت میبرم و انگیزه بیشتری میگیرم

    – من از دل تضادها به نفع خودم رقم میزنم و ازش ثروت میسازم و اصلا نگران نیستم

    – هر اتفاق به ظاهر ناخوشایند باعث میشه که بفهمم کیفیت کارم در چه لولی هست تا من راحتتر کیفیت کارم رو بالا ببرم و نتیجه بسیار بهتری بگیرم

    – تمرکزم به نکات مثبت کارم هست و از آن لذت میبرم

    شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2653 روز

    سلام

    در مورد موفقیت شغلی و سهم تبلیغات و نتایج متفاوت استاد ،

    بنظرم اولین عامل تفاوت نتیجه استاد با بقیه افراد در این حوضه اول از همه باور های توحیدیشون هست

    که خودشون هم تو یه فایلی گفتن از کل باور ها و فایل هاشون همین ایمان به رب و باور توحیدی رو بتونید باور کنید براتون کافیه و خیلی ها این باورشون رو مسخره میگردن که عباس منش میگه یه خدایی داره هر کاری بخاد براش انجام میده ولی الان پیشرفت کاری استاد با اونها اصلا قابل قیاس نیست ٫٫وقتی یه نفر باور داشته باشه ،باور به معنای واقعی که برگی بدون اذن خداوند برزمین نمیریزه و همچنین این باور رو هم داشته باشه که خدا یه انرژی که به فرکانس ما جواب میده ٫یه اب مایع که شکل ظرف ما رو میگیره ،خب راحت بهش شکل میده ،حالا در مورد شغل و تبلیغات هم این باور رو درست میکنه که خدا محصول منو تبلیغ میکنه با دستان بیشمارش و با باور خودم البته به صورت رایگان و همان گونه که من میخوام باشه نه به صورت منطقی با علم مارکتینگ و ٫٫تبلیغات تلوزیونی و ملاقات چهره و٫٫٫٫

    دومین عامل دیدن مثال های واضح و الگو گرفتن از انها با ایمان و ساختن باورهای قدرتمند مثال واضح ،استاد میگن که مثلا دیدن که جاذبه این همه سیاره با این همه وزن رو بدون کمک کسی کنترل میکنه ٫من هم میتونم بدون کمک کسی با باور سازی و قدرت افکارم و ایمان به پیشرفت کارم و تبلیغش بپردازم و الان تنها و فقط با دو تا کارمند کل این سیستم رو اداره میکنن ٫

    سومین دلیل، کار کردن استاد روی خودشون و تمرکز روی کارشون و باور هاشون هست و خودشون میگن برای تغیر بقیه یا برای پیشرفت تو کارتون با بقیه کار نداشته باشید و روی خودتون تمرکز کنید ،حتی برای تغیر ادمها نیازی به کاردیگه ای نیست فقط روی خودتون تمرکز کنید اونها یا عوض میشن و باهاتون هماهنگ میشن یا جهان اونها رو ازتون دور میکنه٫برای پیشرفت تو شغل هم این مسئله صدق میکنه ٫

    چهارمین دلیل ،ارامش استاد و باور این که ثروت بینهایته ٫ نیازی به رقابت و جلو افتادن نیست ٫نیازی به عجله و رقابت نیست ثروت بینهایته ٫مشتری بینهایته ٫و باور لیاقت داشتن مشتری های زیاد و ارزشمند بودن کارشون

    خلاصه:

    باور توحیدی همراه با ساختن باور های قدرتمند و دیدن مثال های واضح از کسی یا چیزی که توانسته اون کار رو انجام بده بدون هزینه یا با هزینه کم و ارامش و توجه به درون و خود و برداشتن تمرکز از روی کار دیگران و باور اینکه همه چیز و ثروت و مشتری و فرصت بینهایت هست و من لیاقت داشتن مشتری های زیاد را دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    آرشام خیر گفته:
    مدت عضویت: 2664 روز

    با سلام خدمت همه‌ی دوستان گلم و استاد عزیزم

    واقعا عاشق اینجور مسابقه‌ها هستم چون مثل یه اهرم مارا به سمت تعقل به سمت یادآوری قوانین کیهانی هدایت می‌کند با این که تو خدمت سربازیم ولی خداوند فرصتی عطا کرد که بتوانم بیام و نظرمو بیان کنم و از نظرات الهی و ناب و فوق‌العاده دوستان استفاده کنم و لذت ببرم و حس فوق‌العاده‌ای داشته باشم.

    درمورد سوال مسابقه و عامل تفاوت درامد در کسب و کارها نظرم به صورت زیر است:

    ما انسان‌ها غالباً دنبال تاثیر دادن عوامل بیرونی در موفقیت افراد هستیم یعنی این که عوامل بیرونی باعث مفقیت و ثروت سازی انسان‌های موفق هست ولی وقتی کمی تأمل می‌کنیم در تفاوت بین کسب و کارها به این پی میبریم که داستان چیز دیگه‌ای هست و فرای این بحث هاست، بحث نوع باور و نگاه ما به این دنیاست ، وقتی در قرآن تأمل می‌کنی وقتی به صحبت های استاد گوش می‌دهی و این باورهای ناب و خالص این شیوه‌ی دید و نگاه و تفکری که آموزش می‌بینیم و به آن عمل می‌کنیم و نتیجه نمایان می‌شود، یقین پیدا می‌کنیم که خدا دنیایی افریده که به ظاهر افراد، به شرایط جامعه، و هرنوع عامل بیرونی نگاه نمی‌کند و متناسب با ان نعمت بدهد. بحث فرکانس است بحث اینجاست که خداوند متعال به مومنین وعده‌ی سعادت در دنیا و اخرت داده است و از وعده خودش دست نمی‌کشد چون قانون دنیاست. پس اصل موضوع این است که:

    (۱) باید به خدا ایمان داشته باشیم و درونمان را با ذات پاک خداوند هماهنگ کنیم

    (۲)به صورت آگاهانه باورهای خودمان را تقویت کنیم و فرکانس مناسب ارسال کنیم

    (۳)تکامل خودمان را طی کنیم و به الهامات دریافتی گوش دهیم و پله پله و با لذت بردن از مسیر رشد کنیم حالا ممکن است که این الهامات خودش را به صورت یک تبلیغ نشان دهد ولی حواسمان باشد که اصل و فرع را اشتباه نگیریم.

    از خدا بخواهیم که مارا هدایت کند و روی باورهایمان کار کنیم و یادمان باشد که با تقوا و صبر و تذهیب درونمان، اتفاقات خوب قطعا و بدون شک رخ خواهد داد و همانطور که حضرت علی در نحج البلاغه می‌فرماید خودمان را لایق بهترین ها بدانیم.

    خدارا شکر به خاطر این که وقتی در اختیارم گذاشت تا دیدگاهم را با شما به اشتراک بگذارم و از این حس خوب و افکار ناب لذت ببرم، به امید دیدن موفقیت و سعادت تک تک شما عزیزان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    جمشید جمشیدی فر گفته:
    مدت عضویت: 2866 روز

    سلام به همه دوستان عزیز من اکثر دوره های استاد روتهیه کردم وصدها نتیجه خیلی عظیمی گرفتم که توسایت ننوشتم از کتاب نوشتن گرفته تا ایجاد کسب کار فوق العاده وروابط بسیار عالی بامردم وهمسرم که یک سال از هم جدابودیم میخواستیم از هم جدا شویم که از زمانی که از دوره استاد استفاده کردم همسرم رابرگردوندم سر زندگیمون والان بهترین رابطه رو باهم داریم .

    من از همه لحاظ منفی ۵۰ بودم چه اعتماد به نفس ،چه روابطم با مردم وهمسرم حتی میخواستند از شر کت اخراجم کنند میگفتند جمشیدیفر حرف زدن بلد نیست ،اما الان برای هزار نفر سخنرانی میکنم ودرهمان شرکت ارتقا درجه یافتم.

    خلاصه از همه لحاظ خیلی اکی شدم خیلی از زندگیم لذت میبرم الان دختر ۴ساله همچین سروصدامیکنه خیلی جیگره شیرینی زندگیمان را چند برابر کرده از همین الان استادو شناساندم و میزارم جلو مانیتور ساعتها عباسمنش نگاه میکنه …

    ۱.تنهاعاملی استاد سید حسین عباس منش رو متفاوت کرده و دوره هاش نتیجه بخش است ایشان هر صحبتی که میکنند خودشان عمل میکنند

    ۲.ایشان به همه موضوعات نگاه توحیدی دارند ونگاه توحیدی نتیجه های توحیدی به عمل میاورد

    از وقتی که خودم فایل هایی که استاد درمورد توحید صحبت کرده رو جمع کردم یک جا و ماه ها فقط آنها رو گوش کردم و عمل ردم خیلی نتایج عظیمی گرفتم

    مهم ترین موضوع پیشرفت استاد نگاه توحیدی است وبس.

    همتونو به خدای بزرگ میسپارم فعلا خدانگهدار

    اولش میخواستم اسم کتابم رو ننویسم گفتم تبلیغ میشه اما یه حسی گفت بنویس البته کتابم خیلی خوب به فروش رفت اسم کتابم( هرآنچه اتفاق میفتد به نفع ماست)است.

    همه این موفقیت هارو مدیون اول خدا بعد استادیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: