https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گلم٫امیدوارم حالتون عالییییییی باشه٫٫٫
جواب این سوالو خود استاد تو خیلی از فایل ها دادن و چیزی که من برداشت کردمو این زیر مینویسم٫
این اتفاق برمیگرده به باور هایی مثل “خداوند همه چیز رو برای من فراهم میکنه”یا “چیز هایی که من در ذهنم میسازم خداوند برایم به وجود میاورد” یا “خداوند بهترین شرایطو برام به وجود میاره و اونه که کارای منو درست میکنه” (همون باور های توحیدی همیشه هم خیلی قدرت میدن به آدم) (که به نظرم باید دیدگاه سیستمی نگاه کردن به خدارو هم داشت که بتونیم عالی باور توحیدی داشته باشیم) و باور اینکه “ما همیشه در حال هدایت هستیم” و٫٫٫
روش های بازار یابی درست هستند ولی باید با ۱:با قوانین سازگار باشند ۲:تکامل رو به همراه داشته باشند
ولی خب باور های ما اصل موضوع هستن که به عنوان مثال شما هدایت شدین (ویستونو تو سایت مدیر سبز گوش دادم که گفتید حسم گفت برو به این دوره) رفتین به دوره کارخانه اطلاعات و یادمه تو یه جایی ازتون شنیدم که گفتین یه کلاسی بود و شما تو اون کلاس بودین و بازاریابی کمپین یا یه همچین چیزی بود که مدرس میگفت این دیگه کسب و کارتونو متحول میکنه و شما گفتین من دیدم این کار با قوانین سازگار نیست و گفتم شکست میخوره و جلسه بعد پرسیدین از اون مدرس که جریان کمپین چی شد و ایشون گفتن که جواب نداد٫٫٫
شما همه چیزو سپردین دست خدا همین تبلیغ نکردن شما،ببینید همه از چه طرق هایی با شما آشنا میشن؟هر کس یه جوری با سایت آشنا شده و هدایت میشن و این کار رو خداوند برای شما انجام میده یا اصلا چرا راه دور بریم من خودم به هر کی میرسم تبلیغتون میکنم چرا؟؟؟ واقعا چرا؟؟؟چون کیفیت مطالبی که ارائه میدید قابل مقایسه با هیچ کس نیست چون باور دارید به حرفاتون و صداقت کاریتون که عالیه (یاد ایلان ماسک افتادم که ازش پرسیدن چرا مثل بقیه شرکت ها ،شرکت تسلا رو تبلیغ نمیکنید؟ ایشون گفتن ما بودجه تبلیغاتو روی کیفیت میزاریم و وقتی کیفیت بالا باشه مردم تبلیغمون میکنن که برید و در یوتیوب بزنید تسلا ببینید چقدر افراد ماشین های تسلا رو رایگان تبلیغ میکنن)) و٫٫٫
همه چیز و همه شرایط از خداوند هستند و وقتی شما چیزی بخواید(مثلا پیشرفت سایتتون) راه و روشش که اون هم خود خداست میاد سمتتون مثل یه cms خاص یا یه پلاگین خاص و٫٫٫ همه ما این اتفاقات برامون میافته (منظورم هدایت شدنه) ولی شما جلو هدایت رو نگرفتین و هدایت میشید٫٫٫٫
شما باور دارید که چیز هایی که باید بدونم(مثلا در کسب و کار و سایت )بهم گفته میشه و هدایت میشم و مهم تر از اون “عمل میگنیدبه هدایتی که میشید) و فکر میکنم یه ویژگی سایتتون اینه که ریسک میکنید روی اون مثلا بخش عقل کل که من سایتی ندیدم همچیز ویژگی داشته باشه و بیش از ۱۰۰۰۰ تا سوال توش پرسیده شده باشه و به قول شما خداوند به شجاعان پاداش میدهد
و ویژگی های کسب و کار موفق: ۱ثابت قدم هستند و اگه شده خدمات رو برای یک نفر هم ارائه میدن٫
۲روی حرفشون هستند و حرفی که زدند ۱۰۰% عمل میکنن٫
۳تولید کردن محصولی که واقعا به مخاطبشون کمکی کرده باشه و بدونیم باری رو از دوش خلق الله برداشتیم با این محصولمون
۴مسئولیت تمامی جنبه های کسب و کار رو مدیر کسب و کار بر عهده داره و تقصیر رو گردن یکی دیگه نمیندازه
۵محصولاتی که واقعا اگر برای خودشون میساختن که استفاده کنن رو برای مشترینانشون میسازن(البته این محصولات میتونه فایل آموزشی باشه) و صداقت دارن در ارائه مطالب یا خدمات و هر چیزی که بهتیرن خودشونرو ارائه میدن
۶ مدیر کسب و کار باور هایی که بالا به اونها اشاره کردم رو داره٫
و در آخر به قول استاد شاد،سالم،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید٫٫ ٫
به نظر من تفاوت در نیت و انگیزه شخص برای انجام کار هست .
عده ای فقط به این دلیل کاری انجام میدن یا محصولی ارائه میدن که به پول و درآمد برسن . این عده هر کاری که انجام میدن مثل تبلیغات یا خوش رفتاری و با احترام صحبت کردن با مشتری فقط به خاطر پول هست .
اما عده ای دیگه هستن که به فکر کمک کردن و حل کردن مسائل مردم هستن . هدفشون خیرخواهی هست . میخوان که نیازهای مردم رو برطرف کنن . میخوان کار مشتری راه بیوفته و خوشحال بشه و در واقع رشد کنه . اگر با مشتری با حترام صحبت میکنن فقط به خاطر احترام به انسانیت هست . حتی اگه در فروختن محصولی به مشتری دو برابر سود باشه اما اون محصولی رو به مشتری معرفی میکنه که سود کمتر داره اما کارش رو بهتر راه میندازه
این دو رفتار در ظاهر شبیه به هم هستن اما همه ی ما در ناخودآگاه خودمون میفهمیم که چه کسی خیر خواه هست و از روی محبت حرف میزنه .
برای همین افراد به سمت شخصی که هدفش خیرخواهی هست کشیده میشن .
سلام و خدا قوت درود خدا بر آقای عباس منش و دوستان گرامی . به اعتقاد من باور توحیدی داشتن تفاوت ایجاد می کند در کسب نتیجه چون آقای عباس منش در یکی از فایل ها میگه من فقط روی خدا حساب باز کردم
عاملی که باعث ایجاد تفاوت توی کسب و کار ها میشه تبلیغات خاص، بسته بندی خاص کارمند های خاص، اینترنت مارکتینگ حرفه ای ، ایمیل مارکتینگ یا هر چیز دیگه ای نیست
بنظرم عوامل اصلی رشد کسب و کار پنج مورده:
۱) عادت های فکری:
یعنی اینکه مثلا مدیر کسب و کار عادت داشته باشه که به نکات مثبت کسب و کارش توجه کنه، عادت داشته باشه که مسائل کسب و کارش رو از نگاهی ببینه که بهش احساس خوبی بده، عادت اینکه توی کسب و کارش همیشه از روی احساسش پیش بره و همیشه به ندای درونش گوش کنه، در کل هر عادتی که اون عادت هماهنگ با قوانین جهان باشه
چند نمونه از عادت های فکری مثبت که صاحب هر کسب و کاری باید داشته باشه:
? عادت گوش کردن به الهامات و ندای درون در کسب و کار (که نیاز به ایمان هم داره)
? عادت توجه و تمرکز مداوم به نکات مثبت کسب و کار
? عادت انتظار سوپرایز شدن و معجزه داشتن (مثلا استاد یه فایل مسابقه میزاره و میگه که مطمئنم که هرازان نفر توی مسابقه شرکت میکنند و هفته بعد توی فابل رایگان بعدی میگه که خیلی سپاسگزارم و خیلی خوشحال شدم که این همه کامنت عالی و با کیفیت اومد، این با تعجب کردن خیلی فرق داره ها چون تعجب کردن نشونه درست انجام ندادن قانونه)
? عادت دیدن مسائل کسب و کار به شکلی که بهش احساس بهتری بده، (مثلا یکی از کارمند هاش استعفا بده و مدیر اون کسب و کار توی ذهنش میگه خداوند منو به کارمند های عالی هدایت میکنه، کارمند عالی که متعهد و با استعداد و سرشار از اشتیاق باشه بی نهایته، و اونوقت به احساس آرامش و نگران نبودن برسه)
? و عادت های فکری دیگه که هماهنگ با قوانین جهان هستند، مثل درخواست کردن زیاد و انتظار زیاد داشتت از خدا و روی خدا حساب کردن
۲) باور های ثروت آفرین:
دومین مورد که خیلی مهمه داشتن باور های ثروت آفرینه
مثل باور فراوانی، اگه صاحب یه بیزینس این باور رو داشته باشه به مشتری های بیشتر به درآمد بیشتر و در کل به فراوانی بیشتر هدایت میشه
و باور های دیگه مثل
من لایق بهترین ها هستم
من میتونم در هر شرایطی ثروت بسازم
و…..
نه اینکه تبلیغات خاص، یا هر کار فیزیکیه دیگه اصلا مهم نباشه ها، اما چیزی که باعث میشه به کار های فیزیکی بهتر مثل تبلیغات، ایمیل مارکتینگ و هر چیز دیگه ای هدایت بشیم باور های بنیادین ما و هماهنگی ما با قوانینه
۳) اشتیاق،
اشتیاق داشتن واسه کسب و کار هم احساس خوبه و هم باعث حرکت میشه، باید عاشق کسب و کارمون باشیم نه اینکه فقط کارمون رو دوست داشته باشیم، باید وقتی سر کسب و کارمون هستیم با تمام وجود لذت ببریم، زمان رو نفهمیم و احساس خیلی خوبی داشته باشیم
۴) توحید
وقتی توی کسب و کارمون توحید داشته باشیم دیگه نگران نیستیم و این یعنی بودن در فرکانس رشد طبیعی کسب و کار
وقتی توحید داشته باشیم دیگه داخل کسب و کارمون روی آدما حساب نمیکنیم و فقط روی خداوند حساب میکنیم و این یعنی رشد طبیعیه کسب و کار
وقتی توحید داشته باشیم دیگه بخاطر ندونستن سوالای کسب و کارمون نگران نمیشیم و ایمان داریم که جواب همه سوالات توی لحظه ای که بهشون نیاز داریم بهمون گفته میشه، ایمان داریم که جواب همه سوالات توی مسیر گفته میشه و این یعنی رشد طبیعیه کسب و کار
۵) باور کردن و انجام دادن موارد بالا
اگه ۴ تا مورد بالایی رو بیشتر باور کنیم کسب و کارمون سریع تر رشد میکنه به این دلیل که بیشتر روی این موارد کار میکنیم
راهی که من برای باور کردنشون میخوام انجام بدم اینه که به خودم بگم که من متعهدم که فقط سه ماه این موارد رو با تمام وجودم باور کنم، اگر سه ماه بعد نتایجم بهتر بود دیگه تا آخر عمرم میپذیرم، اگه بد تر بود یه راه دیگه رو میرم
البته یکسال پیش این تعهد رو دادم و توی سه ماه همه جنبه های زندگیم تغییر کرد ولی انگار دوباره نیاز به باور بیشتر دارم
واقعا کامنت گذاشتن خیلی کمک میکنه به اینکه بفهمیم باید چیکار کنیم، و خیلیز کمک میکنه که آگاه تر بشیم و سطح ایمانمون قوی تر بشه
سلام علت موفقیت هر فردی ارتعاش و باورهای اون فرد هستش.
شخصی که باورهای درستی داره،میتونه ارتعاش خوبی داشته باشه و مدارهای ارتعاشی رو دونه به دونه طی کنه.
در کنارش استاد عباسمنش یک شبه به اینجا نرسیدن. همونطور که خودشون بارها داستان زندگیشون رو گفتن، میدونیم که در کنار ارتعاش و باور ، تکامل هم نیاز هست.
شخصی که باور داره حتما باید تبلیغ داشته باشه ولی در کنارش فک میکنه پول دراوردن سخته، درامد بالایی نخواهد داشت.
چون از نظر من ،مجموع ارتعاشیمون رو جذب میکنیم.
مثلا اگر یه نفر 100 بار بگه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و این مثلا 200 ارتعاش مثبت داشته باشه و بعدش مدام در طول روز از گرونی و کسادی بازار حرف بزنه و این هم مثلا 300 ارتعاش منفی داشته باشه، مجموع ارتعاش این شخص میشه 100 ارتعاش منفی، پس اتفاق خوب که براش نمیوفته هیچ، اتفاق بد هم جذب میکنه.
برای اینکه بدونیم داریم چه ارتعاشی میدیم، باید حواسمون به احساسمون باشه. اگر احساسمون بده داریم اون ارتعاش منفیه رو تولید میکنیم.
بارها هممون دیدیم که دوتا مغازه کنار هم هستن و یکی خیلی فروش میکنه، یکی نه. خب این دو ارتعاش و باورهای متفاوتی رو دارن.
اگر شخصی باور داره باید تبلیغ کنه تا فروشش بره بالا، یا مثلا باور داره بسته بندی کالا مهم تر از خود کالاست و….. قطعا این شخص نمیتونه مثل استاد عباسمنش باشه که بارها یاد دادن شما بخواین، خدا براتون تبلیغ هم میشه.( و این قشنگ ترین باورب بود که من از سایت یادگرفتم که خدا همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان)
یعنی خودشون تلاشی برای تبلیغ نکردن به جز ابتدای کارشون و بعدا این بقیه بودن که دستی از دستان خدا شدن و باعث معرفی استاد به بقیه شدن.
سلام. به نظر من همه چیز در تفاوت باورهاست. وقتی باور یک فردی همچون استاد هر روز بهتر میشه، بهترین اقداماتی که برای بهبود کسب وکار میشه انجام داد به اون فرد الهام میشه. و لزوما بهترین عمل اونی نیست که متخصصین و بزرگان کسب وکار میگویند. اگر فردی تمام نکاتی که متخصصین بازار گفتن انجام بده ولی باورهاش خراب باشه مطمئنا نتیجه لازم را نمیگیره. عامل اصلی و تعیین کننده باورها و ارتعاشی که از ما ساطع میشه.
به نام خدایی که ابزارها را در اختیار ما قرار میدهد
به نام خدایی که میگوید کی و کجا از ابزارها استفاده کنیم
به نام خدایی که برایمان ابزار میسازد، از عصا اژدها و از آتش گلستان میسازد، دریا را میشکافد، کودکی در گهواره سخن میگوید، آری انسان اگر با خدا باشد برایش شق القمر میکند.
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ
آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟
حدود سه ماه بود که برای کاری اداری مدام به جاهای مختلف مراجعه میکردم و کارم انجام نمیشد، ناخودآگاه در ذهنم به دنبال کسی میگشتم که کارم را انجام دهد تا اینکه چند روز پیش به ذهنم رسید چرا از مردم کمک میخواهم؟ مگر خداوند کارهای مرا انجام نمیدهد؟ ذهنیتم را تغییر دادم و به دنبال انجام کارم رفتم، پرونده را برای بررسی به دست کارمندها میدادم و در ذهنم این جملات میچرخید که خداوند امضاهای لازم را برایم میزند، اینها که کسی نیستند، خدا برایم کافی است…
در عرض یک روز کار تمام شد.
پیامبر اسلام مارکتینک انجام نداد او فقط خودش و خدایش را باور داشت و امروز 1 میلیارد و 800 میلیون مسلمان بر روی کره زمین زندگی میکند. پیامبر از ابزارها استفاده کرد یا از باورها؟ پیامبر، با ایمان، به آنچه که به او گفته میشد عمل میکرد.
گاندی هیچ هزینهای برای تبلیغات پرداخت نکرد اما صدها میلیون نفر طرفدارش بودند، او معتقد بود اگر به خداوند ایمان داشته باشیم از هیچکس نمیترسیم.
چه ابزاری وجود دارد که خداوند نتواند به اندازه آن ابزار برایت کار انجام دهد؟
چگونه میخواهی تبلیغات کنی که از تبلیغات دستان خدا بر روی زمین وسیعتر باشد؟
چه کسی میخواهد به تو کمک کند که از خداوند قدرتمندتر است؟
نگران نباش، به خدا توکل کن، فقط از او کمک بخواه، به تو میگوید کی و کجا چه کاری را انجام دهی.
آیا خدا برایت کافی نیست؟
به اندازهای که به او ایمان داری برایت کار انجام میدهد.
میگویی فلان شخص بیشتر از عباسمنش کار انجام میدهد اما نتیجه نمیگیرد، خب او همانند شخصی که در استخر افتاده و شنا بلد نیست فقط دست و پا میزند، نگران است و فقط خودش را خسته میکند.
برای اینکه بهترین نتیجه را بگیری باید خداوند را مدیر مارکتینک و برندینگ ات کنی، خداوند سئوی سایت را به عهده میگیرد، در جایی که باید، تو را به مشتریها نشان میدهد، جالب است که بدون اینکه پولی به او بپردازی تمام کارها را به بهترین شکل انجام میدهد.
خدا به تو میگوید کی و کجا از چه ابزاری استفاده کنی به او اعتماد کن.
به نظر من چیزی که تا الان درک کردم این بوده که افکار ما که توسط ورودیهامون مثل صحبت کردن تجسم کردن دیدن شنیدن گلایه کردن سپاسگزاری کردن لمس کردن احساس کردن شکل میگیره و تبدیل به باور میشه و نتایج زندگیه مارو رقم میزنه اگر ما فقط همین موضوع رو باور کنیم و به حتی یک درصدش عمل کنیم زندگی ما زیر و رو میشه و نتایج عوض میشه وقتی باور کنیم تمام تلاشمون رو هم میکنیم حالا وقتی میبینیم کسی مثل استاد عباس منش بدون هیچ تبلیغی انجام ندادن کارهایی که بقیه انجام میدن اینقدر موفقه میفهمیم چیزی هست که با بقیه نتایجشون فرق کرده و میشه یه الگوی زنده برای به فکر فرو رفتن ما هستش اینکه استاد عباسمنش باور دارن که اینقدر تو دنیا فراوانی هست و بیش از نیاز ایشون و تمام مردم جهان ثروت و فراوانی هست و اینکه تو هر شغلی بیش از نیاز اون افراد درآمد و ثروت وجود داره و کسی که اینو باور کنه به ثروت و پول میرسه و صد البته باورهای توحیدی که در وجودمون ایجادشون کنیم و در نتیجه بهش تو اون زمان ایده از طرف خداوند الهام میشه حالا این ایده میتونه تو هر غالبی باشه حتی اون کسی هم که باور داره با تبلیغات فقط میتونه به موفقیت برسه شرایط جوری درست نیشه واسش که واقعا باید حتما تبلیغات کنه تا موفق بشه باور نداره که خودش با افکارش میتونه همه چیو جذب کنه و به نظر من کسی که تبلیغات انجام میده باور کمبود مشتری و ثروت در وجودش هست
با درود فراوان خدمت همه دوستان و استاد عباس منش در پاسخ به سوال اول که چه چیزی استاد عباس منش را متفاوت کرده است٫٫٫ به نظر من میزان عملکرد ایشون هستش
خیلی از اساتید هستن که توی کل دنیا این مطالب رو آموزش میدن اما فقط عده ای از آنها به موفقیتی مثل عباسمنش رسیدن ٫ چرا چون که عده ای کمی از اونها مثل عباسمنش عمل کردن ٫٫٫
توی دنیا خیلییی از مردم این مطالب رو می دونن اما عده ی خیلی معدودی از اونها عمل می کنند و فقط همونا که عمل می کنند نتیجه ام میگیرن
اما جواب به سوال دوم که چه چیزی نتیجه کسب و کار هارو متفاوت می کنه ؟
من به عنوان کسی که توی کار تعمیرات خودرو کار میکنم ٫٫٫تنظیم موتور و تعمیرات کامپیوتر ماشین ٫
در شهر ما بیش از ۱۰۰ تا تنظیم موتور وجود داره اما فقط دوسه تا از اینها همیشه کار دارن و سرشون خیلی شلوغه (مام جزشونیم)?
جدای از باور های ثروتساز و توحیدی و کانون توجه و٫٫٫
دو عامل خیلییی مهمه توی کسب و کار
یکی علاقه داشتن به اون کسب و کار
و دومی ایجاد ارزش
شما اگه علاقه داشته باشی خب مطالعه میکنی تمرکز روی کسب و کارت می کنی یواش یواش باورات عوض میشه حتی اگه خودت اونا رو عوض نکنی و٫٫٫
و دوم ایجاد ارزش ٫٫٫ وقتی توی اون کسب و کاری که داری ارزشی ایجاد کنی به میزان ارزشی که ایجاد میکنی خدا بهت ثروت میده
مثلا وقتی ما ماشینی میاد درب مغازمون فکر میکنیم که ماشین خودمونه و اونو مثل روز اول میکنیم و تحویل صاحبش میدیم و اون شخص کلییی تشکر میکنه و تازه بیش از پولی که قراره بهمون بده بهمون میده
لذا چیزی که استاد عباسمنش و نتایجش رو متفاوت کرده جدای از تغییر باور و تمرکز و٫٫٫
به نظرمن علاقه به کارش و ارزشی که ایجاد کرده از همه مهمتره
چون اگه استاد عباسمنش به کارش علاقه نداشت هرچقدم باوراش رو عوض میکرد باز نمی تونست به موفقیت الان برسه شاید یه استاد خیلی معمولی میشد
باسلام بنظرمن تنهامحدودیت های ذهن باعث میشه ماب خواسته هامون نرسیم ودرهرکاری اگراین محدودیت هاحذف بشه انسان قادرب انجام هرکاری حتی طی طریق و٫٫٫میباشدپس فقط باورهای محدودکننده رواگرحذف کنیم تمام ایده ها وراههایی ک ب سرعت وب راحتی ماروب خواسته هامون برسونن میادوطبق اونهاعمل میکنیم وراحت ب منطوروخواسته میرسیم وهرروززندگی زیباترومتنوع تروقشتگترمیشه فقط پیداکردن اون باورهای محدودکننده وکارروی اونهامهمه همونیکه استادمیگن ترمز بنظرمن تفاوت استادبادیگران فقط درهمینه
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گلم٫امیدوارم حالتون عالییییییی باشه٫٫٫
جواب این سوالو خود استاد تو خیلی از فایل ها دادن و چیزی که من برداشت کردمو این زیر مینویسم٫
این اتفاق برمیگرده به باور هایی مثل “خداوند همه چیز رو برای من فراهم میکنه”یا “چیز هایی که من در ذهنم میسازم خداوند برایم به وجود میاورد” یا “خداوند بهترین شرایطو برام به وجود میاره و اونه که کارای منو درست میکنه” (همون باور های توحیدی همیشه هم خیلی قدرت میدن به آدم) (که به نظرم باید دیدگاه سیستمی نگاه کردن به خدارو هم داشت که بتونیم عالی باور توحیدی داشته باشیم) و باور اینکه “ما همیشه در حال هدایت هستیم” و٫٫٫
روش های بازار یابی درست هستند ولی باید با ۱:با قوانین سازگار باشند ۲:تکامل رو به همراه داشته باشند
ولی خب باور های ما اصل موضوع هستن که به عنوان مثال شما هدایت شدین (ویستونو تو سایت مدیر سبز گوش دادم که گفتید حسم گفت برو به این دوره) رفتین به دوره کارخانه اطلاعات و یادمه تو یه جایی ازتون شنیدم که گفتین یه کلاسی بود و شما تو اون کلاس بودین و بازاریابی کمپین یا یه همچین چیزی بود که مدرس میگفت این دیگه کسب و کارتونو متحول میکنه و شما گفتین من دیدم این کار با قوانین سازگار نیست و گفتم شکست میخوره و جلسه بعد پرسیدین از اون مدرس که جریان کمپین چی شد و ایشون گفتن که جواب نداد٫٫٫
شما همه چیزو سپردین دست خدا همین تبلیغ نکردن شما،ببینید همه از چه طرق هایی با شما آشنا میشن؟هر کس یه جوری با سایت آشنا شده و هدایت میشن و این کار رو خداوند برای شما انجام میده یا اصلا چرا راه دور بریم من خودم به هر کی میرسم تبلیغتون میکنم چرا؟؟؟ واقعا چرا؟؟؟چون کیفیت مطالبی که ارائه میدید قابل مقایسه با هیچ کس نیست چون باور دارید به حرفاتون و صداقت کاریتون که عالیه (یاد ایلان ماسک افتادم که ازش پرسیدن چرا مثل بقیه شرکت ها ،شرکت تسلا رو تبلیغ نمیکنید؟ ایشون گفتن ما بودجه تبلیغاتو روی کیفیت میزاریم و وقتی کیفیت بالا باشه مردم تبلیغمون میکنن که برید و در یوتیوب بزنید تسلا ببینید چقدر افراد ماشین های تسلا رو رایگان تبلیغ میکنن)) و٫٫٫
همه چیز و همه شرایط از خداوند هستند و وقتی شما چیزی بخواید(مثلا پیشرفت سایتتون) راه و روشش که اون هم خود خداست میاد سمتتون مثل یه cms خاص یا یه پلاگین خاص و٫٫٫ همه ما این اتفاقات برامون میافته (منظورم هدایت شدنه) ولی شما جلو هدایت رو نگرفتین و هدایت میشید٫٫٫٫
شما باور دارید که چیز هایی که باید بدونم(مثلا در کسب و کار و سایت )بهم گفته میشه و هدایت میشم و مهم تر از اون “عمل میگنیدبه هدایتی که میشید) و فکر میکنم یه ویژگی سایتتون اینه که ریسک میکنید روی اون مثلا بخش عقل کل که من سایتی ندیدم همچیز ویژگی داشته باشه و بیش از ۱۰۰۰۰ تا سوال توش پرسیده شده باشه و به قول شما خداوند به شجاعان پاداش میدهد
و ویژگی های کسب و کار موفق: ۱ثابت قدم هستند و اگه شده خدمات رو برای یک نفر هم ارائه میدن٫
۲روی حرفشون هستند و حرفی که زدند ۱۰۰% عمل میکنن٫
۳تولید کردن محصولی که واقعا به مخاطبشون کمکی کرده باشه و بدونیم باری رو از دوش خلق الله برداشتیم با این محصولمون
۴مسئولیت تمامی جنبه های کسب و کار رو مدیر کسب و کار بر عهده داره و تقصیر رو گردن یکی دیگه نمیندازه
۵محصولاتی که واقعا اگر برای خودشون میساختن که استفاده کنن رو برای مشترینانشون میسازن(البته این محصولات میتونه فایل آموزشی باشه) و صداقت دارن در ارائه مطالب یا خدمات و هر چیزی که بهتیرن خودشونرو ارائه میدن
۶ مدیر کسب و کار باور هایی که بالا به اونها اشاره کردم رو داره٫
و در آخر به قول استاد شاد،سالم،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید٫٫ ٫
سلام
به نظر من تفاوت در نیت و انگیزه شخص برای انجام کار هست .
عده ای فقط به این دلیل کاری انجام میدن یا محصولی ارائه میدن که به پول و درآمد برسن . این عده هر کاری که انجام میدن مثل تبلیغات یا خوش رفتاری و با احترام صحبت کردن با مشتری فقط به خاطر پول هست .
اما عده ای دیگه هستن که به فکر کمک کردن و حل کردن مسائل مردم هستن . هدفشون خیرخواهی هست . میخوان که نیازهای مردم رو برطرف کنن . میخوان کار مشتری راه بیوفته و خوشحال بشه و در واقع رشد کنه . اگر با مشتری با حترام صحبت میکنن فقط به خاطر احترام به انسانیت هست . حتی اگه در فروختن محصولی به مشتری دو برابر سود باشه اما اون محصولی رو به مشتری معرفی میکنه که سود کمتر داره اما کارش رو بهتر راه میندازه
این دو رفتار در ظاهر شبیه به هم هستن اما همه ی ما در ناخودآگاه خودمون میفهمیم که چه کسی خیر خواه هست و از روی محبت حرف میزنه .
برای همین افراد به سمت شخصی که هدفش خیرخواهی هست کشیده میشن .
برای درآمد و روزی هم اون شخص توکلش بر خدا هست .
میگن حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
سلام و خدا قوت درود خدا بر آقای عباس منش و دوستان گرامی . به اعتقاد من باور توحیدی داشتن تفاوت ایجاد می کند در کسب نتیجه چون آقای عباس منش در یکی از فایل ها میگه من فقط روی خدا حساب باز کردم
به نام خدای مهربان
سلام به همه دوستان عزیز، خانم شایسته و استاد عزیز
عاملی که باعث ایجاد تفاوت توی کسب و کار ها میشه تبلیغات خاص، بسته بندی خاص کارمند های خاص، اینترنت مارکتینگ حرفه ای ، ایمیل مارکتینگ یا هر چیز دیگه ای نیست
بنظرم عوامل اصلی رشد کسب و کار پنج مورده:
۱) عادت های فکری:
یعنی اینکه مثلا مدیر کسب و کار عادت داشته باشه که به نکات مثبت کسب و کارش توجه کنه، عادت داشته باشه که مسائل کسب و کارش رو از نگاهی ببینه که بهش احساس خوبی بده، عادت اینکه توی کسب و کارش همیشه از روی احساسش پیش بره و همیشه به ندای درونش گوش کنه، در کل هر عادتی که اون عادت هماهنگ با قوانین جهان باشه
چند نمونه از عادت های فکری مثبت که صاحب هر کسب و کاری باید داشته باشه:
? عادت گوش کردن به الهامات و ندای درون در کسب و کار (که نیاز به ایمان هم داره)
? عادت توجه و تمرکز مداوم به نکات مثبت کسب و کار
? عادت انتظار سوپرایز شدن و معجزه داشتن (مثلا استاد یه فایل مسابقه میزاره و میگه که مطمئنم که هرازان نفر توی مسابقه شرکت میکنند و هفته بعد توی فابل رایگان بعدی میگه که خیلی سپاسگزارم و خیلی خوشحال شدم که این همه کامنت عالی و با کیفیت اومد، این با تعجب کردن خیلی فرق داره ها چون تعجب کردن نشونه درست انجام ندادن قانونه)
? عادت دیدن مسائل کسب و کار به شکلی که بهش احساس بهتری بده، (مثلا یکی از کارمند هاش استعفا بده و مدیر اون کسب و کار توی ذهنش میگه خداوند منو به کارمند های عالی هدایت میکنه، کارمند عالی که متعهد و با استعداد و سرشار از اشتیاق باشه بی نهایته، و اونوقت به احساس آرامش و نگران نبودن برسه)
? و عادت های فکری دیگه که هماهنگ با قوانین جهان هستند، مثل درخواست کردن زیاد و انتظار زیاد داشتت از خدا و روی خدا حساب کردن
۲) باور های ثروت آفرین:
دومین مورد که خیلی مهمه داشتن باور های ثروت آفرینه
مثل باور فراوانی، اگه صاحب یه بیزینس این باور رو داشته باشه به مشتری های بیشتر به درآمد بیشتر و در کل به فراوانی بیشتر هدایت میشه
و باور های دیگه مثل
من لایق بهترین ها هستم
من میتونم در هر شرایطی ثروت بسازم
و…..
نه اینکه تبلیغات خاص، یا هر کار فیزیکیه دیگه اصلا مهم نباشه ها، اما چیزی که باعث میشه به کار های فیزیکی بهتر مثل تبلیغات، ایمیل مارکتینگ و هر چیز دیگه ای هدایت بشیم باور های بنیادین ما و هماهنگی ما با قوانینه
۳) اشتیاق،
اشتیاق داشتن واسه کسب و کار هم احساس خوبه و هم باعث حرکت میشه، باید عاشق کسب و کارمون باشیم نه اینکه فقط کارمون رو دوست داشته باشیم، باید وقتی سر کسب و کارمون هستیم با تمام وجود لذت ببریم، زمان رو نفهمیم و احساس خیلی خوبی داشته باشیم
۴) توحید
وقتی توی کسب و کارمون توحید داشته باشیم دیگه نگران نیستیم و این یعنی بودن در فرکانس رشد طبیعی کسب و کار
وقتی توحید داشته باشیم دیگه داخل کسب و کارمون روی آدما حساب نمیکنیم و فقط روی خداوند حساب میکنیم و این یعنی رشد طبیعیه کسب و کار
وقتی توحید داشته باشیم دیگه بخاطر ندونستن سوالای کسب و کارمون نگران نمیشیم و ایمان داریم که جواب همه سوالات توی لحظه ای که بهشون نیاز داریم بهمون گفته میشه، ایمان داریم که جواب همه سوالات توی مسیر گفته میشه و این یعنی رشد طبیعیه کسب و کار
۵) باور کردن و انجام دادن موارد بالا
اگه ۴ تا مورد بالایی رو بیشتر باور کنیم کسب و کارمون سریع تر رشد میکنه به این دلیل که بیشتر روی این موارد کار میکنیم
راهی که من برای باور کردنشون میخوام انجام بدم اینه که به خودم بگم که من متعهدم که فقط سه ماه این موارد رو با تمام وجودم باور کنم، اگر سه ماه بعد نتایجم بهتر بود دیگه تا آخر عمرم میپذیرم، اگه بد تر بود یه راه دیگه رو میرم
البته یکسال پیش این تعهد رو دادم و توی سه ماه همه جنبه های زندگیم تغییر کرد ولی انگار دوباره نیاز به باور بیشتر دارم
واقعا کامنت گذاشتن خیلی کمک میکنه به اینکه بفهمیم باید چیکار کنیم، و خیلیز کمک میکنه که آگاه تر بشیم و سطح ایمانمون قوی تر بشه
امیدوارم هممون جدی تر روی خودمون کار کنیم…?
سلام علت موفقیت هر فردی ارتعاش و باورهای اون فرد هستش.
شخصی که باورهای درستی داره،میتونه ارتعاش خوبی داشته باشه و مدارهای ارتعاشی رو دونه به دونه طی کنه.
در کنارش استاد عباسمنش یک شبه به اینجا نرسیدن. همونطور که خودشون بارها داستان زندگیشون رو گفتن، میدونیم که در کنار ارتعاش و باور ، تکامل هم نیاز هست.
شخصی که باور داره حتما باید تبلیغ داشته باشه ولی در کنارش فک میکنه پول دراوردن سخته، درامد بالایی نخواهد داشت.
چون از نظر من ،مجموع ارتعاشیمون رو جذب میکنیم.
مثلا اگر یه نفر 100 بار بگه ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و این مثلا 200 ارتعاش مثبت داشته باشه و بعدش مدام در طول روز از گرونی و کسادی بازار حرف بزنه و این هم مثلا 300 ارتعاش منفی داشته باشه، مجموع ارتعاش این شخص میشه 100 ارتعاش منفی، پس اتفاق خوب که براش نمیوفته هیچ، اتفاق بد هم جذب میکنه.
برای اینکه بدونیم داریم چه ارتعاشی میدیم، باید حواسمون به احساسمون باشه. اگر احساسمون بده داریم اون ارتعاش منفیه رو تولید میکنیم.
بارها هممون دیدیم که دوتا مغازه کنار هم هستن و یکی خیلی فروش میکنه، یکی نه. خب این دو ارتعاش و باورهای متفاوتی رو دارن.
اگر شخصی باور داره باید تبلیغ کنه تا فروشش بره بالا، یا مثلا باور داره بسته بندی کالا مهم تر از خود کالاست و….. قطعا این شخص نمیتونه مثل استاد عباسمنش باشه که بارها یاد دادن شما بخواین، خدا براتون تبلیغ هم میشه.( و این قشنگ ترین باورب بود که من از سایت یادگرفتم که خدا همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان)
یعنی خودشون تلاشی برای تبلیغ نکردن به جز ابتدای کارشون و بعدا این بقیه بودن که دستی از دستان خدا شدن و باعث معرفی استاد به بقیه شدن.
امیدوارم هممون پر روزی باشیم و ثروتمند بشیم.
خوشبختی یعنی خدا هوای دلمون رو داره.
سلام دوست عزیز «آرامش از من آغاز میشود»
پاسخی که شما دادید میتونه جواب بسیاری از دوستان باشه که چرا به مدت زیادی است روی خودشون و باورهاشون کار میکنند ولی هنوز جوابی از کار کردن نگرفتند.
چون قدرت ارتعاش منفی آنها بیشتر از ارتعاش مثبت شان است.
سلام. به نظر من همه چیز در تفاوت باورهاست. وقتی باور یک فردی همچون استاد هر روز بهتر میشه، بهترین اقداماتی که برای بهبود کسب وکار میشه انجام داد به اون فرد الهام میشه. و لزوما بهترین عمل اونی نیست که متخصصین و بزرگان کسب وکار میگویند. اگر فردی تمام نکاتی که متخصصین بازار گفتن انجام بده ولی باورهاش خراب باشه مطمئنا نتیجه لازم را نمیگیره. عامل اصلی و تعیین کننده باورها و ارتعاشی که از ما ساطع میشه.
به نام خدای بخشنده مهربان
به نام خدایی که ابزارها را در اختیار ما قرار میدهد
به نام خدایی که میگوید کی و کجا از ابزارها استفاده کنیم
به نام خدایی که برایمان ابزار میسازد، از عصا اژدها و از آتش گلستان میسازد، دریا را میشکافد، کودکی در گهواره سخن میگوید، آری انسان اگر با خدا باشد برایش شق القمر میکند.
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ
آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟
حدود سه ماه بود که برای کاری اداری مدام به جاهای مختلف مراجعه میکردم و کارم انجام نمیشد، ناخودآگاه در ذهنم به دنبال کسی میگشتم که کارم را انجام دهد تا اینکه چند روز پیش به ذهنم رسید چرا از مردم کمک میخواهم؟ مگر خداوند کارهای مرا انجام نمیدهد؟ ذهنیتم را تغییر دادم و به دنبال انجام کارم رفتم، پرونده را برای بررسی به دست کارمندها میدادم و در ذهنم این جملات میچرخید که خداوند امضاهای لازم را برایم میزند، اینها که کسی نیستند، خدا برایم کافی است…
در عرض یک روز کار تمام شد.
پیامبر اسلام مارکتینک انجام نداد او فقط خودش و خدایش را باور داشت و امروز 1 میلیارد و 800 میلیون مسلمان بر روی کره زمین زندگی میکند. پیامبر از ابزارها استفاده کرد یا از باورها؟ پیامبر، با ایمان، به آنچه که به او گفته میشد عمل میکرد.
گاندی هیچ هزینهای برای تبلیغات پرداخت نکرد اما صدها میلیون نفر طرفدارش بودند، او معتقد بود اگر به خداوند ایمان داشته باشیم از هیچکس نمیترسیم.
چه ابزاری وجود دارد که خداوند نتواند به اندازه آن ابزار برایت کار انجام دهد؟
چگونه میخواهی تبلیغات کنی که از تبلیغات دستان خدا بر روی زمین وسیعتر باشد؟
چه کسی میخواهد به تو کمک کند که از خداوند قدرتمندتر است؟
نگران نباش، به خدا توکل کن، فقط از او کمک بخواه، به تو میگوید کی و کجا چه کاری را انجام دهی.
آیا خدا برایت کافی نیست؟
به اندازهای که به او ایمان داری برایت کار انجام میدهد.
میگویی فلان شخص بیشتر از عباسمنش کار انجام میدهد اما نتیجه نمیگیرد، خب او همانند شخصی که در استخر افتاده و شنا بلد نیست فقط دست و پا میزند، نگران است و فقط خودش را خسته میکند.
برای اینکه بهترین نتیجه را بگیری باید خداوند را مدیر مارکتینک و برندینگ ات کنی، خداوند سئوی سایت را به عهده میگیرد، در جایی که باید، تو را به مشتریها نشان میدهد، جالب است که بدون اینکه پولی به او بپردازی تمام کارها را به بهترین شکل انجام میدهد.
خدا به تو میگوید کی و کجا از چه ابزاری استفاده کنی به او اعتماد کن.
سلام خدمت استاد عزیز و سایر اعضا محترم
به نظر من چیزی که تا الان درک کردم این بوده که افکار ما که توسط ورودیهامون مثل صحبت کردن تجسم کردن دیدن شنیدن گلایه کردن سپاسگزاری کردن لمس کردن احساس کردن شکل میگیره و تبدیل به باور میشه و نتایج زندگیه مارو رقم میزنه اگر ما فقط همین موضوع رو باور کنیم و به حتی یک درصدش عمل کنیم زندگی ما زیر و رو میشه و نتایج عوض میشه وقتی باور کنیم تمام تلاشمون رو هم میکنیم حالا وقتی میبینیم کسی مثل استاد عباس منش بدون هیچ تبلیغی انجام ندادن کارهایی که بقیه انجام میدن اینقدر موفقه میفهمیم چیزی هست که با بقیه نتایجشون فرق کرده و میشه یه الگوی زنده برای به فکر فرو رفتن ما هستش اینکه استاد عباسمنش باور دارن که اینقدر تو دنیا فراوانی هست و بیش از نیاز ایشون و تمام مردم جهان ثروت و فراوانی هست و اینکه تو هر شغلی بیش از نیاز اون افراد درآمد و ثروت وجود داره و کسی که اینو باور کنه به ثروت و پول میرسه و صد البته باورهای توحیدی که در وجودمون ایجادشون کنیم و در نتیجه بهش تو اون زمان ایده از طرف خداوند الهام میشه حالا این ایده میتونه تو هر غالبی باشه حتی اون کسی هم که باور داره با تبلیغات فقط میتونه به موفقیت برسه شرایط جوری درست نیشه واسش که واقعا باید حتما تبلیغات کنه تا موفق بشه باور نداره که خودش با افکارش میتونه همه چیو جذب کنه و به نظر من کسی که تبلیغات انجام میده باور کمبود مشتری و ثروت در وجودش هست
با درود فراوان خدمت همه دوستان و استاد عباس منش در پاسخ به سوال اول که چه چیزی استاد عباس منش را متفاوت کرده است٫٫٫ به نظر من میزان عملکرد ایشون هستش
خیلی از اساتید هستن که توی کل دنیا این مطالب رو آموزش میدن اما فقط عده ای از آنها به موفقیتی مثل عباسمنش رسیدن ٫ چرا چون که عده ای کمی از اونها مثل عباسمنش عمل کردن ٫٫٫
توی دنیا خیلییی از مردم این مطالب رو می دونن اما عده ی خیلی معدودی از اونها عمل می کنند و فقط همونا که عمل می کنند نتیجه ام میگیرن
اما جواب به سوال دوم که چه چیزی نتیجه کسب و کار هارو متفاوت می کنه ؟
من به عنوان کسی که توی کار تعمیرات خودرو کار میکنم ٫٫٫تنظیم موتور و تعمیرات کامپیوتر ماشین ٫
در شهر ما بیش از ۱۰۰ تا تنظیم موتور وجود داره اما فقط دوسه تا از اینها همیشه کار دارن و سرشون خیلی شلوغه (مام جزشونیم)?
جدای از باور های ثروتساز و توحیدی و کانون توجه و٫٫٫
دو عامل خیلییی مهمه توی کسب و کار
یکی علاقه داشتن به اون کسب و کار
و دومی ایجاد ارزش
شما اگه علاقه داشته باشی خب مطالعه میکنی تمرکز روی کسب و کارت می کنی یواش یواش باورات عوض میشه حتی اگه خودت اونا رو عوض نکنی و٫٫٫
و دوم ایجاد ارزش ٫٫٫ وقتی توی اون کسب و کاری که داری ارزشی ایجاد کنی به میزان ارزشی که ایجاد میکنی خدا بهت ثروت میده
مثلا وقتی ما ماشینی میاد درب مغازمون فکر میکنیم که ماشین خودمونه و اونو مثل روز اول میکنیم و تحویل صاحبش میدیم و اون شخص کلییی تشکر میکنه و تازه بیش از پولی که قراره بهمون بده بهمون میده
لذا چیزی که استاد عباسمنش و نتایجش رو متفاوت کرده جدای از تغییر باور و تمرکز و٫٫٫
به نظرمن علاقه به کارش و ارزشی که ایجاد کرده از همه مهمتره
چون اگه استاد عباسمنش به کارش علاقه نداشت هرچقدم باوراش رو عوض میکرد باز نمی تونست به موفقیت الان برسه شاید یه استاد خیلی معمولی میشد
با تشکر