https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی اهل کامنت نوشتن نیستم و حتی نمیدونم چی باید بنویسم ولی بخاطر حال خوب الانم و گذاشتن یک ردپا از خودم می نویسم
دیروز تعهد دادم که شروع کنم نوشتن ستاره قطبی رو
و اول صبح امروز یکی از خواسته هام این بود و باز من به خدا با صدای بلند گفتم من میخوام صدای تورو بشنوم و هدایتت رو بفهمم خداجونم منو که میشناسی لطفا واضح با من صحبت کن
و چند روزی به دنبال اینکه من چگونه میتونم هدایت بشم که در کارم پیشرفت کنم؟؟
و امشب خیلی خیلی واضح خدا با من صحبت کرد
دمت گرم که به هرچیزی که ما بخوایم هدایتمون میکنی واقعا قلبم شکفته شد
الان ذهن نجواگر میگه الکی خودتو گول نزن تو خیلی هم خوشحال نشدی پس چرا از خوشحالی اشک نمیریزی چرا پس درست و حسابی از خدا سپاسگزاری نمیکنی
و من در جوابش فقط میگم من همینم که هستم شاید مثل خیلی از دوستانم نتونم متن قشنگ بنویسم ولی همینی که هستم رو دوست دارم و میدونم این متن به دل اون کسی که باید بشینه میشینه
خدا جونم دوست دارم و ممنونم که منو با قانون جهان هستی آشنا کردی
ممنونم استاد عزیز که دستای خداوند شدید تا منو نجات بدید به راه سعادت و رستگاری
هان! این شمایید که در زندگی دنیا از آنان دفاع میکنید. پس (بگویید) چه کسی روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع میکند؛ یا چه کسی حافظ و حامی آنان است؟
نساء – 109
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خداوند را هزاران مرتبه شکر بابت یک روز دیگر الهی شکرت
روز سیزدهم
اصل
خییلی ها هستند که در فکر تبلیغ هستند در حال تجزیه و تحلیل افراد هستند بیبینن که رقبا چی کار می کند اما استاد همیشه گفتن که فقط تمرکز را روی خودتان بگذارید روی خودتان کار کنید
باز هم به بحث مقایسه می رسیم وختی می رویم میبینیم که افراد دیگه در شغل ما چی می کند و حال مان بد می شود وختی نتایج را مان را با بقیه مقایسه میکنیم که در پله صدم هستند و ما تازه کار این خییلی ضربه می زند و اصلا بی انگیزه می شویم و بیخیال آن کار می شویم
و دوم نباید مسی را نصیحت کنیم نصیحت کردن اصلا خودش ایراد دارد من وختی نوجوان بودم و پدرم در یک شفاخانه شریک بود و آنجا همه می آمدند به نوبت خود نصیحت را شروع می کردند
و افرادی بودند که کارگر بودند صفا کار بودند و اصلا نتیجه خاصی در زندگی خود خلق نکرده بودند می آمدند نصیحت را شروع می کردند و من آن زمان درکی درستی از قانون هم نداشتم و بخاطری فرهنگ اشتباه فکر می کردم باید به بقیه احترام بگذاریم به بزرگتر ها اما حالا میگم نه باید به افراد احترام بگذاریم که لایق آن احترام هستند نه افرادی که زبان شأن همیشه در حال صحبت کردنه اما نتیجه خاصی نگرفتن از زندگی
درود سلام خدمت شما بنیادی عزیز امید که در کجایی دنیا باشی خوش و آرام باشی
چقدر این آیه شریف انسان را به فکر فرو میبره و بی نهایت عالی بیان کردین دقیقا که همه استاد نصیحت شدن و همه استاد عمل نکردن خدا را شکررررر که یک دفع به کامنت خودت سرخوردک وکلی انرژی مثبت گرفتم و امید که خودت هم نتایج فوق العاده گرفته باشی البته که نتایج هم گرفتی
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
گام سیزدهم:
خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت زمان حالی که دارم بابت جایی که هستم من از خودم مینویسم از باوری که تو کسب و کارم دارم میگم من احساس میکنم وقتی تبلیغ کارم و میکنم به کارم اطمینان ندارم و میخوام با تبلیغ کردن جنسم و بفروشم مقاومت زیادی دارم برای تبلیغ کردن تبلیغ کارم و مثل اس ام اس انجام دادم ولی از ته دل رازی نبودم و دوست داشتم و دارم که مشتری تبلیغ منو انجام بده به صورت دهان به دهان یا همون فیس تو فیس من برای این کار همیشه سعی کردم بهترین باشم یعنی جنسی رو که به مشتریم ارئه میدم و خود جنس تبلیغ خودش و انجام بده و تا حدود زیادی موفق بودم از تبلیغ کردن کالام متنفرم و مقاومت زیادی دارم و دوست دارم تمرکزم روی خودم و کیفیت کاری که ارائه میدم بزارم و با هیچ کسی کاری ندارم و به هیچ عنوان تو کار دیگران دخالتی نکردم و دنبال این نبودم که فلانی چی میفروشه تا منم بیارم همون جنس و بفروشم یا چرا فلانی از جنس من آورده و بازار منو خراب میکنه به این ایمان و باور قلبی دارم که خداوند روزی منو به دیگران گره نزده و روزی دیگران هم در گرو من نیست هر کسی نون دل خودش و میخوره یعنی هر چقدر به خدا باور و ایمان داشته باشی که برگی بدون اذن اون از درخت جدا نمیشه خیلی آروم و رها هستی ولی باید سمت خودتو خوب انجام بدی و من سعی میکنم که اینطور باشم با اطمینان کامل جنسمو از بازار تهیه میکنم و از هر کسی جنس نمیخرم و تا جنس و نشناسم و تولید کننده رو نشناسم خرید نمیکنم چون خیلی مهمه چه کسی جنسی رو که میخوایی تولید میکنه کسی که به اصول ایمان داره و رعایت میکنه که خداوند و شکر میکنم که همیشه هدایت شدم به تولید کننده ای که مثل خودم به جنسش و تولیدش ارزش قائله و اهمیت میده و با بالاترین کیفیت تولید میکنه چرا چون از مشتریهایی که دارم میدونم هر چقدر من خودمو ارزشمند بدونم و به خودم احترام بزارم جهان هم همون طور بهم پاسخ میده من همیشه این شعار و تو زندگیم عمل کردم آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و همیشه از خودم سوال کردم آیا این کار رو که انجام میدم درسته یا نه یا این جنسی رو که میفروشم خودم از کیفیت اش رازی هستم یا نه و این سوالات باعث شده که من همیشه بهتر عمل کنم چون من وقتی کار خودمو خوب انجام بدم و این و به جهان ارسال کنم و باور داشته باشم که خدایی هست و اون جهان و اداره میکنه منم جزعی از همون جهانی هستم که در اداره خداونده پس سعی میکنم کارمو خوب انجام بدم و رها باشم و آرام چون خدا همه چیز و درست میکنه و همین طور هم هست من اصلأ تقلایی ندارم همیشه خونسرد و آرام سر جام نشستم و کار خودمو انجام میدم و خیالم راحته چون به خدا باور و ایمان دارم همین جایی که هستم و دارم کامنت مینویسم هدایت خداوند بوده من برای بدست آوردن هیچ کاره بودم این خداوند بوده که همه چیز من بوده
امروزخیلی خوشحال هستم که قدمهای دوره شروع شده ومن می تونم دوباره ردپای خودم روبزارم
داستان تجارت وتبلیغات وقوانین بشری برای کسب وکارو روشهای تبلیغ وغیره همه اینها رو من درچالشی که درنتیجه همکاری با دودوست که درزمینه اموزش فعالیت می کردند وچون پسر من وقتی کوچک بود شاگرد اونها بود باعث شد من به مشکلات اونها پی ببرم وخواستم که به اونها دراین زمینه کمک کنم که درواقع اموزش برای پسر من وسایرشاگردان وخصوصا خود کسانی که عظم این کارو کرده بودند وجلو رفته بودند کمکی باشه درجهت رفع موانع وعمکرد بهتر وباایمانی که باعث عملی شد که حتی وقتی چند کارشناس قراربود به مامشاوره بدن وراهنمای مسیرماباشند قابل باورنبود یعنی طبق محاسبه وتجربه علمی وعملی اونها غیرممکن ها ممکن شد بطوری که برای افتتاح مکانی که به لطف خداوند وبا الهامت قلبی توانستم جورکنم که داستان مفصلی دارد پیداشدن مکان وپول اجاره اونجا بماند این باعث شد ایمان من به الهامات قوی تربشه به طوری که من با مدت زمانی که قراربود محل اموزشی را بادعوت ازکارشناسان وافراد دیگر جهت حمایت حضوریابند جوری شد که ما باکمبود زمان ازنظر کارشناسان امورمواجه شدیم اما من چون باورداشتم وبراساس الهامات قلبی خودم کارم روشروع کرده وادامه میدادم به حرف اونها توجهی نکردم وگفتم من درزمان مقرر افتتاحیه خواهم داشت اما دوستان همراه من درمسیر نگران شدند که زمان کم داریم ونمیشه من با روش خودم اونهاروقانع کردم وکفتم شما اصلا به مدت زمان تا افتتاحیه اصلا فکرهم نکنید وهیچ توجهی نداشته باشید که زمان نداریم من گفتم ماخداروداریم اون همه چیزداره وهمه چیزهارو به وقتش جوروهماهنگ خواهد کرد ومن یقین دارم اوضاع به ظاهرناجوربود اما من ایمان داشتم مایک درجلو ساختمان داشتیم ویه درپشتی ومخفی ما تا لحظه بریدن روبان درب ورودی داشتیم کارمیکردیم به محض زدن قیچی وورود میهمانان به داخل سالن ورودی دوستان تیم ما هم کارشان تمام شده بود وازدرب خروجی پشت ساختمان خارج شدند وهیچ کس هم متوجه داستان نشد وافتتاحیه هم سروقت وطبق برنامه ما برخلاف باورکارشناسها که همش طبل نشدن ونبودن میزدند طبق علم وتجربه شان اما من با باوروایمان ویقین کامل کارم راانجام دادم بانتیجه کامل وصحیح که کارشناسان میگفتند این غیرممکنه معجزه کردی من گفتم برای ما همیشه معجزه هست برای کسی که باورش دارد نتیجه این که وقتی به اصل توجه داری فرع ها توروازمسیرت منحرف نمی کنند و می تونی هرناممکنی رو ممکن وعملی کنی
[همان که] پروردگار مشرق و مغرب [است]، هیچ معبودی جز او نیست، پس او را وکیل و کارساز خود انتخاب کن، (9)مزمل
سلام به استاد عزیزم چراغ و روشنایی مسیر عشق
سلام به خانم شایسته مهربونم که این برنامه را تنظیم و هماهنگ کردن تا وجودمون ی خانه تکونی اساسی بشه برای دوباره تنظیم کردن فرکانسمون روی موج ایمان و عشق، بی نهایت ازتون سپاسگزارم که نه ندای قلبتون لبیک گفتید.
سلام به تک تک دوستان عزیزم در مسیر عشق و نور
مینویسم از خدایی که اگر باورش کنی کن فیکون میکنه مینویسم از عشقی که نعمتاش تمامی نداره کسی که خوب تو را بلده کسی که دو دستی چسبیده بهت ببینه چیکار داری بگه چشم این دنیا مال تو با تمام تجهیزات
تو فقط ی برگ ایمان و باور با درخواستت بده تحویل بقیش با من میتونی ؟؟؟؟تمام…..خدا
آره استاد عزیزم درسته باور ما مهمه خدا کاری به کت و شلوار وکجا زندگی میکنی و قیافت چطوریه و ثروتی چقدره …نداره اگر اینجور بود خیلی بی عدالتی بود، کار باورها و ایمان ما داره کاری نداره تبلیغ کنی یا نه مغازها و جاهایی هست تو همین شیراز ، پیرمرد هستن و اینستا و تبلیغات ندارند ولی برای بستنی و شیرینی هاشون و عطاریاشون صف میکشن ی
تبلیغاتم ندیدم مغازشونم لوکس نیست معمولی هست و بعضی جاها هزارتا کوچه پس کوچه تو بازار باید بری تا پیداشون کنی ولی باهاشون هم صحبت بشی میبینی باورشون به روزی رسانی خدا عجیبه
باورهاشون داره کار میکنه ،اون خدا بود که مردم را دور حضرت محمد جمع کرد اون خدای ودود بود که کارها را انجام داد….کار ما فقط درخواست با ایمان و باور هست وگرنه فراتر از اون چیزی که ما میخوایم وجود داره….همچیز باور و توحید هست، کافیه ما باور کنیم همین…..
مینویسم که یادم بماند چه کردی با منی که فقط لحظه ای باورت کردم …خداوندم اگر جانی هست هزاران بار فدای تو تا ابد تا ابد ممنونم که در جان منی در قلب منی پیش منی ثروت منی ، نعمتی بالا تر از تو ازکجا پیدا کنم که در جان منی به قول عطار عاشق
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی
تو خود همه جهانی خدای خوبم کار بلدترین ،عاشقترین به بندش ،میگم خدا تو چطور ایقدر عالی بلدی،آدما را سوپرایز کنی هاااا من که در برابر عظمت تو ی نقطه ام نیستم .
چند روز پیش ی فیلم از شاهکارهات را دیدم وسط اقیانوس مذاب آتشین را تبدیل به جزیره کردی آبی که اتیش را خاموش میکنه چطوری آخه با عقل من که جور در نمیاد یعنی چیزی که برای ذهن من محدوده ،بعد من میتونم رو مغز خودم حساب کنم ایا؟
من دیگه چی بگم در برابر عظمت تو خدا چی بگم که خواستهای من برات خنده داره و با ی اشاره میگی باش و تمام ،نوری در دل تاریکی….
حالا اگر من ذهن محدودی دارم باورت نمیکنم و بهترین ها را نمیخوام هم به خودم ظلم کردم و هم قدرت تو را ندیده گرفتم و من ی مشرکم و قدرت را به همه دادم که محدود شده،خدا این محدودیت ها چی بودن من باید اینقدر به تو ایمان داشته باشم که چشام را ببندم و باز کنم بگی بفرما….
اینقدر تو را تو ذهن ما محدود کردن و هزارتا تبصره گذاشتن و ما باید هر حرفی که میشنویم هزار بار بگیم نه نه درست نیست و با حرفا بجنگیم .
آقا من هر جور شده تو و خوشحالی و ایمان را انتخاب میکنم
ی آهنگی هست که میگه
Shine bright like a diamond
بدرخش مثل یک الماس
Find light in the beautiful sea
روشنایی رو توی این دریای زیبا پیدا کن
I choose to be happy
من خوشحالی روانتخاب میکنم
You and I, you and I
منو تو، منو تو
We’re like diamonds in the sky
ما شبیه الماسیم توی آسمون
خدا جون من هر کاری ازت خواستم در حد عالی انجام دادی مثل چند روز قبل ی کتاب میخوندم که تو کامنت یکی از دستان عشق جهان بنام فهمیه جان که کتاب گادارد را معرفی کردن که از همینجا ازشون ممنونم و میبوسمش .
تجسم نردبان بود چند بار انجام دادم و یادم رفت دیگه ….تو چیکار کردی؟؟؟…..اینجا مینویسم که یادم بمونه تو عظیمی تو سمیعی تو بصیری تو ورودی،من فراموش میکنم تو نه تو همچی با جزئیات یادت میمونه.
چند روز گذشت از خواستم و بعد از چند روز پیاده روی نرفتن هوا تاریک بود ،گفت آماده شو شیک و مجلسی بریم مهمونی تو ذهنم میگفتم یعنی چی این موقعه …..رفتم پیاده روی باغی که54 هکتار هست و خود بهشته و چه روزهایی اونجا تو را ندیدم و فقط پنج دقیقه فاصله داره یکم مسیر تاریک اول پیاده روی را طی کردم دیدم نور وصدای اهنگ و شادی و رقص میاد گفتم یعنی چه خبره …..دیدم بله…
مورد علاقه های من اینجا تشریف دارند بنر بزرگ اولین همایش کمپ و گردشگری ملی از سراسر ایران در شیراز از 2تا 6 مهرماه تو همین باغ ، 100 تا ار وی ،تراکمپر مجهز وماشین سواری با تجهیزات و موتور ها ی سنگین که میتونستی بری داخل همه ماشینا سوال بپرسی و تو حال و هوای سفر قرار بگیری که تقریبا همه را رفتم ،ی ار وی که رفتم خانمه حتی بسته بندی مواد غذایی تو فریز را بهم یاد داد و من تا کلی وقت تو ار وی کنارش بودم و چقدر رابطش را با همسرش دوست داشتم و ار وی بنزی که با مبلمان طوسی و طرح چوب روشن و سفید طراحی شده بود ،ی تایم انگار رو زمین نبودم. دعوت شده بودم ی مهمونی و پذیرایی میکردن همه وکمپ داشتن صندلی و ….دور همی
ی خانمی بود من در مورد چادر پرسیدم من را برد پیش ی آقا که تهرانی همسفرش که بالای ماشینشون چادر ماشین داشتن با برند عالی همونایی که تو فیلما میدیم و عکس میگرفتم ، خانم با کلی ذوق من را برد ،گفت برو بالا بخواب ببین چقدر خوبه کسی جز من نرفت تو اون جمع همین که رفتم تو چادر گفت از نردبان راضی بودی گفتم واییییی تو که همچیا کنار هم چیدی من ی نردبان خواستم تو کلی اروی و موتور و کمپر از تمام ایران هماهنگ کردی اینم اولین بار اینجا واسه نردبانی که من خواستم من دیگه دلم نمیخواست بیام پایین گفت با خودت فکر کردی تا حالا چندتا نردبان و پله رفتی بالا همینجا فقط گفتم خدا فقط بهم بگو چطوری میشه بغلت کرد و بوسیدت چطوری؟؟؟…
به بزرگیت نمیشود تو چادره سجده کنم اگر این اسمش بهشت نیست چیه واقعا من میخوام بهشت را همینجا با تو تجربه کنم فقط ….گفت خب تو من را باور نداری درخواست کردی و من نزدیکترین جای ممکن که پنج دقیقه فاصله داشت برات هماهنگ کردم به خواستت برسی بدون زحمت که در کمترین زمان اونا بیان…راضی هستی؟؟؟
ولی باز هر درخواست جدیدی داری انگار یادت میره کارهایی که برات کردم ، اعتماد و باور و ایمان را ….تو. فقط از خودم بخواه اگر کاری نکردم باشه برو بی ایمان بشو برو به همه بگو
خدا کاری نکرد شما کنید….
خدا کاش میشود تو اوج همین احساس غرق بشم و جانم را دو دستی تقدیمت کنم ببین همین کار را میکنی که ابراهیمت را عاشق میکنی میزنه به دل آتیش ،موسی را عاشق میکنی میزنه به دل دریا که به تو برسه اینا بهونه بود فقط …..دلم میخواد تو همین احساس بودنت جهانم استپ بشه و فقط حست کنم دیگه چیزی نخوام جز خودت.
من چطوری حضورم را به تو ثابت کنم که راضی بشی همین هماهنگ ها از صدتا جا تو میدونی چند تا جلسه و هماهنگی اتفاق افتاده چند تا آدم تصمیم گرفتن. به دل چند تا انداختم بیان .چندتا اداره هماهنگ شدن ،چندتا برنامه هماهنگ شده، که اولین همایش ملی اینجا باشه که بیان اینجا که درخواست تو اجابت بشه تو را خوشحال کنم ، خب اینا منم که به عشق تو انجام میدم.
بقیه کارات و درخواستاتم همینه دیگه همین که بخوای میشه اگر نمیشه تو باورت به من مشکل داره حلش کن من هستم همجا و همیشه پیشتم تو تک تک سلول هات هستم
ی بارم تو منا امتحان کن ببین میشه….؟
خدایا یاریم کن عظمت تو را باور کنم.
خدایا یاریم کن تنها از خودت بخوام.
خدایا یاریم کن عاشقت بمونم هر لحظه.
خدایا یاریم کن از قدرتی که بهم دادی استفاده کنم قبل اینکه در بازی جهان اوت بشم.
خدایا یاریم کن دستام همیشه تو دست خودت باشه و مرا ببری به جاهایی که خودت باشی و بهمون خوش بگذره …..
درخواست جدیدم را با ایمان بیشتر از کسی که کارها براش آسونه و کن فیکونی میکنه در آنی میخوام،و میام مینویسم که دوباره چه کردی، تا رد پایی باشه برای قدم های بعدی…
امروز برای چندمین بار داشتم قسمت7 روانشناسی ثروت 1 را گوش میکردم و همزمان شد با جلسه اول خانه تکانی ذهن که برای مرتبه دوم گوش میدادم و مطالب مشترک داشتند که تاکید بر سرمایه گذاری روی خودمون بود. سوالات زیادی در مورد ابزار های کار و روش کسب درامد و جذب مشتری در ذهنم می چرخید و از خدا هدایت خواستم و امروز با این فایل مواجه شدم که دقیقا جواب سوالات من بود. خدای شکرت برای همزمانی و هدایت ها و کمک هایت.
بارها پیش اومده که موضوعی ذهنم را مشغول کرده و به دنبال جواب بودم و همان موقع فایلی گذاشته میشود که در مورد سوالاتم هست.
فضای مجازی پر شده از روشهای کسب درآمد دلاری و جذب مشتری. پر شده از اینکه چه روشی را پیدا کنیم تا فالوور بیشتر داشته باشیم . پر شده از تبلیغ برای اینکه چه طور خیلی سریع به درآمد میلیاردی برسیم. و همه اینها باعث میشه حواسمون پرت بشه و به حاشیه و فرع کشیده بشیم. همه اینها باعث میشه احساس کنیم از قافله عقب افتادیم و باید زودتر کاری کنیم. همه اینها باعث میشه فکر کنیم فرصت ها و نعمتها محدود است و باید عجله کنیم . مقایسه را به همراه میاره و احساسمون رو بد میکنه. به لطف خدای مهربان و آموزش های استاد من چندین ساله که اخبار رو گوش نمیدم. تلویزیون و ماهواره خاموش است. هیچ فیلمی نمیبینم. اما در اینستاگرام چند سال پیش ،پیج عکاسی با موبایل زدم و عکسهای طبیعت را میذارم. در این فضای مجازی ،گاهی اوقات ،پیج هایی را میبینم که زیبایی طبیعت را به تصویر میکشد یا در بعضی مواقع به صحبتهای افرادی گوش میدهم که در مورد رشد و توسعه فردی صحبت میکنند .اما همین مدت زمان خیلی کوتاه که در این فضا میرم ، گاهی به طور اتفاقی حرفهایی را میشنوم در مورد کسب درآمد که من را به بیراهه میبرد و اگر حواسم نباشد من را درگیر فرع میکند .
استاد نمیدونید چه کمک و هدایت بزرگی بود برای من وقتی گفتید که اصلا در مورد سئو چیزی نمیدونستید و فقط روی باورهای توحیدی کار میکنید و بر اساس هدایت درونی عمل میکنید و کاری به روشهای بازاریابی ندارید.
چون من دچار سردرگمی شده بودم و نمیدونستم که استفاده از ابزارها باید باشه یا نه؟ ابزارهایی مثل سئو و دیده شدن سایت ، یا افزایش فالوور در اینستاگرام برای جذب مشتری .ذهنم میگفت باید باشه و قسمتی از مسیر ِ عمل کردن برای رسیدن به اهداف است ولی حس درونی ام منفی میشد .
اما با دیدن این فایل فهمیدم که اینها همه فرع است و من را از مسیر توحیدی دور میکنه.
برای همین تصمیم گرفتم فقط و فقط زمانی وارد اینستاگرام بشم که بخوام عکسی را بذارم و دیگه کاری به بقیه چیزها نداشته باشم. چون هدفم پرداختن به عکاسی به طور حرفه ای است.
بعد از دیدنِ این فایل با خودم فکر کردم چه عواملی برای من شرک را به همراه دارد ، فرع است و نباید به آنها توجه کنم؟
1. روشهایی که در آنها هدف جذب مشتری و دیده شدن است .
2. رفتن به اینستاگرام و دنبال کردن پیج های مختلف که ابزارهای گوناگون را برای کسب درآمد و جذب مشتری معرفی میکنند.
3. حساب کردن روی حرفهای متخصصان بازاریابی و امثال آنها
اصل چیست ؟ تمرکزم را بر چه چیزی بگذارم ؟
1. اول و آخر، خدای یکتاست که تنها روزی رسان است
2. بندگی خدایی که منشا فراوانی و فرمانروای کیهان و جهان است
3. تقویت باورهای توحیدی و ایمان به نیروی هدایتگر درونی که خودش مشتری را میفرستد و ما را به سمت شرایط و ایده های ثروت ساز هدایت میکند.
3. انجام کار مورد علاقه با حسِ خوب و شور و اشتیاق و لذت بردن از مسیر
4. تمرکز بیشتر روی سایت استاد و تمرین هر روزه باورهای ثروت ساز
5. اقدامات عملی کوچک متناسب با شرایط فعلی اما مستمر و رعایت قانون تکامل
6. یادآوری این موضوع که هدف اصلی، بهبود شخصیت و گسترش آگاهی است و ثروت نتیجه طبیعی آن است نه هدف.
در پایان قدردان خدای مهربان و شما هستم و براتون آرزوی بهترین ها را دارم
اصل این نیست که من برای اینکه مشتری های بیشتری داشته باشم بیام فلان تبلیغاتو داشته باشم
اصل این نیست که برای اینکه فرد مناسبی رو برای رابطه عاطفیم خواسته باشم باید فلان ظاهر یا خونه یا فلان مبل و فلان ماشین رو داشته باشم یا فلان تحصیل و چنان و چنین خانواده عالی از نگاه علمی ، فرهنگی و ثروت رو داشته باشم
اصل این نیست که برای ارتقا در شغلم باید پارتی یا فلان مهارت رو داشته باشم
اصل این نیست که برای جذب فرد دلخواهم در رابطه عاطفی چهره زیبایی داشته باشم
اصل این نیست که برای جذب فرد دلخواهم فلان میزان از سلامتی رو داشته باشم
اصل اینه که من باوره توحیدیی در زمینه هدفم ( ثروت ، سلامتی، روابط ) داشته باشم بیام باور های توحیدی در اون زمینه برای خودم بسازم و البته که ساختن باور هم دکمه ای نیست که با یک بار فشار دادن نتیجه ایجاد بشه و یا با یک بشکن ، باید برای ساختن باور های توحیدیم تکاملمو طی کنم و اینم ربط داره به این که چقد اهل عملم چقد به خواسته ام بها میدم و چقد بدون عجله و بدو بدو این مسیر رو ادامه میدم چقد به الهاماتم عمل می کنم و چقداعتماد توکل دارم به خدا ( قانون)
من اگه فقط به همین درک در زندگیم برسم که بدون استثنا این من هستم که زندگی خودم رو خلق میکنم.
با این باور قدرت رو از عوامل بیرونی گرفته وبه خودم میدم
تنها در حرف نباشه با توکل وایمان بهش عمل کنم.
عدالت خداوندم به اینه که همه ی ما به یک اندازه به نعمتهاوثروت ها دسترسی داریم وبه اندازه ای که باور داشته باشیم وایمان داشته باشیم میتوانیم به نعمت وثروت برسیم.
خداوند خیرو مطلق هستش این ما هستیم با قدرت دادن به عوامل بیرونی خودمون رو از خیر وبرکت خداوند دور میکنیم خداوند به هیچ کس ظلم نمیکنه
وقتی من به این باور برسم که خداوند یه سیستم هستش واحساس نداره وجهان بر پایه قانون هستش
قانون این جهان احساس خوب =بااتفاق خوب
باید شکر گزار داشته هام باشم وتمام سعیم رو بکنم که در حال واحساس خوب باشم واز همینجایی که هستم با توکل وایمان حرکت کنم نیازی به هیچگونه تبلیغ وکمکی از طرف دیگران ندارم اگه ایمان داشته باشم وباور داشته باشم به اصل خودم وقدرت رو به خودم بدم، بهم گفته میشه هدایت میشم به راحت ترین وبهترین مسیر و زندگیم رو خلق میکنم .
میدونم تا اینجای زندگیم هر اتفاق وهر تجربه خوب یا بد در زندگیم همه حاصل فرکانس ها وباورهای خودم بوده
الان که راه رو میدونم ومیدونم این من هستم که با توجهم وقدرت دادن به خداوندم فارغ از اینکه جنسیتم چیه ودر چه شرایط و جایگاهی هستم زندگیم رو میسازم .
قدرت رو به عوامل بیرونی نمیدم وباور دارم که از همینجایی که هستم شروع کنم وبه الهامات خداوندم باور داشته باشم بهم گفته میشه راه درست. وقتی در کار خودم بهترینم رو بزارم وبا ایمان قدم بردارم دیگه نیاز به تبلیغ نیست مردم خودشون زبان تبلیغ کارم میشن وقتی باور داشته باشیم به خیر مطلق بودن خداونداز بی نهایت راه،خیر وبرکتش بهمون میرسه.
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم
خیلی اهل کامنت نوشتن نیستم و حتی نمیدونم چی باید بنویسم ولی بخاطر حال خوب الانم و گذاشتن یک ردپا از خودم می نویسم
دیروز تعهد دادم که شروع کنم نوشتن ستاره قطبی رو
و اول صبح امروز یکی از خواسته هام این بود و باز من به خدا با صدای بلند گفتم من میخوام صدای تورو بشنوم و هدایتت رو بفهمم خداجونم منو که میشناسی لطفا واضح با من صحبت کن
و چند روزی به دنبال اینکه من چگونه میتونم هدایت بشم که در کارم پیشرفت کنم؟؟
و امشب خیلی خیلی واضح خدا با من صحبت کرد
دمت گرم که به هرچیزی که ما بخوایم هدایتمون میکنی واقعا قلبم شکفته شد
الان ذهن نجواگر میگه الکی خودتو گول نزن تو خیلی هم خوشحال نشدی پس چرا از خوشحالی اشک نمیریزی چرا پس درست و حسابی از خدا سپاسگزاری نمیکنی
و من در جوابش فقط میگم من همینم که هستم شاید مثل خیلی از دوستانم نتونم متن قشنگ بنویسم ولی همینی که هستم رو دوست دارم و میدونم این متن به دل اون کسی که باید بشینه میشینه
خدا جونم دوست دارم و ممنونم که منو با قانون جهان هستی آشنا کردی
ممنونم استاد عزیز که دستای خداوند شدید تا منو نجات بدید به راه سعادت و رستگاری
ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا فَمَنْ یُجادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلاً
هان! این شمایید که در زندگی دنیا از آنان دفاع میکنید. پس (بگویید) چه کسی روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع میکند؛ یا چه کسی حافظ و حامی آنان است؟
نساء – 109
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خداوند را هزاران مرتبه شکر بابت یک روز دیگر الهی شکرت
روز سیزدهم
اصل
خییلی ها هستند که در فکر تبلیغ هستند در حال تجزیه و تحلیل افراد هستند بیبینن که رقبا چی کار می کند اما استاد همیشه گفتن که فقط تمرکز را روی خودتان بگذارید روی خودتان کار کنید
باز هم به بحث مقایسه می رسیم وختی می رویم میبینیم که افراد دیگه در شغل ما چی می کند و حال مان بد می شود وختی نتایج را مان را با بقیه مقایسه میکنیم که در پله صدم هستند و ما تازه کار این خییلی ضربه می زند و اصلا بی انگیزه می شویم و بیخیال آن کار می شویم
و دوم نباید مسی را نصیحت کنیم نصیحت کردن اصلا خودش ایراد دارد من وختی نوجوان بودم و پدرم در یک شفاخانه شریک بود و آنجا همه می آمدند به نوبت خود نصیحت را شروع می کردند
و افرادی بودند که کارگر بودند صفا کار بودند و اصلا نتیجه خاصی در زندگی خود خلق نکرده بودند می آمدند نصیحت را شروع می کردند و من آن زمان درکی درستی از قانون هم نداشتم و بخاطری فرهنگ اشتباه فکر می کردم باید به بقیه احترام بگذاریم به بزرگتر ها اما حالا میگم نه باید به افراد احترام بگذاریم که لایق آن احترام هستند نه افرادی که زبان شأن همیشه در حال صحبت کردنه اما نتیجه خاصی نگرفتن از زندگی
الهی شکرت بابت این قدم ها خدایا شکرت
درود سلام خدمت شما بنیادی عزیز امید که در کجایی دنیا باشی خوش و آرام باشی
چقدر این آیه شریف انسان را به فکر فرو میبره و بی نهایت عالی بیان کردین دقیقا که همه استاد نصیحت شدن و همه استاد عمل نکردن خدا را شکررررر که یک دفع به کامنت خودت سرخوردک وکلی انرژی مثبت گرفتم و امید که خودت هم نتایج فوق العاده گرفته باشی البته که نتایج هم گرفتی
در کجای دنیا باشی خوش و آرام باشی !
سلام به مدیر صاحب رامش عزیز
خداوند را هزاران مرتبه شکر که همچون دوست مثل شما دارم و همیشه و هر جا بابت وجود نازنین شما سپاسگزارم
و همیشه از خلاقیت های شما به دوستانم گفتم و انشالله در این برنامه که تازه شروع کردی نتیجه عالی بیگیری من که باور دارم
و میبینم چطور خداوند و دست هایش به شما کمک می کند
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت وجود مقدست
هر کجا هستید در پناه الله شاد سالم ثروتمند باشی
پروردگارا سپاسگزارم
درود بر جناب عباسمنش و تمامی عزیزان
خدا شاهده یک هفته میشه معنی زندگی رو فهمیدم
خدارو شکر به این مسیر هدایت شدم تا آگاهی خداشناسی و خودشناسی را بیاموزم
شادمانم در کنار شما هستم
درپناه خداوند سلامت و مانا باشید
خداونداشکرت
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
گام سیزدهم:
خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت زمان حالی که دارم بابت جایی که هستم من از خودم مینویسم از باوری که تو کسب و کارم دارم میگم من احساس میکنم وقتی تبلیغ کارم و میکنم به کارم اطمینان ندارم و میخوام با تبلیغ کردن جنسم و بفروشم مقاومت زیادی دارم برای تبلیغ کردن تبلیغ کارم و مثل اس ام اس انجام دادم ولی از ته دل رازی نبودم و دوست داشتم و دارم که مشتری تبلیغ منو انجام بده به صورت دهان به دهان یا همون فیس تو فیس من برای این کار همیشه سعی کردم بهترین باشم یعنی جنسی رو که به مشتریم ارئه میدم و خود جنس تبلیغ خودش و انجام بده و تا حدود زیادی موفق بودم از تبلیغ کردن کالام متنفرم و مقاومت زیادی دارم و دوست دارم تمرکزم روی خودم و کیفیت کاری که ارائه میدم بزارم و با هیچ کسی کاری ندارم و به هیچ عنوان تو کار دیگران دخالتی نکردم و دنبال این نبودم که فلانی چی میفروشه تا منم بیارم همون جنس و بفروشم یا چرا فلانی از جنس من آورده و بازار منو خراب میکنه به این ایمان و باور قلبی دارم که خداوند روزی منو به دیگران گره نزده و روزی دیگران هم در گرو من نیست هر کسی نون دل خودش و میخوره یعنی هر چقدر به خدا باور و ایمان داشته باشی که برگی بدون اذن اون از درخت جدا نمیشه خیلی آروم و رها هستی ولی باید سمت خودتو خوب انجام بدی و من سعی میکنم که اینطور باشم با اطمینان کامل جنسمو از بازار تهیه میکنم و از هر کسی جنس نمیخرم و تا جنس و نشناسم و تولید کننده رو نشناسم خرید نمیکنم چون خیلی مهمه چه کسی جنسی رو که میخوایی تولید میکنه کسی که به اصول ایمان داره و رعایت میکنه که خداوند و شکر میکنم که همیشه هدایت شدم به تولید کننده ای که مثل خودم به جنسش و تولیدش ارزش قائله و اهمیت میده و با بالاترین کیفیت تولید میکنه چرا چون از مشتریهایی که دارم میدونم هر چقدر من خودمو ارزشمند بدونم و به خودم احترام بزارم جهان هم همون طور بهم پاسخ میده من همیشه این شعار و تو زندگیم عمل کردم آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و همیشه از خودم سوال کردم آیا این کار رو که انجام میدم درسته یا نه یا این جنسی رو که میفروشم خودم از کیفیت اش رازی هستم یا نه و این سوالات باعث شده که من همیشه بهتر عمل کنم چون من وقتی کار خودمو خوب انجام بدم و این و به جهان ارسال کنم و باور داشته باشم که خدایی هست و اون جهان و اداره میکنه منم جزعی از همون جهانی هستم که در اداره خداونده پس سعی میکنم کارمو خوب انجام بدم و رها باشم و آرام چون خدا همه چیز و درست میکنه و همین طور هم هست من اصلأ تقلایی ندارم همیشه خونسرد و آرام سر جام نشستم و کار خودمو انجام میدم و خیالم راحته چون به خدا باور و ایمان دارم همین جایی که هستم و دارم کامنت مینویسم هدایت خداوند بوده من برای بدست آوردن هیچ کاره بودم این خداوند بوده که همه چیز من بوده
خدایا شکرت بابت گام امروزم
سلام به همه دوستان
قدم سیزدم از دوره خانه تکانی ذهن
امروزخیلی خوشحال هستم که قدمهای دوره شروع شده ومن می تونم دوباره ردپای خودم روبزارم
داستان تجارت وتبلیغات وقوانین بشری برای کسب وکارو روشهای تبلیغ وغیره همه اینها رو من درچالشی که درنتیجه همکاری با دودوست که درزمینه اموزش فعالیت می کردند وچون پسر من وقتی کوچک بود شاگرد اونها بود باعث شد من به مشکلات اونها پی ببرم وخواستم که به اونها دراین زمینه کمک کنم که درواقع اموزش برای پسر من وسایرشاگردان وخصوصا خود کسانی که عظم این کارو کرده بودند وجلو رفته بودند کمکی باشه درجهت رفع موانع وعمکرد بهتر وباایمانی که باعث عملی شد که حتی وقتی چند کارشناس قراربود به مامشاوره بدن وراهنمای مسیرماباشند قابل باورنبود یعنی طبق محاسبه وتجربه علمی وعملی اونها غیرممکن ها ممکن شد بطوری که برای افتتاح مکانی که به لطف خداوند وبا الهامت قلبی توانستم جورکنم که داستان مفصلی دارد پیداشدن مکان وپول اجاره اونجا بماند این باعث شد ایمان من به الهامات قوی تربشه به طوری که من با مدت زمانی که قراربود محل اموزشی را بادعوت ازکارشناسان وافراد دیگر جهت حمایت حضوریابند جوری شد که ما باکمبود زمان ازنظر کارشناسان امورمواجه شدیم اما من چون باورداشتم وبراساس الهامات قلبی خودم کارم روشروع کرده وادامه میدادم به حرف اونها توجهی نکردم وگفتم من درزمان مقرر افتتاحیه خواهم داشت اما دوستان همراه من درمسیر نگران شدند که زمان کم داریم ونمیشه من با روش خودم اونهاروقانع کردم وکفتم شما اصلا به مدت زمان تا افتتاحیه اصلا فکرهم نکنید وهیچ توجهی نداشته باشید که زمان نداریم من گفتم ماخداروداریم اون همه چیزداره وهمه چیزهارو به وقتش جوروهماهنگ خواهد کرد ومن یقین دارم اوضاع به ظاهرناجوربود اما من ایمان داشتم مایک درجلو ساختمان داشتیم ویه درپشتی ومخفی ما تا لحظه بریدن روبان درب ورودی داشتیم کارمیکردیم به محض زدن قیچی وورود میهمانان به داخل سالن ورودی دوستان تیم ما هم کارشان تمام شده بود وازدرب خروجی پشت ساختمان خارج شدند وهیچ کس هم متوجه داستان نشد وافتتاحیه هم سروقت وطبق برنامه ما برخلاف باورکارشناسها که همش طبل نشدن ونبودن میزدند طبق علم وتجربه شان اما من با باوروایمان ویقین کامل کارم راانجام دادم بانتیجه کامل وصحیح که کارشناسان میگفتند این غیرممکنه معجزه کردی من گفتم برای ما همیشه معجزه هست برای کسی که باورش دارد نتیجه این که وقتی به اصل توجه داری فرع ها توروازمسیرت منحرف نمی کنند و می تونی هرناممکنی رو ممکن وعملی کنی
سلام بر یگانه معبود عالم هستی
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا ﴿٩﴾
[همان که] پروردگار مشرق و مغرب [است]، هیچ معبودی جز او نیست، پس او را وکیل و کارساز خود انتخاب کن، (9)مزمل
سلام به استاد عزیزم چراغ و روشنایی مسیر عشق
سلام به خانم شایسته مهربونم که این برنامه را تنظیم و هماهنگ کردن تا وجودمون ی خانه تکونی اساسی بشه برای دوباره تنظیم کردن فرکانسمون روی موج ایمان و عشق، بی نهایت ازتون سپاسگزارم که نه ندای قلبتون لبیک گفتید.
سلام به تک تک دوستان عزیزم در مسیر عشق و نور
مینویسم از خدایی که اگر باورش کنی کن فیکون میکنه مینویسم از عشقی که نعمتاش تمامی نداره کسی که خوب تو را بلده کسی که دو دستی چسبیده بهت ببینه چیکار داری بگه چشم این دنیا مال تو با تمام تجهیزات
تو فقط ی برگ ایمان و باور با درخواستت بده تحویل بقیش با من میتونی ؟؟؟؟تمام…..خدا
آره استاد عزیزم درسته باور ما مهمه خدا کاری به کت و شلوار وکجا زندگی میکنی و قیافت چطوریه و ثروتی چقدره …نداره اگر اینجور بود خیلی بی عدالتی بود، کار باورها و ایمان ما داره کاری نداره تبلیغ کنی یا نه مغازها و جاهایی هست تو همین شیراز ، پیرمرد هستن و اینستا و تبلیغات ندارند ولی برای بستنی و شیرینی هاشون و عطاریاشون صف میکشن ی
تبلیغاتم ندیدم مغازشونم لوکس نیست معمولی هست و بعضی جاها هزارتا کوچه پس کوچه تو بازار باید بری تا پیداشون کنی ولی باهاشون هم صحبت بشی میبینی باورشون به روزی رسانی خدا عجیبه
باورهاشون داره کار میکنه ،اون خدا بود که مردم را دور حضرت محمد جمع کرد اون خدای ودود بود که کارها را انجام داد….کار ما فقط درخواست با ایمان و باور هست وگرنه فراتر از اون چیزی که ما میخوایم وجود داره….همچیز باور و توحید هست، کافیه ما باور کنیم همین…..
مینویسم که یادم بماند چه کردی با منی که فقط لحظه ای باورت کردم …خداوندم اگر جانی هست هزاران بار فدای تو تا ابد تا ابد ممنونم که در جان منی در قلب منی پیش منی ثروت منی ، نعمتی بالا تر از تو ازکجا پیدا کنم که در جان منی به قول عطار عاشق
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی
تو خود همه جهانی خدای خوبم کار بلدترین ،عاشقترین به بندش ،میگم خدا تو چطور ایقدر عالی بلدی،آدما را سوپرایز کنی هاااا من که در برابر عظمت تو ی نقطه ام نیستم .
چند روز پیش ی فیلم از شاهکارهات را دیدم وسط اقیانوس مذاب آتشین را تبدیل به جزیره کردی آبی که اتیش را خاموش میکنه چطوری آخه با عقل من که جور در نمیاد یعنی چیزی که برای ذهن من محدوده ،بعد من میتونم رو مغز خودم حساب کنم ایا؟
من دیگه چی بگم در برابر عظمت تو خدا چی بگم که خواستهای من برات خنده داره و با ی اشاره میگی باش و تمام ،نوری در دل تاریکی….
حالا اگر من ذهن محدودی دارم باورت نمیکنم و بهترین ها را نمیخوام هم به خودم ظلم کردم و هم قدرت تو را ندیده گرفتم و من ی مشرکم و قدرت را به همه دادم که محدود شده،خدا این محدودیت ها چی بودن من باید اینقدر به تو ایمان داشته باشم که چشام را ببندم و باز کنم بگی بفرما….
اینقدر تو را تو ذهن ما محدود کردن و هزارتا تبصره گذاشتن و ما باید هر حرفی که میشنویم هزار بار بگیم نه نه درست نیست و با حرفا بجنگیم .
آقا من هر جور شده تو و خوشحالی و ایمان را انتخاب میکنم
ی آهنگی هست که میگه
Shine bright like a diamond
بدرخش مثل یک الماس
Find light in the beautiful sea
روشنایی رو توی این دریای زیبا پیدا کن
I choose to be happy
من خوشحالی روانتخاب میکنم
You and I, you and I
منو تو، منو تو
We’re like diamonds in the sky
ما شبیه الماسیم توی آسمون
خدا جون من هر کاری ازت خواستم در حد عالی انجام دادی مثل چند روز قبل ی کتاب میخوندم که تو کامنت یکی از دستان عشق جهان بنام فهمیه جان که کتاب گادارد را معرفی کردن که از همینجا ازشون ممنونم و میبوسمش .
تجسم نردبان بود چند بار انجام دادم و یادم رفت دیگه ….تو چیکار کردی؟؟؟…..اینجا مینویسم که یادم بمونه تو عظیمی تو سمیعی تو بصیری تو ورودی،من فراموش میکنم تو نه تو همچی با جزئیات یادت میمونه.
چند روز گذشت از خواستم و بعد از چند روز پیاده روی نرفتن هوا تاریک بود ،گفت آماده شو شیک و مجلسی بریم مهمونی تو ذهنم میگفتم یعنی چی این موقعه …..رفتم پیاده روی باغی که54 هکتار هست و خود بهشته و چه روزهایی اونجا تو را ندیدم و فقط پنج دقیقه فاصله داره یکم مسیر تاریک اول پیاده روی را طی کردم دیدم نور وصدای اهنگ و شادی و رقص میاد گفتم یعنی چه خبره …..دیدم بله…
مورد علاقه های من اینجا تشریف دارند بنر بزرگ اولین همایش کمپ و گردشگری ملی از سراسر ایران در شیراز از 2تا 6 مهرماه تو همین باغ ، 100 تا ار وی ،تراکمپر مجهز وماشین سواری با تجهیزات و موتور ها ی سنگین که میتونستی بری داخل همه ماشینا سوال بپرسی و تو حال و هوای سفر قرار بگیری که تقریبا همه را رفتم ،ی ار وی که رفتم خانمه حتی بسته بندی مواد غذایی تو فریز را بهم یاد داد و من تا کلی وقت تو ار وی کنارش بودم و چقدر رابطش را با همسرش دوست داشتم و ار وی بنزی که با مبلمان طوسی و طرح چوب روشن و سفید طراحی شده بود ،ی تایم انگار رو زمین نبودم. دعوت شده بودم ی مهمونی و پذیرایی میکردن همه وکمپ داشتن صندلی و ….دور همی
ی خانمی بود من در مورد چادر پرسیدم من را برد پیش ی آقا که تهرانی همسفرش که بالای ماشینشون چادر ماشین داشتن با برند عالی همونایی که تو فیلما میدیم و عکس میگرفتم ، خانم با کلی ذوق من را برد ،گفت برو بالا بخواب ببین چقدر خوبه کسی جز من نرفت تو اون جمع همین که رفتم تو چادر گفت از نردبان راضی بودی گفتم واییییی تو که همچیا کنار هم چیدی من ی نردبان خواستم تو کلی اروی و موتور و کمپر از تمام ایران هماهنگ کردی اینم اولین بار اینجا واسه نردبانی که من خواستم من دیگه دلم نمیخواست بیام پایین گفت با خودت فکر کردی تا حالا چندتا نردبان و پله رفتی بالا همینجا فقط گفتم خدا فقط بهم بگو چطوری میشه بغلت کرد و بوسیدت چطوری؟؟؟…
به بزرگیت نمیشود تو چادره سجده کنم اگر این اسمش بهشت نیست چیه واقعا من میخوام بهشت را همینجا با تو تجربه کنم فقط ….گفت خب تو من را باور نداری درخواست کردی و من نزدیکترین جای ممکن که پنج دقیقه فاصله داشت برات هماهنگ کردم به خواستت برسی بدون زحمت که در کمترین زمان اونا بیان…راضی هستی؟؟؟
ولی باز هر درخواست جدیدی داری انگار یادت میره کارهایی که برات کردم ، اعتماد و باور و ایمان را ….تو. فقط از خودم بخواه اگر کاری نکردم باشه برو بی ایمان بشو برو به همه بگو
خدا کاری نکرد شما کنید….
خدا کاش میشود تو اوج همین احساس غرق بشم و جانم را دو دستی تقدیمت کنم ببین همین کار را میکنی که ابراهیمت را عاشق میکنی میزنه به دل آتیش ،موسی را عاشق میکنی میزنه به دل دریا که به تو برسه اینا بهونه بود فقط …..دلم میخواد تو همین احساس بودنت جهانم استپ بشه و فقط حست کنم دیگه چیزی نخوام جز خودت.
من چطوری حضورم را به تو ثابت کنم که راضی بشی همین هماهنگ ها از صدتا جا تو میدونی چند تا جلسه و هماهنگی اتفاق افتاده چند تا آدم تصمیم گرفتن. به دل چند تا انداختم بیان .چندتا اداره هماهنگ شدن ،چندتا برنامه هماهنگ شده، که اولین همایش ملی اینجا باشه که بیان اینجا که درخواست تو اجابت بشه تو را خوشحال کنم ، خب اینا منم که به عشق تو انجام میدم.
بقیه کارات و درخواستاتم همینه دیگه همین که بخوای میشه اگر نمیشه تو باورت به من مشکل داره حلش کن من هستم همجا و همیشه پیشتم تو تک تک سلول هات هستم
ی بارم تو منا امتحان کن ببین میشه….؟
خدایا یاریم کن عظمت تو را باور کنم.
خدایا یاریم کن تنها از خودت بخوام.
خدایا یاریم کن عاشقت بمونم هر لحظه.
خدایا یاریم کن از قدرتی که بهم دادی استفاده کنم قبل اینکه در بازی جهان اوت بشم.
خدایا یاریم کن دستام همیشه تو دست خودت باشه و مرا ببری به جاهایی که خودت باشی و بهمون خوش بگذره …..
درخواست جدیدم را با ایمان بیشتر از کسی که کارها براش آسونه و کن فیکونی میکنه در آنی میخوام،و میام مینویسم که دوباره چه کردی، تا رد پایی باشه برای قدم های بعدی…
دوست دارم خدا از طرف فیروزه عاشق همیشگیت.
به نام خدای هدایتگر
درود بیکران به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
امروز برای چندمین بار داشتم قسمت7 روانشناسی ثروت 1 را گوش میکردم و همزمان شد با جلسه اول خانه تکانی ذهن که برای مرتبه دوم گوش میدادم و مطالب مشترک داشتند که تاکید بر سرمایه گذاری روی خودمون بود. سوالات زیادی در مورد ابزار های کار و روش کسب درامد و جذب مشتری در ذهنم می چرخید و از خدا هدایت خواستم و امروز با این فایل مواجه شدم که دقیقا جواب سوالات من بود. خدای شکرت برای همزمانی و هدایت ها و کمک هایت.
بارها پیش اومده که موضوعی ذهنم را مشغول کرده و به دنبال جواب بودم و همان موقع فایلی گذاشته میشود که در مورد سوالاتم هست.
فضای مجازی پر شده از روشهای کسب درآمد دلاری و جذب مشتری. پر شده از اینکه چه روشی را پیدا کنیم تا فالوور بیشتر داشته باشیم . پر شده از تبلیغ برای اینکه چه طور خیلی سریع به درآمد میلیاردی برسیم. و همه اینها باعث میشه حواسمون پرت بشه و به حاشیه و فرع کشیده بشیم. همه اینها باعث میشه احساس کنیم از قافله عقب افتادیم و باید زودتر کاری کنیم. همه اینها باعث میشه فکر کنیم فرصت ها و نعمتها محدود است و باید عجله کنیم . مقایسه را به همراه میاره و احساسمون رو بد میکنه. به لطف خدای مهربان و آموزش های استاد من چندین ساله که اخبار رو گوش نمیدم. تلویزیون و ماهواره خاموش است. هیچ فیلمی نمیبینم. اما در اینستاگرام چند سال پیش ،پیج عکاسی با موبایل زدم و عکسهای طبیعت را میذارم. در این فضای مجازی ،گاهی اوقات ،پیج هایی را میبینم که زیبایی طبیعت را به تصویر میکشد یا در بعضی مواقع به صحبتهای افرادی گوش میدهم که در مورد رشد و توسعه فردی صحبت میکنند .اما همین مدت زمان خیلی کوتاه که در این فضا میرم ، گاهی به طور اتفاقی حرفهایی را میشنوم در مورد کسب درآمد که من را به بیراهه میبرد و اگر حواسم نباشد من را درگیر فرع میکند .
استاد نمیدونید چه کمک و هدایت بزرگی بود برای من وقتی گفتید که اصلا در مورد سئو چیزی نمیدونستید و فقط روی باورهای توحیدی کار میکنید و بر اساس هدایت درونی عمل میکنید و کاری به روشهای بازاریابی ندارید.
چون من دچار سردرگمی شده بودم و نمیدونستم که استفاده از ابزارها باید باشه یا نه؟ ابزارهایی مثل سئو و دیده شدن سایت ، یا افزایش فالوور در اینستاگرام برای جذب مشتری .ذهنم میگفت باید باشه و قسمتی از مسیر ِ عمل کردن برای رسیدن به اهداف است ولی حس درونی ام منفی میشد .
اما با دیدن این فایل فهمیدم که اینها همه فرع است و من را از مسیر توحیدی دور میکنه.
برای همین تصمیم گرفتم فقط و فقط زمانی وارد اینستاگرام بشم که بخوام عکسی را بذارم و دیگه کاری به بقیه چیزها نداشته باشم. چون هدفم پرداختن به عکاسی به طور حرفه ای است.
بعد از دیدنِ این فایل با خودم فکر کردم چه عواملی برای من شرک را به همراه دارد ، فرع است و نباید به آنها توجه کنم؟
1. روشهایی که در آنها هدف جذب مشتری و دیده شدن است .
2. رفتن به اینستاگرام و دنبال کردن پیج های مختلف که ابزارهای گوناگون را برای کسب درآمد و جذب مشتری معرفی میکنند.
3. حساب کردن روی حرفهای متخصصان بازاریابی و امثال آنها
اصل چیست ؟ تمرکزم را بر چه چیزی بگذارم ؟
1. اول و آخر، خدای یکتاست که تنها روزی رسان است
2. بندگی خدایی که منشا فراوانی و فرمانروای کیهان و جهان است
3. تقویت باورهای توحیدی و ایمان به نیروی هدایتگر درونی که خودش مشتری را میفرستد و ما را به سمت شرایط و ایده های ثروت ساز هدایت میکند.
3. انجام کار مورد علاقه با حسِ خوب و شور و اشتیاق و لذت بردن از مسیر
4. تمرکز بیشتر روی سایت استاد و تمرین هر روزه باورهای ثروت ساز
5. اقدامات عملی کوچک متناسب با شرایط فعلی اما مستمر و رعایت قانون تکامل
6. یادآوری این موضوع که هدف اصلی، بهبود شخصیت و گسترش آگاهی است و ثروت نتیجه طبیعی آن است نه هدف.
در پایان قدردان خدای مهربان و شما هستم و براتون آرزوی بهترین ها را دارم
نور الهی همواره بر قلبتان جاری
سلام به استاد عزیزم مریم جان و تمامی دوستانم!
سپاس گزارم برای ادامه دوره خانه تکانی ذهن.
تشخیص اصل از فرع
اصل این نیست که من برای اینکه مشتری های بیشتری داشته باشم بیام فلان تبلیغاتو داشته باشم
اصل این نیست که برای اینکه فرد مناسبی رو برای رابطه عاطفیم خواسته باشم باید فلان ظاهر یا خونه یا فلان مبل و فلان ماشین رو داشته باشم یا فلان تحصیل و چنان و چنین خانواده عالی از نگاه علمی ، فرهنگی و ثروت رو داشته باشم
اصل این نیست که برای ارتقا در شغلم باید پارتی یا فلان مهارت رو داشته باشم
اصل این نیست که برای جذب فرد دلخواهم در رابطه عاطفی چهره زیبایی داشته باشم
اصل این نیست که برای جذب فرد دلخواهم فلان میزان از سلامتی رو داشته باشم
اصل اینه که من باوره توحیدیی در زمینه هدفم ( ثروت ، سلامتی، روابط ) داشته باشم بیام باور های توحیدی در اون زمینه برای خودم بسازم و البته که ساختن باور هم دکمه ای نیست که با یک بار فشار دادن نتیجه ایجاد بشه و یا با یک بشکن ، باید برای ساختن باور های توحیدیم تکاملمو طی کنم و اینم ربط داره به این که چقد اهل عملم چقد به خواسته ام بها میدم و چقد بدون عجله و بدو بدو این مسیر رو ادامه میدم چقد به الهاماتم عمل می کنم و چقداعتماد توکل دارم به خدا ( قانون)
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام استاد عزیزم ومریم جانم
سلام به دوستان نازنینم
باور توحیدی
من اگه فقط به همین درک در زندگیم برسم که بدون استثنا این من هستم که زندگی خودم رو خلق میکنم.
با این باور قدرت رو از عوامل بیرونی گرفته وبه خودم میدم
تنها در حرف نباشه با توکل وایمان بهش عمل کنم.
عدالت خداوندم به اینه که همه ی ما به یک اندازه به نعمتهاوثروت ها دسترسی داریم وبه اندازه ای که باور داشته باشیم وایمان داشته باشیم میتوانیم به نعمت وثروت برسیم.
خداوند خیرو مطلق هستش این ما هستیم با قدرت دادن به عوامل بیرونی خودمون رو از خیر وبرکت خداوند دور میکنیم خداوند به هیچ کس ظلم نمیکنه
وقتی من به این باور برسم که خداوند یه سیستم هستش واحساس نداره وجهان بر پایه قانون هستش
قانون این جهان احساس خوب =بااتفاق خوب
باید شکر گزار داشته هام باشم وتمام سعیم رو بکنم که در حال واحساس خوب باشم واز همینجایی که هستم با توکل وایمان حرکت کنم نیازی به هیچگونه تبلیغ وکمکی از طرف دیگران ندارم اگه ایمان داشته باشم وباور داشته باشم به اصل خودم وقدرت رو به خودم بدم، بهم گفته میشه هدایت میشم به راحت ترین وبهترین مسیر و زندگیم رو خلق میکنم .
میدونم تا اینجای زندگیم هر اتفاق وهر تجربه خوب یا بد در زندگیم همه حاصل فرکانس ها وباورهای خودم بوده
الان که راه رو میدونم ومیدونم این من هستم که با توجهم وقدرت دادن به خداوندم فارغ از اینکه جنسیتم چیه ودر چه شرایط و جایگاهی هستم زندگیم رو میسازم .
قدرت رو به عوامل بیرونی نمیدم وباور دارم که از همینجایی که هستم شروع کنم وبه الهامات خداوندم باور داشته باشم بهم گفته میشه راه درست. وقتی در کار خودم بهترینم رو بزارم وبا ایمان قدم بردارم دیگه نیاز به تبلیغ نیست مردم خودشون زبان تبلیغ کارم میشن وقتی باور داشته باشیم به خیر مطلق بودن خداونداز بی نهایت راه،خیر وبرکتش بهمون میرسه.
شاد وسالم وثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشین.
سلام به همه ی اونایی که دوتا ویژگی مثبته سازنده دارن به اسم یادگیری و بکارگیری؛
مطالب به شدت تاثیر گذار هستن برای من که حالمو از خوب به عالی تبدیل میکنه.ولی….
سطح و کلاس کار استاد به شدت بالاست….من میفهممش و (متناسب) با جایگاهی که هستم رو اثر مثبت داره.