https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
در پاسخ به این سئوال من کسب و کار خودم رو در نظر میگیرم
من از سال 1365 یعنی از 14 سالگی با شاگردی در کار گچبری ساختمان وارد بازار کار شدم و سه سال بعد در اون کار اوستا کار شدم، دو سال بعد به سربازی رفتم و بعد از سربازی تا سال 1380 با همون شغل خانه ای خریدم که هم در آن ساکن بودم و هم دو مغازه تجاری داشت که اجاره داده بودم و هم یک واحد اضافه داشت که اجاره داده بودم که اجاره همونها مخارج زندگی خود و خانواده ام رو میداد و در شغلم چنان پیشرفت کرده بودم که اگه ادامه میدادم در هر سال میتوانستم یک زمین یا یک آپارتمان بخرم،
حال میخوام به اون عواملی بپردازم که من رو در اون کار موفق کرده بود
وقتی که فکر میکنم یادم میاد که اون زمان با اینکه اصلا با این مسیر آشنا نبودم اما ناخودآگاه کاملا در این مسیر حرکت میکردم،
همیشه وقتی نماز میخواندم معنای نماز رو در ذهنم مرور میکردم و الان میفهمم اون معنای نماز چه قدرت و آرامشی در من ایجاد میکرد
صبح که از در خانه میخواستم بیام بیرون همیشه ذکر میکردم خدایا به امید تو، نه به امید خلق
و به این ایمان داشتم و اون زمان ناخودآگاه عوامل بیرونی برایم رنگی نداشت،
در کسب و کارم چون علاقه شدیدی به کار کچبری داشتم صدم رو میزاشتم و بهترین خودم رو ارائه میکردم و روز بروز پیشرفت میکردم، یادمه در سال 1376 هتل همای تهران رو بازسازی میکردن و کار گچ و گچبریش رو من انجام میدادم و یه تایمی حدود 80 نفر استا و شاگرد برام کار میکردن
پس عوامل پیشرفت من در اون کار:
نگاه توحیدی بود که ناخودآگاه در کسب و کارم من رو به موفقیت رسونده بود و اینکه اصلا روی عوامل بیرونی حساب نمیکردم مثلا اگه کسی بهم میگفت فلان ساختمان رو برات جور میکنم پورسانت بهم بده، من قبول نمیکردمو در اون چند سالی که کارم گچبری بود به هیچ عنوان بیکار نبودم و خداوند برام کارها رو پشت هم میچیند
ضمن اینکه تکاملم رو هم در اون کار پله به پله طی کردم و در کارم هم خبره بودم
علاقه و شور اشتیاق هم یه عامل دیگه بود برای موفقیت
صداقت داشتم و متعهد
همه این موارد باعث شده بود در اون کار موفق باشم،
اما از سال 1381 که وارد کار ساخت و ساز شدم مهمترین عاملی که باعث شد پیشرفتی نکنم و یه تایم به مرز ورشکستگی رسیدم شرک بود
الان که فکر میکنم بزرگترین ترمز من در شغل ساخت و ساز ترمز عوامل بیرونی بود
در کار گچبری من چنین ترمزی نداشتم چون با اداره جات کاری نداشتم، اما از وقتی وارد کار ساخت و ساز شدم باید پروانه میگرفتم، پایانکار میگرفتم، مهندس ناظر داشتم، دنبال سند میرفتم و از کوچکی در گوش من خوانده شده بود که اداره جات فاسدن و تا رشوه نگیرن کارت رو راه نمیندازن و این عوامل بیرونی بزرگترین ترمز و شرک من بود که باعث شد با اینکه در اینکار هم با اینکه تمام عوامل موفقیت از قبیل علاقه، مهارت، صداقت، تعهد پشتکار تکامل و غیره رو داشتم اما شرک و اینکه قدرت رو از خدا گرفته بودم و داده بودم به عوامل بیرونی باعث شد تا مرز ورشکستگی پیش برم
و الان 20 ماهه که دارم تلاشم رو میکنم که قدرت رو از عوامل بیرونی بگیرم و به خدای خودم بدم و خداروشکر که خیلی عالی دارم پیش میرم اما در این مورد هم باید تکامل طی بشه چون هنوز هم ریشه این شرک در وجودم هست و گاهی خودش رو نشون میده،
اما هر چه بیشتر خداوند رو باور کردم و قدرت رو به اون دادم بیشتر نتیجه گرفتم و نتایجم تو همین مدت بسیار عالی بوده که در کامنتهای گذشته بهش اشاره کردم
خدایا من نه میدانم و نه میتوانم
خدایا تو میدانی و تو میتوانی
هدایتم کن که در بهترین مسیر که توحیده قدم بردارم و در بهترین زمان به بهترین مکان و به بهترین افراد که دستان بیشمار تو هستن هدایتم کن
سپاسگزارم از استاد عباسمنش که این مسیر توحیدی رو یه زیبایی به ما نشون میدن
سپاسگزارم از خانم شایسته که در کنار استاد به رشد ما کمک میکنن
سپاسگزار دوستانی هستم که با گذاشتن کامنتهای عالی وتجاربشون قانون رو به ما یادآوری میکنن
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
باور قدرتمند کننده اینکه: بیش از نیاز انسانها ثروت، نعمت و فراوانی هست، در شغل و کسبوکار خود سعی کنم که کاری به بقیه که الان چهکاری انجام میدهند و یا علم بازاریابی چهچیزی میگوید نداشتهباشم.
همیشه بدنبال تشخیص اصل و فرع باشم، بدانم چهچیزی اصل است و تمرکز کنم برروی آن و چهچیزی فرع است و از آن دوری کنم.
من باید خودم عمل کننده به قوانین باشم نه کسی که فقط حرف میزند، رفتار من تاثیرگذار است نه حرفهای من
برای پاسخ دادن به سوال این فایل باید مروری کنم به تمام فایلها و دورهها و آنچه را که من آموختهام را بررسی کنم
چندین اصل اساسی در تمام صحبتهای استاد مطرح میشود و خود استاد هم اولین کسی هست که به آنها عمل کرده و نتایج ایشان مؤید و ثابت کننده این گفتار میباشد
اولین و مهمترین اصل این است که من باور کنم که خودم هستم که با افکار و باورها و کانون توجهم زندگی خودم را، کسبو کار خودم را، شرایط و اوضاع و اتفاقات خودم را رقم میزنم؛
با پذیرش و باور کردن این اصل و پذیرفتن مسئولیت صددرصد زندگیام، تاثیر عوامل بیرونی که استاد از آنها بعنوان شرک یاد میکنند عملاً از بین رفته و یا حداقل کمرنگ میشود عواملی چون تبلیغات، محل جغرافیایی کسبوکار من، قوانین مملکتی و هر عاملی بجز خود من
این مهمترین و پایهای ترین اصل و اساسی است که من نهتنها برای شروع یک کسبوکار بلکه در تمام زندگیام باید باور داشته باشم و به ان عمل کنم؛
این اصل یعنی توحید یعنی قدرت دادن فقط به خداوند و اینکه خداوند قدرت خلق شرایط زندگیام را به من سپردهاست.
اصل و اساس مهم بعدی دیگر برای تمرکز داشتن برروی آن و دوری کردن از فرعیات و حواشی، اصل حساب کردن روی هدایت خداوند و حساب نکردن روی عقل خودم میباشد؛
باور به اینکه خداوند محیط و مسلط بر کل جهان هستی میباشد و تنها اوست که از همهچیز آگاه است و من اگر برروی او حساب کنم و با او شراکت داشتهباشم و از او یاری و هدایت بخواهم، او بهترین یارو یاور و شریک برای من خواهد بود و با شراکت و تقسیم کار با او، من از هرچیز وهرکس دیگری بینیاز خواهم شد.
یک اصل مهم و تاثیرگذار دیگر برای تمام جنبههای زندگی، این است که من باید از همان جایی که هستم شروع کنم، با همان امکانات و شرایطی که دارم قدم بردارم و آرام آرام تواناییها، مهارتها و تخصص خودم را بیشتر کنم که این اصل همان اصل بهبودگرایی و برداشتن قدمها کوچک و پرهیز از کمالگرایی و پرفکت بودن برای شروع کار می باشد
من هرروز باید یک ورژن بهتری از خودم ساخته و ارائه بدهم
اصول و اساس دیگری هم وجود دارند که استاد صحبت کردند که میتوان به داشتن احساس خوب، کنترل ورودیها و مراقبت از کانون توجه، تداوم و استمرار برای رسیدن به هدف، متعهد بودن به انجام کارهای مربوطه و به عبارتی انجام درست و صحیح سهم خودم و … اشاره داشت
چقدر این فایل رو دوست داشتم منم خیلی با این موضوع درگیر بودم که باید تبلیغات کنم یا نکنم؟ خیلی ها رومیشناختم خیلی تبلیغات داشتن منم خیلی گمراه میشدم فکر میکردم این راهشه در صورتی که اصلا نمیدونستم حالا این کسی که داره تبلیغات میکنه چقدر داره نتیجه میگیره اصلا من که نمیدونم، ولی درونم اجازه نمیداد همیشه یه صدای بلندتری بود که من باید آرام آرام بصورت طبیعی بدون عجله رشد بدم کار و بیزینسم رو ولی حتی افراد نزدیک من میگفتن نه تو باید شناخته بشی باید یکم تبلیغات هم داشته باشی تو توی این کشور توی این شهر جدیدی از کجا بدونن تو اصلا وجود داری؟ یعنی چندین نفر گفتن حتی میگفتن خودت رو با استاد مقایسه نکن چون استاد هم اولش تبلیغات داشتن، در صورتی که اون قسمت رو نشنیده بودن که استاد خودشون تبلیغات نکردن و حتی نتیجه هم نگرفتن از تبلیغات ، استاد شناخته شده هست یعنی همه دیگه قبولش دارن و از این چرت و پرتهایی که احساسم رو بد میکرد اخه من دقیقا بخاطر کمالگراییم اگر با تبلیغات هم مشتری میومد انگار احساس میکردم من که کاری نکردم من مسیر روکامل طبیعی نرفتم من کامل به قانون عمل نکردم یعنی خیلی زیاد با تمام وجودم دوست داشتم مثل استاد بدون تبلیغات رشد کنم چون میخواستم ایمانم زیاد بشه و این راهش بود، میخواستم آرام با لذت بدون عجله و حرص و نه با استرس که ای وای پولم رفت برای تبلیغات مشتری هم نیومد، بعد از اینکه کلی شنیدم حالا یکم تبلیغات کن اومدم 3-4 روز هر روز 4-5 دلار یعنی حساب کنید چقدر کم تبلیغات کردم فقط انگار ته وجودم میخواست نتیجه نگیرم که بگم خب پس جواب نمیده، بخدا حتی بازدیدام هم کم شده بود یعنی اینقدر باور نداشتم که جواب هم نداد، و دیگه گفتم من یک دلارم تبلیغات نمیکنم هر کی توی مدار منه میاد از میلیون ها راه میان، الان مشتری های خصوصی میان خودشون بخدا میگن توی گوگل سرچ کردیم منو پیدا میکنند یا یکی بهشون معرفی کرده وبسایت منو در صورتی که توی شهر ما چندین تا استودیو درست و حسابی هست کلی باشگاه یوگاست من تو خونه توی یه اتاق کار میکنم ولی مشتری اعتماد میکنه میاد راحت کلاس بوک میکنه بدون اینکه حتی مثل مشتریهای ایرانی اینقدر سوال بپرسن آخرم میگن گرونه
یعنی دلیل اینه من باور کردم میشه فقط و فقط استاد بودن اگر نمیدیدم باور نمیکردم که در این حد هم میشه پول ساخت بدون تبلیغات، با لذت، حتی ایده اینکه من میخوام بسته های آموزشی بفروشم از استاد اومد چون بزرگترین خواسته من حتی قبل از آزادی مالی آزادی مکان و زمان هست وگرنه باور نمیکردم اگر استاد رونمیدیم. حالا که خدا به ما لطف داشته و یه الگوی به این خوبی با صداقت کامل همه چیزو میگن مگه دیوونه ام برم تبلیغات کنم حتی اگر جواب بده چون دیگه ایمانم زیاد نمیشه همش میخوام تبلیغات کنم فکر میکنم این راهشه فقط.
حتی نزدیکترین فرد به من و حتی دوستم میگه تو باید یکم از زندگی شخصیت نشون بدی توی فضای مجازی مردم دوست دارن، تو که اندامت خوبه اینا چیزی هست که مردم علاقه دارن…
مغزم سوت میکشه فکر میکنم دیگه چقدررررر ضعیف و بدبخت شدم که بانشون دادن خودم آدمها رو جذب کنم.
چیزی که به شدت من باهاش مخالفم ، گفتم بابا چه ربطی داره شغل من چیزی دیگه ای هست میخوام که مردم خوششون نیاد میخوام چیکار کسی که بیاد چون لباس من لختی هست چون زندگی خصوصی ام رو نشون دادم، من کارم اینه که یوگا کنم آموزش بدم کسی که دنبال این چیزاست دنبال زندگی خصوصی من نیست، یعنی دیدم چه اعتقادات مسخره ای دارن مردم که یه سری چرت و پرت و حاشیه میگن اصله، یعنی میگفت دوستم که فلانی که دکتره اینقدر فالور نداشت که از وقتی شروع کرد عکسهای دونفره با خانمش و زندگی شخصی اش روگذاشته اینققققققدر ↕️پول دار شده هر ماه داره یه ساعت رولکس میخره، گفتم والا من فکر نکنم این تنها راه پول ساختنه در حقیقت این چرته ولی فرض بر اینکه درسته من این راه رو نمیخوام، من نمیتونم ادا دربیارم که مردم خوششون بیاد واقعا نمیتونم، من حتی خانوادم نمیدونن زندگی من چجوریه حالا بیام بزارم فضای مجازی که خوششون بیاد بیان منو فالو کنن؟ اینا فالو هم کنن فکر کردی میاد پول میده برای اینکه یوگا کنه؟
خدایی این اواخر خیلی به خودم افتخار کردم، به خدایی که هر لحظه درونم احساسش میکنم، دروغ نمیگم گاهی استرس میگیرم که نکنه باید یه تبلیغی کنم، نکنه اینا راس میگن باید یه عکسی از خودم بزارم ولی باز به یاد میارم قانون رو و میگم اگر استاد تونستن با توکل، با ایمان بدون تبلیغات نه تنها موفق باشن بلکه یه ملت عاشقشون باشن منم میخوام همون مسیر رو برم، منم میتونم، میدونم خیلی راه دارم که ایمانم به حد استاد و بیشتر برسه، ولی این هم بخشی از تکامل منه باید صبور باشم اعتماد کنم، منتظر نتیجه نباشم، کارمو بکنم چون عاشقشم، خسته نمیشم از یوگا کردن، از ویدیو ضبط کردن از اینکه میبینم یکی نتیجه گرفته کامنت میده احساسم بینهایت خوب میشه، مسیر رومیرم همونطور که استاد رفتن و دارن میرن به جای اینکه دنبال عوامل چرت و پرت بیرونی باشم که پول بسازم سعی میکنم دنبال عوامل درونی باشم ببینم کجای باورهام درست باید بشه، خیلی زیاد به مسیر اعتماد دارم نتایج آروم آروم داره بزرگ میشه ولی من عاشق همینم چون به خودم افتخار میکنم که تونستم اعتماد کنم، تونستم توکل کنم و بعدا میتونم به افراد دیگه اطمینان بدم که میشه مثل استاد که به ما اطمینان قلبی دادن.
استاد عاشقتونم و از خداوند بینهایت سپاسگذار حضورتونم که من با سایت عباس منش زندگیم، درونم، نتایجم آرامش سلامتیم رابطه هام متحول شد به سمت عالی خداروشکر گذارم.
مریم جانم ازت بینهایت سپاسگذارم که این فایلهای با ارزش رو زنده کردی و باعث شدی بشنویم و یه تعهد برامون درست شد هر روز گوش کنیم .
اولا تحسینت میکنم که در مدار دوستی با استاد و مریم جون هستی عزیزم
و بهت تبریک میگم که مربی یوگا یی
من وقتی کامنتت و خوندم یه ایده بهم الهام شد
میدونی استاد میگه تبلیغ پولی نکنید ما باید خودمون و تبلیغ کنیم
من اگه خودم و به جهان عرضه نکنم که جهان راه رشد و ورود ثروت و چه طوری به سمت من جاری کنه ؟؟؟
یه ایده خوب
شما بعضی از روزها صبح زود یا غروب آفتاب که سطح انرژی در کائنات بالاست مت یوگا تو ببر برو تو پارک یا فضای باز شروع کن به یوگا و این انرژی و بفرست که من از این طریق مشتری های زیادی و جذب میکنم
اگه فرکانس و خوب ارسال کنی این بهترین راه برای تبلیغ کارت ِ
من وقتی تهران بودم این کار و تو پارک بانوان کردم
یه پارک بود نزدیک پل سید خندان و فقط مخصوص بانوان بود
و با این نیت رفتم که مشتری جذب کنم و همین انرژی من باعث شد حجم زیادی مشتری بیاد
میدونی سمیه جون باید رها باشیم تا ایده ها بیاد
نگو من از تبلیغ خودم بدم میاد بگو من کارم و انجام میدم جهان برام به روش طبیعی تبلیغ میکنه
اصلا تو همین دوره عزت نفس که تمرین آگهی بازرگانی هست ، استاد میگه طوری از توانایی های خودتون صحبت کنید که انگار میخوای خودت و بفروشی
ماشالا هم زیبایی هم توانمند
برو با اعتماد به نفس هفته یی یک بار در پارک های شلوغ یوگا کن تا دیده بشی عزیزم
تازه میتونی یه کلاس گروهی برای ایرانی ها هم داشته باشی
من تو هلند تجربه کردم خیلی باحال بود
تازه میتونی تو سایتت از فواید یوگا بنویسی ، دوره های سکوت برگزار کنی
یه روز بچه های کلاست و ببری تو ساحل و تن آرامی و یوگانیدرا بهشون بدی تو ساحل
خیلی دوست دارم که موفق بشی و بدرخشی
موسسه خودت و بزنی و مربی های تاز کار و استخدام کنی و خودت بهشون متد یوگا رو بر مبنای توحید یاد بدی و کلاس هات در امریکا نامبر وان بشه عزیزم
سلام سارا جان ، امیدوارم خوب و سلامت باشی ، مدل ایمیل را که باز می کنم کنی صبر می کنم بعد یکی را هدایتی انتخاب می کنم (می خواستم بگم من انتخاب می کنم دیدم من هیچ کاره ام ) ، خلاصه اینکه الان ایمیل شما را باز کردم و چه قشنگ تایید راه من بود ، من هم کاری را شروع کردم که همه دوستان میگن باید تبلیغ کنی من طبق درسها که گفته شد تبلیغ پولی نکنید گفتم خدا جونم من تبلیغ پولی نمی کنم ، کارم را انجام میدم تو هم هدایت کن چه کاری از همه بهتره ، خودت کارم را گسترش بده ، این یکی ، دوم اینکه مدتهاست دوره عزت نفس و دوره عشق و مودت را گذاشتم تو خرید ولی ذهن خرابکار می گفت احساس لیاقت را داری ،عزت نفس را ولش کن ، این قسمت پاسخ شما را نشاته ای گرفتم که باید این دوره را تهیه کنم .
به نام خدای هدایتگرم که قراره منو خیلی آسون و راحت به خواسته هام برسونه ، به شرط ایمان و توکل و استمرار و استمرار واستمرار
سلام به سارا و سمیه عزیز توحیدی
امیدوارم حالتون عالیِ عالی عالی باشه
چقدر خوشحالم که در این مسیر توحیدی هستم و آرام آرام دارم یاد میگیرم و درکم به اندازه ظرف وجودیم داره بزرگ و بزرگ تر میشه
سارا جان کامنتت برای خیلی نشانه خوبی بود برای درستی مسیرم ، میدونی چرا ؟؟؟ صبر کن الان بهت میگم
من سالهاست تمرینات یوگا رو دست و پا شکسته انجام میدادم و واقعا احساس خوبی داشتم و همیشه به شکل یک روتین روزانه ورزشی شخصی خودم بهش نگاه میکردم نه آموزش به دیگران ؛ تا اینکه امسال با خرید دوره احساس لیاقت با آگاهی بیشتر این تمرینات رو صبح ها انجام میدادم و در خیلی از مواقع در پارک انجام میدادم و تغییرات خوبی هم حاصل شد ، که البته در این مسیر زیبای توحیدی خداوند یکی از دستانش رو که همیشه موقع ورزش میدیدم ، باعث شد آگاهانه متوجه تغییراتم بشم و با عکس گرفتن از آسانها بهتر درک کنم که چقدر تغییر کرده ام.
قضیه به همین روال میگذشت و ایشون بارها بهم میگفتند که تو در این مسیر موفق میشی و باید سطحت رو بالاتر ببریم ( منظورش به مربی گری بود)ولی من اصلا جدی نمی گرفتم
تا اینکه….
خوب به خاطرم هست 31 شهریور و شروع پروژه خانه تکانی…
زمانی که با چالش های مالی روبرو بودم و با پاسخ منفی مصاحبه های کاری زیاد ، ولی قرار شد از اول مهر یک کار جدیدی رو شروع کنم…
البته بگم که من تسهیلگر کودک هستم و آخرین تجربه ی کاری من تسهیلگر اختصاصی بودن با کودکی بود که خودم حذبش کرده بودم ولی به خاطر به اتمام رسیدن پکیج آموزشی شون دیگر اونو تمدید نکرده بودند واین مسأله برای من خیلی چالش داشت و دنبال راه حل که واقعا باید چه کار کنم ؟؟؟
و یه جورایی غرورم اجازه نمیداد که دوباره به سطح پایین تری از کارم برگردم ، درصورتیکه من کارم رو دوست داشتم یک خانه بازی خوب در منطقه سعادت آباد که ترکیبی از اسباب بازی و طبیعت بود، که خداوند منو به اونجا هدایت کرده بود زمانی که گفتم تسلیم هر چی تو بگی…
ولی همیشه دوست داشتم کار برای خودم داشته باشم ، به داشتن سایت ، آزادی زمانی و مکانی و مالی فکر میکردم ولی نمیدونستم کدوم راه….
تا اینکه اون شب ( 1 مهر 403) که من واقعا از خدا کمک خواستم و اندکی تسلیم تر شده بودم… فکر میکنی چی شد ، اون دست خداوند ( استاد حبیب ) در پیاده روی های شبانگاهی ام دیدم که خیلی جدی هدایت شدم برای مسیری که بروم و مدرک مربیگری یوگایم رو بگیرم ، اون شب به طرز عجیبی هم خوشحال بودم و هم کلی مقاومت که من مربی کودک هستم نه یوگا ولی ی نیرویی آرام آرام باعث شد که پامو از رو ترمز بردارم و روبه جلو هدایت بشم و اون کار جدید هم کنسل شد که به فال نیک گرفتم و با خانه کودک هم برای ادامه همکاری اعلام آمادگی کردم و با رفتنم و دیدن یک عالمه کودک و پدر و مادرها کلی در احساس خوب مدار نعمت و ثروت قرار گرفتم…
میدونی سارا جان داستان باور به توانایی هاست که صحرا خیلی باید کار کنه و همچنین اعتماد به پلن خداوند…
الان در پارک هستم خیلی حالم خوبه و دارم برات مینویسم و خوشحالم برای این مسیر جدید ، درسته نگران هزینههام هستم ولی خیلی رهاتر شدم و با احساس بهتری تمرینات یوگا رو انجام میدم و پیگیر دوره های بین المللی مربیگری هستم.
پاسخ زیبای شما به سمیه عزیز دوست داشتنی برام دریایی از آرامش رو به ارمغان آورد وبا اینکه کمی در نوشتن کامنت کوتاهی میکنم ولی این بار آگاهانه نوشتم تا از شما و وجود ارزشمندت سپاسگزار باشم و هم ردپایی باشد از مسیر تکامل صحرا /20 مهر 1403
سلام به استاد عزیز و همه عزیزانم در گام سیزدهم پاکسازی ذهن
چقدر همیشه در زمان مناسب و هم فرکانس با 90 درصد ما این فایل ها روی سایت قرار میگیره و دقیقا همین امر یکی از نشونه های واضح برای پاسخ به این سواله که همه چیز به فرکانس و باورهای ما بستگی داره نه تبلیغات و عوامل بیرونی خدارو صد هزار مرتبه شکر دقیقا از روزی که دوباره کار کردن روی خودم و ذهنم رو شروع کردم همه چیز خوب پیش میره خیلی راحت از جاهای مختلف خداوند هدایت میکنه که ثروت وارد زندگیم بشه ، خیلی راحت شرایط فراهم میشه تا خودرو هایی که دوست دارم رو تست کنم و حتی باهاش درگ کنم که به شدت به این کار علاقه دارم که خیلی جالبه تو همین مدت کوتاه 5 تا از خودروهایی که دوست داشتم باهاشون تست درگ انجام بدم و پشت فرمونشون بشینم به راحتی شرایطش فراهم شد تا انجامش بدهم خیلی راحت مشتری ها به شکل های مختلف میان و واسم هدیه و پول واریز میکنن و همه اینها به خاطر حال خوبه این روزهای من و هم جهت و هم فرکانس شدن من با خواسته هام هست و نه هیچ عامل بیرونی دیگه که به به لطف خدای مهربان و آموزش های فوق العاده استاد عباسمنش عزیز و توضیحات کامل و شیوه استفاده فوق العاده ای که خانم شایسته عزیز انجام دادند این اتفاقات فوق العاده و حال خوب رخ داده بینهایت سپاسگزار همتون هستم و از خداوند آرزوی بهترینها رو واستون دارم همیشه شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید
سلام و احترام محضر استاد عزیز، خانم شایسته ی مهربان و دوستان گرامی.
اول به رسم سپاس و قدردانی.
متشکرم که ادامه ی این پروژه ی زیبا روی سایت اومد و ما در مدار دریافت آگاهی های فوق العاده ی این دوره قرار بگیریم و امید اینکه بتونیم عمل کنیم.
امروز به یه مسئله ای خیلی فکر میکردم، اینکه اگر ما بتونیم از این پروژه هر روز فقط یه نکته برداریم و واقعا بهش عمل بکنیم، پایان دوره ما تونستیم حداقل سی تا از باورهامون، نقاط ضعف، ابتلاها، نقاط قابل بهبود و کلی آسیب های شخصیتی مون رو بهتر کرده باشیم،
و این خیلی شگفت انگیز هست.
اینکه ما بتونیم طی یک دوره، حداقل سی مرتبه(فرض اینکه دوره سی روزه هست) خودمون رو رفرش کنیم، بهتر کنیم و در مسیر راست و حقیقت، در راستای بهبود توانمندی ها قدم برداریم.
مثال اینکه استاد جان، شما در مورد تبلیغات و شیوه ی معرفی صحبت میفرمایید، در واقع قانون رو توضیح و متذکر میشید،
و من این جمله ی شما رو میلیون ها بار برای خودم مرور کردم، 《 خداوند کارها را انجام میدهد 》
اگر ما در مسیر درست، سبز و روشنی باشیم،
تبلیغات به رایگان انجام میشه، جا مهم نیست، لوکیشن شما الهیه تهران باشه، یا جونقان مهم نیست،
اون برد باورهای ماست که کارها انجام میشه،
میزان ظرفیت و لیاقت ماست.
جمله ی طلایی: افراد از رفتار و عملکرد ما الگو برداری می کنند، نه از حرفهای ما.
واقعا میشه در مقابل این همه قوانین زیبا متحیر نبود؟
سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
پروژه خانه تکانی ذهن////گام سیزدهم
خداوندا من هیچ نمیدانم و تو میدانی و بلد نیستم تو بلد بگو تا من بنویسم
چطور میتونم تشخیص بدم اصل بودن و فرع بودن رو
اگه اصل ک خدامون هست و باور داریم ک خودش همه چیز میشه تو زندگیمون اگه باور داشته باشم ک خداوند خودش مشتری میشه خدا برامون مشتری میشه از بی نهایت طریق میاد تو کسب و کارمون اگه میخوایم در همه از جنبه های زندگیمون پیشرفت کنیم و موفق باشیم باید با اصل بودن رو تجربه کنیم و قتی اصل رو فراموش میکنیم و فاصله میگیریم دنبال فرعیات هستیم و به دنبال مشتری دویدن میریم و مشتری پیدا کنیم چون در فرعیات دنبال مشتری هستیم ایده ایی ک میاد میگه برو تبلیغات بده وقتی مشتری از طریق تبلیغات میاد شاید تعداد زیاد بیان وارد پیج یا سایت بشن فیک هستن پس ماندگار نیستن شاید ی خریدی هم داشته باشن اما به اندازه اون مبلغی ک هزینه تبلیغات شده نبوده پس وقتی به اون اصل وصل باشیم بخدا مشتری میفرسته واست ک براحتی خرید میکنه اگه تو خدمت خوبی کنی میره واست همون ی مشتری تبلیغ میکنه و به فک و فامیل میگه و اون ها هن خرید میکنن و بهمین صورت اضافه میشن و مشتریهات واقعی میشن و چون اون مشتری اول اصل اصل بود و خدا فرستاد و چون شکرگزار اون مشتری بودی ک از طرف خدا اومده ک بهش خدمت کنی و شور وشوق داشتی مشتریهات اضافه میشن و دیگه احتیاج به هیچ تبلیغاتی نداره کسی ک همون موقع میره یک دفعه تبلیغات میکنه چون قانون تکامل رو نمیدونه و میخواد یه شبه به فلان در آمد برسه یا ی شبه پولدار بشه پس باید هوشیار باشیم الان ی سوال از خودمون بپرسیم سایت استاد عباس منش چطوری گسترش پیدا کرد؟جواب اینه ایشون قانون تکامل رو میدونن و سایتشون طبیعی داره رشد میکنه و چه کسی داره اینکار رو میکنه اون اصل به اون اعتماد و توکل کرده و با لذت کارها انجام میشه
خطاب به خودم میگم ک بمونه تو ذهنم اگر من اصل رو توی همه جنبه های زندگیم بیارم همه قسمتهای زندگیم پراز شادی و آرامش میشه
در مورد خودم میگم به طور مثال اگه درآمدم کمه یکم فکر کنم میفهم ک از اصل فاصله گرفتم و نگاه بندازم میبینم ک بیشتر به فرعیات چسبیدم
توی هر قسمت از زندگی خودم اگه ی جای کار میلنگه بدونم از اصل فاصله گرفتم و بیشتر در فرعیات سپری میکنم
اگه حساب بانکیم خالیه بدونم که به اصل وصل نیستم با اصل باشی پادشاهی میکنی و اون اصل وظیفه اش پر کردن حساب بانکیته
اگه شاد نیستی و خوشحال نیستی بدون که از اصل فاصله گرفتی و چسبیدی بع فرع
اگه رابطه خوبی نداری از اصل خودت دور شدی و به فرعیات چشم دوختی
به اصل وصل نیستی و فاصله گرفتی هر چقدر به اون اصل بودن نزدیک باشیم اون باورهای شرک آلود پاک میشه از وجودم و بنظر خودم باورهای توحیدی درست بشه راحت تر میتونیم باورهای خوب در مورد ثروت بسازیم چون پایه و فنداسیون اون اصل هست ک باید درست بشه ک اگه باورهامون شرک آلود باشه به اون موفقیتی ک در کسب و کارمون میخوایم نمیرسیم بهش
خدایا هدایتم کن ک بهتر خودم رو بشناسم بهتر بتونم با تو بودن رو تجربه کنم چون همه چی تو هستی
استاد این روزها مدارم بالاتر رفته چون درک متفاوتی از صحبت هاتون دارم ، خدایا شکرت
به نظر من اصل موفقیت در هر بُعدی برمیگرده به اینکه
1- قبول کنم که من خالقم و تمام اتفاقات رو من با فرکانسم به جهان خلق میکنم
2- این فرکانس اگه به منبع آگاهی متصل بشه نتیجه میشه رضایت و خشنودی من
3- فهم کنم که فرکانس هر لحظه داره ارسال میشه پس هر لحظه به جریان فرکانسی که ارسال میکنم آگاه باشم
به قول شما سوره حمد و خدا اول قرآن گذاشته تا بهمون تقلب برسونه که چطوری عمل کنیم تا راضی باشیم
و عامل موفقیت شما و هر انسان دیگه یی که به موفقیت رسیده عمل به قوانین جهانِ
این قوانین از اول بوده تا آخر هم خواهد بود به اندازه یی که من طبق این قوانین عمل کنم نتایج من هم متفاوت میشه
این الگو نه فقط در کسب و کار بلکه در تمام ابعاد قابل اجراست
منتهی هر کسی فهم و درک و جایگاهش متفاوته و به نسبت جایگاهی که داریم و البته اشتیاقی که برای خلق داریم زمان تکامل ما متفاوت میشه
بقیه مسائل حاشیه اس واصلا تاثیری نداره اگه هم داشته باشه نیم درصد هم نیست و تمرکز روی حاشیه فقط باعث هدر رفتن انرژی تمرکز و قدرت فرکانس میشه
نکته مهم بعدی که انسان و به حرکت در میاره
مهارت در انجام کارِ
وقتی در هر کاری به مهارت برسی ناخودآگاه دست به عمل میشی
دقت کردین بچه ها به محض توانایی در راه رفتن ، اقدام میکنن ؟؟!!!
به محض یاد گرفتن الفبا شروع میکنیم به خوندن تابلو ها ؟؟؟
این ذات انسان ِ که به محض یادگیری دست به عمل میشه
یه الگو که فکر کنم تمام بچه های سایت تجربه کردن
به محض ورود به سایت و یادگیری قوانین ، شروع میکنیم به آموزش به دیگران
چون این خصلت در انسان به ذاته هست
پس یکی از راههای موفقیت در کسب و کار اینکه مهارت مون بیشتر کنیم تا این مهارت بیشتر خودش شروع به کار کنه
مهارت ، اعتماد به نفس میاره
این نقطه ضعف خودم بود
همش از انجام کار مورد علاقه ام فرار میکردم به بهانه های مختلف
یه روز گفتم باید تکلیفم و با خودم روشن کنم چرا من با اینکه میدونم عاشق این کارم چرا از انجام فرار میکنم و فقط در حد یه رویا تو ذهنم مبحوسش کردم ؟؟؟!!!
حاضر بودم هر کاری بکنم اما هزار تا بهانه می آوردم که اون کار و انجام ندم
بعد از گفتگو با خودم متوجه شدم من در این کار مهارت ندارم واسه همین دست به عمل نمیشم و همش بهانه میارم و شروع کردم به مهارتم افزایش دادن و الان میبینم خیلی اعتماد به نفسم در انجامش بالا رفته
استاد چقدر من خوشبخت و سعادتمندم که با شما آشنا شدم
جدیدا فایل ها رو که گوش میدم ناخودآگاه داد میزنم استاد تحسینت میکنم بینظیری بینظیر
خدا حفظتون کنه
مریم گلی عزیزم دمت گرم برای این دوره ی رویایی که آماده کردی ، شما بهترین شاگرد این دانشگاه هستین
سلام به استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته ی بزرگوار
و سلام به دوستان متعهدم در این سایت نورانی
ردپای من در گام سیزدهم:
ممنونم از خانم شایسته ی مهربون ک بهمون یکم فرجه دادن تا بیوفتیم رو دور
من فایل های قبلیه دوره رو مرور نکردم اما تو این فاصله ی چندروزه تونستم از اون حالت سردرگمی ای ک داشتم خودمو بیارم بیرون
یک دوره برای خودم ساختم
دوره ی شکرگزاری
و فایل های دوره رو از بخش کلیدها و قسمت های «توانایی ای به نام شکرگزاری» و«حال خوب=اتفاق خوب» انتخاب کردم ک شدم 35تا فایل و امروز روز پنجم هستم
نمیتونید متصور شید چقددددر تاثیر داشته
چراکه من بخاطر تضادهایی ک در شغلم بش برخورد کردم بشدت دچار قفل شدن مغزی شدم
ینی کامل تعطیل شدم فایل گوش میدادم تو سایت بودم اما اصلا حس و حال هیچی رو نداشتم اون انگیزه ی ابتدایی رو کامل از دست داده بودم تااینکه خانم شایسته ی عزیزم دوره ی خانه تکانی ذهن رو استارت زدن و من یه جونی گرفتمولی بعد یکی دوروز دیدم ک من بشدت ناسپاس شدم ونمیتونم خودمو در فرکانس خوبی قرار بدم بدبین و ناامید شدم و حالم دراکثر روز بده اونجا بود ک گفتم مائده سریع باید یکاری کنی سریع باید جلو یاین مشکل رو بگیری
سایتانقدر غنیهست ک بتونی خودتو باش نجات بدی
این شد ک تصمیم گرفتم یه دوره ی شکر گزاری برا خودم درست کنم و بایسری تمرینای خلاقانه ذهنمو مجبور کنم زیبایی هارو ببینه چون قانون همینه هرجوریم ک بچرخیم و بچرخونیم قانون همینه
ما باکانون توجهمون داریم هدایت میشیم
من کلی زحمت کشیدم و تلاش ذهنی کردم ک به اینجا رسیدم نباید بذارم همینجوری الکیاز دست بره باید ذهنمو مجبور کنم زیبایی هارو ببینه
و دقیقا همون روز استاد فایل جدید گذاشتن و چشم مارو روشن کردن:) و راجب کامنت لیلای عزیز صحبت کردن و از معجزات سپاسگزاری در زندگیشون گفتن و من واااقعا مبهوت این همزمانیه زیبا بودم
وایضا اینکه دربیلبورد سایت گفتن چندروزی فایل نمیذارن ومنم گفتم بهترین فرصته برای راه انداختن ذهنم به سمت شکرگزاری و با دوره خانه تکانی ذهن ترکیب کنم
چقدررررر دارم لذت میبرم وچقدر جوابه
از نتایجش میتونم بگم ک به ارامش خاصی رسیدم
تونستم گره های بزرگ ذهنیم رو باز کنم
چیزایی ک سالهای سال باشون مشکل داشتم و ازشون زجر میکشیدم توهمین دوسه روزه بافکت های قوی حل شدن خداروشکر
صبورتر شدم و مدام به محض اینکه ذهنم میخوات عذابم بده ک چرا الان فلان جا نیستم یا چرا فلان اتفاق برام نیوفتاده یا دیره یا اینجا بده یا هرچیزی سریعا اون فکت های قوی میگن ک «من به زمانبندی های خدا ایمان دارم» و اروم میشم
دوباره برگشتم به دوره هام و اهرم رنج و لذت جدید تنظیم کردم واینا ینی تغییرات مثبت
نکاتی از این فایل گرفتم
اول اینکه من به واسطه ی دوره ی ثروت 1 درشروع مستقل شدن هستم و دارم یک مسیرشغلی رو از صفر یادمیگیرم و مطمئنم این از تاثیرات دوره ی ثروت 1 هست
واقعا خودمم باورم نمیشه اما من «هدایت » شدم به سمت مستقل شدن
و میخوام این مسیرو ادامه بدم و ثروت3 روبخرم و بااون کسب وکار خودم رو راه اندازی کنم
این یکی از نکات جذابی بود ک از این فایل برداشت کردم:)
من پارسال مدتی سئوکار میکردم
هنوز وارد سایت نشده بودم
و الان کاملا درک میکنم وقتی استاد میگن تمرکزشون روی رقبا بوده یعنی چی
واقعا سئو روش بسیار جاهلانه ایه برای درصدر بودن
من تو یه شرکتی کار میکردم قبلشم دورشو دیده بودم
سااااااعتها باید وقت میذاشتیم و سایت رقبا رو تحلیل میکردیم
جدا حالم بهم خورده بود
ولی چون نمیدونستم باید چیکار کنم اجبارا ادامه دادم 6ماه
و اتفاق بسییییار جالبی ک همیشه بش فکر میکنم اینه ک دقیقا دوروز بعد ازاینکه وارد سایت شدم یه اتفاق فنی ای افتاد و بم گفتن دگ نیا!!!
ینی انقد فرکانس سایت بالاست ک به محض ورود دگ جهان تو رو در مسیر نادرست ادامه نمیده
همه چیز رو عوض میکنه!!!
واقعا میفهمم استاد
یکسال بعد از خارج شدنه من ینی همین چندماه ویش بامتماس گرفتن ک برا کلاسای اموزش دیجیتال مارکتینگشون منو جذب کنن
از همون شرکت
میبینین؟؟؟
سره همه ی این مسخره بازیا تو یک اخوره!!!
ونتیجشم مشخصه
و البته ک خیییلی پول براشون داشته و داره اما ما ک صرفا دنبال پول نیستیم
دنبال مسیر درستیم
من خودم میخوام سایت بزنم برای بیزینسم وفعالیتم در اینستا و یوتیوب درحد یکارشیو باشه زومی روشون نداشته باشم
انشالله بعد از نتایج عالی از دوره ی ثروت1 ثروت3 رو هم تهیه میکنم و حسابی میترکونم
و ممنونیم ازتون ک انقدررر عاشقانه در کنار ماهستین و راهنماییمون میکنین!!!!!
بنام پرودگار یکتا و بی همتا
سلام
گام سیزدهم خانه تکانی ذهن:
چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
در پاسخ به این سئوال من کسب و کار خودم رو در نظر میگیرم
من از سال 1365 یعنی از 14 سالگی با شاگردی در کار گچبری ساختمان وارد بازار کار شدم و سه سال بعد در اون کار اوستا کار شدم، دو سال بعد به سربازی رفتم و بعد از سربازی تا سال 1380 با همون شغل خانه ای خریدم که هم در آن ساکن بودم و هم دو مغازه تجاری داشت که اجاره داده بودم و هم یک واحد اضافه داشت که اجاره داده بودم که اجاره همونها مخارج زندگی خود و خانواده ام رو میداد و در شغلم چنان پیشرفت کرده بودم که اگه ادامه میدادم در هر سال میتوانستم یک زمین یا یک آپارتمان بخرم،
حال میخوام به اون عواملی بپردازم که من رو در اون کار موفق کرده بود
وقتی که فکر میکنم یادم میاد که اون زمان با اینکه اصلا با این مسیر آشنا نبودم اما ناخودآگاه کاملا در این مسیر حرکت میکردم،
همیشه وقتی نماز میخواندم معنای نماز رو در ذهنم مرور میکردم و الان میفهمم اون معنای نماز چه قدرت و آرامشی در من ایجاد میکرد
صبح که از در خانه میخواستم بیام بیرون همیشه ذکر میکردم خدایا به امید تو، نه به امید خلق
و به این ایمان داشتم و اون زمان ناخودآگاه عوامل بیرونی برایم رنگی نداشت،
در کسب و کارم چون علاقه شدیدی به کار کچبری داشتم صدم رو میزاشتم و بهترین خودم رو ارائه میکردم و روز بروز پیشرفت میکردم، یادمه در سال 1376 هتل همای تهران رو بازسازی میکردن و کار گچ و گچبریش رو من انجام میدادم و یه تایمی حدود 80 نفر استا و شاگرد برام کار میکردن
پس عوامل پیشرفت من در اون کار:
نگاه توحیدی بود که ناخودآگاه در کسب و کارم من رو به موفقیت رسونده بود و اینکه اصلا روی عوامل بیرونی حساب نمیکردم مثلا اگه کسی بهم میگفت فلان ساختمان رو برات جور میکنم پورسانت بهم بده، من قبول نمیکردمو در اون چند سالی که کارم گچبری بود به هیچ عنوان بیکار نبودم و خداوند برام کارها رو پشت هم میچیند
ضمن اینکه تکاملم رو هم در اون کار پله به پله طی کردم و در کارم هم خبره بودم
علاقه و شور اشتیاق هم یه عامل دیگه بود برای موفقیت
صداقت داشتم و متعهد
همه این موارد باعث شده بود در اون کار موفق باشم،
اما از سال 1381 که وارد کار ساخت و ساز شدم مهمترین عاملی که باعث شد پیشرفتی نکنم و یه تایم به مرز ورشکستگی رسیدم شرک بود
الان که فکر میکنم بزرگترین ترمز من در شغل ساخت و ساز ترمز عوامل بیرونی بود
در کار گچبری من چنین ترمزی نداشتم چون با اداره جات کاری نداشتم، اما از وقتی وارد کار ساخت و ساز شدم باید پروانه میگرفتم، پایانکار میگرفتم، مهندس ناظر داشتم، دنبال سند میرفتم و از کوچکی در گوش من خوانده شده بود که اداره جات فاسدن و تا رشوه نگیرن کارت رو راه نمیندازن و این عوامل بیرونی بزرگترین ترمز و شرک من بود که باعث شد با اینکه در اینکار هم با اینکه تمام عوامل موفقیت از قبیل علاقه، مهارت، صداقت، تعهد پشتکار تکامل و غیره رو داشتم اما شرک و اینکه قدرت رو از خدا گرفته بودم و داده بودم به عوامل بیرونی باعث شد تا مرز ورشکستگی پیش برم
و الان 20 ماهه که دارم تلاشم رو میکنم که قدرت رو از عوامل بیرونی بگیرم و به خدای خودم بدم و خداروشکر که خیلی عالی دارم پیش میرم اما در این مورد هم باید تکامل طی بشه چون هنوز هم ریشه این شرک در وجودم هست و گاهی خودش رو نشون میده،
اما هر چه بیشتر خداوند رو باور کردم و قدرت رو به اون دادم بیشتر نتیجه گرفتم و نتایجم تو همین مدت بسیار عالی بوده که در کامنتهای گذشته بهش اشاره کردم
خدایا من نه میدانم و نه میتوانم
خدایا تو میدانی و تو میتوانی
هدایتم کن که در بهترین مسیر که توحیده قدم بردارم و در بهترین زمان به بهترین مکان و به بهترین افراد که دستان بیشمار تو هستن هدایتم کن
سپاسگزارم از استاد عباسمنش که این مسیر توحیدی رو یه زیبایی به ما نشون میدن
سپاسگزارم از خانم شایسته که در کنار استاد به رشد ما کمک میکنن
سپاسگزار دوستانی هستم که با گذاشتن کامنتهای عالی وتجاربشون قانون رو به ما یادآوری میکنن
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
باور قدرتمند کننده اینکه: بیش از نیاز انسانها ثروت، نعمت و فراوانی هست، در شغل و کسبوکار خود سعی کنم که کاری به بقیه که الان چهکاری انجام میدهند و یا علم بازاریابی چهچیزی میگوید نداشتهباشم.
همیشه بدنبال تشخیص اصل و فرع باشم، بدانم چهچیزی اصل است و تمرکز کنم برروی آن و چهچیزی فرع است و از آن دوری کنم.
من باید خودم عمل کننده به قوانین باشم نه کسی که فقط حرف میزند، رفتار من تاثیرگذار است نه حرفهای من
برای پاسخ دادن به سوال این فایل باید مروری کنم به تمام فایلها و دورهها و آنچه را که من آموختهام را بررسی کنم
چندین اصل اساسی در تمام صحبتهای استاد مطرح میشود و خود استاد هم اولین کسی هست که به آنها عمل کرده و نتایج ایشان مؤید و ثابت کننده این گفتار میباشد
اولین و مهمترین اصل این است که من باور کنم که خودم هستم که با افکار و باورها و کانون توجهم زندگی خودم را، کسبو کار خودم را، شرایط و اوضاع و اتفاقات خودم را رقم میزنم؛
با پذیرش و باور کردن این اصل و پذیرفتن مسئولیت صددرصد زندگیام، تاثیر عوامل بیرونی که استاد از آنها بعنوان شرک یاد میکنند عملاً از بین رفته و یا حداقل کمرنگ میشود عواملی چون تبلیغات، محل جغرافیایی کسبوکار من، قوانین مملکتی و هر عاملی بجز خود من
این مهمترین و پایهای ترین اصل و اساسی است که من نهتنها برای شروع یک کسبوکار بلکه در تمام زندگیام باید باور داشته باشم و به ان عمل کنم؛
این اصل یعنی توحید یعنی قدرت دادن فقط به خداوند و اینکه خداوند قدرت خلق شرایط زندگیام را به من سپردهاست.
اصل و اساس مهم بعدی دیگر برای تمرکز داشتن برروی آن و دوری کردن از فرعیات و حواشی، اصل حساب کردن روی هدایت خداوند و حساب نکردن روی عقل خودم میباشد؛
باور به اینکه خداوند محیط و مسلط بر کل جهان هستی میباشد و تنها اوست که از همهچیز آگاه است و من اگر برروی او حساب کنم و با او شراکت داشتهباشم و از او یاری و هدایت بخواهم، او بهترین یارو یاور و شریک برای من خواهد بود و با شراکت و تقسیم کار با او، من از هرچیز وهرکس دیگری بینیاز خواهم شد.
یک اصل مهم و تاثیرگذار دیگر برای تمام جنبههای زندگی، این است که من باید از همان جایی که هستم شروع کنم، با همان امکانات و شرایطی که دارم قدم بردارم و آرام آرام تواناییها، مهارتها و تخصص خودم را بیشتر کنم که این اصل همان اصل بهبودگرایی و برداشتن قدمها کوچک و پرهیز از کمالگرایی و پرفکت بودن برای شروع کار می باشد
من هرروز باید یک ورژن بهتری از خودم ساخته و ارائه بدهم
اصول و اساس دیگری هم وجود دارند که استاد صحبت کردند که میتوان به داشتن احساس خوب، کنترل ورودیها و مراقبت از کانون توجه، تداوم و استمرار برای رسیدن به هدف، متعهد بودن به انجام کارهای مربوطه و به عبارتی انجام درست و صحیح سهم خودم و … اشاره داشت
چقدر این فایل رو دوست داشتم منم خیلی با این موضوع درگیر بودم که باید تبلیغات کنم یا نکنم؟ خیلی ها رومیشناختم خیلی تبلیغات داشتن منم خیلی گمراه میشدم فکر میکردم این راهشه در صورتی که اصلا نمیدونستم حالا این کسی که داره تبلیغات میکنه چقدر داره نتیجه میگیره اصلا من که نمیدونم، ولی درونم اجازه نمیداد همیشه یه صدای بلندتری بود که من باید آرام آرام بصورت طبیعی بدون عجله رشد بدم کار و بیزینسم رو ولی حتی افراد نزدیک من میگفتن نه تو باید شناخته بشی باید یکم تبلیغات هم داشته باشی تو توی این کشور توی این شهر جدیدی از کجا بدونن تو اصلا وجود داری؟ یعنی چندین نفر گفتن حتی میگفتن خودت رو با استاد مقایسه نکن چون استاد هم اولش تبلیغات داشتن، در صورتی که اون قسمت رو نشنیده بودن که استاد خودشون تبلیغات نکردن و حتی نتیجه هم نگرفتن از تبلیغات ، استاد شناخته شده هست یعنی همه دیگه قبولش دارن و از این چرت و پرتهایی که احساسم رو بد میکرد اخه من دقیقا بخاطر کمالگراییم اگر با تبلیغات هم مشتری میومد انگار احساس میکردم من که کاری نکردم من مسیر روکامل طبیعی نرفتم من کامل به قانون عمل نکردم یعنی خیلی زیاد با تمام وجودم دوست داشتم مثل استاد بدون تبلیغات رشد کنم چون میخواستم ایمانم زیاد بشه و این راهش بود، میخواستم آرام با لذت بدون عجله و حرص و نه با استرس که ای وای پولم رفت برای تبلیغات مشتری هم نیومد، بعد از اینکه کلی شنیدم حالا یکم تبلیغات کن اومدم 3-4 روز هر روز 4-5 دلار یعنی حساب کنید چقدر کم تبلیغات کردم فقط انگار ته وجودم میخواست نتیجه نگیرم که بگم خب پس جواب نمیده، بخدا حتی بازدیدام هم کم شده بود یعنی اینقدر باور نداشتم که جواب هم نداد، و دیگه گفتم من یک دلارم تبلیغات نمیکنم هر کی توی مدار منه میاد از میلیون ها راه میان، الان مشتری های خصوصی میان خودشون بخدا میگن توی گوگل سرچ کردیم منو پیدا میکنند یا یکی بهشون معرفی کرده وبسایت منو در صورتی که توی شهر ما چندین تا استودیو درست و حسابی هست کلی باشگاه یوگاست من تو خونه توی یه اتاق کار میکنم ولی مشتری اعتماد میکنه میاد راحت کلاس بوک میکنه بدون اینکه حتی مثل مشتریهای ایرانی اینقدر سوال بپرسن آخرم میگن گرونه
یعنی دلیل اینه من باور کردم میشه فقط و فقط استاد بودن اگر نمیدیدم باور نمیکردم که در این حد هم میشه پول ساخت بدون تبلیغات، با لذت، حتی ایده اینکه من میخوام بسته های آموزشی بفروشم از استاد اومد چون بزرگترین خواسته من حتی قبل از آزادی مالی آزادی مکان و زمان هست وگرنه باور نمیکردم اگر استاد رونمیدیم. حالا که خدا به ما لطف داشته و یه الگوی به این خوبی با صداقت کامل همه چیزو میگن مگه دیوونه ام برم تبلیغات کنم حتی اگر جواب بده چون دیگه ایمانم زیاد نمیشه همش میخوام تبلیغات کنم فکر میکنم این راهشه فقط.
حتی نزدیکترین فرد به من و حتی دوستم میگه تو باید یکم از زندگی شخصیت نشون بدی توی فضای مجازی مردم دوست دارن، تو که اندامت خوبه اینا چیزی هست که مردم علاقه دارن…
مغزم سوت میکشه فکر میکنم دیگه چقدررررر ضعیف و بدبخت شدم که بانشون دادن خودم آدمها رو جذب کنم.
چیزی که به شدت من باهاش مخالفم ، گفتم بابا چه ربطی داره شغل من چیزی دیگه ای هست میخوام که مردم خوششون نیاد میخوام چیکار کسی که بیاد چون لباس من لختی هست چون زندگی خصوصی ام رو نشون دادم، من کارم اینه که یوگا کنم آموزش بدم کسی که دنبال این چیزاست دنبال زندگی خصوصی من نیست، یعنی دیدم چه اعتقادات مسخره ای دارن مردم که یه سری چرت و پرت و حاشیه میگن اصله، یعنی میگفت دوستم که فلانی که دکتره اینقدر فالور نداشت که از وقتی شروع کرد عکسهای دونفره با خانمش و زندگی شخصی اش روگذاشته اینققققققدر ↕️پول دار شده هر ماه داره یه ساعت رولکس میخره، گفتم والا من فکر نکنم این تنها راه پول ساختنه در حقیقت این چرته ولی فرض بر اینکه درسته من این راه رو نمیخوام، من نمیتونم ادا دربیارم که مردم خوششون بیاد واقعا نمیتونم، من حتی خانوادم نمیدونن زندگی من چجوریه حالا بیام بزارم فضای مجازی که خوششون بیاد بیان منو فالو کنن؟ اینا فالو هم کنن فکر کردی میاد پول میده برای اینکه یوگا کنه؟
خدایی این اواخر خیلی به خودم افتخار کردم، به خدایی که هر لحظه درونم احساسش میکنم، دروغ نمیگم گاهی استرس میگیرم که نکنه باید یه تبلیغی کنم، نکنه اینا راس میگن باید یه عکسی از خودم بزارم ولی باز به یاد میارم قانون رو و میگم اگر استاد تونستن با توکل، با ایمان بدون تبلیغات نه تنها موفق باشن بلکه یه ملت عاشقشون باشن منم میخوام همون مسیر رو برم، منم میتونم، میدونم خیلی راه دارم که ایمانم به حد استاد و بیشتر برسه، ولی این هم بخشی از تکامل منه باید صبور باشم اعتماد کنم، منتظر نتیجه نباشم، کارمو بکنم چون عاشقشم، خسته نمیشم از یوگا کردن، از ویدیو ضبط کردن از اینکه میبینم یکی نتیجه گرفته کامنت میده احساسم بینهایت خوب میشه، مسیر رومیرم همونطور که استاد رفتن و دارن میرن به جای اینکه دنبال عوامل چرت و پرت بیرونی باشم که پول بسازم سعی میکنم دنبال عوامل درونی باشم ببینم کجای باورهام درست باید بشه، خیلی زیاد به مسیر اعتماد دارم نتایج آروم آروم داره بزرگ میشه ولی من عاشق همینم چون به خودم افتخار میکنم که تونستم اعتماد کنم، تونستم توکل کنم و بعدا میتونم به افراد دیگه اطمینان بدم که میشه مثل استاد که به ما اطمینان قلبی دادن.
استاد عاشقتونم و از خداوند بینهایت سپاسگذار حضورتونم که من با سایت عباس منش زندگیم، درونم، نتایجم آرامش سلامتیم رابطه هام متحول شد به سمت عالی خداروشکر گذارم.
مریم جانم ازت بینهایت سپاسگذارم که این فایلهای با ارزش رو زنده کردی و باعث شدی بشنویم و یه تعهد برامون درست شد هر روز گوش کنیم .
بنام خدای مهربون و هدایتگر
سلام به روی ماهت سمیه جون
اولا تحسینت میکنم که در مدار دوستی با استاد و مریم جون هستی عزیزم
و بهت تبریک میگم که مربی یوگا یی
من وقتی کامنتت و خوندم یه ایده بهم الهام شد
میدونی استاد میگه تبلیغ پولی نکنید ما باید خودمون و تبلیغ کنیم
من اگه خودم و به جهان عرضه نکنم که جهان راه رشد و ورود ثروت و چه طوری به سمت من جاری کنه ؟؟؟
یه ایده خوب
شما بعضی از روزها صبح زود یا غروب آفتاب که سطح انرژی در کائنات بالاست مت یوگا تو ببر برو تو پارک یا فضای باز شروع کن به یوگا و این انرژی و بفرست که من از این طریق مشتری های زیادی و جذب میکنم
اگه فرکانس و خوب ارسال کنی این بهترین راه برای تبلیغ کارت ِ
من وقتی تهران بودم این کار و تو پارک بانوان کردم
یه پارک بود نزدیک پل سید خندان و فقط مخصوص بانوان بود
و با این نیت رفتم که مشتری جذب کنم و همین انرژی من باعث شد حجم زیادی مشتری بیاد
میدونی سمیه جون باید رها باشیم تا ایده ها بیاد
نگو من از تبلیغ خودم بدم میاد بگو من کارم و انجام میدم جهان برام به روش طبیعی تبلیغ میکنه
اصلا تو همین دوره عزت نفس که تمرین آگهی بازرگانی هست ، استاد میگه طوری از توانایی های خودتون صحبت کنید که انگار میخوای خودت و بفروشی
ماشالا هم زیبایی هم توانمند
برو با اعتماد به نفس هفته یی یک بار در پارک های شلوغ یوگا کن تا دیده بشی عزیزم
تازه میتونی یه کلاس گروهی برای ایرانی ها هم داشته باشی
من تو هلند تجربه کردم خیلی باحال بود
تازه میتونی تو سایتت از فواید یوگا بنویسی ، دوره های سکوت برگزار کنی
یه روز بچه های کلاست و ببری تو ساحل و تن آرامی و یوگانیدرا بهشون بدی تو ساحل
خیلی دوست دارم که موفق بشی و بدرخشی
موسسه خودت و بزنی و مربی های تاز کار و استخدام کنی و خودت بهشون متد یوگا رو بر مبنای توحید یاد بدی و کلاس هات در امریکا نامبر وان بشه عزیزم
روی ماهت و میبوسم
در پناه الله مهربان موفق باشی
سلام سارا جان ، امیدوارم خوب و سلامت باشی ، مدل ایمیل را که باز می کنم کنی صبر می کنم بعد یکی را هدایتی انتخاب می کنم (می خواستم بگم من انتخاب می کنم دیدم من هیچ کاره ام ) ، خلاصه اینکه الان ایمیل شما را باز کردم و چه قشنگ تایید راه من بود ، من هم کاری را شروع کردم که همه دوستان میگن باید تبلیغ کنی من طبق درسها که گفته شد تبلیغ پولی نکنید گفتم خدا جونم من تبلیغ پولی نمی کنم ، کارم را انجام میدم تو هم هدایت کن چه کاری از همه بهتره ، خودت کارم را گسترش بده ، این یکی ، دوم اینکه مدتهاست دوره عزت نفس و دوره عشق و مودت را گذاشتم تو خرید ولی ذهن خرابکار می گفت احساس لیاقت را داری ،عزت نفس را ولش کن ، این قسمت پاسخ شما را نشاته ای گرفتم که باید این دوره را تهیه کنم .
ممنون که هستی
ممنون که می نویسی
شاد و خوشحال و ثروتمند باشی
به نام خدای هدایتگرم که قراره منو خیلی آسون و راحت به خواسته هام برسونه ، به شرط ایمان و توکل و استمرار و استمرار واستمرار
سلام به سارا و سمیه عزیز توحیدی
امیدوارم حالتون عالیِ عالی عالی باشه
چقدر خوشحالم که در این مسیر توحیدی هستم و آرام آرام دارم یاد میگیرم و درکم به اندازه ظرف وجودیم داره بزرگ و بزرگ تر میشه
سارا جان کامنتت برای خیلی نشانه خوبی بود برای درستی مسیرم ، میدونی چرا ؟؟؟ صبر کن الان بهت میگم
من سالهاست تمرینات یوگا رو دست و پا شکسته انجام میدادم و واقعا احساس خوبی داشتم و همیشه به شکل یک روتین روزانه ورزشی شخصی خودم بهش نگاه میکردم نه آموزش به دیگران ؛ تا اینکه امسال با خرید دوره احساس لیاقت با آگاهی بیشتر این تمرینات رو صبح ها انجام میدادم و در خیلی از مواقع در پارک انجام میدادم و تغییرات خوبی هم حاصل شد ، که البته در این مسیر زیبای توحیدی خداوند یکی از دستانش رو که همیشه موقع ورزش میدیدم ، باعث شد آگاهانه متوجه تغییراتم بشم و با عکس گرفتن از آسانها بهتر درک کنم که چقدر تغییر کرده ام.
قضیه به همین روال میگذشت و ایشون بارها بهم میگفتند که تو در این مسیر موفق میشی و باید سطحت رو بالاتر ببریم ( منظورش به مربی گری بود)ولی من اصلا جدی نمی گرفتم
تا اینکه….
خوب به خاطرم هست 31 شهریور و شروع پروژه خانه تکانی…
زمانی که با چالش های مالی روبرو بودم و با پاسخ منفی مصاحبه های کاری زیاد ، ولی قرار شد از اول مهر یک کار جدیدی رو شروع کنم…
البته بگم که من تسهیلگر کودک هستم و آخرین تجربه ی کاری من تسهیلگر اختصاصی بودن با کودکی بود که خودم حذبش کرده بودم ولی به خاطر به اتمام رسیدن پکیج آموزشی شون دیگر اونو تمدید نکرده بودند واین مسأله برای من خیلی چالش داشت و دنبال راه حل که واقعا باید چه کار کنم ؟؟؟
و یه جورایی غرورم اجازه نمیداد که دوباره به سطح پایین تری از کارم برگردم ، درصورتیکه من کارم رو دوست داشتم یک خانه بازی خوب در منطقه سعادت آباد که ترکیبی از اسباب بازی و طبیعت بود، که خداوند منو به اونجا هدایت کرده بود زمانی که گفتم تسلیم هر چی تو بگی…
ولی همیشه دوست داشتم کار برای خودم داشته باشم ، به داشتن سایت ، آزادی زمانی و مکانی و مالی فکر میکردم ولی نمیدونستم کدوم راه….
تا اینکه اون شب ( 1 مهر 403) که من واقعا از خدا کمک خواستم و اندکی تسلیم تر شده بودم… فکر میکنی چی شد ، اون دست خداوند ( استاد حبیب ) در پیاده روی های شبانگاهی ام دیدم که خیلی جدی هدایت شدم برای مسیری که بروم و مدرک مربیگری یوگایم رو بگیرم ، اون شب به طرز عجیبی هم خوشحال بودم و هم کلی مقاومت که من مربی کودک هستم نه یوگا ولی ی نیرویی آرام آرام باعث شد که پامو از رو ترمز بردارم و روبه جلو هدایت بشم و اون کار جدید هم کنسل شد که به فال نیک گرفتم و با خانه کودک هم برای ادامه همکاری اعلام آمادگی کردم و با رفتنم و دیدن یک عالمه کودک و پدر و مادرها کلی در احساس خوب مدار نعمت و ثروت قرار گرفتم…
میدونی سارا جان داستان باور به توانایی هاست که صحرا خیلی باید کار کنه و همچنین اعتماد به پلن خداوند…
الان در پارک هستم خیلی حالم خوبه و دارم برات مینویسم و خوشحالم برای این مسیر جدید ، درسته نگران هزینههام هستم ولی خیلی رهاتر شدم و با احساس بهتری تمرینات یوگا رو انجام میدم و پیگیر دوره های بین المللی مربیگری هستم.
پاسخ زیبای شما به سمیه عزیز دوست داشتنی برام دریایی از آرامش رو به ارمغان آورد وبا اینکه کمی در نوشتن کامنت کوتاهی میکنم ولی این بار آگاهانه نوشتم تا از شما و وجود ارزشمندت سپاسگزار باشم و هم ردپایی باشد از مسیر تکامل صحرا /20 مهر 1403
به نام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیز و همه عزیزانم در گام سیزدهم پاکسازی ذهن
چقدر همیشه در زمان مناسب و هم فرکانس با 90 درصد ما این فایل ها روی سایت قرار میگیره و دقیقا همین امر یکی از نشونه های واضح برای پاسخ به این سواله که همه چیز به فرکانس و باورهای ما بستگی داره نه تبلیغات و عوامل بیرونی خدارو صد هزار مرتبه شکر دقیقا از روزی که دوباره کار کردن روی خودم و ذهنم رو شروع کردم همه چیز خوب پیش میره خیلی راحت از جاهای مختلف خداوند هدایت میکنه که ثروت وارد زندگیم بشه ، خیلی راحت شرایط فراهم میشه تا خودرو هایی که دوست دارم رو تست کنم و حتی باهاش درگ کنم که به شدت به این کار علاقه دارم که خیلی جالبه تو همین مدت کوتاه 5 تا از خودروهایی که دوست داشتم باهاشون تست درگ انجام بدم و پشت فرمونشون بشینم به راحتی شرایطش فراهم شد تا انجامش بدهم خیلی راحت مشتری ها به شکل های مختلف میان و واسم هدیه و پول واریز میکنن و همه اینها به خاطر حال خوبه این روزهای من و هم جهت و هم فرکانس شدن من با خواسته هام هست و نه هیچ عامل بیرونی دیگه که به به لطف خدای مهربان و آموزش های فوق العاده استاد عباسمنش عزیز و توضیحات کامل و شیوه استفاده فوق العاده ای که خانم شایسته عزیز انجام دادند این اتفاقات فوق العاده و حال خوب رخ داده بینهایت سپاسگزار همتون هستم و از خداوند آرزوی بهترینها رو واستون دارم همیشه شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و احترام محضر استاد عزیز، خانم شایسته ی مهربان و دوستان گرامی.
اول به رسم سپاس و قدردانی.
متشکرم که ادامه ی این پروژه ی زیبا روی سایت اومد و ما در مدار دریافت آگاهی های فوق العاده ی این دوره قرار بگیریم و امید اینکه بتونیم عمل کنیم.
امروز به یه مسئله ای خیلی فکر میکردم، اینکه اگر ما بتونیم از این پروژه هر روز فقط یه نکته برداریم و واقعا بهش عمل بکنیم، پایان دوره ما تونستیم حداقل سی تا از باورهامون، نقاط ضعف، ابتلاها، نقاط قابل بهبود و کلی آسیب های شخصیتی مون رو بهتر کرده باشیم،
و این خیلی شگفت انگیز هست.
اینکه ما بتونیم طی یک دوره، حداقل سی مرتبه(فرض اینکه دوره سی روزه هست) خودمون رو رفرش کنیم، بهتر کنیم و در مسیر راست و حقیقت، در راستای بهبود توانمندی ها قدم برداریم.
مثال اینکه استاد جان، شما در مورد تبلیغات و شیوه ی معرفی صحبت میفرمایید، در واقع قانون رو توضیح و متذکر میشید،
و من این جمله ی شما رو میلیون ها بار برای خودم مرور کردم، 《 خداوند کارها را انجام میدهد 》
اگر ما در مسیر درست، سبز و روشنی باشیم،
تبلیغات به رایگان انجام میشه، جا مهم نیست، لوکیشن شما الهیه تهران باشه، یا جونقان مهم نیست،
اون برد باورهای ماست که کارها انجام میشه،
میزان ظرفیت و لیاقت ماست.
جمله ی طلایی: افراد از رفتار و عملکرد ما الگو برداری می کنند، نه از حرفهای ما.
واقعا میشه در مقابل این همه قوانین زیبا متحیر نبود؟
چقدر زندگی زیباست، مثل پاییز، باران
بی نهایت باید زیست،
با خدا باش و …
” جناب آقای استاد سید حسین عباس منش ”
از من انسان بهتر ساخته اید
‘ از شما متشکرم ‘
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
پروژه خانه تکانی ذهن////گام سیزدهم
خداوندا من هیچ نمیدانم و تو میدانی و بلد نیستم تو بلد بگو تا من بنویسم
چطور میتونم تشخیص بدم اصل بودن و فرع بودن رو
اگه اصل ک خدامون هست و باور داریم ک خودش همه چیز میشه تو زندگیمون اگه باور داشته باشم ک خداوند خودش مشتری میشه خدا برامون مشتری میشه از بی نهایت طریق میاد تو کسب و کارمون اگه میخوایم در همه از جنبه های زندگیمون پیشرفت کنیم و موفق باشیم باید با اصل بودن رو تجربه کنیم و قتی اصل رو فراموش میکنیم و فاصله میگیریم دنبال فرعیات هستیم و به دنبال مشتری دویدن میریم و مشتری پیدا کنیم چون در فرعیات دنبال مشتری هستیم ایده ایی ک میاد میگه برو تبلیغات بده وقتی مشتری از طریق تبلیغات میاد شاید تعداد زیاد بیان وارد پیج یا سایت بشن فیک هستن پس ماندگار نیستن شاید ی خریدی هم داشته باشن اما به اندازه اون مبلغی ک هزینه تبلیغات شده نبوده پس وقتی به اون اصل وصل باشیم بخدا مشتری میفرسته واست ک براحتی خرید میکنه اگه تو خدمت خوبی کنی میره واست همون ی مشتری تبلیغ میکنه و به فک و فامیل میگه و اون ها هن خرید میکنن و بهمین صورت اضافه میشن و مشتریهات واقعی میشن و چون اون مشتری اول اصل اصل بود و خدا فرستاد و چون شکرگزار اون مشتری بودی ک از طرف خدا اومده ک بهش خدمت کنی و شور وشوق داشتی مشتریهات اضافه میشن و دیگه احتیاج به هیچ تبلیغاتی نداره کسی ک همون موقع میره یک دفعه تبلیغات میکنه چون قانون تکامل رو نمیدونه و میخواد یه شبه به فلان در آمد برسه یا ی شبه پولدار بشه پس باید هوشیار باشیم الان ی سوال از خودمون بپرسیم سایت استاد عباس منش چطوری گسترش پیدا کرد؟جواب اینه ایشون قانون تکامل رو میدونن و سایتشون طبیعی داره رشد میکنه و چه کسی داره اینکار رو میکنه اون اصل به اون اعتماد و توکل کرده و با لذت کارها انجام میشه
خطاب به خودم میگم ک بمونه تو ذهنم اگر من اصل رو توی همه جنبه های زندگیم بیارم همه قسمتهای زندگیم پراز شادی و آرامش میشه
در مورد خودم میگم به طور مثال اگه درآمدم کمه یکم فکر کنم میفهم ک از اصل فاصله گرفتم و نگاه بندازم میبینم ک بیشتر به فرعیات چسبیدم
توی هر قسمت از زندگی خودم اگه ی جای کار میلنگه بدونم از اصل فاصله گرفتم و بیشتر در فرعیات سپری میکنم
اگه حساب بانکیم خالیه بدونم که به اصل وصل نیستم با اصل باشی پادشاهی میکنی و اون اصل وظیفه اش پر کردن حساب بانکیته
اگه شاد نیستی و خوشحال نیستی بدون که از اصل فاصله گرفتی و چسبیدی بع فرع
اگه رابطه خوبی نداری از اصل خودت دور شدی و به فرعیات چشم دوختی
اگه حسادت داری،اگه دروغ میگی،اگه نگرانی،اگر هراسانی،اگر مستاجری،اگر……..
به اصل وصل نیستی و فاصله گرفتی هر چقدر به اون اصل بودن نزدیک باشیم اون باورهای شرک آلود پاک میشه از وجودم و بنظر خودم باورهای توحیدی درست بشه راحت تر میتونیم باورهای خوب در مورد ثروت بسازیم چون پایه و فنداسیون اون اصل هست ک باید درست بشه ک اگه باورهامون شرک آلود باشه به اون موفقیتی ک در کسب و کارمون میخوایم نمیرسیم بهش
خدایا هدایتم کن ک بهتر خودم رو بشناسم بهتر بتونم با تو بودن رو تجربه کنم چون همه چی تو هستی
با خدا باش و پادشاهی کن️
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عملگرا و همه دوستان هم فرکانسی در این سایت بهشتی .
خدارو شکر روز 13 شروع شد خونه تکونی اساسی بعد فایل فوق تخصصی استاد عزیزم کامل کننده این خونه تکونی بود
سپاس فراوان از شما استاد توحیدی .
لایو کوتاه ولی پر معنا که با تفکری عمیق باید کنم تا مغز داستان را بفهمم انهای که نصیحت کننده هستند خودشون
همیشه از نتایجشون مشخص هست همه ما تو این دام میفتیم اونم زمانی که این اگاهی ها را میفهمیم بدو بدو میخایم
همه را ارشاد کنیم خودم از همین دسته بودم و هستم کمتر شده دارم سعی میکنم انجام ندم خوب اینم تکامل داره
انجام ندادن کارهای اشتباه هم تکامل داره باید ارام ارام کمترش کنیم میدونید استاد من به نظر خودم کلا در مسیر رشد
در هر زمینه ای وقتی ادم به تکامل فکر کنه خیلی ارامتر هست به ادم احساس بهتر میده انگار عجله را میزاری کنار هم
در موارد اعراض از نا خواسته ها همین نصیحت کردن خوب یک شبه که نمیشه از ادم نصیحت کن بشی ادمی که نتایجش
حرف بزنه اینم تکامل میخاد که در مسیر درست باشیم مداومت داشته باشیم در هر دو مورد میتونیم تغییرات را در
خودمون در رفتارهامون در عملکردهاون ببینیم
کلا ادم وقتی با اگاهی های جهان اشنا میشه یکم میفهمه نمیدونم بازم خودمو میگم انگاری رفتارهای نا هماهنگ با قوانین
را در اطرافیانش بهتر درک میکنه و میفهمه به خودش نگاه نمیکنه فکر میکنه چون داره این قوانین کار میکنه کامل شده
و خودش هیچ عیب و ایرادی ندارد مخصوصا کسایی که کمالگرا هستن که دیگه تهشه ما باید اول هر کاری میخایم به
دیگری بگیم اول ببینم خودم تو این مورد بی اشتبام یا نه اصلا از ادمها بیایم بیرون لامصب این تکامل انگاری مثل
چندین پیله است که دونه دونه باید بازشون کنی تا سبکتر بشی خالص تر بشی یهویی اومد تشابه پیله اصلا بهش
تا الان فکر نکرده بودم من چون یک مقدار در سایت خودم مقاله زیاد مینوشتم یک زمانی که میخاستم محتوای
سایتم کاملتر بشه اونجا همینجوری میومد جملات که میدیدم کلی صفحه شده واقعا رو چیزی تمرکز بزاریم همینه
خودش میاد به قول استاد عزیزم زور زدنی نیست اگر میخای به زور انجام بدی مسیر درست نیست این حرفهای
شما را باید با طلا 24 عیار نه الماس نوشت استادم واقعا شما یک دونه هستید در این جهان خدا حفظتون کنه
در کسب و کار همه ماها خیلی زور زدیم و چون کلیت جامعه شکل نگاهشون به کسب و کار همینه تبلیغات نمیدونم
پول بدی فالور فیک بزن هر روز محتوا تولید کن و همیشه شیک و مرتب و حرفهای قلمبه بزن و ازین چرندیات
که خودم هم صاحب کسب و کار اینترنتی هستم خوب با پوست و استخون اینارو درک کردم خدا نکنه یکی
سر درنیاره از فضای سایت و کامپیوتر و اینا پدر صاحب بچه را درمیارن با این ادا اتفاراشون که بیا و ببین
برای محتوا یکی هست تولید محتوا میکنه یکی فایل میزاره شرکت برات ریپورتاژ اگهی میزنه و سِو کار اینجوری
پول میگیره تورو بیاره اول گوگل و کلی جنگولک بازی بیا ببین چه سفره هایی رنگین دارن پهن میکنن برای ادمها
یکی مثل استاد میاد میزنه کاسه کوسه بتهای اینارو میشکنه اصلا نمیدونن چی میگه استاد هیچ وقت هم نخاهند
فهمید چون به قول قران کور و کرن پرده هست نیفهمن تا ابد چون در مسیر گمراهی هستند و دریافت کننده نیستن
خدارو شکر بابت الگویی مثل شما استاد عزیزم من انقدر داستان داشتم در مورد سایت داشتن که یه موقعهایی ادم
میخاد بی خیالش بشه بعد کلی داستان خدا هدایت کرد منو به یک ادم دیگه که یکم جنسش به ادمهای دیگه فرق
دارد به خاطر تغییر من ادم هم تغییر کرد از ادمهای حقه باز رسیدیم با فرکانس بهتر به ادم بهتر که یک سایت
شخصی برام نوشت از صفر تا صدش برام توضیح داد حتی رنگ سایت همه چی انقدر خدا خیرش بده برام ساده
سازی کرده سایتم خودم تمام صفر تا صد تولید محتوا اپلود عکسها ویدیو اهنگ و برچسب و نیمدونم کم حجم
کردن و سو سایت همه را خودم با چند بار کلاس حضوری بهم اموزش داد حتی بکاب گرفتن خودم انجام میدم
که کلا سایتم دست خودمه از زمانی که از استاد شنیدم که مسولیت صدرصد کار خودتون به عهده بگیرید هدایت شدم
اینا برام انجام شد بدون یک ریال هزینه برای بک لینک و ایمیل و هیچی خودم با هدایتش محتوا تولید میشه
میزارم رو سایت بازدید هم عالی دارم بدون هیچ عوامل بیرونی خدا داره کارش را انجام میده تازه من یکم باور کردم
اون یکمه هم هنوز با شک بعضی اوقات باید یاد بگیرم اصلا به سایتهای رقیب دیگه اصلا قدرت ندم قدرت را بگیرم بدم
به خدایی که این همه کیهان با این عظمت داره مدیریت میکنه نمیتونه کسب و کارم براش مشتری بیاره فکت بدم
به زمانهایی که در احساس خوب بودم رها بودم برام مشتری شد زمانهایی که سایتم رو هوا بود اصلا چیزی نبود
چندین مشتری عالی که اصلا ربطی به سایتم نداشت اورد برام کلی نتیجه گرفتم و خودش میشه مشتری برام
متاسفانه به قول قران انسان فراموشکاره واقعا چرا انقدر زود فراموش میکنم لطف و مرحمت خدارو به اندازه
ایمانمان بهمون نعمت میده به قول یکی از دوستان در کامنتی نوشته بود اسمشون یادم نیست ولی خیلی روم
تاثیر گزاشت که به مقدار زمان معینی بهشون نعمت دادیم برن خوش باشن مشرک میشن دوباره میان گریه زاری
دوباره همین سیکل تکرار بشه دوباره به اندازه وصل شدنمون چرا ما وقتی خدا کارمون رامیندازه انگار نه انگار که
اتفاقی افتاده بود به عجز رسیده بودیم اصلا همچین فراموش میکنیم که انگار هیچی به هیچی همینه بزرگترین
ضعف انسان من همینه ازینجا دارم میخورم وقتی سرکش میشم میخورم خوبم میخورم قانونش اینه اگر واقعا
من خودم اینو درک کنم که همه کارها را برام تا الان هرچی نتیجه خوبه اون انجام داده هرچی دارم اون داده
هرچی ندارم دوست دارم داشته باشم از خودمه که گند زدم وقتی رو خودم حساب کردم فرمون هر وقت دست
میگیریم میزنیم به دیوار باید همیشه فرمون به موقع بدیم همیشه دست خودش که مثل ویز مارو از راه مستقیم
میبره اینم تکامل میخاد انشالله که در مسیرش باشم با کمک و لطف خودش و استاد عزیزم
بله فرق نتایج استاد با مارکتینگ دوستان علم بیزینس اینه دوستان توحید ( شراکت ) با خدا رمزش اینه فقط
که قدرت نیروی درونی را همیشه فعال نگه داری گوش کنی مرحله به مرحله عمل کنی راه ها باز بشن و خودش میشه
تبلیغ مشتری پول ثروت همش خودش به شکلی که ما میخایم در میاد همه چی خودشه باید اینو خودم باورش
کنم بهش فکر کنم که اگر توحید را سرلوحه تمام زمینه های زندگیم قرار بدهم مثل استاد از زندگی لزت میبرم تا
سرای اخرت این جدال همیشگی هست بین قلب و زهن باید ما صدای قلبمون را با ریز ریز شنیدن عمل کردن
بهش قوی تر کنیم برای کارهای بزرگتر مثل نوح موسی ابراهیم همشون از اول که اینطوری نبودن تکاملی هی
ایمانشون رسید به سقف ما هم میتونیم اگر تعهدی مثل استا عزیزمون داشته باشیم با کمک خدا و دستانش
خوبانی مثل استاد عباس منش و استاد خانم شایسته عزیز و همه اعضای این سایت بهشتی .
تا روز بعدی خدا نگهدارتون .
درود بر استاد جان و مریم عزیز
به نام الله وهابی که بسیار بسیار بخشنده است و از بخشیدن خسته نمیشود
امروز کسب و کارم رو راه انداختم با همون امکاناتی که داشتم و با توکل به خدا میرم جلو قدم به قدم
خداوند مهربان سپاسگزارم ازت میدونم که موفق هستم
در تمام فایلهای بی نظیری که از استاد شنیدم استاد فریاد زدن که تو عمل بکن به قوانین باقی رو بسپار به خدا
خدا برات تبلیغات میکنه مشتری میفرسته کسب و کارت رو رشد میده
فقط نیازه که این حرفهارو ریشه ای باور کنیم
تا وقتی خدا هست چه نیاز به بنده ی خدا که بریم ازش خواهش کنیم با کلی پول و هزینه تبلغ کنه کار مارو
به قول استاد تو بندگی خدارو بکن خدا خداییش رو خوب بلده
به قول استاد تو پروردگارو قبولش بکن به عنوان تنها رب جهان اون همه کار برات میکنه
به قول استاد مگر از این دنیا چی میخوای که در خدایی خدا نباشه
تنها مشکل ما همینه باور باور باور
باور ما به خدا مثل باورمون به پدرمون یا مادرمون یا اطرافیانمونه
تنها فرق استاد عباسمنش با تمام اساتیدی که تا همین لحظه دیدم
توحیده توحید
استاد با جان و دلش باورهای توحیدی رو رشد داده و در عمل انجام داده
از هیچ کس نشنیدم که بگه با دست خالی با دوتا بچه اومدم شهر دیگه ای
این چی رو نشون میده باور محض به وجود الله باور به قدرت پروردگار
مگر میشود اینچنین به پروردگار تکیه کنی و او پشتت رو خالی کنه
بایدم سایت عباسمنش بهترین باشه
تلگرامش بهترین باشه
پیج اینستاش بهترین باشه
زندگیش بهترین باشه
و بهترین الگو برای همه باشه
این نتیجه ی عمل به قوانین خداست
بندگی خدارو کردن ایشون خداهم خداییشو بلد بود و جواب داد
همه میتونیم این شکل از زندگی رو در جهان تجربه کنیم
به شرطی که همه ی ما همینقدر سرتق و شجاع و پررو باشیم نسبت به خدا
دوستتون دارم
ایاک نعبد و ایاک نستعین
اهدنا صراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
سلام به مرد بزرگ و استاد تشخیص اصل و عمل صالح
استاد این روزها مدارم بالاتر رفته چون درک متفاوتی از صحبت هاتون دارم ، خدایا شکرت
به نظر من اصل موفقیت در هر بُعدی برمیگرده به اینکه
1- قبول کنم که من خالقم و تمام اتفاقات رو من با فرکانسم به جهان خلق میکنم
2- این فرکانس اگه به منبع آگاهی متصل بشه نتیجه میشه رضایت و خشنودی من
3- فهم کنم که فرکانس هر لحظه داره ارسال میشه پس هر لحظه به جریان فرکانسی که ارسال میکنم آگاه باشم
به قول شما سوره حمد و خدا اول قرآن گذاشته تا بهمون تقلب برسونه که چطوری عمل کنیم تا راضی باشیم
و عامل موفقیت شما و هر انسان دیگه یی که به موفقیت رسیده عمل به قوانین جهانِ
این قوانین از اول بوده تا آخر هم خواهد بود به اندازه یی که من طبق این قوانین عمل کنم نتایج من هم متفاوت میشه
این الگو نه فقط در کسب و کار بلکه در تمام ابعاد قابل اجراست
منتهی هر کسی فهم و درک و جایگاهش متفاوته و به نسبت جایگاهی که داریم و البته اشتیاقی که برای خلق داریم زمان تکامل ما متفاوت میشه
بقیه مسائل حاشیه اس واصلا تاثیری نداره اگه هم داشته باشه نیم درصد هم نیست و تمرکز روی حاشیه فقط باعث هدر رفتن انرژی تمرکز و قدرت فرکانس میشه
نکته مهم بعدی که انسان و به حرکت در میاره
مهارت در انجام کارِ
وقتی در هر کاری به مهارت برسی ناخودآگاه دست به عمل میشی
دقت کردین بچه ها به محض توانایی در راه رفتن ، اقدام میکنن ؟؟!!!
به محض یاد گرفتن الفبا شروع میکنیم به خوندن تابلو ها ؟؟؟
این ذات انسان ِ که به محض یادگیری دست به عمل میشه
یه الگو که فکر کنم تمام بچه های سایت تجربه کردن
به محض ورود به سایت و یادگیری قوانین ، شروع میکنیم به آموزش به دیگران
چون این خصلت در انسان به ذاته هست
پس یکی از راههای موفقیت در کسب و کار اینکه مهارت مون بیشتر کنیم تا این مهارت بیشتر خودش شروع به کار کنه
مهارت ، اعتماد به نفس میاره
این نقطه ضعف خودم بود
همش از انجام کار مورد علاقه ام فرار میکردم به بهانه های مختلف
یه روز گفتم باید تکلیفم و با خودم روشن کنم چرا من با اینکه میدونم عاشق این کارم چرا از انجام فرار میکنم و فقط در حد یه رویا تو ذهنم مبحوسش کردم ؟؟؟!!!
حاضر بودم هر کاری بکنم اما هزار تا بهانه می آوردم که اون کار و انجام ندم
بعد از گفتگو با خودم متوجه شدم من در این کار مهارت ندارم واسه همین دست به عمل نمیشم و همش بهانه میارم و شروع کردم به مهارتم افزایش دادن و الان میبینم خیلی اعتماد به نفسم در انجامش بالا رفته
استاد چقدر من خوشبخت و سعادتمندم که با شما آشنا شدم
جدیدا فایل ها رو که گوش میدم ناخودآگاه داد میزنم استاد تحسینت میکنم بینظیری بینظیر
خدا حفظتون کنه
مریم گلی عزیزم دمت گرم برای این دوره ی رویایی که آماده کردی ، شما بهترین شاگرد این دانشگاه هستین
تحسینت میکنم که بینظیری
دوستت دارم و روی ماهت و میبوسم عزیزم
به نام خدای بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته ی بزرگوار
و سلام به دوستان متعهدم در این سایت نورانی
ردپای من در گام سیزدهم:
ممنونم از خانم شایسته ی مهربون ک بهمون یکم فرجه دادن تا بیوفتیم رو دور
من فایل های قبلیه دوره رو مرور نکردم اما تو این فاصله ی چندروزه تونستم از اون حالت سردرگمی ای ک داشتم خودمو بیارم بیرون
یک دوره برای خودم ساختم
دوره ی شکرگزاری
و فایل های دوره رو از بخش کلیدها و قسمت های «توانایی ای به نام شکرگزاری» و«حال خوب=اتفاق خوب» انتخاب کردم ک شدم 35تا فایل و امروز روز پنجم هستم
نمیتونید متصور شید چقددددر تاثیر داشته
چراکه من بخاطر تضادهایی ک در شغلم بش برخورد کردم بشدت دچار قفل شدن مغزی شدم
ینی کامل تعطیل شدم فایل گوش میدادم تو سایت بودم اما اصلا حس و حال هیچی رو نداشتم اون انگیزه ی ابتدایی رو کامل از دست داده بودم تااینکه خانم شایسته ی عزیزم دوره ی خانه تکانی ذهن رو استارت زدن و من یه جونی گرفتمولی بعد یکی دوروز دیدم ک من بشدت ناسپاس شدم ونمیتونم خودمو در فرکانس خوبی قرار بدم بدبین و ناامید شدم و حالم دراکثر روز بده اونجا بود ک گفتم مائده سریع باید یکاری کنی سریع باید جلو یاین مشکل رو بگیری
سایتانقدر غنیهست ک بتونی خودتو باش نجات بدی
این شد ک تصمیم گرفتم یه دوره ی شکر گزاری برا خودم درست کنم و بایسری تمرینای خلاقانه ذهنمو مجبور کنم زیبایی هارو ببینه چون قانون همینه هرجوریم ک بچرخیم و بچرخونیم قانون همینه
ما باکانون توجهمون داریم هدایت میشیم
من کلی زحمت کشیدم و تلاش ذهنی کردم ک به اینجا رسیدم نباید بذارم همینجوری الکیاز دست بره باید ذهنمو مجبور کنم زیبایی هارو ببینه
و دقیقا همون روز استاد فایل جدید گذاشتن و چشم مارو روشن کردن:) و راجب کامنت لیلای عزیز صحبت کردن و از معجزات سپاسگزاری در زندگیشون گفتن و من واااقعا مبهوت این همزمانیه زیبا بودم
وایضا اینکه دربیلبورد سایت گفتن چندروزی فایل نمیذارن ومنم گفتم بهترین فرصته برای راه انداختن ذهنم به سمت شکرگزاری و با دوره خانه تکانی ذهن ترکیب کنم
چقدررررر دارم لذت میبرم وچقدر جوابه
از نتایجش میتونم بگم ک به ارامش خاصی رسیدم
تونستم گره های بزرگ ذهنیم رو باز کنم
چیزایی ک سالهای سال باشون مشکل داشتم و ازشون زجر میکشیدم توهمین دوسه روزه بافکت های قوی حل شدن خداروشکر
صبورتر شدم و مدام به محض اینکه ذهنم میخوات عذابم بده ک چرا الان فلان جا نیستم یا چرا فلان اتفاق برام نیوفتاده یا دیره یا اینجا بده یا هرچیزی سریعا اون فکت های قوی میگن ک «من به زمانبندی های خدا ایمان دارم» و اروم میشم
دوباره برگشتم به دوره هام و اهرم رنج و لذت جدید تنظیم کردم واینا ینی تغییرات مثبت
نکاتی از این فایل گرفتم
اول اینکه من به واسطه ی دوره ی ثروت 1 درشروع مستقل شدن هستم و دارم یک مسیرشغلی رو از صفر یادمیگیرم و مطمئنم این از تاثیرات دوره ی ثروت 1 هست
واقعا خودمم باورم نمیشه اما من «هدایت » شدم به سمت مستقل شدن
و میخوام این مسیرو ادامه بدم و ثروت3 روبخرم و بااون کسب وکار خودم رو راه اندازی کنم
این یکی از نکات جذابی بود ک از این فایل برداشت کردم:)
من پارسال مدتی سئوکار میکردم
هنوز وارد سایت نشده بودم
و الان کاملا درک میکنم وقتی استاد میگن تمرکزشون روی رقبا بوده یعنی چی
واقعا سئو روش بسیار جاهلانه ایه برای درصدر بودن
من تو یه شرکتی کار میکردم قبلشم دورشو دیده بودم
سااااااعتها باید وقت میذاشتیم و سایت رقبا رو تحلیل میکردیم
جدا حالم بهم خورده بود
ولی چون نمیدونستم باید چیکار کنم اجبارا ادامه دادم 6ماه
و اتفاق بسییییار جالبی ک همیشه بش فکر میکنم اینه ک دقیقا دوروز بعد ازاینکه وارد سایت شدم یه اتفاق فنی ای افتاد و بم گفتن دگ نیا!!!
ینی انقد فرکانس سایت بالاست ک به محض ورود دگ جهان تو رو در مسیر نادرست ادامه نمیده
همه چیز رو عوض میکنه!!!
واقعا میفهمم استاد
یکسال بعد از خارج شدنه من ینی همین چندماه ویش بامتماس گرفتن ک برا کلاسای اموزش دیجیتال مارکتینگشون منو جذب کنن
از همون شرکت
میبینین؟؟؟
سره همه ی این مسخره بازیا تو یک اخوره!!!
ونتیجشم مشخصه
و البته ک خیییلی پول براشون داشته و داره اما ما ک صرفا دنبال پول نیستیم
دنبال مسیر درستیم
من خودم میخوام سایت بزنم برای بیزینسم وفعالیتم در اینستا و یوتیوب درحد یکارشیو باشه زومی روشون نداشته باشم
انشالله بعد از نتایج عالی از دوره ی ثروت1 ثروت3 رو هم تهیه میکنم و حسابی میترکونم
و ممنونیم ازتون ک انقدررر عاشقانه در کنار ماهستین و راهنماییمون میکنین!!!!!
عاشقتونم