live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 234

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بیتا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 492 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم ،مریم جان عزیز و هنه ی دوستان عزیز سایت ️

    خداروشکر میکنم برای دریافت اگاهی های این فایل خداروشکر که تونستم بیشتر کامنت ها رو بخونم و نکات فایل رو یادداشت کنم و چقدر لذت برم از کامنت های فوق العاده دوستان و درک عمیقشون از توحید خداروهزاربار شکر️

    وقتی دیدم تعداد کامنت ها خیلی زیاده با وجود اینکه فایل کوتاهه تعجب کردم ولی هرچی بیشتر خوندم به این نتیجه رسیدم که توحید مهم ترینه و هرچی بیشتر بخونی و بنویسی تازه میفهمی اول راه یکتا پرستی هستی خداروشکر که وارد این راه شدم

    نکات فایل :

    بیش از نیاز انسان ها نعمت و ثروت در جهان هست پس نباید خودمون درگیر رقبا و رقابت کنیم و باید روی باور فراوانی کار کنیم

    باید دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم و ببینیم اون اصلی که کارهارو انجام میده کدام است

    برای مدیریت کسب و کار، ابتدا باید مدیریت ذهن مون رو به دست بگیریم که از طریق ایجاد باورهای توحیدی جهت از بین بردن ترس ها و توهم هاست ، امکان است . این باورها تمرکز رو از روی عقل انسانی برمیدارد و روی هدایت می گذارد .

    باور با اگاهی فرق دارد وقتی باور داریم که برای رشد کسب و کارمون باید تبلیغ کنیم ولی این اگاهی رو داریم که این شرک یا هون موثر دانستن عوامل بیرونی است ، و تبلیغ انجام ندهیم شکست میخوریم چون اول باید روی باورهامون کار کنیم .

    باور و نگاه هر فرد به ویژگی هایش است که خروجی آن ویژگی هارو به عنوان نتیجه تعیین میکند پس مسئله یک ویژگی نیست بلکه هدایت آن ویژگی به مسیر صحیح است

    نباید کسی رو نصیحت کنیم مگراینکه اون چیزی ک میگیم رو خودمون انجام بدهیم درحالیکه وقتی خودمون عمل میکنیم نیازی به نصیحت نیست چون افراد از اعمال ما تاثیر میگیرند نه از حرف های ما

    شکرت خدا️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    الهه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 289 روز

    سلام خدمت همه اساتید ودوستان تو این فایل استاد یه پرسش پرسیدند در مورد تبلیغات

    من به شخصه تبلیغات معمول را نمی پسندم بااینکه دیدن برخی تبلیعات واقعا لذت بخش هست که چه طور اون آگهی با فکر ساخته شده وحتی توی اون آگهی حرفی زده نشده ولی عالی مطلب را رسونده .

    استاد عزیز به نظرم شما هم از تبلیغات استفاده می کنید اما به روش خودتون وقتی در مرتبه ای هستید که قدرت فکری کنترل فکری خوبی دارید، یه لیلا میاد ومشکلش وچه طور حل شدنش را میگه بعد شما همون فایل را با دوره هاتون ترکیب می کنید وبرای ما توضیح میدید وخود به خود میشه یه طور تبلیغ بدون هزینه

    تو کسب وکار خودم (خیاطی) یک بار یه مشتری پارچه آورد برای دوخت یه مدل لباس ومن اشتباه برش زدم بعد با خودم گفتم خدایا من که کارم را درست انجام دادم وبا برنامه ومثل همیشه هم به تو اعتماد دارم پس حتما خیری تو این کار هست وبا همون برش اشتباه لباس را دوختم وتحویل دادم وبا خودم گفتم اگه مشتری پسند نکرد هزینه اش را میدم ودوباره پارچه می گیرم ومی دوزم بدون حس نگرانی (البته گاهی ذهنم یه حرف هایی میزد) خلاصه مشتری زنگ زد وگفت چه مدل زیبایی شده وبازم پارچه آورد و گفت همون مدل را بدوز برام وبعد اون چند مشتری دیگه همون مدل را خواستند وبا همون مدل واسه من تبلیغی شدکه تعداد مشتری هام زیاد شد من همیشه این موضوع بامزه را به خودم یادآوری می کنم که اگه فکرم را کنترل کنم اشتباهات منم به نفع منه وحتی بهتر اون اشتباه نبوده اون پیام بازرگانی من بوده بله یه تبلیغ برای من واینم یکی از نعمت های خداست تو زندگی من وبابتش شکرگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم وهابزاده گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و مریم بانوی دوستداشتی.

    چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟

    چندتا مطلب اساسی در جواب این سوال وجود داره.

    1) چقدر به کارم علاقه دارم؟

    بر اساس سالها تجربه معلمی فهمیدم که اگر کسی به کاری یا هنری یا فنی یا علمی علاقه داشته باشه از انجام دادنش، از مهارت پیدا کردن بیشتر در اون زمینه،از ادامه دادن حتی در روزهای بظاهر سخت هم لذت میبره چون دوستش داره . این یکی از مطالب اصلی هست که همیشه استاد دارن بهش تاکید میکنن.

    2) من چه باوری نسبت به کسب و کارم دارم؟

    ساختن یک باور قوی در زمینه کسب و کارت خیلی خیلی مهمه

    این که الگوهای موفق در کاسبی خودم پیدا کنم که به ذهن من کمک کنه تا باور قدرتمندی برای خودم بسازم لازم و ضروری ست. چون در تمام مشاغل هم افراد موفق وجود داره هم افراد شکست خورده. تاکید می‌کنم در تمام مشاغل. حتی مشاغل به اصطلاح پولساز.

    باید اینقدر روی الگو های موفق تمرکز کنم تا برای ذهن من موفقت در کسب و کارم تبدیل به یک امر بدیهی بشه.

    3) من چه باوری نسبت به خودم در زمینه کسب و کارم دارم؟

    فرض می‌کنیم من به شغلم خیلی علاقه‌مند هستم و الگوهای موفق هم زیاد دیدم و و مطمئن هستم که شغل پولسازی دارم.

    حالا باید ببینم ذهن من درباره توانایی من نسبت به موفقیتم در کارم چه بازخوردی به من میده. آیا میتونه منو به عنوان یک فرد موفق در کارم قبول کنه یا نه؟ من باید بازی ذهن بلد باشم تا به موقع توانایی هامو بهش یادآوری کنم و کلی مثال از موفقیتهام در زمینه های مختلف براش بگم تا دوباره ذهنم منو باور کنه و بپذیر که من میتونم تو کارم موفق بشم.

    4) چقدر در زمینه کسب و کارم مهارت دارم ؟

    هر چقدر در زمینه کسب و کارم مهارت بیشتر پیدا کنم قطعا توانایی هام ، سرعت عملم ، قدرت تشخیصم ، قدرت حل مسئله در من تقویت میشه.

    که البته این افزایش مهارت قطعا باید عملی باشه و به تئوری اصلا اکتفا نشه.

    5) میخوام چقدر رو خدا حساب باز کنم؟ چقدر رو خودم؟ و چقدر رو دیگران؟

    و اصلی ترین سوال و جواب.

    من همیشه حساب کردن رو خدا رو اینجوری برای خودم حل میکنم.

    اصلا من نابغه، اصلا من در زمینه شغلم نفر اول دنیا، هم از لحاظ اطلاعات هم از لحاظ تکنیک و عمل. اصلا دیگه از من بهتر وجود نداره.

    اگه یک لحظه فقط یک لحظه یک اختلال تنفسی برام پیش بیاد، من با تمام استعدادهام و توانایی هام و مهارتهام چه غلطی برای خودم میتونم بکنم؟

    اینجاس که متوجه میشم من باید همیشه سعی کنم خودمو به بهترین دیدگاه و بهترین کیفیت و به بهترین عملکرد نزدیک کنم ولی در نهایت عالی‌ترین،زیباترین، هموارترین، با کیفیت ترین عملکردها و نتایج از آن خداوند است.

    اوست که از قبل و بعد ما آگاه است. اوست که نا گفته های ما را از خود ما بهتر می‌داند.

    برای همین من سعی میکنم خودمو ارتقا بدم ولی در نهایت تسلیم خواست او باشم.

    مثلا: چند روزی بود که داشتم برای فروش بیشتر رو باورم کار می‌کردم و الهی شکر تا وسط هفته هم عالی پیش رفتم روز 3شنبه مثل هر روز پر انرژی با حس و حال عالی کار کردم ولی ظاهرا مبلغ مثل هر روز نبود.

    و وقتی به عملکرد روزم توجه کردم دیدم من از نظر ذهنی و عملی چیزی کم نزاشتم.

    تمرکزم گذاشتم رو این جمله که خب آنچه که با من بوده انجام دادم، پس همه اتفاقات به نفع من است و من در خیر مطلق هستم.

    و البته ذهنم هم سعی می‌کرد غرغرهای همیشگی خودش بگه و من سعی میکردم صداشو نشنیده بگیرم.

    تایم کاری در آخرین لحظات بود و داشتم کارو جمع می‌کردم که یک مشتری اومد و سفارش 25 پرس غذا برا ساعت 8:30 فردا صبح بهم داد و همونجا کارت کشید و تسویه کرد.

    و دقیقا همون مبلغی که کمتر از هر روز بود از غیب رسید.

    من اینجوری فهمیدم که مریم خانم شما کارت تمام و کمال با عالی‌ترین کیفیت انجام بده ولی حواست باشه که کننده اصلی اوست. تو هر روز عالی‌ترین ورژن خودتو ارائه بده اما یادت باشه همون عالی‌ترین هم که داری انجام میدی از لطف و مهربانی اوست.

    القصه اگر سعی کنیم هر روز در شناخت و درک و عمل به قوانین خبره تر بشیم قطعا نتایجمون متفاوت خواهد شد.

    بی نهایت سپاسگزارم از خداوند مهربانم و تشکر میکنم از استاد عزیزم که اینقدر راه برام ساده و لذت بخش کردن و تشکر میکنم از مریم بانوی عزیز که این کارگاه فوق‌العاده رو طراحی و اجرا کردن. برای همه عزیزان بهترین ها رو آرزو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1792 روز

    سلام و درود بر استاد عشق و مریم جانم و همه دوستان این سایت بهشتی

    اصل اصل اصل

    چیزی که هی گم میشه

    چیزی که هی فراموش میشه

    باااید هر روز به خودم یاد اوری کنم که تمرکزت فقط روی خودت،روی تغییر خودت

    اونوقت همه چی برای تو عوض میشه

    مهم نیست اون بیرون چی میگن، تو چه باااوری داری،تو چه نگاهی داری،نگاه و باور تو تعیین کننده است

    جهان مسخر من انسان شده ، قانون های ساختگی خییییلی بی اهمیته برای کسی که قدرت خودش رو درک کرده و ازش استفاده میکنه

    جهان مسخر کسیه که بیدار شده و مسئولیت صد در صد زندگیشو به عهده گرفته

    هیچ محدودیتی در کار نیست، تو هر چیزی رو که میخوای بااااورش بکن، جهان برات مهیا میکنه

    ناااامحدود

    این قدرت انسانه

    برای رسیدن به خواسته هات،پول نمیخواد، زور زدن نمیخواد، بدو بدو نمیخواد،بااااااور میخواد

    این اصله

    خدایا شکرت برای این مسیر آگاهی

    استاد جونم عاشقتم

    مریم جونم عاشقتم

    زندگی شگفت انگیزه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    منصوره علیان گفته:
    مدت عضویت: 2383 روز

    با سلام و درود

    گام سیزدهم:

    ذهن و قلب انسان همواره در جدال هستند حتی برای استاد

    این من هستم که کنترل ذهن و قلبم را در دست دارم و من می توانم انتخاب کنم که کدامیک پیروز شود .

    همین سعی و تلاش برای کنترل ذهن مهم است در هر شرایطی باید به اصل قانون جهان هستی توجه کنم و روی آن تمرکز کنم .

    اگر مردم می گویند ظاهر مهم است یا مدل ماشین یا محل زندگی ،

    من به عنوان شاگرد استاد عباسمنش باید تشخیص دهم که موفقیت تنها حاصل کنترل ذهنم است .

    در فلسفه ی استاد رقیب وجود ندارد چرا ؟ چون معتقدند که بیش از نیاز انسان ها ثروت و فراوانی است .

    من باید تمرکزم را از روی دیگران بر دارم و بر قانون توجه کنم

    نصیحت کردن اصلا راه درستی نیست اگر علاقه دارم دیگران موفق شوند باید اول خودم عمل کنم موفق که شدم افراد دیگر از رفتار و اعمال من تاثیر می پذیرند.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    به نام رب العالمین

    گام سیزدهم از پروژه خانه تکانی

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان

    سلام بر تک تک دوستان هم مسیرم در این خانه تکانی ذهن.

    این روزها با تضادهایی روبرو شدم که حالم بد شده بود. با اینکه توی این دو سال و خورده ای تقریبا کم پیش اومده بود آرامشم را از دست بدم.

    اما نمیدونم چرا اینقدر حالم بد شده بود. از خودم توقع کردم . نشستم خوب گریه کردم و از خدا هدایت خواستم .

    تنها جوابی که گرفتم این بود که مهارت هات را بالا ببر.

    حالا موضوع این بود که من از همه چیز نتیجه گرفتم و از لحاظ مالی زندگی ما از هر لحاظ بهتر و بهتر شده . اما خودم از لحاظ درآمد مالی ، مرتب شل کن سفت کن داشتم.

    یعنی چی؟

    مثلا روی یک درآمد ثابت فرکانسم ثابت نمیشه.

    مثلا یه تابلو میفروشم بطور مثال سه میلیون دیگه چند ماه بیکارم و هیچ خبری نیست و ….‌

    و وقتی روی یک فرکانس ثابت نشی این نتیجه نیست.

    وخیلی با خودم درگیر بودم و میدونم که همه اینها از یک باور کمبود نشآت میگیره.

    این باور کمبود که مردم پول ندارن و ….

    با اینکه میرم تمام فروشگاه ها و دکورها و قاب ها را میبینم و با چه قیمتهایی وجود داره ولی بعدش به خودم میگم از کجا معلوم میفروشن.

    چون خودم دو تا از کارهایم را یک جا داده بودم و بعد از نزدیک یکسال نفروختن پس اصلا بحث قیمت و جا و …. نبود . چون به این تضاد خورده بودم میگفتم آره وجود داره قیمت ها هم بالاست اما آیا فروخته هم میشه. ؟

    تضادهای وحشتناکی که داشت تمام باورهای خوبی که ساخته بودم را هم خراب میکرد.

    میگفتم همه دارن پول میسازن اونم خوب میسازن مهارت خاصی هم ندارن و ..‌.

    این باورهای مخرب داشت از درون منو میخورد. مقایسه اومده بود و داشتم همه را با خودم مقایسه میکردم و هر روز حالم بدتر و بدتر میشد.

    منی که همیشه تحسین میکردم دوباره حسادت اومده بود و داشت نابودم میکرد.

    با اینکه هر روز توی سایت بودم ولی میگفتم خب مینا خانم اینهمه توی سایت و اینهمه حال خوب و روابط خوب و … اما اوضاع مالی چی میگه؟

    نتیجه چی میگه.

    اما دیروز بلند شدم و یک کار قشنگ نقاشی که سفارشی هم بود را شروع کردم و به خودم گفتم دست از مقایسه بردار.

    مگه خودت نمیگی هر کسی بخاطر کاری در این جهان اومده شاید کار تو اینه که خیلی خیلی روی مهارت هات کار کنی.

    سرنوشت تو ربطی به دیگران نداره همونطور که سرنوشت اونا ربطی به تو نداره.

    نه مسابقه ای در کاره نه رقابتی .

    همه اومدیم در این جهان تا نقش بهتر خودمون را بازی کنیم .

    نقش تو بهترین تو ، شاید باید و باید خیلی خیلی بهتر از این باشه.

    خدا داره لایه ای از تو را بیرون میکشه که بفهمی چه مهارت های بهتری داری که باید پیداش کنی و بکشی بیرون.

    شاید خدا برات ایده های بهتری داره که داره مثل کرم ابریشم زجرت میده تا از پیله بیایی بیرون و به پروانه ای زیبا تبدیل بشی.

    باشه گریه کردی حالت بد شد مقایسه کردی خوب دیگه الان وقت بلند شدنه.

    با نشستن و گریه و زاری و مقایسه چیزی از تو در نمیاد نه پول قلمبه ای از آسمون میاد که خدا بگه حالا که گریه کردی و خودت را مقایسه کردی این مال تو.

    نه خبری نیست .

    تو باید بهترین خودت را از این لایه بیرون بکشی.

    باید یه سختی ببینی یه تضادی ببینی تا یه لایه بهتر از خودت ارائه بدی.

    خدا پلن های بهتری برای تو داره.

    و برای قوی تر شدن برای ساختن عضله بیشتر یه وزنه بالاتر بهت داده حالا برداشتن این وزنه برات سخته.

    باید یواش یواش تمرین کنی و تا بدنت بهش عادت کنه و عضله ها رشد کنه.

    و این باور فراوانی را دوباره در درونم تقویت میکنم و با تکرار و دیدن فراوانی ها در همه جا در همه چیز میام و باور کمبود را له میکنم .

    اگرچه که همیشه هست اما باید له بشه تا قدرتش را از دست بده .

    این جهان فقط مال منه . همه چیز برای من مهیا شده تا من نقش بهترین خودم را بازی کنم تا برم مرحله بالاتر .

    تا کی ادامه داره ؟

    نمیدونم . مهم اینه که من نقش خودم را خوب بازی کنم و از لحظه لحظه داده شده به من در این کره زمین با این آسمون قشنگش لذت ببرم .

    بقیه اش با من نیست.

    من کاری از دستم بر نمیاد جز رشد دادن خودم . فقط همین یک کار را اگه خوب انجام بدم حتما و حتما به گسترش خودم و گسترش جهان خودم کمک‌کرده ام.

    حتما این هم تکامل منه . و باید طی بشه.

    دست از مقایسه بردارم و تحسین کنم .

    مواظب ورودی ها از طریق تمام حواس پنجگانه باشم.

    و مهمتر از همه در لحظه لحظه زندگی به خودم دو چیز را بگم.

    اول اینکه : من لایق بهترین هستم و بنده عالی خدا هستم

    و دوم اینکه : خدایا من در برابر تو هیچم من هیچی نمیدونم لطفا منو هدایت کن که تو آگاهی کل هستی و من هیچی نمیدونم.

    اولی باعث میشه که اعتماد به نفسم بالا بره و بدونم در این جهان اگه هستم مهم هستم وگرنه بیخودی به این جهان نمیومدم.

    دومی باعث میشه دست از غرور بردارم . فکر نکنم دیگه همه چیز دان شدم و بلدم بلدم راه بندازم.

    من هیچی بلد نیستم من فقط یک متر جلوم را میبینم خیلی تلاش کنم با چراغ قوه بتونم یک ذره جلوتر را ببینم پس من همیشه نیاز به یه هدایت دارم کسی که راه را میدونه و داره از بالا میبینه . پس منو هدایت کنه تا بتونم با خیال راحت حرکت کنم .

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم و دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2771 روز

    به نام خدا

    فایل سیزدهم پروژه خانه تکانی ذهن

    تشخیص اصل از فرع

    برای موفقیت در هر حوزه ای از زندگیمون ما باید تشخیص بدیم که اصل چیه و فرع چیه.

    در مورد کسب و کار اصل کیفیت محتوای کارمون هست و فرع ظاهر کارمون هست. یعنی اینکه ما به جای اینکه درگیر این باشیم که محصولات یا خدماتمون ظاهر قشنگی داشته بشه باید تمرکز بذاریم روی اینکه کیفیت بالا یا محتوای تاثیرگذار و مفیدی داشته باشه.

    هر چند که وقتی اصل رو رعایت میکنیم فرع هم خودش درست میشه چون تو مدار درستی قرار می‌گیریم.

    مثل محصولات استاد عباسمنش که علاوه بر اینکه محتوای بسیار ارزشمند و تاثیرگذاری داره، ظاهر بسیار مناسب و عالی هم داره. استاد به جای اینکه تمرکزش بذاره روی کت و شلوار و کروتت و ساعت رولکس و دوربین فلان و تکنیک های فیلمبرداری، روی کیفیت محتوای محصول تمرکز کرده یعنی اصل رو به خودش سخت گرفته و فرع رو خیلی ساده گرفته.

    اگر ما فقط درگیر فرع بشیم دیگه نمیتونیم روی اصل تمرکز کنیم. چون ما همزمان نمیتونیم روی دو چیز متفاوت تمرکز کنیم.

    به جای اینکه درگیر این باشیم که ظاهر محصولمون خوب باشه باید بریم در مورد اون حوزه تخصص و مهارت کسب کنیم تا محصول یا خدماتی که تولید میکنیم واقعا تاثیرگذار و مفید باشه.

    اگر ما روی حوزه مورد علاقه مون تمرکز کنیم و هر روز به دنبال یادگیری و بهبود باشیم و همزمان کارمون رو هم شروع کنیم و محصول یا خدمات با کیفیت ارائه بدیم، مشتری ها خودشون میان یعنی خداوند اونها رو به سمت ما هدایت میکنه. طبق قانون جهان افرادی رو که به محصول یا خدمات ما نیاز دارن رو با ما هم مدار میکنه و اونها ما رو پیدا میکنن. بعد اگر از محصول یا خدمات ما استفاده کنن و نتیجه بگیرن، خودشون میرن برای ما تبلیغ میکنن. تبلیغات دهان به دهان که بهترین نوع تبلیغاته. یعنی مشتری مشتری میاره. بدون اینکه نیاز باشه ما تبلیغات خاصی انجام بدیم و بابتش هزینه کنیم.

    اصلا رقیبی وجود نداره. بینهایت نعمت و ثروت برای همه هست. بیش از نیاز همه ثروت و نعمت هست. فراوانی مشتری بینهایته. هر کسی با توجه به‌ باورهایی که داره مشتری های خودش رو داره. بنابراین اگر من مشتر میخوام باید روی باورها و همچنین کیفیت کار خودم تمرکز کنم نه روی رقبا.

    استاد عزیزم من هم یک دوره اینستاگرام ثبت نام کردم که یک فصلش در مورد تحلیل رقبا بود و مدرس در مورد این صحبت کرد که برید از رقبا ایده بگیرید و یاد بگیرید. ولی من همش یاد حرف شما می افتم که میگین اصلا رقیبی وجود نداره. بنابراین بجای واژه رقبا از اژه همکاران استفاده میکنم.

    بنظرم حوزه های مرتبط با هر کسب و کار در اینستاگرام یکی از منابع خوب یادگیری میتونه باشه. هر چند حتما منابع بهتری هم وجود داره مثل سایت ها یا اپلیکیشن های معتبر. من خودم از پیج های مرتبط با حوزه کاریم موارد زیادی رو یاد گرفتم. سعی می‌کنم پیج های موفق رو تحسین کنم و بگم اگر اونها تونستن پس من هم میتونم. ولی خب احساس میکنم این پیج اینستاگرام یک مرحله تکاملی من هست. هدف اصلیم داشتن سایت اینترنتیه که بتونم محصولات و خدماتم رو به شیوه و سبک خودم ارائه بدم با تمرکز بر اصل نه با قوانین و دنگ و فنگ های خاص اینستاگرام که درواقع همون فرعیات هست!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    گیتی کیانی گفته:
    مدت عضویت: 513 روز

    سلام وخدا قوت به استادعزیز بانوشایسته

    وتیم مردمی عباسمنش

    وخانواده گرامی من در این سایت

    هر وقت برای آموزش بیشتر رفتم سراغ استادی دیگر بازدیدم استادخودم)(عباسمنش) بهترینه

    معلومه که استادما نامبروانه از نتایجشون

    از حال خوبی که درون ما ایجاد میشه ازحس وحالشون

    از روحیه ای که بعد از آموزش میگیریم

    من خوشبختانه تمام زندگیم همین سایته

    روابطم تفریحاتم حتی خانواده همین سایته

    صدای استاد برام شور و شوق میاره

    استاد بی‌ریا زندگیشونو بما نشون میدن

    بخوبی درک می‌کنیم شو آف نیست،آموزشه

    دعامیکنم حرفهای استاد رو وحی منزل بدونم وامیدمو تقویت کنم ودرک کنم این راه همون

    اهدنا الصراط المستقیم هست

    بسه دیگه ازاین شاخه به اون شاخه پریدن

    اصل خارپشتی روبچسبیم

    وهر روز کمی بیشتر کمی بهتر

    تا بیافتیم روی غلتک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم جان وهمه دوستان خوبم

    ردپای گام 13

    استادجانم بابت سفری که واسم پیش اومد ودسترسی به اینترنت نداشتم متاسفانه نتونستم همراه باقی دوستان سر وقت پیش برم ولی خب تمام تلاشم رو میکنم که درمسیرصحیح باشم وپرقدرت ادامه بدم.

    فایل این گام خیلی منو به فکر فرو برد طی این چندروز که سفر بودم اتفاقات زیادی افتاد که باعث شد خیلی آگاهانه کسیو قضاوت ونصیحت نکنم.چقدر راحت خداروشکر تونستم از پس ذهنم بربیام ودر صورتی که مدام در حال لذت بردن از سفرو طبیعت وجمع دوستان بودم خداروصدهزارمرتبه شکر خیلی خوب تونستم اعراض کنم از ی سری مسائل.

    استادجان ی اتفاق به ظاهر نامناسب کوچیکی توسفر واسم پیش اومد که داشت منو می برد به سمت حال بد.سریع مچ خودمو گرفتم خلوت کردم همش باخودم حرف میزدم وقانون روتکرار میکردم وخودم رو دلداری میدادم وحالم رو خوب میکردم فایل همین جلسه رو که دانلود کرده بودم وهنوز موفق نشده بودم گوش کنم رو گوش کردم.شاید بگم 5-6دقیقه بیشتر نتونستم گوشش کنم وکاری پیش اومد مجبور شدم خلوتم رو رها کنم وخدا شاهده شاید نهایت نیم ساعت شد که موضوع حل شد باخوبی وخوشی وجوری حل شد که اصلا توقعش رو نداشتم ولبم به خنده ای بزرگ وعمیق بازشد.

    امشب که فایل رو گوش کردم دیدم چقدر درمسیردرستی بودم چقدر کارخوبی کردم که کسیونصیحت نکردم کاری به کسی نداشتم قضاوت نکردم وهرکی هرکاری میکرد رو بهش حق میدادم چون به خودش مربوط بود اعمالش نه به من.

    توی محیط کارمم که مدام بحث همین حرفهای رقباس و تلاش برای جلو زدن ازشون ومنی که درخونسردترین حالت ممکن دارم کارخودمو انجام میدم چون میدونم قوانین جهان وخداوند چیز دیگه ایه.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1589 روز

    به نام خدای مهربون و بخشندم

    گام سیزدهم خونه تکونی ذهن رها و آزادم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت که کمکم میکنی هرروز تا بیشتر در مسیر خودت قدم بردارم الهی شکرت

    *فرق بین اینک کجا باید از ی ابزار استفاده بشه و کجا باید روی خدا حساب کنیم چیه؟

    مگ ما ایمان نداریم به خدایی ک کل جهان هستی رو داره مدیریت میکنه مگ ابزاری ک میخایم استفاده کنیم قدرتش از خدا بالاتره مگ همون خدا نیس ک کل قدم هارو داره دونه دونه میگه چرا مسائل رو برای خودمون انقد بزرگ میکنیم چرا فک میکنیم ی چیزی هس ک ما نمیدونیم البته من از جانب خودم دارم میگم زمانی بود ک دقیقا همینطوری فک میکنم ولی اون زمانیکه خودمو از بند محدودیت ها و حاشیه ها آزاد کردم و هدایت الله رو پذیرفتم ک تو مسیر خودش باشم دگ ب هیچ چیزی فک نمیکنم ینی نمیتونم فک کنم انگار یه اعتماد قلبی دارم ب ی نیروی قوی تر ک میدونم خووووودش ب بهترین و راحت ترین صورت رقم میزنه برام فقط لذت و لذت فقط آرامش و حال خوبه صفحه اینستاگرامی ک برای کارمون باز کردیم اوایلش تو دام اینجور چیزا افتادم ک خوب الگوریتمش و انجام بدم ک مبادا از بقیه عقب نیفتم و کارم عالی پیش بره ولی درونی احساس خوبی نداشتم حس میکردم همینم محدودیته ک بعدش تصمیم گرفتیم ک تمرکز کنیم رو کار خودمون خدا ب وقتش بی نهایت دستانش رو برامون می‌فرسته همینطورم شد الان درآمد من ب 4 برابر اون زمانم رسیده حسابم اصلا دگ خالی نمونده و هیچ محدودیت هم ندارم ک فلان کار و باید ی تایم خاص انجام بدم چ محتوایی تولید کنم ک ویو بخوره الگوریتم و رعایت کردم یا نکردم

    یاد گرفتم ک هیچ چیز و برای خودم بزرگ نکنم فقط تمرکزم رو قدم هایی ک برمیدارم باشه و ببینم ک چقد نسبت ب قدم قبلی چقد پیشرفت کردم چون خیلی وقتا خودمم یادم میره ک چقد موفقیت ب دست آوردم و ذهن عزیز اون لحظه میاد میگه تو ک کاری نکردی ولی وقتی هی ب خودم یادآور شم باورهام قوی تر میشه و قدم بعدی بزرگ تر میشه و همین طور بزرگ و بزرگتر

    *افرادی ک تو کارشون حرفه ای هستن ی چیزی میگن شما یه چیزی کدوم درسته کدوم اشتباه؟

    استاد من از خودتون یاد گرفتم ک فقط نتایج رو ببینم اونی ک حرفه ای هس کلا حرفه ایه یا مثل یویوعه سینوسی عمل میکنه احساسش چطوره و نتایجش ثبات داره از نظر من شما خودتون ی حرفه ای فوق‌العاده هستین ک از زمانی ک شروع کردین ب کارتون فقط ی قانون و میگین و طبق اون عمل میکنین و واقعا زمانی ک متعهد میشی خدااااا به راحتی به رااااااااااحتی رقم میزنه برات فقط باید تووووحیدی عمل کنم ک قدرت و ندم ب عوامل بیرونی

    جمله طلایی:

    (افکار مثبتی ‌ک تو ذهنم میسازم تبدیل به باور میشه و اون برام نتایج رو رقم میزنه)

    الهی صدهزار مرتبه شکرت برای همهههههه نعمتهایی و تو این دنیا بهم دادی و هرروز بیشتر هدایتم میکنی تا فقط لذت ببرم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای احد و واحدم عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و خوشحال و پرانرژی و آروم و پررزوی باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: