live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 240

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 741 روز

    1403/12/15روز242

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل

    خدایاشکرت که امروز روز فوق العاده ایی بود یک سفر یک روزه عالی داشتم کلی نعمت و فراوانی توی زندگیم بود یه هدیه زیبا پدرم برام خرید و کلی زیبایی های طبیعت دیدم .

    وقتی روی باورهای توحیدی کار می‌کنم و رها میشم و همه چیز و میسپارم دست خدا اینقدر قشنگ بهترین هارو سهم من میکنه که حد نداره .

    امروز توی سفر هدایت شدم به کامنت های این فایل و تا میتونستم خوندم و چقدر فوق العاده نوشتن دوستان

    توی یکی از کامنتا خوندم که بزار خدا شریک کسب و کارت بشه یه حالی شدم و گفتم خدایا من میخوام تو شریک کسب و کارم بشی من اونیکی از دستم برمیاد و انجام میدم مابقی کارا باتو جذب مشتری و بازاریابی و …باتو توی قلبم بهم گفت حتما

    2روزه که دارم هدایت میشم برای یک قدمی برای کارم و خداوند خودش دستانشو فرستاده و کارها داره خودش انجام میشه یه مقدار امشب نگرانی اومد سراغم و گفتم شاید فلانی راضی نشه و … بعد یهو گفتم اگر خدا بخواد اونم دلش نرم میشه و نمیتونه مانع بشه مگه تو نسپردی دست خدا پس خودت دیگه دخالت نکن و احساست و خوب نگهدار میدونم که اگر خدا بخواد من این قدم و بردارم هیچکس نمیتونه مانع بشه اگرم نشد میگم الخیروفی ما وقع و حتما یه خیری بوده یا شاید هنوز تکاملم طی نشده توکل برخدا

    امشب یه پیشنهاد کاری بهم شده و قرارشد فردا برم ببینم جریان چیه بازم توکل برخدا انشالله که هرچی خیره همون رقم بخوره و خیلی برام جالبه که وقتی تسلیم میشم و رها می‌کنم همه چیز در زندگیم متفاوت میشه و نشانه ها پشت سرهم میاد

    من واقعا توی این چند روز قبل که خیلی روم فشار بود دوباره رسیدم به باورهای توحیدی و فهمیدم که اگر این باورها درست نشه من رنگ و بوی موفقیت و نمیبینم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    پویا عبدالهی گفته:
    مدت عضویت: 127 روز

    بوم مدل کسب و کار تعیین کننده 9 مورد مهم و مربوط به کسب و کاره و در کل تفاوت بیزینس ها باهم در آن 9 مورد ایجاد میشه

    9 مورد رو لیست میکنم

    1. مشتری

    2. ارتباط با مشتری

    3. کانال‌های ارتباطی

    4. ارزش پیشنهادی

    5. فعالیت های کلیدی

    6. منابع کلیدی

    7. شرکای کلیدی

    8. هزینه ها

    9. جریان درآمدی

    استاد عباس منش عزیز، محترم و دوست داشتنی از این 9 مورد بر روی ارزش پیشنهادی تمرکز کردند و مثل ایده کتاب گاو بنفش که عقیده داره تبلیغات بی اثر شده دلیل موفقیت کسب و کار رو ارزش پیشنهادی منحصر به فرد می دونه

    نتیجه اینکه استاد ما هم از مارکتینگ دارن استفاده می کنند ولی به شکل موثرتر و نوین‌تر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    علی حقی گفته:
    مدت عضویت: 1962 روز

    سلام به خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داد

    دوست دارم هر روز جمله بالارو هزار بار بخونم و هزار بار به خودم یادآور بشم که خالق جهان ، بزرگترین نیرویی که تو کل هستی وجود داره ، من رو اختیاردار تمام زندگی خودم کرده

    الان نمی‌دونم چطور میشه ابراهیم‌وار زندگی کرد یا مثل استاد توحیدی بود اما یه آگاهی‌های کمی دارم و میدونم که استاد هم از روز اول اینجوری نبوده

    تمرین کرده ، از خودش اراده نشون داده،‌تو راه گوش کردن به حرف خدا ثابت قدم بوده و یواش یواش به اینجا رسیده

    خدایا کمکم کن که بیشتر صدای تو رو بشنوم و بیشتر صدای ذهنم رو خاموش کنم

    بهم کمک کن که بهت توکل کنم و صدای تو رو بالاتر از هرچیزی توی زندگی خودم بشنوم و بهش عمل کنم

    میدونم که باید یواش یواش تکامل خودم رو طی کنم و هر روز پیشرفت کنم و تو این زمینه مثل استاد قوی بشم

    خدایا بهم کمک کن مثل روزی که استاد به ایده تدریس تندخوانی هدایت شد و به حرف بقیه اعتنا نکرد و پا پیش گذاشت، من هم قدرت درک الهامات رو داشته باشم و شهامت اجرای اونها رو داشته باشم

    خدایا من دارم تمام تلاشم رو میکنم که تفاوت قائل بشم بین کارایی که عقل خودم میگه و چیزایی که الهام‌ توئه تو هم به من کمک کن

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سعید سادات گفته:
    مدت عضویت: 1170 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    گام 13

    سؤال: کجا روی ابزار و کجا روی خدا حساب کنم؟

    جواب: همه چی خودشه.

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

    در شب ظلمانی ام ماه نشانم بده

    وقتی من باور داشته باشم که همه چیز خودشه پس اون همه چیز می‌شود برای من بشرط ایمان

    وقتی من باور داشته باشم که خدا اونقدر قدرتمند و توانمنده که بدون تبلیغات میتونه مشتری به سمتم هدایت کنه پس خدا جواب باورهامو بهم میده

    وقتی من باور داشته باشم که همون خدایی که بینهایت کهکشان رو داره با نظم و تدبیر مدیریت میکنه توانایی مدیریت کسب و کار منو هم داره پس من جواب باورهامو تجربه میکنم

    وقتی من باور داشته باشم که اصل خدا هست و بقیه کارها فرعیات هستن پس میرم سراغ اصل

    وقتی من باور داشته باشم تنها راه خوشبختی من و تجربه موفقیت توحید هست پس دیگه به عوامل بیرونی قدرت نمیدم

    وقتی من باور داشته باشم که باید سمت خودم رو انجام بدم پس تمرکز میذارم رو کیفیت خودم و کارم و نتیجه رو خدا برام رقم میزنه

    وقتی من باور داشته باشم که خدا داره کارها رو برام انجام میده پس لازم نیست دنبال سئو و فلان و بهمان در سایت یا روش های عجیب غریب بگردم

    وقتی من باور داشته باشم که جهان سرشار از فراوانی ثروت ها و نعمت ها است پس رقیب معنایی نداره

    وقتی من باور داشته باشم که خدا منبع ثروت و عزت و برکت هست پس لازم نیست دنبال راضی کردن دیگران باشم تا سراغ من بیان

    وقتی من باور داشته باشم که من خالق 100٪ زندگی خودم هستم و نه هیچ عامل بیرونی دیگری پس عوامل بیرونی رو بی تاثیر میبینم در کسب و کارم

    وقتی من باور داشته باشم که من خدا رو در وجودم دارم و من جزئی جدایی ناپذیر ازین قدرت هستم پس فقط کافیه تا خودم رو ارزشمند و توانمند بدونم تا بهشت رو در دنیا و آخرت تجربه کنم

    وقتی باور داشته باشم که خدا برای من کافی هست پس تسلیمش میشوم و با کنار کشیدن اجازه میدهم تا کارهامو برام انجام بده

    وقتی باور داشته باشم که باید توحید من عملی باشد نه کلامی پس به هر الهامی عمل میکنم تا بدست بیارم هرآنچه که می‌خواهم

    من خدا را دارم

    کوله بارم بر دوش

    سفری میباید

    سفری بی همراه

    گم شدن تا ته تنهایی محض

    سازکم با من گفت:

    هر کجا لرزیدی

    از سفر ترسیدی

    تو بگو از ته دل

    من خدا را دارم

    من و سازم چندیست

    که فقط با اوییم . . .

    الهی شکرت

    بریم سراغ گام بعدی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    علی حقی گفته:
    مدت عضویت: 1962 روز

    سلام به همگی دوستان خوبم

    چیزی که می‌خوام بنویسم به این فایل مرتبطه پس می‌نویسم:

    من روانشناسی ثروت 1 رو که برادرم خریده گوش میکنم

    استاد تو‌جلسه 18 در مورد اصل انتظار میگه:

    اونجا توضیح میدن که در کسب و کار خودم اصل انتظار رو باید اجرا کنم یعنی کارهایی که از سمت خودمه انجام بدم و بعد منتظر نتیجه باشم

    من در مورد کسب و کار خودم میگم

    من در زمینه گل و گیاه مشغول به فعالیت هستم

    همیشه به این فکر میکنم که شرکتهای بزرگ و نامی و رستورانهای خوب و مشتری‌های پولدار به سراغ من میان و با من قرارداد می‌بندن که از گیاهانشون مراقبت کنم

    یه بخشی مربوط میشه به خدا که این مشتری‌هارو به طرقی که به من مربوط نیست وارد کسب و کار من بکنه

    اون بخشی که به من مربوط میشه باید این کارهارو انجام بدم : / باید توی تدوین ویدئو قوی‌تر باشم‌تا ویدئوهای خوبی درست کنم تا مورد توجه واقع بشه

    / باید روی عزت نفسو اعتماد به نفس خودم کار کنم تا وقتی با اینجور مشتری‌ها برخورد میکنم بتونم با قدرت خودم رو پرزنت کنم

    /باید روی مهارت تشخیص بیماری گیاهان خیلی کار کنم و حرفه‌ای بشم تا با اولین نگاه بتونم تشخیص درست بدم

    /توی پیشنهاد راه درمان گیاهان باید روی خودم کار کنم تا راه‌حل مناسب به مشتری‌ها پیشنهاد بدم

    /باید از کودها و داروهای خوب خارجی استفاده کنم تا مشتری جواب بگیره و حال گیاهش خوب بشه

    اینها کارهاییه که الان به ذهنم میرسه و باید انجام بدم

    انشاا… خدا بهم کمک می‌کنه و بهم کارهای دیگه ای که باید انجام بدم رو الهام‌میکنه

    از خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 627 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همه دوستان

    دیدم چند روزه ذهنم پراکنده شده و متوجه شدم بهترین کار اینه که بیام یه فایل هدایتی از دسته بندی تشخیص اصل از فرع گوش بدم

    چون این دسته بندی ذهن رو دوباره بر میگردونه سر جاش و واسه زمان هایی که ذهن آدم پراکنده و‌ گیج شده خیلی مناسبه

    درکی که من کردم اینه یعنی خلاصه و‌ جمع بندی

    هر چقد تمرکز بزاری روی تقویت اصل ، به همون اندازه بی نیاز میشی از درست کردن فرع

    مثلا استاد میگه من با هر لباسی میرفتم تو سمینار ! اگه ریشه رو آدم دربیاره متوجه میشه دلیلش اعتماد به نفس بوده ،،،. اعتماد به نفس از کجا میاد اینکه انقد کار من خوبه که نیاز ندارم با لباسم و درست کردنش کسی رو جذب یا متقاعد کنم

    این‌ محصول من این خدمات من و‌ خود من شخصیتم و باورهام ( که اصل هست ) انقد کار شده ‌وبا کیفیت هست و تاثیر داره روی بالاترین کیفیت زندگی دیگران که اصلا نه وقتی میمونه واسه درست کردن فرع و نه اصلا نیازی هست بهش ……

    اینطوری هست که ما جذب می‌کنیم

    ولی اگر یه فرد عادی بیاد بگه من برام مهم نیست با هر لباسی میرم و ….. واسه اون جواب نمیده چون باورهاش و مهمتر کیفیت جوابگو نیست

    و یه جمع بندی قوی دیگه هم

    قانون خدا بالاتر از قانون جامعه هست

    پس وقتی ما به قانون خدا ( که اصل هست ) عمل کنیم بی نیاز از قانون جامعه میشیم

    مثلا طبق قانون خدا مهاجرت می‌کنیم و دیگه نیازی نداریم که صرفا به قوانینی که وکلا یا شرکت های مهاجرتی میگن گوش بدیم …..

    قانون خدا از پیش فرض هایی که تو‌جامعه هست بالاتره

    اگر به قانون خدا عمل کنیم بی نیاز میشیم

    هر چقد من کیفیت کارم محصولم خدماتم باورهام شخصیتم بالاتر و بهتر باشه ، یه همون اندازه نیاز به تبلیغم‌کم میشه چون جهان وارد عمل میشه و عرضه رو به تقاضا میرسونه خودش ( این وظیفه جهانه اخه )

    میبینم که استاد همیشه دنبال اصل بود ! چرا ؟ چون می دونست اصل داره کار رو انجام میده

    ما باید بگردیم تو هر چیزی قانونش رو اصلش رو دربیاریم ‌بهش عمل کنیم

    چون عمل به اصل باعث نتیجه میشه ؟ پس چرا به عده این‌کار رو‌نمی کنن ؟ چون‌اونا ترجیح میدن تقلید کننن از جامعه تا به قبلشون رجوع کنن ( شاید شهامت و شجاعت و‌ایمانشون‌کمتره )

    چرا استاد انقد تاکید داره که نیاز نداریم به رقیب کاری داشته باشیم و دیگرام اینطوری سرشون تو کار بقیه هست ؟

    این عملکرد هم بازم برمیگرده به بالابودن کیفیت باورهای استاد ….

    چون استاد رو باور فراوانی کار کرده و عمیقا باور داره بیش از نیاز برای هر فردی موفقیت و‌موقعیت هست …..

    انقد هم این باور نهادینه شده که تو عملکرد استاد اومده و حسش رو خوب کرده

    باور درست = حس درست = عملکرد درست

    پس با همه اینها دوباره با خودم جمع بندی میکنم که

    اصل کار من اینه که برم یه گوشه

    باورهامو تو مسیری که می خوام‌درست کنم

    تمرکزم روی نقطه نهایی باشه و عملکرد هامو‌به صورت روتین در بیارم به سمت هدفم‌و‌سغی کنم تو‌مسیر اگر الهامی اومد تو لحظه حال باشم و دریافت کنم و پذیراش باشم ‌بهش عمل کنم

    چون من می‌خوام از راه های خدا به خواسته هام برسم نه از راه های خودم‌

    و نکته اصلی

    ظاهر مهم نیست

    کیفیت مهمه

    مثلا من میرم خرید میکنم برای من چه فرقی داره فروشنده زیبا باشه یا نه ( هر چند علاقه دارم طرف مقابل مرتب و منظم و تمیز باشه و خوش اخلاق ) من می‌خوام با مهارت و کیفیتش بهترین محصول یا خدمت رو در ازای پولی که پرداخت میکنم دریافت کنم

    چون همه آدم ها برای بهبود زندگیشون‌ پول پرداخت میکنن نه واسه چشم ابروی ما و زیبای ما یا هر چیز دیگه ای …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      علی بهمنی گفته:
      مدت عضویت: 823 روز

      سلام

      واقعا این از اون کامنت ها بود که به قول استاد حال آدمو خوب میکنه چقدرعالی بود

      توحید توحید و توحید عملی

      مهم تر از همه کار کردن روی خودت و ایجاد آرامش درونی تموم طوفانهای بیرونی رو خنثی میکنه

      وقتی بخوای روی باورهات کار کنی تمام ابروبادومه وخورشیدفلک درکارن تا به تو خوش بگذره

      بشرطی که خودت بخوای

      درهرکاری مهمترین اصل توحیدعملی هسش که معیارسنجش اصل ازفرع میتونه باشه

      یدالله فوق ایدیهم

      کارکردن روی شخصیت نتیجه های زیادی داره که یکی اعتمادبنفس هسش که مث استاد به دست میاد

      من یکی از ترمزهام همواره باورفراوانی بود ولی از زمانی که روش کارمیکنم به نسبتی که باورم قوی میشه مشتری و بازده کارم بیشتر میشه

      طوری که هرچقدر درمورد باورفراوانی به تکامل نزدیک میشم نتیجه م بزرگترمیشه و راحت تر بدست میاد برام

      پس برای به نتیجه رسیدن از بابت هر خواسته ای که میخوام اول بایس ترمزش رو پیداکنم بعد تضعیف کنم وبا باورقدرتمندکننده جایگزین کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    سلام

    قدم 13-

    کجا ابزار؟ کجا سپردن؟

    رقیبی وجود نداره.

    بیش از نیاز انسان ثروت و فرصت هست.

    چک‌کردن رقبا اشتباهه، کارخودت رو باید به بهترین شکل ممکن انجام بدی و نتیجه رو بسپاری.

    چی میشه که بعضی فروشگاها و سایتا و… تبلیغ نمیکنن ولی موفق هستند؟

    به نظر من وقتی چیزی درست باشه همه متوجهش میشن یعنی یک دوم کار مربوط میشه به صاحب اون کسب و کار که انقدری خوب هست که هر کس برای اولین بار باهاش برخورد داشته باشه یا از خدماتش استفاده کنه دلش بخواد بار دومی هم در کار باشه مثلا من وقتی اومدم توی سایت استاد عباسمنش چند تا فایل گوش دادم و دیدم که دقیقا زندگی من همین هاست و یه مدت عمل کردم و دیدم تغییرات به وجود اومد پس این سایت یکی از پایه های ثابت زندگی من شد. خب اگر این سایت مطالبی داشت که در عمل جواب نمیداد یا حال منو بد میکرد قطعا بار دومی وجود نداشت که من به این سایت سر بزنم پس اون طرف ماجرا توسط خود استاد درست جلو برده شده که نتیجه داده اما یک دوم دیگر ماجرا برمیگرده به اینکه من چطور با این کسب و کار یا خدمات آشنا بشم؟ که اینجا خیلی ها میرن سراغ تبلیغ و ممکنه اولش موفق بشن اما من خودم تجربه اش رو دارم که از طریق تبلیغات با یک سایتی آشنا شدم و محصولاتش رو گرفتم و استفاده کردم اما بعد از یه مدت دیدم که صاحب سایت و کسب و کار انگار به دلم نیست و داره هر کاری میکنه که خدماتش رو بفروشه و از سایت بیرون اومدم و بار دومی در کار نبود حتی اونا به خیال خودشون داشتن بر اساس اصول مشتری مداری رفتار میکردن و بعد از اینکه یه مدت توی سایت فعالیت نداشتم به من چند بار زنگ زدن و پیشنهاد های ویژه ارائه میدادن اما من دیگه دلم با اون سایت نبود و اینجا متوجه تفاوت سایت استاد با اون سایت های دیگه شدم ، اینکه یه شخص می مونه و از خدمات شما استفاده میکنه برمیگرده به عملکرد شما و هدایت پروردگار.

    تمرکز روی اصل

    کدوم اصل که داره کارو انجام میده؟

    نصیحت فایده نداره.

    کسی که به حرف خودش عمل کنه میتونه تاثیر گذار باشه چون رفتار ما روی آدما تاثیر میذاره نه حرف هامون.

    من با این فایل متوجه 2 تا مطلب توی زندگی خودم شدم که میخوام برای خودم یادآوریشون کنم؛

    یکی اینکه تو انقدر باید خوب باشی که تماشایی باشی و دیگران مشتاق دیدن تو برای بار دوم باشن چه روی صحنه ، چه جلوی دوربین و هدایت شدن دیگران به سمت تو کار خداست تو باید تمرکزت رو بذاری روی عملکرد خودت و بهترین خودت باشی ، هر روز یک قدم برای بهتر شدن برداری و تکامل رو رعایت کنی و عجله نداشته باشی.

    دوم اینکه حرفی نزنم که خودم بهش عمل نکردم و نتیجه نگرفتم چون رفتار من تاثیر گذار میشه من هر چقدر بخوام دیگران رو تغییر بدم بیشتر متوجه عزت نفس پایین خودم میشم من اگر قراره کسی یا چیزی رو تغییر بدم بهتره اون خودم و زندگیم باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    محسن رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 186 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    با سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته

    و شما دوستان هم مدار

    به نظر من الهامات از درخواست بوجود میاد

    زمانیکه من درخواستی از خداوند دارم

    و خداوند از طریق الهام به من خواسته‌هایم

    رو میده حالا چه زمانی و چگونه ؟

    برداشت شخصی من اینه که اگر داخل یک مغازه

    هایپرمارکت میرم و همه آنچه را که می‌خوام داره

    و درخواست میکنم و صاحب هایپرمارکت و یا

    فروشنده به من میگن هر چی میخواین بردارید

    ومن نگاه میکنم مثلاً یک یا چند محصول رو با

    توجه به برند و مورد نیازم انتخاب میکنم و پولش

    رو پرداخت میکنم و خوشحال خندان از فروشنده

    تشکر میکنم و از اون فروشگاه خارج میشم

    اما قبل از رفتن به فروشگاه مراحلی رو طی کردم

    و بعد رفتم به فروشگاه و درخواست و دریافت

    نوع محصول رو انتخاب میکنم و بهایش رو آماده

    میکنم و بعد به فروشگاه و مراحل خرید رو انجام

    میدم بنابراین من اگر خواسته ای از خداوند دارم

    لیست خواستهایم رو بنویسم و قطعا بهایی هم

    دارد پرداخت کنم و خداوند هم درخواست منو با

    عشق تقدیم میکند حالا بهای پرداختی به خداوند

    فقط باور خداوند هست و تمام

    خداوند میگه تو باور داشته باش هر درخواستی

    از من داشته باشی من برات فراهم میکنم کل

    بهایی که به خداوند پرداخت می‌کنم فقط باور

    و این باور هست که با تمام سادگی اما آسان

    نیست

    یعنی شاید یک در هزار شاید بتونم پول تقلبی به

    فروشگاه بدم و اون متوجه نشده باشد اما به خدا

    نمیتونم باور تقلبی بدم

    خدایا شکرت که منو به درستی و پاکی هدایت

    میکنی خدایا دوستانم رو هر آنچه میخواهند عطا

    کن و در پناه حق سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم بانو.

    ابتدا از مریم بانو سپاس گذاری می کنم بابت این دوره عالی که طبقه بندی کردن

    یکی از خواسته های مهم من از خدا این هست که خدایا خودت هدایت گرم باش

    خودت مسیر درست رو بهم نشون بده

    من آرامش ،آسایش ، راحتی ، ثروت ، سلامتی ،روابط عالی می خوام و نمی دونم از کدوم مسیر ، خودت قلبم‌رو جایگاه خودت قراربده تا راهنمایی هات رو بفهمم و خدای قشنگم هم دقیقا همین کار رو می کنه ، هر لحظه و هر ثانیه

    حتی موقعی که دارم رانندگی من کنم و نمی دونم از کدوم مسیر برم ، به خدا میگم خودت بگو از کدوم کوچه و مسیر برم و همیشه کم ترافیک‌ترین مسیر رو میگه

    یا برای پارک ماشین همیشه بهم میگه کجا برم

    مثلا چند روز پیش دنبال جای پارک بودم و به خاطر حس کمبود می خواستم یک‌حایی پارک که فاصله اش با جایی که کار داشتم زیاد بود پارک‌کنم و خدا بهم گفت بیا ادامه بده یک جای خوب برات در نظر دارم و رفتم و نزدیک ترین حتی ممکن پارک کردم و خدا باز دوباره اشک منو درآورد

    خیلی اوقات اشک من رو در میاره به خاطر اینکه همیشه بوده کنارم و‌من ندیدم ، به خاطر اینکه چه راحت می تونستم مسیر موفقیت رو طی کنم و من بهش اجازه ندادم

    البته هنوز خیلی مونده تا درک کنم حضورش رو‌

    مثلا دیروز یک حسی بهم می گفت من باید برم سمت مشتری و از افراد بخوام پرزنت منو‌گوش کنن و با تمام وجودم حس می کردم این مسیر م.فقیت من هست ، باید از این مسیر گذر کنم تا رشد کنم و برسم به جایی که خودش برام مشتری بفرسته ولی از اونجایی که تشخیص اصل و فرع گاهی سخت میشه ، انجام ندادم و با خودم می گفتم خدایا خودت مشتری بفرست

    و من فقط یک صدا می شنیدم : باید این مسیر رو بری باید قدم اول رو برداری و بری سمت مشتری

    سعی میکنم در کسب و کارم ، حضور و صدای خدا رو بهتر بشنوم و انجام بدم

    ممنون استاد عزیز

    تشکر ویژه از بچه ها دارم که کامنت های فوق العاده عالی می نویسن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1477 روز

    به نام الله هدایتگر

    خدایاهرانچه دارم ازان توست وازتوبه من رسبده است

    من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهای منه

    گام13:تشخیص اصل ارفرع درموردنتابج

    مهمترین موردی که استادرومتمایزمیکنه ازبقیه باورهای توحیدی استاده وباورفراوانی که همه چی بینهایته ونگرانی وجودنداره وهمه به یک اندازه به نعمت های خداونددسترسی دارند

    کیفیت خوب محصولات وباورهای درست چنین نتایجی روایجادکرده

    اینه خداوندکارهاروبرای ماانجام میده

    خداوندخودش برامون تبلیغ میکنه وادم های خوب وثروتمندروبه سمت من هدایت میکنه تاازمن محصول بخره

    مهمترین تبلیغ تبلیغ دهان به دهانه حتی اگرلاکچری ترین رستوران شهرهم باشی وتبلیغات میلیاردی بکنی اگه محصولت بیکیفیت باشه مشتری هایک باربیشترازت خریدنمیکنندودفه بعدمیرن یک رستوران دیگه وبه دیگرافرادهم میگن ازاین رستوران خریدنکن چون کیفیت اصلانداره

    خوبه که دکوراسیون مغارت شیک ولوکس باشه امااصل چیزدیگس کیفیت وباورهای درست

    این که توبرای محصولت ارزش قائل هستی واحساس لیاقت داری وخودتوارزون نمیفروشی وحتی تخفیف نمیدی

    مهم نیروی هدایت گردرونی ماست که راه هاروره مامیگه وبااحساس ارامش ایده های ثروت سازبه ماگفته میشود

    اصل توحیده وباورهای خوب

    اصل اینه که خداوندبرای من همه کارمیکنه ومن نگران نیستم ومیدونم که روزی من دسته اونه واین ادم نخره یکی دیگه میادمیخره

    نصیحت کردن خودش یک انرژی منفی داره

    وقتی خودت عمل گراباشی دیگران بادیدن نتایج توازت میپرسندوتوالگومیشی برای بقیه وبااعمال ورفتارخودت به دیگران نشون میدی که چطورزندگی کننداول بایدخودت عمل کنی مثل استادبعدبیای اموزش بدی

    خدایاوجودماروازشرک پاک کن

    خدایاازت میخوام فقط ازتویاری بجویم

    خدایاخودت برام مشتری شوتبلیغ شو

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: