https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام درود ب استاد عباسمنش راهنمای مردم ایران و دوستان عضو سایت.
جواب من:
موضوع خیلی سادس قانون خلق کننده طبیعت.
ما باید بذر آگاهی بکاریم وبا ارسال فرکانس های درست این بذر قوی و نیرومند کنیم و مواد مقذی ک برای میوه دادن نیازه داره تامیین کنیم(همون ارسال فرکانس درست) بقیش باید ب مدار جهان سپرد تا میوه ک میخواستیم بسازیم و دریافت کنیم.
من به اندازه استاد در زنذگی پیشرفت نداشتم و محصولاتی رو از ایشان خریداری کردم ک فک میکنم تاثیراتی رو در زندگی برام داشته٫
اما ب اندازه ای ک تا الان درک کردم و خودم تو زندگیم نتیجشو دیدم میتونم بگم چرا نتایج استاد متفاوت هست٫
میخوام با یک شباهت اینو بیان کنم شباهتی ک فک میکنم استادهم از این طرز تفکر برخوردار هستن٫
من تا چند وقت پیش ب اون صورت ک الان خدا رو قبول دارم قبول نداشتم٫
اوایل بلوغ فکریم زیاد خدارو باور داشتم و ب بیانی مذهبی وار , اما بعد از مدتی این خدا منو اذیت می کرد و دنبال اون خدایی بودم ک از درون حسش میکردم٫ تا اینکه با دوستانی آشنا شدم ک گفتن بیخدایی باکلاس هست و منم موافقت کردم اما دیدم حالم اصلا خوب نیست ٫دوستان میگفتن هر کسی جرات نداره بیخدا بشه و زیر پای خودشو خالی کنه و این حرکت رو فقط انسانهای جسور انجام میدن و باز هم حالم خوب نبود٫تا اینکه دنبال خدا بودم و استاد پارسال همون خدا رو بهم نشون داد وقتی اون فایلشونو دیدم گفتم درسته همینه ,همین خداست ,من دنبال همین بودم و پیداش کردم٫و عالی بود و خیالم راحت شد٫اما همه کار ها درس نشد من پیداش کردم اما باهاش ارتباط زیادی نگرفتم٫ تا اینکه امسال داشتم برای کنکور ارشد درس میخوندم و دیر شروع کرده بودم ب مشاورم گفتم من نمیتونم باور کنم میتونم درسامو بخونم گفت تو بخون بقیشو بسپار ب خدا ٫من اول کار برام خیلی عادی بود حرفش اما از روزی ک برا کنکور درس میخوندم رو دستم ی علامت ضربدر گذاشته بودم ک یادم نره و هر روز خدا رو شکر کنم و الانم رودستمه خدایا شکرت? تا اینکه من حس عجیبی از خدا بهم دست داد خیلی احساس امنیت شدیدی داشتم از اینکه همه چی درس میشه یادمه ی روز گفتم من تلاش خودمو میکنم و همه چی رو میسپارم دست همون ک هوامو داره٫و دقیق یادمه این فکر از ذهنم گذشت ک اصلا ب هیچ چیز فک نکن اومدیمو ی اتفاقی افتاد و کنکور دو ماه عقب افتاد٫و روزی ک خبر تعویق کنکور ب گوشم رسید ناخودآگاه یاد اون فکرم افتادم و واقعا برام محرز شد ک خدا داره همه چیزو رقم میزنه فقط کافیه امورو بسپاری دست خودش٫و همون روز با تمام وجود شکرش کردم٫و ایمانم بهش بیشتر و بیشتر شد٫
و الان وجه شباهتی ک من میتونم تو روند موفقیت استاد ببینم فقط این هست ک استاد از یک مقطعی ب بعد ب خدا ایمان آوردن ب اینکه هیچ کسی کارهارو در دست نداره و فقط اون هست ک امورو میچرخونه همونطور ک من ب رقبام فک نمیکردم و فقط میگفتم خدایا من تلاش میکنم خودت بقیشو درس کن٫همین٫٫
دوستا فقط من ی چیزی بگم اینکه خدا رو حتی ب اندازه ی یک ذره بخدای حس کنی الکی نیست واقعا ٫وقتی به قدرت خدا ایمان میاری فقط خوت هستی ک میتونی درک کنی ک این حس امنیت یعنی ایمان اصلا نمیشه با کلمات اونو گفت کسایی ک تجربه ای شبیه ب من داشتن اینو درک میکنن٫من خیلی کم خدا رو درک کردم٫ فقط ب اندازه ای ک این نتیجه عایدم شد٫حالا تصور کنید استاد چقدر خوب خدا رو درک کردن ک این نتیجه ها رو گرفتن٫
و یکی از راههایی ک خودم تجربشو داشتم تا ب این درک برسم رو براتون مینویسم٫ اینکه شما باید نتیجه هایی ک میگیرید توجه کنید و سطحی از کنارشون نگذرید٫ تا ایمانتون قوی تر بشه و راهشم اینه ک نتیجه های کوچیک رو مد نظر قرار بدید و همون لحظه شکرشون کنید این ب نظرم خیلی مهم هست٫
ما دقیق داریم اینو تو زندگی استاد میبینیم ک پارتیشون فقط خداست از نحوه ی صحبتشون معلومه از ایمانی ک دارن و از رفتارشون ک چقدر با امنیت خاطر دارن حرف میزنن قشنگ معلومه ک زندگیشونو ب کی سپردن! ب کسی سپردن ک خیالشون راحته داره همیشه بهترین ها رو براش رقم میزنه٫امیدوارم همگی بتونیم ب اون درکی ک استاد از خدا رسیدن برسیم٫
با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان٫پیروز باشید???
موضوعی که نتیجه رو چه برای استاد عباس منش و یا هر شخص دیگه ای متفاوت کرده و میکنه قطعا باوره٫٫
اما باور هم مراحل و تکامل و ایمان لازم داره٫٫ استاد عباس منش باور ۱۰۰درصدی داشته (یعنی یقین و اطمینان کامل) به اینکه همه اتفاقات زندگیش فقط و فقط در واکنش به فرکانس ها و باورهاش رخ میده٫ خالص بودن این باور خیلی خیلی مهمه٫٫ بنده هم الان این موضوع رو قبول دارم اما قبول داشتن یا ایمان ۵۰درصدی با ایمان ۱۰۰درصدی و اطمینان خیلی تفاوت داره٫ زمانی میشه نتیجه عالی و درجه یک گرفت که ایمان به این موضوع ۱۰۰درصدی و خالص باشه٫
به قول خود استاد که بارها گفته من زمانیکه اصل رو متوجه شدم، دیگه به هیچ فرعیاتی اهمیت ندادم و ۱۰۰درصد تمرکزم رو گذاشتم روی تغییر باورهام٫ یعنی انقدری به این موضوع ایمان داشتم که در همه چیز قانون رو جستجو میکردم٫ حتی شبها که خواب میدیدم، در خواب هم در حال بررسی قانون بودم٫
ایمان ۱۰۰درصدی به اینکه همه چیز باور هست اساس تغییرات هست٫
حالا اتفاقا اینطور هم نبوده که ایشون اصلا اصول علمی سئو و دیجیتال مارکتینگ رو رعایت نکرده باشن اما به اینصورت هم نبوده که این رو عامل اصلی بدونن و کارهاشون رو بر این اساس انجام بدن٫ در واقع من فکر میکنم ایشون فقط روی باورهای ثروت آفرین و احساس خوبش کار میکنه و نتایج رو میسپاره به دستان قدرتمند خداوند که براش به کار بیوفته٫ اونوقت هدایت خداوند شروع میشه و عالی ترین نتایج رو (با توجه به میزان ایمان) رقم میزنه٫ یعنی حتی اگه قرار باشه که در یک موضوعی پیاده سازی اصول سئو رعایت بشه و مثلا ایشون این آگاهی ها رو نداشته باشه٫ از اونجاییکه روی ثروتمند بودن ذهن خودش و احساس خوبش کار کرده، بنابراین جهان به سمتی یا به انجام کارهایی هدایتش میکنه که اون اصول لازم، بصورت خود ب بخود و به سادگی در کارش انجام بشه٫
یک مثالی از خودم میزنم: بنده هم شخصا بارها و بارها این موضوع برام اتفاق افتاده که مثلا ۲سال قبل صفحه ای در سایتم ایجاد کرده بودم بدون اینکه اون زمان ذره ای از سئو سردربیارم٫ اون صفحه بعد از حدود ۲ ماه ، در بهترین زمان ممکن به رتبه یک گوگل رسید و الان نزدیک به ۲۲ ماه هست که از رتبه یک گوگل تکون نخورده و من میلیونها تومن از طریق اون صفحه درآمد کسب کردم٫ بعدها گفتم چقدر این سئو خوبه و رفتم دوره های درجه یک سئو رو گذروندم با این باور که با سئو و رتبه برتر در گوگل به درآمدهای بیکرانی میرسم٫ اما نتیجه چیز دیگه ای رقم میخورد درآمدم شاید در حد ۲۰درصد رشد کرد٫ دیگه من همه چیز از سئو بلد بودم و روی سایتم پیاده میکردم ولی درآمدم رشد خیلی محسوسی پیدا نکرده بود٫ بعهدها در خودم این باگ رو پیدا کردم که من عامل اصلی (ادامه دادن کارکردن روی باورهای ثروت ساز) رو با عامل فرعی (روش انجام کار) کاملا اشتباه گرفته بودم٫ هرچند گذروندن دوره ها و کسب مهارت سئو در نهایت برام خیلی خوب هست و اونهم یک نوع هدایت خدا بود ولی متوجه شدم که من ۲سال قبل کاملا ناآگاهانه و غیرعلمی اتفاقا چقدر خوب اصول on page سئو رو در اون صفحه رعایت کرده بودم٫ چون اون زمان روی اصل کار میکردم و به شدت ورودی های ذهنم رو کنترل میکردم و تقریبا اکثر زمان روزم رو در احساس خوب بودم و اون زمان اصلا بهم الهام شد که برم اون صفحه رو بسازم و ساختم و بر اساس شهود و الهام کار کردم٫ چون اون صفحه رو برای سئو و رتبه گرفتن از گوگل و رقابت کردن با سایتهای دیگران نساختم٫ اون صفحه رو بر اساس الهام و با احساس خوب فقط برای راحت تر شدن کاربری سایتم برای کاربرهام ساختم٫ اما نتیجه اش شگفت انگیز بود٫
این رو توضیح دادم که بگم باور محدودی در ذهن دوست عزیزی که سوال رو مطرح کردن دیده میشه و مطمئنم که ۱۰۰درصد استاد عباسمنش اون باور رو ندارن اینه که:
از سوال دوست عزیزمون میشه این رو برداشت کرد که ایشون باور داره که خدا هم ۲تا دست داره و نهایتا میتونه با همین ۲دست نعمت بده٫٫٫٫ خب با این باور ذهن آدم میگه که چطوری وقتی این اصول در سایت عباسمنش رعایت نشده باید نتیجه عالی گرفته باشه؟؟ اما توحید عملی در آموزه های استاد عباسمنش این رو نشون میده که ایشون خدا رو هزاردستان قبول داره، بر اساس الهاماتش عمل میکنه و رقابت با کسی رو ملاک انتخاب هاش و تجارتش قرار نداده٫٫ ایشون آیه زیر رو به تمام وجود و با تمام ایمانش باور داره٫
و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا
و او را از جایى که گمان ندارد روزى میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است!
در آخر هم بگم که به قول خود استاد:
در جهانی که به باورهای ما واکنش نشون میده، اصلا مهم نیست که باورهای ما از کجا نشأت میگیره! مهم این است که اگر به شما قدرت نمی دهد، پس باید عوض بشه٫
اینکه این جهان و خدا فقط قادر هست از طریق سئو و دیجیتال مارکتینگ و برندسازی و اینطور مسائل به من رزق و روزی عطا کنه و اگر این اصول را رعایت نکنم از رقابت با دیگران جا میمونم و از دریافتِ مشتری و ثروتِ بیشتر محروم میشم کاملا باور محدودیست٫ این یعنی باور کردن خداوند با ۲دست و این خدا، خدای محدودیست و با اصل فراوانی که جهان هستی بر اساس آن بنا نهاده شده همجهت نیست٫
اگر تمرکز ما فقط بر کار کردن روی باورهامون و تمرین احساس خوب و توکل در هر لحظه باشه، این موضوع منجر به برداشتن موانع ذهنی میشه که استفاده از ابزارها یا روش انجام کار هم به ما گفته میشه٫
سلام.به نظر من چون شما مصداق آیه قرآن هستید که میگه :ما هر که را میخواهیم به را راست هدایت میکنیم و به هرکس که بخواهیم ثروتی میدهم که قابل محاسبه نباشه (بی انتها باشه). به کنج ثروت الهی وصل شده اید ونیازی به تبلیغ نداریدیعنی ثروت همچون حرفهای که به قول خودت بی اراده میگوید(همچون مولوی)به سمت شما می آید
با سلام خدمت استاد عزیزم و تمامی دوستانی که این کامنت رو دارند میخونند٫
اولش گفتم بابا بیخیال آخه کی میاد بهت رای بده که تو ۲ میلیون رو ببری و اینجور حرفا (نجوا های شیطانی) ولی فکر کردم گفتم نه ٫ منم اون اوایل راه که با استاد آشنا شدم دقیقا همون مشکل رو داشتم٫ پس تصمیم گرفتم این کامنت رو بدون هیچ چشم داشتی ارسال کنم٫ امیدوارم دوستان استفاده کنند٫
خوب واقعیتش اوایل برام غیر قابل حضم بود که این حرف رو قبول کنم٫ چون میگفتم کلاس های استاد بقوسیان (منظور دوره کارخانه تولید اطلاعات که خود استاد عباس منشم حضور داشتند) باعث شده استاد رشد کنند و به این نتایج دست پیدا کنند٫ آخه آقای بهرام پور و آقای علی حاج محمدی هم تو اون دوره بودند و اونا هم نتایج خوبی گرفتن و فکر میکردم استاد بقوسیان تاثیر داشته٫(البته که تاثیر داشته ولی اصل کاری یه چیز دیگه است)٫ در واقع تا قبل عید کریسمس ۲۰۱۹ اون فکر رو داشتم تا اینکه توی اون فایل استاد توضیح دادن که عامل های بیرونی اصلا تاثیری ندارند٫ مثال عالی شونم همون مثال بیل گیتس و موفقیتش بود٫ بعد اون باور به عامل بیرونی (حضور در کلاس فلان استاد کاربلد و متخصص و عالی و البته گرون) که باعث موفقیت میشه در ذهنم کمرنگ شد و باور جدید شروع به ساخته شدن کرد٫
اما جواب اصلی به سوال دوست عزیزمون
ببینید ما یک اصل داریم یک فرع٫
حالا میخوام با یک مثال توضیح بدم خدمتتون٫
اولش همون مثال بیل گیتس
بیل گیتس اشتیاق سوزان داشت و نیتشم درست بود (اصل) و همون اشتیاق باعث شد بره هر کاری که میگفتن برای یادگیری کامپیوتر و برنامه نویس حرفه ای شدن خوبه انجام بدن (فرع) و سر آخر موفق شدند٫
مثال دوم
فرض کنید شما یک رستورانی دارید و آشپز و مدیرش هم شمایید٫ حالا شما به حرف اساتید بازاریابی گوش میکنید و تبلیغات سنگین میدید و یا قاشق از طلا میگیرید میزارید روی میز هاتون یا میز های چوبی ایتالیایی بسیار مجلل میگیرید و ٫٫٫ خلاصه همه چیز عالیه و تمامی حرف هایی که اساتید بازاریابی و طراحی دکوراسیون و روانشناس رنگ و ٫٫٫ گفتن رو اجرا کردید (عوامل بیرونی) بعد در بهترین حالت مشتری میاد رستورانتون٫ درسته یا نه؟
قیمت غذای عادی هم دیگه با توجه به قاشق طلا و موقعیت عالی رستوران اصولا بالای ۱۵۰ الی ۳۰۰ هزار تومان باید باشه(خیلی کم میگیماااا) و حالا مشتری میخواد غذا بخوره و میبینه اصلا غذاش آشغال به تمام معناست!! یعنی مواد اولیه رو بدون آشپزی کردن و به صورت خام میزاشتن خیلی بهتر بود٫ در کل غذاش ارزش اون قیمت نداره٫(هدف از رستوران رفتن خوردن غذای خوبه نه دیدن قاشق طلا و موقعیت میلیاردی رستوران)
(یادآوری از دوره قانون آفرینش: ذهنیت شما ۹۹ درصد و تلاش شما ۱ درصد نتایج را میسازد)
حالا در مثال بالا کلا عامل های بیرونی(فرع) بود بدون عامل های درونی(اصل)
حالا اینطوری فرض کنیم که آشپزی و غذای رستوران عالیه (بهتر از غذای های گرون یا هم سطح اون) ولی موقعیتش عادیه یا اصلا زیرزمین یه جایی هست و قاشق هاش ارزونه و زیاد قیمتی نیست و همه جا برق نمیزنه و صرفا بهداشت قابل قبولی داره و ٫٫٫و اصلا موارد مارکتینگ و اصول چیدمان و ٫٫٫ رو هم رعایت نکردن
خوب الان به خاطر عامل های درونی رشد بهتری میکنه ولی باز بیشتر از یه جا نمیتونه بالاتر بره٫ چون شاید باور های مناسبش نساخته و ٫٫٫ در واقع بسته به نوع باور هاش و تقویت عوامل درونی نتیجه میگیره٫
اما حالا این شخص میاد ۹۹ درصد عامل درونی رو رعایت میکنه یعنی اعتماد به خود و ساخت احساس لیاقت و ٫٫٫ (چطوری؟ با شرکت در دوره های آشپزی اساتید بهتر از خودش و زحمت کشیدن و تمرین کردن پخت غذاهای جدید و روی باور های ثروت ساز کار کردن و ٫٫٫) و یک درصد هم اون موارد فرع رو انجام میده و مثلا توی بشقاب خوشگلتری غذا سرو میکنه و ٫٫٫ این بار نتایج غیرقابل تصور خواهد بود٫
هنوز مبهمه براتون؟ خوب اوکی ٫ خلاصه حرف اینه نیتت مهمه٫ اگر نیتت ارائه غذای خوب و با کیفیت با قیمت مناسب باشه (اصل) خود به خود جهان هستی به یه جا هایی هدایتت میکنه که در اون راستا بهت کمک کنه (همون جا ها فرع هستن)
بازم بیشتر بازش میکنم موضوع رو
استاد عباس منش نیتت اشاعه توحید در سراسر عالم هست ولی توی تهرانه و کلاس های حضوری داره (قبل فعالیت در سایت) و میلاد فتحی ام که دنبال توحید و موفقیت هست تو پارس آباده و اصلا بهش دسترسی نداره٫ حالا خدا میاد استاد عباس منش رو به کلاس های اساتید تولید محتوا و طراحی سایت و اینترنت مارکتینگ و ٫٫٫ هدایت میکنه و استاد اونا رو یاد میگیره و اجرا میکنه (فرع) و نتایج میشه اینی که الان میبینید٫
پس الان استاد به اصل چیزی که میخواست رسید٫
حالا برای درک بهتر موضوع برعکسش رو در نظر بگیرید٫ یعنی هدف استاد هدف متعالی نباشه و صرفا خالی کردن جیب مردم و دادن آرزو و آمال و خیال و توهم و ٫٫٫ باشه٫ و بعد میان هر جور کاری میکنن از طراحی سایت با بهترین سئو گرفته تا پوشیدن کت و شلوار و کراوات و حتی خریدن فالور های فیک و شو آف کردن و ٫٫٫( یا اصلا همون ساختن کمپین های سنگین بازاریابی که شما گفتید)
خودتون بگید به نظرتون من یا شما حاظر میشدیم برای همچین فردی فقط ۲ تا کلمه اونم “خوب بود” و یا “عالی بود” بزاریم؟ اصلا مگه دنبالش میکردیم؟
اصلا پکیج هاشون ۹۹٫۹۹% هم آف میخورد مگه ما میخردیم؟؟؟؟
نقش عامل های بیرون و فرعیات رو بهتر از این نمیدونم چطوری بگم ٫واقعااا
نماز که دیگه میدونیم جز فرعیاته٫ مگه نه؟؟؟؟
خوب شمری که هم جانباز بود و مناجاتش زبان زد مردم اونم نماز میخوند ولی چی شد؟ عمر ابن سعد که مجتهد تراز اول اون زمان بود چی شد؟
فرع بدون اصل معنایی نداره و اصل هم بدون فرع نتیجه نمیسازه٫
مثل تنه درخت که اصله و شاخه هاش فرع (تا حالا دیدید از تنه درخت میوه بده؟!! تا شاخه نباشه میوه حاصل نمیشه)
قرآن میگه ایمان به خدا و عمل صالح٫ یعنی اگر به خدا ایمان بیاری نمازم اتوماتیک میخونی٫
شاید بازم جای ابهامی باقی مونده باشده راجع به تبلیغات
من رشته ام مدیریت بازرگانی هست و تقریبا رشته ام به تبلیغات و ٫٫٫ گره خورده٫ منم با این حرف استاد مشکل داشتم ولی الان به این نتیجه رسیدم که تبلیغات مثل شمشیر دو لبه است٫ اگر جنست(اصل) خوب نباشه تبلیغات(فرع) نتیجه معکوس میده!!!!!!!
اما شیوه مارکتینگ استاد به اینصورته که بر خلاف دیگر استاتید که یه تیکه پیتزا میدن تا پیتزای کامل رو بفروشند استاد میان کاملش میدن و اگر طرف خوشش بیاد خود به خود برای پیتزای خوشمزه تر که گرونه و پولیه فالو و ترغیب میشند٫ اونم اگر خریدن و دیدن هیچ فرقی با رایگان نداره به این نتیجه میرسند هر چی داشتن توی رایگان گفتن و محصولات پولی هیچ چیز جدیدی نداشت)
اما آیا میدونن استاد و این کار رو میکنن؟ با شناختی که من دارم نه اصلااااا٫
به قول استاد این هدایتی از طرف خداست٫ (اتوماتیک بازاریابی میکنن بدون اینکه خبری داشته باشند)
اینم بگم استاد با تعریف عامیانه ما از تبلیغات یعنی کلاه گذاشتن سر مردم و انداختن جنس بنجل به مردم مشکل دارند و راجع به شیوه های صحیح بازاریابی هم شیوه بازاریابی تسلا رو دنبال میکنند٫ شیوه بازاریابی تسلا شیوه دهان به دهان هست که وقتی تصاعد میگیره فوق العاده بی نظیر میشه ٫خوب راهی که تسلا و استاد میرند راه استواری هست «هِیَ أَقْوَمُ» و منم فقط این مدل بازاریابی رو قبول دارم٫
بازم تکرار میکنم بدون هدف درست این شیوه از بازاریابی هم نتیجه معکوس میده٫ اصل از یادتون نره٫
شما نیتت درست باشه اصلا حرص نمیخوری که رقیبم از من جلو افتاد یا بازارم بزرگ کنم و ٫٫٫
اگر نیتت درست باشه (۹۹ درصد) و تلاشت رو (۱ درصد) برای هر چه بهتر کردن انجام بدی ( با رعایت تکامل و بدون وام گرفتن و ٫٫٫) خود به خود و به صورت تصاعدی رشد میکنی٫
دیگه یه نکته پایانی هم بگم و تموم
اینکه ۲ میلیون رو ببرید یه اتفاق خاصی میوفته و میتونید دوره پولی بخرید و اون دوره شما رو موفق کنه و ٫٫٫ هم نوعی فرعه٫
الان خود استادم برای من و شما فرعه (یعنی فرقی نداره که دوره استاد عباس منش با ۲ یا ۳ میلیون بریم یا آنتونی رابینز با ۱۰۰۰ دلار که میشه ۱۳ میلیون با دلار ۱۳ تومنی) شما اگر بخوای موفق بشی از همین رایگان ها هم میتونی٫ چون میبینی یه چیزی بهتون الهام میشه که استاد تو دوره پولی گفتن٫
اگر هدفتون درست باشه(اصل) از مورچه (فرع) هم درس میگیرید و موفق میشید٫
دیگه بخدا هر چی مثال به ذهنم اومد گفتم٫٫٫٫امیدوارم نوری ایجاد کرده باشه٫به قول استاد شیرمحمدی عزیز اگر نیتمون درست باشه و در مسیر تکامل مون حرف اشتباهی زده باشیم طرف یا اونجاشو عمل نمیکنه یا برعکسش انجام میده و از همون اشتباه ما نتیجه درست میگیره٫(کار خداست دیگه!!!)
این رو گفتم که خیال خودم راحت باشه که اگر اشتباه هم به سوال جواب داده باشم امیدوارم بخاطر نیت خوبم نتیجه درست بگیرید٫
عاشق تک تک شما عزیزان هستم بخصوص استاد عباس منش
در آخر از شما و استاد عزیزم بخاطر مطالعه این کامنت بسیار سپاس گزارم ٫ “یاشاسین استاد عباس منش”
سوال؛چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه،در کسب و کارهاست؟
جواب این سوال در همین آیا نهفته است؛
ایاک نعبد و ایاک نستعین(تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری میجوییم)
در ابتدا وقتی این آیه را میخوانیم ، انگار ته قلبمان یک آرامش عمیقی را حس میکنیم ، انگار بدور از هر اتفاق خواسته یا ناخواسته ای قلبمان مطمئن میشود که نیروی ماورای زمینی در حال حمایت کردن از ماست و دقیقاً به مثال کودکی که اعتماد کامل به پدرش دارد و خیالش راحت است از اینکه او را در هر شرایطی حمایت میکند و با خیال راحت تمام درخواست هایش را به او میگوید و ۱۰۰% مطمئن است که احتیاجاتش برآورده میشود، نه نگران است، نه حرس میخورد، نه فکر میکند که پدرش چطور و چگونه این نیاز او را برآورده میکند ، فقط از یک چیز کاملاً مطمئن است و ایمان دارد که پدرش حتماً نیاز او را برآورده میکند ، دقیقاً کاری که ما باید انجام بدهیم به مثال کار این کودک است و ۱۰۰% به خدا و ربمان ایمان داشته باشیم و وقتی درخواستی میکنیم از او خیالمان راحت باشد که به ما اعطاء میکند و فقط بجای نگرانی و تحمل و غرغر کردن صبور باشیم و امیدوار٫
این فرمول نه تنها در تمام زمینه های زندگی جواب میدهد بلکه پاسخ این سوال مطرح شده نیز می باشد٫
“چون که ۱۰۰ آمد ، ۹۰ هم پیش ماست”
اینجاست که استاد وقتی که میفرمایند ما ابتدا چیزی را میشنویم و بعد درکش میکنیم و بعد از اینکه درک کردیم باید عمل کنیم تا نتیجه بگیریم و این اعمال شکل میگیرند زمانیکه ما تکاملمان را طی کنیم٫
بنظرم می آید که خیلی خیلی کم در حال درک کامل این مطالب هستم٫
حالا برویم سر موضوع اصلی که جواب این سوال است؛
بنظرم این توضیحاتی که دوستمان در مورد استفاده از روشهای علمی در زمینه شغلی مطرح نمودند، خیلی خوب و مثمر ثمر است ، اما موضوعی که در دل این مسئله مخفی است این است که تمام این علوم از قبل وجود داشته و فقط انسانها آن را کشف کرده اند و به مرور زمان بخاطر استفاده زیاد از این علوم و گرفتن نتایج از آن ، دیگر فراموش شده است که خالق این علوم چه کسی است، بنیان گذار این علوم چه کسی است، مبداء و اصل این علوم از کیست و اگر کمی و فقط کمی تاَمل کنیم در این امر ، به وضوح برایمان روشن میشود که کسی نیست جز رب ما ، که خلق کرده تمام این جهان را٫
باذکر یک مثال کمی روشن تر میکنم مسئله را برای دوستانی که شاید در مدار پایین تری از این آگاهی ها قرار دارند و هنوز قدرت رب و پروردگارشان را باور نکرده اند٫
فرض کنید که شما دستگاهی را اختراع کرده اید و از تمام امکاناتش باخبر هستید و درصورتیکه خراب شود خیلی سریع و راحت میتوانیید آن را درست کنید و دفترچه راهنمایی هم برای آن تهیه کرده اید که اگر کسی به مسئله ای بر خورد بتواند از آن کمک بگیرد٫
و فرض کنیید که افراد زیادی آن دفترچه را دارند می توانند در موقعییکه آن دستگاه خراب شد آن را درست کنند٫
حالا هم شما میتوانید آن دستگاه را درست کنید و هم کسانیکه آن دفترچه را دارند، اما سوال من این است که کدامیک سریعتر و بدون استرس و نگرانی می تواند این کار را به نحو احسند انجام دهد٫
شما یا آنها؟؟؟؟
البته که شما( چون شما خالق آن دستگاه هستید)
پس نتیجه میگیریم تمام علومی که در این جهان برای انجام تمامی کارها هم اکنون در دسترس ما انسانهاست و ما با آن دفترچه راهنما داریم ازش استفاده میکنیم ، اصل و تولید کنندش خداست، پس بنظر شما بهتر این نیست که تمام امور را به او بسپاریم و تنها از او یاری بجوییم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا زودتر و بهتر نتیجه بگیریم ، بنظر من استاد دقیقاً دارن طبق این شیوه عمل میکنن و نتایجشون مهر تائیدی است بر این ادعا٫
خدایا کمکمان کن تا در مسیر درست حرکت کنیم ، ما را به راه راست هدایت فرما ، به راه کسانیکه که به آنان نعمت دادی و نه گمراهان٫
فکر میکنم و فقط فکر میکنم که کمی موضوع رو درک کرده باشم و هنوز راه زیادی مانده تا عمل به آنها و فقط خدارو شکر میکنم که در این مسیر قرار دارم و خدا هر روز همراه من و پشتیبان و نگهبان منه ، دوستت دارم خدا ، عاشقتم ، دیوونتم٫
استاد ازت ممنونم که چراغ راه شدی ، که مونس و همدم و یار شدی با ما ، میدونم تو قلبت چه احساسی نهفته است و چه ذوقی داری از اینکه ما هم این حس قشنگتو درک کنیم ، این آرامش رو ، این امید رو ، این حال خوب یکی شدن با خالق رو ، انشاالله خدا به هممون کمک کنه تا بتونیم این حال خوبو نگهش داریم٫
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
سلام به استاد و خانواده صمیمی عباس منش من هنوز فایل لایو را نگاه نکردم اما پاسخ میدهم و بعد از آن هم طبق آگاهی های که بهم داده شده و با کمک آیات قران راه کار آن را هم میدهم انشالله که مفید واقع شود
وجه مشترک افراد موفق
1- آن ها به عوامل بیرونی قدرت نمیدادند (توحیدی بودند) و خود را خالق زندگی خود میدانستند
2- آنها به قول خودتان واکنش گرا نبودند و ذهنشان را کنترل میکردند
3-آنها افراد خوشبین و با ایمان بالا بودند و با بالا و پایینی نتوانسته ایمانشون به موفق شدن را از بین ببرد
4-آنها خودشان را لایق میدانستند
5-آنها توجهشان بیشتر به داشته هاشون بوده و نه نداشته ها و بخاطر داشته هایشان حالشان خوب بوده و احساس خوشبختی میکردند و غر نمیزدند
6- آنها افراد صبوری بودند
منظورم از صبر تحمل کردن نیست برعکس آنها وضعیت بد را تحمل نمیکردند و برای آن راه حل پیدا میکردن و آن را حل میکردن
منظورم از صبور بودن این هست که عجله نمیکردند ، زود ناامید نمیشدند و اینقدر ادامه میدادند تا به هدفشان برسند
7-آنها پر از شور و اشتیاق و عاشق کاری که انجام میدادند بودند و از انجام کارشان لذت میبردند بگونه ای که در هنگام کار متوجه گذر زمان نمیشدند
راه کار برای خانواده عباس منشی ها که با باورهای اشتباه بزرگ شدیم ?
تنها منبع قدرت و ثروت و اعتبار را خداوند بببنیم
و این آگاهی که ثروت و اعتبار و قدرت و… و… از طرف خداست را با یادآوری در خودمان افزایش دهیم
و مرتب به خودمان یادآوری کنیم که ما لایق دریافت رحمت خداوند هستیم
توجه خود را بروی داشته های خود بگذاریم و بخاطر آن احساس خوشیختی کنیم
متاسفانه اکثریت افراد فکر میکنند باید ی چیز که برایشان واقعیت ندارد را تکرار کنند
اما مهم هست که بدانیم احمقانه است که کسی مرتب بگه من ثروتمندم من ثروتمندم تا ثروت را جذب کند اما در درون احساس بدبختی کند و ما باید ابتدا توجه خودمان را بروی داشته ها بگذاریم و بخاطرش شکر گذاری کنیم بعد مدتی خود به خود احساس ثروتمندی میکنیم و این احساس فرکانس ما هست و ظرفیت ما را افزایش میدهد در آیه 7 سوره ابراهیم هم آمده که شکرگذاری کنید تا شما را بیفزایم
و باور کنیم که که همه چیز را خودمان داریم خلق میکنیم
و اگر باور های ما تغییر کند شرایط و اتفاقات و… و… هم تغییر میکند و این خود در ما شور اشتیاق ایجاد میکند
وارد مسیری شویم که از ان لذت میبریم و هرگز برای انتظارات جامعه و دیگران وارد کاری که به علاقه من نیستیم نشویم
و بدانیم که اگر خدایی میپرستیم که کار خاصی واسمون انجام نمیدهد ما داریم تصور و توهم خودمان به خدا را میپرستیم نه خدای واقعی رو
خدای واقعی خدایی هست که سریع الجواب هست
خدایی هست که هرکاری میکنه تا بندش موفق بشه
خودش فرصت میشه واسمون
خودش کار میشه واسمون
خودش سرمایه میشه واسمون
خودش خونه میشه واسمون
خودش به شکل گلبول های سفید میشه و ما را سالم نگه میداره
خودش همسر میشه واسمون و کلا هرچی بخواهی همون میشه چون ?
و اگر خدایی داریم که کاری نمیکنه اون را از ذهن خود پاک کنیم و به رب العالمین ایمان بیاوریم
به رب العالمین که یدلله فوق ایدیهم هست و قدرتش بالاترین قدرت هاست و هر مانعی را از سر راه برمیدارد و اینقدر قدرت دارد که ما را به خاسته هایمان برساند
به رب العالمین که کریمه و بدون قید حساب و بیش از ظرفیت ما و از لطف و کرمش به ما میبخشه
به رب العالمین که غفور و الرحیمه و پاکمون میکنه و درهای رحمتش را بروی ما باز میکنه
برای کنترل ذهن هم ما میتوانیم یک نشانه برای خودمان بگذاریم تا با دیدن آن حواسمان باشد که داریم به چیزی فکر میکنیم این نشانه میتواند یک انگشتر یا هرچیزی باشد
نشانه ای که یادآور آگاهی هایی که تا این لحظه به ما داده شده باشد
مثلا از بین آگاهی که در پایبنتر میاورم
میتوانیم چند تا که بیشتر در ما احساس خوب ایجاد میکند و میدانیم به رفع مقاومت های ذهنی کمک میکند را گلچین کنیم و هر بار با دیدن آن نشانه ای که برای خود انتخاب کردیم آن ها را به خود یادآوری کنیم
یادآوری هایی مانند اینکه وعده فقر از سمت شیطان و ثروت و فزونی از طرف خداست ?
بقره – 268)
شیطان، شما را وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به فحشا امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست
یاد آور اینکه خداوند نزدیکه و همواره دارد به ما پاسخ میدهد و رابطه با خدا دو طرفه است و ما باید چشم امیدمان فقط و فقط به خداوند باشد(توحیدی باشیم) و آن زمان خدا ما را از فرش به عرش میبرد ?
186- بقره)
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند ، من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت میکنم پس باید فرمان مرا گردن نهند(توحیدی باشند و به چیزی قدرت ندهند) و به من ایمان آورند باشد که راه یابند
یادآور اینکه قدرت خداوند بالاترین قدرت هاست و میتواند هر مانع. درونی و بیرونی را از سر راه ما بردارد و ما را به خاسته هایمان برساند ?
یدلله فوق ایدیهم
دست خدا (قدرت خدا) بالاترین قدرت هاست
یادآور اینکه تنها خداوند برای ما کافی هست ?
(قسمتی از31-فرقان)
برای هدایت و یاوری پروردگارت کافی است
یادآور اینکه اگر ما باورهایمان تغیبر کند سرنوشت و تمام اتفاقات و شرایط و افراد و موقعیت ها و… و… در زندگی ما تغییر میکند ?
11-رعد)
و خداوند سرنوشت هیچ قومى (هیچ کسی) راتغییر نمى دهد مگر آنکه آنان آنچه را که در خودشان است(باورها و شخصیتشان) را تغییر دهند
یادآور اینکه خداوند همیشه با هست و دوست و پشتیبان ماست و هرگز ما رها نمیکند و هرگز عصبانی نمیشه که با ما دشمنی کند بلکه همواره ما داریم بازتابی از فرکانس ها و عملکرد خود را دریافت میکنیم?
(1-3/ضحی)
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کردهام و نه با تو دشمنی کردهام
یادآور اینکه با حفظ کردن ایمان میتوانیم پیروز شویم و به خاسته هایمان برسیم ?
139-آل عمران)
سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید
یادآوری اینکه هر کاری برای خداوند آسان هست ?
سوره مریم 21]
(پرودگارت گفت، این کارها نزد من بسیار آسان است)
این آیه مربوط به بچه دار شدن زکریا در پیری هست باورش نمیشده و خدا در جواب این را بهش گفته
یادآوری اینکه سنت و قانون مندی خداوند همیشه بوده و هرگز تغییر نکرده و نمیکند و برای همه یکسان است ?
(فتح – 23)
سنّت الهی در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت
یادآوری اینکه نعمت و ثروت فراوانه و هیچ حدی واسش نیست و خداوند هر آنچه در آسمان و زمین است را به خدمت ما درآورده تا ما به خاسته های خود برسیم ?
(لقمان – 20)
آیا ندیدید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است را مسخّر شما کرده و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟
ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری(به نا حق) درباره خدا مجادله میکنند!
یادآور اینکه برای دریافت رحمت خداوند باید دیگران را ببخشیم و قلب خود را از کینه ها و خشم پاک کنیم ?
ببخشید و چشم بپوشید ، آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
یادآور اینکه ما تنها باید به خداوند قدرت بدهیم و چشم امیدمان تنها و فقط به خداوند باشد ?
(فاتحه – 5)
[بار الها] تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم
یاد آور اینکه خدا کاری ندارد که صلاح و مصلحت چی هست و به همه کمک میکند تا با خاسته هاشون برسند ?
و هر یک از این دو گروه(هم کسانی که در مسیر حق هستن و هم کسانی که در مسیر غیر حق هستند) را به عطاى پروردگارت کمک خواهیم داد و هرگز کسى از عطاى پروردگارت محروم نخواهد بود”
یادآوری اینکه ما نباید از رحمت خداوند ناامید شویم و همواره باید به رحمت خداوند امیدوار باشیم ?
و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند!»
قسمتی از آیه 87 سوره یوسف
یاد آوری اینکه ما لایق دریافت نعمت های خداوند هستیم چون خداوند همه چیز را برای ما آفریده ?
بقره-29)
او خدایی است که همه آنچه را که در زمین وجود دارد را برای شما آفرید
یادآوری اینکه اگه حواسمون به داشته هامون باشد و بخاطر داشته هایمان احساس خوشبختی کنیم خداوند به ما پاداش میدهد و ظرفیت ما را افزایش میدهد و اگر توجه ما به ناخاسته ها باشد و احساس بدبختی کنیم دچار عذاب میشویم (بازگشت فرکانس خودمان به خودمان به شکل اتفاقات و شرایط و…)?
(ابراهیم – 7)
و هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید شما را می افزایم ؛ و اگر کفر کنید، مجازاتم شدید است»
یادآور اینکه اگر در شرایط خوبی نیستیم باید آن را تغییر دهیم زیرا عدم تغییر هم در این دنیا و هم در آخرت عذاب به همراه دارد ?
(نساء – 97)
کسانی که فرشتگان ، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [= فرشتگان] گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند
یادآوری اینکه هر آنچه در زندگی ما وارد میشود بخاطر فرکانس هایی هست که میفرستیم ?
(آل عمران – 182)
این بخاطر چیزی است که شما از پیش فرستاده اید و خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمیکند
یادآوری اینکه ثروت و روزی و اعتبار و قدرت تنها و فقط از طرف خداوند است و خداوند با توجه به آنچه در درون ما هست به ثروت و روزی اعتبار و… میدهد ?
(ذاریات – 58)
(تنها) خداوند روزیدهنده و صاحب قوّت و قدرت است!
یادآوری اینکه اگر هماهنگ با خداوند شویم بزودی خداوند آنقدر به ما عطا میکند تا ما خشنود شویم ?
(ضحی – 5)
و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی
یادآوری اینکه اگر ما ذهنمان را کنترل کنیم( تقوا پیشه کنیم) حتی اگر در بدترین شرایط ممکن هم باشیم خداوند راه نجاتی از جایی که اصلا گمان نمیبریم برایمان فراهم میکند ?
سوره طلاق آیه ۲
هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد
یادآوری اینکه تنها توکل به خدا ما را کفایت میکند البته این توکل باید عملی باشد یعنی وقتی به خداوند توکل میکنیم چشم خود را بر غیر خدا ببندیم و به میزانی که این آگاهی را در خود تقویت میکنیم حتی اگر اندازه سر سوزنی باشد خداوند پاداش آن را به ما خواهد داد ?
و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را میکند
یادآوری اینکه مهم نیست در گذشته چه اشتباهاتی داشتیم چون خداوند غفور الرحیم است و کافیه روی به او کنیم و او تمام گناهان و اشتباهات ما را میبخشد و سپس درهای رحمتش را بروی ما میگشاید ?
(زمر – 53)
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
یادآوری اینکه ولی واقعی ما خداست
و او بهترین یاور هست و این آگاهی باعث میشود که ما چشم داشت از غیر خدا را از ذهن خود پاک کنیم و تنها به خودش روی کنیم ?
(آل عمران – 150)
ولی و سرپرست شما، خداست؛ و او بهترین یاوران است
یاد آوری اینکه ثروت ، مشتری ، همسر ، فرزند ، مادر ، خانه ، ماشین ، موبایل و خود ما و افراد و …. و… و کلا هرچه ما میبینیم و نمیبینیم خود خداست و اگر ما به او وصل شویم او برای ما همه چیز میشود ?
(۳-حدید)
اوّل و آخر پیدا و پنهان اوست
و او به هر چیز داناست
یادآوری اینکه در دل هر مشکل جوابش هم هست ?
(انشراح – 5)
به یقین همراه با هر سختی آسانی است
یادآوری اینکه وقتی توجه خودمون را به خداوند میگذاریم او هم به ما توجه میکند و در های رحمت را بروی ما میگشاید
(بقره – 152)
پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید
یادآوری اینکه خداوند همواره در حال پاسخ دادن به فرکانس های ما هست و اگر او را بخوانیم او پاسخ ما را میدهد ?
ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۚ
(قسمتی از آیه 60 سوره غافر)
بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم
یادآوری اینکه هرکس در هر جایگاهی هست جاش درسته و خداوند (سیستم ) نعمت افراد را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنها فرکانسشان تغییر کند?
(انفال – 53)
این به این خاطر است که خداوند هرگز نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمىدهد، مگر این که آنها آنچه را در خود دارند تغییر دهند و خداوند شنواى داناست
یادآوری اینکه تنها ناجی ما خداست پس ما باید چشم امیدمان فقط و فقط به او باشد زیرا که چشم امید به غیر خدا شرک هست ?
(انعام – 64)
بگو: خداست که شما را از آن (تاریکیها) نجات میدهد و از هر اندوهی میرهاند
باز هم به او شرک میآورید؟
و حواسمان باشد که در این سیستم (خداوند) شرک بی پاسخ نیست و باید سعی کنیم شرک ها را از خود پاک کنیم و چشم امیدمان فقط و فقط به خداوند باشد ?
(نساء/48): خداوند هرگز شرک را نمیآمرزد، ولى گناهان دیگر را در مورد هرکس که بخواهد میآمرزد; و هرکس به خدا شرک ورزد مرتکب گناه بزرگى شده است.
یادآوری اینکه ما جانشین خداوند بروی زمین هستیم و خیلی برای خداوند با ارزش هستیم ?
(۳۰-بقره)
هنگامى که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم که در زمین جانشینى قرار دهم.
و یادآوری اینکه روح خداوند در ما هست و آن قدر برای او ارزشمند هستیم و نزد او مقام داریم که بعد از آفرینش ما به فرشتگان دستور میدهد که بر ما سجده کنند ?
و زمانی که آفرینشش را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم ، در برابر او به سجده بیفتید
پس حالا که خداوند چنین عزت و مقامی به ما داده است عشقمان به خدا بیشتر باشد و کسی را در ذهنمان بت نکنیم ?
(بقره – ۱۶۵)
بعضی از مردم هستند که همتایانی برای خداوند قائل میشوند و آنها را همچون خدا دوست میدارند( در ذهنشان به آنها قدرت میدهند) ، حال آنکه مؤمنان عشقشان به خدا بیشتر است ، و آنها که(بخاطر قدرت دادن به غیر خدا در حق خودشان) ستم کردند هنگامی که عذاب را مشاهده کردند ، بدانند که هر قدرتی از آن خداوند است و خداوند سخت کیفر است
با آرزوی بهترین ها برای استاد و تک خانواده صمیمی عباس منش ?
سلام ودرودخیلی عالی یه عالمه اگاهی وباورتوحیدی دوبارخوندم نمیدونم ازکدوم قسمتش بگم دیشب که خوندم امروزبیسترفکرم به همین نوشته های باارزش بودخیلی حالم روزیروروکردمرحبابه شما
من فکر میکنم دلیل تفاوت در نتایج کسب و کارها طرز فکر و باورهای صاحبان اون کسب و کارهاست.
در واقع این داستان باورهاست داستان ایمانه,
اگه سیدحسین تبلیغ نمیکنه خب دلیلش اینه که اون باور داره کس دیگه ای به رایگان براش تبلیغ میکنه خب منطقیه که هزینه ای برای تبلیغاتش نکنه .
و اگه می بینید تو کسب و کارش موفقه چون همیشه خواسته بهترین خودش باشه نه بهترینی که با رعایت یک سری قواعد و قانونها باید به اون رسید.
در واقع کسانی مثل سید حسین به اصل چیزی که باید عمل کنن عمل کردن و خدا حاشیه رو هم براشون درست کرده.
موضوع اینه که ما برای علمی که داریم بیش از اندازه اعتبار قائلیم یعنی بیشتر از اینی که به خدا توکل کنیم به کارها و قدمهایی که برمیداریم چشم دوختیم ،یعنی خیلی روی خومون حساب باز میکنیم اما موضوع اینه که من تلاشمو میکنم و نتیجشو به خدا میسپارم
اینکه تبلیغات زیرپوستی که خدا برای سیدحسین انجام میده به سرعت جواب میده اما تبلیغات روپوستی و پر هزینه دیگران اونقدری که انتظارشو داشتن جواب نمیده یا اگه جواب بده پایدار نیست دلیلش یک چیزه
سیدحسین و امثال اون روی خدا حساب کردن و
دیگران روی بنده خدا
انگیزه و علاقه به کاری که داری انجام میدی هم یکی دیگه از دلایل رونق کسب و کاره.
اول بگم بهار شهر من هم به زیبایی محل زندگی اقای عباس منش است ،طبیعت مادر که اگر دوستش داشته باشی زیبایی های بیشتری بهت نشون می ده و لبخند خوشکلی روی لبات میاره ،خدا را سپاس به خاطر این همه زیبایی ٫
برای پاسخ به مسابقه هم ،مطمئنم افرادی که مثل اقای عباس منش موفق هستند کاملا به انچه که یاد گرفتن ، عمل کردن بدونه هیچ نگرانی به معنی کلمه٫
احساس حضور قدرتمند نیروی ماورایی که خالق و ناظم است و مشتاق پیروز شدن ما ادم هاست در کنار عمل به دانسته ها و کنترل ذهن با ارده ی قوی
به نظر من استاد تو همه دوره ها، همه فایل های رایگان، بخش راهکارها، متن های قبل از فایلها و محصولات یه خط در میون داره این جمله رو تکرار میکنه که تمام اتفاقات،شرایط، موقعیت ها که در زندگی شما هست به واسطه افکار و باورهای شماست. شما دوست عزیز اگه از دستاوردها و موقعیت استاد خوشت میاد و میخواهی تو چنین شرایطی باشی پس مثل استاد فکر کن، باور کن و عمل کن.
نکته دیگه ای که هست اینه که از ساخته شدن باورها تا دیدن نتیجه مثل ساخته شدن یه خونه است. اولش یک نفر دو نفر دارن فنداسیون خونه رو آماده میکنن چند وقت بعد میبینی بتون ریختن و کسی هم نیست دوباره یه مدت بعد میبینی همون دو نفر دارن ستون های خونه رو آماده میکنن و همین روند ادامه داره تا دو سه تا سقف این ساختمان آماده بشه. حالا یهو میبینی بنا، کارگر، نجار،درب و پنجره ساز، کاشی کار، و تمام شغل هایی که با ساختمون سازی در ارتباطند دارن کار میکنند و تو یه مدت خیلی کوتاه (نسبت به فنداسیون سازی) ساختمون تموم شده و قابل بهره برداری هستش. ساخته شدن باورها کار یه شب که چه عرض کنم!! کار یه ماه دو ماه نیست. ما میخواهیم یه آسمان خراش بسازیم. شکوه و عظمتش خیلی زیاده و صبر میخواد. ایمان میخواد و ایمان یعنی یه روز این اتفاق افتاده است. ایمان یعنی همون اعتماد به خدا ( تو داستان ساختمون یعنی اعتماد به پیمانکار) .
یادم اومد به داستان شعب ابی طالب پیامبر. سه سال تو یه صحرای بی آب و علف به چه امیدی؟ واقعا فکر کردن به چنین واقعه ای سخته.کی میدونست که اون عهدنامه رو موریانه میخوره؟ کی میدونست چه مدت اونجا میمونن؟ و دلیل این اتفاق چیه؟ پیامبر باید ایمانش (رو به خدا که نه به خودش )نشون میداد با صبر کردن و نتیجه اش هم بزرگتر شدن ظرف پیامبر برای اتفاقات و شرایط بعدی بوده.
به نظر من تنها تفاوت استاد باورش و ایمانش نسبت به خداوند بوده که به این نتایج رسیده و وسط راه برنگشته حتی در بدترین شرایط، هر اتفاق به ظاهر بد براشون حکم پیدا کردن یه باور غلط رو داشته نه ناامیدی. اصلا من آدم های موفقی رو که این مباحث رو نمیدونن میبینم و ازشون میپرسم اولین حرفشان اینه که این لطف خدا بوده و موفقیت شون رو از ایمان و صبر دارن. ممنون که مطالعه کردید.
با سلام درود ب استاد عباسمنش راهنمای مردم ایران و دوستان عضو سایت.
جواب من:
موضوع خیلی سادس قانون خلق کننده طبیعت.
ما باید بذر آگاهی بکاریم وبا ارسال فرکانس های درست این بذر قوی و نیرومند کنیم و مواد مقذی ک برای میوه دادن نیازه داره تامیین کنیم(همون ارسال فرکانس درست) بقیش باید ب مدار جهان سپرد تا میوه ک میخواستیم بسازیم و دریافت کنیم.
با سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز دوستان گرامی٫
من به اندازه استاد در زنذگی پیشرفت نداشتم و محصولاتی رو از ایشان خریداری کردم ک فک میکنم تاثیراتی رو در زندگی برام داشته٫
اما ب اندازه ای ک تا الان درک کردم و خودم تو زندگیم نتیجشو دیدم میتونم بگم چرا نتایج استاد متفاوت هست٫
میخوام با یک شباهت اینو بیان کنم شباهتی ک فک میکنم استادهم از این طرز تفکر برخوردار هستن٫
من تا چند وقت پیش ب اون صورت ک الان خدا رو قبول دارم قبول نداشتم٫
اوایل بلوغ فکریم زیاد خدارو باور داشتم و ب بیانی مذهبی وار , اما بعد از مدتی این خدا منو اذیت می کرد و دنبال اون خدایی بودم ک از درون حسش میکردم٫ تا اینکه با دوستانی آشنا شدم ک گفتن بیخدایی باکلاس هست و منم موافقت کردم اما دیدم حالم اصلا خوب نیست ٫دوستان میگفتن هر کسی جرات نداره بیخدا بشه و زیر پای خودشو خالی کنه و این حرکت رو فقط انسانهای جسور انجام میدن و باز هم حالم خوب نبود٫تا اینکه دنبال خدا بودم و استاد پارسال همون خدا رو بهم نشون داد وقتی اون فایلشونو دیدم گفتم درسته همینه ,همین خداست ,من دنبال همین بودم و پیداش کردم٫و عالی بود و خیالم راحت شد٫اما همه کار ها درس نشد من پیداش کردم اما باهاش ارتباط زیادی نگرفتم٫ تا اینکه امسال داشتم برای کنکور ارشد درس میخوندم و دیر شروع کرده بودم ب مشاورم گفتم من نمیتونم باور کنم میتونم درسامو بخونم گفت تو بخون بقیشو بسپار ب خدا ٫من اول کار برام خیلی عادی بود حرفش اما از روزی ک برا کنکور درس میخوندم رو دستم ی علامت ضربدر گذاشته بودم ک یادم نره و هر روز خدا رو شکر کنم و الانم رودستمه خدایا شکرت? تا اینکه من حس عجیبی از خدا بهم دست داد خیلی احساس امنیت شدیدی داشتم از اینکه همه چی درس میشه یادمه ی روز گفتم من تلاش خودمو میکنم و همه چی رو میسپارم دست همون ک هوامو داره٫و دقیق یادمه این فکر از ذهنم گذشت ک اصلا ب هیچ چیز فک نکن اومدیمو ی اتفاقی افتاد و کنکور دو ماه عقب افتاد٫و روزی ک خبر تعویق کنکور ب گوشم رسید ناخودآگاه یاد اون فکرم افتادم و واقعا برام محرز شد ک خدا داره همه چیزو رقم میزنه فقط کافیه امورو بسپاری دست خودش٫و همون روز با تمام وجود شکرش کردم٫و ایمانم بهش بیشتر و بیشتر شد٫
و الان وجه شباهتی ک من میتونم تو روند موفقیت استاد ببینم فقط این هست ک استاد از یک مقطعی ب بعد ب خدا ایمان آوردن ب اینکه هیچ کسی کارهارو در دست نداره و فقط اون هست ک امورو میچرخونه همونطور ک من ب رقبام فک نمیکردم و فقط میگفتم خدایا من تلاش میکنم خودت بقیشو درس کن٫همین٫٫
دوستا فقط من ی چیزی بگم اینکه خدا رو حتی ب اندازه ی یک ذره بخدای حس کنی الکی نیست واقعا ٫وقتی به قدرت خدا ایمان میاری فقط خوت هستی ک میتونی درک کنی ک این حس امنیت یعنی ایمان اصلا نمیشه با کلمات اونو گفت کسایی ک تجربه ای شبیه ب من داشتن اینو درک میکنن٫من خیلی کم خدا رو درک کردم٫ فقط ب اندازه ای ک این نتیجه عایدم شد٫حالا تصور کنید استاد چقدر خوب خدا رو درک کردن ک این نتیجه ها رو گرفتن٫
و یکی از راههایی ک خودم تجربشو داشتم تا ب این درک برسم رو براتون مینویسم٫ اینکه شما باید نتیجه هایی ک میگیرید توجه کنید و سطحی از کنارشون نگذرید٫ تا ایمانتون قوی تر بشه و راهشم اینه ک نتیجه های کوچیک رو مد نظر قرار بدید و همون لحظه شکرشون کنید این ب نظرم خیلی مهم هست٫
ما دقیق داریم اینو تو زندگی استاد میبینیم ک پارتیشون فقط خداست از نحوه ی صحبتشون معلومه از ایمانی ک دارن و از رفتارشون ک چقدر با امنیت خاطر دارن حرف میزنن قشنگ معلومه ک زندگیشونو ب کی سپردن! ب کسی سپردن ک خیالشون راحته داره همیشه بهترین ها رو براش رقم میزنه٫امیدوارم همگی بتونیم ب اون درکی ک استاد از خدا رسیدن برسیم٫
با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان٫پیروز باشید???
موضوعی که نتیجه رو چه برای استاد عباس منش و یا هر شخص دیگه ای متفاوت کرده و میکنه قطعا باوره٫٫
اما باور هم مراحل و تکامل و ایمان لازم داره٫٫ استاد عباس منش باور ۱۰۰درصدی داشته (یعنی یقین و اطمینان کامل) به اینکه همه اتفاقات زندگیش فقط و فقط در واکنش به فرکانس ها و باورهاش رخ میده٫ خالص بودن این باور خیلی خیلی مهمه٫٫ بنده هم الان این موضوع رو قبول دارم اما قبول داشتن یا ایمان ۵۰درصدی با ایمان ۱۰۰درصدی و اطمینان خیلی تفاوت داره٫ زمانی میشه نتیجه عالی و درجه یک گرفت که ایمان به این موضوع ۱۰۰درصدی و خالص باشه٫
به قول خود استاد که بارها گفته من زمانیکه اصل رو متوجه شدم، دیگه به هیچ فرعیاتی اهمیت ندادم و ۱۰۰درصد تمرکزم رو گذاشتم روی تغییر باورهام٫ یعنی انقدری به این موضوع ایمان داشتم که در همه چیز قانون رو جستجو میکردم٫ حتی شبها که خواب میدیدم، در خواب هم در حال بررسی قانون بودم٫
ایمان ۱۰۰درصدی به اینکه همه چیز باور هست اساس تغییرات هست٫
حالا اتفاقا اینطور هم نبوده که ایشون اصلا اصول علمی سئو و دیجیتال مارکتینگ رو رعایت نکرده باشن اما به اینصورت هم نبوده که این رو عامل اصلی بدونن و کارهاشون رو بر این اساس انجام بدن٫ در واقع من فکر میکنم ایشون فقط روی باورهای ثروت آفرین و احساس خوبش کار میکنه و نتایج رو میسپاره به دستان قدرتمند خداوند که براش به کار بیوفته٫ اونوقت هدایت خداوند شروع میشه و عالی ترین نتایج رو (با توجه به میزان ایمان) رقم میزنه٫ یعنی حتی اگه قرار باشه که در یک موضوعی پیاده سازی اصول سئو رعایت بشه و مثلا ایشون این آگاهی ها رو نداشته باشه٫ از اونجاییکه روی ثروتمند بودن ذهن خودش و احساس خوبش کار کرده، بنابراین جهان به سمتی یا به انجام کارهایی هدایتش میکنه که اون اصول لازم، بصورت خود ب بخود و به سادگی در کارش انجام بشه٫
یک مثالی از خودم میزنم: بنده هم شخصا بارها و بارها این موضوع برام اتفاق افتاده که مثلا ۲سال قبل صفحه ای در سایتم ایجاد کرده بودم بدون اینکه اون زمان ذره ای از سئو سردربیارم٫ اون صفحه بعد از حدود ۲ ماه ، در بهترین زمان ممکن به رتبه یک گوگل رسید و الان نزدیک به ۲۲ ماه هست که از رتبه یک گوگل تکون نخورده و من میلیونها تومن از طریق اون صفحه درآمد کسب کردم٫ بعدها گفتم چقدر این سئو خوبه و رفتم دوره های درجه یک سئو رو گذروندم با این باور که با سئو و رتبه برتر در گوگل به درآمدهای بیکرانی میرسم٫ اما نتیجه چیز دیگه ای رقم میخورد درآمدم شاید در حد ۲۰درصد رشد کرد٫ دیگه من همه چیز از سئو بلد بودم و روی سایتم پیاده میکردم ولی درآمدم رشد خیلی محسوسی پیدا نکرده بود٫ بعهدها در خودم این باگ رو پیدا کردم که من عامل اصلی (ادامه دادن کارکردن روی باورهای ثروت ساز) رو با عامل فرعی (روش انجام کار) کاملا اشتباه گرفته بودم٫ هرچند گذروندن دوره ها و کسب مهارت سئو در نهایت برام خیلی خوب هست و اونهم یک نوع هدایت خدا بود ولی متوجه شدم که من ۲سال قبل کاملا ناآگاهانه و غیرعلمی اتفاقا چقدر خوب اصول on page سئو رو در اون صفحه رعایت کرده بودم٫ چون اون زمان روی اصل کار میکردم و به شدت ورودی های ذهنم رو کنترل میکردم و تقریبا اکثر زمان روزم رو در احساس خوب بودم و اون زمان اصلا بهم الهام شد که برم اون صفحه رو بسازم و ساختم و بر اساس شهود و الهام کار کردم٫ چون اون صفحه رو برای سئو و رتبه گرفتن از گوگل و رقابت کردن با سایتهای دیگران نساختم٫ اون صفحه رو بر اساس الهام و با احساس خوب فقط برای راحت تر شدن کاربری سایتم برای کاربرهام ساختم٫ اما نتیجه اش شگفت انگیز بود٫
این رو توضیح دادم که بگم باور محدودی در ذهن دوست عزیزی که سوال رو مطرح کردن دیده میشه و مطمئنم که ۱۰۰درصد استاد عباسمنش اون باور رو ندارن اینه که:
از سوال دوست عزیزمون میشه این رو برداشت کرد که ایشون باور داره که خدا هم ۲تا دست داره و نهایتا میتونه با همین ۲دست نعمت بده٫٫٫٫ خب با این باور ذهن آدم میگه که چطوری وقتی این اصول در سایت عباسمنش رعایت نشده باید نتیجه عالی گرفته باشه؟؟ اما توحید عملی در آموزه های استاد عباسمنش این رو نشون میده که ایشون خدا رو هزاردستان قبول داره، بر اساس الهاماتش عمل میکنه و رقابت با کسی رو ملاک انتخاب هاش و تجارتش قرار نداده٫٫ ایشون آیه زیر رو به تمام وجود و با تمام ایمانش باور داره٫
و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا
و او را از جایى که گمان ندارد روزى میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است!
در آخر هم بگم که به قول خود استاد:
در جهانی که به باورهای ما واکنش نشون میده، اصلا مهم نیست که باورهای ما از کجا نشأت میگیره! مهم این است که اگر به شما قدرت نمی دهد، پس باید عوض بشه٫
اینکه این جهان و خدا فقط قادر هست از طریق سئو و دیجیتال مارکتینگ و برندسازی و اینطور مسائل به من رزق و روزی عطا کنه و اگر این اصول را رعایت نکنم از رقابت با دیگران جا میمونم و از دریافتِ مشتری و ثروتِ بیشتر محروم میشم کاملا باور محدودیست٫ این یعنی باور کردن خداوند با ۲دست و این خدا، خدای محدودیست و با اصل فراوانی که جهان هستی بر اساس آن بنا نهاده شده همجهت نیست٫
اگر تمرکز ما فقط بر کار کردن روی باورهامون و تمرین احساس خوب و توکل در هر لحظه باشه، این موضوع منجر به برداشتن موانع ذهنی میشه که استفاده از ابزارها یا روش انجام کار هم به ما گفته میشه٫
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست/
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
دوست خوبم مرتضی شادمان عزیز سلام
چه مثال خوبی زدی از خودت
واقعا حرفات برام ملموس تر شد.
مرسی
سلام.به نظر من چون شما مصداق آیه قرآن هستید که میگه :ما هر که را میخواهیم به را راست هدایت میکنیم و به هرکس که بخواهیم ثروتی میدهم که قابل محاسبه نباشه (بی انتها باشه). به کنج ثروت الهی وصل شده اید ونیازی به تبلیغ نداریدیعنی ثروت همچون حرفهای که به قول خودت بی اراده میگوید(همچون مولوی)به سمت شما می آید
با سلام خدمت استاد عزیزم و تمامی دوستانی که این کامنت رو دارند میخونند٫
اولش گفتم بابا بیخیال آخه کی میاد بهت رای بده که تو ۲ میلیون رو ببری و اینجور حرفا (نجوا های شیطانی) ولی فکر کردم گفتم نه ٫ منم اون اوایل راه که با استاد آشنا شدم دقیقا همون مشکل رو داشتم٫ پس تصمیم گرفتم این کامنت رو بدون هیچ چشم داشتی ارسال کنم٫ امیدوارم دوستان استفاده کنند٫
خوب واقعیتش اوایل برام غیر قابل حضم بود که این حرف رو قبول کنم٫ چون میگفتم کلاس های استاد بقوسیان (منظور دوره کارخانه تولید اطلاعات که خود استاد عباس منشم حضور داشتند) باعث شده استاد رشد کنند و به این نتایج دست پیدا کنند٫ آخه آقای بهرام پور و آقای علی حاج محمدی هم تو اون دوره بودند و اونا هم نتایج خوبی گرفتن و فکر میکردم استاد بقوسیان تاثیر داشته٫(البته که تاثیر داشته ولی اصل کاری یه چیز دیگه است)٫ در واقع تا قبل عید کریسمس ۲۰۱۹ اون فکر رو داشتم تا اینکه توی اون فایل استاد توضیح دادن که عامل های بیرونی اصلا تاثیری ندارند٫ مثال عالی شونم همون مثال بیل گیتس و موفقیتش بود٫ بعد اون باور به عامل بیرونی (حضور در کلاس فلان استاد کاربلد و متخصص و عالی و البته گرون) که باعث موفقیت میشه در ذهنم کمرنگ شد و باور جدید شروع به ساخته شدن کرد٫
اما جواب اصلی به سوال دوست عزیزمون
ببینید ما یک اصل داریم یک فرع٫
حالا میخوام با یک مثال توضیح بدم خدمتتون٫
اولش همون مثال بیل گیتس
بیل گیتس اشتیاق سوزان داشت و نیتشم درست بود (اصل) و همون اشتیاق باعث شد بره هر کاری که میگفتن برای یادگیری کامپیوتر و برنامه نویس حرفه ای شدن خوبه انجام بدن (فرع) و سر آخر موفق شدند٫
مثال دوم
فرض کنید شما یک رستورانی دارید و آشپز و مدیرش هم شمایید٫ حالا شما به حرف اساتید بازاریابی گوش میکنید و تبلیغات سنگین میدید و یا قاشق از طلا میگیرید میزارید روی میز هاتون یا میز های چوبی ایتالیایی بسیار مجلل میگیرید و ٫٫٫ خلاصه همه چیز عالیه و تمامی حرف هایی که اساتید بازاریابی و طراحی دکوراسیون و روانشناس رنگ و ٫٫٫ گفتن رو اجرا کردید (عوامل بیرونی) بعد در بهترین حالت مشتری میاد رستورانتون٫ درسته یا نه؟
قیمت غذای عادی هم دیگه با توجه به قاشق طلا و موقعیت عالی رستوران اصولا بالای ۱۵۰ الی ۳۰۰ هزار تومان باید باشه(خیلی کم میگیماااا) و حالا مشتری میخواد غذا بخوره و میبینه اصلا غذاش آشغال به تمام معناست!! یعنی مواد اولیه رو بدون آشپزی کردن و به صورت خام میزاشتن خیلی بهتر بود٫ در کل غذاش ارزش اون قیمت نداره٫(هدف از رستوران رفتن خوردن غذای خوبه نه دیدن قاشق طلا و موقعیت میلیاردی رستوران)
(یادآوری از دوره قانون آفرینش: ذهنیت شما ۹۹ درصد و تلاش شما ۱ درصد نتایج را میسازد)
حالا در مثال بالا کلا عامل های بیرونی(فرع) بود بدون عامل های درونی(اصل)
حالا اینطوری فرض کنیم که آشپزی و غذای رستوران عالیه (بهتر از غذای های گرون یا هم سطح اون) ولی موقعیتش عادیه یا اصلا زیرزمین یه جایی هست و قاشق هاش ارزونه و زیاد قیمتی نیست و همه جا برق نمیزنه و صرفا بهداشت قابل قبولی داره و ٫٫٫و اصلا موارد مارکتینگ و اصول چیدمان و ٫٫٫ رو هم رعایت نکردن
خوب الان به خاطر عامل های درونی رشد بهتری میکنه ولی باز بیشتر از یه جا نمیتونه بالاتر بره٫ چون شاید باور های مناسبش نساخته و ٫٫٫ در واقع بسته به نوع باور هاش و تقویت عوامل درونی نتیجه میگیره٫
اما حالا این شخص میاد ۹۹ درصد عامل درونی رو رعایت میکنه یعنی اعتماد به خود و ساخت احساس لیاقت و ٫٫٫ (چطوری؟ با شرکت در دوره های آشپزی اساتید بهتر از خودش و زحمت کشیدن و تمرین کردن پخت غذاهای جدید و روی باور های ثروت ساز کار کردن و ٫٫٫) و یک درصد هم اون موارد فرع رو انجام میده و مثلا توی بشقاب خوشگلتری غذا سرو میکنه و ٫٫٫ این بار نتایج غیرقابل تصور خواهد بود٫
هنوز مبهمه براتون؟ خوب اوکی ٫ خلاصه حرف اینه نیتت مهمه٫ اگر نیتت ارائه غذای خوب و با کیفیت با قیمت مناسب باشه (اصل) خود به خود جهان هستی به یه جا هایی هدایتت میکنه که در اون راستا بهت کمک کنه (همون جا ها فرع هستن)
بازم بیشتر بازش میکنم موضوع رو
استاد عباس منش نیتت اشاعه توحید در سراسر عالم هست ولی توی تهرانه و کلاس های حضوری داره (قبل فعالیت در سایت) و میلاد فتحی ام که دنبال توحید و موفقیت هست تو پارس آباده و اصلا بهش دسترسی نداره٫ حالا خدا میاد استاد عباس منش رو به کلاس های اساتید تولید محتوا و طراحی سایت و اینترنت مارکتینگ و ٫٫٫ هدایت میکنه و استاد اونا رو یاد میگیره و اجرا میکنه (فرع) و نتایج میشه اینی که الان میبینید٫
پس الان استاد به اصل چیزی که میخواست رسید٫
حالا برای درک بهتر موضوع برعکسش رو در نظر بگیرید٫ یعنی هدف استاد هدف متعالی نباشه و صرفا خالی کردن جیب مردم و دادن آرزو و آمال و خیال و توهم و ٫٫٫ باشه٫ و بعد میان هر جور کاری میکنن از طراحی سایت با بهترین سئو گرفته تا پوشیدن کت و شلوار و کراوات و حتی خریدن فالور های فیک و شو آف کردن و ٫٫٫( یا اصلا همون ساختن کمپین های سنگین بازاریابی که شما گفتید)
خودتون بگید به نظرتون من یا شما حاظر میشدیم برای همچین فردی فقط ۲ تا کلمه اونم “خوب بود” و یا “عالی بود” بزاریم؟ اصلا مگه دنبالش میکردیم؟
اصلا پکیج هاشون ۹۹٫۹۹% هم آف میخورد مگه ما میخردیم؟؟؟؟
نقش عامل های بیرون و فرعیات رو بهتر از این نمیدونم چطوری بگم ٫واقعااا
نماز که دیگه میدونیم جز فرعیاته٫ مگه نه؟؟؟؟
خوب شمری که هم جانباز بود و مناجاتش زبان زد مردم اونم نماز میخوند ولی چی شد؟ عمر ابن سعد که مجتهد تراز اول اون زمان بود چی شد؟
فرع بدون اصل معنایی نداره و اصل هم بدون فرع نتیجه نمیسازه٫
مثل تنه درخت که اصله و شاخه هاش فرع (تا حالا دیدید از تنه درخت میوه بده؟!! تا شاخه نباشه میوه حاصل نمیشه)
قرآن میگه ایمان به خدا و عمل صالح٫ یعنی اگر به خدا ایمان بیاری نمازم اتوماتیک میخونی٫
شاید بازم جای ابهامی باقی مونده باشده راجع به تبلیغات
من رشته ام مدیریت بازرگانی هست و تقریبا رشته ام به تبلیغات و ٫٫٫ گره خورده٫ منم با این حرف استاد مشکل داشتم ولی الان به این نتیجه رسیدم که تبلیغات مثل شمشیر دو لبه است٫ اگر جنست(اصل) خوب نباشه تبلیغات(فرع) نتیجه معکوس میده!!!!!!!
اما شیوه مارکتینگ استاد به اینصورته که بر خلاف دیگر استاتید که یه تیکه پیتزا میدن تا پیتزای کامل رو بفروشند استاد میان کاملش میدن و اگر طرف خوشش بیاد خود به خود برای پیتزای خوشمزه تر که گرونه و پولیه فالو و ترغیب میشند٫ اونم اگر خریدن و دیدن هیچ فرقی با رایگان نداره به این نتیجه میرسند هر چی داشتن توی رایگان گفتن و محصولات پولی هیچ چیز جدیدی نداشت)
اما آیا میدونن استاد و این کار رو میکنن؟ با شناختی که من دارم نه اصلااااا٫
به قول استاد این هدایتی از طرف خداست٫ (اتوماتیک بازاریابی میکنن بدون اینکه خبری داشته باشند)
اینم بگم استاد با تعریف عامیانه ما از تبلیغات یعنی کلاه گذاشتن سر مردم و انداختن جنس بنجل به مردم مشکل دارند و راجع به شیوه های صحیح بازاریابی هم شیوه بازاریابی تسلا رو دنبال میکنند٫ شیوه بازاریابی تسلا شیوه دهان به دهان هست که وقتی تصاعد میگیره فوق العاده بی نظیر میشه ٫خوب راهی که تسلا و استاد میرند راه استواری هست «هِیَ أَقْوَمُ» و منم فقط این مدل بازاریابی رو قبول دارم٫
بازم تکرار میکنم بدون هدف درست این شیوه از بازاریابی هم نتیجه معکوس میده٫ اصل از یادتون نره٫
شما نیتت درست باشه اصلا حرص نمیخوری که رقیبم از من جلو افتاد یا بازارم بزرگ کنم و ٫٫٫
اگر نیتت درست باشه (۹۹ درصد) و تلاشت رو (۱ درصد) برای هر چه بهتر کردن انجام بدی ( با رعایت تکامل و بدون وام گرفتن و ٫٫٫) خود به خود و به صورت تصاعدی رشد میکنی٫
دیگه یه نکته پایانی هم بگم و تموم
اینکه ۲ میلیون رو ببرید یه اتفاق خاصی میوفته و میتونید دوره پولی بخرید و اون دوره شما رو موفق کنه و ٫٫٫ هم نوعی فرعه٫
الان خود استادم برای من و شما فرعه (یعنی فرقی نداره که دوره استاد عباس منش با ۲ یا ۳ میلیون بریم یا آنتونی رابینز با ۱۰۰۰ دلار که میشه ۱۳ میلیون با دلار ۱۳ تومنی) شما اگر بخوای موفق بشی از همین رایگان ها هم میتونی٫ چون میبینی یه چیزی بهتون الهام میشه که استاد تو دوره پولی گفتن٫
اگر هدفتون درست باشه(اصل) از مورچه (فرع) هم درس میگیرید و موفق میشید٫
دیگه بخدا هر چی مثال به ذهنم اومد گفتم٫٫٫٫امیدوارم نوری ایجاد کرده باشه٫به قول استاد شیرمحمدی عزیز اگر نیتمون درست باشه و در مسیر تکامل مون حرف اشتباهی زده باشیم طرف یا اونجاشو عمل نمیکنه یا برعکسش انجام میده و از همون اشتباه ما نتیجه درست میگیره٫(کار خداست دیگه!!!)
این رو گفتم که خیال خودم راحت باشه که اگر اشتباه هم به سوال جواب داده باشم امیدوارم بخاطر نیت خوبم نتیجه درست بگیرید٫
عاشق تک تک شما عزیزان هستم بخصوص استاد عباس منش
در آخر از شما و استاد عزیزم بخاطر مطالعه این کامنت بسیار سپاس گزارم ٫ “یاشاسین استاد عباس منش”
سلام به همه فرکانس خوبا
ایاک نعبد و ایاک نستعین
سوال؛چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه،در کسب و کارهاست؟
جواب این سوال در همین آیا نهفته است؛
ایاک نعبد و ایاک نستعین(تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری میجوییم)
در ابتدا وقتی این آیه را میخوانیم ، انگار ته قلبمان یک آرامش عمیقی را حس میکنیم ، انگار بدور از هر اتفاق خواسته یا ناخواسته ای قلبمان مطمئن میشود که نیروی ماورای زمینی در حال حمایت کردن از ماست و دقیقاً به مثال کودکی که اعتماد کامل به پدرش دارد و خیالش راحت است از اینکه او را در هر شرایطی حمایت میکند و با خیال راحت تمام درخواست هایش را به او میگوید و ۱۰۰% مطمئن است که احتیاجاتش برآورده میشود، نه نگران است، نه حرس میخورد، نه فکر میکند که پدرش چطور و چگونه این نیاز او را برآورده میکند ، فقط از یک چیز کاملاً مطمئن است و ایمان دارد که پدرش حتماً نیاز او را برآورده میکند ، دقیقاً کاری که ما باید انجام بدهیم به مثال کار این کودک است و ۱۰۰% به خدا و ربمان ایمان داشته باشیم و وقتی درخواستی میکنیم از او خیالمان راحت باشد که به ما اعطاء میکند و فقط بجای نگرانی و تحمل و غرغر کردن صبور باشیم و امیدوار٫
این فرمول نه تنها در تمام زمینه های زندگی جواب میدهد بلکه پاسخ این سوال مطرح شده نیز می باشد٫
“چون که ۱۰۰ آمد ، ۹۰ هم پیش ماست”
اینجاست که استاد وقتی که میفرمایند ما ابتدا چیزی را میشنویم و بعد درکش میکنیم و بعد از اینکه درک کردیم باید عمل کنیم تا نتیجه بگیریم و این اعمال شکل میگیرند زمانیکه ما تکاملمان را طی کنیم٫
بنظرم می آید که خیلی خیلی کم در حال درک کامل این مطالب هستم٫
حالا برویم سر موضوع اصلی که جواب این سوال است؛
بنظرم این توضیحاتی که دوستمان در مورد استفاده از روشهای علمی در زمینه شغلی مطرح نمودند، خیلی خوب و مثمر ثمر است ، اما موضوعی که در دل این مسئله مخفی است این است که تمام این علوم از قبل وجود داشته و فقط انسانها آن را کشف کرده اند و به مرور زمان بخاطر استفاده زیاد از این علوم و گرفتن نتایج از آن ، دیگر فراموش شده است که خالق این علوم چه کسی است، بنیان گذار این علوم چه کسی است، مبداء و اصل این علوم از کیست و اگر کمی و فقط کمی تاَمل کنیم در این امر ، به وضوح برایمان روشن میشود که کسی نیست جز رب ما ، که خلق کرده تمام این جهان را٫
باذکر یک مثال کمی روشن تر میکنم مسئله را برای دوستانی که شاید در مدار پایین تری از این آگاهی ها قرار دارند و هنوز قدرت رب و پروردگارشان را باور نکرده اند٫
فرض کنید که شما دستگاهی را اختراع کرده اید و از تمام امکاناتش باخبر هستید و درصورتیکه خراب شود خیلی سریع و راحت میتوانیید آن را درست کنید و دفترچه راهنمایی هم برای آن تهیه کرده اید که اگر کسی به مسئله ای بر خورد بتواند از آن کمک بگیرد٫
و فرض کنیید که افراد زیادی آن دفترچه را دارند می توانند در موقعییکه آن دستگاه خراب شد آن را درست کنند٫
حالا هم شما میتوانید آن دستگاه را درست کنید و هم کسانیکه آن دفترچه را دارند، اما سوال من این است که کدامیک سریعتر و بدون استرس و نگرانی می تواند این کار را به نحو احسند انجام دهد٫
شما یا آنها؟؟؟؟
البته که شما( چون شما خالق آن دستگاه هستید)
پس نتیجه میگیریم تمام علومی که در این جهان برای انجام تمامی کارها هم اکنون در دسترس ما انسانهاست و ما با آن دفترچه راهنما داریم ازش استفاده میکنیم ، اصل و تولید کنندش خداست، پس بنظر شما بهتر این نیست که تمام امور را به او بسپاریم و تنها از او یاری بجوییم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا زودتر و بهتر نتیجه بگیریم ، بنظر من استاد دقیقاً دارن طبق این شیوه عمل میکنن و نتایجشون مهر تائیدی است بر این ادعا٫
خدایا کمکمان کن تا در مسیر درست حرکت کنیم ، ما را به راه راست هدایت فرما ، به راه کسانیکه که به آنان نعمت دادی و نه گمراهان٫
اهدنا صراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم، غیر المغضوب علیهم والظالیین٫
فکر میکنم و فقط فکر میکنم که کمی موضوع رو درک کرده باشم و هنوز راه زیادی مانده تا عمل به آنها و فقط خدارو شکر میکنم که در این مسیر قرار دارم و خدا هر روز همراه من و پشتیبان و نگهبان منه ، دوستت دارم خدا ، عاشقتم ، دیوونتم٫
استاد ازت ممنونم که چراغ راه شدی ، که مونس و همدم و یار شدی با ما ، میدونم تو قلبت چه احساسی نهفته است و چه ذوقی داری از اینکه ما هم این حس قشنگتو درک کنیم ، این آرامش رو ، این امید رو ، این حال خوب یکی شدن با خالق رو ، انشاالله خدا به هممون کمک کنه تا بتونیم این حال خوبو نگهش داریم٫
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
حال دل همتون خوب ، دوستتون دارم ، عاشقتونم٫
سلام به استاد و خانواده صمیمی عباس منش من هنوز فایل لایو را نگاه نکردم اما پاسخ میدهم و بعد از آن هم طبق آگاهی های که بهم داده شده و با کمک آیات قران راه کار آن را هم میدهم انشالله که مفید واقع شود
وجه مشترک افراد موفق
1- آن ها به عوامل بیرونی قدرت نمیدادند (توحیدی بودند) و خود را خالق زندگی خود میدانستند
2- آنها به قول خودتان واکنش گرا نبودند و ذهنشان را کنترل میکردند
3-آنها افراد خوشبین و با ایمان بالا بودند و با بالا و پایینی نتوانسته ایمانشون به موفق شدن را از بین ببرد
4-آنها خودشان را لایق میدانستند
5-آنها توجهشان بیشتر به داشته هاشون بوده و نه نداشته ها و بخاطر داشته هایشان حالشان خوب بوده و احساس خوشبختی میکردند و غر نمیزدند
6- آنها افراد صبوری بودند
منظورم از صبر تحمل کردن نیست برعکس آنها وضعیت بد را تحمل نمیکردند و برای آن راه حل پیدا میکردن و آن را حل میکردن
منظورم از صبور بودن این هست که عجله نمیکردند ، زود ناامید نمیشدند و اینقدر ادامه میدادند تا به هدفشان برسند
7-آنها پر از شور و اشتیاق و عاشق کاری که انجام میدادند بودند و از انجام کارشان لذت میبردند بگونه ای که در هنگام کار متوجه گذر زمان نمیشدند
راه کار برای خانواده عباس منشی ها که با باورهای اشتباه بزرگ شدیم ?
تنها منبع قدرت و ثروت و اعتبار را خداوند بببنیم
و این آگاهی که ثروت و اعتبار و قدرت و… و… از طرف خداست را با یادآوری در خودمان افزایش دهیم
و مرتب به خودمان یادآوری کنیم که ما لایق دریافت رحمت خداوند هستیم
توجه خود را بروی داشته های خود بگذاریم و بخاطر آن احساس خوشیختی کنیم
متاسفانه اکثریت افراد فکر میکنند باید ی چیز که برایشان واقعیت ندارد را تکرار کنند
اما مهم هست که بدانیم احمقانه است که کسی مرتب بگه من ثروتمندم من ثروتمندم تا ثروت را جذب کند اما در درون احساس بدبختی کند و ما باید ابتدا توجه خودمان را بروی داشته ها بگذاریم و بخاطرش شکر گذاری کنیم بعد مدتی خود به خود احساس ثروتمندی میکنیم و این احساس فرکانس ما هست و ظرفیت ما را افزایش میدهد در آیه 7 سوره ابراهیم هم آمده که شکرگذاری کنید تا شما را بیفزایم
و باور کنیم که که همه چیز را خودمان داریم خلق میکنیم
و اگر باور های ما تغییر کند شرایط و اتفاقات و… و… هم تغییر میکند و این خود در ما شور اشتیاق ایجاد میکند
وارد مسیری شویم که از ان لذت میبریم و هرگز برای انتظارات جامعه و دیگران وارد کاری که به علاقه من نیستیم نشویم
و بدانیم که اگر خدایی میپرستیم که کار خاصی واسمون انجام نمیدهد ما داریم تصور و توهم خودمان به خدا را میپرستیم نه خدای واقعی رو
خدای واقعی خدایی هست که سریع الجواب هست
خدایی هست که هرکاری میکنه تا بندش موفق بشه
خودش فرصت میشه واسمون
خودش کار میشه واسمون
خودش سرمایه میشه واسمون
خودش خونه میشه واسمون
خودش به شکل گلبول های سفید میشه و ما را سالم نگه میداره
خودش همسر میشه واسمون و کلا هرچی بخواهی همون میشه چون ?
وَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (۳-حدید)
اوّل و آخر پیدا و پنهان اوست
و او به هر چیز داناست
و اگر خدایی داریم که کاری نمیکنه اون را از ذهن خود پاک کنیم و به رب العالمین ایمان بیاوریم
به رب العالمین که یدلله فوق ایدیهم هست و قدرتش بالاترین قدرت هاست و هر مانعی را از سر راه برمیدارد و اینقدر قدرت دارد که ما را به خاسته هایمان برساند
به رب العالمین که کریمه و بدون قید حساب و بیش از ظرفیت ما و از لطف و کرمش به ما میبخشه
به رب العالمین که غفور و الرحیمه و پاکمون میکنه و درهای رحمتش را بروی ما باز میکنه
برای کنترل ذهن هم ما میتوانیم یک نشانه برای خودمان بگذاریم تا با دیدن آن حواسمان باشد که داریم به چیزی فکر میکنیم این نشانه میتواند یک انگشتر یا هرچیزی باشد
نشانه ای که یادآور آگاهی هایی که تا این لحظه به ما داده شده باشد
مثلا از بین آگاهی که در پایبنتر میاورم
میتوانیم چند تا که بیشتر در ما احساس خوب ایجاد میکند و میدانیم به رفع مقاومت های ذهنی کمک میکند را گلچین کنیم و هر بار با دیدن آن نشانه ای که برای خود انتخاب کردیم آن ها را به خود یادآوری کنیم
یادآوری هایی مانند اینکه وعده فقر از سمت شیطان و ثروت و فزونی از طرف خداست ?
بقره – 268)
شیطان، شما را وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به فحشا امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست
یاد آور اینکه خداوند نزدیکه و همواره دارد به ما پاسخ میدهد و رابطه با خدا دو طرفه است و ما باید چشم امیدمان فقط و فقط به خداوند باشد(توحیدی باشیم) و آن زمان خدا ما را از فرش به عرش میبرد ?
186- بقره)
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند ، من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت میکنم پس باید فرمان مرا گردن نهند(توحیدی باشند و به چیزی قدرت ندهند) و به من ایمان آورند باشد که راه یابند
یادآور اینکه قدرت خداوند بالاترین قدرت هاست و میتواند هر مانع. درونی و بیرونی را از سر راه ما بردارد و ما را به خاسته هایمان برساند ?
یدلله فوق ایدیهم
دست خدا (قدرت خدا) بالاترین قدرت هاست
یادآور اینکه تنها خداوند برای ما کافی هست ?
(قسمتی از31-فرقان)
برای هدایت و یاوری پروردگارت کافی است
یادآور اینکه اگر ما باورهایمان تغیبر کند سرنوشت و تمام اتفاقات و شرایط و افراد و موقعیت ها و… و… در زندگی ما تغییر میکند ?
11-رعد)
و خداوند سرنوشت هیچ قومى (هیچ کسی) راتغییر نمى دهد مگر آنکه آنان آنچه را که در خودشان است(باورها و شخصیتشان) را تغییر دهند
یادآور اینکه خداوند همیشه با هست و دوست و پشتیبان ماست و هرگز ما رها نمیکند و هرگز عصبانی نمیشه که با ما دشمنی کند بلکه همواره ما داریم بازتابی از فرکانس ها و عملکرد خود را دریافت میکنیم?
(1-3/ضحی)
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کردهام و نه با تو دشمنی کردهام
یادآور اینکه با حفظ کردن ایمان میتوانیم پیروز شویم و به خاسته هایمان برسیم ?
139-آل عمران)
سست نشوید ، غمگین نشوید شما پیروزید اگر ایمان داشته باشید
یادآوری اینکه هر کاری برای خداوند آسان هست ?
سوره مریم 21]
(پرودگارت گفت، این کارها نزد من بسیار آسان است)
این آیه مربوط به بچه دار شدن زکریا در پیری هست باورش نمیشده و خدا در جواب این را بهش گفته
یادآوری اینکه سنت و قانون مندی خداوند همیشه بوده و هرگز تغییر نکرده و نمیکند و برای همه یکسان است ?
(فتح – 23)
سنّت الهی در گذشته نیز بوده است؛ و هرگز برای سنّت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت
یادآوری اینکه نعمت و ثروت فراوانه و هیچ حدی واسش نیست و خداوند هر آنچه در آسمان و زمین است را به خدمت ما درآورده تا ما به خاسته های خود برسیم ?
(لقمان – 20)
آیا ندیدید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است را مسخّر شما کرده و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟
ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری(به نا حق) درباره خدا مجادله میکنند!
یادآور اینکه برای دریافت رحمت خداوند باید دیگران را ببخشیم و قلب خود را از کینه ها و خشم پاک کنیم ?
ببخشید و چشم بپوشید ، آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
یادآور اینکه ما تنها باید به خداوند قدرت بدهیم و چشم امیدمان تنها و فقط به خداوند باشد ?
(فاتحه – 5)
[بار الها] تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم
یاد آور اینکه خدا کاری ندارد که صلاح و مصلحت چی هست و به همه کمک میکند تا با خاسته هاشون برسند ?
و هر یک از این دو گروه(هم کسانی که در مسیر حق هستن و هم کسانی که در مسیر غیر حق هستند) را به عطاى پروردگارت کمک خواهیم داد و هرگز کسى از عطاى پروردگارت محروم نخواهد بود”
یادآوری اینکه ما نباید از رحمت خداوند ناامید شویم و همواره باید به رحمت خداوند امیدوار باشیم ?
و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند!»
قسمتی از آیه 87 سوره یوسف
یاد آوری اینکه ما لایق دریافت نعمت های خداوند هستیم چون خداوند همه چیز را برای ما آفریده ?
بقره-29)
او خدایی است که همه آنچه را که در زمین وجود دارد را برای شما آفرید
یادآوری اینکه اگه حواسمون به داشته هامون باشد و بخاطر داشته هایمان احساس خوشبختی کنیم خداوند به ما پاداش میدهد و ظرفیت ما را افزایش میدهد و اگر توجه ما به ناخاسته ها باشد و احساس بدبختی کنیم دچار عذاب میشویم (بازگشت فرکانس خودمان به خودمان به شکل اتفاقات و شرایط و…)?
(ابراهیم – 7)
و هنگامی را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاری کنید شما را می افزایم ؛ و اگر کفر کنید، مجازاتم شدید است»
یادآور اینکه اگر در شرایط خوبی نیستیم باید آن را تغییر دهیم زیرا عدم تغییر هم در این دنیا و هم در آخرت عذاب به همراه دارد ?
(نساء – 97)
کسانی که فرشتگان ، روح آنها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالی بودید؟ گفتند: «ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [= فرشتگان] گفتند: «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذری نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدی دارند
یادآوری اینکه هر آنچه در زندگی ما وارد میشود بخاطر فرکانس هایی هست که میفرستیم ?
(آل عمران – 182)
این بخاطر چیزی است که شما از پیش فرستاده اید و خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمیکند
یادآوری اینکه ثروت و روزی و اعتبار و قدرت تنها و فقط از طرف خداوند است و خداوند با توجه به آنچه در درون ما هست به ثروت و روزی اعتبار و… میدهد ?
(ذاریات – 58)
(تنها) خداوند روزیدهنده و صاحب قوّت و قدرت است!
یادآوری اینکه اگر هماهنگ با خداوند شویم بزودی خداوند آنقدر به ما عطا میکند تا ما خشنود شویم ?
(ضحی – 5)
و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی
یادآوری اینکه اگر ما ذهنمان را کنترل کنیم( تقوا پیشه کنیم) حتی اگر در بدترین شرایط ممکن هم باشیم خداوند راه نجاتی از جایی که اصلا گمان نمیبریم برایمان فراهم میکند ?
سوره طلاق آیه ۲
هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد
یادآوری اینکه تنها توکل به خدا ما را کفایت میکند البته این توکل باید عملی باشد یعنی وقتی به خداوند توکل میکنیم چشم خود را بر غیر خدا ببندیم و به میزانی که این آگاهی را در خود تقویت میکنیم حتی اگر اندازه سر سوزنی باشد خداوند پاداش آن را به ما خواهد داد ?
و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را میکند
یادآوری اینکه مهم نیست در گذشته چه اشتباهاتی داشتیم چون خداوند غفور الرحیم است و کافیه روی به او کنیم و او تمام گناهان و اشتباهات ما را میبخشد و سپس درهای رحمتش را بروی ما میگشاید ?
(زمر – 53)
بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
یادآوری اینکه ولی واقعی ما خداست
و او بهترین یاور هست و این آگاهی باعث میشود که ما چشم داشت از غیر خدا را از ذهن خود پاک کنیم و تنها به خودش روی کنیم ?
(آل عمران – 150)
ولی و سرپرست شما، خداست؛ و او بهترین یاوران است
یاد آوری اینکه ثروت ، مشتری ، همسر ، فرزند ، مادر ، خانه ، ماشین ، موبایل و خود ما و افراد و …. و… و کلا هرچه ما میبینیم و نمیبینیم خود خداست و اگر ما به او وصل شویم او برای ما همه چیز میشود ?
(۳-حدید)
اوّل و آخر پیدا و پنهان اوست
و او به هر چیز داناست
یادآوری اینکه در دل هر مشکل جوابش هم هست ?
(انشراح – 5)
به یقین همراه با هر سختی آسانی است
یادآوری اینکه وقتی توجه خودمون را به خداوند میگذاریم او هم به ما توجه میکند و در های رحمت را بروی ما میگشاید
(بقره – 152)
پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید
یادآوری اینکه خداوند همواره در حال پاسخ دادن به فرکانس های ما هست و اگر او را بخوانیم او پاسخ ما را میدهد ?
ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۚ
(قسمتی از آیه 60 سوره غافر)
بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم
یادآوری اینکه هرکس در هر جایگاهی هست جاش درسته و خداوند (سیستم ) نعمت افراد را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنها فرکانسشان تغییر کند?
(انفال – 53)
این به این خاطر است که خداوند هرگز نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمىدهد، مگر این که آنها آنچه را در خود دارند تغییر دهند و خداوند شنواى داناست
یادآوری اینکه تنها ناجی ما خداست پس ما باید چشم امیدمان فقط و فقط به او باشد زیرا که چشم امید به غیر خدا شرک هست ?
(انعام – 64)
بگو: خداست که شما را از آن (تاریکیها) نجات میدهد و از هر اندوهی میرهاند
باز هم به او شرک میآورید؟
و حواسمان باشد که در این سیستم (خداوند) شرک بی پاسخ نیست و باید سعی کنیم شرک ها را از خود پاک کنیم و چشم امیدمان فقط و فقط به خداوند باشد ?
(نساء/48): خداوند هرگز شرک را نمیآمرزد، ولى گناهان دیگر را در مورد هرکس که بخواهد میآمرزد; و هرکس به خدا شرک ورزد مرتکب گناه بزرگى شده است.
یادآوری اینکه ما جانشین خداوند بروی زمین هستیم و خیلی برای خداوند با ارزش هستیم ?
(۳۰-بقره)
هنگامى که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم که در زمین جانشینى قرار دهم.
و یادآوری اینکه روح خداوند در ما هست و آن قدر برای او ارزشمند هستیم و نزد او مقام داریم که بعد از آفرینش ما به فرشتگان دستور میدهد که بر ما سجده کنند ?
فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ
و زمانی که آفرینشش را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم ، در برابر او به سجده بیفتید
پس حالا که خداوند چنین عزت و مقامی به ما داده است عشقمان به خدا بیشتر باشد و کسی را در ذهنمان بت نکنیم ?
(بقره – ۱۶۵)
بعضی از مردم هستند که همتایانی برای خداوند قائل میشوند و آنها را همچون خدا دوست میدارند( در ذهنشان به آنها قدرت میدهند) ، حال آنکه مؤمنان عشقشان به خدا بیشتر است ، و آنها که(بخاطر قدرت دادن به غیر خدا در حق خودشان) ستم کردند هنگامی که عذاب را مشاهده کردند ، بدانند که هر قدرتی از آن خداوند است و خداوند سخت کیفر است
با آرزوی بهترین ها برای استاد و تک خانواده صمیمی عباس منش ?
سلام دوست عزیز مرسی از وقتی که گذاشتی و این کامنت رو نوشتی مثالهای قرانتون عالی بود من خیلی دوست داشتم
عالی بود دوست عزیز ممنون که اینقدر زمان گذاشتید به شخصه بسیار استفاده کردم در پناه خداوند شاد و برقرار باشید
سلام ودرودخیلی عالی یه عالمه اگاهی وباورتوحیدی دوبارخوندم نمیدونم ازکدوم قسمتش بگم دیشب که خوندم امروزبیسترفکرم به همین نوشته های باارزش بودخیلی حالم روزیروروکردمرحبابه شما
با سلام
من فکر میکنم دلیل تفاوت در نتایج کسب و کارها طرز فکر و باورهای صاحبان اون کسب و کارهاست.
در واقع این داستان باورهاست داستان ایمانه,
اگه سیدحسین تبلیغ نمیکنه خب دلیلش اینه که اون باور داره کس دیگه ای به رایگان براش تبلیغ میکنه خب منطقیه که هزینه ای برای تبلیغاتش نکنه .
و اگه می بینید تو کسب و کارش موفقه چون همیشه خواسته بهترین خودش باشه نه بهترینی که با رعایت یک سری قواعد و قانونها باید به اون رسید.
در واقع کسانی مثل سید حسین به اصل چیزی که باید عمل کنن عمل کردن و خدا حاشیه رو هم براشون درست کرده.
موضوع اینه که ما برای علمی که داریم بیش از اندازه اعتبار قائلیم یعنی بیشتر از اینی که به خدا توکل کنیم به کارها و قدمهایی که برمیداریم چشم دوختیم ،یعنی خیلی روی خومون حساب باز میکنیم اما موضوع اینه که من تلاشمو میکنم و نتیجشو به خدا میسپارم
اینکه تبلیغات زیرپوستی که خدا برای سیدحسین انجام میده به سرعت جواب میده اما تبلیغات روپوستی و پر هزینه دیگران اونقدری که انتظارشو داشتن جواب نمیده یا اگه جواب بده پایدار نیست دلیلش یک چیزه
سیدحسین و امثال اون روی خدا حساب کردن و
دیگران روی بنده خدا
انگیزه و علاقه به کاری که داری انجام میدی هم یکی دیگه از دلایل رونق کسب و کاره.
سلام به همه
اول بگم بهار شهر من هم به زیبایی محل زندگی اقای عباس منش است ،طبیعت مادر که اگر دوستش داشته باشی زیبایی های بیشتری بهت نشون می ده و لبخند خوشکلی روی لبات میاره ،خدا را سپاس به خاطر این همه زیبایی ٫
برای پاسخ به مسابقه هم ،مطمئنم افرادی که مثل اقای عباس منش موفق هستند کاملا به انچه که یاد گرفتن ، عمل کردن بدونه هیچ نگرانی به معنی کلمه٫
احساس حضور قدرتمند نیروی ماورایی که خالق و ناظم است و مشتاق پیروز شدن ما ادم هاست در کنار عمل به دانسته ها و کنترل ذهن با ارده ی قوی
رمز موفقیت است ٫
سلام دوستان
سوال خیلی عالی ایه.
به نظر من استاد تو همه دوره ها، همه فایل های رایگان، بخش راهکارها، متن های قبل از فایلها و محصولات یه خط در میون داره این جمله رو تکرار میکنه که تمام اتفاقات،شرایط، موقعیت ها که در زندگی شما هست به واسطه افکار و باورهای شماست. شما دوست عزیز اگه از دستاوردها و موقعیت استاد خوشت میاد و میخواهی تو چنین شرایطی باشی پس مثل استاد فکر کن، باور کن و عمل کن.
نکته دیگه ای که هست اینه که از ساخته شدن باورها تا دیدن نتیجه مثل ساخته شدن یه خونه است. اولش یک نفر دو نفر دارن فنداسیون خونه رو آماده میکنن چند وقت بعد میبینی بتون ریختن و کسی هم نیست دوباره یه مدت بعد میبینی همون دو نفر دارن ستون های خونه رو آماده میکنن و همین روند ادامه داره تا دو سه تا سقف این ساختمان آماده بشه. حالا یهو میبینی بنا، کارگر، نجار،درب و پنجره ساز، کاشی کار، و تمام شغل هایی که با ساختمون سازی در ارتباطند دارن کار میکنند و تو یه مدت خیلی کوتاه (نسبت به فنداسیون سازی) ساختمون تموم شده و قابل بهره برداری هستش. ساخته شدن باورها کار یه شب که چه عرض کنم!! کار یه ماه دو ماه نیست. ما میخواهیم یه آسمان خراش بسازیم. شکوه و عظمتش خیلی زیاده و صبر میخواد. ایمان میخواد و ایمان یعنی یه روز این اتفاق افتاده است. ایمان یعنی همون اعتماد به خدا ( تو داستان ساختمون یعنی اعتماد به پیمانکار) .
یادم اومد به داستان شعب ابی طالب پیامبر. سه سال تو یه صحرای بی آب و علف به چه امیدی؟ واقعا فکر کردن به چنین واقعه ای سخته.کی میدونست که اون عهدنامه رو موریانه میخوره؟ کی میدونست چه مدت اونجا میمونن؟ و دلیل این اتفاق چیه؟ پیامبر باید ایمانش (رو به خدا که نه به خودش )نشون میداد با صبر کردن و نتیجه اش هم بزرگتر شدن ظرف پیامبر برای اتفاقات و شرایط بعدی بوده.
به نظر من تنها تفاوت استاد باورش و ایمانش نسبت به خداوند بوده که به این نتایج رسیده و وسط راه برنگشته حتی در بدترین شرایط، هر اتفاق به ظاهر بد براشون حکم پیدا کردن یه باور غلط رو داشته نه ناامیدی. اصلا من آدم های موفقی رو که این مباحث رو نمیدونن میبینم و ازشون میپرسم اولین حرفشان اینه که این لطف خدا بوده و موفقیت شون رو از ایمان و صبر دارن. ممنون که مطالعه کردید.