live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 29

سلام خدمت خانواده ی دوست داشتنی خودم

من هنوز این لایو استاد رو ندیدم و روانشاسی ها رو تهیه نکردم ولی میخوام قبل از دیدن فایل به سوال با دیدگاهی که دارم پاسخ بدم

من فکر میکنم همه ی ما بدونیم که احساس خوب اتفاقات خوب رو بوجود میاره ولی اینکه چقدر به این اصل عمل کنیم شرطه

و باز فکر میکنم هممون بدونیم دلیل اصلی موفقیت های استاد عباسمنش باورهای استاده

حالا چی میشه که استاد اینقدر پیشرفت کردن به نظرم درک درستیه که استاد از جهان هستی داره و به قول معروف قانون و نحوه ی بازی جهان رو میدونه و داره همینطور مراحل زندگیش رو تک تک رد میکنه و از این بازی زندگیش لذت میبره(من قبلا خیلی به بازی کامپیوتری علاقه داشتم و کسایی که بازی میکنن میدونن که وقتی داری بازی رو رد میزنی و مرحله به مرحله جلو میری خیلی لذت بخشه نه اینکه وقتی که بازی کلا تموم میشه و دیگه مرحله ای نمونده پس امیدوارم که هممون از مسیر زندگی لذت ببریم ) حالا شاید استاد هم تو این مسیر، شاید که نه حتما استاد هم توی این مسیر به مشکلاتی برخورد کرده ولی همین اصل احساس خوبه که باعث شده استاد به مسیر ادامه بده تا به خواسته هاش برسه٫ من دقیق در جریان نیستم ولی شاید استاد هم توی این مسیر زندگیش یه همچین کارایی مثل تبلیغ رو قبلا انجام داده بعد به این اصل رسیده که تلاش فیزیکی و زور زدن بیرون از خودمون نیست که اتفاقات خوب و نتایج رو بوجود میاره بلکه این فرکانس ها و باور های ماست که داره نتیجه رو بوجود میاره(همه ی ما هم این موضوع رو میدونیم ولی دونستن فایده نداره بلکه عمل کردن ما به این اصل که مهم ترین اصل جهانه مهمه)

به نظر من درک استاد نسبت به موضوع خدا و انرژی جهان که جهان رو خلق کرده و داره مدیریت میکنه و یکتاپرستی و باور کردن خدا به عنوان فرمانروای جهان هستی و کل کیهان و اینکه خودش هم جزئی از خداست و قدرت خلق کنندگی داره و این انرژی به شکلی که ما بسازیم شکل میگیره باعث این نتایج شده ٫درک اینکه خدا همه چیزه اینکه تبلیغات خود خداست چیز جدایی از خدا نیست اگر ما بخوایم بزور در بیرون از خودمون تلاش کنیم که مثلا تبلیغ کنیم که مشتری کسب کنیم داریم تبلیغات رو جدا از خدا میدونیم و در واقع داریم این فرکانس رو ارسال میکنیم که من مشتریم کمه و خدا قدرت این رو نداره که به من کمک کنه پس خودم باید دست بکار بشم و در واقع داریم با این کار شرک میورزیم و خودمونو جای خدا میزاریم و هر روز مشتری مون کمتر میشه یا بهتر بگم ما داریم تلاش میکنیم که درآمدون بیشتر بشه و شاید به ظاهر با تبلیغ مشتری بیشتر بشه ولی از طرف دیگه میبینیم به عنوان مثال هزینه هامونم میره بالا و در کل در نتیجه تفاوت چندانی با قبل از اینکه تبلیغ کنیم بوجود نیومده٫

ولی وقتی که استاد میگه من تبلیغ نمیکنم و به خدا اعتماد دارم به این دلیله که استاد بیشتر از افرادی که تبلیغ میکنند یا هرکاری شبیه به این کار که در بیرون از ما انجام میشه و فکر میکنند اون کاراست که نتایج رو رقم میزنه به خدا ایمان داره یعنی اینکه استاد ته دلش قرصه که فرمانروای جهان حرفشو میشنوه و فرکانسشو دریافت میکنه و خود خدا براش به شکل تبلیغ در میاد و دهن به دهن میچرخه و هر روز کاربران سایتش بیشتر و بیشتر میشن یا خود خدا هر روز به شکل پول و جریانی از نعمت وارد زندگیش میشه چونکه پول هم خداست چیزی جدا از خدا نیست

وقتی که آدم سرشار از آرامش و حس سپاسگزاری باشه یعنی اینکه در هماهنگی کامل با فرمانروای جهانه (تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد) یعنی وقتی کسی باور کنه که قدرتمندترین فرمانروای جهان خداونده و به این فرمانروا اعتماد کنه و اونو بهترین دوستش بدونه و بدونه که خدا به حرف ما گوش میده و به اون شکلی که ما میخایم در میاد دیگه وقتی که خواسته ای رو داریم بهش میگیم و توی ذهنمون میسازیم و دیگه رهاش میکنیم و میدونیم که قدرتمندترین فرمانروای جهان براحتی از پسش بر میاد و خودش به ما وعده داده که درخواست های مارو اجابت میکنه فقط باز میاد سر اون حرف اول که چقدر میتونیم حالمونو خوب نگه داریم و چقدر بهش باور داریم که بتونه این کار رو برامون انجام بده٫ نه اینکه ما درخواستمون رو از خدا داشته باشیم و بگیم باور دارم که دنیای درون من و فرکانس های منه که اتفاقات رو رقم میزنه بعد از صبح تا شب بجنگیم و با زور خودمون بخوایم که مشتری جذب کنیم یا شریک برای کارمون پیدا کنیم یا هر چیز دیگه چون با این کار داریم فرکانس ناخواسته رو به جهان ارسال میکنیم و داریم کمبود رو وارد زندگی خودمون میکنیم٫ ما وظیفمون اینه که کاری رو که دوسش داریم به بهترین نحو انجام بدیم خدا هم خودش کارش رو بلده و مشتری و پول و آدم های مناسب رو وارد زندگیمون میکنه یا باز بهتر بگم وارد نمیکنه خودش به شکل اونا به زندگیمون میاد چون همه چیز خود اونه

ما باید اینقدر روی خودمون کار کنیم و ایمانمون رو تقویت کنیم و ذهنمون رو آروم کنیم که بتونیم الهامات خدارو دریافت کنیم و باید سعی کنیم مثل حضرت ابراهیم خواسته مون رو پیش خدا بزاریم و بریم و ایمان داشته باشیم که کارمون از قبل انجام شدس

امیدوارم سو برداشت نشه من با تبلیغات مخالف نیستم ولی باوری که پشت این عمله مهمه نه صرفا خود این عمل حالا باز این امکان هست که یه همچین الهاماتی مثل تبلیغ هم به ما بشه ولی انجام دادن این الهام هم بستگی به احساس ما و باور های ما داره و ما باید این اصل رو درک کنیم به قول استاد در دوره ی راهنمای عملی مثل همون مثالی که راجع به چشمه های آبگرم زدن یا بحث دعا و نفرین خیلی ها اصل رو درک نکردن و ظاهر قضیه رو میبینند ولی اگر ما اصل رو درک کنیم خیلی بهتر میتونیم زندگیمونو رهبری کنیم و بسازیم

در پناه خدا شاد و سپاسگزار باشید