https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عباس منش و همه اعضا خانواده محترم عباس منش.من واقعاً خدا را شکر میکنم که منو با استاد عباس منش و گروه خوبشون آشنا کرد.من تنها نتیجه ای که گرفتم تا به حال این که اول خدا و توحید و ایمان به خدا بعد اینکه تو زندگی خودت باشی نقش بازی نکنی .باور فراوانی ،ثروت سلامتی وبه هرچه فکر کنی بهش میرسی .جواب سوال به نظر من اینه که استاد عباس منش اول به خدا ایمان قوی داشت و سایتهای دیگه پله های ترقی استاد به حساب میآمد .دوم استاد عباس منش اصلا به بقیه فکر نمیکرد فکر و باورش کار خودش بود هدف استاد تو زندگی چیز دیگری بود رسالتش چیز دیگری هست تا به الان چند نفر به گروه استاد آمدن من خودم کار خدا بود با گروه عباس منش آشنا شدم .پس کسی که کارش خدایی باشه رسالتش خدایی باشه ،خدا هم کمکش میکنه ،واگر خدا بخواد کسی جلوش رو نمیتونه بگیره .پس وقتی به خدا ایمان داشته باشی ،کارش خدا و باور فراوانی نعمت ،و بی اندازه تو جهان نعمت است و خدا همیشه خوبی ما رو میخواد پیشرفت ما پس خدا برایش همه کار میکنه.
من آفرین میگم به کسی که این سوال را پرسیده من هم مدت هاست که این سوال را دارم و پرسیده ام و جوابی نگرفته ام الان تمام نظرات را میخانم و بی صبرانه منتظرم که پاسخ استاد عباس منش را بشنوم و لحظه شماری می کنم
دلایلی که افراد و از جمله استاد عباس منش بدون اینکه کار خاصی بکنند و بدون تبلیغی روز به روز ثروت در زندگیشون زیاد میشه اینکه :
1-باور دارن که پول ساختن و پول دراوردن اسونه و چون این باور رو دارن خداوند افراد زیادی رو به سمت اونها هدایت میکنه که به موفقیت و ثروت مند شدنشون کمک میکنه و به این خاطر سایت استاد هم مخاطبین زیادی داره و هم فروش فوق العاده بالایی داره بدون اینکه تبلیغی کنه
2-یکی دیگه از دلایلی که این افراد بدون تبلیغ و چیزی اینهمه موفق و ثروت مند میشن اینه که محصولات و خدماتی که به مردم ارائه میدن خیلی با کیفیت و با عشق روشون کار میکنن و درست میکنن و حالا هر هزینه ای هم داشته باشن چون با تمام وجود روشون کار شده و درست شده افراد اون ها رو تهیه میکنن
و در مورد سایت و محصولات استاد یکی از مهم ترین عامل ها اینه که افرادی که تهیشون میکنن ازشون نتیحه میگیرن و چون نتیجه میگیرن نتیجشونو با افراد دیگه هم به اشتراک میزارن و اونا هم با دیدن نتیجه ی اون فرد او محصول رو تهیه میکنن و این سیر تکاملی ادامه پیدا میکنه و روز به روز موفقیت و ثروت بیشتری کسب میکنند
3- یکی دیگه از دلایل اینه که این افراد در وجودشون یک باور و اعتقاد قوی دارن که روز به روز شرایط و افراد و ایده هایی وارد زندگیشون میشه که به موفقیت و ثروت مند شدنشون کمک میکنه
4- ور در اخر بنظرم مهم ترین عامل هم اینه که به خداوند توکل دارن و از خداوند چیز زیاد میخوان و چون زیاد میخوان خداوندم میگه این بنده ی من منو زیاد باور داره که ازم زیاد می خواد و بخاطر همین خداوند هم نعمت و ثروت و بیشتر و بیشتر از اون چیزی که می خوان رو وارد زندگیشون میکنه
و استاد عباس منش هم همون طور چون ایمان و باور زیادی به خداوند دارن به خدا خواستشون و میگن و خداوند هم روز به روز افراد و شرایط و موقعیت رو براشون فراهم میکنه بدون اینکه خودشون بخوان تبلیغ بکنند و بقول خود استاد انگا خدا تموم کار و زندگیشو ول کرده و داره کارای استاد رو انجام میده
انشالله که هممون روز به روز بیشتر خداوند رو در قلبامون جا بدیم و ایمانمون رو بیشتر کنیم و خدا رو باور کنیم تا موفق و ثروت مند و سلامت و سعادت مند در دنیا و اخرت باشیم
سؤال مسابقه: به نظر شما، چه عواملی نتایج استاد عباسمنش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین علم بازاریابی و … مهم میدانند را انجام نمیدهد، اما به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کردهاند، دست نیافتهاند؟
ایمان — ایمان همه چیه
باور — باور مهمِ
توکل — توکل مهمِ
تو خود پای در راه بِنِه و هیچ مَپُرس-خور راه بگویدت که چون باید کرد
ایمان مهمِ،باور مهمِ،توکل مهمِ…استعداد مهم نیست،مدرک مهم نیست،پارتی مهم نیست.
.
مهمترین نه…
تنهاترین عامل موفقیتِ استاد،ایمان به غیبِ
ایمانِ ابراهیمی و نگاهِ توحیدی و یکتا پرستیِ استاد به (رَب) به عنوانِ تنها قدرتِ جهان،و فرمانروای جهانیانِ.
.
ایمان همه چیه — باور همه چیه
-ایمانی که از باورهایی که ساخته شکل گرفته
-ایمانی که عمل آورده
-ایمانی که حالشو خوب کرده
-ایمانی که احساسشو خوب کرده
-ایمانی که اطمینان داده
-ایمانی که آرامش داده
-باور به اینکه یک نیرو در جهان وجود داره و اون هم خداست
(پس فقط از خدا سرمایه خواسته،فقط از خدا مشتری مشتری خواسته،فقط از خدا ایده خواسته،فقط از خدا کمک خواسته،فقط روی خدا حساب کرده،فقط به خدا توکل کرده)این باور بوده که با یِ ساک و دو تا بچه کوچیک پا شده رفته تهران
-باور به اینکه منبع تمام نعمات دنیا و آخرت خداست
(پس فقط چشم به دستانِ خدا داشته)
-باور به اینکه خداوند در هر قدم،قدمِ بعدی رو میگه
(پس با توکل به خدا قدم بر میداره)
-باور به اینکه برگی بدونِ اِذنِ خداوند بر زمین نمیریزه
(پس توکل کرده به خدا و اقدام کرده)
-باور به اینکه نعمت و ثروت در جهان بی انتهاست
(پس دیگه نگرانِ این نیست که تموم بشه و به من نَرِسه)
-باور به اینکه همه ما به یک اندازه به ثروتهای جهان دسترسی داریم
(پس دیگه جنگ و رقابتی با رقبا و افراد نداشته و کسب و کارِ خودشو ارتقا داده)
-باور به اینکه هر روز موقعیتِ ساختنِ ثروت در جهان بیشتر و راحتتر میشه
(پس دیگه ترسی نداشته و با ایمان فقط حرکت میکنه به سمت تجربه های جدید)
-باور به اینکه در این جهان خلق کردنِ ثروت خیلی راحتِ
(پس به ایده هایی که گفته شده عمل کرده)
-باور به اینکه این ماییم که زندگیمون رو میسازیم
(پس تحتِ تاثیرِ شرایطِ اقتصادی و سیاسیِ نبوده)
و پایه یِ تمامِ اینها توحید بوده و یکتا پرستی
توحیدِ عملی.ایمانی که عمل آورده.ایمان به خدایی که بی نهایت ثروتمنده
درکِ خداوند و نگاهِ سیستمی به خداوند بوده که هم آموزشهای استاد رو متمایز کرده و هم نتایجِ استاد رو با اختلافِ خیلی زیادی متفاوت کرده.
اینها تصویر ذهنیِ من و بک گراندِ من ازاستادِ که میبینم متفاوت از دیگران عمل میکنه و متفاوت تر از دیگران نتیجه میگیره.
ایمانی که به دنبالِ رسیدن به اون درجه از ایمان دنباله رویِ استاد شدم
ایمانی که کسانی که خواهانش هستند رو میکشونه به این سایت :)
بنظر من موفقیت استاد نسبت به دیگران چندتا دلیل اساسی و اصلی داره:
۱٫ نگاه توحیدی ایشان به یک قدرت ، یک نیرو و یک تکیه گاه واحد است٫ و با این باور که آن قدرت بی نهایت ، بهترین ، نزدیک ترین ، زیباترین و کم هزینه ترین راه های رسیدن به هدف را سراغ دارد و به کسی که به او ایمان داشته باشد و بار خود را به او سپرده باشد راهش را خواهد گفت ، وی با دریافت اولین ایده و الهام کارشان را استارت میزنند و به اندازه ای که میدانند الان باید انجام دهند و قدم بردارند ، قدمشان را بر میدارند ، و نگران قدم بعدی هم نیستند٫ استاد میداند که این نیرو همواره با او و همراه او هست و هر لحظه او را هدایت خواهد کرد٫ بنابراین هیچ نگرانی هم ندارند٫ (شجاعتی که در عمل کمتر کسی میتواند داشته باشد)٫
اما این وسط افراد معمولی یا حتی افرادی با دانش بالا (اما منطقی و کم باور) که با ذهن تحلیل گرشان یا با اراده خودشان میخواهند تصمیم بگیرند و یا با قدرت آدمهای اطرافشان و یا مشاوره های اطرافیان حرکت میکنند قطعا نتیجه ای که میگیرند هرگز شبیه و یا حتی نزدیک به نتیجه کسی که از یک نیروی واحد بینهایت و یک قدرت مطلق یعنی (پادشاه عالم) کمک میگیرد نیست٫ به این دلیل که در بیشتر موارد افراد متخصص ولی منطقی ، تا زمانیکه تمام مسیری را که میخواهند بروند را تجزیه و تحلیل نکنند و از صحیح به مقصد رسیدن در آن اطمینان نداشته باشند ، هرگز دست به کاری نمیزنند و اگر هم بزنند سعی میکنند از روشهای کپی شده دیگران استفاده کنند ، یا از شیوه هایی که دیگران امتحانش کرده اند و احتمال خطرش را کمتر میدانند استفاده میکنند ، به این دلیل که آنها ضعف ایمانی دارند ، یعنی آنها بدنبال دل خودشان نیستند یا شبیه به خودشان نیستند ، بنابراین آنها با حساب روی عقلشان کاری را انجام میدهند و هیچوقت نتیجه آنطوری که باید باشد نیست ، چون عقل همیشه میتواند خطا کند و انسان را گمراه کند٫ وقتی قدرت را از خدا (قلب) سلب میکنی و آنرا به غیر خدا (عقل) واگذار میکنی (چه عقل خودت چه عقل دیگران) احتمال شکست و یا در برخی از موارد نابودی خواهد بود٫
کسی که با عقل خودش و یا با عقل دیگران بخواهد راه را پیدا کند ، در بیشتر موارد گمراه میشود یا با شکست های زیادی روبرو خواهد شد، و آنهم به این دلیل است که عقل او و عقل اطرافیانش کمترین راهها را میدانند ، در برخی موارد شاید بدترین راه ها هم باشند٫
ولی وقتیکه با نیروی خداوند حرکت میکنی خداوند بینهایت راه را سراغ دارد که به عقل هیچ بنی بشری نمیرسد٫ (راهی که خداوند پیشنهاد میکند هرگز پشیمانی ندارد) ولی (راهی که عقل پیشنهاد میکند ممکن است آینده پشیمانت کند)٫
این راه ها (راه های خداوند) به کسی گفته میشود که خواستارش باشد و درخواست دهد و فقط از قلبش کمک بگیرد و صدای آن قلب را هم فقط صاحب آن قلب میتواند بشنود٫(البته اگر آگاه باشد) نه هیچ کس دیگر٫
برای همین در طول تاریخ آدمهایی که کارهای بزرگ انجام میدادند همیشه مورد تمسخر و تحقیر دیگران واقع میشدند٫ چون آنها صدایی یا ندایی را میشنیدند یا نیرویی آنها را به سمتی میکشید که نه میتوانستند آنرا به کسی توضیحش دهند و نه اگر توضیح میدادند کسی میتوانست آنرا درک کند و از نظر بقیه ی مردم آشکارا دیوانگی بنظر می آمد٫ اما سالها بعد که نتایج آن تصمیم ها آشکار میشد خیلی از همان افرادی که قبلا تمسخر میکردند ، پیرو همان افراد به اصطلاح آنها دیوانه میشدند٫
(برای همین استاد در همه دوره ها از دوستان خواستند که تا زمان نگرفتن نتیجه با هیچ کسی در مورد کاری که انجام میدهند صحبت نکنند)٫
۲٫ نقطه شدن استاد عباسمنش بر روی یک هدف واحد٫
یعنی یک چیز ، یک کار و یک رشته را به بهترین نحو انجام دادن و در آن ماهر شدن٫ اگر از نظر منطقی به کسی بگویی یک نفر بعنوان استاد در قرن بیست و یکم ، آنهم در کشور پیشرفته ای مثل آمریکا از برنامه های مجازی فراگیری مثل تلگرام و یا اینستاگرام که همه آنرا بعنوان بهترین مکان برای معرفی و رشد خودشان در نظر میگیرند ، نه زیاد چیزی میداند و نه استفاده میکند ، مگر کسی باور میکند؟!!!!
چرا استاد اینستاگرام و لایوی که بچه های دارای سن یک سال به بالا توی ایران آنرا بلدن ، چیز زیادی ازش نمیدونه؟
به این دلیل که استاد با استفاده از قانون بیست هشتاد تمام تمرکزشان فقط و فقط روی یک گزینه هست و آنهم ، (سایت عباسمنش دات کام)٫ نه به دنبال اطلاعات اضافه هستند ، نه به دنبال حواشی و کارهای غیراصلی٫ کسی که با این تمرکز قوی میتواند کاری را دنبال کند قطعا باید بهترین باشد٫ مثل همان ذره بینی که وقتی در فصل سرمای زمستان از همان نور کم حرارت خورشید ، با نقطه شدن روی یکه برگه کاغذ میتواند آتشی را روشن کند و با آتش آن کاغذ میتواند دنیا را روشن کند و یا به آتیش بکشد ، این نقطه شدن و متمرکز شدن روی یک موضوع هم به همان اندازه قدرت دارد٫
۳٫ عمل به دانسته ها٫
چیزی که خیلی خیلی مهم هست و خود من هم بسیار در این زمینه هنوز ضعف دارم٫
بسیاری از افراد از این کانال به آن کانال ، از این سایت به آن سایت ، از این کتاب به آن کتاب ، از این استاد به آن استاد ، از این سمینار به آن سمینار میروند که زندگی شان تغییر کند ، حال آنکه اگر آنها به همان صفحه اول کتابی که میخوانند و یا اولین فایلی که گوش میکنند عمل کنند قطعا نتیجه شان به همان مقدار تغییر خواهد کرد٫ با جمع آوری انبوه اطلاعات چیزی عوض نمیشود ، در صورتیکه با عمل کردن به کمترین اطلاعات خیلی چیزا عوض خواهد شد٫
۴٫ همیشه راه بهتر و آسانتری هم هست٫
اینکه ما در بیشتر موارد میگوییم فقط همین یک راه یا همین دو تا راه بیشتر وجود ندارد ، باوری است که راه را بر راه های دیگر میبندد و وقتیکه با همین یک یا دو راه متقاعد و راضی میشویم و به دنبال راه سومی و یا راه بیشتر و بهتری نیستیم ، هرگز به راه بهتر و جای بهتری هدایت نمیشویم٫ استاد بر این باورند که همیشه راه بهتری هم هست و هیچوقت پایانی و یا محدودیتی برای راه های حل مسائل شان قائل نیستند و وقتی این باورهای نامحدود را در خودشان تقویت کرده اند همیشه در راحت ترین حالت ، در کمترین زمان ، با کمترین هزینه به خواسته هایشان میرسند ، هر چند که من مطمئنم اگر الان شرایطشان خیلی خیلی عالی باشد که هست ، هنوز هم بدنبال راه بهتری برای بهتر شدن و عالی تر شدن هستند٫ و قطعا باز هم به مسیرهای راحت تر و بهتری هدایت میشوند٫
و ریشه ، اصل و اساس چهار مورد گفته شده در بالا همان مورد اول است یعنی یگانه پرستی و نگاه توحیدی٫
(او میگوید ، نگرانی برای چه!)
از استاد عزیزم عذرخواهی میکنم که من از طرف ایشان صحبت کردم٫ به اندازه ای که درک کرده بودم سعی کردم واضح توضیح دهم٫
البته موارد دیگری هم هست که جزو اصلی ترین ها نیستند٫ به نظر من این چهار گزینه از اصلی ترین حرکت ها ، رفتارها و باورهای استاد هستند که او را نسبت به بقیه متمایز کرده است٫
با آرزوی بهترین ها برای استاد مهربان ، خانواده محترمشان و دوستان همراهم?
به نظر من چیزی که باعث تفاوت در نتیجه ی یک کسب و کار است منطقی کردن باور های مربوط به آن است٫
خیلی از افراد را می شناسم که درکی از قوانین و باورها ندارند که بتوانند اگاهانه در جهت کسب و کار بهتر هدایت شوند ولی موفق هستند
مثلا علت موفقیت خودشان را تلاش زیاد یا تبلیغات مناسب شناخت بازار و ازین قبیل فاکتور ها عنوان میکنند٫در واقع یک باور منطقی را مسلط بر افکار خود میکنند٫و میگویند چون من تلاش فراوان داشتم پس موفقم ٫یا چون علم لازم را دارم رونق کسب و کار را دارم٫این عوامل وقتی بی اثرند که فرد ان را بی اثر باور کند٫در واقع فرکاانس پول و درامد بالا را ارسال میکنند ولی چون درکی از قانون ندارند و منطق اشتباه یا بهتره بگم سختیو انتخاب کردند مسیر دشوار تری را طی میکنند٫یا مسیر طولانی تر می شود٫
مثلا فردی مث استاد عباس منش منطق موفقیت در کسب و کار را علاقه به ان و شبانه روز مبارزه باعوامل مخرب و ورودی های نامناسب قرار دادند٫و در واقع می گویند چون علاقه دارم و چون هر روز روی خودم کار میکنم پس موفقم٫و منطقی که از بچگی بهشون القا شده اینه که تنبل نرو به سایه سایه خودش میاد٫
فرکانس و قانون کار خودشو میکنه و این منطق درستیه که ما باید جایگزین کنیم تا سریعتر و راحت تر مسیرو طی کنیم٫
من به شخصه تا زمانی که فقط به فرکانس و باور فک میکردم نتیجه ی زیادی ندیدم ولی به محض اینکه در دوره کشف قوانین حرف از منطق شد خیلی راحت تر قوانین رو باور میکنم و ارامش بیشتری دارم٫چون به صورت منطقی پذیرفتم که همه چی سر جای خودشه و نیازی به استرس نیست٫همه میدونیم فرکانس و قانون وجود داره ولی با یک تضاد وورودی های نا مناسب فراموش میکنیم٫چیزی که مانع از فراموش کردن میشه فقط و فقط منطقه٫این منطقه که هر چیزیو باور پذیر میکنه و هر چه شناخت بهتری از قوانین داشته باشی منطق درست و راحت تری رو میپذیری و بالطبع مسیر راحت تریو برای موفقیت طی میکنی٫
البته به نظرم همین که به منطق اینقد رو بدیم که هیچیو الکی قبول نکنه باز یک باوره که برای بعضی ها میتونه مخرب و برای برخی میتونه سازنده باشه ٫
دقیقا استاد درست میگن که اصلا نیازی به تبلیغات نیست خود بنده از سال پیش تا به امروز مدیر یک کانال تلگرامی هستم که در مورد موضوعی خاص میباشد که فقط ۳ کانال در کشور فعال هستند که کانال بنده سومین و اما فعالترین در کشور هست من قبل از شروع بین ۴ تا ۵ سال تحقیق مدام داشتم و در این سالها تمامی معایب رو شناسایی کردم و به نقاط قوت تبدیل کردم ببینید دوستان برای شروع هر کاری اول نیاز به داشتن علاقه شدید و باور و اعتماد به نفس حتی خیلی کم نیاز دارید وقتی که شما مطالعاتتون رو شروع میکنید اطلاعات دقیق به شما اعتماد به نفس کافی رو میده شما باید ایمان و باور قلبی رو جایگزین ترس هاتون بکنید به قول (( آرنولد شوارتزنگر )) در مسیری که هدف و پشتکار قوی باشه شکست خوردن هم میشه جزوی از مسیر موفقیت و براتون عادی میشه یک مثال ساده براتون میزنم : مورچه یک مسیر خیلی طولانی رو از کف زمین تا سقف خونتون رو پیمایش میکنه تا ۱ بار وقتی ازون بالا سقوط میکنه دوباره همون مسیر رو میره و وقتی به نقطه سقوط میرسه اون نقطه رو ( دور ) میزنه و به راهش ادامه میده این یعنی پشتکار و هدف قوی و درس گرفتن از شکست اول و دور زدن مسیر به جای منصرف شدن از هدف * شما نیازی به تبلیغات ندارید کیفیت عالی در خدمات و سرویس دهی و اطلاعات ساده اما قوی , دقیق و قابل فهم برای تمامی سنین , این خودش تبلیغاتی فوق العاده برای کار شماست ٫ کیفیت عالی مال مشتری عالیه و کیفیت خرد مال آدمای خرده ٫ به قول استاد هر کسی تو مدارش باشه خودش میاد و نیازی به هزینه های هنگفت نداره٫ بچه ها به خودتون باور داشته باشید به هر کاری که بهش عشق دارید و شب ها بهش فکر میکنید و احساس میکنید که در اون کار موفق میشید شک نکنید که اون همون کاریه که تو براش ساخته شدی ٫من خودم رو مثال میزنم : من از ۷ سالگی توی تلویزیون رو نگاه میکردم و میگفتم اونا چی هستن که سیاه و سفیدن چقدر قشنگ هستن بزرگتر که شدم بعد از مدرسه میرفتم پشت ویترین مغازه های تعمیر تلویزیون رنگی و غیره ٫ دیپلمم رو با مدرک الکترونیک گرفتم ٫سال ۸۶ پدرم به رحمت خدا رفت و من مجبور شدم برم سرکاری که اصلا دوستش نداشتم ( لوله کشی ) این قضیه تا ۱۱ سال ادامه داشت تا اینکه پارسال به خودم گفتم من باید الکترونیک رو ادامه بدم و با اینکه ریاضیاتم واقعا ضعیفه اما الان ترم ۲ یکی از بهترین دانشگاه های برتر آسیا در قزوین هستم ٫من واقعا عاشق الکترونیک هستم من فقط و فقط برای اینکار زاده شدم من احساس میکنم تازه متولد شدم من برای این صنعت میمیرم من واقعا دیوانه الکترونیک هستم ٫و مطمئنم که موفق میشم٫ کیفیت کار شما معرف شماست نه تبلیغات و هزینه های هنگفت و پارتی بازی و غیره ممنونم که برام وقت گذاشتید و پیامم رو خوندید ٫ پایدار باشید ٫
با سلام خدمت خانواده عزیز و پر قدرت عباسمنش و استاد عزیزم
من در گذشته در کار نتوروک مارکتینک بودم و نزدیک یکسال هست که بیرون آمده ام دقیقا در کار مارکتینگ اساس وبیسشون تبلیغات است ولی استاد عزیزم با ایمان بالا و ساختن باورهای قوی و در لحظه زندگی کردن و هر لحظه احساس خوب داشتن و لذت بردن در لحظه حال نه در گذشته و نه در آینده و گفتگو با خداوند و در خواست خواسته هایش از خدای مهربون االهام گرفته و هدایت شده و براحتی و آسونی به خواسته هایش میرسد.اگر ما باور فراوانی و وفور نعمت را در خود بسازیم و باور کنیم و پر قدرت با ایمان راسخ از خداوند خواسته هایمان را بخواهیم و همانند یک منبع قدرت ،قدرتی که تمام جهان در دست اوست” رب العالمین” راحت با خدا گفتگو کنیم و باور و احساس برآوره شدن خواسته مان را براحتی احساس کنیم بطور که اون خواستمون براورده شده و شکر گذار باشیم و به خواستمون نچسبیم و از زندگیمون لذت ببریم باور نمیکنیند خدای مهربون و کاینات از جایی که گمان نیمبرید براحتی و آسونی آرزوهاتون رو برآورده میکند.
خیلی مواقع وفتی خواسته ای دارم با خدا خواستمو میگم و میگم خدا جون باورو ایمان دارم این خواستمو براحتی و به آسونی او خواست رو بهم دادی و شکر گذاری میکنم و طبق قانون رهایی رهاش میکنم و از لحظه لحظه زندگیم لذت میرم باورتون نمیشه بارها این اتفاق واسم افتاد از جایی که فکرش نمیکنم بعد از مدت کوتاهی خواسته هام برآورده میشه و من چقدر ذوق و شکر گذار میکنم این عادت تبدیل به باور و ایمان قلبی من شده.و همیشه هر لحظه تمرکز و توجه ام روی افکارم کار سختی و با تکرار و تمرین میشه اگر به خدای متعال و قدرت بی همتایش شک نکنین و قلبأ بهش توکل کنیم تمام خواسته هامون برآورده میشه.
در مورد سوال مسابقه من پیش خودم فکر کردم که می تونم از یکی از موفقیت های خودم که با تغییر نگرش و باورهایم برایم به حقیقت نشست به موضوع وارد شوم که این یه فاکتور برای همه انسانهای موفق از جمله استاد عباس منش هم می باشد و این یه قانونه برای هر کسی از پیامبران ما تا دیگر افراد موفق گرفته تا استاد و همه و همه
من مدت 15 سال به مصرف مواد مخدر اعتیاد داشتم و با وجود تلاشهای بسیار زیادی که هم خودم و هم خانواده و دولت و ووووو انجام می دادند اما هیچ نوع موفقیتی در روند بهبود شرایط زندگی من اتفاق نمی افتاد اصلا من باور نداشتم که می توان موفق شوم و از مواد مخدر پاک بمانم مثال فردی را می زنم که باور ندارد که می تواند در کسب و کار خودش موفق شود و سراغ عوامل بیرونی مثل تبلیغات و غیره و ذالک می رود و نتیجه ایی هم نمی گیرد
سالها به همین منوال زندگی من سپری شد و اوضاع و شرایط هر روز بد و بدتر هم شد در قطع مصرفهایی که از طرف مجربترین متخصصین کشورمون انجام میدادم نه تنها بهبودی در شرایط اتفاق نمی افتاد تازه همین موضوع باعث می شد که ذهن و جسم من به داروهای شیمیایی عادت کند و اوضاع بدتر هم شد
نمی خوام بگویم که علم پزشکی بد است و کاربری ندارد منظور اینه که من باور نداشتم که اصلا می توان موفق شد برای همین هم تغییری اتفاق نمی افتاد که هیچ اوضاع زندگی من هر روز هم خراب تر می شد
دقیقا صحبتی که آقای عباس منش هم می کنند همینه که تبلیغات و ابزارها بد نیستند ولی اگر با باورهای نادرست بخواهیم پیشرفت کنیم این نشدنی است و هر موقع باورهای ما در خصوص هر چیزی سالم و مثبت باشند زندگی ما خود به خود درست می شود و ما هدایت می شویم عرض می کنم خدمتتان
بعد از کش و قوس های بسیار زیاد من به این نتیجه رسیدم که باور کنم افرادی که مثل من مصرف کننده بودند و پاک شدند را برای مشاوره انتخاب کنم و آنها می توانند به من کمک کنند تا اینکه این کار را انجام دادم و همین باور من را هدایت کرد به دنیای جدیدی که در کنار من بود و من تا حالا اون را ندیده بودم به دلیل داشتن باورهای مخرب
پسر عموی من چندتا خونه اون طرف تر ما پاک زندگی می کرد من با باورهای نادرست باز تکرار می کنم نمی دیدم ولی فردی که در شهر دیگر مواد می فروخت و مصرف کننده بود او را می دیدم و می توانستم با او رابطه برقرار کنم
مثال افرادی را می زنم که با باورهای اشتباه دارند دنبال الگو و راه حل می گردند و موفق هم نمی شوند طرف میگه من اگر 500 میلیون تومان داشتم فلان می کردم به امان می کردم
در صورتی که بسیار زیادند الگو هایی که از صفر و حتی با بده کاری شغلشون رو شروع کردند مثل استاد و خود من
اونا باور دارند که باید رانت داشته باشند اونا همش عوامل بیرونی را دخیل در سرنوشت خودشون می دونند مثل من که عوامل بیرونی را هم مقصر و هم کارگشا در از مصرف مواد پاک شدنم میدانستم و هیچ کمکی هم بهم نشد چون بازم تکرار می کنم باورهای نادرستی داشتم
اوضاع زندگی من با تغییر باورهایم بدون اینکه بخوام کسی تغییر کند و عوامل بیرونی به من کمک کنند خودش روبرا شد و من هر روز مورد هدایت خداوند قرار می گرفتم طوری که هر روز به دوستانم اضافه می شدند و من امروز از شهر خودمون گرفته تا آمریکا تا اتیوپی تا افغانستان تا اروپا و همه جای جهان دوستانی دارم که هم باور و هم فرکانس هستند با من در پاک ماندن از مواد مخدر و این فقط با تغییر باورهایم
زندگی امروز من هیچ ارتباطی با اون وضعیت گذشته من ندارد
به اعتقاد و باور من همه چیز بر می گرده به باورهای ما وقتی آقای عباس منش می گویند که باورها درست باشند و در جهت خواسته های ما قرار بگیرند خود به خود همه چیز درست می شود دقیقا درسته
مگه آقای عباس منش من رو می شناسند یا به من پولی دادند ؟ و خب پیام ایشون با اسمشون بزرگ روی دیوار بنگاه املاک ما نوشته شده شاید عباس منش روحشم خبر نداشته باشه ولی خداست دیگه برای آدم وقتی بارو درستی داشته باشد همه کار می کند
توی فایل توحید عملی شماره 3 فکر کنم که استاد قسم می خورند که همه چیز باوره بخدا منم می گم همه چیز باوره
منم هیچ کار خاصی نکردم الان 10 سال و نیم است که مواد مخدر که هیچ حتی یه دونه قرص سردرد هم نخوردم و بی نهایت تا اتفاقات خوب دیگه ایی که برای من افتاده است
آقا من توی بنگاه نشستم یه نفر مشتری می یاد و می گوید که من از این همه بنگاه املاک اومدم بنگاه شما
این نتیجه کار کردن و تغییر دادن باورهاست که این طوری برای من کار می کند خداوند را سپاسگذارم
آقا راحتت کنم استاد خدا توی خواب هم برات تبلیغ می کنه بخدا من تو خواب بهم گفته شد دوره عزت نفس را شرکت کن و بعدش من دوره را شرکت کردم و نتیجه هم برای من فوق العاده بود
ممنون از خداوند که من را به این مسیر هدایت فرمودند
من معمولا کوتاه و خلاصه مطلبم رو میگم؛ امیدوارم اصل مطلب رو بتونم برسونم
عرضم به حضورتون در مورد کسب کار اینجا شما یه هدف دارید؛ که اصل موضوع هستش؛ و اون هدف “کسب درآمد” است٫
و بسته به نوع باور و علاقه هر کسی یک مسیری رو برای این هدف مشخص میکنه
تا اینجاش برای دوست عزیزم که سوال رو پرسیدند و همینطور هم فرکانسی های عزیزم واضح است
در واقع یه اصل موضوع دیگه در خواسته های شما وجود داره ؛ که با توجه به باور های مناسب؛ شما علاقه دارید از چه طریقی وقتتون گذرونده بشه و بهتون خوش بگذره و تازه این عشق و علاقه به شما هم ثروت برسونه؛ شاید از طریق مسافرت باشه، شاید از طریق ورزش باشه ، یا تولید، یا مارکتینگ
یا شاید یکی علاقه داشته باشه بخوابه و در ازای خواب پول بگیره اگه واقعا علاقه داشته باشد همش خواب باشید حتی میتونید با باور های درست به یک منبع درآمد بزرگ تبدیلش کنید
چون به قول استاد فرقی نمیکنه چه شغلی باشه؛ بستگی داره چه باور هایی رو دارید٫
شما به همون اندازه که خودتون رو به خواسته هاتون برسونید یعنی به هر طریق جهان رو به تکامل رسوندید اما مهم است که با چه باور هایی
مثال رو روی همون بحث مارکتینگ میزنم:
هدف و اصل موضوع
۱- کسب درآمد
۲- دادن خدمات و محصولات مطابق با خواسته های مشتری
و بهتر کردن و سرعت بخشیدن به دو مورد بالا در مسیر تکامل
و تبلیغ و اسم فروشگاه و مکان فروشگاه و مرتب بودن به علاقه شما بستگی داره و جز فرعیات موضوع میباشد
که این موضوع همون الهاماتی هستند که با حس خوب به شما میشه
ولی به قول استاد زمانی ایده و الهام توهم نیست که با شرایط موجود شما همخوانی داشته باشد
شاید شما علاقه داشته باشید در شبکه های تلوزیونی تبلیغ بشید و به برند خودتون که در همه جا پخش میشه افتخار کنید، و این یک علاقه محسوب میشه، که در صورتی که با شرایط حال شما همخوانی داشته باشد؛ حتی بصورت مستقیم یا غیر مستقیم هم میتونه تاثیر خودش رو در پیشرفت فروشگاهتون بذاره و هم از طرفی با دادن هزینه تبلیغات به خودتون و تکامل و پیشرفت شغل های زیادی که در این پروسه درگیر هستند کمک میکنید٫
اما اگر مثلا شما نیاز باشه، وقت یا هزینه یا انرژیتون رو در اصل موضوع صرف کنید و این کار رو نکنید و یجاش تمرکزتون رو به تبلیغ ببرید یعنی یک باور اشتباه در مسیر رسیدن به درآمد و خدمات دهی مناسب به مشتریان٫
که خیلی از افراد و حتی تحلیل گران این زمینه با باور های نا مناسب در ۹۹/۹۹ درصد معیار تفاوت موفقیت در دو کسب و کار مشابه را در فرع موضوع میبینند
شما اگر باور هاتون درست باشه جهان خودش براتون تبلیغ میکنه
و کسی مثل استاد که باور هاشون نسبت به ما خالصتره و به قول خودشون خیلی به خودشون سخت گیرتر هستن، ممکنه علاقه ای به فرعیات نداشته باشن و کاملا اصل موضوع علاقه ایشان باشه و نتیجش این میشه
سلام به استاد عباس منش و همه اعضا خانواده محترم عباس منش.من واقعاً خدا را شکر میکنم که منو با استاد عباس منش و گروه خوبشون آشنا کرد.من تنها نتیجه ای که گرفتم تا به حال این که اول خدا و توحید و ایمان به خدا بعد اینکه تو زندگی خودت باشی نقش بازی نکنی .باور فراوانی ،ثروت سلامتی وبه هرچه فکر کنی بهش میرسی .جواب سوال به نظر من اینه که استاد عباس منش اول به خدا ایمان قوی داشت و سایتهای دیگه پله های ترقی استاد به حساب میآمد .دوم استاد عباس منش اصلا به بقیه فکر نمیکرد فکر و باورش کار خودش بود هدف استاد تو زندگی چیز دیگری بود رسالتش چیز دیگری هست تا به الان چند نفر به گروه استاد آمدن من خودم کار خدا بود با گروه عباس منش آشنا شدم .پس کسی که کارش خدایی باشه رسالتش خدایی باشه ،خدا هم کمکش میکنه ،واگر خدا بخواد کسی جلوش رو نمیتونه بگیره .پس وقتی به خدا ایمان داشته باشی ،کارش خدا و باور فراوانی نعمت ،و بی اندازه تو جهان نعمت است و خدا همیشه خوبی ما رو میخواد پیشرفت ما پس خدا برایش همه کار میکنه.
من آفرین میگم به کسی که این سوال را پرسیده من هم مدت هاست که این سوال را دارم و پرسیده ام و جوابی نگرفته ام الان تمام نظرات را میخانم و بی صبرانه منتظرم که پاسخ استاد عباس منش را بشنوم و لحظه شماری می کنم
بنام خداوند بخشنده مهربان
دلایلی که افراد و از جمله استاد عباس منش بدون اینکه کار خاصی بکنند و بدون تبلیغی روز به روز ثروت در زندگیشون زیاد میشه اینکه :
1-باور دارن که پول ساختن و پول دراوردن اسونه و چون این باور رو دارن خداوند افراد زیادی رو به سمت اونها هدایت میکنه که به موفقیت و ثروت مند شدنشون کمک میکنه و به این خاطر سایت استاد هم مخاطبین زیادی داره و هم فروش فوق العاده بالایی داره بدون اینکه تبلیغی کنه
2-یکی دیگه از دلایلی که این افراد بدون تبلیغ و چیزی اینهمه موفق و ثروت مند میشن اینه که محصولات و خدماتی که به مردم ارائه میدن خیلی با کیفیت و با عشق روشون کار میکنن و درست میکنن و حالا هر هزینه ای هم داشته باشن چون با تمام وجود روشون کار شده و درست شده افراد اون ها رو تهیه میکنن
و در مورد سایت و محصولات استاد یکی از مهم ترین عامل ها اینه که افرادی که تهیشون میکنن ازشون نتیحه میگیرن و چون نتیجه میگیرن نتیجشونو با افراد دیگه هم به اشتراک میزارن و اونا هم با دیدن نتیجه ی اون فرد او محصول رو تهیه میکنن و این سیر تکاملی ادامه پیدا میکنه و روز به روز موفقیت و ثروت بیشتری کسب میکنند
3- یکی دیگه از دلایل اینه که این افراد در وجودشون یک باور و اعتقاد قوی دارن که روز به روز شرایط و افراد و ایده هایی وارد زندگیشون میشه که به موفقیت و ثروت مند شدنشون کمک میکنه
4- ور در اخر بنظرم مهم ترین عامل هم اینه که به خداوند توکل دارن و از خداوند چیز زیاد میخوان و چون زیاد میخوان خداوندم میگه این بنده ی من منو زیاد باور داره که ازم زیاد می خواد و بخاطر همین خداوند هم نعمت و ثروت و بیشتر و بیشتر از اون چیزی که می خوان رو وارد زندگیشون میکنه
و استاد عباس منش هم همون طور چون ایمان و باور زیادی به خداوند دارن به خدا خواستشون و میگن و خداوند هم روز به روز افراد و شرایط و موقعیت رو براشون فراهم میکنه بدون اینکه خودشون بخوان تبلیغ بکنند و بقول خود استاد انگا خدا تموم کار و زندگیشو ول کرده و داره کارای استاد رو انجام میده
انشالله که هممون روز به روز بیشتر خداوند رو در قلبامون جا بدیم و ایمانمون رو بیشتر کنیم و خدا رو باور کنیم تا موفق و ثروت مند و سلامت و سعادت مند در دنیا و اخرت باشیم
بنام تنها فرمانروای جهان
سلام به همه دوستان
سؤال مسابقه: به نظر شما، چه عواملی نتایج استاد عباسمنش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین علم بازاریابی و … مهم میدانند را انجام نمیدهد، اما به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کردهاند، دست نیافتهاند؟
ایمان — ایمان همه چیه
باور — باور مهمِ
توکل — توکل مهمِ
تو خود پای در راه بِنِه و هیچ مَپُرس-خور راه بگویدت که چون باید کرد
ایمان مهمِ،باور مهمِ،توکل مهمِ…استعداد مهم نیست،مدرک مهم نیست،پارتی مهم نیست.
.
مهمترین نه…
تنهاترین عامل موفقیتِ استاد،ایمان به غیبِ
ایمانِ ابراهیمی و نگاهِ توحیدی و یکتا پرستیِ استاد به (رَب) به عنوانِ تنها قدرتِ جهان،و فرمانروای جهانیانِ.
.
ایمان همه چیه — باور همه چیه
-ایمانی که از باورهایی که ساخته شکل گرفته
-ایمانی که عمل آورده
-ایمانی که حالشو خوب کرده
-ایمانی که احساسشو خوب کرده
-ایمانی که اطمینان داده
-ایمانی که آرامش داده
-باور به اینکه یک نیرو در جهان وجود داره و اون هم خداست
(پس فقط از خدا سرمایه خواسته،فقط از خدا مشتری مشتری خواسته،فقط از خدا ایده خواسته،فقط از خدا کمک خواسته،فقط روی خدا حساب کرده،فقط به خدا توکل کرده)این باور بوده که با یِ ساک و دو تا بچه کوچیک پا شده رفته تهران
-باور به اینکه منبع تمام نعمات دنیا و آخرت خداست
(پس فقط چشم به دستانِ خدا داشته)
-باور به اینکه خداوند در هر قدم،قدمِ بعدی رو میگه
(پس با توکل به خدا قدم بر میداره)
-باور به اینکه برگی بدونِ اِذنِ خداوند بر زمین نمیریزه
(پس توکل کرده به خدا و اقدام کرده)
-باور به اینکه نعمت و ثروت در جهان بی انتهاست
(پس دیگه نگرانِ این نیست که تموم بشه و به من نَرِسه)
-باور به اینکه همه ما به یک اندازه به ثروتهای جهان دسترسی داریم
(پس دیگه جنگ و رقابتی با رقبا و افراد نداشته و کسب و کارِ خودشو ارتقا داده)
-باور به اینکه هر روز موقعیتِ ساختنِ ثروت در جهان بیشتر و راحتتر میشه
(پس دیگه ترسی نداشته و با ایمان فقط حرکت میکنه به سمت تجربه های جدید)
-باور به اینکه در این جهان خلق کردنِ ثروت خیلی راحتِ
(پس به ایده هایی که گفته شده عمل کرده)
-باور به اینکه این ماییم که زندگیمون رو میسازیم
(پس تحتِ تاثیرِ شرایطِ اقتصادی و سیاسیِ نبوده)
و پایه یِ تمامِ اینها توحید بوده و یکتا پرستی
توحیدِ عملی.ایمانی که عمل آورده.ایمان به خدایی که بی نهایت ثروتمنده
درکِ خداوند و نگاهِ سیستمی به خداوند بوده که هم آموزشهای استاد رو متمایز کرده و هم نتایجِ استاد رو با اختلافِ خیلی زیادی متفاوت کرده.
اینها تصویر ذهنیِ من و بک گراندِ من ازاستادِ که میبینم متفاوت از دیگران عمل میکنه و متفاوت تر از دیگران نتیجه میگیره.
ایمانی که به دنبالِ رسیدن به اون درجه از ایمان دنباله رویِ استاد شدم
ایمانی که کسانی که خواهانش هستند رو میکشونه به این سایت :)
خدا به ما هم بده این ایمان رو :)
در پناهِ خداوند یکتا شاد باشید و سعادتمند :)
سلام به استاد عزیز ،منبع سرشار از انرژی و آگاهی
سلام به خانم شایسته مهربان و میکائیل دوست داشتنی
و
سلام به دوستان هم فرکانسی و گلم?
بنظر من موفقیت استاد نسبت به دیگران چندتا دلیل اساسی و اصلی داره:
۱٫ نگاه توحیدی ایشان به یک قدرت ، یک نیرو و یک تکیه گاه واحد است٫ و با این باور که آن قدرت بی نهایت ، بهترین ، نزدیک ترین ، زیباترین و کم هزینه ترین راه های رسیدن به هدف را سراغ دارد و به کسی که به او ایمان داشته باشد و بار خود را به او سپرده باشد راهش را خواهد گفت ، وی با دریافت اولین ایده و الهام کارشان را استارت میزنند و به اندازه ای که میدانند الان باید انجام دهند و قدم بردارند ، قدمشان را بر میدارند ، و نگران قدم بعدی هم نیستند٫ استاد میداند که این نیرو همواره با او و همراه او هست و هر لحظه او را هدایت خواهد کرد٫ بنابراین هیچ نگرانی هم ندارند٫ (شجاعتی که در عمل کمتر کسی میتواند داشته باشد)٫
اما این وسط افراد معمولی یا حتی افرادی با دانش بالا (اما منطقی و کم باور) که با ذهن تحلیل گرشان یا با اراده خودشان میخواهند تصمیم بگیرند و یا با قدرت آدمهای اطرافشان و یا مشاوره های اطرافیان حرکت میکنند قطعا نتیجه ای که میگیرند هرگز شبیه و یا حتی نزدیک به نتیجه کسی که از یک نیروی واحد بینهایت و یک قدرت مطلق یعنی (پادشاه عالم) کمک میگیرد نیست٫ به این دلیل که در بیشتر موارد افراد متخصص ولی منطقی ، تا زمانیکه تمام مسیری را که میخواهند بروند را تجزیه و تحلیل نکنند و از صحیح به مقصد رسیدن در آن اطمینان نداشته باشند ، هرگز دست به کاری نمیزنند و اگر هم بزنند سعی میکنند از روشهای کپی شده دیگران استفاده کنند ، یا از شیوه هایی که دیگران امتحانش کرده اند و احتمال خطرش را کمتر میدانند استفاده میکنند ، به این دلیل که آنها ضعف ایمانی دارند ، یعنی آنها بدنبال دل خودشان نیستند یا شبیه به خودشان نیستند ، بنابراین آنها با حساب روی عقلشان کاری را انجام میدهند و هیچوقت نتیجه آنطوری که باید باشد نیست ، چون عقل همیشه میتواند خطا کند و انسان را گمراه کند٫ وقتی قدرت را از خدا (قلب) سلب میکنی و آنرا به غیر خدا (عقل) واگذار میکنی (چه عقل خودت چه عقل دیگران) احتمال شکست و یا در برخی از موارد نابودی خواهد بود٫
کسی که با عقل خودش و یا با عقل دیگران بخواهد راه را پیدا کند ، در بیشتر موارد گمراه میشود یا با شکست های زیادی روبرو خواهد شد، و آنهم به این دلیل است که عقل او و عقل اطرافیانش کمترین راهها را میدانند ، در برخی موارد شاید بدترین راه ها هم باشند٫
ولی وقتیکه با نیروی خداوند حرکت میکنی خداوند بینهایت راه را سراغ دارد که به عقل هیچ بنی بشری نمیرسد٫ (راهی که خداوند پیشنهاد میکند هرگز پشیمانی ندارد) ولی (راهی که عقل پیشنهاد میکند ممکن است آینده پشیمانت کند)٫
این راه ها (راه های خداوند) به کسی گفته میشود که خواستارش باشد و درخواست دهد و فقط از قلبش کمک بگیرد و صدای آن قلب را هم فقط صاحب آن قلب میتواند بشنود٫(البته اگر آگاه باشد) نه هیچ کس دیگر٫
برای همین در طول تاریخ آدمهایی که کارهای بزرگ انجام میدادند همیشه مورد تمسخر و تحقیر دیگران واقع میشدند٫ چون آنها صدایی یا ندایی را میشنیدند یا نیرویی آنها را به سمتی میکشید که نه میتوانستند آنرا به کسی توضیحش دهند و نه اگر توضیح میدادند کسی میتوانست آنرا درک کند و از نظر بقیه ی مردم آشکارا دیوانگی بنظر می آمد٫ اما سالها بعد که نتایج آن تصمیم ها آشکار میشد خیلی از همان افرادی که قبلا تمسخر میکردند ، پیرو همان افراد به اصطلاح آنها دیوانه میشدند٫
(برای همین استاد در همه دوره ها از دوستان خواستند که تا زمان نگرفتن نتیجه با هیچ کسی در مورد کاری که انجام میدهند صحبت نکنند)٫
۲٫ نقطه شدن استاد عباسمنش بر روی یک هدف واحد٫
یعنی یک چیز ، یک کار و یک رشته را به بهترین نحو انجام دادن و در آن ماهر شدن٫ اگر از نظر منطقی به کسی بگویی یک نفر بعنوان استاد در قرن بیست و یکم ، آنهم در کشور پیشرفته ای مثل آمریکا از برنامه های مجازی فراگیری مثل تلگرام و یا اینستاگرام که همه آنرا بعنوان بهترین مکان برای معرفی و رشد خودشان در نظر میگیرند ، نه زیاد چیزی میداند و نه استفاده میکند ، مگر کسی باور میکند؟!!!!
چرا استاد اینستاگرام و لایوی که بچه های دارای سن یک سال به بالا توی ایران آنرا بلدن ، چیز زیادی ازش نمیدونه؟
به این دلیل که استاد با استفاده از قانون بیست هشتاد تمام تمرکزشان فقط و فقط روی یک گزینه هست و آنهم ، (سایت عباسمنش دات کام)٫ نه به دنبال اطلاعات اضافه هستند ، نه به دنبال حواشی و کارهای غیراصلی٫ کسی که با این تمرکز قوی میتواند کاری را دنبال کند قطعا باید بهترین باشد٫ مثل همان ذره بینی که وقتی در فصل سرمای زمستان از همان نور کم حرارت خورشید ، با نقطه شدن روی یکه برگه کاغذ میتواند آتشی را روشن کند و با آتش آن کاغذ میتواند دنیا را روشن کند و یا به آتیش بکشد ، این نقطه شدن و متمرکز شدن روی یک موضوع هم به همان اندازه قدرت دارد٫
۳٫ عمل به دانسته ها٫
چیزی که خیلی خیلی مهم هست و خود من هم بسیار در این زمینه هنوز ضعف دارم٫
بسیاری از افراد از این کانال به آن کانال ، از این سایت به آن سایت ، از این کتاب به آن کتاب ، از این استاد به آن استاد ، از این سمینار به آن سمینار میروند که زندگی شان تغییر کند ، حال آنکه اگر آنها به همان صفحه اول کتابی که میخوانند و یا اولین فایلی که گوش میکنند عمل کنند قطعا نتیجه شان به همان مقدار تغییر خواهد کرد٫ با جمع آوری انبوه اطلاعات چیزی عوض نمیشود ، در صورتیکه با عمل کردن به کمترین اطلاعات خیلی چیزا عوض خواهد شد٫
۴٫ همیشه راه بهتر و آسانتری هم هست٫
اینکه ما در بیشتر موارد میگوییم فقط همین یک راه یا همین دو تا راه بیشتر وجود ندارد ، باوری است که راه را بر راه های دیگر میبندد و وقتیکه با همین یک یا دو راه متقاعد و راضی میشویم و به دنبال راه سومی و یا راه بیشتر و بهتری نیستیم ، هرگز به راه بهتر و جای بهتری هدایت نمیشویم٫ استاد بر این باورند که همیشه راه بهتری هم هست و هیچوقت پایانی و یا محدودیتی برای راه های حل مسائل شان قائل نیستند و وقتی این باورهای نامحدود را در خودشان تقویت کرده اند همیشه در راحت ترین حالت ، در کمترین زمان ، با کمترین هزینه به خواسته هایشان میرسند ، هر چند که من مطمئنم اگر الان شرایطشان خیلی خیلی عالی باشد که هست ، هنوز هم بدنبال راه بهتری برای بهتر شدن و عالی تر شدن هستند٫ و قطعا باز هم به مسیرهای راحت تر و بهتری هدایت میشوند٫
و ریشه ، اصل و اساس چهار مورد گفته شده در بالا همان مورد اول است یعنی یگانه پرستی و نگاه توحیدی٫
(او میگوید ، نگرانی برای چه!)
از استاد عزیزم عذرخواهی میکنم که من از طرف ایشان صحبت کردم٫ به اندازه ای که درک کرده بودم سعی کردم واضح توضیح دهم٫
البته موارد دیگری هم هست که جزو اصلی ترین ها نیستند٫ به نظر من این چهار گزینه از اصلی ترین حرکت ها ، رفتارها و باورهای استاد هستند که او را نسبت به بقیه متمایز کرده است٫
با آرزوی بهترین ها برای استاد مهربان ، خانواده محترمشان و دوستان همراهم?
شاد ، خندان ، سلامت ، ثروتمند و پر از عشق باشید٫
سلام٫
به نظر من چیزی که باعث تفاوت در نتیجه ی یک کسب و کار است منطقی کردن باور های مربوط به آن است٫
خیلی از افراد را می شناسم که درکی از قوانین و باورها ندارند که بتوانند اگاهانه در جهت کسب و کار بهتر هدایت شوند ولی موفق هستند
مثلا علت موفقیت خودشان را تلاش زیاد یا تبلیغات مناسب شناخت بازار و ازین قبیل فاکتور ها عنوان میکنند٫در واقع یک باور منطقی را مسلط بر افکار خود میکنند٫و میگویند چون من تلاش فراوان داشتم پس موفقم ٫یا چون علم لازم را دارم رونق کسب و کار را دارم٫این عوامل وقتی بی اثرند که فرد ان را بی اثر باور کند٫در واقع فرکاانس پول و درامد بالا را ارسال میکنند ولی چون درکی از قانون ندارند و منطق اشتباه یا بهتره بگم سختیو انتخاب کردند مسیر دشوار تری را طی میکنند٫یا مسیر طولانی تر می شود٫
مثلا فردی مث استاد عباس منش منطق موفقیت در کسب و کار را علاقه به ان و شبانه روز مبارزه باعوامل مخرب و ورودی های نامناسب قرار دادند٫و در واقع می گویند چون علاقه دارم و چون هر روز روی خودم کار میکنم پس موفقم٫و منطقی که از بچگی بهشون القا شده اینه که تنبل نرو به سایه سایه خودش میاد٫
فرکانس و قانون کار خودشو میکنه و این منطق درستیه که ما باید جایگزین کنیم تا سریعتر و راحت تر مسیرو طی کنیم٫
من به شخصه تا زمانی که فقط به فرکانس و باور فک میکردم نتیجه ی زیادی ندیدم ولی به محض اینکه در دوره کشف قوانین حرف از منطق شد خیلی راحت تر قوانین رو باور میکنم و ارامش بیشتری دارم٫چون به صورت منطقی پذیرفتم که همه چی سر جای خودشه و نیازی به استرس نیست٫همه میدونیم فرکانس و قانون وجود داره ولی با یک تضاد وورودی های نا مناسب فراموش میکنیم٫چیزی که مانع از فراموش کردن میشه فقط و فقط منطقه٫این منطقه که هر چیزیو باور پذیر میکنه و هر چه شناخت بهتری از قوانین داشته باشی منطق درست و راحت تری رو میپذیری و بالطبع مسیر راحت تریو برای موفقیت طی میکنی٫
البته به نظرم همین که به منطق اینقد رو بدیم که هیچیو الکی قبول نکنه باز یک باوره که برای بعضی ها میتونه مخرب و برای برخی میتونه سازنده باشه ٫
با ارزوی شادکامی و موفقیت
با عرض ادب و احترام
دقیقا استاد درست میگن که اصلا نیازی به تبلیغات نیست خود بنده از سال پیش تا به امروز مدیر یک کانال تلگرامی هستم که در مورد موضوعی خاص میباشد که فقط ۳ کانال در کشور فعال هستند که کانال بنده سومین و اما فعالترین در کشور هست من قبل از شروع بین ۴ تا ۵ سال تحقیق مدام داشتم و در این سالها تمامی معایب رو شناسایی کردم و به نقاط قوت تبدیل کردم ببینید دوستان برای شروع هر کاری اول نیاز به داشتن علاقه شدید و باور و اعتماد به نفس حتی خیلی کم نیاز دارید وقتی که شما مطالعاتتون رو شروع میکنید اطلاعات دقیق به شما اعتماد به نفس کافی رو میده شما باید ایمان و باور قلبی رو جایگزین ترس هاتون بکنید به قول (( آرنولد شوارتزنگر )) در مسیری که هدف و پشتکار قوی باشه شکست خوردن هم میشه جزوی از مسیر موفقیت و براتون عادی میشه یک مثال ساده براتون میزنم : مورچه یک مسیر خیلی طولانی رو از کف زمین تا سقف خونتون رو پیمایش میکنه تا ۱ بار وقتی ازون بالا سقوط میکنه دوباره همون مسیر رو میره و وقتی به نقطه سقوط میرسه اون نقطه رو ( دور ) میزنه و به راهش ادامه میده این یعنی پشتکار و هدف قوی و درس گرفتن از شکست اول و دور زدن مسیر به جای منصرف شدن از هدف * شما نیازی به تبلیغات ندارید کیفیت عالی در خدمات و سرویس دهی و اطلاعات ساده اما قوی , دقیق و قابل فهم برای تمامی سنین , این خودش تبلیغاتی فوق العاده برای کار شماست ٫ کیفیت عالی مال مشتری عالیه و کیفیت خرد مال آدمای خرده ٫ به قول استاد هر کسی تو مدارش باشه خودش میاد و نیازی به هزینه های هنگفت نداره٫ بچه ها به خودتون باور داشته باشید به هر کاری که بهش عشق دارید و شب ها بهش فکر میکنید و احساس میکنید که در اون کار موفق میشید شک نکنید که اون همون کاریه که تو براش ساخته شدی ٫من خودم رو مثال میزنم : من از ۷ سالگی توی تلویزیون رو نگاه میکردم و میگفتم اونا چی هستن که سیاه و سفیدن چقدر قشنگ هستن بزرگتر که شدم بعد از مدرسه میرفتم پشت ویترین مغازه های تعمیر تلویزیون رنگی و غیره ٫ دیپلمم رو با مدرک الکترونیک گرفتم ٫سال ۸۶ پدرم به رحمت خدا رفت و من مجبور شدم برم سرکاری که اصلا دوستش نداشتم ( لوله کشی ) این قضیه تا ۱۱ سال ادامه داشت تا اینکه پارسال به خودم گفتم من باید الکترونیک رو ادامه بدم و با اینکه ریاضیاتم واقعا ضعیفه اما الان ترم ۲ یکی از بهترین دانشگاه های برتر آسیا در قزوین هستم ٫من واقعا عاشق الکترونیک هستم من فقط و فقط برای اینکار زاده شدم من احساس میکنم تازه متولد شدم من برای این صنعت میمیرم من واقعا دیوانه الکترونیک هستم ٫و مطمئنم که موفق میشم٫ کیفیت کار شما معرف شماست نه تبلیغات و هزینه های هنگفت و پارتی بازی و غیره ممنونم که برام وقت گذاشتید و پیامم رو خوندید ٫ پایدار باشید ٫
با سلام خدمت خانواده عزیز و پر قدرت عباسمنش و استاد عزیزم
من در گذشته در کار نتوروک مارکتینک بودم و نزدیک یکسال هست که بیرون آمده ام دقیقا در کار مارکتینگ اساس وبیسشون تبلیغات است ولی استاد عزیزم با ایمان بالا و ساختن باورهای قوی و در لحظه زندگی کردن و هر لحظه احساس خوب داشتن و لذت بردن در لحظه حال نه در گذشته و نه در آینده و گفتگو با خداوند و در خواست خواسته هایش از خدای مهربون االهام گرفته و هدایت شده و براحتی و آسونی به خواسته هایش میرسد.اگر ما باور فراوانی و وفور نعمت را در خود بسازیم و باور کنیم و پر قدرت با ایمان راسخ از خداوند خواسته هایمان را بخواهیم و همانند یک منبع قدرت ،قدرتی که تمام جهان در دست اوست” رب العالمین” راحت با خدا گفتگو کنیم و باور و احساس برآوره شدن خواسته مان را براحتی احساس کنیم بطور که اون خواستمون براورده شده و شکر گذار باشیم و به خواستمون نچسبیم و از زندگیمون لذت ببریم باور نمیکنیند خدای مهربون و کاینات از جایی که گمان نیمبرید براحتی و آسونی آرزوهاتون رو برآورده میکند.
خیلی مواقع وفتی خواسته ای دارم با خدا خواستمو میگم و میگم خدا جون باورو ایمان دارم این خواستمو براحتی و به آسونی او خواست رو بهم دادی و شکر گذاری میکنم و طبق قانون رهایی رهاش میکنم و از لحظه لحظه زندگیم لذت میرم باورتون نمیشه بارها این اتفاق واسم افتاد از جایی که فکرش نمیکنم بعد از مدت کوتاهی خواسته هام برآورده میشه و من چقدر ذوق و شکر گذار میکنم این عادت تبدیل به باور و ایمان قلبی من شده.و همیشه هر لحظه تمرکز و توجه ام روی افکارم کار سختی و با تکرار و تمرین میشه اگر به خدای متعال و قدرت بی همتایش شک نکنین و قلبأ بهش توکل کنیم تمام خواسته هامون برآورده میشه.
با تشکر به تمامی دوستان گلم و استاد عزیزم.
سلام به خانواده عزیزم
در مورد سوال مسابقه من پیش خودم فکر کردم که می تونم از یکی از موفقیت های خودم که با تغییر نگرش و باورهایم برایم به حقیقت نشست به موضوع وارد شوم که این یه فاکتور برای همه انسانهای موفق از جمله استاد عباس منش هم می باشد و این یه قانونه برای هر کسی از پیامبران ما تا دیگر افراد موفق گرفته تا استاد و همه و همه
من مدت 15 سال به مصرف مواد مخدر اعتیاد داشتم و با وجود تلاشهای بسیار زیادی که هم خودم و هم خانواده و دولت و ووووو انجام می دادند اما هیچ نوع موفقیتی در روند بهبود شرایط زندگی من اتفاق نمی افتاد اصلا من باور نداشتم که می توان موفق شوم و از مواد مخدر پاک بمانم مثال فردی را می زنم که باور ندارد که می تواند در کسب و کار خودش موفق شود و سراغ عوامل بیرونی مثل تبلیغات و غیره و ذالک می رود و نتیجه ایی هم نمی گیرد
سالها به همین منوال زندگی من سپری شد و اوضاع و شرایط هر روز بد و بدتر هم شد در قطع مصرفهایی که از طرف مجربترین متخصصین کشورمون انجام میدادم نه تنها بهبودی در شرایط اتفاق نمی افتاد تازه همین موضوع باعث می شد که ذهن و جسم من به داروهای شیمیایی عادت کند و اوضاع بدتر هم شد
نمی خوام بگویم که علم پزشکی بد است و کاربری ندارد منظور اینه که من باور نداشتم که اصلا می توان موفق شد برای همین هم تغییری اتفاق نمی افتاد که هیچ اوضاع زندگی من هر روز هم خراب تر می شد
دقیقا صحبتی که آقای عباس منش هم می کنند همینه که تبلیغات و ابزارها بد نیستند ولی اگر با باورهای نادرست بخواهیم پیشرفت کنیم این نشدنی است و هر موقع باورهای ما در خصوص هر چیزی سالم و مثبت باشند زندگی ما خود به خود درست می شود و ما هدایت می شویم عرض می کنم خدمتتان
بعد از کش و قوس های بسیار زیاد من به این نتیجه رسیدم که باور کنم افرادی که مثل من مصرف کننده بودند و پاک شدند را برای مشاوره انتخاب کنم و آنها می توانند به من کمک کنند تا اینکه این کار را انجام دادم و همین باور من را هدایت کرد به دنیای جدیدی که در کنار من بود و من تا حالا اون را ندیده بودم به دلیل داشتن باورهای مخرب
پسر عموی من چندتا خونه اون طرف تر ما پاک زندگی می کرد من با باورهای نادرست باز تکرار می کنم نمی دیدم ولی فردی که در شهر دیگر مواد می فروخت و مصرف کننده بود او را می دیدم و می توانستم با او رابطه برقرار کنم
مثال افرادی را می زنم که با باورهای اشتباه دارند دنبال الگو و راه حل می گردند و موفق هم نمی شوند طرف میگه من اگر 500 میلیون تومان داشتم فلان می کردم به امان می کردم
در صورتی که بسیار زیادند الگو هایی که از صفر و حتی با بده کاری شغلشون رو شروع کردند مثل استاد و خود من
اونا باور دارند که باید رانت داشته باشند اونا همش عوامل بیرونی را دخیل در سرنوشت خودشون می دونند مثل من که عوامل بیرونی را هم مقصر و هم کارگشا در از مصرف مواد پاک شدنم میدانستم و هیچ کمکی هم بهم نشد چون بازم تکرار می کنم باورهای نادرستی داشتم
اوضاع زندگی من با تغییر باورهایم بدون اینکه بخوام کسی تغییر کند و عوامل بیرونی به من کمک کنند خودش روبرا شد و من هر روز مورد هدایت خداوند قرار می گرفتم طوری که هر روز به دوستانم اضافه می شدند و من امروز از شهر خودمون گرفته تا آمریکا تا اتیوپی تا افغانستان تا اروپا و همه جای جهان دوستانی دارم که هم باور و هم فرکانس هستند با من در پاک ماندن از مواد مخدر و این فقط با تغییر باورهایم
زندگی امروز من هیچ ارتباطی با اون وضعیت گذشته من ندارد
به اعتقاد و باور من همه چیز بر می گرده به باورهای ما وقتی آقای عباس منش می گویند که باورها درست باشند و در جهت خواسته های ما قرار بگیرند خود به خود همه چیز درست می شود دقیقا درسته
مگه آقای عباس منش من رو می شناسند یا به من پولی دادند ؟ و خب پیام ایشون با اسمشون بزرگ روی دیوار بنگاه املاک ما نوشته شده شاید عباس منش روحشم خبر نداشته باشه ولی خداست دیگه برای آدم وقتی بارو درستی داشته باشد همه کار می کند
توی فایل توحید عملی شماره 3 فکر کنم که استاد قسم می خورند که همه چیز باوره بخدا منم می گم همه چیز باوره
منم هیچ کار خاصی نکردم الان 10 سال و نیم است که مواد مخدر که هیچ حتی یه دونه قرص سردرد هم نخوردم و بی نهایت تا اتفاقات خوب دیگه ایی که برای من افتاده است
آقا من توی بنگاه نشستم یه نفر مشتری می یاد و می گوید که من از این همه بنگاه املاک اومدم بنگاه شما
این نتیجه کار کردن و تغییر دادن باورهاست که این طوری برای من کار می کند خداوند را سپاسگذارم
آقا راحتت کنم استاد خدا توی خواب هم برات تبلیغ می کنه بخدا من تو خواب بهم گفته شد دوره عزت نفس را شرکت کن و بعدش من دوره را شرکت کردم و نتیجه هم برای من فوق العاده بود
ممنون از خداوند که من را به این مسیر هدایت فرمودند
موفق و پیروز باشید
به نام حق
من معمولا کوتاه و خلاصه مطلبم رو میگم؛ امیدوارم اصل مطلب رو بتونم برسونم
عرضم به حضورتون در مورد کسب کار اینجا شما یه هدف دارید؛ که اصل موضوع هستش؛ و اون هدف “کسب درآمد” است٫
و بسته به نوع باور و علاقه هر کسی یک مسیری رو برای این هدف مشخص میکنه
تا اینجاش برای دوست عزیزم که سوال رو پرسیدند و همینطور هم فرکانسی های عزیزم واضح است
در واقع یه اصل موضوع دیگه در خواسته های شما وجود داره ؛ که با توجه به باور های مناسب؛ شما علاقه دارید از چه طریقی وقتتون گذرونده بشه و بهتون خوش بگذره و تازه این عشق و علاقه به شما هم ثروت برسونه؛ شاید از طریق مسافرت باشه، شاید از طریق ورزش باشه ، یا تولید، یا مارکتینگ
یا شاید یکی علاقه داشته باشه بخوابه و در ازای خواب پول بگیره اگه واقعا علاقه داشته باشد همش خواب باشید حتی میتونید با باور های درست به یک منبع درآمد بزرگ تبدیلش کنید
چون به قول استاد فرقی نمیکنه چه شغلی باشه؛ بستگی داره چه باور هایی رو دارید٫
شما به همون اندازه که خودتون رو به خواسته هاتون برسونید یعنی به هر طریق جهان رو به تکامل رسوندید اما مهم است که با چه باور هایی
مثال رو روی همون بحث مارکتینگ میزنم:
هدف و اصل موضوع
۱- کسب درآمد
۲- دادن خدمات و محصولات مطابق با خواسته های مشتری
و بهتر کردن و سرعت بخشیدن به دو مورد بالا در مسیر تکامل
و تبلیغ و اسم فروشگاه و مکان فروشگاه و مرتب بودن به علاقه شما بستگی داره و جز فرعیات موضوع میباشد
که این موضوع همون الهاماتی هستند که با حس خوب به شما میشه
ولی به قول استاد زمانی ایده و الهام توهم نیست که با شرایط موجود شما همخوانی داشته باشد
شاید شما علاقه داشته باشید در شبکه های تلوزیونی تبلیغ بشید و به برند خودتون که در همه جا پخش میشه افتخار کنید، و این یک علاقه محسوب میشه، که در صورتی که با شرایط حال شما همخوانی داشته باشد؛ حتی بصورت مستقیم یا غیر مستقیم هم میتونه تاثیر خودش رو در پیشرفت فروشگاهتون بذاره و هم از طرفی با دادن هزینه تبلیغات به خودتون و تکامل و پیشرفت شغل های زیادی که در این پروسه درگیر هستند کمک میکنید٫
اما اگر مثلا شما نیاز باشه، وقت یا هزینه یا انرژیتون رو در اصل موضوع صرف کنید و این کار رو نکنید و یجاش تمرکزتون رو به تبلیغ ببرید یعنی یک باور اشتباه در مسیر رسیدن به درآمد و خدمات دهی مناسب به مشتریان٫
که خیلی از افراد و حتی تحلیل گران این زمینه با باور های نا مناسب در ۹۹/۹۹ درصد معیار تفاوت موفقیت در دو کسب و کار مشابه را در فرع موضوع میبینند
شما اگر باور هاتون درست باشه جهان خودش براتون تبلیغ میکنه
و کسی مثل استاد که باور هاشون نسبت به ما خالصتره و به قول خودشون خیلی به خودشون سخت گیرتر هستن، ممکنه علاقه ای به فرعیات نداشته باشن و کاملا اصل موضوع علاقه ایشان باشه و نتیجش این میشه
شاد و پیروز و ثروتمند باشید :)