live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 62

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Only God گفته:
    مدت عضویت: 2486 روز

    به نام تنها قدرتی که شکست ناپذیر واقعیست

    سلام استاد عزیز و خوبم سلام خانواده ی بسیار گرم و صمیمی و هم فرکانسیم٫٫٫ باعث افتخارمه که این ۲۱۹ امین روزی که با شما همراه بوده ام٫٫٫ استاد سوال خیلی خوبی پرسید که سوال خیلی ها میتونه باشه٫٫٫ و خیلی هامون هم فکر میکنیم که جواب رو میدونیم مثل خوده من که اگه تا اخر نظرم رو بخونید کامل توضیح میدم دلیلش رو ولی اصل این موضوع دانستنش نیست و اصلش به اینه که ما تا چقدر به اون عمل میکنیم که استاد چقدر درباره این موضوع که چه چیزی اصله تو فایل های رایگان توحید عملی صحبت کردن و گفتن اصل اینه که همه این باورهارو باید دور بریزیم مثلا اگه فلان چیز تغییر کنه و اگه فلان تبلیغات رو انجام بدم و اگه فلان کشور برم و٫٫٫ و قدرت رو از دیگران بگیریم و بدیم به خدا و خودمون٫ من تمام نظر هایی که گفتن دلیل اصلی موفقیت استاد، توکل و ایمانه او به خدا بوده رو قبول دارم و استاد بارها در اکثر فایل هاشون درباره اصل که توحید و ایمانه صحبت کردن ولی آیا واقعا اعمالمون این باور رو نشون میدن؟؟؟

    تنها کسی میتونه این کارو انجام بده که ایمان صددرصد داشته باشه ولی واقعا انجام ندادن تبلیغات در دنیای امروز برای خیلی ها نشدنی و قابل قبول نیست!!! این کار جرات میخواد اعتماد به نفس بسیار قوی میخواد که خیلی ها موقع عمل کلی شک و دو دلی در دلشون راه پیدا میکنن و همین شک ها همه چی رو خراب میکنه٫٫٫ من واقعا کسی رو غیر از استاد عباسمنش ندیدم که بدون هیچ تبلیغی انقدر موفق باشه٫٫٫ و شاید حتی کمتر از یک درصد از مردم جهان باشن که چنین ایمان قوی داشته باشن! خیلی از ما ایمان قوی داریم ولی اعمالمون اونو ثابت نمیکنه! مثلا تا وقتی که تبلیغات نباشه انگار صددرصد کار انجام نشده! ولی وقتی دوتا محصول رو نگاه میکنیم که هر دو تبلیغات مساوی انجام داده اند و دو نتیجه متفاوت گرفته اند خیلی راحت تر میتونیم درک کنیم که یک نیروی بسیار قوی تر داره موفقیت افراد رو رقم میزنه نه تبلیغات٫٫٫ همون نیروی که استاد صددرصد باورش کرده همون نیروی که به قول استاد اگه تمام ادم ها علیه ما باشن ولی اون با ما باشه بازم رسیدن ما به موفقیت صددرصده٫٫٫ همون نیرویی که هدایتگر کل جهانه نه فقط مشتری های بیشتر٫٫٫ همون نیرویی که برعکس تمام ادم ها که میگن بدون تبلیغ مردم با محصولاتمون آشنا نمیشن و هزاران غیر ممکن دیگه مثال میزنن، ولی اون نیرو براش هیچ غیر ممکنی وجود نداره!!! خودش ادم ها، موقعیت ها و ایده هایی رو وارد زندگیمون میکنه که با هیچ به هرچی که بخوایم میتونیم برسیم٫٫٫ حتی کوه ها رو جابه جا میکنه تا هدفی که باید به مقصد برسه، برسه و نیرویی که رب العالمینه٫ به قول استاد وقتی باورش کنیم بقیه کار هارو خودش انجام میده٫٫٫ آیا واقعا میتونیم تا این حد باورش کنیم و کارهارو به اون بسپاریم؟ جوری که ابراهیم باورش کرد و چاقو رو برداشت باورش کنیم؟؟؟ میتونیم مثل موسی که باورش کرد و به سمت دریا رفت باورش کنیم؟؟؟ ترس از شرک میاد تردید از شرک میاد ما تبلیغات رو بیشتر باور کردیم تا قدرت رب و این یعنی شرک٫٫٫ باید قبول کنیم هنوز خیلی جا داریم برای تکامل٫٫٫ ایا حاضریم مثل استاد عباس منش همه ترس هامونو کنار بزاریم و با دید الهی و فقط توکل به خدا بار ها از صفر شروع کنیم و انقدر ایمانمون قوی باشه که مثل او که تمام دارو ندارش رو تو بندرعباس بخشید و با هیچ رفت به سمت تهران، ما هم میتونیم فقط با توکل به رب کل زندگیمون رو ببخشیم؟ و از صفر شروع کنیم؟؟؟ تنها کسی این کارو میکنه که ایمانش به صددرصد رسیده باشه کسی که حتی با اینکه خدا بچه اش رو ازش گرفت خیلی زود بجای گله و شکایت از خدا بابت روز هایی که اون بچه پیششون بوده سپاسگزاری کرد٫٫٫

    ماه ها و حتی سال ها طول میکشه تا بتونیم این باور رو در خودمون ایجاد کنیم٫٫٫ استاد خیلی رو خودش کار کرده در همه جنبه های زندگیش از این نیرو کمک گرفته و این رو ثابت کرده٫٫٫ این قانون وقتی جواب میده که ادم با خودشو خدای وجودش هماهنگ شده باشه و ظاهرش هم این موضوع رو اثبات کنه٫٫٫٫ و باز کسی میتونه این موضوع رو در اعمالش اثبات کنه که اعتماد به نفس کامل داشته باشه و کسی که اعتماد به نفس کامل نداره یعنی خدای وجودش رو هنوز باور نکرده کسی که به کاری که انجام میده باور نداشته باشه که کارش عالیه و به بهترین نحو داره اون کارو انجام میده بازم به خدای خودش که بخشی عظیمی از اون کار رو داره اداره میکنه و نیروی اونه که داره اون کارو مدیریت میکنه باور نکرده٫٫٫ استاد در کنار اینکه به خدا ایمان داره به خودش و محصولاتش هم ایمان داره و بخاطره همین ایمانه که فقط خودش درباره محصولاتش حرف میزنه چون همین باعث میشه مردم هم این اعتمادو بهش پیدا کنن و اون کارش رو دوست داره و با اشتیاق و عشق انجامش میده٫ پس تنها کسی میتونه از خدا با ایمان درخواست کنه که اول خودش به خودش ایمان داشته باشه، خدا طرف کسایی که خودشون رو باور دارن٫٫٫ چه بسیارن کسایی که خودشون رو باور ندارن و دوس دارن این کمبود رو با تبلیغات گسترده جبران کنن، ولی بازم اونا هیچوقت پیشرفت نمیکنن و فقط هزینه های الکی برای تبلیغات میدن٫٫٫٫ خود استاد تو یکی از فایل هاش گفت اگه ازم بپرسن اولین دلیل موفقیتم چی بوده میگم اعتماد به نفس٫٫٫٫ و کسی اعتماد به نفس کامل داره که بدونه یک نیرویی ماوراء خودش باهاش همراه٫٫٫٫ بنظر منم اولین دلیلی که همه ما با دیدن حتی یک فایل از استاد جذبش شدیم باور و ایمان قوی که ازش دریافت میکردیم بود من خودم خیلی ویدیو های انگیزشی و معلم های دیگه برای موفقیت دیدم حتی چون زبانم خوبه خیلی به استاد های موفقیت بین المللی گوش دادم ولی تنها کسی که تصمیم گرفتم تا همیشه بهش گوش بدم استاد عباس منش بوده و خواهد بود چون حرفاش یه جور دیگه به دلم میشینه و ارومم میکنه چون میتونم به حرفاش اعتماد کنم، چون خودش به حرفای خودش اعتماد داره و ایمان داره که این حرف ها فقط از طرف خودش نیستن و همون نیرو داره کمکش میکنه ، چون خودش راهی رو که پیشنهاد میده رفته و بخاطر همین ایمان پیدا کرده که این راه جواب میده و مثل خیلی های دیگه حرفاش دروغین و تبلیغ الکی نیستن٫٫٫ چون خودش به حرفاش ایمان داره و این ایمان رو به ما هم منتقل میکنه٫٫٫ حتی منی که الان دارم اینارو میگم بازم به شخصه اعتراف میکنم در این مورد خیلی خیلی باید رو خودم کار کنم و خیلی طول میکشه تا بتونم این باور و اعتماد به نفس رو در خودم ایجاد کنم چون باور با بارها تمرین ایجاد میشه نه با دانستن!!!

    و در اخر دوس دارم به خود استاد عزیزم بگم من همه فایل های رایگانتون رو دانلود کردم و مدام دارم بهشون گوش میدم و جزئی از زندگیم شدن٫٫٫ صدهابار تا الان گوششون کردم و باید هزاران بار دیگه گوششون کنم و وقتی درسمو ازشون کامل یاد گرفتم اونوقته که دوره هاتون رو میخرم من هنوز دارم از همون فایل های رایگانتون یاد میگیرم٫٫٫ و به زودی میام تمام اتفاقای که تو این مدت حتی با گوش دادن به همون فایل ها برام اتفاق افتادن که برای بعضیا معجزه ان رو مینویسم٫٫٫ من از بچگی برای همه ادم عجیبی بودم و همیشه کار مخالف اکثریت رو انجام میدادم تو هر جمعی همه میگفتن نه من میگفتم اره و برعکسش و بخاطره همین اعتماد به نفس کمی داشتم٫٫٫ این اولین جمعی هست که احساس میکنم بهشون خیلی نزدیکم٫٫٫ با اینکه اعتماد به نفسم کم بود ولی روحیه شکست ناپذیری رو از بچگی تا الان داشتم و بخاطره همین باهاش جنگیدم و تو سن ۱۹ سالگی معلم شدم و تو این یه سالی که با شما اشنا شدم همون روزای اول گوش دادن به فایل هاتون اتفاقای خوب برام افتادن چون ذهنم خیلی مقاومت نداشت نمیگم باور هام درست بود ولی همیشه میدونستم حقیقت چیزه دیگست!!! الان تو سن ۲۲ سالگی شغل شخصی خودم رو دارم٫ اول از خدای خودم سپاسگزارم که اولین دلیل موفقیت هام و حتی دلیل هدایتم به سایت خوب استاد عباسمنش بوده و بعد هم از استاد خوبم که همیشه دارم ازش یاد میگیرم سپاسگزارم و در اخر از همه کسایی که نظرم رو با اینکه خیلی طولانی بود تا اینجا خوندن سپاسگزارم٫ شاید چند دقیقه از وقتتون رو گرفته باشه ولی من از روزی که لایو استاد رو دیدم تا الان روش فکر کردم و برای این جواب وقت گذاشتم٫

    (((مگر از زندگی چه میخواهی که در خدایی خدا یافت نشود)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    شهلا شیخ جبلی گفته:
    مدت عضویت: 2523 روز

    با سلام به دوستان محبت چرا که چیزی که ما را اینجا بدور هم جمع کرده است فقط و فقط محبت است چون در جمعی هستیم که همه سخنان و گفتگوها از درونمان نشات گرفته شده است افتخار می کنم که در بین شما عزیزان قرار دارم و می توانم دیدگاه خودم را خیلی کوتاه وخلاصه بیان کنم.

    چیزی که تفاوت رو ایجاد کرده بین استاد و دیگر ان این هست که استاد با درک قوانین فقط خود واقعی شان هستند و همیشه سعی کردند که خالصانه و مخلصانه قوانین را در اختیار ما قرار دهند و این خود بودن واقعی که از خودشان و از وجودشان که سرچشمه ای از عشق و محبت عقل و ایمان است نشات می گیرد و همین امر باعث شده که قیاس و قضاوتی وجود نداشته باشد و وقتی قیاس و یا قضاوتی وجود نداشته باشد انسان به درک واقعی مسائل پی می برد و چون به حرفهای که می زنند ایمان دارند پس با هستی همسو شده و دیگر زمین و آسمان در و دیوار و حتی دیگران که فایل های ایشان را بصورت غیر قانونی در اختیار دیگران می گذارند خود میشوند تبلیغ کار استاد پس نتیجه که می گیریم این هست که وقتی ایمان داشته باشی به کارها و سخنانی که از وجودت طراوت میکند همه چیز برایت حکم تبلیغ را پیدا می کند.

    امید وارم که تونسته باشم دیگاه خودم رو بدرستی بیان کرده باشم .شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمدرضا ذوالفقاري گفته:
    مدت عضویت: 3583 روز

    درود استاد عزیز

    درود دوستان گرام

    این سوالی که طرح کردین رو من اگه 10 سال پیش مثه الان بلد بودم لژیونر شده بودم.

    من واسه این سوال چندتا دلیل خیلی گردن کلفت متصورم.که فقطم همیناس دلایل اینکه یکی میشه کریس رونالدو و یکی دیگه م علی رغم خوب بازی کردن به جایی نمیرسه.

    1_اول از همه ایمانه.ایمان به خدایی که هر لحظه کنارته و میتونه بهت کمک کنه.

    2_دوم اینکه تا میتونی بزرگ فک کنی.

    3_سوم اشتیاق پر حرارت نسبت به کارخودت.

    در مورد ایمان که خب همه تون استادید.دیگه هممون تقریبا از این فاکتور مهم که البته مهمترین فاکتوره اطلاع کافی داریم.اینکه فقط روی الله حساب کنی رو استاد فایلای زیادی براش گذاشتن.

    همین کلمه الله اکبر…اره خدا بزرگتره…همین کلمه رو که انقدر در روز میشنویم و میگیم رو اگه کسی درکش کنه کل جهان مثه موم تو دستشه…

    هرکسی و هرچیزی رو تو این جهان که بنظر تو قدرتمنده رو تصور کن… میبینی که بازم خدا ازش بزرگتره یعنی اصلا در مقابل قدرت خدا هیچه…پوچه…پشه س…

    من خودم چند ساله سابقه معامله گری در بورس رو دارم..کتابای زیادی خوندم کلاس رفتم کلی تجربه کسب کردم…فک میکردم موفقیت رو این چیزا برام رقم میزنه…هیچوقتم نتیجه خوبی نمیگرفتم…

    ولی الان حدود چندماهیه فقط روی خدا دارم حساب میکنم این باورو هر روز دارم بهتر میسازم که خدا بهترین سیگنال خرید رو بمن معرفی میکنه…فقط کافیه رو خودش حساب کنم…و خدا شاهده الان دارم به عینه نتیجه رو میبینم…نتیجه از زمین تا اسمون فرق کرده…طبق هیچ تحلیل خاصی نمیرم جلو فقط به الهاماتم توجه میکنم…فقط رو خودش حساب میکنم و انصافا هم سیگنالهای خوبی بهم گفته…

    در مورد بزرگ فکر کردن میخوام توضیحاتمو با مثال بازیکنای فوتبال ادامه بدم.

    یه عده بازیکن دارن تو لیگ دسته دو بازی میکنن یه عده دسته یک بازی میکنن یه عده تو لیگ برتر و یه عده هم توی تیمای تاپ لیگ برتر و تعدادیم انتخاب میشن واسه تیم ملی.

    اما نکته مهم اینجاس که همه این بازیکنا تقریبا به یک اندازه تمرین میکنن در روز…مثلا تو همین جام حذفی گذشته تیم داماش دسته دومی تونست سایپای تاپ لیگ برتری رو 2برصفر ببره…

    این نشون میده که پس تیمای لیگ دسته دومم به اندازه لیگ برتریا تمرین میکنن ولی چرا سطح لیگ این بازیکنا باهم فرق داره؟؟

    چون اون بازیکن لیگ برتر بزرگتر فکر کرده که الان جایگاهش لیگ برتره..

    البته خیلیا دلیل اصلی موفقیت توی فوتبالو پارتی و رابطه و شیتیل درشت میدونن واسه پیشرفت..چون قانونو نمیدونن و ناخوداگاه دارن بصورت منفی و برخلاف خواسته هاشون ازش استفاده میکنن.بخاطر همینه که مثلا میبینیم طرف خیلی عالی بازی میکنه ولی هیچوقتم به هیچ جایی نرسیده چون نتونسته بزرگ فکر کنه چون نتونسته خودشو در اون سطح ببینه.چون احساس لیاقت نکرده.

    اگه بزرگ فکر کنه و اون احساس لیاقت بازی در تیمای بزرگ رو در خودش ایجاد کنه مطمئنن به راههایی هدایت میشه که اونو میرسونه به باشگاهای بزرگتر.

    پس نتیجه اینکه فارغ از اینکه چقدر استعداد و رابطه و توانایی داری باید بزرگ فکر کنی و احساس لیاقت کنی.

    واقعا باید احساس کنی که میتونی به اون جایگاه برسی.خودتو مسخره نکنی و بخودت نخندی.البته این نگاهم به این راحتی ایجاد نمیشه چون ماها یک عمر ادمایی رو دوروبرمون دیدیم که به هیچ جایی نرسیدن و این احساس ناتوانیم خودبخود به ما انتقال پیدا کرده.و اکثرا باورمون اینه که اونایی که به جاهای خاصی رسیدن ادمای خاصی بودن…و ما که خاص نیستیم…ماهم یه ادم معمولی هستیم مثه بقیه…

    در مورد اشتیاق سوزانم باید بگم که توی هرکاری که انجام میدیم اگه نباشه که ادم بخاطر کارش شب و روز رو به هم بدوزه به 50درصد نتیجه هم نخواهد رسید…چون همین اشتیاقه س که باعث میشه کم نیاری و کل مسیر برات لذت بخش باشه…بدونه اینکه متوجه ناهمواریا بشی…

    یه مصاحبه ای از جک زوفلت گوش دادم یدفعه که میگفت وقتی اشتیاق انجام کاری رو داشته باشی اصلا نیازی به اصول و فنون هدفگذاری نداری…مثلا چه بنویسی هدفت رو چه ننویسی خودش اتفاق میفته به واسطه همون اشتیاق سوزانه…ولی ادما خیلی وقتا خیلی از هدفاشون رو نوشتن هیچوقتم بهش نرسیدن…چون اشتیاقش رو نداشتن…اونا فقط موقع نوشتن اون هدف هیجان زده بودن همین…بخاطر همینم بهش نرسیدن..

    استاد ممنون بابت این مسابقه…خدارو شکر که دوباره رینگ مسابقه رو باز کردید…

    راستی استاد اساعه ادب نباشه ولی اینا که شما بهشون میگید دریاچه در اطراف محلتون اینا عجالتا برکه هستند نه دریاچه…آدرس دقیقتونم بذارید که اگه کسی اومد امریکا خواست ببینتتون راحت پیداتون کنه…

    بازم ممنون

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    احسان چیانی گفته:
    مدت عضویت: 2599 روز

    سلام استاد عزیزم

    اگر مقدر شده باشد که من از دوره خاصی از استاد استفاده کنم حتما پولش یا مسیرش به صورت خداگونه ای به من داده میشه و راهش روشن میشه.

    جواب مسابقه که مشخصه: حالا یه مثالم از مثال های استاد را میگم ، یه آقایه که نسبتآ مسن بوده یه رستوران داشته که همیشه خدا مشتری فوق العاده ای داشته حالا چه زمانی که رکود اقتصادی پایین بوده یا قیمت دلار بالا بوده یا پایین یا هر عوامل دیگه ای این آقا همیشه در هر شرایط خوب یا بد از نظر دیگران ، مشتری فوق العاده ای داشته .. بدون کمترین تبلیغی .

    حالا چی میشه که اوضاعش بهم میریزه و طی مدت 20سالی که همیشه خدا کسب و کارش پر رونق بوده همچیز به یک باره طی چندین روز تغییر میکنه و تا جایی که حتی یک مشتریم نداره و اوضاش بهم میریزه .

    خوب این آقاهه یه پسر داشته که در رشته اقتصاد مدرک خودش را گرفته و ..زمانی که پیش پدرش بر میگرده ،میگه بابا مگه نمیدونی رکود اقتصادی و شروع میکنه به تغییر دادن باور های 20 ساله پدرش و کاره خودشم به خوبی انجام میده و در عرض چند روز پدرش را به خوبی متقاعد میکنه که دیگه نباید تو این کسب و کار هزینه کند و هزار دلیل ..منطقی که شما دوستانم میدونید .

    حالا چه عاملی بود که این آقا را به بهترین جایگاه رسانده بود و در کل شهر معروف بود به داشتن بیشترین مشتری بدون ذره ای تبلیغات ؟

    خوب جوابش مشخصه (باور اینکه اوضاع خیلی خوبه مشتری خیلی زیاده و اینکه چقدر روز قشنگیه و همچی هر روز با این باور برای هر کسی در هر جایه دنیا باشه بهتر و بهتر میشه ..درست متوجه شدید دوستان همچی بسته به کنترل افکار و باور های ما دارد.

    خوب من از خودم میگم زمانی که پول ندارم اصلا احساس نگرانی ندارم چرا چون میدونم و باور کردم که پول در آوردن راحترین کاره پول در آوردن آسونترین کاره با جرآت تمام میگم وقتی با تمام وجود ب ا و ر میکنم که پول در آوردن راحترین کاره به خوده خدا قسم که به یک ساعت نمی رسه که اینقدر پول تویه دستامه که مثل یه معجزه میبینمش اما معجزه ای در کار نیست فقط همین باور های خیلی ساده کوچیک هستند که نتایج بسیار فوق العاده ای را نشان میدهند ، البته اینم بگم که من از زمانی که با استاد آشنا شدم به این رشد رسیدم و نگرانی ها و ترس هایم را رها کردم و ایمان و شجاعت را در آغوش گرفتم.

    حالا برای اینکه قانون باور ها براتون بهتر جا بیفته یه مثال میزنم: شبی را تصور کنید که زمانی که وارده اتاق خانه تان میشوید و به دنبال خودکار یا دفترچه یاداشتتان می گردید نامه ای را پیدا کنید که اسم آدرس شما را نوشته با تاریخ: امروز ، شما نامه را باز میکنید با قلم قرمز رنگ نوشته: فقط یک ساعت از زندگیت باقی مونده و این جمله را چندین بار تکرار کرده باشند اولش فکر میکنید که یه شوخی خیلی مسخره ایه و بعدش فکر میکنید که شما با هیچ کسی دشمنی ندارید خلاصش که یه کم گیج میشد بعدش میای در را باز کنید و بیرون برید که میبینید در قفل شده و سعی میکنید هر طور شده بیرون برید و.و.. ذهنتون یه بازی را با شما شروع میکنه حالا گاهی به اون جمله فکر میکنید به قفل شدن در و تصمیم میگیرید که با یکی از افراد خانواده یا دوستانتون تماس بگیرید میبینید که هیچ کدام از آن ها در دسترس نیستند به پلیس زنگ میزنید ولی خط اشغاله و بار ها و بار ها شماره های مختلف را میگیرید و شما وحشت زده میشوید و باور میکنید که کسی قصد جان شما را کرده و ترس سراسر وجودتان را فرا میگیره و در اون لحظه کافیه که برای ده ثانیه برق خونتونم قطع بشه و باقیشم که خودتون میدونید چی میشه بعد از چند دقیقه یه نفر میاد و به راحتی در را باز میکنه و شما تو این بازی بازنده شدید . این فقط یه تصور بود میتونیم برعکس کنیم مثلآ : تلفن خونتون زنگ میخوره شما گوشی را بر میدارید میبینه از بانک زنگ زدن بعد اسم و مشخصات شما را میخواهند که شما برنده مبلغ ۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰میلیارد تومان شدید و ……..

    این ها را نوشتم که بدونید باید به شکل طبیعی و واقعی اون باور هایی که میخواهید داشته باشید را بپذیرید.

    بله دوستان اگر قانون باور ها را یاد بگیریم مهمترین و پر ارزشترین سرمایه ای که در طول عمر میتونیم ازش استفاده کنیم را بدست میاوریم مثل استاد عباس منش که نمونه و الگویه بسیار خوبیه .

    به نظر من زمانی که هر استادی در هر زمینه ای از قبل متنی را آ ماده کرده باشه و بخواهد درباره اش صحبت کند استرس زیادی داره ، که در 99دهم درصد متن خودشون را از قبل آماده کردند ولی استاد عباس منش شروع میکنه و هرچیزی را که قلبش بهش میگه را میگه

    راستی دوستان به این موضوع فکر کردید یا اینکه من خودم شخصآ تمام فایل های رایگان استاد را دانلود کردم واقعا تمام فایل های استاد را دانلود کردم یه روز داشتم فقط به عکس های استاد که بر روی هر کدام از فایل های رایگانش گذاشته بود توجه میکردم استاد به یه چیزی اشاره میکنه …استاد به باور های توحیدی اشاره میکنه .

    از خدایه خودم ثروت بی انتها خوشبختی در هر لحظه و شور و شوق فراوان در زندگیتون را آرزومندم.

    استاد عباس منش سپاس گزارم واسه تموم باور هایه ساده ات.

    ممنونم که این کامنت را مطالعه کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2892 روز

    ? به نظر من اصلی که باعث تفاوت نتایج استاد عباس منش و موفقیت های ایشون با وجود عدم رعایت قواعد متداول مربوط به مارکتینگ و … شده این هست که «تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه فرکانس های ماست».

    «فرکانس های ما» هم حاصل «باورهای ما» هستند که از طریق «ورودی های ذهن ما» ایجاد میشن.

    ? قبل از اینکه باورهایی رو فهرست کنم که به نظرم باعث تفاوت نتایج استاد شده، دوست دارم در پاسخ به دوست عزیزی که این سوال رو مطرح کردن این توضیحات رو بدم:

    ? به نظر من استفاده از شبکه های اجتماعی و ابزارها و شیوه های مارکتینگ در حد معقول هیچ اشکالی نداره.

    ? خود استاد هم برای اطلاع رسانی از این پلتفرم ها استفاده میکنن و با اضافه کردن ویژگی های جدید به سایت یا بهبود بخش های مختلف (مثل بزرگ تر کردن فونت ها، فراهم کردن امکان ویرایش نظرات، ایجاد پروفایل عمومی برای کاربران، قرار دادن فایل خوش آمد گویی، اضافه کردن بخش راهکارها، ساده تر کردن مراحل خرید، افزودن امکان خرید خارج از کشور و …) سعی کردن تجربه کاربر رو ارتقا بدن. به همین خاطر هست که قطعا شما هم مثل من در جای جای این سایت حس احترام به مخاطب و مشتری رو حس میکنید. تا جایی که من اطلاع دارم، این تلاش های مثبت و تحسین برانگیز یه جورایی در همون حوزه مارکتینگ جای میگیره.

    ? اما مشکل از جایی به وجود میاد و این تلاش ها زمانی نتیجه بخش نمیشه که صاحب کسب و کار به این ابزارها به چشم چیزی فراتر از ابزار و به کاربران و مشتری ها به چشم چیزی فراتر از دستان خداوند روی زمین نگاه میکنه و قدرت رو از خدا میگیره و صرفا این ابزارها و مشتری ها رو تو موفقیت کسب و کارش تاثیرگذار میدونه و از اهمیت فرکانس هایی که به واسطه باورهاش داره به جهان هستی ارسال میکنه غافل میشه.

    ? از اونجایی که تمرکز علم مارکتینگ روی افراد و مشتری مداری هست، افراد زیادی به سادگی تو دام این باور میفتن که حیات کسب و کارشون فقط و فقط به انسان های دیگه وابسته هست و فراموش میکنن که انسان ها مخلوق خدایی هستن که تمام قدرت از آن اونه و این ابزارها ساخته دست همون مخلوقاتی هستن که حیاتشون به خدا وابسته هست.

    ? چون ذهن منطقی این افراد همیشه در حال دو دو تا چهار تا کردن هست و فقط چیزهایی رو باور میکنه که میتونه اونها رو ببینه، اونها فقط میتونن تاثیرگذاری این ابزارها و معیارهای ملموسی مثل تعداد لایک و فالوور رو باور کنن، غافل از اینکه خداوند از طریق بی نهایت دستش روی زمین و بی نهایت روشی که با چشم فیزیکی قابل دیدن نیستن میتونه اونها رو به خواسته هاشون برسونه. فقط کافیه اونها قدرت هدایت این نیروی برتر رو باور کنن.

    ? استفاده از ابزارها و خدمات شرکت هایی مثل فیس بوک و تلگرام و واتساپ و اینستاگرام و یوتیوب و … اصلا چیز بدی نیست چون به نظر من خداوند دوست داره که انسانها با استفاده از خدمات و محصولات همدیگه به رشد بیشتر این جهان کمک کنن.

    ? اما وقتی این ابزارها به رشد بیشتر کسب و کار ما و جذب مشتری بیشتر برای ما کمک کردن، ما نباید اعتبار رو از خدا بگیریم و به این ابزارها بدیم. باید به خودمون یادآوری کنیم که این خداونده که از طریق این ابزارها و مشتری ها ما رو به هدفمون رسونده و این برکت از جانب اون وارد زندگیمون شده.

    ? و اما اینها باورهایی هستن که از نظر من نتایج استاد و افراد مشابه رو در زمینه کسب و کار و ساخت ثروت متفاوت کرده:

    خداوند یه انرژی هست که میتونه به شکل ثروت در بیاد. ثروت هم یه انرژی هست که طبق قانون همیشه در جایی وجود داره که فرکانس اون ارسال بشه.

    وقتی مهمترین رابطه ما یعنی رابطه ما با خودمون و خداوند درست بشه و ما عاشق خودمون و خدای خودمون بشیم، سایر روابط زندگی ما از جمله رابطه ما با ثروت هم خود به خود درست میشه و همه عاشق ما میشن و به دستانی از خداوند روی زمین برای کمک به ما تبدیل میشن، بدون نیاز به اینکه ما کار خاصی انجام بدیم.

    خداوند توانایی خلق هر ساخته ای رو به من داده و زمین و آسمان رو مسخر من کرده تا به هر آنچه میخوام برسم.

    همونطور که خداوند بدون کمترین زحمتی و بدون کمک کسی داره کهکشان ها رو اداره میکنه و اعضای بدن ما بدون تلاش خاصی دارن وظایفشون رو انجام میدن (مثل نفس کشیدن و پمپاژ قلب و …)، میشه یه کسب و کار رو با کمترین هزینه و کمترین نیرو و بدون نیاز به زحمت خاصی اداره کرد.

    خداوند بی نهایت روش و بی نهایت دست روی زمین برای رسوندن ما به خواسته هامون داره که فراتر از ابزارها و راه حل هایی هستن که ما با چشم ظاهر میتونیم ببینیمشون.

    عقلانیتی که این همه بهش اکتفا داریم و مدام به ما از تاثیر روش های تبلیغ و بازاریابی و غیره میگه فقط زاده باورهای محدودکننده است. باید به جای باور عقلانیت، خدا و هدایتش رو باور کنیم.

    حساب کردن روی انسان های دیگه نشون دهنده شرک خفی در ماست که به قول پیامبر (ص) از راه رفتن مورچه سیاه بر روی یه سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان تر هست.

    ساختن باورهای قدرتمندکننده در مورد ثروت مقدم بر تصمیم های دیگه مثل تغییر شغل، تغییر روش های بازاریابی، تغییر نحوه تبلیغ یا بسته بندی محصول و … است.

    ثروت یه امر ذهنیه و سهم ما از تجربه فراوانی به اندازی هست که ذهنمون اون رو باور میکنه.

    ذهن ثروتمند ما رو وارد مداری میکنه که در اون با ایده ها، راهکارها، شرایط و آدمهایی احاطه میشیم که نتیجش ورود ثروت به شکل بازارهای جدید، مشتریان بی شمار و … هست که در نهایت به استقلال مالی منجر میشه. اما اگه باورهای فقرآفرین داشته باشیم، حتی اگه دست به طلا هم بزنیم خاکستر میشه و نتیجه هیچ کدوم از تلاش های ما منجر به ایجاد ثروت نمیشه.

    بی نهایت ثروت و فراوانی در این جهان هست و همونطور که خداوند گفته اگر همه درختان روی زمین قلم بشن و دریاها مرکب بشن، نمیتونن نعمت های الهی رو بنویسن. این شیطان هست که وعده فقر و تهیدستی به ما میده. ثروت مثل اکسیژن در جهان وجود داره.

    باور به فراوانی مهمترین باور برای رسیدن به استقلال مالی هست و در واقع توحیدی ترین باور حساب میشه چون معنای کامل اعتماد به رب و سیستمی هست که بر این جهان مقرر شده.

    جهان همواره در حال گسترش هست و هر روز فرصت ها برای ثروت ساختن از کسب و کارهای شخصی بیشتر، انجام کارها ساده تر، هزینه ها کمتر و درآمدها بیشتر میشه.

    همه ما به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی داریم اما به اندازه باورهامون از این منبع ثروت بهره مند میشیم.

    چون ما مخلوق خداوندی هستیم که چیزی جز ارزش نمی آفرینه، پس ما موجودات لایقی هستیم و شایسته تجربه کردن و داشتن بهترین ها هستیم.

    نباید روی هیچ کسی جز خداوند حساب کنیم چون او «رب» جهانیان است. قدرت تنها در دست این نیروی برتره.

    ثروتمند شدن معنوی ترین کار در این جهان است.

    ثروتمند زندگی کردن نه تنها آسونه بلکه طبیعی‌ ترین نوع زندگی است زیرا ما ذاتا ثروتمندیم.

    پاداش ها به کسانی داده میشه که به قول قرآن به غیب ایمان دارن و بدون اینکه کل مسیر رو ببینن، قدم اول رو با ایمان بر میدارن تا قدم های بعدی بهشون گفته بشه.

    خداوند به عهد خودش وفادار هست و به افراد شجاع که با ایمان و توکل به سمت تحقق هدف هاشون گام برمیدارن پاسخ میده.

    موفقیت هیچ ارتباطی با سن، کشور محل زندگی، جنسیت، تحصیلات، تلاش فیزیکی و … نداره.

    ذات این جهان «ان مع العسر یسری» است که به ما یادآوری میکنه که در دل مسائل زندگی همواره راه حلی برای پیشرفت و رشد ما وجود داره.

    ثروت و شهرت و موفقیت ادامه عشقه و اگه کاری رو با علاقه انجام بدیم قطعا نتایج بی نظیری ایجاد خواهد شد.

    میشه هم خدا رو داشت هم خرما رو. باید باور کنیم که ثروت محدودیتی رو برای ما ایجاد نمیکنه و میشه ثروت رو همراه سلامتی و روابط عاشقانه و معنویت و … داشت.

    خداوند بیشتر از من دوست داره که من ثروتمند بشم و به همه خواسته هام برسم.

    هر شغلی پتانسیل ثروت ساختن رو داره. نشونش هم اینه که تو هر صنفی یه سری افراد فوق العاده موفق و ثروتمند هستن.

    من ارزشمندم و مهارت من ارزشمنده و انسان هایی هستن که حاضرن به خاطر یادگیری این مهارت یا استفاده از خدمات و محصولات من بهاش رو پرداخت کنن.

    به اندازه‌ای ثروت وارد زندگی ما میشه که ارزش ایجاد می‌کنیم. به همون اندازه‌ ای ثروتمند میشیم که مسائل این جهان رو حل میکنیم. پس اگر ایمان داشته باشیم که خودمون و خدماتمون ارزشمند هستن، در مداری قرار میگیریم که افرادی حضور دارن که ما و خدماتمون رو ارزشمند میدونن.

    داستان پول داستان من بدو پول بدو نیست. به قول حضرت علی (ع)، دو نوع رزق داریم: یه نوع رزقی که ما دنبالش میریم و یه نوع رزقی که اون دنبال ما میاد.

    اگر یک نفر در این جهان تونسته به موفقیتی دست پیدا کنه، قطعا ما هم میتونیم، به شرطی که مثل اون شخص فکر کنیم و عمل کنیم.

    سپاسگزاری، کنترل ذهن، توجه به نکات مثبت، لذت بردن از تک تک لحظات زندگی، احساس خوب، در صلح بودن با خودمون و این جهان ما رو در مداری قرار میده که نتیجش موفقیت و ثروت بیشتر هست.

    اگه انگیزه ما از ثروتمند شدن لذت بردن خودمون باشه نه کلاس گذاشتن برای بقیه، زندگی زیباتر میشه و پاداش کسی که جهانش رو زیبا میبینه و زیبا میکنه بدون شک زیبایی بیشتر هست.

    برای تجربه ثروت باید با اون انرژی هم فرکانس بشیم. اینطور نیست که ما بتونیم از ثروت بخوایم که بیاد تو مدار ما. درست مثل اینکه اگه ما ماهی بخوایم، باید بریم سمت آب و نمیتونیم از ماهی بخوایم که بیاد تو خشکی.

    هر چقدر انتظارمون از خداوند بیشتر باشه و از دیگران کمتر، موفق تر و ثروتمندتر هستیم.

    ? به نظر من ترکیب این باورهای قدرتمندکننده هست که زمین و آسمان رو مسخر ما میکنه و افراد و شرایط مناسب رو وارد زندگی ما میکنه بدون اینکه ما نیاز داشته باشیم از راه حل ها و ابزارهای «منطقی» استفاده کنیم یا تلاش فیزیکی خیلی خاصی انجام بدیم.

    ? قدرت الهامات و هدایت خداوند میتونه هر محاسبه ریاضی رو به هم بریزه و قدرتمندتر از هر چیزی است که اکثر انسانها با سند و مدرک و شواهد علمی تلاش میکنن تاثیرشون رو به ما ثابت کنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    خدا با منه گفته:
    مدت عضویت: 2365 روز

    درود بر استاد عزیز و دوستان گرامی

    دنیای ما دنیای باور هاست ذهن انسان مثل یه خاک حاصلخیزه اگر بذر باورهای خوب بکاریم نتایج خوب واگر بذر باورهای مخرب باشه نتایج نامطلوب٫ ثروتمند شدن طبیعیه پس مانعی که وجود داره چیه باورهای اشتباهی که در وجود ما اومده بخاطر ورودیهای نامناسب پس ما بوسیله باورهای اشتباه راه ورود نعمت رو توی زندگیمون بستیم تبلیغات یه ابزاره که ما استفاده میکنیم به ذات خودش بد نیست یا نوع بسته بندی کالا یا نوع دکور یا محل مغازمون اما اگر ما نگاهمون این باشه که به علت عدم تبلیغاته که مشتری ندارم یا محل مغازمه پس این میشه یه دیدگاه اشتباه وشرک آلود آیا خداوندی که خودش رو روزی دهنده معرفی میکنه قدرتش از یه ابزار کمتره پس این اصل نیست تبلیغات نوع بسته بندی یا نوع ارائه خدمات زمانی که باورهامون رو تغییر میدیم شاید به عنوان یک ایده بهمون الهام بشه اما اصل این چیزا نیستن به قول استاد توی فایل چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم قبل تغییر باورهاش انواع کسب وکارها روملاک درامد دونسته بود مثل خودم که فکر میکردم با تغییر نوع کارم درآمدم رو تغییر بدم کاش منم توی فلان وفلان کار بودم که درامدم خوب بود اما اینا اصل نیست کسانی رو دیدم که با یه دکه دستی خیلی درامد ومشتری های بیشتری از مغازه دارایی که سرمایه چندین میلیونی خوابونده بودن داره یه نفرو دیدم سه تا مغازه توی یه محله باز کرده بود تا خودش توی اون مغازه ها بود جای سوزن انداختن نبود بقیه میدیدن مغازش شلوغه ازش مغازه ها رو میخریدن بعد که خودشون مینشستن توی مغازه مگس میپروندن نه یه مغازه دو سه تامغازه باز کرد وفروختشون به چشم خودم هم دیدم صاحبای جدیدشون نه ازون صاحب اولی توی هوش وسرزبون کمتر بودن نه اخلاق حتی اون صاحب قبلیه مشکل شنوایی وتکلم هم داشت

    یه مثال میارم حالا کلی میگم واسه قانون٫ اگه قانون رو به رانندگی تشبیه کنیم استفاده از قانون مث رانندگیه که بلد باشیم همزمان چطور از گاز وکلاج ودنده وترمز وفرمون استفاده کنیم میشیم راننده که ماشین رو به هرسمتی که بخوایم هدایت کنیم پس استفاده از یه گوشه از قانون مثلا تجسم محض ،نمیشه بگیم که کل قانون رو اجرا کردیم مثل اینه که بگیم یکی فرمون دستشه ماشینو میتونه حرکت بده تا از استارت ودنده وکلاج وگاز استفاده نکرده

    حالا یکی که رانندگی یاد نداره میتونه بگه من چون دمپایی پامه نمیتونم رانندگی کنم ؟ یا چون فلانی که رانندگی بلده بخاطر اینه که کفش پاشه اینا چیزی نیست جز فرعیات وبهانه

    مثال قانون وباورها همینجوریه کسی که قانون رو یاد داره واستفادشو بلده نیازی به تبلیغ ونوع بسته بندی و محل نداره اینا حکم دمپایی رو داره واسه کسی که رانندگی بلده به حالش فرقی نداره که تبلیغات داشته باشه دکور خاصی داشته باشه یا نه چون اصل رانندگی که اون بدون کفش با کفش یا با دمپایی میتونه انجامش بده پس اصل تغییر باورهامونه تا باورها تغییر نکنه با تغییر فیزیکی نمیتونیم به ثروت برسیم حتی اگه از تمام علوم کسب وکار مطلع باشیم واستفاده کنیم

    خداوند رو سپاسگذارم امیدوارم تونسته باشم درست مطلبمو بیان کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    رسول گفته:
    مدت عضویت: 2415 روز

    به نام خدایی که با چشم دل دیده میشود نه با چشم سر

    سلام به استاد و خانوم شایسته و همه دوستان گلم در این فضای الهی٫٫٫

    در دنیایی که ما زندگی می کنیم با یه سری قوانین ساخته شده و بدون شک تمامی این موفقیت های بشر با این قوانین متجلی شدند

    وقتی انسانی در زندگی خود این قوانین رو اجرا می کند و جهان رو مسخر خود میکند و از نیروی خدا و کائناتش استفاده می کند

    در زندگی خود تحول و طوفانی به پا می کند که هیچ ربطی به شرایط و موقعیت خود نداشته٫

    خیلی از انسان ها میخوان کارهای خدا رو هم انجام بدهند و به همین دلیل موفق نمی شوند و یا سختی می کشند

    خودشونو به آب و آتیش میزنند٫ تبلیغ میکنند٫ هزینه های زیادی میکنند تا کسب و کارشون راه بیوفته

    و به همین سادگی از مدار موفقیت خارج میشوند

    غافل از این که “ادعونی استجب لکم” بخواهید تا اجابت کنم شما را

    ( خواستن همرا با احساس٫ همراه با یه حس آرامش٫ همراه به گریه شوق٫

    میدونی٫٫٫!! راستش کلمات عاجزند تا این حس رو به شماها انتقال بدم ولی بدون شک می فهمید چی میگم)

    و غافل از این که جهان به باورهای اونا پاسخ خواهد داد نه به تقلا کردن آن ها

    امام صادق(ع) می فرمایند وقتی دعا میکنی طوری دعا کن که انگار دعایت پشت در آماده است

    این همون باور است

    باور به این که من به اون خواسته رسیدم

    باور به این که اون خواسته در کائنات خدا تیک خورد و دیگ احساس کمبود و نگرانی بابت از دست دادنش نداریم

    این میشه اعتقاد و اعتماد و ایمان به خدای مهربان و متصل شدن به نیروی الهی٫٫٫٫٫٫٫٫٫ وااااای نیروی الهی٫٫٫٫

    و در کلام آخر برای موفق شدن ۲ قانون رو باید در وجودمون و در قلبمون بپرورانیم

    قانون اول: ما به نسبت ایمانمون بدست میاریم

    قانون دوم: قانون اول فراموش نشود٫

    با آرزوی بهترین ها٫٫٫٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    میترا علیخانے گفته:
    مدت عضویت: 2924 روز

    سلام بھ ھمگے

    جواب سوال فقط و فقط یک چیزھ و اون ھم تغییر باورھاست۔

    ساختن باورھاےقدرتمندکنندھ ھماھنگ با خواستھ!باورھایےکہ بھمون احساس خوب بدھ

    بایدباور لیاقت،باور ثروت و فراوانے وباورھاےتوحیدےرو در خودمون تقویت کنیم

    اینکہ فقط روےخداحساب کنیم اینکہ بینھایت ثروت و نعمت در جھان وجود دارھ۔ھرروز ایدھ ھایےبھ ذھن من میرسھ کہ بینھایت ثروت باخودش تو زندگےمن میارھ

    من لایق بھترینھا ھستم من لایق دریافت الھامات خداوند ھستم۔فرصتھا دارھ ھرروز بیشتر و بیشتر میشھ

    نعمتھا بصورت طبیعے وارد زندگےمن میشھ

    خداوند دوست دارھ کہ من ثروتمندشم وھمینطورخداوند افراد روبھ سمت من ھدایت میکنھ ۔۔۔

    و کلےباوراےقدرتمند کنندھ دیگھ!

    اصلا مھم نیست کسب و کارشما چیہ!!

    اگرمابخوایم توےھرزمینھ اے بھ موفقیت برسیم بایدبھ خودمون و بھ خداےخودمون ایمان داشتھ باشیم

    خودمون رودرگیر حاشیہ نکنیم و بدونیم کہ اصل فقط باورھاےماست

    حاشیہ چیہ؟ھمون تبلیغات و نوع بستھ بندےو پوشش و۔۔۔۔ کہ درواقع اینھا ھمون ترمزھا ھستن و مابراے پیشرفتمون باید این ترمزھارو رفع کنیم و باورھاےمناسب جایگزینشون کنیم

    بایداینوباورداشتھ باشیم کہ با تغییرافکارمون،نتایج زندگیمون ھم تغییرمیکنھ و درھایےاز نعمت وثروت وارد زندگیمون میشھ۔نشونھ ھایکےپس از دیگرےخودشونو نشون میدن و ایدھ ھای جدید بھ ذھنمون میرسھ وماباید قدم بھ قدم بھ این ایدھ ھا عمل کنیم تا نتیجھ بگیریم چون ھمونطور کہ استادگفتن ایمانےکہ عمل نیاوردحرف مفت است و اجازھ بدیم تکاملمون طےشھ۔این نتایج انقدر نرم و لطیف نمایان میشھ کہ خودمونم متعجب میشیم ازینکہ انقدر راحت کارا انجام میشھ ۔

    چیزےکہ خود من بھش رسیدم!بخدا قسم از وقتےمن دورھ۱۲قدم روتھیہ کردم وبصورت جدےدارم روےخودم کار میکنم اتفاقات عالےدارھ توزندگیم رخ میدھ درحالےکہ قبلا ازین خبرا نبود۔پولےکہ واردحسابم شدھ و نشونھ ھایےکہ براے ساختن ثروت بیشتر بوجود اومدھ!

    پس مابایدتمرکزمون روبذاریم روےاصل!روےھدفمون و باورھاےقدرتمندکنندھ براش بسازیم و در طول مسیرھم فقط لذت ببریم و کارے بھ چگونگے رسیدن بھ خواستھ نداشتھ باشیم چرا کہ خداوند از ھزاران راھ میتونھ ماروبھ ھدفمون برسونھ طوریکہ حتے بھ ذھن منطقےخودمون نمیرسھ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    علی شاهمراد گفته:
    مدت عضویت: 2724 روز

    بنام خدا

    سلام خدمت استاد عزیزم وتمام شما دوستان

    برای گرفتن نتیجه مشابه استاد، یک سری زیرسازی ها هست که باید درست بشه تا موقعی که میگی رو خداحساب باز کردم، ازصمیم دل باورش کنی که بهشون اشاره میکنم، من خودم به این آموزهای استاد دقیقا عمل کردم تااونجایی که مدارم جواب داده،

    اولیش اینکه تعصب نسبت به دین وخداوقرآن نداشته باشی وخداوندرو به چشم یک انرژی ببینید وباورش کنید٫ واینو باورکنیدکه این سیستمی که آفریده شده وهرلحظه هم گسترش پیدا میکنه مثل یک آیینه عمل میگنه و به قول انیشتین نسبت به نگاه تو جهان هستی بهت پاسخ میده٫

    پس تمرینش اینکه نمونه مثالهای که احساساتی نبودن خداوندرو نشون میده رو پیداکرده و تکرارشون کنیم تااین موضوع برامون راحتتر حل بشه،

    دومین موضوع اصلی اینکه باورکردن باور هست، رو باورهای ثروت بایدشبانه روز کارکرد همون باورهایی که استاد همیشه گفتن،

    این موضوع همیشه باید تکراربشه مثل غذاخوردن،

    سومین موضوع اصلی اینکه، نوع کار اصلا مهم نیست، اصل باورهایی هست که درمورد اون کارداری و تمرگزی هست که روی اون کارمیزاری، هرچقدرتمرگزت روکارت باشه بیشترجواب میگیری،

    چهارمین موضوع اصلی، ماباید درتمام شرایط احساسمون روآگاهانه خوب نگه داریم وشادی روآگاهانه هرلحظه ادامه بدیم بااین باورکه داری فرکانس مثبت میفرستی پس داری زندگی خوبی روبرای خودت میسازی

    پنجمین موضوع اصلی اینکه ،بزارتکاملت طی بشه، آرام باش، باورداشته باش که خداوندهرلحظه با توهست و جواب تمام تلاشهایت روخواهی گرفت

    ششمین موضوع اصلی هم اینکه بیشترازاینکه به حرف مردم گوش کنی و دربیرون ازخودت دنبال پیداکردن راه حل باشی به درونت نگاه کن، و باخودت بیشترخلوت کن وبیشتر از الهاماتت استفاده کن، استاد عباسمنش خیلی قشنگ الهامات رو توضیح دادن و بیشتر روشون کارکن

    صددرصد طبق قانون اگراین راهکارها رو هرکسی باایمان انجام بده به یک نتیجه مشابه میرسد٫

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    من بعدازاینکه همه داراییم روازدست دادم بااستادآشناشدم اونم معجزه وار بعدازهدایت خواستن ازخدا ،همین آشنایی من ایمانم روهمیشه به حرفهای استادبیشترمیگنه ،

    رفتم دستفروشی کردم وفقط فایل گوش میدادم وبعداز نابودکردن باورهای مذهبیم واین مزخرفات چشم زخم وگریه زاری و٫٫٫٫٫٫تازه خداروپیداکردم و احساسم درتمام شرایط خوب نگه میداشتم و حالم خوب بود نشونه زیادمیدیدم وتاکیدی میشد برباورهام وایمانم قوی ترمیشد، همسرم میگفت کی ماشین میخریم گفتم خیلی زود ویه روز روبه روی جایی که بساط میکردم رومیخواستن بفروشن وقیمتش خیلی بالابود کسی به این راحتی ها نمیتونست بخره و بعدچندروز یکی ازدوستان گذشتم که ازش خبری نداشتم بهم زنگ زد گفت توشهرداری آشناداشتی میتونی کارمنو درست کنی من هم کارش رودرست کردم وبعداز چندساعت صحبت کردن گفتم اگه میخوای ملکی بخری من جای خوبی سراغ دارم وهمون شد بعداز دوروز اون ملکی که من جلوش بساط میکردم رورفیقم خرید ودوطرف معامله ازخوشحالی برای من یه ۲۰۶صنددقدارصفر خریدن، ?

    واین یه نشونه چشم گیری بودبرای من وهمسرم بعدازاون همه چیز خیلی زودوعالی رقم میخورد، چندتاپیشنهادساده بهم شد وبا الهامات خودم خیلی زود سودهای زیادی نسیبم شدو منی که از۷صبح بیرون بودم تا۱۲شب کارمیکردم وماهی ۱۲۰۰درآمدم بودالان هرموقع بخوام ازخواب بیدارمیشم وهمش باهمسرم وبچهام لذت میبریم وکمتراز۵۰،۶۰میلیون درامد ندارم درماه و فقط همش باهمین آموزش های استاد وایمان داشتن این قوانین بدست اومد خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    ویدا صائب فر گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سلام به دوستان همفرکانسی خودم

    نمیدونم چطوری بگم که زندگیم چند بار به مویی رسیده و حتی هزار تومن نداشتم که بخوام یه نون بخرم اما همیشه هر وقت اینطوری میشد فقط میگفتم خدایا خودت برسون و همیشه میگم من یه اوستاکریم دارم که تنهام نمیزاره دمش گرم .

    دوست عزیز این سوال واقعا منو به فکر فرو برد مخصوصا الان بیشتر از یک ماهه که بیکارم و هیچ درآمدی فعلا ندارم و حتی هیچ پس اندازی هم ندارم اما نمیدونم چرا اصلا نگران نیستم و از ته دلم راضیم به رضای خدا و همین ایمانم باعث شد که دیشب یک تماس عالی داشته باشم که میدونم این همون چیزی که خدا میخواد برام و با اینکه هیچ کس از بیکاری من خبر نداشت و هیچکاری نکرده بودم این تماس قراره زندگی منو عوض کنه بدون اینکه در مورد بیکاریم ناله ای پیش کسی کرده باشم خدا خودش جور کرد درست مثل تبلیغ کردن برای کار که اصلا نیازی بهش نیست فقط باید به خدا متکی باشی و از اون مدد بخوای خودش همه چیزو درست میکنه اونم بصورتی که هیچ کس نمیتونه خللی در کارت ایجاد کنه درست مثل کاری که استاد انجام میدن .

    دوستتون دارم و از اینکه کنارتون هستم خیلی خوشحالم

    موفق و پیروز و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: