live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 67

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    منوچهر باقری گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    به نام رب یکتا

    سلام بر استاد و همه دوستان؛ من مدت کمی است که با استاد و راهش اشنا شده ام و درکم از موفقیت روز افزون ایشان این است که :

    ۱_ ایشان به درجه ای از عزت مندی رسیده اند که عمیقا باور دارند گفته هایشان درسته و سخنانشان میتونه برا هر کسی که طالب باشه راهگشا باشه و دلیلشم اینه که کلمه به کلمه حرفاشو با گوشت و استخون تجربه کرده به خاطر همین وقتی به حرفاش گوش میدی با اون صدای قاطع در دلت میگی (جانا سخن از زبان ما میگویی)

    ۲_ حس لیاقت که بر گرفته از عزت نفس و خود شناسیه

    ۳_ توکل به رب یا همون توحید عملی که اینم به گفته خودشون از نوجوانی استارتش زده شد که باید اقرار کنم بسیار سخته؛ اگه توکلت به باورتبدیل شد و باورت به ایمان قلبی؛ میتونی مدیریت زندگیتو بدست خدا بدی وبشی عباسمنش که نیازی به غیر خدا نداره و اونقدر به ربش ایمان داره که برا ساده ترین کاراش هم با رب خودش مشورت میکنه به قول عباسمنش کار بنده؛ بندگی کردنه و کار رب؛ اربابیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    محمدامین کافی گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    تکامل تکامل تکامل

    بزارید از استاد شروع کنم

    نه اول یه جمله از بابام:

    بابای من مثالی میزد میگفت ایا هیچ وقت دیدی چای گلابی رو تو تلویزیون تبلیغ کنن؟!

    خدایی من که ندیدم ٫ اونایی که دهه ۵۰ و ۶۰ی باشن کامل میدونن ۱۵ ۲۰ سال پیش ما فقط چای رو با برند چای گلابی میشناختیم و اونقدر خوب و جا افتاده بود که ٫٫٫?

    حالابریم سراغ استادمون ، عشقمون?

    از روند تکاملی که طی کرده و توی فایل هاش باهاش اشنا شدیم /

    استاد وقتی اومد تهران در شروع کارش با ایده ای که بهش الهام شد رفت تو کلاس ۳۰ تا کلاس رو سخنرانی میکرد

    ایمان یعنی همین دیگه یعنی تو حرکت میکنی و راه حل بعدی و اقدام بعدی به تو گفته میشه

    ایمان و توکل بدون عمل چیه؟؟؟؟حرف مفتهههه چیه؟؟؟ حرف مفت افرین

    اول ایده های کوچک به تو گفته میشه ایده هایی که ذره ذره تورو به جلو میبره و در مسیر تکامل و پیشرفت قرار میده٫

    ما تبلیغ میکنیم

    ما از افراد درخواست کمک میکنیم

    اما به قول استاد اونا رو دستی از دستان خداوند میدونیم و حتی اگه از راهی که تبلیغ میکنیم جواب نگیریم و نتیجه دلخواه رو نگیریم اشکالی نداره ، روش رو عوض میکنیم و راه بعدی الهام میشه

    خداونده که شرایط رو برای من فراهم میکنه

    یک روز ایده تبلیغات بنری

    یه روز ایمیل مارکتینگ

    یه روز کانتنت مارکتینگ

    یه روز از طریق دوست و اشنا و مشتریهای قبلیم یا هرچیز دیگه ای

    یک روز تبلیغ پیامکی

    یک روز seo سایت و یک روز هم که تمام این مراحل طی شد خداوند مشتری ها رو با روش هایی که خودش میدونه به سمت من هدایت میکنه٫ من کاری ندارم از چه راهی فقط به الهامم عمل میکنم٫

    همونطوری که همه ی ما هرکدوم با روش خاص و عجیبی به سمت استاد هدایت شدیم٫

    همه ی اینها ابزارن٫ خداوند ابزار را برای استفاده ما افریده و این تناقضی با قانون نداره /

    اما نوع ابزاری که ما استفاده میکنیم متفاوت میشه و با تکامل ما اون هم تکامل پیدا میکنه

    خداوند، مسبب الاسباب است کارش رو با اسبابش انجام میده و این قاون جهانه٫

    یه داستان:

    یه نفر در باران و سیل گرفتار شده بود و وقتی هشدار دادن شهر رو ترک کنید اون گفت خدای من ، من رو حفظ میکنه

    اب بالا اومد رفت روی کوه و با قایق اومدن نجاتش بدن گفت خدا منو حفظ میکنه من نیازی به شما ندارم٫

    اب اومد بالاتر با هلیکوپتر اومدن نجاتش بدن گفت خداوند من رو حفظ میکنه برید٫

    بالاخره اب اومد بالا و غرق شد اون دنیا یقه خدارو گرفت که چرا منو نجات ندادی خدا گفت دیگه چجوری باید نجاتت میدادم اول به مسوولای شهر گفتم که بهتون هشدار بدن ٫ یک بار قایق یک بار هم هلیکوپتر فرستادم برای نجاتت اما تو گوش نکردی !!

    سوره طلاق آیه ۲ و ۳ میگه : کسى که تقوا پیشه کنه خدا براش راه خروجى قرار می‏ده و از جایى که حسابش رو نمیکنه، به او روزى می‏ده و هر کس بر خدا توکل کنه او براى وى کافی است٫

    تقوا یعنی توحید دیگه یعنی فقط و فقط خداوند را دارای اثر دونستن تنها منبع قدرت دونستن

    یعنی این : الهی و ربی من لی غیرک

    تو اولین ایده ای که در مسیر کسب و کارت بهت گفته میشه رو دنبال کن

    با ایمان به خداوند که من مطمئنم هدایت میشم /

    پاشنه کفشت رو بکش بالا حرکت کن هی یه ذره یه ذره بهتر و بهتر میشی و مردم میشناسنت

    وقتی تمرکز ۱۰۰درصدی میزاری روی کارت ایده ها به تو الهام میشه به قول استاد در راهنمای عملی دست یابی به رویاها در خواب شماره ایه و سوره بهش الهام میشد و جواب سوالش رو میگرفت٫

    یک سوال:

    ایا اگه روز اولی که استاد میخواست بجای رفتن سر کلاس دانشگاه و ۳۰ بار تمرین سخنرانی و ٫٫٫ ، بره سراغ اموزش انلاین ایا به همین سرعت امروز سایتش موفق میشد و به سایت شماره یک موفقیت تبدیل میشد؟

    استاد یه روز توی میدون انقلاب پوستر های سمینارشو خودش میچسبوند و مسخره میشد میگفتن تو اگه سخنران موفقیت بودی،پوسترچسبون نبودی که!

    یا میگه من بعد از کلاسای دانشگاه به زور یقه افراد رو میگرفتم که بیایین بهتون کلاس بزارم ومشاوره بدم چندین نفر رو رفتم پیشنهاد دادم اما قبول نمیکردن بلاخره یکی قبول کرد و مشکلش حل شد ، اون به دوستش گفت وهمینطور واسش تبلیغ شد و کار بجایی رسید که دیگه توی کلاسای دانشگاه جا نبود واسش و رفت لب دریا

    و بعد توی سالن های بزگ و بعد تهران و بعد شهرای سراسر کشور

    و الان هم امریکا?

    نشسته پشت لب تابشو تازگی ها هم لایو اینستاگرام رو یادگرفته عشقم?

    با عشق و به راحتی و لذت فایل ضبط میکنه و ماهم با عشق سرودست میشکنیم واسه دیدنشون٫

    اثری هم از دنبال مشتری گشتن و تبلیغ و پوستر چسبوندن هم نیست!

    نیازی هم نداره خدارو شکر

    الان میگه من دیگه زیاد علاقه ندارم حضوری سمینار بزارم

    اگه این تکامل نیست پس چیه؟؟

    اگه این تمرکز و با ایمان حرکت کردن نیست پس چیه؟؟

    اگه این عمل به قدم های اول و بعد گفته شدن قدم های بعدی نیست پس چیه؟؟(فایل روانشانسی ثروت ۱ قسمت ۲۶)

    اگه استقامت نمیکرد روزی که سمیناری رو تو تهران فقط واسه یک نفر شرکت کننده برگزار نمیکرد،

    اگه روزی ۱۸ ساعت ۲۰ ساعت non stop سمینار و مطالعه نداشت (دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها) ایا امروز به این مرحله میرسید؟؟ فک نکنم در واقع نظرم اینه که هرگز نمیرسید??

    الان تکامل طی شده و ما شاگرداش براش تبلیغ میکنیم هم خودمون استفاده میکنیم و همه دستان خداییم برای خوشبختی همدیگه

    خود استاد میگه من الگویی مثل خودم نداشتم اما شما دارید

    راهی که من توی ۵ سال رفتم شما توی ۲ سال میتونید بروید و نتایجی بهتر از من بگیرید

    درستش هم همینه این تکامل و گسترش و بهبودی جهانه که باید انجام بشه

    یک روز به دست استاد و روزی هم بدست جوانه ها و شاگردایی که استاد پرورش داده

    قدم اول استاد مطالعه بود

    برگزار کردن ۳۰ تا کلاس تو دانشگاه ازاد طی فقط ۲ هفته بود

    نوشتن کتاب رویاهایی که رویا نیستن بود

    تهران رفتن بود

    امریکا رفتن بود

    همه اینها طی شده تا عباس منش امروز عباس منش شده

    گذشته استادمون رو هم ببینیم

    اره

    قدم به قدم به تو گفته میشه

    من از قبل یه ایده کوچیک واسه یه بیزینس داشتم

    اما بعد از استفاده از اموزشا و دوره های رایگان و ثروت ۱ & راهنمای عملی دستیابی به رویاها & کشف قوانین جهان هستی به مدت ۶ ماه است که همون ایده کوچک در خواب به یک باره به یه بیزینس بهتر و کارامدتر و یه وب سایت در زمینه ای که تاحالا مشابهی نداشته تبدیل شد ٫

    ساعت ۲ شب پاشدم و هی تا ۶ صبح نوشتم و بسطش دادم

    از۱ ماه قبلش چند نام برای دامنه سایتم ثبت کرده بودم اما در خواب نامی بهم الهام شد و همون تو خواب رفتم جستجو کردم دیدم نام دامنه بازه ،

    بیدار شدم رفتم دوباره جستجو کردم دیدم نام دامنه بازه و گرفتمش و اونقدر اسمش بدیهی و دست اول بود که داشتم شاخ در میاوردم ?

    که خدایا چطور این اسم به این تابلویی و خوبی و محشری توی این یک ماهه به ذهنم نرسیده بود ٫

    این الهام پاداش تکامل وتمرکزه دیگه ٫

    من اصلا به امید جایزه نیومدم کامنت بزارم

    اگه واسه جایزه باشه من به شخصه فک میکنم باور کمبود دارم که نمیتونم ۲ تومن رو خودم بسازم !

    بلکه اومدم درس پس بدم و به دوستام امید بدهم که میشود ٫

    واسه اینکه بیام بگم بعد از ۶ ماه لطف خداوند برای اشنایی با سایت عباس منش چه اتفاقای افتاده

    رشد ۵۰ درصدی درامدم

    رابطه فوق العاده با خداوند مهربانم و برطرف شدن گیرایی که در رابطه با خالقم داشتم

    بعداز ارامشم در یک کلام

    بعد از پیدا کردن همسر دلخواهم

    خدای من همه ی اینا فقط توی ۶ ماه استفاده از اگاهی های دست خداوند عباس منش مهربان٫

    من مهندس مکانیکم وهمیشه دنبال منطقی دیدن کارها و نتایجم بودم ٫ در مهندسی در کارخانه در کشاورزی در انتخاب همسر در همه چیز

    اما به قول استاد ادم های زرنگ از متافیزیک بهره میبرن بیشتر تا از فیزیک(ثروت ۱)

    اگه با تبلیغات مشکل داری و نمیتونی خودت و تواناییت رو معرفی کنی بدون که ثروتمند نمیشی(ثروت ۱)

    استفاده از تبلیغات ،seo و غیره همه قدم های اولی هستن که به بعضی ها گفته میشن و به بعضی ها روش های دیگه گفته میشه اشکالی نداره ٫

    فقط باورت رو اصلاح کن و انجامش بده

    عباس منش تونست ما هم میتونیم

    اگه ۱۰۰ درصد با جون و دل گوش کنیم به استاد با این باور ها با ایمان حرکت کنیم تا معجزات رو مشاهده کنیم٫

    فقط باورش کنیم٫

    وقتی قدم ها و الهامات رو دنبال کردی اون وقته که رزق و روزی دنبال تو میاد عزیزم

    ایدهای ثروت ساز به دنبال تو میان به قول علی (ع)

    الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق یطلبک فان لم تأته اتاک

    مثل من که ۲ ماهه که بهم زنگ میرنن و میگن شما پروانه نظام مهندسی ساختمان داری برای ما طراحی انجام بده٫

    من که این پروانه اشتغال رو یک سال پیش هم داشتم چرا کسی زنگ نمیزد؟

    اصلا بدون اینکه یک کلمه هم تبلیغ کنم !

    فقط جو گیر شده بودم و پروانه رو گرفتم٫

    اما دیگه حسش نبود انداختمش تو کمد بدون اینکه برم باهاش دنبال کار گرفتن ٫

    اصلا یادم رفته بود که توی این زمینه هم میتونم درامد داشته باشم !

    چرا به دوستام که شغل اصلیشون همینه، تو روزنامه اگهی میزنن و دفتر طراحی دارن توی خیابون اصلی شهر اینقدر تماس نمیگیرن که بیا و کار مارو انجام بده؟!

    چه چیزی عوض شد؟

    با تغییر باورهام من در مداری قرار گرفتم و تکاملی رو در حال طی کردنم که هر روز از همه لحاظ عالی تر میشم در تمام حوزه ها٫

    ما نباید یه جا بشینیم و دست روی دست بزاریم و کاری انجام ندیم

    پس فقط اولین ایده که بهت الهام میشه رو جدی بگیر و قدم اولت رو بردار اسمش تبلیغ باشه یا نباشه هم مهم نیست ٫

    فقط حرکت کن ٫٫٫٫٫٫

    تکامل تکامل تکامل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      اذر ارین کیا گفته:
      مدت عضویت: 2757 روز

      سلام دوست عزیز

      سپاس فراوان از دیدگاه فوق العادتون. چقدر زیبا نوشتین وپرازدرس و نکته های الهی بود..سپاس ازخدایی که من رو به خوندن کامنت شما هدایت کردو انقدرزیبا تکامل روتوجیح کردین…

      باارزوی بهترینها برای شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ۱۰۸ گفته:
    مدت عضویت: 2703 روز

    سلام دوستان عزیز

    دوست دارم قبل از اینکه نظر دیگر عزیزان رو بخونم جواب این پرسش رو بدم.

    به دو دلیل..

    ۱_ ببینم بدون اینکه از دیگران آگاهی بگیرم خودم چقدر نسبت به استاد شناخت پیدا کردم

    ۲_ دوست دارم از الهاماتی که به قلبم میشه پاسخ این سوال رو بدم.

    چه عواملی نتایج استاد عباسمنش را متفاوت کرده؟

    اول چیزی که به ذهنم میرسه جواب گرفتن در راستای سیر صعودی این عوامل هست.

    شاید خیلی از اساتید دیگه هم چنین روندی رو نسبت به اگاهی و برداشتی که از جهان هستی گرفتند رو عنوان کنند.

    اما نکته مهمی که بنظرم میرسه اینه که هر کدوم در یکی از این موارد به موفقیت رسیدند!

    که این موارد شامل:

    ۱_معنویت

    ۲_روابط اجتماعی

    ۳_روابط عاشقانه

    ۴_خودشناسی

    ۵_اعتماد بنفس و اقتدار درونی

    ۶_مادیات و ثروت

    ۷_مسایل مذهبی

    در طول زندگیم‌ با خیلی از اشخاص برخورد کردم که در یکی و یا چند مرحله از موارد بالا به موفقیت رسیده بودند.

    در بعضی از کتابهایی که در هر کدوم از این موارد خوندم خیلی عالی توضیح داده شده بود اما مسئله این بود که من در زندگی اون نویسنده نبودم که ببینم آیا واقعا خودش به چیزهایی که گفته بود عمل کرده و یا نتیجه ای گرفته یا نه؟!

    چون گفتن حرف و دادن ایده برای هر کسی امکان پذیره.

    هر شخصی میتونه با مطالعه و بررسی برای ناخواسته هایی که در زندگی وجود داره راه حلی رو ارائه بده.

    اما این خیلی مهمه که اون شخص خودش عمل کرده باشه و مهمتر اینکه نتیجه عالی از راه کَردش گرفته باشه!

    اولین چیزی که من رو جذب استاد کرد قدرت کلامش بود!

    البته من در طی زندگیم(حدود ۵۰ سالم هست) با اشخاصی برخورد داشتم که اونقدر قدرت کلام بالایی داشتند که حتی من نمیتونستم در مقابلشون سخنی رو بگم!

    اما فقط در یک و یا نهایتا سه مورد!(مواردی که در بالا ذکر کردم)

    تا قبل از استاد با شخصی آشنا نشده بودم که بتونه در تمام موارد این قدرت کلام بالا رو داشته باشه.

    و دلیل اینکه استاد این قدرت رو در تمام موارد داشتند(برای من) بخاطر باور ایمان و عمل و نتیجه عالی بود که در تمام موارد کسب کرده بودند.

    البته من به مرور با آموزشهای ایشون آشنا شدم.

    در هر کدوم از فایلایی که گوش میدادم این قدرت رو حس میکردم.

    و این بدلیل نتیجه ای بود که ایشون بخاطر تغییر باورهاشون بدست اورده بودند.

    (و این قدرت کلام رو من در کسانی دیدم که ایمان و باور به کلام خودشون دارند و مهمتر اینکه عمل کردن به اون باورهاشون هست.)

    و این نقطه شروعی برای تغییر باورهای من بود!

    چیزی که باعث شد من به استاد اعتماد کنم و روی تغییر باورهام کار کنم نتایجی بود که من میدیدم.

    و نکته ظریفی که استاد در تمام فایلاشون ارائه میدن حس خوب دادن به الهامات قلبی و قانع کردن ذهن منطقی من هست!

    من در هیچ موردی از لحاظ درونی با اموزه های استاد دچار تضاد نشدم.

    فقط در مورد باورهای توحیدی مدتی طول کشید که بتونم باورهای اشتباهم رو پیدا کنم.

    که این زمان هم بخاطر دیدگاه اشتباهی بود که از قبل داشتم و چون سالیان سال مثل سیمان به ذهن من چسبیده بود زمانی طول کشید که من بتونم این تغییر رو بوجود بیارم.

    اما با تغییر دیدگاهم نسبت به باورهای توحیدیم دیگه هیچ زمان به مشکلی برخورد نکردم.

    و این رو با قدرت و ایمان میگم: بعد از این تغییر هر کدوم از فایلا رو که گوش میدم باورهای توحیدی در من بیشتر میشه.

    اما در بعضی از موارد مخصوصا روابط و ثروت ذهن منطقی من جلوی باور من رو میگرفت! که استاد برای اون هم راهکار نشون میداد.

    با گذاشتن فایلایی در این زمینه(حتی نشون دادن حریم خصوصی خودشون) ذهن منطقی منو قانع میکرد که:

    میشود…

    میشود با تغییر باورها به روابط عالی رسید.

    میشود با تغییر باورها به ثروت رسید.

    “و میشود با تغییر باورها به هر انچه که میخواهی برسی”

    اما عواملی که (از دیدگاه من) استاد و نتایجش رو با دیگران متفاوت کرده.

    ۱_ باور توحیدی …

    قدرت فقط در دست الله هست.

    ایمان به این مسئله باعث میشه که باورهای شرک آلود شناخته بشه.

    ۲_ما خالق زندگی خودمون هستیم…

    آگاه شدن به این مسئله باعث میشه روی ورودی های ذهن کنترل داشته باشیم.

    ۳_هماهنگ شدن با خودمون و جهانی که در اون زندگی میکنیم…

    این هماهنگی باعث میشه که در لحظه حال زندگی کنیم و از هر انچه که داریم کمال استفاده و لذت رو ببریم.

    ۳_شناختن تضاد ها…

    با روبرو شدن با تضادها یا همون ناخواسته ها، متوجه میشیم که ما خواستار چه چیزی هستیم. و به خواسته هامون آگاه میشیم.

    ۴_ایمان و عمل…

    باعث میشه که روی خواسته هامون تمرکز کنیم، و الهاماتی که به قلبمون میشه رو انجام بدیم. و در این کار مداومت داشته باشیم.

    ۵_باور فراوانی در جهان…

    باعث میشه اطمینان داشته باشیم که همیشه و در همه حال رزق و روزی فراوان در جهان وجود داره.و ترس از فقیر شدن و شکست در کاری که میخوایم انجام بدیم رو از بین میبره، تا در هر کاری که میخوایم شروع کنیم با اطمینان قلبی قدم برداریم. چون این باور هست که: همیشه باران رحمت الهی میباره.

    ۶_اعتماد بنفس…

    باعث میشه در هر کاری که انجام میدیم محکم قدم برداریم.و اگر شکست خوردیم قدم بعدی را آگاهتر و محکمتر برداریم.

    ۷_ آزادی و رهایی…

    یکی از بارزترین خصلت هایی که در استاد دیدم رهایی و آزادی بود.

    این رهایی و آزادی باعث میشه که به هیچ چیزی وابسته و دلبسته نباشی.

    مثل، مکان خاص،شخص خاص ، محیط زندگی، لوازم، مذهب خاص ، ثروت و..

    و این رهایی به منزله عبور کردن و جاری بودن در تمام مراحل زندگی هست.

    پیامد آزادی و رهایی ،حس زیبای آرامش هست که در هر مرحله از زندگی درون انسان وجود داره.

    ۸_عشق به تمام هستی…

    چون عشق و نفرت نمیتونه در آنِ واحد درون شخصی وجود داشته باشه با مواجه شدن با اون چیزی که با تو هماهنگ نیست اعراض میکنی.

    بجای نفرت داشتن و سخن گفتن در مورد شخص خاص و یا عملکردِ کاری، روتو به سمت دیگری میکنی‌.

    وقتی که نفرت و انزجار نباشه خشم و عصبانیت هم معنایی نداره!

    ۹_قدرت کلام…

    اینم یکی از بارزترین مواردی بود که من در استاد دیدم.

    و چون در تمام مواردی که در اول ذکر شد ایمان و عمل و نتیجه عالی داشتند پس قدرت کلام بالایی در تمام موارد دارند.

    ۱۰_ کلامی از قلب و شهود…

    ابراز کردن کلامی که از قلب گفته میشه باعث میشه که:

    اولاً.. تکراری نباشه

    دوماً ..کسانی رو جذب کنه که باور به کلام قلب و شهود آسمانی دارند.

    و این امر سبب میشه کسانی که در این فرکانس هستند در یک مدار قرار بگیرند.

    ۱۱_ نتیجه مثبت از ایمان و باور…

    اگر باور درستی داشته باشیم و ایمانمون در مدار درستی قرار گرفته باشه به نتایجی میرسیم که احساس خوبی دریافت میکنیم. و حالمون خوب و خوبتر میشه.

    ۱۲_هیچ جبری در جهان وجود نداره…

    باعث میشه که اگه مرتکب اشتباه شدیم با تغییر باورمون در مدار درست قرار بگیریم. و باور اینکه سرنوشت ما این بوده و یا خداوند اینگونه مقدر کرده از بین بره.

    ۱۳_رشد و تکامل…

    هر عملی که ما انجام میدیم در راستای صعود به مدار بالاتر باعث رشد درونی و رشد جهان میشود.

    ۱۴_ موقعیت کنونی، عملکرد گذشته…

    باعث میشه بدونیم الان در هر شرایط و جایگاهی که هستیم حاصل افکار و اعمال و فرکانسهایی بوده که در گذشته (حتی دیروز) ارسال کردیم.

    و میتونیم در زمان حال با افکار درست و اعمال صالح فردای عالی رو رقم بزنیم.

    ۱۵_ باور به الهامات قلبی…

    باعث میشه نسبت به هدایتی که از قلبمون دریافت میکنیم توجه بیشتری داشته باشیم. و در صورت باور و عمل کردن به اون و گرفتن نتایج خوب به شادی برسیم.

    ۱۶_توجه کردن به نکات مثبت حتی در شرایط سخت…

    باعث میشه اگر در شرایط سختی هستیم با توجه به نکات مثبت( هرچند کوچک) از اون شرایط سخت خارج بشیم.

    ۱۷_ صبر و شکیبایی…

    باعث میشه تکاملِ رسیدن به خواستمون رو با لذت طی بکنیم

    ۱۸_گرفتن نتایج عالی…

    میتونم بگم مهمترین مرحله نتیجه گیری عالی از تمام مواردی که ذکر کردم بوده.

    اما بیشترین چیزی که باعث میشه من به آموزشهای استاد باور داشته باشم ،احساس درونیم هست که بهم میگه تمام این سخن ها با عشق و صداقت گفته میشه.

    به قول شاعر:

    دیده اگر خطا کند

    دل که خطا نمیکند!

    (اما باید ذکر کنم با ذهن منطقی که من داشتم و احساسِ درونیِ خاصِ خودم، پیدا کردن این تفاوتها و باور داشتن به آموزشهای استاد برای من نزدیک دو سال طول کشید.!)

    اما سوال دوم:

    چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟

    برای من پول و ثروت جزو آخرین گزینه زندگیم بود!

    برای همین در گذشته هیچوقت به این مسئله بصورت یک گزینه اصلی نگاه نمیکردم که این هم مربوط میشد به باورهای اشتباهی که داشتم!

    بقول استاد: ظرف بزرگ با قطری بزرگ داشتم اما مثل آبکش سوراخ بود!

    در آمدم نسبت به اطرافیانم و همکارانم خیلی عالی بود اما هیچی نداشتم!

    چون پول رو یک مانع برای رسیدن به خدای مهربون میدونستم!

    اما الان دیگه اون باور رو ندارم و باعث شده که راه کارهای خوب برای کسب و کار بهتر به ذهنم‌ برسه.

    اولین باورم این هست که هر چی پولدارتر باشی به خدا نزدیکتری.

    پس برای اینکه پولدارتر بشم دنبال ایده های بهتر تو زندگیم هستم.

    من فکر میکنم در مورد اینکه کسب و کار متفاوت باشه باید ایده هایی رو اجرا کرد که به ذهن خود ادم رسیده باشه یعنی تکراری نباشه و الگو برداری از یکی دیگه نکنیم.

    همیشه کسب و کاری موفق بوده که ایده های جدیدی رو داشته.

    این ایده ها میتونه نسبت به هر شغلی که دارید راه های جدیدی رو پیش روتون بزاره.

    پس میتونم بگم …

    _ایده های جدید

    بعد از ایده گرفتن باید اون رو به مرحله اجرا دراورد.

    _ اجرای ایده و اقدام به عمل کردن.

    باید ایده ای که به ذهنمون رسیده هماهنگ با تکامل ما در اون شغل باشه.

    به نظر من در هر کار و شغلی باید بهترین کارو ارائه بدیم.

    باید به کاری که در نظر گرفتیم عشق بورزیم و دوست داشته باشیم.

    باید در هر زمینه ای صداقت داشته باشیم .

    من فکر میکنم کاری که متفاوت با بقیه باشه دارای چند گزینه هست.

    ۱_ اول از همه در شروع هر کاری که میخوایم انجام بدیم به خداوند توکل کنیم

    ۲_ کارمون رو دوست داشته باشیم و با عشق انجام بدیم.

    ۳_در کارمون صداقت داشته باشیم(آدما صداقت رو حس میکنند حتی اگه عنوان نکنند).

    ۴_ایده های جدید بدیم

    ۵_ از دیگران تقلید نکنیم

    ۶_ایمان به کاری که میکنیم داشته باشیم این باعث میشه اگه شکست بخوریم از یه راه دیگه وارد بشیم.

    ۷_از انتقاد دیگران ناراحت نشیم و با برطرف کردن اون مورد پیشرفت بیشتری داشته باشیم

    ۸_اگه کسب و کارمون گرفت و عالی شد از کیفیت و کمیت کار کم نکنیم.

    (من بارها برخورد کردم با کسانی که بعد از رونق گرفتن کارشون برای اینکه سود بیشتری بکنند از کیفیت محصول کم میکنند.)

    ۹_اگر کارمون با ارباب رجوع مربوط بود حتما شخصی رو بزاریم که خوش اخلاق و مودب باشه و آگاهی لازم رو برای راهنمایی ارباب رجوع داشته باشه.

    ۱۰_در برابر تمام رجوع کنندگان یک رفتار مودب داشته باشیم و فرقی از لحاظ تحصیلات و زیبایی بین اونا نزاریم.

    ۱۱_ اگر مدیر عامل هستیم و یا رییس یک موسسه که کارمندانی در مراکز ما کار میکنند حقوق و مزایای اونا رو به موقع و در حد فعالیتی که میکنند پرداخت کنیم.

    ۱۲_با کارمندانمون مثل یک اعضای خانواده باشیم تا اونا هم حس مسئولیت رو در خودشون بوجود بیارند.

    ۱۳_اگر برنامه ریزی خاصی برای پیشرفت کارمون کردیم بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی اون رو انجام بدیم.

    ۱۴_زمانی برای استراحت کارمندان قرار بدیم تا بازدهی بهتری داشته باشند

    ۱۵_ در رابطه با کارمون از افرادی که در اون زمینه به موفقیت رسیدند تحقیق کنیم و حتی در صورت امکان باهاشون صحبت کنیم، تا بتونیم برای فرایند جدید راهی جدید را ابداع کنیم.

    ۱۶_در کنار کاری که داریم از نزدیکانمون غافل نشیم و حتما بیشترین وقت رو در کنار عزیزانمون سپری کنیم.

    ۱۷_روزمون رو با شکرگزاری شروع کنیم و با چند حرکت ورزشی و نفس های عمیق حس زندگی رو درونمون شکوفا کنیم. این انرژی مثبت حتما روی بازدهی کارمون اثر میزاره.

    ۱۸_ در حد امکان افرادی رو استخدام کنیم که نیاز شدید مادی نداشته باشند.

    ۱۹_ قبل از استخدام تحقیق کنیم که در چه شرایط خانوادگی قرار دارند.(من کسانی که مشکل خانوادگی دارند استخدام نمیکنم).

    ۲۰_بیشتر روی سابقه و کار عملی که انجام دادند تکیه کنیم تا روی تحصیلاتی که دارند.

    ۲۱_افرادی که بازنشسته شدند برای آموزش به افراد جدید استخدام کنیم.

    اینکار باعث میشه که افراد بازنشسته (که تبحر زیادی در کار خودشون دارند)احساس پیری و بیهوده بودن رو نداشته باشند. و بدلیل سالها کار کردن در زمینه شغلی خودشون، میتونند مدیران خوبی برای آموزش دادن به جوانانی که علاقه به این شغل دارند ،باشند

    ۲۲_همیشه افرادی رو داشته باشیم که در صورت غیبت یکی از کارمندان جایگزین اون کنیم تا خللی در کارمون بوجود نیاد.

    این ایده ها در مورد کسب و کار بود.

    اگر در مورد کسب و کار خاصی بخوام فکر کنم نسبت به اون شغل ایده های بیشتری رو میتونم بوجود بیارم که متناسب با اون کار و بیزنس باشه.

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    رضا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3551 روز

    دوستان همراه و همدل سلام

    جناب استاد عباس منش مصداق واقعی این بیت حضرت حافظ است :

    چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد

    من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

    او با آگاهی از راز آفرینش خود به دنبال فتح همه قله های هستی است تا اثبات کند که آدمی از خداست بنابراین می تواند با اشراف بر دانایی و آگاهی خود و اختیار تام انا یقول له کن فیکون را در جهان مادی عملی کند.

    جسارت و شهامت و بی پروایی او در انجام هر فعالیتی نشان می دهد که او وابسته به باید ها و نبایدهای معمول و مرسوم و دیکته شده زمینی نیست بلکه با الهام از نظام آفرینش و اجرای دستورات مدون قانون هستی به نتیجه دل خواه می رسد .

    از این رو بازاریابی و فروش و کسب موفقیت او تابعی از باورهای شهامت گونه او در رویارویی با طبیعت هستی است . او بر این باور است که هر چه بخواهد داده می شود و جهان نیز پاسخ او را می دهد. او وابسته و حتی دلبسته رنگارنگی داده های هستی نیست زیرا خود را متصل به منبعی می داند که همه هستی از آن اوست و چون او هم جزیی از آن منبع بی نهایت است بنابراین می تواند به هر امکانی در عالم وجود دست یابد.کسی که نقطه اتصال او خدا باشد غم و اندوهی ندارد .وقتی ترس و غم و اندوه نباشد فرد آگاهانه به آرامش حقیقی دست می یابد. آرامش هم سبب ارتعاش مثبت به نظام هستی است. تا زمانی که آدمی به آرامش نرسد نمی تواند احساس خوبی به جهان هستی داشته باشد بنابراین همه چیز تلخ و تاریک خواهد بود اما احساس مثبت او به زندگی شیرینی و شادی و شکوه را مهمان خانه وجودش می کند. اوبه حقیقت آفرینش و هستی و زندگی دست یافت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سیامک گفته:
    مدت عضویت: 4001 روز

    سؤال مسابقه: به نظر شما‌، چه عواملی نتایج استاد عباس‌منش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟

    ۱-استاد کاش می شد کامنت ویدئویی با محدودیت زمانی مثلا حدود ۳ دقیقه در سایت قرارداد چون بعضی وقتها نوشتن باعث می شود بخشی از تمرکزمان صرف پیدا کردن کلمات و انتخاب جمله بندی درست ، صرف شود ولی در حالت ویدئویی می توانیم فقط با قلبمان و احساسمان با شما و سایر اعضای خانواده سایت حرف بزنیم و از این طریق مصداق بقول معروف از کوزه همان تراود که در اوست، باشیم

    ۲- بنظرم هر انسانی با توجه به ویژگیهایی که دارد خواسته هایی اصلی خاص خودش را دارد و بقیه خواسته ها فرع و در ارتباط با آن خواسته اصلی مطرح می شود منظورم از خواسته اصلی خواسته ایی هست که بما حال خوب و حس شکرگزاری و خوش بحالی دائمی می بخشد فرض کنیم بنده دلم می خواهد یک فروشگاه اینترنتی در خصوص عکاسی داشته باشم چون داشتن فعالیت در حوزه عکاسی بمن حال خوب و حس رضایتمندی می دهد خوب در این صورت دلم می خواهد اگر احساس کنم استفاده ازفلان ابزار یا امکان یا ارتباط بمن کمک می کند در این حوزه عکاسی موفق تر و آگاه تر و متخصص تر باشم طبیعتا انجام خواهم داد چون بمن احساس خوشبختی و خوشحالی بیشتری را سبب می شود و نتایج گوناگون حاصل از فعالیت در زمینه دلخواه نیز به لطف الهی مساعد حال خوب من خواهد بود البته ممکن است موارد ناخواسته ایی پیش بیاید ولی چون می دانیم در مسیر اصلی زندگیمان هستیم که احساس خوشحالی و سعادت را برای ما می بخشد لذا بدون نگرانی بدنبال برطرف کردن موارد ناخواسته می رویم بنابراین پرداختن به ابزار ها و فرعیات هدف نخواهد بود بلکه اصل پرداختن به خواسته اصلی و تکیه به خداوند همه کاره زندگیمان است و همیشه نیتمان رضای خداوند و ارتباط عاشقانه با خداوند از طریق و مسیر فعالیت در حوزه خواسته اصلی مان در این دنیا می باشد و هر انسانی را خداوند بهر کاری آفریده است لذا از راه خواسته مان می توانیم با خداوند در ارتباط و در مقام توجه به او باشیم و لزوما اجباری نداریم از روشهای استفاده کنیم که دیگران استفاده می کنند و فکر کنیم استفاده صرف از روشهای دیگران و تکیه بر آنها باعث موفقیت می شود بلکه علت اصلی تکیه به کمک خداوند و سپس توجه به هدایت درون و پرداختن به خواسته اصلی و پیدا کردن فرعیاتی که در جهت خواسته اصلی ما باشد که در ضمن استفاده از ابزارها برای ما قابل درک و راحت بایست باشد و نیز نباید بصورت یک رفتار و فعالیت اجباری کسل کننده در بیاید٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    Ali Imani گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    با سلام پاسخ سوال :

    من در این مدت که تا حدودی با قوانین کیهانی آشنا شدم معتقدم همه چیز به باورهای ما بستگی داره همه تفاوتهادر کسب و کار ها و نحوه زندگی کردن انسانها و نتیجه گرفتن و نگرفتن آنها به میزان توکل به خداوند و اعتقاد وباور به دستهای خداوند بستگی داره ، هرچه این باور قوی تر باشه میزان موفقیت و نتیجه عالی در کارها و فعالیتهای زندگی بیشتره ٫٫٫وقتی ما به یکتایی خدا و توحید باور داشته باشیم پس رفتار ما تعیین کننده نتیجه می شود وقتی همیشه و تمام و کمال روی خداوند حساب کنیم ابزارهای موفقیت سر راه ما قرار میگیرندو این سوال که چه موقع باید از ابزار برای موفقیت استفاده کنیم نیز معنی ندارد چون به میزان باور توحیدی ما ابزار برای رسیدن به موفقیت برای ما فراهم می شود٫البته این ابزارها به صورت نشانه هایی و الهاماتی خودنمایی میکنند که ما با توجه نشان دادن به اینها و تقویت باور توحیدی خود به مرور شاهد رویدادهایی شبیه معجزه در زندگیمان می شویم که قبلا نبوده است و این هدایت توسط خداوند انجام می شه این به این معنی نیست که رسیدن به موفقیت به ابزار نیاز ندارد بلکه با نگاه و باور توحیدی و تقویت ان و در مسیر قوانین خداوند قرار گرفتن باعث می شود این ابزار سر راه ما به طرق مختلف (دیدن یک فیلم، صحبت کردن دو نفر در اتوبوس، خواندن یه صفحه روزنامه در کنار خیابان و٫٫٫٫) قرار بگیردو فردی رو بدون حتی مدارک تحصیلی بالا به موفقیتهایی در زندگی ، کسب وکار و روابط و٫٫٫ برساند، همانطور که نمونه هایی مثل خود استادرا به گفته خودشان از زیر صفر به جایی که همه ما میدانیم رسانده است ٫

    شادو موفق و توحیدی باشید ٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 2413 روز

    به نام خداوندی که جهان به این زیبایی رو خلق کرد

    با سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

    به نظر من مطمئنا اصل همیشه باور درسته ،یعنی اگر شما بپرسین چند درصد تمرکز باید روی باور سازی و ایمان باید باشه و چند درصد روی استفاده از ابزار، من میگم صد درصد تمرکز باید روی باور درست و ایمان باید باشه. چرا؟ پس ابزار چی می شه؟ توجه کنین شما اگه باور خودتون رو تقویت کنین و با ایمان حرکت کنین نتایج قدم به قدم برای شما میاد، حالا اگه ابزاری نیاز باشه، خود خدا توی طول مسیر به ذهن شما میندازه یا اگه نیاز باشه شخصی به شما کمک کنه خود این سیستم اونو وارد زندگیتون میکنه، بنابراین اگه خلاصه بخوام بگم ما باید روی باور تمرکز کنیم و شجاعانه و با ایمان حرکت کنیم و اونوقت همه چیزهای دیگه خود به خود درست میشه.

    شما اگر به زندگی استاد هم توجه کنین همینو می بینین.

    استاد باور سازی رو اصل قرار دادن و بقیه چیزها خودش جورشده همونطور که داستان های زیادی در این مورد توی فایل هاشون گفتنه اند.

    تاکید میکنم استفاده از ابزار اگه نیاز باشه به ما الهام میشه و باید توجه داشته باشیم که خیلی از ابزار هایی که ما فکر میکنیم واجبه، اصلا نیاز نیست، مثل مغازه داری که جای خوبی نداره یا دکور عالی نداره ولی فروش خیلی خوبی داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    رضا رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 3078 روز

    سلام

    تفاوت فقط در باورهاست،باور به نیروی درونی به نام خدا،برای انجام دادن کارهای بزرگ نیروی خودم جواب نمیده و باید برای نتیجه گرفتن متفاوت باید از نیروی درونیم استفاده کنم،هر سوالی که در مورد کار و هر موضوع دیگه ای دارم از خدا بپرسم،البته باید باورهای من نسبت به خدا، که من را توی کار هدایت میکنه قوی باشه و باوره دیگه ای که، هر سوالی که ازش بپرسم را از طریقهای مختلف به من جواب میده داشته باشم،هر چقدر از نگرانیهام کمتر بشه و به ایمانم اضافه بشه،همانقدر نتیجه میگیرم،دارم تمرین میکنم بجای شرک ورزیدن،فقط وفقط از خدا کمک بگیرم نه از بنده،یک موضوع مهم دگیه عشق به کار و توجه داشتن و یا همون تمرکز روی کار هر چیزی که میخوام از من دور بشه،توجهم را از روش بردارم از من دور میشه،واگر کار باشه مثل شمع آب میشه،توجه و تمرکز همه چیز هست.اگر استاد تبلیغ نداره خدا براش تبلیغ میکنه،اگر رتبه سایتش بالا هست،به خاطر توجه هست.ممنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مهدی صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2894 روز

    با سلام و احترام

    استاد عزیز شاگرد تنبل کلاس می خواهد یک کم درس پس بده امیدوارم نمره قبولی بگیرم.

    دوستان عزیز براساس آموزه هایی که من از استاد به اندازه ظرفم دریافت کردم اینه که استاد الهامات خداوند را درک کرده و از آن برای هرکاری استفاده می کنه( خداوند مهریان با همه ما صحبت می کنه ولی اونی بهتر می شنوه که این مطلب را باور داشته باشه و با تمرین و درک احساس خودش می تونه الهام خدا را از شیطان تمیز بده) و همانگونه که در دوره هاشون می گن با خداوند تقسیم کار کردن و وظیفه خودشون را بندگی و شاد بودن می دونن همانطور که خداوند در قرآن فرمودند و وظیفه خداوند را اربابی و مهیا کردن تمام خواسته های ایشان.

    و همچنین استاد عزیز همینطور که گفتن و می گن قانون این جهان را درک کرده (احساس خوب اتفاقات خوب) و ابن را عملاً اجرا کردند و نتیجه گرفتن

    بچه ها بیاییم با یک مثال ریاضی این قانون را باز کنیم.

    تابع Y=X+2 را که همه شما یادتون هست. حال اگر در این تابع به جای X عدد 2 قرار دهیم جواب می شود 4 یعنی اگر شما این تابع را یک سیستم تصور کنید وقتی شما به این سیستم ورودی 2 می دهید خروجی آن سیستم می شود 4.

    در این سیستم اگر من از شما بپرسم اگر بخواهم خروجی بشود 10 باید ورودی چند قرار دهم همه شما می گویید 8 . چون با عملکرد سیستم آشنا شده اید و تابع را متوجه شده اید.

    حال اگر این سیستم یک معادله مشکل ریاضی باشد و شما نتوانید آن را حل کنید چه؟

    درست است شما به بک استاد ریاضی مراجعه می کنید تا آن را برای شما حل کند و آنگاه از او می پرسید در آن سیستم اگر من بخواهم خورجی 1000 شود باید ورودی را چند قرار دهم و او که آن را حل کرده به شما می گوید 5 پس شما دیگر نیازی نیست سیستم را بشناسید فقط کافیست بدانید هر ورودی بدهید چه خروجی دریافت می کنید.

    در این مثال هم همینطور است دوستان عزیز نیازی نیست ما بدانیم خداوند چگونه مشتری برای استاد می فرستد و یا چگونه و از چه راهی برای ایشان ثروت می فرستد . چون برای هر کس متفاوت است فقط کافیست بدانیم که به این جهان چه ورودی بدهیم تا آن خروجی که می خواهیم را دریافت کنیم و نیازی نیست که این سیستم پیچیده را بشناسیم چون ما می خواهیم از آن استفاده کنیم (خواسته ما مثل این می ماند که بگوییم تا من ندانم یک گوشی موبایل هوشمند چطور کار می کند و مدارات آن چطور کار می کند و … از آن استفاده نمی کنم )

    پس دوستان استاد عزیز و هزاران نفر دیگر که مطالعه کرده و کتاب نوشته اند و به موفقیت رسیده اند سال های سال آزمون و خطا کرده اند و از خداوند هدایت طلب کرده اند و ورودی های ارسالی به سیستم را بررسی و خروجی متناظر با آن را بدست آورده اند و نیازی نیست ما آزمون و خطا کنیم کافی است آن ها و دستاوردهای آن ها را باور کنیم و مثل آن ها ورودی بدهیم و خروجی مناسب خود را دریافت کنیم.

    پس استاد می گن من به علم تجربی انسان ها کاری ندارم چون این علم خیلی جزئی است ما با علم روحانی کار داریم و با بعد روحانی و احساسی می خواهیم به موفقیت برسیم یعنی بدون اینکه بدانیم سیستم چگونه کار می کند تمرکزمان را فقط قرار می دهیم روی ورودی های خود و آنها را تنظیم می کنیم (مومنان کسانی هستند که به آنچه نمی بینند (غیب) ایمان می آورند) یعنی ایشان هر خواسته ای دارند را فقط از خدا طلب می کنن و باور دارن که این خواسته به ساده ترین و سریعترین روش انجام می شود و با این باور خداوند به ایشان کارهای ساده را الهام می کند و ایشان نیز سریعا عمل می کنند و نتیجه می شود این چیزی که ما به آن معجزه می گوییم.

    پس دوستان باورهای قبلی خود را دور بریزید و با ذهنی پاک به آموزش های استاد گوش فرا دهید و خواهش می کنم به آموزش ها و تمرین های استاد عمل کنید مثل من نباشید که می خواهم بدون تمرین موفق شوم.

    به امید دیدار شما دوستان و استاد عزیز در پرادایس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    محسن روشنی گفته:
    مدت عضویت: 3296 روز

    به نام خالق یکتا

    به نظر من این سوال یکی از کلیشه ای ترین سوالات گروه تحقیقاتی عباسمنش هست و خود استاد بارها و بارها از طرق مختلف به این سوال پاسخ دادند .

    برای همین من فقط درک خودم رو از این سوال و قوانینی که تا الآن متوجه شدم بیان میکنم :

    ” باور ” های ما اصلی ترین دلیل موفقیت هست . یعنی اگر یه فردی باور کنه که من فقط از این طریق خاص به موفقیت میرسم ، تا اون کار رو انجام نده به موفقیت نمیرسه . بنابراین هیچ عامل بیرونی برای موفق شدن یا کسب نتیجه مهم نیست . تبلیغات یا بازاریابی به شیوه خاص اصلا تاثیری توی جذب مشتری نداره و فقط باور های اون فرد هست که افراد رو به کسب و کارش هدایت میکنه .

    درضمن من به یه باوری رسیدم توی این قضیه هدایت ؛ همونطوری که ما به خداوند وصل هستیم و دائما در حال دریافت هدایت های شخصی از خداوندیم . همه مردم جهان هم به خداوند وصل هستند و دارند این هدایت رو دریافت میکنند . پس باز هم این موضوع باور ها میاد وسط که اگر من باور داشته باشم که خداوندی وجود داره که داره جهان رو مدیریت و همه انسان هارو هدایت میکنه ، دیگه نگران موضوع تبلیغات نیستم چون روی باور هام کار میکنم ( فراوانی مشتری خوب و .. ) و اون افراد به طرز معجزه آسایی به سمت کسب و کار من از طرف خداوند هدایت میشن .

    بطور مثال خود من بدون اینکه اصلا توی گوگل سرچ کنم یا موضوعاتی مثل سئو و دیجیتال مارکتینگ رو پی گرفته باشم ، از طریق یکی از دستان خداوند که اومده بود تا هم به من که در شرایط بدی بودم و میخواستم پیشرفت کنم کمک کنه و هم به استاد عباس منش که میخواست کسب و کارش رو گسترش بده و این آگاهی هارو جهانی کنه .

    امیدوارم تونسته باشم موضوع هدایت و عملکرد باورها رو درست توضیح داده باشم .

    راجع به باورها و هدایت هم زیاد توضیح نمیدم چون استاد زحمت کشیدن و توی دوره 12 قدم این موضوعات رو بصورت کامل و اساسی باز کردن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: