https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد و دوستان عزیز..من شخصا نظرم اینه که اگه کسی بخواد کسب و کاری رو شروع کنه باید از پایه درست کار کنه .. به عنوان مثال یه مشکلی از جامعه حل کنه یا یه خدمت رسانی مفید انجام بده..و چون تو ذهن خودش داره کارش رو درست انجام میده و این رو باور داره کسب و کارش هم قطعا موفق خواهد بود و بخاطر همین برمیگردیم به اصلی به نام باور … این باور ماست که داره زندگی مارو رقم میزنه.. و همه چیز باوره..
همونجور ک خود استاد همیشه میگند باید باورمون بر این باشه ک کمبود در این دنیا وجود نداره ، و واقعا بهش ایمان داشته باشیم ، وقتی ایمانمون واقعی باشه و اینکه بدونیم هر کلامی ک بر زبان میاریم یا ب هر چیزی ک فکر میکنیم و مینویسم واسمون اتفاق میفته ،و اینها همش بخاطر خداست که شفاف ازش خواستمون رو بخایم و همون میشه و دیگه استرس رسیدن و اتفاق افتادنش رو نداشته باشیم ،ی روزایی ،تو ی موقعیتهایی دقیقا همونایی ک خواستی برات اتفاق میفته ،و هر روز با دیدن این موارد ایمانت قوی تر میشه ، بلفرض من تو حیطه شعلی خودم ،تبلیغی نکردم ، ولی جدیدا مشتری هایی ک میاند و خرید میکنند میگند میخاستیم بریم فلان جا فروشگاه شما رو دیدیم ، فلانی شما رو معرفی کرد ، اتفاقی اومدیم اینجا ، اولین جاییه ک اومدیم و اصلا جای دیگرو نگشتیم و٫٫٫ و در آخر خریدشون رو میکنند ، چون ب این باور رسیدم ک خدا روزی رسان هست و اون چیزی ک من میخام رو هر روز بهم ثابت میکنه ،ک ت فقط بخواه و نگران هیچی نباش ، خودش معجزه هاشو بهم نشون میده ٫ برای کوچکترین خواسته هام حتی ، و یا با نشونه هاش جوابمو میگیرم ،پس با خیال راحت همه چیزو سپردم به خودش ،من فقط مینویسم و بهش فکر میکنم ٫ این هم نظر من بود امیدوارم تونسته باشم به خوبی گفته باشمش ، خود خدا از راه هایی ک میشناسه واست تبلیغ میکنه ?
به نظر من مهم تریم عامل در هر کسب و کار هدف از اون هست. وقتی هدف ناشی از حسادت ترس و احساس نیاز نباشه و عشق در اون باشه هدف درستیه و اون هدف رسالت مارو تعیین میکنه. فرق زیادی هست بین کسی که یک کار رو انتخاب میکنه مثلا چون جامعه میگه بازار کارش خوبه یا با کلاسه یا راحته و… با کسی که هدی رو انتخاب میکنه چو میدونه هیچ کاری اونو اینجوری ارضا نمیکنه. من با توجه به فیال هایی که از استاد عزیزم دیدم اینطور برداشت کردم که ایبتدا هدف ایشون شناخت انسان و جهان هستی بوده که بعدا با استفاده از قوانین و نتایج عالی به قوانینی که یاد گرفتن مطمئن شدن و تصمیم گرفتن اونا رو به مردم دیگه آموزش بدن تا دنیا جای زیباتری بشه برای زندگی ؛ قطعا هم میشه فرض کنیم یک خانواده ی4 نفره باشیم حالا اگر فقط من به قانوم عمل کنم ثروت،شادی و آرامش بیشتری خواهیم داشت یا اگر هر 4 نفر عمل کنن؟ حالا اینو تعمیم بدیم به جهان هستی…
نکته ی بعدی بررسی رقباست که کاملا بیهودست،چرا؟ چون وقتی دائم داری رقبا رو بررسی میکنی بجای اینکه تمرکز روی کار خودت (تمرکز روی خواسته ها ) باشه، تمرکزتو گذاشتی روی رقبا ( تمرکز روی نا خواسته ها ) تمرکز انرژی اره و رقبا زیاد هستن قتی تمرکز میره رو دیگران انرژیت تیکه تیکه میشه و اصلا چیزی برای خودت نمیمونه! علاوه بر اون داری به سمت ناخواسته فرکانس ارسال میکنی! ضمن اینکه حس نگرانی در خودت ایجاد میشه و سوالات اشتباه از خودت میپرسی
بجای اینکه هر روز بپرسی چیکار کنم که کیفیت کارم بهتر بشه میپرسی چیکار کنم از رقیبم عقب نمونم یا از اون بهتر باشم
بهتر بودن از دیگری کمترین هدف ما میتونه باشه
اما یک مثال بزنم کار پزشکی رو در نظر بگیریم در حال حاضر تعداد زیادی پزشک هست و روز به روز دارن بیشتر هم میشن
اما توی هر شهری چندتا دکتر خوب هست که همه میشناسن
آیا اینا رفتن دائم بقیه دکترارو مقایسه کردن که کم نیارن؟ نه ؛ روز ها و سال ها توی مطبشون بودن و از علمشون درست با تمرکز استفاده کردن و براشون همیشه مهم بوده درست تشخیص بدن و به همین علت هست که هم زندگی خوب دارن هم با اینکه هزینه ی زیاد میگیرن هر قشر از مردم حاضرن هزینه کنن و دکتر خوب برن . تمام کسب و کارها همین هستن. فروشگاه هایی هستن که خیلی اجناس بی کیفیت و ارزون میفروشن اما واقعا فروش خوب ندارن
مهم اینه که به خودت و تواناییت و محصولت ایمان داشته باشی ممکنه اولش همه چیز اونطور که میخوای پیش نره اما یهو اوج میگیری ( در این مورد دیدن فیلم joy رو پیشنهاد میکنم)
مورد مهم دیگه که در مورد استاد عاشقش هستم و سعی کردم خودم اینو رعایت کنم اهمیت دادن به حرف دیگران هست
اگر برای کسب و کارت اومدی علاقه ی مردم رو بررسی کردی و فک کردی اگر باب میل اونا باشه فروش بیشتری خواهی داشت بدن این ره که میروی ره به ترکستان است!
هرگز هیچ موردی وجود نداره که همه مردم دوسش داشته باشن و این اصلا مهم نیست
چون اگر شما محصولی رو ارائه بدی که خودت دوسش داری و با معیار های خودت هماهنگ باشه خیلیییییییی بیشتر از کسانی که اون محصولو نمیخوان ، آدمایی وجود دارن که عاشقش میشن
احساس نیاز ارتعاش بسیار منفی داره و اگر احساس نیاز کردیم که دیگران ما و محصولمونو تایید کنن یعنی داریم راهو اشتباه میریم…
و اما مورد آخر که به ذهنم رسید قانون کارما هست! عشق در چهره، کلام و هدف استاد عباسمنش عزیز موج میزنه ( ادا نیست واقعیه و فکر میکنم همه اینو حس میکنن) و جواب کائنات به این حجم از عشق چه چیزی جز این همه کامت زیبا میتونه باشه؟
ماهم اگر کسب و کارمون رو بر اساس میل درونی و عشق انتخاب کنیم و اینطور عاشقانه و با تمرکز روی خودمون و هدفمون هر روز قدم بداریم( قطعا پستی بلندی های شیرینی خواهیم داشت که هر کدم نشونه ای هست برای پیشرفت و تغییر) مطمئنا بسیار موفق خواهیم بود در هر جایگاه و کسب و کاری که هستیم
در نهایت سپاس از عزیزانی که وقت گذاشتن و کامنت رو خوندن
و سپاس فراوان اول از پروردگارم که منو توی این مسیر زیبا قرار داد و دوم از استاد عزیزم که راهنمای من بودن و هستن
شما باورهایی را قبول کردید که با قانون جهان هستی با قانون خداوند هماهنگی داشته، و در قانون جهان هستی ذره ای بی نظمی و بی عدالتی وجود ندارد وقتی خداوند در سوره رعد خداوند می فرماید
٫ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻠﺘﻲ ﺭﺍ تغییر نمی دهد مگر اینکه آنها حال و وضعیت خود را تغییر دهند ٫(١١)
اینجا خداوند نگفته تبلیغات و یا هر چیز دیگه ای بری شما کسب ثروت میکنه، شما بجای باور قوانین که انسانها وضع کردند و توی اون باورهاپر از اشتباه و باورهای نادرسته، باورهای خداوند را که در کتاب قرآن و جهان هستی وضع کرده باور کردید و اومدید بجای بت کردن انسانها و یا هر روش دیگه برای درآمدزایی، خداوند را بجای تنها منبع رزق و روزی و تبلیغ و پارتی و آشنا و٫٫٫٫٫ غیره قبول کردید و وقتی انسانی بخداوند اعتماد و توکل کند حتما وعده الهی حق و الا اولیا الله لاخوف علیهم و لا یحزنون، دوستاران خداوند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند و در جایی دیگه اومدید این باور را قبول کردید
اونجابود که خداوند برای شما شد تبلیغ، منبع ثروت، درآمد، الان هزاران کانال با اسم شما درست شده ولی نمی دونند که همشون دارند به نفع شما کار میکنند می دونید چرا چون بازم این باور شما بوده که اونا دستان خداوند هستند برای تبلیغ شما
اگر نگاهی به نحوه آشنایی دوستان در سایت کنید همه بدون استثناء اذعان می کنند که همشون به شیوه های کاملا معجزه آسا با شما آشنا شدند و همه ی آنها دستانی شدند برای آشنایی بیشتر با شما
همه چیز باوره و جهان هم به همون باورها و فرکانس ها جواب میده، ولی خیلی از فرکانس ها و باورها، چنان قدرت دارند که انسان ها را به عرش می رسونه و شما باورهایی را قبول کردید که با سیستم خداوند و کتاب قرآن کاملا در یک راستا بودند قشنگ ترین باور شما باور توحیدی بود که خداوند را با تمام وجود به عنوان تنها رب و فرمانروای جهان هستی باورکردید و اونجا بود که خدا شد برات فالور، تبلیغ، بازدید کننده، عزت، شرف، ثروت، نعمت، سلامتی و یک پکیجی بهتون هدیه داد که همه ی جنبه ها را توی زندگیتون رشد داد
و اونجاست که وقتی اعتماد و توکل میکنی و باورت هم مسیر با خداونده، چنان خداوند به عرش می برتت که مثل یوسف نبی میشی عزیز مصر، عزیزی که همه دوستت دارند، عاشقتند و نعمت و ثروت از در و دیوار به روت می باره،
اونجاست که مثل سلیمان نبی دستت را به درگاه الهی بالا میبری و میگی رَبِّ اغْفِرْ لی وَهَبْ لی مُلْکاً لا ینْبَغی لأَحَدٍ مِنْ بَعْدی إِنَّک أَنْتَ الوَهّابُ٫ سوره ص آیه ۳۵٫
خداوندا، مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که شایسته هیچ کس پس از من نباشد، همانا تو بسیار عطا کننده ای و نه تنهاخداوند بهش ثروت و حکومت میده بلکه جنیان،پرندگان،حیوانات و٫٫٫٫٫٫ همه چیز را مسخر او میکند
اونجاست که وقتی مثل ابرهیم خلیل الله، بواسطه ایمان و باور به الله، زن و فرزند خود را در بیابانی می گذاری و فقط بخداوند میگی دلهای مردم را بسوی آنها روانه کن و اون بیابان تبدیل میشود به چشمه های جوشان و مردمی که گرداگرد آنها جمع میشوند
در تمام این داستان ها چیزی به اسم تبلیغ یا هر روش دیگه ای نمی بینی، فقط باوری می بینی از جنس خدا و قوانین جهان هستی که به تو همه چیز می دهد
مثل خود شما استاد که روزی با یک ساک قرمز و هدیه تمام سرمایه زندگی اتان پا بدنیای ناشناخته تهران می زارید و با تکیه بر این باور نعمت، ثروت و فراونی در جهان وجود دارد و منم که باید با تغییر باورهام و تعهد به این باور که خالق صدرصد زندگیم با افکارم و باورهایم هستم پا در راه توحید و یگانگی و هماهنگی با این سیستم خداوند می گذارید و قطعا وعده خداوند حق هست و پاسخ تمام ایمانتون را می بینید
حالا اگر آنتونی رابینز و یا هزاران آدم دیگه ای که توی حوزه موفقیت هستند و کار می کنند یک قانون را خوب فهمیدند به اسم قانون جذب ولی فکر میکنم اون باورهای توحیدی که وقتی اون قانون جذب را با این باور توحیدی هماهنگ کنی را خوب متوجه نشدند و بخاطر این باور دارند که تبلیغات و یا هر روش دیگر برای آنها جوابگو می باشد و درست هم فکر می کنند چون باور آنهاست، ولی نمی دانند که اگر طوری دیگری فکر کنند، قدرتی هست که همه کاری برایشان انجام می دهد که گمان نمی برند که چگونه چون شما همه کاری برایشان انجام دهد
و شما باور کردید برای خوشبختی شما چیزی خارج از شما وجود نداره، و شما هستید که خالق صد در صد زندگیتون هستید چون باور کردید جزئی از روح خداوند هستید و جزئی از همین قانون و به یاد آوردید دلیل خلقتتون را که با چه اشتیاقی با تمام این تضادها و شرایط دوست داشتید پا به عرصه جهان هستی بگذارید و پیوندی عمیق بین روح و ذهنتون برقرار کنید و آنجا بود که تمام ترمز زندگیتون شد سوخت حرکت شما و تبدلیشون کردید به گاز و باور و ایمان خالصی که نتیجه اون شد یادآوری های قبل از تولدتون و در کنار این ایمان و باور عمل کردید به آنچه که به یاد آوردید و اینجاست که خداوند میگه مؤمنان کسانی هستند که ایمان می آوردند و عمل صالح انجام می دهند و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند، و به قول خودتان ایمان بدون عمل حرف مفته، ایمانی که خیلی های ما ازش خبر داریم ولی قدمی برای اجرای آن بر نمی داریم و میام برای خوشبختی خودمون هزار تا دلیل بیرونی میاریم، مثل جنس، ملیت، شرایط خانوادگی، پدر و مادر، نداشتن خانواده ثروت مند و ارثیه بادآورده و وقتی به این نتایج نمی رسند، میگن حالا اگر فلان شغل، فلان تبلیغات، فلان مکان، فلان پول، فلان پارتی، فلان تخصص بود یا در قبلا کاری انجام می دادیم چون الان این کار بازارش اشباع شده و یا هزاران دلیل دیگه، ما موفق می شدیم
من هزاران آدم الان کنارم میشناسم که همه شرایط بالا رادارند ولی بازم بدرد هیچی نمی خورند و برای شکست هاشون فقط دنبال بهانه هستند که به زعم خودشون کاملا منطقی هست
وهزاران نفر می شناسم با نداشتن هیچ کدوم از شرایط بالا چون خود استاد
به هم چیز رسیدند و الان مثل کبوتری سبکبار با فراغ خاطر پرواز می کنند و هر روز از کوچکترین چیزهای زندگیشدن لذت می برند، دائما در حال سپاسگزاری از خداوند هستند، حالشون خوبه و زندگی، کارشون، سلامتیشون و٫٫٫٫ بخداوند سپردند و آنجاست که خداوند همه کاری برایشان می کند
این است رمز موفقیت افرادی چون استاد که این سعادت و بهروزی را به تمام کسانی که هم مدار و هم فرکانس باهاشون هستند هدیه میکنند و همه اینها مانند همان کوه الماس که از این ثروت بهره برداری می کنند میشوند دستانی از دستان خداوند که ثروت این کوه الماس برای صاحب آن هر روز بیشتر و بیشتر میکنند
از اینکه به کامنت شما هم رسیدم بسیار خوشحال وسپاسگزار خداوند هستم .
خیلی خوب از قرآن سخن گفتید ورمز خوشبختی همان کلمات ساده ی عربی روشنی است که خدا وند میگه آیا ما این قرآن را برایتان آسان نکردیم؟
این هم تلنگر دیگر این روزها کمتر به قرآن سر میزنم با یاد آوری کامنت شما باید مرور کنم این کتاب در از هدایت سعادت را .
اینهمه کتاب خوندم اما همیشه کتاب قرآن برام فقط حکم یه زیبایی داشت که فقط نگاهش کنم میخوندم دوره میکردم اما از سر عشق وهدایت نبود رباتی بودم که فقط یه چیزی رو تکرار میکرد .
نمیخوام دیگه حرفی بزنم که بهش عمل نمیکنم .میخوام همان ورفتار م وفرکانسم بگه از این لحظه .
برات بهترین ها رو آرزو دارم خانومی ??
در پناه خدای عشق عاقبت بخیر شااد وثروتمند وخوشبخت ?
ممنونم و سپاسگزار خداوندی هستم که همیشه از طریق بندگانش به من لطف و مهربانی هدیه می دهد و شما هم از طریق خداوند این لطف را نصیب من میکنی، قلب زلال و روح بزرگ داری و قدر این نعمت بزرگ را بدان
خداوند کتابی برای ما ودیعه گذاشت که در اون سعادت دنیوی و اخروی را برای ما نشان داد، سالها بود قرآن را می خوندم و زمانی که با استاد آشنا شدم حق و حقیقت باطنی آن بر من آشکار شد و فهمیدم تمام آنچه که من از دنیا می خواهم در یک کلمه لا اله الا الله خلاصه میشود و ایمان بیارم به قدرتی که برای من همه چیز می باشد
دوست عزیز و خوبم، طیبه نازنین برایت آرزوی خدایی دارم که هر لحظه زندگیت با عشق، سلامتی و نعمت و آرامش همراه باشد
به امید دیدار روی ماهت در همین روزها
دوست دارم خیلی زیاد
در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
و وقتی انسانی بخداوند اعتماد و توکل کند حتما وعده الهی حق و الا اولیا الله لاخوف علیهم و لا یحزنون، دوستاران خداوند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند
خداراشکر که کامنت من به دلتون نشست،حال دلتون همیشه خدایی
میدونید هر جا سخن از رب و اعتماد و توکل به الله هست روح ما تشنه این باوره،چون اصلشا پیدا کرده،منبع تغذیش را پیدا کرده و وقتی بهش وصل بشه،جون میگیره ،حالش خوب میشه،احساسش عالی میشه و با خداوندیکی میشه
بینهایت سپاسگزار شما و خداوندی هستم که با این جملات شما حس عالی و درجه یکی بهم داد که وجودم را سرشار از خداوند کرد
تک تک این جملات، جملاتی که خداوند یکتا بر زبانم جاری و ساری کرد و منم نوشتم و خدارا هزاران مرتبه شاکرم که مورد عنایت و توجه شما دوستان خدایی ام قرار گرفت
تبریک و تحسین بخاطر زیبا دیدن شما
برای شما آررزوی خیر و برکت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت را دارم
سلام به همه دوستان، به نظر من اولین قدم براى هر چیزى اراده و تصمیم هست در اون زمینه ، در واقع شما صد در صد تصمیم گرفتید یه وضعیتى توى زندگى شما تغییر کنه، دوم اینکه باید یک مسیر رو انتخاب کرد و بهش ایمان صد در صد داشت که جواب میده ، سوم اینکه مسیر که اقاى عباس منش دارند در واقع ایمان به یک قدرت درونى هست که همون خداوند یا کاینات یا ٫٫٫٫ هست و تمرکز اصلى بر روى قدرتى هست که از درون میاد و همیشه قدرت درونى بالتربن قدرت هست چون ، ما بخشى از خداوند هستیم در حالیکه حالا مارکتینگ ٫٫٫ بر پایه یک ایمان بیرونى و عوامل بیرونى هست، که خوب عامل درونى همیشه پیروز بر عامل بیرونى هست ، و در نهایت شما به هر چى ایمان صد در صد داشته باشید جواب میگیرید اولش طول میکشه ولى اگر هر نشونه اى دیدید اونو تایید کنید کم کم نتایج بزرگ و بزرگ تَر میشن و شما در اون زمینه رو به جلو خواهید رفت ٫ باید تصمیم بگیرید و به این نقطه رسیده باشید که کدوم عامل برتر هست درون یا بیرون ، و با ایمان صد در صد که جواب میده جلو برید و ذره اى شک نداشته باشید
من عوامل زیر رو پیدا کردم ، عواملی که اصل هستند نه فرع :
آگاهی از قوانین جهان هستی و عمل به اونها(که شامل موارد زیر میشه )
۱_شناختن خواسته ها بااستفاده از تضادهاکه میشه=هدف گذاری
۲_مثبت اندیشی و تمرکز روی نکات مثبت
۳_توجه نکردن به نکات منفی و رد شدن از اونها
۴_تمرکز روی خواسته ها با استفاده از تکنیک های تجسم ، شکرگزاری و تکنیکی که از این دو موثر تر هست از نظر استاد : حرف زدن راجع به خواسته ها (با خداوند یا با خودمون و یابا کسی که همفرکانسمون هست)
۵_ اصل و اساس همه قوانین توحید که هست و داشتن این توحید در عمل (توحید عملی)
۶_ اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم و از هیچ عامل بیرونی ترس و باور اثرگذاری نداشته باشیم
۷_ تکنیک کنترل ذهن در همه مواقع
۸_قطع کردن وابستگی ها و تعلقات که ریشه حرکت نکردن به سمت خواسته هاست
۹_در هر زمان فقط روی یک هدف تمرکز داشتن
۱۰_داشتن آرامش که نشانه اصلی ایمانه + اصل توکل ، و تسلیم بودن که مساویه با حس خوب داشتن و شاد و راضی بودن
۱۱_عجله نداشتن در مسیر و طی کردن تک تک مراحل که همون باورداشتن به قانون زیبای تکامل هست
۱۲_ نچسبیدن به خواسته ها و با ایمان کامل اونها رو از خدا خواستن و بعد اطمینان به اجابتش که نتیجه میشه رهایی و آرامش و نداشتن نگرانی و ترس
۱۳_ در هر لحظه طوری زندگی کردن که انگار به همه خواسته هامون رسیدیم (ایمان به غیب )= لذت بردن از زندگی
۱۴_ داشتن عزت نفس ، اینکه خود را لایق همه موهبتهای الهی بدانیم
۱۵_ با باور به مهربان و بخشنده بودن خداوند احساسات منفی مانند حس گناه و حس عدم لیاقت رو از وجودمون پاک کنیم و این ترمزها رو برداریم تا با حس پاکی و امید بتونیم بسرعت به خواسته هامون نزدیک بشیم
۱۶_انتخاب آگاهانه ورودی های ذهن ( از دوستان منفی اتفاقات منفی اخبار منفی و تلویزیون و هر چیزی که ما رو مثبت نگری دور میکنه ، فاصله بگیریم و با هیچکس بحث نکنیم )
۱۷_باورهای غلط خود در حوزه کسب و کار رو پیدا کردن و اونها رو با باورهای صحیح جایگزین کردن ( باورهای غلطی مانند نیاز به داشتن سرمایه اولیه ، نیاز به انتخاب شغلی خاص ، نیاز به داشتن تحصیلات و مدرک خاص ، نیاز به داشتن دوست و آشنا و پارتی ، نیاز به داشتن تبلیغات وسیع ، بودن در منطقه خاص و خیلی باورهای غلط دیگه که ترمز در پیشرفت کسب و کار هستند)
۱۸_ باور به اینکه خداست که برای من مشتری میفرستد تبلیغ میکند و هر اتفاق و شرایط و محیطی رو برای پیشرفت من فراهم میکند و همه آدمها رو در جهت رشد کسب و کار من ؛ هماهنگ می کند
۱۹_ از ابتدا تا همیشه با داشتن ذهن آرام ، ایده ها و الهامات الهی رو دریافت میکنیم و بدون ترس به اونها عمل میکنیم هرچند که منطقی بنظر نیایند
با عمل کردن به این نکات ، نتایج کسب و کار میتواند فوق العاده شود بدون اینکه اونچه اکثریت فکر میکنند در رونق کسب و کار موثر هست بکار گرفته شود ٫
اصول زندگی یعنی قوانین نظام هستی. قانون میگه کسی نمی تونه موقعیت فرکانسی دیگران رو تغییر بده. فقط می تونه هم فرکانسی های خودشو جزب کنه. قانون میگه باور درست نتایج خوشایند داره و باور نادرست نتایج ناخوشایند.
باور استاد عباس منش تو مسیر فراوانی و عدم محدودیت داره تکامل خودشو طی می کنه. تو مسیری که کسایی باهاش همراه میشن که آمادگی ورود به مدار فرکانسی اونو دارن. حالا یه شخصی با این پایبندی به باورای اساسی، وقتی به جای حرص زدن برای بالا رفتن فروش یا اعضا یا اعتبار یا هر چیز دیگه، در کمال رهایی و احترام به اصل آزادی، همه ی سعیش بالا بردن کیفیت کارش هست، باید هم این خلوص با نتایج قشنگی مصه بالا بودن کیفیت کامنت ها ظهور کنه. کسی که با نداشتن باور اینکه بدون تبلیغات این نتایج رخ نمیده، یعنی باور داره به اینکه تنها روزی دهنده خداست و دنیا پر از فراوانیه، باید هم نشانه هایی که از زندگیش می بینیم تاثیر برانگیز تر باشع. نوع باور و عمل مبتنی بر اون، ناچاره که با اتفاقاتی هم جنس خودش متجلی بشه. زندگی بر اساس چنین سیستمی که بیان کردم تعریفی از یکتا پرستی رو به دست میده که ذات اصلی همه ی اصول هاست.
حالا در خصوص تبلیغات باید بگم، البته که یکی از راه های گسترش جهان هست اما، اینکه چه نتایجی در پی داشته باشه بازم برمیگرده به نوع باور و توجه یا عدم توجه به قوانین اساسی دنیا.
مثلا کسی باورش اینه که بدون تبلیغات حتما یه چوبی لای چرخ افزایش درآمدش میفته. خب البته که نتایج ناخوشایند این باور واسش متجلی میشه. غافل از اینکه مگه در زمان های قدیم که تبلیغات به صورت امروزه وجود نداشته کسانی نبودن که به راحتی و سرعت روز به روز پولدارتر شدن. مگه همین الان کسانی نیستن که کیفیت کارشون خودش ابزار تبلیغاتیه واسشون. حالا اگه شخصی که باور اشتباه مذکور رو داره بازم بگه که، نه این دوره همه دارن از تبلیغات استفاده می کنن و نادیده گرفتنش نوعی عقب افتادگیه، در این صورت هم یه جلوه دیگه از باور اشتباهش نمایان میشه که، از طریق تبلیغات می خواد یه مسابقه راه بندازه با افرادی که تصور رقیب داره نسبت بهشون. می خواد بگه اونا رو نبینید منو ببینید. یا اینکه منو بیشتر از اونا ببینید. بگذریم از اینکه چنین شخصیتی نمی تونه منتظر تکاملش بمونه. فک می کنید دلیل همه ی اینها چیه؟ چون یه باور اشتباه دیگش میگه: اگه رو دست رغیب بلند نشم روزیم زیاد نمیشه! روزی این فرد دست کیه؟ رسیدیم به شرک، شرک، شرک.
درسته تبلیغات یکی از راه های گسترش جهانه اما، فرق هست بین کسی که با تبلیغات شرک می ورزه ، و کسی که از طریق تبلیغات می خواد با تکیه به باور یکتا پرستیش در مسیر بهتر کردن جهان برای زندگی سهولت ایجاد کنه. مثلا کسی تو کسب و کاری، تو کیفیت کار و ارایه ی خدماتش پیشرفتی ایجاد کرده و واقعا به قصد راحتی مردم، می خواد با تبلیغات اطلاع رسانی کنه. چنین فردی می دونه که حتی اگه این کارو نکنه افرادی که آمادگی بهرمندی از اون پیشرفت رو دارن از طرق دیگه حتما جذب خواهند شد و به گذروندن تکاملش اعتماد می کنه. می دونه که روزیش دست خداست.
پس اگه کسی از نعمت تبلیغات استفاده نمی کنه دلیلی نداره جهان از دست های دیگش کار اونو گسترش نده حتی بهتر از خیلی ها. و اگه کسی می خواد از این ابزار استفاده کنه باید مراقب باور یکتا پرستیش باشه.
در واقع تبلیغات رو مثال قرار دادم. هر علم مرتبط با هر چیزی، هم قابلیت پیشرفت داره هم قابلیت گمراه کنندگی. مهم اینه که، به جای محدود کردن زهن به اون علم، به قوانین ثابت جهان و باورهای درست محدود بشیم. در عین رهایی و طی کردن تکامل، از ظهور های باور یکتا پرستی و فراوانی لذت ببریم و سپاس گزارش باشیم. با پایبندی به اصل و اساس زندگی مطمین باشیم که هرچی با هر ظاهری، خوب یا بد، به نفع ما تموم میشه. اون موقست که، فرعیاتی مثل استفاده از علم و کشفیات مربوط به کسب و کارمون، از جنبه ای که باعث پیشرفت ما بشه به سراغمون میاد. می تونه در قالب الهامات شخصی بیاد یا اینکه یه پاراگراف از یه روزنامه تو ذهنت جرقه ایجاد کنه یا اینکه… فقط کافیه علم اصلی رو دست خدا بدونیم و اطمینان داشته باشیم که اون علم به طرق مختلف در اختیار یکتا پرستان در عمل قرار می گیره.
دوست دارم منظورمو تو جمله های مختلف ادامه بدم ولی، کسی که بخواد متوجه بشه یه دونه جمله هم واسش کافیه.
امیدوارم گشایشی که دوستمون منتظرشه اول تو ذهنش و بعد با عمل کردن تو روزیش ایجاد بشه.
اولا استاد عباس منش اصلا شرایط سخت و پیچیده رو از همان اول قبول نداشت و به دنبال الگوهایی بود که میشه کارها را ساده انجام دهد و با پیدا کردن الگو از افراد مختلف جهان که کارها را ساده انجام دادند ذهن منطقی اش را قانع میکنه٫ و پس از مدتی که تکاملش را طی کرد دیگر به جایی رسید که حتی اگر الگویی نباشه خودش با امکاناتی که داشت و با استفاده از قانون تکامل از الهاماتش کمک میگرفت ٫
الان که شما نتایج استاد عباس منش میبینید ٫ از اول هم ببینید که استاد برای هر کاریش از الگوی مناسب و سپس کم کم از الهامات و نشانه ها تکامل خودش را طی کرد و به اینجا رسید٫
منظورم اینه که تکامل در دیدن الگوی افرادی که کارها را راحت تر و ساده تر و نتیجه بهتری داشتن را دید و ذهن منطقی اش به حدی قانع شد و تکامل یافت که پس از مدتی به صورت خودکار از الهامات و احساس خودش که اون هم نتیجه تکامل بود کمک میگرفت و در نهایت آقای عباس منش از همون اول روی اینکه خدا میتونه کار ها رو راحت تر براش انجام بده روش حساب میکرد چون الگو دیده بود از خدای حضرت محمد و خدای حضرت موسی و ٫٫٫٫ خدای خودش هم هست و برای بندگان خودش که حساب و توکل خودشون نشان دادن کا رها را هم خودش براشون هدایت میکنه و این ویژگی طبیعی خدایی بودنش٫ و میشه کار ها را ساده و راحت انجام بده براش٫
من به دوستم میگم که دوست عزیز شما از الان گیچ نشید و سر در گم نباشید از نتایج کسی که تکامل خودش رو از سالها پیش نشون داده از روانشناسی ثروت ۱ رو ببین چه طور استاد ذهنش رو با الگوی عینی ذهن منظقی رو قانع میکنه و به مرور زمان به روانشناسی ثروت ۳ و جهان بینی توحیدی ببین که چطور پله به پله استاد به نشانه ها توجه کردن و به اونها عمل کردن و نتایج رو نشان داد که ما بهش میگیم الهام و کارها طبق قانون تکامل براش رقم میخوره و همینطور برای هر فردی قانون ثابت خداوند که از قبل بوده و تا ابد هم هست جواب میدهد٫
سلام خدمت استاد و دوستان عزیز..من شخصا نظرم اینه که اگه کسی بخواد کسب و کاری رو شروع کنه باید از پایه درست کار کنه .. به عنوان مثال یه مشکلی از جامعه حل کنه یا یه خدمت رسانی مفید انجام بده..و چون تو ذهن خودش داره کارش رو درست انجام میده و این رو باور داره کسب و کارش هم قطعا موفق خواهد بود و بخاطر همین برمیگردیم به اصلی به نام باور … این باور ماست که داره زندگی مارو رقم میزنه.. و همه چیز باوره..
همونجور ک خود استاد همیشه میگند باید باورمون بر این باشه ک کمبود در این دنیا وجود نداره ، و واقعا بهش ایمان داشته باشیم ، وقتی ایمانمون واقعی باشه و اینکه بدونیم هر کلامی ک بر زبان میاریم یا ب هر چیزی ک فکر میکنیم و مینویسم واسمون اتفاق میفته ،و اینها همش بخاطر خداست که شفاف ازش خواستمون رو بخایم و همون میشه و دیگه استرس رسیدن و اتفاق افتادنش رو نداشته باشیم ،ی روزایی ،تو ی موقعیتهایی دقیقا همونایی ک خواستی برات اتفاق میفته ،و هر روز با دیدن این موارد ایمانت قوی تر میشه ، بلفرض من تو حیطه شعلی خودم ،تبلیغی نکردم ، ولی جدیدا مشتری هایی ک میاند و خرید میکنند میگند میخاستیم بریم فلان جا فروشگاه شما رو دیدیم ، فلانی شما رو معرفی کرد ، اتفاقی اومدیم اینجا ، اولین جاییه ک اومدیم و اصلا جای دیگرو نگشتیم و٫٫٫ و در آخر خریدشون رو میکنند ، چون ب این باور رسیدم ک خدا روزی رسان هست و اون چیزی ک من میخام رو هر روز بهم ثابت میکنه ،ک ت فقط بخواه و نگران هیچی نباش ، خودش معجزه هاشو بهم نشون میده ٫ برای کوچکترین خواسته هام حتی ، و یا با نشونه هاش جوابمو میگیرم ،پس با خیال راحت همه چیزو سپردم به خودش ،من فقط مینویسم و بهش فکر میکنم ٫ این هم نظر من بود امیدوارم تونسته باشم به خوبی گفته باشمش ، خود خدا از راه هایی ک میشناسه واست تبلیغ میکنه ?
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم
به نظر من مهم تریم عامل در هر کسب و کار هدف از اون هست. وقتی هدف ناشی از حسادت ترس و احساس نیاز نباشه و عشق در اون باشه هدف درستیه و اون هدف رسالت مارو تعیین میکنه. فرق زیادی هست بین کسی که یک کار رو انتخاب میکنه مثلا چون جامعه میگه بازار کارش خوبه یا با کلاسه یا راحته و… با کسی که هدی رو انتخاب میکنه چو میدونه هیچ کاری اونو اینجوری ارضا نمیکنه. من با توجه به فیال هایی که از استاد عزیزم دیدم اینطور برداشت کردم که ایبتدا هدف ایشون شناخت انسان و جهان هستی بوده که بعدا با استفاده از قوانین و نتایج عالی به قوانینی که یاد گرفتن مطمئن شدن و تصمیم گرفتن اونا رو به مردم دیگه آموزش بدن تا دنیا جای زیباتری بشه برای زندگی ؛ قطعا هم میشه فرض کنیم یک خانواده ی4 نفره باشیم حالا اگر فقط من به قانوم عمل کنم ثروت،شادی و آرامش بیشتری خواهیم داشت یا اگر هر 4 نفر عمل کنن؟ حالا اینو تعمیم بدیم به جهان هستی…
نکته ی بعدی بررسی رقباست که کاملا بیهودست،چرا؟ چون وقتی دائم داری رقبا رو بررسی میکنی بجای اینکه تمرکز روی کار خودت (تمرکز روی خواسته ها ) باشه، تمرکزتو گذاشتی روی رقبا ( تمرکز روی نا خواسته ها ) تمرکز انرژی اره و رقبا زیاد هستن قتی تمرکز میره رو دیگران انرژیت تیکه تیکه میشه و اصلا چیزی برای خودت نمیمونه! علاوه بر اون داری به سمت ناخواسته فرکانس ارسال میکنی! ضمن اینکه حس نگرانی در خودت ایجاد میشه و سوالات اشتباه از خودت میپرسی
بجای اینکه هر روز بپرسی چیکار کنم که کیفیت کارم بهتر بشه میپرسی چیکار کنم از رقیبم عقب نمونم یا از اون بهتر باشم
بهتر بودن از دیگری کمترین هدف ما میتونه باشه
اما یک مثال بزنم کار پزشکی رو در نظر بگیریم در حال حاضر تعداد زیادی پزشک هست و روز به روز دارن بیشتر هم میشن
اما توی هر شهری چندتا دکتر خوب هست که همه میشناسن
آیا اینا رفتن دائم بقیه دکترارو مقایسه کردن که کم نیارن؟ نه ؛ روز ها و سال ها توی مطبشون بودن و از علمشون درست با تمرکز استفاده کردن و براشون همیشه مهم بوده درست تشخیص بدن و به همین علت هست که هم زندگی خوب دارن هم با اینکه هزینه ی زیاد میگیرن هر قشر از مردم حاضرن هزینه کنن و دکتر خوب برن . تمام کسب و کارها همین هستن. فروشگاه هایی هستن که خیلی اجناس بی کیفیت و ارزون میفروشن اما واقعا فروش خوب ندارن
مهم اینه که به خودت و تواناییت و محصولت ایمان داشته باشی ممکنه اولش همه چیز اونطور که میخوای پیش نره اما یهو اوج میگیری ( در این مورد دیدن فیلم joy رو پیشنهاد میکنم)
مورد مهم دیگه که در مورد استاد عاشقش هستم و سعی کردم خودم اینو رعایت کنم اهمیت دادن به حرف دیگران هست
اگر برای کسب و کارت اومدی علاقه ی مردم رو بررسی کردی و فک کردی اگر باب میل اونا باشه فروش بیشتری خواهی داشت بدن این ره که میروی ره به ترکستان است!
هرگز هیچ موردی وجود نداره که همه مردم دوسش داشته باشن و این اصلا مهم نیست
چون اگر شما محصولی رو ارائه بدی که خودت دوسش داری و با معیار های خودت هماهنگ باشه خیلیییییییی بیشتر از کسانی که اون محصولو نمیخوان ، آدمایی وجود دارن که عاشقش میشن
احساس نیاز ارتعاش بسیار منفی داره و اگر احساس نیاز کردیم که دیگران ما و محصولمونو تایید کنن یعنی داریم راهو اشتباه میریم…
و اما مورد آخر که به ذهنم رسید قانون کارما هست! عشق در چهره، کلام و هدف استاد عباسمنش عزیز موج میزنه ( ادا نیست واقعیه و فکر میکنم همه اینو حس میکنن) و جواب کائنات به این حجم از عشق چه چیزی جز این همه کامت زیبا میتونه باشه؟
ماهم اگر کسب و کارمون رو بر اساس میل درونی و عشق انتخاب کنیم و اینطور عاشقانه و با تمرکز روی خودمون و هدفمون هر روز قدم بداریم( قطعا پستی بلندی های شیرینی خواهیم داشت که هر کدم نشونه ای هست برای پیشرفت و تغییر) مطمئنا بسیار موفق خواهیم بود در هر جایگاه و کسب و کاری که هستیم
در نهایت سپاس از عزیزانی که وقت گذاشتن و کامنت رو خوندن
و سپاس فراوان اول از پروردگارم که منو توی این مسیر زیبا قرار داد و دوم از استاد عزیزم که راهنمای من بودن و هستن
به نام خدای عزیز
نام زیبایت دل آرا ست
من میخوانم نام دیگر خداست
عزیزم اسم زیبا وبا مسمایی داری خیلی ??
از کامنت خوب وپر از آگاهی که قرار دادین سپاسگزارم .لذت بردم
واستفاده کردم الان دنبال یه فیلم میگشتم هدایت شدم زود به کامنت شما .??
عجب خدایی دارم جانم عاشقتم تنها عشق ?????
در پناه خدای عشق ودوستی شاااد وپر لبخند
دوست من/ هیچ وقت تو جهان هستی هیچ چیز یهو اوج نمیگیره چون جهان براساس قانون تکامل به وجود اومده
باور تلاش و ایمان! اینارو داری همه چی داری نداری هیچی نداری
بنام الله یکتا
شما باورهایی را قبول کردید که با قانون جهان هستی با قانون خداوند هماهنگی داشته، و در قانون جهان هستی ذره ای بی نظمی و بی عدالتی وجود ندارد وقتی خداوند در سوره رعد خداوند می فرماید
إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ
٫ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻠﺘﻲ ﺭﺍ تغییر نمی دهد مگر اینکه آنها حال و وضعیت خود را تغییر دهند ٫(١١)
اینجا خداوند نگفته تبلیغات و یا هر چیز دیگه ای بری شما کسب ثروت میکنه، شما بجای باور قوانین که انسانها وضع کردند و توی اون باورهاپر از اشتباه و باورهای نادرسته، باورهای خداوند را که در کتاب قرآن و جهان هستی وضع کرده باور کردید و اومدید بجای بت کردن انسانها و یا هر روش دیگه برای درآمدزایی، خداوند را بجای تنها منبع رزق و روزی و تبلیغ و پارتی و آشنا و٫٫٫٫٫ غیره قبول کردید و وقتی انسانی بخداوند اعتماد و توکل کند حتما وعده الهی حق و الا اولیا الله لاخوف علیهم و لا یحزنون، دوستاران خداوند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند و در جایی دیگه اومدید این باور را قبول کردید
البقره
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ ، [ ﺑﮕﻮ : ] ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﻢ ، ﺩﻋﺎﻱ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ; ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻋﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ، ﺗﺎ [ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺑﻨﺪ [ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﻋﻠﻲ ﺑﺮﺳﻨﺪ ] ٫(١٨۶)
اونجابود که خداوند برای شما شد تبلیغ، منبع ثروت، درآمد، الان هزاران کانال با اسم شما درست شده ولی نمی دونند که همشون دارند به نفع شما کار میکنند می دونید چرا چون بازم این باور شما بوده که اونا دستان خداوند هستند برای تبلیغ شما
اگر نگاهی به نحوه آشنایی دوستان در سایت کنید همه بدون استثناء اذعان می کنند که همشون به شیوه های کاملا معجزه آسا با شما آشنا شدند و همه ی آنها دستانی شدند برای آشنایی بیشتر با شما
همه چیز باوره و جهان هم به همون باورها و فرکانس ها جواب میده، ولی خیلی از فرکانس ها و باورها، چنان قدرت دارند که انسان ها را به عرش می رسونه و شما باورهایی را قبول کردید که با سیستم خداوند و کتاب قرآن کاملا در یک راستا بودند قشنگ ترین باور شما باور توحیدی بود که خداوند را با تمام وجود به عنوان تنها رب و فرمانروای جهان هستی باورکردید و اونجا بود که خدا شد برات فالور، تبلیغ، بازدید کننده، عزت، شرف، ثروت، نعمت، سلامتی و یک پکیجی بهتون هدیه داد که همه ی جنبه ها را توی زندگیتون رشد داد
و اونجاست که وقتی اعتماد و توکل میکنی و باورت هم مسیر با خداونده، چنان خداوند به عرش می برتت که مثل یوسف نبی میشی عزیز مصر، عزیزی که همه دوستت دارند، عاشقتند و نعمت و ثروت از در و دیوار به روت می باره،
اونجاست که مثل سلیمان نبی دستت را به درگاه الهی بالا میبری و میگی رَبِّ اغْفِرْ لی وَهَبْ لی مُلْکاً لا ینْبَغی لأَحَدٍ مِنْ بَعْدی إِنَّک أَنْتَ الوَهّابُ٫ سوره ص آیه ۳۵٫
خداوندا، مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که شایسته هیچ کس پس از من نباشد، همانا تو بسیار عطا کننده ای و نه تنهاخداوند بهش ثروت و حکومت میده بلکه جنیان،پرندگان،حیوانات و٫٫٫٫٫٫ همه چیز را مسخر او میکند
اونجاست که وقتی مثل ابرهیم خلیل الله، بواسطه ایمان و باور به الله، زن و فرزند خود را در بیابانی می گذاری و فقط بخداوند میگی دلهای مردم را بسوی آنها روانه کن و اون بیابان تبدیل میشود به چشمه های جوشان و مردمی که گرداگرد آنها جمع میشوند
در تمام این داستان ها چیزی به اسم تبلیغ یا هر روش دیگه ای نمی بینی، فقط باوری می بینی از جنس خدا و قوانین جهان هستی که به تو همه چیز می دهد
مثل خود شما استاد که روزی با یک ساک قرمز و هدیه تمام سرمایه زندگی اتان پا بدنیای ناشناخته تهران می زارید و با تکیه بر این باور نعمت، ثروت و فراونی در جهان وجود دارد و منم که باید با تغییر باورهام و تعهد به این باور که خالق صدرصد زندگیم با افکارم و باورهایم هستم پا در راه توحید و یگانگی و هماهنگی با این سیستم خداوند می گذارید و قطعا وعده خداوند حق هست و پاسخ تمام ایمانتون را می بینید
حالا اگر آنتونی رابینز و یا هزاران آدم دیگه ای که توی حوزه موفقیت هستند و کار می کنند یک قانون را خوب فهمیدند به اسم قانون جذب ولی فکر میکنم اون باورهای توحیدی که وقتی اون قانون جذب را با این باور توحیدی هماهنگ کنی را خوب متوجه نشدند و بخاطر این باور دارند که تبلیغات و یا هر روش دیگر برای آنها جوابگو می باشد و درست هم فکر می کنند چون باور آنهاست، ولی نمی دانند که اگر طوری دیگری فکر کنند، قدرتی هست که همه کاری برایشان انجام می دهد که گمان نمی برند که چگونه چون شما همه کاری برایشان انجام دهد
و شما باور کردید برای خوشبختی شما چیزی خارج از شما وجود نداره، و شما هستید که خالق صد در صد زندگیتون هستید چون باور کردید جزئی از روح خداوند هستید و جزئی از همین قانون و به یاد آوردید دلیل خلقتتون را که با چه اشتیاقی با تمام این تضادها و شرایط دوست داشتید پا به عرصه جهان هستی بگذارید و پیوندی عمیق بین روح و ذهنتون برقرار کنید و آنجا بود که تمام ترمز زندگیتون شد سوخت حرکت شما و تبدلیشون کردید به گاز و باور و ایمان خالصی که نتیجه اون شد یادآوری های قبل از تولدتون و در کنار این ایمان و باور عمل کردید به آنچه که به یاد آوردید و اینجاست که خداوند میگه مؤمنان کسانی هستند که ایمان می آوردند و عمل صالح انجام می دهند و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند، و به قول خودتان ایمان بدون عمل حرف مفته، ایمانی که خیلی های ما ازش خبر داریم ولی قدمی برای اجرای آن بر نمی داریم و میام برای خوشبختی خودمون هزار تا دلیل بیرونی میاریم، مثل جنس، ملیت، شرایط خانوادگی، پدر و مادر، نداشتن خانواده ثروت مند و ارثیه بادآورده و وقتی به این نتایج نمی رسند، میگن حالا اگر فلان شغل، فلان تبلیغات، فلان مکان، فلان پول، فلان پارتی، فلان تخصص بود یا در قبلا کاری انجام می دادیم چون الان این کار بازارش اشباع شده و یا هزاران دلیل دیگه، ما موفق می شدیم
من هزاران آدم الان کنارم میشناسم که همه شرایط بالا رادارند ولی بازم بدرد هیچی نمی خورند و برای شکست هاشون فقط دنبال بهانه هستند که به زعم خودشون کاملا منطقی هست
وهزاران نفر می شناسم با نداشتن هیچ کدوم از شرایط بالا چون خود استاد
به هم چیز رسیدند و الان مثل کبوتری سبکبار با فراغ خاطر پرواز می کنند و هر روز از کوچکترین چیزهای زندگیشدن لذت می برند، دائما در حال سپاسگزاری از خداوند هستند، حالشون خوبه و زندگی، کارشون، سلامتیشون و٫٫٫٫ بخداوند سپردند و آنجاست که خداوند همه کاری برایشان می کند
این است رمز موفقیت افرادی چون استاد که این سعادت و بهروزی را به تمام کسانی که هم مدار و هم فرکانس باهاشون هستند هدیه میکنند و همه اینها مانند همان کوه الماس که از این ثروت بهره برداری می کنند میشوند دستانی از دستان خداوند که ثروت این کوه الماس برای صاحب آن هر روز بیشتر و بیشتر میکنند
شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
به نام خدای مهربانی
دوست مهربان وصادق من سمیه جان
از اینکه به کامنت شما هم رسیدم بسیار خوشحال وسپاسگزار خداوند هستم .
خیلی خوب از قرآن سخن گفتید ورمز خوشبختی همان کلمات ساده ی عربی روشنی است که خدا وند میگه آیا ما این قرآن را برایتان آسان نکردیم؟
این هم تلنگر دیگر این روزها کمتر به قرآن سر میزنم با یاد آوری کامنت شما باید مرور کنم این کتاب در از هدایت سعادت را .
اینهمه کتاب خوندم اما همیشه کتاب قرآن برام فقط حکم یه زیبایی داشت که فقط نگاهش کنم میخوندم دوره میکردم اما از سر عشق وهدایت نبود رباتی بودم که فقط یه چیزی رو تکرار میکرد .
نمیخوام دیگه حرفی بزنم که بهش عمل نمیکنم .میخوام همان ورفتار م وفرکانسم بگه از این لحظه .
برات بهترین ها رو آرزو دارم خانومی ??
در پناه خدای عشق عاقبت بخیر شااد وثروتمند وخوشبخت ?
بنام پروردگار یکتا
سلام دوست قشنگم طیبه نازنین
ممنونم و سپاسگزار خداوندی هستم که همیشه از طریق بندگانش به من لطف و مهربانی هدیه می دهد و شما هم از طریق خداوند این لطف را نصیب من میکنی، قلب زلال و روح بزرگ داری و قدر این نعمت بزرگ را بدان
خداوند کتابی برای ما ودیعه گذاشت که در اون سعادت دنیوی و اخروی را برای ما نشان داد، سالها بود قرآن را می خوندم و زمانی که با استاد آشنا شدم حق و حقیقت باطنی آن بر من آشکار شد و فهمیدم تمام آنچه که من از دنیا می خواهم در یک کلمه لا اله الا الله خلاصه میشود و ایمان بیارم به قدرتی که برای من همه چیز می باشد
دوست عزیز و خوبم، طیبه نازنین برایت آرزوی خدایی دارم که هر لحظه زندگیت با عشق، سلامتی و نعمت و آرامش همراه باشد
به امید دیدار روی ماهت در همین روزها
دوست دارم خیلی زیاد
در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
???????????????????????????????????????????????
خیلی از این قسمت به دلم نشست
و وقتی انسانی بخداوند اعتماد و توکل کند حتما وعده الهی حق و الا اولیا الله لاخوف علیهم و لا یحزنون، دوستاران خداوند نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند
بنام الله یکتا
خداراشکر که کامنت من به دلتون نشست،حال دلتون همیشه خدایی
میدونید هر جا سخن از رب و اعتماد و توکل به الله هست روح ما تشنه این باوره،چون اصلشا پیدا کرده،منبع تغذیش را پیدا کرده و وقتی بهش وصل بشه،جون میگیره ،حالش خوب میشه،احساسش عالی میشه و با خداوندیکی میشه
شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
دوست خوبم خانم رازگردانی سلام
چه مثال های خوبی از قرآن آوردی
آدم ایمان رو از تو حرفات میشه حس کرد.
تبریک و تحسین برای زیبایی هات.
سپاس
بنام الله یکتا
سلام خدمت برادر خوبم آقای محمدی
بینهایت سپاسگزار شما و خداوندی هستم که با این جملات شما حس عالی و درجه یکی بهم داد که وجودم را سرشار از خداوند کرد
تک تک این جملات، جملاتی که خداوند یکتا بر زبانم جاری و ساری کرد و منم نوشتم و خدارا هزاران مرتبه شاکرم که مورد عنایت و توجه شما دوستان خدایی ام قرار گرفت
تبریک و تحسین بخاطر زیبا دیدن شما
برای شما آررزوی خیر و برکت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت را دارم
سلام به همه دوستان، به نظر من اولین قدم براى هر چیزى اراده و تصمیم هست در اون زمینه ، در واقع شما صد در صد تصمیم گرفتید یه وضعیتى توى زندگى شما تغییر کنه، دوم اینکه باید یک مسیر رو انتخاب کرد و بهش ایمان صد در صد داشت که جواب میده ، سوم اینکه مسیر که اقاى عباس منش دارند در واقع ایمان به یک قدرت درونى هست که همون خداوند یا کاینات یا ٫٫٫٫ هست و تمرکز اصلى بر روى قدرتى هست که از درون میاد و همیشه قدرت درونى بالتربن قدرت هست چون ، ما بخشى از خداوند هستیم در حالیکه حالا مارکتینگ ٫٫٫ بر پایه یک ایمان بیرونى و عوامل بیرونى هست، که خوب عامل درونى همیشه پیروز بر عامل بیرونى هست ، و در نهایت شما به هر چى ایمان صد در صد داشته باشید جواب میگیرید اولش طول میکشه ولى اگر هر نشونه اى دیدید اونو تایید کنید کم کم نتایج بزرگ و بزرگ تَر میشن و شما در اون زمینه رو به جلو خواهید رفت ٫ باید تصمیم بگیرید و به این نقطه رسیده باشید که کدوم عامل برتر هست درون یا بیرون ، و با ایمان صد در صد که جواب میده جلو برید و ذره اى شک نداشته باشید
بنظر من اولین قدم اعتماد بخدا و ساختن باورهای متناسب با هدف یاخواسته هاست
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و تک تک عزیزان
من عوامل زیر رو پیدا کردم ، عواملی که اصل هستند نه فرع :
آگاهی از قوانین جهان هستی و عمل به اونها(که شامل موارد زیر میشه )
۱_شناختن خواسته ها بااستفاده از تضادهاکه میشه=هدف گذاری
۲_مثبت اندیشی و تمرکز روی نکات مثبت
۳_توجه نکردن به نکات منفی و رد شدن از اونها
۴_تمرکز روی خواسته ها با استفاده از تکنیک های تجسم ، شکرگزاری و تکنیکی که از این دو موثر تر هست از نظر استاد : حرف زدن راجع به خواسته ها (با خداوند یا با خودمون و یابا کسی که همفرکانسمون هست)
۵_ اصل و اساس همه قوانین توحید که هست و داشتن این توحید در عمل (توحید عملی)
۶_ اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم و از هیچ عامل بیرونی ترس و باور اثرگذاری نداشته باشیم
۷_ تکنیک کنترل ذهن در همه مواقع
۸_قطع کردن وابستگی ها و تعلقات که ریشه حرکت نکردن به سمت خواسته هاست
۹_در هر زمان فقط روی یک هدف تمرکز داشتن
۱۰_داشتن آرامش که نشانه اصلی ایمانه + اصل توکل ، و تسلیم بودن که مساویه با حس خوب داشتن و شاد و راضی بودن
۱۱_عجله نداشتن در مسیر و طی کردن تک تک مراحل که همون باورداشتن به قانون زیبای تکامل هست
۱۲_ نچسبیدن به خواسته ها و با ایمان کامل اونها رو از خدا خواستن و بعد اطمینان به اجابتش که نتیجه میشه رهایی و آرامش و نداشتن نگرانی و ترس
۱۳_ در هر لحظه طوری زندگی کردن که انگار به همه خواسته هامون رسیدیم (ایمان به غیب )= لذت بردن از زندگی
۱۴_ داشتن عزت نفس ، اینکه خود را لایق همه موهبتهای الهی بدانیم
۱۵_ با باور به مهربان و بخشنده بودن خداوند احساسات منفی مانند حس گناه و حس عدم لیاقت رو از وجودمون پاک کنیم و این ترمزها رو برداریم تا با حس پاکی و امید بتونیم بسرعت به خواسته هامون نزدیک بشیم
۱۶_انتخاب آگاهانه ورودی های ذهن ( از دوستان منفی اتفاقات منفی اخبار منفی و تلویزیون و هر چیزی که ما رو مثبت نگری دور میکنه ، فاصله بگیریم و با هیچکس بحث نکنیم )
۱۷_باورهای غلط خود در حوزه کسب و کار رو پیدا کردن و اونها رو با باورهای صحیح جایگزین کردن ( باورهای غلطی مانند نیاز به داشتن سرمایه اولیه ، نیاز به انتخاب شغلی خاص ، نیاز به داشتن تحصیلات و مدرک خاص ، نیاز به داشتن دوست و آشنا و پارتی ، نیاز به داشتن تبلیغات وسیع ، بودن در منطقه خاص و خیلی باورهای غلط دیگه که ترمز در پیشرفت کسب و کار هستند)
۱۸_ باور به اینکه خداست که برای من مشتری میفرستد تبلیغ میکند و هر اتفاق و شرایط و محیطی رو برای پیشرفت من فراهم میکند و همه آدمها رو در جهت رشد کسب و کار من ؛ هماهنگ می کند
۱۹_ از ابتدا تا همیشه با داشتن ذهن آرام ، ایده ها و الهامات الهی رو دریافت میکنیم و بدون ترس به اونها عمل میکنیم هرچند که منطقی بنظر نیایند
با عمل کردن به این نکات ، نتایج کسب و کار میتواند فوق العاده شود بدون اینکه اونچه اکثریت فکر میکنند در رونق کسب و کار موثر هست بکار گرفته شود ٫
به امید موفقیت روز افزون همه عزیزان
سلام دوست خوبم
خیلی عالی نوشتی???? (مخصوصا شماره ۱۷ )
سلام هاله جان خیلی کامل و جامع همه نکاتی که استاد در دوره های مختلف اموزش میده گرداوری کردی و با قلمی زیبا و روان و ساده توضیح دادی
ازت ممنونم دوست عزیزم بخاطر این کامنت ارزشمند و پرباری که نوشتی
سلام باوروایمان استادمنش این نتایج و ایجاد کرده والبته هرکسی ازاین جنس باورو داشته باشه و باایمان والبته باعشق این مسیرو بره نتیجه میگیره
سلام به معجزه های زندگیم ???
در جواب دوستمون می خوام بگم که::
اصول زندگی یعنی قوانین نظام هستی. قانون میگه کسی نمی تونه موقعیت فرکانسی دیگران رو تغییر بده. فقط می تونه هم فرکانسی های خودشو جزب کنه. قانون میگه باور درست نتایج خوشایند داره و باور نادرست نتایج ناخوشایند.
باور استاد عباس منش تو مسیر فراوانی و عدم محدودیت داره تکامل خودشو طی می کنه. تو مسیری که کسایی باهاش همراه میشن که آمادگی ورود به مدار فرکانسی اونو دارن. حالا یه شخصی با این پایبندی به باورای اساسی، وقتی به جای حرص زدن برای بالا رفتن فروش یا اعضا یا اعتبار یا هر چیز دیگه، در کمال رهایی و احترام به اصل آزادی، همه ی سعیش بالا بردن کیفیت کارش هست، باید هم این خلوص با نتایج قشنگی مصه بالا بودن کیفیت کامنت ها ظهور کنه. کسی که با نداشتن باور اینکه بدون تبلیغات این نتایج رخ نمیده، یعنی باور داره به اینکه تنها روزی دهنده خداست و دنیا پر از فراوانیه، باید هم نشانه هایی که از زندگیش می بینیم تاثیر برانگیز تر باشع. نوع باور و عمل مبتنی بر اون، ناچاره که با اتفاقاتی هم جنس خودش متجلی بشه. زندگی بر اساس چنین سیستمی که بیان کردم تعریفی از یکتا پرستی رو به دست میده که ذات اصلی همه ی اصول هاست.
حالا در خصوص تبلیغات باید بگم، البته که یکی از راه های گسترش جهان هست اما، اینکه چه نتایجی در پی داشته باشه بازم برمیگرده به نوع باور و توجه یا عدم توجه به قوانین اساسی دنیا.
مثلا کسی باورش اینه که بدون تبلیغات حتما یه چوبی لای چرخ افزایش درآمدش میفته. خب البته که نتایج ناخوشایند این باور واسش متجلی میشه. غافل از اینکه مگه در زمان های قدیم که تبلیغات به صورت امروزه وجود نداشته کسانی نبودن که به راحتی و سرعت روز به روز پولدارتر شدن. مگه همین الان کسانی نیستن که کیفیت کارشون خودش ابزار تبلیغاتیه واسشون. حالا اگه شخصی که باور اشتباه مذکور رو داره بازم بگه که، نه این دوره همه دارن از تبلیغات استفاده می کنن و نادیده گرفتنش نوعی عقب افتادگیه، در این صورت هم یه جلوه دیگه از باور اشتباهش نمایان میشه که، از طریق تبلیغات می خواد یه مسابقه راه بندازه با افرادی که تصور رقیب داره نسبت بهشون. می خواد بگه اونا رو نبینید منو ببینید. یا اینکه منو بیشتر از اونا ببینید. بگذریم از اینکه چنین شخصیتی نمی تونه منتظر تکاملش بمونه. فک می کنید دلیل همه ی اینها چیه؟ چون یه باور اشتباه دیگش میگه: اگه رو دست رغیب بلند نشم روزیم زیاد نمیشه! روزی این فرد دست کیه؟ رسیدیم به شرک، شرک، شرک.
درسته تبلیغات یکی از راه های گسترش جهانه اما، فرق هست بین کسی که با تبلیغات شرک می ورزه ، و کسی که از طریق تبلیغات می خواد با تکیه به باور یکتا پرستیش در مسیر بهتر کردن جهان برای زندگی سهولت ایجاد کنه. مثلا کسی تو کسب و کاری، تو کیفیت کار و ارایه ی خدماتش پیشرفتی ایجاد کرده و واقعا به قصد راحتی مردم، می خواد با تبلیغات اطلاع رسانی کنه. چنین فردی می دونه که حتی اگه این کارو نکنه افرادی که آمادگی بهرمندی از اون پیشرفت رو دارن از طرق دیگه حتما جذب خواهند شد و به گذروندن تکاملش اعتماد می کنه. می دونه که روزیش دست خداست.
پس اگه کسی از نعمت تبلیغات استفاده نمی کنه دلیلی نداره جهان از دست های دیگش کار اونو گسترش نده حتی بهتر از خیلی ها. و اگه کسی می خواد از این ابزار استفاده کنه باید مراقب باور یکتا پرستیش باشه.
در واقع تبلیغات رو مثال قرار دادم. هر علم مرتبط با هر چیزی، هم قابلیت پیشرفت داره هم قابلیت گمراه کنندگی. مهم اینه که، به جای محدود کردن زهن به اون علم، به قوانین ثابت جهان و باورهای درست محدود بشیم. در عین رهایی و طی کردن تکامل، از ظهور های باور یکتا پرستی و فراوانی لذت ببریم و سپاس گزارش باشیم. با پایبندی به اصل و اساس زندگی مطمین باشیم که هرچی با هر ظاهری، خوب یا بد، به نفع ما تموم میشه. اون موقست که، فرعیاتی مثل استفاده از علم و کشفیات مربوط به کسب و کارمون، از جنبه ای که باعث پیشرفت ما بشه به سراغمون میاد. می تونه در قالب الهامات شخصی بیاد یا اینکه یه پاراگراف از یه روزنامه تو ذهنت جرقه ایجاد کنه یا اینکه… فقط کافیه علم اصلی رو دست خدا بدونیم و اطمینان داشته باشیم که اون علم به طرق مختلف در اختیار یکتا پرستان در عمل قرار می گیره.
دوست دارم منظورمو تو جمله های مختلف ادامه بدم ولی، کسی که بخواد متوجه بشه یه دونه جمله هم واسش کافیه.
امیدوارم گشایشی که دوستمون منتظرشه اول تو ذهنش و بعد با عمل کردن تو روزیش ایجاد بشه.
خداجونم ازت سپاس گزارم.
سلام علیکم٫
اولا استاد عباس منش اصلا شرایط سخت و پیچیده رو از همان اول قبول نداشت و به دنبال الگوهایی بود که میشه کارها را ساده انجام دهد و با پیدا کردن الگو از افراد مختلف جهان که کارها را ساده انجام دادند ذهن منطقی اش را قانع میکنه٫ و پس از مدتی که تکاملش را طی کرد دیگر به جایی رسید که حتی اگر الگویی نباشه خودش با امکاناتی که داشت و با استفاده از قانون تکامل از الهاماتش کمک میگرفت ٫
الان که شما نتایج استاد عباس منش میبینید ٫ از اول هم ببینید که استاد برای هر کاریش از الگوی مناسب و سپس کم کم از الهامات و نشانه ها تکامل خودش را طی کرد و به اینجا رسید٫
منظورم اینه که تکامل در دیدن الگوی افرادی که کارها را راحت تر و ساده تر و نتیجه بهتری داشتن را دید و ذهن منطقی اش به حدی قانع شد و تکامل یافت که پس از مدتی به صورت خودکار از الهامات و احساس خودش که اون هم نتیجه تکامل بود کمک میگرفت و در نهایت آقای عباس منش از همون اول روی اینکه خدا میتونه کار ها رو راحت تر براش انجام بده روش حساب میکرد چون الگو دیده بود از خدای حضرت محمد و خدای حضرت موسی و ٫٫٫٫ خدای خودش هم هست و برای بندگان خودش که حساب و توکل خودشون نشان دادن کا رها را هم خودش براشون هدایت میکنه و این ویژگی طبیعی خدایی بودنش٫ و میشه کار ها را ساده و راحت انجام بده براش٫
من به دوستم میگم که دوست عزیز شما از الان گیچ نشید و سر در گم نباشید از نتایج کسی که تکامل خودش رو از سالها پیش نشون داده از روانشناسی ثروت ۱ رو ببین چه طور استاد ذهنش رو با الگوی عینی ذهن منظقی رو قانع میکنه و به مرور زمان به روانشناسی ثروت ۳ و جهان بینی توحیدی ببین که چطور پله به پله استاد به نشانه ها توجه کردن و به اونها عمل کردن و نتایج رو نشان داد که ما بهش میگیم الهام و کارها طبق قانون تکامل براش رقم میخوره و همینطور برای هر فردی قانون ثابت خداوند که از قبل بوده و تا ابد هم هست جواب میدهد٫