سریال زندگی در بهشت | قسمت 1

به نام خدای مهربان و بخشنده و روزی رسان

سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و همه دوستان

من از سال ها قبل وقتی نوجوان بودم و دبیرستانی بودم حدود سال 82 یا 83 در درس دین و زندگی یک صفحه ای بود که در آن بابت حضرت ابراهیم و عمویش آزر بود…. و یک آیه و ترجمه اش که حضرت ابراهیم به خداوند می گفت :

خدایا مرا هدایت کن که اگر هدایت نکنی قطعا از گمراهان خواهم بود.

و من در عالم نوجوانی از این آیه بسیار خوشم آمده بود و هر بار در قنوت نمازم این جمله را نیز می گفتم سال ها گذشت و حتی دیگر شاید من نماز هم نمی خواندم چه برسد به تکرار این جمله….

اما از آنجا که لطف خدا بسیار است و من همیشه در فضل و فراوانی و عطایا خدای مهربان و بی همتایم هستم در اسفند 95 با یکی از فایل های استاد آن هم در فلش ماشین دایی ام که به ما داده بود تا به سفر برویم آشنا شدم و همان گوش دادن به صحبت ها و باورهای استاد در همان مسیر سه ساعته باعث شد باورهایم به قدری تقویت شود که دو روز بعد خداوند اولین پروژه نظارتم را به طور باورنکردنی رزق و روزی ام گرداند.

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت هنوز هم وقتی یاد لحظه ارجاع آن پروژه می افتم ذوق و شوقی وصف نشدنی از خواست خدا برای انسان هایش می افتم و توکل و امیدم پررنگ تر می شود.

اما من ارتباطم با آموزه های استاد به همان چند تا فایل که به احتمال زیاد غیرمجاز هم بودند دیری نپایید و با اینکه خداوند همیشه مرا در لطف و عنایات خود داشت اما من همیشه کمبود ها را حس میکردم و می کنم و احساس عقب ماندگی دارم و میدانم این احساس اشتباه است و باید احساس فضل و فراوانی داشت و آنچه کم است باور و ظرف من است…

بارها بارها و بارها خدواند به من راه و روشش را نشان داده است اما من اغلب مسیر را اشتباه میروم و بارها و بارها به طور تصادفی در تلگرام و اینستاگرام فایل های صوتی استاد را می شنیدم اما به صورت تصادفی….

تا اینکه به سایت آمدم و کم کم به قسمت های آن هدایت شدم به نشانه هر روز من وپروژه مریم خانم که در رابطه با خانه تکانی ذهن بود و فصل های روز شمار تحول زندگی من و اولین دوره ای که خریدم دوره هم جهت با جریان خدا….

اعتراف می کنم با اینکه راه را میدانم اما نمیدانم چرا تعلل می کنم و شروع پرقدرتی ندارم شاید به قول استاد برای مومنتوم و روی دور افتادن اولش سخت است اما فقط کافیه دور بگیریم….

خوشحالم که حداقل می دانم پاشنه آشیل من کجاست

به امید الله مهربان و یکتا که بتوانم این پاشنه رو درستش کنم و خواستم اینجا با همان پاشنه ردپایی از خودم در این جا بگذارم

البته دیگر ردپایی از من اینجا نخواهد بود چرا که به قول استاد در دوره هم جهت با جریان خدا قرار است ما رو شانه های خدا بنشینیم و آنچه از این به بعد این جا خواهم نوشت ردپاهای خداست که من را بر شانه هایش در مسیر و رسالتم می نشاندو میبرد.

برای شروع تصمیم گرفتم از امروز هر روز صبح یک قسمت از سریال زندگی در بهشت را ببینم و در طی روز فایل های روز شمار تحول زندگی من را که دانلود کردم و مراقبه های هم جهت با جریان خدا رو بیش از سه بار در روز گوش بدهم

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

استادعزیز و باحالم و خانم شایسته دوست داشتنی از شما بی نهایت ممنون و سپاسگزارم

1404/02/17