https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-22 11:15:222024-12-17 10:35:26سریال زندگی در بهشت | قسمت 1
1235نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
تحسین میکنم این همه هماهنگی بین دو نفر که با خودشون و همدیگه در صلح هستن
چه الگوی خوبی تو روابط که باعث میشه افکار و الگوهای قبلی تو ذهنم کمرنگ بشه
الگوی دیگه که بهم کمک میکنه واسه خلق زندگی جدیدم ثروت و ازادی مالی و زمانی مکانی استاد و مریم جان هست
من تو مدار ثروت و خلقش هستم و تصمیم دارم با دیدن روزانه سریال و سفرها توجهم رو بیشتر به ثروت هدایت کنم تا طبق کانون توجه و قانون جهان همون رو تو زندگیم تجربه کنم
به هر چه توجه کنم از جنس همون میاد تو زندگیم و الان که در مسیر مولد ثروت بودن هستم با دیدن سریال و سفرها و گوش دادن به دسته باورهای ثروت ساز مدارمو روزانه می خوام بالاتر ببرم و به ثروت برسونم و همزمان روی مهارت تخصصی شغلیم هم کار کنم
ترکیب این ها به صورت مستمر مطمئنآ به راحت ترین شیوه منو به ازادی مالی می رسونه
از خدا می خوام از جایی که هستم خودش قدم به قدم با لذت من رو حرکت بده و جدا کنه از چیزی که هست به سمت چیزی که می خوام
الان من تو مدار مالی بالایی نیستم البته خدا رو شکر توی مداد بدهی قرض و قسط نیستم
می خوام درامدم رو و بیشتر آزادی مالیم رو خلق کنم و بیشترش کنم
می خوام از توانایی ها و نقاط قوتم استفاده کنم
خدا رو شکر به شغلی هدایت شدم که عاشقش هستم و واسم لذت بخشه و توش ازادی و عشق رو تجربه میکنم
رسیدن به همین شغلم هم با اموزه های استاد بوده
پس با استفاده از همین آموزش ها می تونم آزادی مالیش رو هم تجربه کنم
الان تمرکزم کامل کامل روی ثروته
مثل همون موقع استاد که به روابط و سلامتی رسیده بود و شروع کرده بود تمرکزی روی ساخت ثروت
منم خدا رو شکر اون دوتا رو تیک زدم و الان روی همین مقوله هستم
بسیار ذهنم مقاومت داره نمی دونم الان از کجاست ولی می دونم جلو برم چراغ ها یکی یکی به وقتش برام روشن میشه
به اندازه ای که پیش برم همون اندازه نتیجه میگیرم
می خوام که مولد ثروت باشم
می خوام هر دفعه تو شغلم رشد کنم و توانایی هامو حس کنم برای ساخت ثروت
نمی خوام مثل افراد دور و برم منتظر پول یه هویی مثل ارث و سهام های دولتی باشم تا اون و حفظ و مدیریت کنم تا بهش تکیه کنم تا باعث شه تکون نخورم و برم بخور و بخواب
دوست دارم با مولد ثروت بودن احساس مفید بودن کنم احساس کنم خودم ساختم نه اینکه منتظر پول مفت باشم تا خواسته هامو تیک بزنم
این واسم لذت زیادی ندارم
دوست دارم خودم بسازم خودم خلق کنم با توانایی هام با مهارتی که پرورشش دادم با خودباوریم
دوست دارم خودم ماشین و خونه و ،،، روابط رو خلق کنم . نه اونی که روتین زندگی خانوادگی ما بوده و همه پذیرفتنش .هیچ جوره تو کتم نمیره
من می خوام اون چیزی که می خوام رو بسازم می خوام قدرت خلق و آفریتش الهیمو احساس کنم
خدایا راستش رو بخوای خیلی احوال خوبی ندارم ولی امید چرا ؟ امید دارم که می تونم. امید دارم که تک میتونی تا عید خواسته هامو تیک بزنی
من می تونم افکار و توجهم رو ببرم سمتش
تو میتونی اونو بیاری توی جهان واقعیم
پس با قدرت و تمرکز بیشتری می خوام به ثروت و هدف پیش روم توجه کنم
حتی نجواهام زیاده
ولی با وجود نجواها اون چیزی که فکر میکنم به خواسته ام می رسونه رو از نظر ذهنی و عملی انجام میدهم
خدایا سپاسگزارم که من رو به دیدن این فایل زیبا هدایت کردی که صبحم رو با دیدن زیبایی های این بهشت اغاز کنم
وبتونم تمرکزم رو روی نکات مثبت و زیبایی بزارم و زیبایی های بیشتری رو دریافت کنم
خدای من اینجا واقعا شگفت انگیزه درختای زیبا دریاچه کلبه چوبی چقدر به من احساس خوب و مثبتی داد
خیلی خوشحالم که قراره این سریال زیبا و مثبت رو ببینم هنوز اغاز این سریاله وقراره در ادامه کلی زیبایی و درس بگیریم از این سریال
اما درسی که برای من این فایل داشت اینه که برای اینکه زیبا تر کنیم افکارمون رو تا زیبایی دریافت کنیم باید علف های هرزش رو بچینیم
و از شما استاد عزیزم و مریم جان سپاسگزارم برای این سریال زیبا و تحسینتون میکنم که چقدر از زندگیتون دارید لذت میبرید و از لحظه هاتون قشنگ اسفاده میکنید از کنار هم بودن لذت میبرید و در مدار زیبایی هستید که اینقدر زیبایی دریافت کردید.
الهی صدهزارمرتبه شکربابت وجودسراسرعشقتان کنارم که باشماهرلحظه بایدزندگی کردولذت برد اززیبایی های تان درهمه زمینه ها که زیبادیدن وزیبازندگی کردن رابه تمام معناتفسیرکرده اید واااای خدای من چقدرمعنای واقعی زندگی زیبا وباشکوه شدتاابدبرایم……
وسلام به پرادایس قشنگم ،خوبی مامان عاشقتم
جانم به جذابیت وزیبای هایت که استادومریم جان چه قدرباسلیقه وباهدایت خداوندتوراواقعابهشتی ترکردندومن بادیدن وتنرکزروی قشنگی تو،به چه جاهایی هدایت شدم ودرونم هم لبریزشده ازدرک زیبایی های خداوندم،الهی صدهزارمرتبه شکر.
استادمثل گره کوراین بند،چنان گره کورخورده ام باشماکه نتایجش حال واحساس عالی وآرامش وآوردهای مالی ومعنوی برایم خداوند رقم زده است، خدایاشکرت.
سلام به استاد عباسمنش عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته مهربان و همگی شما دوستان عزیزم در این مسیر خودشناسی زیبا .
خدارو شکر که هدایت شدم به این فایل زیبا
این روزها یکم اوضاع اوکی نیست و انگار در حال پوست اندازی هست زندگیم
و چند وقتی هست که جدی تر برنامه رو انجام میدم دوره احساس لیاقت رو جلسه سوم هستم و دوازده قدم هم قدم سوم و جلسه سوم هستم ،امشب از خدا کمک خواستم و درخواست راهنمایی خواستم و اومدم توی سایت و زدم روی من رو به سمت نشانه ام هدایت کن و این فایل قشنگ اومد یادمه که استاد توی دوره کشف قوانین گفتن اگه حرفهای من رو وحی منزل بدونین اون موقع براتون کارمیکنن،و من هم فایل رو گوش کردم و استاد میگفتن که میخوان زندگیشون رو در پرادایس به تصویر بکشن،و پست فرمون ماشین بودم فیلم رو گوش کردم و از صحبت های استاد و خانم شایسته لذت بردم،ورسیدم خونه و همش درخواست هدایت داشتم در مسیر و در توضیحات فایل ،که دیدم استاد نوشتن فیلم های قبلی( صدها) رو فراموش کردیم و تصمیم گرفتیم که از نو فیلم بگیریم و به اشتراک بگذاریم،و من این رو یک پیام از جانب خداوند دیدم و نگاهی به زندگی ام انداختم که چه چیزهایی رو میتونم فراموش کنم که زندگیم بهتر شه
دیدم یک عالمه ترس از گذشته در رابطه هایم با آدمها دارم که باید بگذارم کنار،دیدم یه عالمه،رنجش هنوز از آدمها دارم که باید بگذارم کنار و ببخشمشون و دیدم و یه عالمه افکار نامناسب دارم و به عالمه افکار سمی و ویرانگر دارم و یه عالمه افکار جنسی نامناسب که باید بگذارم کنار و همچنین دیدم که یک کسب و کار کافه حدود دوسال پیش شروع کردم که با اشتیاق فراوان بود و عصر ها بعد از کار بانک میرفتم و دوره دیدم کلی به کافه رسیدم و چقدر لذت بردم ازش و دیدم که ازش سیر شدم و انگار که بقول استاد گذشتم ازش و دیگه ناراحت از دست دادنش نیستم، چونکه الان آزادیم رو انگار گرفته و هرروز تایمی رو باید برم سر بزنم و چون تمرکزم کامل اونجا نیست اوکی نمیشه و همچنین خیلی ناراحت از دست دادن روابطی که از روی وابستگی بهم عادت کردیم هم نیستم و حتی از دست دادن شون راحتم میکنم و رها تر و آزاد تر میشم و حتی نگران از دست دادن شغل بانکمم هم نیستم چونکه رها تر میشم و بهتر به خواسته های قلبی ام که آرامش و آزادی زمانی و مکانی و مالی هست میرسم،اینها افکاری بود که ذهنم میگذشت و میخواستم با شما دوستان عزیزم و استاد عزیزم در میان بگذارم ،و رد پایی از افکارم و خواسته هام بجا بمونه ،که ببینم در آینده چه روندی رو داشتم
خدایا شکرت شکرت شکرت بابت نگارش این متن
خدا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و همه شما دوستان خوب و عزبز
امروز صبح که از خواب بیدار شدم رفتم دنبال کارهایی که خیلی وقت بود، هی به دلایل مختلف عقب مینداختم..
خداروشکر از ساعت 8 شروع کردم به انجام دادن و حدود ساعت 12 تموم شد تو این 4 ساعت کلی کارهایی که می گفتم ای بابا کی حوصله داره بره و انجام بده…. کلا تموم کردم ،
این تنبلی و عقب انداختن کارها چقدر ذهنم درگیر خودش کرده بود واقعا ارزش داره برای یه تایم کم که میشه کاری انجام داد اینقدر ذهن مشغولش کرد
یه سری از کارهام مربوط به دوره قانون سلامتی بود
یه سری مربوط به دوره ثروت یک که باید انجام میدادم، و عمل میکردم به آگاهی های این دوره ها و در کنار اینها که روی عزت نفس و احساس لیاقتم بود که ذهنم هر جایی میگفت نه این کار زشته حالا مردم چی میگن ، نه بابا یه چیز دیگه مثلا در خرید بردار که دست خالی نری از فروشگاه بیرون ، یا در کافی شاپ رفتم جایی نشستم که راحت بودم نه اینکه حالا بقیه چی فکر میکنند بر خلاف نجواهای ذهنم عمل میکردم و میگفتم حالا که اینو گفتی من خلافش انجام میدم ببین که هیچ ایرادی نداره و مسئله ای هم پیش نمیاد ،
خداروشکر هم کارهام انجام دادم و هم اینکه تمریناتم عملی انجام دادم خیلی حس خوبی گرفتم خداروشکر
وقتی اومدم سایت هدایت شدم به این فایل که شروع زندگی در بهشت هست و این بهترین نشانه برام هست…
برای شروعی و عهدی عالی و زندگی بازم راحتتر و عالی تر
حتی آهنگی که روی فایل بود منو یاد کلیپی که برای خواسته هام درست کردم انداخت که همین آهنگ گذاشتم :)
خدایا ازت ممنونم هر لحظه داری قدم به قدم هدایتمون میکنی به خوبی ها و شادی ها و ثروت بی نهایت
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خداروشکر میکنم امروز هم با دیدن زیباییها ی سریال زندگی در بهشت رو میبینم وآرامش وزیبایی ها و قشنگی های خوبی را برای ذهنم به وجود میآورم چه بهشت زیبایی یکی از ارزوهای من نیز زندگی در جایی این چنینی است .دور از همه وسط جنگل در کلبه چوبی کنار رودخانه دریاچه خدایا شکرت
چقدر خوبه که منتظر نباشی همیشه یکی بیاد کارهایی که دست میکنه اما چشم میترسه رو خودت انجام بدی مسئولیت پذیر باشی و به خودت و تواناییهات ایمان داشته باشی به خدایی که سبب سازه باور داشته باشی ومطمئن باشی لحظه به لحظه قدم به قدم پا به پای تو میاد چراغ راهت میشه وکمکت میکنه در مسیری که انتخاب کردی رشد کنی.
چقدر خوبه که هر کاری که انجام میدی با لذت انجام بدی وهمیشه دنبال راحتتر انجام شدن کارها باشی.
و از هرلحظه زندگیت لذت ببری وسپاسگذار باشی و تمام تمرکزت روی زیباییهاونعمتهای زندگیت باشه زیبایی هاونعمتهایی که در زندگی همه ما هست اما شاید توجه نمیکنیم یاشاید اینقدر چشممون دنبال داشته های دیگران و نداشته های خودمونه که فرصت نمیکنیم ببینیم.
این همه فراوانی ثروت و نعمت تو پرادایس و آزادی و ابتکار عمل که ثروت به آدم میده هم برام تحسین برانگیز بودتحسین میکنم هر چی که ثروت و فراوانیه و نکات آموزشی کاربردی رو اینجا واسه خودم یاد آور شم و به دیدن الگوهام ادامه بدم والان درک میکنم مسیر رسیدن به بهشت اینه که در هرلحظه احساس بهشتی بودن داشته باشی و خودتو توی بهشت ببینی
خدیا شکرت بایت پارادایس زیبا الله اکبر از این همه زیبایی و جلال ابرهای زیبا آسمان اّبی رنگ سبز درخت ها انشالله که زندگی همه ی ماها پر از برکت و سبز رنگ انقدر خوش رنگ باشه مثل رنگ برگهای سبز درختهای پارادایس خدایا شکرت بابت رابطه ی بسیار عالی استاد و بانو شایسته رابطه ای مملو از عشق احترام محبت ازادی خدایا شکرت چقدر ذوق میکنم چقدر تحسین میکنم رابطه ی زیباتون رو خدایا شکرت بایت اهنگ زیبایی که شنیدم پر از حس شادی تغییر انرژی مثبت خدایا شکرت بایت برانی اسب زیبا و نجیب خدایا مرسی بابت آب دریاچه ی پارادایس که انقدر فراوانی و هی زیاد و زیاد تر میشه
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
امروز بعد از کلی امروز و فردا کردن بعد از اتمام این سریال باز شروع کردم دوباره دیدن دوباره عشق کردن و حال کردن با این بهشت زیبا.
اون اوایل یعنی 783 روز پیش که این سریال توسط دوست عزیزم رضا بهم پیشنهاد دیدنش داده شد گفتم چقدر جای قشنگیه و اولین باری که توی عمرم روی ماهتون رو دیدم و صداتون رو شنیدم همینجا بود توی همین بهشت همون من با شما اینجا آشنا شدم و دنیام زیر رو شد وارد جهان دیگه ای شدم همه وی عوض شد گیج بودم منگ بودم یکم که گذشت با کلامتون با قرآن آشنا شدم قرآنی که یک بار خیر سرم با معنی دور کرده بودنش و هیچی نمیفهمیدم فقط برای اینکه دور کرده باشم و در درونم خودم رو راضی کرده باشم.اما از وقتی با قرآنی که شما درک کرده بودید و به ما گفتید آشنا شدم که هیچ خدایی رو شناختم که تا اون موقع فکر میکردم خدایی هست که وقتی عجز و لابه میکنم پاسخ میده خدایی که برای امام حسینش سینه سرخ کنم وقتی ازش تمنا کنم یا فقط بدون فهمیدن کلامش فقط بخونم بدون کوچکترین قدمی برای کلامش بردارم پاسخ میده
خدایی که با شما شناختم خدایی بود که وقتی فقط الحمد رو میگفتم اشکهام بند نمیومد مثل این آدم های که اختیار دست خودشون نیست راه میرفتم و الحمد الله رو میگفتم و تو خونه و تو خیابون اشک میریختم و میگفتم چه شده در من چه اتفاقی افتاده در من چه بلایی سر دنیای عصبانیت خشم کینه حسادت و… من اومد من کجام این آقا چی میگه
چه روزهای زیبایی رو با شما گذروندم و دارم میگذرونم چه معجزات دیدم چه اتفاقات زیبایی برام رقم خورد از صفر مطلق الان ماهانه 100 تومن به لطف خداوند رزاق و وهابم رزق و روزی وارد زندگیم شده منی که نون نداشتم بخورم.
با همین آموزهای و فایل های دانلودی شروع کردم تا رسیدم به دو هاتون و با همین احساس خوب و اتفاقات خوب پول هوایی که میخواستم از دیگران بدون اینکه بعضی هاتون یادم بیاد زنگ میزدن و شماره کارت میخواستم که واریز کنند و همون روزها من درخواست دوره هاتون رو به خداوند داده بودم اونم با عشق مودت شروع شد چون اوضاع روابطم خیلی بد بود و بعد از اون اعتماد بنفس و بعد کار کردن روی همین ها باز پول میومد تو زندگیم و شروع کردم دوره رویایی و بینظیر 12 قدمتون رو خریدم و اتفاقات عجیبی افتاد که قول میدم برای کمتر کسی از بچه ها چنین اتفاقی افتاده باشه
خیلی خلاصه اینکه من زمانی که 12 قدم رو خریدم و به خودم تعهد دادم دقیقا یکسال بعد همون روز و نزدی های همون ساعتی که تعهد داده بودم دو تا از درخواست های بزرگ من تحقق پیدا کرد جالبترش این بود که عدد هایی که از خداوند میخواستم دقیقا بدون ریالی کم و زیاد از فروش ملک برام اتفاق افتاد (اون موقع خرید و فروش ملک میکردم) یعنی در روزی که من تعهد دادم اتفاقی بیفته که من مدتهاااا منتظرش باشم و همون اعداد بدون خطا حالا من کجا بودم قدم 6 و 7 الله اکبر
اشکام بند نمیاد اینقدر احساس زیبایی دارم
اینقدررررر حرف دارم باهاتون بزنم اینقدر معجزاتی که خداوند رقم زد و من سجده کردم دارم بگم از کوچک و بزرگ براتون اما چه کنم که اشکام نمیزارند
توجه به این زمین سبز کم رنگ و درختان سبز پرنگ که با هم امیخته شدن با اسمان ابی و اسمانی پر از ابر های باران زا که نعمت سرازیر می کنن و طئوری ظرف اب الان به ذهن رسید که باران رحمت الهی میبارد و هر کس به میزان ظرف خودش دریافت می کند….
توجه به دریاچه زیبا پر اب و تمیز که باز تاب تصویر درختان در ان میشه دید
خدایا شکرت
داشتم فکر می کردم…..؟؟؟؟
استاد میگه من در شرایط خیلی سخت مالی بزرگ شدم با کلی محدودیت نداری تنگی عرصه باورهای محدود کننده کارگری در بندرعباس در اون هوای شرجی و گرما کارکردن با مواد قطران این چیز ها که پوست بندم کبود می کرد و تاول میزد و گفت من این زندگی نپذیرفتم که دیگه تا اخر عمر همینه دیگه چاره ایی نیست باید تحمل کرد بسوزی بسازی اما ساختنی هم در کار نیست من که ندیدم که هم بسوزی و هم بسازی
استاد میگه من امدم شروع کردم برای تغییر زندگیم میگه قدم های کوچک ولی مستمر برداشتم و ادامه دادم میگه من تعهد انقلابی به خودم دادم که می خوام تغییر کنم و شروعش کرد از راننده تاکسی پیکان دنده ارژانتینی که کلی پول برای تعمیر گیربکس به مکانیک میداد و تازه درست نمی شد و دنده اش جا نمیرفت….
میگه من شروع کردم به تغییر نگاهم به تغییر دیدگاهم به زندگی و ادامه دادن این روند تغییرات ایجاد کرد و سپاسگزاری که استاد میگه من تو خیابان های بندر عباس با کفش های سوراخ شده راه میرفتم اشک میرختم که خدایا چقدر نعمت و زیبایی هست
استاد میگه من سرمایه گذاری کردم روی خودم شروع کردم به خواندم کتاب و بیش از 500 جلد کتاب در زمینه موفقیت خوندم میگه اون موقع کتاب براش گرون بوده کل پول بایستی هزینه خرید کتاب می کرده و بعد اون کتاب هارو با چسب پهن جلد می کرده که سالم بمونه تا بیشتر مطالعه کنه اونارو
وقتی استاد میگه من تعهد دادم اینجا شروع تغییر باورشه که میشه جور دیگه هم زندگی کرد و میاد جهاد اکبری روی باور هاش کار می کنه الگو پیدا می کنه تحقیق می کنه مصاحبه می کنه می نویسه مرور می کنه حرف میزنه با خودش…
و نشانه ها و نتایج از کوچولو شروع میشه و باور ها هم هی قوی تر میشه که بابا من دارم خلق می کنم اینم نتیجه اش من امروز توجه کردم به یک غذا رفتم خونه دیدم ای خدایا ببین شد اون غذا رو من ساختم این کوچولو ها قوت قلبی ایجاد کردن برای ادامه دادن و تعهد انقلابی تر
من هر فایلی که در این سایت دیدم صحبت استاد این اصل همیشگی فریاد میزنن که « باورهای ما دارن زندگی شرایط و اتفاقات مارو رقم میزنن » این توجه ماست این کانون توجه کنترل کن بزار بر روی چیز های که می خوای در زندگیت تجربه کنی
و احساسی که از نتیجه این توجه به وجود میاد داره اساس فرکانس های مارو ارسال می کنه و نتیجه دریافت می کنیم….
استاد هیچ زمان نگفته من کوه کندم رفتم شب روز تو معدن کار کردم میگه من باور هام تغییر دادم اما ذهن من مقاومت هنوز داره میگه نه باور مگه کاری می کنه چرا این میگه….؟؟؟؟
بخاطر اون شنیده ها از خانواده از دور بر از جامعه که باید پوستت کنده بشه تا یک پولی در بیاری تا یک شانس اقبالی بهت رو کنه….
یعنی این شانس اقبال مثل یک ویروس ذهنی تمام جامعه ویروسی کرده….
استاد میگه من متفاوت فکر کردم متفاوت باور کردم متفاوت عمل کردم کوه نکندم…
استاد از تعهد بدون مذاکره حرف میزنه تعهدی که پای مال نشد و ادامه دار بود….
نتیجه الان سریال زندگی در بهشت دارم میبینم دیگه ای ذهن چموش حیله گر ببین بفهم که این استاد نتیجه دارد…..
این زیبایی پارادایس بهشتی در امریکا به مساحت 20 هکتار تمام امکانات لازم دیگه باید چطور بهمم که این باور ها هستند دارن اتفاقات رقم میزنن
استاد زمانی که داشتین با اون قیچی تیز برنده هیولا تون شاخه های هرز درختان قطع می کردین گفتم ببین باید با همچین ابزاری سراق اون باورها هرزی که سال ها ریشه کردن بری با ابزار اون شاخ و برگ هاش کوتاه کنی و هی کوتاه بشه نتایج هم تغییر می کند
ابزار چیه…..؟؟؟؟؟
منطق که یک نفر تونسته
با تعهد با ایمان و توکل به خداوند
با احساس خوب که از استفاده ابزار به وجود میاد مثل توجه کردن به زیبایی ها نعمت ها تحسین کردن سپاسگزاری کردن…
با ابزار میتونی کار راحت انجام بدی نه با نیروی فیزیکی
مثل همین تسمه بکسل ماشین همراه یک کور گره که عرصه باور تنگ و تنگ تر می کنه و یک ماشین قدرتمند که خداوند هست میتونی اون باور هارو در بیاری و جدا کنی…
این تعهد می خواد تمرین تکرار می خواد انگیزه می خواد
سلامی گرم خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته بی نهایت مهربانم و بقیه عزیزان
این داستان تکامل
وقتی شروع کردن به کندن درخت بوسیله ماشین
از ذهنم اینطور گذشت
به باورهای محدود کننده همینطوری باید حمله بشه
از بالا و پایین
خانم شایسته از پایین گره زد
استاد از اونطرف به ماشین گره زد
با اینکه خانم شایسته معتقد بود این کار نیمه غیر منطقیه، ولی کار انجام شد.
چند تا درس برام تکرار شد
اول اینکه ایده هایی که در ابتدا به ما الهام میشن ظاهری منطقی ندارن
وقتی قدم برمیداریم، دستان خداوند و انرژی های غیبی میرسن و کار پیش میره .
دوم اینکه خانم شایسته گره استاد رو محکم نمیدونست ،ولی استاد چون باور داشت کارش درسته و کارها باید آسان انجام بشه، کار به خوبی پیشرفت و نتیجه دلخواه بدست اومد.
سوم اینکه ، درخت با حرکت اول از ریشه در نیومد،ولی وقتی پشت کار رو دید مجبور شد تسلیم بشه.
یک باوری که روش کار میکنیم مثل درخته ،بعضی درختا تنومند و قوی هستند بعضی هاشون مثل این درخت ضعیف هستن.
باوری مثل فقر و عدم فراوانی از اون باور قوی ها و ریشه دار هاست .
که باید خیلی روش وقت گذاشت و سماجت کرد…
باوری مثل مقصر دونستن کشور و دولت به نظرم باوری ضعیف هست و زود برداشته میشه.
تکامل داستان هم اونجایی بود که استاد چند بار رفت جلو دوباره اومد عقب و هی ریشه رو تکون داد تا بلاخره دراومد.
اگر همون دومین حرکت نجوا گوی ذهنش میگفت نه بابا نمیشه الان میزنی ماشین رو هم داغون میکنی ،احتمالا دست میکشید و میرفت دنبال یه روش دیگه .
ولی استمرار و باور قوی و ایمان کار خودش رو کرد .
این روشی که از دل طبیعت ،برای خودمون باور سازی کنیم رو از استاد یاد گرفتم .
هر بار که یه باور اینطوری برای خودم پیدا کنم و منطقی کنم برای خودم ، استمرارم در مسیر بیشتر میشه و دنبال عجله نیستم .
.
و یادش بخیر اون روزهایی که در دل تاریکی نور شدید برای اعضای سایت
چقدر ایمان ما قوی تر شد
چقدر تونستیم زیبایی که در اطرافمون گم شده بود در این ویدئوها ببینیم…چقدر از لنز خانم شایسته سلام دادیم به خورشید و دریاچه و پرادایس.
بنام خدای فراوانی ها و زیبایی ها
سلام به همه دوستان
تحسین میکنم این همه هماهنگی بین دو نفر که با خودشون و همدیگه در صلح هستن
چه الگوی خوبی تو روابط که باعث میشه افکار و الگوهای قبلی تو ذهنم کمرنگ بشه
الگوی دیگه که بهم کمک میکنه واسه خلق زندگی جدیدم ثروت و ازادی مالی و زمانی مکانی استاد و مریم جان هست
من تو مدار ثروت و خلقش هستم و تصمیم دارم با دیدن روزانه سریال و سفرها توجهم رو بیشتر به ثروت هدایت کنم تا طبق کانون توجه و قانون جهان همون رو تو زندگیم تجربه کنم
به هر چه توجه کنم از جنس همون میاد تو زندگیم و الان که در مسیر مولد ثروت بودن هستم با دیدن سریال و سفرها و گوش دادن به دسته باورهای ثروت ساز مدارمو روزانه می خوام بالاتر ببرم و به ثروت برسونم و همزمان روی مهارت تخصصی شغلیم هم کار کنم
ترکیب این ها به صورت مستمر مطمئنآ به راحت ترین شیوه منو به ازادی مالی می رسونه
از خدا می خوام از جایی که هستم خودش قدم به قدم با لذت من رو حرکت بده و جدا کنه از چیزی که هست به سمت چیزی که می خوام
الان من تو مدار مالی بالایی نیستم البته خدا رو شکر توی مداد بدهی قرض و قسط نیستم
می خوام درامدم رو و بیشتر آزادی مالیم رو خلق کنم و بیشترش کنم
می خوام از توانایی ها و نقاط قوتم استفاده کنم
خدا رو شکر به شغلی هدایت شدم که عاشقش هستم و واسم لذت بخشه و توش ازادی و عشق رو تجربه میکنم
رسیدن به همین شغلم هم با اموزه های استاد بوده
پس با استفاده از همین آموزش ها می تونم آزادی مالیش رو هم تجربه کنم
الان تمرکزم کامل کامل روی ثروته
مثل همون موقع استاد که به روابط و سلامتی رسیده بود و شروع کرده بود تمرکزی روی ساخت ثروت
منم خدا رو شکر اون دوتا رو تیک زدم و الان روی همین مقوله هستم
بسیار ذهنم مقاومت داره نمی دونم الان از کجاست ولی می دونم جلو برم چراغ ها یکی یکی به وقتش برام روشن میشه
به اندازه ای که پیش برم همون اندازه نتیجه میگیرم
می خوام که مولد ثروت باشم
می خوام هر دفعه تو شغلم رشد کنم و توانایی هامو حس کنم برای ساخت ثروت
نمی خوام مثل افراد دور و برم منتظر پول یه هویی مثل ارث و سهام های دولتی باشم تا اون و حفظ و مدیریت کنم تا بهش تکیه کنم تا باعث شه تکون نخورم و برم بخور و بخواب
دوست دارم با مولد ثروت بودن احساس مفید بودن کنم احساس کنم خودم ساختم نه اینکه منتظر پول مفت باشم تا خواسته هامو تیک بزنم
این واسم لذت زیادی ندارم
دوست دارم خودم بسازم خودم خلق کنم با توانایی هام با مهارتی که پرورشش دادم با خودباوریم
دوست دارم خودم ماشین و خونه و ،،، روابط رو خلق کنم . نه اونی که روتین زندگی خانوادگی ما بوده و همه پذیرفتنش .هیچ جوره تو کتم نمیره
من می خوام اون چیزی که می خوام رو بسازم می خوام قدرت خلق و آفریتش الهیمو احساس کنم
خدایا راستش رو بخوای خیلی احوال خوبی ندارم ولی امید چرا ؟ امید دارم که می تونم. امید دارم که تک میتونی تا عید خواسته هامو تیک بزنی
من می تونم افکار و توجهم رو ببرم سمتش
تو میتونی اونو بیاری توی جهان واقعیم
پس با قدرت و تمرکز بیشتری می خوام به ثروت و هدف پیش روم توجه کنم
حتی نجواهام زیاده
ولی با وجود نجواها اون چیزی که فکر میکنم به خواسته ام می رسونه رو از نظر ذهنی و عملی انجام میدهم
به نام خدایی که افریننده تمام زیبایی هاست
خدایا سپاسگزارم که من رو به دیدن این فایل زیبا هدایت کردی که صبحم رو با دیدن زیبایی های این بهشت اغاز کنم
وبتونم تمرکزم رو روی نکات مثبت و زیبایی بزارم و زیبایی های بیشتری رو دریافت کنم
خدای من اینجا واقعا شگفت انگیزه درختای زیبا دریاچه کلبه چوبی چقدر به من احساس خوب و مثبتی داد
خیلی خوشحالم که قراره این سریال زیبا و مثبت رو ببینم هنوز اغاز این سریاله وقراره در ادامه کلی زیبایی و درس بگیریم از این سریال
اما درسی که برای من این فایل داشت اینه که برای اینکه زیبا تر کنیم افکارمون رو تا زیبایی دریافت کنیم باید علف های هرزش رو بچینیم
و از شما استاد عزیزم و مریم جان سپاسگزارم برای این سریال زیبا و تحسینتون میکنم که چقدر از زندگیتون دارید لذت میبرید و از لحظه هاتون قشنگ اسفاده میکنید از کنار هم بودن لذت میبرید و در مدار زیبایی هستید که اینقدر زیبایی دریافت کردید.
خدایا شکرت
سلااام به روی ماه استادعزیزم ومریم جونم
وهمه دوستانِ عالیم
الهی صدهزارمرتبه شکربابت وجودسراسرعشقتان کنارم که باشماهرلحظه بایدزندگی کردولذت برد اززیبایی های تان درهمه زمینه ها که زیبادیدن وزیبازندگی کردن رابه تمام معناتفسیرکرده اید واااای خدای من چقدرمعنای واقعی زندگی زیبا وباشکوه شدتاابدبرایم……
وسلام به پرادایس قشنگم ،خوبی مامان عاشقتم
جانم به جذابیت وزیبای هایت که استادومریم جان چه قدرباسلیقه وباهدایت خداوندتوراواقعابهشتی ترکردندومن بادیدن وتنرکزروی قشنگی تو،به چه جاهایی هدایت شدم ودرونم هم لبریزشده ازدرک زیبایی های خداوندم،الهی صدهزارمرتبه شکر.
استادمثل گره کوراین بند،چنان گره کورخورده ام باشماکه نتایجش حال واحساس عالی وآرامش وآوردهای مالی ومعنوی برایم خداوند رقم زده است، خدایاشکرت.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید،دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته مهربان و همگی شما دوستان عزیزم در این مسیر خودشناسی زیبا .
خدارو شکر که هدایت شدم به این فایل زیبا
این روزها یکم اوضاع اوکی نیست و انگار در حال پوست اندازی هست زندگیم
و چند وقتی هست که جدی تر برنامه رو انجام میدم دوره احساس لیاقت رو جلسه سوم هستم و دوازده قدم هم قدم سوم و جلسه سوم هستم ،امشب از خدا کمک خواستم و درخواست راهنمایی خواستم و اومدم توی سایت و زدم روی من رو به سمت نشانه ام هدایت کن و این فایل قشنگ اومد یادمه که استاد توی دوره کشف قوانین گفتن اگه حرفهای من رو وحی منزل بدونین اون موقع براتون کارمیکنن،و من هم فایل رو گوش کردم و استاد میگفتن که میخوان زندگیشون رو در پرادایس به تصویر بکشن،و پست فرمون ماشین بودم فیلم رو گوش کردم و از صحبت های استاد و خانم شایسته لذت بردم،ورسیدم خونه و همش درخواست هدایت داشتم در مسیر و در توضیحات فایل ،که دیدم استاد نوشتن فیلم های قبلی( صدها) رو فراموش کردیم و تصمیم گرفتیم که از نو فیلم بگیریم و به اشتراک بگذاریم،و من این رو یک پیام از جانب خداوند دیدم و نگاهی به زندگی ام انداختم که چه چیزهایی رو میتونم فراموش کنم که زندگیم بهتر شه
دیدم یک عالمه ترس از گذشته در رابطه هایم با آدمها دارم که باید بگذارم کنار،دیدم یه عالمه،رنجش هنوز از آدمها دارم که باید بگذارم کنار و ببخشمشون و دیدم و یه عالمه افکار نامناسب دارم و به عالمه افکار سمی و ویرانگر دارم و یه عالمه افکار جنسی نامناسب که باید بگذارم کنار و همچنین دیدم که یک کسب و کار کافه حدود دوسال پیش شروع کردم که با اشتیاق فراوان بود و عصر ها بعد از کار بانک میرفتم و دوره دیدم کلی به کافه رسیدم و چقدر لذت بردم ازش و دیدم که ازش سیر شدم و انگار که بقول استاد گذشتم ازش و دیگه ناراحت از دست دادنش نیستم، چونکه الان آزادیم رو انگار گرفته و هرروز تایمی رو باید برم سر بزنم و چون تمرکزم کامل اونجا نیست اوکی نمیشه و همچنین خیلی ناراحت از دست دادن روابطی که از روی وابستگی بهم عادت کردیم هم نیستم و حتی از دست دادن شون راحتم میکنم و رها تر و آزاد تر میشم و حتی نگران از دست دادن شغل بانکمم هم نیستم چونکه رها تر میشم و بهتر به خواسته های قلبی ام که آرامش و آزادی زمانی و مکانی و مالی هست میرسم،اینها افکاری بود که ذهنم میگذشت و میخواستم با شما دوستان عزیزم و استاد عزیزم در میان بگذارم ،و رد پایی از افکارم و خواسته هام بجا بمونه ،که ببینم در آینده چه روندی رو داشتم
خدایا شکرت شکرت شکرت بابت نگارش این متن
خدا شکرت بابت وجود استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و همه شما دوستان خوب و عزبز
سپاس فراوان
با نام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم و استاد شایسته زیبایم
خدایا شکرت هدایت شدم به این فایل زیبا و به بهشت
امروز صبح که از خواب بیدار شدم رفتم دنبال کارهایی که خیلی وقت بود، هی به دلایل مختلف عقب مینداختم..
خداروشکر از ساعت 8 شروع کردم به انجام دادن و حدود ساعت 12 تموم شد تو این 4 ساعت کلی کارهایی که می گفتم ای بابا کی حوصله داره بره و انجام بده…. کلا تموم کردم ،
این تنبلی و عقب انداختن کارها چقدر ذهنم درگیر خودش کرده بود واقعا ارزش داره برای یه تایم کم که میشه کاری انجام داد اینقدر ذهن مشغولش کرد
یه سری از کارهام مربوط به دوره قانون سلامتی بود
یه سری مربوط به دوره ثروت یک که باید انجام میدادم، و عمل میکردم به آگاهی های این دوره ها و در کنار اینها که روی عزت نفس و احساس لیاقتم بود که ذهنم هر جایی میگفت نه این کار زشته حالا مردم چی میگن ، نه بابا یه چیز دیگه مثلا در خرید بردار که دست خالی نری از فروشگاه بیرون ، یا در کافی شاپ رفتم جایی نشستم که راحت بودم نه اینکه حالا بقیه چی فکر میکنند بر خلاف نجواهای ذهنم عمل میکردم و میگفتم حالا که اینو گفتی من خلافش انجام میدم ببین که هیچ ایرادی نداره و مسئله ای هم پیش نمیاد ،
خداروشکر هم کارهام انجام دادم و هم اینکه تمریناتم عملی انجام دادم خیلی حس خوبی گرفتم خداروشکر
وقتی اومدم سایت هدایت شدم به این فایل که شروع زندگی در بهشت هست و این بهترین نشانه برام هست…
برای شروعی و عهدی عالی و زندگی بازم راحتتر و عالی تر
حتی آهنگی که روی فایل بود منو یاد کلیپی که برای خواسته هام درست کردم انداخت که همین آهنگ گذاشتم :)
خدایا ازت ممنونم هر لحظه داری قدم به قدم هدایتمون میکنی به خوبی ها و شادی ها و ثروت بی نهایت
به نام سیستم هدایتگر بشر
شروع دیدن سریال زندگی در بهشت
من قسمت های دیگری را هم از این فایل دیده ام
چقدر پارادایس قبل از حضور وزندگی شما در آنجا و بعد اززندگی شما در اونجا استاد جان متفاوت شده است.
مریم قشنگم منم مثل شما عاشق فیلم برداری مخصوصا از طبعیت هستم.
عجب قیچی محکمی بود تا به حال ندیده بودم از این مدل قیچی ها .
چه بهشت زیبایی یکی از ارزوهای من نیز زندگی در جایی این چنینی است .دور از همه وسط جنگل در کلبه چوبی کنار رودخانه دریاچهخدایا شکرت .
و یه مقایسه دیگه که داشتم کیفت فیلم برداری جلسات اول اخر است که چقدر کیفیت بهتر شده
همین طور هم تکاملی به سمت بهبود اونجا رفتید کلی وسایل جدید اضافه شده واقعا تحسین می کنم
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خداروشکر میکنم امروز هم با دیدن زیباییها ی سریال زندگی در بهشت رو میبینم وآرامش وزیبایی ها و قشنگی های خوبی را برای ذهنم به وجود میآورم چه بهشت زیبایی یکی از ارزوهای من نیز زندگی در جایی این چنینی است .دور از همه وسط جنگل در کلبه چوبی کنار رودخانه دریاچه خدایا شکرت
چقدر خوبه که منتظر نباشی همیشه یکی بیاد کارهایی که دست میکنه اما چشم میترسه رو خودت انجام بدی مسئولیت پذیر باشی و به خودت و تواناییهات ایمان داشته باشی به خدایی که سبب سازه باور داشته باشی ومطمئن باشی لحظه به لحظه قدم به قدم پا به پای تو میاد چراغ راهت میشه وکمکت میکنه در مسیری که انتخاب کردی رشد کنی.
چقدر خوبه که هر کاری که انجام میدی با لذت انجام بدی وهمیشه دنبال راحتتر انجام شدن کارها باشی.
و از هرلحظه زندگیت لذت ببری وسپاسگذار باشی و تمام تمرکزت روی زیباییهاونعمتهای زندگیت باشه زیبایی هاونعمتهایی که در زندگی همه ما هست اما شاید توجه نمیکنیم یاشاید اینقدر چشممون دنبال داشته های دیگران و نداشته های خودمونه که فرصت نمیکنیم ببینیم.
این همه فراوانی ثروت و نعمت تو پرادایس و آزادی و ابتکار عمل که ثروت به آدم میده هم برام تحسین برانگیز بودتحسین میکنم هر چی که ثروت و فراوانیه و نکات آموزشی کاربردی رو اینجا واسه خودم یاد آور شم و به دیدن الگوهام ادامه بدم والان درک میکنم مسیر رسیدن به بهشت اینه که در هرلحظه احساس بهشتی بودن داشته باشی و خودتو توی بهشت ببینی
خدیا شکرت بایت پارادایس زیبا الله اکبر از این همه زیبایی و جلال ابرهای زیبا آسمان اّبی رنگ سبز درخت ها انشالله که زندگی همه ی ماها پر از برکت و سبز رنگ انقدر خوش رنگ باشه مثل رنگ برگهای سبز درختهای پارادایس خدایا شکرت بابت رابطه ی بسیار عالی استاد و بانو شایسته رابطه ای مملو از عشق احترام محبت ازادی خدایا شکرت چقدر ذوق میکنم چقدر تحسین میکنم رابطه ی زیباتون رو خدایا شکرت بایت اهنگ زیبایی که شنیدم پر از حس شادی تغییر انرژی مثبت خدایا شکرت بایت برانی اسب زیبا و نجیب خدایا مرسی بابت آب دریاچه ی پارادایس که انقدر فراوانی و هی زیاد و زیاد تر میشه
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
استاد عزیزم سلام
مریم بانو سلام
امروز بعد از کلی امروز و فردا کردن بعد از اتمام این سریال باز شروع کردم دوباره دیدن دوباره عشق کردن و حال کردن با این بهشت زیبا.
اون اوایل یعنی 783 روز پیش که این سریال توسط دوست عزیزم رضا بهم پیشنهاد دیدنش داده شد گفتم چقدر جای قشنگیه و اولین باری که توی عمرم روی ماهتون رو دیدم و صداتون رو شنیدم همینجا بود توی همین بهشت همون من با شما اینجا آشنا شدم و دنیام زیر رو شد وارد جهان دیگه ای شدم همه وی عوض شد گیج بودم منگ بودم یکم که گذشت با کلامتون با قرآن آشنا شدم قرآنی که یک بار خیر سرم با معنی دور کرده بودنش و هیچی نمیفهمیدم فقط برای اینکه دور کرده باشم و در درونم خودم رو راضی کرده باشم.اما از وقتی با قرآنی که شما درک کرده بودید و به ما گفتید آشنا شدم که هیچ خدایی رو شناختم که تا اون موقع فکر میکردم خدایی هست که وقتی عجز و لابه میکنم پاسخ میده خدایی که برای امام حسینش سینه سرخ کنم وقتی ازش تمنا کنم یا فقط بدون فهمیدن کلامش فقط بخونم بدون کوچکترین قدمی برای کلامش بردارم پاسخ میده
خدایی که با شما شناختم خدایی بود که وقتی فقط الحمد رو میگفتم اشکهام بند نمیومد مثل این آدم های که اختیار دست خودشون نیست راه میرفتم و الحمد الله رو میگفتم و تو خونه و تو خیابون اشک میریختم و میگفتم چه شده در من چه اتفاقی افتاده در من چه بلایی سر دنیای عصبانیت خشم کینه حسادت و… من اومد من کجام این آقا چی میگه
چه روزهای زیبایی رو با شما گذروندم و دارم میگذرونم چه معجزات دیدم چه اتفاقات زیبایی برام رقم خورد از صفر مطلق الان ماهانه 100 تومن به لطف خداوند رزاق و وهابم رزق و روزی وارد زندگیم شده منی که نون نداشتم بخورم.
با همین آموزهای و فایل های دانلودی شروع کردم تا رسیدم به دو هاتون و با همین احساس خوب و اتفاقات خوب پول هوایی که میخواستم از دیگران بدون اینکه بعضی هاتون یادم بیاد زنگ میزدن و شماره کارت میخواستم که واریز کنند و همون روزها من درخواست دوره هاتون رو به خداوند داده بودم اونم با عشق مودت شروع شد چون اوضاع روابطم خیلی بد بود و بعد از اون اعتماد بنفس و بعد کار کردن روی همین ها باز پول میومد تو زندگیم و شروع کردم دوره رویایی و بینظیر 12 قدمتون رو خریدم و اتفاقات عجیبی افتاد که قول میدم برای کمتر کسی از بچه ها چنین اتفاقی افتاده باشه
خیلی خلاصه اینکه من زمانی که 12 قدم رو خریدم و به خودم تعهد دادم دقیقا یکسال بعد همون روز و نزدی های همون ساعتی که تعهد داده بودم دو تا از درخواست های بزرگ من تحقق پیدا کرد جالبترش این بود که عدد هایی که از خداوند میخواستم دقیقا بدون ریالی کم و زیاد از فروش ملک برام اتفاق افتاد (اون موقع خرید و فروش ملک میکردم) یعنی در روزی که من تعهد دادم اتفاقی بیفته که من مدتهاااا منتظرش باشم و همون اعداد بدون خطا حالا من کجا بودم قدم 6 و 7 الله اکبر
اشکام بند نمیاد اینقدر احساس زیبایی دارم
اینقدررررر حرف دارم باهاتون بزنم اینقدر معجزاتی که خداوند رقم زد و من سجده کردم دارم بگم از کوچک و بزرگ براتون اما چه کنم که اشکام نمیزارند
الله اکبر
سپاسگزارم از شما و بهترین ها رو ازتون میخوام
الحمدالله رب العالمین
سلام.سلام.
سلام.به استاد عزیز
سلام.به خانوم شایسته عزیز
سلام.به دوستان عزیز
خدارو شکر می کنم برای شروع دوباره این سریال
توجه به نکات مثبت
توجه به زیبایی ها نعمت ها
توجه به این زمین سبز کم رنگ و درختان سبز پرنگ که با هم امیخته شدن با اسمان ابی و اسمانی پر از ابر های باران زا که نعمت سرازیر می کنن و طئوری ظرف اب الان به ذهن رسید که باران رحمت الهی میبارد و هر کس به میزان ظرف خودش دریافت می کند….
توجه به دریاچه زیبا پر اب و تمیز که باز تاب تصویر درختان در ان میشه دید
خدایا شکرت
داشتم فکر می کردم…..؟؟؟؟
استاد میگه من در شرایط خیلی سخت مالی بزرگ شدم با کلی محدودیت نداری تنگی عرصه باورهای محدود کننده کارگری در بندرعباس در اون هوای شرجی و گرما کارکردن با مواد قطران این چیز ها که پوست بندم کبود می کرد و تاول میزد و گفت من این زندگی نپذیرفتم که دیگه تا اخر عمر همینه دیگه چاره ایی نیست باید تحمل کرد بسوزی بسازی اما ساختنی هم در کار نیست من که ندیدم که هم بسوزی و هم بسازی
استاد میگه من امدم شروع کردم برای تغییر زندگیم میگه قدم های کوچک ولی مستمر برداشتم و ادامه دادم میگه من تعهد انقلابی به خودم دادم که می خوام تغییر کنم و شروعش کرد از راننده تاکسی پیکان دنده ارژانتینی که کلی پول برای تعمیر گیربکس به مکانیک میداد و تازه درست نمی شد و دنده اش جا نمیرفت….
میگه من شروع کردم به تغییر نگاهم به تغییر دیدگاهم به زندگی و ادامه دادن این روند تغییرات ایجاد کرد و سپاسگزاری که استاد میگه من تو خیابان های بندر عباس با کفش های سوراخ شده راه میرفتم اشک میرختم که خدایا چقدر نعمت و زیبایی هست
استاد میگه من سرمایه گذاری کردم روی خودم شروع کردم به خواندم کتاب و بیش از 500 جلد کتاب در زمینه موفقیت خوندم میگه اون موقع کتاب براش گرون بوده کل پول بایستی هزینه خرید کتاب می کرده و بعد اون کتاب هارو با چسب پهن جلد می کرده که سالم بمونه تا بیشتر مطالعه کنه اونارو
وقتی استاد میگه من تعهد دادم اینجا شروع تغییر باورشه که میشه جور دیگه هم زندگی کرد و میاد جهاد اکبری روی باور هاش کار می کنه الگو پیدا می کنه تحقیق می کنه مصاحبه می کنه می نویسه مرور می کنه حرف میزنه با خودش…
و نشانه ها و نتایج از کوچولو شروع میشه و باور ها هم هی قوی تر میشه که بابا من دارم خلق می کنم اینم نتیجه اش من امروز توجه کردم به یک غذا رفتم خونه دیدم ای خدایا ببین شد اون غذا رو من ساختم این کوچولو ها قوت قلبی ایجاد کردن برای ادامه دادن و تعهد انقلابی تر
من هر فایلی که در این سایت دیدم صحبت استاد این اصل همیشگی فریاد میزنن که « باورهای ما دارن زندگی شرایط و اتفاقات مارو رقم میزنن » این توجه ماست این کانون توجه کنترل کن بزار بر روی چیز های که می خوای در زندگیت تجربه کنی
و احساسی که از نتیجه این توجه به وجود میاد داره اساس فرکانس های مارو ارسال می کنه و نتیجه دریافت می کنیم….
استاد هیچ زمان نگفته من کوه کندم رفتم شب روز تو معدن کار کردم میگه من باور هام تغییر دادم اما ذهن من مقاومت هنوز داره میگه نه باور مگه کاری می کنه چرا این میگه….؟؟؟؟
بخاطر اون شنیده ها از خانواده از دور بر از جامعه که باید پوستت کنده بشه تا یک پولی در بیاری تا یک شانس اقبالی بهت رو کنه….
یعنی این شانس اقبال مثل یک ویروس ذهنی تمام جامعه ویروسی کرده….
استاد میگه من متفاوت فکر کردم متفاوت باور کردم متفاوت عمل کردم کوه نکندم…
استاد از تعهد بدون مذاکره حرف میزنه تعهدی که پای مال نشد و ادامه دار بود….
نتیجه الان سریال زندگی در بهشت دارم میبینم دیگه ای ذهن چموش حیله گر ببین بفهم که این استاد نتیجه دارد…..
این زیبایی پارادایس بهشتی در امریکا به مساحت 20 هکتار تمام امکانات لازم دیگه باید چطور بهمم که این باور ها هستند دارن اتفاقات رقم میزنن
استاد زمانی که داشتین با اون قیچی تیز برنده هیولا تون شاخه های هرز درختان قطع می کردین گفتم ببین باید با همچین ابزاری سراق اون باورها هرزی که سال ها ریشه کردن بری با ابزار اون شاخ و برگ هاش کوتاه کنی و هی کوتاه بشه نتایج هم تغییر می کند
ابزار چیه…..؟؟؟؟؟
منطق که یک نفر تونسته
با تعهد با ایمان و توکل به خداوند
با احساس خوب که از استفاده ابزار به وجود میاد مثل توجه کردن به زیبایی ها نعمت ها تحسین کردن سپاسگزاری کردن…
با ابزار میتونی کار راحت انجام بدی نه با نیروی فیزیکی
مثل همین تسمه بکسل ماشین همراه یک کور گره که عرصه باور تنگ و تنگ تر می کنه و یک ماشین قدرتمند که خداوند هست میتونی اون باور هارو در بیاری و جدا کنی…
این تعهد می خواد تمرین تکرار می خواد انگیزه می خواد
این خدارو می خواد ایمان بهش می خواد توکلش می خواد
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم خدمت استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته بی نهایت مهربانم و بقیه عزیزان
این داستان تکامل
وقتی شروع کردن به کندن درخت بوسیله ماشین
از ذهنم اینطور گذشت
به باورهای محدود کننده همینطوری باید حمله بشه
از بالا و پایین
خانم شایسته از پایین گره زد
استاد از اونطرف به ماشین گره زد
با اینکه خانم شایسته معتقد بود این کار نیمه غیر منطقیه، ولی کار انجام شد.
چند تا درس برام تکرار شد
اول اینکه ایده هایی که در ابتدا به ما الهام میشن ظاهری منطقی ندارن
وقتی قدم برمیداریم، دستان خداوند و انرژی های غیبی میرسن و کار پیش میره .
دوم اینکه خانم شایسته گره استاد رو محکم نمیدونست ،ولی استاد چون باور داشت کارش درسته و کارها باید آسان انجام بشه، کار به خوبی پیشرفت و نتیجه دلخواه بدست اومد.
سوم اینکه ، درخت با حرکت اول از ریشه در نیومد،ولی وقتی پشت کار رو دید مجبور شد تسلیم بشه.
یک باوری که روش کار میکنیم مثل درخته ،بعضی درختا تنومند و قوی هستند بعضی هاشون مثل این درخت ضعیف هستن.
باوری مثل فقر و عدم فراوانی از اون باور قوی ها و ریشه دار هاست .
که باید خیلی روش وقت گذاشت و سماجت کرد…
باوری مثل مقصر دونستن کشور و دولت به نظرم باوری ضعیف هست و زود برداشته میشه.
تکامل داستان هم اونجایی بود که استاد چند بار رفت جلو دوباره اومد عقب و هی ریشه رو تکون داد تا بلاخره دراومد.
اگر همون دومین حرکت نجوا گوی ذهنش میگفت نه بابا نمیشه الان میزنی ماشین رو هم داغون میکنی ،احتمالا دست میکشید و میرفت دنبال یه روش دیگه .
ولی استمرار و باور قوی و ایمان کار خودش رو کرد .
این روشی که از دل طبیعت ،برای خودمون باور سازی کنیم رو از استاد یاد گرفتم .
هر بار که یه باور اینطوری برای خودم پیدا کنم و منطقی کنم برای خودم ، استمرارم در مسیر بیشتر میشه و دنبال عجله نیستم .
.
و یادش بخیر اون روزهایی که در دل تاریکی نور شدید برای اعضای سایت
چقدر ایمان ما قوی تر شد
چقدر تونستیم زیبایی که در اطرافمون گم شده بود در این ویدئوها ببینیم…چقدر از لنز خانم شایسته سلام دادیم به خورشید و دریاچه و پرادایس.
سپاس از خانم شایسته و همت بلندش