سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 23

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه صفی گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    سلام به عزیزانی که زیبایی های زندگی رو با دیگران به اشتراک می گذارند و امید رو در دلها زنده می کنند.

    یه سوالی که با دیدن قسمت دوم سریال زندگی در بهشت برام پیش اومد این بود که چرا چوبها رو به قطعات کوچک تبدیل نکردین تا هر وقت خواستین مثلا برای تهیه غذا یا موارد دیگه استفاده کنید؟

    چرا به این فکر نکردین که بعدا ممکنه به چوب نیاز داشته باشید؟

    ممنون میشم پاسخ بدین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2801 روز

    سلام عزیزای دلم

    استادم خودم و مریم خانم خوش ذوق و خوش خنده

    نشانه امروز من و کلمه تکامل تو این قسمت عالی بود که باید تکامل روطی کرد و عجله نکرد و واقعا این کلمه خیلی حس خوبی داره و درک این قانون خیلی زندگی رو راحتتر و حس رو همیشه عالی و عالیتر میکنه

    و اون چوبی که خاکستر میشد و آتیش رو درون خودش نگه داشته بود دقیقا مـثل حس بده

    که از درون آدم رو نابود میکنه

    این سرسبزی فوق العاده این چشمه بی نظیر این صبح دل انگیز واقعا فوق العادست

    خیلی حس عالیه

    خدایا شکرت زیبایی های جهانت بدون شمارشه

    همه چیز زیبا و رویایی

    عاشقتونم.

    دیشب قسمت 60 رو دیدم و الان این قسمت

    چه تغییراتی چه اتفاقات زیبایی بگفته استاد باید شروع کرد و ادامه داد

    و این ادامه دادن کم کم و تکاملی ما رو به کجا ها میرسونه من عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    سلامی به گرمای وسط تابستان و گرمای آتش های افروخته با عشق

    سلام به همه دوستان خوبم

    به خودم به شما استاد قوانین هستی به مریم جان تصویرگر و ثبت لحظه های ناب….

    وای چقدر دارم دوست میندازم و بزرگ تر میشم، اینو دارم حس میکنم.

    نشانه من در شنبه 11 مرداد 99

    قسمت دو زندگی در بهشت

    تو این چند روز و تعطیلات آخر هفته نشانه و.هدایتی همه چی پیش رفت که فقط باید بشینم به اونا فکر کنم و بنویسم.

    باید تکاملم طی بشه به روش درست

    نوشتن با چیزهای کوچیک و قدم های کوچک

    اینقدر پر از شعف و شورم که دستم یارای نوشتن نداره و فقط میخوام در سکوت نظاره کنم.

    برای خونه مامانت اهل تلویزیون دیدن نباشی و بعد چشمت بخوره تلویزیون برنامه ایی نشون بده به “گمشده در فضا” علاقه من فضا و ستاره و نجوم و هرآنچه در دل این تاریکی شب نمیتوانیم ببینم و میتوانیم ببینیم…

    بنظرم شب الص تمرکزه

    بهمون یاد میده زوم باشیم روی تمرکزم های خودمون و من اینو رو الان بخوبی از این فایل دریافت کردم….

    نورهایی که در فواصل بسیار زیادی با ما هستن و به تاریخی شگفت انگیز نگاه میکنیم.

    نور یک موجود عجیب که هنوز نتونستیم درست درکش کنیم

    نور برای من نماد خداونده و وقتی به آیه هایی میرسم که نور داره میرسم در درونم حس عجیبی پیدا میکنم.

    نور یک نوع انرژی هست و ماهیت دوگانه ایی داره. یک پارادوکس جالب…

    نور ماهیت موجی و ذره ایی داره

    نور فارغ از محیط مادی در خط مستقیم سیر میشه.

    نوری که چشم ما به عنوان حسگر تنها یک بخش باریکی از نور رو میبینه و درک میکنه،بنام نور مرئی….

    نوری با خواص متضاد خودش که پر درونش داره. واقعا نور موجود عجیب و حیرت انگیزی در عالم هستی هست.

    وای چقدر یاد چیزهای مختلف و فیزیک و شگفتی افتادم.

    قول استاد ادامه بدم و استقامت کنم…

    خدایا شکرت بخاطر تمام دستانی از سوی تو به من آگاهی ها رو میرسونن، یادآور میشن، زیبایی های بیشتر به من هدیه میدن….خدا جون شکرت

    کلمه اره ورزش رو جالب گفتی استادی جون.

    تکامل طی شدن حتی در شعله آتش هم میشه درکش کرد….وای چقدر حال دلم عالیه و سکوتی پر از شگفتی وجود منو صدا میزنه.

    عشق

    نور

    خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    راحله گفته:
    مدت عضویت: 1978 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    شب هم با آرامش و سکوتش زیباست

    با ماه و ستاره هاش زیباست

    استاد منم اول راه تکاملم،و دارم اون چوبهای کوچیک و البته که گاهی هم بزرگها رو جمع میکنم و از بین میبرمشون

    ولی بعضی از اون چوب بزرگها،و اون ترمزهای بزرگ رو با اینکه میبینمشون و میدونم که ترمز بزرگین،،نمیدونم چرا نمیتونم کنترلشون کنم،

    نمیدونم،،شاید همون بحث تکامله هست که باید طیشون کنم.

    و اینکه کاااملا امیدوارم به آمدن نتایج،و صبورانه ادامه میدم راهمو،و دیروز دو تا ترمز داشتم که کاملا رهاشون کردم و سپردم دست خدا تا خدا خودش به سمت مسیرهای درست و صد البته راحت و ساده هدایتم کنه.قربونت برم خدایا

    ازتون ممنونم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2268 روز

    سلام استاد

    این اولین دیدگاه من توی سایتتون هست

    توی این ویدیو برای من هم زیبایی های رابطه خوبتون رو به نمایش گذاشتید و هم زیبایی های دنیا رو

    با این ویدیو ها میشه خیلی راحت تر زیبایی های دنیا رو تجسم کرد چون این زیبایی هارو داریم از یک فیلم واقعی نه ساخته دست نویسنده و کارگردان میبینیم .

    عشقتون پایدار استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2049 روز

    سلام به گرمی آتش زیر خاکستر😀

    استاد روی این فایلهاتون بزنیدتماشای این فیلم برای کودکان خوب نیست😂😂😂😂

    چه آتش بازی راه انداختید

    چقدر هیجان انگیز بود بنزین ریختن و شعله ور شدن آتش

    من همیشه از آتش بازی میترسیدم تاحالا آتش بازی نکردم

    همیشه به ما میگفتن اگر تو جنگل آتش درست کنید خطرناکه کل جنگل آتش میگیره

    ولی چرا آتش شما فراتر از اون مکان نرفت

    و هیچ اتفاقی نیفتاد؟؟؟

    چقدر جالب بود من نمیدونستم خاکستر برای حاصل خیزی خاک خوبه

    درس امروز:کمالگرا نباشم و در همه چیز تکامل باید طی بشه

    هرکاری رو خواستم انجام بدم شروع کنم کم کم هدایت میشم و کم کم به اتمام میرسونم

    ممنون از اینکه زیبایی ها و لذت های زندگیتون رو با ما به اشتراک میزارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    به نام آفریدگار عشق و هستی

    سلام استاد عزیزم و مریم جون

    تعهد دادم هر قسمت برای خودم رد پا بزارم

    و چقدر در شگفتم که استاد میگه زمانی که تصمیم به تغییر میگیری و تعهد میدی دستان خدا را احساس میکنی و من دارم حس میکنم دستای رب قدرتمندم رو رب قشنگم رو خدایا شکرت درسای این قسمت رو برا خودم برا ذهن نجواگرم مینویسم

    تغییر باورها یک شبه اتفاق نمی افته تغییر باورها دکمه نیست که بزنی روشن بشه و بعد بزنی خاموش بشه تغییر باورها تکامله همه چی تکامله

    همون طور که آتش روشن کردن هم تکامل داره و با تکه های کوچیک میتونی آتشی درست کنی که حتی حرارتش به دیگر درخت ها هم برسه و اونا رو هم از حرارتش بی نصیب نزاره میتونی با قدم های کوچیک باور بسازی بعد اینقدر تقویت کنی اینقدر خوراک بهش بدی اینقدر ورودی های خوب بهش بدی که هر روز شعله ور تر بشه و حرارتش در وجودت بیشتر بشه و این تغییر باور وقتی قوی بشه حتی اطرافیانت هم از تغییر تو شگفت زده میشند و این همون حرارتی هست که میتونی باهاش کن فک یکون کنی

    اما حواسم باید باشه که اگه غفلت کنم همین باور تبدیل به خاکستر میشه پس مدام باید روش کار کنم مدام باید با خودم تکرار کنم

    وگرنه باوری که یک شبه ایجاد بشه یک شبه هم محو میشه و خاکستر زیر آتیش میشه به (قول مریم جون این همون خاکستر زیر اتیششونه چقدر ذوق کردم از این لفظ ) که اگه اینطور بشه دوباره بعد هی روش کار کنی و دوباره ورودی بهش بشی که شعله ور بشه

    اره استاد عزیزم حرفات همش تو عمله خودت داری بهش عمل میکنی حتی در آتش زدن درختان خشکیده هم این قانون رو داری بهمون یاد میدی

    تکامل تکامل تکامل اصلا همه چی تکامله

    سپاسگذارم بابت این همه آگاهی

    استاد عزیزم میدونم اول راهم اما مسیر پیش رو مسیر زیبایی هست مسیری از جنس خدایی شدن خدایا شکرت

    کجا دنبال بهشت می گشتم تو اخرت جایی دور دور و حالا کجا پیداش کردم خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    هامون صداقت گفته:
    مدت عضویت: 1878 روز

    سلام استاد عزیزم

    خداقوت به شما وسرکار خانم شایسته و دوستان گرانقدرم

    من اخیرا یک کسب و کار جدید راه انداختم و مدام با خودم کلنجار میرم که این کار رو به هر طریقی هم که شده باید به نتیجه برسونم و چندین بار به شیب خوردم اما هر طور شده به حرکتم ادامه دادم و در همین لحظات نشانه هایی رو خدا برام فرستاده که بهم بفهمونه مسیرم درسته و حالا یکی از نشانه ها پیام این قسمت بود که میخواست به من بگه ادامه بده حتی با کوچک ترین قدم(چوب های میلیمتری) و به جهان اجازه بده که تو رو به تکامل برسونه و حواست باشه که با هیجان تصمیم نگیری (بنزین) ، داره به من میگه چجوری به خودت انگیزه بده که بتونی ادامه ی مسیر رو طی کنی(توجه به لحظه ی پیروزی) و یادت باشه که دست آوردهاتو مدام به خودت یادآوری کنی تا اون صدای خدای درونت رو واضح تر بشنوی که از اعتماد به نفس سرچشمه میگیره اما افسوس که اینقدر به شیطان درونم خوراک دادم که صدای اون از همه چی برام ملموس تره و مدام درگیر قضاوتم و کنترل در مرحله ای هستم که کنترل افکارم دشوار شده ، از شما استاد عزیز و دوستان گلم خواهش میکنم که با دلهای پاکتون برام دعا کنید تا بتونم در مسیر درست قدم بردارم ، بتونم ارتباطم رو با خدا بهتر کنم❤به نجواهای شیطان اهمیت ندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم جان، هدایت امروزم عالی بود. باید هر چی که اضافه ست را سوزاند ودور ریخت. باید افکار مزاحمی که از گذشته هاست وهر روز در ذهن نشخوار می کنه را برای همیشه دور ریخت. هر چیز اضافه وبه درد نخور باید دور ریخته بشه. تا احساسات ناب وانرژی های عالی جایگزین اونها بشه. باید با صبر وحوصله وطی کردن تکامل مراحل را پشت سر گذاشت وبعد شیرینی وحلاوت آن را با تمام وجود حس کرد. بایدبه دل ترسها رفت وشیرینی موفقیت را چشید. باید ذهن را کنترل کرد وآرامش واقعی را تجربه کرد.امروز باید یه خونه تکونی حسابی هم بکنم ومحیط زندگیم را جلا بدم. گلدونهای زیبایی که دارم را مرتب وکنم وازشون انرژی بگیرم. به امید الله یکتا. خیلی عالی بود. لذت بردم. خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: