سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 52

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 901 روز

    خدایا شکرت از این بهشت زیبا

    طبیعت بی نظیر، صدای جیرجیرکها در شب و اتش زیبا،خدایا شکرت که هر صحنه ای از زندگیمون پر از زیبایی هست و دارم تلاش میکنم زیبایی ها را ببینم و تحسین کنم دقیقا دیروز این باگ خودمو پیدا کردم که من اصلا ادمی نیستم که از بقیه تعریف کنم و تشویق کننده نیستم خیلی مواقع توی ذهنم هست ولی به زبون نمیارم و چقدر کمتر از قبل دارم زیبایی میبینم وقتی سفر به دور امریکا شروع کردم خیلی دیذم مثبت شد و تا مدتها از هر چیز کوچک لذت میبردم و شکر میکردم و مجدد این سریال میتونه منو تبدیل کنه به همون ادم،

    دیدن زیبایی های طبیعت، دیدن اتشی که در شب شعله هاش رنگارنگه و قشنگی خاص خودشو داره،

    تضاد شب و روز پرادایس، شب سیاه سیاه و روز روشن روشن وقتی صبح مریم جان در باز کرد ابی اسمان با اون ابرهای سفید و سبزی چمن و چوبهای دذیاچه ترکیب عالی ساخت یک نقاشی باورنکردنی خداوند و چقدر زیبا

    توی تابلو ها چنین تصویری دیده بودم الان شما دقیقا اونجایید و هر صبح این نقاشی روبروتون هست خذایا شکرت چقدر زیبا چقدر شما عالی هستید که در این بهشت زندگی میکنید

    خدایا شکرت

    اتشها همشون تموم شدن منم انتظار دیدن انقدر خاکستر نداشتم فکر میکردم تا حدودی سوختن و بیشتر انتظار ذغال داشتم و چه اتشی بود که پودر کرد همه چیز و چه قدرتی، خدایا شکرت هنوز هم قدرت داره و چوبهای جدید را هم میسوزونه

    داشتم به این فکر میکردم همینقدر باید قدرتمند و عالی باشم خدایا شکرت

    امروز اتفاق جالبی هم افتاد فهمیدم چقدر خداوند پلن قشنگی میچینه دیروز بسته ای رسید و هر کاری کردم اف ام صدا را رد نکرد پست رفت من خیلی بهم ریختم و زنگ زدم مرکز پست شماره پستچی ندادن و گفتن خودش فردا میاد، بعد خودمو اروم کردم گفتم ذهنتو کنترل کن خدا هست اصلا چیز مهمی نیست بیشتر بهم ریخته بودم که من بودم و ایفون کار نکرد

    بیخیال شدم و به کارهام رسیدم خواهرم تماس گرفت که بسته پستی من بوده و براش جریان گفتم و همسرم هماهنگ کرد رفت براش گرفت من منتظر بسته خودم بودم و میدونستم امروز میاد صبح بیدار شدم گفتم فعلا سریال زندگی در بهشت ببینم و مشغول سریال شدم پستچی زنگ زد اینبار سریع لباس پوشیدم و خودم رسوندم دم در و بسته را گرفتم

    داشتم به این فکر میکردم تضادهای زندگی باعث میشن ما رفتار درست را در پیش بگیریم و موقعیتها را از دست ندیم با تجربه دیروز من امروز به جای داد زدن پشت ایفون، سریع دویدم به سمت در و روش عوض کردم، خداوند خیلی مواقع میخواد به ما همینو بگه که روشتو عوض کن تا نتیجه ببینی

    و این تجربه کردنهای استاد با این درختان و اتش هم نمودی از همینه،

    خدایا شکرت بابت رسیدن بسته ای که منتظرش بودم و تضادی که باعث شد امروز بستمو بگیرم و حالم عالی باشه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سینا بیدگی گفته:
    مدت عضویت: 1322 روز

    سلام.سلام

    سلام.استاد

    سلام.خانوم شایسته

    سلام.بچه ها

    وای خدایا شکرت برای بودن این سایت برای بودن استاد و خانوم شایسته و دوستانم و این کامنت های الهی….چرا میگم الهی بزار الان بگم داستان چطور شد..من کامنت عباس عزیز و خانوم لیلا عزیز خوندم….

    یعنی این کامنت ارتباط زیادی باهاش داشتم اصلا انگار خدا داشت در مورد اون سوال هایی که داشتم چطور روی باور هام کار کنم تا از نظر مالی رشد در کنار تروت 1‌‌…

    بعد کامنت زیبای خانوم لیلا دقیقا جواب سوال هام بود زمانی که می خوندم اصلا این زمزمه ها یه جور دیگه احساس کردم وسط خوندم به خودم سینا خدا داره حرف میزنه ببین میگه این کارهارو انجام بده

    مسم جدی باش.تعهد.صبور باش.ادامه بده.قانون یاد اوری کن که بندگان فراموش کارن.بار های اضافی کارتن های اضافی بسوزون برن باور های جدید ایجاد کن ادامه بده رشد کنن تقویت بشم و تکرار…

    من داشتم اشتباه فکر می کردم می گفتم خدایا بهم بگو چطور روی باور هام کار کنم بعد می گفتم گفته بشه بعد عمل می کنم….اما این طور نیست

    اول عمل کن قدم بردار بهت گفته میشه قدم بعدی چیه مثل مثال ماشین باید حرکت کنی و مسیر ادامه بدی تا اون مسائلی که فکر می کنی موانع هستن عبور کنی…

    من سپاسگزارم برای بودن تک تک شما عزیزانم

    کنترل ذهن کنترل زندگی

    خدایا شکرت عاشقتم و نتایجم در قسمت روانشناسی ثروت میزارم حتما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    سلام

    من همیشه دوست داشتم روی فایلهای زندگی در بهشت کار کنم ولی همیشه از حجم زیادش میگفتم نههه نمیرسم تعداد زیاده ولی تصمیم گرفتم همین هدفم رو هم به کوچکتر تقسیم کنم و 5 تایی کار کنم و جلو برم .چون واقعا دیدن و نوشتن در مورد زیبایی ها و سبک زندگی مثبت اروم اروم تغییرم میده

    درسهایی که گرفتم ازین فایل

    لذت بردنی که استاد داشت از اتیش بازی می برد رو کامل حس کردم . واااقعا لذت بردن ربطی به پول خرج کردن نداره استاد یه جوری لذت میبرد انگار اومده پارک ابی دبی . ولی چقدر خوبه یاد بگیرم مثل بچه ها از زندگی از هرررچیزی طوری لذت ببرم که انگار خوشترین جای جهانه . من برای لذت بردن نیاز ندارم که برم گرونترین جاها یا نمیدونم کارهای عجیب غریب کنم . نگاه منه که لذت رو میسازه

    دومین درس یا دیدگاه برای من این بود که مییییشه دونفری انقدر پایه بود و از زندگی لذت برد که تا صبح اتیش بازی کنی . میشه انقدر عاشقانه بود و سعی کنم تو حرفهام طرف مقابلمو تحسین کنم حتی بخاطر اتیش بازیش . اینجوری رابطمو شکوفاتر میکنم

    زبونم رو به لفظ عاشقتم با مهربانی عادت بدم . من همیشه قند تو دلم اب میشه وقتی انقدر شما دونفر در صلحید و عاشقتم از زبونتون نمیفته و چقدر احترام همدیگرو دارید . خدایا شکرت که این دونفر انقدر باهم هماهنگند که هر دو صبح که بیدار میشند با ذوق میان اتیش دیشب رو ببینند . چقدر این هماهنگی زیباست

    چقدر خوبه ادم انقدر نگاهش زیبا باشه که به خونه اش بگه بهشت .بخوبی میدونم میشه از بهشت هم ایراد پیدا کرد ولی میتونم با تغییر نگاهم خونم رو بهشت بدونم فارغ ازینکه دیگران کجا زندگی میکنند

    زندگی یه فرصت کوتاهه . کوتاه بودنش رو هرچی بزرگتر میشم بیشتر درک میکنم ولی با احساس خوب و گذشت و تجربه ها جدید و مقایسه نکردنم میتونم عریض زندیگ کنم

    خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی تو همین یه تیکه زمینت . بی نهایت درختانی که برگ میدهند و سالانه بازهم برگ میدهند و هربار بیشتر و بیشتر .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیرحسین ترکمان گفته:
    مدت عضویت: 2090 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدای من که خالق تمام این زیبایی هاست

    (ردپای من از روز دوم زندگی در بهشت)

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان شایسته و تمامی دوستان بی نظیرم در سریال زندگی در بهشت

    بقول خانم مریم اااااااااینجا چقدرررررررررررر قشنگه ، خدای من بی نهایت بابت این همه زیبایی شکرت

    چه تصویر فوق العاده ای دیدم من از این شگفتی شب و روز پرادایس ، خداااایا بی نهایت شکرت

    واقعا اسم بی نظیری برای این مکان الهی انتخاب شده ، بهشت واقعا خود خود بهشته

    دو نکته ای که در این قسمت بیشتر از هر چیزی برای من آموزنده بود ؛ اینکه به یک باور فراوانی در مورد چوب رسیدم ، توی فضای طبیعت اکثر جاها که قرار میگرفتم ، وقتی میخواستیم آتیش روشن کنیم ، همش محتاطانه از چوب استفاده میکردم که مبادا چوب تموم شه و برای دفعات بعد نمونه ، ولی با دیدن این فایل یه فراوانی رو به ذهنم یادآوری کردم که چقدر چوب هست و ما میتونیم با خیال آسوده آتشمونو عَلم کنیمو ازش لذت ببریمو و خوشحال باشیم ؛ خدای من بی نهایت بار شکرت که جهانی پر از فراوانی و نعمت برای ما خلق کردی

    و اما نکته دومی که تو این قسمت عمیق احساسش کردم ، باز هم تکامل بود ، من از قسمت 189 به تماشای قسمتای اول هدایت شدم و جالب اینجا بود تو اون قسمتم کلی آتش بازی بود ، تو اون قسمت استاد با دوستان عزیزشون آقا رامتین و خانم سمیه با تدارکی که خانم مریم عزیز برای آتش بازی هم آماده کرده بود کنار هم یه جشن و شادی حسابی بپا کردند ، جالب اینجا بود که اونجا هم چوب های اضافی ، با همکاری دوستان استاد جمع آوری شده بود و بنظرم مقدارش خیلی بیشتر از مقدار این قسمت بود و چیزی که توجه منو در تفاوت این دو قسمت به خودش جلب کرد این بود که استاد خیلی راحت تر اون آتش رو بپا کرد و در نهایت هم همه ی چوبا سوختن و از ابتدا تا انتها هم از سوخته شدن چوب ها لذت بردن و کلی هم عکس برداری کرده بودند و حتی فضای که برای آتش انتخاب شده بود به گونه ای بود که بالای آتش هیچ درختی وجود نداشت و جلوگیری میشد از سوخته شدن برگ ها ، اینجا تکامل رو قشنگ احساس کردم که حتی تو نحوه مدیریت آتش هم میشود با استفاده از تکامل و کسب تجربه بیشتر از این که تلاش فیزیکی بکنیم ، بشینیم و لذت ببریم ، این یکی از اصلی ترین اصل های قانون بود ، خدای من شکرت بابت این آگاهی

    بله این اصل قانونه فقط باید شروع کرد ، انجام داد ، تکامل را طی کرد و بهبود گرا بود ، تا خودمون رو به کمال برسونیم ، در غیر اینصورت هیچ گرمای آتش ، عکسبرداری دوستانه ، آتش بازی و نور آتشی در کار نیست.

    زندگی با تابش نور خدای مهربان در جریان است.

    خوشحال و سرزنده باشید.

    همگی در پناه الله مهربان سعادتمند ، ثروتمند ، شاد و با ایمان در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مبین هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2171 روز

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    واقعا از همین داستانی به این سادگی میشه بی نهایت درس گرفت و من الان میخوام راجب اون قسمتی که خانم شایسته گفتند روشنایی در دل تاریکی صحبت کنم ولی قبلش باید بگم که واقعا هر دوی شما رو بخاطر داشتن این رابطه بی نهایت زیبا قشنگ و فوق العاده و پر از احترام و صمیمیت توام با هم تحسین می کنم.

    وقتی خانم شایسته گفتند روشنایی در دل تاریکی من به یاد این عبارت از استاد افتادم: وضوح از طریق تضاد ، به این معنا که ما می تونیم از تضادهایی که پیش میاد توی زندگیمون واسمون انگیزه بگیریم برای ادامه دادن برای حرکت کردن برای شناخت خواسته هامون و در ادامه رسیدن به خواسته هامون. هیچوقت تضاد یک تاریکی مطلق نیست بلکه یک روشنایی در میان تاریکی رو به ما نشون میده که خواسته ماست و ما باید به سمت اون روشنایی حرکت کنیم. تضاد بی پولی خواسته پولدارشدن رو بوجود میاره تضاد بیماری خواسته سلامتی رو بوجود میاره و این روند جهانه برای گسترش بی نهایت کیهان. امیدوارم که همه مون خواسته هامون رو به خوبی بشناسیم و روز به روز بهشون نزدیکتر بشیم

    در پناه خدای مهربان باشید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    لادن creator گفته:
    مدت عضویت: 279 روز

    سلام سلام:)

    چقدر حرف های استاد راهنماست.هرکاری تا قبل اینکه شروعش کنیم سخته و میگیم ولش کن بابا بذار همینطوری باشه و خوبه اما فقط کافیه شروعش کنی و همش فکر نکنی پس کی تمام میشه و از انجام اون کار لذت ببری و قدم به قدم پیش بری و نقطه اخر رسیدن به خواسته ات رو تجسم کنی تا از مسیر دور نشی و وسط راه بیخیالش نشی.

    کپی از متن منتخب این فایل:

    _توی یه شب! اراده ی شما وشروعی که کردین! بله همینه! همه چیز از یه تصمیم شروع میشه، بعد باید اقدام کرد، اقدام کوچک، وادامه دادن وادامه دادن تا تحقق خواسته ها، واین قانون تکامله.

    _اصلا کاری نداشته باشی که کی تموم میشه!

    تو ادامه بده واز مسیرت لذت ببر، تو روی باورهات کار کن، تو باورهای قدرتمندکننده بساز، تو ذهنتو آروم نگه دار، تو ذهنتو کنترل کن، تو تمرکزتو روی زیباییها وچیزهای مناسب وهم جهت با خواسته هات بگزار، تو ادامه بده وهرکاری که از دستت برمیاد وبهت الهام میشه انجام بده ولذت ببر از کاری که میکنی واز مسیری که توش هستی، بقیه ی راه به تو گفته میشه، قدم به قدم، وچراغ هدایت ادامه ی مسیر و برات روشن میکنه وتو با این چراغ فقط یه کم جلوتر رو میبینی پس نپرس می وچگونه، درست مثل چراغ اتومبیل در تاریکی محض جاده که فقط چند متر جلوتر دیده میشه ولی وقتی به نور این چراغ اعتماد میکنیم وبه راهمون ادامه میدیم به موقع به مقصد می‌رسیم، ما نگران نیستیم که خیلی جلوتر در جاده چه خبره، چون میدونیم هرچقدر جلوتر بریم این چراغ ماشین راه رو به ما نشون میده وچگونگی راه هم جلوتر نشون داده خواهد شد دقیقا در نزدیکی موانع چراغ روشنه وما اون موانع رو می‌بینیم ومسیر دیگر هم همونجا کنار راه باز شده که اونهم با چراغ راه پیدا میشه ولی این چیزیه که ما گنج دقیقه قبل‌تر وقتی توی جاده ی تاریک در حال رانندگی بودیم نمی‌دیدیم ونمیدونستیم، اما ادامه دادیم.

    پس همه چی توی مسیر اتفاق می افته، ولازم نیست ما همه چیز رو در ابتدا بدونیم، همه چیز به ما نشون داده میشه، حتی اگر به تضادی برخورد کنیم این چراغ هدایته که راه حل مسائل رو به ما نشون میده، پس بدون نگرانی وپرسیدن چگونگیها وزمانها ادامه بده، انقده نرم وطبیعی ولذت بخش، مسیر سپری میشه وبه مقصد میرسی که فقط خدارو شکر میکنی.

    _دیدیم لباسهامون دودی شده گفتیم بزار یه کم آتیش بازی کنیم!

    آدمها وقتی قدمهای اول رو برمیدارن، براش بدنبال آگاهی میرن، کسب مهارت رو شروع میکنن براش شروع به صرف وقت وانرژی وهزینه میکنندوهنین اشتیاق رو برای ادامه ی مسیر بیشتر میکنه، چیزی که اگه هیچ کاری نمیکردن وهیچ راهی رو شروع نمیکردن، هیچوقت بوجود نمیومد، وهمه چیز در حد رویا باقی میموند، اشتیاقی برای تحقق رویا بوجود نمیومد.

    _آدم همیشه باید خودشو در نقطه‌ ی پایانی ببینه، تصور رسیدن به نقطه ی پایانی موتور محرک ما آدم‌هاست وانرژی مارو برای ادامه ی راه افزایش میده، این هم یکی از قدرت‌های تجسمه خواسته هاست، انرژی دادن به ما برای ادامه مسیر. برای مداومت.

    این پیام ها و نوشته ها ,درس هایی برای من هستن که باید رعایتشون کنم تا قدم به قدم تکاملم رو طی کنم و ا مسیر لذت ببرم و از مسیر اصلی دور نشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    سلام به همگی بخصوص به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین

    استاد یه مدته خیییلی صدای خدا رو میشنوم که میگه این حرف رو نزن نگین این رو نگو، ولیییی خب من دلم میخواد حرف بزنم و اون حرف رو میگم دیگه…، اما بعدش ناراحت میشم میگم نگین تو که میخوای بری مدار بالاتر باااید به این صدا گوش بدی، این شد که نشانه روزم رو زدم، اول که آتش دیدم، همه چوبهای اضافه رو آتیش زدید که چیزی ازشون باقی نمونه ( منم باید همین فکرها و حرفهای اضافه رو توی ذهنم آتش بزنم دود بشه بره هوا، چیییزی ازش باقی نمونه) اما نکته ی بعدی از تکامل و استمرار گفتید، خب یه ذره خیالم راحت شد نگین عزیزم احتیاجی نیست سختی بکشی و کللا حرف نزنی، همین که کم کم به حرف خدا گوش میدی و اون حرفهایی که نباید، رو نمیزنی خودش پیشرفته، فقططط باید ادامه بدی باید استمرار داشته باشی نه اینکه دوباره برگردی به عقب و حرفهایی بگی که ذهنت رو منفی میکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 718 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    روزی که خدا بهم گفت بیام و از اولین قسمت زندگی در بهشت نگاه کنم ، و لذت ببرم

    23 مهر بود

    و الان که مینویسم 25 مهر هست

    من اون روز قسمت دو رو دیدم ولی متوجه این حرف استاد و مریم جان نشدم

    الان که اومدم دوباره ببینم شنیدم که استاد گفت تو دقیقه 15 که ، چقدر آدم یه کاری رو انجام میده

    حتی کارای خیلی بزرگ و سنگینی که سخت بود بیخیالش بودم ،ولی تو یک شب انجام دادیم

    به یادمون بمونه که

    هر کاری فقط باید شروع کنی و ادامه بدی

    اصلا کاری نداشته باشی که کی تموم میشه

    بگی هر کاری از دستم برمیاد انجام بدم

    و من وقتی این صحبتا رو شنیدم مثل یه جرقه برای من روشن شد

    مثل همون آتیشی که مریم جان گفت نور

    زندگی با نور معنا میگیره

    انگار خدا بهم گفت شروع کردی سریال زندگی در بهشت رو عجله نکن این اولین درست که فقط ببینی و بگذری

    مثل اون روز که رفتی قسمت دو رو دیدی ولی هیچی متوجه نشدی و الان که اومدی ببینی با دقت دیدی که چه درس هایی در صحبتای استاد و مریم جان برای تو بود

    ادامه بده و آسون باش برای آسون دیدن این زندگی در بهشت زیبا

    که مطمئننا خودت هم به زودی در چنین بهشتی قدم خواهی زد و با عزیزانت لذت خواهی برد از بهشت زیبا

    وقتی داشتم تک تک لحظه های قسمت دو رو میدیدم خودمو اونجا تصور میکردم و حتی انقدر واقعی بود برای من که لذت میبردم

    چقدر قشنگه این تجسم

    یادمه اوایل ورودم به سایت خیلی سختم بود که تجسم کنم و اصلا تصویری نمیدیدم ولی الان خیلی راحت تصویرش برام شکل میگیره و میبینمش

    انگار واقعا تو همین لحظه دارم اون چیزی که میخوام رو خیلی واضح تر میتونم ببینمش

    خدایا شکرت که هدایتم کردی به این زندگی در بهشت

    برای تک تکتون بی نهایت زیبایی و شادی و سلامتی و آرامش و عشق و ثروت از خدا میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    علی حقی گفته:
    مدت عضویت: 1987 روز

    سلام به همگی دوستان و استاد عزیز و مریم بانوی مهربان

    من یه چیزی رو از استاد یاد گرفتم و سعی میکنم که بهش عمل کنم:« هرجا توی فایل صوتی یا تصویری یه نکته‌ای گرفت تو رو ، همونجا صبر کن، فیلم رو پاز کن ، استاپ کن و بهش فکر کن ، در موردش بنویسم ، با خودت حرف بزن و خلاصه سعی کن اون موضوع رو توی خودت نهادینه کنی»

    تقریبا آخرای این قسمت بود که استاد گفت :«وقتی ین کاری رو شروع می‌کنی و به اتمام می‌رسونه خیلی احساس لذت میکنی»

    یاد خودم افتادم که دو ماه پیش به خودم گفتم باید ته‌توی کار کردن با اینستاگرام رو‌دربیارم و توش قوی بشم و به خودم قول دادم که سعی کنم از این مسیر لذت ببرم

    الان که دو ماه گذشته میبینم که چقدر کیف کردم تو این مسیر و پست و استوری گذاشتن رو تقریبا یاد گرفتم و هر بار خدارو شکر کردم بابتش

    وقتی که دارم از مسیر لذت میبرم هم به خواسته خودم میرسم و هم زندگی واقعی رو تجربه میکنم و هم احساس خیلی خیلی خوبی دارم

    خدایا شکرت به خاطر این همه حس خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمد ابن رومی گفته:
    مدت عضویت: 745 روز

    با درود بیکران خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته

    میخوام با این شعر شروع کنم نقطه نظرم را:

    تو پای در راه بنه و از راه هیچ مپرس خود را بگویدت که چون باید رفت

    نکات عملی زیادی این کلیپ ولی مهم‌ترین نکتش این بود که ایده ها زمانی الهام می شوند که ما شروع کنیم در واقع قدم اول را بگذاریم اول شما آتش را روشن کردین بعد بنزین بعد اون مشعله چقدر زیبا به اون آتیش قدرت داد. نکات دیگش این بود که شما به وضوح داشتید از اون لحظات لذت می بردید یعنی احساستون در طول مسیر بد نشد و ادامه دادین و اصلا توجهی به نتیجه نکردین چون با توحید عملی نشون دادین و اصلا شکایت و گله نکردین. خلاصه مطلب کاری که میخوای را شروع کن با احساس خوب ادامه بده و به نتیجه نچسب بقیه کار خود به خود انجام میشه. واقعا لذت بردیم از این همه زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: