سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 6

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 2098 روز

    استاد جون عاشششقتم که اینقدر به فکر بچهاتی که همیشه توجه مارو فقط به زیبایی ها متمرکز میکنین

    من یه زمانی عاششق فیلمو سریال بودم ولی از موقعی که به کمک آموزهای شما فهمیدم فیلمو سریال ها چه بلایی سر ذهن ما میاره دیگه یه دونه هم ندیدم تا اینکه خدا پاداششو بهم داد و بهترین کارگردان دنیا (استاد بزرررگ عباس منش) و بهترین تهیه و تدوین گر دنیارو (خانم شایسته) رو بهم داده تا بتونم سریال هم ببینم. سفر به دور امریکا بهترین سریالی که تو عمرم دیدم بود و اینی که دوباره شروع کردین خدا میدونه قراره چه معجزایی واسمون رقم بزنه.خدای مهربونو شکر میکنم و از شما سپاسگذارم بهترین های ابدی⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شهره منوچهری گفته:
    مدت عضویت: 2381 روز

    فقط میتونم با تموم وجودم فریاد بزنم عاششششششششششششششششششششششششششششششققققققققققققققتووووووووووووووووووووووووووووووووونمممممممممممممممممممممممممم مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممنننننننننننننننننننننننننننننننن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    بهنام عباسیان گفته:
    مدت عضویت: 2842 روز

    سلام استاد گلم♥

    سلام خانم شایسته عزیز ♥

    خیلی خیلی خیلی کیف کردم از دیدن این همه زیبایی و این همه انرژی مثبت و فوق العاده کلی لذت بردم من سپاس گزارم ازتون

    واقعا کلی هم یاد گرفتم ازتون که اگر فقط آدم به خودش انگیزه بده و فقط شروع کنه و از همون اول به سختی ها و زیادی کار توجه نکنه و به خودش بگه که من از همین جایی که هستم شروع میکنم بقیه اش دیگه حله خودش واسم درست میشه و بهم گفته میشه …

    دقیقا این منو یاد مثالی می اندازه که استاد گلم گفتین که وقتی میخواستم از روی یک رودخونه عبور کنم اولش کلی گفتم به خودم که اول پامو میزارم روی این سنگ بعد او و بعدد و و و …. ولی وقتی قدم برداشتم قدم های بعدی بهم گفته شد و من رفتم و عبور کردم دقیقا این کار شما که درختان رو جمع کردین و بهشون نظم فوق العاده دادین از همون شاخ و برگ هایی شروع شد که کوچیک بودن و بعد رسید به درختان بزرگ و بعد کلی زیباییی در پایان کار

    وقتی نتیجه آخر کار رو دیم و دیدم که چقدر خوشگل شده بودو عالیییی اصلا کیف کردم

    واقعا خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    ازتون خیلی خیلی ممنونم بابت این که این قدر فوق العاده و این قدر انرژی مثبتین شما

    بدونید اینو که خیلی خیلی دوستون دارم من…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    علیسان گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    سلام

    چقدر عالی

    منکه به شخصه لذت بردم😄😄

    چقدر زیبایی، چقدر حساس خوب

    خدا رو شکر که این همه فراوانی آفریده و طبیعت رو جوری چیده که حتی تمیز کاری و سوزوندن تنه و شاخ و برگای زاید هم باعث نشاط و امید میشه

    باهالترش اینه که همون خاکستری که از سوزوندن باقی مونده، زندگی دوباره ای به موجودات تازه خواهد بخشید

    خیلی خوب😄😄

    دوستدار همه ی عباسمنشی های عزیز هستم

    مرسی از همه تون که هستید، علی الخصوص استاد و خانم شایسته عزیز😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄

    (راستی داخل پرانتز دلیل این شکلکای خنده ای رو هم که میذارم رو بدونید. راستش با کامپیوتر که اومدم و ویندوز مثل کیبورد گوشی شکلک نداره. و این شکلک خنده رو از کامنت یکی از بچه ها کش رفتم😄😄. دابل فان😄😄. خدا قبول کنه😄😄).

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2639 روز

    … رعد و برقی که در حال غرش، بارانی بهاری که در حال بارش، صدای شکرگزاری دسته جمعی پرنده ها و پنجره ی اتاقی که باز است تا بوی این زیبایی را هم وارد اتاق کند و فضا را عطر آگین تر کند.

    و چه همزمانی زیبایی است این لحظات!

    چرا که شعله های افروخته ی دوتا شمع روبرویم هست و در عین حال قسمت دوم سریال بهشتی ام با موضوع آتش!

    آتشی که همین الان روبرویم دارم با دیدن آن، صدای خدای همیشه هادی ام را واضح تر و واضح تر می شنوم.

    شعله هایی نارنجی آتشی را در سریال میبینم که با رقصی جمعی، در اوج سرمستی جلوه ی پروردگار می شوند!

    آری خوده خداست!

    آتشی که در اوج زیبایی، اوج حیات بخشی و اوج آرامش، خوده پروردگار می شود!

    چرا که او همه چیز است و هیچ چیز نیست!

    اون همان انرژی آتش است، همان انرژی گلستان!

    دقیقا مثل باقی جلوه هایش در همه چیز و همه کس!

    آتشی که با گرمایش حیات بخش بوده و با نورش هدایت بخش!

    بودن در کنار آتشش، ولو شعله ای شمع، آرامشی از جنس خوده خدا دارد!

    نوری هدایتگر چون هدایت خدا

    حرارتی زندگی بخش چون آفتاب

    صدایی لذت بخش تر از زیباترین سمفونی های جهان

    و همه و همه نشان از انرژی پروردگار در وجود هر شعله خبر میدهد.

    میدانی استاد عزیزم

    با دیدن آن قسمت از فیلم که ذغال به ظاهر بی فایده ای که توانست شعله هایی سرکشی تولید کند، به فکر فرو رفتم.

    چقدر شبیه ذغال وجود ما انسان هاست!

    همه ی ما ذغالی نهفته در وجودمان داریم که از بدو تولد به ما داده شده!

    داده شده تا با اون آتش زندگی رو برپا کنیم و با حرارت و روشنایی اون، زندگی رو هر چه بیشتر لذت ببریم!

    این ذغال به ما داده شده و ما در این کره ی خاکی قرار داده شدیم تا با فروختنش، آتش حیات بخش زندگی رو بزرگ و بزرگ تر کنیم تا هر چه بیشتر و بیشتر زندگی مان را لذت بخش تر کنیم!

    تا جایی که گرما و روشنایی آتش، توجه افراد اطراف رو جلب میکنه وبه سمت ما میان تا راز روشن کردن آتش رو بپرسن!

    همین روشنایی، چراغ راه کسانی خواهد شد که خواهان روشن کردن آتش زندگی شان هستند و نه کسانی که دنبال بهره بردن از آتش دیگران هستند و نه گمراهان!

    کسانی که مشتاقانه و با تمام وجود، ذغال درونشان رو پیدا میکنند و با درک توان این ذغال در بر پا کردن آتش زندگی، شروع به روشن کردن ذغال خاموش وجودی شان می شوند.

    اما چگونه و چه طور؟!

    بعد از پیدا کردنش، تعهد به روشن کردنش مهم ترین اقدامه!

    من که متعهد به روشن کردم، چخماخ قلب رو پیدا میکنم! چه طوری؟! خوده کسی که ذغال رو داده، چخماخ قلبت رو نشونت میده!

    قلبی که همیشه جایگاه روح است و تنها راه برای روشن کردن کردن ذغال وجودی ات است!

    نه با آتش دیگران بلکه خودت! این خوده تو هستی که با پیدا کردنش، به ندای قلبت گوش میدهی تا به تو بگوید چه طوری و با چه ضرباتی با پوشالی که بهت داده (همان خواسته هایت) ذغالت رو برافروخته کنی!

    اینجاست وجه تفاوت تو با کسی که هنوز، نه میداند ذغالی وجود دارد و نه میداند ذغالش چه قدرتی دارد! کسی که باور به ذغال وجودش برای افروختن آتش ندارد وهمیشه چشم به انتظار هم نوعانش هست تا شعله ای شمع به او احسان کنند و پارافین این همه شمع به قدری روی ذغال را پوشانده که دیگر نه ذغالی پیداست و نه قدرتی برای افروختن! حتی قدرت افروختن شعله ای شمع برای زنده ماندن!

    اما تویی که ذغال وجودت را پیدا کردی، باور کردی و ایمان آوردی …

    تویی که ایمان آوردی هر کسی میتواند آتش زندگی شخصی اش را خودش تنها با ذغال وجودش برپا کند …

    تویی که با تعهدت به ندای پرردگارت گوش دادی و با صدای او، زغال را روشن کردی ….

    تو هدایت شده ای و خداوند بر هدایت شدگان درود میفرستد!

    حال که زغال زندگی را افروختی و شعله ی زیبای نارنجی و آبی اش را دیدی …

    گرمایش را حس کردی، قدرتش را درک کردی …

    کافیست تضاد های زندگی ات را به ذغال وجودت بسپاری! تضاد هایی که حکم شاخه های ریز و درشت اطرافت را دارند و تو دیگر نگران آنها نیستی بلکه خوشحالی از دریافت آنها!

    چرا که برای گسترده تر کردن آتش زندگی ات آمده اند! نگران نیستی چرا که ذغالت روشن و قرمز است! و فرقی برایش ندارد چه چیزی روی آن بگذاری …. ! هرچه باشد می سوزاند و به همان اندازه بزرگتر و عظیم تر خواهد شد!

    برخلاف کسی که ذغالش را فراموش کرده و شاخه و برگ های تضادش، فقط ذغالش نهفته و منجمدش را خفه و خفه تر میکنند!

    تو فقط خواستی و روشن و شدی و با تضاد های عزیزت، آتشت را هربار گسترده و گسترده تر کردی! حتی اگه تضادت تنه ی یک درخت تنومند بود، با هدایت ربت، به قطعات ریز تری تبدیل و وارد آتشت میکنی!

    آتشی که هرچه عظیم تر، نور هدایتش در زندگی ات بیشتر و بیبشتر

    آتشی که هر چه عظیم تر، حرارتش در زندگی ات گرما بخش تر و آسوده تر!

    آتشی که زندگی ات را، روحت را، قلبت را با حرارتش زندگی بخشید و فرصت سپاسگزاری بیشتری بهت داد.

    آتشی که گسترش اون بی انتهاست و هرچه تضاد بیشتری را سوزانده باشی، صدایش خوش نوا تر، نورش بیشتر، رنگش زیباتر، رقیصدن شعله هایش بیشتر، حرارتی گرما بخش تر و درنهایت، الگویی مناسب تر برای آنهایی که باور دارند افروختن ذغال زندگی شان، تنها راه کار برای زندگی کردن است!

    اگه ذغال زندگی رو هنوز پیدا نکردیم و باور نداریم، باورش کنیم.

    اگه پیدا کردیم ، روشنش کنیم،

    روشنش که کردیم، تمام شاخه های تضاد و علف های هرز ترمز رو روش بذاریم تا با همینا، آتشمون رو روشن تر کنیم!

    و این نگاه هوشمندانه، باعث میشه از همون زائده های به ظاهر دست و پاگیر، به نفع خودمون استفاده کنیم.

    آرزو میکنم ذغالتان افروخته،

    و آتش تان روز به روز بزرگ و بزرگ تر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    میلاد خزائی گفته:
    مدت عضویت: 2242 روز

    خدایا شکرت

    سلام استاد عزیز

    واقعا چقدر لذت بخش دوس داشتنیه این بهشت که دارید واقعا چقدر زیباست چقدر شب زیبای بود من عاشق شب موندن تو جنگلم این سکوت این صدای جیرجیرک ها واقعا لذت بخشه خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علیرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1949 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون

    بخاطر این فایل زیبا ممنونم. روز به روز باور فراوانی در من زنده میشه. وقتی میبینم شما در این ویلای زیباتون در حال سپاسگزاری از خداوند هستین و روز به روز دنیاتون و آخرتتون رو زیبا میکنین. خیلی خیلی ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1953 روز

    سلام سلام

    اقا نمیدونید این چوب ها این آتیش چه قانونی را به من یاداوری کرد که علیرضا حواست باشه تکاملت را طی کنی

    تو وقتی میخواهی یک اتیش خوب داشته باشی

    باید چوب خشکی که تکاملش را طی کرده باشه استفاده کنی

    یعنی حتی یک چوب برای این که بی دردسر بسوزه باید تکاملش راطی کنه

    من انسان که جای خود دارم

    حتی دیدم استاد و مریم جان شایسته که صبح رفتن که کنار اتیش هنوز چندتا از چوب ها نسوخته بود

    و چقدر خدا را شکر این قسمت درس داشت

    اقا من این پارادایس را میبینم عشق میکنماااااااااااااااا

    سید من همیشه خودما اونجاها تصور میکنم پسر

    مرسی استاد و خانوم شایسته به خاطر این فایل زندگی در بهشت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مسعود تربتی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    باسلام درود.واقعا خدایا شکرت بخاطراین همه نعمت وفراوانی جهانت.خدایا شکرت بخاطراین حس خوبی که هرروز از استادم بهم هدیه میشه.واقعا استاد بابت این همه زحماتی که میکشین تا امسالی. مثل من با قوانین جهان اشنا بشن.واقعا خداروشکر که شما رو سر راه زندگیم قرار دادتا من درس راحت وباارامش زندگی کردن ویاد بگیرم.شما همراه با خانم شایسته توی این تصویر بهم یاد دادین که همیه موفقیتهای بزرگ از یجای خیلی کوچیک شروع میشه فقط وفقط باید ادامه دادو صبور باشی تو مسیروتکاملمونو طی کنیم واجازه بدیم که خداوند تو مسیر هدایتمون کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: