سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 7

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سینا نعمتی گفته:
    مدت عضویت: 2325 روز

    به نام خدا بزرگ ارزاق

    سلام

    اینجا واقعا زیبا است و بهشته

    و اگه آدم واقعا بخواد میتونه هرکاری بکنه .

    امروز که این فایل رو دیدم گفتم ببین استاد رو خودش کارکرده ذهن شو کنترل کرده و به اینجا رسیده .

    منم میتونم .

    راستی اگه داخل آتیش سیب زمینی می انداختین تا سرخ بشه خیلی عالی و خوشمزه میشد .

    همگی در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند و ثروتمند

    باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    نسرین مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    سلام

    باز یه فایل قشنگ

    و یه کلاس درس جدید

    چقدر خوب نشون دادید تکامل رو

    از شاخه های کوچیک باید شروع کرد و رسید به شاخه های بزرگ، با میانبر زدن و بنزین ریختن هم نمیشه خیلی تکامل رو دور زد.

    چقدر قشنگ بود که صبح میبینی اون همه شاخ و برگ اضافی تبدیل به خاکستر شدن ولی هنوز زیرش اتیشی به پاست که نشون میده این تازه اول کاره و الان میتونی با خیال راحت تر چوب های اضافی رو اتیش بزنی ، این ماجرا من رو یاد باورهای اشتباهم انداخت، همونجور که تو لایو ۱۳ هم استاد گفتن این شاخه های هرز خیلی به هم‌چسبیده بودن و وقتی یکی رو قطع میکنی فکر میکنی قطع شده ولی میبینی شاخه ها ازون بالا به هم‌چسبیده ان و تو هم تنیده شدن یعنی یه باور محدود کننده دیگه هم هست که باید رو اونم کار کنی و از ریشه بکنیش. بعد که کندی باز تو‌دست و پا هستن و باید اتیششون بزنی تا خاکستر بشن ولی اتش زدنشونم تکامل میخواد ، نخواه که یک شبه همه اون باورهای محدود کننده از وجودت برن چون اونها سالها و قرن ها ریشه دوونده ان پس صبور باش تا به خواسته هات نزدیک و نزدیک تر بشی

    من عاشقانه پیگیر این سریال زیبا هستم.

    ببینم تو قسمت بعدی چه آگاهی هایی قراره به من داده بشه.

    موفق باشید و پر توان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سمیه مصطفائی گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    به نام خدای سمیع و بصیر ♥️♥️

    سلااام ..سلاام

    ….

    این قسمت زندگی در بهشت همراه شد با انجام یه ماموریت هیجان انگیز در یک شب زیبای بهاری ، مزین به صدای جیرجیرک ها

    😍😍

    تصمیم به پاکسازی و از بین بردن درختان و چوب های اضافه از طریق سوزاندن؛

    خداروشکر بخاطر فراوانی درختان و چوب ها …فکرشو بکن چقدر فراوانیه در این جهان بی انتها ، شمار درختانی که سوخته میشه و درختانی که جایگزین میشه در هر گوشه از این زمین پهناور چقدررره؟؟

    🌿🌿

    استاااااد چه آتیش بازی راه انداختین، چه نور زیباااااایی

    چه شعله های جادویی خوشرنگی

    خدااااای من …شکرت بخاطر این فضای دل انگیز و چشم نواز .♥️♥️

    مریم جان چه جمله ی کلیدی گفتین؛ زندگی با نور معنا پیدا میکنه*

    همین لحظه با پارادوکس این تصاویر …من دیدم و لمس کردم که زندگی با نور معنا پیدا میکنه

    چند ثانیه سیاهی و تاریکی مطلق و بعدش این نور زیبااا . تضاد بسیار دلپذیری هست.

    یاد این آیه افتادم : الله نور السماوات و الارض

    چه خوب میشه که تاریکی زندگی مون رو با خدا نورانی کنیم

    یاد خدا مثل همین شعله های دوست داشتنی شور و حرارت زندگی رو در من بوجود میاره

    مثل همین جرقه های زیبا امید رو در دل من زنده میکنه

    مثل همین نور حال دلم رو خوب خوب میکنه

    💥💥💥💥

    استاد چه رقص نور و رنگی راه انداخته این زغال های دلربای قرمز نارنجی براق در دل شب…

    💥💥💥💥

    مریم جان تعبیر زیبایی از طی کردن تکامل در هر موضوعی داشتین ، طی کردن تکامل نیاز به استقامت و پایداری داره ، فقط باید ادامه بدی اونوقت راه ها بهت گفته میشه ، ایده های ساده تر و البته کاراتر رو دریافت میکنی ، خیلی خوب میشه که یه هدف بزرگ رو به اهداف کوچکتر تقسیم کنی مثل همین چوب ها و قدم به قدم بری جلو و در نهایت نتیجه خودش حاصل میشه …

    اگه میشد پایان هرچیزی رو دید و فهمید که اینقدر درست و جذاب هر مسئله ای میتونه حل بشه ، میشد با لذت هرچه تمامتر و بدون نگرانی های الکی و ترس های بیخودی زندگی رو با تمام ابعادش زندگی کرد!

    هنوزهم دیر نشده …

    ✔✔✔

    چطوری میشه شکر گذار خدایی باشی که یه روزصبح رو اینطور خارق العاده برات چیده باشه …وااای اون آسمون پهناور با ابرهای قشنگش و اون درختای سبز ،سبز روح آدم رو به پرواز درمیاره

    😍😍😍😍

    چه فضای پاییزی رو در دل بهار پرادایس شکل دادین با اون برگهای سوخته و تغییر رنگ خوشگل ..

    عجب پروژه ی کامل و پکیج جامعی شد این ماموریت ؛ تفریح ، ورزش ، بازی ، لذت ، پاکسازی و تمیز کاری محیط و خودباوری …

    بخاطر همینه که خیلی حسش هم خوبه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    Kazemi NEDA گفته:
    مدت عضویت: 2865 روز

    سلام اقای عباس منش.

    خسته نباشین .تا پرادایسو کویر نکردین دست بردار نیستین

    داستان چیه دارید دارو درخت ب اون خوشکلی ک تازه زنده شدنووو ب خاک و خون میکشید اولین باره ازتون راضی نیستم

    درخت ی ک با ماشین کندید کجاش درخت هرز بود ؟؟؟؟؟؟؟بهش انگ علف هرز زدین بعد با اون وضع درش میارین …درخت ب اون خوشکلی اصلا هرز نبود …گناه داشت ب خدا …

    اون روزی ک داشتین جاده جنگلی درست میکردین میشد یه جوری توجیح کرد ک اره واقعا یه سری هرز بودن اونم تو فصل زمستون نه الان ک بهار ه سبز شدن زنده شدن …توروخدا با اتیش زدن درختا خوشالی نکنید اصلا بر گردین برید تو همون اپارتمان تا دستتون ب اون درختای خوشکل نرسه ….اونجا تنه درخت ب اون بزرگی و جزغاله کردین ..بعدم میگین خداروشکرت …..میخواید اتیش بازی کنید خوب درخت خشکای پرادایسو جمع کنید اتیش بزنید …

    کویر نکیید اونجارووووو.ً………

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    Amir Hossein گفته:
    مدت عضویت: 2139 روز

    به نام الله رزاق

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز خانم شایسته گرامی و خواهر برادر های سایت

    فروانی… هر چقدر هم در مورد فراوانی حرف بزنیم باز هم کم گفتیم! همین صدای جیرجیرک ها که به قول خانم شایسته درحال خواندن آواز هستند ؛ استاد وتی داشتند تبلیغات و پست های اضافه رو آتش میزدند یاد نجوا های شیطانی افتادم، که مدام درحال پیدا کردن فرصتی هستند که جایی در ذهن پیدا کنند و مانند همین درختان هرز رشد کنند ؛ تاریکی مطلق و نور آتش! من را یاد هدایت صاحب اختیار انداخت… که در تاریک ترین شرایط هم من را هدایت میکند ، شعله کشیدن آتش هنگامی که استاد روی آن بنزین میریخت و سوخته شدن آنی برگ ها من رو یاد اون باور های مخرب و پاشنه آشیل انداخت که وقتی اون بزرگه رو تغییر میدیم و با یه باور خیلی عالی دیگه جایگزین میکنیم اون باور های ریز و ضعیف خود به خود از بین میروند ، خدایا صد ها هزار مرتبه شکر برای قوانین و مشیت های الهی بدون تغییرت ، به قول خانم شایسته “همیشه باید تکامل طی بشه… از چوب های کوچک (مثل باور های کوچیک) شروع کردیم تا الان!” ، اون موقعی که خانم شایسته گفتن “…باید چوب های میلیمتری میریختی ولی الان…” من یاد خواسته هام افتادم ! یعنی یه زمانی بود که من مثلا یه گوشی کارکرده کهنه قدیمی میخواستم ولی الان چه چیزی رو دراختیار دارم ، وای خدای من داشت یادم میرفت چه صبح زیبایی!!!! من وقتی که خانم شایسته در رو باز کردن واقعا احساس کردم که توی پارادایس هستم!!! (تجسم خلاق) و وقتی که استاد گفتن “ببین انگار اصلا اینجا هیچ چوبی نبوده…” من یاد نتایجی که بعد از کار کردن روی خودم برام رخ داد ، افتادم ؛ Browny و Grace رو که میبینم به زیبایی این جهان میاندیشم ، و یاد این جمله می افتم “…خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد…” .

    خدایا صد ها هزار مرتبه شکر ؛ مدام باید به خودمون اتفاقات خوبی که بعد از انجام دادن یک کار برامون رخ داده رو به خودمون یادآوری کنیم.

    اصلا این انسان ، این اشرف مخلوقات ، حقشه که بهترین و سالم ترین زندگی رو داشته باشه

    .

    فقط باید ادامه بدی و اصلا کاری نداشته باشی کی تموم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  6. -
    پریا گفته:
    مدت عضویت: 3082 روز

    از روزی ک توی لایو استاد من قطع کردن درختارو دیدم،متوجه بودم ی مقاومتی درونم هست ک چرا باید بخاطر یه ایده،درختا قطع بشن؟متوجه هم بودم ک حالت ذهنیِ و اگر هست علتش اینه جواب جایگزینی براش ندارم.حتی ب خودم میگفتم خب اگر انسان اینکارارو نکنه ی وقتایی ب حد تعادل،خیلی پیشرفتا حاصل نمیشه.اینکه افراطی انجام شه باید در موردش ناراحت بود و…..ولی بازم انگار ی جور حس کاری خلافِ مسیر درست و الهی بهم میداد…..تا اینکه هدایت شدم ب یک کتابی ک اصلا یادم نبود توی موبایلم دارمش و تا حالام نخونده بودم کتابو،قشنگ جوابمو گرفتم ،و بخاطر تمام نگرشی ک داشتم،اون جواب کاملا منو قانع کرد،شاید اگه نگرشای قبلیم رو نداشتم حتی اون هم منو قانع نمیکرد……متنش این بود :

    💗زمانی ک هاوایی ها ماهی را ب عنوان غذا میکُشتند،برای بقای خودشان این کار را میکردند.آنها نفرت نمیورزیدند،برای همین گناهی مرتکب نمی شدند.با کشتن حیوانات و سلول های زنده برای تولید پوشاک گناهی مرتکب نمیشدند،آنها گیاهان و پوشاکی ک با گیاهان درست میشد را “”دوست داشتند و این کار را با خودداری و عشق انجام میدادند””

    و توی ادامه میگفت ک کاهنان هاوایی ب مردمشون یاد میدادن ک شما روزانه هزارن تا سلول خودتون،حشره هایی مث مگس و پشه رو میکُشید چون حس نفرت یا خشم و منفی دارید ب بدنتون ب اون حشره ها و….کشتنی ک حاصل ایگو و منیت هست،اون ها گناهن،نه استفاده هایی ک برای بقا برای رشد برای حسِ استفاده از نعمات الهی صورت میگیره….💗

    و کلی حس رهایی و ارامش کردم وقتی باور جایگزین پیدا کردم.الهی شکر.

    بماند ک خیلی از ماها حتی غذاهایی ک میخوریم رو ب قول اوشو بابته لذت از نعمات نمیخوریم،بابته جبران کمبودای روحیمون میخوریم و طبق متن بالا مساویِ با کشتن گیاهان و حیوانات واسه فرار از فشارای روحی …..

    گاهی ادم میدونه ی باور غلطی داره ولی چون جوابی براش نداره ،نه اون باور رو میخواد نه میتونه ازش رها شه….اینجور وقتاس ک باید خواست ک باور جایگزین براش پیدا شه،و پیدا میشه …..باید خواست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    پریوش گفته:
    مدت عضویت: 2467 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خداوندی که این همه زیبایی رو برای ما خلق کرده تا هدایت بشیم به سمت زیبایی‌های بیشتر و ربوبیت پروردگار رو در یکایک زیبایی‌های ریز و درشتش به خودمون یادآوری کنیم.

    زندگی کردن در طبیعت و توجه به زیبایی‌های اون همیشه برای من یه کلاس درس بوده. یادگیری و طریقه استفاده از این جهانبینی و نگاه توحیدی رو مدیون استاد عزیزم، استاد عباس‌منش هستم که دستان خداوند، من رو با ایشون آشنا کرد و صحبت‌هاشون بر قلب و روح من جای گرفت.❤️❤️

    خدا رو سپاسگزارم که میتونم از خودم یه ردپای دیگه جا بگذارم و نمیدونید چقدر مشتاقم حرفایی که تو دیدن قسمت دوم زندگی در بهشت بهم زده شد رو براتون بگم.😊

    صدای سوزانده شدن چوب در طبیعت همیشه برای من آرامش‌بخش بوده و مدتی میشه که دیدن این لحظات تنها حس آرامش بهم نمیده بلکه من رو شگفت‌زده میکنه از قدرت خداوند به خاطر زیبایی شعله‌ها و سفر تکاملی یک جوانه تا سوخته شدن در آتش و بازگشت به زمین… 🌱🌱

    متحیر میشم از آتش که در اثر حل یک تضاد توسط انسان‌ها به وجود اومد و بعد از چند صد سال هنوز هم از اون برای حل مشکلات و تضادها ازش استفاده میکنیم.

    وقتی استاد تو فایلای قبلی گفتن که میخوام درختای اضافه و گیاهان هرز پارادایس رو از بین ببرم و در این مسیر هم درس‌ بگیرم…خیلی تو فکر فرو رفتم. حالا میفهمم که ما انسان‌ها باید همیشه به محیط اطرافمون دقت کنیم، زیبایی‌ها رو ببینیم و به دنبال زیبایی‌های بیشتر باشیم. سپاسگزاری کردن به ما الهام میکنه و نشون میده درختان و علف‌های اضافه رو تا با کمک ابزار از بین ببریمشون و زیبایی‌ها بیشتر و بیشتر بشه… 🌷🌷🌷

    این دقیقا همون اتفاقیه که در پارادایس ذهن ما می‌افته…پارادایسی که بعضی‌هامون انقدر به ورودی‌ها و خروجی‌هاش بی‌توجه‌ایم که تبدیل به جهنم شده….

    اگه ورودی خوب بدیم، زیبایی‌ها رو ببینیم، جوانه زدن افکار زیبای جدید رو کوچک نشماریم، غذا و آفتاب کافی بهش برسونیم و سپاسگزار باشیم خداوند به ما هم کمک میکنه تا بهشت افکارمون زیباتر بشه… افکار هرز و اضافی رو به ما نشون میده… برای از ریشه درآوردنش ما رو هدایت می‌کنه و تا انتهای مسیر عاشقانه با ما همراهه…🌺🌺

    بعضی از ما گاهی به دیدن این افکار و عقاید اشتباه عادت کردیم یا فکر میکنیم انقدر قدیمی‌ان که بخشی از وجودمون شدن و رفتنشون غیر ممکنه… به خاطر همین صدای درونمون رو خاموش میکنیم و جدی نمیگیریمش.

    👈چون نمیخوایم تغییر کنیم…

    👈چون “ایمان” نداریم…

    👈چون خودمونو لایق بهشت نمیدونیم….

    ولی وقتی جرقه‌های زده شده در افکارمونو جدی بگیریم، خفه‌شون نکنیم و با بنزین تقویتش کنیم میتونیم با یه سرعت باورنکردنی همه رو به آتش بکشیم و ازش برای دلگرم شدن در راه و روشنایی مسیر تکامل استفاده کنیم.👌

    با دیدن این فایل یاد گرفتم که برای سوزوندن همه افکار منفی و اشتباه بهتره عجله نداشته باشیم… از یه جایی شروع کنیم… مثل چوب‌های کوچیک و نازک… تا کم‌کم باورهای بزرگ و قدرتمند هم در آتش حل تضاد و از بین بردن مشکلات سوزونده بشه.

    مسیر پیدا کردن و از بین بردن علف‌های هرز در ابتدا کاری زمان‌بره ولی با صبر کردن و ادامه دادن به ناگاه گر میگیره و خستگی تمام مسیر رو از تنت در میاره.

    اما این به معنای آخر مسیر نیست!!

    پارادایس ذهنی جاییه که به قول خانم شایسته ارزش این همه زحمت رو داره چون زیبا و زیباتر میشه. پس این مسیر همیشگیه و رشد علف‌های هرز غیر قابل توقف…

    این برای انسان مومن خبر خوبیه چون هر تضاد و مشکل نوید یه الهام جدید رو میده و اینکه قراره دستان خداوند تو رو هدایت کنه… قراره اون سر درختا و علفای هرز رو بگیره و کمکت کنه تا یه آتیش‌بازی تازه راه بندازی و بالا رفتن فرکانستو جشن بگیری و از نور و گرمای آتش برای روشن‌تر شدن مسیر و دلگرم‌تر شدن خودت استفاده کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فاطمه خانم گل گلی گفته:
    مدت عضویت: 2411 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربون و همه اعضای خانواده

    استاد چه شب باحالی بوووود یه فضای تاریک که نور آتیش روشنش کرده بود با صدای جیرجیرک و قورباغه😍 من عاشق این صدا هستم. با صدای جیرجیرک بشینی مراقبه کنی خیلی لذت بخشه😍😍 این قسمت سریال منو یاد آگاهی های کتاب رویاهایی که رویا نیستند انداخت. اونجا که میگید تاریکی منبع انرژی نیس اصلا انرژی نیس و وقتی تاریکی پدید میاد که نور نباشه چون نور منبع انرژی هست با نبود نور تاریک میشه فضا. این آتش برای من یاد آور همین مسئله بود که تنها قدرت جهان تنها نیروی جهان نیروی خیر هست و نیروی شر و شیطان وجود ندارند وقتی به وجود میان که ما بی ایمان میشیم. وقتی اون آتیش شعله گرفت و چوب هارو داخل خودش میسوزوند مثل اینکه داشت با من حرف میزد که توی سرزمین وجودت باید جای یکی باشه یا نیروی ایمان رو تو وجودت قوی کن یا ترس رو توی وجودت حاکم کن. اون آتیش مثل نیروی خداوند انگار داشت همه چیزهای باطل مثل ترس، نگرانی، غم و غصه، کینه،حسد، تنفر و تمام حس های بد که در صورت ایمان نداشتن به نیروی خدا توی وجودمون شکل میگیرند رو نابود میکرد. اصلا با وجود آتیش چوب محکوم به سوختنه و سرنوشت دیگه ای نداره. پس با وجود نیروی ایمان قوی در وجودمون حس های بد محکوم به رفتن هستند محکوم به سوختن و ناپدید شدن و وقتی که صبح شد😍😍 وای که چه صبح قشنگی بود هوا چقد لطیف بود و پارادایس چقد تمیز و مرتب مثل روحی که با از بین رفتن حس های بد خدایی میشه رنگ و نور میگیره و کلی حس های خوب به وجود میاره. خدارو شکر خداروشکر که چقد آگاهی های خوبی به دلم اومده😍😍

    نکته بعدی اینکه کار رو انجام دادن ک به تعویق ننداختن چقد میتونه اعتماد به نفس آدم رو بالا ببره اصلا وقتی یه کارو هی امروز فردا میندازی انگار یه جای ذهنتو مشغول خودش نگه میداره که مانع میشه از لحظت لذت ببری و خودش میتونه یه راهزن حس خوب باشه اما به طور خیلی مخفی و مرموز به طوری که نه اون کار رو انجام دادی و نه تونستی روی کارهای دیگت تمرکز درست ک حسابی بزاری. پس بهترین راه حل انجام کارهامون به موقع و در زمان درست خودش هست. کار رو انجام بدیم هرچقدر که از دستمون برمیاد و یچیزی من یاد گرفتم اگه میخام کاری رو شروع کنم بیام اولش نتیجه رو به صورت عالی تو ذهن خودم تجسم کنم تا انگیزه هام صد برابر شه و شوق و ذوق داشته باشم برای هدفم و این میتونه کلی تو مسیر کمکم کنه.

    نکته بعدی اینکه چقد حس خوب شما دونفر به آدم منتقل میشه وقتی از دیدن فضای تمیز و کارهای انجام شده ذوق میکردین و هی همدیگه رو تحسین میکردین واقعا فوق العادس.

    و نکته دیگه اینکه هی مدام باید موفقیت هامون رو به خودمون یادآوری کنیم تا بهش تمرکز و توجه کنیم تا بیشتر و بیشتر موفق بشیم و در مدار موفقیت قرار بگیریم😍😍

    خیلی خداروشکر میکنم که در این فرکانس هستم ک میتونم این همه زیبایی رو ببینم. خدایا شکرت. استاد عزیز و خانم شایسته ازتون ممنونم که وقت میزارید و فایل تهیه میکنید و آگاهی های مارو بالا و بالاتر میبرید. دوستتون دارم❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: