سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 8

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فريده گفته:
    مدت عضویت: 3882 روز

    سلام به شما بنده بی نظیر خدا بر روی زمین و سلام به مریم مهربان وپرانرژی

    چی بگم از این همه زیبایی واقعا نمی تونم احساسم رو بیان کنم وقتی این جنگل زیبا و دریاچه آرام رو می بینم اصلا حالم دگرگون می شه باور کردم یه نفر می تونه حتی یه جنگل زیبا برای خودش داشته باشه که توش بشه هرکاری کرد ولذت برد وهیچ محدودیتی نداشته باشه واقعا نعمت های خداوند برای انسان تمومی نداره چقدر خوشبختم با بهترین سایت موفقیت دنیا بهترین استاد وعزیز دلش و با بهترین آدم ها هم فرکانس هستم و احساس می کنم هر روز بیشتر از دیروز رابطم با خدا بهترمی شه هر روز رهاتر از قبلم.یه چند وقتیه تو اینستا به مناظر زیبا و خانه های زیبا ونقاط دیدنی دنیا هدایت می شم مرسی که نگاهمون رو زیبا کردید مرسی که دستان خداوند در زندگی ما شدید ما به عنوان یک انسان باید طوری زندگی کنیم که برازنده انسان بودنمون باشه الحق که شما برازنده کسی هستید که خدا به فرشته هاش دستور داده سجده کنند جنگل و دریاچه با آدم حرف می زنن آسمون چی می گه آخه خیلی خیلی قشنگه

    وقتی شما رو تو صفحه اول سایت می بینم کلی قربون صدقه شما می رم وبعد شروع می کنم به گوش کردن و خوندن حالم خیلی خوبه عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محمدامین سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2715 روز

    سلام به اعضای خانواده ی بی نظیرمون

    سلااااااااام😘😘😘

    دیروز که اولین قسمت رو دیدم برق از چشام پرید کلی ذوووووق کردم خدایا شکرت به خاطر این استاد و خانم شایسته بی نظیر

    در این که اینجا بهشت خداوند بر روی زمین هست هیچ شکی نیست و تمام تصاویر گویای همه چیز است

    تو دقیقه 17:30 زمانی که آتش زیر خاکستر باعث روشن شدن اون آتش شد یاد حرف های استاد افتادم که می که از طبیعت الهام بگیرید برای باورسازی هاتون.

    نمیدونم دقیقا کجا بود سوالی مطرح شد که چرا عده ای از بچه های سایت خیلی زود نتیجه می گیرند و عده ای از بچه ها زمان بیشتری میبره تا نتایج در زندگی اونها ملموس بشه.

    که استاد مثال میخ و چکش رو زدند که گفته بود بعضی ها فقط به اون ضربه آخری نیاز دارند که از برنامه های ما استفاده می کنند و نتایجشون بزرگ میشه

    حالا این مثال آتیش زیر خاکستر هم مثل اون می مونه. خیلی ها فقط نیاز هست که ی لحظه به خودشون بیان و یا اینکه هدایت الله رو دریافت کنند و درک کنند این قدرت بالقوه را تا تبدیل به بالفعل میشه و کن فیکون کنند. فقط نیاز هست تا راه رو پیدا کنند اونها خوب میدونند که باید چکار کنند اونها نتیجه اون آتش شب قبل هستند و کافیه یه تلنگر( چوب های کوچکی که استاد و خانم شایسته رو زغال حاصل از آتش ریختند) بخورن و به خودشان میان و غوغا میکنند.

    بعضی ها هم من جمله خودم نیاز داریم که این آتش رو به صورت تکاملی و از ابتدا با صبر و حوصله روشن کنیم مواظبش باشیم چوب های کوچک(باورهای مناسب) بهشون برسونیم تا شعله ور بشه و اون موقع است که کن فیکون می کنیم.

    انشالله که الان و با هدایت خداوند در حال روشن کردن آتش(باورهای مناسب) هستم و خداوند هر لحظه به من در این راه کمک کنه.

    بی نهایت سپاس گذارم اول از خداوند بعد از شما

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    وحید آدینه گفته:
    مدت عضویت: 3778 روز

    سلام

    مرسی بابت به اشتراک گذاشتن این همه حس خوب …

    دوست تون دارم

    ولی میدونید اگه من بودم همه چوب ها رو نمی سوزوندم… با یه اره برقی می افتادم به جون تنه های خشک و قوی تیکه های نیم متر نیم متر میبریدم و یه انبار بزرگ از چوب درست میکردم برای یه بخاری چوبی مشتی در کلبه ام… و حتی یه وان میگرفتم زیرش یه اجاق باحال درست میکردم برای حمام ابگرم در دل طبیعت… خیلی کارا میشه کرد با اون چوب ها… البته نظر و سلیقه شما این بود که همه شون یه جا بسوزونید ولی من این کارو نمیکردم و از حرارت شون سعی میکردم باعشق تر استفاده کنم … چون من عاشق این کارام.

    مرسی از اینکه دوباره دارید برامون فیلم میسازید و منو هر روز بیشتر عاشق و دلباخته آمریکا میکنید

    دوست تون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مریم باجلان گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    برای اجرایی کردن در الویت قرار دادن کار کردن روی باوهام

    با وجود نجواهای شیطانی که حالا که وقت نداری.دیروز که کامت گذاشتی .و….

    بازم تصمیم گرفتم که بنویسم تا ببشتر یاد بگیرم وبیشتر اگاهتر بشم وعضله تصمیم.گیریم رو تقویت کنم.

    شب زیبای وصدای اواز زیبای جیرجیرکها وانجام ماموریت وعمل به هدایت الله وعمل به ایده های داده شده.

    این بزرگترین درس تو این روزا برای من بود .خدایا شکرت .

    وقتی که استاد این چوبها هرس شده (باورهایدمحدود کننده )رو داشت میسوزوند

    این پیام برام یاد اوری شد که باورهای مخربدهیچ موقع از بین نمیرن فقط ما با با ورهای جدید روی این سیاهی ها رنگ سفید میپاشیم .

    اونا هستن واگه روی خودمون کار نکنیم دوباره رشد میکنن .

    بازم سوخته شدن این چوب ها متوجه شدم که انرژی نه به وجود میاد ونه از بین میره فقط از شکلی به شکل دیگه تغییز حالت میده.

    برای اجرایی شدنش انتخاب کردم که هرروز فقط ی کم بهتر بشم .ولی ادامه دار ومستمر .

    انقدر ادمه بدم تا به نتیجه برسم .

    زندگی با نور معنا میگیره .

    این اگاهی برام یاد اوری شد که باورهای جدیدمون نوری هستن به تاریکی جهل ونادانی .

    از استاد شنیدم که برای به وجود اوردن تاریکی ما کاری انجام نمیدیم .یعنی قرار نیست که ما کاری انجام بدیم تا تاریکی بوجود بیاد با نبود روشنایی تاریکی هست .

    باورهای محدود کننده موفعی هستند که نور اگاهی بهشون تابیده نمیشه .

    از نظر من دیدن این فایل ها خرید محصولات وعمل به اونه بی چون وچرا ومثل وحی منزل مثل نوریست که به تاریکی جهل ونادانیمون روشن میکنیم.

    هر دفعه یک شمع کوچک برای روشن شدن در اختارمون قرار میگیره وما انتخاب میکنیم که از این شمع کوچیک برای برای روشن تر شدن وواضح تر شدن استفاده کنیم .

    خدایا شکرت که قدم به قدم داری مارو روشنتر میکنی وحتی توفیق استفاده از این شمع ها هم از طرف خودته .خدایا شکرت.

    وبازم این اگاهی برام یاد اوری شد که مطلبی خونده بودم که ماشین توی شب فقط صد متر جلو رو روشن میکنه ولی راننده کیلومتر ها میتونه مسبر رو طی کنه با اطمینان وسلامت .تا به مقصد برسه .یعنی اینکه به هدایت الله گوش بدیم واز نور هدایتش برای روشن شدن مسیر به صورت تکاملی استفاده کنیم .

    فقط ایمان داشته باشیم وحرکت کنیم .وادامه بدیم .واز مسیر لذت ببریم .

    وقتی استاد بنزین رو روی اتیش پاشید واتیش شعله ور شد .

    این پیام برام یاد اوری شد که این انرژی وسوخت همون توجه به نکات مثبت که هر روز ازش انرزی بیشتری ذخیره میکنی ودر مواقع لازم میتونی از بیشترین استفاده رو بکنی .

    از انرژی نور وگرمای توجه به نکات مثبت برای خودمون منبع ذخیره ایجاد کنیم وازش نهایت استفاده رو ببریم .

    نترسیدن وحتی با وجود ترس حرکت کردن .

    استا نمیترسه وبه راحتی بنزین رو روی اتیش میپاشه ولذت میبره از نتیجه گذشتن از ترسهاش .

    وچقدر لذت بخش وبا شکوهه گذشتن از ترسها .

    لذت خانم شایسته با ذوق وشوق ما رو هم سر ذوق میاره .

    وقتی شعله های اتیش رو میدیدم ولذت میبردم یاد این مطلب از انیشتن افتادم که :وقتی که ازمایشگاه وکارگاهش با تمام تجهیزاتش اتیش گرفته بود وانیشتن رها واروم نشسته بود ومشغول دیدن زیبایی شعله ها بود که پسزش بهش میگه بابا کل زندگیت داره تو اتیش میسوزه وتو نشستی وسوختن زنگیتو تماشا میکنی وانیشتن به پسرش میگه ای کاش مادرت زنده بود ین زیبایی شعله هدی اتش رو میدید ولذت میبرد

    انیشتن نگران نبود وامیدوار به این بود که دوباره میتونه رها وارام از لحظه زندیش لذت میبرد .

    گوش دادن دوباره استاد به ایده وهدایت .

    استا میگن که اگه به ایده وهدایتی که بهت گفته میشه عمل میکنی اعتماد به نفست بیشتر میشه واماده دریافت الهامات بیستر میشی واگه بهشون گوش نکنی وعمل نکنی کم کم دیگه نمیتونه درک ودریافتشون.کنیم .

    این همکاری استاد وخانم شایسته واقعا قابل تحسینه .ونتیجه ساز .وهر دوشون نمیگن که دیگه بسه بازم دنبال رشد وبزرگ شدن هستن

    چقدر لذت بخشه وقتی که کاری رو انجام میدی وتموم میکنی .وقتی که نتیجه کار رو میبینی .ودوباره انگیزه میگیره برای ادامه دادن

    صبح زیبا ودیدن نتیجه وخوشحالی وشادی .

    دقت وکنجکاوی استا هم ستودنیست وقابل تحسین .افرین به نگاه ریز بین استاد عزیز

    نوش جانتون این لذت وشما لایق این زیبایی هستین .وما که داریم این زیباییها رو میبینیم .

    وقتی که تو روی باورهات کار میکنی .وقتی که توجه ات رو میزاری روی دیدن زیباییها وقتی تمرکز وتلاشت رو میزاری روی رسیدن به خواسته وناامید نمیسی وادامه میدی

    کل جهان هستی وکاینات دست به دست هم.میدن تا تو به خواستت برسی .

    وقتی استاد متمرکز میره روی پاکسازی طبیعت هم باهاش همراه میسه وبارون.که نمیباره وهوا افتابیه تا همه چوبها خشک بشن واماده سوختن .

    خدایا شکرت از این همه اگاهی واز این همه زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    هادی قره قانی گفته:
    مدت عضویت: 1920 روز

    کافیست در ابتدا شروع کنیم و نگرانی نداشته باشیم، در مسیر رفته رفته از قدم های کوچک به دستاوردهای بزرگ خواهیم رسید.امیدمان تنها الله یکتا باشد و با توکل و اعتماد بر او به پیش برویم همان گونه که باریکه ای نور در دل تاریکی قوت قلبیست برایمان.

    در نهایت بادیدن نتیجه به انگیزه ای دو چندان دست خواهیم یافت.

    در تمامی این مراحل باید سپاسگذار خدایی باشیم که هنرمندانه هستی را برای بهره و لذت بردن ما قلم زد.

    ❤خدایا شکرت❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    حسن یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2103 روز

    سلام استاد . درسی که از زندگی در پارادایس گرفتم و هر روز دارم می بینم . چه از شماو چه از خانم شایسته این بود که هر بار که در پارادایس قدم میزنید خداوند را سپاسگذارید بابت این همه زیبایی . این در حالیه که خیلی از انسان ها بعد از چند ماه زندگی در منزل یا محل زندگیشان همه چیز برایشان عادی میشه و اصلا انگار دیگه اون نعمت رو نمی بینند . این اخلاق سپاسگذاری هر روزه ی شما در ذهن من حک شده و هر بار که میاد یه نعمتی در ذهنم معمولی بشه شما و اخلاقتون رو به یاد میارم . ممنون از شما 😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    عباس نیکومنش گفته:
    مدت عضویت: 2965 روز

    آتیش…

    چیزی که زندگی بشر رو بعد از اینکه تونست مهارش کنه متحول کرد.

    این کلمه خودش نماد “تکامله” اصلا: از “نحوه ی درست کردن”ش تا “صبوری” که لازمه تا اون آتیش کوچولویی که با کلی زحمت درست کردی بزرگ بشه و ساعت ها گرمت کنه و از اون نور خوشگلش لذت ببری

    بشر اولیه ابتدا از آتیش هایی که طبیعت خودش با صاعقه یا دلایل دیگه درست میکرد به شدت ترس و واهمه داشت اما بالاخره یک نفر از اون جمع بر ترسش غلبه میکنه و برای درک اون لاله های سرخ و ترسناک اقدام به نزدیک شدن بهش میکنه درصورتی که همه ی اطرافیان اون رو از این کار برحذر کرده بودند…

    تصمیم میگیره که به جای ترس ایمانش رو نشون بده و بر خلاف نظر همه ی اطرافیانش عمل کنه …

    و نتیجه چی میشه؟

    بعد از اون داستانه که انسان دیگه مجبور نمیشه برای فرار از سرما هر سال قشلاق کنه، توانایی داشتن مکان سکونت ثابت داشته باشه و خانه خودش رو گرم نگه داره…

    بعد از اون داستانه که انسان مزه ی خوشمزه ی گوشت مغزپخت رو زیر دندان هاش میچشه…

    بعد از اون داستانه که انسان دیگه از حیوانات وحشی فرار نمی کنه و با داشتن شعله های آتش حتی اون ها رو فراری میده…

    بعد از اون داستانه که زندگی انسان متحول میشه…

    اما نکته مهمی هم توی روشن کردن آتیش وجود داره که من با تجربه بارها روشن کردنش بهش رسیدم و اون هم “صبر و حوصله” داشتنه!!!

    اصلا آدم عجول نمیتونه آتیش روشن کنه:

    چون آتیش با ذرات کوچولو کوچولو شروع میشه و نمیشه یهو آتیش بزرگ درست کرد…آتش هم باید تکاملشو طی کنه😏

    همون جور که استاد عزیز و خانم شایسه چند ساعت وقت صرف اون کردن و با آتیش زدن کاغذ و مقوا و شاخه های کوچیک شروع کردن و آروم آروم این آتیش بزرگ شد

    حتی جالبه که بنزین هم برای دقایقی آتیش رو خیلی شعله ور میکرد اما بعد از مدتی به همون سایز قبلی برمیگشت…

    مثالش به قول استاد مثال آدمیه که ظرف ذهنیش کوچیکه حالا تو بیای هی مبلغ های زیادی بهش میدی…

    چیکار میکنه؟

    همه پول رو نابود میکنه…

    اما وقتی تکاملش رو طی کرد و اون کُنده های بزرگ یواش یواش به زغال تبدیل شدن اون وقته که ساعت ها باقی میمونه…چیزی که توی فایل دیدیم که تا نزدیکای ظهر حرارتشو داشت و باز با ریختن چند تکه چوب دیدیم که شعله ور شد!!!این نشون میده که چه پتانسیلی توی کُنده های بزرگ نهفته هست و چه انرژی دارن که هرچیزی روشون بذاری رو میسوزونن…حتی خیلی مشخص نبود که روشن هستن چون شعله ای نداشتن اما {درنشون} فوران میکرد…{درونشون} روشن بود… و همون اصله…

    توی روشن کردن آتشم ما پیشرفت کردیم😎

    یه زمانی با سنگ آتش فشان و اینا با بدبختی یه آتیش رو روشن میکردن اما الان چی؟

    استاد با یه مشعل هیولا 😅 ببین چقدر پروسه ی روشن شدن آتیش رو تسریع کرد…

    و چقدر تکه های سوحته شده ی شاخ و برگا وقتی که نسیم از میونشون رد میشد و رنگ سرخشون رو به رخ میکشیدن زیبا بودن

    راستی اینم بگم همین خاکستر درست شده میدونین چقدر خاک رو حاصل خیز میکنه و پایه ی خوبی میشه واسه رشد گیاهان جدید؟؟!

    چه فراوانی قشنگی…

    دمتون گرم استاد و خانم شایسته عزیز، واقعا زندگیتون دفتر مشقه واسه مون…

    خیلی خوشحالم که دست به قلم شدم و این چیزا همینجوری اومد و من نوشتم….خدایا شکرت

    دوستون دارم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      بهروز گفته:
      مدت عضویت: 2409 روز

      سلام.خیلی خوب نوشتی. بخصوص مطلبت درباره تکامل عالی بود.

      بله وقتی باورها با طی کردن تکامل و ورودی مناسب ساخته بشوند،مثل همون کنده های درخت حرارت پایدار دارند و بعد هر ورودی هرز را میسوزونند و هر ورودی قدرتمند کننده را با خود یکی میکنند و زغالی پر حرارتر ایجاد میکنند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رعنا فتاحی گفته:
      مدت عضویت: 2131 روز

      سلام گرم به عباس عزیز

      ممنونم و سپاسگزارم کامنتت یک دنیا آگاهی داشت برایم

      آنجاکه از غلبه برترس گفتید که یک نفر بر ترسش غلبه کرده قدم برداشته حرکت کرده برای درک آتش به آن نزدیک شده درصورتی که همگان او را از این کار منع می کرده آمده ایمانش رانشان می دهد و قدم برمی دارد و سپس نتیجه اش می شود آرامش آرامش لذت لذت و راحتی بیشتر و بیشتر

      و نکته دیگر که بیان کردید در مورد قانون تکامل گفتید درست است اگر آرام آرام روی خودم کار کنم به زیبایی ها توجه کنم وذهنم را کنترل کنم و سعی کنم در لحظه زندگی کنم ولذت ببرم و آرام آرام وباصبر شخصیتم هم عوض می شود یک انسان زیبا بین وشاکر تبدیل میشوم و زندگی هر روز بهتر وبهترمی شود

      الهی شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مریم تیموری گفته:
    مدت عضویت: 3090 روز

    به نانم خداوند جان افرین

    سلام به استاد عزیز ومریم مهربون

    خدایا سپاسگزارم به خاطر این هماهنگی

    به خاطر بودن سرما که اتش رو به وجود

    اورد

    خداروسپاسگزارم که به بشر اعتبار داده تا

    به دنبال راه حلهای مساعلش بره و بزرگترش

    بکنه عزیزترش بکنه قوی ترش بکنه

    ارام ارام

    با طی کردن تکاملش

    خداروسپاسگزارم به خاطر اتش که چقدر به انسانها کمک کرده خاصیتهای اتش زیاد هستش ولی مارو ازش ترسوندن از همون

    قران تا چیزهای دیگه ولی وقتی بهش عمیق فکر میکنی و دنبال ریشه اتش میگردی خیلی زیباس خیلی کاربرد داره خیلی مخصوصا گرماش و اون رنگهای زیبای که از خودش استخراج میکنه

    خدارو سپاسگزارم

    با دوربینتون این زیبای و این درک از اتش و انجام دادن کارهای سخت اما به راحتی در پایان رو به ما نشان دادید

    روشن کردن اتش با چوبهای چند سانتی

    که باعث اتش بزرگ و سوختن درختان تنومند شدن خدارو بارها شکر گزارم

    اینجا ایالت تهران و صدای رعد وبرق وبارش نم نم باران و یه چای داغ و دیدن فایلهای استاد وصدای مریم عزیز و نکته برداری ثروت ۱

    و من یه شمع روشن کردم و به عشق اتش پردایس و دارم کلی واسه خودم تنهای تنها لذت میبرم خدایا شکرت 😍😍😍😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    محمد ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 3742 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربون

    استاد ماشالا عجب ملک بکری هست مبارکتون باشه خیرش ببینی.استاد وقتی صبح دیدین بعضی از شاخه های درختا سوختن چه احساسی بهتون دست داد ناراحت نشدین؟

    استاد انگار خبری از گوسفندا و مرغ و خروس ها نیست کجان؟استاد براشون جای خاصی درست کردین.استاد تا حالا شده شخص یا اشخاصی سرزده وارد ملکتون بشن که از دوربین مدار بسته استفاده میکنین؟استاد خیلی دوست دارم اسب سواریتونو ببینم.دوستون دارم.راستی استاد به نظر من یه دو هزارتا کفتر عالی هم بیارین کلی حال میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: