سریال زندگی در بهشت | قسمت 4 - صفحه 27

به نام خدا

سلامت خدمت استاد عزیزم

راستش تو این چند روزه اتفاقات مختلفی رو تجربه کردم ، احساس کردم باید بیام اینجا بنویسم

استاد یکی دو هفته ست که تصمیم گرفتم روی ثروت کار کنم و این کار کردن روی ثروت رو ترکیبی از دوره ثروت ، عزت نفس و دوازده قدم قرار دادم به شیوه ی خاصی که بهترین جواب رو بهم میده . از زمان شروع این دوره ، سایتمو هم راه انداختم ، دامنه آی آر و دات کام خریدم ، یه هاست خریدم و وردپرس رو روش بالا آوردم . همزمان دارم مهارتی که دوست دارم رو یاد میگیرم یعنی طراحی وب ، خب به این شناخت رسیدم که تو بخش طراحی وب هم بیشتر به بخش بک اند علاقه دارم ولی خب همین دوره ای که تهیه کردم نیازه که از ابتدا مسائل رو بصورت اصولی یاد بگیرم و مرحله به مرحله برم جلو تا برم سراغ فریم ورک ها و خلاصه همون بحث بک اند ، ایده م تو شروع داستان این بود که تو سایتم آموزش تولید کنم و بفروشم اما هر چقدر که باورهام داره بهتر میشه ایده هامم بهتر میشه . انگار من باور نداشتم که میشه از بخش تولید محصول مثل نرم افزار های تحت وب و.. پول ساخت و اینطور فکر میکردم که باید برم سراغ تولید آموزش ولی خب معجزه ی دوره های شما همینه .

امروز وقتی این جلسه رو میدیدم از خودم پرسیدم چه مسائلی تو محیط زندگیم هست که میتونم مثل استاد بهبود بدم ؟ متوجه چند تا چیز شدم ، تو یکی از قسمت ها نوشتم که من اومدم تختم رو نصب کردم تو اتاقم که مدت های زیادی بود که نبود ، ولی خب هم تشک مناسبی نداشتم و خراب شده بود و هم اینکه کفی های تختم خراب شده بود و موقع خواب اذیتم میکرد و هی مدت ها بود میگفتم این هفته میخرم ، ماه بعد میخرم ، روز بعد میخرم ، الان پول ندارم و … استاد این باور کمبود چیه اخه ؟ یعنی سمی ترین باور توی ذهن من همین باور کمبوده ، میدونی من ده ها میلیون تومان پول دارم ولی وقتی پای خرج کردن میرسه انگار یه تومن از این بردارم همه چی تموم میشه . دو سه ماهی هم بود که هزینه هام از ورودی ماهانه م بیشتر شده بود و نشانه ای که من دریافت کردم برای کار کردن روی خودم همین بود و سر همین دوباره شروع کردم به کار کردن روی خودم تو بخش ثروت با این تفاوت که نسبت به دفعه قبل که فقط داشتم دوره رو میدیدم این دفعه تصمیم گرفتم در کنار دوره مهارت مورد علاقه م رو هم یاد بگیرم تا ازش پول بسازم . خلاصه که فهمیدم یکی از کارهایی که باید بکنم همینه ، باید تشک بخرم برای تختخوابم ، دیروز کفی خریده بودم ولی میگفتم نه دیگه پول ندارم ، حالا ولش کن بعدا میخرم ، من که نمیخوام اینجا بمونم بیخیال ، بعد امروز گفتم آقا چرا داری اینجوری رفتار میکنی ؟ چرا چسبیدی به این باوره و نمیخوای رهاش کنی ؟ کلی نوشتم توی دفترم و همونجا تو کتابخونه با لپتاپم وصل شدم و یه تشک تختخواب خوب پیدا کردم که اتفاقا تخفیف خیلی خوبی هم خورده بود و سفارشش دادم و قراره بزودی بیاد . کفی هایی که خریده بودم یکم برای تختم بزرگ بود امروز بردم اونا رو تو یه تراشکاری برام برش زد و اندازه ش کرد که اینجا فهمیدم چقدر داشتن ابزار های مختلف به کار آدم میاد .

استاد از وقتی شروع کردم دوره ثروت رو و گفتم باید مهارت مورد علاقه م رو که توش استعداد دارم و از بچگی توش خوب بودم رو یاد بگیرم ، برای اینکه تمرکز بیشتری داشته باشم رفتم کتابخونه عمومی و اونجا چون محیط بسیار آرام و خوبی داره و چیزهای مختلفی نیست که تمرکزمو بهم بریزه ، بسیار بسیار برای من عالی شده و دارم یاد میگیرم . یکی از چیزهایی که باز قبلا توش مشکل داشتم برنامه ریزی بود ، من همین دوره رو که تهیه کردم میگفتم میخوام متخصص طراحی وب بشم ، یه نگاه کلی داشتم بهش و سر همین داستان هم هی ناامید میشدم چون هدفگذاریم اصلا درست نبود ، این دفعه که شروع کردم جلسه 6 قدم 1 رو بیاد آوردم و تکاملی هدفگذاری کردم . گفتم این هفته میخوام سر فصل مقدمات وب و html رو یاد بگیرم ، قدم بعدی هم میدونم که یادگیری css هستش ولی نمیخوام ذهنم رو درگیر کنم براش ، فقط تو گوشه ی ذهنم دارمش که قدم بعدی اونه و هدف بعدی رو از پیش تعیین کردم که دچار روزمرگی نشم بعد یادگیری این سرفصل .

درمورد ابزار استاد ، شما تو دوره راهنمای عملی وقتی درمورد داستان دزدیده شدن تاکسیتون صحبت کردید و من یه تجربه ی اینچینی همون موقع بخاطر اشتباهم تجربه کردم خیلی مصمم شدم که از این به بعد همه چی تو زندگی من باید به شکل درستش وارد شه . هر چیزی که استفاده میکنم سعی کنم از مسیر درست وارد زندگیم بشه و دزدی نکنم به هر شکل و شیوه ای ! دیگه از همونموقع شروع شد هر چیزی که داشتم مثل دوره های گرافیکی و وب و … که به شکل نادرست به دستم رسیده بود رو پاک کردم ، نرم افزار های مختلف تا جایی که میتونستم رو پاک کردم و اگه نرم افزار مشابه رایگانی پیدا میکردم از اون استفاده میکردم ، یه چیزی که نمیتونستم هیچ موقع پاک کنم همین خود ویندوز بود ، دوست داشتم بخرم ولی هزینه ش زیاد بود برام و هی تو گوشه ذهنم بود ، خدا رو شکر دیروز من هدایت شدم به یه فروشگاه اینترنتی و با قیمت بسیار بسیار پایین تر از بقیه سایت ها من لایسنس اورجینال ویندوز 11 پرو رو خریدم و امروز نصبش کردم . از پشتیبانیشون درخواست کردم که نرم افزار های دیگه ای که من استفاده میکنم و دوست دارم اورجینال داشته باشم رو هم موجود کنن که استفاده کنیم.

ایده های بعدیم اینه که یه قالب خوب برای سایتم روش نصب کنم که البته یه بار امتحان کردم ولی نشد ، اصلا نصب قالب وردپرس کلا عوض شده نسبت به پنج شیش سال پیش که من باهاش کار میکردم ، حالا فردا چند تا ویدئو تو یوتیوب میبینم و نصبش میکنم ، فردا به امید خدا سر فصل html رو تموم میکنم و بعد میرم سراغ سرفصل css و اون رو یاد میگیرم و شروع میکنم به پروژه زدن و گذاشتن اون پروژه ها توی سایتم – چند تا ایده ی دیگه هم مثل اینکه دو سه تا جوجه بخرم بیارم تو خونه نگه دارم رو دارم که به تعویق میندازم این کار رو هم به امید خدا فردا حتما انجام میدم – برم تو سایت های فریلنسری فارسی و مهارت هایی که دارم رو بذارم و اگه کاری با مهارت های من هماهنگ بود پیشنهاد کار بدم چون من این ماه برای خودم هدف گذاشتم که از توانایی هام که استعداد دارم توشون پول بسازم و هدفم برای این ماه که شروع هستش روی 500 هزار تومانه ، ان شاء الله که خداوند هدایتم میکنه به مسیر درست و دستانش بینهایتش که پول خوبی بابت مهارت های من میدن .

الان میخوام برم تمرین فانوس دریایی شبانه م رو انجام بدم ، یه مراقبه کنم و بخوابم ..

دوستتون دارم