سریال زندگی در بهشت | قسمت 6 - صفحه 33

439 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 629 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام به همه دوستان

    با دیدن این قسمت یاد چند سال پیشم افتادم که تازه اومده بودم تو سایت

    افسردگی داشتم ، هرزگاهی بی خودی گریه میکردم …. واسه انجام کارهام انرژی و انگیزه کافی نداشتم و اصلا نمی دونستم قراره با زندگیم جیکار کنم

    تنها چیزی که می دونستم این بود که حالم بد بود …..

    ولی دوتا چیز رو شروع کردم

    یکی هر روز صبحم رو باپیاده روی تو طبیعت که بعدا به دویدن تغییر شکل داد شروع کردم

    و با دیدن زیبایی های سریال ها

    یعنی بلا استثنا هر روز حدااقل 2 تا رو میدیدم و کامنت میزاشتم

    نمی دونم چطوری ولی ورق برگشت و کلا یه دختر فوق العاده شاد پر انرژی پر انگیزه شدم که تازه با انگیزه و انرژیم به دیگران هم کمک می کردم

    واقعا طبیعت و دیدن زیبایی ها شفا دهنده هست

    شفای هر ناراحتی درونی ….

    واقعا چه روزهایی بود ….. افکارم منو همه جا می برد اصلا نمی تونستم بگیرمش ….. البته دیدن کلیپ سگ سیاه افسردگی تو سایت ضربه آخر رو واسم زد و نمی دونم چطور شد خوب شدم …. به خدا معجزه بود و هیچ وقت دیگه برنگشت افسردگی …. واسه همیشه رفت …….

    ورزش رو شروع کردم

    شغلم رو شروع کردم

    پول ساختم

    و خدا رو شکر یادم نرفتم هیچ وقت که این دوتا عامل باعث حال خوب من شدن که این حال خوب باعث شد من شغل‌ ورزش و روابطم رو توسعه بدم

    واسه همین بعد چند سال هنوز آویزه گوشم هست

    فکر نمی کنم دو روز پشت هم گذشته باشه من صبح طبیعت نرفته باشم حدااقل نیم ساعت یا سریالی از تو سایت با عشق ندیده باشم

    آدم شبیه آدم ها و انرژی های اطرافش میشه

    پس چه خوبه با بالاترین انرژی که همون خدا و طبیعت و انسان های فرکانس بالاست خودشو تطهیر نکنه …..

    همیشه منتظر بودن یه چیزی از بیرون حالمو خوب کنه از بچگی اینطوری بودم چون اطرافیانم اینطوری بودم

    بخدا الان از روزهای کودکیم بیتشر کودکی کردم

    کودکی نکرده ام رو تونستم با ورود به سایت و دوره 12 قدم تجربه کنم ……………..

    تا اینکه رسید به بحث ثروت و یه مدت هست خیلی داره بهم فشار میاره

    انقد که من عاشق این حس و‌حال و آرامشم شدم یه جورابی ته ذهنم از چسبیدن به کسب و کار ثروت و این چیزا میترسم

    البته همون خدایی که حال من و ازین رو به اون رو کرد این مسئله رو هم می تونه واسم درستش کنه

    واقعا مهم‌ترین کار زندگی تو حس خوب بودن و موندن هست …… آرام نگاه داشتن ذهن

    این پرادایس واسم یه خونه ای هست که همش طبیعته ،،،، خود خونه از چوب ساخته شده وسط آب و جنگل و مرغ و خروس

    چطور آدم بین این همه انرژی بکر طبیعت دچار غم بمونه ……. یا کسی که دچار ناراحتی هست هیچ وقت بر اساس فرکانس هم شده نمی تونه صاحب این بهشت زیبا باشه

    الان وسط زمستون هستیم ولی من عاشق بهار ‌تابستون هستم ….. همه جا آفتابه سرسبزه بوی بهشت میده آدم دوست داره بره بیرون شاد باشه

    چون من زیاد خونه موندن رو دوست ندارم دوست دارم خیلی زمان هام بیرون بگذره …..

    وقتی مسایل حاشیه رو قطع کنیم خود به خود رشد می‌کنیم چون انرژی آدم راهی جز متمرکز بودن نداره

    واسه همینه خیلی وقتا خدا ما رو تنها میکنه چون اون قسمت از زندگیمون نیاز به تمرکز و تصحیح یا از نو ساخته شدن داره به شرط اینکه مرد عمل باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 202 روز

    In God we trust

    سلام و‌احترام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و دوستانم در سایت

    امروز قسمت ششم از زندگی در بهشت رو طبق قرار هر روزم که باید حداقل یک قسمت ببینم رو دیدم خب باید بگم این قسمت مخصوصا اون پیامی که استاد محکم گفتن قط کن این شاخ و برگای اضافه رو …… من یهو بغض کردم نمیدونم چه ترمزهای مخفی دارم که گاهی حالم خیییلی گرفته میشه و حس بد میاد سراغم و ناامید میشم… خییلی دارم سعی میکنم ترمزهای مخفی شاید خیلی وحشتناکی که دارم رو شناسایی کنم اما راستش نمیدونم چرا نمیتونم …اصلا هست یا نیست اینم نمیدونم!!! …. ولی حس میکنم یه چیزی هست توی ناخودآگاه من که سخته بدونم چیه!!!! هی فک میکنم میگم خب من هر روز تمرکزم رو زیبایی هاست یعنی دارم سعی میکنم همین باشه خب پس این ترمز مخفی نیست که پیداش نکرده باشم چون اینو دارم هر روز تمرین میکنم بعد میگم خب نظر دیگران هم دیگه برام مهم نیست هر کی هر چی دوس داره بگه من کار خودمو میکنم دیگه هیچوقت خودمو به کسی نمیخوام ثابت کنم (البته ناگفته نماند چند روز پیش یه جریانی برام پیش اومد که میخواستم یه مطلبی رو ثابت کنم به یکی که توضیح دادم توی کامنتا به اشتباهم اعتراف کردم و ازش درس گرفتم) … پس اینم نمیتونه اون ترمز مخفی من باشه چون روی اینم دارم کار میکنم …..خدایا این چه ترمز مخفیه که من دارم و نمیتونم بفهمم چیه و‌گاهی اساسی حس و‌حالمو بد میکنه..!!!

    یا شاید من دارم اشتباه میکنم شاید چون انتظار دارم که سریع تغییر کنم برای همین فک میکنم الان خییلی از نظر همه چی باید اوکی باشم…!! خب این خودش یه ترمز مخفی ممکنه باشه…!!

    اررره واقعا شاید همین باشه… استاد همیشه میگن که انتظار نداشته باش یه دفه همه چی درست بشه منی که سالهاست با باورهای غلط و محدود کنند بزرگ شدم نباید انتظار اینو داشته باشم که توی این مدت کم یهوو تغییرات عجیب و غریبی داشته باشم …. من خیلی پیشرفت داشتم اخلاقم بهتر شده دیگه خییلی کم عصبی میشم…دیگه اصلا بحث نمیکنم این مورد کلا از زندگیم حذف شده … فضای مجازی رو حذف کردم تی وی رو حذف کردم و اینا همش پیشرفت بوده …ارتباطم با آدم‌های منفی زندگیم خیییییلی کم شده…و خیلی اتفاقات دیگه که درسته کوچیکه اما به نظرم پیشرفت خوبی داشتم توی همین مدت کم …….

    چقد نوشتن خوبه چقد کامنت گذاشتن خوبه خدایا شکرت…. خود به خود به جواب سوالی که مدتهاست ذهنتو مشغول کرده و توی کامنت می پرسی خودت با فکر کردن و یادآوری آموزه های استاد و خوندن کامنتای دوستان به جوابش می رسی……

    میتونم اینجوری بگم که هر قدم حتی کوچیک یه پیشرفت است…..

    اما از همه ی اینا بگذریم تماشای زیبایی این مزرعه ی بهشتی آدم افسرده رو هم درمان میکنه…..

    “در میان باران‌های زیبای این بهشت کوچک، حتی افسردگی هم آروم میگیره،هر قطره بارون که به زمین می‌رسه، یک نوازش از طبیعته،یک یادآوری از زیبایی‌های ساده زندگی که می‌تونه دل‌ها را شاد کنه. من همیشه در آرزوی زندگی در جایی هستم که طبیعت باشه و درختان سر به فلک کشیده و بارون باشه و من بتونم با هر قطره آن، شکرگزاری کنم و بگم خدایا، شکرت برای این لحظات پاک و زیبا.

    “خدایا، شکرت برای روزهایی که برام ساختی، برای هر لحظه‌ای که با یاد و ذکر تو می‌گذره،هر روزم را با سپاسگزاری از تو آغاز می‌کنم و به پایان می‌رسونم…

    خدایا خییلی دوستت دارم …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین و سکینه گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ..و دوستانی که در سایت کنار ما هستن .امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    مثل شب گذشته که برنامه گذاشتم هر شب قبل از خواب فایل های زندگی در بهشت رو ببینم و با این کار توجهم رو به سمت نکات مثبت و زیبایی ببرم .امشب نوبت فایل شماره 5 بود ..فایل رو با همسرم تماشا کردیم و کلی با غذایی که استاد درست کردن شوخی کردم ..من به این سبک غذا ها میگم هفت بیجار (یعنی همه چی بریزی تو زودپز یه چی ازش درمیاد)

    زدم فایل بعدی که این جلسه بود ..

    از قدرت ابزار بگم که استاد بارها و بارها دربارش صحبت کرده و برای من دوره ها ی استاد مثل یه ابزار همه کاره میمونه برام ..من شخصیت استاد رو دوس دارم چون به کاری که شاید هیچ سر رشته ای دربارش ندارن ورود میکنن ..قدم به قدم پیش میره ..کنترل ذهن داره و نمیزاره ترس هاش جلوی اقداماتش رو بگیره و نتیجه عالی میشه ..در حین مسیر ایده هایی بهش الهام میشه که کارا سریع تر و راحتر انجام میشن مثل همون استفاده از دریل شارژی به جای چکش و میخ که در قسمت های قبلی دیدیم

    بخش پایانی فایل که اتفاقا همه ی عزیزان دربارش کامنت گذاشتن و معلوم میشه چقدر با این صحبت های استاد حال کردن و دقیق بودم ..

    دقیقا امشب و همین چند ساعت پیش یه مسئله ی کاری برام پیش اومد که انصافا نزاشتم ذهنمو درگیر کنه و فقط گفتم الخیر فی ما وقع ..قطعا این شرایط به نفع من میشه ..من نمی‌دانم و خدا می‌داند

    تا اینکه استاد این صحبت هارو کردن .گفتن ما با قطع کردن این شاخ و برگ ها داریم به این درخت لطف میکنیم و باعث میشیم تا رشد بیشتری داشته باشه ..تو زندگی هم همینه دقیقا ..من دیدم آنقدر شاخ و برگ اظافی دور خودم جمع کردم که باعث میشه انرژی من و نتایج من تقسیم بشه و به قول قرآن ان سیعکم لشتی یعنی سعی شما پراکندس

    این بخش پایانی رو بارها و بارها استپ پلی کردم و گوش دادم و همش میگفتم این صحبت ها امشب دقیقا برا توئه ..خدا تورو به این فایل هدایت کرد

    دوستون دارم در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا داودآبادي گفته:
    مدت عضویت: 1605 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلام به روی ماهتون

    روز ششم تمرکز بر نکات مثبت ، زیبایی ها و فراوانی جهان هستی- ١١ بهمن ١۴٠٣

    چقدررررر من شاکر الله یکتا هستم بابت تک به تک این زیبایی ها و فراوانی ها

    از رشد شگفت انگیز بیزینس فوق العاده ای مثل آمازون تا جوراب های مریم جان که چقدر خوشگل و نازن

    کلا فکر کنم شما خیلی جوراب دوست داری ، توی قسمت ٢٠ هم جوراب های خوشگلی پوشیده بودین

    خداروشکر میکنم که استاد از تک به تک اتفاقات و کارهایی که میکنن همش میرسن به قانون

    میرسن به قوانین بدون تغییر الله یکتا

    به اینکه همین تغییرات کوچولو کوچولوی پارادایس در نهایت اونجا رو بهشت تر از قبل میکنه

    به اینکه واسه هرررر کاری یه راهی هست و اون راه میتونه پیدا کردن خواسته ت از آمازون باشه

    به اینکه قانون تمرکز هست که در نهایت جواب میده و آدم اگر تمرکز کنه آتیش به پا میکنه

    الهی صد هزززززار مرتبه شکرت بابت تک به تک این زیبایی ها و درس ها و فراوانی ها

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    من با توام هر جا که باشی تو را میبینم و میشنوم و اجابت میکنم به شرطی که به من ایمان داشته باشی در اینصورت هدایت میشوی و هر لحظه رشد میکنی به سمت تعالی و کمال

    سلام خدمت استاد عزیزم که خدای واقعی را به من معرفی کرد از خدا میخام کمکم کنه هر لحظه با او حرکت کنم دل به او بدم بنده او باشم تا به رستگاری دو دنیا برسم استاد عزیزم امروز داشتم به هدف اصلی شما عشق شما فکر میکردم توحید و یکتاپرستی

    زهرا استاد داره میگه هر چی میخای تو توحیده.

    توحید چیه ؟ توحید قدرت ندادن به عوامل بیرونی مثل حرف مردم اخ پاشنه اشیل کشنده و مرگبار این همون شاخ و برگ اضافیه که کمر منو شکسته و هنوزم نتونستم ازش عبور کنم خدایا در این مسیر کمکم کن

    توحید یعنی خودت افکار و باورها خودت بطور صد درصد خالق تمام شرایط زندگیت هست واصل اینکه اینو مثل وحی منزل باور کنی البته باورش تکامل میخاد یه نکته مهم در این مسیر کنترل ورودی های و نجواهای ذهنی هست که مدام قدرت را از تو میگیره و میده به عوامل بیرونی مثل پدر مادر شرایط خانواده سن ژنتیک دولت اقتصاد فلان کشور وضعیت دلا و تمام باورهای مخربی که ضد این باور توحیدی است یعنی قدرت را از تو میگیرن وقتی همه قدرت را بتونم بدم به خودم به خدای درونم اونوقت دریافت نعنت ها مثل رابطه عاطفی دلخواه ثروت عشق اعتبار ابرو سلامتی ارامش و همه چیزی که میخای براحتی برات اوکی میشه بصورت کاملا منطقی اسان میشی به قول استاد نازنینم برای اسانی ها خدایا کمکم کن عبد تو بشم بکشم بیرون از بقیه خسته شدم از دست این نجواها که منو به بازی گرفتن و میقرستن دنبال نخود سیاه خدایا کمکم کن مثل استادم عمل کنم از همین جایی که هستم لذت ببرم شکرگزار باشم و باور کنم با تو همه چی ممکنه و انقدر شرک نورزم خدایا این روزها شرک در من باعث خشم و کینه و نفرت شده باعث احساس قربانی بودن شده باعث احساس کمبود شده باعث احساس بی ارزشی شده باعث احساس ناامیدی شده باعث غم و اندوه شده باعث شده گاهی بزنم اساسی جاده خاکی خدا جونم حالا میفهمم که چرا گفتی شرک بزرگترین گناهه

    خدا جونم من از این حالات شرک امیز که امانم را بریده به کی غیر از تو پناه ببرم و کمک بخام راه نجات بخام کمکم کن هر روز کمی موحدانه تر عمل کنم و در این مسیر هدایتم کن و اسانم کن

    الهی امین

    بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 654 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    درس من ازین فایل ک نشانه امروزم هست

    پیشرفت کوچولو کوچولو داشته باشم هرروز ومتوقف نشم

    همین کار کردن رو باورام بطور نرم نرم

    و همین افزایش مهارتم نرم نرم

    منو میبره ب جاییکه هدف من هست

    استاد من شاخ وبرگهای اضافی رو خیلی وقته قطع کردم

    هرچی ادم درب داغون بود حذف کردم

    فقط

    میخام بگم باشه چشم استاد جانم

    تمام سعی وتلاشمو میکنم بیشتر هرس کنم

    وهمین یکی دونفری ک خودشون اصرار ب موندن دارن و بنظرم یک رابطه سرد وبی معنی هست ک هیچ چیزی ب من اضافه نمیکنه

    فقط ب بهانه اینکه زشته دیگه از مادر همسر نمیشه گذشت بااینکه هردوتامون میدونیم هیچ تفاهمی نیست بین ما از همه لحاظ متفاوتیم والان 2ماه وچندین روزه خونشون نرفتم

    هرچی روی اگاهی 12 قدم کار میکنم بازهم ازمن فاصله میگیرن بقیه چون مدار من هربار بالامیره

    وکافیه پاشنه های اشیلمو خیلی بهبود بدم فکر کنم اثری ازین یکی دونفر نمونه

    وحالا نشانه ها زیاد شده افراد موفقتری دارن ب سمت من میان قوی ترهستن خوشحالترن کسب وکار شخصی خودشونو دارن

    کافیه ادامه بدم

    استمرار داشته باشم

    اتفاقات خیلی خوبی در انتظارمه

    با توکل ب خدای مهربانی ک درحال هدایت من هست …پیام خدارو دریافت کردم

    ک تصمیم درستی گرفتم ومسیرم درسته شک ب دلت راه نده فاطمه …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    سریال زندگی در بهشت | قسمت 6

    بنام یگانه خالق جهان هستی به نام خداوند بخشنده و مهربان، به نام خداوندی که خالق است و من رو هم خالق آفرید تا با افکارم و باورهام خودم خلق کنم دنیامو

    سلام به خداوند وهاب و رزاقم

    درود به سپیده دم صبحگاهی

    درود به خداوند نور و روشنایی

    درود به خداوند نور نجات و عشق الهیم

    درود و وقت بخیر خدمت تمام ساکنین این بهشت زیبای خداوند

    این قسمت از زندگی در بهشت نشانه ی امروزم بودم .کلیک کردم و هدایت شدم به آنچه که باید به آن آگاهتر میشدم

    این فایل خیلی با من حرف داشت تمام این قسمت برای من معنای خاصی قوانین و هماهنگ با وضعیت هم اکنون زندگیم را داشت

    تضادی که در روابط با دخترم برام پیش آمده بود .. مدتهاست که به این فکر افتادم که که باید تغییرات اساسی و بنیادین در زندگیم ایجاد بشه . و این فایل دقیقا با من حرف زد و هر یک از این ابزارها و تعویض ها .و نردبان و گفته ها و راه حل ها برای هر تضادی و یا قطع کردن شاخه و برگ ها و تاکید استاد برای چیدن شاخه و برگ ها که سبب رشد آن درخت ها میشه خیلی خیلی اراده ی منو محکم تر و استوار تر کرد و آن نردبان برای من مفهوم خیلی خوبی داشت که مدارم بالاتر میرود و نماد موفقیت و بالا رفتن از این مدارم را برام داشت…

    هر چند اوضاع خوب شده و انگار نه انگار که آن تضادها پیش آمده بود و دخترم از آن خط قرمز ها عبور کرده بود ولی در همون شدت تضادها با دخترم .. قسم خوردم که باید راهمو از دخترم جدا کنم و بقول استاد دل بکنم .. با اینکه از اعماق وجودم از خداوند درخواست کردم و فرکانسشو فرستاده بودم ولی انگار بطور کامل از این وابستگی ها خودمو جدا نکرده بودم ولی از آنجایی که خداوند لحظه به لحظه من رو هدایت می‌کنه دوباره با یک تضاد دیگری بمن ثابت کرد که دیگه باید دل بکنم . یعنی بمعنای واقعی باید دل بکنم و وابستگی مو از بین ببرم هر چند از بین نمیره ولی حداقل کمرنگ ترش کنم ..

    چند روز پیش که همه ی آن طوفان ها و جر و بحث ها و تضادهای تاثیر گذار ظاهری را با صبر و تحمل گذرانده بودم و تا حدودی اوضاع آرام شده بود و تا حدودی هم به آرامش رسیده بودم ولی در ذهنم مانده بود ..و همش از خداوند راه حل الهی درخواست میکردم …. برای خرید رفتم دوشنبه بازار محل پردیس عزیزم .. خیلی با خوشحالی هم خرید کردم و هم کلی روحیه ام عوض شده بود برای دخترم هم یک هدیه گرفتم که به اصطلاح این دلخوری ها از بین بره و شاد و خوشحال برگشتم خونه . ولی یهویی دیدم دخترم تمام کابینت ها را کشیده بیرون و جابجا کرده و تغییراتی انجام داده که اصلا هیچ‌یک از آن تغییرات با اصول و خانه داری من هماهنگ نبود. و همه چی شلوغ پلوغ و درهم برم شده بود . حتی تمام لوازم توی یخچال جابجا شده بود . شکرخدا ما دوتا یخچال فریزر داریم که در یکی از یخچالها یک کشوی بزرگ برای لوازم قنادی من هست یعنی از آنجایی که من شیرینی پزی هم انجام میدم کلی لوازم مصرفی و دیگر لوازم را دارم . . یعنی آنقدر همه چی تغییر کرده بود که من فکر کردم یک غریبه آی هستم که وارد این خونه شدم و هیچ‌یک از لوازمم را نمی‌دونم کجا هست .. کابینت ها را نگم دیگه براتون … ولی از آنجایی که دیگه دوست نداشتم دوباره جنجالی به پا بشه و اینکه احساس خوبمو بخوام خراب کنم کمی فکر کردم و دقیقا سعی کردم صورتمو برگردونم که چهره ی درهم کشیده ام را نبینه و یک کنترل ذهن عالی را توانستم به یکباره داشته باشم و از این نظر خودم را تحسین کردم که توانستم کنترل ذهن مو بدست بگیرم و جای شکرگذاری داشت خدایااا شکرت توانستم به قانون عمل کنم و عملگرا باشم… فقط و فقط بخودم گفتم . رویا دیگه سعی کن به هیچ چیز این خونه کاری نداشته باشی این یک نشونه است باید از این تغییرات.استقبال کنم. یعنی یکی دوماه بود که دخترم از کارش اومده بود بیرون ولی توی خانه آنلاین کار میکرد و همین ماندن توی خونه و بیکاری باعث شده بود که به همه ی امورات داخل زندگی یک زن خانه‌دار که تمام امورات زندگی رو باید نظارت و رسیدگی کنه بدون اطلاع من دست برد و.وقتی به امورات زندگیت کنترل نداشته باشی یعنی عملا رشته ی کارت از دستت در می‌ره… به یکباره همه محتوای کابینت ها و یخچال ریز و درشت کشیده میشه بیرون و تعویض و جابجا میشه و من حتی برای پیدا کردن ظرف نعناع که چند مدل بوده دچار مشکل شدم . مثلا نعناع زمستانی صوصنبر جداگانه توی ظرفی بود و یا نعناع خشک . و یا نعناع با سبزیجات معطر دیگر برای ماست و خیار و یا چیزهای دیگه و یا دمنوش های مختلف و یا هر ریزه خورده ی دیگه ای که نه خودش برام مشخص بود و نه ظرفاشون . خلاصه همانند غریبه ای شدم که اختیار هیچ یک از امورات خانه داریم را بدست ندارم و اصلا نمی‌دونم چی کجا هست و اصلا من چه نقشی در این زندگی دارم.

    در هر صورت بیشتر از همیشه فهمیدم که من کجای داستان هستم .. با دیدن این قسمت فهمیدم که فصل جدیدی از زندگی من شروع شده و باید از هر وابستگی خودمو رها کنم و به اصل توجه کنم و شاخه برگ های اضافی رو از خودم قطع کنم و وابسته به هیچ چیزی و هیچکسی نباشم ..و من باور دارم که…

    همیشه و همیشه همه چیز بنفع من پیش می‌ره و معجزات در زندگیم رُخ میدهد

    و این داستان ادامه دارد…..

    خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای راه حل های آسان و آسانی ها ی نعمت ها وفور و فراوانی های پول و ثروت سلامتی و عشق در روابط های درست و مناسب با افراد جدید و شاد و خوشحال

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Life time گفته:
      مدت عضویت: 1457 روز

      سلام خانم مهاجر سلطانی

      خواستم بهتون اینو بگم که از همون موقعی که کامنت نوشته بودین که شمع روشن کردی چیشد و اینا منم تو همون روزا یه مسائل مشابه شما داشتم بعد الان نوشتین که خونتون اینجوری شده منم دقیقا بهم الهام شد که اصلا خودتو مالک هیچ خونه ای ندون و تو این دنیا حکم مهاجر رو داری اومدی و برگردی پیش الله و منم یه چنین خصلتی در وجودم بود دوست داشتم خونه زندگیم و وسایلم دست خودم باشه ولی دقیقا میان تو خونم و یسری برنامه ها که این تضادا میخوان بگن تو اومدی دنیا چی داشتی الانم همونی هرچی هست مال خداست ما مالک هیچی نیستیم ما مسافریم انا لله و انا الیه راجعون ‌‌‌…

      خوشحالم که داریم رشد میکنیم خدا روشکر میکنم و واقعا تو این دنیا خیلی از اون رشته های ذهنیم قطع شده و انگار سبکبال هستم رو ابرها

      اون قواعد ذهنیمون باید برداشته بشه اون چیزهاکه حجابی شده بین ما و خدا

      خدا برات این کار رو از طریق دخترت انجام داد قشنگ میفهمم که چقدر کنترل ذهن انجام دادی ولی بیا و از چشم خدا نگاهش کن خدا این کار رو انجام داد

      هیچ اتصالی هیچ وابستگی هیچ مالکیتی حتی هیچ آرزویی …همه رو رها کنیم …فقط به الله وصل باشیم

      نور کامل الله رو براتون خواهانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهدی نظری گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    منم عاشقتم استاد قشنگم

    سلام به همه ی دوستان هم فرکانسی قشنگم

    چقدر این فایل زیباست چقدر این فایل هم اموزشی بود و هم توجه به نکات مثبت اولش چقدر داشتن این همه ابزار خوب و کمک کنندست چقدر دیدن و لمس کردن ابزار هم لذت بخش و قشنگه

    خانوم شایسته عزیز چقدر جوراب های قشنگ و بتمزه ای پاتون کردید من خودم عاشق جوراب های فانتزی هستم از دیدن اون جوراب من کلی لذت بردم ترکیب رنگ شاد ظاهر شاد و قشنگ خیلی قشنگ بود

    چقدر دیدن این همه درخت رنگ سبزی برگ ها رنگ سبز چمن های یک دست حال عجیبی به من میده من و بیشتر در تمرکز به زیبایش خیره میکنه دیدن این همه فراوانی درختان اکسیژن هوای پاک نفس کشیدن بوی طبیعت چه لذتی داره واقعا فوق العادست

    دیدن فراوانی اب اون دریاچه و مخصوصا که وقتی بارون روی سطح دریاچه میباره ظاهر به شدت رویایی رویایی میشه

    نکته جالب و اموزنده این فایل برای من حل مسائل کوچک زندگی از یه لامپ عوض کردن با لذت با لذت باید یاد بگیریم از کوچکترین حل مسائل برای رشد بهبود شخصیتیمون استفاده کنیم تا رشد پیدا کنیم

    دوم اینکه تمرکز اصله اصل موضوع تمرکز شاخ و برگ های اضافی بزنیم تا رشد کنیم واقعا نیاز به شجاعت زیاد داره ولی بنظرم اون رشد انقدر لذت بخش تر هست که گاهی با مرور به رشد های قبلی قوت قلب میگیریم برای شجاع شدن و زدن شاخ برگ های اضافی تا رشد کنیم تا حرکت کنیم

    استاد این ایده ها چقدر جالب هستن پایه برای سرپیج و بلندتر شدن لامپ خیلی جالب و قابل تحسین هست هم اون ایده زیبا و هم پیشرفت تکنولوژی

    چقدر لذت بخش کنار یه همچین دریاچه ای بشینی با عشقت و پاتو بزاری توی اب کلی حس اب و دریافت کنی کلی انرژی بیشتری از اب دریافت کنی برای فکر کردن به رویاهای بیشتر به ارزو های بیشتر به اینکه میشه و شده و بازم میشه

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 869 روز

    یک صبح دیگه توی پرادایس زیبا

    سلام به همه دوستانم

    تو همین دو ثانیه اول رنگ سبز فسفری درختان و چمن ها نظرمو جلب کرد؛ واقعا تکراری نمیشه زیباییشون

    خواستم از خانم شایسته عزیز تشکر کنم بابت این که برای تصویربرداری از اتفاقات، نهایت تلاششونو می کنن، اینجا حتی رفتید روی میز وایستادید برای تصویربرداری واقعا ازتون ممنونم

    میگن فلفل نبین چه ریزه! حکایت این نردبونه؛ فکرشو نمی کردم این نردبون اینقدر بلند بشه و قابلیت های مختلفی داشته باشه؛ و عجیب اینه که از آمازون سفارش داده شده! یادمه بچه که بودم از نردبون های سنگین و چوبی استفاده میشد که باید تکیه داده میشد به دیوار و هزاران دردسر برای اون فرد استفاده کننده داشت

    ولی هرچی جلوتر رفتیم، با گسترش جهان و تضاد هایی که بشر بهش خورد، فناوری ها بهتر و پیشرفته تر شدن.

    مطمئنا این شرکت نردبون سازی از همون روز اول هیچ ایده ای راجع به این قابلیت ها نداشته ولی شروع کرده، به تضاد خورده و هی بهتر و بهترش کرده و الان به اینجا رسیده.

    «فقط شروع کن، کاری به بقیه نداشته باش و خودتو مقایسه نکن، در طول مسیر بهت گفته خواهد شد».

    و باز هم ذهن جستجوگر استاد (که همیشه به دنبال پیدا کردن موارد بلا استفاده که فقط انرژی میگیرن هست)، لامپی که پنجاه سال کسی بهش دست نزده رو میخواد برداره

    واقعا تحسینتون می کنم، آخه کی اصلا توجه می کنه به اون لامپ!

    ولی با همین تغییرات کوچیک، جا برای لامپ های پرنور تر، کم مصرف تر و بهینه تر باز میشه.

    یا مثلا لامپ های کنار خونه، شاید کسی اصلا سمت اون قابشون نره، ولی شما با جسارت میرید، بازش می کنید، شیشه اونو از روز اولش هم تمیز تر می کنید، لامپارو عوض می کنید و در نهایت نتیجه رو کلی تغییر میدید

    یک چیز جالب هم راجع به حشرات این هست که در ظاهر کاری انجام نمیدن، ولی در طول زمان اثر خودشونو میذارن

    مثل ورودی های منفی هستن، وقتی وارد شبکه های اجتماعی میشیم و میگیم دوتا ویدیو فان که تاثیری نداره

    ولی کم کم اینا هم تاثیراتشونو میذارن و طرز فکر مارو تغییر میدن

    استاد تحسین می کنم ابزار های خفنی که دارید رو؛ ارزش ابزار همینه، اگه ابزار درست نداشته باشی، دست خودتو نابود می کنی، اون وسیله رو کلا خراب می کنی و…

    بهبود های کوچیک ولی مستمر خیلی بهتر از تغییرات بزرگ ولی یکباره هستن

    مثلا توی حوزه باور ها، اگه روزی دو ساعت به ذهنمون ورودی مثبت بدیم، و این رو ادامه بدیم هر روز، خیلی بهتر از زمانیه که یک هفته صبح تا شب روی خودمون کار کنیم و بعدشم دیگه رهاش کنیم.

    یا مثلا اگه روزی دو ساعت با تمرین روی مهارتامون مثلا برنامه نویسی کار کنیم، بهتر از اینه که یک ماه یک عالمه تمرین کنیم بعدش کلا ولش کنیم

    و بهترین مثال، همین مثاله که ما نمیتونیم بگیم من یک هفته اندازه یک سال غذا میخورم و بعدش دیگه غذا نخواهم خورد!

    توی هر قسمت از این سریال، یک تغییر کوچیک انجام میشه و اگه یهو بریم آخرین قسمت منتشر شده تا الان، می بینیم که WOW! اصلا از زمین تا آسمون باهم فرق دارن.

    یک عادت که خیلی دوست دارم در خودم ایجاد کنم، تحسین کردن آدماست؛ این عادت باعث میشه تا بقیه وجه مثبتشونو بهمون نشون بدن؛ مریم جان استاد رو تحسین کردن بابت کندن آهنربا از چکش، و استاد هم بهشون توضیح دادن که چجوری میشه به صورت راحت این آهنربا رو از چکش جدا کرد؛

    هممون تجربشو داریم که وقتی یک فردی رو بابت انجام دادن یک کار تحسین می کنیم، اون فرد میاد با حوصله توضیح میده که چجوری اون کار رو انجام داده و ما نکاتی رو میگیریم از اون فرد که توی هیچ کتابی نیست؛ اون فرد نتیجه تجربه و آزمون و خطا کردن های چند سالش رو به ما توی ده دقیقه یاد میده

    باز هم ایده های پولساز؛ یکسری آدم به تضاد خوردن که چرا نمیشه لامپ هایی که گردن کوتاهیو دارن به یکسری سرپیچ ها وصل کرد، و گفتن چطوره یک محصول در این باره بسازیم! و همین باعث ساخته شدن یک دروازه برای وارد شدن نعمت های بیشتر به زندگیشون شده.

    قطع کردن شاخه های اضافی؛ در ظاهر شاید دارایی های مارو کم کنه، ولی داره تمرکز مارو به صورت لیزری روی یک موضوع نگه میداره؛

    من طراح سایتم؛ همیشه برام سوال بود که استاد چرا منو سایتشونو توی موبایل به صورت کشویی نمیذارن، یا چرا تغییری توی ظاهر سایتشون نمیدن، و یادمه توی یک فایلی گفتید ما تمرکزمون روی اصله و این موارد اصل نیستن

    منم یک مدتی به این نتیجه رسیدم که کار کردن روی ظاهر سایت اصلا مهم نیست؛ ولی بعدا که فکر کردم گفتم هر فردی خودش باید بفهمه که براش چی اصله و چی فرع

    سایت عباسمنش چه ارزشی ایجاد می کنه؟ این که آدما بیان، فایلای توحیدی استادو ببینن، صفحه اختصاصی برای انجام تمرینات داشته باشن، به کامنت همدیگه رای بدن و خلاصه همه امکانات این سایت حول محور محتوای اون میچرخه؛

    اما من چه ارزشی ایجاد می کنم؟ دستاورد من برای مشتریم چیه؟ اینه که سایتشو طراحی کنم دیگه! برای من مهمه که سایتم چه ظاهری داره چون این ظاهر گواهینامه کار منه، کسی که وارد سایت من میشه دنبال اینه بفهمه سایتش قراراه چجوری طراحی بشه؛ پس من توی حوزه خودم باید این رو رعایت کنم.

    و جالبه که آدما چقدر توی فرعیات تمرکز کردن؛ یک استادی تندخوانی هست که جدیدا خیلی تبلیغات می کنه توی تلگرام؛ من اتفاقی وارد سایتش شدم، دیدم اصلاً سایتش کپی سایت شماست، رنگ ها همون رنگ، سکشن ها دقیقا کپی سکشن های سایت شماست، حتی شما توی صفحه اول یک باکس دارین که به طور مختصر زندگینامتونو گذاشتید، ایشون رفته بود اونو هم با همون ادبیات برای خودش گذاشته بود!!

    یا خیلی از مشتریان من میگن یک سایت طراحی کن کپی دیجیکالا! حرف من بهشون اینه اگه ظاهر سایتت مثل دیجیکالا باشه، چرا فرد اصلا از سایت شما باید خرید کنه! خب بجای این که از نسخه فیک دیجیکالا خرید کنه میره از نسخه اصلیش خرید می کنه دیگه! مهم اینه شما چه ارزشی براش ایجاد می کنید.

    «برای قطع کردن شاخ و برگ های اضافه شجاعت داشته باشید»

    من یک دوستی داشتم که صمیمی ترین دوست من بود، بیشتر از ده سال بود که باهم صمیمی بودیم

    ولی بعد از یک مدت دیدم اصلا آدم مناسبی نیست، افکارش حرفاش و…

    جالبه جهان هم مارو از لحاظ جغرافیایی جدا کرد ولی ما ماهیانه یک بار حدودا همدیگرو میدیدیم و توی همه این ملاقات، همیشه یک اختلاف نظر و جر و بحثی پیش میومد؛ من میدونستم که باید ارتباطمو با این آدم قطع کنم، ولی میترسیدم! میگفتم اگه این نباشه من دوست دیگه ای ندارم که حتی ماهی یبار باهاش برم بیرون!

    ولی یروزی فهمیدم که باید این کارو کنم، جهان هم کمکم کرد و به سادگی تمام این دوستی تموم شد. و به محض تموم شدن اون رابطه، یک دوست دیگه وارد زندگیم شد که از شاگردای شما هم هست و کللللی باهم درمورد قانون صحبت می کنیم

    اینه پاداش تغییر؛ اینجور افراد مثل یک زنجیر به پات وصل شدن، شاید تا یک جایی بتونی جلوتر بری، ولی برای پیشرفت کردن از یجایی باید این زنجیرو قطع کنی تا به شرایط بهتر برسی

    خلاصه این فایل هم برام کلی درس داشت و ازتون خیلی بابت انتشار این سریال متشکرم.

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    حیدر علی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 843 روز

    سلام دوستان عزیزم

    امیدوارم حالتون خوب باشه مثل من

    خدارو شکر که در این لحظه هستم

    اگه بخوام در مورد لحظه حال بگم الان روی تخت تو ی سکوت عالی نشسته ام و دارم لذت میبرم خدارو شکر همه چیز در حالت خوبی قرار داره از راحتی خودم تا هوای مطلوب خونه ک بیرون خیلی سرده ولی من تو ی دمای عالی هستم چشمام می‌بینند گوش ها میشنوند و قلبم درحال انتقال خون ب سراسر بدنم هست و در سلامتی کامل هستم خدایا صد هزار بار شکرت

    خب تو این شرایط ایده‌آل من بهترین کار رو انجام دادم کامنت گذاشتن روی این فایل بی‌نظیر

    یعنی کنترل کانون توجه

    یعنی نرفتن ب سوال میدیا

    یعنی کنترل ورودی های ذهنم

    وحتی توجه به داشته ها ک در ابتدای کامنت ملاحظه کردید

    متمرکز روی این فایل عالی ک خودش داره میگه شاخه های اضافی رو قطع کن و فقط روی پیشرفت تمرکز کن

    خب من تصمیم گرفتم که تلگرام اینستاگرام واتساپ و خیلی از این پلتفرم هایی ک تمرکز من رو مختل می‌کنه رو قطع کنم آسون نیست ولی از خداوند کمک میگیرم

    خیلی عالیه ک من خیلی جدیداً روی کمک خدا حساب میکنم

    یعنی واقعاً کمکش میرسه ها

    کاملا ملموسه ک داره ی کارایی رو برام انجام میده خیلی لذت بخشه اون لحظه ک احساس میکنم کمک خداوندرو.

    خلاصه ک از خدا می‌خوام ک بتونم شاخ و برگ های اضافی ذهنم را قطع کنم و بیام بجای وقت گذاشتن روی شبکه های اجتماعی روی سایت کار کنم سایتی که همه تلاشش اینه ک هر کسی بتونه به خوبی خودشو بشناسه

    وی جورایی سرمایه گذاری کنم روی خودم

    واین سرمایه گذاری نتیجه ای ک تا الان داشته اینه ک ی شخصیت متفاوت بهم داده

    ی شخصیت خوشبین شکر گذار آروم و عالیه این سایت و تمام برنامه هاش

    خدارو شکر که اینجام

    خدارو شکر برای آینده درخشان ک در انتظار کنه و منم صمیمانه مشتاق وصل ب اون لحظات درخشان

    احساس لیاقتم داره اینو میگه ک واقعا لایق ی زندگی شیرین و بانشاط هستم

    خیلی خیلی ممنونم

    خیلی این پردایس قشنگه خیلی هم نکات آموزنده داره

    الهی شکرت واقعا از خودم ممنونم و از خدا صد هزار بار بیشتر

    در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادت مند باشید

    ثروتمند شدن افتخار آمیز است

    (دنگ ژیائوپینگ)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: