سریال زندگی در بهشت | قسمت 7 - صفحه 21

به نام خدا

سلام به همگی

باز هم یه روز دیگه ، یه قدم دیگه در جهت تعهد به توجه به زیبائی ها و یه قسمت دیگه از زندگی در بهشت

امروز هوای عالی و بی نظیر پرادایز با اون طلوع زیبای صبحگاهی ، چمن سبز و درختهای زیبای جنگلی و این قاب زیبای تصویر که گویای احساس زیبای حاکم بر فضا هست همه چیز رو برای شروع یه روز قشنگ مهیا کرده .

چقدر این دستکش ها با کیفیته و حالا علاوه بر اون کاربرد اصلیش که تو فایل هم گفتن برای موتور سواری هست ولی تو باغبونی و کارهای مشابه می تونه کمک کنه . مخصوصا وقتی با دار و درخت و خار و پیچک و … سروکار داشته باشی .

و اونجایی که استاد میگه بریم و خانم شایسته دوربین رو برمیگردونه سمت دریاچه و دکل و کلبه تون اون فاصله حرکتی چه صحنه های جالب از درخت ، دریاچه ، آسمون ، کلبه و چشم انداز جنگل و آسمون و دکل هست ، خدایا شکرت

خدا تو قرآن مثال های زیادی میزنه و در مورد تنوع مثال ها هم گفته که ابایی ازشون ندارم . قانون جهان اینه که من تو هر فرکانسی که هستم با پدیده هایی که تو اون فرکانسن برخورد میکنم پس وقتی “لاو باگ” را میبینم و توجهم بهش جلب میشه پس باید به این نکته پی ببرم که خداوند داره با نشانه هاش باهام حرف میزنه . باید ببینم منظورش چیه ؟ باید به این نکته توجه کنم که چه ارتعاشی فرستادم تا “لاو باگ” چراغ هدایتی باشه برای دریافت جوابم . مثل کلاغی که به قابیل دفن کردن رو آموخت .

شاید جوابش در ادامه صحبتهای استاد باشه که میگن اینجا کمتر اما تو جنوب فلوریدا از این پشها خیلی بیشتر وجود داره . و پیامش برای من اینه که اگه داری پرادایز یا آمریکا رو کاملا ایده آل میبینی بدون که تضادها همه جا هستن و اگه بخوای نادیده شون بگیری یعنی قانون جهان رو نشناختی . همین تجربه پشه ها رو خودم هر وقت میرم جنگل میبینم سال گذشته که تو مسیر آبشار اسکلیم میرفتم بعضی جاها که نمورتر و علفهاش بلندتر بود پره حشره و پشه بود .

این تصمیم استاد برای قطع کردن درختها و بوته های اطراف دریاچه برای من چنتا نکته داشت :

1. باور فراوانی استاد از اینکه اینا رو میزنم اما تو جنگلی هستم که پره درخته و زیبائیه و خلاف حرفهایی هست که به بهونه طرفداری از محیط زیست مخالف پیشرفت و توسعه هستن .

2. شجاعت تغییر کردن و اقدام در جهت اجرای اون تغییرات

3. هرس کردن و قطع کردن شاخه های اضافه برای تمرکز بیشتر روی اصل موضوع ( به این نکته تو قسمت قبل مفصل پرداخته شده ) که همیشه خودم تو این مورد اشکال داشتم و چند وقته که متوجه شدم . من تو ذهنم از موضوعات مختلف پنجره باز میکردم و همیشه انرژی زیادی صرف همه اون موضوعات میکردم اما نتیجه خیلی خیلی کمتری میگرفتنم اما حالا متوجه شدم که این نشتی از کجاست و در صدد اصلاحش هستم .

4. تحمل سختی ها و طی کرددن تکامل تا رسیدن به پایان مسیر و تکمیل کار

5. هر کاری راهی داره . درختها رو باید با اره قطع کرد و پیچک ها رو با قیچی . پس برای هر کاری ابزار موفقیت فرق داره اما اصول یکیه .

زمانی که شارژ باطری تموم میشه و نشستن برای استراحت وقتی استاد به بروانی میگه بیا بغل دایی و خانم شایسته میخنده اون نگاه بروانی به خانم شایسته و بعدش به افق چقدر خنده داره….

وقتی استاد از اون خانمی که علفهای محوطه دکل مخابراتی رو میزد فیلم گرفت و برگشت به سمت بروانی چندتا تیکه ابر تو تایم 7:39 ویدوئو هست که انقدر زیبا و هنرمندانه خلق شدن که انگار خداوند با قلمو رو بوم آسمون امتدادشونو به سمت بالا نقاشی شون کرده . اصلا این بازی ابرها تو اون آسمون زیبای فلوریدا و پرادایز همیشه لذت بخش و چشم نوازه .

پیچکهایی که خانم شایسته به عنوان ترسهای کوچولوش یاد کرد منو یاد باورهای منفی و محدود کنندم میندازه که مشابه این با اینکه از دل یه کنده قوی و قدیمی رشد کرده میتونه باورهای محدود کننده از دل کارهایی که قبلا انجام دادی شکل گرفته باشه و رفته رفته به کارهای جدیدت ( رختهای مجاور) چنگ بندازه و روند رشد و پیشرفت اونها رو هم تحت الشعاع قرار بده .

یه نکته مهم هم که مطرح شد اهمیت تصویر سازی به نتیجه رسیدن کارها قبل از شروع کاره که انگیزه لازم رو برای شروع بهمون میده و لذت رسیدن به اون هدف را بیشتر میکنه . همون تصویر سازی که استاد و خانم شایسته از اطراف دریاچه ی بدون درخت داشتن و استارت هرس و تمیزکاری رو شروع کردن و در نهایت به آنچه میخواستن یا بیشتر رسیدن .