https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-28 08:41:472024-12-21 08:13:58سریال زندگی در بهشت | قسمت 7
364نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر این سریال ها درس داره بار اول که دیدم زیاد درسش نفهمیدم الان بهتر درک میکنم برام ِلذت بخش تره
خدا قوت بریم برای اصلاح پردایس و درخت های که پیچک ها دورشون پیچیده
نوش جونتون نوشیدنی خنک و مفید
خدا رو شکر همه وسیله ها آماده از قیچی هیولا تا دستکش عالی و اره …
با دوربین خانم شایسته عزیز که چقدر با عشق کارش انجام میده
خدای من براونی هم اومده
چقدر دوست داشتنی هست
خنده های مریم از ته دل میاد چقدر خندیدم
خیلی مریم عزیز با انرژی هستن
موقعی که استاد با براونی شوخی میکرد و مریم جون هم با استاد شوخی میکردخوشحال شدم من هم خنده ام گرفت این دو فرشته چقدر با هم در صلح هستن با خودشون در صلح هستن دو دوست صمیمی بدون حاشیه
چقدر درس داره این قطع کردن درختان جلوی دریاچه به قول استاد باید قطع بشن
مریم جون یک دست ماهرانه دوربین گرفته و با دست دیگه اون پیچک ها رو قطع کرد شجاع و با اراده
مریم جون تحسینتون میکنم که از تاریکی نمی ترسی از رانندگی نمی ترسی شما خدا رو شکر خیلی قوی هستین من از شما خیلی یاد گرفتم خیلی خوب قانون فهمیدی و روی باورهات کار کردی و پا روی ترسهات گذاشتی
باورهای مخرب ما هم باید قطع بشن سالهاست این باورها با ما بودن و ذهن ما رو اشغال کردن و جلوی پیشرفت ما رو گرفتن
و به ذهن ما چسپیدن
ترسها جلوی رشد ما رو میگرن باید بری توی دل ترسها….
چقدر شما دو عزیز به سلیقه های هم احترام می گذارید نظر همدیگه رو می پرسید
چقدر خودتون هستید شوخی میکنید خریدهاتون نشون می دید غذاهاتون نشون می دید
ما هم همه انرژی مثبت براتون می فرستیم دعا میکنیم ماشاالله میگیم تحسینتون میکنیم درس می گیریم زیبایی ها رو می بینیم این هم پاداش ماست چی از این بهتر همیشه استاد و مریم جون دست پر ما رو دعوت میکنن و حرف ها و نکته های آموزنده رو به ما میگن خیلی صمیمی چون یک خانواده هستیم اون هم با فرکانس بالا با قلبی پاک و سرشار از عشق
دیشب برا این قسمت کامنت نوشتن ولی قبل از ارسال حذف شد و دوباره می نویسم با تمرکز بیشتر بر نکات مثبت و زیبایی های پارادایس.
استاد عزیزو مریم جان وسایل را مهیا کردند برای نشان دادن توحید در عمل.و عملگرایی بالای این زوج دوست داشتنی و نازنین .
همه چیز آماده است .قبل از شروع هر کار ابتدا باید ابزار کار را آماده کنیم و یکی مثل استاد عباسمنش عزیز با بهترین ابزار و تجهیزات کار می کنند و با قدرت مالی که دارند هرروز از ابزار بهتر و با کیفیت تری استفاده می کنند .پس از مجهز شدن به الله اکبر قدمها برداشته میشه .
انرژی زیبای مریم جان با خنده های بامزه و شوخ طبعی ذاتی که دارم کار کردن در پارادایس را مفرح تر و دلچسب تر می کند .
استاد عزیز تحسین می کنم دستکش های خفنی را که برای عشقتون تهیه کردین واقعا درجه یک به نظر می رسند .
کار شروع می شود .درختچه های که جلوی دیدن دریاچه را گرفتند یکی پس از دیگری قطع می شوند و استاد با زور بازو همه را از اطراف دریاچه دور می کند و پاک سازی با بهترین کیفیت انجام می شود.
مریم جان قیچی به دست اون دو شاخه پیچک هرز را شناسایی می کند و یا یک دست گوشی را گرفته و با دست دیگه قیچی هیولا را بر داشته و این دو پیچک هرز را قطع می کنند .آفرین براین همه تعهد در به تصویر کشیدن اتفاقات و بهبود محیط زندگی.
توضیحات خانم شایسته در مورد باورهای محدود کننده که مثل این پیچک ها ذهن ما ا اشغال کرده اند و به طرز خیلی ماهرانه ای باورهای درست مارا تحت تاثیر قرار می دهند و فضای ذهن ما ا اشغال می کنند و لزوم شناسایی و قطع این باورهای مخرب و محدود کننده بسیار شنیدنی و درس آموز بود .
من هم ترس هابی دارم .ترس از تاریکی در محیط ناشناخته ،ترس از ایمپلنت دندان که همین دیروز شناسایی کردم که مانع رفتن من به دندانپزشکی شده بود .قضیه از این قرار بود که من دیروز وقت دندانپزشکی داشتم برای ایمپلنت .هر چه به تایم رفتنم نزدیک می شدم این ترس بیشتر می شد.به حدی این ترس زیاد شد که زنگ زدم و عذر خواهی کردم و قرار را به بهانه ای کنسل کردم .بعد که کمی آرام گرفتم علت را جستجو کردم .دو عامل را برای بر هم زدن قرار دندانپزشکی شناسایی کردم که هردو عامل ترس بودند.اولی ترس از درد کشیدن و سوراخ شدن استخوان فک و درد آن .دومین ترس از تمام شدن پول که منشأ آن باورهای محدود کننده است .خوب برای ترسهایم دو پلن ریختم .
اول اینکه مجدد نوبت گرفتم برای انجام کار دندانپزشکی تا ذهنم را مجبور به پذیرش آن کنم و از اهرم رنج و لذت استفاده کردم و برای ترس از تمام شدن پول و لنگ ماندن هزینه هایم تا پایان ماه هم تصمیم گرفتم روی باور فراوانی کار کنم .پس از خانه بیرون زدم و اولین قدم را برداشتم و عکس سه بعدی از دندان را که لازم بود را گرفتم .به این شکل خودم را آماده انجام کار با باورهای جدید ودرست نمودم .
خوبیه این مجموعه فایلهای زندگی در بهشت و کلا فایل های سایت اینه که این باوهای درست و اساسی ،پیچک های باورهای محدود کننده در من شناسایی می کنه و من هم به نوعی همزمان با دیدن این فایهاو باورسازیها رشد می کنم ویک قدم به سمت بهبود و غلبه بر ترس ها ،نگرانی ها بر می دارم .
به قول استاد عزیز در فایل قبلی :
«قطع کن قطع کن ».من هم قطع می کنم ترس هایم را ،باورهای محدود کننده ام. بی ایمانی ام را ،باورهای شرک آلود را ،کمال گرایی ام را .
خدا را شکر بابت این فایل زیبا و براونی زیباو جذاب و دوست داشتنی .رابطه استاد با جهان پیرامونش همه زیبایی و زیبایی هست .رابطه استاد با خودش ،با خانم شایسته ،با براونی ،با هر آنچه با آن مواجه می شود زیبا و آموختنی است .ممنونم از شما .موید و برقرار باشید .
سلام بر دو عاشق که الگوی واقعی من هستید برای خلق رابطه ی دلخواهم
خدا رو شکر فراوان بابت این بهبود ها و تغییر ها
من امروز می خوام از یه زاویه ی دیگه این فایل را بررسی کنم و برداشتم را الان دقیقا هدایت شدم را بنویسم و امیدوارم بچه ها تامل کنند و ازش درس بگیرند .
دقیقا زمان ورود من به سایت و هدایت الهی به این مسیر هموار حدود 5سال میشه ،زمانی که هدایت شدم 40 سال داشتم و پر از سوالات فراوان از خدا و جهان و حقیقت ،چون بی نهایت قبل ورودم به سایت در جستجوی حقیقت بودم و خیلی برای خودسازی و خودشناسی تلاش کرده بودم و خدا هدایتم کرد بماند که اونها هم اندازه صدتا کتاب که بنویسم ماجرا داره ولی هدفم بیشتر از هر چیزی در این جهان انسانیت و درست زندگی کردن و خدا را درست بندگی کردن بود
ساده بگم آدم وار زندگی کنم .
ایم برام بسیار بسیار بسیار اهمیت داشت بسیار بیشتر از ثروت ساختن بسیار بیشتر از موفقیت اجتماعی و …
کلا برای این وضوع می توانم بگم از کودکی ام شر و ع کرده بودم به خود شناسی تا برسم به خداشناسی
و حاضر بودم همه شرایطی را بگذرونم ولی آدم بشم
تا هدایت بشم
استاد 5 سال گذشت و الان دقیقا اونجایی که مریم جان علف های پیچک را قطع کرد و گفت اینها ترس های کوچولویی هستند که وقتی برداشته میشه تصمیمات بزرگ بزرگ می گیری و وقتی قعطشون کرد گفت الان زیبایی کلبه مشخص شد .
من هدایت شدم به درون خودم خدایا چقد این روزا زیبایی های وجود و درونم را بیشتر درک می کنم حسشون می کنم چقد با باورهای محدودکننده ی مذهبی فرهنگی خانوادگی زیبایی های وجودمون زشت و نازیبا جلوه می کرد و چقد تلاش های بیرونی برای زیبا نشون دادن درونت الکی و بیهوده
نقاب هایی که از گذشتگانمون که مثل اون تنه ی درخت سالیان سال زندگی کرده اند و الان پوسیده شدند زیر خاک ها در دل قومیت ها افکارشون در ما جوانه زد و با اینکه تنه خشکه و مرده از دلش علف هرز زده بیرون
استاد همیشه هر وقت قرآن می خواندم این پیشینیان و مثل اونها در خسران نباشید دنباله روی اونها نباشید برام سوال بود و سال هاست فهمیدم و درکش کردم
آره باورهای محدودکننده نسل به نسل مثل این علف های کوچولو بازم رشد می کنه ولی وقتی آگاهانه تلاش می کنه و قطعش می کنی اولین چیزی که می بینی زیبایی های درونی خودته که وای دیوانه کننده ات می کنه
اینقد تفاوت شخصیت با شخصیت قبلی
خدا رو شکر
استاد همش به دخترم میگم مامان اکرم خانمی که در پول ساختن به راحتی به راحتی به راحتی پولسازه
اگه این انرژی 5 ساله را می گذاشت برای پولساز بهت می گفتم چکار می کرد
ولی استاد من تا امروز که زنده آن و شکر الهی در مسیرم تمام انرژی ام تمرکزم روی بهبود خودم بود و الان اشک می ریزم و می نویسم چون درک کردم زیبایی درونی را ولی بازم جا دارم بازم تلاش می خواد تازه دستگاه ذهنی و وجودیم را شناسایی کردم اتصالات و پیچ و مهره و اهرم های وجودی خودم را فهمیدم کجا با یه روغن کاری افکاری ذهنم بهتر کار می کنه کجا با رها کردن کارا راحت تر پیش میره کجا انرژی بیشتر گذاشتن پروازم میده
کجا اصلا نباید توجه کنی و اعراض کنی
کجا باید سکوت کنی تا رد بشه و ……..
شکر خدای مهربون که منو دختر طبیعت آفرید .من مادرم طبیعت بوده و هست و خواهد بود .
طبیعت دانشگاه انسان سازی بوده برای من و از کودکی تا الانم نقطه ی عطف زندگیم درس هایی که طبیعت بهم داده شکر می کنم خدای بی کران و بزرگ را و ممنونم از شما که اکرم گرامی را گرامی ترش کردید در این سایت
استاد همیشه دلم می خواست معنای اسمم را زندگی کنم و الان اون را در درونم ساختم و خوشحالم که محصول اولی که در این مدت در وجودم زیبا دیدم گرامی بودن بوده و جهان بی نهایت بهم نشون داد در حالیکه قبلا مخفی بود و لابلای یه عالمه منیت و غرور مخفی بود ولی الان هویدا شده
ممنونم استاد عزیز یقین دارم برکت و نور الهی در همه ی لحظات زندگی شما جاری و ساعی است .
و شما معلم انسان سازی بودید برای من و برای همه
یادمه سالها کتابی در قفسه ی کتابخانه ام بود به نام در جستجوی استاد
هر بار یه قسمتی را می خواندم و گذاشتمش سر جاش شاید چند صفحه از آن را خواندم
ولی این جمله در جستجوی استاد را سالها به دنبالش بودم و رفتم و دیدم و هر بار رها کردم چون نیاز روحم نبود همش خواستم و خواستم و خواستم تا شد
خدایا من تسلیمم. من نمیدونم. خدایا از هرخیری که از جانب تو برسه من محتاجم. خدایا تو هدایتم کن. کمکم کن خدایا از نور خودت برقلب وزبانم بباران تا درک بهتری از قوانین الهی داشته باشم
قسمت هفتم. پراز زیبایی وشگفتی ودرس
دوتا انسان قدرتمند وفعال مجهز به قدرت واعتماد به الله با وسایل فوق العاده عالی. با تصمیم پاکسازی وزیبایی
الهی ام به امید تو شروع میکنیم
خدای من حشره های عشق. حشره هایی که نر وماده به هم وصل هستند. در نگاه اول فکر میکنی چقدر عالی. مثل عشق هایی که به خورد ما دادند وباور کردیم یعنی وابستگی. یعنی چسبیدن به همدیگه. لذت نبردن از علایق شخصی
به لطف خدا وقوانین از زمانی که من این قوانین رایاد گرفتم وبا کمک دوره عشق ومودت وابستگی من به همسرم خیلی خیلی کم شده وجالب تر روابطمان خیلی خیلی بهتر شده
تحسین میکنم کمک وهمکاری شما دوزوج خوشبخت رو
تحسین میکنم عشق وعلاقه وشوخی های بین شمارا
چقدر لذت میبرم ودرس یاد میگیرم همکاری کردن باهمدیگه رو. شاید این کارها به نظر من مردانه باشه. ولی وقتی مریم جوون رامیبینم که باعشق به استاد کمک میکنند واقعا احساس قدرت میکنم وباور عوض میشه که منم میتوانم
خدای من. با دیدن لباس سفید استاد. این باور محدود کننده رو پیدا کردم. گفتم استاد میخواد بره کار کنه. اون لباس سفید الان کثیف میشه لکه بشه دیگع پاک نمیشه. باوری که از بچگی به خورد ما دادند واز لذت لباس سفید یا روشن محروم شدیم فقط بخاطر اینکه زود لکه وکثیف میشه وخراب. (باور کمبود )
چقدر تو مستند های زندگی شما میشه باورهای محدود خودمون راشناسایی کنیم
تحسین میکنم بخاطر اینکه نوشابه های مورد علاقه خودتون را برداشتید. واین یعنی احساس ارزشمندی دادن به خود. عزت نفس داشتن. نه اینکه هرچی بقیه خوردن منم میخورم.
واین یعنی احترام به نظر وسلیقه ی خودمون
نکته بعدی. پیچک ها وتوضیح زیبای مریم. رفتن تو دل ترس های کوچک با کمک تکامل
منم مدت هاست میخوام زیر زمین خونمون را تمیز کنم اما میترسم از بس وسیله داخل اون هست. گربه داره. باید به دل ترسم برم وشروع کنم به تمیز کردن زیر زمین. الان ایده اش اومد که برای شروع تو دل ترس ها. همین مورد راشروع کن.
افرین مرجااان. ببین وقتی هدایت میخوای وشروع میکنی به نوشتن چطوری خدا هدایتت میکنه. وقتی فایل رومیدیدم به خودم میگفتم من چع ترسی دارم. من که از تاریکی نمیترسم. من باید از چه باوری شروع کنم. والان خداوند با کامنت خودم هدایتم کرد
خدایا شکرت که اینقدر سریع الجواب هستی. منم با توکل وتجهیزبه نام الله. جمعه رو میگذارم برای تمیزی زیر زمین
با سلام خدمت دوستان عزیز من و استاد عزیزتر از جانم
من خیلی وقت نیست که توی جمع شماها هستم ولی بیشتر آشنایی من با شماها خانمم بوده که منو آگاه کرده نسبت به قوانین… شاید هرازگاهی هم موضع میگرفتم ولی الان که دارم قدم کار میکنم به این نقطه از درک رسیدم که زمانی ما قوانین رو فهمیدیم و آگاه شدیم دیگه نباید بر خلاف قوانین عمل کرد…
خیلی سرتون رو درد نمیارم ولی توی این فیلم مریم جان زمانی که داشت درمورد پیچ پیچک ها و ترس ها صحبت میکرد نمیدونم چرا تنه درخت رو که دیدم یک لحظه خشکم زد، نه اینکه اولین بار باشه همچین صحنه ای دیده باشم که از دل یه تنه خشک درخت یه گیاه رشد کنه، بلکه تنه درخت به من فهموند که میشه افکارکهنه یا ترس هایی که بظاهر فراموش کرده ایم دوباره سر باز کنن و رشد کنن..
ببخشید شاید خیلی جمله بندی بنده خوب نبود ولی خاستم احساسمو به اشتراک بزارم دوستتون دارم
خداروشکر یه صبح دیگه بمباران کردم خودم رو با دیدن این زیبایی ها
با دیدن رابطه زیبا و پراز عشق مریم و استاد عزیز
خداروشکر که همچین بهشت زیبایی رو میبینم
و استاد عشق و مریم جان که همواره درحال زیباتر ساختن این بهشت هستن و باهمکاری همدیگه این بهشت و بهتر بهتر می کنند
و بریم سراغ اون پیچک هایی که دور درخت و مثل ترسه واقعا هیچوقت بفکرم خطور نکرده بود که برای اینکه ترسها و باورهای بزرگ از بین ببریم اول از همون ترس های کوچیک شروع کنیم و چقدر درس بزرگی بهم داد واقعا قانون تکامل تویه همه چیز هس و چقدر خوب که عملیش کنیم و قدم برداریم و از همون ترسهای کوچیک شروع کنیم
و میبینیم که استاد بوسیله این ابزارالات عالی چقدر درختها که ویوی دریاچه گرفته قط کرد و واقعا خداقوت استاد واقعا دیدن نتایج نهایی و تجسمش به ما قدرت حرکت و انگیزه میده و چقدر زیبا شما و مریم جان تمام حرفاتون عملی می کنید و چه الگوهای خوبی هستید
خداروشکر که با چشمان سالمم شاهد این رابطه زیبام خدایا مگه میشه دوتا انسان آنقدر عاشق اخ قربونتون برمممم
خدایا شکرت بابت این بهشتی که مبیبینم که سیر نمیشم از دیدنش چون عاشق طبیعتم
خدایا شکر بابت سایت استادواین سریال زیبا و پر از درس که چقدر بما آگاهی بخشید خدای بزرگم شکرت
ممنونم استاد عزیزدلم و بانو شایسته عشق
خداوند به همه ما شادی عشق آرامش سلامتی و ثروت ببخشد و همواره مارا هدایت کند
باسلام ودرودبه استاد عزیز وخانم شایسته ودرود فراوان به عزیزانی که نظراتشون رو مینویسند من نوشت مریم خانم روخواندم نکات طلایی داره ولی هرچقدر درمورد ترس از بیماریفکر کردم نکته مقابلش رو پیدا نکردم یا شاید فکر میکنم دیدگاه من درست نباشه مثلا میگم وقتی سلامتی هست چرا به بیماری فکر کنم البته من قانون سلامتی رو گرفتم نتایج خوب بود ولی بیماری من درمان نشدترس از بیماری دارم ترس از قضاوت دارم ولی با دوره دوازده قدم و عزت نفس و خواندن نظرات بچه هاتوی عقل کل وسایت خیلی بهتر شدم یک نمونه وقتی دارم نظرات رو میخوانم ذهن میگه گوشی توی دستت برات ضرر داره امیدوارم همه روز به روز بهتر از قبل بشیم با سپاس واقعا اینها رو نوشتم سبک شدم
مث مناظر رویایی و دریاچه و درختان سبز و انرژی زیاد بهشت و خوش و بش استاد با براونی ک منو خندوند و لذت بردم ….. خیلی چیزای دیگه
ک ازتون بینهایت سپاسگزارم
اما
نکات مهمی ک یاد گرفتم
مگه اینقدر قانون دقیق داریم
استاد عباسمنش جون ی زمانی میگفتین ب این شوق از خواب بیدار میشدین ک بلند شین زندگی قشنگتونو خلق کنین و برا اولین بار ک اون فایل رو دیدم چیزی نفهمیدم
تازه اونروز شما هیچی نداشتین و ب خاطر خلق خورش سبزی نهار مامانتون و کم کردن وزن 21 روزتون این ایده اومد ک باشوق خلق زندگی از خواب بیدار شین
اونروز درک نکردم
ولی الان دقیقا پامو گذاشتم جای پای شما
عاشقتونم
با این سبک امیدتون ب زندگی
استاد شایسته عزیز و مهربون و همیشه خندونم
من از اونجایی ک استاد عزیز گفتن همیشه کارامون رو راحت تر و ساده تر انجامشون بدیم
دوره سراسر لذت بخحش سریال زندگی در بهشت رو با صبحونم مِیل میکنم
وبرای شام قبل خواب ، ی پُرس سریال زیبای عشقم ( سفر ب دور امریکا ) رو میزنم ب بدن
و هر روز ی فایل
هر روز ی کامنت
هر روز ی نکته اساسی و اصلی فایل
و اینطوری میتونم بهتر نتیجه بگیرم و خلاصه تره و زمان کمتری میزارم و بیشتر میفهممش ب بقیه دوره ها و درسها میرسم
و میخوام ی تمرین بردارم ک نکات کلیدی و مهم رو توی جدولی درستشون کنم
نکته امروز درس جلسه 7 سریال زیبای زندگی در بهشت
خدا جون ممنونم ک احساسم عالیه
فرکانسم عالیه
ممنونم ک شاگرد تو شدم و تو اوستا کار منی
و میدونم از پولت
از انرژیت
از سلامتیت
از وهابیتت
از مهربونیت
از اطلاعات بروزت
از دسترسی همه وقته
از نعمتهایی ک توی زندگیت هس
از روابط خوبت
از احساس لیاقت بالات
از ماشین لاکچری و وسایل عالی زنددگیت
از مسافرت های لاکچریت
از شادی کردنت
از سپاسگزاریت
منو هم ک شاگردتم بهره مند میکنی
استاد ممنونم ک شاگردتئون شدم
استاد شایسته جان میخوام ی نکته دیگه ک بهم الهام شده رو بگم
اگه من قبول کنم ک شاگرد شماها هستم و دارم پیشتون شاگردی میکنم
یعنی حس کنم ک الان امریکا هستم و توی پارادایس پیش شما زندگی میکنم
اونوقت وقتی ی فایل میزارین خودمو اونجا حس میکنم
و وقتی این حس هست میشه گفت ب نوعی شما دو تا اوستاد کارهای من هستین
پس من میتونم از مهربونیتون ب منم میدین
از بخششتون ب منم میدین
از پولتون ب منم میدین
از انرژیتون ب منم میدین
از سلامتیتون ب منم میدین
از وهابیتتون ب منم میدین
از مهربونیتون ب منم میدین
از اطلاعات بروزت ب منم میدین
از دسترسی همه وقته ب منم میدین
از نعمتهایی ک توی زندگیتون هس ب منم میدین
از روابط خوبتون منم یاد میگیرم
از احساس لیاقت بالاتون ب منم سرایت میکنه
از ماشین لاکچری و وسایل عالی زندگیتون منم بهره میبرم
از مسافرت های لاکچریتون منم می یام
از شادی کردنتون منم خندم میگیره
از سپاسگزاریت منم سپاسگزار میشم
دقیقا مثل استاد شایسته و شما
استاد شایسته از این موهبتهای شما بهره میبره
استاد عباسمنش هم از موهبتهای استاد شایسته بهره میبره
پس منم میخوام پیش شما بمونم ک از کنارتون بهره ببرم
میخوام خواهش کنم اجازه بدین منم پیش شما بمونم
آخ اینجا پیشتون خیلی لذت میبرم
انگار وقتی پیش شمام همه درخواست هام و آرزوهامو بهم دادن
………
………
……………………….
چند خط قلب خیلی زیاد قرمز رنگ
نکته کلیدی دوم
استاد شایسته جان شما گفتین
خدا رو شکر نکته ای ک تونستم از این فایل یاد بگیرم اینه ک این شاخه پیچک ک اینقدر باریکه این درخت تنومند رو در بر گرفته و اجازه رشد رو بهش نمیده
شما گفتین این ریشه و ساقه این پیچک پیچیده و رفته درخت کناری رو مانع رشد و حرکتش میشه و منظره درخت رو هم نازیبا میکنه
و گفتین این ساقه های پیچک مثل ترسهایی میمونن ک تمام زندگیمون رو تحت تاثیر خودش قرار میده و اجازه رشد رو بهمون نمیده
منم توی زندگی شخصی خودم
من بیشترین ترسی ک ساقه اون ترس باعث شده تنه و درخت قطور زندگیمو ب بند بکشه و یکی از ریشه دارترین موضوع زندگیمه ک این اتفاق رو توی زندگی من رقم زده و بزرگترین مانع رشد من هست همین کشیدن سیگاره ک دارم روی اهرم رنج و لذتش کار میکنم و یقین دارم ک جواب میگیرم و یعنی اگه من بتونم از ترسم رد بشم خیلی کارا رو میتونم انجام بدم
وقتی استاد داشتن با اون اره تنه های بزرگ رو قط میکردن … توجهم به حرکت ارام ارام دست استاد جلب شد …
به خودم گفتم ملیکا ببین … درسته ابزار مهمه ولی حرکت ارام ارام و پیوسته ی توعه که کار رو به نتیجه میرسونه …
و در اخر که استاد تقریبا به اخرای تنه میرسید میدیدم که وزن درخت چقدر به افتادن و کنده شدنش کمک میکنه که با یه هول کوچک اون درختت میوفتاد ….
به خودم گفتم ملیکا ببین باورام دقیقا همینه … درسته الان باورای نامناسب توی مغزت مثل این درخت ها اونقدر بزرگ و تنومند شده که میتونی به این درختان تشبیه کنی … ولی وقتی اقدام به ریشه کن کردن اونا میکنی ارام ارام قدم قدم میری جلو خود همون باور پر بار و سنگین به تو برای از بین رفتنش کمکم میکنه … یه جوری که انگار داری از وزن و پرباری خودش برای نابود کردن خودش استفاده میکنی …
عاشقتونم …
وای راستی اون موقع که برانی اومده بود … عالی بود … از نگاه برانی میشد بفهمی که وقتی استاد داشت میگفت بیا بغل دایی بیا بغل عمو داشت میگفت مکه من مثل پسرش نبودم چی شد الان خواهر زادش شدم …. وای خیلی خوب بود … و بعد رفت … عاشقتونممممم
سلام … برای من این قسمت این درس رو داشت که،
یهسری کارها شایـد اصـلا بهم ربطی نداشته باشن ولـــی
روی هم تأثیر میزارن…
ورزش کردن واسه سلامتی و لاغری انجام میدم ولی بعدش احساس خوبی بهم میده
چون اون تصمیمی که داشتم واسه ورزش و اون تأثیری که ورزش روی بدنم میزاره و اون ارادهای که باعث میشه انجامش بدم بهم اعتماد بنفس و انگیزه میده
به امید زندگیِ آرامش بخش
11:34 صبح…
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مربم جون
چقدر این سریال ها درس داره بار اول که دیدم زیاد درسش نفهمیدم الان بهتر درک میکنم برام ِلذت بخش تره
خدا قوت بریم برای اصلاح پردایس و درخت های که پیچک ها دورشون پیچیده
نوش جونتون نوشیدنی خنک و مفید
خدا رو شکر همه وسیله ها آماده از قیچی هیولا تا دستکش عالی و اره …
با دوربین خانم شایسته عزیز که چقدر با عشق کارش انجام میده
خدای من براونی هم اومده
چقدر دوست داشتنی هست
خنده های مریم از ته دل میاد چقدر خندیدم
خیلی مریم عزیز با انرژی هستن
موقعی که استاد با براونی شوخی میکرد و مریم جون هم با استاد شوخی میکردخوشحال شدم من هم خنده ام گرفت این دو فرشته چقدر با هم در صلح هستن با خودشون در صلح هستن دو دوست صمیمی بدون حاشیه
چقدر درس داره این قطع کردن درختان جلوی دریاچه به قول استاد باید قطع بشن
مریم جون یک دست ماهرانه دوربین گرفته و با دست دیگه اون پیچک ها رو قطع کرد شجاع و با اراده
مریم جون تحسینتون میکنم که از تاریکی نمی ترسی از رانندگی نمی ترسی شما خدا رو شکر خیلی قوی هستین من از شما خیلی یاد گرفتم خیلی خوب قانون فهمیدی و روی باورهات کار کردی و پا روی ترسهات گذاشتی
باورهای مخرب ما هم باید قطع بشن سالهاست این باورها با ما بودن و ذهن ما رو اشغال کردن و جلوی پیشرفت ما رو گرفتن
و به ذهن ما چسپیدن
ترسها جلوی رشد ما رو میگرن باید بری توی دل ترسها….
چقدر شما دو عزیز به سلیقه های هم احترام می گذارید نظر همدیگه رو می پرسید
چقدر خودتون هستید شوخی میکنید خریدهاتون نشون می دید غذاهاتون نشون می دید
ما هم همه انرژی مثبت براتون می فرستیم دعا میکنیم ماشاالله میگیم تحسینتون میکنیم درس می گیریم زیبایی ها رو می بینیم این هم پاداش ماست چی از این بهتر همیشه استاد و مریم جون دست پر ما رو دعوت میکنن و حرف ها و نکته های آموزنده رو به ما میگن خیلی صمیمی چون یک خانواده هستیم اون هم با فرکانس بالا با قلبی پاک و سرشار از عشق
در پناه خداوند باشید
رابه نام خداوند بخشنده مهربان .
سلام و درود بر استاد عزیزو بانو مریم جان نازنین.
دیشب برا این قسمت کامنت نوشتن ولی قبل از ارسال حذف شد و دوباره می نویسم با تمرکز بیشتر بر نکات مثبت و زیبایی های پارادایس.
استاد عزیزو مریم جان وسایل را مهیا کردند برای نشان دادن توحید در عمل.و عملگرایی بالای این زوج دوست داشتنی و نازنین .
همه چیز آماده است .قبل از شروع هر کار ابتدا باید ابزار کار را آماده کنیم و یکی مثل استاد عباسمنش عزیز با بهترین ابزار و تجهیزات کار می کنند و با قدرت مالی که دارند هرروز از ابزار بهتر و با کیفیت تری استفاده می کنند .پس از مجهز شدن به الله اکبر قدمها برداشته میشه .
انرژی زیبای مریم جان با خنده های بامزه و شوخ طبعی ذاتی که دارم کار کردن در پارادایس را مفرح تر و دلچسب تر می کند .
استاد عزیز تحسین می کنم دستکش های خفنی را که برای عشقتون تهیه کردین واقعا درجه یک به نظر می رسند .
کار شروع می شود .درختچه های که جلوی دیدن دریاچه را گرفتند یکی پس از دیگری قطع می شوند و استاد با زور بازو همه را از اطراف دریاچه دور می کند و پاک سازی با بهترین کیفیت انجام می شود.
مریم جان قیچی به دست اون دو شاخه پیچک هرز را شناسایی می کند و یا یک دست گوشی را گرفته و با دست دیگه قیچی هیولا را بر داشته و این دو پیچک هرز را قطع می کنند .آفرین براین همه تعهد در به تصویر کشیدن اتفاقات و بهبود محیط زندگی.
توضیحات خانم شایسته در مورد باورهای محدود کننده که مثل این پیچک ها ذهن ما ا اشغال کرده اند و به طرز خیلی ماهرانه ای باورهای درست مارا تحت تاثیر قرار می دهند و فضای ذهن ما ا اشغال می کنند و لزوم شناسایی و قطع این باورهای مخرب و محدود کننده بسیار شنیدنی و درس آموز بود .
من هم ترس هابی دارم .ترس از تاریکی در محیط ناشناخته ،ترس از ایمپلنت دندان که همین دیروز شناسایی کردم که مانع رفتن من به دندانپزشکی شده بود .قضیه از این قرار بود که من دیروز وقت دندانپزشکی داشتم برای ایمپلنت .هر چه به تایم رفتنم نزدیک می شدم این ترس بیشتر می شد.به حدی این ترس زیاد شد که زنگ زدم و عذر خواهی کردم و قرار را به بهانه ای کنسل کردم .بعد که کمی آرام گرفتم علت را جستجو کردم .دو عامل را برای بر هم زدن قرار دندانپزشکی شناسایی کردم که هردو عامل ترس بودند.اولی ترس از درد کشیدن و سوراخ شدن استخوان فک و درد آن .دومین ترس از تمام شدن پول که منشأ آن باورهای محدود کننده است .خوب برای ترسهایم دو پلن ریختم .
اول اینکه مجدد نوبت گرفتم برای انجام کار دندانپزشکی تا ذهنم را مجبور به پذیرش آن کنم و از اهرم رنج و لذت استفاده کردم و برای ترس از تمام شدن پول و لنگ ماندن هزینه هایم تا پایان ماه هم تصمیم گرفتم روی باور فراوانی کار کنم .پس از خانه بیرون زدم و اولین قدم را برداشتم و عکس سه بعدی از دندان را که لازم بود را گرفتم .به این شکل خودم را آماده انجام کار با باورهای جدید ودرست نمودم .
خوبیه این مجموعه فایلهای زندگی در بهشت و کلا فایل های سایت اینه که این باوهای درست و اساسی ،پیچک های باورهای محدود کننده در من شناسایی می کنه و من هم به نوعی همزمان با دیدن این فایهاو باورسازیها رشد می کنم ویک قدم به سمت بهبود و غلبه بر ترس ها ،نگرانی ها بر می دارم .
به قول استاد عزیز در فایل قبلی :
«قطع کن قطع کن ».من هم قطع می کنم ترس هایم را ،باورهای محدود کننده ام. بی ایمانی ام را ،باورهای شرک آلود را ،کمال گرایی ام را .
خدا را شکر بابت این فایل زیبا و براونی زیباو جذاب و دوست داشتنی .رابطه استاد با جهان پیرامونش همه زیبایی و زیبایی هست .رابطه استاد با خودش ،با خانم شایسته ،با براونی ،با هر آنچه با آن مواجه می شود زیبا و آموختنی است .ممنونم از شما .موید و برقرار باشید .
سلام بر دو عاشق که الگوی واقعی من هستید برای خلق رابطه ی دلخواهم
خدا رو شکر فراوان بابت این بهبود ها و تغییر ها
من امروز می خوام از یه زاویه ی دیگه این فایل را بررسی کنم و برداشتم را الان دقیقا هدایت شدم را بنویسم و امیدوارم بچه ها تامل کنند و ازش درس بگیرند .
دقیقا زمان ورود من به سایت و هدایت الهی به این مسیر هموار حدود 5سال میشه ،زمانی که هدایت شدم 40 سال داشتم و پر از سوالات فراوان از خدا و جهان و حقیقت ،چون بی نهایت قبل ورودم به سایت در جستجوی حقیقت بودم و خیلی برای خودسازی و خودشناسی تلاش کرده بودم و خدا هدایتم کرد بماند که اونها هم اندازه صدتا کتاب که بنویسم ماجرا داره ولی هدفم بیشتر از هر چیزی در این جهان انسانیت و درست زندگی کردن و خدا را درست بندگی کردن بود
ساده بگم آدم وار زندگی کنم .
ایم برام بسیار بسیار بسیار اهمیت داشت بسیار بیشتر از ثروت ساختن بسیار بیشتر از موفقیت اجتماعی و …
کلا برای این وضوع می توانم بگم از کودکی ام شر و ع کرده بودم به خود شناسی تا برسم به خداشناسی
و حاضر بودم همه شرایطی را بگذرونم ولی آدم بشم
تا هدایت بشم
استاد 5 سال گذشت و الان دقیقا اونجایی که مریم جان علف های پیچک را قطع کرد و گفت اینها ترس های کوچولویی هستند که وقتی برداشته میشه تصمیمات بزرگ بزرگ می گیری و وقتی قعطشون کرد گفت الان زیبایی کلبه مشخص شد .
من هدایت شدم به درون خودم خدایا چقد این روزا زیبایی های وجود و درونم را بیشتر درک می کنم حسشون می کنم چقد با باورهای محدودکننده ی مذهبی فرهنگی خانوادگی زیبایی های وجودمون زشت و نازیبا جلوه می کرد و چقد تلاش های بیرونی برای زیبا نشون دادن درونت الکی و بیهوده
نقاب هایی که از گذشتگانمون که مثل اون تنه ی درخت سالیان سال زندگی کرده اند و الان پوسیده شدند زیر خاک ها در دل قومیت ها افکارشون در ما جوانه زد و با اینکه تنه خشکه و مرده از دلش علف هرز زده بیرون
استاد همیشه هر وقت قرآن می خواندم این پیشینیان و مثل اونها در خسران نباشید دنباله روی اونها نباشید برام سوال بود و سال هاست فهمیدم و درکش کردم
آره باورهای محدودکننده نسل به نسل مثل این علف های کوچولو بازم رشد می کنه ولی وقتی آگاهانه تلاش می کنه و قطعش می کنی اولین چیزی که می بینی زیبایی های درونی خودته که وای دیوانه کننده ات می کنه
اینقد تفاوت شخصیت با شخصیت قبلی
خدا رو شکر
استاد همش به دخترم میگم مامان اکرم خانمی که در پول ساختن به راحتی به راحتی به راحتی پولسازه
اگه این انرژی 5 ساله را می گذاشت برای پولساز بهت می گفتم چکار می کرد
ولی استاد من تا امروز که زنده آن و شکر الهی در مسیرم تمام انرژی ام تمرکزم روی بهبود خودم بود و الان اشک می ریزم و می نویسم چون درک کردم زیبایی درونی را ولی بازم جا دارم بازم تلاش می خواد تازه دستگاه ذهنی و وجودیم را شناسایی کردم اتصالات و پیچ و مهره و اهرم های وجودی خودم را فهمیدم کجا با یه روغن کاری افکاری ذهنم بهتر کار می کنه کجا با رها کردن کارا راحت تر پیش میره کجا انرژی بیشتر گذاشتن پروازم میده
کجا اصلا نباید توجه کنی و اعراض کنی
کجا باید سکوت کنی تا رد بشه و ……..
شکر خدای مهربون که منو دختر طبیعت آفرید .من مادرم طبیعت بوده و هست و خواهد بود .
طبیعت دانشگاه انسان سازی بوده برای من و از کودکی تا الانم نقطه ی عطف زندگیم درس هایی که طبیعت بهم داده شکر می کنم خدای بی کران و بزرگ را و ممنونم از شما که اکرم گرامی را گرامی ترش کردید در این سایت
استاد همیشه دلم می خواست معنای اسمم را زندگی کنم و الان اون را در درونم ساختم و خوشحالم که محصول اولی که در این مدت در وجودم زیبا دیدم گرامی بودن بوده و جهان بی نهایت بهم نشون داد در حالیکه قبلا مخفی بود و لابلای یه عالمه منیت و غرور مخفی بود ولی الان هویدا شده
ممنونم استاد عزیز یقین دارم برکت و نور الهی در همه ی لحظات زندگی شما جاری و ساعی است .
و شما معلم انسان سازی بودید برای من و برای همه
یادمه سالها کتابی در قفسه ی کتابخانه ام بود به نام در جستجوی استاد
هر بار یه قسمتی را می خواندم و گذاشتمش سر جاش شاید چند صفحه از آن را خواندم
ولی این جمله در جستجوی استاد را سالها به دنبالش بودم و رفتم و دیدم و هر بار رها کردم چون نیاز روحم نبود همش خواستم و خواستم و خواستم تا شد
خوشحالم تا این لحظه ،تازه فهمیدم حقیقت چی بوده
ولی بازم خیلی خیلی خیلی باید تلاش کنم .
دوستتون دارم
در پناه خدا
بسم الله الرحمن الرحیم والحمدالله رب العالمین
خدایا من تسلیمم. من نمیدونم. خدایا از هرخیری که از جانب تو برسه من محتاجم. خدایا تو هدایتم کن. کمکم کن خدایا از نور خودت برقلب وزبانم بباران تا درک بهتری از قوانین الهی داشته باشم
قسمت هفتم. پراز زیبایی وشگفتی ودرس
دوتا انسان قدرتمند وفعال مجهز به قدرت واعتماد به الله با وسایل فوق العاده عالی. با تصمیم پاکسازی وزیبایی
الهی ام به امید تو شروع میکنیم
خدای من حشره های عشق. حشره هایی که نر وماده به هم وصل هستند. در نگاه اول فکر میکنی چقدر عالی. مثل عشق هایی که به خورد ما دادند وباور کردیم یعنی وابستگی. یعنی چسبیدن به همدیگه. لذت نبردن از علایق شخصی
به لطف خدا وقوانین از زمانی که من این قوانین رایاد گرفتم وبا کمک دوره عشق ومودت وابستگی من به همسرم خیلی خیلی کم شده وجالب تر روابطمان خیلی خیلی بهتر شده
تحسین میکنم کمک وهمکاری شما دوزوج خوشبخت رو
تحسین میکنم عشق وعلاقه وشوخی های بین شمارا
چقدر لذت میبرم ودرس یاد میگیرم همکاری کردن باهمدیگه رو. شاید این کارها به نظر من مردانه باشه. ولی وقتی مریم جوون رامیبینم که باعشق به استاد کمک میکنند واقعا احساس قدرت میکنم وباور عوض میشه که منم میتوانم
خدای من. با دیدن لباس سفید استاد. این باور محدود کننده رو پیدا کردم. گفتم استاد میخواد بره کار کنه. اون لباس سفید الان کثیف میشه لکه بشه دیگع پاک نمیشه. باوری که از بچگی به خورد ما دادند واز لذت لباس سفید یا روشن محروم شدیم فقط بخاطر اینکه زود لکه وکثیف میشه وخراب. (باور کمبود )
چقدر تو مستند های زندگی شما میشه باورهای محدود خودمون راشناسایی کنیم
تحسین میکنم بخاطر اینکه نوشابه های مورد علاقه خودتون را برداشتید. واین یعنی احساس ارزشمندی دادن به خود. عزت نفس داشتن. نه اینکه هرچی بقیه خوردن منم میخورم.
واین یعنی احترام به نظر وسلیقه ی خودمون
نکته بعدی. پیچک ها وتوضیح زیبای مریم. رفتن تو دل ترس های کوچک با کمک تکامل
منم مدت هاست میخوام زیر زمین خونمون را تمیز کنم اما میترسم از بس وسیله داخل اون هست. گربه داره. باید به دل ترسم برم وشروع کنم به تمیز کردن زیر زمین. الان ایده اش اومد که برای شروع تو دل ترس ها. همین مورد راشروع کن.
افرین مرجااان. ببین وقتی هدایت میخوای وشروع میکنی به نوشتن چطوری خدا هدایتت میکنه. وقتی فایل رومیدیدم به خودم میگفتم من چع ترسی دارم. من که از تاریکی نمیترسم. من باید از چه باوری شروع کنم. والان خداوند با کامنت خودم هدایتم کرد
خدایا شکرت که اینقدر سریع الجواب هستی. منم با توکل وتجهیزبه نام الله. جمعه رو میگذارم برای تمیزی زیر زمین
با سلام خدمت دوستان عزیز من و استاد عزیزتر از جانم
من خیلی وقت نیست که توی جمع شماها هستم ولی بیشتر آشنایی من با شماها خانمم بوده که منو آگاه کرده نسبت به قوانین… شاید هرازگاهی هم موضع میگرفتم ولی الان که دارم قدم کار میکنم به این نقطه از درک رسیدم که زمانی ما قوانین رو فهمیدیم و آگاه شدیم دیگه نباید بر خلاف قوانین عمل کرد…
خیلی سرتون رو درد نمیارم ولی توی این فیلم مریم جان زمانی که داشت درمورد پیچ پیچک ها و ترس ها صحبت میکرد نمیدونم چرا تنه درخت رو که دیدم یک لحظه خشکم زد، نه اینکه اولین بار باشه همچین صحنه ای دیده باشم که از دل یه تنه خشک درخت یه گیاه رشد کنه، بلکه تنه درخت به من فهموند که میشه افکارکهنه یا ترس هایی که بظاهر فراموش کرده ایم دوباره سر باز کنن و رشد کنن..
ببخشید شاید خیلی جمله بندی بنده خوب نبود ولی خاستم احساسمو به اشتراک بزارم دوستتون دارم
خداروشکر یه صبح دیگه بمباران کردم خودم رو با دیدن این زیبایی ها
با دیدن رابطه زیبا و پراز عشق مریم و استاد عزیز
خداروشکر که همچین بهشت زیبایی رو میبینم
و استاد عشق و مریم جان که همواره درحال زیباتر ساختن این بهشت هستن و باهمکاری همدیگه این بهشت و بهتر بهتر می کنند
و بریم سراغ اون پیچک هایی که دور درخت و مثل ترسه واقعا هیچوقت بفکرم خطور نکرده بود که برای اینکه ترسها و باورهای بزرگ از بین ببریم اول از همون ترس های کوچیک شروع کنیم و چقدر درس بزرگی بهم داد واقعا قانون تکامل تویه همه چیز هس و چقدر خوب که عملیش کنیم و قدم برداریم و از همون ترسهای کوچیک شروع کنیم
و میبینیم که استاد بوسیله این ابزارالات عالی چقدر درختها که ویوی دریاچه گرفته قط کرد و واقعا خداقوت استاد واقعا دیدن نتایج نهایی و تجسمش به ما قدرت حرکت و انگیزه میده و چقدر زیبا شما و مریم جان تمام حرفاتون عملی می کنید و چه الگوهای خوبی هستید
خداروشکر که با چشمان سالمم شاهد این رابطه زیبام خدایا مگه میشه دوتا انسان آنقدر عاشق اخ قربونتون برمممم
خدایا شکرت بابت این بهشتی که مبیبینم که سیر نمیشم از دیدنش چون عاشق طبیعتم
خدایا شکر بابت سایت استادواین سریال زیبا و پر از درس که چقدر بما آگاهی بخشید خدای بزرگم شکرت
ممنونم استاد عزیزدلم و بانو شایسته عشق
خداوند به همه ما شادی عشق آرامش سلامتی و ثروت ببخشد و همواره مارا هدایت کند
باسلام ودرودبه استاد عزیز وخانم شایسته ودرود فراوان به عزیزانی که نظراتشون رو مینویسند من نوشت مریم خانم روخواندم نکات طلایی داره ولی هرچقدر درمورد ترس از بیماریفکر کردم نکته مقابلش رو پیدا نکردم یا شاید فکر میکنم دیدگاه من درست نباشه مثلا میگم وقتی سلامتی هست چرا به بیماری فکر کنم البته من قانون سلامتی رو گرفتم نتایج خوب بود ولی بیماری من درمان نشدترس از بیماری دارم ترس از قضاوت دارم ولی با دوره دوازده قدم و عزت نفس و خواندن نظرات بچه هاتوی عقل کل وسایت خیلی بهتر شدم یک نمونه وقتی دارم نظرات رو میخوانم ذهن میگه گوشی توی دستت برات ضرر داره امیدوارم همه روز به روز بهتر از قبل بشیم با سپاس واقعا اینها رو نوشتم سبک شدم
درس جلسه 7 سریال زیبای زندگی در بهشت
سلام به استاد های قشنگ و مهربونم
لایک دارین
دوستان همکلاسی عزیز تر از جـــــــــــونم
چقدر عاشق شماها هستم با نظرات کم نظیرتون ؟
(لایک و قلب زیاد)
استاد شایسته جان این فایل زیبایی های زیادی داشت
مث مناظر رویایی و دریاچه و درختان سبز و انرژی زیاد بهشت و خوش و بش استاد با براونی ک منو خندوند و لذت بردم ….. خیلی چیزای دیگه
ک ازتون بینهایت سپاسگزارم
اما
نکات مهمی ک یاد گرفتم
مگه اینقدر قانون دقیق داریم
استاد عباسمنش جون ی زمانی میگفتین ب این شوق از خواب بیدار میشدین ک بلند شین زندگی قشنگتونو خلق کنین و برا اولین بار ک اون فایل رو دیدم چیزی نفهمیدم
تازه اونروز شما هیچی نداشتین و ب خاطر خلق خورش سبزی نهار مامانتون و کم کردن وزن 21 روزتون این ایده اومد ک باشوق خلق زندگی از خواب بیدار شین
اونروز درک نکردم
ولی الان دقیقا پامو گذاشتم جای پای شما
عاشقتونم
با این سبک امیدتون ب زندگی
استاد شایسته عزیز و مهربون و همیشه خندونم
من از اونجایی ک استاد عزیز گفتن همیشه کارامون رو راحت تر و ساده تر انجامشون بدیم
دوره سراسر لذت بخحش سریال زندگی در بهشت رو با صبحونم مِیل میکنم
وبرای شام قبل خواب ، ی پُرس سریال زیبای عشقم ( سفر ب دور امریکا ) رو میزنم ب بدن
و هر روز ی فایل
هر روز ی کامنت
هر روز ی نکته اساسی و اصلی فایل
و اینطوری میتونم بهتر نتیجه بگیرم و خلاصه تره و زمان کمتری میزارم و بیشتر میفهممش ب بقیه دوره ها و درسها میرسم
و میخوام ی تمرین بردارم ک نکات کلیدی و مهم رو توی جدولی درستشون کنم
نکته امروز درس جلسه 7 سریال زیبای زندگی در بهشت
خدا جون ممنونم ک احساسم عالیه
فرکانسم عالیه
ممنونم ک شاگرد تو شدم و تو اوستا کار منی
و میدونم از پولت
از انرژیت
از سلامتیت
از وهابیتت
از مهربونیت
از اطلاعات بروزت
از دسترسی همه وقته
از نعمتهایی ک توی زندگیت هس
از روابط خوبت
از احساس لیاقت بالات
از ماشین لاکچری و وسایل عالی زنددگیت
از مسافرت های لاکچریت
از شادی کردنت
از سپاسگزاریت
منو هم ک شاگردتم بهره مند میکنی
استاد ممنونم ک شاگردتئون شدم
استاد شایسته جان میخوام ی نکته دیگه ک بهم الهام شده رو بگم
اگه من قبول کنم ک شاگرد شماها هستم و دارم پیشتون شاگردی میکنم
یعنی حس کنم ک الان امریکا هستم و توی پارادایس پیش شما زندگی میکنم
اونوقت وقتی ی فایل میزارین خودمو اونجا حس میکنم
و وقتی این حس هست میشه گفت ب نوعی شما دو تا اوستاد کارهای من هستین
پس من میتونم از مهربونیتون ب منم میدین
از بخششتون ب منم میدین
از پولتون ب منم میدین
از انرژیتون ب منم میدین
از سلامتیتون ب منم میدین
از وهابیتتون ب منم میدین
از مهربونیتون ب منم میدین
از اطلاعات بروزت ب منم میدین
از دسترسی همه وقته ب منم میدین
از نعمتهایی ک توی زندگیتون هس ب منم میدین
از روابط خوبتون منم یاد میگیرم
از احساس لیاقت بالاتون ب منم سرایت میکنه
از ماشین لاکچری و وسایل عالی زندگیتون منم بهره میبرم
از مسافرت های لاکچریتون منم می یام
از شادی کردنتون منم خندم میگیره
از سپاسگزاریت منم سپاسگزار میشم
دقیقا مثل استاد شایسته و شما
استاد شایسته از این موهبتهای شما بهره میبره
استاد عباسمنش هم از موهبتهای استاد شایسته بهره میبره
پس منم میخوام پیش شما بمونم ک از کنارتون بهره ببرم
میخوام خواهش کنم اجازه بدین منم پیش شما بمونم
آخ اینجا پیشتون خیلی لذت میبرم
انگار وقتی پیش شمام همه درخواست هام و آرزوهامو بهم دادن
………
………
……………………….
چند خط قلب خیلی زیاد قرمز رنگ
نکته کلیدی دوم
استاد شایسته جان شما گفتین
خدا رو شکر نکته ای ک تونستم از این فایل یاد بگیرم اینه ک این شاخه پیچک ک اینقدر باریکه این درخت تنومند رو در بر گرفته و اجازه رشد رو بهش نمیده
شما گفتین این ریشه و ساقه این پیچک پیچیده و رفته درخت کناری رو مانع رشد و حرکتش میشه و منظره درخت رو هم نازیبا میکنه
و گفتین این ساقه های پیچک مثل ترسهایی میمونن ک تمام زندگیمون رو تحت تاثیر خودش قرار میده و اجازه رشد رو بهمون نمیده
منم توی زندگی شخصی خودم
من بیشترین ترسی ک ساقه اون ترس باعث شده تنه و درخت قطور زندگیمو ب بند بکشه و یکی از ریشه دارترین موضوع زندگیمه ک این اتفاق رو توی زندگی من رقم زده و بزرگترین مانع رشد من هست همین کشیدن سیگاره ک دارم روی اهرم رنج و لذتش کار میکنم و یقین دارم ک جواب میگیرم و یعنی اگه من بتونم از ترسم رد بشم خیلی کارا رو میتونم انجام بدم
بچه ها عاشقتونم
استاد های قشنگم عاشقتونم
به نام خدایی که هرچه دارم ازاوست
سلام سلام
حالتون چطوره ….
عالی عالی عالی ….
مخصوصا از کامنتا خیلی لذت بردم … از این طبیعت …
اصلا یه چیزی بگم … بینظیرین ….
عاشقتونم ….
اونقدر که دوست دارم از خوشحالی گریه کنم …
تمام نکات دوستان توی کامنتا مو به مو درست بودن …
ولی یه چیزی دیگه هم من یاد گرفتم …
وقتی استاد داشتن با اون اره تنه های بزرگ رو قط میکردن … توجهم به حرکت ارام ارام دست استاد جلب شد …
به خودم گفتم ملیکا ببین … درسته ابزار مهمه ولی حرکت ارام ارام و پیوسته ی توعه که کار رو به نتیجه میرسونه …
و در اخر که استاد تقریبا به اخرای تنه میرسید میدیدم که وزن درخت چقدر به افتادن و کنده شدنش کمک میکنه که با یه هول کوچک اون درختت میوفتاد ….
به خودم گفتم ملیکا ببین باورام دقیقا همینه … درسته الان باورای نامناسب توی مغزت مثل این درخت ها اونقدر بزرگ و تنومند شده که میتونی به این درختان تشبیه کنی … ولی وقتی اقدام به ریشه کن کردن اونا میکنی ارام ارام قدم قدم میری جلو خود همون باور پر بار و سنگین به تو برای از بین رفتنش کمکم میکنه … یه جوری که انگار داری از وزن و پرباری خودش برای نابود کردن خودش استفاده میکنی …
عاشقتونم …
وای راستی اون موقع که برانی اومده بود … عالی بود … از نگاه برانی میشد بفهمی که وقتی استاد داشت میگفت بیا بغل دایی بیا بغل عمو داشت میگفت مکه من مثل پسرش نبودم چی شد الان خواهر زادش شدم …. وای خیلی خوب بود … و بعد رفت … عاشقتونممممم
مرسی برای تک تک لحظات باهم بودن خوبتون … عاشقتون
در پناه الله یکتا باشید