https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-28 08:41:472024-12-21 08:13:58سریال زندگی در بهشت | قسمت 7
364نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
با دیدن این قسمت از سریال خواستم بگم اول ادم احساس میکنه چقدر درخت ها زیباست و هیچ وقت به فکر هرس کردنشون نیست و باورهایی که ما داریم باهاشون زندگی می کنیم هم همین طورن و تا زمانی که بهشون توجه نکنیم و دنبال دید تازه ای نباشیم هم همینن تا جایی که دنبال زندگی بهتر دید بهتر هستیم و تازه یاد این میوفتیم که شاخه های هرس و باور های محدودمون رو هرس کنیم متشکرم
سلام استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و هم فرکانسی های گلم
برداشت من از این فایل اینه که همانطوریکه خانم شایسته عزیز بیان کردن باید بر توهمات باطل و ترس های واهی غلبه کرد و همیشه و در همه حال باید بر خداوند متعال توکل کنیم و در تصمیم گیری های مهم زندگی مان مخصوصا در مواقع حساس و حیاتی این رو مد نظر قرار بدیم و البته این مطلب نباید فقط یک شعار بدون عمل باشه و باید آن را در جهت رسیدن به اهداف مان به صورت مستمر بکار ببریم به عنوان مثال برای خود من زمانیکه تصمیم گرفتم شغل کارمندی رو کنار بگذارم خیلی ترس ها و توهمات توخالی و بی اساس منو اذیت کردن ولی بخدا توکل کردم و موفق شدم که به خیلی از اهداف خودم برسم و الان که خانم شایسته به این نکته اشاره کردن منو به یاد اون روزها انداختن و خدا رو شکر می کنم تونستم به ندای درونی خودم عمل کنم و به خواسته هایم برسم والبته اینو مدیون سایت استاد عباس منش هستم به دلیل اینکه با خودن یکی از کامنت های دوستان ام در سایت واقعا انگیزه زیادی دریافت کردم و انرژی من چندین برابر شد
سلام برادر عزیزم چه خوب گفتید وچه زیبا گفتید وقتی که از ورود به دل ترس ها گفتید من رو بیاد خودم انداختی یک زمانی من ترس از تاریکی ترس از تنها خوابیدن را داشتم .حتی اطرافیان من این باور را داشتن که از تنهایی بلا خیز .
ومن هم این را باور کردم و همیشه به من می گفتن یک خانم جوان صلاح نیست تنها شب بخواب .
ومن با داشتن این ترس خودم را زیاد وزیاد اذیت می کردم همیشه شب ها به دنبال کسی یا جایی می گشتم تا یا بیاید با من بخوابند یا من بروم آنجا واین کار خیلی سخت بود ولی از زمانی که من وارد این ترس شدم و تنها می خوابم و دیگر از تاریکی و تنهایی هیچ ترسی ندارم ویک آرامش واسایش وخیر وبرکت در زندگیم جاری شده .
بله واقعا هم همین طوره دوست عزیز تازمانی که این تضاد ها نباشند حرکتی در جهت پیش رفت نیست اگر به همین چرخه طبیعت نگاه کنی که آب آتش زمین آسمان خورشید ماه خدا شیطان خیر شر مرغ خروس مرد زن …. پدر جهان این تضاد ها هستند که انسان با توجه به آن و گذاشتن تمرکز به قول استاد به اون دورنما از اون حسی که از داشتن خلاف اون نعمت بدست می آورد ایدها و انرژی و الهامات که اجازه ورودش رو با باور به این که اصلا هیچ عاملی بیرون از من نیست که زندگی ام را دست خور تغییر کند جز افکار من و باورهای قالب ذهن ام به مسیر های هدایت میشود که به اون لذت ها میرسه عین همین نیرویه برق یا آتش یا هر امکاناتی که تا همین لحظه در اختیار داریم حاصل همین تضاد های سر راه انسان بوده ولی کسی موفقعیتش را بدست می آورد که دیدش رو عوض کنه وگرنه همیشه این علف های هرز این پیچه ها هستن ولی تا زمانی که ادامه می دهند و عین سیمان مارا پای بند میشوند که قبول نکنیم باعث رشد و پیش رفت مون میشه عین موفقعیتش استاد نمود این مطالبه و نتیجه مشترک داستان موفقعیتش افراد مشهور از مایکل جکسون تا انیشتن تا هنری فورد تا آراد حسینی تا … من و شما در مسایل بسیار کوچک و پیش پا افتاده عین از یه نمره ضعیف تو مدرسه و تحصیل که میپزیری و باعث پیش رفت میشه از نبود امکانات از …
به قول معروف میگه ادب از که آموختی میگه از بی ادبان
.
خدارا صد هزار ر مرتبه شکر و هزار اللهاکبر که در این مسیر برای استاد کسی نبوده تا مسیر را نمایان کنه سایتی نبوده هر یکی دو روزه فایل بزاره اونم رایگان با کیفیت چه از لحاظ کمی و کیفی و راه نشونش بده و همین تضاد باعث شده استاد به چنین خواسته ای برسه و هی به ندای درونش گوش داده و به مسیری هدایت شده که اول از ایدهای خیلی کوچیک مثله سخنرانی تو دانشگاه بندعباس روزی سه چهار ساعت و بعد جلسات تو مکان های عمومی بعد جلسات یکم حرفه ای تر تو آموزش گاه ها بعد تهران بعد سمینار بعد مشهد اصفهان شیراز … و خارج از کشور دبی قطر اسپانیا اروپا بعد آنلاین بعد …و این سیر حاکی بر این که اگر قبول نمیکرد و اون تضاد رو به عنوان خیر نمیدید و هدایت رو نپذیرفت که هست الان من و شما از این همه لذت و نعمت بهر مند نبودیم یا دیر تر یا به یه روش دیگه خلاصه از دستان دیگه خداوند …
من شما دو انسان بزرگ رو دستانی از دستان خداوند میبینم و وقتی این فایل ها رو میبینم فقط از خدای خودم تشکر میکنم بابت اینکه داره راه ساده و درست زیستن رو بهم نشون میده.
در ضمن الان دو ماه هست که دارم قانون سپاسگزاری رو به طور حرفه ای دنبال میکنم زندگی برام جادویی شده.
البته از زمان آشنایی با برنامه های شما و سایت خیلی خیلی خوبت دارم بررسی میکنم ببینم level خودم چنده و کجای داستان ایستادم.
احساس میکنم این سایت هوشمند. چون تا رفتم قسمت آخری زندگی در خونه جدید رو ببینم نظر رو باید می نوشتم. این دقت کار رو میرسونه. عالیه. تبریک منو بپذیرید.
و اینکه یه چیزی بگم دیروز یه ویدئو قدیمی از همایش استاد عزیز سید حسین درجه یک رو میدیدم.
دیدم راجع به زندگی سخت در بندر عباس و تاکسی مدل 75 رو گفت و مخصوصا اونجاش کلی حرف داشت کلی احساس درش بود اونجا بود که استاد گفت یه گیربکس آرژانتینی دنده هیلمنی داشت و خیلی اذیت میکرد. گفتم این پسر چه قدرت بالایی داشته. از خدا از صمیم قلب برات بهترین ها رو آرزو میکنم. به حرفات ایمان دارم.
تحسین میکنم این حس سپاس گذاری و دیدن و توجه کردن و تحسین کردن تون رو دوست عزیز و خیلی براتون خوشحال هستم که نتایج در زندگی تون جاری و ساری است و در های رحمت الهی رو به زندگی تون باز شده ممنون میشم از نتایج تون کمی مارا مهمون کنین در رابطه با برخورد به تضاد ها و پیدا کردن ترمز های ذهنی
سپاس گذار خداوند هستم که قانون درحال نتیجه دادن هست و سپاس الله ی را که جهانی با قوانین یکسان خلق کرده و قدرت خلق زندگی مون رو به دست خودمون سپرده
با سلام خدمت شما استاد عزیز و همسر محترمتان با اون صدای دلنشین و پر انرژی که دارند.
این اولین باره که نظر میدم.همیشه از شما یاد گرفتم وهمیشه اونقدر مطالب جامع هست که جایی برای سوال برای من باقی نگذاشته و فقط به شما گوش سپرده ام.
واقعا این عالیه که در این زمین پهناوری که خدا در اختیارتون قرار داده هر کاری که دوست دارید انجام میدید و امیدوارم روز به روز به اون چه که میخواهید نزدیکتر بشید..ولی من یک سوال برام پیش اومد و اون این که چون من یک محیط زیستی هستم دلم واقعا برای درختان جوانی که پاکسازی شدند سوخت. آیا این درسته که گاهی ما آدم ها برای لذت بردن بیشتر خودمون محیط اطرافمان رو به هر قیمتی تخریب کنیم.میدونید اون درخت ها چه تاثیری در تنظیم دمای اطراف دریاچه داشتند.میدونید درخت ها جلوی پیشروی خاک و خاشاک رو به دریاچه میگرفتند.میدونید امکان داره به مرور از عمق دریاچه زیباتون کم بشه.آیا اونها زیستگاه همون پرنده هایی نبودند که صبح ها مثل بلبل میخوندند. از طرفی این درختها خیلی جوون بودند و هرز نبودند.خیلی حیف شد.نمیشد از کارشناس بخواهید درخت ها رو از ریشه بکنند و به جای دیگری منتقل کنید. نمی شد حداقل یک تیکه را پاک تراشی کرد.
درسته که میشه از این کار هزاران نکته یاد گرفت که دوستان زیادی هم در نظرات به آنها اشاره کردن ولی برام سوال شده.
ببخشید پر حرفی کردم.میدونم که استاد عزیز خودشون در همه امور با هدایت گرفتن از پروردگار عمل میکنند.فقط میخوام بدونم که ما در چنین مواقعی تا چه اندازه میتونیم در طبیعت داخل بشیم و آیا خداوند از این کار ما راضی خواهد بود یا نه؟
راستی چقدر خوبه که خودتون همه کارهاتون انجام میدید و واقعا لذتش رو میبرید.من و همسرم باغ کوچکی داریم که هر وقت احتیاج به هرس درختان و تمیز کاری هست فورا به دنبال یک نفر هستیم تا با دادن بهای اون برامون اون کار رو انجام بده.اینکه شما با چنین عشقی خودتون حتی کارهای به این بزرگی رو انجام میدید واقعا عالیه و برای من بهترین درس.
از شما و تیم کار تمیز و خوبتون نهایت سپاس و قدردانی رو دارم و بهترین ها رو برای شما از خداوند بزرگ خواستارم.
چه خوبه که ما هم برای شروع و حرکت به سمت کارها و تغییراتی که باید در روند کارها و زندگیمون تغییر بدیم،،بیاییم مثل استاد و مریم عزیز با چندتا ابزار و نوشیدنی سرحال کننده بریم قدم اول رو برداریم و از همون کم شروع کنیم و با احساس خوب،امیدواری،شادابی بدون ذره ای غر زدن،
بلکه خداوند هم بانشونه هاش تشویقت میکنه و باهات حرف میزنه مانند همین حشره ی عشق که چقدر زیبا به هم چسبیدن و باهم صفر میکنن و چقدر به همدیگه عشق میورزن ببین خداوند از هرطریقی میتونه باهات صحبت کنه ونشونه بذاره سر راهت که داری چجوری مسیرو میری،،
استاد میدونم که برای پاکسازی درختان و قطع کردن درختچه های هرز رو از چند زاویه داری انجام میدی،،برای زیباترکردن پرادایس
یادآوری و عمل به قوانین خداوند از ابعاد مختلف،،
نشانگر تغییر ناپذیر سنت الهی،،
احساس انگیزه بیشتر و باور قویتر نسبت به توانایی هات،،
کشف بهتر این فضا،،
ورزش کردن و کمک کردن به روند رژیم لاغر شدنت،،
ملموس تر کردن و واضح تر کردن قوانین به ما دوستان،،
عشق به کارت ،،ارزش ابزارت،،
بزرگتر شدن از مسائل زندگی،،
ردپای باارزش برای پشت سرت،،
عشق به خودت و خدای خودت،،
ما هم شروع کنیم حتی ممکنه اتاقمون بهم ریخته باشه که با مرتب کردنش کلی احساس خوب به خودمون منتقل میکنیم،،
استاد عزیز از نشون دادن نوشیدنی هاتون هم میشه فهمید که داری میگی اگه میخواهییم در عملی،هدفی میخواهیم موفق بشیم باید تمام جوانبش رو درنظربگیریم،نه اینکه فقط چنددرصدش رو بیشتر انجام ندیم بعد انتظار صد در صدهم داشته باشیم مثل خودشما اگه برنامه غذاییت رو تغییر دادی تحرک فیزیکی و باور مناسب هم همراهشه،،
من که تابحال یه همچین اره موتوری شارژی قدرتمند و کم صدا و کوچکی ندیده بودم،
وقتی باور درست باشه واقعا میتونه هرچیزی از همه جوانب خوب باشه،،
که مثالش مانند اینکه میگن آدم خوب برای ازدواج پیدانمیشه که از تمام لحاظ زیبایی داشته باشه،،یا ثروت ساختن هم همینطور ،سلامتی،،عشق به خدا و……..
استاد چقدر این جمله باارزشه که وقتی آدم بتونه نقطه موفقیت رو ببینه دیگه سختی کار براش لذتبخش تر میشه،این یعنی باور به تواناییهات و لذت بردن از مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هات،،
کارکردن و تغییر باورهای محدود کننده یعنی مثل هرروز زیباتر شدن این ویوی زیبای دریاچه پرادایس،،
یعنی باپاکسازی ذهن باعث حاصلخیز شدن ذهن میشه برای کاشتن باورهای قدرتمند کننده و ثروت ساز،،
مریم عزیز هم خیلی زیبا و جالب شباهت ترس های کوچک و این پیچکهایی که روی شاخه های درختچه پیچیدن توصیف میکنه،،
ممنون مریم جان با بازکردن دوربینت به این زیبایی ها باعث میشه هزاران چشم بیناتر و قلبها آگاهتر بشه،،
و همچنین استاد با جمله هایی کوتاه باعث ساختن سناریو هایی زیباتر از سرنوشت ها نوشته بشه،،
امروز قبل ازاینکه این فایل رو نگاه کنم ذهنم بهم گفت بیخیال کامنت گذاشتن برا قسمت قبلی بشو برو سریع فایل جدید رو نگاه کن گفتم مهم نیست که دیر کامنتمو میذارم مهم اینه که بعدها هرکسی مطالعه اش میکنه نکات ارزشمند و کمک کننده براش باشه کامنتمو گذاشتم بعداین فایل زیبارو 2بار نگاه کردم،،
بااینکه بعضی اوقات مشکلات درزندگیم برام سخت میشن اما بادیدن همون شاخه بزرگی که استاد داره میکشه کنار ،مریم هم میگه فقط همین شاخه به اندازه یه درخته،،
آگاه میشم که بعضی از مسائل هم به تنهایی خودش باید حسابی روش تمرکز و کاربشه تا مسائل بعدی رو برم سراغش و بپذیرم ،،
که نمیشه همه رو خیلی سریع تغییر داد چونکه خیلی اوقات باعجله کردنها ضربه ها خوردم،،
استاد تحسینت میکنم از وجود پرمهرت که برانی به سمتت جذب شد و اومد پیشت و فهمید که کارداری دیگه خودش راهشو کشید رفت،،
خدایا حتی اگه بظاهر در بدترین شرایط زندگی هم باشم من فقط احساس همین موفقیتهای بظاهر کوچک رو به یادمیارم تا اون نور ایمان رو پراز درخشش کنم،،،،
سلامBeh Afarinعزیز خیلی ممنون خداروشکر که هرروز با تمریناتم باعث میشم هم خودم و هم بقیه هم استفاده ببرن برای روند موفقیتشون آرزوی هرروز خوشبختی رو برات دارم
آقای سجاد، خیلی زیبا و خوب توصیف کردید. و من دو بار خوندم کامنت شما رو. لایک سبز برازنده شماست. استاد، نکته آخر رو هم خیلی زیبا گفتن که، بتونی زیبایی تصویر نتیجه رو ببنی.من دارم به نتایج خوبی می رسم که فکر کنم بالاخره بتونم با طی کردن مسیر تکامل به اون منی که دوست دارم برسم. خدایا شکرت
سلام و درود به فرانک عزیز دوست گرامی خیلی ممنون که وقت ارزشمندت رو گذاشتی برا خوندن کامنتم امیدوارم و سعی ام همیشه اینه بقول انیشتین دنبال موفقیت نباشم دنبال با ارزش بودن باشم آرزوی خوشبختی رو برات دارم
سلام خانم معصومی عزیز، واقعا به نکته ریز و بسیار ظریفی اشاره نمودی واقعا چه بجا و درست. نگران حرف دیگران نبودن ناخودآگاه چه رفتارهایی از ما بوج ود آورده و همچنین صورت برعکسش م هست یعنی نگرانی از حرف دیگران چه صورتهای دیگه از زندگی رو به روی ما گشوده است..،
سلام استاد چیزی ه بریدن این درختان تنومند مرا به فکر واداشت این بود که درمسیر حرکت به سمت هدف که خیلی ها که دارای کسب وکارهستند یا میخواهند وارد شغلی شوند که معمولا نجواهای ذهن شروع بکار میکند و افرادی که غول بازار وکار در هرزمیه که هستند و سالها کار کرده اند تمام تمام بازار دست آنهاست وارد شدن در این کار و رقابت با آنها امکان ندارد نابود میشی ّ اما بریدن ایم درختان مزاحم برای دیدن راحتی و زیباتر هدف موردنظر با مجهز شدن به وسایل کار این که میتوان هرکاری راکه بخواهیم بیاور شدن وآرام وپیوسته تکامل را طی کردن بدون درنظرگرفتن اینکه چه کسی با چه قدرتی درمقبابل هدف توایستاده است همانطور که این درختان تنومند را از سرراهتبرمیداری آنها هم خود بخود ازسراهت کنار میروند یا با تو دوست میشوند پردیسان ما راهتر بهدف میرسبم وایندرسی بود از سریال هفتم برای من
چقدر خوب و عالی هر روز یه اتفاق جدید و دیدنی در این پرادایس زیبا برای شما استاد و خانم شایسته عزیز رخ میده این زندگی رو خیلی دوست دارم و لذت میبرم از این تصاویر
خدایا شکرت تو مسیر از بین بردن درخت های مزاحم و بیخودی کمکشون میکنی
درس من از این بخش اینه
مهم اینه ادم تو هر کار بزرگ و بظاهر سخت و غیر ممکن و ترسناک اولش وارد بشم و یواش یواش درها و مسیرها برام راحت میشن و کار برام خیلی خیلی راحت میشن
و تو مسیر نامید نشم و با توکل بر خدا ادامه بدم به امید خدا بعد از نتیجه اون لذتی که بعد اتمام و پایان کار که میتونم داشته باشم فوق العادست
و با توکل بر خدا تمام این ترسها در اخر فوق العاده و فوق العاده برام شیرین و لذت بخش خواهد بود
خدایا شکرت بخاطر این همه نعمتها و زیبایی و سلامتی و فراوانی و ازادی و خوشبختی و ثروت زیاد خدایا سپاسگذارم
خدا قوت که اینقدر محکم و با اراده کار میکنید. چقدر این باور توحیدیه که من مسلح به الله اکبر هستم .
نوش جانتون این نوشیدنی های خوشمزه .
چقدر جالبه نوشیدنی با طعم سبزیجات تا حالا ندیده بودم .
لذت میبرم از شوخیهایی که با هم دارین و این رابطه فوق العاده رویایی و تحسین برانگیز. چقدر خندیدم و دل ما رو شاد میکنید .
وای این حشرات توی شهر ما هم میان از بچگی یادمه وقتی بهار میشد یه عالمه از اینا میومد و همیشه برام سوال بود که چرا اینا بهم چسبیدن ولی اسمشونو نمیدونستم چه اسم قشنگی (حشره عشق) .
چه قدرتی دارین استاد که اون تنه ها رو میکشین یاد برنامه قوی ترین مردان جهان افتادم. که شما قوی ترینش هستین در اراده و ایمان به الله .
چه ابراز علاقه باحالی به برونی کردین حسابی خندیدم و حستون رو درک کردم.
چقدر نعمت و فراوانی زیاده که آدم یه ملک به این زیبایی و بزرگی داشته باشه برای خودش و ازش تولید ثروت هم بکنه که یکیش همون برجی بود که آمدن توش قرار دادن و اجاره کردن. خدایا شکرت.
مریم جان باز چه درس بزرگی به ما دادی که وقتی وارد ترس های کوچیکمون بشیم و اونا رو از بین ببریم ما برای حل کردن مسائل دیگه قوی تر میشیم واقعا همینطوره من به شخصه چند وقته این احساس رو دارم که از وقتی که وارد خیلی از ترسام شدم توی کارهای دیگه هم قوی تر شدم. چند شبه از اول ماه رمضان هر شب تا سحر بیدارم و روی خودم کار میکنم و با خدای خودم صحبت میکنم و نماز میخونم و ازش هدایت میخوام خیلی لذت بخشه یه شب از خدا خواستم که چکار کنم ایمانم قوی بشه که بهم گفت برق رو خاموش کن و توی تاریکی با من صحبت کن اولش می ترسیدم شوهرم تو اتاق خواب بود و من تنها توی حال بودم برقو خاموش کردم و خونه تاریک شد فقط نور کمی از حشره کش می تابید همش دورو ورمو نگاه میکردم چون ترس از جن و چیزای خرافی از بچگی خیلی داشتم که یه لحظه خدا گفت آروم باش و به هیچ جا نگاه نکن فقط با من باش کم کم دیدم ترسی نیست و من در آرامش و سکوت و تاریکی شب اینقدر اشک ریختم از لطف و نعمت های خداوندم که تمام وجودم عشق به خدا شده بود شب بعد به خدا گفتم قدم بعدی برای تقویت ایمانمو به من بگو که گفت توی تاریکی نماز بخون شب قبل توی تاریکی فقط نشستم ولی امشب نماز خوندم و کمی بیشتر بر ترسم غلبه کردم . شاید این کار برای خیلیا خیلی ساده باشه ولی برای منکه تمام کودکیم با ترس از جن و روح گذشته یکم سخت بود.
استاد جان چقدر با صبر و آرامش و بدون عجله درختا رو اره کردین عاشقتم.
باز درس جدیدی از استاد :
برای هر کاری هرچقدر سخت باشه اگر قدم به قدم بریم جلو و حرکت کنیم و اگر توی ذهنمون ببینیم تصویر نهایی که وقتی کاری انجام میشه چقدر نتایج عالی میشه انگیزه میگیریم که سخت ترین کارها رو انجام بدیم و رشد کنیم.
بی نهایت سپاسگزارم از شما بابت این فایل و درسهاش .
امیدوارم اراده و ایمان همه مون هر روز قوی تر بشه .
وقتی شما و خانم شایسته با تمام امکاناتی که از نظر مالی دارید خودتون تو تمام کارها دست به کارمیشید!
چه نظافت ویلای چوبی در روزهای اول، و چه حال و هوای این روزای بهشت با هرس کردن درختا، برای زیباتر دیدن دنیای اطرافتون.
فقط باید ببینیم و یادبگیریم که چرا؟ چرا، خود استاد این کارارو انجام میده
چون نمیخواد راکت باشه، نمیخواد وقتی خودش میتونه با دستاش که موهبی از جانب رب هست، کاری رو بکنه، اون کارو بندازه گردن بقیه، حالا بعدش خدا چیکار میکنه براش؟! تو ذهنش غوغا راه میندازه که از تمام کارایی که میکنه درسهای بزرگی میگیره و باوراشو مدام رنگریزی میکنه، بر ترسهاش غلبه میکنه و هرروز و هر روز بالا و بالا تر میره تا کجا؟! بینهایت تا جاییکه ادامه بده
ترس، ترس!
همیشه جولمون رو از حرکت میگیره، نکنه اینجوری بشه، نکنه اینو بگن، نکنه نشه، نکنه یه بلایی میخواد بیاد و ….
به قول استاد ترس اسلحه شیطانه
با قدرت باید بریم تو دلش.
برا خود من یکی، بعضی ترسام خیلی سخته و بعضیاش مسخره، ولی از یه جایی، کوچیک کوچیک باید شروع کنیم و خداخودش کمکمون میکنه و اینطوری رشد میکنیم و میبینیم ِااا این بود! چه آسون.
میشه راحت نشست، بیخیال، ولو، و اجازه داد دنیا بره واسه خودش جلو و تو هم عمرتو بی هدف توش بگذرونی (حالا خوب و بد)، ولی میشه هر روز یه تلاش کوچیک رو بزاریم جزو هدف اون روزمون و میبینیم بعداز چند روز ِا، چه کارا که نکردیم، حس رضایتی که از خودمون داریم میشه گاز واسه تلاشهای بعدی و تازه متوجه میشیم بعضی کارا هر چقدرم بزرگ، هر چقدم سخت، شوروش کنیم راهش پیدامیشه و دستای خدا و ایده هاش میاد سراغمون.
تو فایل قبل فرمودید واضح قطع کن! آخ که چه لذتی داره قطع کردن خیلی چیزا! قطع کردنشون چقدرم ترسناکن و وقتی قطعش کردی نتایجش و میبینی و کیف میکنی،
استاد عزیزم تو این چندساله شگفت انگیز آشنایی من و علی با شما، چقد راحت تونستیم قطع کنیم زنجیرها رو، سبک کنیم خودمونو و زندگیمونو
وای وای، حرف مردم برای من که همیشه تو دلها عسل مهربون بودم!
نمیدونید چه ذوقی میکردم که به به، همه دوسم دارم، به همه کمک میکنم، همه از دستم راضین و ….. بگذرد که بسی بلاها سرم اومد از راضی نگه داشتن بقیه، ولی برام مهم نبود.
این مهم بود که خوب جلوه کنم، همه عاشقم باشن، خدای نکرده کسی از دستم دلخور نشه و ….
ولی دیگه گذشت اون روزا، عسل بیزبون که بلد نبود بگه نه
بلد نبود حرف زور رو قبول نکنه
بلد نبود زندگی رو زندگی کنه و مدام تلاش میکرد زندگی رو با دید بقیه زندگی کنه.
اما الان کجام؟!
با کمال ادب و احترام و ارزش برای خلق، به هر درخواستی که قراره با بله گفتن خودمو تو دردسر بندازم با احترام میگم نه.
بدش میاد؟ بیاد
میره از زندگیم بیرون؟ بره
اصلا چه بهتر که این جنس آدما از اطرافت کم بشن که تو رو واسه خودت نخوان، واسه خدمتی که بهشون میکنی بخوان این جزو یکی از درسهای کوچیک، اما ارزشمندیه که از شما گرفتم.
هر چی میخوای بپوش، بخور، شادباش، برقص، بخند.
اگه با کاری که میکنی به دیگران ضرر نرسونی، تو بهترین بنده ای، خیالت راحت.
حالا یه سریا خوششون میاد، یه سریا نه.
دیروز بعد از تمام شدت ۴ روز قرنطینه از درب منزل رفتیم باعلی کنار خونمون یه جنگله خیلی زیبا و پر از آرامش و حس خوب
تا تونستیم خندیدیم و رقصیدیم و داد زدیم و حس خوبش رو دریافت کردیم، خدای بینهایت بخشنده رو شکر کردیم بابت این همه زیبایی، همین بغل دستمون چه راحت، که البته جذب خودمون بوده.
کلی دویدم و همش تو فکرم انگار داشتم تو پارادایس پیش شما می دویدم و کیف میکردم، وای چه نسیمی، چه هوایی، چه آبیه آسمونی، چه درختایی هر کدومشون رو انگار شستن از برقی که روشونه، کیف کردیم و می گفتیم استاد تو پارادایسه ماهم اومدیم پیشش.
هر لحظمون باید سپاسگزاری باشه از کوچکترین داشته هامون تا بزرگترینش تا خدا بیشتر و بیشتر بهمون بده، البته به قول شما اون که داده ما ظرفمون رو بزرگتر کنیم و اجازه ورود نعمت و ثروت و بهش بدیم.
تو فایلا و زندگی عادیتون کیف میکنم در هر کاری و هر قدمی، فقط میگید خدایا شکرت از ته قلبتون، حسش میکنم، معجزه سپاسگزاری خانم راندابرن تو یه قسمت، با هر قدمی که برمیداری سپاسگزارم رو باید تمرین کنی، واضح تو زندگیه شما اینو می بینم.
من و علی هم خدارو شکر تا حدی موفق شدیم حتی تو مواقعی که به ظاهر خوش آیند نیست بگیم خدایا شکرت، حتما حکمتی هست که بعدا متوجه شاید بشیم، شایدم نه.
سپاسگزاری و گفتن خدایا شکرت باید بشه مثل نفس کشیدن برامون
این روزا به خودم آفرین میگم که تمام تمرکزم و ورودیهای ذهنمو قدرتمندانه و از روی اراده و خواسته دارم کنترل میکنم، با آموزه های شما
خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد، فرستاده، دستی از دستان خدا، کلامت، کلام خدا با ما، دوست داریم و روی ماهتونو میبوسیم.
با سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
با دیدن این قسمت از سریال خواستم بگم اول ادم احساس میکنه چقدر درخت ها زیباست و هیچ وقت به فکر هرس کردنشون نیست و باورهایی که ما داریم باهاشون زندگی می کنیم هم همین طورن و تا زمانی که بهشون توجه نکنیم و دنبال دید تازه ای نباشیم هم همینن تا جایی که دنبال زندگی بهتر دید بهتر هستیم و تازه یاد این میوفتیم که شاخه های هرس و باور های محدودمون رو هرس کنیم متشکرم
سلام استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و هم فرکانسی های گلم
برداشت من از این فایل اینه که همانطوریکه خانم شایسته عزیز بیان کردن باید بر توهمات باطل و ترس های واهی غلبه کرد و همیشه و در همه حال باید بر خداوند متعال توکل کنیم و در تصمیم گیری های مهم زندگی مان مخصوصا در مواقع حساس و حیاتی این رو مد نظر قرار بدیم و البته این مطلب نباید فقط یک شعار بدون عمل باشه و باید آن را در جهت رسیدن به اهداف مان به صورت مستمر بکار ببریم به عنوان مثال برای خود من زمانیکه تصمیم گرفتم شغل کارمندی رو کنار بگذارم خیلی ترس ها و توهمات توخالی و بی اساس منو اذیت کردن ولی بخدا توکل کردم و موفق شدم که به خیلی از اهداف خودم برسم و الان که خانم شایسته به این نکته اشاره کردن منو به یاد اون روزها انداختن و خدا رو شکر می کنم تونستم به ندای درونی خودم عمل کنم و به خواسته هایم برسم والبته اینو مدیون سایت استاد عباس منش هستم به دلیل اینکه با خودن یکی از کامنت های دوستان ام در سایت واقعا انگیزه زیادی دریافت کردم و انرژی من چندین برابر شد
خدایا شکرت 🌹🙏
سلام برادر عزیزم چه خوب گفتید وچه زیبا گفتید وقتی که از ورود به دل ترس ها گفتید من رو بیاد خودم انداختی یک زمانی من ترس از تاریکی ترس از تنها خوابیدن را داشتم .حتی اطرافیان من این باور را داشتن که از تنهایی بلا خیز .
ومن هم این را باور کردم و همیشه به من می گفتن یک خانم جوان صلاح نیست تنها شب بخواب .
ومن با داشتن این ترس خودم را زیاد وزیاد اذیت می کردم همیشه شب ها به دنبال کسی یا جایی می گشتم تا یا بیاید با من بخوابند یا من بروم آنجا واین کار خیلی سخت بود ولی از زمانی که من وارد این ترس شدم و تنها می خوابم و دیگر از تاریکی و تنهایی هیچ ترسی ندارم ویک آرامش واسایش وخیر وبرکت در زندگیم جاری شده .
سپاسگزارم سپاسگزارم
بله واقعا هم همین طوره دوست عزیز تازمانی که این تضاد ها نباشند حرکتی در جهت پیش رفت نیست اگر به همین چرخه طبیعت نگاه کنی که آب آتش زمین آسمان خورشید ماه خدا شیطان خیر شر مرغ خروس مرد زن …. پدر جهان این تضاد ها هستند که انسان با توجه به آن و گذاشتن تمرکز به قول استاد به اون دورنما از اون حسی که از داشتن خلاف اون نعمت بدست می آورد ایدها و انرژی و الهامات که اجازه ورودش رو با باور به این که اصلا هیچ عاملی بیرون از من نیست که زندگی ام را دست خور تغییر کند جز افکار من و باورهای قالب ذهن ام به مسیر های هدایت میشود که به اون لذت ها میرسه عین همین نیرویه برق یا آتش یا هر امکاناتی که تا همین لحظه در اختیار داریم حاصل همین تضاد های سر راه انسان بوده ولی کسی موفقعیتش را بدست می آورد که دیدش رو عوض کنه وگرنه همیشه این علف های هرز این پیچه ها هستن ولی تا زمانی که ادامه می دهند و عین سیمان مارا پای بند میشوند که قبول نکنیم باعث رشد و پیش رفت مون میشه عین موفقعیتش استاد نمود این مطالبه و نتیجه مشترک داستان موفقعیتش افراد مشهور از مایکل جکسون تا انیشتن تا هنری فورد تا آراد حسینی تا … من و شما در مسایل بسیار کوچک و پیش پا افتاده عین از یه نمره ضعیف تو مدرسه و تحصیل که میپزیری و باعث پیش رفت میشه از نبود امکانات از …
به قول معروف میگه ادب از که آموختی میگه از بی ادبان
.
خدارا صد هزار ر مرتبه شکر و هزار اللهاکبر که در این مسیر برای استاد کسی نبوده تا مسیر را نمایان کنه سایتی نبوده هر یکی دو روزه فایل بزاره اونم رایگان با کیفیت چه از لحاظ کمی و کیفی و راه نشونش بده و همین تضاد باعث شده استاد به چنین خواسته ای برسه و هی به ندای درونش گوش داده و به مسیری هدایت شده که اول از ایدهای خیلی کوچیک مثله سخنرانی تو دانشگاه بندعباس روزی سه چهار ساعت و بعد جلسات تو مکان های عمومی بعد جلسات یکم حرفه ای تر تو آموزش گاه ها بعد تهران بعد سمینار بعد مشهد اصفهان شیراز … و خارج از کشور دبی قطر اسپانیا اروپا بعد آنلاین بعد …و این سیر حاکی بر این که اگر قبول نمیکرد و اون تضاد رو به عنوان خیر نمیدید و هدایت رو نپذیرفت که هست الان من و شما از این همه لذت و نعمت بهر مند نبودیم یا دیر تر یا به یه روش دیگه خلاصه از دستان دیگه خداوند …
در هر حال سپاس گذارم که در جمع شما هستم
به نام خداوند
سلام به استاد عزیزم
متشکرم.
من شما دو انسان بزرگ رو دستانی از دستان خداوند میبینم و وقتی این فایل ها رو میبینم فقط از خدای خودم تشکر میکنم بابت اینکه داره راه ساده و درست زیستن رو بهم نشون میده.
در ضمن الان دو ماه هست که دارم قانون سپاسگزاری رو به طور حرفه ای دنبال میکنم زندگی برام جادویی شده.
سلام بر استاد عزیز سید دوست داشتنی
بنده تازه با شخص شما و همسر محترم آشنا شدم.
اگه اجازه بدید فعلا دیدگاهی رو ارسال نکنم.
البته از زمان آشنایی با برنامه های شما و سایت خیلی خیلی خوبت دارم بررسی میکنم ببینم level خودم چنده و کجای داستان ایستادم.
احساس میکنم این سایت هوشمند. چون تا رفتم قسمت آخری زندگی در خونه جدید رو ببینم نظر رو باید می نوشتم. این دقت کار رو میرسونه. عالیه. تبریک منو بپذیرید.
و اینکه یه چیزی بگم دیروز یه ویدئو قدیمی از همایش استاد عزیز سید حسین درجه یک رو میدیدم.
دیدم راجع به زندگی سخت در بندر عباس و تاکسی مدل 75 رو گفت و مخصوصا اونجاش کلی حرف داشت کلی احساس درش بود اونجا بود که استاد گفت یه گیربکس آرژانتینی دنده هیلمنی داشت و خیلی اذیت میکرد. گفتم این پسر چه قدرت بالایی داشته. از خدا از صمیم قلب برات بهترین ها رو آرزو میکنم. به حرفات ایمان دارم.
ممنونم. لطفت کم نشه.
تحسین میکنم این حس سپاس گذاری و دیدن و توجه کردن و تحسین کردن تون رو دوست عزیز و خیلی براتون خوشحال هستم که نتایج در زندگی تون جاری و ساری است و در های رحمت الهی رو به زندگی تون باز شده ممنون میشم از نتایج تون کمی مارا مهمون کنین در رابطه با برخورد به تضاد ها و پیدا کردن ترمز های ذهنی
سپاس گذار خداوند هستم که قانون درحال نتیجه دادن هست و سپاس الله ی را که جهانی با قوانین یکسان خلق کرده و قدرت خلق زندگی مون رو به دست خودمون سپرده
سپاس. خوشبختی همینه.
لذتش رو ببر
با سلام خدمت شما استاد عزیز و همسر محترمتان با اون صدای دلنشین و پر انرژی که دارند.
این اولین باره که نظر میدم.همیشه از شما یاد گرفتم وهمیشه اونقدر مطالب جامع هست که جایی برای سوال برای من باقی نگذاشته و فقط به شما گوش سپرده ام.
واقعا این عالیه که در این زمین پهناوری که خدا در اختیارتون قرار داده هر کاری که دوست دارید انجام میدید و امیدوارم روز به روز به اون چه که میخواهید نزدیکتر بشید..ولی من یک سوال برام پیش اومد و اون این که چون من یک محیط زیستی هستم دلم واقعا برای درختان جوانی که پاکسازی شدند سوخت. آیا این درسته که گاهی ما آدم ها برای لذت بردن بیشتر خودمون محیط اطرافمان رو به هر قیمتی تخریب کنیم.میدونید اون درخت ها چه تاثیری در تنظیم دمای اطراف دریاچه داشتند.میدونید درخت ها جلوی پیشروی خاک و خاشاک رو به دریاچه میگرفتند.میدونید امکان داره به مرور از عمق دریاچه زیباتون کم بشه.آیا اونها زیستگاه همون پرنده هایی نبودند که صبح ها مثل بلبل میخوندند. از طرفی این درختها خیلی جوون بودند و هرز نبودند.خیلی حیف شد.نمیشد از کارشناس بخواهید درخت ها رو از ریشه بکنند و به جای دیگری منتقل کنید. نمی شد حداقل یک تیکه را پاک تراشی کرد.
درسته که میشه از این کار هزاران نکته یاد گرفت که دوستان زیادی هم در نظرات به آنها اشاره کردن ولی برام سوال شده.
ببخشید پر حرفی کردم.میدونم که استاد عزیز خودشون در همه امور با هدایت گرفتن از پروردگار عمل میکنند.فقط میخوام بدونم که ما در چنین مواقعی تا چه اندازه میتونیم در طبیعت داخل بشیم و آیا خداوند از این کار ما راضی خواهد بود یا نه؟
راستی چقدر خوبه که خودتون همه کارهاتون انجام میدید و واقعا لذتش رو میبرید.من و همسرم باغ کوچکی داریم که هر وقت احتیاج به هرس درختان و تمیز کاری هست فورا به دنبال یک نفر هستیم تا با دادن بهای اون برامون اون کار رو انجام بده.اینکه شما با چنین عشقی خودتون حتی کارهای به این بزرگی رو انجام میدید واقعا عالیه و برای من بهترین درس.
از شما و تیم کار تمیز و خوبتون نهایت سپاس و قدردانی رو دارم و بهترین ها رو برای شما از خداوند بزرگ خواستارم.
به نام تنها صاحب نظم دهنده و زیبایی ها،،
چه خوبه که ما هم برای شروع و حرکت به سمت کارها و تغییراتی که باید در روند کارها و زندگیمون تغییر بدیم،،بیاییم مثل استاد و مریم عزیز با چندتا ابزار و نوشیدنی سرحال کننده بریم قدم اول رو برداریم و از همون کم شروع کنیم و با احساس خوب،امیدواری،شادابی بدون ذره ای غر زدن،
بلکه خداوند هم بانشونه هاش تشویقت میکنه و باهات حرف میزنه مانند همین حشره ی عشق که چقدر زیبا به هم چسبیدن و باهم صفر میکنن و چقدر به همدیگه عشق میورزن ببین خداوند از هرطریقی میتونه باهات صحبت کنه ونشونه بذاره سر راهت که داری چجوری مسیرو میری،،
استاد میدونم که برای پاکسازی درختان و قطع کردن درختچه های هرز رو از چند زاویه داری انجام میدی،،برای زیباترکردن پرادایس
یادآوری و عمل به قوانین خداوند از ابعاد مختلف،،
نشانگر تغییر ناپذیر سنت الهی،،
احساس انگیزه بیشتر و باور قویتر نسبت به توانایی هات،،
کشف بهتر این فضا،،
ورزش کردن و کمک کردن به روند رژیم لاغر شدنت،،
ملموس تر کردن و واضح تر کردن قوانین به ما دوستان،،
عشق به کارت ،،ارزش ابزارت،،
بزرگتر شدن از مسائل زندگی،،
ردپای باارزش برای پشت سرت،،
عشق به خودت و خدای خودت،،
ما هم شروع کنیم حتی ممکنه اتاقمون بهم ریخته باشه که با مرتب کردنش کلی احساس خوب به خودمون منتقل میکنیم،،
استاد عزیز از نشون دادن نوشیدنی هاتون هم میشه فهمید که داری میگی اگه میخواهییم در عملی،هدفی میخواهیم موفق بشیم باید تمام جوانبش رو درنظربگیریم،نه اینکه فقط چنددرصدش رو بیشتر انجام ندیم بعد انتظار صد در صدهم داشته باشیم مثل خودشما اگه برنامه غذاییت رو تغییر دادی تحرک فیزیکی و باور مناسب هم همراهشه،،
من که تابحال یه همچین اره موتوری شارژی قدرتمند و کم صدا و کوچکی ندیده بودم،
وقتی باور درست باشه واقعا میتونه هرچیزی از همه جوانب خوب باشه،،
که مثالش مانند اینکه میگن آدم خوب برای ازدواج پیدانمیشه که از تمام لحاظ زیبایی داشته باشه،،یا ثروت ساختن هم همینطور ،سلامتی،،عشق به خدا و……..
استاد چقدر این جمله باارزشه که وقتی آدم بتونه نقطه موفقیت رو ببینه دیگه سختی کار براش لذتبخش تر میشه،این یعنی باور به تواناییهات و لذت بردن از مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هات،،
کارکردن و تغییر باورهای محدود کننده یعنی مثل هرروز زیباتر شدن این ویوی زیبای دریاچه پرادایس،،
یعنی باپاکسازی ذهن باعث حاصلخیز شدن ذهن میشه برای کاشتن باورهای قدرتمند کننده و ثروت ساز،،
مریم عزیز هم خیلی زیبا و جالب شباهت ترس های کوچک و این پیچکهایی که روی شاخه های درختچه پیچیدن توصیف میکنه،،
ممنون مریم جان با بازکردن دوربینت به این زیبایی ها باعث میشه هزاران چشم بیناتر و قلبها آگاهتر بشه،،
و همچنین استاد با جمله هایی کوتاه باعث ساختن سناریو هایی زیباتر از سرنوشت ها نوشته بشه،،
امروز قبل ازاینکه این فایل رو نگاه کنم ذهنم بهم گفت بیخیال کامنت گذاشتن برا قسمت قبلی بشو برو سریع فایل جدید رو نگاه کن گفتم مهم نیست که دیر کامنتمو میذارم مهم اینه که بعدها هرکسی مطالعه اش میکنه نکات ارزشمند و کمک کننده براش باشه کامنتمو گذاشتم بعداین فایل زیبارو 2بار نگاه کردم،،
بااینکه بعضی اوقات مشکلات درزندگیم برام سخت میشن اما بادیدن همون شاخه بزرگی که استاد داره میکشه کنار ،مریم هم میگه فقط همین شاخه به اندازه یه درخته،،
آگاه میشم که بعضی از مسائل هم به تنهایی خودش باید حسابی روش تمرکز و کاربشه تا مسائل بعدی رو برم سراغش و بپذیرم ،،
که نمیشه همه رو خیلی سریع تغییر داد چونکه خیلی اوقات باعجله کردنها ضربه ها خوردم،،
استاد تحسینت میکنم از وجود پرمهرت که برانی به سمتت جذب شد و اومد پیشت و فهمید که کارداری دیگه خودش راهشو کشید رفت،،
خدایا حتی اگه بظاهر در بدترین شرایط زندگی هم باشم من فقط احساس همین موفقیتهای بظاهر کوچک رو به یادمیارم تا اون نور ایمان رو پراز درخشش کنم،،،،
خدانگهدارتون،،،
سلام ودرود به دوست قدرتمند و هم فرکانسیم سجاد عزیز.
خیلی خیلی خیلی کامنتت زیبا و پر از نکته و تئجه به نکات زیبا بوووووود..
خیلی ازت سپاسگزارم که وقت گذاشتی و برامون نوشتی..
برات بهترین ها رو آرزو میکنم
سلامBeh Afarinعزیز خیلی ممنون خداروشکر که هرروز با تمریناتم باعث میشم هم خودم و هم بقیه هم استفاده ببرن برای روند موفقیتشون آرزوی هرروز خوشبختی رو برات دارم
درود بر استاد عزیز
آقای سجاد، خیلی زیبا و خوب توصیف کردید. و من دو بار خوندم کامنت شما رو. لایک سبز برازنده شماست. استاد، نکته آخر رو هم خیلی زیبا گفتن که، بتونی زیبایی تصویر نتیجه رو ببنی.من دارم به نتایج خوبی می رسم که فکر کنم بالاخره بتونم با طی کردن مسیر تکامل به اون منی که دوست دارم برسم. خدایا شکرت
سلام و درود به فرانک عزیز دوست گرامی خیلی ممنون که وقت ارزشمندت رو گذاشتی برا خوندن کامنتم امیدوارم و سعی ام همیشه اینه بقول انیشتین دنبال موفقیت نباشم دنبال با ارزش بودن باشم آرزوی خوشبختی رو برات دارم
خدا قوت استادددد🌹🌹🌹🌹
ماشالله استاددددد
چقدر زیبا
دلنشین
😘😘😘😘😘😘
توخیلی خودت هستی برا همین موفقی هیچ استاد موفقیتی نمیشینه پیش اسب بگه بیا بغل دایی این یعنی حرف بقیه برات مهم نیس قر و فر الکی نداری
سلام خانم معصومی عزیز، واقعا به نکته ریز و بسیار ظریفی اشاره نمودی واقعا چه بجا و درست. نگران حرف دیگران نبودن ناخودآگاه چه رفتارهایی از ما بوج ود آورده و همچنین صورت برعکسش م هست یعنی نگرانی از حرف دیگران چه صورتهای دیگه از زندگی رو به روی ما گشوده است..،
سلام استاد چیزی ه بریدن این درختان تنومند مرا به فکر واداشت این بود که درمسیر حرکت به سمت هدف که خیلی ها که دارای کسب وکارهستند یا میخواهند وارد شغلی شوند که معمولا نجواهای ذهن شروع بکار میکند و افرادی که غول بازار وکار در هرزمیه که هستند و سالها کار کرده اند تمام تمام بازار دست آنهاست وارد شدن در این کار و رقابت با آنها امکان ندارد نابود میشی ّ اما بریدن ایم درختان مزاحم برای دیدن راحتی و زیباتر هدف موردنظر با مجهز شدن به وسایل کار این که میتوان هرکاری راکه بخواهیم بیاور شدن وآرام وپیوسته تکامل را طی کردن بدون درنظرگرفتن اینکه چه کسی با چه قدرتی درمقبابل هدف توایستاده است همانطور که این درختان تنومند را از سرراهتبرمیداری آنها هم خود بخود ازسراهت کنار میروند یا با تو دوست میشوند پردیسان ما راهتر بهدف میرسبم وایندرسی بود از سریال هفتم برای من
چقدر خوب و عالی هر روز یه اتفاق جدید و دیدنی در این پرادایس زیبا برای شما استاد و خانم شایسته عزیز رخ میده این زندگی رو خیلی دوست دارم و لذت میبرم از این تصاویر
خدایا شکرت تو مسیر از بین بردن درخت های مزاحم و بیخودی کمکشون میکنی
درس من از این بخش اینه
مهم اینه ادم تو هر کار بزرگ و بظاهر سخت و غیر ممکن و ترسناک اولش وارد بشم و یواش یواش درها و مسیرها برام راحت میشن و کار برام خیلی خیلی راحت میشن
و تو مسیر نامید نشم و با توکل بر خدا ادامه بدم به امید خدا بعد از نتیجه اون لذتی که بعد اتمام و پایان کار که میتونم داشته باشم فوق العادست
و با توکل بر خدا تمام این ترسها در اخر فوق العاده و فوق العاده برام شیرین و لذت بخش خواهد بود
خدایا شکرت بخاطر این همه نعمتها و زیبایی و سلامتی و فراوانی و ازادی و خوشبختی و ثروت زیاد خدایا سپاسگذارم
🙏🙏🙏🌹🌹🌹
سلام و درود به استاد عشق و مریم جان عزیز دل
خدا قوت که اینقدر محکم و با اراده کار میکنید. چقدر این باور توحیدیه که من مسلح به الله اکبر هستم .
نوش جانتون این نوشیدنی های خوشمزه .
چقدر جالبه نوشیدنی با طعم سبزیجات تا حالا ندیده بودم .
لذت میبرم از شوخیهایی که با هم دارین و این رابطه فوق العاده رویایی و تحسین برانگیز. چقدر خندیدم و دل ما رو شاد میکنید .
وای این حشرات توی شهر ما هم میان از بچگی یادمه وقتی بهار میشد یه عالمه از اینا میومد و همیشه برام سوال بود که چرا اینا بهم چسبیدن ولی اسمشونو نمیدونستم چه اسم قشنگی (حشره عشق) .
چه قدرتی دارین استاد که اون تنه ها رو میکشین یاد برنامه قوی ترین مردان جهان افتادم. که شما قوی ترینش هستین در اراده و ایمان به الله .
چه ابراز علاقه باحالی به برونی کردین حسابی خندیدم و حستون رو درک کردم.
چقدر نعمت و فراوانی زیاده که آدم یه ملک به این زیبایی و بزرگی داشته باشه برای خودش و ازش تولید ثروت هم بکنه که یکیش همون برجی بود که آمدن توش قرار دادن و اجاره کردن. خدایا شکرت.
مریم جان باز چه درس بزرگی به ما دادی که وقتی وارد ترس های کوچیکمون بشیم و اونا رو از بین ببریم ما برای حل کردن مسائل دیگه قوی تر میشیم واقعا همینطوره من به شخصه چند وقته این احساس رو دارم که از وقتی که وارد خیلی از ترسام شدم توی کارهای دیگه هم قوی تر شدم. چند شبه از اول ماه رمضان هر شب تا سحر بیدارم و روی خودم کار میکنم و با خدای خودم صحبت میکنم و نماز میخونم و ازش هدایت میخوام خیلی لذت بخشه یه شب از خدا خواستم که چکار کنم ایمانم قوی بشه که بهم گفت برق رو خاموش کن و توی تاریکی با من صحبت کن اولش می ترسیدم شوهرم تو اتاق خواب بود و من تنها توی حال بودم برقو خاموش کردم و خونه تاریک شد فقط نور کمی از حشره کش می تابید همش دورو ورمو نگاه میکردم چون ترس از جن و چیزای خرافی از بچگی خیلی داشتم که یه لحظه خدا گفت آروم باش و به هیچ جا نگاه نکن فقط با من باش کم کم دیدم ترسی نیست و من در آرامش و سکوت و تاریکی شب اینقدر اشک ریختم از لطف و نعمت های خداوندم که تمام وجودم عشق به خدا شده بود شب بعد به خدا گفتم قدم بعدی برای تقویت ایمانمو به من بگو که گفت توی تاریکی نماز بخون شب قبل توی تاریکی فقط نشستم ولی امشب نماز خوندم و کمی بیشتر بر ترسم غلبه کردم . شاید این کار برای خیلیا خیلی ساده باشه ولی برای منکه تمام کودکیم با ترس از جن و روح گذشته یکم سخت بود.
استاد جان چقدر با صبر و آرامش و بدون عجله درختا رو اره کردین عاشقتم.
باز درس جدیدی از استاد :
برای هر کاری هرچقدر سخت باشه اگر قدم به قدم بریم جلو و حرکت کنیم و اگر توی ذهنمون ببینیم تصویر نهایی که وقتی کاری انجام میشه چقدر نتایج عالی میشه انگیزه میگیریم که سخت ترین کارها رو انجام بدیم و رشد کنیم.
بی نهایت سپاسگزارم از شما بابت این فایل و درسهاش .
امیدوارم اراده و ایمان همه مون هر روز قوی تر بشه .
سلام استاد ارجمندم
ِبرانی درکنارتون چه آرامشی داره
وقتی شما و خانم شایسته با تمام امکاناتی که از نظر مالی دارید خودتون تو تمام کارها دست به کارمیشید!
چه نظافت ویلای چوبی در روزهای اول، و چه حال و هوای این روزای بهشت با هرس کردن درختا، برای زیباتر دیدن دنیای اطرافتون.
فقط باید ببینیم و یادبگیریم که چرا؟ چرا، خود استاد این کارارو انجام میده
چون نمیخواد راکت باشه، نمیخواد وقتی خودش میتونه با دستاش که موهبی از جانب رب هست، کاری رو بکنه، اون کارو بندازه گردن بقیه، حالا بعدش خدا چیکار میکنه براش؟! تو ذهنش غوغا راه میندازه که از تمام کارایی که میکنه درسهای بزرگی میگیره و باوراشو مدام رنگریزی میکنه، بر ترسهاش غلبه میکنه و هرروز و هر روز بالا و بالا تر میره تا کجا؟! بینهایت تا جاییکه ادامه بده
ترس، ترس!
همیشه جولمون رو از حرکت میگیره، نکنه اینجوری بشه، نکنه اینو بگن، نکنه نشه، نکنه یه بلایی میخواد بیاد و ….
به قول استاد ترس اسلحه شیطانه
با قدرت باید بریم تو دلش.
برا خود من یکی، بعضی ترسام خیلی سخته و بعضیاش مسخره، ولی از یه جایی، کوچیک کوچیک باید شروع کنیم و خداخودش کمکمون میکنه و اینطوری رشد میکنیم و میبینیم ِااا این بود! چه آسون.
میشه راحت نشست، بیخیال، ولو، و اجازه داد دنیا بره واسه خودش جلو و تو هم عمرتو بی هدف توش بگذرونی (حالا خوب و بد)، ولی میشه هر روز یه تلاش کوچیک رو بزاریم جزو هدف اون روزمون و میبینیم بعداز چند روز ِا، چه کارا که نکردیم، حس رضایتی که از خودمون داریم میشه گاز واسه تلاشهای بعدی و تازه متوجه میشیم بعضی کارا هر چقدرم بزرگ، هر چقدم سخت، شوروش کنیم راهش پیدامیشه و دستای خدا و ایده هاش میاد سراغمون.
تو فایل قبل فرمودید واضح قطع کن! آخ که چه لذتی داره قطع کردن خیلی چیزا! قطع کردنشون چقدرم ترسناکن و وقتی قطعش کردی نتایجش و میبینی و کیف میکنی،
استاد عزیزم تو این چندساله شگفت انگیز آشنایی من و علی با شما، چقد راحت تونستیم قطع کنیم زنجیرها رو، سبک کنیم خودمونو و زندگیمونو
وای وای، حرف مردم برای من که همیشه تو دلها عسل مهربون بودم!
نمیدونید چه ذوقی میکردم که به به، همه دوسم دارم، به همه کمک میکنم، همه از دستم راضین و ….. بگذرد که بسی بلاها سرم اومد از راضی نگه داشتن بقیه، ولی برام مهم نبود.
این مهم بود که خوب جلوه کنم، همه عاشقم باشن، خدای نکرده کسی از دستم دلخور نشه و ….
ولی دیگه گذشت اون روزا، عسل بیزبون که بلد نبود بگه نه
بلد نبود حرف زور رو قبول نکنه
بلد نبود زندگی رو زندگی کنه و مدام تلاش میکرد زندگی رو با دید بقیه زندگی کنه.
اما الان کجام؟!
با کمال ادب و احترام و ارزش برای خلق، به هر درخواستی که قراره با بله گفتن خودمو تو دردسر بندازم با احترام میگم نه.
بدش میاد؟ بیاد
میره از زندگیم بیرون؟ بره
اصلا چه بهتر که این جنس آدما از اطرافت کم بشن که تو رو واسه خودت نخوان، واسه خدمتی که بهشون میکنی بخوان این جزو یکی از درسهای کوچیک، اما ارزشمندیه که از شما گرفتم.
هر چی میخوای بپوش، بخور، شادباش، برقص، بخند.
اگه با کاری که میکنی به دیگران ضرر نرسونی، تو بهترین بنده ای، خیالت راحت.
حالا یه سریا خوششون میاد، یه سریا نه.
دیروز بعد از تمام شدت ۴ روز قرنطینه از درب منزل رفتیم باعلی کنار خونمون یه جنگله خیلی زیبا و پر از آرامش و حس خوب
تا تونستیم خندیدیم و رقصیدیم و داد زدیم و حس خوبش رو دریافت کردیم، خدای بینهایت بخشنده رو شکر کردیم بابت این همه زیبایی، همین بغل دستمون چه راحت، که البته جذب خودمون بوده.
کلی دویدم و همش تو فکرم انگار داشتم تو پارادایس پیش شما می دویدم و کیف میکردم، وای چه نسیمی، چه هوایی، چه آبیه آسمونی، چه درختایی هر کدومشون رو انگار شستن از برقی که روشونه، کیف کردیم و می گفتیم استاد تو پارادایسه ماهم اومدیم پیشش.
هر لحظمون باید سپاسگزاری باشه از کوچکترین داشته هامون تا بزرگترینش تا خدا بیشتر و بیشتر بهمون بده، البته به قول شما اون که داده ما ظرفمون رو بزرگتر کنیم و اجازه ورود نعمت و ثروت و بهش بدیم.
تو فایلا و زندگی عادیتون کیف میکنم در هر کاری و هر قدمی، فقط میگید خدایا شکرت از ته قلبتون، حسش میکنم، معجزه سپاسگزاری خانم راندابرن تو یه قسمت، با هر قدمی که برمیداری سپاسگزارم رو باید تمرین کنی، واضح تو زندگیه شما اینو می بینم.
من و علی هم خدارو شکر تا حدی موفق شدیم حتی تو مواقعی که به ظاهر خوش آیند نیست بگیم خدایا شکرت، حتما حکمتی هست که بعدا متوجه شاید بشیم، شایدم نه.
سپاسگزاری و گفتن خدایا شکرت باید بشه مثل نفس کشیدن برامون
این روزا به خودم آفرین میگم که تمام تمرکزم و ورودیهای ذهنمو قدرتمندانه و از روی اراده و خواسته دارم کنترل میکنم، با آموزه های شما
خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد، فرستاده، دستی از دستان خدا، کلامت، کلام خدا با ما، دوست داریم و روی ماهتونو میبوسیم.
خانم شایسته سپاسگزارم از زحماتتون
سلام عسل مهربون و دوست داشتنی…
کامنت اشکمووو دراورد..
خیلی خوووب بود..
خیلی ازش نکته یاد گرفتم..مخصوصا اون جایی که گفتی دیگه حرف مردم برات مهم نیست و منم یاد تمرین کنم که اینجوری نباشم..
خدا رو شکر کنم بابت بودنت اینجا و نوشتن این کامنت پر از حس خوب
Beh Afarin دوست ارزشمندم ممنون از کامنت زیبا و با عشقی که برام ارسال کردی شاد و موفق و پیروز باشی در تمام مراحل زندگیت
تحسین میکنم خودت و قلب مهربونت که زیباییها و خوبی ها رو میبینه🌹😍🌹
سلام به روی ماهت عسل جانم
چه کامنت پر از محتوای یک دنیا عشق و ارادت تقدیم توزیبا جانم
ممنونم کامنت شما رو در دفترم یاد داشت کردم تا بار ها وبارها بخونمش و یک سری نکات رو به خودم یادآوری کنم
چقدر زیبا گفتی که بلد نبود زندگی را زندگی کند و مدام تلاش می کرد زندگی را با دید بقه زندگی کند .
بلد نبود نه بگه.
بلد نبود حرف زور رو قبول نکنه.
این مهم بود که خوب جلوه کنم همه عاشقم باشن خدای نکرده کسی از دستم دلخور نباشه .
عسل عزیزم من این هارو در وجودم داشتم ویک کمی دارم ولی به کمک استاد جان خیلی خیلی بهتر شدم ولی باز هم جای کار دارم .
خدایا شکرت بخاطر همه این آگاهی ها ناب . سپاسگزارم سپاسگزارم.
دوستتون دارم .