سریال زندگی در بهشت | قسمت 8 - صفحه 13

488 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    سلام

    فکر میکنم از کدوم بنویسم ؟از درسایی که توی این هشت قسمت از شما ،خانم شایسته ،و کامنت بچه ها گرفتم استاد گفتم کامنت بچه ها هروقت میگفتید توی فایلا برید کامنتا رو بخونید رای بدید ،جواب بدید ،نجواها سروع میشد:نه بابا کی حال داره،اینم داره میگه که فعالیت سایتش بره بالا و…تا این الان میبینم کامنت بچه ها چقد وایل رو ریز کرده ،به چه نکاتی توجه کردن که توی مخیله نمیگنجه،میگی اهه این کجا بوددد😯😯

    کامنت دوس عزیزی فک کنم قسمت شیش اونقدر منو متحول کرد و باعث تغیر رفتاری درون من شد اونجا که گفتن:چه قشنگ ازادی در روابط هرکی به سبک خودش غذا میخوره و… اونقدر توی ذهنم بالا و پایینش میکنم من امادگیه درک این موضوع رو داشتم و خیلی جاها داره کمکم میکنه همین که به همسر و خواهر و ..هرکی که بین ما هست اجازه میدیم به سبک خودشون زندگی کنن تغییر رفتاری عظیمی توی وجودمون ایجاد میکنه،جلوی خیلی از دخالتامون و عصبانیتامون رو میگیره،من امروز اولین بار در عمل انجام دادم این باور که اول همسرم رو با این نوع رفتار پذیرفتم و دوستش داشتم و گفتم ایشون هم حق دارن به سبک خودشون زندگی کنن و این رفتارشون از باورای من هست که من دیدم و حالا من میام باور جدید میسازم و طبق قانون برانگیختگی اون رفتاری که دوست دارم رو با تغیر باور توی ایشون برانگیخته میکنم،قربون عظمت خدا برم زندگی به همین راحتیییی الهییی شگر

    درس دوم:استاد من الان درک کردم،درک کردم ،درک کردم لذت بردن از مسیرر همون روز که بین قطع درختان استراحت میکردین،من بخاطر عجول بودنم قسمت بزرگ ر۴تارم عصبانیت گرفته بود میخواستم کارا سه سوته انجام شه،مثلا خونه رو شروع کردیم رنگ زدیم میخواستم همون روز اول تموم شه،دیگه بعدش عصبی بودم،یا بچه ها دیر بخوابن عصبی بودم میخواستم من بگم بچه ها اونا خواب باشن،ولی اونروز درک کردم که اگه کارا بمونه اشکال نداره دیرتر انجام بشه هدف لذت بردنه عجله نکن لذت ببر استراحت کن عشق کن و…

    درس سوم،:تکی همین فایل وقتی گفتی با چوب، چکش، اره این چوبا باید برداشته بشه ،گفتم افرین افرین اینطور باید سمت هدف رفتا ،اینطوری میکوبیش زمیانااا،نه بگیم حالا ببینم چطو میشه،خدا چی میخواد و…

    و اخرین مورد گفتم وای خدای من دوره ی عزت نفس کار نکردم چکار کنمو تمرکزم روی این سریاله،…خدا جونم گفت نگران نباش اینا همون عزت نفس در عمله ،عمله واقعا هم اینطوره ،تصمیم ،اراده ،اهداف ،…ال۶ییی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3829 روز

    یک صدایی تو گوشم میگه ..

    FOLLOW ME … FOLLOW ME

    به نام خدا

    فقط ادامه بده … ادامه .. پادشاه ..

    My time is close to coming

    Do I stand still or try to fight

    Follow me into the sky

    میگه: فقط ادامه بده … ادامه بده …

    Let’s hold our breath till we die

    I just wish it was for something

    Follow me

    Follow me

    We can take this city on

    فقط ادامه بده …

    This is what you’re waiting for

    Follow me

    Follow me

    This is what you’re waiting for

    فقط ادامه بده ..

    My eyes are close to shutting

    This is the turning point tonight

    Follow me into the sky

    I’m glad these clouds are so high

    I’m not jumping off of nothing

    F O L L O W M E

    I can change forevermore

    فقط ادامه بده ..

    This is what you’re waiting for

    فقط ادامه بده

    We can take this city on

    فقط ادامه بده

    This is what you’re waiting for

    فقط ادامه بده

    We can take this city on

    فقط ادامه بده

    All in all, there’s really nowhere else for you to go

    SO, FOLLOW ME YOUR INNER VOICE

    LEST’S GO THE CAP

    YOHOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

    THANK YOU MY THE ONLY GOD

    سلام استاد مهربانم

    خوشحالم که اینجام، سپاس گزار خدام که ثابت قدم بودنم را میتونم با ذره ذره وجود از الماس و ارزشمندم احساس کنم

    همه چی داره دست به دست هم میده که من وضعم از هر جهت بهتر بشه، استقلال مالی، استقلال زمانی، استقلال مکانی .. یک خواب و خیال پردازی نیست فقط)) NO, NEVER SAY NEVER

    دیروز وقتی آگاهی های مدار جدیدم را درک کردم و خداوند یکتای جهان آفرین هدایتگر مطلق از زبان خودم بهم آگاهی های جدید در مدار جدیدم را داد که بیس داستان آگاهانه تر زندگی کردن بود، وقتی نوشتم این نشانه را گذاشتم که مهر تایید خدا از جانب شما یعنی همینه فقط اادامه بده به والله فقط ادامه بده، ادامه بده؛ تو را قرآن ادامه بده .. من اسم فقط ادامه بده را گذاشتم روی فصل جدید و اتفاق جدید خانواده امون، یعنی سریال زندگی در بهشت.

    امروز وقتی قسمت 8 اومد. و من خداروشکر که چشم بینایی داشتم برای دیدنش، گوشی داشتم برای شنیدنش

    گفتم قسمت 8ام از سریال فقط ادامه بده، اومد.

    فقط ادامه بده ..

    fOLLOW ME fOLLOW ME

    فایل را نگاه کردم و هنوز وقت نوشتن نبود!

    ویژه ترین و تنها نیروی جهان و جهانیان؛ منبع خیر من را هدایت کرد به پوشه ی D کامپیوتر

    و از اونجا به پوشه ی adventure 2.0

    و بعد کلیک روی فایل: GoPro Turkey MTB Adventure in 4K اینجا بود که من کم کم حس تحسین کردنم و شور و اشتیاق و هیجانم به طور ناخودآگاه با دیدن فایل و این همه خلاقیت در حرکات نمایشی و تصویر برداری زمینی و هوایی و این همه بالن به پرواز در اومده در کاپوکادیای ترکیه بروز پیدا کرد و شروع به ارسال فرکانس خاص و ناب و خالص تحسین کردم …

    ویدیوی بعدی: ویدیویی بود که دو تا هم پاره ی ارزشمندم جیمی و النا به طرز وحشتانکی!! به خودشون در صلح بودند و من خیلی شدید این بودن در صلحشون را تحسین کردم این را میشد از چهره ی آرامشون وقتی که از بالای کوه های آلاسکا و ژاپن و برینتیش کلمبیا پایین میومدند و یا از هلی کوپتر و یا از کوه بالا میرفتند تا از اونجا بیان با اسکی بیان پایین را میشد به راحتی متوجه شد، خدایییی من چقدرر این دو فرد بینظیر زیبا بودند، چه موهایی زیبایی بافته شده ی بلوندی داشتند پس اینجا توی این فایل فرکانس سپاس گزاری هم اضافه شد با مرور زمان؛ در واقع از احساس خوب به احساس خوب کمی بهتر

    حتی میشد از اون لبخندشون درحالی که اسکی سوار و با سرعت داشتند میومدند پایین و ویدیو میگرفتند و حرکات نمایشی پیاده میکردند، از هیجانی که برای این کار داشتند خلاصه من متوجه شدم این دو دوتا دیوونه ی کارشون هستند … و فقط دارند لذت میبرند

    GoPro Jamie Anderson s Unconditional GoPro Perspectives

    و اما ویدیوی بعدی

    کلیک روی GoPro HERO8 Max is Standing Sideways

    یکی از کسایی که همیشه کارهاش را تحسین میکنم یک Youtuber حرفه ای که از زیبایی های زمین از تفریحات آبی و هوا و فضا و … به شدت این فرد، کریس راجرس خلاقیت داره به شدت تحسینششش میکنممم حتی این فرد توی سال 2019 استاد؛ برنده ی جایزه ی چالش 1میلیون دلاری بین هزاران ویدیو و انسان روی کره ی زیبای آبی زمین پر نعمت و ثروت و زیبایی امون کمپانی گوپرو شد؛ به شما دیدن این سه ویدیو و این ویدیو که برنده ی جایزه شده را پیشنهاد میکنم ببینیت

    میدونید استاد

    داستان ما روی کره ی زمین چیه؟

    لذت بردن از هر کاری که میکنی؟

    عشق کردن و سپاس گزار بودن از همون داشته هات؟

    با همون چیزهایی که داری از همون جایی که هستی هر ایده ی درستی که بهت داده شده، اقدام کردن ؟

    آره آره من عشق و لذت را توی همه ی این زیبایی ها دیدم

    خداروشکر میکنم که میتونم دوباره سرپا وایسم و وقتی میخوام قدم بردارم بگم الهی به امید تو من دارم حرکت میکنم …

    نمیدونم فردا زنده ام یا نه! ولی دارم حسابی تا الان که زنده ام، زندگی میکنم

    اون موقع که فایل را دیدم فقط داشتم توجه میکردم به رفتار و حس های شما عزیزای من استاد جان و مریم جان

    ولی حس نوشتن نبود

    توی سومین فایلی که دیدم چنانننن حس نوشتن را داشتم که صدباررر به خودمم گفتمم بببین من سرمم نمیشههه

    منِ پادشاه؛ متعهد هستم

    متعهد به نوشتن

    متعهد به قدم برداشتن

    متعهد به پر شور و های انرژی بودن

    متعهد به ثروتمند شدن

    متعهد به ادامه دادن

    متعهد به مهاجرت کردن

    متعهد به ارزشمند بودن

    متعهد به کانون توجه زوم و قفل روی زیبایی هاااا

    متعهد به تحسین کردن

    متعهد به تبریک گفتن

    متعهد به سپاس گزار و قدر دان بودن

    متعهد به اافزایش ایمان و عمل صالح انجام دادن

    متعهد به افزایش مدار

    متعهد به بی خیالی گرفتن این دنیا با همه خوبی هاش دل کندن و پرواز کردن

    متعهد به محمد بی غم بودن

    متعهد به شاد بودن

    متعهد به گوش دادن به ندای درون

    متعهد به مثبت اندیش بودن محض

    متعهد به منظم بودن

    متعد به کار کردن روی خودمممم و خودممم و خودممم

    من متعهد هستم به لذت بردن از هر کاری که میکنم

    و بازم متعددد به فقطط ادامهه داددننن

    و حالا میخوام ادامه بدم، با نوشتن؛

    استاد عزیزم میخوام از توحید عملی امروزم بگم، این روزها بسیار عمیق تر خدای درونم را احساس میکنمم خداروشکر

    وقته رفتن به لایو کسب و کارمه، همین چند دقیقه پیش حجت با یک نشانه ی واضح و آشکاراااا بالای 1000% هویدا شد. تماممم)

    امروز حسم بهم گفت چه زمانی حتی روی باورهای کسب و کارم به شیوه جدید کار کنم و حالا اومدم که کامل شرحش بدم. رسالت اکنونم اینه و بعد از انجام این کارم بهم گفت برای اینکه این پازل را توی شخصیت ارزشمندم جا بندازم چکار کنم ( نوشتن 10 تا کامنت با خواندن نظرات و بیام در مورد باز همین بنویسم و هم پاره ی ارزشمندم که خود منه صحبت کنم )

    اینکارو کردم،

    یادتونه استاد مثال یک فردی به اسم ریکی را زدم تو کامنت قسمت قبل؟ منتها شما انقدر در لحظه هستید که فکر نمیکنم …

    اوکی

    وقتی روی باورهام کار کردم یک روزی توی یوتیوب ( که خداروشکر میکنم به خاطر این سایت بینظیر و حجیم از فراوانی و همینطور به خاطر ایده های جدیدی که مدیران این سایت run کردند واقعا تحسینشون میکنم.) به یک فردی هدایت شدم که توی همین کسب و کار مورد علاقه ی منه که بهش هدایت شدم دی ماه پارسال، این فرد را دو هفته ای هست که میشناسمش ..

    استاد دیدی؟ میری سفر … یا اصلا بیرون میری .. یا صدای کسی را گوش میدی برای اولین بار یک دفعه احساس میکنی این فرد را سال هاست که میشناسی ، من نسبت به ریکی رودریگرز 23 ساله آرژانتینی که برای اولین بار دیدمش همچیم حسی داشتم

    اکثر ما توی این خانوااده میدونیم و عمیقا باور داریم که داستان، داستان مدارهاست و نه لوکیشن.

    من توی مدار ریکی قرار گرفتم

    اما کی منو برد به مدارش؟

    قطعا با تلاش ذهنی خودم

    اما به چه شکل؟؟

    فقط و فقط با تغییر باورهام

    اوکی حالا که بیشتر در موردش توضیج دادم میخوام، اون چیزی که خدا جان بهم گفت تا انجامش بدم مثل الان که داره میگه و من مینویسم و فقط لذت میبرم

    اومدم اسم ریکی را نوشتم وسط صفحه و دور تا دورش با رنگ سبز هر صفت نیکویی که میتونستم از فرکانس کلامش، از نوشته هاش، از عکس هاش، از ویدیوهاش .. دریافت کنم را نوشتم

    اومد اسمش را نوشتم وسط برگه و یک دایره دورش کشیدم و حالا دور تا دور این اسم هر چی صفت نیکو بود را که دیده بودم از فایل هاش را با تجسم از اون ویژگیش نوشتم

    نقشه ام را اول بالای برگه پیاده کردم تا مثل کارگردانی باشم که مدام کش ذهنی اش را خالی میکنه تا جا باز شه واسه آگاهی های جدید ..

    موفقیت در کسب و کار:

    1) انجام کار مورد علاقه

    2) ایجاد باورهای ثروت آفرینِ قدرتمندکننده در مورد اینکه این کار پتانسیل ثروتمند شدن من را دارد

    3) استمرار بر این کار

    خب مرحله ی 1 من به خوبی Done و من دقیقا میدونم چی میخوام خداروشکر

    مرحله ی دو را با درک جدیدم در مدار جدیدم، برای اولین بار به شکل جدید و با احساس متفاوت انجام دادم

    مرحله ی سه اینه که فقط ادامه بدم .. خیلی وقت هم هست که معادله ی دیگران به کلللل از زندگی من حذف شده اصلا کسی نیست آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟!!

    آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟!!

    آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟!!

    اوکی

    گفتم من برای مرحله ی دو، نیاز به ایجاد کردنِ احساس لیاقت رسیدن این خواسته را دارم

    نیاز به باورپذیر بودن فراوانی پول و فراوانی موقعیت ها و استراتژی های معاملاتی و … دارم

    و نیاز دارم که حتما ظرف وجودیم را بزرگ و بزرگ تر کنم اونم تنها با بالاترین فرکانس یعنی سپاس گزاری

    اینکارو میتونم با دیدن الگوهای موفق توی همین کسب و کار برای خودم باورپذیر کنم

    استاد جان اینا را که الان دارم مینویسم خودممم امروززز پیادههه کردمم که دارم میگم وگرنهه اصلا میل به نوشتن و.. اینا را نداشتم

    من اول آقا باید به حرفم به چیزی که بهم گفته شده خودمم اول عمل کنم دیگه و بعد بیام بگم، اما میمونه نتیجه

    خب من میخواستم تا نتیجه بگیرم و بعد بیام بگم، ولی خدای درونم گفت عزیزم نگاهت را عوض کن و انقدر مشتاق شو! که از هیچ فایلی نگذری .. برات برنامه دارم. پس بنویس هر چی که درک کردی و هر اتفاقی که برات افتاد.

    میخوام ردپا بذاری الان خودت نمیدونی چکار داری میکنی و چه ارزشی را ایجاد میکنی با این ردپاها بعدا متوجه میشی!

    خب با این درک، استاد جون منم اومدم نوشتم و به خاطر

    اینکه ریکی جان، در ابتدا عااشق کارشه، در صلح و هماهنگی عالی همواره با خودش قرار داره، بسیار بسیار با اعتماد به نفس و عزت نفس، این را میشد با فرکانس کلامش توی تک تک فایل های ویدیویی اش دریافت کرد، ریکی خداروشکر بسیار شاددُ خندان و من عاشق خنده هاشم دندان های سفید و مرتب خدای من بینظیره خلقتت فتبارک الله احسن الخالقین، از همه مهم تر باورهاش خدای من خدای من باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرینی داره که تا حالا توی این 23 سالگی تونسته یکی از میلیونرهای جوون دنیا باشه اونم از 2 سال قبل واوو خدای من، پس حتما تونسته احساس لیاقت ثروتمندی احساس ارزشمندی و لیاقت این اعداد بالا را در خودش با مرور زمان و استمرار و ادامه دادنش ایجاد کنه، فراوانی پول بله بله حتما تونسته فراوانی پول را باور کنه و بدونه که واقعا پول در آوردن یک جورایی آسان ترین کار دنیاست، ریکی دوستای بینظیری داره با دوست دخترش با خانواده اش با دوستاش با خودشش این را میشه به راحتی متوجه شد پس ببین میشه هم ثروتمند و هم پولدار و هم روابط عالیی را داشت و تجربه کرد مثل ریکی جان شکرخدا، خدای من ریکی خیلی خلاق، این خلاقیتش واقعا تحسین برانگیز ببین چه عکس های زیبایی روی کاور ویدیوهاش درست کرده، ای جانم که همیشه خندون و شاد واوو خدای من چقدر این شاه پسر پرانرژِییی هست، آفرین به ریکی که احساس ارزشمندی والا و بالایی داره، همیشه دوستاش را دعوت میکنه به شامی به دورهمی، آفرین که به هر خواسته ای که میخواسته رسیده هر ماشینی که خواسته خریده ماشین های رنگارنگ خدایی من بینظیره بینظیره مثلا لامبورگینی آوانتادورش سبز آبی چقدررر جذاب و قشنگه آفرین به سلیقه اش آفرین به دنیای رنگارنگ و شادش، آفرین به اینکه از هر خرید هر چیزی لذت میبره، افرین که این همه ماشیی داره، هر چی که میخواسته خریده و هر چی که میخواد را خیلی راحت فارغ از اینکه قیمتش چقدر تهیه میکنه، آفرین که دست انفاق گری داره واسه مامان و باباش ماشین تسلا خریده، آفرین که انقدر به خانواده اش عشق میورزه، آفرین که برای سلامتی ذهن و جسم و روح خودش، خودش ارزش ویژه ای قائله و میاد هر روز که میره ورزش هر بار کلید یک ماشین را برمیداره و همواره بهترین لباس های شاد و رنگارنگ و برندش را میپوشه و با قمقه ی ساده ی آبش میره به کنار ساحل و اونجا مشغول دو کردن میشه، هنسفریشو میذاره و غرق دنیای زیبای خودش میشه، آفرین بهت تحسینت میکنم ریکی جان که انقدر دوست داری و مایلی در مورد اصل در مورد باورهای افراد موفق مثل وارن بافت توی این کسب و کار صحبت کنی و درس بگیری در واقع تو انقدر باهوشی که دوست داری همیشه برنده باشی و این برنده بودن را با تجربه کردن از تجربه های آدم های موفق فقط بدست میاری + صدای درونت و نه تجربه های آدم های شکست خورده این کسب و کار، تو میدونی و باور داری که همیشه میشه موفق و سربلند باشی ، افریننن آفریننن

    آفرین به خاطر این همه خونه ها و پنت هوس های خفن و فول امکاناتی که داری آفرین من عاشقتممم، من عاشق اینم که عاشق خودتی و تمامم دنیاا و به همه عشق میورزی، آفرین که همون اول کار به خودت تعهد دادی که موفق بشی و تا به اون چیزی که میخوای دست نکشیییی اصلا چون میدونی و میدونی که میتونی به خواسته ی ارزشمندت برسی، افرین به این فول اراده و مجهز به الله اکبر بودنت آفرین به اینکه متمرکز فقط روی کارت هستی، آفرین ریکی جان دوست بینظیر من دست خدایم که انقدر با خودت در هماهنگی بینظیری هستی مننن عاشقتمممم بخدا که عاشقتممم آفرین قابل تحسینی، تحسین برانگیزی، آفرین ریکی جان ک هخیلی خوب می ایستی و میشنوی حرف هم پاره هات را براشون برای سبک شخصی دیگران ارزش قائلی همیطور که برای خودت برای سبک شخصی خودت ارزش قائلی، آفرین که انقدر نترسیی وبی باک، افرین که به هر جایی که میخوای در تمام دنیا به سفر میری، آفرین که خودتی و خودت دیگه، هر جای دنیا هم برای با همین گوشی و یک اینترنت پرسرعت مشغول کاری میشی که عاشقشی، آفرین و خداروشکرررر که انقدر آزادی و آزادی را در همه ی کارهات دوست داری و واقعا انجامش میدی .. ممنونم که با وجود ارزشمندت دنیا را جای بهتری برای زندگی کردی، ممنونم که تجربیاتت را وقتی که خودت در ابتدا نتیجه گرفتی اومدی و با تمام جهان به اشتراک گذاشتی آفرین آفرین من عااشقتم ریکی جان، من از خداوند منان از رب العالمین برای تو هم پاره ی ارزشمند بهترین ها را میخوام، میخوام که بیشتر و بیشتر بهت بده، الهیی آمیننن الهیی آمین

    من عاشقتم ریکی جان

    استاد جونم اشکم جاری شد .. خدای من

    استاد باورت میشه من به این شکل توجه کردن را این حسی که الان دارم را عصری وقتی برای اولی بار پیاده اش کردم نداشتم!

    الان بیشتر احساسش کردم

    الان با ادامه دادنم، و به این شکل توجه کردن با نوشتن، بیشتر احساس کردم این تیکه از پازل شخصیتیم که باید در این مدار سوار بشه، پر رنگ تر شده … خدای من

    خدای من خدای خدای من هزاران مرتبه شکرت

    معلومه که خدا داره کارهای من را انجام میده و نه خودم! من اون کاری که بهم میگه را باید انجام بدم فقط))

    آره استاد جونم ممنونم که هستی ممنونم که دست خدای مهربونم هستم، ممنونم به خاطر همه ی وجود ارزشمند و گران بهات

    میدونی خودت الان تو چه حالیم الان دوست دارم برم پیاده روی نیم ساعت به روز جدید ولی قربون خدا برم الان اونجا ساعت 3 ظهر باید باشه …

    دوست دارم

    اگر عمری بود توی قسمت 9 سریال فقط ادامه بده .. بازم میام و در مورد اتفاقات خوب زندگیم میگم ..

    الهی

    از خدا میخوام که توی این مسیر مستقیم الهی ثابت قدم باشیم

    این قسمتم بینظیر بود بینظیر خداروشکر، من از شما ممنونم. ممنونم مریم جانم، ممنونم استاد جانم، نکته هایی را نوشتم ولی امروز و توی این نوشته جاشونو به شکل های مختلفی توی کلمه های دیگری داده. مثل انرژی شده که فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل پیدا میکند.😊

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مبینا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2199 روز

    سلام به دوستان عزیزم و استاد جان جانان

    توی این قسمت عالی نظرات دوستان رو که می خوندم و با دیدن فایل بی نظیر این قسمت صحبت از ترس ها و کنار زدن حصار ها شد…

    چند روز قبل یه روز صبح خیلی زود(هنوز هوا روشن نبود)من از خواب بیدار شدم. به محض اومدن تو هال حسم بهم گفت مبینا برو توی حیاط

    گفتم نه تو حیاط هنوز هوا تاریکه، میترسم، بزار هوا روشن تر شه بعد میرم،… گفت بابا نترس فقط کافیه این در هال رو باز کنی، در این حصار رو باز کن و برو بیرون رو نگاه کن

    من باز گفتم نه، چند دقیقه ای طول کشید تا من تونستم در رو باز کنم و برم تو ایوون،…

    وای خدای من، چقدر زیبا بود، گل محبوبه شب که چند روز قبل خریده بودم گل داده بود… و یک بو و عطر مست کننده فضای حیاط رو پر کرده بود،

    حسم بهم گفت ببین می خواستم اینو بهت نشون بدم تا لذت ببری کاش زودتر میومدی… پشت او حصار فقط زیبایی بود، فقط باید می شکستی اش و قدم رو فراتر از اون میزاشتی… باید اعتماد کنی به من. همیشه به جاهای لذت بخش و پر از زیبایی میبرمت

    حالا بعد از اون تجربه قشنگ هر وقت ترسی سراغم میاد، به خودم میگم ببین نتیجه غلبه بر این ترس الکی هم تجربه ی قشنگی پشتش هست ها… فقط بزارش کنار

    و وقتی اون ترسم رو میزارم کنار رشد میکنم و به زیبایی بیشتر هدایت میشم. به قول خانم شایسته عزیز مهم نیست این بهبود ها چقدر کوچیکه…. همین قدم های کوچیک و لذت بخش منو به اصل میرسونه. قدم به قدم

    فقط این منم که باید حصارها رو بشکنم و بندازمش تو آب و به جریان بسپارمشون…. این منم که باید بار هر ابزاری هر چند کوچک میخ ها رو شل کنم و قطع کنم و دونه دونه چوب ها رو ببرم و ادامه بدم. حتی اون وسط اگر یه ابزار رو از دست بدم نا امید نشم و حالم بد نشه و ادامه بدم و لذت ببرم و به لحظه نهایی فکر کنم، به اینکه من چقدر دارم تواناتر میشم… ذره ذره… به اینکه این ادامه دادن منو به زیبایی و لذت میبره، این منم که باید پیچک های گره خورده رو قطع کنم، میخ های زنگ زده رو بکشم یا اره کنم، چوب هایی که لونه زنبور شده رو به ملکوت اعلا بسپرم…. و بعد… به بینهایت برسم Endless

    خدایا در این لحظات عزیز و ارزشمند خودت هدایتم کن به راه کسانی که به اونها نعمت داده ای… خدایا بعد از اینکه مارا هدایت کردی قدم هایمان را استوار گردان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد محرابی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته اولین باری هست که دارم متنی مینویسم.واقعا کل زندگی من شده صحبتهای استاد از صبح تا شب دارم روی باورهام کار میکنم سالها دنبال خوشبختی پول هر از گاهی به تلاش میکردم ولی ناکام میموندم تا اینکه با این مجموعه اشنا شدم و صحبتهای استاد چوری روی من تاثیر گذاشت فرکانس فهمیدم درک قانون فهمیدم الان 10ماهی هست دارم روی باورهام کار میکنم واصلا توقع و انتظار زود ندارم زمان میبره و درست میشه به لطف خدا همه چی…

    فقط خواستم بگم شما هر تصویری فیلمی میذارید با چنان اشتیاقی نگاه میکنم و انرژی میگیرم ..میخوام بگم من هر موقع نا امید میشم فیلمهای شما به من انرژی میده حال من خوب میکنه این دارم از صمیم قلب میگم..من واقعا از خدا واستاد و خانم شایسته عزیز بسیار بسیار تشکر میکنم خداروشکر که تو این مجموعه هستم و عضو خانواده عباس منش هستم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    امیر علی نزاد گفته:
    مدت عضویت: 2386 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته با لیاقت،خیلی داریم لذت میبریم از دیدن زیبایی هایی که برامون نشون میدین،خواستم بگم با اون آهن ربای قوی که تو قسمت قبل نشونمون دادین میتونین چالش بیرون آوردن چکش رو از تو آب بهمون نشون بدین،،بازم بسیار سپاسگزارم از لطفتون،،دوستتون داریم منو همسر و فرزندانم هر روز با شما و برنامه ها و فایلهاتون زندگی میکنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صفیه باریکدل گفته:
      مدت عضویت: 2248 روز

      با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و زیبا

      چقدر چقدر عالیه این زندگی در بهشت ما هم همزمان با شما داریم تو بهشت زندگی میکنیم استاد عزیزم با دیدن این همه زیبایی ها من وقتی این فایل های تصویری رو نگاه میکنم فقط محو این همه زیبایی و نقاشی های خداوند میشم هی میام بنویسم میگم خدایا من چه بنویسم زبانم فاصره فقط با سکوتم ازتون دارم تشکر میکنم و خداوند را صد هزار مرتبه شکر میکنم بابت داشتن شماها که این همه برامون وقت میزارید و تجربه های قشنگتون رو با ماسهیم میشد که احساس ما هم خوب بشه و قانون جهان هستی رو بهتر بشناسیم که همه چی راحت فقط باید دل را به دریا زد و بقیه اش خداوند خودش کارها را انجام میده

      با خودم میگم خدا چقدر استاد و خانم شایسته تمام کارها راحت براشون اتفاق میفته و هر کجا به یه مانعی بر میخورند سریع خدا براشون نشونه می فرسته که کارهاشون راحتتر انجام بگیره مثل امروز که اون تکه جوب چه جالب اومد روی آب خودشو به استاد نشون داد و استاد گفتند این یه نشونه است که بقیه نرده ها رو بندازم توی آب و جریان آب اون رو ببره براحتی دارم میبینم این نشونه را که زمانی که آدم بدون ترس یه کاری انجام میده ایده ها و راهکار ها بهش گفته میشه

      استاد عزیزم امروز با دیدن این سریال چقدر اتفاق های قشنگی برای من افتاد همینکه میام فایل ها رو نگاه میکنم حس رهایی و آزادی بهم دست میده و بعدش کلوباری از خبرهای خوشحال کننده بهم میرسه همینجوری بامباران خبرهای خوش که هنوز تو یکی اش به وجد موندم یکی دیگه میگم خدا اینا از کجا داره میاد همش خوشی زیبایی ها توی زندگی من این روزها بقدری سرشار از زیبایی و شادمانیه که موندم کدمشونو نگاه کنم وقت تازه دارم کم میارم خدایا هزار مرتبه شکرت

      دوست تون دارم استاد عزیزم و مریم زیبا و همفرکانسی های عزیزم

      در پناه الله یکتا شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    نیلوفر رباعی گفته:
    مدت عضویت: 2422 روز

    سلام براستادعشق ومریم عزیز استاداگر پدر من که یک اوستا کار 80 ساله هست این فیلمو ببینه کلی ازتون ایراد میگرفت اخه چرا بدون کفش بدون عینک بدون دستگش کار میکنی هر میخی که جدا میشد دعا میکردم اتفاقی براتون پیش نیاد حسابی دل منو لرزوندین .من ایده برای دراوردن چکشو میدونم خیلی راحت از اون اهنربای خفنی که دارین استفاده کنین و خیلی راخت با طناب به قلاب سر اهنربا میتونین این کارو انجام بدبین .اسناد همیشه تغییر برای ما ادمها سخته ولی وقتی یه قدم برمیداریم اماده میشیم برای قدمهای بعدی و کار راحتر میشه اولش باخودم گفتم با این نردها اینجا زیباتره چرا می خوان خراب کنن ولی وقتی کار تموم شد متوجه شدم چقدر باید دید و وسیع کنیم تا لذت بیشتری ببیریم و از تغییر نترسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسین نسب كمال گفته:
      مدت عضویت: 3952 روز

      سلام استاد و خانم شایسته عزیز

      من جلسه های قبل که نرده ها را می دیدم آفتاب زده شدن و ی جورایی قدیمی و فرسوده به نظر می‌رسیدن با خودم می گفتم کاش استاد این نرده ها را تعویض کنه ، این قسمت که شروع کردین به بریدن منم مثل بقیه بچه ها موافق اینکه اصلا نرده ها نباشن نبودن ، اما بعد از پایان کار لذت بردم از ویویی که خودنمایی میکرد….

      چالش در آوردن چکش از آب با استفاده از آهن ربا یادتون نره ،

      یعنی استفاده درست از ارزش ابزار

      عاشقتونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مرضیه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2488 روز

    سلام استاد جان

    الان ۸ قسمت از زندگی در بهشت میگذره و من فقط قسمت اول از احساسم صحبت کردم با اینکه تو هر قسمت زیبایی های بیشتری میدیدم درسهایی که واقعا حیرت زده میشدم مثالهای ساده و کارایی که عمق مطلب رو میفهموند تو هر قسمت واقعا کلی حرف برای گفتن داشتم اما چرا فقط نظاره گر بودم و نمی نوشتم فهمیدم که چون باید خیلی خوب و عالی بنویسم خیلی هیجانی بنویسم خیلی خاص بنویسم اما شاید اون چیزی که میخوام در نیاد پس نمی نویسم ولش کن

    از یه طرفم واقعا دوست داشتم بنویسم در مقابل این همه زیبایی نمیتونم ساکت بشینم و فقط نگاه کنم دلم میخواد منم بگم ذوق کردم منم جیغ خوشحالی زدم که با برداشتن نرده چقدر منظره زیباتر شده من فقط این تصویر از داخل صفحه گوشیم دیدم و به طرز عجیبی حس کردم چقدر چشمهام بازتر شد چقدر منظره قشنگ تر شد دیگه از نزدیک قطعا خیلی زیباتره با خودم گفتم از این نمای جدید و دلباز یه عکس خوشکل پیدا کنم و عکس پروفایلمو عوض کنم البته راستش اولش که میخواستین نرده هارو بردارین گفتم چه کاریه استاد چرا میخواد این کارو انجام بده خوبه دیگه همینم قشنگه حتی وقتی اره هم مثل کره نمی برید همه اش میگفتم بابا خوبه این نرده ها هم قشنگی خودشونو دارن چه کاریه آخهههه همه این حرفها تو ذهنم رد میشد تا اینکه به آخر کار رسیدین و از ایده تون نرده برداری کردین اصلا آقااااا چشهام باز شد احساس پرواز بهم دست داد گفتم چقدر زیبا اصلا فکر نمیکردم انقدر عالی بشه ای ول چه ایده ای

    دیدم دقیقا کامنت گذاشتن منم مصداق همینه این همه تو محصولات آگاهی های ناب میشنوم ولی انگشت شمار کامنت گذاشتم دقیقا همین نجواها نذاشته بنویسم بابا حال ول کن فقط فایلهارو گوش کن حالا کامنت میخونی بچه ها مینویسن دیگه حالا بنویسی کامنتت خوب باشه نباشه رای بدن ندن لایک بگیری نگیری اصلا برای چی بنویسی لازم نیست هر جلسه بنویسی ولش کن و این باعث میشه کم کم و خیلی زیرآبی از فضای سایت دور بشم و نفهمم از کجا خوردم و ذهنم زیرآبی منو ببره جاهایی که نباید برم

    ۶ جلسه خندیدم و ذوق کردم و کلی بهم خوش گذشت و اون چند دقیقه اصلا تو دنیا نبودم و کلی قانون برام ساده تر شد من این سریال خیلی دوست دارم چون زندگی واقعی فیلم نیست افسانه نیست ادا نیست خود خود زندگیه که به خودم برمی گرده چقدر زرنگ باشم و تو زندگی خودم اجرا کنم احساس میکنم اینجا کلاس اول دبستان استفاده عملی قانون در زندگی شخصی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      صفیه باریکدل گفته:
      مدت عضویت: 2248 روز

      مرسی دوست عزیز از کامنت آموزنده تون این یه تلنگری برای منم هم بود چون این سریال ها رو نگاه میکردم محو این همه زیبایی میشم حس خوب میگرفتم ولی کانون خیلی راحت و واضح رو میدیدم که چقدر کانون خداوند و جهان هستی آسونه وقتی آدم در مدارش قرار میگیره وقتی میومدم کامنت بزارم همش میگفتم من چه بنویسم شاید اونجوری که بخوام از آب در نیاید ولی امشب دل به دریا زدم همونی که تو دل بهم گفت نوشتم

      چه جالب منم وقتی استاد میخواست نرده ها رو بزنه همش داشتم میگفتم خدایا این چه کاریه دارن این نمای زیبا را خراب میکنن ولی وقتی برداشته شد آزادی زیبایی بیشتر و رهایی چشمانم بهتر میدید

      مرسی از کامنتتون دوست عزیز برای منم خیلی درس داشت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 1923 روز

      بله منم همین احساس رو داشتم وقتی ایده اینکه اهنربا رو بفرستن زیر اب تا چکش رو بیارن بالا تو ذهنم اومد گفتم چه کاریه شاید بچه گونه بیاد یا شاید استاد یکی دیگه میخره اخرش اما نوشتم و فرستادم ودیدم که همه بچه ها این ایده من رو فرستادن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهدی ت. ک. گفته:
    مدت عضویت: 1999 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی.

    ،

    این قسمت هم مثل قسمت های قبل عالی بود ولی اینبار تصمیم گرفتم کلا حسی بنویسم و برداشت مفهومی ای که داشتم رو با دوستان به اشتراک بگذارم،

    بدون حاشیه و روراست بگم بار اول که این قسمت رو دیدم، تا نصفه های ویدئو همش ذهنم میگفت، بابا آخه چه کاریه…! نرده ها رو واسه چی میخواهی بزنی! آخه همینجوریم قشنگه! خراب میشه، ای کاش انجام نمیدادی….!

    گفتم بابا ساکت باش، استاد ملک خودش، دوست داره هر جور که میخواد باهاش حال کنه…آقا اختیارش داره، اصلا همه این آزادیها بخاطر اینه که انقدر ثروت داره که هر چی میخواد رو میتونه انجام بده، نگران از دست دادن نیست…

    نگرانی و ترس مال ذهن فقیره… تو نگران از دست دادنی، هزار تا توجیه هم داری، ولی ذهن ثروتمند که این چیزا رو نداره،

    فوقش بعدا بنا به شرایط اگه نیاز به نرده شد، دو سوته بهتر از اینو میده میسازن، الان دوست داره لذت ببره از این ویوی بینهایت…

    وقتی آزادی مالی داری، دیگه نگران دو قرون ده شاهی نیستی…

    ،

    گفتم ببین ذهن من چطور چسبیده به عادتها! به چیزهایی که الان هست! آقا گاهی اوقات اگه چیزهای بیشتر میخوای، باید بگذری از چیزهایی که الان داری…

    اصلا همه چی به خواسته آدم برمیگرده، هر چی خواسته ای که دارید بزرگتره، بهایی که باید بپردازی هم بزرگتره دیگه،

    استاد و خانم شایسته هر دو میخوان ویوی زیباتری از دریاچه رو تجربه کنن، وقتی که میشینن اونجا از یه محیط flat و endlees لذت ببرن…

    تصویر نهایی و نتیجه هم تو دهنشون ساختن، خب حالا اشتیاق دارن برای رسیدن به اون تصویر نهایی، به اون ویوی بدون مزاحم…

    ،

    وقتی چیزی احساس محدود شدن بهت میده، حذفش کن

    اگه واقعا آزادی میخوای، باید بهاشو بپردازی، باید ببینی حاضری بهای خواسته ای که داری رو بپردازی یا میترسی….یا به داشته های الانت چسبیدی! وقتی نمیتونی از این نرده های قدیمی دل بکنی، پس باید قید اون تصویر زیبا و لذتبخش و حس آزادی رو بزنی…

    ،

    ،

    دقیقا همه چی به خواسته آدم برمگیره،

    وقتی خواسته مشخص میشه، راه رسیدن به اون خواسته بهت گفته میشه، حالا باید انجام بدی، اقدام کنی،

    خواسته>>> میخوام از کلبه چوبی اونطرف دریاچه رو ببینم،

    برو و همه درخت ها و پیچک های دور دریاچه رو بزن،

    خواسته >>> میخوام توی شب هم از زیبایی لذت ببرم،

    میتونی با اون نوارLED که قبلا خریدی کلبه رو نورپردازی کنی،

    خواسته >>> میخوام یه ویوی فلت و عالی داشته باشم از دریاچه،

    باید نرده ها رو کلا حدف کنی،

    ،

    همینه دیگه برای رسیدن به خواسته، باید اقدام کرد

    نترسید، به نجواها و بهانه های ذهن منفی نگر، گوش نداد، باید توکل کرد و شروع کرد و دونست که قدم به قدم هدایت میشه…

    ،

    وقتی شروع کنی، انجام بدی و نتیجه رو ببینی، تازه میفهمی چقدر میتونه این بهبود دادن ها بیشتر و بیشتر بشه، چقدر جای کار داره…

    حتی اگه تو بهشت باشی، باز هم میتونه محیط زیباتر و بهتر بشه

    ،

    با بهبود های کوچولو شروع میکنی، ادامه میدی و هر بار به زیبایی بیشتر هدایت میشی… تا جایی که میبینی هیچ ربطی به گذشته ات نداشته نداری…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2229 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مهدی عزیز

      کامنت تون عالی بود و چه زیبا در مورد ذهن فقیر و ثروتمند نوشته بودین

      و دقیقا من همین سر شب بود که از یه خبری مطلع شدم اولش کمی ناراحت شدم

      ولی زود به خودم اومدم که ببین اگه به این تضاد برخوردی و خدا داره چیزهای زیبا تری رو برات مهیا میکنه

      و دقیقا این جمله ت “نگرانی و ترس مال ذهن فقیره… تو نگران از دست دادنی، هزار تا توجیه هم داری، ولی ذهن ثروتمند که این چیزا رو نداره”،برام یه تلنگر عالی بود.

      ممنونم که کامنت زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشتین .

      ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست همفرکانسی م

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهدی ت. ک. گفته:
        مدت عضویت: 1999 روز

        ممنونم خانم رشیدی،

        دلیل اینکه اون جمله ها به دلتون نشستن این بیت معروفه: هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند… البته اون کامنت یه جور دلنوشته بود خطاب به خودم که آقا، بدون که ذهنت هنوز فقیره، حواست باشه.

        واقعا خداروشاکرم که به این مسیر هدایت شدم و خیلی خوشحالم که بین دوستان هم فرکانسی چون شما هستم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      صفیه باریکدل گفته:
      مدت عضویت: 2248 روز

      با سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین

      استاد جانم واقعا من محو تماشای این بهشت شدم هروز هروز زیباتر هرچی بیشتر نگاه میکنم مجذوب تر میشم میگم خدایا آیا میتونه از این زیباتر و بهتر هم باشه برای همین نمیدونم چه بنویسم زبانم قاصره فقط دارم نگاه میکنم و چقدر قشنگ قانون خداوند را دارم توی زندگی شما و خانم شایسته میبینم که چقدر عالی دارید عالی اجرا میکنید و جواب می گرید چقدر واضح و روشن هست هیچوقت به این واضحی ندیده بودم شاید مدارم رفته بالاتر برای همین خیلی بهتر دارم متوجه میشم

      منم هم هروز با شماها دارم از این بهشت زیبا لذت میبرم استاد عزیزم وقتی شما میخواستید نرده را بردارید همش با خودم میگفتم حیف این نرده های قشنگ اخه چرا استاد میخواد این کار بکنه ولی وقتی برداشته شد انگار یه نسیم ملایمی از اون برکه زیبا روی صورت منو نوازش کرد و احساس رهایی کردم گفتم خدایا استاد واقعا خودش میدونه داره چکار میکنه و خیلی جالب بود برام زمانی که اون تکه جوب روی آب اومد و شما گفتید این یه نشونه است که نرده را به جریان آب بسپاریم خودش میره چقدر کارها براتون آسون راحت شد واقعا زمانی که آدم دل به دریا میزنه و به خدا توکل میکنه و تو دل کار میره بدون ترس خدا کارهاش رو ب راحتی انجام میده استاد عزیزم هر زمانی که میام این فایل های تصویری زیبا رو میبینم بامبارانی از خبرهای خوشحال کننده بهم میرسه این روزها منم واقعا توی بهشتم خدایا شکرت بقدری خبرهای خوش بهم میرسه که تو یکی اش به وجد ام یه خبر خوش دیگه

      نمیدونم چطوری تشکر کنم و چه بگم از این همه زیبایی ها و عمل کردن به قانون خداوند که به ما نشون میدید و باعث میشه باورهای ما روز بروز قویتر بشه و اتفاقات خوب روز بروز بیشتر بیشتر بشه اولش نمیدونستم چی بنویسم میگفتم شاید نوشتم خوب از آب در نیاد ولی بخودم گفتم شجاع باش خودت باش و دنبال تایید نباش هرچی دوست داری بنویس

      استاد عزیزم و مریم نازنینم خیلی خیلی دوست تون دارم و ازتون خیلی انرژی مثبت میگیرم

      درپناه الله یکتا شاد تندرست و موفق پیروز باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 2747 روز

    سلام

    وای خدای من چقدر برام شگفت انگیز بود

    اصلا اون لحظه که گفتید میخواید نرده هارو بردارید یه لحظه شوک شدم ، انگار که خونه ی خودم بود

    برای لحظاتی گفتم نه استاد نکن اینکارو ، حیفه ، میدونی چقدر زحمت کشیده شده برای این خونه درست بشه

    باور کنید قلبم داشت میزد و میگفتم نه منصرف میشن

    بعد از چند لحظه به خودم اومدم، و در کمال تعجب از خودم یه ترمز بزرگ در خودم کشف کردم …

    و اون ترس از دست دادن چیزهایی که دوستشون دارم و چسبیدن بهشون

    اینکه فکر کنم من این هنه براش زحمت کشیدم حالا خرابش کنم برای یه چیزه دیگه

    وای خدای من ، بله من دیرن منظره اونقدر برام مهم نبود تا کندن اون نرده ها

    در حالی با کندنشون قرار بود یه عالمه زیبایی دیگه ببینم که در مقابل اون نرده ها و داشتنشون اهمیتی نداشت

    استاد عزیز نمیدونید با دیدن این فایل و دیگر فایلها دارید چه تغییراتی در من بوجود میارید

    هر کدوم از نرده ها رو گه میکندید قلب من میزد

    خدایا میخوام های های گریه کنم و شکر گذارت باشم برای اینکه اینقدر زیبا هدایت میکنی

    فهمیدم خیلی چیزها توی زندگی روزمره م هست که میترسم از دستشون بدن در حالی که با نبودنشون یه عالمه زیبایی دیگه میتونم ببینم که جلوی چشمام رو گرفته

    استاد امروز افتادم به جون خونه ؛ یعنی گفتم باید اول از همین چیزهایی که به ظاهر کوچیک و کم اهمیتن شروع از دور و بر خونه م

    به واسطه اینکه به لطف خدا تا سه روز در خانه تنها هستم و از این تنهایی بی نهایت لذت میبرم و سفر به خارج از شهر رو به سفر به درونم خیلی ترجیح میدم و تمام لحظاتم را دارم پر میکنم از فهمیدن خودم و کار روی خودم

    استاد افتادم به جون خونه و اون چیزایی که مدتهاست واقعا کارایی یه چیزای دیگه رو برام گرفته جمع کردم

    و حتی ریختم دور ، بازم کار دارم با هاش ، همونطور که گفتید هر روز میشه زندگیمون رو بهبود بدیم از محیط تا درونمون

    و یه عالمه ایده امروز بهم گفت خدای عزیزم برای لذت بخشتر کردن همین خانه یی کوچکی که درش هستم

    خانم شایسته درست میگید که همین بهبودهای کوچولو کوچولو بعد نتایج بزرگ بوجود میاره

    داره قدمهام استوارتر میشه برای انجام کوچکترین کارهای که به ظاهر کم اهمیت میان ولی استمرارشون باعث هدایتهای بزرگتر میشه

    راست میگید استاد ارزشش رو داره ، خیلی هم داره امروز تمرین کردم و دیدم

    و فهمیدم برای ترمز به این بزرگی باید قدم بردارم ، هر چند قدمهام گوچیک باشه

    ولی الان راضیم و شاکر که متوجه ش شدم و مطمعنم خیلی میتوته توی چیزهای دیگه هم بهم کمک کنه

    آسانی و راحتی ، اصلا همه جای زندگی شما موج میزنه و لذت بردن از آنچه در اختیار دارید و شاکر بودن در هر قدمتون

    و همه ی اینها از توحیدی بودنتون است

    و حواستون به کوچکترین نشانه ها است ، درست میگید نشانه ها خیلی در دسترس هستند

    شما به معنای واقعی زندگی رو زندگی میکنید

    گذر از چیزی به ظاهر بزرگ و سخت برای دریافت زیبایی بزرگتر

    به نشانه ها دقت کردن و عمل به الهامی که میشود( توحید عملی)

    هر لحظه سپاسگزار بودن هر آنچه که هست با احساس خوب درونی

    و به دنبال راحت تر شدن کارها ، با استفاده از وسایل کاراتر و بهتر

    خدایا هزاران بار شکرت

    چقدر نوشتن درباره هر فایل بهم داره کمک میکنه برای درک بهتر و چقدر برایم مهم شده درک بیشتر و عمل کردن ، حتی با یک قدم

    سپاس از هر دوی شما برای زندگی در بهشت و یاد گرفتن و ساختن بهشت خودمان

    🌷🌷🌷🌷🌷🌵🌵🌵🌳🌳🌳🌳🌳🌲🌲🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌈🌈🌈🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        مریم م گفته:
        مدت عضویت: 2747 روز

        سلام به دوست خوبم آقا محمدامین ، سپاسگزارم برای حسن نظرتون

        امیدوارم هممون بتونیم از تمام نعمتهایی که خداوند در اختیارمون گذاشته به بهترین شکل استفاده کنیم و درون خودمون رو ریشه یی بسازیم

        که خداوند هم در قرآن بارها اشاره کرده که ما زمین و آسمان و شب و روز را نشانه یی قرار دادیم ..

        و واقعا اگر به تک تک چیزهای کوچکی که اطرافمان است چه فایلهای بی نظیر استاد که هر کدوم بی دلیل نیست و په زندگی روزمره خودمون ، خیلی میتونیم قوانین خداوند رو درش ببینیم و درک کنیم ،

        امیدوارم همیشه در راه راست باشیم

        🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺🌺

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: