سریال زندگی در بهشت | قسمت 8 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

488 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Gol Sabry گفته:
    مدت عضویت: 697 روز

    سلام به استادان عزیزم ودوستان گرامی.

    بازهم یک روز زیبای دیگر در این بهشت زیبا با دو عزیز مان آغاز شد.

    چه ویویی این تیکه خانه شایسته خیلی زیباست که در شروع فیلم برداری اول از ویوی دریاچه فیلم میگیرند چقدر قشنگن درختان چه آب زیبایی واقعا خدایا شکرت.

    ویک ایده جدید بازم به استاد الهام شده اینکه نرده هارو ببرند چقدر قشنگه این ایده هر چقدر ویوی دریاچه پاک وصفا تر باشه زیبا تر دیده میشه خدایاشکرت.

    من عاشق اون اسپ زیبا هستم که همیشه خیلی آرام هست و مشغول خوردنش است خدایاشکرت.

    چقدر وسایل کاملی دارید استاد همه چیز دارید این همش ثروت ونعمت است از طرف خدا وند مهربان خدایی که هر چیزی بخوای بهت میده فقد باید باورش داشته باشی خدایاشکرت.

    چقد. خوب وقتی تو شروع به آغاز یک کاری میکنی شاید تو اول راه همه مسیر رو نتونی پیش بینی کنی اما اکه باور داشته باشی وایمانت قوی باشه قدم به قدم گفته میشود خدایا شکرت بخاطر این هدایت های زیبایت.

    چکش هم که رفت شنا بکنه چقدر استاد یک لحظه یی ذهنشو کنترول میکنه مطمئن اگه شخصی دیگر بود اینقدر زود بیخیالش نمیشد کنترول ذهن کاری یا عملی است که انسان رو به خیلی جاهای بلند میرسونه خدایاشکرت.

    چقدر زندکی میتونه راحت وزیبا باشه خدایا منم ازین زندگی های راحت وزیبا میخوام چه صحنه زیبایی از دریاچه بوجود آمد زندگی باید زیبا باشد وزیبا خدایا بخاطر تمام نعمت هایی که در اختیار ما دادی و ما قبلا اصلا سپاس گذار نبودیم و شرک میورزیدیم والان با استاد عزیزمون سپاس گذاری رو یاد گرفتیم شکرت خدایا شکرت بخاطر این سریال زیبا که من واقعا از ته دل شکر گذارت هستم زمانی که این سریال رو میبینم و از ته دل احساس خوشحالی میکنم خدایا شکرت.

    تشکر از استاد عزیز وازدوستانی که کامنتم را خواندن

    وتشکر از خدایی که من رو در مسیر هدایت قرار داد ومن رو لایق این مسیر دانست خدایا شکرت

    إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ

    [پروردگارا!] فقط تو را مى پرستیم وتنها از تو یارى مى خواهیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمدرضا امینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 938 روز

    بسم رب نور

    سلام با استاد عزیزم و سلام به مریم جان و تمامی دوستان هم فرکانس….

    خدا را شکر که امروزم با این سریال شروع شد، و اما این قسمت …..

    ارزش ابزار همیشه می تونه کارها را جلو ببره و استاد از این ارزش به خوبی اره استفاده می‌کنه اما این شرکت میلواکی چقدر ثروت داره ولید می‌کنه تمام ابزارها با امکانات کامل مجهز شده، به قول استاد معنوی‌ترین کار دنیا ثروتمند شدنه چون به گسترش جهان کمک می‌کنی و این را استاد به خوبی انجام داده….

    ایده ی برداشتن چوب ها و و نشان دادن نمای زیبای پارادایس که ایده جالبی است و خدا را شکر که همیشه خداوند ما را ه این ایده‌ها هدایت می‌کنه و استاد همیشه خود را به دست خدا میده و این تحسین برانگیز است

    چقدر این فضای پارادایس زیباست چقدر نعمت و فراوانی اینجا به چشم میاد و من همیشه حس می‌کنم اونجا هستم و چقدر حس خوبی دارم …..

    استاد شروع کرد به بریدن چوب ها اولش با یک هدف شروع شد ولی وقتی نتیجه نهایی مشخص شد چقدر استاد حس خوبی داشت و این تحسین برانگیز است و من یاد می‌گیرم که همیشه شروع کنم و خداوند من را به مسیرهای بهتر هدایت می‌کنه ….‌

    اما افتادن چوب ها توی آب یک ایده جالب بود که مریم جان گفت شاید یک نشانه باشد که کارها احت‌تر انجام بشه و من تحسین می‌کنم این دو نفر را که همیشه از خداوند مک می‌طلبند و این یعنی توحید…

    خدا را شکر که امروزم با این سریال شروع شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    بهبودهای کوچک کوچک نتایج بزرگ دارد

    چقدر پرادایس زیباست و تا وقتی نرده ها بود هم ما زیبایی میدیذیم وقتی نرده ها کنده شد تازه فهمیدم چقدر زیبا تر هم میتونست باشه

    خیلی مواقع ما میگیم همین که خوبه خداروشکر و اقدامی جهت بهبودش نمیکنیم وقتی اقدامی میکنیم میگیم وای چرا زودتر انجامش ندادم

    من وقتی پارسال این قسمت دیدم به خودم گفتم ببین نرده نداره چرا اصلا نرده وصل میکنیم چون ما نگرانیم نکنه بیفتم تو اب، نکنه کسی بیاد بیفته، خطر داره و کلی باور اشتباه و یک درصد نگفتم خدا هست مراقبمه نرده مهم نیست خدا باشه با نرده یا بدون نرده من سالم و سلامتم نباشه با نرده یا بدون نرده باز مشکلات هست پس مهم نرده نیست مهم منم و باورهام،

    وقتی این نرده ها کنده شد قبلا کلی ذهنم درگیر بود اما امسال من بزرگتر و اگاهتر شدم و وقتی نرده ها افتاد فقط زیبایی دیدم و گفتم درستش اینه، حال خوب و لذت بردن

    خدایا شکرت اگاهی هایم گسترش پیدا کرده حتی ذهنمم ابدیت شده

    و بعد هم افتادن او چکش، یادمه پارسال وقتی چکش افتاد گفتم استاد و مریم جان چرا حرفی نزدن چطور نگفت وای چرا حواست نبود و همون موقع فکرشون درگیر نشد و گفتم ببین ساناز کنترل ذهن یعنی این، چکش رفت که رفت اصلا خم به ابرو نیاوردن و رفتن ادامه کار من بودم کار تعطیل یک اعصاب خوردی جدید و بعدش هم حرص خوردن و…

    میبینی ساناز فرق تو با استاد و مریم جان دقیقا فاصله افتادن چکش در اب و احساس های تو هست انقدر سریع اتفاق میفته یک ناخواسته، همه را فراموش میکنی و توجه به ناخواسته و حال بد،

    امسال باورم نمیشه حتی صحنه افتادن چکش ندیدم و برام عادی بود خب افتاد و طبیعیه که استاد و مریم جان واکنش ندن چون منم خودمم خیلی عوض شدم و بارها ناخواسته ها بدتر برام شد گفتم خدا هست و واقعا خدا بود و برای من همه چیز عالی شد و الان من خیلی خیلی بهتر ذهنمو کنترل میکنم و یکروزی حتی این صحنه را هم دیگه بهش دقت نمیکنم که چی شد

    اونموقع میگفتم استاد چقدر خفنه و خفنتر مریم جانه اما امروز میفهمم منم چقدر خفن شدم و دیگه حرص چیزای این مدل نمیخورم و چقدر من عاقلتر شدم

    و دیدن مجدد سریال بهم داره حس اعتماد بنفس میده مثل موقعی که امتحان داذی بعد سال بعد بیای برگه امتحانیت چک کنی بعد میگی این سوال چقدر اسون بود من چقدر قبلا سختم بود یادش بگیرم اینکه چیزی نبود اصلا،

    ممنون استاد این رشد را من امروز دارم میبینم که مسببش شما هستید

    و بعد تکامل در مراحل، تخته کنده شد و با اره بریده شد هدایت خداوند و گام بعدی رها کردن چوبها و شما گفتید ما سه نفری میتونیم چوبها را ببریم من اصلا اینو نشنیده بودم اما الان شنیدم و گفتم من و مریم جان و خدا، ذهن من اینو جواب داد و بعد به خودم گفتم یعنی میشه خدا را همیشه بشمارم بعدش کفتم شاید مایک عزیز میگه چون اگه خدا را بیاریم تو تیممون و بشماریمش من میگم خدا تنها چون همه چیز را محقق میکنه و چقدر ذهنم قشنگتر میبینه که خدا را هم یادش میاد من الان قرانمو هر روز میخونم مذهبیم اصلا، هیج اعمالی از دینی که کفتن انجام نمیدم اما قرانو میخونم که بفهمم و الان میبینم دارم خدا را میشمارم روش حساب میکنم چقدر این موضوع شیرینه، کی شده خدا را بشماری؟ هیچوقت خدا را میزاشتیم نیرو ذخیره که اگه نشد خدا هست مگه قرار نیست باشه پس باید توی تیممون حسابش کنی جز هم تیمی های اصلی همون وسط بازی اصلی، نه وقتی دیگه به همه جا چنگ زدیم نشد بگیم خدا کمک کن الان دارم میفهمم قبلا خدا برام اخر بود الان خدا برام اول شده یعنی شخص میاد میگه تصادف کردم میگم حکمتی هست خدا هست امتحان دارم میگم خدا هست خونه میخوام میگم خدا برام جورش میکنه میگم پول میخوام خدا هست و الان واقعا خدا هست که بهش میگم و تمام انجام میده قبلا خدا بود اما من اخر همه بهش میگفتم الان اول همه، فرقش اینه قبلا سختیهامو میکشیدم بعد خدا را صدا میکردم و میشد و حسابی لذت میبردم میکفتم معجزه شده الان اصلا قدم برنمیدارم میگم خدا هست بعد قدمها کفته میشه پیش میرم میگم خدا هست اصلا نه سختی نه اذیتی هیچ، خداوند هست کافیه

    مثلا پول اصلا نداشتم کفتم خدا هست یکدفعه از جاییکه فکر نمیکردم پول اومد

    قبلا همه رو هامو میزدم به عالم و ادم میگفتم تهش میکفتم خدا برسون تا یکی با منت بده الان خدا میده بی منت چطور با دست همون بنده هاش، فقط فرقش اینه قبلا با سختی و حس بد و الان فقط به خدا میگم و تمام، مثلا کدوم خانواده ای سال سوم ازدواجشون براشون یلدایی میارن خانواده من، چرا چون خدا میخواد خونمو از نعمت پر کنه چرا برای بقیع نمیشه چون من الان میگم خدا هست و این یکسال خدا چنان بود که من متحیر بودم چرا تا الان روی خدا این مدل حساب نکردم تا کفتم شد و رسید به بهترین نحو،

    خدایا ممنون که بی منت میبخشی و منو لایق ثروت و نعمتهات کردی و این راه زیبا را پیدا کردم که بتونم ازت بخوام و باهات حرف بزنم

    و در نهایت تصویر زیبای پرادایس که انقدر الان زیباست که دوس داری بشینی و نگاش کنی لحظه اخر فیلم لبخند استاد و اینکه من یک نقشه های خوبی دارم و اگه بشه معجزه میشه مثل سکانس پایان فیلم همینقدر شیرین که در اوج فیلم تموم میشه و منتظری ببینی قسمت بعدی چه خبره و لبخندی از رضایت استاد، خب کدوم ما با افتادن یک چکش در اب این مدل ذوق داریم که پس یک کار بهتر پس یک ایده نابتر و خداوند این مدل هدایت میکنه که بخندب بگی مشکل، بخنذی بگی بی پولی، بخندی بگی فلان اتفاق و بخندی و اون ناخواسته را رد کنی یک نفر خارج این دوره باشه میگه دیونه شده اما من میفهمم که انقدر اتفاقات قشنگ چیده میشه که اصلا مشکل معنا نداره مثلا تصادف میکنی میخندی میگی تصادف و اصلا حالت بد نمیشه بعد خدا یک ماشین صفر میفرسته برات خب وقتی چند بار تجربش کردی تصادف بعدی بشگن میزنی و میرقصی میگی اخ جون تصادف

    دقیقا ما وقتی ماشینمون خراب میشه من خوشحال میگم اخ جون یک اتفاق عالی تر چون هر بار یا پول اومد یا ماشین عوض شده یا اتفاقات عالی که سراسر نعمت بوده محاله الان همسرم بگع ماشین خراب شده حال من بد شه چون میدونم بعدش قراره بهتر بشه

    ممنون استاد میبینی من همون ادمم ولی من چقدر بزرگ شدم نتایج شاگردات میبینی استاد و چقدر ممنون شما هستم که دستی از دستان خداوندید برای من

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 884 روز

    سلامی گرم خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته گرامی و همه دوستانم

    شاید هر کدوم از مارو که بندازن داخل این بهشت، حتی فکر ایجاد یک تغییر کوچیک روهم نکنیم، راضی باشیم به شرایطی که داریم؛ من از تجربه خودم بخوام بگم، از وقتی شرایطم یکم بهتر شده، خیلی شور و اشتیاقمو برای رسیدن به اهداف جدید از دست دادم، شور و اشتیاقی که برای بهبود مهارتم باید استفاده کنم رو کلا فراموش کردم و واقعا خیلی تنبل شدم

    خواستم بگم «اگه منو توی این بهشت مینداختن…» یهو فهمیدم منو اصلا توی این بهشت نمیندازن! چون من خیلی زودتر از اینا جا می زدم، خیلی زودتر از اون، راضی میشدم به شرایطی که دارم…همونطوری که می بینم الان دیگه، مگه چقدر تغییر کردم، درسته نتایج از زمین تا آسمون با جایی که شروع کردم فرق می کنه ولی الان یک شرایط معمولی دارم.

    همیشه توی ذهنم طمع رو با تلاش برای پیشرفت در هر شرایطی اشتباه گرفتم

    بواسطه باور های قبلیم؛ میگفتن فلانی که یک خونه، یک ویلا، ماشین آخرین مدل داره دیگه چی میخواد؟ برایچی اینقدر کار می کنه؟!

    اما اگه این ویژگی رو نمیداشت، سر یک خونه اجاره ای راضی میشد!

    این پیام برای خودمه که ببینم چرا برای ذهنم سقف گذاشتم؟

    مگه توی دریم بوردم عکس پنت هاوس توی منهتن نذاشتم؟ چرا برای رسیدن بهش تلاشی نمی کنم؟ جز اینه که رسیدن بهش رو باور نکردم؟ جز اینه که باور کمبود دارم؟ میگم موفقیت که کمه، ازون مقدار کم به من یک خونه و ماشین برسه، راضیم!

    باید خراب کنی سقفارو…

    باید تشنه پیشرفت باشی درست مثل زمانی که هیچی نداشتی و با عشق کار می کردی روی مهارتات

    نذار این شرایط مثل زنجیر به پات وصل بشه…

    استاد شما به معنای واقعی توی بهشت زندگی می کنید… اینو توی اولین فریم از این ویدیو میشه دید! رنگ سبز فسفری چمنا و درختایی که بازتابشون توی دریاچه آب شیرین شخصیتون افتاده خودش گویای همه چیزه!

    اما از اولین فریم از این سریال، شروع کردین به بهبود.

    این ویژگی استاده که «توی بهترین شرایط شروع به تغییر می کنه نه وقتی همچی خراب شده!»

    همیشه به فکر بهبود باش، حتی اگه توی بهشت باشی… آب که یکجا بمونه، میگنده!

    برام سوال بود که چرا پارسال اونقددددر نتیجه خفن گرفتم اما امسال نصف اون نتایجو هم نگرفتم؟ همین الان فهمیدم که من اون زمان شور و اشتیاق داشتم…چرا؟ چون به تضاد خوردم و وقتی به هدفم رسیدم، انگار به حد اعلا توی ذهنم رسیدم! و کلا تنبل بار اومدم…روزانه بیشتر از این که زندگی کنم، دارم میخوابم!!

    پس اولین درس این فایل که نه، این سریال اینه که:

    مهم نیست توی جهنمی یا بهشت، به هر حال باید برای پیشرفت زندگیت قدم برداری… توی زندگیت یا همیشه میری بالا، یا میری پایین؛ زندگی هیچوقت یک خط صاف نیست پس چه بهتر جزو آدمایی باشی که همیشه پیشرفت می کنن تا افرادی که همیشه پسرفت می کنن و هر سال آرزو می کنن که کاش شرایط مثل پارسال بود!

    از دیدن این فایل، فهمیدم مثل ابوموسی هستم! من کاملا مخالف قطع کردن اون نرده ها بودم! نمیدونم چرا، کاملا بی منطق با قطع شدن این نرده ها مخالف بودم!!

    خیلی از تصمیمات زندگی ماهم همینجوری هستن؛ نمیدونیم چرا ولی داریم انجامشون میدیم!

    همین الان بریم توی انباری خونمون، یک عالمه وسیله هست که نمیدونیم چرا نگهشون داشتیم، فقط دلمون نمیاد دورشون بندازیم. بهونه هایی مثل این که حیفه، یروزی بکارم میاد و…

    【قراره یک تصمیم شجاعانه بگیریم!!】

    واقعا هم یک تصمیم شجاعانست. وای استاد چجوری داد بزنم که چقدررررر لایق این شرایط هستین! شما توی شک زندگی نمی کنید، توی طول مسیر هزاران نقطه بود که میتونستید جا بزنید ولی شما هدفتون مشخص بود؛

    چجوری میشه یک آدم بدون فکر کردن به مشکلاتی که قراره براش توی طول مسیر پیش بیاد، حرکت کنه؟

    میتونستید هزاران دلیل برای قطع نکردن نرده ها بیارید… این که قراره چجوری اون میخ های بین کنج های نرده هارو قطع کنید، سیم های برق رو میخواید چیکار کنید، مثلثی هارو میخواید چجوری قطع کنید، الان نرده هارو قطع کردیم، حالا کی میخواد این نرده های سنگین رو جابجا کنه؟ و…

    ولی فکر نکردید و قدم برداشتید؛

    هدایت خداوندو می بینی؟ یک تیکه چوب انداخت وسط آب و گفت که چجوری نرده هارو ببرید توی محوطه.

    چه زمانی چوبو انداخت؟ وسط کار… زمانی که چوبارو زدید و وقت انداختن چوبا شد؛ اصلا الهام از جنس عمل بود، تیکه چوبی که افتاد از تیکه نرده هایی بود که قطع شده

    شاید الان بگم چه جالب میشه چوبو انداخت توی آب، ولی من خودم اگه بخوام یک کاریو کنم، میتونم ذهنمو کنترل کنم بگم گفته خواهد شد بهم؟؟؟ وقتی در ظاهر هیچ ایده ای برای روبرو شدن با اون چالش ها ندارم؟

    کاش ایجاد همچین عادتهایی به اندازه گفتنشون ساده بود

    همونطور که میدونیم، یک زمانی طول می کشه تا چوب ها آرام آرام هدایت بشن به ساحل؛ من شاید توی این مرحله بگم معلوم نیست که چه زمانی قراره به ساحل برسه و کلی باید صبر کنم! (انگار که تیکه های چوب شاخ میزنن بهم!) ولی این ذهن کمالگرای من میخواد همه کارا در سریعترین زمان ممکن انجام بشه! ممکن بود توی این مرحله خودم به سختی بخوام نرده هارو دستی ببرم توی محوطه و کللی زجر بکشم، کللی بدنمو زخمی کنم و خودمو از حال بندازم برای این که این کار باید الان انجام بشه!

    الان که فکر می کنم میفهمم دلیل زجر کشیدنام اینه که نمیتونم رها کنم بذارم جهان برام انجام بده مسائلو… و جالبه که در نهایت هدایت خداوند خیلی سریعتر مارو میرسونه به مقصد! فقط ما فکر می کنیم مسیر خودمون مارو خیلی سریعتر میرسونه!

    همون مثالی که زدید راجع به جنگلی که فکر می کنیم مسیر سمت راستی نزدیک تره…حتی مقصدو می بینیم؛ ولی خداوند میگه از مسیر سمت چپی برو…

    در ظاهر مسیر سمت راست خیلی قابل اعتماد تره چون داریم مقصدو می بینیم؛ ولی نمیدونیم که اون وسط کللی حیوون وحشی بهمون حمله می کنه، توی تله میوفتیم و…

    ولی مسیر سمت چپی، مسیر هدایت، یک جاده آسفالت شده و سرسبزه

    جریان هدایت خداوند مثل حرکت ابر ها توی آسمونه… در ظاهر خیلی کند حرکت می کنه ولی وقتی یدیقه ولش می کنی، یهو نگاه می کنی میبینی هزار کیلومتر جابجا شده!

    کی میتونه ذهنشو اینجوری کنترل کنه که وقتی چکش افتاد، به حبابایی که روی آب ایجاد شد توجه کنه؟ جک بگه که «ارزش ابزار ماهیا شد!»

    اگه من بودم که میگفتم قسمت نیست که انجامش بدم و معلوم نیست ادامه کار قراره چقدر ابزار بندازیم توی آب و دست بکشم از کار؛ مثل هزاران پروژه ای، هزاران خط کدی که ناقص مونده و توی سیستمم دارن خاک میخورن… چرا؟ چون یک جا به باگ خوردم، یک جا به مشکل خوردم و دیگه ولش کردم

    استاد از نتیجه ای که ایجاد شد دیواااااانه شدم!!!

    فکر این که قراره روی اون سکو بشینید و یک ویوی خالص از درختان سبز و دریاچه داشته باشید، منو دیوانه می کنه.

    عاشقتونم، عاشقتونم که این سریال رو گرفتید

    این سریال به من بیشتر از هر چیزی ثابت کرد که شما لاااایق این شرایط هستید.

    عاشقتونم

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    شادی مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1341 روز

    سلام ب استاد بزرگ و گران قدر

    ب استادی ک الگوی ب تمام معناهستن

    سلام و عرض ادب ب بانوی شایسته

    شایسته ی تمام خوبی ها و زیبایی های روی زمین هست

    درود ب بچه های سایت توحیدی استاد عباس منش

    خداروشکر

    خداروشکر میکنم بابت وجودتون

    خداروشکرمیکنم بابت این همه اموزشی ک فقط باید سعادت داشته باشیم

    تومدار باشیم

    پلی کنیم نگاه کنیم

    درس بگیریم. خداروصدبارشکرمیکنم

    این روزها زمان میذارم ک زیاد کلیپ میبینم

    لذت میبرم درس میگیرم

    روحیه میگیرم انگیزم چند برابر میشه واسه انجام فعالیتی ک تازه شروع کردم

    حس میکنم با استاد و مریم بانو زندگی میکنم

    شب سفر ب دور امریکا میبینم

    صبح زندگی در بهشت میبینم

    درطول روز فایل هایی ک خریدم گوش میکنم

    عصر نشانه من نگاه میکنم

    اینا قبلا نبود ینی من زمان نمیذاشتم

    زمان برا هرچیزی میرفت و اندکی برای سایت

    بخودم گفتم شادی

    زمان و انرژی میذاری با دوستان صحبت کنی

    چت کنی

    ویس بدی یا برای فیلم دیدن

    یا برای پیاده روی

    برای سایتی ک ب صورت رایگان در اختیارته و زندگیتو زیرو میکنه زمان بیشتری نمیذاری؟؟؟

    بخودت برس

    زندگیتو عوض کن زندگیتو زیرو میکنه خدا

    اگ سرت تو لاکت باشه

    اگ از ورودی های ذهنت مراقبت کنی

    اگ همونجوری ک مراقبی چی میخوری

    چ موقع باشه چ ساعتی

    مراقب معدت هستی

    مراقب افکارت باش ک تا کجا کشیده میشن

    مراقب گفتارت باش چی میگی ب کی میگی

    چطوری میکنی

    مراقب زبونت باش چطوری میچرخه

    اره

    از خودت مراقبت کن ک ب شکل بهتری تبدیل بشی

    کنترل کن ذهنت رو ک زندگی عالی تری نصیبت بشه

    منی ک ایتقدررررر بفکر اینده ی خواهر کوچیکترم هستم(عاشقاااااانه این فرشته ی زمینی رو دوسدارم)

    منی ک مدااااام بفکر بازنشسته کردن مادرم هستم

    منی ک مدااااام میگم زندگی داداشم باید تک باشه مثل خودش

    پس اول باید خودم تک باشم خودم نمونه شم گلیم خودمو از اب بکشم بیرون

    باید عاشق خودم باشم باید بتونم ک انجام بدم این موارد رو

    باید یه حرکت تازه و جدیدی بزنم

    این روال عادی عادتهای تکراری

    زندگی تکراری گذشته رو برام رقم میزنه

    پس پارادایم شیفت(تغییر الگوها و باورهای ذهنی)

    بسم الله این سایت این همه دوست توحیدی ک از خودشون مینویسن و دو استاد گرانقدر ک همه چیز رو رو کردن

    از زندگی شخصی تاااااا سفرهاشون

    تاغذا خوردن تا تفریحات صحبت های عامیانه زندگیشون

    همه و همه چیو ب تصویر کشیدن ک ما الگو بگیریم درس بگیریم

    خداروشکر میکنم بار ها و بارها

    چنر روز پیش گفتم

    الان باز مینویسم و تکرار میکنم جهت یاداوری برای دوستان جدیدم ک میبینن و میخونن

    یه تصمیم جدی گرفتم و بخودم قول دادم

    متعهدانه انجامش بدم

    خداروشکرررررر الان2هفتس دارم پشت سر هم انجامش میدم

    و نتیجشم خیلی زود دیدم

    ذوق کردم خیلی حس عالی بود و هست

    خیلی ی ی ی

    تصمیمم:

    هرشب قبل خواب با هوشیاری البته

    یه قسمت از سریال ب دور امریکا

    هر روز صبح بعد از بیداری قبل اینک صورتم شسته شه تو رختخواب

    یک قسمت از سریال زندگی در بهشت پلی میکنم

    ما ک این همه سریال و فیلم دیدیم

    تاثیر خاصی هم ندیدیم

    گفتم اینا سریال هستن

    اینا تاثیرگذارن باااااید خودم رو متعهد کنم ببینم

    فرکانس هامو تنظیم کنم روی نکات مثبت روی زیبایی ها

    اصن میخام استاد و بانو شایسته بشن دو رفیقم ک هر روز ساعتها باهاشون در ارتباطم

    برام صحبت میکنن

    باهام زندگی میکنن و منم میبینم لذت میبرم

    انگار ک 3نفری زندگی میکنیم.

    امروز صبح این فایل رو پلی کردم

    و بعدش شروع ب کامنت خوندن کردم

    3تا خوندم خاب رفتم

    چون دیروز 5نیم صبح بیدارشدم و تا12نیم شب بیدار بودم مهمان داشتیم

    والا سعی میکنم11 خواب باشم

    ک صبح سرحال و قبراق برم برای انجام برنامه هام

    امروز دوباره چرت رفتم

    ولی عجب خواب خوبی بود

    خواب دیدم استاد اومدن ایران

    کلی ی ی ی تدارک دیدن بچه ها

    چقدرررررر صندلی های زیاد اوردن برای برگزاری سمینار استاد

    و من لذت میبرم

    راستش تو خواب هنگ بودم

    و بغض داشتم دوسداشتم گریه کنم

    گریه ی شوق

    گریه ی خوشحالی

    ک چ اتفاق قشنگی قبل 1404 داره میفته

    اینم هدیه ی جهان هستی ب ما

    برای اومدن بهار

    برای نو شدن سال جدید

    قدم گذاشتم تو سالی ک قراره کلی ی ی اتفاقات قشنگ بیفته

    آمین آمین

    اینچنین باشد

    استاد جان ب امید دیدن و حضور شما دو عزیز

    توی ایران

    همه رو ب خدای منان میسپارم

    در دستان خدا باشید.

    شادی مرادی

    اسفند 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1330 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت خواهر عزیزم شادی دوست ارزشمند وتوحیدی و فعال سایت از شما

      سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما می‌توانم حس کنم ولذت ببرم

      آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود داشته باشید

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهدی فتحی گفته:
    مدت عضویت: 982 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربـان

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته مهربان

    سلام به دوستان همفرکانسی در این سایت توحیدی

    رد پای من در روز8 از سریال زیبای زندگی در بهشت

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت که به ما توانایی انجام کارها را دادی.

    خدایاشکرت برای همه نعمتهایی که آفریدی، و الحق‌والانصاف که نعمتهایت بینهایت است.

    خدایا هر خیر وبرکتی را از تو میخواهم که صاحب و مالک آسمانها و زمین وهرچه در آنهاست فقط تویی.

    خدایا از هر شری به تو پناه می‌آورم که تنها قدرت در این پهنه گیتی فقط تویی.

    خدایا بابت تمام خطاها ونافرمانیهایم ازتو عذرخواهی میکنم که از سر جهل و نادانی بوده.

    نکته‌ها و درسهای این قسمت هم خیلی زیاد است ومن به‌اندازه ظرف وجودیم درک و برداشت میکنم.

    واقعا منم با این که بخوام تو همچین ملکی باشم و بخوام نرده‌های اطراف را بردارم به شدت مقاومت داشتم

    ولی وقتی که استاد توحیدی این کارو کرد و نتیجه دیده شد واقعا حیرت کردم و زیبایی را دیدم که 100برابر شد.

    خدایا صدهزار مرتبه شکر که توی این سایتم و از دیدن این زیبایی‌ها لذت میبرم.

    خدایا صدهزار مرتبه شکر که چشمای سالم دارم و میتونم ببینم.

    مهمترین قسمت هر کاری اینه که به نحو احسن انجام بشه والبته از راحتترین راه ممکن و سریعترین و بی‌خطر ترین راه.

    ارزش ابزار : برای انجام هر کاری ابزار 100%مهم هست وما انسانها با دست خالی توانایی فیزیکی نداریم مخصوصا ابزار خفن و درجه یک.

    واقعا وقتی چکش افتاد توی آب کنترل کردن ذهن و خندیدن و بی خیالی که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و حتی شوخی کردن که ابزار برای ماهی‌ها نیاز داشتن یکی از کارهایی هست که استاد عباسمنش واقعا استادش هستن.

    هر کجا که هستید در پناه خداوند مهربان همیشه تندرست وشاد، سعادتمند ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    نگار سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 3047 روز

    به نام خدا

    چقدر زیباییییییی. راستش رو بخوایین وقتی گفتین میخواییم نرده هارو بزنیم

    من گفتم نههههههههه

    باباااااا

    بیخیااااال

    چوبای بریده بریده دور خونه زشت میشه.

    و کلا با چشمانی گرد داشتم میدیدم فیلمو. تا اینکه نتیجه رو دیدم.

    واقعاااااا زیبا بود. دم شما گرم.

    خانم شایسته چه تعبیر باحالی داشتین : من این ویوو رو همیشه خط خطی میدیدم.

    عالی عالی

    و در ضمن وقتی چکش افتاد هیچ کدوم نگفتین. چه بد شد یا چه حیف شد الان چیکار کنیم پس.

    واکنشتون عالی بود. تحسینتون میکنم بسیار.

    من با شما عشق، مشق میکنم 😊❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    حسین گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    سلام به روی ماهتون ،خیلی زیبا شد ،خسته نباشید ،اگه من بودم‌نرده ها را بر نمی داشتم ،چون بچه کوچک داریم ،ولی خیلی زیباتر شد ،مخصوصا اون درختچه های کنار دریاجه را بریدید عالی شد ،در ضمن آهنربا هیولای الان به درد میخوره با اون چکشه را دربیارید ،ببندید به طناب بندازید پایبن .خسته نباشید .خدا نکهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمد آسوده گفته:
    مدت عضویت: 2614 روز

    سلام استاد ..واقعا که حرکت بزرگی انجام دادین ..تیکه ی زنبوره خیلی باحال بود ..خخخ….

    استاد یه پیشنهاد یه طناب به آهنربا ببند و بنداز چکش رو بکش بالا فک کنم به امتحانش خیلی می ارزه…

    در پناه الله مهربان..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمدرضا دانش نعمتی گفته:
    مدت عضویت: 1972 روز

    سلام استاد وخانوم شایسته

    اول خیلی ممنونم که با ساخت این کیلیپ های توجه روی نکات مثبت احساس عآلی خودتونو به ماهم منتقل میکنید 😉😍🌷

    استاد راستی با اون اهنربا خیلی راحت میتونید چکشو دربیارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: