سریال زندگی در بهشت | قسمت 8 - صفحه 26

بنام خداوند هدایتگرم

سلامی بهشتی به دوستان هم فرکانسم

بهشت رو هم میشه بهشت تر و زیباتر کرد

برای اینکه اطرافمون رو زیباتر ببینیم و از دیدن زیبایهای بیشترلذت ببریم باید حرکت کنیم نه اینکه فقط آرزو کنیم و ازجامون بلندنشیم و هیچ حرکتی نکنیم باید الهامی که به قلبمون میشه رو عملی کنیم برای همینه که میگن بهشت رو به بها میدن نه به بهانه

منم دوست دارم همیشه اطرافم بازتر و ساده باشه و شلوغ نباشه برای همین تصمیم گرفتم وسایل اضافه خونه رو کنار بزنم تا از سبکی خونه بیشتر لذت ببرم کلییییی لباسهای اضافه و وسایل اضافه رو که لازم نبودن به کسایی دادم که بیشتر لازم داشتن حتی نخواستم تو انباری ببرم گفتم باید انرژی مثبت توخونه در جریان باشه خداروشکر میکنم بخاطر این ویژگی که دارم من همیشه وسیله ای اطرافم ببینم که حس کنم لازم نمیشه دیگه نگهش نمیدارم چون اون حس منفیش رو حس میکنم اون شلوغ بودن برام حس منفی داره همیشه از سادگی بیشتر لذت میبرم

تو این قسمت از استاد تو عمل یادگرفتم وقتی به تضادی برخوردی اون لحظه اگه براش ایده ای نداشتی که حلش کنی پس رهاش کن و نزار حالتو بد کنه بلکه تمرکزتو بزار رو کاردیگه که ذهنتو ازاون تضاد بیاره بیرون وقتی چکش افتاد سریع استاد کنترل ذهن کردن و ازبقیه کارشون لذت بردن تا بعد که خدا با ایده ای هدایت کند

من خودم وقتی به تضادی میخورم مخصوصا اولش که هیچ ایده ای براش ندارم بهترین چیز که اون لحظه منو از حس منفی دور میکنه خوابیدنه وقتی میخوابم دیگه به هیچی فک نمیکنم جالبه وقتی بیدار میشم خیلی حالم بهترمیشه و حس بهتری دارم و بعد بافایل گوش دادن و یا بازار رفتن حسم رو بهتروبهترمیکنم تا خدا هدایتم کنه از درسهای که تضادبرام داره ازش بگیرم ودر زندگیم ازش استفاده کنم

و جرات و شجاعت استاد رو واقعا تحسین میکنم برای اینکه بیشتر از دریاچه و طبیعت زیبای اطرافش لذت ببره تصمیم گرفت نرده های که ۵۰سال خدمت داشتن رو ازبین ببره تا بیشتر از اطرافش و زیبایهاش لذت ببره واقعا تحسین تون میکنم واقعا لایق بهشت زیباتون هستین

ومنم از این ایده تون یادگرفتم به هیچی تو زندگیم نچسبم و وابسته چیزی نباشم و زندگی رو برای خودم سخت نگیرم از تضادهای که بهشون برمیخورم برای ساده گرفتن و لذت بردن بیشتر درزندگیم استفاده کنم

یه ایده خیلی خوب که بهم حس خوب داد الان بهم الهام شد این بود که از اتفاقات به ظاهر بد زندگی که اتفاق میفته برای کسی حرف نزنم چون وقتی حرف میزنم حسم بدترمیشه پس مثه استاد تا وقتی ایده ای برای راه حلش بهم نشده چیزی نگم تا درستش کنم وخودمو به اغوش گرم خداوندم بسپارم یاحق