سریال زندگی در بهشت | قسمت 10 - صفحه 2

سلام

امروز اومدم با انگیزه نوشتن یک کامنت به درد بخور که هرکسی خوند ازش استفاده کنه.

همونجوری که من خودم اینکارو کردم و از زاویه دید ذره بین فایل امروز و نگاه کردم.

درس هایی که من گرفتم:

۱_وقتی میخوایم کاری رو شروع کنیم و انجامش بدیم به سرعت براش اهرم رنج و لذت بسازیم.

تمیز شدن اینجا چه مزایایی داره و تمیز نکردنش چه معایبی داره.

سریع انگیزه سازی کنیم،تا با اشتیاق اون کارو انجام بدیم.اینطوری دیگه عجله میکنیم برای انجامش.

۲_اگر من روی خودم کار نکنم آلودگی ها مثل خونه حشرات توی ذهن من لونه می کنن.

اگر بیام یه مدت کار کنم و نتیجه عالی بگیرم اون لحظه،و دیگه مسیر و ادامه ندم چون نتیجه رو دیدم و لذتشو بردم،دلیل بر این نمیشه که نتایج همیشه ثابت بمونه.

این کلبه چوبی رو بارها مثل امروز تمیز کردن و لذتشو بردن،ولی وقتی رهاش کردن و اینجا نبودن تا تمیز کردنشو ادامه بدن مجددا حشرات اومدن و جا خوش کردن.

یک بار تمیز کردن به اندازه همون یکبار بهت لذت میده و مدتش محدوده.اگر میخوای همیشه از زیبایی تمیزی لذت ببری باید هرروز هرچند کم این کارو ادامه بدی تا نزاری یک حشره بشه دوتا حشره.میتونی جلوی تلنبار شدن کثیفی رو بگیری.

تمیز کردن یک شیشه خاکی راحت تر از تمیز کردن یک شیشه ایه که حشرات توش لونه ساختن.

ذهن هم همینطوری عمل میکنه،اگر من هرروز بیام آلودگی هارو یکمشو تمیز کنم دیگه تبدیل نمیشه به سیمان که بعدش بخوام با فشار تمیزش کنم.تازه بازم اثرش بمونه چون سیمان کندن خیلی سخته.

اصلا پاشنه های آشیل چطوری شکل میگیرن؟

از تکرار باورهای غلطی که هیچوقت برای اصلاحشون تلاش نکردیم.حالا انقدر بزرگ شدن.

۳_تشبیه صدای قورباغه به ارکستر طبیعت و نگاه منطقی داشتن به طبیعت و پذیرفتن اینکه اینها جزئی از طبیعت هستن.

به جای اینکه تا صدای قورباغه رو شنیدیم بگیم وای اصلا ازش خوشم نمیاد یا اینکه دنبالش بگردی که نکنه همین دور و بر باشه و بترسی

میتونی با این تشبیه نگاهتو بهش عوض کنی و ازش عبور کنی.

پذیرفتن اینکه حیوانات و حشرات و حتی کثیفی هاشون بخشی از طبیعته ما رو توی برخورد با اونها آروم تر نگه میداره و دیگه عصبانی نمیشیم که گوسفند چیه همه جارو کثیف میکنه.

من خودم عاشق حیوونها هستم و نگاهم به حیوون ها همینطوریه.

ولی در مورد حشرات هم الان متوجه شدم که باید همین نگاه و پیدا کنم.

۴_خشک کردن شیشه ها که به قول خانم شایسته کار اصلیه،چون اگر درست انجام نشه نتیجه هم خراب میشه مثل برداشتن قدم اول برای اقدام ایده ها می مونه.

اگر بیای روی باورهات کار کنی ولی ایده هاتو انجام ندی به نتیجه ای که دنبالشی نمیرسی و ممکنه نا امید بشی و بگی چقدر کار کردم ولی نتیجه م خوب نشد.

استاد کلی شیشه ها رو تمیز کرد ولی اگر خشک نمیکردن لک های روی شیشه خستگی رو تو تنشون میزاشت و میگفتن الکی انقدر زحمت کشیدیم.

۵_ارزش ابزار که دیگه جای حرف نزاشته برام.استاد انقدر قشنگ از وسیله ها استفاده میکنه و کاربردشون و نشون میده که آدم لذت میبره از یک وسیله و مزایاش و چقدر براش ارزشمند میشه.

من از استاد یاد گرفتم از این به بعد سراغ هرچی میرم بهترینشو بگیرم،چون اولا لایق بهترین ها هستم،ثانیا هزینه و وقتمو بزارم برای چیزی که من ازش سواری بگیرم نه اینکه اون از من سواری بگیره.

خیلی وقت ها پیش میاد ادم یه چیزی میگیره هزارتا کار اضافه باید انجام بدی تا اون وسیله خودش چیزیش نشه و بتونه یکم کاره تو راه بندازه.

من یاد گرفتم از تمام امکانات هر وسیله استفاده کنم.مطمئنا امکانات برای راحتی هست.نگم سخته ولش کن.

نگم بی خیالش،اینکارو کنم راحت ترم.شاید یک بار زمان بزاری و یاد بگیری ولی بعدش میگی خدایا چقدر کارم راحت شد.کاش از اول اینکارو میکردم.چقدر به خودم عذاب دادم.

خیلی وقت ها اشتباه من این هست که تنبلیم میاد برای تست کردن کار جدید،ولی الان فهمیدم تنبلی معنی نداره،من باید سریع اهرم رنج و لذت و بسازم تا با انگیزه بر تنبلیم غلبه کنم.

در مورد وسیله ای که به سر شیلنگ وصل بود و میشد هر زمان خواستی آب و بپاشی این اومد تو ذهنم که عجب ایده خوبیه.

خیلی وقت ها پیش میاد که میخوای حیاط و بشوری شیلنگ و وصل میکنی و آب و باز میکنی.

بعد شروع میکنی به شستن،یه جایی لازمه که آب قطع بشه تا یه کار دیگه بکنی و ادامه شو با اب انجام بدی.مجبوری شیلنگ و بگیری اونور و کلی آب همینطوری هدر بره.

یا نهایت یکی و صدا کنی که چند لحظه آب و ببند.دوباره بعدش باز کن.

ولی با این وسیله میتونی آب و کنترل کنی.

تازه فشارشم تنظیم میکنی.

وسیله دیگه که یک سرش به شیلنگ و یک سرش به شیر آب وصل میشد هم فوق العاده بود.

استاد خیلی خوبی که انقدر ریز به همه چیز نگاه میکنی.قشنگ وقتی یک باور میسازی توی کل زندگیت جاریش میکنی.

این و نمیگی که فقط روی ثروت این باور و داشته باشم میگی باید باور و تو کل زندگیم اجرایی کنم.

۶_هرجا به یک مسئله ای برخورد کردم که انجامش برام سخت بود،سریع فکر کنم به اینکه چطور میشه بهتر و راحت تر انجامش داد.اینطوری هدایت میشم به سمت راهکار های بهتر و ساده تر.

به یاد داشته باشم که هزاران نفر مثل من به این مسئله برمیخورن و حتما هستن کسانی که براش راه حل پیدا کردن.

اگر راهکار بود که ازش استفاده میکنم اگر نبود میتونم ایده شو من پیدا کنم و اجرایی کنم.

یادمه بچه که بودیم کارتون ای کی یوسان میداد و توش ای کی یوسان هرزمان یک مشکلی پیش میومد میشنشست یک جا تمرکز میکرد و بعد جرقه ای میزد و راه حل به ذهنش خطور میکرد(چون باور داشت که برای هر مسئله ای یک راه حل هست)😉

استادم شبیه ای کی یوسانه.برای همه چیز راه حل پیدا میکنه.😁

۷_سخت نگرفتن زندگی برام جالب بود.وقتی نگاه کردم دیدم لباس هارو گذاشتین پشت پنجره که آب و بگیرن به خودشون تعجب کردم.گفتم چرا لباس گذاشتن.

بعد گفتم تهش اینه که میندازن تو ماشین لباسشویی تمیز میشه دیگه.آبه دیگه.

خیلی وقت ها اتفاقات همینقدر ساده و کم اهمیتن ولی چون یکبار با خودمون فکر نمیکنیم که بعدش چی میشه،الکی بزرگ و سختش میکنیم.

۸_انرژی مثبت تمیزی که بی نظیره و هزار درصد موافقم.من هر وقت یکم بی حوصله میشم خونه رو تمیز میکنم و حالم خوب میشه.چون هم رنگ خونه زیباتر میشه هم هوای خونه مطلوب میشه.

۹_همکاری استاد و خانم شایسته و همپا بودن باهم به شدت باور های روابط من و داره بازسازی میکنه چون دارم الگوی زنده میبینم و خیلی دارم درس میگیرم.

۱۰_زیبایی های این بهشت قشنگ،تصویر تازه دریاچه بدون نرده و هوای فوق العاده و صداهای موجودات طبیعی و نور آفتاب که دنبال جای خالی میگرده تا از لابه لای درخت ها خودشو رد کنه و به زیبایی بیشتر اونجا کمک کنه و درخت های همیشه سبز و زنده و آسمون فوق العاده که همگی هزاران بار یادآوری میکنن که با دیدنشون، خالقشون و شکر کنیم.