سریال زندگی در بهشت | قسمت 100 - صفحه 7

290 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Mazaher گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سلام

    خانم شایسته مرسی که میپرسی از آقای عباسمنش اونم در حالی که خودت جوابا رو میدونی اما برای اینکه یه حالی هم به ما اعضای سایت بدی بازم میپرسی،حتی احساس کردم استاد حوصله این سوالهارو نداره،چون تو آموزشها قبلا گفته اما شما ایشون رو سر ذوق میاری و جواب رو از ایشون میگیری

    خیلی دوست داشتم که روبروی شما دونفر مینشستم و سوالاتم رو میپرسیدم،چون تو جواباتون من،سوالهای مهمی دارم،در هر صورت این سوال جوابای تو مسیرتون کلی گره های مغزم رو باز کرد و لیاقت داشته باشم و با شهامت به این شیوه زندگی که میگید عمل کنم تا تغییر رو تو زندگیم ببینم و شادی بی پایان رو برای شما آرزو کنم

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    خدایا شکرت گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    به نام خدای واسع علیم

    سلام ب استاد الهی و زوج الهی ایشون

    استاد بااین مثالی ک برای سوال ازخدا و‌هدایت خدا زدید بقول مریم بانو خیلی جواب دقیقی دادید

    من همیشه درگیر بودم که میگید عمل به الهامات ..دقیقا چطوری…

    و بااین مثال دقیق تصریح کردید چجوری مثلا تو دوراهی یه پرنده ی زیبا میاد و..و سرسپردگی مطلق وتسیلمی که گفتید چه نکته ی کلیدی وطلایی بود

    خدایاشکرت

    مریم بانو من عاشق اون تحسین کردناتم

    ک تو هرشرایطی استادو تحسین میکنید و واقعاااا سرمشق زنان سایتید🤩

    همیشه گفتم اگه فقط ازکل اموزشهای خونوادگی شما دونفر، من رفتار شمارو بااستاد تو زندگی مشترک خودم انجام بدم مطمینم زندگیم گلستان میشه و همسرم مطیع کامل🤩🤩

    انشالا ک کنترل ذهن کنیم و بتونیم

    ممنونم ازتون

    جزاکم الله خیرا کثیرا مما نعلم و نری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    روشا گفته:
    مدت عضویت: 2649 روز

    استاد نمیدونم یادت میاد یا نه اما اون اوایل که اومده بودم سایت ازت پرسیدم استاد این خدایی که میگی با ما حرف میزنه دقیقا چطوری حرف میزنه؟ من چطوری بفهمم؟ من اگه متوجه حرفاش نشم چی؟ اصلا این خدایی که تو اینقدر میگی من تسلیمشم دقیقا چطوری با تو حرف میزنه؟ …. اینا سوالایی بود اون اوایل ذهنمو مشغول کرده بود.

    حالا ببین خدا چطوری با من حرف میزنه ( فقط ببین چقدر راحت میشه تشخیص داد که این حرف خداست)

    من دیشب یه سری سوالات برای خودم نوشته بودم که باید جوابی براشون پیدا کنم و حتی میگفتم باید بشینم فایلهای دانلودی شما رو یکی یکی ببینم کجا در این مورد حرف زدی؛ حالا ببین خدا چطوری با من حرف میزنه (بخدا دارم تایپ میکنم دستام میلرزه) “مریم خانوم میاد همون سوال رو از شما میپرسه”…. شگفت انگیزه نه؟ میشه اسم اینو معجزه گذاشت یا نه؟ من دیشب به این سوال فکر کنم شاید همون موقع مریم خانوم این سوال رو از شما پرسیده یا شاید هم چند روز زودتر از سوال من جوابش گفته شده. اما دقیقا باید فردای اون شب که سوال برام پیش اومد بیاد این فایل آپلود بشه

    استاد حالا دیگه میفهمم اینجوری خدا با ما حرف میزنه اینجوری پا به پای ما میاد تا هدایتمون کنه. این خدا داره منو دیوونه میکنه. بخدا یه کارایی میکنه که من انگشت به دهن میمونم. این هزار دستانه. تا صداش میکنی سریع جواب میده. حتی منتظرت هم نمیزاره. چقدر این خداااا خوبه چقدر سریع جواب میده. تا از ته دل صداش میکنی سریع خودشو نشون میده.

    اره خدا باورت دارم که دارمت. باورت میکنم که با منی نزدیکمی از رگ گردن بهم نزدیکتری.

    چند روز پیش وسط اتوبان ماشینم پنچر شد … فک کن وسط اتوبان لاین وسط یه ماشین یهو وایسه. پیاده شم ماشینا با سرعت رد میشدن. نمیدونستم چیکار کنم دستام میلرزید از ترس که نکنه یکی نفهمه و بیاد بهم بزنه. پیاده شدم وایسادم پشت ماشین تا علامت بدم که بفهمن مشکلی پیش اومده. اولش فکرم رفت سمت این که چیکار کردم که این اتفاق افتاد چه فرکانسی فرستادم بعدش فقط از ته دلم گفتم خدایا کمک کن بهت نیاز دارم الان خودتو بهم نشون بده. ….. استاد ببین خدا چطوری با منه کنار منه هوامو داره ….. من خدا رو دیدم همون لحظه از لابه لای ماشینا خدا رو دیدم. دیدم داره میاد سمت من اما به شکل ماشین امداد خودرو اومد. باورت میشه استاد؟ کلا چند دقیقه نگذشت که خدا شد ماشین امداد اومد تا به من کمک کنه. اومد دقیقا وایساد پشت ماشین من و پیاده شد گفت داشتم میرفتم خونم تو رو اتفاقی دیدم بیا تا کمکت کنم. …..

    اره استاد اینجوریه که خدا با من حرف میزنه. سر بزنگاه خودشو میرسونه تا نشون بده که تو هر حالی روش حساب کنم. تا سوال میشم اون جواب میشه. تا نیاز میشم اون کمک میشه.

    اره استاد اینجوریه که این خدا کنار ماست و با ماست و راهنمای ماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2441 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      زهرای عزیز سلااااااااااام

      خدای من چی بگم آخه بجز شکررررررررررررررررررت تا سوال میشم اون جواب میشه، الان که داشتم کامنتت رو می خوندم همون موقع ناخودآگاه میدونی چی بهت گفتم زهرا جون: عاشقتم

      بی نهایت واست خوشحالم و تحسینت میکنم که خواستی و خداوند رو داری حس میکنی، نووووووش وجودت باشه این احساس و هر روز هم عالی تر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2413 روز

      سلام بر زهرای نازنین من

      بر عشق من

      چقدر چقدر زیبا گفتی جان دلم چقدر غرق این عشق بی نهایتت شدم چقدر عاشق این اتصال نابیتم چقدر زیبا گفتی که دقیقا خداوندمون هر لحظه عاشقانه ی عاشقانه داره هدایتمون میکنه داره باهامون صحبت میکنه داره بهمون الهام میکنه

      چقدر عاشق این عشقم

      چقدر تحسینت میکنم عشق من چقدر تحسینت میکنم برای این اتصال نابت چقدر تحسینت میکنم برای این درک بی نظیرت عاشقتم جان من

      الهی که هرز لحظه ات غرق عق غرق ارامش غرقبی نهایت نعمت ها و فراوانی های بی نهایت خداوندم باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محسن گلستانی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    الیس الله بکاف عبده

    به نام خدای مهربان

    سلامی پر از عشق تقدیم به شما استاد عزیزم،مریم خانووم شایسته و دوستان گلم

    اول از همه میخواستم تبریک بگم به خانم شایسته به دلیل حضور در جلوی دوربین و این نشون از پا گذاشتن روی ترس هاشون داره و این قضیه به ما میفهمونه که ترس ها چقدر واهی هستن

    یه چیز دیگه هم اینکه چقدر زیبا شدین شما دو عزیز

    و اینکه چقدر شوخی هاتون و خنده های دلبرانتون به دلم میشینه همیشه به شادی و خنده🥰❤

    خب منم میخوام به این سوالات(کنکوری😂) از دیدگاه خودم جواب بدم بس بزن بریییییم

    تعریف شخصی شما از آرامش چیه؟

    من زمانی که با خدای خودم راز و نیاز میکنم وقتی باهاش عاشقانه حرف میزنم(مخصوصا اگه یه صحنه ای از زیبایی هاروهم ببینم مثل غروب خورشید،ابرای پفکی،بارون،پرنده هایی که توی آسمون پرواز میکنن و…)انگار به فرکانس منبع نزدیک تر شدم و بی نهایت احساس آرامش دارم یا وقتی که کاری رو که عاشقشم رو انجام میدم و میبینم و حس میکنم که نسبت به یکی دو ماه قبلم پیشرفت کردم،خداروشکر میکنم و احساس آرامش میگیرم یا وقتایی که تنهام یا وقتایی که اتفاقاتی میوفته که ایمانم بیشتر میشه به درستی قانون و…..

    در صلح بودن با خودمون یعنی چی؟

    از نظر خودم یعنی خودمو با تمام ویژگی های شخصیتی و ظاهریم دوست داشته باشم و برای اینکه بقیه منو دوست داشته باشن چیزی رو که خودم دوسش دارم و باهاش راحتم و درسته رو عوض نکنم

    من خودم به شخصه وقتی از جلوی آینه رد میشم و خودمو میبینم کلی ذوق میکنم و میگم پسسررر تو خیییلییی جذابی(من کاری به نظر بقیه ندارم از نظر خودم صورت جذاب و با مزه ای دارم) یا وقتی که یه آهنگی رو میخونم یا یه تکنیکی رو اجرا میکنم میگم محسن تو حتی از خود خواننده اصلی هم بهتر اجرا کردی بارییییییک الله محسسسننننن ادامه بده و..

    چه ترکیبی رو اسمش رو میشه گذاشت خوشبختی؟

    خوشبختی یعنی احساس خوب که خب این خیلی کلیه و میشه گفت:وقتی من عاشق کاری که انجام میدم باشم،وقتی من انقددددررر آزادی داشته باشم از همه لحاظ(مالی،زمانی،مکانی و..) تا هر چیزی رو که دوست دارم و عشقم میکشه تجربه کنم،وقتی من سپاس گزارم به خاطر نعمت هایی که الان دارم،وقتی راضیم از زندگیم و وقتی از خدای خودم راضیم(به قول قرآن در حالی که شما از خدا راضی هستید و او نیز از شما راضی است به بهشت وارد شوید)،وقتی میبینم که نزدیک به ۱۰ ماهه که چهار چوب بدنم سالمه و حتی یه قرص نخوردم خداروشکر میکنم و…. که باعث ایجاد احساس خوب و رضایت و سپاس گزاری میشه یعنی خوشبختی

    تنبلی یعنی چی و آبشخورش از کجاست؟

    (استاد اونجا که گفتی بعضیا به هنر علاقه دارن به خوانندگی علاقه دارن…دلم قنج رفت😍😍)

    تنبلی یعنی نداشتن انگیزه من توی انجام بعضی کارا که بهش علاقه ای ندارم واقعا تنبل میشم و توی بعضی از کارا که عاشق انجام دادنشم خیلی هم زرنگ میشم ولی گاهی اوقات توی همون کارایی که عاشقشون هستم هم تنبل میشم(مثلا تمرینات خوانندیگم) و اینجاست که باید سعی کنم که اهرم رنج و لذت رو بیارم و از اتفاقای خوبی که با انجام دادن این کار بوجود میاد و اتفاقات بدی که با انجام ندادن اون کار بوجود میاد، انگیزمو ببرم بالا و از پیشرفت هایی که با انجام همین تمریناتی که الان تنبلم در موردشون یاد کنم و انگیزمو ببرم بالا(ولی در مورد این مثال انصااافا خییییللللییییی کم پیش میاد که من تنبل بشم ولی یه مثال واضحی هست)

    اینکه استاد توی شک و دو دلی نمی مونه و سریع تصمیم میگیره دو تا دلیل داره یکی اینکه به قول خودشون شک و دو دلی مثل سم میمونه براشون و مثل برزخ میمونه واگرم تصمیمشون اشتباه از آب در بیاد،هم عضله تصمیم گیریشون قوی شده و هم فهمیدن که راه اشتباه کدومه و یکی دیگه اینکه تجربه داشتن درمورد فلان موضوع که سریع تصمیم گرفتن

    و خدایی که هدایت میکند.بارها و بارها شده که خدا منو هدایت کرده و من دهنم باز مونده از اون هدایت.

    این نوشته ها چیزهایی بود که من درک کردم و خداروشکر میکنم که خدا منو هدایت کرد توی نوشتن این متن

    امیدوارم که همیشه دییییووواااانه باشید از معجزات خداوند خدانگهدارتون😘😘😘😘👋👋👋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم سلام مریم نازنین سلام دوستان همراه

    امروز ۹۸ روز شده که من عضوی از این خانواده صمیمی شدم.

    میدونین چرا هرروز مدت عضویتم رو نگاه میکنم؟؟؟؟ چون عضویت اینجا تولدی دوباره هست برام. منتهی تولدی که یک گذشته هم داشته. گذشته ای که تنها فایدش براش این بوده که قدر این تولد دوباره رو بدونه. بدونه که حواسش به تک تک روزها و ساعتهایی که میگذره از این به بعد باشه. چون اون سرمایه عمر به قول قرآن برباد رفته و حالا خداروشکر که قبل از تموم شدن بهم فرصت دوباره داده شد‌. برای از نو ساختن. برای از اول بزرگ شدن. نمیدونم در گذشته پوچم چه کار خوبی کردم که فضل خدا شامل حالم شد و هدایت شدم به اینجا.

    استاد من دوران این بیماری رو دوست داشتم. میدونیین چرا؟؟؟چون باعث شد اون کارای بیهوده ای که شب و روزم رو پر کرده بودن به اجبار برداشته بشه و من عمیقا متوجه بشم که واقعا میخوام چیکار کنم. چرا اینقدر بی هدف زندگی میکنم؟ با بقیه عمرم چیکار میخوام کنم؟ شاید این سوالها فرکانس درخواست هدایت بود. در هرصورت خداروشکر میکنم به بهترین جایی که میشد ازش نتیجه بگیرم هدایت بشم. اره اینجا برای من بهترین جا هست. من یه خانواده صمیمی دارم. یک خانواده ای که همه نیازهای من رو پوشش میده. فقط کافیه متعهدانه راهنماییهایی که بهم میشه رو بهشون عمل کنم. همونجور که تا الان عمل کردم و نتایج کوچیک و بزرگش رو دیدم.

    هر وقت میام کامنت بنویسم نجواها شروع میشه. حالا نکنه کسی تورو بشناسه، نکنه کامنت مفیدی نباشه، نکنه برات دردسر بشه و کلی چیز دیگه.

    اما چون دلم میخواد این نجواها رو خاموش کنم و هم اینکه تکامل نوشتاریم رو طی کنم و هم اینکه حداقل یه تشکر کرده باشم و سعی کنم برداشتهامو بنویسم تا استاد و مریم عزیزم هم بدونن چقدر این فایلها تاثیرگذار هستن شروع به نوشتن میکنم.

    خب و اما فایل امروز . قراره استاد و مریمی برن خرید. اونم خرید کلی و زیاد. و مریمی بازهم از فرصت به بهترین نحو استفاده کرده و سوالهای ارزشمندی رو آماده کرده و از جوابها نگم که چقدر عالی بودن و تاثیر گذار😍😍 😊😊

    مورد اول تعریف استاد از آرامش بود. آرامش یعنی اینکه ذهن احساس خوب داشته باشه. نگران نباشه. ترس نداشته باشه. امید داشته باشه. فرکانس احساس خوب باعث میشه مدت بیشتری آرامش رو تجربه کنیم. برای ایجاد باورهای مناسب آرامش باید پاشنه های آشیلمون رو پیدا کنیم. و سعی کنیم اونها رو رفع کنیم تا احساس آرامش بیشتری کنیم.

    مورد بعدی تعریف استاد از در صلح بودن بودن با خودمون بود. در صلح بودن یعنی با خودمون رفیق بودن. هماهنگ با فرکانس خدا و جهان هستی بودن. یعنی رقابت نکردن با کسی. یعنی عاشق خودمون باشیم. وقتی ناراضی و ناسپاس هستیم یعنی در صلح نیستیم. باید سپاسگذار باشیم از آنچه که داریم و آنچه که هستیم.

    نکته بعدی تعریف استاد از خوشبختی بود. خوشبختی یک چیز کاملا فردی هست و تعریفش برای هر کس متفاوته. برای بعضی پول، برای بعضی رابطه عاطفی و برای هر کس یه چیز هست. خوشبختی یعنی اینکه راضی باشی. به قول قرآن لعلک ترضی باشی. ارووم باشی. حالت خوب باشه. از مسیری که توش هستی خوشحال باشی. راضی ترین حالت زندگی برای خود استاد وقتی هست که یه فایل تاثیر گذار و پر محتوا اماده میکنه. و بعد از اون انرژی خوبی که از کامنتها میگیرن. یا وقتی یه ایده جدید به ذهنشون میاد که واکنش بیرونیش عاشقتم گفتن به عزیز دلشون هست😘😘

    گفتین که نخوایم خوشبختی رو از کسی کپی کنیم. یا بخوایم به بقیه نشون بدیم خوشبختیم. چون به خوشبختی نمیرسیم. چون درونی نیست.

    مورد بعدی تعریف استاد از تنبلی بود. اینکه گفتن تنبلی یعنی بی انگیزگی. تنبلی به معنی بی تحرکی فیزیکی نیست.

    چرا استاد عباس منش درباره مسایل اساسی اصلا نگران نیست؟ چه باوری ساختن که اینطوری هستن؟ پاسخ این بود که من از اهرم رنج و لذت استفاده میکنم. وقتی به فایده هایی که با غلبه براین نگرانی و ترس بدست میارم فکر میکنم انگیزم قوی میشه که به این ترس و نگرانی غلبه کنم. مثل فایده هایی که باعث شد بخوام رانندگی با آروی رو یادبگیرم.

    مورد بعدی این بود که چرا استاد دچار تردید نمیشن؟؟ چون اینقدر تصمیمات زیادی گرفتم که به یکسری تصمیمات از پیش تعیین شده رسیدم.و برای موقعیتهای مشابه سریع ازشون استفاده میکنم.

    جایی هم که مردد بشم از خدا هدایت میخوام و به نشونه ها اعتماد میکنم. و این فهمیدن این نشونه ها از این باور میاد که خداوند با بی نهایت راه هدایتم میکنه. در واقع سرسپرده و تسلیم مطلق هستم.

    ودر انتها میخوام شکر گزار باشم بابت آرامشی که اینروزا دارم. و صلح درونی که دارم کم کم بهش میرسم. خوشبختی برای من هدایت به این مسیره. مسیری که برای اولین بار توحید رو تا حدودی درک کردم. خوشبختی برای من دیدن نشانه های کوچیک از ارتباط تازه شکل گرفتم با خدای خودم هست. و امید فراوان به آینده بهتر.

    شکر گزار بابت اینکه تا نگرانی وترس میاد سراغم یادم میاد مومنان نه غمی دارند و نه ترسی.

    خدایا شکرتتت بابت هدایتم. خدایا کمکم کن توی این مسیر بمونم.

    ممنون بابت همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2101 روز

    این تضاد فاصله بین خونه تا مدرسه باعث شده بود که این خواسته درونم شکل بگیره که خونه نزدیک مدرسه باشه،خوب مدرسه هم وسط شهر بود،دقیقا وسط شهرِه و بزرگترین پارک شهر هم روبروش

    دلیل منطقی هم داشتم،این که من چون من دارم مدرسه نمونه میرم باید نزدیک باشه و …

    مینوشتم که خونه این شکلیه، اولا بزرگ باشه نزدیک باشه و امیدم به خدا بود،تمرکزم روی این بود و از خدا خواسته بودم و در موردش می‌نوشتم و خیلی احساسم خوب بود، نزدیک شده بود به زمان اسباب کشی و خانواده ام میدونستن که من دوست دارم بریم وسط شهر،میرفتن قیمت می‌گرفتن و با شرایطی که داشتیم متناسب نبود و میگفتن غیر ممکنه،میدونی من روی خدا حساب باز کرده بودم،میگفتم که من خیالم راحته،من می‌دونم به چه کسی گفتم،اون همه کار ها رو انجام میده، و سپرده بودم به خودش و خیالم راحت بود و خوش حال بودم

    استاد باورتون میشه؟وقتی رفته بودن بنگاه دقیقا خونه ای که وسط شهر باشه و از تمام خونه های اون منطقه که حتی رهن به میلیارد هم میرسید، بزرگ،سه اتاق خوابه،اصلا رفتیم داخلش رو دیدیم من دیوانه شدم،چه دکوراسیونی و بگم چی،با چه قیمتی؟ فقط ۲۵۰ تومن،چیزی که حتی زیر ۶۰۰ تومان به نظر میومد پیدا نمیشه،تازه هم جلو بزرگترین پارک شهر یعنی می‌دونی من چه عشقی میکردم،وسط شهر به همه چی نزدیک همه مناطق گشت و گذار و قشنگ فقط ۵ تا ۱۰ دقیقه فاصله نداشت در صورتی که قبلاً باید ۴۵ دقیقه تو راه بدون ترافیک میبودیم،بعد من هر روز صبح داخل این پارک که این قدر بزرگ بود عرضش ۱۵ دقیقه پیاده روی داشت و طولش ۳۰ دقیقه،این قد سرسبز بود،یعنی من دیوانه میشدم هر روز،هر روز صبح،بعد هم چه مدرسه ای،مدرسه ای که من عاشقش بودم، این قدر سرسبز بود،این قدر کادر مردسه و همه چیز،داخل مدرسه آکواریم داشت باشگاه مخصوص داشت و بگم چی

    خدایا شکرت

    این خواسته درونم شکل گرفته بود که من هم گوشی میخوام،و یادمه دلیل داشتم که مثلاً چه کار های مهمی میتونم انجام بدم و مشخص کرده بودم برای خودم که چه ویژگی های داره و چه استفاده هایس میتونم بکنم و از خدا میخواستم،و مشخص کرده بودم که روز تولدم دارمش،یعنی هیچ کس نگفته بودا که مثلاً من برات میگیرم،تازه بقیه میگفتن امکان ندارد یا فعلا نمی‌تونیم و از این حرف ها،اما من اهمیت نمیدادم،احساسم خوب بود،و الآن که نگاه میکنم به خدا گفته بودم و خیالم راحت بود که خودش میاره،الآن دارم با همون گوشی مینویسم،دقیقا هفته تولدم،به صورت طبیعی ترین ممکن،مادرم برای یه کار دیگه ای دوتا گوشی خریده بود و من و برادرم دوتا رو برداشتیم و برادرم هم میخواست.و وقتی برداشتم بعد یک ساعت که داشتم فکر میکردم یادم اومد این خواسته ام بود و نگاه کردم به این که چه قدر طبیعی اتفاق افتاد،خدایا شکرت

    دارم قانون رو یادم میارم،میدونین دلیل داشتن احساس خوب بودن توجه کردن و سپردن به خدا و لذت بردن و باور به این که وقتی من توجه میکنم و میخوام لاجرم اتفاق میافته،این کار خداست،تمام سیستم کارش اینه و داره در هر لحظه این کار رو می‌کنه و پاسخ تمام جهان رو میده،تمام جهان با همین سیستم داره اداره میشه

    وضوح داشتن،مشخص کرده بودم چه ویژگی های رو داره،مدرسه خونه پارک گوشی،و میبینم چه قدر همخوانی داره و دقیقا خودشه،همین گوشی دقیقا همون ویژگی ها و کارایی که میخواستم هست،خدایا شکرت

    بیشتر میفهمم که ربط به چیز دیگه ای نداره،ربط به احساس من داره،من به بهترین احساس و بدترین احساس دسترسی دارم و این منم که باعث میشم و همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به خداوند،خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  7. -
    منیر م گفته:
    مدت عضویت: 3508 روز

    با سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم جون چقدر این فایل عالی بود با سوالاتی که مریم جون از استاد پرسید تمام سوالهایی بود که در ذهنم دنبال جواب میگشتم و استاد به خوبی به اونها پاسخ داد چقدر انرژی گرفتم کاشکی از اینجور سوالات تکرار بشه و ذهن ما رو به مسائل باز کنه مخصوصا وقتی به خداوند اعتماد میکنیم و خداوند با ما صحبت میکنه و مرتب نشونهاشو نشونمون میده فقط باید اگاه باشیم تا نشونها را ببینیم مثل این سوالاتی که در ذهن من بود و امروز بهشون فکر کردم و خدا از طریق مطرح کردن انها توسط مریم جون و جواب دادن انها توسط استاد عزیزم بهم جواب داد خدایا بابت این هدایت تو را سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    تغییر سخت است ولی با دستانی از دستان خدا امکان پذیر گفته:
    مدت عضویت: 3594 روز

    استاد سلام و صد سلام

    الان فایل شما رو دیدم به حاج خانمم (مادر مهربانم) نشون دادم در یک نگاه گفتن خانم شایسته رو با توجه به این چند روزی که جلو دوربین دیدن میگن چقد مهربونن، بعد پیش خودم گفتم این از فرکانس خوب شما میاد که دستهایی از دستهای خدایید… فقط ی جمله ممنونم که باعث شدید در مورد زندگی های فیک نظراتم و طرز فکرم عوض و رو بسمت بهتر شدن بره، ممنونم که با خرید دوره های ثروت شما فهمیدم که اگه پولی خرج میشه و بفکر این باشی ده برابرش وارد حسابت میشه قطعا میشهف ممنونم که با خوشحالی که در وجودتون هست وقتی از بیرون پرادایس فیلم میگیرید من واقعا فک میکنم اونجاام و اونجا انگاری ایرانه و پیش خود ما ایرانیها زندگی میکنید، ممنونم که با فایلهای شما و مراقبه از خودم زندگیم به بهشت درون تبدیل شده، ممنونم که صبح ها با بودن دوره هایی که آموخته اید منم 6 صبح پا میشم و یک ساعت تفسیر و معنی قرآن رو میخونم… من که عمرا فکر نمیکردم قرآن رو بتونم تا انتها بخونم ولی با اراده ای که از طرف خدا و شما گرفتم مطمئنم تا انتها میرم این آموخته های شما رو و انشاالله خدا بخواهد و در اوج ثروت و طرز فکر خوب هم بتونیم خودمون رو اون اصالت رو حفظ کنید.. عزت زیاد رفیق و یار همیشگیخانواده محترم عباسمنشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فهیمه کوچکی گفته:
    مدت عضویت: 2305 روز

    سلام به هردو انسان توانمند و پیروز.خیلی سوالات ماهرانه و خوبی پرسیدین واقعا ممنون .واقعا سوالا عالی بودن .و همچین جواب استاد هم عالی بود ک چقد خوب به تک تک سوالات جواب داد ک همش درک و میشه گفت احساس کردم تو زندگیم وقتی جواب میده استاد.دقیقا جوابا همون چیزیه ک هست

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: