سریال زندگی در بهشت | قسمت 103 - صفحه 1

138 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1836 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و درود بر استاد عزیز شیرین تر از عسلم و مریم بانوی عزیز

    سپاس و سپاس و سپاس برای این خریدی که همش زیبایی بود و نور بود و هدایت و آگاهی

    استاد خیلی کیف کردم از این چند قسمت و اون گفتگوهای نورانی و خیلی خیلی درس ها گرفتم و خیلی خیلی باورهای اشتباه رو تو خودم پیدا کردم با همین چند قسمت

    من فکر میکنم این چند قسمت مربوط به خربد قابلیت تبدیل به یه دوره رو داشته باشه با عنوان خرید بهشتی در جاده نور و آگاهی ….

    من یه درس خیلی بزرگ گرفتم

    یعنی خب شنیده بودم و خونده بودمن و دیده بودم ولی تو این فایل با توجه به صحبت هایی که فرمودید

    به جانم نشست و بهش ایمان پیدا کردم و اون اینه :

    نگاه متفاوت به همه چیز

    یعنی استاد من حس کردم اون که همه از شما میپرسند یه رازی دارید و اون رو بگید

    اون راز این نگاه متفاوته به همه چیز

    از قرآن و بندرعباس گرفته تا شخصی مثل ترامپ

    و این دید زیبای شماست که شما رو متفاوت کرده

    و شو نیست و ظاهر سازی نیست ….

    مثلا من خودم سعی کردم تو این چند وقته دیدم رو عوض کنم به خیلی چیزا ولی خب یه جاهایی دلم یه چیزیو میگه و زبانم یه چیز دیگه

    ولی من حسم به شما اینه که با خودتون به صلح رسیدید و زبان و ذهن و دلتون رو یکی کردید و در هر چیز زیبایی ها رو میبینید

    چقدر من درس گرفتم از صحبت هاتون در باره ترامپ و بندر عباس

    یه شخصیتی که شاید میلیاردها نفر ازش متنفر باشن از جمله خود من که همینطوری بودم

    ولی شما میایید و باز تو این شخص نکات مثبت پیدا میکنید و من خیلی تحت تاثیر قرار گفتم استاد عزیز

    اون توصیف زیبای شما از بندرعباس و بندر لنگه

    اصلا دید من رو عوض کرد و من بدون اینکه دیده باشم اونجا هارو تصورات دیگه ای داشتم

    چقدر این دید مهمه تو نتایج و تو زندگی و دریافت های ما

    شاید به ظاهر خیلی ساده باشه و تو حرف

    ولی اینکه ما ذهنمون رو تربیت کنیم که اینطوری نگاه کنه به مسائل یه جهاد اکبر الهی میخواد

    مثل یه اسب سیاه تنموند بسیار زیبا که ما میبینیم داره به راحتی به صاحبش سواری میده و میگیم چقدر راحته و زیبا و فکر میکنیم ما هم به راحتی میتونیم اون اسب رو داشته باشیم یه شبه و یه روزه

    ولی خبر نداریم این یک اسب بسیار وحشی بوده که صاحبش به صورت تکاملی و به تدریج این اسب سرکش رو رام کرده و داره بعد اون زحمات و طی کردن تکامل از اسبش لذت میبره

    پس من الان میدونم نمیتونم از خودم انتظار داشته باشم که دیدم مثل شما و یا حتی نزدیک شما بشه تو کوتاه مدت ولی تصمیم گرفتم این تغییر زاویه دید رو حتی نسبت به کسایی که ازشون متنفرم رو با جدیت بیشتری دنبال کنم و تکاملم رو طی کنم به مدد الله یکتا تا برسم به این دید زیبابین و الهی شما

    استاد باید اعتراف کنم در طول میسرتون همش آرزو میکرم که ترافیک باشه و دیرتر برسید تا بیشتر حرف بزنید و ما بیشتر کیف کنیم….

    چقدر زیبا در مورد زن زیبا حرف زدید و من از دیروز که قسمت قبلی تموم شد تا امروز

    مثل کارتون فوتبالیست ها که سوباسا میپرید تو هوا و قیچی میزد و یهو سریال تموم میشد و من مشتاق بودم ببینم چی میشه و این توپ به کجا میره

    دقیقا با همون حس منتظر این قسمت بودم و جواب شما

    چقدر زیبا جواب دادید و درست مثل همیشه

    من یه جایی قبلن خوندم یه جمله ای رو که با کسی ازدواج کنید که برای سالها و همیشه بتونید حرف برای گفتن داشته باشید

    و استاد منم مثل شما عاشق حرف زدنم و خیلی وقت ها این حس رو با گفتگوی درونی و حرف زدن برای خودم و خدای خودم ارضا میکنم

    و قشنگ به جانم نشست منظورتون رو ….

    و ما قشنگ میبینیم تو زندگی خودمون و اطرافیان که یه موقع هایی حرفی برای گفتن نیست و نمیتونن حتی چند دققیه با هم حرف بزنند …

    یعنی به نظر من البته زیباترین و بهترین معاشقه این حرف زدن با اشتیاق دو طرفست

    یعنی تو با شور فراوان واشتیاق فراوان حرف بزنی و اون طرفت با اشتیاق بیشتر به تو گوش بده و تو اون برق رو تو چشمای عشقت ببینی وقتی داری باهاش حرف میزنی

    به قول بابا طاهر عزیز

    چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی

    که یک سر مهربانی دردسر بی

    اگر مجنون دل شوریده ای داشت

    دل لیلی از او شوریده تر بی

    و من این شوریدگی و برق رو تو چشمان مریم بانوی عزیز میبینم هربار و خدارو هزار مرتبه شکر

    و اون اشتیاق تموم نشدنی ایشون برای شنیدن شما

    واسه همینه میگید من به هر چه در زندگی خواستم رسیدم

    یعنی استاد عزیزم کسی رو میخواستند در کنارشون که با اشتیاق گفتگو کنند و الان یک فرشته زیبا در کنارشونه که حتی وقتی استادم دارن با تلفن با فامیل هاشون صحبت میکنند

    ایشون دارن حرفاشونو مینویسن….

    خدارو صدهزار مرتبه شکر برای این رابطه الهی

    باز هم تحسین میکنم این عشق الهی و زیبایی که بین شما دو عزیز جریان داره و آرزو میکنم آتش این عشق هر لحظه گرمتر و زیباتر باشه به امید الله یکتا

    برسیم به کاسکو :

    خدایا شکرت از این همه فراوانی برای هر کسی با هر سلیقه ای

    استاد منم عاشق مدیام و تو فروشگاه هایی که تو ایران هست حالا در ابعاد کوچیکتر

    اولین جایی که می رم بخش صوتی و تصویری هست و دیدن دمو هایی که از طبیعت و زیبایی ها با بهترین کیفیت رو این تلویزیون ها در حال پخشه

    یه خاطره بسیار بسیار زیبا دارم که هیچ وقت یادم نمیره از این بخش:

    چند سال پیش که من تو شمال زندگی میکردم و یه جورایی کاملا برشکست شده بودم و به درآمد صفر رسیده بودم

    فقط داشتم از پس اندازم استفاده میکردم و داشتم دوباره کارم رو می ساختم بدون اینکه درآمدی داشته باشه ولی ایمان داشتم که میتونم

    یه روز رفتیم توی یکی از این مراکز خرید توی شمال کشور شهر آمل

    من راستش برای اینکه میدونستم پول زیادی رو نمیتونم صرف خرید کنم خیلی ناراحت بودم

    وقتی رفتیم و وارد این فروشگاه شدیم برای تست یک موزیک شاد داشت از اسپیکرهایی که برای فروش گذاشته بودند پخش می شد

    که همونجا بچه های من که خیلی کوچیک بودن اون موقع شروع کردند به رقصیدن با اون آهنگ و اینقدر شاد و زیبا رقصیدن که من همه مشکلات رو برای لحظاتی کاملا از یاد بردم و یه حس خلسه ای بهم دست داد از رقص کودکانه و زیبا و رهایی بچه ها و محو و غرق تماشاشون شدم و خداروشکر برای لحظاتی رها شدم از اون فشاری که روی خودم حس میکردم

    به خدا قسم اتفاقات خوب برا ی برگشت کارم و دوباره سرپاشدنش از همون شب و تو مسیر برگشت شروع شد

    خدارو شکر الان که دارم براتون مینویسم به لطف الله یکتا و آشنایی با شما استاد عزیزم روز به روز هم دارم موفق تر میشم به لطفا و رزاق بودن بی نهایت الله یکتا

    بیایم سراغ کاسکو یه دفعه با دیدن تلویزویون ها توی این فروشگاه یاد اون خاطه زیبا افتادم

    استاد چه اسباب بازی های رویایی و زیبایی و چقدر این کریسمس و تزئیناتش رو من دوست دارم و یادمه یه خیابون هست سمت تحت طاووس تو تهران و مرکز فروش این تزیینات برای ارامنه عزیز هست و من سال هایی که محل کارم اون سمت بود ساعت ها میرفتم و با دیدن این با بانوئل ها و عروسک ها لذت میبردم و کیف میکردم و کلن به این اسباب بازی های چرخان و موزیکال بسیار بسیار علاقه دارم و خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی

    تو قسمت اسباب بازی ها پسرامم صدا کردم و ازشون خواستم که ببینن و اونام برای خودشون رویا سازی کنند و سطح خواسته هاشون رو ببرن بالاتر و سپاسگزارم استاد برای اشتراک این همه زیبایی

    خدا میدونه شما و مریم بانوی عزیز چه نقش بسیار بسیار بزرگی دارید تو هدایت فرزندان ما و چه تاثیر شگرفی دارید میزارید رو بچه های ما

    استاد عزیزم من دیگه اون پدر و اون امین سابق نیستم و اولا رابطم با بچه ها بسیار بسیار عالی شده و اینکه الان بچه هام اینقدر که حرف های شما رو من گوش میدم و میشنون ناخودآگاه تکرار میکنند و سعی میکنم مدام براشون حرف های شما رو در حد فهمشون بازگو کنم حالا چه مستقیم و چه به صورت داستان و قصه شبانه

    یعنی از آگاهی هایی که از شما میگیرم قصه میسازم و با گفتنشون هم خودم درس میگیرم قبل خواب و هم بچه ها درس ها خواهند گرفت به امید الله یکتا برای زندگی شاد تر و بهتر

    استاد عزیزم این آگاهی پیامبر گونه شما نسل ها و نسل ها روی زمین شادی و لذت و ثروت و ایمان تولید خواهد کرد و چه اجری رو نصیب شما میکنه را نمیشه وصف کرد فقط میتونم بگم الله اکبر از این همه خیر و برکت که به سمت شما سرازیر شده و خواهد شد ….

    با دیدن اون همه فراوانی در کاسکو

    با خودم گفتم امین تو این دنیا هیچ چیزی کم نیست و همه چی هست و ببین چقدر لپ تاپ و چقدر تلویزیون و چقدر لوازم خونه و غذا و فقط تو باید بخوای و بهت داده خواهد شد

    و بریم سراغ چیدن وسایل توی ماشین :

    راستش چقدر لذت بردم از اون فضا و اون ابرها و اون لوازمی که خریده بودید و اون ماشین های زیبایی که از پشت سرتون رد میشد

    چقدر خوبه که توی آمریکا پارکینگ ها تو فضای بازه و چقدر لذت بخشه اون آرامش و اون بازی همه جا

    یعنی نمیدونم ناخودآگاه آمریکایی ها پر از اینه که همه جاها بازه و پهناوره اگر البته لا ذهنشون جلوشو نگیرند

    از کودکی عاشق خیابونای پهن و باز بودم و هستم و چقدر اینو من دارم توی امریکا تو همه ابعاد میبینمو چقدر این ماشین های فورد عظیمی که از بغلتون میشن برام لذت بخشن

    خدایا شکرت برای دیدن این همه زیبایی و سپاس از شما برای اشتراک این زیبایی ها

    استاد عزیزم من راستش خیلی از بسته بندی های مواد غذایی و این همه سلیقه و تنوع لذت بردم

    یعنی بسته بندی اون انار و بادمجان رو که دیدم دیوانه شدم

    چه شخصیتی میدن به مواد غذایی و چقدر لذت بخش میکنن خرید رو برای خودشون

    استاد عزیز من یکی از چالش هام همیشه خرید گوجه فرنگی بوده و همیشه وقتی میخوام گوجه بخرم احساس میکنم که کریستف کلمب هستم که برای کشف یک قارهجدید داره تلاش میکنه

    کشف گوجه های سالم در میان انبوهی از گوجه های …….

    و چقدر اون گوجه های زیبا بهم حس خوبی داد و بهم گفت امین لازم نیست نگران باشی هست و زیادم هست فقط کافیه تو بخوای

    و خدارو شکر کردم برای این همه تنوع و چقدر لذت بردم از اون شیرینی های فرانسوی با برچسب ساخت فرانسه و اون همه طعم و رنگ

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت برای این همه زیبایی و فراوانی و آرزو میکنم روزی در کشورم

    هم بتونیم به خوبی همه چیز رو تولید کنیم و هم اجازه بدیم از همه جا محصولاتی با کیفیت وارد بشه و اون وقت مردم سرزمینم خودشون انتخاب کنند

    و این قطعا باعث شکوفایی تولید کننده ها ی خودمون خواهد شد و گسترش ثروت و نعمت

    الهی آمین

    استاد عزیزم و مریم بانوی عزیزم سپاس بی کران و بی کران برای این خرید بهشتی در این جاده زیبای نورانی و پر از آگاهی

    بسیار بسیار بسیار لذت بردم و درس گرفتم و آموختم

    عاشقتونم ……….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2162 روز

      سلام و درود به شما دوست عباسمنشی عزیز

      واقعا کامنت تحسین برانگیزی نوشته بودین واقعا عالی کلمات رو کنار هم تبدیل به جمله خاصی کرده بودین که قطعا از بابا امین دوست داشتنی که قطعا خلاقانه قصه میسازه بعید نیست. واقعا تحسینتون میکنم بخاطر این دست به قلم شدن تون…

      نمیدونم از کجای کامنت تون بگم همه اش نکته بینانه و زیبا بیان شده بود واقعا والحق لایک سبز برازنده این کامنت هست. مثال فوتبالیستها و کریستف کلمب

      چقدر خاطرات تون زیبا و بجا لابلای یاد گرفتن ها و شکرگذاری هاتون آوردین لذت بردم.

      چقدر زیبا دعا کردین و چقدر زیبا تر از خودتون ،باورهاتون و خواسته هاتون گفتین.(منم باید یاد بگیرم که خواسته هام رو بیشتر بیان کنم)

      واقعا ممنون از دست به قلم شدنتون…

      با بهترین آرزوها به همراه شادی و سلامتی و عشق و ثروت و آزادی….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2438 روز

      بنام خدایی که بشدت کایفست

      دوست عزیز و ارزشمندم سلام

      چه مثال خوبی از اسب زدید😍 دقیقا هیمن دیروز به یه فیلیمی (Black Beauty) هدیاتش دم که دقیقا درمورد یک اسب وحشی هست که یه دختری میاد رام میکنه اون رو درحالیکه بقیه اصلا نیم تونستن (میدونید هدایتم به یددن این فیلم و یکی دیگه OSTWIND از براونی شروع شد و شکل گرفتن یک خواسته جدید (میخوام یک اسب زیبا داشته باشم) شروع شد، درحالیکه قبلا اصلا حیت نمی تونستم تصور داشتن یک اسب رو داشته باشم ولی الان به کلی نشونه های مختلف هدایت شدم و میدونم بزودی اسب خودم رو هم خواهم دشات و کلی از سواری با اون تو طبیعت لذت خواهم برد😍

      دوست عزیز و ارزشمندم خیییییییلی بهتون تبریک میگم برا یاین تغییر برای این هر روز آسون تر شدنتون برای آسانی ها و زیبایی ها و هر روز یک ورژن عالی تر از خودتون مخصوصا تو روابط تون با پسرای گُل تون، هر لحظه تون عشق باشه و برکت ها و توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین آقا امین بی نظیر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سینا بیدگی گفته:
      مدت عضویت: 1300 روز

      سلام به دوست خوبم اقا امین…

      من کیف کردم لذت بردم و حتی از کامنت شما نکته هایی در دفترم نوشتم….

      در مورد بچه هاتون گفتین من تصور کردم چقدر میتونه باحال و عشق بین شما و بچه هاتون باشه

      این خواسته من کامل تر کرد که اره میشه به بچه ات زندگی در بهشت نشان داد در موردش توضیح بدی و این ذهنیت شان با دیدن زیبایی ها و حرف ها باور های خوب تربیت کنن

      من راستش هنوز ازدواج نکردم :)

      من عاشق دو تا پسر یک پسرک هستم که تو قبلم جا دارن حتی اسم هاشون هم بهم الهام شد دو تا پسر و یک دختر واقعا بچه فرشته مهربان

      بهتون تبریک میگم شاد خوشحال موفق سلامت ثروتمند در کنار خانواده بهترین روز هارو تجربه کنین…

      اره اسم بچه هام الهام شد و حتی خداوند چیزی که من درخواست داده وعده داد و این نوشته طلایی دارم

      کامنت شما بهم یاد داد که بهتر سریال نگاه کنم و بیاموزم که میشه نوع دیگر دید و یاد گرفت عمل کرد

      سپاسگزار شما هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      حدیثه گفته:
      مدت عضویت: 1708 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر از خوندن کامنت زیباتون لذت بردم ،

      همون ابتدا که کامنت شما رو خوندم سریع یک دفترچه ی جدید برای خودم تحت عنوان (نکات کامنت دوستان) آوردم و از ابتدای کامنت شما شروع به نکته برداری کردم .دیددقیق و زیبای شما برای من تبدیل شد به یک دفترچه ی جدید .

      خدا میدونه که قراره چه تحولات بزرگی با این شروع زیبا رخ بده ،چقدر خدا رو بخاطر دیدن کامنت زیباتون شکر میکنم .چه باور ها و چه نکات مثبتی یادداشت کردم .خدایا شکرت

      خاطره ای که از شما شنیدم دقیقا برای من هم اتفاق افتاده ،و با خوندن کامنت شما ناخودآگاه اشک ریختم .

      امیدوارم که هر کجا که هستید عالی ترین ها از هر چیزی براتون اتفاق بیافته .

      سپاس بیکران از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    رویا برومند گفته:
    مدت عضویت: 1770 روز

    بنام یکتای بی همتا

    سلااام و خداقوت خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی نازنینم 🥰🥰😘😘

    خدااارو صدهزار مرتبه شکر که این شما رو داریم و بهره میبریم از اینهمه نعمت و دانش

    من یک دختر کرد زبان و سنی مذهبم و سالهاس در شهری زندگی میکنم که همزبان و هم مذهب های خودم اونجا نیستن اما باید بگم که اینقدر درست و عالی بامن رفتار شده ک شاید باورتون نشه از این بابت واقعا خداروشکر میکنم که شعور و دانش رواج پیدا کرده در بین انسانها..و اینکه شما گفتید برن و عزیزان سنی مذهب رو ببین واقعا پیشنهاد خوبی دادید باید برن همدیگرو ببینن از نزدیک و اشنا بشن🙂🥰🥰🙂

    استاد عزیز و مریم جانم چقدر صحبت ها و خرید کردن و این سفر کوتاه شما بهم لذت داد انگاری باهاتون بودم وقتی دونه دونه وقت میزاشتید و اقلامی که خرید کردید و نشون میدادید بهم حس عالی میداد چون من عاشق خرید کردن هستم و اینکه دونه دونه چقدر تمیز و مرتب میچیدید داخل ماشین 😍😍😍😍خداروشکر که اینهمه خرید کردید و لذت بردید و باعث شدید ماهم لذت ببریم

    دوستتون دارم شاگرد همیشه به گوشتون رویابرومند🙂🙂😍😍😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    عیسی غریبلو گفته:
    مدت عضویت: 3105 روز

    سلام و یکصد سلام خدمت پدر و مادر عزیز و همچنین خانواده پرشور عباس منش

    به که چقدر لذت بردیم از این مسافرت . چقدر انرژی گرفتیم از این چهره همیشه خندان پدر علم متا فیزیک ایران

    واقعا سفر لذت بخشی بود به همراه کلی درس و ایده

    چقدر این امریکایی ها همه چیز را ساده ولی با کیفیت پیش می برند ./

    فروشگاه با این بزرگی !! با این همه محصولات !! ولی چقدر ساده ( سقف و ستون های خیلی ساده ) به جایی هزینه کردن برای اینکه سقف و ستون های شیکی داشته باشند هزینه کردن برای مقدار محصولات و کیفیت محصولات

    همین امسال بود که فروشگاه سر کوچه مون (فروشگاه رفاه ) چقدر هزینه کرد برای ساختن سقف های کاذب ، چقدر هزینه کرد برای تعویض کردن نمای ساختمان ، چقدر هزینه کرد برای تعویض کردن قفسه ها ، چقدر هزینه تعویض درب ها و پنجره ها کرد و کلی تزیین نمای داخلی …

    واقعا باید از این نمونه ها الگو گرفت بجای هزینه های اضافی محیط فروشگاه رو بزرگ کردن با قفسه های معمولی همچنین پارکنیگ اختصاصی بزرگ طراحی کردند برای رفاه مشتری ها و …

    چقدر آگاهی مون بالا رفت از این کشور وسیع ./ خدایی چقدر ایالت های زیبا داره این کشور …… خدایا شکرت :)

    همین که این سریال تموم شد رفتم تو گوگل مپ و سرچ کردم ایالت آلاباما

    چقدر تصاویر و پارک ها و مجسمه ها و طبیعت و … خیلی خیلی زیبا فقط تو این منطقه کوچیک وجود داره خدایا سپاس

    آلاباما (به انگلیسی: Alabama) یکی از ایالت‌های جنوبی آمریکا و بیست‌ودومین ایالتی است که به ایالات متحدهٔ آمریکا پیوست. این ایالت از شمال با تنسی، از شرق با جورجیا، از جنوب با فلوریدا و خلیج مکزیک، و از غرب با میسیسیپی هم‌مرز است. آلاباما ۳۰اُمین ایالت بزرگ کشور آمریکا بر پایهٔ مساحت و ۲۳اُمین ایالت آمریکا بر پایهٔ جمعیت است. این ایالت ۲۱۰۰ کیلومتر راه آبیِ داخل کشورِ قابل کشتیرانی دارد و از این نظر نمونه است.

    آلاباما، همانند بسیاری از ایالت‌های جنوبی، بین جنگ داخلی آمریکا و جنگ جهانی دوم از مشکلات اقتصادیِ بسیاری رنج برد. با وجود گسترش صنایع بزرگ و مراکز شهری، روستاییان سفیدپوست تا دههٔ ۱۹۶۰ میلادی مجلس قانون‌گذاری ایالتی را تحت سلطه داشتند، درحالی‌که شهرنشینان و سیاه‌پوستان در حاشیه قرار داشتند.

    پس از جنگ جهانی دوم آلاباما شاهد رشد اقتصادی بود که در نتیجه گذر اقتصاد ایالت از اقتصاد وابسته به کشاورزی به اقتصاد مبتنی بر زمینه‌های گوناگون اتفاق افتاد. تأسیس و گسترش تأسیسات مربوط به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا به آلاباما کمک کرد تا در میانهٔ قرن بیستم فاصله بین اقتصاد وابسته به کشاورزی و اقتصاد صنعتی را پشت سر بگذارد. اقتصاد آلاباما در قرن بیست و یکم به مدیریت، امور مالی، تولیدات کارخانه‌ها، صنایع هوافضا، معادن، بهداشت و درمان، آموزش، خرده‌فروشی و فناوری وابسته است.

    «ایالت یلوهمر» به معنای سهره اروپایی لقب ایالت آلاباما است. همچنین این ایالت به نام «قلب دیکسی» نیز شناخته می‌شود. درخت کاج لانگلیف درخت رسمی و کاملیا گل رسمیِ ایالت آلاباماست. پایتخت (مرکز) آلاباما شهر مونتگُمِری، پرجمعیت‌ترین شهر آن برمینگهم، بزرگ‌ترین شهر آن هانتسویل و قدیمی‌ترین شهر آن موبیل است.

    خدای من اینقدر این منطقه زیبایی داره که طوفان در برابر زیبایی این منطقه واقعا چیزی به شمار نمیاد . ولی خوب برخی ها فقط به ویرانی های طوفان این ناحیه توجه کرده اند .

    هر چی از زیبای این منطقه بگم واقعا کم گفتم بهتره خودتون یه سرچی کنید و از زیبایی این منطقه لذت ببرید :)

    آلاباما (به انگلیسی: Alabama) یکی از ایالت‌های جنوبی آمریکا و بیست‌ودومین ایالتی است که به ایالات متحدهٔ آمریکا پیوست. این ایالت از شمال با تنسی، از شرق با جورجیا، از جنوب با فلوریدا و خلیج مکزیک، و از غرب با میسیسیپی هم‌مرز است. آلاباما ۳۰اُمین ایالت بزرگ کشور آمریکا بر پایهٔ مساحت و ۲۳اُمین ایالت آمریکا بر پایهٔ جمعیت است. این ایالت ۲۱۰۰ کیلومتر راه آبیِ داخل کشورِ قابل کشتیرانی دارد و از این نظر نمونه است.

    آلاباما، همانند بسیاری از ایالت‌های جنوبی، بین جنگ داخلی آمریکا و جنگ جهانی دوم از مشکلات اقتصادیِ بسیاری رنج برد. با وجود گسترش صنایع بزرگ و مراکز شهری، روستاییان سفیدپوست تا دههٔ ۱۹۶۰ میلادی مجلس قانون‌گذاری ایالتی را تحت سلطه داشتند، درحالی‌که شهرنشینان و سیاه‌پوستان در حاشیه قرار داشتند.

    پس از جنگ جهانی دوم آلاباما شاهد رشد اقتصادی بود که در نتیجه گذر اقتصاد ایالت از اقتصاد وابسته به کشاورزی به اقتصاد مبتنی بر زمینه‌های گوناگون اتفاق افتاد. تأسیس و گسترش تأسیسات مربوط به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا به آلاباما کمک کرد تا در میانهٔ قرن بیستم فاصله بین اقتصاد وابسته به کشاورزی و اقتصاد صنعتی را پشت سر بگذارد. اقتصاد آلاباما در قرن بیست و یکم به مدیریت، امور مالی، تولیدات کارخانه‌ها، صنایع هوافضا، معادن، بهداشت و درمان، آموزش، خرده‌فروشی و فناوری وابسته است.

    «ایالت یلوهمر» به معنای سهره اروپایی لقب ایالت آلاباما است. همچنین این ایالت به نام «قلب دیکسی» نیز شناخته می‌شود. درخت کاج لانگلیف درخت رسمی و کاملیا گل رسمیِ ایالت آلاباماست. پایتخت (مرکز) آلاباما شهر مونتگُمِری، پرجمعیت‌ترین شهر آن برمینگهم، بزرگ‌ترین شهر آن هانتسویل و قدیمی‌ترین شهر آن موبیل است.

    تاریخ

    ریشه‌شناسی

    ساکنان آلاباما اعضای یک قبیلهٔ موسکوگی زبان بودند که در نزدیکی محل تلاقی دو رودخانهٔ کوسا و تالاپوسا واقع در اول رودخانه آلاباما زندگی می‌کردند. در زبان آلاباما به شخص آلابامایی «آلابامو» گفته می‌شود. اعتقاد بر این است که واژهٔ آلاباما از زبان چوکتاو نشات گرفته‌است و بعدها توسط قبیلهٔ آلاباما به‌عنوان نام قبیله به کار برده شد. تلفظ کلمه آلاباما به میزان قابل توجهی در بین منابع گوناگون متفاوت است. هرناندو د سوتو اکتشافگر اسپانیایی آنرا به صورت «آلیبامو» تلفظ کرده‌است و رودریگو رانخل آنرا «آلیبامو» و «لیمامو» خوانده‌است. در اوایل سال ۱۷۰۲ (۱۰۸۰ خورشیدی) فرانسوی‌ها آن را «آلیبامون» نامیدند و در نقشه‌های خود رودخانهٔ آلاباما را «رودخانهٔ آلیبامون» ذکر کردند.

    گرچه منشأ نام آلاباما قابل تشخیص بوده، اما منابع گوناگون دربارهٔ معنای آن توافق نظر ندارند. در سال ۱۸۴۲ (۱۲۲۱ ه‍. خ) مقاله‌ای در روزنامهٔ جکسونویل ریپابلیکَن منتشر شد که ادعا می‌کرد معنای نام آلاباما «اینجا ما استراحت می‌کنیم» است. این تصور در سال ۱۸۵۰ (۱۲۲۹) پس از انتشار در نوشته‌های آلکساندر بیوفورت میک همگانی شد. زبان‌شناسان متخصص در زبان موسکوگی در پیدا کردن مدرکی برای پشتیبانی از این معنی ناتوان بوده‌اند. پژوهشگران بر این باورند که این کلمه از دو واژه در زبان کوچتاو، شامل آلبا (یعنی “گیاهان” یا “درختان و چوب‌ها”) و آمو (یعنی “بریدن”، “پیراستن”، یا “جمع کردن”) گرفته شده‌است.معنای آلاباما شاید «تمیزکنندگان بیشه‌زار» یا «جمع‌کنندگان بوته» باشد که به تمیز کردن زمین برای کشاورزی یا جمع‌آوری گیاهان دارویی اشاره دارد. آلاباما یکی از چندین نام مکانی است که در ایالت‌های با ریشه‌ای از بومیان آمریکا وجود دارد.

    ساکنان بومی پیش از ورود اروپاییان

    پرونده:Choctaw Eagle Dance.jpg|رقص عقاب. قبیله چاکتاو. پیش از ورود اروپاییان مردمان بومی با فرهنگ‌های گوناگون در این منطقه زندگی می‌کردند. بازرگانی با شمالشرق در دورهٔ «بوریال موند» (از ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد تا ۷۰۰ میلادی) از طریق رودخانه اوهایو آغاز شد و تا برخورد با اروپاییان ادامه یافت.

    محدودهٔ تمدن میسیسیپی بیشتر این ایالت را بین سال‌های ۱۰۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی (۳۷۹ تا ۹۷۹ خورشیدی) پوشانده بود. یکی از این بزرگترین مراکز تمدنی در پایگاه باستان‌شناسی ماوندویل در ماوندویل، آلاباما وجود دارد.

    قبایل بومی آمریکا که در محدودهٔ آلابامای کنونی زندگی می‌کردند در زمان برخورد با اروپاییان شامل «ایروکویی‌ها»، «چروکی‌ها»، «موسکوگی‌ها»، «چیکاساوها»، «چوکتاوها»، «کریک‌ها» و «کواساتی‌ها» بودند.

    استقرار اروپایی‌ها

    فرانسوی‌ها نخستین شهر اروپایی را در «منطقهٔ اُلد موبیل» در سال ۱۷۰۲ (۱۰۸۰ خورشیدی) بنیان گذاشتند. این شهر در سال ۱۷۱۱ (۱۰۸۹ خورشیدی) به مکان کنونی شهر موبیل منتقل شد. این منطقه بین سال‌های ۱۷۰۲ تا ۱۷۶۳ (۱۰۸۰ تا ۱۱۴۲) فرانسوی بود و بین سال‌های ۱۷۶۳ تا ۱۷۸۳ (۱۱۴۲ تا ۱۱۶۲) جز “فلوریدای غربی بریتانیاً بود. بین سال‌های ۱۸۷۳ تا ۱۸۲۱ (۱۱۶۲ تا ۱۲۰۰) میان اسپانیا و ایالات متحده تقسیم شد و پس از آن به ایالات متحده پیوست. توماس باست (از وفاداران به سلطنت بریتانیا) از نخستین ساکنان سفیدپوست آلاباما در خارج از “موبیل” بود. او در دهه ۱۷۷۰ (۱۱۴۹) در قلمروی تامبیگبی، جایی که اکنون شهرستان واشینگتن نامیده می‌شود، سکونت داشت. آنچه که امروزه شهرستان‌های موبیل و بالدوین نامیده می‌شوند در سال ۱۷۸۳ (۱۱۶۲) جزیی از فلوریدای غربی اسپانیا شد و در سال ۱۸۱۰ (۱۱۸۹) بخشی از جمهوری مستقل فلوریدای غربی شد و در نهایت در سال ۱۸۱۲ (۱۱۹۱) به قلمروی میسیسیپی پیوست. منطقه‌ای که امروزه شمال و مرکز آلاباما و میسیسیپی را تشکیل می‌دهد، بعد از سال ۱۷۶۷ (۱۱۴۶) توسط استان جورجیا مورد ادعا بود و پس از جنگ انقلاب آمریکا جزیی از جورجیا باقی‌ماند گرچه به شدت مورد مناقشه بود.

    اوایل تشکیل ایالت

    آلاباما در سال ۱۸۱۹ (۱۱۹۸ ه‍. خ) به‌عنوان بیست‌ودومین ایالت به ایالات متحده پیوست. کاهابا که اکنون شهری متروکه است بین سال‌های ۱۸۲۰ تا ۱۸۲۵ (۱۱۹۹ تا ۱۲۰۴ ه‍. خ) نخستین پایتخت ایالت بود. در زمان پذیرفته شدن آلاباما در ایالات متحده، تب آلاباما با هجوم ساکنان و سوداگران زمین برای بهره‌مندی از زمین‌های حاصلخیز مناسب برای کشت پنبه در جریان بود. کشاورزان اهل جنوب‌شرق و بازرگانان برده‌ها را به خاطر گسترش کشتزارهای پنبه همراه خود آوردند. اقتصاد مناطق مرکزی آلاباما بر پایهٔ کشتزارهای پنبه بنیان گذاشته شد و مالکان زمین‌های کشاورزی با نیروی کار برده ثروتمند شدند. این منطقه بسیاری از تهی‌دستان و افراد محروم از حق رای (غیر سفیدپوستان) و کشاورزان سنتی را به سوی خود کشاند. در سال ۱۸۱۰ (۱۱۸۹) آلاباما جمعیت تقریباً برابر با ۱۰۰۰۰ داشت اما تا سال ۱۸۳۰ (۱۲۰۹) جمعیت آلاباما به ۳۰۰۰۰۰ رسید. بیشتر قبایل بومی در ظرف چند سال پس از تصویب قانون جابه‌جایی سرخ‌پوستان توسط کنگره آمریکا در سال ۱۸۳۰ (۱۲۰۹) از منطقه محو شدند.

    بین سال‌های ۱۸۲۶ تا ۱۸۴۶ (۱۲۰۵ تا ۱۲۲۵)، تاسکالوسا پایتخت آلاباما بود. مجلس قانون‌گذاری ایالتی آلاباما در ۳۰ ژانویه ۱۸۴۶ (۱۰ بهمن ۱۲۲۴) پایتخت را از تاسکالوسا به مونتگمری انتقال داد. نخستین نشست مجلس در پایتخت جدید در دسامبر ۱۸۴۷ (آذر ۱۲۲۶) برگزار شد. ساختمان پارلمان ایالتی جدید تحت هدایت معمار، استیفن دکاتور بوتون بر پا شد. ساختمان اولیه در سال ۱۸۴۹ (۱۲۲۸) در اثر آتش‌سوزی سوخت، اما در سال ۱۸۵۱ (۱۲۳۰) در همان مکان با طراحی باراچیوس هولت اهل اکستر، مین تجدید ساخت شد. این ساختمان تاکنون پا بر جا مانده‌است.

    جنگ داخلی و بازسازی

    در ۱۱ ژانویه ۱۸۶۱ (۲۲ دی ۱۲۳۹) آلاباما جدایی خود را از ایالت‌های شمالی اعلام کرد و به ایالات مؤتلفه آمریکا پیوست. با وجود این که نبردهای کمی در این ایالت به وقوع پیوست اما آلاباما حدود ۱۲۰۰۰۰ سرباز را به جنگ داخلی آمریکا فرستاد. بردگان در آلاباما با تصویب متمم ۱۳اُم قانون اساسی در سال ۱۸۶۵ آزاد شدند. گروهی از سربازان سواره‌نظام از هانتسویل به نیروهای سرلشکر فارست در کنتاکی پیوستند. این گروه از سربازان لباس زرد رنگ پوشیده بودند. این پوشش باعث شد آنها را «یلوهمر» به معنای «سهره» بنامند. بعداً تمامی سربازان آلاباما در ارتش موتلفه به «یلوهمر» مشهور شدند.

    آلاباما پس از پایان جنگ تا بازگشت دوباره به اتحادیه در سال ۱۸۶۸ (۱۲۴۷) تحت حکومت نظامی بود. بین سالهای ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۴ (۱۲۴۶ تا ۱۲۵۳ خورشیدی) رهبران سیاسی بسیاری میان سیاه‌پوستان در ایالت پدیدار شدند. در این دوره سه نماینده سیاه‌پوست با نامهای ژرمیا هارالسون، بنجامین استرلینگ ترنر و جیمز توماس راپیر از آلاباما در کنگره حاضر شدند.

    پس از جنگ اقتصاد آلاباما هنوز به‌طور عمده کشاورزی و وابسته به پنبه بود. در طول دوره بازسازی قانونگذاران ایالتی قانون اساسی جدید را تصویب کردند که برای نخستین بار سامانه مدارس همگانی را ایجاد کرد و حقوق زنان را گسترش داد. قانونگذاران بودجه ساخت چندین جاده و طرح‌های خط آهن را تأمین کردند، هر چند که این اقدامات با مسایلی مانند اختلاس و کلاه‌برداری همراه شد. در این دوره گروه‌های مقاومت سازمان یافته برای آزار برده‌های آزاد شده و سرکوب جمهوری‌خواهان وارد عمل شدند. اگر چه در میان این گروه‌ها کو کلاکس کلان از همه شناخته شده تر بود اما گروه‌های شوالیه‌های کاملیای سفید، پیراهن قرمزها و پیمان سفید نیز فعال بودند.

    دورهٔ بازسازی در آلاباما در سال ۱۸۷۴ (۱۲۵۳) پایان یافت، دوره‌ای که مجلس قانون‌گذاری و اداره‌های دولتی در دست دموکرات‌ها بود. دموکرات‌ها در سال ۱۸۷۵ (۱۲۵۴) یک قانون اساسی جدید نوشتند. همچنین در این سال مجلس قانون‌گذاری قانون ممنوعیت استفاده بودجه همگانی برای تأمین مالی مدارس مذهبی را تصویب کرد. در همان سال قانون جدایی نژادی در مدارس نیز تصویب شد. جدایی نژادی در خودروهای مسافری خط آهنی هم در سال ۱۸۹۱ (۱۲۷۰) اجرا شد. تا پایان قرن نوزدهم سایر موارد مربوط به جدایی نژادی در قوانین جیم کرو به تصویب رسید.

    ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۹ (۱۲۷۹ تا ۱۳۲۸)

    قانون اساسی جدید آلاباما در سال ۱۹۰۱ (۱۲۸۰) تصویب شد و شامل قوانین انتخاباتی‌ای بود که به‌طور مؤثری سیاه‌پوستان و تهیدستان سفیدپوست را با شرط‌های مربوط به سواد و میزان مالیات پرداختی از حق رای محروم می‌کرد. در سال ۱۹۰۰ (۱۲۷۹) در آلاباما بیش از ۱۸۱۰۰۰ سیاه‌پوست واجد شرایط رای دادن بودند اما در سال ۱۹۰۳ (۱۲۸۱)، پس تصویب قانون انتخاباتی جدید ۲۹۸۰ نفر حق ثبت نام برای رای دادن داشتند، گرچه دست کم ۷۴۰۰۰ سیاه‌پوست باسواد بودند.

    پرونده:Hookworm Examination.jpg|معاینهٔ پزشکی کودکان برای انگل، در مدرسه‌ای در سال ۱۹۳۹ (۱۳۱۸. قانون اساسی ۱۹۰۱ (۱۲۸۰) جدایی نژادی در مدرسه‌ها را تصریح کرد. همچنین ازدواج بین نژادی غیرقانونی شد. جداسازی‌های نژادی بیشتر نیز تا دههٔ ۵۰ اعمال شد: جداسازی در زندانها در سال ۱۹۱۱ (۱۲۹۰)، در بیمارستانها ۱۹۱۵ (۱۲۹۴)، در دستشویی، هتل و رستورانها ۱۹۲۸ (۱۳۰۷) و ایستگاه‌های اتوبوس ۱۹۴۵ (۱۳۲۴).

    مجلس قانون‌گذار ی تحت تسلط زمینداران به‌طور مداوم از بودجهٔ مدرس و خدمات سیاه‌پوستان محروم از حق رأی می‌کاست اما آنها را از دادن مالیات معاف نمی‌کرد. برای جبران بخشی از مکبود بودجهٔ آموزشی برای سیاه‌پوستان در ایالتهای جنوبی، شخصی سفیدپوست به نام «جولیوس روزنوالد» ساخت تعداد مدرسه را تأمین مالی کرد. تا سال ۱۹۱۳ (۱۲۹۲) ۸۰ مدرسهٔ روزنوالد در آلاباما ساخته شد و تا پایان ۱۹۳۷ (۱۳۱۶) در مجموع ۳۸۷ مدرسه، ۷ تربیت معلم و چندین ساختمان آموزشی فنی و حرفه‌ای در آلاباما تکمیل شد. شماری از این ساختمان‌های روزنوالد هم اکنون در فهرست ثبت ملی مکان‌های تاریخی ثبت شده‌است.

    ادامه تبعیض نژادی و رکود کشاورزی و عدم به عمل آمدن محصول پنبه به دلیل آفت حشرهٔ «بال ویویل» منجر به مهاجرت ده‌ها هزار نفر از سیاه‌پوستان به شهرهای شمالی شد. آنها آلاباما را در اوایل قرن بیستم به‌عنوان بخشی از «مهاجرت بزرگ» ترک کردند و برای یافتن شغل و آینده‌ای بهتر به شهرهای صنعتی شمال رفتند. نرخ رشد جمعیت در آلاباما (جدول «جمعیت‌ها در دوره‌های مختلف» را ببنید) در اثر «مهاجرت بزرگ» از سال ۱۹۱۰ (۱۲۸۹) تا ۱۹۲۰ (۱۲۹۹) تا نزدیک به نصف کاهش یافت.

    در همین زمان بسیاری از سفیدپوستان و سیاه‌پوستان روستایی برای کار در مشاغل جدید صنعتی به شهر برمینگهم مهاجرت کردند. این شهر به دلیل این چنین رشد سریعی به «شهر جادویی» ملقب شد. در دههٔ ۱۹۲۰ برمینگهم ۱۹اُمین شهر بزرگ ایالات متحده بود که ۳۰ درصد از جمعیت ایالت را در خود جای داده بود. صنایع سنگین و معدن اساس اقتصاد بود. رشد صنعتی مربوط به تولید احتیاجات جنگ جهانی دوم سطحی از رفاه را در آلاباما به ارمغان آورد که از پیش از جنگ داخلی دیده نشده بود. کارگران روستایی برای یافتن شغل‌های بهتر و کیفیت زندگی بالاتر به شهرهای بزرگ هجوم آوردند. یکی از نمونه‌های این هجوم کارگران در موبیل اتفاق افتاد. بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ (۱۳۱۹ تا ۱۳۲۲ ه‍. خ) بیش ۸۹۰۰۰ نفر به موبیل آمدند تا در صنایع جنگی کار کنند. با رشد صنعت و خدمات در ایالت، پنبه و دیگر محصولات اهمیت خود از دست دادند.

    ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ (۱۳۲۹ تا ۱۳۷۹)

    با وجود تغییرات بزرگ جمعیتی در ایالت بین سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۶۱ (۱۲۸۰ تا ۱۳۴۰ ه‍. خ) مجلس قانون‌گذاری که تحت تسلط زمینداران کشاورز بود، از ارزیابی دوباره برای تقسیم کرسی‌های مجلس بر اساس جمعیت خودداری می‌کرد. آنها بر سیاست دیرینهٔ خود در نگهداشتن قدرت سیاسی و اقتصادی در مناطق کشاورزی ادامه دادند. علاوه بر این مجلس ایالتی برای اطمینان از شرکت مردم خارج از برمینگهم در انتخابات کرسی‌های بین حوزه‌های گزینشی برمینگهم را به‌طور ناعادلانه تقسیم کرد.

    یکی از نتایج این سیاست در جفرسون کانتی محل نیروگاه‌های صنعتی شهر بیرمنگهام بروز کرد. در آنجا مالیات بسیار زیادی دریافت می‌شد اما به مقدار متناسب خدمات دریافت نمی‌کرد. شهرنشینان در مجلس ایالتی زیر سلطه بودند. یک پژوهش در مورد سلطهٔ زمینداران روستایی در مجلس قانون‌گذاری در سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹ ه‍. خ) نشان داد که «اقلیتی در حدود ۲۵ درصد از جمعیت ایالت، کنترل مجلس را در دست دارند.»

    سیاه‌پوستان به دلایل تاریخی طرفدار جمهوری‌خواهان بودند اما بیشتر آنها حق رأی نداشتند. سفیدپوستان آلابامایی پس از جنگ داخلی و دورهٔ بازسازی احساس خوبی نسبت به حزب جمهوری‌خواه نداشتند. این عوامل سنت ماندگاری را ایجاد کرد که هر نامزدی که می‌خواهد ماندگار بماند باید بدون در نظر گرفتن باورهای سیاسی دموکرات باشد.

    در دو دههٔ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ سیاه‌پوستان تلاش‌های فعالانه‌ای را برای پایان دادن به محرومیت از حق رأی و جدایی نژادی در جنبش حقوق مدنی آغاز کردند، گرچه اقداماتی از دهه‌های پیش آغاز شده‌بود. این تلاش‌ها به‌طور مستقیم به تصویب قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ (۱۳۴۳ ه‍. خ) و قانون رأی‌گیری ۱۹۶۵ (۱۳۴۴ه‍. خ) توسط کنگره ایالات متحده آمریکا منجر شد. در طول دههٔ ۱۹۶۰، دورهٔ فرمانداری جورج والاس، تلاش‌هایی نیز برای مقاومت در برابر قوانین جدید انجام شد که شکست خورد.

    در نتیجهٔ این جنبش‌ها سیاه‌پوستان به حقوق انتخاباتی و سایر حقوق مدنی خود دست یافتند. جدایی نژادی قانونی پایان یافت و قوانین جیم کرو لغو شد.

    بر اساس قانون رای‌گیری ۱۹۶۵ دادگاه فدرال آلاباما را مجبور کردند تا کرسی‌های مجالس سنا و نمایندگان را بر اساس جمعیت مناطق مختلف تقسیم کند. در سال ۱۹۷۲ (۱۳۵۱ ه‍. خ) برای نخستین بار مجلس قانون‌گذاری مفاد قانون اساسی آلاباما را برای بررسی متناوب تقسیم کرسی‌ها بر اساس جمعیت تغییر داد. این امر به سود مناطق شهری بود که گسترش پیدا کرده بودند.

    جغرافیا

    آلاباما با ۱۳۵۷۶۰ کیلومتر مربع مساحت سی‌اُمین ایالت بزرگ ایالات متحده آمریکا است. ۳/۲٪ از مساحت ایالت را آب‌های سطحی فراگرفته است که از این نظر ۲۳اُمین ایالت در آمریکا محسوب می‌شود. آلاباما همچنین دومین راه آبی بزرگ درون خشکی را در کشور داراست. حدود سه پنجم از مساحت این ایالت را دشتی هموار تشکیل داده که با شیبی کلی به سمت رودخانه میسیسیپی و خلیج مکزیک ختم می‌شود. شمال آلاباما عمدتاً کوهستانی است. رودخانه تنسی در شمال آلاباما قرار دارد و با برش دره‌ای بزرگ نهرها، رودخانه‌ها، کوه‌ها و دریاچه‌های زیادی را ایجاد کرده‌است.

    این ایالت از شمال با ایالت تنسی، از شرق با ایالت جورجیا، در جنوب با ایالت فلوریدا و خلیج مکزیک، و در غرب با ایالت میسیسیپی همسایه است. خط ساحلی آلاباما در لبهٔ جنوبی ایالت قرار دارد. ارتفاع آلاباما از سطح دریا از ۰ در “موبیل بِی” تا بیش از ۵۵۰ متر در بلندی‌های آپالیشین در شمال شرق متغیر است. بلندترین نقطهٔ آلاباما، قلهٔ “چیهاً با ۷۳۵ متر ارتفاع است. آلاباما دارای ۲۲ میلیون هکتار جنگل معادل ۸۹۰۰۰ کیلومتر مربع است که ۶۷٪ از مساحت ایالت را تشکیل می‌دهد.شهرستان بالدوین در امتداد خلیج مکزیک بزرگترین شهرستان آلاباما است.

    مناطقی که در آلاباما تحت نظارت سازمان پارک‌های ملی هستند عبارتند از، «پارک ملی نظامی هورسشو بِند» نزدیک آلکساندر سیتی، «شکارگاه ملی لیتل ریور کانیون» نزدیک فورت پین، «یادبود ملی غار روسل» در بریجپورت، «محل تاریخی ملی تاسکیگی ایرمن» در تاسکیگی و «محل تاریخی ملی بنیاد تاسکیگی» در نزدیکی تاسکیگی. علاوه بر اینها آلاباما دارای چهار جنگل ملی به نام‌های، «کانه‌کوه»، «تالادگا»، «تاسکیگی» و «ویلیام بی بانکهد» است.شگفتی طبیعی قابل ذکر آلاباما کمان طبیعیی است که در نچرال بریج قرار دارد. این کمان طبیعی طولانی‌ترین کمان طبیعی شرق رشته‌کوه راکی است.

    در شمال مونتگمری در شهرستان المور گودالی به طول ۸ کیلومتر وجود دارد که از برخورد شهاب‌سنگ بوجود آمده‌است. این گودال که گودال وتومپکا نامیده می‌شود، یادگار بزرگترین فاجعه طبیعی تاریخ آلاباما است. یک شهاب سنگ ۳۰۰ متری ۸۰ میلیون سال پیش به این محل برخورد کرد.درسال ۲۰۰۲ «کریستین کوبرل» با کمک انجمن زمین‌شیمی دانشگاه وین با انتشار شواهد و مدارکی این گودال را به‌عنوان ۱۵۷اُمین گودال شناخته‌شدهٔ روی زمین ثبت کرد.

    شمالی‌ترین نقطهٔ ایالت آلاباما در نه و نیم کیلومتری شمال‌غرب شهر واترلو در شهرستان لودردیل در شمال‌غربی‌ترین نقطهٔ ایالت قرار دارد. جنوبی‌ترین نقطهٔ آلاباما «فانوس دریایی سند آیلند» است که در شهرستان موبیل نزدیک دافین آیلند قرار دارد. شرقی‌ترین نقطهٔ آلاباما در ۱۱ کیلومتری جنوب‌شرق «فورت میچل» در مرز جورجیا و غربی‌ترین نقطهٔ آن در مرز میسیسیپی نزدیک شهر ملوین در شهرستان چوکتاو قرار دارد.

    مناطق شهری

    رده منطقهٔ شهری /جمعیت (سرشماری ۲۰۱۰) شهرستان‌ها

    ۱ برمینگهم-هوور ۱٬۱۲۸٬۰۴۷ بیب، بلونت،چیلتون، جفرسون، سنت کلیر، شلبی، واکر

    ۲ هانتسویل ۴۱۷٬۵۹۳ لایمستون، مدیسون

    ۳ موبیل ۴۱۲٬۹۹۲ موبیل

    ۴ مونتگمری ۳۷۴٬۵۳۶ اوتوگا، المور،لاودنس، مونتگمری

    ۵ تاسکالوسا ۲۱۹٬۴۶۱ گرین، هِیل،تاسکالوسا

    ۶ دیکِیتر ۱۵۳٬۸۲۹ لاورنس، مورگان

    ۷ فلارنس-ماسلز شوولز ۱۴۷٬۱۳۷ کالبرت، لودردیل

    ۸ دوثن ۱۴۵٬۶۳۹ ژنوا، هنری،هیوستون

    ۹ آوبرن-اوپلیکا ۱۴۰٬۲۴۷ لی

    ۱۰ انیستون-آکسفورد ۱۱۲٬۲۴۹ کالهون

    ۱۱ گدسدن ۱۰۴٬۴۳۰ اتوواه

    مجموع ۳٬۳۶۲٬۴۸۳

    رده شهر جمعیت (سرشماری ۲۰۱۰) شهرستان

    ۱ برمینگهم ۲۱۲٬۲۳۷ جفرسون

    ۲ مونتگمری ۲۰۵٬۷۶۴ مونتگمری

    ۳ موبیل ۱۹۵٬۱۱۱ موبیل

    ۴ هانتسویل ۱۸۰٬۱۰۵ مدیسون لایمستون

    ۵ تاسکالوسا ۹۰٬۴۶۸ تاسکالوسا

    ۶ هوور ۸۱٬۶۱۹ جفرسون شلبی

    ۷ دوثن ۶۵٬۴۹۶ هیوستون

    ۸ دیکیتر ۵۵٬۶۸۳ مورگان لایمستون

    ۹ آوبرن ۵۳٬۳۸۰ لی

    ۱۰ مدیسون ۴۲٬۹۳۸ مدیسون لایمستون

    ۱۱ فلارنس ۳۹٬۳۱۹ لودردیل

    ۱۲ گدسدن ۳۶٬۸۵۶ اتوواه

    ۱۳ وستِیویا هیلز ۳۴٬۰۳۳ جفرسون

    ۱۴ پرتویل ۳۳٬۹۶۰ اوتوگا

    ۱۵ فنیکس سیتی ۳۲٬۸۲۲ روسل

    آب و هوا

    آلاباما از نظر رده‌بندی آب و هوایی کوپن در رده نیمه گرمسیری مرطوب قرار دارد. میانگین دمای سالیانه در آلاباما ۱۸ درجه سانتی گراد است. در بخش‌های جنوبی ایالت با نزدیک شدن به خلیج مکزیک هوا به گرمی می‌گراید. در حالی در بخش‌های شمالی ایالت، به ویژه در کوه‌های آپالاشین در شمال‌شرق، دما کمی رو به سردی می‌گذارد. به‌طورکلی آلاباما دارای تابستان‌های بسیار گرم و زمستان‌های ملایم و بارش‌های فراوان در طول سال است. میانگین بارش سالیانه در آلاباما ۱۴۰۰ میلی‌متر است. در مناطق جنوبی فصل بارش بیش از ۳۰۰ روز به طول می‌انجامد.

    تابستان‌های آلاباما گرم‌ترین تابستان‌های آمریکا است، با دمای بالا با میانگین بیش از ۳۲ درجه در بسیاری نقاط ایالت. این ایالت همچنین در معرض توفان‌های گرمسیری و حتی تندبادها قرار دارد. مناطق دور از خلیج مکزیک نیز از اثرات طوفان مصون نیستند. این توفان‌ها پس از ورود به درون خشکی مقادیر بسیار زیادی باران به همراه می‌آورند.

    توفان‌تندرهای بسیاری در جنوب آلاباما به وقوع می‌پیوندد. ساحل خلیج، پیرامون موبیل بِی به‌طور متوسط ۷۰ تا ۸۰ روز با آذرخش را تجربه می‌کند. این وضع هوا در مناطق شمالی ایالت کمتر به وقوع می‌پیوندد اما با این وجود شمال آلاباما نیز ۶۰ روز با توفان‌تندر را تجربه می‌شود. گاهی اوقات توفان‌تندرها بسیار شدید هستند به‌طوری‌که با آذرخش‌های پیاپی و تگرگ سنگین همراه می‌شوند. مناطق مرکزی و شمالی ایالت بیشتر در معرض این نوع توفان‌ها هستند. آلاباما از لحاظ شمار مرگ و میر ناشی از آذرخش در ردهٔ هفتم قرار دارد.

    بر اساس آمارهای مرکز ملی داده‌های آب و هوایی آمریکا بین ۱ ژانویه ۱۹۵۰ (۱۱ بهمن ۱۳۲۸) تا ۳۱ اکتبر ۲۰۰۶ (۹ آبان ۱۳۸۵) آلاباما در کنار کانزاس بیشترین گزارش وقوع گردباد EF۵ (شدیدترین نوع گردباد) را به خود اختصاص داده‌است. فصول وقوع گردباد از شمال تا جنوب ایاات متفاوت است. آلاباما یکی از معدود نقاط جهان است که دو فصل گردباد دارد تابستان و اواخر پاییز. شمال ایالت –در کنار درهٔ تنسی- یکی از خطرناک‌ترین مناطق آمریکا از نظر وقوع گردباد است.

    زمستان‌های آلاباما عموماً معتدل است همانند بیشتر نقاط جنوب‌شرق آمریکا. میانگین دما در ژانویه در موبیل ۴ درجهٔ سانتی گرادو در برمینگهم ۰ درجهٔ سانتی گراد است. اگرچه برف در آلاباما پدیده‌ای نادر است، اما مناطق شمال مونتگمری ممکن چند روز برفی را در زمستان تجربه کند. میانگین سالیانهٔ بارش برف در برمینگهم ۵۱ میلی‌متر است. در مناطق ساحلی جنوبی بارش برف بسیار نادر است و سال‌ها ممکن است هیچ برفی نبارد.

    بالاترین دمای ثبت شده در آلاباما ۴۶ درجهٔ سانتی گراد است که در ۵ سپتامبر ۱۹۲۵ (۱۴ شهریور ۱۳۰۴) در سنترویل ثبت شد. پایین‌ترین دما نیز ۳۳- درجهٔ سانتی گراد است که نیو مارکت در ۱۹۶۶ (۱۳۴۴) ثبت شد.

    پوشش گیاهی و جانوری

    آلاباما زیستگاه گیاهان و جانوران گوناگونی است. این تنوع گیاهی به دلیل تنوع زیست‌بوم‌های این منطقه است که طیف گسترده‌ای را شامل دره تنسی، فلات آپالاشین و “فلات ساحل خلیج” را در بر می‌گیرد. این ایالت معمولاً از نظر تنوع زیستی در بین ایالت‌های آمریکا سرآمد است.

    آلاباما زمانی صاحب گسترهٔ بزرگی از جنگل‌های کاج بود، که هم اکنون بخش بزرگی از جنگل‌های ایالت را تشکیل می‌دهد. آلاباما از نظر تنوع گیاهی در بین ایالت‌های آمریکا در ردهٔ پنجم قرار دارد. این ایالت زیستگاه نزدیک ۴۰۰۰ گونهٔ گیاهی نهانزادان آوندی و پیدازادان است. گونه‌های جانوری آلاباما شامل ۶۲ گونه‌ی پستاندار، ۹۳ گونهٔ خزنده، ۷۳ گونهٔ دوزیست، ۳۰۷ گونه ماهی و ۴۲۰ گونهٔ پرنده است. گونه‌های بی‌مهری نیز شامل ۸۳ گونه «خرچنگ آب شیرین» و ۳۸۳ گونه نرم‌تن هستند. ۱۱۳ گونه از این نرم‌تنان هرگز خارج از ایالت دیده نشده‌اند.

    جمعیت‌شناسی

    در ۱ ژوئیه ۲۰۰۸ (۱۱ تیر ۱۳۸۷) اداره آمار آمریکا جمعیت آلاباما را ۴٬۶۶۱٬۹۰۰ نفر برآورد کرد که نشان دهندهٔ افزایش ۲۱۴٬۵۴۵ نفری یا ۴/۸ درصدی نسبت به سرشماری پیشین در سال ۲۰۰۰ است. این افزایش جمعیت شامل رشد طبیعی جمعیت به اندازه ۱۲۱٬۰۵۴ نفر (که حاصل تفریق ۵۰۲٬۴۵۷ نفر شمار موالید از ۳۸۱٬۴۰۳ نفر شمار درگذشتگان است) و مهاجرت ۱۰۴٬۹۹۱ نفر به ایالت است. این مهاجرت به آلاباما شامل مهاجرت ۳۱٬۱۸۰ نفر از خارج ایالات متحده و مهاجرت ۷۳٬۸۱۱ از ایالت‌های دیگر آمریکاست. ۱۰۸٬۰۰۰ نفر زادهٔ خارج از آمریکا در آلاباما زندگی می‌کنند (۲/۴٪ از جمعیت ایالت) که ۲۴۰۰۰ (۲۲/۲٪) آنها مهاجر غیرقانونی هستند.

    نژاد و تبار

    بر اساس سرشماری ۲۰۱۰ آمریکا از جمعیت ۴٬۷۷۹٬۷۳۶ نفری آلاباما ۶۸/۵٪ سفیدپوست (۶۷٪ سفیدپوست غیر اسپانیایی‌تبار)، ۲۶/۲٪ سیاه‌پوست، ۰/۶٪ بومی آمریکا و آلاسکا، ۱/۱٪ آسیایی، ۰/۱٪ بومی هاوایی و دیگر جزیره‌های اقیانوس آرام، ۲٪ دیگر نژادها و ۱/۵٪ دو یا چند رگه هستند. اسپانیایی تبارها و اهالی آمریکای لاتین ۳/۹٪ از جمعیت آلاباما را تشکیل می‌دهند.

    در سال ۲۰۱۱، ۴۶/۶٪ از جمعیت جوانتر از سن یک سال آلاباما از اقلیت‌ها بودند.

    براساس گزارشها بزرگترین تبارهای آلاباما شامل سیاه‌پوستان (۲۶/۲٪)، انگلیسی تبارها (۲۳/۶٪)، ایرلندی تبارهاها (۷/۷٪)، آلمانی تبارها (۵/۷٪) و ایرلندی-اسکاتلندی تبارها (۲٪) هستند.

    دین

    مسیحیت

    آلاباما در وسط کمربند انجیلی، یعنی جایی که مسیحیان زیادی را در خود جای داده قرار گرفته‌است. این ایالت به‌عنوان یکی از مذهبی‌ترین ایالت‌های آمریکا شناخته می‌شود، به‌طوری‌که ۵۸٪ جمعیت آن به‌طور منظم در کلیسا حاضر می‌شوند. جمعیت بزرگی از پروتستان‌ها در آلاباما زندگی می‌کنند. سه گروه بزرگ مذهبی در آلاباما مسیحیان انجیلی، پروتستان‌های اصیل و کاتولیک‌ها هستند. «پیمان باپتیست جنوبی» با داشتن ۱٬۳۸۰٬۱۲۱ نفر پیرو بیشترین تعداد پیرو را در آلاباما داراست و پس از آن «کلیسای متحد متودیست» با ۳۲۷٬۷۳۴ پیرو قرار دارد.

    در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) انجام شد مشخص گردید که ۷۰٪ از پاسخگویان آگاهی نسبتاً کاملی از انجیل دارند. ۵۹٪ از افراد مذهبی نیز پاسخ دادند که اطلاعات نسبتاً کاملی از مسایل دینی‌یشان دارند. در یک نظرسنجی دیگر در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) گزارش شد که ۹۲٪ آلابامایی‌ها هنگام حضور در کلیسا اطمینان به نفس بیشتری دارند. در «مطالعهٔ تعیین هویت دینی آمریکا» در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) ۸۰٪ پاسخگویان آلابامایی خود را مسیحی، ۶٪ کاتولیک و ۱۱٪ بدون دین نامیدند.

    دیگر ادیان

    شمار کمی از پیروان ادیان دیگر مانند، یهودیت، اسلام، آیین هندو، بودایی‌گری، آیین سیک و بهاییت نیز در آلاباما زندگی می‌کنند.[۶۹]یهودیان از سال ۱۷۶۳ (۱۱۴۲) در دوران استعمار موبیل در آلاباما حاضر بودند. قدیمی‌ترین جمعیت یهودی در آلاباما، «جمعیت شاعارای شاموییم» نام دارد. این جمعیت در ۲۵ ژانویه ۱۸۴۴ (۵ بهمن ۱۲۲۲) توسط مجلس قانون‌گذاری آلاباما به رسمیت شناخته شد. امروزه فرق مختلف یهودی شامل دو کنیسهٔ ارتودوکس، چهار کنیسهٔ محافظه‌کار، ده کنیسهٔ یهودیت اصلاح شده و یک کنیسهٔ هیومنیستیک در آلاباما پیرو دارند.

    در آلاباما شماری معبد و مرکز فرهنگی «هندو» نیز وجود دارد. از جملهٔ شناخته شده‌ترین این معابد و مراکز فرهنگی می‌توان به «شری سووامینارایان ماندیر» در برمینگهم، «معبد و مرکز فرهنگی هندویِ برمینگهم» در پلهم، «مرکز فرهنگی هندوی آلابامای شمالی» در کپشاو و «مرکز فرهنگی هیندو ماندیر» در تاسکالوسا اشاره کرد.

    شش سازمان و مرکز بودایی در آلاباما فعالیت می‌کند. بیشتر معابد بودا در جنوب شهرستان موبیل نزدیک بایو لا باتر متمرکز شده‌است. در طول دهدی ۷۰ میلادی و پس از آن این منطقه شاهد موج اسکان پناهجویانی از کامبوج، لائوس و ویتنام بود. چهار معبد بودایی شامل “چووا چان گیاک”، وات بوداراکسا”، “وات لائو فوتهاویهان” در شعاع ۱۰ مایلی بایو لا باتر قرار دارند.

    اقتصاد

    در سال ۲۰۱۲، این ایالت تولید ناخالص داخلی برابر با ۱۹۶٬۳۳۰ میلیارد دلار داشت، که بیش از تولید ناخالص داخلی کشور جمهوری چک (۱۹۵٬۶۵۷ میلیارد دلار) بود. در ایالت آلاباما عمدتاً در صنایع هوا و فضا، آموزش و پرورش، مراقبت‌های بهداشتی، بانکداری و انواع صنایع سنگین، از جمله تولید خودرو، استخراج معدن، تولید فولاد سرمایه‌گذاری شده‌است. در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) ارزش تولیدات کشاورزی و دامی ۱/۵ میلیارد دلار بوده‌است. این مقدار تنها در حدود ۱٪ تولید ناخالص داخلی ایالت را شامل می‌شود. در حالی که اقتصاد ایالت در قرن گذشته به شدت وابسته به کشاورزی بوده‌است. شمار کشتزارهای خصوصی از دههٔ ۶۰ میلادی به این سو با نرخی ثابت رو به کاهش داشته‌است زیرا این زمین‌ها به سرمایه‌گذاران، شرکت‌های چوب‌بری و شرکت‌های کشاورزی فروخته می‌شود. در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) اشغال در خارج از بخش کشاورزی گسترده بوده‌است. در این سال ۱۲۱۸۰۰ شغل در بخش مدیریت؛ ۷۱۷۵۰ شغل در بخش تجارت و امور مالی؛ ۳۶۷۹۰ شغل در بخش‌های مربوط به رایانه و علوم ریاضی؛ ۴۴۲۰۰ شغل در بخش معماری و مهندسی؛ ۱۲۴۱۰ شغل در بخش زندگی و علوم اجتماعی؛ ۳۲۲۶۰ شغل در بخش خدمات اجماعی؛ ۱۲۷۷۰ شغل در بخش حقوق و جزا؛ ۱۱۶۲۵۰ شغل در بخش آموزشی و کتابخانه‌داری؛ ۲۷۸۴۰ شغل در بخش هنر و رسانه‌ها، ۱۲۱۱۱۰ شغل در بخش بهداشت و درمان؛ ۴۴۷۵۰ شغل در بخش‌های امنیت، پلیس و آتش‌نشانی؛ ۱۵۴۰۴۰ شغل در بخش تهیهٔ غذا؛ ۷۶۶۵۰ شغل در بخش نظافت و تعمیر و نگهداری ساختمان و تأسیسات شهری؛ ۵۳۲۳۰ شغل در بخش مراقبت‌های خصوصی و خدمات؛ ۲۴۴۵۱۰ شغل در بخش فروش؛ ۳۳۸۷۶۰ شغل در بخش اداری؛ ۲۰۵۱۰ شغل در بخش‌های کشاورزی، ماهی‌گیری و جنگل‌داری؛ ۱۲۰۱۵۵ شغل در ساخت و ساز، استخراج معدن، گاز و نفت؛ ۱۰۶۲۸۰ شغل در بخش نصب و راه‌اندازی، تعمیر و نگهداری؛ ۲۲۴۱۱۰ شغل در بخش تولید و ۱۶۷۱۶۰ شغل در بخش ترابری فعال بوده‌است.

    بر طبق بررسی اداره کاوش‍های اقتصادی مجموع تولید ناخالص ایالتی آلاباما در سال ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) ۱۷۰ میلیارد دلار، معادل ۲۹۴۱۱ دلار برای هر نفر بوده‌است که نشان دهندهٔ افزایش ۰/۷٪ نسبت به سال پیش است. در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) تولید ناخالص داخلی آلاباما ۱۷۴۴۰۰ میلیارد دلار (معادل ۲۲۹۸۴ دلار برای هر نفر) بود؛ که تقریباً برابر تولید ناخالص داخلی کشور پاکستان (۱۷۴٫۱۵۰ میلیارد دلار) است.

    در ماه ژوئن ۲۰۱۲ (خرداد ۱۳۹۱) نرخ بیکاری در آلاباما ۷/۸٪ اعلام شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1919 روز

    خدای من چقققد این سفر و خرید بهم‌چسبید.انقدر خوشحال شدم ک واقعا می دیدم ک خودمم این سفر دل انگیز و خریدهای دلچسبببببب رو انجام دادم.خدایا ششششکرتتتت. ممنونممممم برای اینهمه ثروت و فراونی🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2689 روز

    بنام خدایی که همواره هدایتگرست..

    سلام به روی ماه استادای عزیزم🌹

    سلام به اعضای خانواده گرم وصمیمیم🌹

    خدایاشکرت که اول صبحی قراره هدایت بشم بوسیله ی این فایل بینظیرواززبان این دوعزیزدل🙏💖

    زن زیبا… چقدراین سوال به موقع وتوزمان مناسب پرسیدی مریم نازنینم دقیقاچندروزبودداشتم به تعریف زیبایی واقعی فکرمیکردم وباخودم میگفتم کاش این تعریف رواززبان استادویامریم بانوی عزیزم که الگوی منه میشنیدم خیلی به درک بهترم کمک میکنه…باتعریف استادعزیزم فهمیدم که من یه زن زیباهستم چون باهرکسی صحبت میکنم میگن چقدرحرف زدن باشمابه آدم آرامش میده،چقدرحس خوبی به آدم میدین شما،حتی یکی ازدوستای عزیزم اسم منوتوگوشیش انرژی مثبت سیوکرده😁فهمیدم که من هرچقدرتوجهم روی زیبایی های بیشتری باشه حسادت خشم ترس وناراحتی روازخودم پاک کنم زیبایی من بیشترمشخص میشه چون من درونن زیباهستم چون انرژی زیباوپاک خداوندم درونم جاریه،فکرمیکنم مریم نازنینم هم همینکاروداره انجام میده که هرروزداره دوستداشتنی ترمیشه وبه دل آدمایی که فرسنگهاازش دورن نشسته وهمه تحسینش میکنن،یاشمااستادعزیزم که من بشخصه زمانی که فایل های تصویری شمارومیبینم یه انرژی فوق العاده ای میگیرم ودوست دارم که نگاهتون کنم وقتی به حرفاتون گوش میدم چون پرازحس ناب الهی هستین که به قلبهانفوذکردین ومحبوب قلب همه ی ماهاشدین،خداشمادوعزیزروحفظ کنه

    خدایادرکی که بهم دادین اززیبایی قابل توصیف نیست اینقدرحالم خوبه وشارژ شدم که دلم میخواددادبزنم من زیباترین زن دنیااام…مچ ذهنموگرفتم مقاومت داره میگه توزیباترین زن دنیانیستی واین یعنی بایدخیلی روی عزت نفسم کارکنم امامیدونم که وقتی توی این مسیرهستم جای نگرانی نیست راه حل واسه همه ی مانع هام هست فقط بایدادامه بدم.خدایاشکرت

    🌟 اولویت… مهمترین اولویت برای من الان درک قانون خداوندهست هرروزصبح که بیدارمیشم اولویتم اینه که یه کامنت بخونم توسایت یااگه فایلی استادگذاشته باشن که دیگ ذوق میکنم وسریع دانلودش میکنم چون میدونم دیدن این فایل حتماهدایتی توش هست واسه امروزمن،بعدش که حسابی انرژی میگیرم میرم روی کارم تمرکزمیکنم،اینم ازبرکت فایل های زندگی دربهشته که من یادگرفتم اولویت اولم بایدشارژروحی خودم باشه وقتی میدیدم اول صبح شمادوعزیزچطورازدونه دادن به مرغاانرژی میگیرین وتحسین میکنین زیبایی هارومنم شروع کردم به پیداکردن زیبایی های اطرافم،😊👌 همسایه ی مامرغ وخروس دارن قبلناصدای خروسشون رومخم بوداول صبح،اماالان خداشاهده آوازخروسه برام اینقددلنشین شده که میخونه من میگم جااان عزیزززم😁آوازگنجشکارویه جوردیگ میشنوم زندگی یه جورقشتگی برام ساده وپرازآرامش ودوستداشتنی شده😙 استادمنم ازقرآن چیزی که درک کردم اینه که اولویت به یادآورون هرلحظه ی قانون بدون تغییرخداونده واینکه تنهاوتنهااین انرژی هست که همه چیزروشکل میده واین انرژی قانونمنده باری به هرجهت وعشقی کارنمیکنه…میدونین به لطف دیدن زندگی شماتواین سریال زندگیم نظم پیداکرده ازمریم بانوی عزیزم یادگرفتم که عشق بورزم به هرکاری که درحال انجامشم واین رازدریافت عشق بیشتره ازجهان هست…

    🌟 دروغ مصلحتی… وقتی استادمیگن اعتقادی اصلا بهش ندارم،نشان ازعزت نفس واعتمادبنفس فوق العاده قوی هست که دورن خودش ساخته،دروغ همیشه برای این میگن آدماکه ترس دارن ترس ازقضاوت شدن ترس ازطردشدن،ترس ازدرک نشدن،اماکسی که اینقدرارتباطش بااصل وجودیش محکم میسازه دیگ نگران اینچیزانیست ونیازی هم نمیبینه دروغ بگه..ومن چقدربایدروی خودم کارکنم دررابطه بااین موضوع…خدایاشکرت که چه زیباهدایتمون میکنی باکلامی که برزبان استادومریم بانوجاری میکنی،خدایاشکرت

    🌟 هجرت وحرکت… هجرت بنظرمن اول درون آدم بایداتفاق بیفته اولین قدمش هم اینه که نپذیری همینی که هست و بایدتحملش کنیم، این جمله ی استادتودوره ی فوق العاده کشف قوانینِ، اولین هجرت یعنی حرکت برای تغییرنوع تفکرمون وبعداقدام برای تغییرشرایطمون،آره هجرت درونی حرکت برای دورشدن ازباورهای منفی به سمت باورهای توحیدی وزیباخیلی شهامت وواستقامت میخوادچون این تغییرذهنیه،امامهاجرت فیزیکی چون میتونی یه چیزایی روببینی ازاون مکان انگیزه درون آدم راحتتربوجودمیادوراحتترمیشه براش حرکت کرد،برای من همیشه اول درونی اتفاق افتاده وبعدفیزیکی حرکت کردم برای تغییرمکان ویاشرایطی که توش بودم دلیل اینکه درقرآن هم آیه اومده که بایدهجرت کنیم دلیلش اینه که خداوندقدرت تغییرروبه انسان داده ودلیلی نداره وقتی قدرتشوداره شرایط سخت روتحمل کنه این یعنی خودش نخواسته ازقدرتش استفاده کنه پس دلسوزی معنی نداره برای اون شخص…

    🌟 درموردبندرعباس واینکه گفتین تصورم این بودکه پول ریخته روزمین ومیشه جمع کرد،حالا کاری ندارم به اینکه این شایعه هاچ جوری پخش شده بودچون تصورخیلیااینجوری بود،اماچیزی که من بهش رسیدم اینه که اغلب کسانی که به بندرعباس مهاجرت کردن ازنظرمالی خیلی زودرشدکردن چون ازاول بااین ذهنیت اومدن که دنبال پول درآورون بودن بندریا همیشه اینومیگن سرهدیامیان بایه ساک لباسی توبندرسریکی دوسال خونه میخرن😂امابه این موضوع فکرنمیکنن که اونی که ازسهرش بایه ساک لباس بلندمیشه میادبه این شهرشهامت داره ایمان داره که حرکت کرده بدون پشتوانه وخداهم هدایت وحمایتش میکنه برای این ایمان وشجاعتش👍 ،برعکس اکثرجوونای بومی این شهرکه خیلی انگیزه ندارن وبهانه تراشی میکنن به جای حرکت کردن،حتی کسانی که بومی ان والان صاحب مقام ومنصبی هستن اکثراً کسانی ان که ازروستاهای بندرمهاجرت کردن به شهراومدن وخیلی انگیزه داشتن واسه موفق شدن یابعضی افرادکه ازخانواده های پایین شهربودن وخیلی انگیزه داشتن واسه پیشرفت کردن ایناهمون تضادهست که باعث وضوح خواسته میشه،طبق دیده هاوشنیده هایی که خودم داشتم اکثرکسانی که ازراه دریادرآمدقاچاق داشتن اکثرن الان فقیرن ویامعتادشدن چون اصلا یادنگرفته بودن که چطوربایدکسب وکاربسازن فقط پول درآورون براشون مهم بودانگیزه وهدفی نداشتن اماکثراکه ازروستاهای اطراف بودن هدف داشتن واسه پیشرفت وتکاملشون هم طی شده توفامیل خودم خیلی ازاین الگوهادیدم که باچه اشتیاقی واسه برطرف کردن تضادزندگیشون تلاش کردن والان آدمای خیلی موفقی ان.. واین موضوع شیعه وسنی خداروشکرمن هیچوقت نسبت به اینچیزاتعصبات مسخره نداشتم وانسان بودن برام مهم بودهمیشه میگفتم مهم انسان بودنه بدون اینکه اون موقع هاقانون روبدونم توحیدی فکرمیکردم دراین مورد..خدایاشکرت که هدایتت همیشه همراه ماهست…

    وااااووو چه کیفیت تصویری خدای من😍👌

    من تلویزیون خونه ام رو۳سال پیش اززمانی که باشماوسایت شماآشناشدم کلا تعطیل کرده بودم وتلویزیونمون هم ازخونمون دزدیدن رفت خوشحال شدم اونموقع گفتم خداروشکردیگ نیست کلا خیالم راحتتره😂 امالان این خواسته درونم بوجوداومدکه یه تلویزیون بگیرم وفایلای زندگی دربهشت روبزارم درطول روزپخش بشه وچشمام زیبایی هاروببینه تاخداوندبه بینهایت طریقی که بلده منوهم هدایت کنه به همچین شرایط زندگی که جزآرزوهام بوده همیشه،دارم نشونه هاشومیبینم ومیدونم که درمسیرهدلیت خداوندهستم،خداروشکر

    چقدراین فروشگاه تمیزه وبرق میزنه،چقدرکالاهای باکیفت وخفنی توش هست خدایاشکرت برای این فراوانی😍…

    وااآی خدای من چقداین مجسمه هازیبان چقداین ماکت های کریمس انرژی مثبت دارن آدموبه ذوق میارن😍💖 خدایاشکرت شکرت من وقتی برم توهمچون فروشگاهی،صبح برم شب بیرون میام ازبس که محواینوهمه چیزای زیبامیشم😍😂

    خدایاشکرت برای دیدن ابن فراوانی ها خدایاشکرت،..خدایاشکرت برای این بسته بندی های زیباوکیفیت محصولات،خدایاشکرت برای کیفیت دوربین گوشی آیفون که اینقدرباوضوح رنگارونشون میده ومن ازدیدن این تصاویرلذت میبرم خدایاشکرت.. منم دلم میخوادخریدکردن توهمچین فروشگاهی روتجربه کنم،😍البته فعلا ازهمین فروشگاههای تارامارکت خودمون خریدمیکنم وتحسین میکنم ولذت میبرم وشکرگزارهستم برای اینکه به راحتی نعمت های خداونددردسترسم قرارگرفتن..تاهدایت بشم به جاهای بهترونعمت های بیشتر…👌👍

    استادیعنی عاشق این لارج خریدکردناتونم هااا فروشگاه روجاروزدین کلا😂👍 خدایاشکرت که اینقدراستادمون ثروت وبرکت الهی درزندگیش جاریه که نگران قیمت نیست وفقط خریدمیکنه مطمعنم منم باطی تکاملم به چنین مرحله ای میرسم توزندگیم به امیدالله..

    مریم مهربونم ازت ممنونم که درهرشرایطی وهرلحظه توجه وتمرکزت روی زیباییهاست وبه ماهم داری یادمیدی چطورزیبایی هاروببینیم وتحسین کنیم که زیبایی جزئی ازوجودمون بشه💖

    این فایل نبوداین یه محصول بودکه بینظیره هرچقدربگم بینظیره کمه بخدا👌❤️

    خدایاشکرت برای این سفرپربرکت ..🙏❤️

    خداحفظتون کنه..

    به الله یکتامیسپارمتون..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2162 روز

      سلام و درود به شما دوست عباسمنشی

      ممنون از کامنت زیبا و پرمغزتون.

      چقدر خوب نکات رو تو کامنتت گفتی و مطالبی که خودمم یادداشت کردم رو بهتر درک میکنم.

      از هجرت چه زیبا گفتی و یک نکته از آموزش های استاد رو انگار خلاصه نوشتین:

      اولین هجرت یعنی حرکت برای تغییرنوع تفکرمون وبعداقدام برای تغییرشرایطمون

      واقعا ممنونم از شما دوست انرژی مثبت و زیبابین و زیبا اندیش من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        شیرین حمزه ای گفته:
        مدت عضویت: 2689 روز

        سلام دوست قشنگم🌹ازت ممنونم دوست خوبم برای اضهارلطفتون🙏

        خداروشکرمیکنم که من تونستم نگارنده این پیام زیبای خداوندباشم برای هدایت بنده ای ازبندگان عزیزودردانه اش❤️

        براتون آرزوی بهترینها دارم دوست مهربونم🙏❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2438 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      دوست عزیزم سلااااااام

      خدای من چقدر خندیدم و بی نهایت تحسین ات کردم شیرین عزیز، اونجا که گفتی وقتی تی وی ام دزدیده شد اصلا خوشحال هم شدم گفتم همون بهتر😍 (الخیر فی ما وقع)

      واقعا چقدر سفر کوتاه پربرکتی بود چقدر درس ها گرفتیم چه آگاهی های نابی نوش جان کردیم

      شیرین عزیز، زیبای دوست داشتنی هر لحظه ات عشق باشه و برکت ها و توحیدی تر و ثروتمندتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        شیرین حمزه ای گفته:
        مدت عضویت: 2689 روز

        سلام دوست عزیزومهربانم🌹

        خداروشکریه خصلتی که خداوندتووجودم گذاشته اینه که حسرت چیزای ازدست رفته روزیادنمیخورم وزیادتومسعله ای که برام پیش میادنمیمونم خیلی زوددنبال راه حل براش میگردم یه جورایی اونموقعاکه قانون روهم نمیدونستم تسلیم بودم والان که فهمیدم سعی میکنم تسلیم ترباشم وبه خودم میگم حتماخیری توی این مسعله هست برام.. منم ازشمازینب عزیزم ممنونم بابت کامنتای نابی که مینویسی وپرازآگاهی ناب خداوندن، انشالله مسیرهممون مسیرزیبایی خداوندباشه وخداوندهدایتمون کنه به راه راست راه کسانی که به آنهانعمت داده🙏❤️

        خداروشکرمیکنم برای حضورم دراین سایت پربرکت ووجودنازنین تک تک دوستانم دراین سایت🙏❤️❤️❤️

        به الله یکتامیسپارمت دوست نازنینم..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمدرضا ذوالفقاري گفته:
    مدت عضویت: 3579 روز

    درود به استاد عزیز

    استاد ای کاش از اون رودخونه عریضم فیلم میگرفتید…خیلی دوسداشتم ببینمش…اسم رودخونه رو بگید بریم سرچ کنیم ببینیم…

    واقعا خدا رو هزار میلیارد شکر بابت اینهمه نعمت و زیبایی…

    چقدر فراوانی…چقدر نظم…چقدر زیبایی و آرامش…

    بله استاد اتفاقا منم قشم که رفتم به عینه دیدم که این مردم جنوب چقدر آدمای با آرامش و مطمئنی بودن…کار من اونجا مرتب تایید و تحسین این مردم بود…که چقدر آروم و متین و به دور از استرسن…

    اصلا تو خیابوناشون نه کسی عجله میکرد نه سر هم بوق میکشن نه موتوریاشون وحشی بازی درمیارن و کلا با خودشون در صلحن…نه دروغگویی نه بداخلاقی نه گرونفروشی هیچی ندیدم…خدا براشون خوب بخواد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    زهره زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    سلام بر خدای عشق

    سلام به دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی

    سلام به دو کبوتر عاشق، استاد جان و مریم جان

    امیدوارم که خداوند مهربان هر روز به عشق شما بیافزاید وپیوند دوستی تان را محکم تر کند

    استاد عزیزم سپاسگزارم بابت سریال زندگی در بهشت و زحماتی که می کشید واقعاً چه سریال بی نظیریه، کلی درس داره برای زندگی،علاوه بر دیدن کلی مناظر خوب و زیبا یک کلاسی هست برای یادگیری.

    چیزهایی که من از بودن با شما در این کلاس درس یاد گرفتم خیلی تاثیر گذار تر و خیلی بهتر از چیزهایی بود که در کلاس درس مدرسه و دانشگاه یاد گرفتم البته که آموخته هام از دانشگاه هیچ کدومش در زندگیم تاثیری مثبت نداشت چون من راه و رسم درست زندگی کردن رو نمیدونستم و اصل واساسش رو .اما از وقتی که با شما و آموزش‌های شما آشنا شدم زندگیم متحول شد .

    حدود دو و نیم سال هست که با شما و آموزش هاتون آشنا شدم و از همون اول خیلی متعهدانه و خیلی با انگیزه به آموزش های شما گوش دادم و عمل کردم . الان با گذشت زمان بسیار کم، کلی نتایج عالی وارد زندگیم شده و اگر بخوام از تک تکشون بگم شاید چند سال زمان ببره.کلیتش رو بگم که اینقدر حالمون خوب شده ونتایج روحی و روانی عالی گرفتیم که احساس می کنم که من خوشبخت ترینم انقدر حالم خوب شده که دائما از خدای مهربونم سپاسگزاری میکنم بابت آفرینش مون و اینکه به ما فرصت زندگی روی این کره خاکی رو داده تا از نعمت هاش استفاده کنیم و لذت ببریم .

    استاد عزیز یه نکته ای رو میخواستم بگم( البته خیلی وقت بود که میخواستم بگم اما از اونجایی که من تو نوشتن خیلی تنبلم شرایطش پیش نیومد اما این بار بر عکس همیشه خودم رو متقاعد کردم که بیام و بگم):

    هر وقت عشق بین شما و مریم جان رو می بینم بسیار بسیار لذت می برم اما برخلاف بقیه اصلا احساس نمی کنم که عشق شما برای من شکل غریبی باشه به نظر من این طبیعی ترین حالت عشق و رابطه میتونه باشه چون من و همسرم عشقی از جنس عشق شما رو داریم با هم تجربه می‌کنیم و این برای ما خیلی عادی و طبیعیه . و اتفاقاً تا به امروز همیشه چون غیر از این رو در اطرافیان و نزدیکان مون می دیدیم خیلی تعجب می‌کردیم و میگفتیم که ایناچرا اینجوری ان.یه جورایی رفتاراشونو درک نمیکردیم.

    می خواستم در جواب این حرفتون که بارها بارها در فایل هاتون گفتین: که عشق و رابطه بین منو عزیز دلمو من تا به حال در جایی ندیدم و نشنیدم، بگم که ما هم اینگونه هستیم استاد ما دقیقاروابطی مثل شما رو داریم و شاید هم حتی بهتر .

    حدود ۱۰ سالی میشه که ما داریم با هم زندگی میکنیم و واقعاً عاشق همدیگه هستیم و از ته قلب مون همدیگرو دوست داریم اینقدر عاشق همیم که حتی از خانواده هامون هم گذشتیم، بارها و بارها خانواده‌ها و اطرافیانمون از سر حسادت و اینکه نتونستن این همه محبت ما رو ببینن سعی کردن که با دروغگویی های بیجا و بی مورد رابطه ما رو به هم بزنن اما هیچوقت موفق نشدن😀😀😀

    اونا نمیتونستن این همه عشق و احترام ما را نسبت به هم ببینن و هر کاری هم که میتونستن کردن، من الان بعد از گذشت این همه سال اینها رو می فهمم در صورتی که سال های قبل تر نمی فهمیدم چون اصلاً فکر نمی‌کردم که این همه عشق و علاقه مانسبت به هم میتونه تا این حد واسه بقیه خیلی عجیب و غریب باشه فکر میکردم حتماً همه تو رابطشون همینن .امااز وقتی که رابطه شما و مریم جان رو دیدم و اینکه گفتید همچین رابطه ای اصلا وجود نداره یا اگه هست من ندیدم، تازه فهمیدم که رابطه من و همسرم هم خیلی خاصه و دلیل این همه آزار و اذیت دیگران رو درک کردم.

    به نظر من یکی از دلایل اصلی عشق و رابطه، احترام گذاشتن دو طرف به همدیگه ست،

    ما تا امروز حتی یک بار هم در حضور خانواده‌ها و یا حتی افراد غریبه هم بی‌احترامی نکردیم و همیشه احترام همدیگه رو نگه داشتیم و مواقعی هم که در خانه و با خودمان هستیم احترام همدیگه رونگه می‌داریم و این را هم به فرزند مون هم آموزش دادیم که باید احترام پدر ومادرشو نگهداره. در صورتی که در بستگان خودمون همیشه داریم اینو می بینیم که زن و شوهر تا میرن سمت خانواده هاشون ویا خانواده همسرشون شروع می کنن به بدگویی از هم و کم و کاستی های هم دیگه رو در پشت سر هم و یا حتی در حضور هم ،پیش دیگران بازگو کردن ،من بارها و بارها این ها رو دیدم و همیشه تو دلم این رفتارهاشونو سرزنش می کنم .حتی می‌دیدم که بعضاً بچه هاشون هم بارها و بارها به اونها،در حضور جمع یا دیگران، حرف های سربالا می‌زنن و به اونها بی احترامی می‌کنن. در صورتی که من و همسرم و دخترم عکس اونها هستیم ما در خصوصی های خودمون هم با همین طور رفتار نمی کنیم چه برسه به جمع.

    به خاطر این رفتارهامون دیگران باورشون نمیشه که ما واقعاً اینطور زندگی می‌کنیم و بارها و بارها شنیده ایم که پشت سر و حتی جلوی ما به طعنه و کنایه گفتند که اینها چقدر تو دار هستند مگه میشه اینا هیچ مشکلی با هم نداشته باشند و انتظار دارن که ما پیش شون از هم بدگوعی کنیم، کلاً ما رو به یک چشم دیگه ای نگاه میکنن و در مقابل هم، رفتارهاشونم با ما متفاوته.

    بارها و بارها سعی کردند که بین ما اختلاف بندازن برای همین ما هم تصمیم گرفتیم که اینجور افراد رو که نمیتونن خوب بودن وخوشبختی دیگران رو ببینند از زندگیمون حذف کنیم و الان چقدر بی دردسر تر داریم زندگی میکنیم.

    ما انقدر بهم اعتماد داریم که حتی گوشی های همدیگه رو چک نمی کنیم و حتی رمز گوشی های همدیگه رو هم می‌دونیم .گوشی‌ها مون همیشه توی خونه افتاده و ما چیری رو از هم پنهان نمیکنیم یا هیچ چیز خصوصی نداریم کلا هر جا هستیم و هر کاری میکنیم با هم هستیم.

    هیچ حرف یا صحبتی یا رازی که از هم پنهان کرده باشیم هم نداریم.

    در طول شبانه روز خیلی با هم صحبت می‌کنیم و این کار رو از اولین روزهای ازدواجمون انجام می‌دیم ،به قول معروف همیشه سنگامونو با هم وا می‌کنیم.

    ما همیشه به خاطر هم دیگه تو خیلی جاها از خودگذشتگی کردیم و از این بابت هم هیچ منتی به سر هم نداریم چون همه اش از سر عشق بوده.

    با این که این همه سال از ازدواجمون میگذره اگه چند ساعت از هم دور بشیم دلمون برای همدیگه خیلی تنگ میشه و میخوایم در اولین فرصت برگردیم پیش هم.حتی وقتی همسرم سرکار میره ما در طول روز چند بار برای هم زنگ می‌زنیم .همسرم تا شیفت کاریش تموم میشه تلاش میکنه که هرچه سریعتر به خونه برگرد چون خونه رو خیلی دوست داره و همیشه اینو میگه که خونه من یه آرامشی داره که من حاضر نیستم که اونو با هیچ جای دنیا عوض کنم .در صورتی که همکارانش برعکس ان، همش دنبال بهانه ان که دیرتر به خونه برن یا ساعات اضافه کاری بیشتری می‌گیرن که زمان بگذره و کمتر تو خونه باشن.

    ما اصلا به دنبال رو کم کردن همدیگه نیستیم مثلا بخواهیم از هم آتویی بگیریم که بعداً از اون به نفع خودمون استفاده کنیم.

    هیچ شرطی هم برای همدیگه تعیین می‌کنیم که بگیم اگه قراره من کار را بکنم پس تو هم در عوض این کارو بکن ما خیلی منطقی هستیم و هیچوقت حق همدیگه رو ضایع نمیکنیم ،مثلا اگر یک بار با هم به خونه مادرم می رفتیم و یک رفتار بد یا بی احترامی به همسرم می‌شد اگر من می دیدم که حق با همسرم هست هیچ وقت طرف مادرم رو نمیگیرم و حق رو به همسرم میدادم و همسرم هم متعاقبا همینطوره.

    ما هیچوقت به خانواده های خودمون این اجازه رو ندادیم و نمی دیم که به طرف مقابلمون بی‌احترامی کنن.

    من همیشه سهم خودم رو از زندگی مشترک ۵۰ درصد می دونم و ۵۰ درصد بقیه رو هم به همسرم میدم و دقیقا همسرم هم همینطوره(این دقیقا جز خواسته هام در زمان مجردیم بوده و دقیقا همینطور اتفاق افتاده) بر خلاف خیلی ها که اختیار زندگی فقط دست زن یا فقط دسته مرد باشه نیستیم.

    ما در انجام وظایف مون هم اینگونه ایم :هر کسی مسئولیت هایی روبه عهده گرفته و اونها رو انجام می‌ده مثلاً در انجام کارهایی که کاملا مردونه هست همسرم همیشه خودش انجام میده و کارهایی که مربوط به خودمه رو خودم انجام میدم و در خیلی کارها هم به هم کمک میکنیم.

    اصلا به دنبال تجمل گرایی نیستیم و علاقه زیادی به ساده زیستی داریم ودقیقا مثل شما می خواهیم همه چیز رو بر اساس نیازمون داشته باشیم .

    زندگی روستایی به سبک شما همیشه از سالیان قبل آرزوی ما بوده و هست حتی قبل از ازدواج هم جز رویاهای هردومون بوده،البته ما در منطقه شمال و تو بهشت ایران داریم زندگی میکنیم و هنوز هم از این چیزا پر نشدیم انقدر که عاشق این جور چیزاییم.

    آدمهای ساده ای هستیم اصلا مثل بقیه نقاب نمیزنیم یا نقش بازی نمیکنیم .هر جور که توی خونه خودمون هستیم و رفتار می کنیم بیرون از خونه هم همینطور هستیم .

    تقریبا در همه کارها با هم همفکر هستیم و به قولی پایه هستیم و هیچوقت تلاشی برای راضی کردن طرف مقابل نداریم.

    من عاشق خونه زندگیم هستم و همیشه به دنبال نظم و نظافت .در آشپزی هم بین فامیل های خودم و همسرم زبانزد هستم و حتی از این را هم دارم پول می سازم.

    شاید به اشتباه فکر شود که حتماً ما در شرایط بسیار عالی از نظر ثروت و سلامتی به سر می‌بریم که انقدر روابطمون با هم خوبه، نه اینطور نیست،ما یک دختر کوچیک داریم که ۹ ساله درگیر یک بیماری لاعلاجه( به قول دکتر ها نه به زعم ما) که در آینده باعث از بین رفتنش میشه. و خدا میدونه که چه روزهایی رو پشت سر گذاشتیم و چه شرایط سختی رو تجربه کردیم .البته من تا حدودی توضیحش رو در قسمت داستان هدایتم دادم .از نظر مالی هم وضع مناسبی نداریم چون تا به امروز همه چیز رو خرج دکترو درمان کردیم البته از زمانی که با شما و سایت تون آشنا شدیم خیلی خیلی بهتر شده و همینطور روند سلامتی دخترم هم خیلی خیلی بهتر از قبل شده و تا اینجای کار انگار معجزه ای رخ داده .

    در ضمن این را هم بگویم که ما در تمام این نه سال که درگیر بیماری دخترم هستیم هیچ کمکی حتی کمک روحی و عاطفی از طرف اطرافیان دریافت نکردیم و اونها اصلا مارو تو این شرایط درک نکردن .

    ما همه زندگیمون رو تا به امروز خودمون ساختیم و به جرات این رو میتونم بگم که اگر این عشق و علاقه بین من و همسرم نبود هرگز نمیتونستیم اون روزهای سخت رو دوام بیاریم و حتما حتما زندگیمون تا به حال از هم پاشیده شده بود. تنها دلیل صبر و استقامت ما، این عشق و علاقه بوده و هست.

    با وجود این همه مشکلات در زندگی ما روابطمون تا این اندازه خوبه .استاد عزیزم اگر این را هم بگویم که شاید از روابط شما و خانم شایسته بهتر است پس اغراق نکردم .به نظرمن تو شرایطی که همه چیز خوبه با هم خوب بودن انقدرا هم سخت نیست. البته نمیگم که اینجور رابطه خوب با هم داشتن ،خیلی آسونه ،نه،چون خیلی هارو دیدم که همه چیز تو زندگی شون هست اما زن و شوهر به زور کنار هم هستند و دارن باهم زندگی میکنن و یا اگر کنار هم هستند به خاطر حمایت خانواده هاشون هست یا حتی بخاطر بچه هاشون.

    البته که این رابطه وعشق شما و خانم شایسته عزیز در این حد ستودنیه ولی خواستم این ها رو بگم که استاد عزیزم هم چنین روابطی هم در جای دیگه ای هم وجود داره و البته که خیلی خیلی انگشت‌شماره.

    استاد عزیزم من و همسرم واقعاً قدردان زحمات شما و خانم شایسته عزیز هستیم چون شما وسیله ای شدین برای هدایت ما.

    ما واقعا سپاسگزار خداوند هستیم که در تمام این سال‌ها حامی ما بوده و ما رو حمایت کرد و در زمانش شما رو سر راهمون قرار داد.(اگر به خداوند تکیه کنید خداوند برای شما بس است)

    به خاطر تضادهای بسیار زیادی که تا به امروز در زندگیمون داشتیم به پختگی زیادی رسیدیم طوری که هر دفعه یک فایلی رو که از شما می شنویم یا می بینیم چند وقت قبلتر از اون به حرف‌های شما رسیدیم و حرف‌های شما مهر تاییدی میشه بر کشفیات مون.

    ما در این دو سال که با شما آشنا شدیم به صورت شبانه‌روزی و متعهدانه روی فایل های رایگان و محصولات کار کردیم محصول عزت نفس تون واقعا بی نظیر بود ما با یکسال کار کردن روی این محصول به حدی از اعتماد بنفس و خودباوری رسیدیم که وقتی به قبل خودمون فکر می‌کنیم می‌بینیم که از زمین تا آسمون فرق داریم البته که هنوز هم باید کار کنیم.

    سپاسگزارم بابت آموزش های ناب تون و مطمئنم هر کسی از محصولات شما استفاده کنه چنان تاثیرات شگفت انگیزی از اون میگیره که نتایجش هر کسی رو متحیر میکنه، به شرطی که در مدار شنیدن و دریافتش باشه.

    من الان حدود چند هفته است که محصول راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو تهیه کردم باورتون میشه با هیچکدوم از حرف های بی نظیری که در این فایل گفتید مقاومتی نداشتم و ندارم و در بسیاری موارد هم از قبل به اونها رسیده بودم الان که این بسته رو خریدم خیلی به خودم می بالم چون نتیجه این دو سال کار کردن شبانه روزی و با تعهد را روی خود می‌بینم و البته که این کار کردنها فقط در حد گوش کردن نبوده . تغییرات بسیار مثبتی در زندگی مون ایجاد شده و اتفاقات خیلی بزرگی رخ داده. این روزها هم تصمیمات جدیدی گرفتیم که نتایجش جزء رویاها مون بوده و هست. انشاالله در کامنت های بعدی میام و از نتایج بسیار خوبی که گرفتیم براتون می نویسم

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید…

    از شما دوست عزیز هم بسیار سپاسگذارم که وقت گذاشتید و کامنتم رو خوندید..

    سپاسگذار از همه شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
    • -
      علیرضا برزگرزاده گفته:
      مدت عضویت: 2911 روز

      سلام خانوم زهره عزیز سلام منو به همسر و دختر فرشتتون برسونید. من ابتدا متن داستان هدایت شما رو خوندم و اشششک شوق ریختم💟💟🙏🙏RESPECT ,RESPECT احترام،احترام به این میزان خودسازی شما و همسرتون و رابطه محششششرتون👌👌😍😍😍💟🙏متن هدایت شما معجزه آسااااا بود.همین دیروز فردی انگلیسی بود فکر کنم دیدم که معلول بود و با ویلچر حرکت میکرد و ورزشکار حرفه ای بود و برای پارالمپیک آماده داشت میشد و سریعترین ویلچرسوار دنیابودش!!تو سانحه معلول شده بود .اما ایشون با مریضی که چه عرض کنم با معلولیتش نساخت و بعد کللللی تمرین روی پاهای خودش واستاد😍😍😍👌👌💪💪💪الان داستان هدایت شمارو خوندم یادش افتادم. دوست عزیزم بنظر من دختر شما خیییییلللللی خیلی آدم بزرگی میتونه بشه.داشتم فکر میکردم به اون حرفتون که قبلا گفته بودید این چه خداییه که میذاره بچم اذیت بشه؟؟!!اونجا یاد دو دیدگاه افتادم: اول اینو بگم که به اعتقاد من همونطوری که هممون میدونیم ما انسان ها ۹ماه در عالم رحم بودیم و عملا هیییییچی ازون موقع یادمون نمیاد!!!و از نظر من روح ما قبل این دوران هم عوالم و عالم هایی رو تجربه کرده.دقت کردید آدم گاها یک متنی رو حرفی رو میشنوه احساس می کنه اینارو قبلا شنیده؟؟!!این اتفاق حین آشنایی من با استاد اتفاق افتاد واقعاااا واقعاااااا قسممم می خورم روحم گواهی میداد اینارو و انگار شنیده بود اینا رو شاید برای شما هم همین بوده!!!یا اینکه ی کسی رو میبینیم یا اتفاقی میفته که احساس میکنیم اینارو قبلا یجا دیدیم چیزی که بهش میگن دژاوو!!!!👌👌👌👌👌

      همیشه قبل آشنایی با استاد فکر میکردم که چرا یکی تو سوییس به دنیا میاد یکی تو سومالی و گرسنگان آفریقایی؟!چرا یکی تو شهر و خانواده ای فوق العاده بد؟؟!!یکی برعکس یا یکی تو دوره خوب یکی بد مثلا جنگ،یکی سالم یکی بیمار تا اینکه به این دیدگاه ها رسیدم:۱.روح ما قبل تولد جهانی یا جهان هایی رو گذرونده و براساس فرکانس یا عملکردش تو اونجا اینجا صاحب یکسری شرایطی میشه.۲.اینکه طبق هر خواسته ای که روح ما داشته و آرزویی که داشته و دلیلی که خواسته پا به دنیای مادی بذاره خداوند تو یک شرایط خاص قرارش داده ینی یکی محیط آرام و خوب خییییلی براش مناسب بوده برای خوشبختی و موفقیت و کامیابی و سعادت دراین دنیا یکی نه محیط پرتضاد .مثل خودمون که یکی الان با تحسین امید و انگیزه بیشتری میگیره یا برعکس یکی مثل منو استاد و بقیه دوستانی که کسی بهشون میگه نمیتونی انرژی و انگیزه میگیرن مثلا من خودم با این منفی عه بممممبببب💣💣💣💣💣💣انگیزه و انرژی میشم عین موووشک،جت،راکت🚀🚀🚀🚀🚀✈✈✈🚁🚁البته بنطرمن اینکه یکی به شرایط پرتضاد نیاز داره هم باز برا عملکرد و فرکانسش در جهان های قبلی بوده.مثل دختر شما. حالا این باوریه که الان دارم مطمئن نیستم از درستیش اما انگار بنظرم همینه😊💟👌و اینکه تو این دنیا هر اتفاق به خودی خود خام هستش این ما هستیم که بهش معنی میدیم ینی شاید در آینده علم پزشکی بگه مریضی باعث رشد و پیشرفت میشه و کلا بی خطر هم بشه .همونطوری که قبلا کویر و گرما و بیابون رو فقر میدونستن اما الان فهمیدن با زیر کشت سلولهای خورشیدی میشه از کویر برق کللللی کشور رو تامین کررررد و ثرررروت محضه کویر الان با کویر لوت و دشت کویر ایران میشه برق کللللل اروپای سردسیر رو تامین کررررد. بقول سهراب: لحظه ها عریانند .به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز!!!اتفاقات هم از نظرم همییینن و ما بهشون معنی میدیم و همه چیز انرژی عه و برای انرژی خوب و بدی معنا نداره هرجور فکرت بگه درسته همون درسته!!!!انرژی فقط تبدیل میشه همممممین!!!پس بنظرم این بیماری برای دخترتون میتونه خیر بشه اصلا.همونطوری که قدیم ها طوفان یا سیل رو خشم خدا میدونستن اما الان میدونن سیل با خودش کلللللی مواد معدنی خاک رو به همراه میاره و ثروووت محضضضه.اگه تضاد بچه گللل و فرشته شما😍😍😍😍😍😍💟💟💟💟👧👧👧👧قویه ینی خواستههه خیلللللی خفنی داره.ینی انسان خیییلی بزرگی میتونه بشه فقط باید بیاد بیاره کی هستش همین که از بچگی خیییلی فهمیده بوده این ی نشونس!!!بنظر من اگه از الهامات استفاده بشه خدا راه درمان کامل رو میگه!!!😍😍😍👌👌💟💟بنظر من فایلهای آرامش در پرتو آگاهی مخصوصاااا یکیش درباره سلامتی عه شاید تو بقیشون هم باشه یکیشون درباره سلامتی عه اگه اونو هررروز دوسه بار بچتون گوش کنه میترررررکونه شاید دختر تون سنش کم باشه نفهمه اما مههههم ضمیر ناخودآگاه عه که از دوران جنینی فعاله و میفهمه و فایلهای توحیدی که هستن استفاده شه😉💪💟🙏خداشاهده خداشاهده اینارو برای دلگرمی یا دلسوزی و اینا نمی گم متنفرررم ازین حرکات😷😷شما انقدررر قوی بودید که توانستید تو این تضاد با اینکه من مسألم یک هزارم شما هم نیست نتونستم درحد شما حالم خوب باشه و شما به آرزوهای خودتون هم پرداختید!!انقدر متن داستان هدایت شما قشنگ بود که منو مجبور کرد به لب به تحسین گشودن.

      سلام منو به همسر عزیزتون برسونید و تحسسسین میکنم رابطه عاشقانتون رو😍😍😍😍😍😍😍👌👌👌👌.

      بخشی از فایل سلامتی در سریال آرامش در پرتو اگاهی (فکر کنم قسمت ۵): جسم تو بزرگترین داروخانه دنیاست.😍👌)

      شاد و خرم و خوشبخت و سلامت باشید همگگگی تون.😉💟😊

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهره زمانی گفته:
        مدت عضویت: 2397 روز

        سلام آقای برزگر زاده عزیز

        بینهایت از لطف و محبت شما سپاسگذارم و ممنونم به خاطر راهنمایی های خوبتون

        امیدوارم هر جا که هستید سرشار از عشق و شادی باشید و بهترین ها رو براتون خواستارم❤❤❤❤❤

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          محسن فصاحت گفته:
          مدت عضویت: 857 روز

          درود

          اگر آبگوشت استخوان گوسفند و گوشت و تخم مرغ همان رژیم پروتیینی بدون هیدروکربنات سیب زمینی سس ماکارونی نان برنج….همونی که استاد توی قانون سلامتی فرمودند روی فرزندتان اجرا کنید قطعا جواب می گیرید انشاءالله موفق باشید

          اگر بتوانید دوره قانون سلامتی را تهیه کنید که چه بهتر

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2438 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      زهره عزیز سلااااااااام

      نووووووووووش وجودتون باشه بانو جان برای عشق بی نهایتی که بین شما و همسرتون هست برای این رابطه زیبا، همینه که یاد گرفتیم نعمت ها و ثروتها و زیبایی ها و عشق بی نهایته و استاد حتی خودش هم بارها گفته آقا شما حتی بیشتر از من هم میتونید داشته باشید چون اصلا طبیعی اش همینه، یاد اصطلاح بی نظیری که همین دیروز از یکی از دسوتان بی نظیرمون تو سایت خوندم درمورد اختلاف پتانسیل مون که همون مداری که ما در اون هستیم و ره لحظه میتونه تغییر کنه حالا به بهتر و بهبود یا به بدتر شدن همون انتخاب ما هست که میخوایم

      آسون باشیم برای آسانی ها ؟

      یا

      آسون باشیم برای سختی ها ؟

      دوست عزیزم هر لحظه تون عشق باشه و برکت ها و توحییدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2821 روز

    سلامم و درود

    اونقدررر من محو این مثبت بینی شما صما شدم محو قدرت تحسین فوق العاده اتون،اونقدر قشنگ تعریف کردید و تحسین کردید که من به یاد اوردم زمانی اونجا بودم چقدررررر مردمان عزیز و تمیز و دوست داشتنی توی اون منطقه زندگی میکنن،ما دوره ی دبیرستان و دانشگاه توی خوابگاه اهل تسنن داشتیم از اولش حالا بخاطر باورهایی که داشتیم به صورت گروهی بهشون نگاه میکردیم ولی رفت۶ رفته دوست شدیم و چه انسانهای خوش قلب همون ایمانی که داشتن چه تعهدی بهش داشتن،قران مرتب میخوندن،چقد ثروت مند بودن دلتنگشون شدم.

    ادما رو باید طوری نگا۶ کرد که ازشون درس گرفت ،باید ببینیم چه چیزی ما از افراد یاد گرفتیم .

    محیط رو باید طوری دید که درسهایی که ازش گرفتیم یاداور بشیم نه با یاداوریش فقط مشکلات اون مکان یاداورش باشه.

    بازم اونقدررر محو تمرکز به زیبایی هاتون شدم که با شدتی که میگفتید بریم فقط یه چیزی بخوریم وارد که شدید محو زیبایی ها ثروت فراوانی شدید که گرسنگی یادتون رفت.به خداوندی خدا اگر ما فقط به همین یک جلسه عمل کنیم همین یک جلسه که اصل قانون داد میزنه توجه و تمرکز بر زیبایی ها خیلییی از مشکلات ما حل میشه ،خیلی شرایط خوب میشه خیلییی همه چی عالی میشه،خیلی محیط اطراف مناسب میشه.

    زن زیبا:

    وقتی زیبایی ها و خوبی های یک زن رو تحسین میکمیم دلیل بر برقرار کردن رابطه نیست،از همه مهمتر سیرت افراد هست چه زن چه مرد.

    اولویت:

    بارها توی فایل هاتون گفتید چه رایگان چه محصول که اولویت هاتون مشخص کنید بابا شب که میخوابی اولویت هات مشخص کن برای روز بعد اگه وقت اصاف اوردی برو سراغ فرعیات،بخاطر همینه که اغلب میگیم وقت نداشتم ،یعنی کارای اصلی رو رها میکنیم میریم سراع فرعیات وقت کم میاریم.

    دقیقا همین که شما میگید حتی اگه قران میخوایم بخونیم بریم سراغ ایه های محکم اول اونا رو بخونیم بعد مشابه.

    دروغ مصلحتی و ترس با هم میاد وقتی نگران جور دیگه دیده شدن باشیم از طرف دیگران ،بزرگ کنیم شخصی رو مشرک بشیم میترسیم و دروع میگیم با هم میاد دروغ ترس ،شرک با هم میاد.

    زندگی در بهشت:بهست و نهرهای پر اب و درختان میو۶ همه و همه در این دنیا هستن که در اخرت تجربه میکنیم.

    ترامپ:مثبت بینی افراد توجه و تمرکز بر خوبی های افراد

    من از این شخص چی میتونم یاد بگیرم؟.

    هجرت

    شرایط که نامناسب بود هجرت کن حلا یا از مکان،یا از شخص،یا حتی از وجود خودت ،از وجودی که از اصل دور شده باید هجرت کرد،از هر چیزی که به ما استر میده ما رو از اصل دور میکنه .

    دراخر تشکر میکنم از وجود نازنینتون سپاسگذارم از خدای روزی دهنده

    هدایت کننده

    الهییی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    پرنیا نظری گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته با این سوالات بسیار زیبا و جوابهای بسیار آموزنده از استاد تشکر میکنم به خاطر صحبتهای بسیار تاثیر گزارش واینکه من بسیار وابستگی پیدا کردم به سریال زندگی در بهشت و خیلی خیلی رو تاثیر گذاشته واز خداوند هم بسیار سپاس گذارم که استاد رو داریم و هر روز یک مطلب جدید یاد میگیرم و واقعا در تمامی موارد زندگیم اثر گذاشته خدارو هر لحظه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2942 روز

    سلام

    تمام این 48 دقیقه روی موج مثبت بودم و حالا خودم حس میکنم که چقدر حالم خوبه

    چقدر خوشبختم که اول صبح با این سریال ستاره قطبی خودم را به سمت زیباییها تنظیم میکنم …

    وقتی فکرش را می کنم که یکی از دستاوردهای اون کتابهایی که استاد می خوند و اون مطالعاتی که روی قرآن میکرد ، تولید سریال زندگی در بهشت شده ، میفهمم که یک عمل درست در یک مسیر درست ، چقدر میتونه نتیجه ایجاد کنه …

    حاصل اون پیاده روی های بندرعباس و اون تجسم های استاد ، همین سریالیه که من براحتی میتونم خودخودم را در کل شبانه روز در فرکانس خواسته هام قرار بدم …. بعضی صحنه ها قشنگ حس می کردم که قلبم داره می خنده … اون مجسمه های رنگی خوشگل ، اون شمع های ال ای دی ، اون عروسک ها ، اون اسباب بازی ها ، اون همه وسعت فقط برای یک فروشگاه ، اون تمیزی محیط و پارکینگ فروشگاه ، اون چیدمان ابرها در سینه آسمان ، اون همه لطافت …. خدایا شکرت

    واقعا اگر ما با اینهمه نکات مثبت در این سریال ، نتونیم کمتر از این بهشت را بسازیم بی عرضه ایم …

    وقتی فکرش را می کنم که استاد الگویی نداشت و خودش بود و کتاب هایی که همه جا در دسترس همه بودند ولی هیچکس باورشون نمی کرد ، و استاد خودش برای خودش الگوهای ذهنی درست میکرد و تجسم میکرد و تمرین میکرد ، به خودم میگم من باید موفق بشم چون برای من خیلی چیزها حاضر و آماده تره ، من خیلی بیشتر مهیا هستم ، کافیه ذهنم را کنترل کنم …. کافیه برم توی سایت و ساعتها به زیباییها توجه کنم … این سایت پر از زیباییه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: