https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-02 06:52:192020-12-03 17:48:24سریال زندگی در بهشت | قسمت 104
369نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدایی که در یک کره زمینی که حتی یک نقطه هم نیست در مقایسه کائناتش و اصلا یه جورایی هیچی نیست
این همه زیبایی رو خلق کرده و میلیون ها سال آفرینشش ادامه پیدا کرده و این ساحل باورنکردنی رو خلق کرده
خدایا عاشقتم و عاشق خودمم که چون تو خدایی دارم
و عاشق شما استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز که امروز وجودم رو پر از نور کردید و زیبایی و اخساس بی نظیر
استاد من تازه شروع کردم سریال زندگی در بهشت رو و قبلن چون تو مدار نبودم میومدم روی سایت و اصلا هدایت نمی شدم به این قسمت
ولی الان دیدن و نوشتن برای زندگی در بهشت جز عبادات و تمرین های روزانم شده خداروشکر
برای همین اولین باره این ساحل رو در زندگیم می بینم و همون حسی دیوانه گی که گفتید وقتی شماهم اولین بار دیدید بهتون دست داد
به من هم دست داد و چقدر شگفت زده شدم و چقدر لذت بردم
و حس کردم اون شن های الهی رو زیر پاهام و لای انگشتام….
من از بچگی عاشق آب بودم
و تو بچگی یه جوی آب از وسط کوچمون رد می شد که کلن من اون تو زندگی میکردم
و آب برای من شاید زیباترین عنصر حیات هست و یه احساس بی نظیری دارم بهش
و با دیدن این دریا دیگه دیوانه شدم
یادم اومد زمانی که ۱۸ سالم بود و آخرین باری که شمال رو تجربه کردم اون موقع تو ۴ سالگی بود و ۱۴ سال گذشته بود از اینکه من یه جایی رو ببینم که بشه توش شنا کرد
با یه تیم کوهنوردی رفتیم به دریاچه بسیار زیبای گهر در درود و تقریبا ۴ ساعتی راه رفتیم در گرمای خیلی زیاد و وقتی رسیدم و اون دریاچه زیبا رو دیدم
کوله و لوازمم رو زمین گذاشتم و رفتم توی آب و تا غروب آفتاب توی دریاچه بودم و لذت میبردم و یه حس خاصی بود و بی نظیر
الان با دیدن این ساحل زیبا همون حس و حال بهم دست داد
وقتی اول فیلم دیدم شما تو آب نیستی جا خوردم و البته سریع دلیلش رو متوجه شدم و با خودم گفتم استاد تو رو خدا بورو یکی بخر که دیدم خداروشکر رفتید و خریدید
من که خودم کاملا بی اختیارم در برابر آب و تو سرما و گرما باید به آب بزنم حتی شده شلوارمو بالا بزنم و قسمتی از پام رو تو آب بزارم
یه جوری میرم و اتصال برقرار میکنم و لذت میبرم همیشه
استاد این شن ها وصف نشدنی بودن و نمی شد حتی بگی بهشتی
چون صفت بهشتی هم نمیتونن زیبایی این شن ها رو درست بیان کنند
خدای من من تکامل رو حس کردم تو این ساحل رویایی
میلیون ها سال مرجان ها باید ار بین برند
البته نه از بین نرفتن و از شکلی به شکل دیگه تغییر کردند و این ساحل دیوانه کننده رو خلق کردند و قطعا هر دانه شن به اون زیبایی که ایجاد کرده آگاهه و زندست و دارای ادراکه
و تک تک این دونه های شن زنده هستند و دارن صحبت میکنند
و به قول حضرت مولانا :
کوهها هم لحن داودی کند
جوهر آهن بکف مومی بود
باد حمال سلیمانی شود
بحر با موسی سخندانی شود
ماه با احمد اشارتبین شود
نار ابراهیم را نسرین شود
سنگ بر احمد سلامی میکند
کوه یحیی را پیامی میکند
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
آره زنده اند و دارن زیبایی الله رو فریاد میکنند
و خدا کنه که محرم بشیم و بشنویم فریاد توحیدی کوه و دشت و دریا و آسمان رو …..
دارن فریاد میکنند که ای انسان ببین چه خدایی داری و چه فرشی زیر پات پهن کرده و ببین و لذت ببر و شکر کن
اینا همه رو برای تو آفریده و تو خودت رو محروم نکن از این همه زیبایی
خدایا کف پای آدم چنین شن هایی باشه و بالای سرش اون ابرهای بی نظیر میتونه نگه
خدایا عاشقتم و خدایا شکرت ….
استاد برای من که همیشه عاشق ابرها بودم و هستم و یه حس خاصی همیشه داشتم
به این قدرتی که این حجم از آب رو نگه داشته معلق و تازه کلی بهش طرح داده وشکل داده و تو آسمون میرقصونتشون و به هر جایی که بخواد میبره
و این حجم توجه مریم بانو و شما به ابرها بسیار بسیار بسیار لذت بخشه
یعنی فقط شما از آسمون فیلم بگیرید بدونه هیچ حرف و سخنی باز مشتری پرو پا قرص زندگی در بهشت هستم با اشتیاق
از آسمون ابرها بیایم روی زمین
استاد قبل از همه چیز اینو میخوام بگم و تشکر کنم از شما
کلن نوع نگاهم رو به جنس مخالف دگرگون کردید و اصلا یه آدم دیگه ای شدم
من چند سال پیش ماهواره و همه چی رو جمع کردم و مثلا میرفتیم به پاساژ و یا یک عروسی تمام وقت عامدانه سرم رو پایین میگرفتم تا نبینم و فکر میکردم راه اینه
ولی خودم میدونم و خدای خودمم میدونه که ذهنم درگیر بود
ولی الان با اینکه میبینم و سرم رو پایین نمیندازم و نوع نگاهم رو عوض کردم
خودم و خدای خودم میدونم که دیدم الهی تر و انسانی تر شده و خیلی خیلی احساس بهتری دارم نسبت به وقتی که سرم پایین بود ولی دلم در گیر
و الان به لطف الله یکتا سرم بالا و ذهن و دلم خیلی رها تر از اون موقع
خدایا شکرت برای این آگاهی و تبدیل و تکامل و حرکت از اون امین به این امین
و این نیست جز نور آسمانی شما استاد عزیزم که دیدم رو دارید به همه چیز عوض میکنید
به همه چیز ……
قبل اینکه اون توصیحات رو بدید درباره اون دخترای جوان و زیبا و رها
با خودم میگفتم خدایا اینا اصلا نگران نیستند که فیلمشون گرفته بشه و عکسشون گرفته بشه …..
خدایا چقدر ما ها و خودم ترسیدم با اینکه یک مردم از اینکه یکی فیلم مار و تو یه حالتی بگیره
حالا چه برسد به خانوم ها که قطعا این حرف منو بهتر درک میکنند
ولی خدایا اینا رو ببین
خدایا این و لاخوف علیهم و لا یحزنون رو ببین توی امریکا و کشوری که تو چشم من قبل از آشنایی با استاد فکر میکردم بدترین آدما رو داره
و حالا میبینم خدایا چقدر رها کودک و بچه و زن و مرد و دختر و پسر
در کنار هم بدون هیچ مزاححمتی در حالتی که هیچ لباس خاص و محافظ و پوششی نیست
و دارن در کنار هم با آرامش و احترام و آزادی کامل
هر کس از هر چیزی داره لذت میبره
اون پیرمرد و پیرزن نازنین از گفتگوی با هم و قرار دادن پاهاشون در آب
اون پدر مهربان از بازی با بچش
اون زن زیبا و مهربان از ساختن اون قلعه زیبا و هنرمندانه
و اون رهگذرها از شوخی با اون خانوم و گرفتن عکس با رعایت احترام
همه در کنار هم و هر کس برای خودش…
بدون اینکه حصاری کشیده شده باشه و ساحل و زمین خدا رو کسی تایین کرده باشه که کی کجا باشه و پرده ای کشیده شده باشه
ولی همه حد و مرزشون رو یاد گرفتن که رعایت کنند و این پرده و حریم رو هرکس خودش ایجاد کرده برای خودش
و چه قانون ونیرویی بالاتر از این که هر کس خودش پلیس خودش باشه و مواظب رفتارش
و به قول خودمانی هر کی داره با خودش حال میکنه بدون اینکه حال کسی و خلوت کسی رو بگیره
استاد عزیزم چقدر درس گرفتم از این حس آزادی و رهایی و عدم نگرانی که کی داره تو رو میبینه یا خانوادت رو
که پاشنه آشیل بسیار بسیار مهم منه و باید روش بیشتر کار کنم و بیشتر تلاش کنم و قطعا این قسمت خیلی تاثیر گذاشت و هیچ گاه حسی رو که بهم داد فراموش نمیکنم
استاد چقدر زیباست چند تا دختر جوون بیان و رها و راحت لذت ببرند
اصلا یکی از دلایلی که دخترای ما این همه فکر میکنند باید با یه جنس مخالفشون باشن
اینه که اون جنس مخالف در هر غالبی و تعریفی وقتی همراهشونه یه جورایی محافظشونه توی محیط هایی که میرن به دلیل مزاحمت هایی که میشه
و گرنه دختران سرزمین منم آزاد و رها بدون نیاز به اینکه بادیگاردی داشته باشند میتونستند و میتونن به جنگل و کوه و دریا و همه جا سفر کنند
و به قول مریم بانوی عزیر سیرو فی الارض کنند ….
استاد عزیز کیف کردم از دیدن همه زیبایی در کنار هم و اون دوش صحرایی که میگرفتید و اون آبی که از پله ها سرازیر شده بود
من همیشه عاشق پابرهنگی بودم و هستم
و هر چه همسرم تلاش کرده من تو خونه دمپایی بپوشم و یا
جوراب حریفم نشده تا حالا…
و وقتی اون احترامی که به این ساحل گذاشته میشه و کفش ها رو در میارن
یاد این آیه قرآن افتادم که خدا به موسی گفت :
فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس …….
و اون تمثیل زیباتون از اینکه انگار مسجده ….
اگه اینجا مسجد و محل سجود نیست پس کجا محل سجوده …
اگر روی این شن های زیبا آدم سرش رو روی زمین نزاره پس کجا باید بزاره و بندگی و شکرگزاری خودش رو فریاد بزنه
من همیشه عاشق نماز خوندن تو کوه و جنگل و دریا بودم و هستم
و بارها روی شن های ساحل شمال نماز خوندم و آب اومده از زیر دستا و پیشونیم رد شده و کیف کردم و خیلی ها با تعجب رد شدن و نگام کردن که این بابا دیوانه شده انگار ولی من کیف خودم رو کردم همیشه بی توجه به قضاوتشون
من با همین ساحل شمال خودمون دیوونه میشم و خدا میدونه یه روزی بیام و این ساحل زیبا رو ببینم چه شوریدگی در من ایجاد بشه
الله اکبر …..
آرزو میکنم به امید الله یکتا یه روزی سر بندگی و شکرگزاری رو روی این شن های رویایی بزارم و بگم خداروشکر بالاخره لمسشون کردم زیر پیشونیم و لای انگشتای پاهم و زیر ذستام
خدایا میشه این همه زیبایی فقط تو ۲۰ دقیقه ……
اون غروب رویایی و اون عروس و داماد های نازنین و رها و با اون مراسمی که در حد چند تا صندلی و چند نفر …..
چقدر زیبا بودن و چقدر زیبا و چقدر زیبا ………
استاد عزیزم با گذاشتن آهنگ زیبای قمیشی که دیگه آتیش زدید به همه چی …..
ضمن اینکه داشتم لذت میبردم به این فکر کردم همه در حال تکامل اند و همچنین قمیشی عزیزمون
من تو سن ۱۸ سالگی عاشق ایشون و آهنگاشون بودم
و یه آهنگی داشتن :
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی
دلم از این زمانه سیر میشود گاهی
که من همیشه تو موقع غم و غصه با این آهنگ شعله آتیشش رو زیاد تر میکردم
حالا خدارو شکر داره میخونه که :
من اینا رو فهمیدیم از زندگی به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست
که بین من و آرزو های دور به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست.
من اینا رو فهمیدم از زندگی که با سرنوشت میشه جنگید و برد
که جنگیدن و باختن بهتره از اینکه نشست و فقط غصه خورد.
جهان مثل آیینه است که خوب و بدش فقط انعکاس وجود منه
تن و روح هر آدمی رو زمین یه تیکه از این تار و پود منه.
ما از نور و بارون و آیینه ایم نباید به تاریکی عادت کنیم
نباید از هیچ آدمی توو جهان با چشمای بسته اطاعت کنیم
خدارو شکر برای این تکامل و این گسترش آگاهی در جهان و این حرکت به سوی نور در تک تک اجزا کائنات
استادم خیلی عاشقتونم
خیلی زیاد
این همه لذت و شادی و آرامش
گوارای وجود نازنیتون
سپاس از شما استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز برای اشتراک این همه زیبایی ….
خدایا شکرت برای اینکه توفیق داد که بتونم این قسمت رو ببینم و براش بنویسم
به نام الله یکتا
به نام خدایی که بی نهایت زیباست
به نام خدایی که بی نهایت مهربانه
به نام خدایی که بی نهایت هنرمنده
به نام خدایی که در یک کره زمینی که حتی یک نقطه هم نیست در مقایسه کائناتش و اصلا یه جورایی هیچی نیست
این همه زیبایی رو خلق کرده و میلیون ها سال آفرینشش ادامه پیدا کرده و این ساحل باورنکردنی رو خلق کرده
خدایا عاشقتم و عاشق خودمم که چون تو خدایی دارم
و عاشق شما استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز که امروز وجودم رو پر از نور کردید و زیبایی و اخساس بی نظیر
استاد من تازه شروع کردم سریال زندگی در بهشت رو و قبلن چون تو مدار نبودم میومدم روی سایت و اصلا هدایت نمی شدم به این قسمت
ولی الان دیدن و نوشتن برای زندگی در بهشت جز عبادات و تمرین های روزانم شده خداروشکر
برای همین اولین باره این ساحل رو در زندگیم می بینم و همون حسی دیوانه گی که گفتید وقتی شماهم اولین بار دیدید بهتون دست داد
به من هم دست داد و چقدر شگفت زده شدم و چقدر لذت بردم
و حس کردم اون شن های الهی رو زیر پاهام و لای انگشتام….
من از بچگی عاشق آب بودم
و تو بچگی یه جوی آب از وسط کوچمون رد می شد که کلن من اون تو زندگی میکردم
و آب برای من شاید زیباترین عنصر حیات هست و یه احساس بی نظیری دارم بهش
و با دیدن این دریا دیگه دیوانه شدم
یادم اومد زمانی که ۱۸ سالم بود و آخرین باری که شمال رو تجربه کردم اون موقع تو ۴ سالگی بود و ۱۴ سال گذشته بود از اینکه من یه جایی رو ببینم که بشه توش شنا کرد
با یه تیم کوهنوردی رفتیم به دریاچه بسیار زیبای گهر در درود و تقریبا ۴ ساعتی راه رفتیم در گرمای خیلی زیاد و وقتی رسیدم و اون دریاچه زیبا رو دیدم
کوله و لوازمم رو زمین گذاشتم و رفتم توی آب و تا غروب آفتاب توی دریاچه بودم و لذت میبردم و یه حس خاصی بود و بی نظیر
الان با دیدن این ساحل زیبا همون حس و حال بهم دست داد
وقتی اول فیلم دیدم شما تو آب نیستی جا خوردم و البته سریع دلیلش رو متوجه شدم و با خودم گفتم استاد تو رو خدا بورو یکی بخر که دیدم خداروشکر رفتید و خریدید
من که خودم کاملا بی اختیارم در برابر آب و تو سرما و گرما باید به آب بزنم حتی شده شلوارمو بالا بزنم و قسمتی از پام رو تو آب بزارم
یه جوری میرم و اتصال برقرار میکنم و لذت میبرم همیشه
استاد این شن ها وصف نشدنی بودن و نمی شد حتی بگی بهشتی
چون صفت بهشتی هم نمیتونن زیبایی این شن ها رو درست بیان کنند
خدای من من تکامل رو حس کردم تو این ساحل رویایی
میلیون ها سال مرجان ها باید ار بین برند
البته نه از بین نرفتن و از شکلی به شکل دیگه تغییر کردند و این ساحل دیوانه کننده رو خلق کردند و قطعا هر دانه شن به اون زیبایی که ایجاد کرده آگاهه و زندست و دارای ادراکه
و تک تک این دونه های شن زنده هستند و دارن صحبت میکنند
و به قول حضرت مولانا :
کوهها هم لحن داودی کند
جوهر آهن بکف مومی بود
باد حمال سلیمانی شود
بحر با موسی سخندانی شود
ماه با احمد اشارتبین شود
نار ابراهیم را نسرین شود
سنگ بر احمد سلامی میکند
کوه یحیی را پیامی میکند
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
آره زنده اند و دارن زیبایی الله رو فریاد میکنند
و خدا کنه که محرم بشیم و بشنویم فریاد توحیدی کوه و دشت و دریا و آسمان رو …..
دارن فریاد میکنند که ای انسان ببین چه خدایی داری و چه فرشی زیر پات پهن کرده و ببین و لذت ببر و شکر کن
اینا همه رو برای تو آفریده و تو خودت رو محروم نکن از این همه زیبایی
خدایا کف پای آدم چنین شن هایی باشه و بالای سرش اون ابرهای بی نظیر میتونه نگه
خدایا عاشقتم و خدایا شکرت ….
استاد برای من که همیشه عاشق ابرها بودم و هستم و یه حس خاصی همیشه داشتم
به این قدرتی که این حجم از آب رو نگه داشته معلق و تازه کلی بهش طرح داده وشکل داده و تو آسمون میرقصونتشون و به هر جایی که بخواد میبره
و این حجم توجه مریم بانو و شما به ابرها بسیار بسیار بسیار لذت بخشه
یعنی فقط شما از آسمون فیلم بگیرید بدونه هیچ حرف و سخنی باز مشتری پرو پا قرص زندگی در بهشت هستم با اشتیاق
از آسمون ابرها بیایم روی زمین
استاد قبل از همه چیز اینو میخوام بگم و تشکر کنم از شما
کلن نوع نگاهم رو به جنس مخالف دگرگون کردید و اصلا یه آدم دیگه ای شدم
من چند سال پیش ماهواره و همه چی رو جمع کردم و مثلا میرفتیم به پاساژ و یا یک عروسی تمام وقت عامدانه سرم رو پایین میگرفتم تا نبینم و فکر میکردم راه اینه
ولی خودم میدونم و خدای خودمم میدونه که ذهنم درگیر بود
ولی الان با اینکه میبینم و سرم رو پایین نمیندازم و نوع نگاهم رو عوض کردم
خودم و خدای خودم میدونم که دیدم الهی تر و انسانی تر شده و خیلی خیلی احساس بهتری دارم نسبت به وقتی که سرم پایین بود ولی دلم در گیر
و الان به لطف الله یکتا سرم بالا و ذهن و دلم خیلی رها تر از اون موقع
خدایا شکرت برای این آگاهی و تبدیل و تکامل و حرکت از اون امین به این امین
و این نیست جز نور آسمانی شما استاد عزیزم که دیدم رو دارید به همه چیز عوض میکنید
به همه چیز ……
قبل اینکه اون توصیحات رو بدید درباره اون دخترای جوان و زیبا و رها
با خودم میگفتم خدایا اینا اصلا نگران نیستند که فیلمشون گرفته بشه و عکسشون گرفته بشه …..
خدایا چقدر ما ها و خودم ترسیدم با اینکه یک مردم از اینکه یکی فیلم مار و تو یه حالتی بگیره
حالا چه برسد به خانوم ها که قطعا این حرف منو بهتر درک میکنند
ولی خدایا اینا رو ببین
خدایا این و لاخوف علیهم و لا یحزنون رو ببین توی امریکا و کشوری که تو چشم من قبل از آشنایی با استاد فکر میکردم بدترین آدما رو داره
و حالا میبینم خدایا چقدر رها کودک و بچه و زن و مرد و دختر و پسر
در کنار هم بدون هیچ مزاححمتی در حالتی که هیچ لباس خاص و محافظ و پوششی نیست
و دارن در کنار هم با آرامش و احترام و آزادی کامل
هر کس از هر چیزی داره لذت میبره
اون پیرمرد و پیرزن نازنین از گفتگوی با هم و قرار دادن پاهاشون در آب
اون پدر مهربان از بازی با بچش
اون زن زیبا و مهربان از ساختن اون قلعه زیبا و هنرمندانه
و اون رهگذرها از شوخی با اون خانوم و گرفتن عکس با رعایت احترام
همه در کنار هم و هر کس برای خودش…
بدون اینکه حصاری کشیده شده باشه و ساحل و زمین خدا رو کسی تایین کرده باشه که کی کجا باشه و پرده ای کشیده شده باشه
ولی همه حد و مرزشون رو یاد گرفتن که رعایت کنند و این پرده و حریم رو هرکس خودش ایجاد کرده برای خودش
و چه قانون ونیرویی بالاتر از این که هر کس خودش پلیس خودش باشه و مواظب رفتارش
و به قول خودمانی هر کی داره با خودش حال میکنه بدون اینکه حال کسی و خلوت کسی رو بگیره
استاد عزیزم چقدر درس گرفتم از این حس آزادی و رهایی و عدم نگرانی که کی داره تو رو میبینه یا خانوادت رو
که پاشنه آشیل بسیار بسیار مهم منه و باید روش بیشتر کار کنم و بیشتر تلاش کنم و قطعا این قسمت خیلی تاثیر گذاشت و هیچ گاه حسی رو که بهم داد فراموش نمیکنم
استاد چقدر زیباست چند تا دختر جوون بیان و رها و راحت لذت ببرند
اصلا یکی از دلایلی که دخترای ما این همه فکر میکنند باید با یه جنس مخالفشون باشن
اینه که اون جنس مخالف در هر غالبی و تعریفی وقتی همراهشونه یه جورایی محافظشونه توی محیط هایی که میرن به دلیل مزاحمت هایی که میشه
و گرنه دختران سرزمین منم آزاد و رها بدون نیاز به اینکه بادیگاردی داشته باشند میتونستند و میتونن به جنگل و کوه و دریا و همه جا سفر کنند
و به قول مریم بانوی عزیر سیرو فی الارض کنند ….
استاد عزیز کیف کردم از دیدن همه زیبایی در کنار هم و اون دوش صحرایی که میگرفتید و اون آبی که از پله ها سرازیر شده بود
من همیشه عاشق پابرهنگی بودم و هستم
و هر چه همسرم تلاش کرده من تو خونه دمپایی بپوشم و یا
جوراب حریفم نشده تا حالا…
و وقتی اون احترامی که به این ساحل گذاشته میشه و کفش ها رو در میارن
یاد این آیه قرآن افتادم که خدا به موسی گفت :
فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس …….
و اون تمثیل زیباتون از اینکه انگار مسجده ….
اگه اینجا مسجد و محل سجود نیست پس کجا محل سجوده …
اگر روی این شن های زیبا آدم سرش رو روی زمین نزاره پس کجا باید بزاره و بندگی و شکرگزاری خودش رو فریاد بزنه
من همیشه عاشق نماز خوندن تو کوه و جنگل و دریا بودم و هستم
و بارها روی شن های ساحل شمال نماز خوندم و آب اومده از زیر دستا و پیشونیم رد شده و کیف کردم و خیلی ها با تعجب رد شدن و نگام کردن که این بابا دیوانه شده انگار ولی من کیف خودم رو کردم همیشه بی توجه به قضاوتشون
من با همین ساحل شمال خودمون دیوونه میشم و خدا میدونه یه روزی بیام و این ساحل زیبا رو ببینم چه شوریدگی در من ایجاد بشه
الله اکبر …..
آرزو میکنم به امید الله یکتا یه روزی سر بندگی و شکرگزاری رو روی این شن های رویایی بزارم و بگم خداروشکر بالاخره لمسشون کردم زیر پیشونیم و لای انگشتای پاهم و زیر ذستام
خدایا میشه این همه زیبایی فقط تو ۲۰ دقیقه ……
اون غروب رویایی و اون عروس و داماد های نازنین و رها و با اون مراسمی که در حد چند تا صندلی و چند نفر …..
چقدر زیبا بودن و چقدر زیبا و چقدر زیبا ………
استاد عزیزم با گذاشتن آهنگ زیبای قمیشی که دیگه آتیش زدید به همه چی …..
ضمن اینکه داشتم لذت میبردم به این فکر کردم همه در حال تکامل اند و همچنین قمیشی عزیزمون
من تو سن ۱۸ سالگی عاشق ایشون و آهنگاشون بودم
و یه آهنگی داشتن :
هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی
دلم از این زمانه سیر میشود گاهی
که من همیشه تو موقع غم و غصه با این آهنگ شعله آتیشش رو زیاد تر میکردم
حالا خدارو شکر داره میخونه که :
من اینا رو فهمیدیم از زندگی به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست
که بین من و آرزو های دور به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست.
من اینا رو فهمیدم از زندگی که با سرنوشت میشه جنگید و برد
که جنگیدن و باختن بهتره از اینکه نشست و فقط غصه خورد.
جهان مثل آیینه است که خوب و بدش فقط انعکاس وجود منه
تن و روح هر آدمی رو زمین یه تیکه از این تار و پود منه.
ما از نور و بارون و آیینه ایم نباید به تاریکی عادت کنیم
نباید از هیچ آدمی توو جهان با چشمای بسته اطاعت کنیم
خدارو شکر برای این تکامل و این گسترش آگاهی در جهان و این حرکت به سوی نور در تک تک اجزا کائنات
استادم خیلی عاشقتونم
خیلی زیاد
این همه لذت و شادی و آرامش
گوارای وجود نازنیتون
سپاس از شما استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز برای اشتراک این همه زیبایی ….
خدایا شکرت برای اینکه توفیق داد که بتونم این قسمت رو ببینم و براش بنویسم
خدایا شکرت برای همه چیز …
سلام بر خانوم نگین عزیز
سپاسگزارم از لطفتون به کامنت بنده
و امیدوارم تجربه کنید نیایش پروردگار رو در زیباترین کوه ها و جنگل ها و دریا ها
شاد و سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا
سلام بر بانوی عزیز
خیلی سپاسگزارم از لطف و محبتتون
شما روح الهی خودتون رو در نوشته های بنده می بینید مرضیه خانوم عزیز
من هم بهترین ها رو برای شما آرزو می کنم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا
سلام بر بانوی عزیز
سپاس فراوان از کامنت زیباتون و ممنونم از توجهتون و لطفتون
من هم بهترین ها رو براتون آرزومندم بانوی عزیز
شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید
سلام بر شما پرنسس با احساس و مهربان
ممنونم از توجه شما و لطفتون به نوشته بنده
اون احساس پاک الهی تون رو در نوشته بنده دیدید
سپاس از دعای زیباتون
من وقتی اولین بار بهم استاد معرفی شدند
شخص معرف گفتند استاد عباس منش با همه فرق دارند ایشون توحیدی هستند و قانون جذب رو بر اساس توحید درس میدن و توحیدی هستند
راستش اون لحظه درک نکردم حرف اون دوست رو
ولی الان حس میکنم شاگرد توحیدی ترین استاد دنیا و عضو توحیدی ترین سایت دنیا و همکلاس توحیدی ترین شاگردان دنیا هستم
و خدارو هزاران بار شکر میکنم
شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید
سلام و درود بر شما
و سپاس از لطف و توجهتون
شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید
سلاو بر برادر عزیزم آقا صادق
ممنون از لطف و محبت شما محمد صادق جان
هر چه نوشتم حاصل لطف الله یکتا و احساس بی نظیری هست که از همدمی با استاد دریافت کردم
و خدارو شکر که باعث لطف و محبت شما دوستان عزیزم شده
والا تا پاک شدن دل که هزاران هزار باور غلط و شرک خفی رو باید از بین ببرم و هنوز فکر میکنم در خط استارت و شروع این مسیرم آقا صادق عزیز
ولی اینکه الان به لطف الله یکتا حالیم خیلی خیلی بهتره و نگاهم به خیلی چیزا عوض شده
حاصل همراهی شبانه روزی با استاده
یعنی تا بتوم گوش میدم و گوش میدم و گوش میدم و مینویسم و بهشون فکر م کنم و یه جورایی باهاشون زندگی میکنم
همین فایل های رایگان و زندگی در بهشت و …
واقعا یه دانشگاهه و خیلی خیلی بهم کمک کرده از اون امینی که سر گشته و حیران بود و در به در دنبال راهش میگشت در بین میلیون ها راه
حالا حس کنم که تو مسیرم و درسته که اول راهم ولی مثل شمال رفتن که از عوارضی پردیس که رد میشی و می ری به سمت جاده هراز زیبا
و حال و احساس آدم شروع میکنه به تغییر قبل از رسیدن و دیدن جنگل و دریا
منم الان همون حس رو دارم و میدونم که بسیار بسیار بیشتر باید رو خودم کار کنم و به خودم تعهد دادم این صحبت های توحیدی استاد و این سایت الهی رو رها نکنم
و از هر فرصتی برای گوش دادن به فایل های نورانی استاد استفاده میکنم
و یه احساس غیر قابل وصف به ایشون دارم که با کلمات قبل بیان نیستند
و خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم از آشنایی و شاگردی ایشون
آقا صادق عزیز آرزو میکنم شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشی
سلام بر بانوی عزیز
سپاس از لطفتون
و خدارو شکر اگر نوشته بنده تونسته باشه به اندازه قطره ای و ذره ای حال خوشتون رو و لذتتون از این فایل بیشتر کرده باشه
شاد و ثروتمند و سلامت در پناه الله یکتا باشید
سلام و سپاس از لطف و محبت شما بانوی عزیز
شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید
سلام بر شما بانوی عزیز
و سپاس از لطف و محبتتون
بله راستش تا چند وقت اصلا تو مداری نبودم که بیام و بشینم سریال ها رو ببینم و بیشتر فایل های آموزشی استاد رو گوش میدادم
ولی از وقتی شروع کردم به دیدن به قول مریم بانوی عزیز با خودم گفتم خدای من …..
چه خبره اینجا و چقدر زیبایی و لذت ویادگیری و خداشناسی و توحید و جهان بینی و همه چیز با هم در این قسمت ها موج میزنه
اتفاقا من امتحان کردم و چند بار برای مهمان ها و دوستان سریال رو گذاشتم ببینند و از نوع رفتار این دوستان
فهمیدم و درس گرفتم که وقتی استاد میگن فقط کسایی حرفاشونو میفهمن که هم فرکانسشون هستند یعنی چی …
و با اینکه خیلی ذوق دارم این زیبایی رو با همه اشتراک بزارم ولی خب متوجه شدم هر کسی تو مدار این آگاهی ها نیست همونطور که خودم تا مدت ها نبودم
و خدا رو خیلی شکر میکنم برای نعمت درک و دیدن این قسمت های نورانی و پر از آگاهی و زیبایی
شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید