سریال زندگی در بهشت | قسمت 104 - صفحه 15

سلامی از او به دوستان عزیزم

بعد از خواندن فقط پاره ای از نظرات دوستان دستانم اینجا به رقص می آیند ، خداروشکر می کنم این دفعه چقدر خوب شد که اول نظرات دوستان رو خوندم و بعد آمدم برای نوشتن چرا که حافظ میگه:

ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی

تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق

هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

دست از مس وجود چو مردان ره بشوی

تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

خواب و خورت ز مرتبه خویش دور کرد

آن گه رسی به خویش که بی خواب و خور شوی

گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد

بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر

کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

از پای تا سرت همه نور خدا شود

در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی

وجه خدا اگر شودت منظر نظر

زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی

بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود

در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی

گر در سرت هوای وصال است حافظا

باید که خاک درگه اهل هنر شوی

چون که به نسبت دوستان من بی خبر ترم اول گفتم بزار از چشم های زیبای دوستان بهره بگیرم و به قول حافظ جان خاک درگه اهل هنر شوم

بعد خواندن این همه توصیف های زیبای دوستان به قول مولانا تابش جان یافت دلم واشد و بشکافت دلم و من هربار با هر نظر و تحسین دوستان یک پله بالاتر میرم و به این زیبایی ها بیشتر می رسم چراکه قبل از این آدمی بودم از خاک سیاه و بدبین اما در حضور دوستان مرغی هستم لاهوتی که در آسمان ملکوت و جدا از عالم مادیات پرواز می کنم خدایا شکرت الان زبانم برای سپاسگزاری گویا تر شده این لطف و توفیق تو به منه چرا که قبل از این اینطور نبودم بعد از دیدن و خواندن این صفات جمال به این پی بردم به قول مولانا:

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر

آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

خیلی آدرس سر راست تر بخوام بدم اینه که توحیدی تر از قبل هستم چشمانم بینا تر و زبانم گویا تر شده خدایا شکرت برای این حال خوب و این لحظه

چقدر توحید و یگانگی و زیبایی در این فایل موج می زنه آدم نمیدونه از کدومش بگه از آسمونش زمینش آدماش دریاش حرفاش دوستی هاش از چی بگم من

چطور انقدر این ساحل زیباست ، صدای دریا بی نظیره و برای من یک ریکاوری محسوب میشه این صدا من رو به خودم نزدیک تر می کنه این صدا من رو صدا می کنه خدایا صد هزار مرتبه شکر ماسه ها من رو در آغوش میگیرن با لطافت با نرمی با رنگی زیبا و سفیدش خورشید بر ما میتابه این زیبایی هارو روشن تر و واضح تر نشونمون میده خدای من تو چقدر مهربونی خدایا شکرت شکرت شما با اون دوستای امریکایی مون اونجا عبادت می کردید بی جهت نیست که میگن نگاه کردن به دریا عبادته خوشحالم که خداوند این لطف و توفیق رو به من داد تا من هم از عبادت عاشقانه شما بی بهره نمونم خدایا شکرت

اصلا چه کاره قشنگی کردی استاد عزیزم که رفتی شرت رو گرفتی اصلا اگه نمی گرفتی حرام بود نمازتون قضا می شد 😂 مگه میشه شما بری در این در این ساحل رویایی و در بحر رحمت خداوند غرق نشی اصلا مگه میشه من این فایل ها رو ببینم و تحسینتون نکنم نه هرگز باید بشه خدایا شکر به قول مولانا

این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من

گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم

مستی بی امان خداوند همه جا در مشرق و مغرب به شدت هست یه جا هم مثل این ساحل رویایی خدا اومده میگه بخور از این باده بخور و مست شو اصلا دیوانه شو تنها بهره ما از عالم همین دیوانگیه بخور و مست این همه زیبایی شو که اگر نمیخوری بدم به کس دیگه بخوره الهی شکر برای این فراوانی و این همه زیبایی که زمین رو فرا گرفته و احاطه کرده وقتی به این ساحل نگاه می کنم به این فکر می کنم که ما انگار در این خشکی در یک جزیره ای هستیم و رحمت بی کران خداوند دور تا دور مارو احاطه کرده آخه عشق از این بیشتر الهی شکرت برای مستی و عشق بی کرانت برای این فایل که موفق شدم ببینم برای اینکه با شما دوستان زیبابینم هستم برای اینکه با این سایت هستم برای هدایت برای اینکه به لطف خداوند استاد عزیزم و خانم شایسته خوشگل و مهربونم و دوستای گل زیبا بین عزیزم رو می شناسم من از این بهتر چی می خوام چه موهبتی از این بهتر که خداوند به من ارزانی کرده مسیر هدایت این از بهترین نعمت هایی که می تونم بابتشون از خدای خوبم سپاسگزاری کنم الهی شکر که با شما هستم وقتی که این فایل های عشق رو می بینم وقتی نظرات شما دوستای خوبم رو می خونم اون وقته که به توحید و یگانگی می رسم و به جهان زیبا و یگانه خداوند هبوط می کنم از یک جهان سیاه و بدبین الهی شکرت به قول مولانا شما برای من شیر خدا و رستم دستانید

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او

آن نور روی موسی عمرانم آرزوست

زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول

آن های هوی و نعره مستانم آرزوست

من تحسین می کنم این های و هوی و نعره مستانه شمارا که من رو از فرع جدا و وصل به اصل می کنه خدای مهربانم سپاسگزارم

این همه خوشها ز دریاییست ژرف

جزو را بگذار و بر کل دار طرف

من با صدق بالحسنی کردن از فرع جدا می شم و به اصل می رسم و غرق این دریای ژرف یگانگی می شم تمام نیاز و عقده من در تمام طول عمرم همین بوده اما ما در جایی اشتباه عقده گشادیم ما فکر می کردیم دوای درد ما اینه ولی این نبود من خون را با خون می شستم اما ما به آب نیاز داشتیم دوای در د ما این آب بود به قول مولانا

شاد باش ای عشق خوش سودای ما

ای طبیب جمله علتهای ما

ای دوای نخوت و ناموس ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما

خدایا شکرت که تورا یافتم الهی شکرت

دقیقا این کفش در آوردن دوستان بر لب ساحل من رو یاد داستان موسی انداخت خلع نعلین که به قول مولانا

بکن ای موسی جان خلع نعلین

که اندر گلشن جان نیست خاری

إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾

به یقین این منم رب تو، پس کفش خود را از پایت بیفکن؛ زیرا تو در وادی مقدس طوی هستی

شما هم در وادی مقدس هستید وادی رحمت وادی عشق پس باید خلع نعلین شد و بی سر و دست وارد این وادی شد باید عقل رو دم در گذاشت و بعد دیوانه وار وارد این وادی عشق شد چقدر زیباست چقدر قابل ستایشه این رحمت آدم دیوانه میشه و به روش استاد باید هرطور شده شرت رو جور کرد و دل به دریا زد مگه میشه نشد اصلا خدایا شکر خدایا شکرت

از خداوند میخوام که هممون رو به راه راست و درست هدایت کنه نه راه کسانی که بر آن ها غضب کرد و نه گمراهان

آمین🤲🌹