https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-08 07:32:522020-12-09 08:31:38سریال زندگی در بهشت | قسمت 109
159نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
شروع یک روز عالی با برنامه ای که شاید پایه برنامه های بعدی و پیشرفته ای باشد که به توسعه پرودایس و تبدیل منطقه ی پرودایس به یک مکان پیشرفته و توسعه یافته ای باشد که از هرگوشه ای از فلورادو و شاید کل آمریکا زمزمه ی پرودایس و دو جوان ایرانی که توانستند یک منطقه وحشی رو که کیودی ها در اون جولان میدادند رو به یک قطب گردشگری برای آمریکا تبدیل کنند.
البته نباید کمالگرا باشیم و باید منتظر بمانیم و ببینیم که این دو جوان نابغه چگونه پیش میروند و از مسیر زندگی عالی اونها الهام بگیریم و باورهای مثبت اونها رو بدست بیاوریم.
همچنین همانطور که استاد گفتند برای دستیابی به خواسته ها، همانطور که علف های هرز رو هرس کردند و اطراف پارکینگ رو پاکسازی کرد و اون رو تبدیل به مکانی زیبا و جذاب کرد، باید علف های هرز ذهنمون رو هم برای بدست آوردن اهداف پاکسازی کنیم با برداشتن این ترمز ها اجازه بدیم، اجازه بدهیم که سیستم کار خودش عالی و بدون نقص انجام بدهد.
من از استاد سپاس گذارم که در حین انجام کارهاشون و در لابلای صحبت هاشون آموزش های لازم رو به بچه ها انتقال میدن و از ایشون میخوام که این نکته های آموزشی رو بیشتر و بیشتر کنند.
از خانم شایسته هم کمال سپاسگذاری رو دارم که شاکله آموزش رو برعهده دارند و با تلاشی که میکنند امکان یادگیری بهتر و بهتر رو برای ما فراهم میکنند.🌺
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز خداوند رو سپاسگذارم برای این همه زیبایی این همه نعمت و این همه رضایت از زندگی و خدا قوت میگم به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز…
میدونی استاد داشتم موقع حرس کردن شاخ و برگها و اون همه شلوغی که میدیدم یهو این فکر به ذهنم اومد که مثل افکار انسان میمونه که این همه شلوغ و درهم برهمه و اجازه دیدن زیباییها رو به آدم نمیده و وقتی که ما افکارمون رو پاکسازی کنیم و از این همع درهم برهمی و شلوغی و کثیفی بزداییم منظره ی زیبای افکار و خلق زندگیه زیبا پدیدار میشه .در واقع میشه پاکسازیه ذهن و بعدشم خب نگهداری و انجام پی در پی در این موضوع زندگی رو دائما زیبا نگه میداره و باعث لذت بردن میشه …..و این قانون توجه به نکات مثبت هست که این مستمر بودن رو کامل میکنه ….در هر لحضه سپاسگذار خداوند هستم که استاد عزیزی چون شما دارم و دیدگاه من رو نسبت به مسائل زندگی بهتر و زیباتر کردید ..واقعا تحت تاثیر این همه نعمت ؛زیبایی و شادابی قرار گرفتم ..
متشکرم از این فایل زیباتون که احساس زیبا شدن و پاک شدن رو به من دادید …..
خسته نباشید و خدا قوت میگم به شما بزرگواران که هم زحمت تمیزی پرادایس و هم زحمت فیلم گرفتن و تهیه ی این فایل ها به عهده ی شما هست
کاملا این احساس و با تمام وجود میشه حس کرد که با عشق این فایلها رو در اختیار ما قرار میدهید
حالا که چند ماه نگاه کردن به تلویزیون و کنسل کردم و وقتمو فقط با دیدن فایل هایی که روی سایت میزارید پر میکنم احساس خیلی خوبی دارم اصلا آدم توجه اش فقط روی زیبایی ها روی نکات مثبتی که تو زندگی میفته روی شناخت خود و ایجاد باورهای مناسب هست و از اینکه این همه زیبایی و فراوانی رو می بینه تحسین میکنه و سپاسگزار تر میشه به قول مریم جان همش سود سود سود
امیدوارم که این فایل ها برای همیشه روی سایت قرار بگیره
نمی دونید با چه عشقی هر روز صبح می رم وارد سایت میشم و میبینم که فایل جدیدی گذاشته شده یا نه کلی ذوق میکنم وقتی فایل جدیدی رو میبینم.
در پناه الله یکتا ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
گرم که با همکاری هم تونستید بایه برنامه ریزی درست واساسی،کاری راکه تصمیم گرفتید انجام بدید.
اول ازهمه تحسین میکنم رفاقتی که بین هردوبزرگوارهست.
چقدر خوبه که زوجین کنارهم ،پابه پای هم ،کاری راانجام بدن اونم باعشق ولذت تمام .
در حین کار،به هم عشق میدن ،کمک حال همدیگه میشن ،خستگی به معنای درد،رانمی فهمن ،بلکه ازاون حس خستگی لذت هم میبرن .
ازبودن در کنارهم ناراحت وخسته نمیشن .
طوری باهم تفاهم دارن که ازصبح تاآخرشب که در کنارهم هستن ،تمام لحظاتشون باکلمات واستعاره های مثبت بکارگرفته میشه.
وشب باآرامش بامرورکردن روزخوبشون ،نسبت به هم انرژی میدن و خواب میرن .
طبیعتاداشتن این حس خوب وانجام کارهایی که توطول روزبرنامه ریزی کردی وتونستی انجامش بدی،سپاسگزاری داره .
واقعن ازرفتارومنش استادعزیزم بامریم جون لذت میبرم .میتونم تصورکنم که هردوچقدربه هم عشق می ورزن .
هردوبینظیرن والگوهای مناسبی برای ما.
برنامه ریزی کردن توامورخونه ،کارویاهرچیزدیگه ،خیلی به آدم کمک میکنه تاروندکاراش بهتروباسرعت بیشتری پیش بره .برنامه ریزی کردن انگیزه ی آدموبالامیبره ،طوری که خودت باخودت تعهدی میبندی که حتمن فلان کارتافلان تایم ،تموم کنی.
چون به خودت قول میدی که انجامش بدی ،خستگی ووقتی راکه براش میزاری رو،راحترتحمل میکنی .برنامه چیدن غلبه برتنبلی هم میتونه باشه .
وزمانیکه انجام اون کاریه اتمام میرسه ،چنان حال خوبی پیدامیکنی که خیلی از کرده ی خودت خوشحال میشی.واحساس رضایت میکنی .
تمرین همین کارباعث میشه کلی کارای عقب افتاده راکه گذاشتی یه وقتی انجامشون بدی ،انجام بشن .
من عاشق برنامه ریزی هستم و سالهای ساله که هرشب قبل ازخواب برای فردای خودم حتی برای پخت وپزم ،برنامه می چینم .وبااین کارم ،حال خوبی دارم چون گاهی باتنگی وقت ،بازبه همه ی کارام میرسم .
شب که میشه دونه دونه به خاطرتک تک کارایی که تونستم انجام بدم ،ازخداسپاسگزاری میکنم .
این اخلاقم برای اطرافیانم جاافتاده ،بهم میگن مدیربرنامه .
وقتی مشغول میشم ،زمان هم انگارباهام همکاری میکنه ،خیلی کم پیش میاد که وقت کم بیارم یامانعی بین برنامه هام پیش بیاد .
همانطورکه استادومریم جون ،گفتن برای انجام کارهای سنگین ،تصوراینکه فکرکنی اینکارات،جایگزین ورزش ،باشه ،خیلی تصویرسازی خوبیه .تازه بهت نیرووانرژی مضاعفی هم میده .
پاکسازی اون محیط باشاخ وبرگهای اضافه ،کارمشکل وطاقت فرسایی بودولی این دوعزیزباهم تونستن انجام بدن ودرحین کار،ایده های بهتری هم به ذهن استاد رسید.
استاد همیشه میگه شماحرکت کن ،مطمئن باش تومسیر،جایی که بایدهدایت بشی ،میشی.وخداایده هاشو،نشونت میده .درواقع به ذهنت میاره .
جیگراستادیه جایی که شاخه های درختهاراسمت آتیش میبرد، گفت :ایناباورهای نامحدودکنندن ،که بایدسوخته بشن .واقعن هم همین طوره .وقتی ذهن ماپراز باورهای غلط باشه ،تاوقتی که جایگزینی درست ،نکنیم ،اوناتوذهن ما،درهم تنیده میشن مثل شاخه های درختها،وکندن اون وجداکردنشون خیلی سخت تر انجام میشه .ولی اگه هردفه روی باورهای درستمون کارکنیم ،اگه باورغلطی هم این وسط پیداش بشه ،راحت میشه ازبین بردش .
همانقدکه شاخه های درهم تنیده ،آرام آرام سوختن وتبدیل به ذغال شدن .ونتیجه ی این عملکرد یه آتیش قشنگ وزیبابودکه همگی ازدیدنش لذت بردیم .ذهن ماهم به اون قشنگی وزیبایی میشه زمانیکه ،باورهای محدودکننده راازذهنمون پاک میکنیم .
وقتی ذهن ماپاک بشه همه چی رو،زیباوقشنگ خواهیم دید،توجهمون بیشتررومثبتهامیره .پس ارزششو داره که همیشه درگیرپاک کردن ومحوکردن ،نازیبایی های ذهنمون بشیم .
از توانمندیهای مریم وتمیزی ومرتب بودنش هم خیلی خوشم اومد،باوجوداینکه یک خانومه ،ولی پرقدرت وخیلی مرتب اون محیط راپاکسازی کرد.
البته این تمیزی از مهارتهای ماخانوماس .
البته که مونس خوبی مثل استادماهم قدردان زحمات عزیزدلشون هس .اینم از ویژگیهای یک مرد خوبه که به چشمش بیادکه همسرش چقدزحمت میکشه .آخه مردهایی هستن که تشکرنمیکنن که هیچ ،تازه کارهای خانومشون ،راوظیفه میدونن .
اینجاست که عشق میون زن ومرد،مشخص میشه .
داشتن مکانی مثل پردایس هم جزعه خواسته های ماس ،که مثل شمادنج بشینیم وآتیشی برپاکنیم وخوردنی هایی که توآتیش ،درست میشه رامثل بلال شمارا،نوش جان کنیم .
ازین فایل یاد گرفتم خستگی و گرما و کار زیاد دلیلی بر غر زدن و اوقات تلخی و ناراحتی نیست،استاد عزیزم اونجایی که با ملایمت از گرمای هوا میگه و اونجایی که سخت داره درخت هارو قطع میکنه و حتی اونجا که اره اش به مشکل خورده و اونجا که توی اون گرما دور اتیش ایستاده و داره چوب هارو میسوزونه ،بازم لبخند داره بازم آرومه باز هم شوخی میکنه این اولین درس بود از این فایل
درس بعدی مربوط به خانوم شایسته ی مهربونمه که ببین چطوری داره سخت کار میکنه چطور تو اون گرما کنار اتیش داره عرق میریزه و تسلیم نمیشه چون یاد گرفته از هر موقعیتی برای لذت بردن و قوی کردن خودش استفاده کنه، ایشون خیلی به عزت نفسش و قوی کردن خودش و مستقل بودن و عدم وابستگیش بها میده و همش دوست داره این ویژگی ها رو تو خودش تقویت کنه افرین بهت که از هر فرصتی استفاده میکنی برای حس خوب و برای احساس عدم وابستگی و این یعنی در صلح بودن با خودت و خیلی دوست دارم بدونم اون موقع که داشتی چوب هارو جمع میکردی و مینداختی تو اتیش به چی فکر میکردی
درس بعدی درس رهایی و سادگیه،صبونه پیاز چال خوردید و شام دور هم چنتا بلال کباب کردین و خوردین به قول استاد سادگی یعنی رهایی احتمالا گشنتون هم بشه اخر شب یه چیزی از تو یخچال درمیارین میخورین، بدون توقع و غر زدن
سلااام.این اولین باره که میخوام خیلی جدی برای یکی از فایل ها کامنت بزارم ، این قسمت از زندگی در بهشت به عنوان نشانه هدایت من چند روز پیش اومد روی صحفه شخصی من بالا و هربار که بهش نگاه میکنم نکاتی از استاد و حرف های مریم جان برام واضح میشه که کاملا همراستا با هدایت که از خدا میخواستم هست .
وقتی هایی که کم کاری میکنیم و ورودی های ذهنمون رو کنترل نمیکنیم باور های مخرب و شرک آلود مثل علف های هرز گوشه گوشه ذهنمون رشد میکنن و کم کم همه جا رو میگرن .
خب به لطف خداوند و همت استاد این قسمت میخوایم بریم برای پاکسازی.
پاکسازی پارادایس استاد و پارادایس ذهنمون.
ماموریت ما اینه که بریم سراغ باور های مخرب مون و شروع کنیم به پاکسازی که درخت های هرز هستن، که همنجور استاد میگن ماشاالله خیلی زیاد هم هستن(اره باورهای مخرب توی ذهن مون خیلی زیاد هستن باور های کمبود باور های فقر باور های محدود ، باور های اشتباهی از که جامعه، پدر و مادر و شرایط نادلخواه اومدن)
اما این سری همونجوری که پاکسازی میکنم یه آتیش قوی هم درست میکنیم، یه آتیش قوی مثل باور های قوی که چوب های تر رو توش بسوزانیم.
در راستای این اصل که(( همون تغیری باش که میخوای توی دنیا ببینی))
تغیر رو از خودمون شروع میکنیم، که شروع میکنیم به پاکسازی باور های مخربی که ترمز های ذهنمون هستن جلوی رسیدن به خواسته هامون ، اهداف مون، و تجربه شرایط دلخواه مون رو میگرن .
اول میریم سراغ ابزار مورد نیازمون، با یه اره برقی فوق حرفه ایی(( مثل باور اینکه قدرت خلق زندگیمون در دست خودمونه)) قراره بریم سراغ درخت های هرز.
وقتی میریم سراغ باور هامون و توی منطقه به قول مریم جان مستقر میشم با صحنه ایی از درخت های هرز و باور های نادرست رو به رو میشم که همه جا رو گرفتن و در ظاهر نفوذناپذیر به نظر میان.
اما ما مصمم هستیم، که ذهن مون رو پاکسازی کنیم، باور های اشتباه ،عادت های ناسالم، ارتباط های سمی ، و هر چیزی که زیبایی و آرامش و حس خوب رو از ما میگیره پاکسازی کنیم.
اول کار وقتی شروع میکنم به قطع کردن باور های مخرب مون و انداختن شون توی آتیش ، انقدر زیادن که آتیش همت ، اراده و انگیزه و اون باور های فولادی واسه خلق زندگی دلخواه مون زیرش گم میشه،یا زنجیر اره مون در میاد( باور های غلط مثل شاخه و برگ های ریز لای زنجیر اره مون گیر میکنن و آروم اروم باعث میشن که زنجیر این باور قدرتمند شل بشه) ،ولی ما مصمم هستیم ، دوباره زنجیر رو جا میندازیم ، هرچقدر هم که زمان ببره و قدرتمند تر میریم سراغ باور های محدود کننده تا از پا درشون بیاریم چون ما نا امید نمیشیم حتی اگه بدترین اتفاق واسه اره مون بیافته.
گاهی توی این مسیر پاکسازی ، وقتی میخوایم درخت های هرز باور مون رو بندازیم تو آتیش شاخه و برگ های گسترده اش باز گیر میکنن به اطراف دقیقا مثل پاشنه های آشیل ما، ما هم اره قدرتمند مون رو ور میدارم و به جای الکی زور زدن با باور های درست میریم سراغ شون.
وقتی باور های مخرب ذهن مون رو میسوزنیم آتیش مون اول گم میشه اما بعد شعله میکشه و همه جارو روشن میکنه و به قول استاد مثل بنز الان همه چوب ها رو میسوزنه، اما بعدش آروم اروم شعله هاش کم میشه، دقیقا این همون جایی هست که ما باید مداومت به خرج بدیم و بازم هم کنترل ذهن رو ادامه بدیم و باور های محدود کننده و غلط رو پاکسازی کنیم ، وقتی گوشه گوشه ذهن مون و افکارمون میگردیم به چیزهای قدیمی بر میخوریم که درگذشته چقدر برامون مهم و ارزشمند یا قشنگ بودن ولی دقیقا مثل اون صندلی های چوبی که مریم جان پیدا کرد، پوسیده بودن و باید سوزنده میشدن.
ممکنه آدم ها یا عادت ها یا وسایل و شرایط و افکار ، هر چیزی باشن که باید پاکسازی بشن.
هنوز ما به قول مریم جان داریم به کارمون وفادار میمونیم و ادامه میدم ، دقیقا کاری که ما باید انجام بدم اینه که به کار کردن روی باور هامون و پاکسازی کردن ذهنمون وفادار بمونیم(که این پاشنه آشیل من هست، من دوره فقعولاده عزت نفس رو خریدم اما چون به انجام تمرین ها و کار کردن رو باور هام وفادار نبودم و مدام روی خودم کار نکردم این آروم شدن شعله های آتیش رو توی پارادایس ذهنم حس میکنم اما میخوام از این به بعد مصمم با یه جهاد اکبری روی خودم و باور هام کار کنم و به مسیرم تعهد داشته باشم).
وقتی روی باور هامون کار میکنم و باور های غلط و اشتباه رو از بین میبریم با خودم مون میگیم پسر ببین چی کار کردم ، هیچ اثری از اون درخت های هرز نمونده،یه محرک قوی واسه ادامه راه ، واسه پاکسازی بقیه باورهای غلط ، برای خلق شرایط دلخواه!
اما وقتی با یه درخت هرز بزرگ رو به رو میشیم نه به سختی کار فکر میکنیم نه نا امید میشیم ، اول آروم اروم یه جورهایی به قول مریم جان اصلاحش میکنیم و بعد میریم سراغش که کچلش کنیم( اول روی نکات مثبت تمرکز میکنم ، ورودی های ذهنمون رو کنترل میکنیم و سعی میکنیم به احساس خوب برسیم و بعد که یکم باور هامون بهتر شد میریم سراغ نابود سازی کامل درخت های هرز و کچل شون میکنیم) و نیروی کمکی مون (باورهای قدرتمند) هم میاد وسط که کار رو یکسره کنه.
توی این مسیر استراحت میکنیم و انرژی میگیریم و از منظره اطرافمون لذت میبرم و هم باور های شرک آلود و مخرب رو پاکسازی میکنم و همه چی باهم اتفاقی میفاته.
کار کردن رو باور هامون اینجوری نیست که یه حرکت بزنیم و بیافتن به هزار پیچک دیگه وصل هستن و
از هر جایی میزنیم باز گیر میکنن اما وقتی اره باورهای قدرتمند دستت باشه و مثل استاد مصمم باشی که پاکسازیش کنی شروع میکنه به یکی یکی قطع کردن این باور های اشتباه و سوزندنشون و آروم اروم با تعهد به جایی می رسیم که هیج اثری ازشون نمی مونه ،فکر کردن به نتیجه کار انرژی آدم رو هزار برابر میکنه. کم کم اطرافت که پر بود از درخت ها هرز و باور های غلط پاک میشه و مسیر و اطرافت برات روشن تر میشه وقتی رو باور هامون کار میکنم و باور های غلط رو مثل درخت های هرز میبریم نباید به حال خودشون رهاشون کنیم چون منظره ذهنمون رو زشت میکنن و باز هم به چشممون میخورن ( دقیقا من روی خیلی از باور هام کار کردم و باور های محدود کننده و غلط زیادی رو کات کردم اما چون توی آتیش نسوزندمشون هنوز میتونم اثر شون رو توی پارادایس ذهنم ببینم که منظره زشت و نامرتب کرده)
خداروشکر که شاهد این احترام و علاقه بین استاد و مریم جان هستم و انقدر از کار عزیز دلشون ذوق میکنن و خوشحالن (وقتی روی خودت کار میکنی، کنار آدم های فوقالعاده ایی قرار میگیری و روابط بی نظیر و سرشار از احترام و عشق و علاقه رو تجربه میکنی، وقتی باور های درست داری و فرکانس مناسبی میفرستی به سمت آدم های خوب و رابطه های عالی هدایت میشی و تجربه های از عشق،توجه و احترام و علاقه رو توی زندگیت داری)
وقتی به نتیجه کار نگاه میکنی و سپاس گزاری میکنی هدایت میشی به راه ها و مسیر های راحت تره ، به ایده های جدیدی که سرعت کارت رو هم بیش تر میکنه مثلا مثل اینکه یه دستگاه هیولا قراره استاد بخره که پارادایس رو توی یک هفته پاکسازی کنه(این قانون تکامله، وقتی روی باورهات کار میکنی و ورودی های ذهنت رو کنترل میکنی و افکارت رو پاکسازی میکنی و تکامل طی میشه هدایت میشی به راه ها و شرایط و آدما هایی که باعث میشه باور های قدرتمند کننده تری به وجود بیاد و بیشتر قدرت خلق زندگیت رو باور کنی و نتایج بزرگتری توی زمان کوتاه تری نسبت به اولین بار که روی خودت کار کردی بگیری)
به قول استاد نتیجه اش هیولا واره😂
به قول استاد وقتی ذهن تو پر از شاخ و برگ هست باور های اشتباه هم مثل حیون های وحشی اونجا هستن و اونجا لونه میکنن و راحت تر میتونن ایده ها و رویا ها و حس های خوب تورو شکار کنن اما وقتی که تو ذهنت رو از شاخه و برگ های مزاحم پاک میکنی کلی محیط آزاد برای استفاده و توجه به خواسته هات و فکر کردن به زیبایی و تمرکز رو اهدافت ایجاد میشه و اون موقع خدا میدونه چه ایده هایی خفنی به ذهنت میاد که تو پارادایس ذهنت عملی شون کنی ، وقتی ذهنت پاکسازیی بشه، پتانسیل های و توانایی هات و خواسته هات هم واضح تر میشه و هدایت میشی برای بهتر و بهتر شدن.
خدایای شکرت به خاطر این همه زیبایی و فراوانی ، خدایا سپاس گزارم که هر روز شاهد همچین رابطه های عالی و عاشقانه ایی در اطرافم هستم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه هدایت شدم که این فایل رو باز هم ببینم و اراده قوی تری پیدا کنم و به این حس که کامنت بزارم عمل کنم و این آگهی ها رو هم برای خودم و هم برای دوست های هم فرکانسی ام روشن تر کردم و این حس خوبی که الان دارم، خدایا هزاران هزاران بار سپاس گزارم و به قول استاد من نمیدونم، من نمیدونم خدایا .تو هدایتم کن تو راه درست رو به من نشون بده، من تسلیم هدایت تو هستم.
اره ، باید اره ذهنم رو تیز کنم و با باور های قدرتمند برم سراغ پاکسازی و باور دارم که خداوند توی این مسیر هدایتم میکنه و هر لحظه بهم میگه که چی کار کنم و از کدوم مسیر برم، کدوم شاخه رو قطع کنم ، از کدوم درخت هرز شروع کنم و کدوم آدم رو از زندگیم حذف کنم، خدایا سپاس گزارم ، سپاس گزارم که قدرت خلق زندگیم رو در دست های خودم گذاشتی و من رو هدایت میکنی به سمت شرایط دلخواهم.
سپاس گزارم به خاطر این آگاهی ها 🙏🏻
(الان وقتش بلند شی و به مسیرت و کار کردن روی خودت تعهد داشته باشی و یادت باشه که هر تجربه ایی که توی زندگیت داری ناشی از فرکانس هایی هست که فرستادی و تو قدرتشو داری که همین الان عوض شون کنی پس به جای فکر کردن به عوامل بیرونی پاشو و روی خودت کار کن. همه چیز از درون خودت و باور های تو شروع میشه. )
خیلی زیبا توضیح دادی.حتی به اسمت نگاه نکردم که چی صدات کنم ولی انگاراززبون من صحبت کردی.خیلی کامل وبا چه تشابهات زیبایی بین مغز و طبیعت حرف زدی و دیدگاههای استادو توش گنجوندی .
منم برای این قسمت از فایل کامنت گذاشتم ومیخواستم به همین مبسوطی در موردش بنویسم ولی چون سرعت تایپم کم شده وگردنودستم درد میگیره کوتاه وخلاصش کردم ولی وقتی تصادفا دوسه خط کامنت شمارو خوندم نتونستم ننویسم وتشکرنکنم که ندای درونی منو به همون زیبایی که خودم دلم میخواست روبه تحریر درآوردی واین یه نشونه بهم داد که حتی خدانوشتن روهم بجای تو اززبون وقلم دیگران برات انجام میده.
خداوندم رو شکرمیکنم از داشتن چنین دوستان زیبا وخوش اندیشه.
امروز توی باشگاه بود و بعد تمرین اومدم ایمل هامو چک کنم که دیدم یک نفر کامنتم رو ریپلای کرده😃
نمیدونید چقدر خوشحال شدم و چقدر لذت بردم وقتی کامنت شما و تشکرتون رو خوندم ، انقدر خوشحال شدم که حسابی از ته دل خندیدم و خدا رو شکر کردم برای اینکه تونستم آگاهی های مفید رو با خانواده ام توی سایت به اشتراک بزارم و چقدر این کامنت شما بهم انرژی داد که باز هم این کارو انجام بدم ، باز هم برای فایل ها کامنت بزارم و همون نکته هایی که از فایل ها درک میکنم و توی نت بوک گوشیم یادداشت میکنم رو اینجا توی سایت کامنت کنم و باعث بشم این جریان از آگاهی و توجه به نکات مثبت و حس خوب هم در درون خودم و هم در دیگران ایجاد بشه و چرخه مثبتی رو توی زندگیم ایجاد کنم . این روز ها به تضاد هایی بر خوردم که به خاطر شرک ورزیدن خودم داشت باعث میشد که از مسیر خارج بشم اما باز هم خداوند هدایتم کرد و من رو به مسیر درست برگردوند و این آگاهی که استاد بار ها گفتن باز برای من تکرار شد که تضاد ها باعث میشن من رشد و پیشرفت کنم و باید با این دیدگاه به تضاد ها نگاه کنم که اون ها اومدن تا خواسته های من برام واضح تر بشه ، پس یه تصمیم جدی گرفتم و خودم رو به خدای خودم سپردم و سعی کردم کمی به نقطه ی تسلیم بودن در برابر خدا نزدیک تر بشم و در جریان هدایت خداوند متعال قرار بگیرم و با ایمان به خداوند نگران چیزی نباشم و کمی بیش تر از قبل موحد تر باشم و کمتر شرک بورزم و از مسیر لذت ببرم و کامت شما شد مثل یه محرک از طرف خداوند که بهم یاد آوری کنه کار کردن روی باور هام و اشتراک گذاشتن آگاهی ها و ایجاد احساس خوب باعث میشه جهان جای بهتری برای هممون بشه و انگیزه ام رو برای مشارکت در کار هایی که توجه به نکات مثبت هستن بیش تر کرد ( به هر نقطه تمرکز کنی انرژی ات هم به همون سوی جاری میشه )
سپاس گزارم به خاطر ابراز کردن احساس مثبتتون و سپاس گزارم از پروردگار بزرگ به خاطر هدایت ها و نشونه هایی که هر لحظه توی زندگیم بیش بیش تر شاهد شون هستم، سپاس گزارم خدایا به خاطر اینکه در این چرخه از احساس خوب و آگاهی ها شرکت میکنم و همیشه من رو به مسیر درست هدایت میکنی و همه سعی ام رو میکنم تا کمی از قبل موحد تر باشم و خودم رو به دست های قدرتمند تو بسپارم.
سپاس گزارم از تو دوست عزیزم تو دستی از دست های خداوند بودی مثل همه ی آدم های خوبی که خدا هر روز وارد زندگیم میکنه ، سپاس گزارم خداوندا♥️🙏🏻🥰
منو همسرم و پسرم نیما سه تایی هرشب پایه سریال زندگی در بهشت هستیم،جامونو میندازیم جلو تلویزیون چراغارو خاموش میشینیم تخت نگاه میکنیم،شبی ۴ ۵ قسمت میبینیم میخوابیم،فقط میتونم بگم ما ۹۰درصد سریالو تحسین میکنیم آگاهی شما دوتا رو آرامش شمارو احساس خوب شمارو صداقت شمارو دستان قویِ الله بودن شمارو قدرت خلق کنندگی شمارو امیدواری شمارو عشق شمارو پول و ثروت و استقلال مالی و مکانی و زمانی شمارو،زیبایی پرادایسو زیبایی خالق یکتارو زیبایی هستی رو زیبایی نگارگری الله رو طراحی و مهندسی الله رو بینهایتی الله رو ابدیت الله رو قداست و پاکی الله رو…، فقط تحسین تحسین تحسین تحسین سپاسگذاری صادقانه سپاسگذاری صادقانه ،سپاسگذاری صادقانه بخاطر وجود دست قوی الله که شما و مریم عزیز هستیم،من به شخصه درسته مرد هستم ولی کلی از مریم عزیز آگاهی کسب کردم،که خودمو دوست داشته باشم این خیلی کمک کرد به آرامشم درزندگی و صادقانه سپاسگذار تمام نعمت هایی که در زندگیم چه بصورت فکر و آگاهی و چه بصورت فیزیکی وارد زندگیم بشه هستم،الله من به تو افتخار میکنم بابت اینکه انقدر عالی هستی و من را آفریدی .
تحسین تحسین تحسین به شما آقا صالح و تحسین تحسین تحسین به زهرا خانم و نیمای عزیز….
آفرین به شما که نیمای عزیز را از کودکی با دنیای سالم و باورهای درست و منطبق با قوانین جهان هستی آشنا می کنید….. چه پدر و مادر شایسته ای هستید که مسیرهای عصبی فنیمای نازنین را از اکنون بر مینای درستی شکل می دهید تا در بزرگسالی مسیر راحت و آسان را طی کند و بر مبنای قانون راحتی و آسانی زندگی خود را با احساس آرامش، اطمینان، اعتماد، سپاسگزاری، رهایی، پرواز و …… تجربه کند.
آرزوی بهترین ها برای شما و خانواده ی عزیزتون
آرزوی بهترین ها برای استاد و خانواده عزیزشون
آرزوی بهترین ها برای ما اعضای سایت و خانواده هامون…..
یک سریال زندگی در بهشت دیگر و باز کلی نکات زیبای دیگر
ممنون از خدای عزیز و مهربان که باز به اسن سایت و این فایل هدایت شدم
چقدر زیبا استاد دوتا اره ها را با هم مقایسه می کردند و تفاوت آنها آشکار بود
خود این می تواند نشانه ای باشد برای بهتر دیدن و خوب انتخاب کردن
ای جانم از این آسمان زیبا و دل انگیز
و نکته جالب دیگر اینکه
همزمان با کار کردن از شرایط موجود هم می توان استفاده کرد و هم تفریح باشد و هم کار و همچنین صبحانه ای درست کردن در زمانی که چوب های هرز در حال سوختن هستند
همه اینها نشان از یک مدیریت زمان و مکان است
استاد عزیز چقدر تلاش می کنند برای ساختن یک منظره خوب و این در ذهن من اینو تداعی کرد که برای داشتن هر چیزی باید بهای آن را پرداخت کرد
و چقدر جالب وقتیکه یک مکان را زیبا و تمیز می کنی در مقابل آن به زیبایی های جدیدی برخورد می کنی
این یعنی همان قانون و هدایت خداوند که وقتی در مسیر درست حرکت می کنی و از مسیر لذت می بری کار و تلاش هم برای آدم لذت بخش تر می شود
نکته دیگری که در این سریال کامل مشخص بود این بود که
حتی در زمانیکه در حال سخت کار کردن هم هستی باز می شود از مناظر زیبا لذت برد و حالت خوب باشد
دست از تلاش برنداشتن
خسته نشدن
خستگی ناپذیر بودن
مصمم بودن در مسیر و حرکت
همه اینها درس هایی بود که من امروز از این سریال زندگی در بهشت برای خودم یاد گرفتم
جز خدایا شکرت هیچ از دهان استاد عزیز و مریم جان خارج نمی شود و همه اینها نشان از یک باور توحیدی عالی در وجود یک شخص می تواند باشد
واقعا اول فایل فراوانی را می بینیم که انبار استاد پر از وسایل و تجهیزات باغبانی هست و همه هم درجه یک و چقدر زیبا و عالی استاد آن بوکسینگ می کنه و با علاقه روغن مخصوص داخل دستگاه میریزه
آفرین استاد شما الگوی مناسبی برای ما که خواهان تغییر شخصیت هستیم ، می باشی .
خدایا شکرت
در کار استاد اصلا عجله ای نیست چون کار را با علاقه انجام میده و به نوعی تفریح می کنه ، خانم شایسته نمونه یک انسان و الگوی کامل هست که به آموزههای استاد عباسمنش عمل کرده و به نوعی نتایج پایدار گرفته که در فایل های گوناگون این مطالب مشهود هست.
نکته دیگه کمال گرایی هست ، که استاد با رفتار عالیه خودش به ما فهماند که نباید دچارش بشیم ، یعنی برای پاکسازی پارادایس نرفت ابتدا دستگاه بزرگ سفارش بده و همهچیز از ابتدا کامل باشه و بعد انجام بده ، باهمان وسایل و آمکانات فعلی شروع کرد و درحین کار فهمیده که قدم بعدی دستگاه پاکسازی بزرگ بخره .
با دورود به استاد عزیز وخانوم شایسته عزیز.مممون از این همه لطف که با عشق این همه زحمت میکشین .چقدر اون بهشت زیباست چقدر جاهای کشف نشده هنوز هست توی پارادیس استاد هم که تمام ابزارآلات مورد نیاز رو خریدن این آره میلواکی چقدر باحاله دیگه هیچ رختی نمیتونه جلوی این مقاومت کنه استاد قبل از هر کاری مثل کارکردن روی قوانین اول آره خودشون رو تیز میکنن بعد میرم سراغ مسایل واین خودش یکی از بهترین درسهای هست که من آموختم از استاد باتشکر از تمام دوستان
شروع یک روز عالی با برنامه ای که شاید پایه برنامه های بعدی و پیشرفته ای باشد که به توسعه پرودایس و تبدیل منطقه ی پرودایس به یک مکان پیشرفته و توسعه یافته ای باشد که از هرگوشه ای از فلورادو و شاید کل آمریکا زمزمه ی پرودایس و دو جوان ایرانی که توانستند یک منطقه وحشی رو که کیودی ها در اون جولان میدادند رو به یک قطب گردشگری برای آمریکا تبدیل کنند.
البته نباید کمالگرا باشیم و باید منتظر بمانیم و ببینیم که این دو جوان نابغه چگونه پیش میروند و از مسیر زندگی عالی اونها الهام بگیریم و باورهای مثبت اونها رو بدست بیاوریم.
همچنین همانطور که استاد گفتند برای دستیابی به خواسته ها، همانطور که علف های هرز رو هرس کردند و اطراف پارکینگ رو پاکسازی کرد و اون رو تبدیل به مکانی زیبا و جذاب کرد، باید علف های هرز ذهنمون رو هم برای بدست آوردن اهداف پاکسازی کنیم با برداشتن این ترمز ها اجازه بدیم، اجازه بدهیم که سیستم کار خودش عالی و بدون نقص انجام بدهد.
من از استاد سپاس گذارم که در حین انجام کارهاشون و در لابلای صحبت هاشون آموزش های لازم رو به بچه ها انتقال میدن و از ایشون میخوام که این نکته های آموزشی رو بیشتر و بیشتر کنند.
از خانم شایسته هم کمال سپاسگذاری رو دارم که شاکله آموزش رو برعهده دارند و با تلاشی که میکنند امکان یادگیری بهتر و بهتر رو برای ما فراهم میکنند.🌺
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز خداوند رو سپاسگذارم برای این همه زیبایی این همه نعمت و این همه رضایت از زندگی و خدا قوت میگم به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز…
میدونی استاد داشتم موقع حرس کردن شاخ و برگها و اون همه شلوغی که میدیدم یهو این فکر به ذهنم اومد که مثل افکار انسان میمونه که این همه شلوغ و درهم برهمه و اجازه دیدن زیباییها رو به آدم نمیده و وقتی که ما افکارمون رو پاکسازی کنیم و از این همع درهم برهمی و شلوغی و کثیفی بزداییم منظره ی زیبای افکار و خلق زندگیه زیبا پدیدار میشه .در واقع میشه پاکسازیه ذهن و بعدشم خب نگهداری و انجام پی در پی در این موضوع زندگی رو دائما زیبا نگه میداره و باعث لذت بردن میشه …..و این قانون توجه به نکات مثبت هست که این مستمر بودن رو کامل میکنه ….در هر لحضه سپاسگذار خداوند هستم که استاد عزیزی چون شما دارم و دیدگاه من رو نسبت به مسائل زندگی بهتر و زیباتر کردید ..واقعا تحت تاثیر این همه نعمت ؛زیبایی و شادابی قرار گرفتم ..
متشکرم از این فایل زیباتون که احساس زیبا شدن و پاک شدن رو به من دادید …..
به نام خالق زیبایی های این جهان هستی
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز
خسته نباشید و خدا قوت میگم به شما بزرگواران که هم زحمت تمیزی پرادایس و هم زحمت فیلم گرفتن و تهیه ی این فایل ها به عهده ی شما هست
کاملا این احساس و با تمام وجود میشه حس کرد که با عشق این فایلها رو در اختیار ما قرار میدهید
حالا که چند ماه نگاه کردن به تلویزیون و کنسل کردم و وقتمو فقط با دیدن فایل هایی که روی سایت میزارید پر میکنم احساس خیلی خوبی دارم اصلا آدم توجه اش فقط روی زیبایی ها روی نکات مثبتی که تو زندگی میفته روی شناخت خود و ایجاد باورهای مناسب هست و از اینکه این همه زیبایی و فراوانی رو می بینه تحسین میکنه و سپاسگزار تر میشه به قول مریم جان همش سود سود سود
امیدوارم که این فایل ها برای همیشه روی سایت قرار بگیره
نمی دونید با چه عشقی هر روز صبح می رم وارد سایت میشم و میبینم که فایل جدیدی گذاشته شده یا نه کلی ذوق میکنم وقتی فایل جدیدی رو میبینم.
در پناه الله یکتا ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خداوندبی نیاز،بی عیب .
سلام به دوعزیزدوست داشتنی .
سریال زندگی دربهشت قسمت ۱۰۹.
اول ازهمه خداقوت میگم به هردو عزیز.دمتون
گرم که با همکاری هم تونستید بایه برنامه ریزی درست واساسی،کاری راکه تصمیم گرفتید انجام بدید.
اول ازهمه تحسین میکنم رفاقتی که بین هردوبزرگوارهست.
چقدر خوبه که زوجین کنارهم ،پابه پای هم ،کاری راانجام بدن اونم باعشق ولذت تمام .
در حین کار،به هم عشق میدن ،کمک حال همدیگه میشن ،خستگی به معنای درد،رانمی فهمن ،بلکه ازاون حس خستگی لذت هم میبرن .
ازبودن در کنارهم ناراحت وخسته نمیشن .
طوری باهم تفاهم دارن که ازصبح تاآخرشب که در کنارهم هستن ،تمام لحظاتشون باکلمات واستعاره های مثبت بکارگرفته میشه.
وشب باآرامش بامرورکردن روزخوبشون ،نسبت به هم انرژی میدن و خواب میرن .
طبیعتاداشتن این حس خوب وانجام کارهایی که توطول روزبرنامه ریزی کردی وتونستی انجامش بدی،سپاسگزاری داره .
واقعن ازرفتارومنش استادعزیزم بامریم جون لذت میبرم .میتونم تصورکنم که هردوچقدربه هم عشق می ورزن .
هردوبینظیرن والگوهای مناسبی برای ما.
برنامه ریزی کردن توامورخونه ،کارویاهرچیزدیگه ،خیلی به آدم کمک میکنه تاروندکاراش بهتروباسرعت بیشتری پیش بره .برنامه ریزی کردن انگیزه ی آدموبالامیبره ،طوری که خودت باخودت تعهدی میبندی که حتمن فلان کارتافلان تایم ،تموم کنی.
چون به خودت قول میدی که انجامش بدی ،خستگی ووقتی راکه براش میزاری رو،راحترتحمل میکنی .برنامه چیدن غلبه برتنبلی هم میتونه باشه .
وزمانیکه انجام اون کاریه اتمام میرسه ،چنان حال خوبی پیدامیکنی که خیلی از کرده ی خودت خوشحال میشی.واحساس رضایت میکنی .
تمرین همین کارباعث میشه کلی کارای عقب افتاده راکه گذاشتی یه وقتی انجامشون بدی ،انجام بشن .
من عاشق برنامه ریزی هستم و سالهای ساله که هرشب قبل ازخواب برای فردای خودم حتی برای پخت وپزم ،برنامه می چینم .وبااین کارم ،حال خوبی دارم چون گاهی باتنگی وقت ،بازبه همه ی کارام میرسم .
شب که میشه دونه دونه به خاطرتک تک کارایی که تونستم انجام بدم ،ازخداسپاسگزاری میکنم .
این اخلاقم برای اطرافیانم جاافتاده ،بهم میگن مدیربرنامه .
وقتی مشغول میشم ،زمان هم انگارباهام همکاری میکنه ،خیلی کم پیش میاد که وقت کم بیارم یامانعی بین برنامه هام پیش بیاد .
همانطورکه استادومریم جون ،گفتن برای انجام کارهای سنگین ،تصوراینکه فکرکنی اینکارات،جایگزین ورزش ،باشه ،خیلی تصویرسازی خوبیه .تازه بهت نیرووانرژی مضاعفی هم میده .
پاکسازی اون محیط باشاخ وبرگهای اضافه ،کارمشکل وطاقت فرسایی بودولی این دوعزیزباهم تونستن انجام بدن ودرحین کار،ایده های بهتری هم به ذهن استاد رسید.
استاد همیشه میگه شماحرکت کن ،مطمئن باش تومسیر،جایی که بایدهدایت بشی ،میشی.وخداایده هاشو،نشونت میده .درواقع به ذهنت میاره .
جیگراستادیه جایی که شاخه های درختهاراسمت آتیش میبرد، گفت :ایناباورهای نامحدودکنندن ،که بایدسوخته بشن .واقعن هم همین طوره .وقتی ذهن ماپراز باورهای غلط باشه ،تاوقتی که جایگزینی درست ،نکنیم ،اوناتوذهن ما،درهم تنیده میشن مثل شاخه های درختها،وکندن اون وجداکردنشون خیلی سخت تر انجام میشه .ولی اگه هردفه روی باورهای درستمون کارکنیم ،اگه باورغلطی هم این وسط پیداش بشه ،راحت میشه ازبین بردش .
همانقدکه شاخه های درهم تنیده ،آرام آرام سوختن وتبدیل به ذغال شدن .ونتیجه ی این عملکرد یه آتیش قشنگ وزیبابودکه همگی ازدیدنش لذت بردیم .ذهن ماهم به اون قشنگی وزیبایی میشه زمانیکه ،باورهای محدودکننده راازذهنمون پاک میکنیم .
وقتی ذهن ماپاک بشه همه چی رو،زیباوقشنگ خواهیم دید،توجهمون بیشتررومثبتهامیره .پس ارزششو داره که همیشه درگیرپاک کردن ومحوکردن ،نازیبایی های ذهنمون بشیم .
از توانمندیهای مریم وتمیزی ومرتب بودنش هم خیلی خوشم اومد،باوجوداینکه یک خانومه ،ولی پرقدرت وخیلی مرتب اون محیط راپاکسازی کرد.
البته این تمیزی از مهارتهای ماخانوماس .
البته که مونس خوبی مثل استادماهم قدردان زحمات عزیزدلشون هس .اینم از ویژگیهای یک مرد خوبه که به چشمش بیادکه همسرش چقدزحمت میکشه .آخه مردهایی هستن که تشکرنمیکنن که هیچ ،تازه کارهای خانومشون ،راوظیفه میدونن .
اینجاست که عشق میون زن ومرد،مشخص میشه .
داشتن مکانی مثل پردایس هم جزعه خواسته های ماس ،که مثل شمادنج بشینیم وآتیشی برپاکنیم وخوردنی هایی که توآتیش ،درست میشه رامثل بلال شمارا،نوش جان کنیم .
استادجان نوش جونت ۷تابلالی که خوردی .
عاشقتونم هردوعزیزید
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی گلم
ازین فایل یاد گرفتم خستگی و گرما و کار زیاد دلیلی بر غر زدن و اوقات تلخی و ناراحتی نیست،استاد عزیزم اونجایی که با ملایمت از گرمای هوا میگه و اونجایی که سخت داره درخت هارو قطع میکنه و حتی اونجا که اره اش به مشکل خورده و اونجا که توی اون گرما دور اتیش ایستاده و داره چوب هارو میسوزونه ،بازم لبخند داره بازم آرومه باز هم شوخی میکنه این اولین درس بود از این فایل
درس بعدی مربوط به خانوم شایسته ی مهربونمه که ببین چطوری داره سخت کار میکنه چطور تو اون گرما کنار اتیش داره عرق میریزه و تسلیم نمیشه چون یاد گرفته از هر موقعیتی برای لذت بردن و قوی کردن خودش استفاده کنه، ایشون خیلی به عزت نفسش و قوی کردن خودش و مستقل بودن و عدم وابستگیش بها میده و همش دوست داره این ویژگی ها رو تو خودش تقویت کنه افرین بهت که از هر فرصتی استفاده میکنی برای حس خوب و برای احساس عدم وابستگی و این یعنی در صلح بودن با خودت و خیلی دوست دارم بدونم اون موقع که داشتی چوب هارو جمع میکردی و مینداختی تو اتیش به چی فکر میکردی
درس بعدی درس رهایی و سادگیه،صبونه پیاز چال خوردید و شام دور هم چنتا بلال کباب کردین و خوردین به قول استاد سادگی یعنی رهایی احتمالا گشنتون هم بشه اخر شب یه چیزی از تو یخچال درمیارین میخورین، بدون توقع و غر زدن
عاشقتونم همیشه پاینده باشین
بنام خدای هدایتگر
سلااام.این اولین باره که میخوام خیلی جدی برای یکی از فایل ها کامنت بزارم ، این قسمت از زندگی در بهشت به عنوان نشانه هدایت من چند روز پیش اومد روی صحفه شخصی من بالا و هربار که بهش نگاه میکنم نکاتی از استاد و حرف های مریم جان برام واضح میشه که کاملا همراستا با هدایت که از خدا میخواستم هست .
وقتی هایی که کم کاری میکنیم و ورودی های ذهنمون رو کنترل نمیکنیم باور های مخرب و شرک آلود مثل علف های هرز گوشه گوشه ذهنمون رشد میکنن و کم کم همه جا رو میگرن .
خب به لطف خداوند و همت استاد این قسمت میخوایم بریم برای پاکسازی.
پاکسازی پارادایس استاد و پارادایس ذهنمون.
ماموریت ما اینه که بریم سراغ باور های مخرب مون و شروع کنیم به پاکسازی که درخت های هرز هستن، که همنجور استاد میگن ماشاالله خیلی زیاد هم هستن(اره باورهای مخرب توی ذهن مون خیلی زیاد هستن باور های کمبود باور های فقر باور های محدود ، باور های اشتباهی از که جامعه، پدر و مادر و شرایط نادلخواه اومدن)
اما این سری همونجوری که پاکسازی میکنم یه آتیش قوی هم درست میکنیم، یه آتیش قوی مثل باور های قوی که چوب های تر رو توش بسوزانیم.
در راستای این اصل که(( همون تغیری باش که میخوای توی دنیا ببینی))
تغیر رو از خودمون شروع میکنیم، که شروع میکنیم به پاکسازی باور های مخربی که ترمز های ذهنمون هستن جلوی رسیدن به خواسته هامون ، اهداف مون، و تجربه شرایط دلخواه مون رو میگرن .
اول میریم سراغ ابزار مورد نیازمون، با یه اره برقی فوق حرفه ایی(( مثل باور اینکه قدرت خلق زندگیمون در دست خودمونه)) قراره بریم سراغ درخت های هرز.
وقتی میریم سراغ باور هامون و توی منطقه به قول مریم جان مستقر میشم با صحنه ایی از درخت های هرز و باور های نادرست رو به رو میشم که همه جا رو گرفتن و در ظاهر نفوذناپذیر به نظر میان.
اما ما مصمم هستیم، که ذهن مون رو پاکسازی کنیم، باور های اشتباه ،عادت های ناسالم، ارتباط های سمی ، و هر چیزی که زیبایی و آرامش و حس خوب رو از ما میگیره پاکسازی کنیم.
اول کار وقتی شروع میکنم به قطع کردن باور های مخرب مون و انداختن شون توی آتیش ، انقدر زیادن که آتیش همت ، اراده و انگیزه و اون باور های فولادی واسه خلق زندگی دلخواه مون زیرش گم میشه،یا زنجیر اره مون در میاد( باور های غلط مثل شاخه و برگ های ریز لای زنجیر اره مون گیر میکنن و آروم اروم باعث میشن که زنجیر این باور قدرتمند شل بشه) ،ولی ما مصمم هستیم ، دوباره زنجیر رو جا میندازیم ، هرچقدر هم که زمان ببره و قدرتمند تر میریم سراغ باور های محدود کننده تا از پا درشون بیاریم چون ما نا امید نمیشیم حتی اگه بدترین اتفاق واسه اره مون بیافته.
گاهی توی این مسیر پاکسازی ، وقتی میخوایم درخت های هرز باور مون رو بندازیم تو آتیش شاخه و برگ های گسترده اش باز گیر میکنن به اطراف دقیقا مثل پاشنه های آشیل ما، ما هم اره قدرتمند مون رو ور میدارم و به جای الکی زور زدن با باور های درست میریم سراغ شون.
وقتی باور های مخرب ذهن مون رو میسوزنیم آتیش مون اول گم میشه اما بعد شعله میکشه و همه جارو روشن میکنه و به قول استاد مثل بنز الان همه چوب ها رو میسوزنه، اما بعدش آروم اروم شعله هاش کم میشه، دقیقا این همون جایی هست که ما باید مداومت به خرج بدیم و بازم هم کنترل ذهن رو ادامه بدیم و باور های محدود کننده و غلط رو پاکسازی کنیم ، وقتی گوشه گوشه ذهن مون و افکارمون میگردیم به چیزهای قدیمی بر میخوریم که درگذشته چقدر برامون مهم و ارزشمند یا قشنگ بودن ولی دقیقا مثل اون صندلی های چوبی که مریم جان پیدا کرد، پوسیده بودن و باید سوزنده میشدن.
ممکنه آدم ها یا عادت ها یا وسایل و شرایط و افکار ، هر چیزی باشن که باید پاکسازی بشن.
هنوز ما به قول مریم جان داریم به کارمون وفادار میمونیم و ادامه میدم ، دقیقا کاری که ما باید انجام بدم اینه که به کار کردن روی باور هامون و پاکسازی کردن ذهنمون وفادار بمونیم(که این پاشنه آشیل من هست، من دوره فقعولاده عزت نفس رو خریدم اما چون به انجام تمرین ها و کار کردن رو باور هام وفادار نبودم و مدام روی خودم کار نکردم این آروم شدن شعله های آتیش رو توی پارادایس ذهنم حس میکنم اما میخوام از این به بعد مصمم با یه جهاد اکبری روی خودم و باور هام کار کنم و به مسیرم تعهد داشته باشم).
وقتی روی باور هامون کار میکنم و باور های غلط و اشتباه رو از بین میبریم با خودم مون میگیم پسر ببین چی کار کردم ، هیچ اثری از اون درخت های هرز نمونده،یه محرک قوی واسه ادامه راه ، واسه پاکسازی بقیه باورهای غلط ، برای خلق شرایط دلخواه!
اما وقتی با یه درخت هرز بزرگ رو به رو میشیم نه به سختی کار فکر میکنیم نه نا امید میشیم ، اول آروم اروم یه جورهایی به قول مریم جان اصلاحش میکنیم و بعد میریم سراغش که کچلش کنیم( اول روی نکات مثبت تمرکز میکنم ، ورودی های ذهنمون رو کنترل میکنیم و سعی میکنیم به احساس خوب برسیم و بعد که یکم باور هامون بهتر شد میریم سراغ نابود سازی کامل درخت های هرز و کچل شون میکنیم) و نیروی کمکی مون (باورهای قدرتمند) هم میاد وسط که کار رو یکسره کنه.
توی این مسیر استراحت میکنیم و انرژی میگیریم و از منظره اطرافمون لذت میبرم و هم باور های شرک آلود و مخرب رو پاکسازی میکنم و همه چی باهم اتفاقی میفاته.
کار کردن رو باور هامون اینجوری نیست که یه حرکت بزنیم و بیافتن به هزار پیچک دیگه وصل هستن و
از هر جایی میزنیم باز گیر میکنن اما وقتی اره باورهای قدرتمند دستت باشه و مثل استاد مصمم باشی که پاکسازیش کنی شروع میکنه به یکی یکی قطع کردن این باور های اشتباه و سوزندنشون و آروم اروم با تعهد به جایی می رسیم که هیج اثری ازشون نمی مونه ،فکر کردن به نتیجه کار انرژی آدم رو هزار برابر میکنه. کم کم اطرافت که پر بود از درخت ها هرز و باور های غلط پاک میشه و مسیر و اطرافت برات روشن تر میشه وقتی رو باور هامون کار میکنم و باور های غلط رو مثل درخت های هرز میبریم نباید به حال خودشون رهاشون کنیم چون منظره ذهنمون رو زشت میکنن و باز هم به چشممون میخورن ( دقیقا من روی خیلی از باور هام کار کردم و باور های محدود کننده و غلط زیادی رو کات کردم اما چون توی آتیش نسوزندمشون هنوز میتونم اثر شون رو توی پارادایس ذهنم ببینم که منظره زشت و نامرتب کرده)
خداروشکر که شاهد این احترام و علاقه بین استاد و مریم جان هستم و انقدر از کار عزیز دلشون ذوق میکنن و خوشحالن (وقتی روی خودت کار میکنی، کنار آدم های فوقالعاده ایی قرار میگیری و روابط بی نظیر و سرشار از احترام و عشق و علاقه رو تجربه میکنی، وقتی باور های درست داری و فرکانس مناسبی میفرستی به سمت آدم های خوب و رابطه های عالی هدایت میشی و تجربه های از عشق،توجه و احترام و علاقه رو توی زندگیت داری)
وقتی به نتیجه کار نگاه میکنی و سپاس گزاری میکنی هدایت میشی به راه ها و مسیر های راحت تره ، به ایده های جدیدی که سرعت کارت رو هم بیش تر میکنه مثلا مثل اینکه یه دستگاه هیولا قراره استاد بخره که پارادایس رو توی یک هفته پاکسازی کنه(این قانون تکامله، وقتی روی باورهات کار میکنی و ورودی های ذهنت رو کنترل میکنی و افکارت رو پاکسازی میکنی و تکامل طی میشه هدایت میشی به راه ها و شرایط و آدما هایی که باعث میشه باور های قدرتمند کننده تری به وجود بیاد و بیشتر قدرت خلق زندگیت رو باور کنی و نتایج بزرگتری توی زمان کوتاه تری نسبت به اولین بار که روی خودت کار کردی بگیری)
به قول استاد نتیجه اش هیولا واره😂
به قول استاد وقتی ذهن تو پر از شاخ و برگ هست باور های اشتباه هم مثل حیون های وحشی اونجا هستن و اونجا لونه میکنن و راحت تر میتونن ایده ها و رویا ها و حس های خوب تورو شکار کنن اما وقتی که تو ذهنت رو از شاخه و برگ های مزاحم پاک میکنی کلی محیط آزاد برای استفاده و توجه به خواسته هات و فکر کردن به زیبایی و تمرکز رو اهدافت ایجاد میشه و اون موقع خدا میدونه چه ایده هایی خفنی به ذهنت میاد که تو پارادایس ذهنت عملی شون کنی ، وقتی ذهنت پاکسازیی بشه، پتانسیل های و توانایی هات و خواسته هات هم واضح تر میشه و هدایت میشی برای بهتر و بهتر شدن.
خدایای شکرت به خاطر این همه زیبایی و فراوانی ، خدایا سپاس گزارم که هر روز شاهد همچین رابطه های عالی و عاشقانه ایی در اطرافم هستم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه هدایت شدم که این فایل رو باز هم ببینم و اراده قوی تری پیدا کنم و به این حس که کامنت بزارم عمل کنم و این آگهی ها رو هم برای خودم و هم برای دوست های هم فرکانسی ام روشن تر کردم و این حس خوبی که الان دارم، خدایا هزاران هزاران بار سپاس گزارم و به قول استاد من نمیدونم، من نمیدونم خدایا .تو هدایتم کن تو راه درست رو به من نشون بده، من تسلیم هدایت تو هستم.
اره ، باید اره ذهنم رو تیز کنم و با باور های قدرتمند برم سراغ پاکسازی و باور دارم که خداوند توی این مسیر هدایتم میکنه و هر لحظه بهم میگه که چی کار کنم و از کدوم مسیر برم، کدوم شاخه رو قطع کنم ، از کدوم درخت هرز شروع کنم و کدوم آدم رو از زندگیم حذف کنم، خدایا سپاس گزارم ، سپاس گزارم که قدرت خلق زندگیم رو در دست های خودم گذاشتی و من رو هدایت میکنی به سمت شرایط دلخواهم.
سپاس گزارم به خاطر این آگاهی ها 🙏🏻
(الان وقتش بلند شی و به مسیرت و کار کردن روی خودت تعهد داشته باشی و یادت باشه که هر تجربه ایی که توی زندگیت داری ناشی از فرکانس هایی هست که فرستادی و تو قدرتشو داری که همین الان عوض شون کنی پس به جای فکر کردن به عوامل بیرونی پاشو و روی خودت کار کن. همه چیز از درون خودت و باور های تو شروع میشه. )
💪🏻بریم واسه یه شروع هیولا و قدرتمند دوباره…..
خیلی زیبا توضیح دادی.حتی به اسمت نگاه نکردم که چی صدات کنم ولی انگاراززبون من صحبت کردی.خیلی کامل وبا چه تشابهات زیبایی بین مغز و طبیعت حرف زدی و دیدگاههای استادو توش گنجوندی .
منم برای این قسمت از فایل کامنت گذاشتم ومیخواستم به همین مبسوطی در موردش بنویسم ولی چون سرعت تایپم کم شده وگردنودستم درد میگیره کوتاه وخلاصش کردم ولی وقتی تصادفا دوسه خط کامنت شمارو خوندم نتونستم ننویسم وتشکرنکنم که ندای درونی منو به همون زیبایی که خودم دلم میخواست روبه تحریر درآوردی واین یه نشونه بهم داد که حتی خدانوشتن روهم بجای تو اززبون وقلم دیگران برات انجام میده.
خداوندم رو شکرمیکنم از داشتن چنین دوستان زیبا وخوش اندیشه.
بدون اینکه بدونم کی هستید ،دوستتون دارم
امروز توی باشگاه بود و بعد تمرین اومدم ایمل هامو چک کنم که دیدم یک نفر کامنتم رو ریپلای کرده😃
نمیدونید چقدر خوشحال شدم و چقدر لذت بردم وقتی کامنت شما و تشکرتون رو خوندم ، انقدر خوشحال شدم که حسابی از ته دل خندیدم و خدا رو شکر کردم برای اینکه تونستم آگاهی های مفید رو با خانواده ام توی سایت به اشتراک بزارم و چقدر این کامنت شما بهم انرژی داد که باز هم این کارو انجام بدم ، باز هم برای فایل ها کامنت بزارم و همون نکته هایی که از فایل ها درک میکنم و توی نت بوک گوشیم یادداشت میکنم رو اینجا توی سایت کامنت کنم و باعث بشم این جریان از آگاهی و توجه به نکات مثبت و حس خوب هم در درون خودم و هم در دیگران ایجاد بشه و چرخه مثبتی رو توی زندگیم ایجاد کنم . این روز ها به تضاد هایی بر خوردم که به خاطر شرک ورزیدن خودم داشت باعث میشد که از مسیر خارج بشم اما باز هم خداوند هدایتم کرد و من رو به مسیر درست برگردوند و این آگاهی که استاد بار ها گفتن باز برای من تکرار شد که تضاد ها باعث میشن من رشد و پیشرفت کنم و باید با این دیدگاه به تضاد ها نگاه کنم که اون ها اومدن تا خواسته های من برام واضح تر بشه ، پس یه تصمیم جدی گرفتم و خودم رو به خدای خودم سپردم و سعی کردم کمی به نقطه ی تسلیم بودن در برابر خدا نزدیک تر بشم و در جریان هدایت خداوند متعال قرار بگیرم و با ایمان به خداوند نگران چیزی نباشم و کمی بیش تر از قبل موحد تر باشم و کمتر شرک بورزم و از مسیر لذت ببرم و کامت شما شد مثل یه محرک از طرف خداوند که بهم یاد آوری کنه کار کردن روی باور هام و اشتراک گذاشتن آگاهی ها و ایجاد احساس خوب باعث میشه جهان جای بهتری برای هممون بشه و انگیزه ام رو برای مشارکت در کار هایی که توجه به نکات مثبت هستن بیش تر کرد ( به هر نقطه تمرکز کنی انرژی ات هم به همون سوی جاری میشه )
سپاس گزارم به خاطر ابراز کردن احساس مثبتتون و سپاس گزارم از پروردگار بزرگ به خاطر هدایت ها و نشونه هایی که هر لحظه توی زندگیم بیش بیش تر شاهد شون هستم، سپاس گزارم خدایا به خاطر اینکه در این چرخه از احساس خوب و آگاهی ها شرکت میکنم و همیشه من رو به مسیر درست هدایت میکنی و همه سعی ام رو میکنم تا کمی از قبل موحد تر باشم و خودم رو به دست های قدرتمند تو بسپارم.
سپاس گزارم از تو دوست عزیزم تو دستی از دست های خداوند بودی مثل همه ی آدم های خوبی که خدا هر روز وارد زندگیم میکنه ، سپاس گزارم خداوندا♥️🙏🏻🥰
به نام آرامش دهنده دلها
سلام سید جان و مریم جان
منو همسرم و پسرم نیما سه تایی هرشب پایه سریال زندگی در بهشت هستیم،جامونو میندازیم جلو تلویزیون چراغارو خاموش میشینیم تخت نگاه میکنیم،شبی ۴ ۵ قسمت میبینیم میخوابیم،فقط میتونم بگم ما ۹۰درصد سریالو تحسین میکنیم آگاهی شما دوتا رو آرامش شمارو احساس خوب شمارو صداقت شمارو دستان قویِ الله بودن شمارو قدرت خلق کنندگی شمارو امیدواری شمارو عشق شمارو پول و ثروت و استقلال مالی و مکانی و زمانی شمارو،زیبایی پرادایسو زیبایی خالق یکتارو زیبایی هستی رو زیبایی نگارگری الله رو طراحی و مهندسی الله رو بینهایتی الله رو ابدیت الله رو قداست و پاکی الله رو…، فقط تحسین تحسین تحسین تحسین سپاسگذاری صادقانه سپاسگذاری صادقانه ،سپاسگذاری صادقانه بخاطر وجود دست قوی الله که شما و مریم عزیز هستیم،من به شخصه درسته مرد هستم ولی کلی از مریم عزیز آگاهی کسب کردم،که خودمو دوست داشته باشم این خیلی کمک کرد به آرامشم درزندگی و صادقانه سپاسگذار تمام نعمت هایی که در زندگیم چه بصورت فکر و آگاهی و چه بصورت فیزیکی وارد زندگیم بشه هستم،الله من به تو افتخار میکنم بابت اینکه انقدر عالی هستی و من را آفریدی .
عاشق همتون هستیم.
صالح زهرا نیماکوچولو
سلام به عزیزان سایت
سلام به استاد
سلام به خانم شایسته
سلام به آقا صالح و خانواده ی بی نظیرشون
تحسین تحسین تحسین به شما آقا صالح و تحسین تحسین تحسین به زهرا خانم و نیمای عزیز….
آفرین به شما که نیمای عزیز را از کودکی با دنیای سالم و باورهای درست و منطبق با قوانین جهان هستی آشنا می کنید….. چه پدر و مادر شایسته ای هستید که مسیرهای عصبی فنیمای نازنین را از اکنون بر مینای درستی شکل می دهید تا در بزرگسالی مسیر راحت و آسان را طی کند و بر مبنای قانون راحتی و آسانی زندگی خود را با احساس آرامش، اطمینان، اعتماد، سپاسگزاری، رهایی، پرواز و …… تجربه کند.
آرزوی بهترین ها برای شما و خانواده ی عزیزتون
آرزوی بهترین ها برای استاد و خانواده عزیزشون
آرزوی بهترین ها برای ما اعضای سایت و خانواده هامون…..
سلام بر استاد مهربان
یک سریال زندگی در بهشت دیگر و باز کلی نکات زیبای دیگر
ممنون از خدای عزیز و مهربان که باز به اسن سایت و این فایل هدایت شدم
چقدر زیبا استاد دوتا اره ها را با هم مقایسه می کردند و تفاوت آنها آشکار بود
خود این می تواند نشانه ای باشد برای بهتر دیدن و خوب انتخاب کردن
ای جانم از این آسمان زیبا و دل انگیز
و نکته جالب دیگر اینکه
همزمان با کار کردن از شرایط موجود هم می توان استفاده کرد و هم تفریح باشد و هم کار و همچنین صبحانه ای درست کردن در زمانی که چوب های هرز در حال سوختن هستند
همه اینها نشان از یک مدیریت زمان و مکان است
استاد عزیز چقدر تلاش می کنند برای ساختن یک منظره خوب و این در ذهن من اینو تداعی کرد که برای داشتن هر چیزی باید بهای آن را پرداخت کرد
و چقدر جالب وقتیکه یک مکان را زیبا و تمیز می کنی در مقابل آن به زیبایی های جدیدی برخورد می کنی
این یعنی همان قانون و هدایت خداوند که وقتی در مسیر درست حرکت می کنی و از مسیر لذت می بری کار و تلاش هم برای آدم لذت بخش تر می شود
نکته دیگری که در این سریال کامل مشخص بود این بود که
حتی در زمانیکه در حال سخت کار کردن هم هستی باز می شود از مناظر زیبا لذت برد و حالت خوب باشد
دست از تلاش برنداشتن
خسته نشدن
خستگی ناپذیر بودن
مصمم بودن در مسیر و حرکت
همه اینها درس هایی بود که من امروز از این سریال زندگی در بهشت برای خودم یاد گرفتم
جز خدایا شکرت هیچ از دهان استاد عزیز و مریم جان خارج نمی شود و همه اینها نشان از یک باور توحیدی عالی در وجود یک شخص می تواند باشد
خدایا ممنون تو هستم
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام به همه دوستان ثروتمندم
سفر به دور آمریکا قسمت 109
واقعا اول فایل فراوانی را می بینیم که انبار استاد پر از وسایل و تجهیزات باغبانی هست و همه هم درجه یک و چقدر زیبا و عالی استاد آن بوکسینگ می کنه و با علاقه روغن مخصوص داخل دستگاه میریزه
آفرین استاد شما الگوی مناسبی برای ما که خواهان تغییر شخصیت هستیم ، می باشی .
خدایا شکرت
در کار استاد اصلا عجله ای نیست چون کار را با علاقه انجام میده و به نوعی تفریح می کنه ، خانم شایسته نمونه یک انسان و الگوی کامل هست که به آموزههای استاد عباسمنش عمل کرده و به نوعی نتایج پایدار گرفته که در فایل های گوناگون این مطالب مشهود هست.
نکته دیگه کمال گرایی هست ، که استاد با رفتار عالیه خودش به ما فهماند که نباید دچارش بشیم ، یعنی برای پاکسازی پارادایس نرفت ابتدا دستگاه بزرگ سفارش بده و همهچیز از ابتدا کامل باشه و بعد انجام بده ، باهمان وسایل و آمکانات فعلی شروع کرد و درحین کار فهمیده که قدم بعدی دستگاه پاکسازی بزرگ بخره .
خدایا شکرت
چقدر حال ما خوبه
با دورود به استاد عزیز وخانوم شایسته عزیز.مممون از این همه لطف که با عشق این همه زحمت میکشین .چقدر اون بهشت زیباست چقدر جاهای کشف نشده هنوز هست توی پارادیس استاد هم که تمام ابزارآلات مورد نیاز رو خریدن این آره میلواکی چقدر باحاله دیگه هیچ رختی نمیتونه جلوی این مقاومت کنه استاد قبل از هر کاری مثل کارکردن روی قوانین اول آره خودشون رو تیز میکنن بعد میرم سراغ مسایل واین خودش یکی از بهترین درسهای هست که من آموختم از استاد باتشکر از تمام دوستان