سریال زندگی در بهشت | قسمت 116 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

198 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حبیب اله نامداریان گفته:
    مدت عضویت: 3479 روز

    بنام خدایی زیبایی ها

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته

    بازم خداروشکر هستم که یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو شاهد هستم و بازم ایمانم به خدا بیشتر میشه. خداروشکر که تراکتور استاد به راحتی درآمد البته کلی ایده های نو بود که با آن امتحان کردن که بخودی خود ایدهای بود که نشد. ولی الان یاد حرف ادیسون افتادم که اون خبرنگار با لحنی بهشون گفت که آقای ادیسون نمیخای دست از این تلاش احمقانه برداری. ودرجواب ادیسون با لحنی آروم ومحبت آمیز گفت پسرم سوال خوبی کردی که من یاد گرفتم به این صدروش لامپ روشن نمیشه چقدر یه مخترع میتونه پشتکار داشته باشه. واین کارش شد بزرگترین مخترع جهان. اگه چند بار تلاش می‌کرد و بعدش دست می کشید میگفت بی خیال الان لامپی وجود نداشت. و استاد هم مصداق همین تلاش هست که اگه تلاش و ایده از خودش نمی‌داد تراکتور تو همون باتلاق مونده بود احسنت به این ایمان و پشتکار و استقامت

    خدارو هزاران بار شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    محمد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    اگر بگم بزرگ ترین درس رو امروز از شما یاد گرفتم دروغ نگفتم !

    شیوه ای که شما با مشکلات برخورد میکنین و حل میکنید برای من خیلی جذاب بود. انسان های معمولی زمانی که به مشکلی بر میخورن به جای اینکه به حل اون مشکل فکر کنن و برای اون راه حلی پیدا کنن فقط به خود مشکل فکر میکنن و به هیچ یک از ایده هاشون عمل نمیکنن شما امروز به من یاد دادید نترسم و اگر ایده ای به ذهنم اومد سریع به اون عمل کنم

    واقعا به خاطر این سریال زیبا از شما ممنونم چون خیلی به من کمک کرد تا بتونم زندگی ایده آلی که فکر نمیکردم وجود داشته باشه رو به چشم خودم ببینم! هزاران سپاس از شما

    و شکر خداوند که شما رو به من معرفی کرد!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته جان

    این فایل امروز برای من نشانه بود

    در واقع دیشب نیت کردم و زدم روی نشانه ام

    اما دیرروقت بود موقع خوندن متن خوابم برد

    و ساعت 3:30 خدا منو بیدار کرد

    من یکم از نظر قوی بودن فرکانس کمرنگ شده بودم این دو روزه

    و صبح پاشدم نشانه ام رو بخونم

    دیدم اول متن هم همینو نشوته

    اول متن انتخابی هم نوشته از نظر فرکانسی خوب قوی نبودم این چند وقته

    و جالبه دلیلش هم برام گفته شد بعدش توسط خود متن

    اینکه از کامنت خوندن و کامنت نوشتن دور شدم

    و بله برای من هم صدق میکنه این قضیه

    استاد جونم من تارگتم و استانداردم روزانه 8 ساعت تمرین فایلا و کار کردن رچی قوانین و سایت هست

    فقط کافیه این مدت تایمش برسه به روزی دو الی چهار ساعت

    تماما بعد از چند روز احساس میکنم که چه قدر این مدت تایم کافی نیوده برام و به قول دوستمون فرکانس هام ناخالص شدن و قدرتشون رو از دست میدن

    یعنی کافیه چند روز پشت سر هم روزانه 2/4 ساعت کار کنم

    یعنی روز بعدش دیگه پنچرم

    و نمیدونم چطور این نیازم برای بیشتر کار کردن بیشتر شده 

    چندین سال پیش شاید روزی دو ساعت کار میکردم یا فوقش سه ساعت و برای نگه داشتن حال خوبم کافی بود اما الان این تایم اصلا محسوب نمیشه برام و برام کافی نیست

    اهان فهمیدم

    چون چن سال پیش به اندازه ی الان در مسائل نبودم

    چیزی که توی این فایل توضیح داده شد

    اخخخخخ خدا جونم چههههه قدر این فایل و توضیحاتش

    هم متنش هم خود فایل تصویری و … همه چیزش دقیقا چیزی بود که نیاز داشتم بشنوم

    من اعتماد و اطمینان پیدا کردم که هر وقت رچی دکمه نشانه بزنم حتما صد در صد سیستم جهان هستی چیزی رو میاره که من نیاز دارم

    خدایاشکرت

    و خدا منو بیدار کرد تا من الان این تایم ساعت چهار صبح پاشم این فایلو ببینم و فرکانسمو قوی تر کنم قبل از طلوع خورشید و شروع امروزم

    خداجونم شکرت شکرت شکرت شکرت

    خلاصه که بعد چند روز کم کار کردن من فرکانسم قدرتشو از دست داد و خدا کمکم کرد بیدار بشم و الان اینجا این فایلو گوش بدم

    خدای من شکرت

    .

    .

    ((((میخوام بنویسم دقیثا چه جاهایی از این صفحه به من تلنگر زد

    و دقیقا حرف مستقیم خدا به من بود

    اول از همه باید بگم که این چند هفته ای که که نتونستم کامنت بذارم بشدت روی فرکانسم تاثیر گذاشت و با وجود گوش دادن ها و انجام تمارین هرروزه باز هم به وضوح حس میکردم فرکانسم خالص و پرقدرت نیست مثل زمان هاییکه نظر میذاشتم و اکثر نظرات رو می خوندم برای همین خواستم از معجزه ی فضای سایت و نظر گذاشتن و نظر خوندن بگم که دوستان اصلا ازش غافل نشین )))

    / این قسمت برای من بچد چون من هم چند هفته اس نتونستم کامنت بذارم البته کامنت خوندم تا حدودی اما داره بهم میگه نگار از کامنت نوشتن خودت غافل نشو این خیلی تاثیر میذاره روی قدرت فرکانست /

    .

    ((((اکثریت مردمان این کشور اینکه راحت بپوشن در عین آزادی و خودشون باشن و مثل خیلی از مردمان ما خودشون رو به هزار زور و زحمت نندازن که به نظر بقیه خوب و عالی بیان .)))

    .

    / دیروز صبح میخواستم برم پایین ساختمونمون انباری چیزی بردارم و با همون شلوار تو خونه ایم رفتم پایین … و خیلی هم راحت بودم و اصلا همون موقع داشتم فکر میکردم افرین نگار چه قدر اعتماد به نفست رفته بالا درسته الان این کارت برات هیچه اما قبلا اینجور نبودی قبلا خودتو به زحمت مینداختی که یک وقت همسایه ای غریبه ای تورو دید قشنگتر از نظر اونها به نظر بیای اما الان خیلی راحت با لباس خونگی و با همون قیافه ی بعد از بیداری اومدم پایین تازه یه تابی هم خوردم … و خیلی خوشم اومد خودم از این احساس اعتماد به نفسم … ولی وقتی اومدم بالا پدر مادرم خیلی تعجب کردن گفتن وااای نگار چه قدر زشت تو با این شلوار رفتی پایین وای چه قدر زشت چرا اینکارو کردی ؟؟ … و باز هم اونجا برام هیچ اهمیتی نداشت و جوابشو نو ندادم … و باز متوجه شدم که چه قدر من عمل میکنم به چیزی که دارم میشنوم و چه قدر اعتماد به نفسم رفته بالا که نخواستم جوابشونو بدم برای چی بخوام انرژی بذارم کسی رو متقاعد کنم … به خدا همون موقع که رفتم پایین داشتم فکر میکردم اگه الان پسر مورد علاقه ام یا کراشم این پایین بود و منو اینجور میدید اصلا برام ذره ای اهمیت نداره در حالیکه من قبلا مثل پدر مادرم برای یه غریبه توی کوچه هم باید خوشگل میبودم و خودمو به زحمت مینداختم … من بسیار خودمو تحسین میکنم که اینقدر پیشرفت و رشد کردم الهی شکرت همه چیز تویی و همه چیز از توست … /

    .

    .

    (((((این خیلی نکته ی مهمیه که ما خیلی هامون همه کاره هستیم و هیچ کاره دقیقا نمیدونیم چی میخواین فقط هدفمون پول دراوردن هست بدون اینکه بخوایم زمان بذاریم و متخصص شیم در آمریکا برای اینکه اکثریت موفق میشن چون بدون چشم داشت دولت و ملت و خانواده میرن دنبال علاقشون متخصص میشن صبر میکنن و در نهایت ثروت های خوبی و خلق میکنن و کارهای عالی که انجام میدن باعث پیشرفت کشور و خودشون میشه))))

    / الهی سجده میکنم به تو که تو بهترین چیننده هستی

    الهی ازت سپاسگزارم

    این جمله دیگه زد تو خال قضیه این روزای من

    استاد جونم من رفتم دنبال علاقه ام و دارم توش مهارت کسب میکنم دارم رشد میکنم

    اما نجواهای شیطان هم هست

    که چرا پول کم داری ازش درمیاری چرا الان به فلان خواسته ی مالیت نرسیدی

    چه قدر این شیطان فریب دهنده اس

    استاد جونم برنامه و روتین الان زندگیم جوری شده که عااااشقانه دارم هر روز تمام زمان و انرژیمو میذارم برای اهدافم یعنی کارهایی که عااشقشونم جوری شده که چندین کاهه نمیفهمم کی روز میشه کی شب … صبح بلند میشم میرم سراغ کارهام و وقتی تموم میشه میبینم شب ساعت دوازده شده باید بخوابم … اینجوری شدم … و برای تک تک برنامه هام که همگی روتین دستیابی به اهداف و رویاهام هست چنان ذوق و شچق دارم که هر موقع هر کاری انجام میدم دلم نمیاد تموم بشه برم سراغ کار بعدیم … این محبت و نعمتیه که 99 درصد ادمایی که دیدم ندارن نه الان نه کل زندگیشون . اون یک درصد رو هم ندیدم داشته باشن فقط برای محض احتیاط یک درصد کم کردم … استاد چنان در تمام روز مشغول عشقو علاقه ام هستم و دارم توش مهارت کسب میکنم بیشتر و بیشتر که اصن نمیفهم زمان چجور میگذره … اما میدونی کنار همه ی اینها نجوای شیطان

    چرا پول خوب در نمیاری

    چرا فلان ناخواسته ات هنوز هست

    چرا چرا چرا چرا چرا ….

    چنان منو با این چراها میخوره که با وجود این همه محبت از پا درمیام

    یه جورایی همون قضیه که اگر تو بهشت باشید اونجا رو جهنم میکنه براتون …

    و این قسمت متن فایل دقیقا برای من بود

    خدا مستقیم بهم گفت نگار جان

    مسرت درسته

    مهارت کسب کن متخصص شو

    ادامه بده

    اینقدر نگران پول نباش اون در ادامه اش میاد عجله نکن خودتو مقایسه نکن

    نوشته میرن دنبال علاقشون ، متخصص میشن و صبر میکنن

    و در نهایت ثروت های خوبی کسب میکنن و کارهایی انجام میدن که باعث پیشرفت کشور و خودشون میشه

    استاد چه قدر این جمله دقیقا میدونم حرف مستقیم خدا با من بود

    الان من رفتم دنبال علاقه ام ، هر روز متخصص تر میشم ، ولی مراحل بعدی صبرم کمی متزلزل میشه گهگاهی یعنی بعضی اوقات خداروشکر نه اغلب …

    نوشته خدا برام تو توی این مسیری الان قدم تخصص هستی باید قدم بعدی صبر رو برداری و قدم های بعدیش پوله نگران نباش …

    خداجونم میبوسمت میبوسمت که اینقدر فوق العاااااااده ای

    و قدم اخری چی نوشته ؟؟؟

    باوری که این چند روز داشتم بهش فکر میکردم

    اینکه شغل من و تخصص و مهارت من چههههه قدر داره باعث رشد جهان و به خصوص کشورم و خودم میشه

    به خدا هیچ شغل دیگه ای توی ایران نیست اندازه ی شغل من ارزش خلق کنه … اما من خودم هنوز باورش ندارم ایمانم نشده و به حرف هم نیست … مگه نه اگه واقعا باور و ایمان داشتم الان پولش هم داشتم … پس باید صبر کنم تا اروم اروم این باور و ایمان در من شکل بگیره …/

    .

    (((واقعا ذهن خیلی از ماها مث این تراکتوره که توی گِل که همون باورهای چندین سالمون هست گیر کرده و باید خیلی صبر کرد و تلاش تا بتونیم از توشون دربیایم !))

    / و جمله ی بعدی خدا با من … نگار صبور باش نگار این باورهای نامناسب خیلی تو ذهنت مثل همون تراکتور گیر کرده نگار عجله نکن همین راهی که کارهایی که ما بهت میگیمو انجام میدی درسته …

    فکر نکن اگر به نتیجه نمیرسه این یعنی بده یعنی نتونستی نه همه ی این نشدن ها جزوی از پروسه هستن نگار …

    دقیقا مثل استاد عباسمنش

    دقیقا مثل استاد و تراکتورش

    چندین کار کرد نتیجه نداد … ایا نا امید شد ؟؟؟ ایا گفت اگر قانون احساس خوب اتفاقات خوب وجود داره چرا اینجور شد ؟؟ نه نه نه نه اون به حریان سیستم اعتماد داره

    نگار منم ازت چنین اعتماد و ایمانی به برنامه و چیدمان سیستم میخوام :)))))) //

    .

    (((ببینین گفتم ذهن ما عین این تراکتورس که تو گِل گیر کرده ! وقتی از تو گِل امد بیرون هم باز سالم نبود ! باید اون شاخه ها و زنجیر هاییکه بهش چسبیده بودن رو اروم اروم بِکَنیم))))

    / خدایا سپاسگزارتم … اینم مال الان من بود … ذهن من چند روزه گلی شده بود توی مرداب گیر کرده بود … ایمانش کم شده بود … الان اروم اروم درس اوردم ولی هنوز کثیفه و زنجیر دورش وصله باید اروم اروم با صبر مثل استاد این زنجیر رو در بیارم و با اب تمیز کنم گلای چسبیده به ذهنم رو و این روندیه که همیشهباید انجام بدم و ادامه اش بدم … خدایا شکرت //

    .

    .

    (((واقعا ایده هاییکه به ما گفته میشه تو مرحله ی اجرا مارو هدایت میکنه به قدم های بعدی و چیزهاییکه باید بدونیم اینکه به نتیجه گره نزنیم کارها و تلاش هارو خیلی مهمه ! بقول استاد درسهاییکه ما توی اجرای ایده هامون میگیریم خیلی مهمه و مهم اینکه ما به الهاماتمون عمل کنیم و تسلیم باشم این قدم به قدم عمل کردن به ایده ها همین پروسه ای هست که مارو میبره به سمت جلو و یه بخشی از مسیرمونه که باید طی شه نه با نشستن و منتظر معجزه موندن))))

    / باید بگم من هم دارم بهایده هام عمل میکنم ، اما چون نتیجه ندیدم ازش چون تازه شروع کردم و طبیعتا نتیجه نداره در شروع شیطان نجوا کرد که چه فایده ای داره اصن واقعا ارزش داره داری این کارو انجام میدی ؟؟ ولی خداوند هدایتش بر من تابان بود و جوابمو داد توی این قسمت …

    نگار به نتیجه گره نزن فقط ایمان داشته باش و کارهایی که ما بهت میگیمو انجام بده … اینها بخشی از مسیرته به نتیجه ها گره نزن … و مثال فوق العاده استاد از بازی کامپیوتری که روشن تر کرد این مساله رو برام … کلی مرحله رد میکنی تا به یه تبر برسی و میبنی تبره به دردت نمیخوره در حالیکه نمیدونی این در چند مرحله جلوتر زندگیتو دگرگون میکنه :))))

    الهی شکرت

    ازت میخوام بهم صبر با امید و ایمان بدی خداجونم

    من خیلی عاجزم در برابرت فقط کمک خودتو میخواممممم //

    .

    .

    خداجونم سپاسگزارم میخوام فقط بنده ی توحیدی و ابراهیمی تو باشم که هیچ چیز تو این دنیا لذتس بیشتر از بندگی کردن برای تو نیست … هیچ چیزی

    سپاسگزارم خداجونم ممنونم ازت شکرت شکرت شکرت شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حسین دانش خواه گفته:
      مدت عضویت: 747 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام به نگار عزیزممممممممممم

      چقدر کامنت فوق العاده ایی نوشته بوی خیلی درس داشت خب اگه نتایج بزرگ بخایم باید روی خودمون روزی 10ساعت کار کنیم منظورم کنترل ذهنه و من دارم همین کارو میکنم و اصلا توی دنیای خودم هستم راحت راحت

      خوشبختی کنترل ذهنه من الان باید ذهنمو کنترل کنم تا هی جهان منو هدایت کنه به جاهایی که شرایط راحت تر بشه و خیلی خوشحال و راضی هستم

      فکر خدا

      خوندن فکر خدا در قرآن خیلی برای من درس داشت تلنگر بزرگی بود که حسین میخای هدایت شی باید در احساس آرامش باشی تا هدایت هارو بشنوی دریافت کنی مثل محمد و خداوند دنبال درگیری و جنگ نبوده همیشه دنبال شادی آرامش بوده

      و من فقط دنبال همین چیزها هستم چرا چون میخام هدایته رو بشنوم چون میخام رشد کنم و جهان رو گسترش

      خیلی هم خوشحالم خیلی هم راضیم و دارم نتایج رو میبینم و همین نتایج کوچک رو بزرگ میشمارم و مطمن هستم اون نتایجی که بزرگ هستن به ذهن من هم اونا هم میان کم کم با طی کردن تکامل فقط باید آرام باشم و کنترل ذهن کنم

      و بزارم خداوند هدایت کنه و به ایده هایی که بعد از تکرار افکار خوب میاد عمل کنم که بهم احساس خوب میده و با شرایط اون لحظم قابل اجراست و باور دارم که خداوند به شجاعان پاسخ میدهد اونم من

      انگیزه و شور وشوق با باورهای مناسب غوغا میکنه نتایج رو دارم میبینم دارم حس میکنم لمس میکنم

      منم که خالقمممممم ما میریم میامی ما میریم اونجااااااااا ما جهان رو گسترش میدم

      عاشقتممممممممممم

      دوستدارمممممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    حدیثه گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    این خودش یه هدایت بود برام دیدن این فایل😍😍😍امروز وقت نداشتم ببینم ولی یه حسی گفت این فایلو ببین و دقیقا جواب سوالمو گرفتم این سوال چند ماهی بود برام پیش اومده بود که من موقع انجام اونکاری که بهم گفته شد حسم خیلی خوب بود تمام وجود میگفت برو انجامش بده با یه قطعیت کامل نه اینکه جواب نگیرم از اون کار ولی دلخواهمم نبود با خودم گفتم نکنه اشتباه کردم نکنه حرف خدا نبوده حالا چطوری الهاماتو تشخیص بدم

    که شما امروز با توضیحاتت قشنگتو کاملا روشن کردین موضوعو برام

    از خدای هدایتگرم ممنون و همچنین از شما❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    SMZQ گفته:
    مدت عضویت: 2170 روز

    بزرگترین توانایی انسان این هست که می دونه سرنوشتش دقیقا همون چیزی هست که میخاد و صلاح خدا برای ما آنچیزی است که با قلبمون میخواهیم

    و کلید تحقق سرنوشت و صلاح ما، ایمان، شجاعت، جسارت و اقدام و عمل، بازخورد گرفتن، اصلاح کردن و پیش رفتن هست…

    حدود یکی دو سالی هست که به نوبه خودم به این باور رسیدم که به تدریج این باورم بیشتر به من اثبات و تقویت میشه…

    اما در دلم کوهی از نگرانی ها و استرس هاست که امیدوارم با یاری خداجون این هم به تدریج کمرنگ تر میشه..

    این فایل خیلی به دردم خورد، خود خدا فرستاد واسم چون امروز ظهر یکی از مسائل به ظاهر حل شده پیشین به سطح آب سطل من رسید و اینبار با امید و آرامش و احساس بهتر پیش میرم…

    به قول امام علی باید نفوس مثبت زد…

    ممنون از استاد گرانقدر و خانم شایسته عزیز

    همیشه خوب زندگی کنید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    سلاممم سلامممم

    واییی استاد اخر این فایل،درسهای شما از جریان تراکتور برای من بود برای خود من .خداجوون عاشقتم که اینطوری هدایتم میکنی،

    دقیقا در همین زمان من هر هدایتی که بهم شد برای کاری انجام دادم و ذهنم خالی شد و

    گفتم خدایا دیگه هر چی گفتی انجام دادم من به عهدم وفا کردم حالا دیگه نویت خودته.

    میدونم که خلاف وعده نمیکنی.

    و در زمینه مالی هم چندین ایده الهامی عمل کردم و نتیجه ی دلخواه نداد

    دقیقا یه ایده ی دیگه اومده که مصم بر اجراش بودم ولی نجواهای خفیفی هم بود.ولی این حرفای شما تیر خلاص رو به نجواها زد گامهای منو استوارتر کرد و اگر ایده ای جواب ندهد باز باید حرکت کرد ادنقدر حرکت کنی تا راه رو پیدا کنی .

    الهیییی شکررر بخاطر دستان بی نظیر خدا که برات کار میکنن وقتی اعتقاد به دستان خدا داشته باشی دیگه خدا باهات تقسیم کار میکنه میگه خب تو برو به فلان کار برس منم به فلان کار.کارا سریعتر و در زمان مناسب انجام میشه.

    مشاللله به این اقای لری که فرکانسش تا اینجا اومده و ما هم عاشقش شدیم با این سن و سال ماشالله اچارفرانسه هست 😂😂

    همه چی بلده.اینم یقیقنا بخاطر تجربه کردن کارهاشه هاا،تودش پریده تو دل کار و همه کاره بلده.

    .الهیییی شکر بخاطررر این همه زیباییی ثروت روابط عالی،

    خدایا منم ثروت استاد عباسمنش و پشت کار ایشون و هیجان و خنده ی داییمی خانم شایسته و همههههه ی خوبی های جهان رو میخام تو منو هدایت کن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    وای بچه ها باورتون میشه امروز برای تمام عمرم بهتره بگم توی 47 سال عمرم – نه الان 48 سالمه -خوب بابا مهم نیس – برای 48 سال عمرم چندمین روزه که با شوق بیدار میشم مثل استاد عباسمنش – چرا ؟؟ چون تونستم خلق کنم — چیو ؟؟؟ خوب معلومه من تونستم دومیلیون و پانصد هزار رو خودم با ذهنم خلق کنم

    وای نمیدونم خیلی حسم خوبه — نجواهای شیطان هم هست که میگه خوب مثلا ک چی — اصلا اینی ک میگی ربطی ب اون نداره و فلان

    دیروز اومدم خودآگاه روی باورها و کدهای ثروت کار کردم دیدم بعد چن ساعت درینگ درینگ درینگ پیامک اومد – دیدم واریزی دارم – هی گفتم جریان چیه – کی این پول رو واریز کرده – خلاصه یه جورایی بهم الهام شد و نشونه اومد ک جریان برمیگرده به نوشته ای ک چن ساعت پیش منطقیش کردی —

    امروز صبح ک از خواب بیدار شدم گفتم ضمن سلام و صبح بخیر ب همه بگم ک البته اول ب خودم بگم ک میخوام خودآگاه خودآگاه توی همین ساعت توی همین تاریخ ….. این مسیر رو برم و متعهد باشم بهش و تمام حواشی رو حذف کنم و زمان براش بزارم – کی عزیز تر از خودم ؟؟؟؟ همسرم هرگز — کی عزیزتر از خودم ؟؟؟؟ مادرم هرگز – هیشکی عزیز تر از خودم نیس 48 سال اونا عزیز بودن – از امروز میخوام خودم عزیز دل خودم باشم – اول خودم بعد اگه وقت و انرژی و احساس خوب و پول و هر چی ، زیاد داشتم میرسه ب اونا

    استاد جان داستان اون کور گره زنجیر ک باز شد ………………

    امروز و توی این لحظه توی این فایل زیبا خدا بهم گفت همه چی رو ب من بسپر من خودم حلش میکنم

    یاد انیشتین افتادم ک میگفت هر موقع کارام راحت انجام میشه میفهمم ک خدا داره کارامو انجام میده

    منم میخوام امروزمو ب خودش بسپرم

    امروز روز گره گشایی برا هممونه و گره گشایی سرباز بوش هاگ رو میزاریم بعنهده خدا ک هدایتمون کنه

    اگه ما یه بارر توی گلها گیر افتادیم باید دیگه حواسمون جم باشه

    درس توی گل گیر کردن تراکتور :

    درس 22 روانشناسی ثروت یک :

    وقتی به ایده عمل میکنیم و نتیجه نگرفتیم بیایم خیلی به نتیجه ربطش ندیم

    من در مورد عمل کردن صحبت کردم وقتی به یه تضادی برمیخوریم اونجا خیلی مهمه که ما به ایده‌هامون عمل کنیم

    خیلی مهمه که عمل کردن به ایده‌ها رو خیلی به نتیجه ربطش ندیم یعنی نگیم که اگر ایده‌ای بهش عمل کردیم و نتیجه نداد پس کارمون بیخود بوده

    توی ایده هایی که داشتیم اون ایده‌ای که تراکتور رو در بیاره – عمل نکرد و جواب نداد

    توی اجرا کردن ایده‌ها تون و برای عمل کردن به ایده‌ها و حرکت کردن و در واقع از اون دایره امنمون خارج شدن برای ما خیلی مهمه — جواب دادن اون ایده یه موضوعه و درس‌هایی که می‌گیریم 100 تا موضوعه ک قابل مقایسه با هم نیست و من توی زندگیم یاد گرفتم که تسلیم باشم و به ایده‌هایی که بهم گفته میشه عمل کنم

    عمل کنم – اون جوابی که من منتظرشم – جواب می‌دهد یا نمی‌دهد مهم نیس – ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است

    ووو

    تضاد ها قسمتی از روند یادگیری ماست

    وقتی به ایده الهامی عمل میکنیم ممکنه اون موقع نتیجه نداشته باشیم

    اما از تجربه عمل به اون الهام کلی بزرگ میشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    محمد یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 1737 روز

    سلام استاد عزیزم

    حرفت کاملا درسته،

    بچه ها ببینید، ذهن بدون ارتعاش عمل باور نمیکنه، بدون عمل زور نزنید به هیچ جایی نمیرسید….

    هر تمرین ذهنی انجام میدین اگه بدون عمل یا ترکیبش نکنید با عمل،. ذهن خرابش میکنه خیلی راحت مثل آب خوردن

    مثلا تو هر روز ۱۵ دقیقه فقط میتونی تجسم کنی و ۵ دقیقه میتونی بنویسی، و ۳۰ دقیقه میتونی حرف بزنی راجب خواسته ات یا باوره….!!!

    ۲۳ ساعت دیگه که مگیذرونی خیلی مهمتر از این چند دقیقه تمرین ذهنی….

    همه ذهنه…. از ذهن به ذهن برمیگرده..

    ولی خدا جسم به ما داده که کنترل ذهنمون برامون راحتر بشه..

    مثل اسب و افسارش….اسب ذهنمون، افسارش جسممون….. درسته هنه چیز اسبه ولی کنترل اسب بدون افسار کار بیهوده

    ذهن خیلی وحشتناک قدرتمنده، خودتون شاید تجربه داشتین مخصوصا تو روابط دوست دختر و پسر با یکی دوست میشین، تا یکماه میگذره هنوز ذهن باور نمیکنه که این دوست منه و وارد رابطه باش شدم با اینکه داریم میبینمش و باهاش حرف میزنیم و بیرون میریم…. ولی ذهن مدام میگه این چرا اومده با تو، اصلا مگه میشه و….

    ببینید،. به خواسته ات میرسی ولی بازم ذهن زور و شک میکنه، شده چندین ماه تو شک میفته که نکنه خواب باشه…… ببینید چقدر قدرتمنده….

    حالا چه برسه فقط بشینی و تجسم و بنویسی و حرف بزنی و عمل انجام ندی اونکه مثل آب خوردن خرابش میکنه

    ولی اگه عمل انجام بدی :

    خیلی راحتره برای ما

    خیلی راحت و زود باور میکنه

    تسلیم میشه زود

    حتی اگه تمام ارتعاش های عمل منفی تون حذف کنید، مثل ( غیبت، دزدی، غیبت، بحث کردن، سریال و اخبار دیدن و… ) و ارتعاش عمل مثبت انجام ندی، ذهن میره همون ارتعاش عمل منفی تکرار میکنه و تو حسش میکنی و انگار داری تجربه اش میکنی

    میدونید چرا،. چون هر کی تو ذهنمون همشون عملی انجام دادیم و بعد اومده تو ذهنمون، یعنی ما تصادف دیدیم بعد داره تو ذهنمون تکرار میشه و تصویرش میبینم و اذیت میشیم

    حالا چطور میخایید بدون ارتعاش عمل جلو اینها بگیری مسلما که نمیشه و خیلی سخته…

    ارتعاش های عمل منفی کامل باید حذف بشه و جاش ارتعاش عمل مثبت پر کنی که ذهن کم کم تسلیم بشه و اردم بشه…. کم کم نه یهو

    اگه راحتر و سریع تر نتیجه میخایین،. بدون تسلیم شدن ذهن تحلیلی به هیچ جا نمیرسی

    ارتعاش عمل منفی :

    ۱.غیبت

    ۲.رفتن تو دورهمی دوستات

    ۳.سریال و اخبار دیدن

    ۴. بحث کردن

    ۵.نگفتن خواسته هات به کسی

    ۶. مشکل داشتن با خانواده و نزدیکان

    مورد ۶ خیلی دقت کنید خانواده و نزدیکانت هم میتونن پولدارت کنن هم میتونن اعتماد بنفس و روابطط با دیگران خوب کنن

    هم میتونن فقیرت کنن و اعتماد بنفست بزنن زمین..!!!

    بیشتر ما از خانواده و نزدیکان به خودمون ضربه میزنیم اونم به ضرر ماتموم میشه به جای این به نفع مااستفاده کنیم…

    قرآن هم اینو گفته :

    ما فرطنا فی الکتاب من شی…

    وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً

    قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ 

    یَسْـَٔلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ ۖ قُلْ مَآ أَنفَقْتُم مِّنْ خَیْرٍۢ فَلِلْوَٰلِدَیْنِ وَٱلْأَقْرَبِینَ

    میخای پولدار بشی به پدر و مادر و نزدیکانت پول بده، کمک نکن، پول بده به اونها…. میدونی چرا، چون بیشتر ذهنت درگیر اینا می‌شه تا بیرون، پس سریعتر باور فراوانی شکل میگره تا اینکه بیرون بدی

    وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً

    قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ

    اعتماد بنفس میخای….

    پدر و مادرت ذهنت باهاشون درگیر نکن، ذهنت بیشتر با اینا درگیره

    اردتعاش عمل مثبت :

    ۱.لحظه حال

    ۲.شکرگزاری

    ۳.تحسین کردن

    ۴.دیدن سریال های استاد

    ۶.دادن حس خوب به خانواده و نزدیکان

    خلاصه نشینید بدون عمل، حتی اگه همه چیز داری و به تمام خاسته هات برسی، ذهنت هم نمیتونی کنترل کنی اگه بشینی و کار نکنی

    بدون عمل کننرل ذهن،خیلی سخته…

    کنترل اسب بدون افسار باعث اذیت شدنت میشه …. 🐎

    به قول استاد اگه نمیخای عمل انجام بدی…. برو زندان تا ببینی قرت ذهن چقدره پیر بشی

    عزیزم ذهن هر روز چیزای جدید میخاد، به هر جا رسیدی و هر چیزی داشته باشی

    کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ

    هم جدید میخاد، هم تنوع حالا تو بیا جلو این ذهن بگیر زجر میکشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2455 روز

    سلام مخصوص به استاد عزیزم

    کسی که هرروز با یک نکته به من تلنگر میزنه و امکان نداره یک روز و بدون آموزه های ایشون شب کنم.

    شما چقدر خوبی آخه.هربار حرف میزنی من میفهمم که چه جاهایی اشتباه کردم و همچنان دارم اشتباه میرم.چه جاهایی با خودم جنگ اشتباهی کردم.

    همین حرفهای حسابی که میزنید کلی به من کمک میکنه.خیلی شما دل بزرگی داری که انقدر خالصانه و رایگان آگاهی های به درد بخوری که مثل حرفهای بقیه فقط ظاهرش قشنگ نیست،بلکه زندگی ادم و تکون میده رو در اختیار ما قرار میدی.

    خیلی به در صلح بودن به من داره کمک میشه.

    سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت این و بهم دارن یاد میدن که چطور با خودم در صلح باشم.

    استاد من یه برهه ای اشتباهی در حوزه مالی انجام دادم که بهم ضربه بزرگی زد و دائم خودمو سرزنش کردم و میکنم که نه تنها ۵سال از عمرم رفت بلکه عایدیم هم رفت.

    همش مزگفتم اگر اون موقع با قوانین اشنا بودم چقدر به نفعم میشد و این اشتباه و نمیکردم چون نتیجه خوبی نگرفتم.

    در صورتیکه من تو دل اون تضاد درس ها و تجربه هایی گرفتم که شاید ادم های چندسال بزرگتر از خودم هم این تجربه هارو ندارن.

    تجربه هایی که گرون تموم شد ولی ارزشمند بود.تجربه هایی که باید چند سال بیشتر عمر میکردم و با ادم های زیادی ارتباط پیدا میکردم تا به دستشون بیارم ولی من به صورت فشرده به دستشون اوردم.

    من یاد گرفتم که کدوم راه هارو نباید برم و چه کارهایی رو نباید انجام بدم و چه اعتمادهایی که نباید بکنم و روی هیچکس جز خدا حساب باز نکنم و احساس لیاقت داشته باشم و حد مهربونی رو نگه دارم و از خود گذشتگی نکنم و مرز مهربونی و سادگی و حماقت و حفظ کنم و عزت نفسمو تقویت کنم و به کسی باج ندم و کنترل زندگی مو به دستم بگیرم و …هزاران درس دیگه.

    ولی من اول این خطاهارو انجام دادم و وقتی توی شرایط قرار گرفتم و وقتی نتیجه رو دیدم متوجه شدم من کجاها اشتباه فکر میکردم و اشتباه میرفتم جلو.

    همون موقع از خدا کمک خواستم و این مسیر قشنگ جلوی من ظاهر شد.

    بعد تو فایلهای رایگان که گوش دادم انگار خدا با برنامه این فایلهارو برای من از زبون شما داشت میگفت.

    به خدا داشتم دیوونه میشدم و قدم به قدم فهمیدم که من چقدر اشتباه کردم و نا آگاه بودم.

    هر حرفی شما میزدی من توی زندگیم تجربه کرده بودمش و میگفتم وای خدا راست میگه اگر من نتیجه معکوس گرفتم دلیلش مثلا حساب کردن رو دیگران و ترس و روی خدا حساب نکردن و احساس عدم لیاقت و … بود.

    تک تک حرفهای شما رو لمس کرده بودم برای همین با جان و دل پذیرفتم و به قلبم نشست آموزه های شما.

    من با توجه به هدف خودسازی که از زمانی که عقلم رسید برای خودم تعیین کرده بودم باید این تضاد و میدیدم تا تمام اشتباهاتمو پیدا کنم و شروع کنم به بازسازی شون.

    استاد شما خیلی حرفها میزنید ولی ادم زمانی که تو اون شرایط مورد نظر قرار بگیره و تجربه ش کنه و با چشم ببینه میتونه قلبا حرفهای شما رو باور کنه.

    من خیلی از بقیه جلوتر بودم چون من اشتباهات و اول تجربه کردم بعد اومدم سر کلاس درس و دونه دونه اون اتفاقات و از طریق شما رصد کردم و شروع کردم به ترمیم خصوصیات اشتباهی که فکر میکردم درسته و بعد این تضاد فهمیدم اشتباه بوده.

    حرفهای اخر فایل شما به من این ارامش و داد که دیگه هی نگم من چرا زودتر با قانون اشنا نشدم که به این تضاد نخورم.

    الان میگم با توجه به هدف درونی من ،باید این مسیر و طی میکردم تا به هدفم نزدیک بشم.من خیلی مهربون بودم و دلسوز و از خود گذشته و … واسه همین میگفتم چرا باید جواب خوبی های من این مدلی برگرده.

    همش میگفتم من که بدون شیله پیله فقط کمک کردم به ادم ها و قلب مهربونی دارم چرا باید همچین ضربه ای بخورم.

    ولی الان میگم خدا هم اینهارو دید و میتونست نزاره این اتفاقات بیوفته ولی برای رشد من لازم بود.

    من تجربه هایی دارم که یکبار بهاشو دادم و تموم شد حالا دیگه یاد گرفتم که چطور برم جلو و به چه شکل زندگی کنم که هم به خودم آسیبی نرسه و هم درست زندگی کنم.

    استاد چقدر ارزشمنده حرفهای شما.چقدر بیدارم میکنه.چقدر بهم آرامش میده و چقدر عالی هستی شما که اتفاقات زندگی تو بدون سانسور نشون میدی.

    شاید یکی دیگه بود میگفت برای چی اینو نشون بدم الان میگن قانونی که ازش حرف میزنی چرا اینجا کمکت نکرد و الهامی نشد بهت که مشکلت حل بشه و …اصلا چراباید برات مشکل پیش بیاد و …

    ولی شما انقدر از درون پر هستی و عزت نفست بالاست که میای نشون میدی این اتفاقات و تازه درسشم یاد میدی و میگی بابا منم از جنس شما هستم فقط ذهنمو کنترل میکنم و اهل عملم.

    دوستتون دارم استاد عزیزم💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    جواد گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    در مورد این فایل باید بگم که خیلی عالی بود و فهمیدم خداوند هر لحظه در حال الهام بخشیدن و ایده های جدید به ماست…و باز هم دوباره خداوند از طریق دستانش به من اموخت که باید در هدفم ثابت قدم باشم و حرکت کنم برای حل تمام مسایل زندگی و با حالی خوب وعالی با توکل به پروردگار یکتا زندگی خودم را خودم خلق کنم و به حرکت ادامه دهم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: