https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-18 08:46:492023-05-20 04:01:19سریال زندگی در بهشت | قسمت 116
198نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
راستش قبلنا که کامنت مینوشتم و از تجربیاتم مینوشتم و استاد لایک نمیکردن یه مقدار متاثر میشدم و فکر میکردم تایید نتایجی که گرفتم رو لایک استاد نشون میده.فکر میکردم اگه تجربیاتم رو استاد لایک نکردن دلیلش اینه که یا شیوه بیانم تاثیرگذار نیست و یا نتایجم …اما خوب که فکر کردم متوجه شدم لایک شدن و نشدن و اهمیتش برای من خودش یه نقصه یه نقص که با مسیری که دارم طی میکنم مغایرت داره با عزت نفس مغایرت داره.چرا ننویسم وقتی اینجا برای افرادی میگم که با تمام وجود حرفهام رو درک میکنن و هم مداریم واز این به بعد با قدرت هر زمان هدایت بشم به نوشتن مینویسم و دیگه لایک و این حرفا برام مهم نیست با قدرت و شجاعت میخوام تحسین کنم و حسم رو خوبتر نگه دارم .این مدتی که از طریق فایلها مخصوصا زندگی در بهشت با استاد و مریم عزیز بیشتر اشنا شدم یه چیزهایی خیلی تکونم دادن و تو روند رشدم خیلی مسائل رو تغییر داد.نگاهم به ثروتمند شدن و چجوری ثروت داشتن یک طرف شناختن چیزایی که ثروت نیست و باورا و اداهای الکی هست که یه عمر فکر کردم ثروت هست طرف دیگه…چیزی که خیلی قابل تحسین هست اینه که ثروت برای استاد و مریم عزیز نه وسیله ای هست برای خود نمایی و تظاهر نه زرق و برق های الکی .ثروت تو زندگی ایشون من هستم ها و من دارم ها رو جار نمیزنه بلکه یه ابزاره برای لذت بردن و کشف و تجربه های پر ازاگاهی…داخل خونه فقط چیزایی رو میبینیم که استفاده میشن اونم از نوع بهترین ولی ساده ترین ظاهر نه زرق و برقی نه لوستر ها وسایل اضافه و پر از انرژی منفی.حتی لباس پوشیدن استاد و مریم عزیز در عین سادگی هست و در عین راحتی و خودشون بودن و بهتر بگم اصالت واقعی داشتن که دیدن و اگاهی گرفتن از این اصالت واقعی برای من خیلی خیلی خیلی لذت بخشه واقعا ثروت برازنده عباسمنش ها و مریم هایی هست که خود واقعیشون رو با ثروت رشد دادن نه ظاهر زندگیشون رو.وقتی میبینم استاد با اینکه میتونن بشینن تو خونه و افراد رو به خدمت بگیرند که پارادایس رو تمیز کنن و خیلی زودتر هم شاید انجام بشه و راحت تر و شاید حتی کم هزینه تر خودشون قدم به قدم با ارامش میرن تو دل تجربیات و دست به ابزار میشن خیییییلی لذت میبرم و بیشتر به خودم میام و بیشتر خدا رو شکر میکنم که تو این مسیر هستم و به جای رسانه های دیگه که پرن از باورها و انرژی های نا مناسب سریال زندگی در بهشت رو میبینم که فقط زیبایی ها و اگاهی های درست رو به من میگه.من مطمئنم پارادایس قراره تاریخ ساز بشه قراره عشق و ایمان همراه با عمل و شکر گذاری و اصالت استاد عباسمنش و مریم عزیز رو که تو همه جای پارادایس گوشه به گوشه ثبت شده رو تاریخ ساز کنه چون همه چیز رو خودشون دارن تجربه میکننو میسازن …شاید هر شخص با شرایط مالی استاد بود تراکتور رو همونجا رها میکرد یا نیروی امداد رو همون اول خبر میکرد اما اون زمان دیگه عشق لحظه به لحظه و اون تجربه شیرین عملی کردن ایده و شیرینی همراهی عاشقانشون با هم تو حل مسائل ثبت نمیشد …چقدر دوستون دارم استاد و چقدر افرادی که هر جای دنیا به شیوه شما دارن زندگی میکنن رو تحسین میکنم …وقتی میبینم بهترین کیفیت غذا رو با کمال سادگی و خود واقعی بودن میل میکنید بدون وابستگی یا تظاهر به هر چیزی غیر از خودتون بودن بار ها و بارها به خودم میگم این درسته و اینه….احسنت .تازه به خودم اومدم و تازه میدونم چه چیزهایی رو برای خودم و لذت بردن خودم میخوام و چه چیزهایی رو برای تایید و تحسین دیگران.تازه یاد گرفتم چیا رو باید از فاکتورهام حذف کنم و ثروت رو برای چی بخوام.خیلی دوستون دارم.خدا رو خیلی خیلی شکر میکنم که تو این مسیر زیبا و این خانواده صمیمی و اگاه هستم.
واقعا این فایل شما نور امید بیشتری رو تو دلم زنده کرد همیشه باخودم میگفتم خدایا من خواسته هایی دارم که قدم براشون برداشتم حرکت کردم پس چرا به نتیحه هنوز نرسیدم در صورتی که نشانههایی رسیدنش رو متوجه میشم و میبینم و به الهام هایی میشه و عمل میکنم ولی باز مسگم چرا خودش نیومده الان بمدت طولانی ولی به گفته شما همین میشه که این عمل ها و حرکتها در مراحل بعدی زندگیم حتما به کاربردی میرسه که منو در همه جهاتم راضی میکنه واین موضوع درست خیلی خیلی بزرگی برام داشت و خیلی امیدم بیشتر شده و از خدای خودم میخواستم امروز باهام حرف بزنه چون گاهی میشه باخودم میگم من باورهامو بیشتر شتا جایی میدونستم اشتباهه درست کردم و میگم خدایا من میخوام رشد بیشتری داشته باشم ومیگم بهم بگو کدوم راه هستم ایا مسیرم درسته یانه…
ولی خدا به زبان شما این درس بزرگ رو بهم دادین…
انشالله خدا پشت وپناهتون باشه و من هم درک بیشتر خدا رسیدم…
اقا من از روز اول که تراکتور توی باتلاق گیر کرد گفتم تنها با وینچ درمیاد چون دف عقب توی باتلاق بود… تلاش تون خیلی خیلی عالی بود چون من هم طبق تجربیاتم از اولش گفتم فقط با وینچ هرچند من هم بودم تمام تلاش مو میکردم بعد به وینچمن میزنگیدم… خلاصه یه پیشنهاد دارم براتون… بجای سانتافه تون یه فورد F150 بگیرید و روش یه وینچ 12 تن ببندیدو وینچ هم روی شاسی وصل بشه اینطور دیگه براحتی هربار گیر کردید خودتون با عزیز دل درش بیارید و دیگه این همه زحمت چوپ انداختن و گل بازی و … ندارید هرچند گل بازی و زیر لاستیک ها رو چفت و بست کردن هم خواهید داشت ولی کمتر و آسوده تر خواهید بود…
کسی که هرروز با یک نکته به من تلنگر میزنه و امکان نداره یک روز و بدون آموزه های ایشون شب کنم.
شما چقدر خوبی آخه.هربار حرف میزنی من میفهمم که چه جاهایی اشتباه کردم و همچنان دارم اشتباه میرم.چه جاهایی با خودم جنگ اشتباهی کردم.
همین حرفهای حسابی که میزنید کلی به من کمک میکنه.خیلی شما دل بزرگی داری که انقدر خالصانه و رایگان آگاهی های به درد بخوری که مثل حرفهای بقیه فقط ظاهرش قشنگ نیست،بلکه زندگی ادم و تکون میده رو در اختیار ما قرار میدی.
خیلی به در صلح بودن به من داره کمک میشه.
سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت این و بهم دارن یاد میدن که چطور با خودم در صلح باشم.
استاد من یه برهه ای اشتباهی در حوزه مالی انجام دادم که بهم ضربه بزرگی زد و دائم خودمو سرزنش کردم و میکنم که نه تنها ۵سال از عمرم رفت بلکه عایدیم هم رفت.
همش مزگفتم اگر اون موقع با قوانین اشنا بودم چقدر به نفعم میشد و این اشتباه و نمیکردم چون نتیجه خوبی نگرفتم.
در صورتیکه من تو دل اون تضاد درس ها و تجربه هایی گرفتم که شاید ادم های چندسال بزرگتر از خودم هم این تجربه هارو ندارن.
تجربه هایی که گرون تموم شد ولی ارزشمند بود.تجربه هایی که باید چند سال بیشتر عمر میکردم و با ادم های زیادی ارتباط پیدا میکردم تا به دستشون بیارم ولی من به صورت فشرده به دستشون اوردم.
من یاد گرفتم که کدوم راه هارو نباید برم و چه کارهایی رو نباید انجام بدم و چه اعتمادهایی که نباید بکنم و روی هیچکس جز خدا حساب باز نکنم و احساس لیاقت داشته باشم و حد مهربونی رو نگه دارم و از خود گذشتگی نکنم و مرز مهربونی و سادگی و حماقت و حفظ کنم و عزت نفسمو تقویت کنم و به کسی باج ندم و کنترل زندگی مو به دستم بگیرم و …هزاران درس دیگه.
ولی من اول این خطاهارو انجام دادم و وقتی توی شرایط قرار گرفتم و وقتی نتیجه رو دیدم متوجه شدم من کجاها اشتباه فکر میکردم و اشتباه میرفتم جلو.
همون موقع از خدا کمک خواستم و این مسیر قشنگ جلوی من ظاهر شد.
بعد تو فایلهای رایگان که گوش دادم انگار خدا با برنامه این فایلهارو برای من از زبون شما داشت میگفت.
به خدا داشتم دیوونه میشدم و قدم به قدم فهمیدم که من چقدر اشتباه کردم و نا آگاه بودم.
هر حرفی شما میزدی من توی زندگیم تجربه کرده بودمش و میگفتم وای خدا راست میگه اگر من نتیجه معکوس گرفتم دلیلش مثلا حساب کردن رو دیگران و ترس و روی خدا حساب نکردن و احساس عدم لیاقت و … بود.
تک تک حرفهای شما رو لمس کرده بودم برای همین با جان و دل پذیرفتم و به قلبم نشست آموزه های شما.
من با توجه به هدف خودسازی که از زمانی که عقلم رسید برای خودم تعیین کرده بودم باید این تضاد و میدیدم تا تمام اشتباهاتمو پیدا کنم و شروع کنم به بازسازی شون.
استاد شما خیلی حرفها میزنید ولی ادم زمانی که تو اون شرایط مورد نظر قرار بگیره و تجربه ش کنه و با چشم ببینه میتونه قلبا حرفهای شما رو باور کنه.
من خیلی از بقیه جلوتر بودم چون من اشتباهات و اول تجربه کردم بعد اومدم سر کلاس درس و دونه دونه اون اتفاقات و از طریق شما رصد کردم و شروع کردم به ترمیم خصوصیات اشتباهی که فکر میکردم درسته و بعد این تضاد فهمیدم اشتباه بوده.
حرفهای اخر فایل شما به من این ارامش و داد که دیگه هی نگم من چرا زودتر با قانون اشنا نشدم که به این تضاد نخورم.
الان میگم با توجه به هدف درونی من ،باید این مسیر و طی میکردم تا به هدفم نزدیک بشم.من خیلی مهربون بودم و دلسوز و از خود گذشته و … واسه همین میگفتم چرا باید جواب خوبی های من این مدلی برگرده.
همش میگفتم من که بدون شیله پیله فقط کمک کردم به ادم ها و قلب مهربونی دارم چرا باید همچین ضربه ای بخورم.
ولی الان میگم خدا هم اینهارو دید و میتونست نزاره این اتفاقات بیوفته ولی برای رشد من لازم بود.
من تجربه هایی دارم که یکبار بهاشو دادم و تموم شد حالا دیگه یاد گرفتم که چطور برم جلو و به چه شکل زندگی کنم که هم به خودم آسیبی نرسه و هم درست زندگی کنم.
استاد چقدر ارزشمنده حرفهای شما.چقدر بیدارم میکنه.چقدر بهم آرامش میده و چقدر عالی هستی شما که اتفاقات زندگی تو بدون سانسور نشون میدی.
شاید یکی دیگه بود میگفت برای چی اینو نشون بدم الان میگن قانونی که ازش حرف میزنی چرا اینجا کمکت نکرد و الهامی نشد بهت که مشکلت حل بشه و …اصلا چراباید برات مشکل پیش بیاد و …
ولی شما انقدر از درون پر هستی و عزت نفست بالاست که میای نشون میدی این اتفاقات و تازه درسشم یاد میدی و میگی بابا منم از جنس شما هستم فقط ذهنمو کنترل میکنم و اهل عملم.
من مریم خانم را تحسین می کنم که همچون مادری مهربان به مرغ ها می رسد و فرقی بین آنها چه ضعیف و چه قوی نمی گذارد. وقتی دید یکی از جوجه ها به خاطر ضعفش و ترس از رفتن زیر دست و پا رفته زیر میز غذاخوری و از آنجا غذا می خورد آن را دید و برایش غذا ریخت. اما نگاهش به این عمل آن جوجه این بود که به خاطر هوش بالایش از آنجا غذا می خورد. این نوع نگاه یک مادر به فرزندانش به آنها قدرت می دهد و باور می کنند که می توانند همه قوی و مستقل باشند.
سلام به مربی های عزیزم وهمچنین سلام خداوند حکیم از خداوند متشکرم که باز هم به من فرصتی در کنار استادای عزیزم ودوستان هم مداری گلم باشم خداوندبازامروز منو به مسیری هدایت کرد که پراز زیبایی هست واقعا توی این مسیر جز زیبایی چیز دیگری نیست خداوند در هر لحظه در حال هدایت ماست چون امروز هم مرا به قسمتی دیگر از سریال زندگی در بهشت هدایت کرد که باز بهترین هارا لایق خودم بدونم وبا استفاده از قانون احساس خوب =اتفاق خوب تا همین لحظه اتفاقات وشرایط یو خلق کردم که انسان های معمولی از آن غافلند واون اتفاق به قول استاد ایمان مساوی عمل صالح است وامروز آنقدر عمل صالح انجام دادم که فقط میخوام آین ساعتی که تا زمان خوابم مونده رو شکر گزار خداوند باشم امید وارم در پناه الله یکتا شاد و سلامت وسعادت مند در دنیا وآخرت باشید
سلام سلام پر عشق به همه دوستان عزیز عشقای خدا. این فایل خیلی برام جالب بود. درمورد تراکتور یا به قولی تلکتول که از داخل گِل دراوومد بالاخره و شسته هم شد و نوو. ی مورد خیلی باحال برام توضیحات درمورد عمل به ایده ها بود. اینکه به هر ایده قابل دسترس و در جایگاه فعلی فرکانسیمون عمل کنیم نه ایده جوگیرانه، ایده بادرنظر گرفتن قانون تکامل و این ایده در اکثر مواقع نتیجه میده و گاهیم تکاملمون برای نتیجه دلخواه طی نشده ی نتیجه کوچیکتر ممکنه بگیریم و ایده بعدیش میاد و بازم بهتر و در مراحل لذت بخش ایده ها به نتیجه ایده آل مد نظرمون حتی بسیار بهتر هم تبدیل میشود. این مسیر بینهایت لذت بخشه و طبیعتا هم نتایج عالی. اینجا تلکتول دفه اول در نیومد دفه دوم درنیومد ولی مسیر لذت بخشی بود. و در آخر هم ایده ها هی بهتر شد و به نتیجه عالی مدنظر رسید.
این کامنتو برا خودم اول از همه نوشتم که یاد بگیرم به اولین ایده عمل کنم چون با عمل کردن بزرگتر میشم و ایده های بعدی میاد و دوباره هی بهتر و بهتر.
نمی دانید چقدر لذت می برم و استفاده میکنم وقتی دراین سریالها صحبت می کنید و عاشقانه گوش میدم و نکته برداری می کنم. خیلی خیلی موثر است
این قدر غرق فایل شده بودم که یکدفعه دیدم سرم رفته تو مانیتور و منم دنبال پیچ می گردم و کلی هم خندیدم
صدای زندگی و ارامش زندگی را در این فایلها می بینم و منم با شما زندگی می کنم.
وقتی این مدل زندگی را در همچنین جایی مثل پرادایس نداریم دنبال زندگی اینطوری هستم و شاید در آن مدل زندگی هم دنبال مدل زندگی آپارتمان نشینی باشم ولی این طوری واقعا انگار با شما دارم در پرادایس زندگی می کنم و همزمان زندگی آپارتمانی را هم دارم. خیلی تجربه عالی است تشکر
وقتی به تراکتور فکر میکردم که دارید چند راه را امتحان میکنید همان اول فایل به خودم گفتم خوب کاش یک ماشین مثل همانی آمد می گفتند و می آمد این را می کشید بیرون و قبل از توضیحات شما در انتهای فایل نگاه می کردم و میگفتم ببین اگر تو بودی این همه راه را امتحان نمی کردی و صاف می رفتم سراغ راه راحتترین راه در همین افکار بودم که خانم شایسته گفتند که استاد توانایی حل مسئله را خیلی زیاد دارند و تجربه زیادی برای حل مسئله دارند و … بعد گفتم ببین دقیقا کاری است که من هیچوقت انجام نمی دهم و این پاشنه آشیل من است و این خودش باعث میشود که تجربیات کم شود.
وقتی حل مسئله را انجام میدهید حتی اگر به راه حل هم نیانجامد ولی چقدر روی اعتماد به نفس ما تاثیر دارد و آن را بهترش میکند
بهر حال در این فایل کلی پاشنه آشیل از خودم پیدا کردم که اصلا فکرش را هم نمی کردم .
مرسی از این سریالها از این فیلمها و توضیحات
این گفته استاد چقدر به دلم نشست عمل به ایده ها ، حرکت و ایمان به خدا.
به اندازه کافی هم اگر بازخورد نداشته باشد ولی خوده آنها خیلی به ما کمک می کند.
سلام ممنونم از کامنت شما. خیلی خوب اشاره کردید که وقتی حل مساله انجام نمیدهید و به نتیجه نمیرسه اعتماد به نفس ما رو زیاد میکنه . و میفهمیم مهم اینه اقدام کنیم و راه حل ها رو امتحان کنیم و پیش بریم. تا درس بگیریم و رشد کنیم شاید رشد ما به نتیجه برسه شاید به نتیجه نرسیم . ولی درنهایت سوده و ما کلی درس یاد میگیریم ئدر طی این اقدام و فکر درباره حل مساله و امتحان کردن و پیش رفتن.
ی جورایی داره تسلیم بودنمان را به خدا نشان میدهد می گیم من هر ایده ای دارم انجام میدهم و به نتیجه اش کاری ندارم و بیشتر مواقع هم میشه و اگر هم نشد تجربه کسب کردم و راهی بهتر را پیدا میکنم. این قسمت سریال برای من خیلی عالی بود و خیلی چیزها را یاد گرفتم در همین الان مسائلی که درو برم هست دیدم بیشتر ش را یا رها می کنم یا می گم خودش انجام میده و از وظیفه و تعهد خودم خارجش می کنم که این نوعی بی تعهدی مرا نشان میدهد و اینکه هر قسمتی از زندگی من به من مربوط است و زیر بار مسئولیتش شانه خالی میکنم یعنی این تعهد و مسئولیت این قدر ریز است که یک ذره ساده می گیریم از زیرش خارج میشویم و کارها از دست ما در می رود.
و بعد پیش خودم مسائل در و برم را بررسی کردم و دیدم که اگر راه حلهایم را انجام بدهم و به نتیجه هم نرسم چقدر حسم به خودم خوب میشه و چقدر اعتماد به نفسم می ره بالاتر.
یک مثال خیلی ساده می زنم همیشه از این میله هایی است که سرش برای گردگیری است و توی امامزاده ها قبلا دیدم که یکسری از این خادم ها دست می گیرند و یک سره این ور و آن ور را گرد گیری می کنند هر وقت می رفتم شهروند اینها را می دیدم می گفتم اه چه چیزی بی خودیه کی اینها را می خره آدم یاد امام زاده ها می افته، این بار که رفتم شهروند؛ یکدفعه یکی گفت بخر؛ گفتم بابا ول کن ؛ و خلاصه ارزان هم بود گفتم بزار بخرم توچه کار داری گفته شد بخر تو هم بخر؛ خلاصه خریدم وبعد که آمدم خانه و می خواستم تمیز کنم گفتم بزار لابلای صندلی و میز و بالای دیوارها و بالای قاب عکسها ووو را به این بکشم اصلا باورم نمی شد کلا گرد و خاک به طرزی عجیب می رفت و تمیز تمیز می شد کاری بالای دیوارها که قدم نمی رسید را با آن راحت کشیدم. بعد به خودم گفتم این قدر به روشهای سنتی و همیشگی چسبیده ام اصلا موقعیتهای مختلف و جدید را می ترسم امتحان کنم و حالا در این موارد هم وقتی راه های مختلف را امتحان کنیم کلی نتیجه می گیریم کلی تجربه می کنیم کلی حالمان از خودمان بهتر میشود کلی احساس خوب پیدا می کنیم ولی ما خیلی راحت مثل همیشه صاف می رویم زنگ می زنیم آقای کولر خرابه بیا درستش کن وووو
از همون اول که عکس این قسمتو دیدم گفتم خوب خدا رو شکر که تراکتور دراومد تو این قسمت 😁
وای عجب هات تابی. تو هوای خنک (میگم خنک چون من کانادا هستم، اینجا الان منفی 11 درجه ست، ما به هوای بالای صفر میگیم خنک، 😅) میشینی تو آب داغ، زیر آسمون آبی، با منظره ی جنگل و درختان زیبا و مرغ و خروس ها و دریاچه و… عشق میکنی، به به…
این مرغ و خروس ها توی هر قسمت باز زیباییشون و کارایی که میکنن برام تازگی داره، چه هجومی میارن به غذا، اون اردک مهاجر هم از دور طوافشون میکرد و نظارت داشت بر ماجرا 😄 خیلی لذت بردم از این قسمت و مخصوصاً صحبت های استاد در مورد اجرا کردن ایده ها و تجربه کسب کردن 👌👌 عالی بود.
بنام رب العالمین هزاران مرتبه شکر. سلام استاد عزیز من اولین باره که دارم کامنت میزارم . ایده جکوزی خیلی خیلی عالی بود دمتون گرم . ان شاءالله ازش بیشترین لذت رو ببرید . خدارو شاکرم الحمدلله رب العالمین
سلام اسماعیل جان
خداقوت
خیلی عالیه که شروع کردی و قدم اول رو برداشتی احسنت
هرچند منم تازه شروع کردم ولی مهم اینه که شروع کردم
توکل به الله یکتا بیشتر و پخته تر دیدگاه بزاریم
به نام خدای یکتا
سلام
راستش قبلنا که کامنت مینوشتم و از تجربیاتم مینوشتم و استاد لایک نمیکردن یه مقدار متاثر میشدم و فکر میکردم تایید نتایجی که گرفتم رو لایک استاد نشون میده.فکر میکردم اگه تجربیاتم رو استاد لایک نکردن دلیلش اینه که یا شیوه بیانم تاثیرگذار نیست و یا نتایجم …اما خوب که فکر کردم متوجه شدم لایک شدن و نشدن و اهمیتش برای من خودش یه نقصه یه نقص که با مسیری که دارم طی میکنم مغایرت داره با عزت نفس مغایرت داره.چرا ننویسم وقتی اینجا برای افرادی میگم که با تمام وجود حرفهام رو درک میکنن و هم مداریم واز این به بعد با قدرت هر زمان هدایت بشم به نوشتن مینویسم و دیگه لایک و این حرفا برام مهم نیست با قدرت و شجاعت میخوام تحسین کنم و حسم رو خوبتر نگه دارم .این مدتی که از طریق فایلها مخصوصا زندگی در بهشت با استاد و مریم عزیز بیشتر اشنا شدم یه چیزهایی خیلی تکونم دادن و تو روند رشدم خیلی مسائل رو تغییر داد.نگاهم به ثروتمند شدن و چجوری ثروت داشتن یک طرف شناختن چیزایی که ثروت نیست و باورا و اداهای الکی هست که یه عمر فکر کردم ثروت هست طرف دیگه…چیزی که خیلی قابل تحسین هست اینه که ثروت برای استاد و مریم عزیز نه وسیله ای هست برای خود نمایی و تظاهر نه زرق و برق های الکی .ثروت تو زندگی ایشون من هستم ها و من دارم ها رو جار نمیزنه بلکه یه ابزاره برای لذت بردن و کشف و تجربه های پر ازاگاهی…داخل خونه فقط چیزایی رو میبینیم که استفاده میشن اونم از نوع بهترین ولی ساده ترین ظاهر نه زرق و برقی نه لوستر ها وسایل اضافه و پر از انرژی منفی.حتی لباس پوشیدن استاد و مریم عزیز در عین سادگی هست و در عین راحتی و خودشون بودن و بهتر بگم اصالت واقعی داشتن که دیدن و اگاهی گرفتن از این اصالت واقعی برای من خیلی خیلی خیلی لذت بخشه واقعا ثروت برازنده عباسمنش ها و مریم هایی هست که خود واقعیشون رو با ثروت رشد دادن نه ظاهر زندگیشون رو.وقتی میبینم استاد با اینکه میتونن بشینن تو خونه و افراد رو به خدمت بگیرند که پارادایس رو تمیز کنن و خیلی زودتر هم شاید انجام بشه و راحت تر و شاید حتی کم هزینه تر خودشون قدم به قدم با ارامش میرن تو دل تجربیات و دست به ابزار میشن خیییییلی لذت میبرم و بیشتر به خودم میام و بیشتر خدا رو شکر میکنم که تو این مسیر هستم و به جای رسانه های دیگه که پرن از باورها و انرژی های نا مناسب سریال زندگی در بهشت رو میبینم که فقط زیبایی ها و اگاهی های درست رو به من میگه.من مطمئنم پارادایس قراره تاریخ ساز بشه قراره عشق و ایمان همراه با عمل و شکر گذاری و اصالت استاد عباسمنش و مریم عزیز رو که تو همه جای پارادایس گوشه به گوشه ثبت شده رو تاریخ ساز کنه چون همه چیز رو خودشون دارن تجربه میکننو میسازن …شاید هر شخص با شرایط مالی استاد بود تراکتور رو همونجا رها میکرد یا نیروی امداد رو همون اول خبر میکرد اما اون زمان دیگه عشق لحظه به لحظه و اون تجربه شیرین عملی کردن ایده و شیرینی همراهی عاشقانشون با هم تو حل مسائل ثبت نمیشد …چقدر دوستون دارم استاد و چقدر افرادی که هر جای دنیا به شیوه شما دارن زندگی میکنن رو تحسین میکنم …وقتی میبینم بهترین کیفیت غذا رو با کمال سادگی و خود واقعی بودن میل میکنید بدون وابستگی یا تظاهر به هر چیزی غیر از خودتون بودن بار ها و بارها به خودم میگم این درسته و اینه….احسنت .تازه به خودم اومدم و تازه میدونم چه چیزهایی رو برای خودم و لذت بردن خودم میخوام و چه چیزهایی رو برای تایید و تحسین دیگران.تازه یاد گرفتم چیا رو باید از فاکتورهام حذف کنم و ثروت رو برای چی بخوام.خیلی دوستون دارم.خدا رو خیلی خیلی شکر میکنم که تو این مسیر زیبا و این خانواده صمیمی و اگاه هستم.
سلام ممونم از کامنت زیباتون.
یاد گرفتم ازتون و بمن هم یادآموری شد. تاییئ مساله هایی که یاد گرفتیم و تایید کل زندگیمون توسط خودمونه . پیام توسط خودمونه.
و چقدر زیبا گفتی که نوشتن و فکر کردن به اینکه چی بنویسیم چقدر ما رو رشد میده . مخصوصا برای کسایی که در این مدار هستند.
و با این کار کمترین فایده ش اینه که توجه ما جلب میشه به مطالب و قوانین و زیبایی ها.
عالی نگاه کردید به زندگی استاد و زندگی در بهشت. لذت بردم. تبریک میگم بهتون به این نگاه زیباتون. تحسینتون میکنم
سارا جان سلام
خداقوت
حقیقتا منم دقیقا دنبال لایک سبز بودم و گرفتم اونم نه یکی بلکه دوتا پشت سرهم و برای من ارزشمنده خیلی ارزشمنده
اما بدون خوندن دیدگاه بقیه دوستان
تا وقتی که شروع به خوندن و دیدن بقیه کردم منم دیده شدم و الان با شما موافقم یعنی بعد گرفتن اولین لایک متوجه شدم که اصلا چرا من دیدگاه بزارم
خداروشکر و خوشحالم که شما این موضوع رو بی پرده و رک بدون ترس از قضاوت شدن بیان کردید و با بیان این موضوع بمن هم این شجاعت رو دادید که منم بیان کنم.
متشکرم
سلام استاد عزیزم..
واقعا این فایل شما نور امید بیشتری رو تو دلم زنده کرد همیشه باخودم میگفتم خدایا من خواسته هایی دارم که قدم براشون برداشتم حرکت کردم پس چرا به نتیحه هنوز نرسیدم در صورتی که نشانههایی رسیدنش رو متوجه میشم و میبینم و به الهام هایی میشه و عمل میکنم ولی باز مسگم چرا خودش نیومده الان بمدت طولانی ولی به گفته شما همین میشه که این عمل ها و حرکتها در مراحل بعدی زندگیم حتما به کاربردی میرسه که منو در همه جهاتم راضی میکنه واین موضوع درست خیلی خیلی بزرگی برام داشت و خیلی امیدم بیشتر شده و از خدای خودم میخواستم امروز باهام حرف بزنه چون گاهی میشه باخودم میگم من باورهامو بیشتر شتا جایی میدونستم اشتباهه درست کردم و میگم خدایا من میخوام رشد بیشتری داشته باشم ومیگم بهم بگو کدوم راه هستم ایا مسیرم درسته یانه…
ولی خدا به زبان شما این درس بزرگ رو بهم دادین…
انشالله خدا پشت وپناهتون باشه و من هم درک بیشتر خدا رسیدم…
دوستون دارم
سلام بر سید عزیز
اقا من از روز اول که تراکتور توی باتلاق گیر کرد گفتم تنها با وینچ درمیاد چون دف عقب توی باتلاق بود… تلاش تون خیلی خیلی عالی بود چون من هم طبق تجربیاتم از اولش گفتم فقط با وینچ هرچند من هم بودم تمام تلاش مو میکردم بعد به وینچمن میزنگیدم… خلاصه یه پیشنهاد دارم براتون… بجای سانتافه تون یه فورد F150 بگیرید و روش یه وینچ 12 تن ببندیدو وینچ هم روی شاسی وصل بشه اینطور دیگه براحتی هربار گیر کردید خودتون با عزیز دل درش بیارید و دیگه این همه زحمت چوپ انداختن و گل بازی و … ندارید هرچند گل بازی و زیر لاستیک ها رو چفت و بست کردن هم خواهید داشت ولی کمتر و آسوده تر خواهید بود…
در پناه الله یکتا شادتر ثروتمندتر و سالم تر باشید
سلام مخصوص به استاد عزیزم
کسی که هرروز با یک نکته به من تلنگر میزنه و امکان نداره یک روز و بدون آموزه های ایشون شب کنم.
شما چقدر خوبی آخه.هربار حرف میزنی من میفهمم که چه جاهایی اشتباه کردم و همچنان دارم اشتباه میرم.چه جاهایی با خودم جنگ اشتباهی کردم.
همین حرفهای حسابی که میزنید کلی به من کمک میکنه.خیلی شما دل بزرگی داری که انقدر خالصانه و رایگان آگاهی های به درد بخوری که مثل حرفهای بقیه فقط ظاهرش قشنگ نیست،بلکه زندگی ادم و تکون میده رو در اختیار ما قرار میدی.
خیلی به در صلح بودن به من داره کمک میشه.
سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت این و بهم دارن یاد میدن که چطور با خودم در صلح باشم.
استاد من یه برهه ای اشتباهی در حوزه مالی انجام دادم که بهم ضربه بزرگی زد و دائم خودمو سرزنش کردم و میکنم که نه تنها ۵سال از عمرم رفت بلکه عایدیم هم رفت.
همش مزگفتم اگر اون موقع با قوانین اشنا بودم چقدر به نفعم میشد و این اشتباه و نمیکردم چون نتیجه خوبی نگرفتم.
در صورتیکه من تو دل اون تضاد درس ها و تجربه هایی گرفتم که شاید ادم های چندسال بزرگتر از خودم هم این تجربه هارو ندارن.
تجربه هایی که گرون تموم شد ولی ارزشمند بود.تجربه هایی که باید چند سال بیشتر عمر میکردم و با ادم های زیادی ارتباط پیدا میکردم تا به دستشون بیارم ولی من به صورت فشرده به دستشون اوردم.
من یاد گرفتم که کدوم راه هارو نباید برم و چه کارهایی رو نباید انجام بدم و چه اعتمادهایی که نباید بکنم و روی هیچکس جز خدا حساب باز نکنم و احساس لیاقت داشته باشم و حد مهربونی رو نگه دارم و از خود گذشتگی نکنم و مرز مهربونی و سادگی و حماقت و حفظ کنم و عزت نفسمو تقویت کنم و به کسی باج ندم و کنترل زندگی مو به دستم بگیرم و …هزاران درس دیگه.
ولی من اول این خطاهارو انجام دادم و وقتی توی شرایط قرار گرفتم و وقتی نتیجه رو دیدم متوجه شدم من کجاها اشتباه فکر میکردم و اشتباه میرفتم جلو.
همون موقع از خدا کمک خواستم و این مسیر قشنگ جلوی من ظاهر شد.
بعد تو فایلهای رایگان که گوش دادم انگار خدا با برنامه این فایلهارو برای من از زبون شما داشت میگفت.
به خدا داشتم دیوونه میشدم و قدم به قدم فهمیدم که من چقدر اشتباه کردم و نا آگاه بودم.
هر حرفی شما میزدی من توی زندگیم تجربه کرده بودمش و میگفتم وای خدا راست میگه اگر من نتیجه معکوس گرفتم دلیلش مثلا حساب کردن رو دیگران و ترس و روی خدا حساب نکردن و احساس عدم لیاقت و … بود.
تک تک حرفهای شما رو لمس کرده بودم برای همین با جان و دل پذیرفتم و به قلبم نشست آموزه های شما.
من با توجه به هدف خودسازی که از زمانی که عقلم رسید برای خودم تعیین کرده بودم باید این تضاد و میدیدم تا تمام اشتباهاتمو پیدا کنم و شروع کنم به بازسازی شون.
استاد شما خیلی حرفها میزنید ولی ادم زمانی که تو اون شرایط مورد نظر قرار بگیره و تجربه ش کنه و با چشم ببینه میتونه قلبا حرفهای شما رو باور کنه.
من خیلی از بقیه جلوتر بودم چون من اشتباهات و اول تجربه کردم بعد اومدم سر کلاس درس و دونه دونه اون اتفاقات و از طریق شما رصد کردم و شروع کردم به ترمیم خصوصیات اشتباهی که فکر میکردم درسته و بعد این تضاد فهمیدم اشتباه بوده.
حرفهای اخر فایل شما به من این ارامش و داد که دیگه هی نگم من چرا زودتر با قانون اشنا نشدم که به این تضاد نخورم.
الان میگم با توجه به هدف درونی من ،باید این مسیر و طی میکردم تا به هدفم نزدیک بشم.من خیلی مهربون بودم و دلسوز و از خود گذشته و … واسه همین میگفتم چرا باید جواب خوبی های من این مدلی برگرده.
همش میگفتم من که بدون شیله پیله فقط کمک کردم به ادم ها و قلب مهربونی دارم چرا باید همچین ضربه ای بخورم.
ولی الان میگم خدا هم اینهارو دید و میتونست نزاره این اتفاقات بیوفته ولی برای رشد من لازم بود.
من تجربه هایی دارم که یکبار بهاشو دادم و تموم شد حالا دیگه یاد گرفتم که چطور برم جلو و به چه شکل زندگی کنم که هم به خودم آسیبی نرسه و هم درست زندگی کنم.
استاد چقدر ارزشمنده حرفهای شما.چقدر بیدارم میکنه.چقدر بهم آرامش میده و چقدر عالی هستی شما که اتفاقات زندگی تو بدون سانسور نشون میدی.
شاید یکی دیگه بود میگفت برای چی اینو نشون بدم الان میگن قانونی که ازش حرف میزنی چرا اینجا کمکت نکرد و الهامی نشد بهت که مشکلت حل بشه و …اصلا چراباید برات مشکل پیش بیاد و …
ولی شما انقدر از درون پر هستی و عزت نفست بالاست که میای نشون میدی این اتفاقات و تازه درسشم یاد میدی و میگی بابا منم از جنس شما هستم فقط ذهنمو کنترل میکنم و اهل عملم.
دوستتون دارم استاد عزیزم💜
من مریم خانم را تحسین می کنم که همچون مادری مهربان به مرغ ها می رسد و فرقی بین آنها چه ضعیف و چه قوی نمی گذارد. وقتی دید یکی از جوجه ها به خاطر ضعفش و ترس از رفتن زیر دست و پا رفته زیر میز غذاخوری و از آنجا غذا می خورد آن را دید و برایش غذا ریخت. اما نگاهش به این عمل آن جوجه این بود که به خاطر هوش بالایش از آنجا غذا می خورد. این نوع نگاه یک مادر به فرزندانش به آنها قدرت می دهد و باور می کنند که می توانند همه قوی و مستقل باشند.
سلام به مربی های عزیزم وهمچنین سلام خداوند حکیم از خداوند متشکرم که باز هم به من فرصتی در کنار استادای عزیزم ودوستان هم مداری گلم باشم خداوندبازامروز منو به مسیری هدایت کرد که پراز زیبایی هست واقعا توی این مسیر جز زیبایی چیز دیگری نیست خداوند در هر لحظه در حال هدایت ماست چون امروز هم مرا به قسمتی دیگر از سریال زندگی در بهشت هدایت کرد که باز بهترین هارا لایق خودم بدونم وبا استفاده از قانون احساس خوب =اتفاق خوب تا همین لحظه اتفاقات وشرایط یو خلق کردم که انسان های معمولی از آن غافلند واون اتفاق به قول استاد ایمان مساوی عمل صالح است وامروز آنقدر عمل صالح انجام دادم که فقط میخوام آین ساعتی که تا زمان خوابم مونده رو شکر گزار خداوند باشم امید وارم در پناه الله یکتا شاد و سلامت وسعادت مند در دنیا وآخرت باشید
سلام سلام پر عشق به همه دوستان عزیز عشقای خدا. این فایل خیلی برام جالب بود. درمورد تراکتور یا به قولی تلکتول که از داخل گِل دراوومد بالاخره و شسته هم شد و نوو. ی مورد خیلی باحال برام توضیحات درمورد عمل به ایده ها بود. اینکه به هر ایده قابل دسترس و در جایگاه فعلی فرکانسیمون عمل کنیم نه ایده جوگیرانه، ایده بادرنظر گرفتن قانون تکامل و این ایده در اکثر مواقع نتیجه میده و گاهیم تکاملمون برای نتیجه دلخواه طی نشده ی نتیجه کوچیکتر ممکنه بگیریم و ایده بعدیش میاد و بازم بهتر و در مراحل لذت بخش ایده ها به نتیجه ایده آل مد نظرمون حتی بسیار بهتر هم تبدیل میشود. این مسیر بینهایت لذت بخشه و طبیعتا هم نتایج عالی. اینجا تلکتول دفه اول در نیومد دفه دوم درنیومد ولی مسیر لذت بخشی بود. و در آخر هم ایده ها هی بهتر شد و به نتیجه عالی مدنظر رسید.
این کامنتو برا خودم اول از همه نوشتم که یاد بگیرم به اولین ایده عمل کنم چون با عمل کردن بزرگتر میشم و ایده های بعدی میاد و دوباره هی بهتر و بهتر.
دوستون دارم خیلی زیاد 😘💞
سلام
نمی دانید چقدر لذت می برم و استفاده میکنم وقتی دراین سریالها صحبت می کنید و عاشقانه گوش میدم و نکته برداری می کنم. خیلی خیلی موثر است
این قدر غرق فایل شده بودم که یکدفعه دیدم سرم رفته تو مانیتور و منم دنبال پیچ می گردم و کلی هم خندیدم
صدای زندگی و ارامش زندگی را در این فایلها می بینم و منم با شما زندگی می کنم.
وقتی این مدل زندگی را در همچنین جایی مثل پرادایس نداریم دنبال زندگی اینطوری هستم و شاید در آن مدل زندگی هم دنبال مدل زندگی آپارتمان نشینی باشم ولی این طوری واقعا انگار با شما دارم در پرادایس زندگی می کنم و همزمان زندگی آپارتمانی را هم دارم. خیلی تجربه عالی است تشکر
وقتی به تراکتور فکر میکردم که دارید چند راه را امتحان میکنید همان اول فایل به خودم گفتم خوب کاش یک ماشین مثل همانی آمد می گفتند و می آمد این را می کشید بیرون و قبل از توضیحات شما در انتهای فایل نگاه می کردم و میگفتم ببین اگر تو بودی این همه راه را امتحان نمی کردی و صاف می رفتم سراغ راه راحتترین راه در همین افکار بودم که خانم شایسته گفتند که استاد توانایی حل مسئله را خیلی زیاد دارند و تجربه زیادی برای حل مسئله دارند و … بعد گفتم ببین دقیقا کاری است که من هیچوقت انجام نمی دهم و این پاشنه آشیل من است و این خودش باعث میشود که تجربیات کم شود.
وقتی حل مسئله را انجام میدهید حتی اگر به راه حل هم نیانجامد ولی چقدر روی اعتماد به نفس ما تاثیر دارد و آن را بهترش میکند
بهر حال در این فایل کلی پاشنه آشیل از خودم پیدا کردم که اصلا فکرش را هم نمی کردم .
مرسی از این سریالها از این فیلمها و توضیحات
این گفته استاد چقدر به دلم نشست عمل به ایده ها ، حرکت و ایمان به خدا.
به اندازه کافی هم اگر بازخورد نداشته باشد ولی خوده آنها خیلی به ما کمک می کند.
بسیاررررررررعالی بود متشکرم
بهترین خودت باش
سلام ممنونم از کامنت شما. خیلی خوب اشاره کردید که وقتی حل مساله انجام نمیدهید و به نتیجه نمیرسه اعتماد به نفس ما رو زیاد میکنه . و میفهمیم مهم اینه اقدام کنیم و راه حل ها رو امتحان کنیم و پیش بریم. تا درس بگیریم و رشد کنیم شاید رشد ما به نتیجه برسه شاید به نتیجه نرسیم . ولی درنهایت سوده و ما کلی درس یاد میگیریم ئدر طی این اقدام و فکر درباره حل مساله و امتحان کردن و پیش رفتن.
در پناه خدا باشید.باز هم از شما ممنونم
سلام
ی جورایی داره تسلیم بودنمان را به خدا نشان میدهد می گیم من هر ایده ای دارم انجام میدهم و به نتیجه اش کاری ندارم و بیشتر مواقع هم میشه و اگر هم نشد تجربه کسب کردم و راهی بهتر را پیدا میکنم. این قسمت سریال برای من خیلی عالی بود و خیلی چیزها را یاد گرفتم در همین الان مسائلی که درو برم هست دیدم بیشتر ش را یا رها می کنم یا می گم خودش انجام میده و از وظیفه و تعهد خودم خارجش می کنم که این نوعی بی تعهدی مرا نشان میدهد و اینکه هر قسمتی از زندگی من به من مربوط است و زیر بار مسئولیتش شانه خالی میکنم یعنی این تعهد و مسئولیت این قدر ریز است که یک ذره ساده می گیریم از زیرش خارج میشویم و کارها از دست ما در می رود.
و بعد پیش خودم مسائل در و برم را بررسی کردم و دیدم که اگر راه حلهایم را انجام بدهم و به نتیجه هم نرسم چقدر حسم به خودم خوب میشه و چقدر اعتماد به نفسم می ره بالاتر.
یک مثال خیلی ساده می زنم همیشه از این میله هایی است که سرش برای گردگیری است و توی امامزاده ها قبلا دیدم که یکسری از این خادم ها دست می گیرند و یک سره این ور و آن ور را گرد گیری می کنند هر وقت می رفتم شهروند اینها را می دیدم می گفتم اه چه چیزی بی خودیه کی اینها را می خره آدم یاد امام زاده ها می افته، این بار که رفتم شهروند؛ یکدفعه یکی گفت بخر؛ گفتم بابا ول کن ؛ و خلاصه ارزان هم بود گفتم بزار بخرم توچه کار داری گفته شد بخر تو هم بخر؛ خلاصه خریدم وبعد که آمدم خانه و می خواستم تمیز کنم گفتم بزار لابلای صندلی و میز و بالای دیوارها و بالای قاب عکسها ووو را به این بکشم اصلا باورم نمی شد کلا گرد و خاک به طرزی عجیب می رفت و تمیز تمیز می شد کاری بالای دیوارها که قدم نمی رسید را با آن راحت کشیدم. بعد به خودم گفتم این قدر به روشهای سنتی و همیشگی چسبیده ام اصلا موقعیتهای مختلف و جدید را می ترسم امتحان کنم و حالا در این موارد هم وقتی راه های مختلف را امتحان کنیم کلی نتیجه می گیریم کلی تجربه می کنیم کلی حالمان از خودمان بهتر میشود کلی احساس خوب پیدا می کنیم ولی ما خیلی راحت مثل همیشه صاف می رویم زنگ می زنیم آقای کولر خرابه بیا درستش کن وووو
موفق باشید تشکر
سلام به خانواده عزیز عباسمنش!
از همون اول که عکس این قسمتو دیدم گفتم خوب خدا رو شکر که تراکتور دراومد تو این قسمت 😁
وای عجب هات تابی. تو هوای خنک (میگم خنک چون من کانادا هستم، اینجا الان منفی 11 درجه ست، ما به هوای بالای صفر میگیم خنک، 😅) میشینی تو آب داغ، زیر آسمون آبی، با منظره ی جنگل و درختان زیبا و مرغ و خروس ها و دریاچه و… عشق میکنی، به به…
این مرغ و خروس ها توی هر قسمت باز زیباییشون و کارایی که میکنن برام تازگی داره، چه هجومی میارن به غذا، اون اردک مهاجر هم از دور طوافشون میکرد و نظارت داشت بر ماجرا 😄 خیلی لذت بردم از این قسمت و مخصوصاً صحبت های استاد در مورد اجرا کردن ایده ها و تجربه کسب کردن 👌👌 عالی بود.
موفق باشید همگی ❤️