سریال زندگی در بهشت | قسمت 117 - صفحه 13

250 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرزانه علیان گفته:
    مدت عضویت: 1853 روز

    به نام الله مهربان

    سلام

    وقتی عکس این قسمت از سریال رو دیدم ناخودآگاه لبخند روی لبهام نقش بست ک حس خیلی خوبی منتقل شد انگار قلبم انرژی مثبت شما رو دریافت کرده بود مریم جانِ عزیزم.

    از صمیم قلبم تحسینتون میکنم که شما انقدر با عشق و علاقه ی فراوون خونه رو تمیز میکنید و با دقت برای تمام جزئیاتش وقت میزارید تا خونه بشه دسته ی گل و بقول خودتون ب حدی برسه که انرژی تمیزی و پاکی رو حس کنید واقعا دست مریزاد.

    کمتر کسی رو توی زندگیم دیدم که انقدر باعشق خونه ی خودش رو تمیز کنه و غر نزنه. دیدم کسایی رو که از تمیز کردن خونه و انجام کارهای خونه داری لذت ببرن، اما بعدش هم شاهد غر زدن های طولانیشون بودم که وای چقدر خسته شدم و تاکِی باید بشورم و بسابم و دوباره با یه غذا خوردن همه ظرفا کثیف بشه و همه چیز به حالت قبل برگرده!

    راستش هیچموقع نتونستم حال این افراد رو درک کنم و دقیقا بفهمم فازشون چیه! مثلا مادر خودم کلی برای خونه وقت میزاره و بقول خودش عشق میکنه موقع تمیزکاری، اما وقتی خواهر کوچیکم با وسایلش خونه رو بهم میریزه اونقدر غر میزنه که من بهش میگم خب مادر من خونه بالخره که به حالت قبلش برمیگرده بچه که نمیتونه تا ابد دست به چیزی نزنه و بازی نکنه!

    اما انگار اون درک نمیکنه و میگه باید آدم همیشه مرتب و منظم باشه و اینجاست که من باور بسیار بدی راجع به نظم و انضباط پیدا کرده بودم و یجورایی حس خوبی نسبت بهش نداشتم. به همین خاطر از نظر اون یک فرد شلخته و بی نظم بودم!

    وقتی میدیدم یک نفر خیلی به نظم و تمیزکاری اهمیت میداد عصبی میشدم و سعی میکردم بهش توجهی نکنم چون معتقد بودم خونه ای که قراره به هرحال به هم ریخته بشه چه دلیلی داره که مرتب بمونه!

    باور مادرم اینه که اونقدر باید مرتب و اتو کشیده باشی که وقتی کسی سر و وضعت رو میبینه کِیف کنه و ازت تعریف کنه. خونت باید در حدی مرتب و منظم باشه که وقتی کسی وارد میشه نتونه آتو بدست بگیره و عیب دربیاره! من میگفتم چرا ما باید برای حرف دیگران زندگی کنیم چرا باید برای دیگران مرتب بمونیم چرا باید بخاطر اونا شیک پوش باشیم و اون با دلیل هایی که برام منطقی نبودن سعی میکرد که منو قانع کنه ولی ذهن منطقی من بدنبال دلیل درست درمون بود که بتونه درکش کنه!

    تا جایی که چند بار خودم در محیط هایی قرار گرفتم و به خونه هایی هدایت شدم که واقعا انگار نظم براشون هیچ معنایی نداشت یجورایی زده بودن رو دست من!😂 برای من که همچین مادری داشتم و توی خونه ی همیشه مرتب و تر و تمیز بزرگ شده بودم، تحمل چند ساعت بی نظمی واقعا کار سختی بود ( درسته من خیلی مرتب نبودم اما متاسفانه مادرم گاهی خودش اتاقم رو دست میکشید و بهش رسیدگی میکرد و به هرحال نظم رو در زندگیم حس میکردم ولی نه به شدت ایشون). وقتی دیدم توی اون خونه و یه همچین محیطی واقعا نمیشه چیزی که میخوای رو پیدا کنی و وسایلت مرتبا گم میشن و هیچی سرجای خودش نیست، بهم میریختم و به خودم میگفتم این جذب خودته که با فرکانست موجب رخ دادنش شدی!

    من اینو یک نشونه دیدم یا شایدم یک تلنگر. در هر حال راعث شد به خودم بیام و درست همونجا از خداوند خواستم که هدایتم کنه تا خودمو تغییر بدم و از بی نظمی دربیام و خودم تمیزکاری اتاقم و کارهای خودم رو انجام بدم. اینم بگم که من تا۱۸_۱۹ سالگی آشپزی و کارِ خونه در حد صفر بودم و مسئولیت تمام کارهام با مادرم بود!

    تا روزی که تصمیم به تغییر گرفتم. وقتی به آموزشگاه و کارگاه دوخت هدایت شدم که الان محل کارمه و هم یادگیری، اونجا از اطرافیانم تمیزکاری رو یاد گرفتم و دیدم که چقدر انرژیش مثبته و خیلی لذت میبردم و تصمیم گرفتم بیام از اتاق خودم شروع کنم و کم کم گسترشش بدم. گذشت و گذشت و حالا من خیلی خیلی خیلی تغییر کردم به حدی که جر و بحث هایی که با مادرم در طول روز ساعت ها بابت شلختگی من بود میتونم بگم به ۱۰ درصد رسیده و شدم فردی که اطرافیان میدونن که فرزانه خیلی تمیزه و از کثیفی و بی نظمی خوشش نمیاد و منم مثل شما با دقت تمام تمیزکاری رو انجام میدم چه محل کار چه توی خونه.

    کارهام رو تا حد امکان خودم انجام میدم. آشپزی میکنم ظرف میشورم و توی کارهایی که ازپسشون برمیام به مادرم کمک میکنم چون اونهارو جزئی از حل مسائل زندگیم میدونم و هم مسیر تکاملم چون میدونم این موفقیتای کوچیک باعث پیشرفتم میشن و اگر قراره من فردا توی یه خونه تنها زندگی کنم، باید بتونم از پس خودم بر بیام.

    این قسمت منو به یاد این تغییر اساسی زندگیم انداخت و خیلی لذت بردم و بهتون تبریک میگم که با احساس لیاقت و خود باوری ای که دارید به این آشپزخانه و وسایل فوق العادش هدایت شدید و به این خونه ی رویایی. واقعا آفرین

    ادم تا خودش نخواد تغییر کنه هیچکس نمیتونه براش کاری انجام بده. خودش باید از یک جایی شروع کنه تا مسیرها براش باز بشن

    برای منی که مادرم تمام کارهام رو انجام میداد خیلی سخت بود که بخوام رو پای خودم بایستم اما برای پیشرفتم تلاش کردم تا تونستم تغییر کنم و نتیجه بگیرم. هنوز هم خیلی نمیتونم کارهای خونه رو انجام بدم چون صبح تا عصر بیرون خونه مَشغول کارم ولی سعی میکنم وقتی میام انجامشون بدم و به اتاقم رسیدگی کنم تا بقول خانوم شایسته هیچی تلنبار نشه و همه چیز مرتب بمونه.

    حس میکنم وقتی جایی رو تمیزمیکنم و برق میندازم انگار ذهنمو تمیز میکنم و برق میندازم وقتی دارم جارو میکشم و آشغالا رو توی سطل زباله میریزم انگار آشغالای ذهنمو دور میریزم وقتی جایی رو مرتب میکنم انگار ذهنمو مرتب میکنم و همه چیز رو سرجای خودش در ذهنم طبقه بندی میکنم که وقتی به اطلاعاتی نیاز دارم راحت بتونم دریافتش کنم و ازشون استفاده کنم. واقعا تمیزکاری انرژی فوق العاده مثبتی داره و حس خوبش بهم لذت میده و انگیزه برای پیشرفت بیشتر.

    خدایاشکرت که هر روز برای بهبود شخصیتم و ارتقا زندگیم تلاش میکنم

    شکرت برای آگاهی های نابی که دریافت میکنم

    مریم عزیزم سپاسگزارم بابت فایل های بی نظیری که تهیه میکنی بابت وجود ارزشمندت از خدای مهربونمون سپاسگزارم

    براتون آرزوی بهترینهارو دارم

    عاشقتونم♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    امیررضا گفته:
    مدت عضویت: 1932 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    امیدوارم همیشه حال دلتون خوب باشه

    خدارو شکر می کنم که تونستم یک قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو ببینم

    یادمه استاد تو یکی از فایل ها که داشتن در مورد اهرم رنج و لذت و تمیز کردن این خونه میگفتن زمانی که این بهشت زیبا رو خریده بودن و اولین بار وارد خونه شدن ، داخل خونه وضعیت خوبی نداشت ولی مریم جان شایسته عزیز با کلی عشق و علاقه شروع کردن به تمیز کردن خونه خودشون تنهایی کلی کار کردن ‌اما من تو این قسمت به چشم دیدم این عشق و علاقه ای که دارین یعنی رنج کثیفی و لذت تمییز بودن خونه براتون بیشتر هست و این اهمیت اهرم رنج و لذت رو نشون میده

    برای من این قسمت یک مثال کاملی از اهرم رنج و لذت بود من هیچ شخصی به اندازه خانم شایسته ندیده بودم که حتی از تمیز کردن خونه لذت ببره چه قدر با شور و شوق قسمت های مختلف رو تمیز کردن و این اعتماد به نفس و غزت نفس رو دارن که جلوی دوربین این کار رو انجام دادن تا ما هم ببینیم و درس بگیریم

    یک باوری هست در جامعه که من کلا اعتقادی بهش ندارم که چون خانوم هستن محدودیت دارن ، نمیتونن بعضی کار هارو مثل آقایون انجام بدن و از این حرف ها چون این موضوع ها باعث میشه ذهنیتشون محدود بشه و مثل اکثر جامعه باور کنن که خانوم ها نمی تونن چون در دل همه این تضاد ها کسایی بودن که به پیشرفت ها و موفقیت های زیادی رسیدن و مثال های زیادی هست از خود خانم شایسته عزیر بگیر تا اعضای خانواده بزرگ عباسمنش که نتایج فوق العاده خلق کردن که تو کامنت ها نوشتن و در برنامه گفت و گو با استاد در موردش توضیح دادن

    من همیشه تحسین تون میکنم و همیشه به شما افتخار میکنم

    امیدوارم این حرف های جامعه باعث نشه از موفقیت دست بردارین

    عاشقتونم

    تقدیم با عشق 💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    بنام فرمانروای کل کیهان❤

    سلام به عزیزای دلم 🤗 استاد جانم و مریم بانوی یکی یه دونه ما

    خدای هدایتگرمو سپاسگزارم که انقدر همیشه زیبا منو هدایت میکنه به مسیر درستر

    به به درسته مدت زیادی از این فایل گذشته ولی انرژیش تازه تازست قشنگ حس میشه و بهت منتقل میشه، عاشق این نو تمیز کاریم انگار کل وسایلها صدها برابرشو بهت برمیگردونه

    خانم شاسیته مهربونم این فایل نشونه امروز من بود، و چقدر واسم جالب بود اگه بگم صد درصد کارهای که انجام دادیدو انجام میدم دقیقا و بابتش خدارو شاکرم البته بجز اون حشره که دست گرفتید😄🤐

    با تمام نکات با تمام ریزه کاریها و حتی اون دعوت کردن لذت بخش و عاشقانه خودت به یک قهوه خوش طعم و حتی تنهای با لذت بدون خستگی تا لحظه اخر کارهارو به اتمام رسوندن ،…چقدر لذت بردم من چقدر نشونه عالی بود واسم 🤗😍خیلی خیلی باعث افتخارمه که شمارو دارم الهی شکر عاشقتم عزیز دلم که انقدر ریز و با کیفیت همه تجربیاتتو با ماها به اشتراک میزارید دورت بگردم😚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    به نام خالق زیبایی‌ها

    سلام به دوستان نازنینم در این بهشت رویایی

    من این قسمت از سریال رو اولین بار، حدود سه ماه پیش دیدم و تحول عظیمی در من ایجاد شد! من در این ۱۶سال از زندگیم تا به حال کسی رو ندیدم که انقدر دقییق و انقدر با عشقق حتی برای خانه تکانی عید با جزئیات که حواسش به لای درزها هم باشه، تمیزکاری کرده باشه!! چه برسه به اینکه هرماه همین تمیزکاری برای کل خونه انجام بده. واقعا متأثر شدم و از اعماق وجودم شما رو تحسین کردم مریم عزیزم، انقدر فرکانس شما خالصه و صداقت در تک تک کلامتون و باورهای ارزشمندی که دارید مشهوده که آدم حس میکنه اون انرژی رو.. انقدر خالصانه و با شوق درمورد ویژگی‌هایی که در حین تمیزکاری دارید صحبت کردید و از حسش گفتید که چه انرژی مثبتی در فضا حاکم میشه و می‌تونی قشنگ حس کنی اون رو و اینطوری به خودت خدمت می‌کنی و می‌تونی درحین کار به موضوعات اساسی فکر کنی و به اعماق ذهنت سفر کنی تا بهتر خودت رو بشناسی و…

    همه و همه اینها من رو خیلیی مشتاق کرد تا برای اولیین بار تصمیم بگیرم روز بعد که می‌شد حدودا اخرای ماه، یه دست اساسی به اتاقم بکشم و یه صفای حسابی بهش بدم. چون تا اون زمان هرکسی رو می‌دیدم از سختی‌های تمیزکاری می‌گفت، با بی‌میلی این کار رو انجام می‌داد و اصلا به این همه انرژی و زمانی که گذاشته بود بها نمی‌داد و آخرش می‌گفت خب که چی؟ دوباره یکی میاد همه اینارو خراب کنه؛ چرا باید خودمونو از دست و کمر بندازیم و امثال این گفته‌ها. کلا میتونم بگم هرکسی رو دیده بودم باورهای محدودکننده و دیدگاه ضعیفی در انجام دادن این کار داشت و به جرأت میگم هیچکس رو ندیدم که اینطور که شما با عشق از تمیزکاری که درحال انجامش هستید، با منطق قوی و باورهای قدرتمندکننده جلو بیاد و ارزشمند بدونه کارش رو و خودش رو تحسین کنه برای هر قسمتی رو که شاینی میکنه و جایزه بده به خودش و مهمتر، اون رو در عمل پیاده کنه.. واقعا شما نمونه واقعی یک الگوی تحسین برانگیز هستید.

    خلاصه که من اولین تجربه تمیزکاری اتاقم رو هیچووقت فراموش نمیکنم که از عصر روز بعد از دیدن این فایل با عشق و این باور که “هیچکس ارزشمندتر و لایق‌تر از خودم برای خدمت کردن به خودم نیست”، شروع کردم و تا شب روز بعدش طول کشید!! اولش خیلیی خسته شدم و تعجب کردم برای این مدت زمان طوولاانی، اما زود قضیه رو گرفتم.

    من تا حالا تجربه همچین تمیزکاری اساسی رو در زندگیم نداشتم و نه دیده بودم، بخاطر همین تکاملی طی نشده بود از طرفی پوینت دیگه ماجرا این بود که من کل اتاق رو پایین ریختم و از اول چیدم و تمیز کردم و حتی به درزها هم رحم نکرده بودم، پس منطقی بود که با در نظر گرفتن انجام همچین کارهایی و تجربه نداشتن درش، مدت طولانی و انرژی بیشتر رو در اولین بار ازم بگیره. ولی در عوضش، اتاق شاااینی شاینیی شده بود، مریم جان بااورت میشه منم با هربار تمیز کردن کمد ها، صندلی ها، میز، اینه، کتابخانه و.. این انرژی مثبتی که درحال حاکم شدن بر جو بود رو با تک تک سلولام احساس می‌کردم و اصلا همین، انگیزه میشد که کار رو ادامه بدم!

    وقتی لای درزها رو تمیز می‌کردم، واقعا حس کردم دارم اون باورهایی که در گوشه و کنار ذهنم مخفی شدن رو پیدا می‌کنم و نابودشون میکنم. و در آخر انقدرر به خودم افتخار کردم برای این تمیزکاری اساسی که انجام دادم و خانوادم انقدر کِیف کردند که حد نداشت. از اونجا بود که، به عمق این باور رسیدم که “هیچکس لایق‌تر و مطمئن‌تر از خود ما برای خدمت کردن بهمون وجود نداره.” و چقدرر من چیزهای جدید یاد گرفتم، اینکه چه دستمالی برای چه کاری خوبه، برای هر قسمت از الکل استفاده کنم یا آب یا اسپری یا شیشه پاک‌کن، برای سطوح چه چیزی بیشتر جواب میده و… و واقعا بهترین تجربه عمرم از تمیزکاری بود و اونموقع بود که درک کردم که چرا شما گفتید “حاضر نیستم این تجربه از زندگیم رو به کسی واگذار یا که بخشی ازش رو شریک بشم”. بخاطر همین تصمیم گرفتم این تمیزکاری رو پشت گوش نندازم و حواسم بهش باشه و برای شروع تکامل گفتم هر دوماه به همین روش یه تمیزکاری اساسی داشته باشم برای خدمت به خودم و مخصوصا اون حس فوق‌العاده‌ای که بعدش بهم میده.

    خلاصه که نتونستم سر اون دوماه این کار رو انجام بدم و شد سه ماه یعنی همین دیروز! چون به قول مریم جان، دیگه قششنگ حس کردم که فضای اتاق دیگه مثبت نیست و اصلا حس خوبی بهم نمیده.. راستش رو بخواید یکم اولش ترسیدم اینکه بعد از سه ماه نکنه اونقدر گرد و خاک و.. جمع شده باشه که مدت زمان بیشتری ازم بگیره، اما من جریان تکامل رو خوب می‌دونستم؛ من جریان تصاعد رو خوب می‌دونستم؛ من بارها در همین سریال بهشتی دیده بودم که استاد و مریم چطور بعد از ساختن چیکن‌ شاها تصاعد به کمکشون اومد و در مدت زمان و انرژی کمتری همون کارها رو چه بسا با کیفیت تر انجام داده بودند، من الگوی عینی در ذهنم داشتم. و مطمئن بودم با وجود اینکه این دومین بارم میشه برای تمیزکاری اساسی و سه ماه هم از آخرین بار گذشته اما قانون تکامل که سرجای خودشه، تصاعد سرجای خودشه و آماده خدمت به من.

    من ساعت ۵:۴۷دقیقه عصر دیروز شروع کردم و ساعت ۱:۳۷دقیقه شب کار رو با نهایت کیفیتی که می‌تونستم تمام کردم(البته حدود ۲۰دقیقه هم استراحت داشتم). جدا از اینکه مدت زمان اتمام اینبار که حدودا ۷ساعت و خورده‌ای شد نسبت به دفعه قبل که یک روز کامل طول کشید، خیلی کمتر شده بود تازه من کللل دکوراسیون اتاقم هم از پایه تغییر دادم، پنجره رو هم که بار اول تمیز نکرده بودم رو هم اینبار تا کوچکترین درز و گوشه‌هاش تمیز کردم و البتهه تختم هم به ماجرا اضافه شد! از نکات دیگه‌ای که مریم عزیز درباره طی کشیدن کف اتاق و… بود هم استفاده کردم. یعنی با کل قسمتای جدیدی که به تمیزکاری اضافه شده بودن انقدر مدت زمان کوتاه‌تری نسبت به دفعه قبل طی شد که خودم متعجب شدم!! به معنی واقعی کلمه، اتاقم عین دسته گل شده الان، بوی تازگی میده و انقدر شاینیِ که فقط باید رفلکس خودت رو ببینی از هر طرفش.😍😎

    و چقدرر حس کردم که طی این روند بزرگ شدم! چقدر ایندفعه احساسم خوبتر بود موقع انجام کار و مقاومتی نداشتم برای کنار گذاشتنش. برعکس، احساس اعتماد به نفس بهم دست می‌داد که انقدر من با ارزش هستم که باید محیط زندگیم تمیز باشه. انقدر لایق هستم که به خودم خدمت کنم. و انقدر اتاقم ارزشمند هست که با این تمیزکاری جزء به جزء ازش سپاسگزاری کنم برای محیطی که برام فراهم کرده تا اوقاتم رو درش سپری کنم و با این کار از اتاقم هم سپاسگزاری کرده باشم. تازههه، کلیی برنامه های دیگه براش دارم که براش ریسه های برقی رنگی و آویز بخرم و خوشگل تزئینش کنم، که این انرژی مثبت و عشق و ذوق صد برابر بشه😍😍😍

    دوست داشتم این تجربه‌ام رو با شما به اشتراک بگذارم و خالصانه و عاشقانه سپاسگزاری کنم برای این تحولی که در من ایجاد کردید که اجازه همچین تجربه نابی با باورهای درست رو به خودم بدم💝🌹

    خدارو هزار مرتبه شکر که بهم توان داد و در مدت زمان کمی همه جا رو برق انداختم و به موقع تموم کردم.

    خدارو هزار مرتبه شکر برای سلبریتی که آخرش کردم و به خودم حال اساسی دادم و آبمیوه صل اعلای تازه نوش جان کردم و کامنت دوستای نازنینم رو خوندم.

    خدارو هزار مرتبه شکر که همه جای اتاقم برق میزنه، پر از انرژی مثبته و با عشق من عجین شده.

    خدارو هزار مرتبه شکر که خودش از این به بعد رو هدایتم میکنه تا زیبایی به این اتاق ارزشمند اضافه کنم.

    خدارو هزار مرتبه شکر برای وجود مریم دوست‌داشتنی‌ام که این نکات رو با ما به اشتراک میگذاره و باورهای قدرتمندکننده رو جایگزین باورهای محدودکننده کنه، می‌کنه.

    خدارو هزار مرتبه شکر برای وجود استاد عزیزم و وجود این سایت و دوستان عزیزی که دارم که همگی درجهت رشد و پیشرفت حرکت می‌کنیم.

    خدارو شکر برای وجود این سریال بهشتی💕

    عاشقتوونم✨🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    شادی گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    این متنم رو با نام خدا اغاز میکنم امیدوارم بتونم انچه را که میخوام رو به بهترین نحو با کمک خداوند بنویسم و بیانش کنم .

    نمیدونم چطور احساس قشنگم رو نسبت به این فایل زیبا بگم .فوق العاده بود برای من دیدن این همه زیبایی.

    چقدر چیز یاد گرفتم . اینکه چجوری تمیز کنیم رو هر کدوممون متد هایی داریم اما اینکه مریم جون انقدر با عشق این کار رو انجام میدین برام واقعا زیبا بود.

    یعنی الان اینجایی که من زندگی میکنم نصفه شبه و دلم میخواد از این انرژیی که تو این فایل بود و به من تزریق شد ،بلند شم و کل زندگیمو بشورم و نو کنم .

    من وقتی خونم رو تمیز میکردم و پر از انرژی مثبت میشد ،انگار اونجا هم نجواهای شیطان دست بردار نبود. من مدام تکرار میکردم که چقدر تمیزی خونم بهم انرژی مثبت داده و شیطان مدام نجوا میکرد برو بابا الکی تلقین نکن خب تمیز شده به نظرت خوب میاد.

    اما نمیدونم چرا مریم جون یه جوریی توضیح دادن که برام شد ایه .

    حالا چرا اینارو میگم . چون دلم میخوااد با این حساسیت بالا روی باورها و افکار روزانه ام کار کنم و مدام در حال تمرکز و تمیزکاریشون باشم .

    عجب فایلی بود واقععا.

    خدای شکرت

    امشب مرا به سوی نشانه ام هدایت کن ،خداوند منو به این فایل هدایت کرد

    خدایا منو هدایت کن واسه کارهایی که تو زندگیم انجامشون برام سخته که باعشق و لذت انجام بدم و حال کنم باهاشون.

    مریم جون من همیشه فکر میکردم کار خونه کار بیخودیه با اینکه همیشه هم تمیز و مرتبم اما دیدگاهم رو واقعا عوض کردین نسبت به کار خونه.

    انقدر انرژی دارم که میتونم الان یه برج رو تمیز و مرتب کنم :)

    اونجایی که گفتین حاضر نیستین این کار رو با کسی تقسیم کنین ،قبلش برام سوال بود که ایشون از همسرش انتظار کمک نداره .اینهمه کار

    اونجا که گفتین مثل تمرین کردن و ورزش کردن میمونه واقعا من فکر میکردم که کار فیزیک ادم رو بد شکل میکنه مثلا کمر درد و نمیدونم از این چیزهایی که قدیمیهامون تو مخمون کردن.

    همیشه از کار کردن زیاد میترسم که نکنه مریض بشم . یا شکل بدنم به شکل نامناسبی در بیاد.

    حتی باورتون نمیشه همیشه از خسته شدن میترسم . از اینکه کار کنم و بعدش خسته بشم.

    ولی کلی چیزهای خوب یاد گرفتم . دمتون گرم . ممنونم . خدایا شکرت منو هدایت کردی به اینجا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    اکرم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    به نام خدایی که زیباست وزیبایی هارو دوست دارد سلام خدمت تمام عزیزان بزرگوار در این سایت الهی واقعا ممنون وسباسگزار وجود نازنینتون هستم مریم شایسته عزیز راستش تا حالا به تمیزی خونه ونظافت این طوری زیباوارزشمند نگاه نکرده بودم تمیزی خونه رو دوست داشتم ولی برام همیشه عذاب اور بود خیلی خوشم نمیومدولی دیگه از این حالا به بعد شما الگوی من هستین همین چند لحظه بیش قسمتی از خونمون مثل شما تمیز کردم اصلن خسته نشدم وکلی هم انرزی گرفتم ولذت بردم اگه بچه ها خواب نبودن همه جای خونه رو میتونستم تمیز کنم سباسگزارم برای ثانیه ثانیه این فایل که نشونه امروزم بودوکلی منو سر ذوق اورد خیلی دوستتون دارم وعاشق سادگی و تمام زیبایی هاتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    آفرید ..... گفته:
    مدت عضویت: 2039 روز

    سلام سلام من چقد خرسندمیشم خانم تمیزمیبینم

    🔊🔊🔊🔊خانم شایسته

    🔉🔊🔊🔊بقیه دوستا

    لطفا را موفقیتتان رو بگید همین امروز کلی گشتم سایتا وتلگرام دنبال اینکه چمه چرا من شلختم تازه هم ازدواج کردم البت لوازمم نو نیست برای خونه مجردیمه کم کسری زیاد داریم.خیلی خونم کثیفه بی انرژیم همسرم بنده خداازسرکارمیادخونه آشفته ظرفای چندروزه بوی بد زمین کثیف چیزی نمیگه دلم میسوزه براه هردومون خانم(((( شایسته چطوری بعداز غذا ظرفا و میشوری شماچرا من شبیه جنازم)) دلم مبخوادتمیزو مرتب باشم البت همیش ب اجبارمجبورمون میکردن کارکنم کارای سخت حس میکنم رس م روکشیدن

    ممنون میشم راهنمایی کنید نکات ریزرو یادم بدیدبخودم بیام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زينب شاد و ثروتمند گفته:
      مدت عضویت: 2107 روز

      سلام دوست خوبم

      شما شلخته نیستید فقط جای اهرم رنج و لذتتون رو باید تغییر بدید

      نظر آقای پوریا رو که انتخاب شده برای شرح این فایل بخونید و بقیه کامنت ها رو هم بخونید

      میتونید توی سایت قسمت عقل کل در مورد اهرم رنج و لذت آگاهی هایی کسب کنید

      اهرم رو درست کنید و پیش برید

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 1868 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته تمیز و مهربون

    واقعا سپاسگزارتونم که این فایل زیبا و فوق العاده آموزنده رو ضبط کردین. برای من که این فایل به اندازه محصولات پر از درس و آموزش بود 😊 و چقدر باعث رشد و پیشرفتم شد.

    چقدر روی باورهای من درمورد اینکه یه خانم می‌تونه با عشق و لذت خونه رو تمیز کنه تاثیر داشت چون رفتار مادر خودم هیچ شباهتی به این موضوع نداشت و همش می‌گفت بیا کمکم کن و اگه کمکم نکنی منم نمی‌تونم خونه رو تمیز کنم و این حرفا.

    البته که مادرم راست می‌گفت و باید کمکش می‌کردم ولی خانم شایسته چه جمله زیبایی آخر فایل گفت که: من دوست ندارم این تجربه از زندگیمو(تمیز کاری) با هیچ کسی شریک بشم 😃

    این جمله واقعا طلاییِ. خدا می‌دونه که تو ذهنشون چقدر این کار لذت بخشه که این حرفو می‌زنن. مثلا من انقدر از خوردن بعضی غذاها یا انجام یه سری بازی های کامپیوتری یک نفره لذت می‌برم که واقعا حاضر نیستم کس دیگه‌ای باهام شریک بشه 😄 ولی تو تمیز کاری خیلی دوست دارم که شریک داشته باشم و بهم کمک کنه 😂

    دیدن خانم شایسته باعث شد این درخواست برام به وجود بیاد که منم می‌خوام فردی که باهاش تو رابطه عاطفی قرار می‌گیرم، این ویژگی رو داشته باشه و با لذت خونه رو تمیز کنه 😃 به علاوه این ویژگی تو خودمم به وجود بیاد و از تمیز کردن خونه و کمک به تمیز کردن، لذت ببرم.

    یه نکته مهمی که درمورد آقایون هست اینه که این بنظرم نباید این تصور رو داشته باشن که تمیز کاری خونه فقط و فقط وظیفه خانمشونه و خودشون نباید دست به سیاه و سفید بزنن.

    گاهی از دور و بریام میشنوم که کاش یه زن بود الان ظرفارو میشست، یا خونه رو تمیز می‌کرد. ینی دیدی که به خانمشون دارن اینه که آخجون یه نفر هست که من هرچقدر ریخت و پاش کنم پشت سر من راه می‌افته و همه چیزو تمیز و جمع و جور می‌کنه و منم دیگه راحت میشم و می‌تونم پامو بندازم رو پام و انقدر روی مبل بشینم و به تلوزیون نگاه کنم که تو مبل ریشه کنم 😂

    من واقعا به مادرم کم کمک نمی‌کردم(از روی تنبلی) ولی از وقتی مستقل شدم، باید خودم خونه رو تمیز می‌کردم. البته اوایل پسرخالم به یک نفر میگفت هر چند وقت بیاد و کل خونه رو تمیز کنه.

    دیدن این فایل خیلی خیلی به من کمک کرد که کم کم شروع به تمیز کاری خونه بکنم. اولا وقتی دیدم خانم شایسته عزیز تو بازه های زمانی خیلی کوتاه و هرروز خونه رو تمیز می‌کنه اولش شاخ درآوردم. من خودم فکر می‌کردم که خونه رو باید هر چند ماه تمیز کرد. تازه اگه دیرتر بشه که چه بهتر 😂

    این یه تلنگری به من زد. بعد دیدم که چقدر با ظرافت و قاعده خونه رو تمیز می‌کنن. سرویس های بهداشتی، آشپزخونه و…

    این بهم انگیزه داد که بیشتر خونه رو تمیز کنم و دیدن لذت خانم شایسته از تمیز کردن خونه باعث شد برای منم کار لذت بخشی بشه چون منم مثل مادرم فکر می‌کردم که تمیز کردن خونه کار سختیه و باید به یه نفر پول بدیم، اون بیاد این سختی رو تحمل کنه و خونه رو تمیز کنه.

    کم کم شروع کردم به خرید مواد شوینده و اول از آشپزخونه و سینک ظرفشویی شروع کردم. بعد کف آشپزخونه و گاز و مابقی وسایل آشپزخونه. بعد تجربم بیشتر شد و تکاملمو طی کردم و متوجه شدم که چه روشی برای تمیز کردن ساده تر و موثر تره. چه دستمالی برای چه سطحی مناسبه. بعد مواد شوینده بیشتر و قوی تری گرفتم تا حرفه‌ای تر وارد عمل بشم 😋 خیلی زیاد کار با این مواد رو یاد گرفتم. مثلا بعد از اینکه چندتا از لوازم فلزی رو با جرم‌گیر(تیرک) تمیز کردم و دیدم کلا فلزه نابود و سیاه شد 😂 متوجه شدم که چه موادی برای چه جنسی مناسب نیست یا کجارو بهتر تمیز می‌کنه.

    اما از تمیز کردن دستشویی خوشم نمیومد ولی کم کم تمایل پیدا کردم علاوه بر آشپزخونه سرویس های بهداشتی روهم تمیز کنم. چون تو دستشویی این خونه پشه بود. و پسرخالم همش یه اسپری حشره کش دستش بود و تو دستشویی اسپری می‌کرد. ولی نه تنها تاثیری نداشت، بلکه حکم خوشبو کننده دستشویی برای پشه‌ها ایجاد کرده و بود و تازه حال هم می‌کردن و سریع تر تکثیر میشدن😂

    اوایل با اکراه یه مدت کوتاه که شروع به تمیزکاری دستشویی کردم و اصلا رنگ دستشویی باز شد. انقدر دستشویی تمیز شده بود که هروقت واردش می‌شدم از براقی و تمیزیش دلم باز میشد. و به همین دلیل خیلی راحت پشه‌ها از بین رفتن. اونجا یاد حرف مریم خانم افتادم که می‌گفت وقتی غذا نداشته باشن خودشون از اون خونه میرن.

    خلاصه الان تمیز کاری خیلی برام راحت شده و لذت بخش تر. الان انقدر تجربم بیشتر شده که یک بار همون فردی که میومد خونه رو تمیز می‌کرد، دیدمش و بهش گفتم من فلان جارو با این ماده تمیز می‌کنم یا اون بخش رو اگه اینجوری و با این ترتیب تمیز کنی خیلی بهتر جواب میده، کلی خوشش میومد و تعجب می‌کرد. حالا اون بنده خدا سالهاست که داشت این کارو انجام میداد ولی خیلی براش تازگی داشت.

    خداروشکر الان چند ماهه که پسرخالم به اون بنده خدا نگفته بیاد خونه رو تمیز کنه. چون من آشپزخوهه و سرویس هارو تمیز میکنم و مابقی جاها که بیشتر یه جاروبرقی نیاز داره رو خودش انجام میده.

    من هنوزم بعد از گذشت چندماه از شروع این ماجرا، حوصله تمیز کردن یه سری بخشای خونه رو ندارم. مخصوصا کار با جارو برقی ولی نه به این دلیل که بدم میاد و اینا. یه مقدار تنبلی که می‌کنم ولی بیشتر بخاطر اینه که از سیستم جارو برقی هایی که تو ایران هست خوشم نمیاد.

    عاشق جارو برقی های شارژی و ایستاده هستم که استاد تو قسمت های نزدیک ۲۰۰ زندگی در بهشت یکیشو خریدن و کلا اون مدل تو آمریکا خیلی رایج تره.

    در مجموع می‌دونم که تکاملی به اونا هم می‌رسم که کل خونه رو مثل خانم شایسته بتونم تنهایی با لذت تمیز کنم 😊

    خیلی دوستون دارم 😘❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زينب شاد و ثروتمند گفته:
      مدت عضویت: 2107 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر خوشحال شدم که اینقدر تونستید پیشرفت کنید و اهرم رنج و لذت رو خوب دارید اجرا میکنید

      خیلی خوبه که اینقدر فکرتون باز هست و تونستید خودتون رو نقد کنید و راهکار هم میدید

      خونه ای تمیز باشه به اشخاصی که در اون زندگی میکنند انرژی مثبت میده و با عشق برمیگردند خونه بعد از گذشتن یک روز کاری

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1432 روز

    سلام علیکم به همه دوستان🥰🌱

    این فایل زیبا شد نشانه دیروز من اما من امروز اومدم و اینجا براش مینویسم.

    فقط به به ،به قول خودِ خانم شایسته آقا جان به به.یعنی این فایل رو باید صد بار دیگه هم ببینم.چقدررر نوع نگاهتون زیباست و تحسین برانگیز خانم شایسته عزیز.این حد از تمیزی رو فکر میکنم ۹۹درصد افراد نداشته باشن من جمله اینجانب😁(دروغ چرا👀)من واقعا خیلی برام جالب بود چقدر بالذت خونه رو تمیز میکنید انگار جزئی از وجود خودتون باشه.

    تمیزکاری و نگه داری از وسایل هم جزئی از شکرگزاری و شکرگزاری هم که مارو به احساس خوب میرسونه و چی بهتر از این.همش سود و سود و سود. اگه آدم تو مسیر درست قرار بگیره و درش ثابت قدم بمونه واقعا به چنین عادت هایی هدایت میشه و من واقعا شمارو تحسین میکنم و باریکلا میگم بهتون.واقعا به عنوان یک خانم الگوی من هستید🥰خداروشکر واقعا ذهنم همچین الگویی رو پیدا کرده که دیگه بهونه ای تو آستینش نداشته باشه.هییییچ عذر و بهونه ای پذیرفته نیست😏

    خونتون واقعا قبلشم تمیز بود دقیقا مثل وقتی که شما رو ذهنت کار کردی می‌بینی به به عجب همه چی خوبه، عجب همه چی گلستون و بهشته بعد همین اینکه یکم شل میگیری و ول میکنی مسیرو می‌بینی گرد و خاک ها اولش یکم نشسته رو وسایل یکم شرایط نازیبا هست زیاد که بد نیست خوبه خداروشکر بعد هی این گرد و غبار ها بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه وقتی که دیگه پِیشو نگیری بعد به خودت میای می‌بینی باید یک ماه وقت بذاری خونه رو تمیز کنی در صورتی که می‌شد تو یه روز تمومش کرد.دقیقا عین قوانین که می‌شد با روزی یک ساعت هم روی خودت کار کردن نکشه به یه سالو و فلان و…..

    خلاصه که کلی ازین فایل درس برداشتم و اونجا که گفتید این کار برام لذت بخشه و این برام خیلی مهمه رو واقعا هایلایت کردم تو ذهنم و اونجا که به خودتون جایزه دادید هم تحسین کردم اینکه تحت هیچ شرایطی خودتو فراموش نکنی👌🏻

    اون جوجه خوشمله هم چقدر معصوم بود چقدر زیبا بود واقعا خداروشکر. چه حس قشنگی داشت وقتی که حالش بد بود ناراحت از دست دادن جفتش بود شما بهش رسیدی خوراک و جا دادی بهش بعد مثل فنر بالا پایین می‌پرید و شما پرش دادید رفت فقط یه مهمون چند ساعته که باید رها میشد و واقعا دل کندن ازش سخت بود اما هیچ چیز این دنیا صاحبش ما نیستیم

    منم تمیزی و نظم رو تازگیا خیلی بهش علاقه پیدا کردم دارم سعی میکنم هرروز اتاقمو گردگیری کنم جارو بکشم وسایلم رو مرتب نگه دارم و جالب اینه که وقتی فرکانسم میاد پایین به دور و برم که نگاه میکنم میبینم همه چی بهم ریخت است دقیقا مثل وضعیت ذهنم و وقتی حالم خوبه دور و برمم حالش خوبه🥰🥰البته من روی این مورد خیلی کار نکردم خودش ناخودآگاه داره کم کم ایجاد میشه تو ذهنم خدا رو شکر همین اینکه میگم وقتی تو مسیر درست باشی به عادت های زیبا و خوب هدایت میشی منظورم این بود و تمیزکاری الان برام لذت بخشه(البته من مجردم و بیشتر اتاق خودمو تمیز میکنم بعضی وقتا هم مثلا میز و اپن خونه رو👀 و به نسبت کارم کمتره اما از هرجایی که هستیم باید شروع کنیم دیگه🙃)

    در مورد نشونه ای که اولش گفتم هم من انگار زیاد نمیتونم بین اون چه که دنبالش بودم و اون چه که از نشونه ها هست اشتراکی پیدا کنم😅هنوز اونقدر وارد نشدم 😁اما در کل خیلی حالمو خوب کرد و شاید همین قدر بود که منو به احساس خوب برسونه.واقعا الهی شکرت واقعا خداروشکر که شما به عنوان دستی از دست های خدا کنارم هستید.

    دوستون دارم😘😍🥰❤🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    Bahare Bahari گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    سلام مریم جان و استاد جان

    هزاران آفرین به مریم جان از هر نظر خیلی با افکار و رفتارت موافقم و تحسینت میکنم

    هر دفعه هر فکری رو که توی گفتار و رفتارت میبینم میگم همینه که الان در چنین جایگاهی هستی که خیلیها آرزو دارن چون واقعا مستحق چنین چیزی بودی که بهت داده شده و هم خودت لذت میبری و هم الگو شدی برای اونایی که بفهمن و بخوان که رو خودشون کار کنن و به چنین لذتهایی برسن

    هر چقدر هم که تحسینت کنم به اندازه ای نیست که گفتنی باشه بلکه با حس و ادراک و فهمیدنیه و البته الگو گرفتنی که در عمل نمایان بشه

    خیر و برکت بی نهایت برای شما و بقیه دوستان در مدار و فرکانس مربوطه انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: