سریال زندگی در بهشت | قسمت 118

سلام استادجان و خانم شایسته عزیز

امیدوارم سلامت باشید

استادجان قبل از آشنایی با آگاهی های جهان هستی ، آدمی بودم با تلاش فراوان ، در دوران دانشگاهم سرکار می رفتم شیفت شب کاری ثابت ، روز هایی که کلاس داشتم و شب قبلش سرکار بودم ، صبح ساعت ۷ می رسیدم خونه ، ۸ صبح کلاس داشتم و می رفتم دانشگاه.

در دوران سربازیم هم همینطور ، صبح تا ظهر سربازی بودم و بعدازظهر تا ساعت ۲ صبح سرکار.

نمی خوام بگم این روش من سخت نبود ، سخت بود اما هدفی که داشتم پشتش برام می چربید که این سختی رو به جون بخرم ، سختی ایی که کلی متوجه شدم که چقدر توانایی فیزیکی دارم ، چقدر بدن انسان می تونه قابل انعطاف باشه ، چقدر می تونه عادت های جدیدی در خودش به وجود بیاره ، کلی تجربه داشت.

من با همین شرایط دانشگاه رفتنم به همراه شب کاری ، به هدفم که شاگرد اولی در بین ورودی های خودم بود ، رسیدم.

این هدف من رو سرپا نگه می داشت ، که تلاش کنم ، سخت بود اما زجر آور نبود ، سخت بود اما ناله و زاری نمی کردم ، سخت بود اما حال می کردم ، سخت بود اما به خودم افتخار می کردم ، سخت بود اما می تونم الان بگم که لذت بخش هم بود ، چرا الان می تونم بگم که لذت بخش بود ؟

چون وقتی من با آگاهی های قوانین جهان هستی به دست استاد آشنا شدم ، به واسطه درک بسیار ضعیف و سطحی ام از این قوانین ، ذهنم اینطور برداشت کرد که یعنی دیگه نیازی نیست تو تلاش کنی ، دقیقا بخواب خونه و لَش شو ، همه چی درست میشه ، همه چی خودش میاد.

در صورتی که اصلا در تضاد بود این کار با ساختار وجودی ام ، اصلا با ساختار وجودی انسان ، می موندم خونه ، بدون عمل بدون حرکت هی حالم بد میشد ، هی احساس افسردگی می کردم ، هی احساس عقب افتادن می کردم ، اما ذهنم می گفت نه صبر کن تو باید این روش رو ادامه بدی در حالی که احساسم اصلا خوب نبود.

بعد از مدت ها که درکم رفت بالا فهمیدم که ای دل غافل ، این آگاهی ها نیومده که تلاش رو از من بگیره ، اومده تلاش من رو هدفمند بکنه ، اومده بگه علیرضا تو قبلا تلاش می کردی به خاطر شاگرد اولی دانشگاه ، تلاش می کردی به خاطر ۲تومن حقوق سر ماه ،حالا با استفاده از این قوانین تلاش تو هدفمند میشه با این تلاشی که داری می تونی بشی مثل ایلان ماسک ، مثل انیشتین ، مثل استادعباس منش.

قرار نیست تلاشت رو کنار بزاری ، اتفاقا تلاشت هست حالا با نتایج بزرگتر ، جهانی تر ، گسترده تر ، که این نتایج باعث میشه حتی تلاشت رو هم بیشتر کنی.

آخه چرا از تلاش کردن می ترسی ؟

تلاش کردن که لذت بخش می تونه باشه ، تلاش کردن برای مسئله ای که راه حلش هم درونش هست که خیلی لذت بخش هست!

همین گوشی تو دستت با استفاده از چرخه مسئله ، تلاش ، حل مسئله به وجود اومده ، با استفاده از وعده خداوند که به همراه مسئله راه حلش هم هست به وجود اومده.

وقتی به همراه مسئله راه حلش هم هست ، دیگه از چی می ترسی ؟

از شکست ؟

پیدا نکردن جواب مسئله ، اسمش شکست نیست ، اسمش تجربه کردن کلید هایی که این مسئله رو باز نمی کنه هست ، هر فهمیدن این کلید ها چقدر درون تو رو ، علم تو رو رشد میده ؟

چقدر جهان درون تو رو بزرگتر می کنه ؟

چقدر خواسته های تو رو واضح تر و روشن تر می کنه ؟

این چرخه تا بی نهایت هست ، وقتی تو باور داشته باشی خداوند تو رو هدایت می کنه ، تکاملی می تونی به مرحله ای برسی که دیگه لازم نباشه انواع کلید ها رو برای باز کردن مسئلت امتحان کنی ، هدایت می شی می ری سر همون کلید که به مسئله تو می خوره و باز می کنی مسئلت رو و رشد می کنی و رشد می کنی.

به نظرم به خاطر همین هست که خداوند در آیه ۱۸۶ سوره بقره که در جریان درخواست داشتن و اجابت کردن خدا و اجابت کردن خودمون ،آخرش می فرماید تا شما رشد کنید ، یعنی درخواست داری ، باید استجابتش کنی ، با ایمان آوردن که یعنی حرکت کردن که یعنی حل مسئله.

تلاش کردن خیلی لذت بخش هست ، وقتی می تونی مزه نتیجه آخرش رو بچشی تلاش می کنی ، آره دارم به خاطر میارم خیلی لذت بخش هست ، روزایی که چند روز پشت سرهم نخوابیدم تا یک موضوعی رو یادبگیرم تا حلش کنم ، بعد که حل شده ، عاشق اون شب بیداری هام شدم ، عشق کردم که اون کارو انجام دادم ، کلی علمم رو برد بالا ، کلی یاد گرفتم.

باید بدونی علیرضا که اومدی که تلاش کنی وقتی تلاش کنی تجربه می کنی ، وقتی تلاش کنی رشد می کنی ، وقتی تلاش کنی خودت رو گسترش می دی ، وقتی تلاش کنی جهانت رو گسترش می دی.

تلاش خیلی با ارزش هست ، تلاش خیلی معنوی هست.

وقتی تو خط قرمز هایی تعیین می کنی باید تلاش کنی که در شرایط سخت ازشون محافظت کنی تا برنگردی به شیوه قبلیت ، تا از شیوه قبلیت به شیوه جدید مهاجرت کنی.

تمام این ها با تلاش کردن به وجود میاد.

تثبیت باور ها با تلاش کردن با حرکت کردن با رفتن به دل مسئله با دو باور که کلید داره اون مسئله و خداوند هدایت می کنه ، انجام می شه.

مگه نخوندی سوره عصر رو ؟

انسان ها در زیان هستند

به غیر از کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند!!!

اعمال یعنی چی ؟ یعنی عمل کردن ، یعنی حرکت کردن ، یعنی تلاش کردن.

تلاش کردن برای ساخت پول

اگر تلاش کردنت در راستای قوانین جهان باشه تو ژنراتور پول می شی

اگر تلاش کردنت در راستای قوانین جهان نباشه در همون محدودیت هات می مونی.

موتورِ موضوع ، تلاش کردن هست ، روی این موتور ، اصلی سوار میشه به نام هماهنگی با قوانین جهان هستی.

اگر تو فقط اصله هماهنگی با قوانین هستی رو داشته باشی بدون موتور که تلاش کردن باشه به هیچ جا نمی رسی.

تلاش لذت بخش هست

تلاش واقعا لذت بخش هست

تلاش رشد میاره.

وقتی تلاش می کنی ، وقتی خودت رو درگیر تلاش می کنی ، دیگه روی وقتت حساس میشی ، دیگه با حساب کتاب وقتت رو خرج می کنی ، دیگه وقتت رو به فضای مجازی نمی دی ، دیگه وقتت رو به رفیقت نمی دی که کارشو انجام بدی ، یعنی می خوام بگم این تلاش کردن همه جوره همه ابعاد آدم رو رشد می ده ، وقتی تو در اوج تلاش هستی ، و وقتت رو داری مدیریت می کنی ، ارزش زمانت رو می فهمی ، و رفیقت یا هرکس اومد در خواستی ازت کرد ، تو چک می کنی میبینی میتونی براش وقت بزاری یا نه ؟ دیگه از خودت نمی گذری و بری کار رفیقت رو انجام بدی و در نهایت هم ازش متوقع بشی ، راحت میگی زمان من ارزشمند ترین نعمت در زندگیم هست ، درست ازش استفاده می کنم.

خدایا شکرت بابت این درکی که به من دادی.

برقرار باشید💐.