https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-24 09:19:572020-12-24 21:11:04سریال زندگی در بهشت | قسمت 119
134نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت که باز هم فرصتی رو برا فراهم کردی تا باز هم با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار بشم
چقدر از همون اول فایل همین عبارت با هدایت الله من رو برد به اوایل آشنایی با استاد که ی کم گیج بودم و ذهنم همش مشغول این بود که من چیکار باید بکنم تا این تغییراتی که استاد میگن و ازشون صحبت میکنن توی زندگی من هم اتفاق بیفته. یعنی من ی جورایی نقطه ی مقابل اون بچه هایی بودم که با شنیدن حرفهای استاد فکر میکردن نباید اقدامی بکنن و باید همه چیز خودش اتفاق بیفته .ذهن من مدام درگیر این بود که اون کار خاصی که من باید انجام بدم چیه؟!!!!!! اونقدر این موضوع ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود که بعضی وقتها آرامش رو ازم میگرفت . حدودا یکسال طول کشید که من فهمیدم اون کار خاصی که باید انجام بدم ساختن پایه های توحیدی توی ساختمان وجودمه. فهمیدم که اگر این سنگ بنا درست بشه بقیه ی چیزها همش روی اون سوار میشن مثل ساختمانی که همه ی اجزاش روی پایش سوار میشه و بقول استاد وقتی که دیدم کسی رو که ی روزی آرزو داشته که ی نفر پولدار ی ماشین براش بخره بعد از اینکه رابطه ی خدایی رو که میشناخت با ثروت رو توی ذهنش درست کرد ثروت به طور طبیعی وارد زندگیش شد و این ثروته الان اونقدر بهش آزادی داده که هر جوری که دوست داره زندگی میکنه، هر چیزی رو دوست داره و البته به رشدش هم کمک مکینه رو میخره بیشتر باورم شد که میشود با خدا به ثروت هم رسید و اونجا بود که درک کردم انگیزه ی استاد از ثروتمند شدن:
بزرگترین انگیزه من برای ثروتمند شدن این بود که مردم توحید و یکتاپرستی رو باور کنن باور کنن که با خدا میشه به همه چیز رسید
و اینطوری شد که من آرام آرم باور کردم که خدا همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل
و اینطور شد که من فهمیدم که اگر خدا رو باور کنم و بر اون تکیه کنم هدایت الله شامل حالم میشه در جهت رسیدن به خواسته هام .حالا این خواسته ممکنه خرید گوجه باشه یا خرید ی تراکتور یا هر چیز دیگه ای . برای خدا هیچ فرقی نداره که من چی ازش خوام و به چه تعداد . اصلا محدودیتی نداره چون بقول استاد خدا کنتور نمیندازه که چون چند بار بهت داده دیگه بسه و اگر بیشتر مصرف کنی قبضت سنگین تر میشه .
خداوند میخواد من صاحب همه چیز باشم همه ی اون چیزهایی که دوسشون دارم و زندگی من رو زیباتر و شکوفاتر میکنه
و هر چی درک من از مفهمو توحید بیشتر شد با دیدن سرال زندگی در بهشت بیشتر فهمیدم که باید بیشتر روی این مساله کار کنم
بیشتر فهمیدم که اولویت این موضوع در چک لیست کارهای من از همه ی کارهای دیگم بیشتره
بیشتر فهمیدم که این مضوع هیچ وقت تیک نمیخوره به این معنی که من انجامش دادم
این موضوع همیشه در اولویت خواهد موند درست مثل اون هدایت الله که بالای چک لیست استاده.
توحید و یکتاپرستی و هدایت الله تا ابد بدون تیک باقی خواهد ماند
این اولین چیزی بود که توجه من رو به خودش جلب کرد توی این فایل و چه توجه زیبا و دوست داشتنی که از جنس خودش رو بیشتر و بشتر وارد زندگی من میکنه چون قانون خداوند و جهانش اینه
اون لحظه ای که مریم جان میرفت سمت شاپ و اون موتوره رو اونجا دیدم حرفهای استاد بازم توی ذهنم ترکرار شدن که منی که ی روزی آرزوی داشتن ی ماشین 206 رو داشتم اونم ماشینی که ی کس دیگه ای بمن بده فقط قیمت کوچکترین موتورش از قیمت اون ماشین بیشتر بوده (سال 96) اونم فقط چند سال بهد از اون باور غلطی که داشته این امید و انگیزه ی من رو برای ادامه ی مسیر بیشتر میکنه و البته ی تلنگره برای من چون من هم دقیقا همین باور غلط رو داشتم که بابت پولی که به ی کسی قرض دادم الان جبران مافات میکنه و بابت سودی که کرده اونقدر بمن بر میگردونه که من باهاش ی ماشین بخرم و این یعنی اینکه من خودم رو لایق خریدن ماشین نمیدونم و به خدا شرک میورزیدم.
خدای شکرت که دیدن این موتور من رو داره بیدار میکنه
چقدر واکنش استاد به مریم جان برای نشون دادن داخل شاپ از هم مساله ی اولویت ها رو برای من بولد کرد که همیشه کارهای مهمتر رو در اولویت قرار بدم کارهایی که تاثیر بیشتری توی زندگی آدم دارن
و اما اون کارتون ها:
چقدر دید آدم ها میتونه به یک موضوع متفاوت باشه . من قبل از آشنایی با شما استاد و میرم جان کارتون وسایلی رو که میخریدم رو نگه میداشتم و با این کار لذت خرید رو به رنج تبدیل میکردم چون فضای کمد رو اشغال میکرد و هر دفه موقع تمیز کردن و خونه تکونی باید جابجاشون میکردم یعنی اون لذته ادامه پیدا نمیکرد و واسه همین هم از اون دست اتفاقات خرید تکرار نمیشد (نرسیدن به ثبات در لذت بردن)
اما اینجا میبینم که مریم جان با دید متفاوتی که دارن اون لذت رو ادامه میدن با سوزاندن و واسه همین این لذه=ته هی تکرار میشه هی خرید های بیشتر و مارتون های بیشتر برای لذت بردن .انگار که خدا میگه حالا که این بنده ی من داره لذت میره بذار من هی بیشتر بهش کارتون بدم چون خدا عاشق بنده هاشه. ای خدا جانم به خداوندی خودت که اشک تو چشام حلقه زده(چی دارم میگم تو که شنوا و بینایی پس چه حاجت به قسم؟!!!!!!؟) منم میخوام که عاشقم باشی البته میدونم که خودم باید اجازه بدم و مقاومت هام رو بردارم و حالم رو خوب کنم در هر شرایطی آخه دو روز ی بود که مقاومت هام ی کم جوانه زده بودن و ازت دور شدم و نتیجش رو هم دیدم اما دیگه نمیخوام ازت دور باشم همین الانش هم ذهنه داره میگه ننویس اینا رو اینجا تو کامنتت اما من گوش نمیدم و مینویسم که به خودم یادآوری کنم که ایمان بی عمل مفت هم نمی ارزه .
الان دارم درک میکنم که این تفاوت دیدگاهه که نتایج رو رقم میزنه اونم با دیدن این کارتون ها و سوزوندن اونها
موازی کاری:
علاوه بر درک قدرت حل مسالم با دیدن سریال بهشت و تشکر بابت این موضوع از استاد و مریم جان یکی دیگه از شناخت هایی که من با این سریال در مورد خودم بهش رسیدم قدرت انجام دادن چندین کار با همه . من این قدرت رو در درون خودم داشتم ولی این رو ی حسن نمیدونستم و خیلی بهش توجه نمیکردم اما بعد از سریال ارزشش رو بیشتر میدونم و بیشتر خودم رو به خاطر این قدرت تحسین میکنم
سفت کردن فورکها:
اون چنگال ها قبل از وصل شدن به همدیگه با اون رابط شبیه باورهای مثبت تازه ایجاد شده بودن که من فکر میکردم دیگه پایه هاشون محکمه اما چون به ثبات نرسیده بودن وقتی به ی مانع برخورد میکردم میفهمیدم چقدر لغزشم زیاده. اما زمانی که خوب روشون کار بشه و رابطشون بشه باورهای توحیدی دیگه ثبات پیدا میکنن و میوتن راحت موانع رو از جلوشون بردارن
اطلاعات مربوط به پرندگان شکاری و اطلاع رسانی خروس برای من تازگی داشت .خدایا شکرت که دارم اطلاعات مفیدی رو به ذهنم میدم اطلاعاتی که نشان از حکیم بودن خالق این جهانه. اطلاعاتی که من رو سوق میده به شناخت بهتر خداوند خالق این جهان و تمامی موجوداتش که هر چیزی رو با بی نهایت دقت و ریز بین خلق کرده. وقتی فکرش رو میکنم که این همه حیوان توی جهان هست که هر کدوم مکانیسم های دفاعی خودشون رو دارن مات و مبهوت میشم از قدرت این خالق که همه چیز رو مد نظر داشته.
استاد با این شوخی هاتون من روبردین به دوران جنگ. الان که ارم فکر میکن اون دوران هم ا وجود سختی هایی که داشت سرشار از لذت بود برای ما بچه ها چون زمانی که رسید به شهر ما چون بهار بود ما بچه ها همش توی دامان طبیعت بودیم و غرق در بازی و دنیای شاد خودمون .حتی زمانی که هواپیماها می اومدن و ما مجبور میشدیم خودمون رو قایم کنیم درست مثل این چیزی که شما در مورد قایم شدن مرغ ها گفتین ما داخل علفزار ها قایم مشدیم و انگار حالت ی قایم باشک رو داشت. البته من با دید الانم دارم اون موضوع رو نگاه میکنم و چقدر دید متفاوت در جهت مثبت حس خوبی به آدم میده
خدایا چه منظره روحانی بود اون لحظه که هوا داشت کم کم تاریک میشد و تراکتور چراغهاش روشن بود نور غروب خورشید هم قاطی صحنه شده بود. برگ های روی زمین همه نارنجی به نظر میرسیدن . اصلا ی حس و حال عجیبی رو ایجاد میکنه توی روح آدم چه تجربه ی زیبایی . تجربه کم کم تاریک شدن هوا و اومدن شب که مایه ی آرامش و آسایشه و دوباه بدنبال اون اومدن یواش یواش خورشید و روشن شدن هوا و دوباره هم تکاپو و فعالیت و این موضوع رو خداوند چقدر قشنگ توی سوره ی فرقان بیان میکنه:
آیا به [قدرت و حکمت] پروردگارت ننگریستی که چگونه سایه را امتداد داد و گستراند؟ و اگر می خواست آن را ساکن و ثابت می کرد، آن گاه خورشید را برای [شناختن] آن سایه، راهنما [ی انسان ها] قرار دادیم. )
ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا ﴿۴۶﴾
سپس آن را [با بلند شدن آفتاب] اندک اندک به سوی خود باز می گیریم
و اوست که شب را برای شما پوشش، و خواب را مایه استراحت و آرامش، و روز را [زمان] پراکنده شدن [جهت فعالیت و کوشش] قرار داد.
چقدر حس خوبیه وقتی تیک میزنی کارهاتو توی گوگل کیپ. خدا رو شکر که من هم موفق شدم نصبش کنم و دارم از انجام دادن کارهام لذت میبرم.
آخ آخ آخ استاد گفتین آزادی .من واقعا قبل از آشنایی با شما نمیدونستم که چقدر آزادی رو دوست دارم اما بعد از آشنایی با شما و این سریال این رویا در وجودم بیدار شده و داره شعله ور میشه درست مثل اون آتیش کارتون ها .
اره استاد من وقتی میبینم که تضادهایی مثل اینایی که من دارم تجربش میکنم رو شما هم داشتین و با کار کردن روی خودتون الان دارین آزاد و رها زندگی میکنین این باور در وجود من هم شکل میگیره که پس میشه اما نیاز به کار کردن بیشتر و جدی تر داره
مریم جان تحسینت میکنم برای این نظم و چیدمان شاپ. راستش من خودم هم عاشق تمیزی و نظم هستم و از همون دوران کودکی هم همیشه دوست داشتم که محیط اطرافم تمیز و مرتب باشه . اصلا اگر دور و برم بهم ریخته بود منم بهم میریختم و تمرکز نداشتم حتما باید مرتب میکردم و بعدش مینشستم و درسهام رو میخوندم و کم کم که بزرگ شدم وقتی میدیدم خیلی از افراد اونجوری نیستن فکر میکردم مشکل از منه و بقول بقیه من وسواس دارم واسه همین هم به مرور زمان سعی میکردم کم کنم این حالت رو تو وجودم اما الان که دارم شما رو میبینم به درستی کارم ایمان آورد مو اونموقع قانون و انرزی و این چیزا حالیم نبود اما وقتی تمیز کاری میکردم ی حس خوبی وجودم رو میگرفت چیزی که الان بهش میگم انرزی مثبت . یعنی روح من از همون موقع در جستجوی انرژی پاک بوده اما چون من قانون رو بلد نبودم ازش درست استفاده نمیکردم و با وجود اینکه عاشق تمیزی بودم همیشه توی خوابگاه با هم اتاقی هایی زندگی میکردم که خیلی به این چیزا اهمیت نمیدادن چون همیشه با خودم میگفتم من نمیخوام اتاقم کثیف و شلخته باشه!!!! و جهان هم دقیقا فرکانس های من رو بهم بر میگردوند
استاد من قبل از سریال بهشت به خاطر حرف مردم از انجام دادن کارهام حس خوبی نداشتم انجام میدادم اما حسه خوب نبود اما الان خیلی مصمم و با حس خوب انجام میدم البته منظورم کارهای به ظاهر مردانه هست
و اما اون درب باز کن اتومات هم با وجود اینکه نشون دهنده ی پیشرفت علم و تکنولوژیه و از این بابت مثال خوبیه برای اینکه همه چیز در جهان نسبت به قبلش خیلی پیشرفته تر شده اما هیچکدوم از این وسایل دارای قدرت تفکر وتعقل نیستن و مثلا در مورد این دستگاه میشه گولش زد . و این قدرت تفکره که انسان رو متفاوت میکنه از بقیه ی موجودات جهان و ارزش اون رو نشون میده
خدایا شکرت که تونستم امشب کامنتم رو بنویسم و حسم رو بهتر کنم و با ذهنی آرامتر بخوابم
سپاسگزارم استاد مثل همیشه به خاطر این آگاهی های ناب
پساسگزارم مریم جان که من رو یاد خودم میندازین و نکات خوبم رو بهم یادآوری میکنین
سلام استاد گرامی وخانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی استاد و خانم شایسته عزیزم یه دنیا ممنونننننننم که با این همه اگاهی ما را روشن کردی که با حال خوب تجسم کنیم و به خواسته هایمان برسیم خدا یا شکرت خدایا شکرت که توانستم تو این سایت هدایت شوم خدایا هزاران بار شکر استاد از بس اتیش کردن شمار ا دیدم بدونه که فکر کنم بچه هایم ازمن کرسی خواستن مثل قدیما گفتن برایمان اتیش درست کن من هم چند تگه چوب اتیش کردم و چند روز است که چقدر لذت میبرم خدایا شکرت که قانون و جهان هستی به من جواب میدهد واز چیزهای کوچک انقدر لذت میبرم و لیست کردنه کارها چقدر قشنگ کارهایم را شب لیست میکنم و صبح به تمام کارهایم میرسم استاد می توانم بگویم که فرکانسم خیلی تغییر کرده و از قبل بهتر شده فقط دلم میخواد هیچ کاری نکنم و تمام روز زندگی در بهشت را ببینم وبرایم هم تکرای نیست فقط لذت میبرم استاد چقدر فایل های شما بی نظیر هستند وانرژی مثبت میدهند خدایا هزاران بارشکرت استاد عزیزم ممنون که با فایل های شما خودم و خانواده ام تغییر کردن استاد عزیزم الهی همیشه سر بلند و شاددر کنار عزیز دل زندگی کنید
سلام استاد و مریم خانم عزیز فایل عالللللییی بود واقعا خیلی خیلی ممنونیم بخاطر این همه لطفی که دارید مریم خانم و این فایل های سراسر از عشق و حال خوب و باور های درست و انرژی مثبت رو برای ما تهیه میکنید❤️
استاد گفتید آتیش بازی خداروشکر آمازون که فوله چند بسته فشفشه هم بگیرید اگر فشفشه هوایی تو منطقه مشکلی نداره که هر شب یه مدلشو برای خودتون روشن کنین لذت ببرین و به لطف مریم خانم ماهم فیلمشو ببینیم و همراه شما لذت ببریم❤️❤️
خداروشکر خداروشکر واقعا این فایل فوق العاده بود سرشار از عشق و حال خوب و باور درست چقدر کمک میکنه این فایل ها به ما چقدرر واقعا خدا میدونه ممنونیم ازتون همگی از ته دل ممنونیم❤️❤️❤️
مریم جان اون تصویری ک ازاستاد در کادر ،ضبط میکردی واستاد درمورد ازادی صحبت میکردند و خرده های کاغذاتش گرفته درفضامنتشرمیشدند مثل گلباران ستاره هابود.مثل این بود ک استاد تو اسمونن و ستاره ها میانشان،در حرکتند.کادر بسیار زیبایی بود.ممنون ازتصویربرداری شما ممنون استاد که اینقدر خلاق ومومن و مهربانید ک تک تک تجربیاتتون روبا مااشتراک میذارید.ممنون استاد چقدر خلاقید چقدر ابتکار عمل دارید چقد محل وحی اید.که اینگونه ب ذهنتان میرسد ک همه چی رو توی زندگی روزمره باقانون تطبیق بدید.مثل همون تطبیق قانون با دراتوماتیک جوجه ها
سلام به فرستاده هایی از بهشت در زندگی در بهشت و بسمت خوشبختی و بهشت،،
نکته ای که همیشه یادآور و ملکه ی ذهن من شده در زمان چند دقیقه و چندثانیه قبل از نوشتن کامنت در اینجا این آگاهی ست که آقا تو که تا قبل از شروع نکته های کمی به ذهنت میاد و بعضا مبهم اما چطور به محض شروع کردن یه عالمه حرفهای ناگفته ای که در وجودت هست رو خداوند میاره در حروف تایپ کننده زیر انگشتانت پس به این نتیجه میرسیم که کافیه فقط قدم برداریم و شروع کنیم مسیرها،ایده ها،راه ها،راهکارها،فرصت ها،هدایت ها،الهامات،معجزه ها،آدمها،نعمت ها،ثروت ها،و….آروم آروم نمایان میشوند من همین الان که دارم مینویسم فقط تا یک خط بعد کاملا میدونم که چه چیزی رو مینویسم خط سومی دیگه بعداز دومی چهارمی بعداز سومی،پنجمی بعداز چهارمی و و و. . . .
وقتی ما به محض شروع کردن خداوند تا این حد ریز میشه و میاد زیر انگشتان مون پس چطور باور نکنیم که در هر مراحل و ایده ها و فرصتها ونعمتهای بزرگ و کوچک نتونه بیاد وارد زندگیمون منی که این حرفارو میزنم خودم از همون کودکی طوری بزرگ شده ام که برا شروع و قدم برداشتن خیلی ایرادها دارم و پاشنه ی آشیلم هست این موضوع اما شکر خداوند هرچقدر دارم روش کارمیکنم هرروز داره بهتر میشه
یعنی میخوام اینو بگم کسی که مانند من تا این حد در چنین موضوعاتی باورهای نامناسبی داشته و داره اما با کارکردن و ادامه دادن چقدر داره تغییرات در خودش ایجاد میکنه
و هدفم بیشتر بر اینه که به بقیه دوستان بگم که هر کسی با قدم برداشتن و شروع کردن در کارش مشکل داره و احساس مرگ بهش میده نگران نشه فقط کافیه بخواد و سعی کنه از زوایای مختلف به اون موضوع نگاه کنه بعداز مدتی میبینه که همون قدم های بخصوص اولیه که براش زجر آور بود بعد براش میشه لذتبخش و از یه جایی به بعد دیگه خودش میشه اصرار کننده شون،،
مهم نیست که چقدر بی ایمانیم مهم اینه که بخواهیم به چه اندازه از ایمان برسیم،،
اگه ابراهیم پیامبر هم که به یکی از بالاترین الگوهای بشریت شد ترس داشت اما سعی بر این داشت که چگونه راههای غلبه بر این ترس هارو پیداکنه و مدیریت کنه پس تری ها هم اگه کمی بهشون پی ببریم بهتر درک میکنیم که خداوند در سبک خلقتش خیلی خیلی بیش اون چیزی که در ذهن ما بگنجه استاده
واقعا«مهم نیست از کجا آمده ایم مهم اینه به کجا میخواهیم بریم»
خب اولین نکته در این فایل خداروسپاس بخاطر هماهنگی ام با جهان هستی چندساعت قبل از دیدن این فایل و اون قسمتی که استاد شما آهنگ محسن چاوشی رو میخونید میگه بسوزید بسوزید در این عشق بسوزید داشتم با یکی از دوستام میگفتم این آهنگ محسن چاوشی رو میدونستی شاعرش مولانا ست که واقعا احسنت به مولانا که چقدر شعری پر از معنا و مفهوم سروده و چقدر حرف از شکستن محدودیت هارو میزنه دوستم گفت نه تا حالا بهش توجه نکردم گفتم پس حتما بهش توجه کن که خیلی درس آموزه،،
ممنون این خدای بی انتهام که بعداز نوشتن چندخط کامنت الان احساس میکنم که سیلی از آگاهی ها داره در وجودم موج میزنه این موج ها قبل از نوشتن هم در وجودم بود اما
مبهم اما بعداز دقایقی به نوشتن این موج ها داره هی واضح تر و جهت دار تر میشه،،
باید هرلحظه ممنون این پروردگار باشیم که از هیچ برامون میشه همه چی،،
استاد وقتی اول فایل با صدای بلند شعر میخونی و با احساس خوب که باعث میشه VELOM گنی ها هم بیا پایین یه آگاهی رو به من داد که اگه ما میخواهیم نجوای ذهن رو کم کنیم و همچنین نمیشه کاملا حذفش کنیم اما میتونیم با عملکرد و ایمان مون کاری کنیم که صدای خداوند در وجودمون صدای عملکردهامون صدای نتایجمون از ناکامی ها و اشتباهاتمون بیشتر باشه
اینگونه میشه صدای نجواهارو آورد پایین
به همون معنایی که کلام الله بالا میرود
و کلام شیطان پست و پایین میاید،،
وگرنه نجوای شیطان هیچ زمان به طور کامل حذف شونده نیست و اگه پی ببریم این اتفاقا خیلی خوبه که اینچنینه چونکه مانند چراغSTOP ماشینه اگه نباشه ما هیچوقت نمیفهمیم که داره آب یا روغن تموم میکنه یا عیبی داره اونوقت ما نمیفهمیم تا زمانی که کاملا موتور ماشین بسوزه و به فنا بره و دیگه کامل از حرکت باایسته،،
وقتی استاد شما و مریم بانو گفتید که بند انگشتی بدست پرنده های شکارچی شکار شده و بلکه بااحساس خوب و بدون ذره ای حسرت و غصه خوردن همون موقع به خودم گفتم چقدر خوبه اگه منم بیام بخاطر از دست دادن فرصتها،نعمتها،و اشتباه کردنهای گذشته ام اینچنین با دید تجربه کسب کردن و با احساس ایمان بیشتر و غصه ی کمتر و مهارت بیشتر و حسرت کمتر و رشد و پیشرفت بیشتر به خودم و زندگیم نگاه کنم که خدایا شکرت اتفاقا اون تجربه ها و بظاهر از دست دادن ها باعث بزرگتر شدن و قدرتمند شدن من شد وگرنه دیرتر به رشد کردن میرسیدم حتی شاید هم اصلا نمیرسیدم
که مثال واضحش همین تکامل و پیشرفت چیکن شا هست که داریم میبینیم
استاد از هدایت و شروع ساخت چیکن شاهای شما و هرروز پیشرفتتون چقدر بهتر این جمله طلایی در ذهنم نهادینه میشه که دورترین مسیرها هم از اولین قدم ها شروع میشه،،
خداروشکر دارم میبینم نمود عینی اینو که استاد شما فقط تا چندروز و چندماه قبل حتی ایده ای در مورد درب اتوماتیک این چیکن شا رو نداشتی اما با حرکت کردن ایمان آوردن و شروع و قدم برداشتن و ادامه دادن ببین به چه پیشرفتهایی تاالان رسیده اید و چقدر ساده و راحت دارید هدایت میشید وقتی این جمله که در بحث های باور ثروتسازی میشه که با ثروتمند شدن ما و خرید کردن ما باعث ثروتمند شدن تمام جهان میشیم فقط یه موضوعه برامون اما الان با فکرکردن به چنین پیشرفتهایی مانند ساختن چیکن شا و ساختن درب های اتوماتیک میفهمیم که این جمله ی با ثروتمند شدن ما باعث یه عالمه ثروت در جهان میشه دیگه یه موضوع نیست بلکه یه عالمه حرف داره برامون،،
حتی سازنده ی این چیکن شا هم تا قبل از شروع ساخت این کار حتی به ذهنش هم خطور نمیکرد که درب هایی برا این کار ساخته بشه با یه عالمه آپشن های باارزش و ساده و مختلف کارا بودن ،،
من چند نکته دیگه هم این فایل بهتر بهم گفت یکی اینکه چرا ما خیلی اوقات الکی غصه میخوریم و میتونیم به جایی برسیم که اصلا دیگه نگرانی معنایی نداشته باشه،،
یه نکته دیگه اینکه وقتی استاد داره کنار آتیش حرف میزنه اون نمای رویایی کلبه پرادایس با اون ال ای دی های شگفت انگیز که پشت سرش قرار گرفته رو میبینم و میگم خدای من چرا بعداز ۱۱۸قسمت من الان دارم این کلبه رو متفاوت تر میبینم چرا بعداز این همه قسمت من دارم یه جور متفاوت تر میبینمش اصلا باور نکردنیه خب معلومه بخاطر کمی تغییر بیشتر در منه یعنی این متفاوت تر دیدن من میدونید از بیشتر از کجا داره رقم میخوره از اینکه من کمی برام عادی شده بود این پرادایس که اونجور باید نمیتونستم خیلی خوب و غیر عادی بهش فکر و نگاه کنم که گفتم خدایا خودت کمکم کن که من هدایت بشم و نذار این همه نعمتهای بزرگ و رویایی ات برام عادی و معمولی بشه که دیگه برا این هدایت خواستن هم خودمو رها کردم و نچسبیدم تا اینکه بعداز شاید ۲یا۳ماه بعدش داشتم با دوستم حرف میزدیم که صحبت اومد به این سمت که دوستم بااینکه چندتا از این فایل هارو دیده اما هنوز هدایت نشده به اینجا اما یهو گفت خدای من من خیلی لذت میبرم و آرزو میکنم که چنین خونه کلبه ای روی آب رو مانند آقای عباسمنش داشته باشم اصلا بسیار رویایی ست انگار من تازه بعداز این همه تحسین کردنهای دوستان سایت و استاد در مورد پرادایس دوهزاریم افتاد که بابا این پرادایس با این همه زیبایی و وسعتش بسیار تا بسیار رویایی و شگفت انگیزه سجاد جان تو تا حالا کجا بودی که فقط شبه ای از این زیبایی رو میدیدی آخه کجای کاری
آخه عزیز من تو چطور تاالان فقط میگفتی آره پرادایس چقدر قشنگه اما اون زیبایی عمیق نبود آخه چطور اینهمه با کلام هایی که در زبان استاد ،مریم بانو و کامنتهای دوستان برخورد میکردی اما هنوز تازه داری میفهمی که تاالان توی کدوم باغ بودی سجاد جان واقعا این جواب رو به من بده پس چطور انتظار دیدن نعمتهای کوچکتر و هدایت هارو داری آقای عزیز وقتی هنوز از یه عالمه مرحله گذر نکردی پس چطور میخواهی به مراحل بالاتر برسی ،،
خدای من الان خودم دارم به خودم میخندم ماخذه میکنم،سوال جواب میکنم ،تحسین میکنم،تنبیه میکنم،گریه میکنم،شکر میکنم،احساس خشک زدگی،احساس رهایی، و هر احساس دیگه ای که تاالان هم خوب و هم کم کاری هم سطحی هم عمقی فکرمیکنم اما بازم درنهایت شکرگذار که خداوند همواره درحال هدایتمون بسمت خوشبختی و مسیر درسته برامون،،
خب استاد خداروشکر که شما بازم هدایت شدین بسمت این ابزار شدین که لیفتراک تراکتور رو نگه میداره واقعا هرروز چقدر داره کارها ساده تر ایده ها و فرصتهای پولسازی بیشتری بوجود میاد اما برای چه کسایی برا کسایی که باورهای بهتری دارن و کسانی که عمل میکنند و با ایمان ادامه میدن،،
حتی برا کسانی که مانند همین گوگل کیپ رو میسازن چقدر ساده و راحت که یه ایده ی ساده رو بیایی فقط تبدیلش کنی به اپیلکشین
و باهاش ثروت بسازی،،
به همین سادگی
به همین خوشمزگی
ههههههههخخخخخخ
وقتی دیدم که این درب اتوماتیک چیکن شا چقدر عالی و طبیعی با نور روشن و تاریک کار میکنه بهتر فهمیدم خداوند انرژی ست که همه جوره میتونه باما حرف بزنه اصلا نیاز به یک زبان و کلام خاصی نداره بلکه فقط کافیه باهاش هماهنگ و حل بشیم اون موقع میبینیم که در و دیوار داره باهامون حرف میزنه و خداوند از هر آنچه که فکرشم نتونی کنی باهات حرف میزنه فقط کافیه ساکت و آرام و رها باشی،،
من دیروز در تمرین ستاره قطبی گفتم خدایا من امروز پول میخواهم از دوجا مبلغ های کوچکی بدستم رسید به علاوه اینکه چندتا ایده پولسازی به ذهنم رسید که همون دیروز هم اجراشون کردم و آروم آروم دارم بهتر درکشون میکنم،،
استاد چقدر بهت افتخار کردم از اینکه چقدر درمورد اینکه آزادی مالی و دررابطه بااینکه در چه مکانی خونه داشته باشی و زندگی کنی آخه منم از بچگی چنین محل زندگی و خونه ای رو حال میکردم و الان هم لذت میبرم آره واقعا چیزی امثال اینکه خونه اجاره ای یا صاحب خونه آپارتمان نشینی که همسایه ها شاکی بشن که آقا سر و صدا نکن ،یا نتونم حیوون نگه بدارم،یا هر وسایلی نتونم بیارم خونه یا هر مهمونی رو نتونه بیا ت خونه ام
و هر چیز محدود دیگه ای که اون رهایی رو از من بگیره اصلا از همون بچگی تو کتم نرفته ،،
خب من در حال حاضر توی خونه ای زندگی میکنم که نه محدودیت صدا دارم و نه دعوت کردن هر مهمونی اما نه به اندازه بی انتها بودن پرادایس ولی مطمئنم اگه همین مسیر رو ادامه بدم به نعمتهایی مانند پرادایس هم میرسم و همچنین مهمان پرادایس هم میشوم وای خدایا چقدر لذتبخشه زمانی که همگی مهمان پرادایس بشیم با کلی بزنو برقصو شادی و لذت و ملاقات،، ایمان دارم که حتما اونروز میرسه،،
برا همگی مون و امیدوارم همگی از همین الان با ایمان حرکت کنیم،،
چطور به یه عالمه خواسته هایی که تا چندوقت و چندسال پیش برامون غیرممکن بود تونستیم برسیم پس با ایمان ادامه دادن به پرادایس هم حتما میرسیم،،
مریم بانو شما گفتی که چقدر لذت میبرم ازاینکه کارتن های اضافه رو آتیش بزنم خب این احساس ریشه از تغییر باورها و بدست آوردن نتایج و ایمان بیشتر بعداز آتش زدن محدودیت ها و نجواهای ذهن رو داره،،
استاد بااینکه بعداز این همه نتایج اما بازم انتظار نداری که یه روز و خیلی زود تمام خواسته هارو در چک لیست تیک بزنی حتی کارهای بدیهی و پیش پا افتاده رو اما همیشه بسیار پرقدرت و بافعالیت زیاد حرکت و عمل میکنی،،
پس منم تمام سعی و تلاشمو بکنم و زیاد درگیر نتیجه نباشم اما در نهایت نتیجه هرچی که هست رو بپذیرم دیگه شکایتی نداشته باشم از اون چی که نتیجه داره نمایان میشه ،،
بازم اون نکته ای که خیلی منو به معلق در رویا میبره دیدن همین کلبه رویایی با اون LEDهای شگفت انگیز و باور نکردنیه خدای من مگه میشه تا این حد از زیبایی؟!
بله میشه
ممنون این خدایم که امروز منو بهتر هدایت کرد و چشمهامو بهتر باز کرد به زیبایی این پرادایس بسیار فوق العاده و بینظیر خدای من انگار اولین قسمتی که از سریال زندگی در بهشت رو دارم میبینم همین قسمت ۱۱۹هست
مهم نعمتها و ظاهر نیست بلکه مهم فرکانس های هرلحظه ی ما هست
خداوند یارو دوست همیشه همراهتون باشه خدایا شکرت ازاینکه از ساعت تقریبا ۹ نیم شروع کردم به نوشتن اما فکرنمیکردم که اینقدر محو زیبایی در اینجا بشم که چندساعت رو اصلا حالیم نشه که چطور گذشت
سپاس خدا و خودم که یکی از کارهای چک لیست امروزم که فعالیت در سایت رو الان تیک زدم[✓]
خداوند همیشه به شکل های زیبا و نعمت های بیشمار در زندگیتون ظاهر بشه،،
تحسین میکنم تک تک جملات الهامی که نوشتید آخه دقیقا درک میکنم که چی میگید
زمانایی بوده که فقط میدونستم باید بنویسم به نام خدا و سلا و دیگه هیچی نمیدونستم و هی اومده و ادامه پیدا کرده و الهامات جاری شده
به قول شما خداوند ریز شده اومده زیر انگشتام و هی نوشتم و نوشتم
خدایا شکرت بابت هر لحظه هدایتهات
اونجا که نوشتید ایمان دارم که روزی هممون میایم اونجا مهمونی، یه لحظه تصور کردم که جلو اون در میله ای پرادایسم و از شادی دارم سجده شکر بجا میارم و اشک توی چشمام حلقه زد، چقدر زیلاست این لحظه ها، اصلا اگه فیزیکی هم نرم، همین چند لحظه میش، قلبی و ذهنی رفتم و چه زیبا بود و لذت بخش
نوشتنی ها و گفته ها زیادن اما همین اندازه کفایت میکنه که بگیم: ایمانی که عمل نیاره، حرف مفته و ما، فقط ما خالق زندگیمون هستیم با باورهای مثبت، ایمان و اقدامات همیشگی
برای هممون، خواهر ها و برادرهای دوست داشتنیم آرزوی شادی سلامتی حال خوب، آرامش پایدار و ثروت های بی نهایت رو دارم🙏🙏🌹🌹
ای خدا چی بگم از این هماهنگی های زیبای جهان هنوز دیشب توی رختخواب بودم داشتم درحال مطالعه کامنتها بودم داشتم باخودم میگفتم حتما باید در پاسخ کامنتهای زهرا خانم تشکرات لازم رو بنویسم چونکه واقعا با درک و زیبا کامنت میذاره که خوابم برده بود
اما الان دیدم شما خودت زحمت کشیدی و برا کامنتم پاسخ گذاشتی واقعا ازت ممنونم امیدوارم و مطمئنم حتما اون روز میرسه که همگی همدگرو در پرادایس ملاقات خواهیم کرد
ثروت مهم نیست اون آزادی که من میتونم با داشتن ثروت بهش برسم مهمه
واااای اون میز پینگ پنگ اتوماتیکی هم که تو اینستاگرام گذاشتین چقدرررر برام ویژن شد. من عاشق پینگ پونگم. جون میده برای ی تمرین حساااابی.
استاد این زندگی در بهشت وااااقعا محشره
صبح به صبح دنبال میکنم. داااغ داااغ.
زنده باشین
اون برنامه google keep هم که دیگه نصبش کردم چقدررر برام عالی شد. وااقعا تیک خوردنشون خیلی جذابه توی ذهن. این که کارات انجام شد و تیک میزنی واقعا حس خوبی داره. اصلا ذهنوین رو مرتب سازی میکنه. مریم جان هم که واااقعا خسته نباشید میگم بهشون که اینقدر جذاب و عالی روایت میکنه داستان های بهشت رووو.
مشخصا ثروت به آدم آزادی ای میده که از درگیر بودن برای مخارج جزئی زندگی، آدم به جایی برسه که بتونه هر چیزی که میخواد آزادانه تجربه کنه.
تجربه به معنای بهره‌مندی از تمام نعماتی که خدا خلق کرده از قبل. و ما ببه راحتی میتونیم اونها رو داشته باشیم. و این ها توی دنیای مادی خب صد البته با ثروت رقم میخوره. البته در جهت مثبت دیگه
عاشق خداوند هستم که به من یک روز و یک زندگی جدید دیگر عطا کرد.
من بنده لایق خداوند هستم که فقط به زیبایی ها و پاکیها تمرکز و توجه داره، من بنده ناز خداوند هستم که از شبکه های اجتماعی، تلویزیون،، ماهمواره، یوتیوب زده شده و میخواد دنیای زیبای خودش را خلق کنه مثل استاد عزیزم عباس منش و خیلی خیلی این مسیر را دوست دارم چون بهم آرامش میده و اینطور نیست وقتی ادامه میدم احساسم بد بشه. درسته ذهنم اولش ،انصافا هم ن زیاد مقاومت داشت اما حالا مطمئنم از مسیر چون چون هر روز آرامشم بیشتر میشه، اهدافم ملموس تر میشه. من به هر آنچه خواستمه میرسم چون خداوند میخواد ثروتمند بشم و به گسترش جهان کمک کنم، خدا هم دوست داره من لایقه بهترین بهشت زمینی هم چون پردایس استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز باشم. و عزیز دلی مثل خانم شایسته که خالصانه بدون شرط استاد را دوست داره و محبت و عشق ورزی استاد و خانم شایسته منو مجذوب خودش میکنه.
مگه میشه اینطور رابطه ای؟ مغزم اررو میداد آخ من تویه اطرافم ندیدم دوتا زوج باشنو بهم بگن عشقم، عزیز دلم!(البته دوره نامزد و اونم با اس ام اس) واقعا ندیده بودم نه تو رابطه بردارهام و نه فک و فاملیم و پدر و مادرمم که همش سر هم غر میزنن. اما من که این همه تضاد رو دیدم قلبم هدفش شد همسر من باید فوق العاده باشه باید تا آخر عمر هم دیگر رو دوست داشته باشیم. این در من شکل میگرفت خالصانه بهش عشق خواهم ورزید و تصورم بود مثل دوتا فرشته که ووا هرکی ببینه آرامش بین منو عزیز دلم را احساس کنه. اما هر چقدر که سنم میرفت بالا و رابطه های بیشتری را میدیدم میگفتم نه انگار همه رابطه ها مثل رابطه ای پدر و مادرم هست و من تویه ذهی خیال باطل هستم😔روزا گشت با استادی آشنا شدم و واقعا استاد دوست داشتنی باادب خندان منو با مباحث استاد عباس منش عزیزم هدایت کرد و من از خداوند بی نهایت سپاسگذارم که همواره منو بدست استادهای بی نظیری سپرده که قوانینش را بهم یاد بده.
این رو همش هدایت الهی میدونم که قلبم رابطه ای بنظیری میخواست. مثلا چرا تو رابطه یک حرفی میشه طرف قهر میکنه میره خب و بعد من باید منت کشی کنم، خب میشینم منطقی مسله ای که پیش امده را حل میکنیم و چرا بجای حرفایه عرضه نداری و و چرا حرفای خوبی بهم نزنیم مثل عشقم، عزیز دلم😘… مثل استاد که وقتی ب تضاد میخورد خداوند هدایتش میکرد من را هم به گروه عباس منش هدایت کرد تا ببینم و باور کنم که اون آزادی که قلبم تویه رابطه ای پر از عشق و صاف انتظار داشت تویه این دنیا ببینم و این باور خراب شه که عشق وجود نداره یا عشق آخرش جداییه. بلکه برعکس وابستگی جداییه و گرچه ظاهرا هم باهم بخاطر شرایط، بچه ادامه میدهند ولی قلبن از هم دیگه جدا هستند_اما اینا رو بیخیال قرار ما فقط به زیبای ها توجه کنیم و چه چیزی زیبا تر از زندگی بهشتی استاد و خانم شایسته عزیز. بخصوص رابطه بینشون که یکی از خواسته های من بود و به لطف خداوندم هدایت شدم تا خلق کنم و ببینم که میشود و چه جورم که میشود، دیگر برایم قابل لمس و آشکاره میرسم به همچنین رابطه ای و لایقش هستم و به همین خاطر هدایت شدم که احساس لیاقت و ارزشمندیم را ببرم بالا تا جهان هم بهم ارزش و عزت بده.
خدا منو دوست داره منم خدا رو دوست دارم
عشقتون افزون‌تر در پناه الله استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان🌺
باسلام عرض ادب احترام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی
خدارو میلیاردها با شکر میکنم که فرصتی بهم داد یک قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو ببینم
خدای من چقدر تو مهربانی که هر روز یه آگاهی یه ایده یه تضاد یه راه حل ازت ممنون من الان وقتی باخودم فکر میکنم و می اندیشم میبینم که اگر کسی وارد سایت بزرگ استاد عباسمنش شد. به هیچ مکتب دیگه ای احتیاج نداره مثل فروشگاهی هست که از هر چیزی که بخواهی داره یعنی نمیتونی بدون خرید از این فروشگاه خارج بشی. وقتی وارد سایت استاد هم میشی نمیتونی چیزی از این هم فراوانی بر نداری. از سلامتی وثروت گرفته تا روابط. مدرسه ای است که هزاران درس داره میشه ازش یاد بگیره. خدا حفظت کنه استاد و خانم شایسته عزیز و تمام دوستانی که تلاش کردن که این سایت در اختیار همسال ما باشه به نظر من فایل های که استاد در اختیار ما با عشق میزاره در زندگی ما خیلی تاثیر فوق العاده ای گذاشته. جانم جانم جانم چقدر این سریال بمن انگیزه و انرژی میده و چقدر نظر منه نسبت به زندگی که خودم مد نظرم بود عوض کرد این نرم افزار عاااااااااااااالی وبکر که معرفی کرد چه عالی ایده های جالب بمن داد چه عالی ما این فیل بزرگ رو خردش کردیم و تیکه تیکه کردیم و خوردیم. در ظاهر شاید یه چیز ساده باشه ولی در عمل تونسته کل کارهای مارو انجام بده.
عاشقتم استاد که اتاقی داری که از همه چی داخلش داری از پمپ باد گرفته. دریل جعبه بکس و و و که من وقتی نگاه میکنم انرژی میگیرم من تا قبل این دیدن سریال گفته بودم . منم باید مثل استاد سخنران باشم تا بتونم به ثروت برسم الان میبینم استاد که دیگه چند سالیه که سمینار برگزار نمیکنه. الان عاشق شغلم شدم چون شغلمم تزئینات ساختمان هست . وقتی نگاه تمام کارها رو استاد خودش انجام میده. یعنی تموم کارهارو ومن قبلش با خودم فکر میکردم ثروت یعنی اینکه دستاتو بکنی تو جیبت دستور بدی این و اون کارهات انجام بدهند. استاد مجدد این باور منو عوض کرد بخاطر همین میگم عااااشقتم چون این زندگی که با همه ما به اشتراک گذاشتی از همه لحاظ داره بما کمک میکنه
چقدر مرتب این فنس های از اسمبل در آوردید و مرتبط و پارت بندی یه کنار گذاشتید که مجدد آمدید سراغش به راحتی پیدا وازش استفاده کنید اینم یه باور جدید برای من
وقتی به زندگیتون نگاه میکنم که مثل خانم هیکس که از هر لحاظ دارید آزادانه زندگی میکنید خیلی بمن انگیزه میده اینم از لطف خداوند و همت تلاش خود استاده
یه زندگی کامل ساده و جنگلی که درونش دنیای بارورسازی که بقول خودم میگم استاد کارخانه تولید باور رو داره اونم چه باورهای با کیفیتی
اون آتشی که روشن میکنید خیلی باحاله این گرما این زغال و درآخر خاکسترش فوق‌العاده اس ازت کمال تشکر رو دارم
با سلام
فایل زندگی در بهشت قسمت 119 با هدایت الله
خدایا شکرت که باز هم فرصتی رو برا فراهم کردی تا باز هم با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار بشم
چقدر از همون اول فایل همین عبارت با هدایت الله من رو برد به اوایل آشنایی با استاد که ی کم گیج بودم و ذهنم همش مشغول این بود که من چیکار باید بکنم تا این تغییراتی که استاد میگن و ازشون صحبت میکنن توی زندگی من هم اتفاق بیفته. یعنی من ی جورایی نقطه ی مقابل اون بچه هایی بودم که با شنیدن حرفهای استاد فکر میکردن نباید اقدامی بکنن و باید همه چیز خودش اتفاق بیفته .ذهن من مدام درگیر این بود که اون کار خاصی که من باید انجام بدم چیه؟!!!!!! اونقدر این موضوع ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود که بعضی وقتها آرامش رو ازم میگرفت . حدودا یکسال طول کشید که من فهمیدم اون کار خاصی که باید انجام بدم ساختن پایه های توحیدی توی ساختمان وجودمه. فهمیدم که اگر این سنگ بنا درست بشه بقیه ی چیزها همش روی اون سوار میشن مثل ساختمانی که همه ی اجزاش روی پایش سوار میشه و بقول استاد وقتی که دیدم کسی رو که ی روزی آرزو داشته که ی نفر پولدار ی ماشین براش بخره بعد از اینکه رابطه ی خدایی رو که میشناخت با ثروت رو توی ذهنش درست کرد ثروت به طور طبیعی وارد زندگیش شد و این ثروته الان اونقدر بهش آزادی داده که هر جوری که دوست داره زندگی میکنه، هر چیزی رو دوست داره و البته به رشدش هم کمک مکینه رو میخره بیشتر باورم شد که میشود با خدا به ثروت هم رسید و اونجا بود که درک کردم انگیزه ی استاد از ثروتمند شدن:
بزرگترین انگیزه من برای ثروتمند شدن این بود که مردم توحید و یکتاپرستی رو باور کنن باور کنن که با خدا میشه به همه چیز رسید
و اینطوری شد که من آرام آرم باور کردم که خدا همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل
و اینطور شد که من فهمیدم که اگر خدا رو باور کنم و بر اون تکیه کنم هدایت الله شامل حالم میشه در جهت رسیدن به خواسته هام .حالا این خواسته ممکنه خرید گوجه باشه یا خرید ی تراکتور یا هر چیز دیگه ای . برای خدا هیچ فرقی نداره که من چی ازش خوام و به چه تعداد . اصلا محدودیتی نداره چون بقول استاد خدا کنتور نمیندازه که چون چند بار بهت داده دیگه بسه و اگر بیشتر مصرف کنی قبضت سنگین تر میشه .
خداوند میخواد من صاحب همه چیز باشم همه ی اون چیزهایی که دوسشون دارم و زندگی من رو زیباتر و شکوفاتر میکنه
و هر چی درک من از مفهمو توحید بیشتر شد با دیدن سرال زندگی در بهشت بیشتر فهمیدم که باید بیشتر روی این مساله کار کنم
بیشتر فهمیدم که اولویت این موضوع در چک لیست کارهای من از همه ی کارهای دیگم بیشتره
بیشتر فهمیدم که این مضوع هیچ وقت تیک نمیخوره به این معنی که من انجامش دادم
این موضوع همیشه در اولویت خواهد موند درست مثل اون هدایت الله که بالای چک لیست استاده.
توحید و یکتاپرستی و هدایت الله تا ابد بدون تیک باقی خواهد ماند
این اولین چیزی بود که توجه من رو به خودش جلب کرد توی این فایل و چه توجه زیبا و دوست داشتنی که از جنس خودش رو بیشتر و بشتر وارد زندگی من میکنه چون قانون خداوند و جهانش اینه
اون لحظه ای که مریم جان میرفت سمت شاپ و اون موتوره رو اونجا دیدم حرفهای استاد بازم توی ذهنم ترکرار شدن که منی که ی روزی آرزوی داشتن ی ماشین 206 رو داشتم اونم ماشینی که ی کس دیگه ای بمن بده فقط قیمت کوچکترین موتورش از قیمت اون ماشین بیشتر بوده (سال 96) اونم فقط چند سال بهد از اون باور غلطی که داشته این امید و انگیزه ی من رو برای ادامه ی مسیر بیشتر میکنه و البته ی تلنگره برای من چون من هم دقیقا همین باور غلط رو داشتم که بابت پولی که به ی کسی قرض دادم الان جبران مافات میکنه و بابت سودی که کرده اونقدر بمن بر میگردونه که من باهاش ی ماشین بخرم و این یعنی اینکه من خودم رو لایق خریدن ماشین نمیدونم و به خدا شرک میورزیدم.
خدای شکرت که دیدن این موتور من رو داره بیدار میکنه
چقدر واکنش استاد به مریم جان برای نشون دادن داخل شاپ از هم مساله ی اولویت ها رو برای من بولد کرد که همیشه کارهای مهمتر رو در اولویت قرار بدم کارهایی که تاثیر بیشتری توی زندگی آدم دارن
و اما اون کارتون ها:
چقدر دید آدم ها میتونه به یک موضوع متفاوت باشه . من قبل از آشنایی با شما استاد و میرم جان کارتون وسایلی رو که میخریدم رو نگه میداشتم و با این کار لذت خرید رو به رنج تبدیل میکردم چون فضای کمد رو اشغال میکرد و هر دفه موقع تمیز کردن و خونه تکونی باید جابجاشون میکردم یعنی اون لذته ادامه پیدا نمیکرد و واسه همین هم از اون دست اتفاقات خرید تکرار نمیشد (نرسیدن به ثبات در لذت بردن)
اما اینجا میبینم که مریم جان با دید متفاوتی که دارن اون لذت رو ادامه میدن با سوزاندن و واسه همین این لذه=ته هی تکرار میشه هی خرید های بیشتر و مارتون های بیشتر برای لذت بردن .انگار که خدا میگه حالا که این بنده ی من داره لذت میره بذار من هی بیشتر بهش کارتون بدم چون خدا عاشق بنده هاشه. ای خدا جانم به خداوندی خودت که اشک تو چشام حلقه زده(چی دارم میگم تو که شنوا و بینایی پس چه حاجت به قسم؟!!!!!!؟) منم میخوام که عاشقم باشی البته میدونم که خودم باید اجازه بدم و مقاومت هام رو بردارم و حالم رو خوب کنم در هر شرایطی آخه دو روز ی بود که مقاومت هام ی کم جوانه زده بودن و ازت دور شدم و نتیجش رو هم دیدم اما دیگه نمیخوام ازت دور باشم همین الانش هم ذهنه داره میگه ننویس اینا رو اینجا تو کامنتت اما من گوش نمیدم و مینویسم که به خودم یادآوری کنم که ایمان بی عمل مفت هم نمی ارزه .
الان دارم درک میکنم که این تفاوت دیدگاهه که نتایج رو رقم میزنه اونم با دیدن این کارتون ها و سوزوندن اونها
موازی کاری:
علاوه بر درک قدرت حل مسالم با دیدن سریال بهشت و تشکر بابت این موضوع از استاد و مریم جان یکی دیگه از شناخت هایی که من با این سریال در مورد خودم بهش رسیدم قدرت انجام دادن چندین کار با همه . من این قدرت رو در درون خودم داشتم ولی این رو ی حسن نمیدونستم و خیلی بهش توجه نمیکردم اما بعد از سریال ارزشش رو بیشتر میدونم و بیشتر خودم رو به خاطر این قدرت تحسین میکنم
سفت کردن فورکها:
اون چنگال ها قبل از وصل شدن به همدیگه با اون رابط شبیه باورهای مثبت تازه ایجاد شده بودن که من فکر میکردم دیگه پایه هاشون محکمه اما چون به ثبات نرسیده بودن وقتی به ی مانع برخورد میکردم میفهمیدم چقدر لغزشم زیاده. اما زمانی که خوب روشون کار بشه و رابطشون بشه باورهای توحیدی دیگه ثبات پیدا میکنن و میوتن راحت موانع رو از جلوشون بردارن
اطلاعات مربوط به پرندگان شکاری و اطلاع رسانی خروس برای من تازگی داشت .خدایا شکرت که دارم اطلاعات مفیدی رو به ذهنم میدم اطلاعاتی که نشان از حکیم بودن خالق این جهانه. اطلاعاتی که من رو سوق میده به شناخت بهتر خداوند خالق این جهان و تمامی موجوداتش که هر چیزی رو با بی نهایت دقت و ریز بین خلق کرده. وقتی فکرش رو میکنم که این همه حیوان توی جهان هست که هر کدوم مکانیسم های دفاعی خودشون رو دارن مات و مبهوت میشم از قدرت این خالق که همه چیز رو مد نظر داشته.
استاد با این شوخی هاتون من روبردین به دوران جنگ. الان که ارم فکر میکن اون دوران هم ا وجود سختی هایی که داشت سرشار از لذت بود برای ما بچه ها چون زمانی که رسید به شهر ما چون بهار بود ما بچه ها همش توی دامان طبیعت بودیم و غرق در بازی و دنیای شاد خودمون .حتی زمانی که هواپیماها می اومدن و ما مجبور میشدیم خودمون رو قایم کنیم درست مثل این چیزی که شما در مورد قایم شدن مرغ ها گفتین ما داخل علفزار ها قایم مشدیم و انگار حالت ی قایم باشک رو داشت. البته من با دید الانم دارم اون موضوع رو نگاه میکنم و چقدر دید متفاوت در جهت مثبت حس خوبی به آدم میده
خدایا چه منظره روحانی بود اون لحظه که هوا داشت کم کم تاریک میشد و تراکتور چراغهاش روشن بود نور غروب خورشید هم قاطی صحنه شده بود. برگ های روی زمین همه نارنجی به نظر میرسیدن . اصلا ی حس و حال عجیبی رو ایجاد میکنه توی روح آدم چه تجربه ی زیبایی . تجربه کم کم تاریک شدن هوا و اومدن شب که مایه ی آرامش و آسایشه و دوباه بدنبال اون اومدن یواش یواش خورشید و روشن شدن هوا و دوباره هم تکاپو و فعالیت و این موضوع رو خداوند چقدر قشنگ توی سوره ی فرقان بیان میکنه:
أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا ﴿۴۵﴾
آیا به [قدرت و حکمت] پروردگارت ننگریستی که چگونه سایه را امتداد داد و گستراند؟ و اگر می خواست آن را ساکن و ثابت می کرد، آن گاه خورشید را برای [شناختن] آن سایه، راهنما [ی انسان ها] قرار دادیم. )
ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا ﴿۴۶﴾
سپس آن را [با بلند شدن آفتاب] اندک اندک به سوی خود باز می گیریم
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا ﴿۴٧﴾
و اوست که شب را برای شما پوشش، و خواب را مایه استراحت و آرامش، و روز را [زمان] پراکنده شدن [جهت فعالیت و کوشش] قرار داد.
چقدر حس خوبیه وقتی تیک میزنی کارهاتو توی گوگل کیپ. خدا رو شکر که من هم موفق شدم نصبش کنم و دارم از انجام دادن کارهام لذت میبرم.
آخ آخ آخ استاد گفتین آزادی .من واقعا قبل از آشنایی با شما نمیدونستم که چقدر آزادی رو دوست دارم اما بعد از آشنایی با شما و این سریال این رویا در وجودم بیدار شده و داره شعله ور میشه درست مثل اون آتیش کارتون ها .
اره استاد من وقتی میبینم که تضادهایی مثل اینایی که من دارم تجربش میکنم رو شما هم داشتین و با کار کردن روی خودتون الان دارین آزاد و رها زندگی میکنین این باور در وجود من هم شکل میگیره که پس میشه اما نیاز به کار کردن بیشتر و جدی تر داره
مریم جان تحسینت میکنم برای این نظم و چیدمان شاپ. راستش من خودم هم عاشق تمیزی و نظم هستم و از همون دوران کودکی هم همیشه دوست داشتم که محیط اطرافم تمیز و مرتب باشه . اصلا اگر دور و برم بهم ریخته بود منم بهم میریختم و تمرکز نداشتم حتما باید مرتب میکردم و بعدش مینشستم و درسهام رو میخوندم و کم کم که بزرگ شدم وقتی میدیدم خیلی از افراد اونجوری نیستن فکر میکردم مشکل از منه و بقول بقیه من وسواس دارم واسه همین هم به مرور زمان سعی میکردم کم کنم این حالت رو تو وجودم اما الان که دارم شما رو میبینم به درستی کارم ایمان آورد مو اونموقع قانون و انرزی و این چیزا حالیم نبود اما وقتی تمیز کاری میکردم ی حس خوبی وجودم رو میگرفت چیزی که الان بهش میگم انرزی مثبت . یعنی روح من از همون موقع در جستجوی انرژی پاک بوده اما چون من قانون رو بلد نبودم ازش درست استفاده نمیکردم و با وجود اینکه عاشق تمیزی بودم همیشه توی خوابگاه با هم اتاقی هایی زندگی میکردم که خیلی به این چیزا اهمیت نمیدادن چون همیشه با خودم میگفتم من نمیخوام اتاقم کثیف و شلخته باشه!!!! و جهان هم دقیقا فرکانس های من رو بهم بر میگردوند
استاد من قبل از سریال بهشت به خاطر حرف مردم از انجام دادن کارهام حس خوبی نداشتم انجام میدادم اما حسه خوب نبود اما الان خیلی مصمم و با حس خوب انجام میدم البته منظورم کارهای به ظاهر مردانه هست
و اما اون درب باز کن اتومات هم با وجود اینکه نشون دهنده ی پیشرفت علم و تکنولوژیه و از این بابت مثال خوبیه برای اینکه همه چیز در جهان نسبت به قبلش خیلی پیشرفته تر شده اما هیچکدوم از این وسایل دارای قدرت تفکر وتعقل نیستن و مثلا در مورد این دستگاه میشه گولش زد . و این قدرت تفکره که انسان رو متفاوت میکنه از بقیه ی موجودات جهان و ارزش اون رو نشون میده
خدایا شکرت که تونستم امشب کامنتم رو بنویسم و حسم رو بهتر کنم و با ذهنی آرامتر بخوابم
سپاسگزارم استاد مثل همیشه به خاطر این آگاهی های ناب
پساسگزارم مریم جان که من رو یاد خودم میندازین و نکات خوبم رو بهم یادآوری میکنین
سلام استاد گرامی وخانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی استاد و خانم شایسته عزیزم یه دنیا ممنونننننننم که با این همه اگاهی ما را روشن کردی که با حال خوب تجسم کنیم و به خواسته هایمان برسیم خدا یا شکرت خدایا شکرت که توانستم تو این سایت هدایت شوم خدایا هزاران بار شکر استاد از بس اتیش کردن شمار ا دیدم بدونه که فکر کنم بچه هایم ازمن کرسی خواستن مثل قدیما گفتن برایمان اتیش درست کن من هم چند تگه چوب اتیش کردم و چند روز است که چقدر لذت میبرم خدایا شکرت که قانون و جهان هستی به من جواب میدهد واز چیزهای کوچک انقدر لذت میبرم و لیست کردنه کارها چقدر قشنگ کارهایم را شب لیست میکنم و صبح به تمام کارهایم میرسم استاد می توانم بگویم که فرکانسم خیلی تغییر کرده و از قبل بهتر شده فقط دلم میخواد هیچ کاری نکنم و تمام روز زندگی در بهشت را ببینم وبرایم هم تکرای نیست فقط لذت میبرم استاد چقدر فایل های شما بی نظیر هستند وانرژی مثبت میدهند خدایا هزاران بارشکرت استاد عزیزم ممنون که با فایل های شما خودم و خانواده ام تغییر کردن استاد عزیزم الهی همیشه سر بلند و شاددر کنار عزیز دل زندگی کنید
سلام استاد و مریم خانم عزیز فایل عالللللییی بود واقعا خیلی خیلی ممنونیم بخاطر این همه لطفی که دارید مریم خانم و این فایل های سراسر از عشق و حال خوب و باور های درست و انرژی مثبت رو برای ما تهیه میکنید❤️
استاد گفتید آتیش بازی خداروشکر آمازون که فوله چند بسته فشفشه هم بگیرید اگر فشفشه هوایی تو منطقه مشکلی نداره که هر شب یه مدلشو برای خودتون روشن کنین لذت ببرین و به لطف مریم خانم ماهم فیلمشو ببینیم و همراه شما لذت ببریم❤️❤️
خداروشکر خداروشکر واقعا این فایل فوق العاده بود سرشار از عشق و حال خوب و باور درست چقدر کمک میکنه این فایل ها به ما چقدرر واقعا خدا میدونه ممنونیم ازتون همگی از ته دل ممنونیم❤️❤️❤️
سلام
منم عشق اتیشم خخ
هر چی یاد می گیریم از سریال زندگی در بهشت از یسریا لذت می بریم و هی با خودم میگم کشور خودمون تو خیلی چیزها هم خوب بوده ها.
حس میکنم ازادی توی کشور خودمون از حجم امریکاش هم بیشتره انگار.
حس می کنم کشور ما ی چنتا مورد اصل رو مثلا ممنوع کردن همونا یکم مشکل دار هست وگرنه کشور خودمون هم بهشتی بوده که چشمامون رو بسته بودیم و نمی دیدیم.
سلام ب استادومریم عزیز وسایرعزیزان
مریم جان اون تصویری ک ازاستاد در کادر ،ضبط میکردی واستاد درمورد ازادی صحبت میکردند و خرده های کاغذاتش گرفته درفضامنتشرمیشدند مثل گلباران ستاره هابود.مثل این بود ک استاد تو اسمونن و ستاره ها میانشان،در حرکتند.کادر بسیار زیبایی بود.ممنون ازتصویربرداری شما ممنون استاد که اینقدر خلاق ومومن و مهربانید ک تک تک تجربیاتتون روبا مااشتراک میذارید.ممنون استاد چقدر خلاقید چقدر ابتکار عمل دارید چقد محل وحی اید.که اینگونه ب ذهنتان میرسد ک همه چی رو توی زندگی روزمره باقانون تطبیق بدید.مثل همون تطبیق قانون با دراتوماتیک جوجه ها
به نام تنها رب قدرتمند و صاحب من و همه
سلام به فرستاده هایی از بهشت در زندگی در بهشت و بسمت خوشبختی و بهشت،،
نکته ای که همیشه یادآور و ملکه ی ذهن من شده در زمان چند دقیقه و چندثانیه قبل از نوشتن کامنت در اینجا این آگاهی ست که آقا تو که تا قبل از شروع نکته های کمی به ذهنت میاد و بعضا مبهم اما چطور به محض شروع کردن یه عالمه حرفهای ناگفته ای که در وجودت هست رو خداوند میاره در حروف تایپ کننده زیر انگشتانت پس به این نتیجه میرسیم که کافیه فقط قدم برداریم و شروع کنیم مسیرها،ایده ها،راه ها،راهکارها،فرصت ها،هدایت ها،الهامات،معجزه ها،آدمها،نعمت ها،ثروت ها،و….آروم آروم نمایان میشوند من همین الان که دارم مینویسم فقط تا یک خط بعد کاملا میدونم که چه چیزی رو مینویسم خط سومی دیگه بعداز دومی چهارمی بعداز سومی،پنجمی بعداز چهارمی و و و. . . .
وقتی ما به محض شروع کردن خداوند تا این حد ریز میشه و میاد زیر انگشتان مون پس چطور باور نکنیم که در هر مراحل و ایده ها و فرصتها ونعمتهای بزرگ و کوچک نتونه بیاد وارد زندگیمون منی که این حرفارو میزنم خودم از همون کودکی طوری بزرگ شده ام که برا شروع و قدم برداشتن خیلی ایرادها دارم و پاشنه ی آشیلم هست این موضوع اما شکر خداوند هرچقدر دارم روش کارمیکنم هرروز داره بهتر میشه
یعنی میخوام اینو بگم کسی که مانند من تا این حد در چنین موضوعاتی باورهای نامناسبی داشته و داره اما با کارکردن و ادامه دادن چقدر داره تغییرات در خودش ایجاد میکنه
و هدفم بیشتر بر اینه که به بقیه دوستان بگم که هر کسی با قدم برداشتن و شروع کردن در کارش مشکل داره و احساس مرگ بهش میده نگران نشه فقط کافیه بخواد و سعی کنه از زوایای مختلف به اون موضوع نگاه کنه بعداز مدتی میبینه که همون قدم های بخصوص اولیه که براش زجر آور بود بعد براش میشه لذتبخش و از یه جایی به بعد دیگه خودش میشه اصرار کننده شون،،
مهم نیست که چقدر بی ایمانیم مهم اینه که بخواهیم به چه اندازه از ایمان برسیم،،
اگه ابراهیم پیامبر هم که به یکی از بالاترین الگوهای بشریت شد ترس داشت اما سعی بر این داشت که چگونه راههای غلبه بر این ترس هارو پیداکنه و مدیریت کنه پس تری ها هم اگه کمی بهشون پی ببریم بهتر درک میکنیم که خداوند در سبک خلقتش خیلی خیلی بیش اون چیزی که در ذهن ما بگنجه استاده
واقعا«مهم نیست از کجا آمده ایم مهم اینه به کجا میخواهیم بریم»
خب اولین نکته در این فایل خداروسپاس بخاطر هماهنگی ام با جهان هستی چندساعت قبل از دیدن این فایل و اون قسمتی که استاد شما آهنگ محسن چاوشی رو میخونید میگه بسوزید بسوزید در این عشق بسوزید داشتم با یکی از دوستام میگفتم این آهنگ محسن چاوشی رو میدونستی شاعرش مولانا ست که واقعا احسنت به مولانا که چقدر شعری پر از معنا و مفهوم سروده و چقدر حرف از شکستن محدودیت هارو میزنه دوستم گفت نه تا حالا بهش توجه نکردم گفتم پس حتما بهش توجه کن که خیلی درس آموزه،،
ممنون این خدای بی انتهام که بعداز نوشتن چندخط کامنت الان احساس میکنم که سیلی از آگاهی ها داره در وجودم موج میزنه این موج ها قبل از نوشتن هم در وجودم بود اما
مبهم اما بعداز دقایقی به نوشتن این موج ها داره هی واضح تر و جهت دار تر میشه،،
باید هرلحظه ممنون این پروردگار باشیم که از هیچ برامون میشه همه چی،،
استاد وقتی اول فایل با صدای بلند شعر میخونی و با احساس خوب که باعث میشه VELOM گنی ها هم بیا پایین یه آگاهی رو به من داد که اگه ما میخواهیم نجوای ذهن رو کم کنیم و همچنین نمیشه کاملا حذفش کنیم اما میتونیم با عملکرد و ایمان مون کاری کنیم که صدای خداوند در وجودمون صدای عملکردهامون صدای نتایجمون از ناکامی ها و اشتباهاتمون بیشتر باشه
اینگونه میشه صدای نجواهارو آورد پایین
به همون معنایی که کلام الله بالا میرود
و کلام شیطان پست و پایین میاید،،
وگرنه نجوای شیطان هیچ زمان به طور کامل حذف شونده نیست و اگه پی ببریم این اتفاقا خیلی خوبه که اینچنینه چونکه مانند چراغSTOP ماشینه اگه نباشه ما هیچوقت نمیفهمیم که داره آب یا روغن تموم میکنه یا عیبی داره اونوقت ما نمیفهمیم تا زمانی که کاملا موتور ماشین بسوزه و به فنا بره و دیگه کامل از حرکت باایسته،،
وقتی استاد شما و مریم بانو گفتید که بند انگشتی بدست پرنده های شکارچی شکار شده و بلکه بااحساس خوب و بدون ذره ای حسرت و غصه خوردن همون موقع به خودم گفتم چقدر خوبه اگه منم بیام بخاطر از دست دادن فرصتها،نعمتها،و اشتباه کردنهای گذشته ام اینچنین با دید تجربه کسب کردن و با احساس ایمان بیشتر و غصه ی کمتر و مهارت بیشتر و حسرت کمتر و رشد و پیشرفت بیشتر به خودم و زندگیم نگاه کنم که خدایا شکرت اتفاقا اون تجربه ها و بظاهر از دست دادن ها باعث بزرگتر شدن و قدرتمند شدن من شد وگرنه دیرتر به رشد کردن میرسیدم حتی شاید هم اصلا نمیرسیدم
که مثال واضحش همین تکامل و پیشرفت چیکن شا هست که داریم میبینیم
استاد از هدایت و شروع ساخت چیکن شاهای شما و هرروز پیشرفتتون چقدر بهتر این جمله طلایی در ذهنم نهادینه میشه که دورترین مسیرها هم از اولین قدم ها شروع میشه،،
خداروشکر دارم میبینم نمود عینی اینو که استاد شما فقط تا چندروز و چندماه قبل حتی ایده ای در مورد درب اتوماتیک این چیکن شا رو نداشتی اما با حرکت کردن ایمان آوردن و شروع و قدم برداشتن و ادامه دادن ببین به چه پیشرفتهایی تاالان رسیده اید و چقدر ساده و راحت دارید هدایت میشید وقتی این جمله که در بحث های باور ثروتسازی میشه که با ثروتمند شدن ما و خرید کردن ما باعث ثروتمند شدن تمام جهان میشیم فقط یه موضوعه برامون اما الان با فکرکردن به چنین پیشرفتهایی مانند ساختن چیکن شا و ساختن درب های اتوماتیک میفهمیم که این جمله ی با ثروتمند شدن ما باعث یه عالمه ثروت در جهان میشه دیگه یه موضوع نیست بلکه یه عالمه حرف داره برامون،،
حتی سازنده ی این چیکن شا هم تا قبل از شروع ساخت این کار حتی به ذهنش هم خطور نمیکرد که درب هایی برا این کار ساخته بشه با یه عالمه آپشن های باارزش و ساده و مختلف کارا بودن ،،
من چند نکته دیگه هم این فایل بهتر بهم گفت یکی اینکه چرا ما خیلی اوقات الکی غصه میخوریم و میتونیم به جایی برسیم که اصلا دیگه نگرانی معنایی نداشته باشه،،
یه نکته دیگه اینکه وقتی استاد داره کنار آتیش حرف میزنه اون نمای رویایی کلبه پرادایس با اون ال ای دی های شگفت انگیز که پشت سرش قرار گرفته رو میبینم و میگم خدای من چرا بعداز ۱۱۸قسمت من الان دارم این کلبه رو متفاوت تر میبینم چرا بعداز این همه قسمت من دارم یه جور متفاوت تر میبینمش اصلا باور نکردنیه خب معلومه بخاطر کمی تغییر بیشتر در منه یعنی این متفاوت تر دیدن من میدونید از بیشتر از کجا داره رقم میخوره از اینکه من کمی برام عادی شده بود این پرادایس که اونجور باید نمیتونستم خیلی خوب و غیر عادی بهش فکر و نگاه کنم که گفتم خدایا خودت کمکم کن که من هدایت بشم و نذار این همه نعمتهای بزرگ و رویایی ات برام عادی و معمولی بشه که دیگه برا این هدایت خواستن هم خودمو رها کردم و نچسبیدم تا اینکه بعداز شاید ۲یا۳ماه بعدش داشتم با دوستم حرف میزدیم که صحبت اومد به این سمت که دوستم بااینکه چندتا از این فایل هارو دیده اما هنوز هدایت نشده به اینجا اما یهو گفت خدای من من خیلی لذت میبرم و آرزو میکنم که چنین خونه کلبه ای روی آب رو مانند آقای عباسمنش داشته باشم اصلا بسیار رویایی ست انگار من تازه بعداز این همه تحسین کردنهای دوستان سایت و استاد در مورد پرادایس دوهزاریم افتاد که بابا این پرادایس با این همه زیبایی و وسعتش بسیار تا بسیار رویایی و شگفت انگیزه سجاد جان تو تا حالا کجا بودی که فقط شبه ای از این زیبایی رو میدیدی آخه کجای کاری
آخه عزیز من تو چطور تاالان فقط میگفتی آره پرادایس چقدر قشنگه اما اون زیبایی عمیق نبود آخه چطور اینهمه با کلام هایی که در زبان استاد ،مریم بانو و کامنتهای دوستان برخورد میکردی اما هنوز تازه داری میفهمی که تاالان توی کدوم باغ بودی سجاد جان واقعا این جواب رو به من بده پس چطور انتظار دیدن نعمتهای کوچکتر و هدایت هارو داری آقای عزیز وقتی هنوز از یه عالمه مرحله گذر نکردی پس چطور میخواهی به مراحل بالاتر برسی ،،
خدای من الان خودم دارم به خودم میخندم ماخذه میکنم،سوال جواب میکنم ،تحسین میکنم،تنبیه میکنم،گریه میکنم،شکر میکنم،احساس خشک زدگی،احساس رهایی، و هر احساس دیگه ای که تاالان هم خوب و هم کم کاری هم سطحی هم عمقی فکرمیکنم اما بازم درنهایت شکرگذار که خداوند همواره درحال هدایتمون بسمت خوشبختی و مسیر درسته برامون،،
خب استاد خداروشکر که شما بازم هدایت شدین بسمت این ابزار شدین که لیفتراک تراکتور رو نگه میداره واقعا هرروز چقدر داره کارها ساده تر ایده ها و فرصتهای پولسازی بیشتری بوجود میاد اما برای چه کسایی برا کسایی که باورهای بهتری دارن و کسانی که عمل میکنند و با ایمان ادامه میدن،،
حتی برا کسانی که مانند همین گوگل کیپ رو میسازن چقدر ساده و راحت که یه ایده ی ساده رو بیایی فقط تبدیلش کنی به اپیلکشین
و باهاش ثروت بسازی،،
به همین سادگی
به همین خوشمزگی
ههههههههخخخخخخ
وقتی دیدم که این درب اتوماتیک چیکن شا چقدر عالی و طبیعی با نور روشن و تاریک کار میکنه بهتر فهمیدم خداوند انرژی ست که همه جوره میتونه باما حرف بزنه اصلا نیاز به یک زبان و کلام خاصی نداره بلکه فقط کافیه باهاش هماهنگ و حل بشیم اون موقع میبینیم که در و دیوار داره باهامون حرف میزنه و خداوند از هر آنچه که فکرشم نتونی کنی باهات حرف میزنه فقط کافیه ساکت و آرام و رها باشی،،
من دیروز در تمرین ستاره قطبی گفتم خدایا من امروز پول میخواهم از دوجا مبلغ های کوچکی بدستم رسید به علاوه اینکه چندتا ایده پولسازی به ذهنم رسید که همون دیروز هم اجراشون کردم و آروم آروم دارم بهتر درکشون میکنم،،
استاد چقدر بهت افتخار کردم از اینکه چقدر درمورد اینکه آزادی مالی و دررابطه بااینکه در چه مکانی خونه داشته باشی و زندگی کنی آخه منم از بچگی چنین محل زندگی و خونه ای رو حال میکردم و الان هم لذت میبرم آره واقعا چیزی امثال اینکه خونه اجاره ای یا صاحب خونه آپارتمان نشینی که همسایه ها شاکی بشن که آقا سر و صدا نکن ،یا نتونم حیوون نگه بدارم،یا هر وسایلی نتونم بیارم خونه یا هر مهمونی رو نتونه بیا ت خونه ام
و هر چیز محدود دیگه ای که اون رهایی رو از من بگیره اصلا از همون بچگی تو کتم نرفته ،،
خب من در حال حاضر توی خونه ای زندگی میکنم که نه محدودیت صدا دارم و نه دعوت کردن هر مهمونی اما نه به اندازه بی انتها بودن پرادایس ولی مطمئنم اگه همین مسیر رو ادامه بدم به نعمتهایی مانند پرادایس هم میرسم و همچنین مهمان پرادایس هم میشوم وای خدایا چقدر لذتبخشه زمانی که همگی مهمان پرادایس بشیم با کلی بزنو برقصو شادی و لذت و ملاقات،، ایمان دارم که حتما اونروز میرسه،،
برا همگی مون و امیدوارم همگی از همین الان با ایمان حرکت کنیم،،
چطور به یه عالمه خواسته هایی که تا چندوقت و چندسال پیش برامون غیرممکن بود تونستیم برسیم پس با ایمان ادامه دادن به پرادایس هم حتما میرسیم،،
مریم بانو شما گفتی که چقدر لذت میبرم ازاینکه کارتن های اضافه رو آتیش بزنم خب این احساس ریشه از تغییر باورها و بدست آوردن نتایج و ایمان بیشتر بعداز آتش زدن محدودیت ها و نجواهای ذهن رو داره،،
استاد بااینکه بعداز این همه نتایج اما بازم انتظار نداری که یه روز و خیلی زود تمام خواسته هارو در چک لیست تیک بزنی حتی کارهای بدیهی و پیش پا افتاده رو اما همیشه بسیار پرقدرت و بافعالیت زیاد حرکت و عمل میکنی،،
پس منم تمام سعی و تلاشمو بکنم و زیاد درگیر نتیجه نباشم اما در نهایت نتیجه هرچی که هست رو بپذیرم دیگه شکایتی نداشته باشم از اون چی که نتیجه داره نمایان میشه ،،
بازم اون نکته ای که خیلی منو به معلق در رویا میبره دیدن همین کلبه رویایی با اون LEDهای شگفت انگیز و باور نکردنیه خدای من مگه میشه تا این حد از زیبایی؟!
بله میشه
ممنون این خدایم که امروز منو بهتر هدایت کرد و چشمهامو بهتر باز کرد به زیبایی این پرادایس بسیار فوق العاده و بینظیر خدای من انگار اولین قسمتی که از سریال زندگی در بهشت رو دارم میبینم همین قسمت ۱۱۹هست
مهم نعمتها و ظاهر نیست بلکه مهم فرکانس های هرلحظه ی ما هست
خداوند یارو دوست همیشه همراهتون باشه خدایا شکرت ازاینکه از ساعت تقریبا ۹ نیم شروع کردم به نوشتن اما فکرنمیکردم که اینقدر محو زیبایی در اینجا بشم که چندساعت رو اصلا حالیم نشه که چطور گذشت
سپاس خدا و خودم که یکی از کارهای چک لیست امروزم که فعالیت در سایت رو الان تیک زدم[✓]
خداوند همیشه به شکل های زیبا و نعمت های بیشمار در زندگیتون ظاهر بشه،،
به نام تنها هدایتگر هستی
سلام دوست و برادر عزیزم
خیلی لذت بردم از کامنت شما عالی بود
تحسین میکنم تک تک جملات الهامی که نوشتید آخه دقیقا درک میکنم که چی میگید
زمانایی بوده که فقط میدونستم باید بنویسم به نام خدا و سلا و دیگه هیچی نمیدونستم و هی اومده و ادامه پیدا کرده و الهامات جاری شده
به قول شما خداوند ریز شده اومده زیر انگشتام و هی نوشتم و نوشتم
خدایا شکرت بابت هر لحظه هدایتهات
اونجا که نوشتید ایمان دارم که روزی هممون میایم اونجا مهمونی، یه لحظه تصور کردم که جلو اون در میله ای پرادایسم و از شادی دارم سجده شکر بجا میارم و اشک توی چشمام حلقه زد، چقدر زیلاست این لحظه ها، اصلا اگه فیزیکی هم نرم، همین چند لحظه میش، قلبی و ذهنی رفتم و چه زیبا بود و لذت بخش
نوشتنی ها و گفته ها زیادن اما همین اندازه کفایت میکنه که بگیم: ایمانی که عمل نیاره، حرف مفته و ما، فقط ما خالق زندگیمون هستیم با باورهای مثبت، ایمان و اقدامات همیشگی
برای هممون، خواهر ها و برادرهای دوست داشتنیم آرزوی شادی سلامتی حال خوب، آرامش پایدار و ثروت های بی نهایت رو دارم🙏🙏🌹🌹
سلام زهرا خانم ممنون از شما
ای خدا چی بگم از این هماهنگی های زیبای جهان هنوز دیشب توی رختخواب بودم داشتم درحال مطالعه کامنتها بودم داشتم باخودم میگفتم حتما باید در پاسخ کامنتهای زهرا خانم تشکرات لازم رو بنویسم چونکه واقعا با درک و زیبا کامنت میذاره که خوابم برده بود
اما الان دیدم شما خودت زحمت کشیدی و برا کامنتم پاسخ گذاشتی واقعا ازت ممنونم امیدوارم و مطمئنم حتما اون روز میرسه که همگی همدگرو در پرادایس ملاقات خواهیم کرد
به امید روزهای زیبا
خدانگهدارت
خدایا شکرت چقدر ثروت خوبه
چقدر قشنگ توضیح دادین این حالت از آزادی رو
ثروت مهم نیست اون آزادی که من میتونم با داشتن ثروت بهش برسم مهمه
واااای اون میز پینگ پنگ اتوماتیکی هم که تو اینستاگرام گذاشتین چقدرررر برام ویژن شد. من عاشق پینگ پونگم. جون میده برای ی تمرین حساااابی.
استاد این زندگی در بهشت وااااقعا محشره
صبح به صبح دنبال میکنم. داااغ داااغ.
زنده باشین
اون برنامه google keep هم که دیگه نصبش کردم چقدررر برام عالی شد. وااقعا تیک خوردنشون خیلی جذابه توی ذهن. این که کارات انجام شد و تیک میزنی واقعا حس خوبی داره. اصلا ذهنوین رو مرتب سازی میکنه. مریم جان هم که واااقعا خسته نباشید میگم بهشون که اینقدر جذاب و عالی روایت میکنه داستان های بهشت رووو.
خدایا شکرت
سلام استاد عزیز و مریم جان
ببخشید استاد لطفا سوال من را هم جواب بدید سوالم این هست که منظورتون از آزادی که ثروت به وجود میاره چیه؟
مشخصا ثروت به آدم آزادی ای میده که از درگیر بودن برای مخارج جزئی زندگی، آدم به جایی برسه که بتونه هر چیزی که میخواد آزادانه تجربه کنه.
تجربه به معنای بهره‌مندی از تمام نعماتی که خدا خلق کرده از قبل. و ما ببه راحتی میتونیم اونها رو داشته باشیم. و این ها توی دنیای مادی خب صد البته با ثروت رقم میخوره. البته در جهت مثبت دیگه
عاشق خداوند هستم که به من یک روز و یک زندگی جدید دیگر عطا کرد.
من بنده لایق خداوند هستم که فقط به زیبایی ها و پاکیها تمرکز و توجه داره، من بنده ناز خداوند هستم که از شبکه های اجتماعی، تلویزیون،، ماهمواره، یوتیوب زده شده و میخواد دنیای زیبای خودش را خلق کنه مثل استاد عزیزم عباس منش و خیلی خیلی این مسیر را دوست دارم چون بهم آرامش میده و اینطور نیست وقتی ادامه میدم احساسم بد بشه. درسته ذهنم اولش ،انصافا هم ن زیاد مقاومت داشت اما حالا مطمئنم از مسیر چون چون هر روز آرامشم بیشتر میشه، اهدافم ملموس تر میشه. من به هر آنچه خواستمه میرسم چون خداوند میخواد ثروتمند بشم و به گسترش جهان کمک کنم، خدا هم دوست داره من لایقه بهترین بهشت زمینی هم چون پردایس استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز باشم. و عزیز دلی مثل خانم شایسته که خالصانه بدون شرط استاد را دوست داره و محبت و عشق ورزی استاد و خانم شایسته منو مجذوب خودش میکنه.
مگه میشه اینطور رابطه ای؟ مغزم اررو میداد آخ من تویه اطرافم ندیدم دوتا زوج باشنو بهم بگن عشقم، عزیز دلم!(البته دوره نامزد و اونم با اس ام اس) واقعا ندیده بودم نه تو رابطه بردارهام و نه فک و فاملیم و پدر و مادرمم که همش سر هم غر میزنن. اما من که این همه تضاد رو دیدم قلبم هدفش شد همسر من باید فوق العاده باشه باید تا آخر عمر هم دیگر رو دوست داشته باشیم. این در من شکل میگرفت خالصانه بهش عشق خواهم ورزید و تصورم بود مثل دوتا فرشته که ووا هرکی ببینه آرامش بین منو عزیز دلم را احساس کنه. اما هر چقدر که سنم میرفت بالا و رابطه های بیشتری را میدیدم میگفتم نه انگار همه رابطه ها مثل رابطه ای پدر و مادرم هست و من تویه ذهی خیال باطل هستم😔روزا گشت با استادی آشنا شدم و واقعا استاد دوست داشتنی باادب خندان منو با مباحث استاد عباس منش عزیزم هدایت کرد و من از خداوند بی نهایت سپاسگذارم که همواره منو بدست استادهای بی نظیری سپرده که قوانینش را بهم یاد بده.
این رو همش هدایت الهی میدونم که قلبم رابطه ای بنظیری میخواست. مثلا چرا تو رابطه یک حرفی میشه طرف قهر میکنه میره خب و بعد من باید منت کشی کنم، خب میشینم منطقی مسله ای که پیش امده را حل میکنیم و چرا بجای حرفایه عرضه نداری و و چرا حرفای خوبی بهم نزنیم مثل عشقم، عزیز دلم😘… مثل استاد که وقتی ب تضاد میخورد خداوند هدایتش میکرد من را هم به گروه عباس منش هدایت کرد تا ببینم و باور کنم که اون آزادی که قلبم تویه رابطه ای پر از عشق و صاف انتظار داشت تویه این دنیا ببینم و این باور خراب شه که عشق وجود نداره یا عشق آخرش جداییه. بلکه برعکس وابستگی جداییه و گرچه ظاهرا هم باهم بخاطر شرایط، بچه ادامه میدهند ولی قلبن از هم دیگه جدا هستند_اما اینا رو بیخیال قرار ما فقط به زیبای ها توجه کنیم و چه چیزی زیبا تر از زندگی بهشتی استاد و خانم شایسته عزیز. بخصوص رابطه بینشون که یکی از خواسته های من بود و به لطف خداوندم هدایت شدم تا خلق کنم و ببینم که میشود و چه جورم که میشود، دیگر برایم قابل لمس و آشکاره میرسم به همچنین رابطه ای و لایقش هستم و به همین خاطر هدایت شدم که احساس لیاقت و ارزشمندیم را ببرم بالا تا جهان هم بهم ارزش و عزت بده.
خدا منو دوست داره منم خدا رو دوست دارم
عشقتون افزون‌تر در پناه الله استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان🌺
❤️❤️❤️❤️❤️
بنام خدای ثروت وزیبایی
باسلام عرض ادب احترام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی
خدارو میلیاردها با شکر میکنم که فرصتی بهم داد یک قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت رو ببینم
خدای من چقدر تو مهربانی که هر روز یه آگاهی یه ایده یه تضاد یه راه حل ازت ممنون من الان وقتی باخودم فکر میکنم و می اندیشم میبینم که اگر کسی وارد سایت بزرگ استاد عباسمنش شد. به هیچ مکتب دیگه ای احتیاج نداره مثل فروشگاهی هست که از هر چیزی که بخواهی داره یعنی نمیتونی بدون خرید از این فروشگاه خارج بشی. وقتی وارد سایت استاد هم میشی نمیتونی چیزی از این هم فراوانی بر نداری. از سلامتی وثروت گرفته تا روابط. مدرسه ای است که هزاران درس داره میشه ازش یاد بگیره. خدا حفظت کنه استاد و خانم شایسته عزیز و تمام دوستانی که تلاش کردن که این سایت در اختیار همسال ما باشه به نظر من فایل های که استاد در اختیار ما با عشق میزاره در زندگی ما خیلی تاثیر فوق العاده ای گذاشته. جانم جانم جانم چقدر این سریال بمن انگیزه و انرژی میده و چقدر نظر منه نسبت به زندگی که خودم مد نظرم بود عوض کرد این نرم افزار عاااااااااااااالی وبکر که معرفی کرد چه عالی ایده های جالب بمن داد چه عالی ما این فیل بزرگ رو خردش کردیم و تیکه تیکه کردیم و خوردیم. در ظاهر شاید یه چیز ساده باشه ولی در عمل تونسته کل کارهای مارو انجام بده.
عاشقتم استاد که اتاقی داری که از همه چی داخلش داری از پمپ باد گرفته. دریل جعبه بکس و و و که من وقتی نگاه میکنم انرژی میگیرم من تا قبل این دیدن سریال گفته بودم . منم باید مثل استاد سخنران باشم تا بتونم به ثروت برسم الان میبینم استاد که دیگه چند سالیه که سمینار برگزار نمیکنه. الان عاشق شغلم شدم چون شغلمم تزئینات ساختمان هست . وقتی نگاه تمام کارها رو استاد خودش انجام میده. یعنی تموم کارهارو ومن قبلش با خودم فکر میکردم ثروت یعنی اینکه دستاتو بکنی تو جیبت دستور بدی این و اون کارهات انجام بدهند. استاد مجدد این باور منو عوض کرد بخاطر همین میگم عااااشقتم چون این زندگی که با همه ما به اشتراک گذاشتی از همه لحاظ داره بما کمک میکنه
چقدر مرتب این فنس های از اسمبل در آوردید و مرتبط و پارت بندی یه کنار گذاشتید که مجدد آمدید سراغش به راحتی پیدا وازش استفاده کنید اینم یه باور جدید برای من
وقتی به زندگیتون نگاه میکنم که مثل خانم هیکس که از هر لحاظ دارید آزادانه زندگی میکنید خیلی بمن انگیزه میده اینم از لطف خداوند و همت تلاش خود استاده
یه زندگی کامل ساده و جنگلی که درونش دنیای بارورسازی که بقول خودم میگم استاد کارخانه تولید باور رو داره اونم چه باورهای با کیفیتی
اون آتشی که روشن میکنید خیلی باحاله این گرما این زغال و درآخر خاکسترش فوق‌العاده اس ازت کمال تشکر رو دارم
ودر آخر براتون آرزوی دلی شاد وقلبی مهربان میطلبم
شاد و پادشاه زندگیتون باشید عاااااشقتونم