https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-26 07:49:082020-12-27 08:34:05سریال زندگی در بهشت | قسمت 120
133نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدارو شاکرم برای دیدن این قسمت که سرشار از نعمت های بی پایان خداونده
پرادایس زیبا
امکانات عالی
آزادی مالی
هر آن چیزی که یک انسان از زندگی میخاهد رو در این پکیج میبینیم
خدایا شکرت
این اولین کامنت من توی خونه ی جدیدمون هست
تقریبا یه ماه پیش این روزها ما دنبال خونهدی مورد نظرمون بودیم
یه خونه ی ویلایی جمع و جور که یه حیاط سبز دا داشته باشه توی محله ای که آرزوش رو داریم
جای که پسرم به راحتی خودش بتونه به مدرسه بیاد و بره …
یاد کامنت دوست عزیزمون آقای محسن هنری افتادم که در مورد پیدا کردن خونه 6 سل پیش نوشته بودن
ایشون نوشته بودن خداوند انگار بهتر از من میدونست من چه خونه ای میخام
الان من هم میخام همین جمله رو بگم
خونه ای که توش هستیم دقیقاااااااااا توی همون محله ای که میخاستم هست یک محله ی عالی در تهران
اونقدر جو اینجا عالیه که وقتی از خونه میرم بیرون واقعا فقط خدارو شکر میکنم
نما ساختمان کلا سفید و با درختان انگور و پیچک آراسته شده حس بی نهایت دلپذیری میده بع آدم
استاد میخان بگم شددددد بالاخره شد
قانون اونقدر دقیقا جواب داد که ایمان من هزاران برابر شد
اون روزها در قلبم حس میکردم این روزهایی که دارم واقعی تجربه ش میکنم
خداوند آنقدر معجزه گونه دستانش رافرستاد و این خونه رو برای ما نگه داشته بود از سه ماه قبل 0ون خالی بود
همه ی کارها و پولش به طرز معجزه گونه ای توسط دستانت وارد زندگی ما شد
اتفاق شری که آخرش همش به خیر ما شد
ان چنان راحت جا به جا شدیم که باورم نمیشه
من از خداوند خواسته بودم به راحت ترین شکل ممکن اسباب کشی کنیم ..
من تمام لوازم خونه رو خودم تنهایی و با یک دنیا عشق جمع و بسته بندی کردم درست روز جابه جایی
یه کار اداری برای من پیش اومد که من حتما باید میرفتم مشهد
من عازم سفرشدم و رفتم
همسر جانم و پسر جانم با کمک باربری تمام کارهای مربوط به جابه جایی رو انجام دادن
خیلی از وسایل رو جابه جا کردن و حتی چیدن
از اون طرف قرار بود کارهای اداری من یک روزه انجام بشه و من برگردم و بهشون کمک کنم
اتفاقات طوری رقم خورد که کار من انجام نشد و رئیس مربوط مدارک من رو امضا نکرد چون ناقص بود و کلی زمان میبرد تا همه چیز درست بشه
روز سه شنبه بود 16 مرداد ماه ظهر رفتیم حرم امام رضا واقعا کنترل ذهن در شرایط سخت کار سختیه
حالم گرفته بود اما میدونستم که نباید این جور باشه مثل یویو در رفت آمد بودم
گفتم هر چه باداباد
اما باز هم فکرم درگیر بود یک دونفر از آشنایان هم همراه من بود کار یکیشون انجام شده بود و اون یکی مثل من
اوضاع سختی بود چهار شنبه صبح دوباره رفتیم اون شخص همراه من خیلی استرس داشت
من به همسرم زنگ زدم و راستش گریه م گرفت ایشون گفتن زهرا رها کن شد شد نشد نشد
یه راه دیگه پیدا میشه عزیزم رها کن
این جمله ی رها کن رفتار مغز من هی با خودم تکرار میکردم و واقع بی خیال شده بودم
همراهان من میگفتن تو کلا نا امید شدی معلومه از قیافت
اما فقط خودم میدونستم که نا امیدی نبود من رها کرده بودم و تسلیم شده بودم
خلاصه اون دوست همراه من 3 ساعت منتظر تو دفتر رئیس نشسته بود خودش میگفت از استرس مردم و زنده شدم
اما با اون همه استرس بالاخره امضا رو گرفته بود وقتی که من رفتم داخل در عرض 1 دقیقه امضای مدارک من رو زد
اونا هیچ کدوم باورشون نمیشد میگفت مگه میشه این بنده خدا سه ساعت منتظر نشست بعدش تو یک دقیقه ای کارتو انجام داد
و من تو دلم فریاد میزدم که خداوندِ که کارها رو به سر انجام میرسونه
استاد من ماجرا رو کامل بازش نکردم اما اونقدر داستانش غیر قابل باور هست که گاهی خودمم باورم نمیشه یعنی از شکافتن دریا برای موسی عم برام معجزه گونه تر بود
همه ی این اتفاقات به طوری رقم خورد که روز چهار شنبه امضای لازم رو گرفتم اما مراحل نهایی افتاد برای شنبه روز اول هفته
ما به تهران برگشتیم پنج شنبه شب مهمونی منزل مادرم دعوت بودیم و جمعه بعداز ظهر هم دوباره راهی مشهد شدم تا شنبه صبح زود تو اون اداره مربوطه باشم در تمام این مدت
همسر من وسایل منزل رو چیده بود خونه مرتب و تمیز عین دسته ی گل بود
وقتی که اومدم و دیدم فقط میگفتم خدایا شکرت
تو به همه ی درخواست های ما پاسخ میدی اونم به آسونی به شرطی که ما به چگونگی کار نداشته باشیم
در خواست من این بود که یه جابه جایی راحت و آسان رو تجربه کنم
و واقعا از ابن راحت تر نمیشد به خدا که نمیشد
احساس بی نظیری دارم این خونه برامون سراسر خیر هست همش داره اتفاقات عالی و بی نظیر میفته برامون که به خدا کم از معجزه نداره برامون ..
یه نمونه ش اینه که برادرم توی یه مزایده همینجوری اسم همسر من رو هم داده بود و سودی که از این بار برده بودن میلیاردی بود
اما ما هیچ چشم داشتی نداشتیم
چند روز پیش برادرم به همسرم گفت 200 میلیون سهم تو شده که بدهی هایی که داشتی رو ازش کم کرده و 60 میلیون تو طلب داری از من
مگه مییییشه خداااااایااااا
هر لحظه میگم خدایا شکرت
اون روزهایی که میگفتم به قول آقا رضا که خدایا خودت بدهی بنده های خودت بده
اصلا باورم نمیشد که از این روش برام انجامش بدی
خدایا واقعا دارم دیوونه میشم از بزرگی و عظمت و قدرت تو
که این همه رو برام به راحتی انجام دادی
از درو دیوار این خونه داری برام نعمت و ثروت وارد زندگیم میکنی
و من انگشت به دهن موندم
و دارم باور میکنم اوت جاهایی که استاد میگن بچه ها من به راحتی به آسانی این نعمت هارو دریافت کردم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
استاد بی نهایت سپاس گزارم
براتون از خداوند سلامتی و طول عمر میخام که باشید و به ما درس بدید
چقدر خوشحالم از کامنتی که برام نوشتید در واقع همین امروز من متوجه شدم با دیدن اون نقطه ی آبی
سپاس گزارم برای دعای پر از خیر و برکت تون
ان شاالله که در بهترین زمان ممکن به سوی دیار جدید مهاجرت کنید و تجربه های عالی داشته باشید
در واقع کامنت شما هم برای من یک نشانه ی قوی تره
از این جهت که ماهم در حال انجام کارهای مهاجرت هستیم و داریم پروسه رو طی میکنیم
در این دوسه روز ذهن من درگیر نجواهای بود که همش میگفت حالا حالا ها ایمیل سفارت نمیاد اونایی که جلوتر از شما بودن هنوز کارشون درست نشده تو چه انتظاری داری !!
این نجواها مثل الا کلنگ هی بالا پایین میشد
اما این کامنت شما به یادم آورد مسیر رسیدن به خواسته ها همش از یک طریقه
چرا که تمام بچه های سایت از نظر من در مسیر تو حید هستند چون مثل اون ها رو تابه حال در هیچ جایی ندیدم ..
سپاس گزارم برای دعای نیک تون
چون باعث شد برگردم کامنت خودم رو بخونم و این مسیر توحید و کنترل ذهن برام یاد آوری شد …این خونه و محله ی بهشتی که هر کسی میبینه عاشقش میشه و ما هم هر روز تحسینش میکنیم و خداوند خودش شاهده که از در و دیوار این خونه برای و ما نعمت و ثروت میباره و در یک کلام احساس رضایت داریم
خدارو شکر خداروشکر خدا رو بی نهایت شکر
من هم شما دوست عزیز رو از راه دور میبوسم و براتون لحظه لحظه حال خوب و توحیدی آرزو میکنم
آیا شما آن را میرویانید، یا ما [همواره] رویانندهایم؟😍😍😍😃😃😃👌👌
واقعه:۶۵
اگر بخواهیم [تبدیل به] خاشاکش میکنیم، در این حال افسرده [=سرخورده از کار و تلاش خود] میشوید.😍😍😍😃😃👌👌
واقعه:۶۸
آیا به آبی که میآشامید، توجه کردهاید؟😍😍😍😃😃😃👌👌👌
واقعه:۶۹
آیا شما آن را از ابر[های متراکم پر باران] فرو میبارید، یا ما بارش آورندهایم؟😍😍😍😘😘😘😃😃👌👌👌
واقعه:۷۰
اگر میخواستیم [=مشیّت ما به گونهای دیگر بود]، آن را شور و تلخ میگرداندیم، پس چرا سپاس [=شکر نعمت] نمیگزارید؟😍😍😍😃😃😃😃👌👌👌
واقعه:۷۱
آیا به آتشی که بر میافروزید، توجه کردهاید؟😍😍😍😍😘😘😘😃😃😃👌👌👌(آخ آخ آتیشو که دیگه نگگگگم براتون😘😘😍😍😃😃👌👌👌 سکککته میزنم از خوشحالی😃😃😃😃😃😘😘😍😍👌👌)
واقعه:۷۲
آیا شما درخت آن را [از عدم] پدید آوردهاید، یا ما [همواره] پدید آورندهایم؟😃😃😃😘😘😘😍😍😍👌👌👌
واقعه:۷۳
ما آن [آتش] را [وسیله] یادآوری و استفاده نیازمندان۵۶ قرار دادهایم؛😘😘😍😍😃😃👌👌
واقعه:۷۴
پس [با توجه به جلوههای جلال خداوند و کمال نظم و تدبیر در طبیعت] پروردگار خویش را تسبیح کن.😘😘😍😍😃😃👌👌
کوهها را میبینی، و آنها را ساکن و جامد میپنداری، در حالی که مانند ابر در حرکتند؛ این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده؛ او از کارهایی که شما انجام میدهید مسلّماً آگاه است!(نمل۸۸)😦😦👌👌😃😃😘😘😍😍
بگو: در زمین بگردید [=سیر و سفر کنید] و ببینید چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ [=حیات در کره زمین چگونه پدید آمده] سپس خدا حیاتی دیگر [با همین تدبیر] پدید میآورد. مسلماً خدا بر هر کاری توانا [=قدر و اندازه گذار] است.😦😦😃😃😍😍😘😘👌👌 سپس خدا حیاتی دیگر پدید میآورد…😦😃😘😍👌 دیووووانماین کرد اینجاش وااااای ینی آقااااا رهااااااا باش ازین بهترشم دارررررمممم😘😍😃👌 یننننی نچسسسسب به دنیاااا.ینی این جهان و این طبیعت و ایییین همه شکووه و زیبایی هاش اون اعماق تاررررریییییک اقیانوس که هزاران کیلومتر آب و تاریککککی مطلق هست اون رشته کوههایی که از ۱۰۰۰km معلومه ایییین همه شککککوه اینا که چییییزی نیس برا خدااااا😏😅😆😄😂😁 . نچسسسب بهش آقااااا
این یک از هزار نیست…
این سیرو فی الارض رو مریم جان همیشه میگه😦😦😘😃😃😃😘😘😘😍😍 من دیوووانه و عاااااشق طبیعت هستم همچنین دیدن جاهای دیدنی و جستجو در گوگل مپ اصصصصلا گوگل مپ گرد شدم کلاااااا اینارو مدیون این دو سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا هستم که خود خدان اینا که دارن بام حرف میزنن.😃😃😦😦😘😘😍😍👌👌👌💪💪💪💪واااااااااااااااااای خدااااااااااای من دارم خواب میبینم یا واقعیته؟😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍استاد خدا بهت صدسال عمر باعزت بده😂😂👌👌💟💟
اما بخدااااا فکر کردم تو دیگه در این دنیا نیستی و تو بهشتی و داری صبحت میکنی و این روحته اصصصصن داره حرف میزنه بی اغراق میگم انگار روحت پر کشیده از تنت😦😦😳😳
بخخخدا فکر کردم فتوشاپه و پشت سرت تصویر گذاشتی سویشرت آبی پرررر رنگت جوری برق میزد اونجا که فکر کردم تصویر تو کات شده برش داده شده و تو یکجای دیگری و گذاشته مریم جون عکستو اونجا.😦😦😦😂😂
عجججب هات تیووووبی😘😘😍😍😍😍😃😃😃😃آخخخخ که چه حالی بدددده تو این سرما چه بخااارررری.😘😍😃من با حموم خودمون تو سرما اینجوری عشششق میکنم با این دیگه سکککته میکنم.😘😘😘😍😍😃😃😃خدااااای من چههه حاللللی بده چه بخاااااری داد بیرون😘😍😃👌😊😊💟💟
خدااااای من چقدددددر فراوانیییی داره این بهشت من دیگگگه ردددد دادم من دیگگگگه دیوانه شدددم چه خوووووبه که پاییز زمستون میمونید اینجا تا هم شما هم ما تجربش کنیم چه فرصت خوبیایجاد کرد ساخت این بیماری برایبر شما،من،بچها و این سایتو پرادایس.😘😘😘😘😍😍👌👌😃😃😊😊💟💟💟
استاد خدا بهت 😍😍😍😍صدسال عمر با عزت بده😂😂👌👌 اما دیدین تو فیلمها طرف یکی از بستگانش که در عالم دیگریه و میاد تو خواب طرف دققققیقاااااا تو همچین لوکیشنی بودی مهی رویایییییییییی.😵😵😃😃😳😳😦😦😨😱 واااای خداااای من اون کریستال هارو که نقاااااش خلقت چه ماهررررانه و خلاقانهههه و کاردرستانننننه درسسست کرده خداااای من😳😳😦😨😱😱😵😵😘😘😃😃😍💟💟💟💟 بخدا کلمات رو هم نیروی هدایت داره میگه و من مینویسم.😃😃👌👌😘😘😍😍 💟💟
ووووواااای خدایا شککککرت منو آفریدی😃😃😃😍😍 خدایااااااا شکککرت که منو آفریدی این زیبایی هارو ببینم.😘😘😃😃😍😍😍 خدایااااا شکککرت که این زیبایی هارو آفریدی😘😘😃😃😍😍😍 واااااااای خدا من چقققققددددده خوشبختممممم😃😃😃😃😃😘😘😍😍😍
تو قدرمطلق منی با تو همیشه احوالات من مثبت است😃😃😘😘😍😍👌👌💟💟
ووواااای خداااا من چقققد خوشبختمممم😘😘😘😍😍👌💟💟💟 شکرت که منو انسان آفریدی،شکککرت که منو تو ایران پرتضاد آفریدی😘😃😍 شککککرت که منو تو این دوره تاریخی آفریدی😘😘😃😃😍😍👌👌💟💟 شکککرت که منو تو این خانواده آفریدی😃😃😍😍👌👌😘😘💟💟 شکککرت که این خواسته هارو در وجود من آفریدی😘😘😘💟💟😍😍 خدایااا شکرررت بخاطر تمام تضادهام و روزهای سخت و استرس زا و پرتضاد و سردرگمیم😘😘💟💟😍😍😍😃😃و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد.(ضحی۷)😢😢😢😢😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭💟💟💟💟💟
خدایا شکککرت که استاد عباسمنش رو آفریدی و هدایت کردی شکککرت که مریم جان مهربان رو آفریدی و هدایتش کردی😘😍😃😭💟 شکککرت که این سایت و این بچها رو آفریدی ما نه تو آمریکا بودیم نه سوییس کشور صلح نه سوعد نه نروژ ولی چیزایی بهمون یاد دادی که دانشمندای ایناهم بعد سالها نفهمنش خدایاااااا. تووووو ماروووو هداییییت کرددددی خداجون آخه کی اینکار رو کرد بقول علی بن ابیطالب:تووووو اسم منو برسر زبون ها آوردددددی. تو اینکارا رو برام کردی.😭😭😢😢😢😍😍😃😃💟💟😘😘👌👌👌خدایا شکککرت که خواهر اهل قانونم رو آفریدی که باهاش حرررررررف بزنم.💟😘😃👌😢 خدایا توووو دوستام رو برام هدایت کردی.😘😘😃👌 توووو این خونمون و این پرادایس رو آفریدی.😭😭💟💟💟 خدایا شککککرت که اصلا منو آفررررریدی😢😭😘😍😃💟
تنها شیخِ زنده که درحال حاضر دوسش دارم و قبولش دارم سیدحسن آقامیری هستش.طرف ازش تو لایو پرسید: چرا خدا مارو آفرید؟؟!گفت فکر کن داوینچی نقاشی هاشو نمیکشید!!!!موتزارت نمینواختتت…چی میشد حیییف نبود؟؟!!شما میگی چرا کشید؟؟؟!!!چراااا نکششه؟چرا ننوازه؟؟!! چراااا مارو نیافرینه که بیایم تجربهههه کنیم و لذتششششو ببریم.😘😍😃😃💟💟
من اینو میگم فرض کن ما بریم با دوستامون تو طبیعت زیبای لواسون بعد یکی مون بگه چرا اومدیم اینجا؟؟!!😐😐😕😕
چرااا نیاااایم؟؟!! حیف نیست؟؟؟!!😕😕😐😐
اینه نسبت ما با زندگی و خدا……
استاد امروز منم سیروا فی الارض کردم😘😘😍😍😃😃💟💟👌👌
دوستم گفت بیا بریم بیرون منم خودم قصد داشتم خلاصه ظهر زدیم بیرون.😘😍😃👌💟 قرار بود برم تو روستای ترشنبه😘😍😃👌💟اسلامشهر.ینی شهر خودمون. چون یک یخدان طبیعی داره که دیرینگیش برمیگرده به دوره صفویه😯😯👌👌 و بزررگترین یخدان طبیعی استانه با ارتفاع طبیعی فکر کنم۱۵متر😯😯👌👌 درباره یخدان بگم که همون حالت یخچال تو خونه هامون رو داره منتهی حالت باستانیش و با سازه معماری.مریم جون که معماری خونده و باقی دوستان معماری هم میدونن چیه حتمااا راجع بهش تحقیق کنید تو اینترنت.😃😘😍👌برگشتنی دوستم حرفی زد که خیلی تکونم داد…👌👌👌:
تو سفر نگو میخوام برم کجا از قبل، بززززن به جاده…. همون حرفای استاد تو سفر به دور آمریکا.😯😯👌👌😘😍 افراد تو مدار منو نگا کن(دوستم)
حالا باز برگردیم عقب که بگم چی شد اول ناراحت شدم که دوستم گفت بیا بریم رباط کریم برای ثبت نام پایه دو.(خوشم میاد دورم پر افراد شجاع و با اعتماد به نفسه.😊💟👌)
خلاصه گفت بیا بریم که رباط کریم هم روستاهای قشنگی داره که من بلدم رفت پرسید مدارک ثبت نامو اما ما رفتیم سمت توابع شهرری همینطوری هدایتی رفتیم تا جاده و روستا پیدا کنیم. خوردیم به یکجا بنام روستای تاریخی آراد.😯👌 رفیقم گفت برررریم اینجا؟؟😯 منم که از خدا خواسسسته. خدمتتون عرض کنم که ما در منطقه فشافویه بودیم همون منطقه زندان معروف😊. چه کوههاااای عظیمی داشت😯😯👌👌👌 بعد رفتیم تو آراد خدااای من پر خونه های متروکه و خشتی قدیمی یک آب انبار قدیمی داشت محشششر بود چه سازه گنبدی شکلی بود. اینجاااال بود که هدایت رو با چشششمان خودم دیدم اگه محلی ها نبودن خدااااا میدونه چییی میشد .ما میخواستیم بریم پایین که تاریک هم بود اون تو . اگه با محلی ها صحبت نکرده بودیم معلوم نبود چی میشد.😯😯👌👌 چررررا که اونجا پر از کک بود اگه می رفتیم کللل وجودمونو می گرفتتت و میدادیم به اهل خونه هم. و کللل بدنمون خارررش می گرفت و مگگگه به همین راحتی هم ازش راحت میشدیممم.😯😯👌👌 پسره گفت ی سگ از شدت اینا مرد.عججججب تجربه ای کسب کردیم و چقددر بهم فهموند که تو جاهای ناشناخته هدایت بطلبم بپرسم. اینجااا دسسست هدایت رو دیدم تاثیر فرکانس و احساس خوبمو😯👌 من تو مدار این اتفاق نبودم آخه. بقول دوستم کلا سگاش بیشتر از آدمهاش بود روستاعه.😐😐😆😆😂😂.واااای بوقلمون دیدم کپپپی بوقلمون سفیدای شما و همچنین ازون خفففن بزرگ خوشگلاااا.😘💟 بعد از خونه باستانی ها عکس گرفتیم کلی تازه پانوراما هم گرفتیم. بعد خداااای من دیدم تو افق ی آبی بسیارررر بزرگ دیدم که داره حرررکت می کنه😯😯😯😯😳😳👌👌😍😍😘😘😃😃 گفتم مهدی بیا بریم اونجا گفت نبابا مثل تو راهه که دیدیم فکر کردیم رودخونس دیدیم فاضلابه. گفتممم نهههه این فرق میکنه. رفتیم دیدم خددددااااااای من😳😳😳😳😯😯😯😍😍😘😘😃😃😃😃 ی دریاچس بییییس برابر دریاچه خودمون تو پرادایس😯😃😃😃😃😘😘😍😍💟💟💟👌👌👌👌 ببیییین چیه این هدایت من تو خوابمممممم نمی دیدم این روستا به این کوچیکی و غیرمعروفی همچین چیزی داشته باشه آبه ذخیره شده بود مصنوعی بود مثل دریاچه خودمون. دوستم گفت فکر کنم از رود کن سرچشمه شو گرفتن مثل شما که از چشمه های اطراف گرفتیدش .اون حوالی دریاچه مصنوعی فشافویه هست با کلی امکانات شاید اینم به اون مربوطه… در ضمن چون نزدیک زندان فشافویه هستش این فرضیه هستش که زمین های حاصلخیز اطراف آبیاری و آباد شه تا زندانی ها کار کنن.اونجا بجز ما و ی مرد و یک پسر جوون و کوچک و ما کسی نبود پمپ هم بود فکر کردم اینا کارگرن اما نههه داشتن گوشت گوسفند کباب میکردن و با لواش می خوردن واااو😯😃😃😘😘😍 منم بدون ترس رفتم جلو و صحبت و حرف و تعارف هم کرد.هیچچچچیی دیگه حدود ۵۰،۶۰تایی عکس گرفتم بسسسس که خوووش ذوق و زیبابین هستم مننننن.😘😘😘😍😍😂😂😂 تقصیررر این دوتا سریال لعنتیییههههه😕😕😕😕😆😆😆😆 رفیقممم میگه تو چطوووور اینقدررررر انرژی دارررررری؟😂😂😂😆😆😆 برگشتنی همین خانومه که پیر بود و بوقلمون داشت بقول ما کردا بَقلمون یا بوق اومدم آدرس بگیرم که چطوری برم امامزاده اونجا که معماری و بافت شو ببینیم که بفهمیم که قدیمی هست یا نه که گله داشت من از ماشین اومدم پایین که سگ گله حمللله کنان اومد جلو منم اومدم تو و پنجررم دادم بالا.😆😆😆😆😆😆😁😂😂😂 و آدرس رو پرسیدیم. تو راه یک پیرزن دیدم تو جاده منتهی به روستا که شاید ۸۰۰متری میشد به دوستم گفتم حتممما بیا برسونیمش و چقددر دعامون کرد چقدددر و گفت اصالت سیستانی داره و به گفته داداشش اومده اینجا. رفیقم گفت من زیاد بهش فکر نکردم تو گفتی و حرف خوبی زد گفت بدون دلیل ندیدیم ایشونو. و کلللل سفر یکطرف اینکار من یکطررررف میدونید نکتش چی بووود من هزااااربرابررررر پیرزنه کیییف کردم و.احساس خوب داشتم که تونستم براش کاری بکنم چقدددرر احساس ارزشمندیییییی چقدر حسسس کردم ۱۰۰۰۰،برابرش برمیگرده به خودم . ام جلو تر ی امامزاده دیگه بود اولی روکه نرفتیم بین راه که چقددددر معنوی و ساده و با صلح و صفا بود یاد شعر قیصر امین پور خدابیامرز افتادم که استاد تو عزت نفس گفت:
گفت: اینجا می شود یک لحظه ماند*گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند. حتی با اینکه تو کسی نبود گرمکن داشت روشن هم بود. عالللللی و باصفا و ساده و معنوی بوووود.😘😘😍😍خلاصه به چشم استراحتگاه عاااللللی بوووود😘😍💟👌 بقول دوستم چه گرمای لذذذت بخشی داشت. بعد بقلش سوپرمارکت و رستوران بین راهی بود وااای خانومه چه خوووش اخلاق بووود.😘😘😘😍😍😍😍 یک راننده هم اومد برای غذا چه دنننج و قدیمی و ساده بود رستورانه مثل خونه استاد تابلوهایی از طبیعت داشت خانومه پنج دقه یکبار میگفت چیزی کمو کسر ندارید.یک عدد فلفل همو با غذام خوردم که قشششنگ گرم گرم شدم هوا فکر کنم۱درجه بود الان اینجا-۳عه.😍😍😍😘😘👌👌 انقدررر بکر بود که گاز نداشت اونجا اما کابلهای برق چند هزار ولتی غووول پیکر تو بغل جاده ها واااای😯😯😦😨 چه هیبتتتی یاد کارتون لوک خوش شانس میفتم تو بیابانهای آمریکا فکر کنم تگزاس بودش و کانزاس.😯😯😦😦👌👌👌بعد رفتیم جلو تا جاده شهرک صنعتی چرمشهر و ورامین و تا ابتدای آزادراه قم گرمسار خدددداااای من دیگه از نزدیکی هاش کوهها ناپدید شدن و هی تکاملی و آروم آروم جالللب بود همه چی تکاملی و آروم آروم داشت میرفت سمت منطقه کویری بغل جاده ها سفید و نمکی بود انگار برررررف اومده.😳😳😳👌 تلفیق این با خورشید نارنجی و زردِ درحال غروووب محشششر و دیوانه کنننده بود.کلللی شات گرفتم با هممممین گوشی ساده پرومکس۱۲نمیخواد باباااا .دل گنددده میخواااد.دل شجاع و قلب شجاع میخواد…چشم زیبابین و ی دل پر از ذوق.😃😘😊💟تا دو ورودی آزادراه قم گرمسار رفتیم پلی بود زیرش شاید ۴۰،۵۰متر ارتفاع داشت اما تا حد کمی زدم به دل ترسم از ارتفاع قبلا خیلی عالللی کار کرده بودم روش اما چون ادامه ندادم برگشت سر خونه اولش این ترس خانوادگی بوده و از اول بوده توم باید دررررست بشششه.😡😡😠😠🔥🔥🔥🔥 و میششششششه؛یسسسسسسس.😡😡😡😠😠🔥🔥🔥👌👌 اگه نمیرفتم اون شاتهای فوق العاددددده محششششر رو از دست میدادم .ی مقداری از سفر رو من روندم بخش عظیمشو آقا معلم قصه ما مهدی.😘😊💟
ما از نزدیکی زندان رد شدیم. ما در یک مکان بودیم ولی نه در یک مدار اونا در زندان ذهنی فیزیکی من در آزادی ذهنی فیزیکی.مداره که تعیین کنندس نه موقعیت فیزیکی جغرافیایی😊
چه سرستون و برجکهای پر خوف و خطری داشت.😯😯👌👌
قصه ما بسر رسید تسلیم همیشه به هدایت رسید.😊💟
خدایا شکرت برای این روز خوب.خدایا به دلامون برکت بده.😊💟
سلام استاد من یک اتاق شش متری دارم از تاثیرات زندگی در بهشت پا شدم و هر روز قسمت کوچیکی ازش و پاکسازی میکنم شاید خیلی قسمت کوچیکی باشه ولی لذتش خیلی زیاده هرروز فقط یک قفسه از کتابخونه و… خواستم تشکر کنم
سلام خانواده قشنگم سلام عزیزای دلم… سلامی از جنس عشق و سلامتی به روی ماه همتون… عاشقانه تک تکتون رو دوست دارم عزیزای دلم 💖💜💗
تقریباً ۲۴ ساعتی میشه نخوابیدم، گاهی مواقع که انفجار انرژی درونم بپا میشه و بکوب مشغول کار و برنامه هام میشم خواب و خوراک هم یادم میره ( اهرم رنج و لذته داره کار خودشو میکنه)… فکر کنم رکورد بیدار موندنم دو روز کامل باشه بعید میدونم بتونم سه روز بیدار بمونم احتمال اینکه برم تو حالت اغماء و برنگردم بالا میره… ولی اینم یادمه چند سال پیش دو روز بی وقفه خوابیدم و اصلا حالیم نشد که دو روز تمام خوابیدم، توی حالت خواب اونقدر اورگنایز و عملکرد ریکاوری مغز تند و سریعه که گذر زمان واست کند میشه
هنوز فرصت نکردم که چند قسمت اخیر رو ببینم، تازه رسیدم خونه که استراحت کنم حسم گفت این قسمت رو ببینم، حین تماشا یه خاطرات خنده دار و باحالی داره یادم میاد…
کِریم!! کدوم کِریم ؟؟!!! کِریم آغ من گو!!!!!😂😂😊😉😁 وژدانا فکر کنم با این روند فشار خنده، بعد اتمام کامنت کارم تا دستشویی هم بکشه 😉😂
آغااااااا…. برید ببینم برید ببینم …. بچه ی بی تربیت 😂😂😂😉😉😁😁 مریم نخند نخند که وقتی میخندی منم با خنده های باحال تو بیشتر میخندم…. روده بُر شدم با دیدن این فایل 😂😂😁😀
اونجا رو باش… اونجا رو…. ینی نفسم تو سینه حبس شد وقتی اون حرکت آکروباتیک مرغ و خروسی رو دیدم… به اون خروس وحشی بگو خو لامصب چرا اینقدر خشن کار میکنی مگه برده گیر آوردی که اینجوری با خشونت سوار میشی و با نوک پرای سر مرغی رو میکشی؟!!!!!… یکم لطیف تر باش مرد مومن…
آغا یادمه وقتی بچه بودم و روزای تعطیل میرفتم روستای مادربزرگم اینا، همیشه این جفت گیری حیوونا ذهنمو درگیر میکرد که اینا دارن چیکار میکنن؟؟!!!!! وقتی میدیم که اونجوری رفتار میکنن خیال میکردم که با هم دعوا دارن، وقتی میدیدم خروسه با زور هیکل گندش داره به مرغا حمله میکنه …منم بچه بودم دیگه و این حرفا حالیم نبود معصومیت و وجدان درونم خودشو بروز میداد، غیرتی میشدم و با چوب و سنگ میفتادم دنبال خروس ناشی که انتقام مرغای مظلوم رو بگیرم… فکر کنم دوران راهنمایی بودم که برای مدت کوتاهی مادرم اینا مرغ و جوجه توی حیاط خونه نگهداری میکردن، یه مرغ ناز و خوشگل داشتیم که من روش کراش داشتم… چند بار دیدم که با خروس همسایه رفت و آمد داره… یه روز که از مدرسه برگشتم … یهو با یه صحنه ای مواجه شدم که یهو شوکه شدم…. دیدم خروس محله داره مرغی خودم رو جلوی چشام چیز میکنه….. حس «معصومیت از دست رفته» بهم دس داد… یجورایی حس تجاوز بهم دس داد… آمپرم رفت بالا… نه گفتم ها …. نه گفتم نه… عین سگ هار افتادم دنبال خروسه… بنده خدا خروسه وقتی تهاجم برق آسای منو دید کرک و پراش ریخت از ترس اسهال کرد… اونقدر دنبالش دویدم که خودش خسته شد و در نهایت تسلیمم شد…
چنان خرخرشو با دستام فشار دادم که از دهنش کف میزد بیرون… خروسِ تخمِ سگ… بی تربیت… این همه مرغ توی این محله هست چه گیری دادی به حنا مرغی من… التماس کردن فایده نداره باید تقاص پس بدی…. آغا ما هم توی دوران بچگی عالمی داشتیم واسه خودمون، رفتم بند رو دور گردن خروسه حلقه کردم با یه اهرم چوب با دستم بند رو پایین میکشیدم… یمرتبه جعبه کارتن تکیه گاه زیر پاشو پرت کردم…. اعدام…. بعد چن دیقه که به گوه خوردم افتاد ولش کردمُ و با شرط قرار وثیقه و قرارداد آزادش کردم…
آهان یادم اومد؛ یادمه وقتایی که میرفتم روستا بارها با صحنه جفت گیری الاغ ها یا جفت گیری پازن(پاژَن) و بزها مواجه میشدم… وقتی میدیم الاغه داره با او وزنش میپره رو اون یکی، من تو کَتَم نمیرفت و مظطرب و خجالت زده میشدم… الاغه با یه نگاه عاقل اندر صفی بهم نیگا میکرد که چته مگه ایرادی داره؟!!! منم عصبی شدمو با سنگ و چوب فراریش دادم… اما امسال دیگه وقتی با این صحنه مواجه شدم، خودم پیش قدم شدمو رفتم جلو و با پا زدم پشت پای الاغ ماده تا بشینه… آخه چه کاریه ایستاده، تعادلی واسشون نمیمونه… یا امسال برای اولین بار توی گاوداری جفت گیری گاوها رو از نزدیک دیدم… باورم نمیشد که گاوها هم………… صحنه های مثبت هیژده عجیبی بود…. من هاج و واج موندم… برگااام ررریخت….
القصه خلاصه داستان؛ جفت گیری و تولید مثل هر جکو جونوری رو دیدم… از سوسمار بگیر تااااا سلول و باکتریهای زیر میکروسکوب….
همه رو دیدم از نزدیک به جز صحنه جفت گیری انسان↩ (ای پیغمبر بزنه تو کمر آدم دروغگو 😂😂😂😉😉😉😎😎😎)
خیلی جالبه واقعاً… بارها و بخصوص امروز صبح این صحنه رو دیدم که گربه بعد دستشویی، با پنجه هاش خاک رو روی فضله میکشه و یجورایی دفنش میکرد… چقدر این صحنه امروز برام نحسین برانگیز بود…چقدر از ته دلم شعور و فهم این حیوون ناز و خوشگل خدا رو تحسین کردم… حتی از خیلی از آدما با فرهنگ تر رفتار کرد… کاری که خیلی از آدما بدون رعایت اصول دفن، در طبیعت ممکنه انجام بدن… وقتی نقش و نگارای به جا مونده از مرغا رو روی تخته دیدم، خیلی بهتر درک کردم تفاوت فهم و شعور غریزی حیوونا رو…
استاد ماشاالله هزار ماشاالله بهترین tv مارکت رو داری، بهتون پیشنهاد میکنم مستند هفت جهان و یک سیاره( با گویندگی دیوید آتنبرو افسانه ای با ۹۴ سال سن) و مستند سرنگتی رو با کیفیت 4K دانلود و روی تی وی ببینید و برای ما از tv فیلم بگیرید… بهتون قول میدم که من مستند باز بهتون تضمین میکنم که اگه یه قسمتشو ببینید، دیوانه وار تمامشو با تمام وجود میبینید و کلی خواسته و ایده جدید خارق العاده براتون ساخته میشه… به معنای واقعی کلمه طبیعت و حیات وحش رو با پوست و استخوان درک خواهید کرد…
واقعا هر چی به طبیعت و شگفتی های خلقت و حیات وحش نظاره و تامل کنیم کمه… حیوونا همه چیشون تکراری و یکنواخته بدون قدرت انتخاب یا سلیقه چون فقط از روی غریزه عمل میکنن… میخورن،میخوابن،جفت گیری و تولید مثل میکنن، تعامل و مشارکت جمعی دارن و برای حفظ بقا و تداوم نسل میجنگن…. همیشه با خودم مرور میکنم که تفاوت میان ما و حیوونا چیه و اینکه مثل حیوانات صرفاً غریزی رفتار و زندگی نکنم…. این انتخاب ماست که روی بعد حیوانی زندگی کنیم یا بعد الهی….
یعنی ماشاالله هزار ماشاالله استاد… آفرین بر درک و شعور بی نظیرتون از عملکرد طبیعت و مکانیزم جهان… بی نهایت من جهان بینی شما رو تحسین میکنم استاد و مریم عزیزم… یعنی من وقتی توی لایو ۱۶ دیدم که با چه تسلط و نگاه ژرفی روند شایستگی تکاملی طبیعت، انتخاب جنسی و صفات چشمگیر حیوانات، رفتارهای جانوری و مفاهیم زیبا و عمیق ژنتیک جمعیت رو از زاویه بسیار کلان توصیف میکردید، مغزم سوت کشید از این همه مطالعه و تحقیق و آگاهی پخته شما… برام حیرت آور بود که منی که سال ها درس بیولوژی خوندم ولی شما با اون همه تسلط و نگرش با جهان بینی عمیق و توحیدی فرآیند پویایی جمعیت و کیهان رو تشریح میکردید و به جریان تظاهرات که پایین برج خونتون بود تعمیمش دادید…. کار از تحسین گذشته من به ولله… من خراب این خردورزی و هوشمندی شما شدم… بی نهایت تحسین برانگیزه
خدایا شکرت شکرت چقدر حس لذت بخشیه وقتی میبینم شما استاد عزیزم هرچی لازم و دوست دارید رو به آسمون ترین شکل ممکن تهیه و تدوین میکنید… ینی فکر کنم شما ویژه ترین مشتری آمازون باشید توی امریکا از بسکه بی نهایت خرید متنوع و خاص داشتید…. ینی با این روند پیشروی شما از تجربه کار و حرفه ها ، بعد تجربه برقکاری و نجاری احتمالا یه سرکی هم به جوشکاری بزنید… ماشاالله استاد ماشاالله… حسابی کلی تجربه و مهارت جدید بدست آوردید… بخدا آدم ابزار هایی رو میبینه که اصلاً نمیدونستیم وجود خارجی دارن… بی نهایت آفرین میگم بهت استاد که هم قدرت سرچینگ بالایی داری و خیلی فرز هر ابزاری رو متناسب با شرایط کشف و شناسایی میکنید و هم خیلی با تسلط و اعتماد به نفس بالا ازشون بهترین استفاده ممکن رو میبری… بخدا کمتر کسی تو دنیا با این ویژگی پیدا میشه که اینقدر حرفه ای و هوشمندانه ابزار های متنوع رو شناسایی و استفاده کنه…
این چند روز اخیر خیلی خیلی خیلی بهم خوش گذشت، اونقدر غرق در لحظه و لذت بردن بودم که یادم میرفت بیام سایت و بنویسمشون… اون کلاه نرم و خوش رنگ روی با آرم اسب روی سرت چقدر قشنگه و بهتون میاد.. من سال هاست که کلاه نکردم روی سرم( کلا از ساعت، گردن بند،انگشتر، کلاه، عینک و یا هر چیز اضافی اصلا استفاده نمیکنم و خیلی احساس سبکی و رهایی و سادگی بیشتری میکنم وقتی چیزی بهم وصل نیست)… ولی شب یلدا که از روستای مادربزرگم اینا خواستم برگردم شهر از شدت سرما مجبور شدم کلاه کاسکت موتور سیکلت استفاده کنم… خیلی حس باحالیه وقتی هندزفری هم با صدای استاد توی گوشت باشه، انگار حس فضانوردی رو داری که توی کلاه و لباس فضا نوردیه و بیسیم توی گوششه… وقتی صدای نفس کشیدن و دم و بازدم های روح بخش خودم رو از درون فضای کیپ کلاه میشنیدم احساس زنده بودن احساس یکی بودن با خدا بهم دس میداد… چقدر شب خاطره انگیز و لذت بخشی رو ساختیم…. من دقیقاً متولد شب یلدام و یجورایی اسم دخترونم میشه یلدا… اون شب که با ندای درونم رفتم روستای مادریم، دیدم سفره پهنه و کلی خوراکیای خوشمزه و جورواجور آمادست… شیرینی دستپخت خواهر گلم… پفیلا و پفک( من عاشق پفکم)… هندونه و انار و انواع میوه… ژله و دم نوش…. زیر پتوی گرم مادر بزرگ عزیزم کنار بخاری نشستم و یه دل سیر از نعمت های خدا تناول میکردم و با عشق و لبخند از اعماق وجود شکرگزاری میکردم…. مادرم و خواهرم اون شب برای تولدم کادو و هدیه ارزشمند بهم دادن و یجورایی توی جمع سورپرایز شدم…. اون شب وقتی برگشتم خونه توی رخت خواب فقط اشک شوق و سپاس گزاری میریختم و بالش زیر سرم خیس خیس شد….
استاد من هیچوقت جشن تولد نداشتم… ولی اینو هم بگم که هیچگاه مثل خیلیا نشده که یجورایی خلا و عقده جشن و کادو تولد داشته باشم…. خیلیا روز تولدشون رو همه جا جار میزنن و با پست و استوری و ازین کارا یجورایی شاید بخوان جلب توجه کنن… ولی خود من اصلاً اهل این کارا نیستم و به طور کلی به زمان و تقویم و ازین جور حرفا اهمیتی نمیدم… دلم هم نمیخاد که خودمو در قالب زمان و سن و سال محدود کنم و راستیتش یه چیزای رو خدا بهم الهام کرد که دقیقاً دقیقا به این یقین رسیدم که باوری که من دارم راجبه زمان و سن میسازم به جرات میتونم بگم که نایابه و به شدت منحصربفرد… نتایجش رو در بلند مدت میبینم( راجبش هیج جا واضح صحبت نمیکنم چون فقط و فقط خودم ازش سردرمیارم و به شدت شخصی و شهودیه)… میخام قانون رو به چالش بکشم و باهاش بازی کنم ببینم تا کجاها جواب میده….(الگوبرداری از بنجامین باتن زنده و واقعی یعنی زلاتان ابراهیموویچ خیلی داره بهم کمک میکنه منتها با رویکرد و ذهنیتی بهتر و خاصتر)…. خیلی خیلی باورها رو خدا بهم پیشنهاد میده که آگاهانه بسازمشون و خودم واسه خودم تمرین و برنامه تعیین میکنم… خودم خودجوش و مستقل دارم در مسیر چالش ها و تضادها و تجربه ها برای خودم باورهای پولادین و گاها به شدت منحصربفرد میسازم….
یجاهایی یه سری ابزارهای ذهنی نیاز دارم که خودم بارای اولین بار واسه خودم توی وجودم مسازمش و خلقش میکنم تا بتونم در ادامه مسیر با آزادی و خلاقیت بیشتری به مسیر ادامه بدم….
ای جانم این سویشرت آبی فلوریدایی چقدر قشنگه و بهتون میاد…
زیرش نوشته فوتبال!!!! توی امریکا فوتبال به معنای فوتبال امریکایی (راگبی، لیگ NFL) میدونن… و به فوتبال معروف خودمون میگن ساکر(soccer)… خیلی اهل فوتبال نیستن و بیشتر به به خاطر NBA , NFL طرفدار سرسخت بستکبال و راگبی هستن….
لیگ MLS ( فوتبال) خوبی داره و بیشتر مکزیکی ها و سرخ پوستا و مهاجراش پیگیر فوتبالن….
اخیراً ،سوپر گل زلاتان ابراهیموویچ بهترین گل تاریخ mls آمریکا انتخاب شد… گل دیوانه وارش در اولین بازیش در بذر ورود به زمین بازی دربی لس انجلس… برید گلای جنون آمیزی که که توی لیگ آمریکا زده رو ببینید… تا جلال و شکوه زیبایی های خدا براتون بیشتر و بیشتر هویدا بشه… توی برنامه جیمی کیمیل ازش راجبه اون گل پشم ریزون سوال میپرسه…..
با همون اعتماد به نفس معروف و خاصش میگه که قبل از اینکه بیام آمریکا یه فکرایی داشتم با خودم گفتم وقتی بیام، میدونم که بی آنجلس زلزله میاد اما این یکیش بخاطر اینه که من پا به لس آنجلس گذاشتم! میخواستم یه کار بزرگ کنم.. میدونی که هر فیلم خوبی هم یه شروع خوبی داره؟!!
برید مصاحبه های مسحور کنندش رو ببینید… معجون بسیار قدرتمندی از خودباوری اعتماد به نفس و کنترل ذهن و قدرت کلامه… یکی از قویترین ورودی های ذهنی و خوراک های خوشمزه روح من، مصاحبه های زلاتان ابراهیموویچ و زیدانه….
اوه مای لُرد… یه لحظه هنگ کردم وقتی استاد رو توی فضای مه آلود و ابری دیدم… عجب تدوین حرفه ای و خفنی … آدم اگه خبر نداشته باشه احساس میکنه یجورایی فتوشاپه… خدای من خدای من…. باورم نمیشه این منظره بی نظیر….
الله اکبر این همه جلال
الله اکبر این همه شکوه
کریستالا رو نیگا تو رو خدااااااا…. خدای شکرت شکرت که در مدار دیدن این همه زیبایی و فراوانی با شکوهم…
چرا خیلیا فکر میکنن باید خیییلیی پولدار شد تا بتونن آزادانه هر لذت و تجربه ی دلخواه رو بچشن… چرا فکر میکنیم باید اول ثروتمند شد تا بعد بتونیم خیلی از خواسته هامون رو آزادانه تجربه کنیم.. چرا از همون جایی که هستیم با خلاقیت و ذهنی غنی از داشته هامون نهایت لذت و استفاده رو نبریم.. این مثل این میمونه که آدم بیاد بگه من باید به فلان هدف و جایگاه برسم تا احساس خوشبختی و موفقیت کنم… چرا اینقدر ذهنمون رو شرطی کنیم و لذت بردن و تجربه خواسته هامون به بعد از ثروتمند شدن موکول کنیم و به تاخییر بندازیم؟!!!!! بخدا یچیزی میگم شاید بخندید حالا که اینطوری شد میخام یکاری کنم… دلم جکوزی و سونا خواست اونم توی هوای آزاد…دستگاه جکوزی شما رو ندارم ولی ذهنی رها و خلاق که دارم….
الان دمای پیش ما شبا زیر صفره…. یه دیگ و قابلمه یا تشت خیلی بزرگ گیر میارم…. توش آب میریزم میذارم روی شعله تا خوب داغ بشه…. میذارم کف حیاط توی هوای آزاد یخ بندون…. عین دوران بچگی میشینم توی دیگ و تشت و با آب بازی میکنم…..البته اگه توش جا بشم😂😂😉😆😊😍😍😆
به به…. عجب جکوزی بشود… عمل به ایده رو به تاخییر نمیندازم … مرد نیستم اگه این کارو نکنم
این قسمت سریال زندگی در بهشت هم کلی من رو خندوند و هم کلی چیز از شما یاد گرفتم.
عاشقتونم که همیشه برای اقدام آماده اید و هیچ بهونه ای نمیارید.
چقدر تحسینتون می کنم برای درست کردن و عوض کردن وسایل خونه که هم باهاش کلی احساس خوب و توانایی رو تجربه می کنید و هم کلی چیز بیشتر یاد می گیرید.
اون قسمت آخر که استاد اون مه غلیظ رو نشون داد تو اون سرما ، و بعد رفتن تو هات تاب، به خودم گفتم : ببین! همیشه آرزوت بوده بری مثل این کلیپهایی که تو برف و سرما نشون میده ، طرف رفته تو جکوزی و وسط برف داره کیف می کنه! همیشه آرزو داشتی ، ببین الان داری می بینیش.
یادته استاد می گفت : آب حموم خونه شونو پدرش دست کاری کرده بود، قطره ای آب میومد، حالا ببین تو چه نعمت بزرگیه؟!
تو ملک شخصی اش، کنار دریاچه، یه هات تاپ با آب داغ و کلی احساس ارزش و عشق و لذت.
ریحانه، عمل کن به دانسته هات! مثل استاد عمل کن! تو که با تجسم به خیلی چیزا رسیدی، دیدی نتیجه میده ، دیدی کنترل ذهن نتیجه میده ، باز هم بیشتر عمل کن!
استاد اون تیکه آخر که شما به مریم جون می گفتید بپر تو این آب داغ ، نمیدونی چه لذتی داره و ایشون اول مقاومت می کردن و بعد دیگه با دوبار گفتن شما راضی شدن، یه چیزی مثل الهام اومد تو قلبم.
گفتم اگر ما هم در برابر خدا که بهمون می گه این کار رو بکن ، من دارم بهت می گم تو رو به یه لذت فرای تصورت میبره ، اما چون شرایط بیرونی ما یه چیز دیگست ( در این مثال گفتن هوا سرده توسط مریم جان) ما خدارو باور نمی کنیم و بهونه میاریم که نمیشه؟! آخه از کجا بدونم خوب پیش میره و …
اما مریم جان وقتی با دوبار گفتن شما تسلیم شد و گفت : استاد میگه خیلی خوبه، تجربش کرده و می دونه که خوبه ، پس بزار منم دست از مقاومت بردارم
این برای من شد حجت! گفتم : وقتی خدا می گه قانون اینه و وقتی دارم نتایجشو تو زندگی استاد می بینم ، پس چرا تسلیم نباشم؟!
می خوام ، مِن بعد تمرین کنم که تسلیم ترین باشم و در هوای سرد (شرایط به ظاهر ناخواسته)، لذت آبتنی در هات تاب آب داغ (زندگی با تمام لذتهاش)رو داشته باشم.
ممنون که با این سریال کلی کلید بهم میدین برای تجسمهام.
چقدرررر دلم براتون تنگ شده بوود . برای بهشت زیبا ،برای استاد عزیززمم برای خانم شایسته خوش صدا و مهربون خداای من
چند روزه نیومدم تو سایت امروز وسط کار خسته شدم گفتمم بزار ببینم تو بهشت چه خبررره…
به به
چه لذتی ، چه ثروتی ، چه شور و زندگی
خدایا شکررت هزارااان بار شکرت بخاطر این همه نعمت
از هوای سرد لذت میبرن، از هوای گرم لذت میبرن چه بنده های شاکری در هر صورت از لحظه به لحظه زندگی لذت میبرن و این نشونه امروز من بود که یادآوری شد برام از زندگیم لذت ببرم
دیروزم که تو اینستاگرام استاد لایکم کرد تا شب پر انرژی بودم هاااا خوشحال انگار دنیارو بهم دادن بعدش با خودم گفتم یه انسان چقدر میتونه تاثیر گذار باشه که با یه لایک میتونه اینقدر حس خوب بده
توخواب دیدم یه مهمونی بزرگ دعوتیم چقدددآدم بود یه سفره بزرگگگگ پرازنعمت بازشده غذاهاوخوردنیارو خوردیم گفتیم استاد یه دعا به اصطلاح یه تمرین یادمون بده که به دردمون بخوره
ازاونجایی که من ذهنم خیلیییی مشغولِ یه مسئله ای بوداصلا متوجه نشدم چی گفتین
ومن همچنان به اون چالشه فکرمیکردم
ومدام باخودم درگیربودم….
میگفتم کاش جوابشو میدونستم
یهو شمااومدی کنارمن وایسادی گفتی پَکری چرالذت نمیبری ازاینهمه نعمت مگه قانون رو نمیدونی؟
گفتم اخه توکارِ این جهان وخداموندم اخه بشرچرااینهمه بایدسختی بکشه وچرابایدموجودی به اسم بچه بیاره که تمام زندگیشو بپاش بریزه واذیتشو بکشه اخه اطرافیان خیلی ناکیدمیکنن رو بچه که حتمابایدباشه ونباشه نمیشه وذهنم خیلی مشغوله
بایه حالت بغض گفتم کاش میتونستم اونجوری که دلم میخاد آزاد زندگی کنم وتابع قوانین وحواشی زمینی نباشم
شما خندیدی دست رو شونه من زدی گفتی پس عزت نفستو ببر بالا،آزادانه وشادورها زندگی کن جوری که خودت دوس داری،اززندگیت لذت ببر
مگه غیرازاینه که توخودت خالق شرایط خودتی
وبذربچه ای که میاری الگوش باشی وجوری تربیتش کن ویادش بده که آزادوشاد اونجوری که میخاد زندگی کنه
اولا که اینو بگم دیشب خواب میدیدم که دارم از خاطراتم برا استاد و مریم خانم تعریف میکنم و چقدر خنده میکردن
و خواب یکی از افراد مشهور،معروف م محبوب سینما هالیوود آمریکایی رو هم میدیدم و چقدر بااون هم معاشرت کردم گفتیم خندیدیم
و صبح که از خواب بیدار شدم قبل از بیرون اومدنم از رختخواب تقریبا یکساعت داشتم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدادم و شکر خدا بیشترشون هم بهم رسید و بعضی هاشونم نشانه هاشون اومدن و چقدر دیروز روز شاد و ریلکسی داشتم
با چندتا کلیپ زیبا ،انگیزه بخش و شاد هم برخورد و دریافت کردم که الان حسم گفت بفرستش برا فلان فرد وقتی فرستادم اون فرد مدتها بود که بسیار حال بد حتی تا مرز افسردگی رفته بود اما من به حرف احساس خوبم گوش کردم و اون فرد هم بلافاصله فرستاد مدتی ست که هم حالم خوبه هم فلان کارهارو شروع کردم و در حال فعالیتم
و ازم تشکرکرد
گفتم خدایا ممنون تو بهم گفتی این کارو کنم
و واقعا همینه که در جهان هرچیز چیزی جذب کرد
و از طرفی هم افراد مظلوم افراد ظالم را جذب میکنند و……
من امروز خیلی بهتر فهمیدم از زبان تصاویر،کائنات،انسانها،اتفاقات،رخدادها ،خدا…
که روز خوب هیچوقت نمیاد بلکه باید روز خوب رو ساخت تا همین روزهای خوب بشن زندگی خوب و درنهایت سرنوشت خوب و ابزار برای ساخت روزهای خوب هم همیشه همه جا در دسترس هممون هست
اینارو همین سجاد داره میگه که یه وقتهایی خودشم از مسیر درست و شادی خارج میشه اما همیشه سعی اش براینه که بگه اشکال نداره مهم کلیت مسیره و ادامه دادن هرروز بسمت زیبایی ها و حرکت کردن هاست
شکر خدا من امروز کمی بهتراز روزهای قبل به تغذیه ذهنم و به عملگرا بودنم عمل کردم که به همون اندازه هم نتیجه بهتری هم کسب کردم
واقعا عملکردها کارهای سخت و عجیب و غریب نیستن بلکه فقط استارت واقعی باورها هستن وگرنه منظور از عملکردن به این معنا نیست که باید بریم کوه بکنیم و زجر بکشیم بلکه فقط از همون جایی که میدونیم و میتونیم شروع کنیم اونموقع میبینیم که چقدر کارها آسان تر از اونی بود که تا قبلش فکرمیکردیم با یه سری غول ها طرفیم
من چرا اینارو میگم بخاطر اینکه تاالان به اون چیزهایی که عمل کردم و بسیار نتایج و بازخوردهایی گرفتم و هروقت میبینم دوستانی که از نتایج های خوبشون و عملکردها مینویسن و چقدر کمک کننده ست برامون منم میگم تا جایی که میتونم بنویسم که بقیه هم استفاده کنند و این حرفها به کارهایی که الان استاد داره در نجاری و برا مرغ ها انجام میده رو ربط داره که استاد و مریم بانو چرا الان دارن با عشق کارهارو انجام میدن
چونکه من هرروز بهتر میفهمم که با هربار بیشتر کارکردن این یخ ذهنمون هم بیشتر آب میشه و دیگه از یه جایی به بعد اصلا سختی کار برامون معنا نداره و اصلا سختی هم دیگه وجود نداره چونکه ما با ذهنی قوی و احساس عاشقانه از مسیر و زوایایی کارهارو انجام میدیم که دیگه حتی مهمترین و بزرگترین کارها هم به راحتی و بشکل مناسب انجام میشن،،
خود من امروز با این برنامه عالی Google keep. اول صبح کارهامو ثبت کردم و سعی کردم در ذهنم بدنبال راکارهایی برا اون کارها و مهارتهایی رو که خواهانم هست و در حوزه ی کاری خودمه باتمام وجودم از خداوند بخواهم و تشکر کنم برا دریافتشون کنم باشم و همچنین رهاشون کنم من فقط حرکت کنم قدم هایی که بهم گفته میشه و کارهایی که فعلا به ذهنم میرسه الان انجام بدم
اما خداوند هم چقدر کاربرام انجام داد چندتا از آپشن های خوب و راهکارهایی که بدنبالشون بودم از قبل اما بهشون نچسبیده بودم خداوند خیلی ساده و راحت برام رقم زد و اون دستانش عاشقانه و با لذت بهم کمک کردن
خب از اول فایل که دیدیم چقدر خوب زیبا و ساده استاد با ایده های ساده و راحت لانه گذاشت برا محل تخم گذاشتن مرغ ها بقول مریم بانو هم جوجه ها دیگه جوجه نیستن برا خودشون خانومی شدن
خب مثلا من زمان کودکی و نوجوانی رو یادمه که گاو،گوسفند،مرغ،جوجه،مرغابی ،خرگوش و… نگه میداشتیم اما برا نگهداریشون چقدر با سختی براشون میبایستی جا،لانه،دونه خوری و… انجام بدیم اما الان میبینم باور خوب چقدر راهکارهای خوب و ساده هم دریافت میکنه مانند همین لانه ای که همیشه امکان جابجا کردنش هست و بدون سنگین بودن وزن و خراب شدنش و همچنین ایده ی تخم مرغ های مصنوعی برااینکه مرغ ها بهتر برن تخم بذارن این تشخیص ندادن تخم مرغ های مصنوعی از دید مرغ ها داره بهمون میگه بله دیگه تمام جهان مسخر ما در خدمت ما است،
استاد ازاینکه شما خودت داری کارهای مرغ ها و نجاری رو در این فایل انجام میدی و یه عالمه کارهای دیگه ی زندگیتون رو میدونی به چه فکر افتادم به همون قسمتی که شما در جلسه اول عزت نفس میگی ما نمیتونیم توی همه ی شغل ها و رشته ها باشیم و توی همشون هم بهترین باشیم بلکه ما باید فقط تو حوزه علاقمندی خودمون باشیم تا بهترین و موفق باشیم اما توی ضعف های شخصیتی نه دیگه فرق میکنه ما توی ضعف های شخصیتی حتما باید هرروز بهتر باشیم بیشتر کارکنیم و تغییرشون بدیم،،
الان میبینم شما هم خوب داری چنین کارهایی رو انجام میدین که منم فقط توی شغل خودم فعالیت داشته باشم اما برا انجام کارهای زندگیم و برا حل مسائل زندیگم فقط خودم انجامشون بدم تا هم رشد کنم هم اینکه پرانرژی و شاداب باشم و مهمتراز همه عزت نفسم اعتماد بنفسم بره بالا که منجر به ایمان بیشترمم بشه،،
خدایا شکرت ازاینکه استاد رو هدایت کردی برا فراهم کردن چنین بستری و همچنین ما رو هدایت کردی که در چنین بستری بتونیم نظر و دیدگاه بذاریم و با همدیگه به اشتراک بذاریم برا استفاده ی بیشتر که شدیم همون عقل کل،،
نصب این گاراژ و بعد نصب تخته های زیرش توسط استاد بهمون نشون میده که یه عالمه ایده و قدم ها هستن که وابسته به قدم اولن تا قدم های اول برداشته نشه و شروع نشه بعدی ها هم رقم نمیخوره اگر هم رقم بخوره درست و پابرجا رقم نمیخوره،،
و همچنین اگه اون ابزارها و اره های اولیه ساخته نشده بود الان هنوز این اره های گرد بود و بقول خودمون اون اره فارسی بر هم ساخته نشده بود،،
از ساخت اون میز که یه ذره پایه هاش باهم مساوی نبودن اما استاد و مریم بانو به خودشون سخت نگرفتن و گفتن چونکه بار اولمون هست
منم باید تمام سعی و تلاشمو کنم برا بهبود کارها و باورهام اما اوایل انتظار بهترین و حرفه ای ترین رو هم نداشته باشم،،
من از چند جلسه قبل در این سریال به این فکر افتادم که ما باید خیلی اوقات بیدار شیم و هرروز مروری براین روند داشته باشیم که چطور هرروز داریم آروم آروم بالذت بااین سریال میریم جلو و به زندگی هرروز زیباتر ادامه میدیم و خدای من۱۲۰قسمت گذشت و انگار یه هفته پیش بود که داشتیم اولین قسمت این سریال رو نگاه میکردیم و بهتر به خودمون خدا،جهان و تغییرات پی ببریم و آگاه بشیم که ما از کجا شروع کردیم حتی بریم قسمت های اول یا چندقسمت قبل حتی کامنتهامون هم چقدر تکامل یافته ست،،
از این ۱۲۰قسمت فقط از هرکامنت خودمون فقط یه دونه از اتفاقها و تجربه های خوب رو برداریم و بذاریم کنار هم بعد میبینیم که چقدر اتفاقهای عالی و پیشرفت در ما رخ داده و هرروز هم داره حرفه ای تر میشه این روند،،
من الان این چیزهارو بهتر آگاه شدم و اومد به ذهنم اصلا انگار از لحاظ فیزیکی هم کل این قسمتهارو توی پرادایس بوده ام خداروسپاس،،
میدونید چرا الان بهتر درک میکنم و میگم هر قسمت برا خودش یه عالمیه چونکه من پاشنه آشیل اصلیم و باعث هدایتم به اینجا بیشترش مربوط به قسمت ۱۰۱هست از اون روز هنوز هم دارم هرروز کامنتهاش رو مطالعه میکنم بهشون فکرمیکنم به حرفهای استاد به عملکرد و تجربیات استاد به کلام ها و مطالباتی که خداوند هدایت کرد از زبان استاد و دیدگاههای دوستان،،
شاید باورتون نشه اما اون قسمت۱۰۱برا من فقط به اندازه دوره عزت نفس رو که دارم باارزشه اگه کاملا هم به اندازه دوره عزت نفس نباشه اما من میگم میتونست یکی از جلسات کامل عزت نفس باشه حالا بقیه موضوعاتش دیگه به کنار مثل اینکه تازه دارم بهتر میفهمم و درک میکنم که بچه ها میگم این فایلها چقدر باارزشن من به دوستان پیشنهاد میکنم انتظار نداشته باشید که تمام قسمت هارو کاملا و تمام کمال درک کنید بلکه همه شونو ببینید و گوش کنید و کامنتهاشون رو بخونید بعد ببینید چه نکته ای نقطه ضعف اصلی تون هست بعد ببینید توی کدوم قسمت بیشتر درمورد همون موضوع داره بحث میشه و کامنت گذاشته میشه بعداز این پیدا کردن اون موقع میبینید که اون قسمت چقدر بهتون داره کمک میکنه و شمارو رشد میده بعد دیگه خیلی بهتر میفهمید که از بقیه قسمت ها چگونه استفاده کنید و بهتر آگاهی هارو دریافت کنید چونکه توی یکی از موضوعات و قسمتها ذهنتون تقویت شده و احساستون خوب شده برا راحت تر دریافت کردن آروم آروم بقیه،،
خودم من پریروز بهتر فهمیدم که استاد داره میگه نمیدونم بعضی ها هنوز توی کدوم باغ هستن آره واقعا این خیلی مهمه ،،
خب بازم بریم پی به زیبایی های اینجا ببریم که برونی داره با زبان خودش با استاد حرف میزنه که آره ساخت میزت تاییده،،
چقدر همزمانی الان اینجا منطقه ما و همچنین همه جای ایران بسیار هوا سرده و میبینیم که پرادایس هم بسیار هوا سرد و سوزناک شده اما همچنان با زیبایی تمام خودش پابرجاست بخارهای روی دریاچه انگار استاد روی ابرهاست و سنای زیبا هم چه بخار های بسیار زیبایی داره آدم مگه میتونه از زیبایی های خداوند محو تماشا نشه که مریم بانو رو اغوا کرده لذت استاد،،
واقعا چقدر اکثر زیبایی های این جهان رو تضادش بهمون نشون میده مانند همین هوای سرد اگه هوا سرد نبود که این بخارهای زیبا هم با چشم دیده نمیشدن
و اون سنا و جکوزی گرم هم لذت زیادی نداشت البته هرزمان استاد و هرکسی دیگه صحبت از تضادها میکنه من نمیتونم فقط سطحی به ارزش تضادها فکرکنم بلکه باید به اعماقش برسم تا بتونم اون احساس ایمان واقعی و قانع کننده ی ذهنم و عدالت بی انتهای خداوند رو در خودم ایجاد کنم
چونکه برداشت سطحی از ارزش تضادها مارو به سمت گمراهی،بی رحم بودن خداوند،زیبا ندیدن جهان و… میشویم و …….
سلام بر سجاد عزیز چقدر چقدر زیبا نوشتی دوست نازنین من
چقدر بی نهایت لذت بردم از این ارامش و اتصال نابت
چقدر با تمام وجودم سپاسگذار خداوندم که با تمام عشق هرلحظه هدایتمون میکنه چقدر این اتصال نابت این درک بی نظیرت رو بی نهایت تحسینت میکنم چقدر زیبا گفتی
“”واقعا عملکردها کارهای سخت و عجیب و غریب نیستن بلکه فقط استارت واقعی باورها هستن وگرنه منظور از عملکردن به این معنا نیست که باید بریم کوه بکنیم و زجر بکشیم بلکه فقط از همون جایی که میدونیم و میتونیم شروع کنیم اونموقع میبینیم که چقدر کارها آسان تر از اونی بود که تا قبلش فکرمیکردیم با یه سری غول ها طرفیم””
بی نظیر چقدر چقدر این عملکرد بی نظیرت رو با تمام وجودم بی نهایت تحسیننت میکنم سجاد عزیزم چقدر چقدر تحسینت میکنم عالی بود
الهی که هرلحظه غرق ارامش و نعمت هاو بی نهایت فراوانی های ناب خداوندم باشین الهی که هرلحظه جریانی از نعمت و برکت وثروتو عشق و ارامش جاری ترین باشه بر لححظه لحظتون
به نام خداوند زیبایی ها باور میکنید من دیشب در دوره ۱۲قدم با کامنت شما خواب رفتم الهام خانم واقعا چقدر خداوند خدای هماهنگی هاست ممنونم ازت که کامنتمو مطالعه کردی و نظر لطفت رو رسوندی عزیزم اصلا هرزمان که نام زیبا و زبان عاشقانه ی شمارو در کامنتهای سایت میبینم یه احساس بسیار زیبا و خداگونه رو دریافت میکنم هرزمان یاد شما میفتم یا دارم کامنتهات رو مطالعه میکنم انگار که دارم با صدای خودت میشنوم یکی از سپاسگذاری هام بخاطر وجود شما و کسانی مانند شما در اینجا هستن رو دارم
میدونی من همیشه میگم الهام خانم همیشه یکی از بهترینهای سایته و اگه زمانی کامنتی هم بذاره که نکته خاصی نداشته باشه اما اون بینهایت شکر گذاری کردنهاش به اندازه کلی کامنت ارزش داره بسکه احساس آدم رو خوب میکنه که اصلا هرچی میبینی فقط یاد و نام زیبای خداوند مهربانه
آخه چقدر زیبا اندیش و مهربونی بخصوص از اون عکس زیبا و دلنشین پروفایلتون
خدایا شکرت با چنین تجربه ها و ارتباط های فوق العاده ای هرروز بهتر درک میکنم که استاد چی میگه مثلا درمورد همون داستان نوح و پسر و همسرش که هرکسی با تو همفرکانسه خانواده ی تو هست نه کسی که صرفا فقط هم خون تو هست آره واقعا هم اینچنینه
الهام عزیزم هرزمان شما اگه الکی هم کامنت بذاری من تحسینت میکنم چونکه دیگه مدتهاست که همیشه اون فرکانس زیبات رو همون لحظه دریافت میکنم
همیشه توی این فکر که خدایا من مطمئنم خلاصه یا در پرادایس یا زمانی که استاد در ایران سمینار برگزار کنه حتما همکی همدگرو ملاقات میکنیم و الان یهو این اومد به ذهنم که به عشق همون روزها هم که شده همیشه عالی و پرقدرت حرکت کنیم و ادامه بدیم بلکه روز موعود همگی با دست پر همدگرو ببینیم و فقط لذت و شکرگذاری و شادی رو تجربه کنیم
الهام عزیزم خیلی دوستت دارم عاشق این زیبایی درونت هستم امیدوارم همیشه اینچنین شخصیتی عالی و باعث یکی از دلایل شکر گذار کردن من باشی
به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار وهاب من
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
خدا جونم داری من رو دیوانه می کنی از این هدایت هات که هر لحظه در زندگی من جاریه، و من با عمل کردن به اونا دارم، این همه نتایج عالی می گیرم.
در تمام جوانب زندگیم همزمان دارم رشد و پیشرفت عالی رو تجربه می کنم، خدا رو هزاران مرتبه شکر
خدا جونم شکرت که هر لحظه داری من رو هدایت می کنی که متمرکز تر روی عزت نفسم و احساس ارزشمندی و لیاقت کار کنم، و اینکه هر روز با هر قدمی که برای ساخت عزت نفسم بر می دارم، بیشتر وابسته به تو میشم، بیشتر تسلیم هدایت تو میشم، توحیدی تر میشم.
خداجونم من عاشقتم که هر روز من رو به این درک می رسونی که تمام جهان ما ، از کوچکترین ذره ای که در جهان هست و تا کهکشانها و … همه چیز داره طبق قوانین ثابت تو حرکت می کنه و اصلی ترین وظیفه من اینه که این قوانین رو بشناسم و به اونا عمل کنم. و هر روز داری من رو متمرکزتر می کنی. من عاشقتم آرام جانم، هدایتگر وهاب من.
خدا جون من ، روزی رسان من ، هدایتگر من ، من عاشقتم که امروز هم از فضل بی انتهات دیدن و لذت بردن و درس گرفتن از این سریال توحیدی رو روزیم کردی.
خدایا شکرت برای نعمت وجود شاد و پر انرژی مریم جان عزیزم که اینجور با عشق از رشد جوجه ها می گه.
خدایا شکرت برای رشد جوجه ها که دارن به مرحله تخم گذاشتن می رسن، ان شاالله به زودی سبد سبد تخم مرغ ها شون رو بر می دارین.
ای خدا، چه جایی آماده کردین رو برای تخم گذاشتن مرغا.
خخخخخخ، باشه آقا ما هم می گیم زده.😂😂😂
خدایا شکرت برای این آینه زیبایی که روبرو آشپزخانه زدین ، از مزایای آینه های بزرگ، اینه که فضا رو بزرگتر نشون میدن، و زیبایی رو چندین برابر می کنند و نور خونه رو بیشتر می کنند. مبارکتون باشه عزیزای دلم این همه تغییرات عالی در پرادایس
مریم جان مبارکت باشه عزیزم سینک ظرفشویی جدیدتون، تحسینتان می کنم این با عشق کار کردنتون و این همکاری کردن تون و این همراه و پایه بودنتون با هم رو ، من عاشقتونم
خدای من ، چقدر عالیییییییی بود ، اونجایی که مرغ و خروسا، خط قرمز رو رعایت کردن و روی پل چوبی نیومدن، چقدر برای من درس داشت ، این درست شرطی کردن ، هم می تونیم از دیدن شون لذت ببریم ، هم اینکه قوانینی براشون وضع کنیم که باعث زحمت ما نشن.
خدای من اون ابزاره که در کسری از ثانیه باز می شه و اینقدر عالی و راحت هم جمع میشه ، چقدر عالیه، خدایا شکرت برای رشد و بهبود دایمی جهان مون ، که هر روز داره کارها راحتر و سریعتر انجام میشه. چقدر راحت به یک میز کار تبدیل شد
خخخخخ، استاد ، مرغ و خروسا با صدای شما شرطی شدن و ساکت میشن.😂😂😂
خدای من، یعنی یکی از بارزترین نشانه های فراوانی، فراوانی در مدل و تعداد اره هاییه که توی این سریال دیدم، 😍😍😍 خدایا شکرت برای این همه فراوانی در مدل و کارایی، این همه کیفیت و تنوع بالای محصولات میلواکی و آزادی مالی شما برای خریدن و استفاده کردن از این ابزارهای عالی.
چقدر عالی شد، که دور تا دور شاپ رو بستین، حالا دیگه چیزی نمی تونه بره اونجا لانه سازی کنه.
چقدر عالی که دارین ، از همه چیز استفاده بهینه می کنید، اتفاقا اون روز که از کنار آبگرمکن داخل اون کابینت رو نشون دادین ، گفتم کاشکی اون کابینت هم طبقه داشته باشه تا وسایل بیشتری جا بشه، و حال دیدم که دارین براش طبقه درست می کنید، کلی ذوق کردم، مبارکتون باشه عزیزانم
براوونی پسر خوب، چقدر تو دوست داشتنی هستی 😍😍😍
خدای من چه بخاری کرده دریاچه ، دقیقا انگار توی آسمان و روی ابرهاییم، استاد یعنی کاملاً حس می کنم سرمایی که میگین یعنی چی، خدای من، من دلم رفت برای اون جکوزی، توی این سرما، استاد باورتون میشه همش وقتی توی فیلم ها و کلیپ ها می دیدم، که توی برف و سرما می رفتن توی جکوزی، می گفتم ، بابا اینا فیلمه، مگه میشه؟ مگه اینکه یه هفته بعدش رو با سرماخوردگی گذرونده باشند. اما الان که شما رو دیدم واقعا حس کردم که آره واقعیه و بی نهایت لذت بخش حالا بهتر می تونم این خواسته رو هم تجسم کنم.
خدای من ، شکرت میلیارد ها بار شکرت برای نعمت این سریال که اینقدر داره خواسته های من رو واضح تر می کنه برای من.
استاد جان و مریم جانم ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این فایلها.
راستی یادم رفت بگم و بازم سپاسگزاری کنم برای نعمت برنامه gogle keep و این همه معجزه ای که خدا داره به من به واسطه عمل کردن به این تمرین نشون میده. خدایا شکرت شکرت شکرت
خدا جونم من عاشقتم و میلیارد ها بار از تو سپاسگزارم که دیدن این قسمت از سریال رو هم از فضلت روزیم کردی.
در پناه خدا، شاد ، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌹🌹🌹
بسیار عالی بود و من هرجا دارم میرم کامنت های شما هست و این عالیه و من حس فوق العاده ای از نوشته های شما میگیرم و این نشون میده چقدر عالی رو خودتون کار کردید و با تمام وجودم تحسینتون میکنم.
خانم پری پور شما کامیونیتی یا اجتماعی از هم فرکانسی هامون رو ندارید یا جایی عضو نیستید؟ ممنون میشم معرفی کنید
در پناه الله سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خداوندی که قوانینی ثابت برای خلق دلخواه زندگیمون در جهان هستی قرار داده
خدایا شکرت که میشه انقدر آزادی توی زندگی داشت که مرغ و خروس هات رو پرورش بدی و از بزرگ شدنشون و نگهداریشون لذت ببری، میتونی بری آمازون به راحتی هر ابزاری که مورد نیازت هست برای تجربه کردن و لذت بردن از زندگی رو با بهترین کیفیتش خریداری کنی و زندگی رو به معنای واقعی تجربه کنی. واقعا که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست چرا که این آزادی، این رفاه، این آسایش، این توانایی اجرا کردن ایده ها، این تجربه کردن نجاری، تجربه کردن پرورش مرغ و خروس، اینکه ملک بی نظیر در بهترین نقطه ی دنیا که سرشار از انرژی مثبت و زیبایی هست، حاصل ثروت معنوی ایست. این فایل چقدر نکات مثبت داره.. میگن آدم هایی که پولدار هستن پول از خود بی خودشون میکنه.. پول باعث میشه آدم های خیلی بدی بشن، پول باعث میشه مغرور بشن و باعث میشه کلی آدم ها رو اذیت کنن و خونشون رو تو شیشه کنن.. اما این فایل نشون میده انسان های ثروتمند انسان های پولدار سراسر عشق و زیبایی رو اشاعه میکنن.. انسان های ثروتمند خوب زندگی میکنن و خوبی رو ترویج میکنن.. انسان های ثروتمند بسیار خوب هستن و پولشون همیشه برای افزایش کیفیت زندگیشون، افزایش خوبی ها در جهان هستی مصرف میشه، برای تجربه های بیشتر.. برای حل مسائل بیشتر، برای گسترش خداوند، برای اشاعه حس و حال های خوب.. یک فرد ثروتمند میتونه بره این دستگاه های هیولای نجاری و چوب هاش رو تهیه کنه و بشینه با عشق ایده هاش رو اجرا کنه و مسائل زندگیش رو حل کنه، آیا از این کار مقدس تر؟ اینکه بری ابزارهایی رو تهیه کنی که ضمن اینکه باهاشون تفریح میکنی و چیز یادمیگیری، باعث میشه خونه ات کیفیت بالاتری پیدا کنه؟ چقدر ماجراجویی های این تجارب جدید رو دوست دارم.. من از همون بچگیم عاشق این بودم که به آزادی ای برسم که بتونم هر چی میخوام رو خلق کنم! یکی از بازی های مورد علاقهام Sim City و کلا بازی های سبک خونه سازی و شهر سازی و کلا خلق کردن بود. همیشه تو دوران کودکی و راهنمایی و حتی دبیرستان خوره آزمایشگاه مدرسه بودم و برای خودم تو خونه آزمایشگاه در حد توانم درست کرده بودم و مواد شیمیایی و … رو بررسی میکردم. دنبال اختراع و اکتشاف و تجربه های جدید بودم. میخواستم چیزهای جدید درست کنم و از این فرآیند خیلی لذت میبردم. فکر نمیکنم کسی تو کیهان باشه که این کار براش جذاب نباشه.. ماجراجویی کردن و خلق چیزهای جدید.. چرا که همه ی ما خالق به دنیا اومدیم.. خالق زندگی.. و الان داریم مجهز میشیم به ابزارهایی که توانایی های خلقی که داریم رو بهمون نشون میده و یادمیگیریم چطور از این ابزارهای قدرتمند درونی ای که داریم برای خلق زندگیمون استفاده کنیم و خدارو بی نهایت از بابت این آزادی که بواسطه شناخت قوانین بدست میارم سپاسگزارم. هیچ سپاسگزای بالاتر از این نیست که خودت خالق تمام جنبه های زندگیت باشی. چقدر لذت بردم از تخم مرغ های چوبی که برای پر بار کردن محصولات طراحی شده.. چه ذهن خلاق و ثروتمندی داشته فردی که این ایده رو پیدا کرده.. تصور کنید.. یک نفر میفهمه وقتی یکی از مرغ ها تخم میگذاره بقیه هم ترغیب میشن که سریع تر تخم بگذارن.. دمش گرم چه تیزبینی داشته .. حالا همون آدم یا آدم های دیگه ای میان از این تجربه استفاده میکنن و کار رو به این تخم مرغ های مصنوعی میرسونن و باعث میشن تولیدات بارها و بارها افزایش پیدا کنه! و این یعنی راه حل هر مسئله ای درون خودشه و حتی حاضر نیست شق القمر کنی برای افزایش بازدهی.. از همون جایی که هستی به ساده ترین شکل ممکن میشه بازدهی و به تبع فروش رو افزایش داد.. چقدر لذت بردم از این پایه های میز هیولا برای بریدن چوب ها.. چقدر کار رو آسون کرده دیگه لازم نیست اون میز های سنگین رو حمل و نقل کنی… چقدر هم خلاق هستن در ساخت محصولات.. دکه طراحی کرده و نوشته Try me.. و اون گیره های بی نظیر چوب .. واقعا چقدر نشون میده که همه ی مسائل حل شونده هستن؟ من با گیره های قدیمی کار کردم خیلی زمان بر هست و مهم تر از اون خیلی باعث میشه کج و کوله بشه وسیله ات چون باید بپیچونی و لرزش کار رو خراب میکنه اما این گیره ها چقدر عالی طراحی شدن که یک سوته میچسبن به وسیله ها و کار رو راحت کردن.. هر بار که استاد میگه چند تاش رو سفارش دادم در مدل های مختلف عاشق این ثروت مقدس میشم.. به خداوندی خدا که فقر جز عقده و کمبود و حرص و خشم و در یک کلام بدبختی چیزه دیگه ای نمیاره. چقدر تجربه ها رو خواستیم تجربه کنیم اما به خاطر کمبود ثروت خودمون رو محروم کردیم.. چقدر به خاطر کمبود ثروت ترسیدیم چقدر ایمانمون به خدا کمتر شده.. و این ثروت معنوی و مقدس هست چرا که به آزادی میده. و اصلا استاد عباس منش الگویی هست برای اینکه به ما بگه میشود ثروتمند باشی و شاد باشی و از زندگیت لذت ببری برعکس الگوهای نامناسب دیگه که باید بندازیمشون دور. چقدر با رعایت اصول ایمنی و مراقبت خوب و با ایمان چوب ها رو برش داده شدن .. واقعا چقدر خوبه که آدم هم تجربه های لذت بخش داشته باشه و هم در سلامت کامل کارهاش رو انجام بده.. اینم یک موهبت دیگه ای که ثروت داره میتونه لوازم با کیفیت بخری که بالاترین میزان سلامت در هنگام کار رو بهت میده و حتی اون تیغه ها خودشون سریع متوقف میشن که به هیچی آسیب نرسه و هنگام کار کردن باهاشون جان عزیزت رو حفظ کنی.. پس ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست.. اصلا باورم نمیشه خدای من چقدر زیباست.. چه بخاری کرده دریاچه.. چه هوای سردی.. چه ایمان حرفه ای که در این خونه به راحتی و شادی زندگی میکنید، چه هات تپ بی نظیری.. ین لذت بدرن از زندگی در هر شرایط رو خیلی دوست دارم.. در هوای سرد داخل آب داغ هات تپ تجربه کردن زیبایی ابر و مه ای که تو وا تشکیل شده و لذت بردن از اون.. الله اکبر از این معنوی بودن ثروت این تجارب فوق العاده رو با خودش به همراه میاره.. خب از اونجایی که من دارم زیبایی هارو بعد از دیدن تصاویر به خاطر میارم و مینویسم.. اون قسمتی که اومدین زیر شاپ رو با چوب پوشوندین خیلی ایده حرفه ای بود و همه ی ابزارهای لازمش فراهم داشتین و به نظرم خیلی شاپ خوشکل تر شد و البته من عاشق این سری دستگاه های هیولا میلواکی شدم که با برق انقدر خفن همه ی کارها رو با کیفیت انجام میده.. احسنت به این برند فوق العاده.. و درس های زیبای این قسمت حرکت کردن، ایمان داشتن، بر اساس چک لیست پیش رفتن و برنامه داشتن برای هر روز حرکت و پیشرفت کردن، ایجاد توانایی حل مسئله و کنترل ذهن با باورهای مناسب و در نهایت از اون مسئله به خوبی بیرون اومدن هست و من این زیبایی ها رو تحسین میکنم.. و البته اون سینک بی نظیییییییر رو یادم اومد بگم که چقدر این سینک جدید بهتره و چه شیر آبی هیولایی داره استیل با کیفیت.. واقعا این تصاویر بهمون نشون میده که هر روز نعمت ها داره توی زندگی همه مون بیشتر و بیشتر میشه و چشم هام باعث میشه بیشستر باز بشه بیشتر نعت ها و فراوانی ثروت رو ببینم و ازش لذت ببرم. خدایا شکرت به خاطر اینکه این تصاویر زیبا رو به ما رسوندی از طریق دستان مهربانانه مریم و استاد سید حسین عباس منش عزیز. هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت شوید.
چقدر چقدررر بی نهایت لذت بردممم دوست نازنین من چقدررر ایننن درک بی نطیییرتت این اتصال نابت رو بی نهایت تحسینت میکنمم محمد حانم جقدر زیبا چقدر بی نطیررر ثروتمند بودن که توحیدی ترینه و معنوی ترین کار رو باز ارش کردی چقدر زیبا نوشتی که دقیقا چقدرر زیباست این تجربه ی مقدسی که ثروتمند شدن ایجاد میکنه چقدر این ارامشتت اینن بی نهایتتت اتصالتت این درک تابت رو بی نهایت تحسینتت میکنم جانم بی نظیر بود خیلی خیلییی بذام درس داشت سپاسگذارم که به الهام خداوندت عمل کردی و نوشتی و این اگاهی های خداوند رو انتشار دادی خدارو هزاران بارشکرمیکنم که هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت درک بهتر و عمیق ترش خدارو هزازان بارشکرمیکنمم برای این همه نعمت و برکت و زیبایییی و فراوانی که هرلحظه سرازیرتر میکنه بر لحظه لحظمون الهی که هرلحظه غرق عشق و ارامش خداوندم باشیی الهی که هدایت نور زنوگیت باشه
سلام الهام جان بی نظیر. شما تجلی خداوند و پیام آور عشقی. فقط میتونم بگم دوستت دارم رفیق نازنین و دوست داشتنی ام. چقدر تحسین برانگیز هستی و چقدر سرشار از حال و احساس خوبی. چقدر خوب میتونی همیشه حال خودت رو عالی و خوب نگه داری و چقدر عالی روی باورهات کار میکنی. واقعا آفرین. افتخار میکنم که چنین نازنین هایی در زندگیم حضور دارن و خدای قشنگم رو بی نهایت سپاسگزارم که چنین دستان مقدسی رو وارد زندگیم کرده. از صمیم قلبم از خدای مهربانم میخوام که بهترینها هدایت های نابش رو در زندگیت جاری کنه.
به نام خدایی که هر چه دارم از آن اوست
سلام و درود به همه شما خوبان
استاد عزیزم
خانم شایسته
و خانواده صمیمی عباس منش
خدارو شاکرم برای دیدن این قسمت که سرشار از نعمت های بی پایان خداونده
پرادایس زیبا
امکانات عالی
آزادی مالی
هر آن چیزی که یک انسان از زندگی میخاهد رو در این پکیج میبینیم
خدایا شکرت
این اولین کامنت من توی خونه ی جدیدمون هست
تقریبا یه ماه پیش این روزها ما دنبال خونهدی مورد نظرمون بودیم
یه خونه ی ویلایی جمع و جور که یه حیاط سبز دا داشته باشه توی محله ای که آرزوش رو داریم
جای که پسرم به راحتی خودش بتونه به مدرسه بیاد و بره …
یاد کامنت دوست عزیزمون آقای محسن هنری افتادم که در مورد پیدا کردن خونه 6 سل پیش نوشته بودن
ایشون نوشته بودن خداوند انگار بهتر از من میدونست من چه خونه ای میخام
الان من هم میخام همین جمله رو بگم
خونه ای که توش هستیم دقیقاااااااااا توی همون محله ای که میخاستم هست یک محله ی عالی در تهران
اونقدر جو اینجا عالیه که وقتی از خونه میرم بیرون واقعا فقط خدارو شکر میکنم
نما ساختمان کلا سفید و با درختان انگور و پیچک آراسته شده حس بی نهایت دلپذیری میده بع آدم
استاد میخان بگم شددددد بالاخره شد
قانون اونقدر دقیقا جواب داد که ایمان من هزاران برابر شد
اون روزها در قلبم حس میکردم این روزهایی که دارم واقعی تجربه ش میکنم
خداوند آنقدر معجزه گونه دستانش رافرستاد و این خونه رو برای ما نگه داشته بود از سه ماه قبل 0ون خالی بود
همه ی کارها و پولش به طرز معجزه گونه ای توسط دستانت وارد زندگی ما شد
اتفاق شری که آخرش همش به خیر ما شد
ان چنان راحت جا به جا شدیم که باورم نمیشه
من از خداوند خواسته بودم به راحت ترین شکل ممکن اسباب کشی کنیم ..
من تمام لوازم خونه رو خودم تنهایی و با یک دنیا عشق جمع و بسته بندی کردم درست روز جابه جایی
یه کار اداری برای من پیش اومد که من حتما باید میرفتم مشهد
من عازم سفرشدم و رفتم
همسر جانم و پسر جانم با کمک باربری تمام کارهای مربوط به جابه جایی رو انجام دادن
خیلی از وسایل رو جابه جا کردن و حتی چیدن
از اون طرف قرار بود کارهای اداری من یک روزه انجام بشه و من برگردم و بهشون کمک کنم
اتفاقات طوری رقم خورد که کار من انجام نشد و رئیس مربوط مدارک من رو امضا نکرد چون ناقص بود و کلی زمان میبرد تا همه چیز درست بشه
روز سه شنبه بود 16 مرداد ماه ظهر رفتیم حرم امام رضا واقعا کنترل ذهن در شرایط سخت کار سختیه
حالم گرفته بود اما میدونستم که نباید این جور باشه مثل یویو در رفت آمد بودم
گفتم هر چه باداباد
اما باز هم فکرم درگیر بود یک دونفر از آشنایان هم همراه من بود کار یکیشون انجام شده بود و اون یکی مثل من
اوضاع سختی بود چهار شنبه صبح دوباره رفتیم اون شخص همراه من خیلی استرس داشت
من به همسرم زنگ زدم و راستش گریه م گرفت ایشون گفتن زهرا رها کن شد شد نشد نشد
یه راه دیگه پیدا میشه عزیزم رها کن
این جمله ی رها کن رفتار مغز من هی با خودم تکرار میکردم و واقع بی خیال شده بودم
همراهان من میگفتن تو کلا نا امید شدی معلومه از قیافت
اما فقط خودم میدونستم که نا امیدی نبود من رها کرده بودم و تسلیم شده بودم
خلاصه اون دوست همراه من 3 ساعت منتظر تو دفتر رئیس نشسته بود خودش میگفت از استرس مردم و زنده شدم
اما با اون همه استرس بالاخره امضا رو گرفته بود وقتی که من رفتم داخل در عرض 1 دقیقه امضای مدارک من رو زد
اونا هیچ کدوم باورشون نمیشد میگفت مگه میشه این بنده خدا سه ساعت منتظر نشست بعدش تو یک دقیقه ای کارتو انجام داد
و من تو دلم فریاد میزدم که خداوندِ که کارها رو به سر انجام میرسونه
استاد من ماجرا رو کامل بازش نکردم اما اونقدر داستانش غیر قابل باور هست که گاهی خودمم باورم نمیشه یعنی از شکافتن دریا برای موسی عم برام معجزه گونه تر بود
همه ی این اتفاقات به طوری رقم خورد که روز چهار شنبه امضای لازم رو گرفتم اما مراحل نهایی افتاد برای شنبه روز اول هفته
ما به تهران برگشتیم پنج شنبه شب مهمونی منزل مادرم دعوت بودیم و جمعه بعداز ظهر هم دوباره راهی مشهد شدم تا شنبه صبح زود تو اون اداره مربوطه باشم در تمام این مدت
همسر من وسایل منزل رو چیده بود خونه مرتب و تمیز عین دسته ی گل بود
وقتی که اومدم و دیدم فقط میگفتم خدایا شکرت
تو به همه ی درخواست های ما پاسخ میدی اونم به آسونی به شرطی که ما به چگونگی کار نداشته باشیم
در خواست من این بود که یه جابه جایی راحت و آسان رو تجربه کنم
و واقعا از ابن راحت تر نمیشد به خدا که نمیشد
احساس بی نظیری دارم این خونه برامون سراسر خیر هست همش داره اتفاقات عالی و بی نظیر میفته برامون که به خدا کم از معجزه نداره برامون ..
یه نمونه ش اینه که برادرم توی یه مزایده همینجوری اسم همسر من رو هم داده بود و سودی که از این بار برده بودن میلیاردی بود
اما ما هیچ چشم داشتی نداشتیم
چند روز پیش برادرم به همسرم گفت 200 میلیون سهم تو شده که بدهی هایی که داشتی رو ازش کم کرده و 60 میلیون تو طلب داری از من
مگه مییییشه خداااااایااااا
هر لحظه میگم خدایا شکرت
اون روزهایی که میگفتم به قول آقا رضا که خدایا خودت بدهی بنده های خودت بده
اصلا باورم نمیشد که از این روش برام انجامش بدی
خدایا واقعا دارم دیوونه میشم از بزرگی و عظمت و قدرت تو
که این همه رو برام به راحتی انجام دادی
از درو دیوار این خونه داری برام نعمت و ثروت وارد زندگیم میکنی
و من انگشت به دهن موندم
و دارم باور میکنم اوت جاهایی که استاد میگن بچه ها من به راحتی به آسانی این نعمت هارو دریافت کردم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
استاد بی نهایت سپاس گزارم
براتون از خداوند سلامتی و طول عمر میخام که باشید و به ما درس بدید
از توحید بگید
از توحید بگید
از توحید بگید
عاشقتونم
عاشقتونم
دوستان فقط باور کنید حرف های استاد رو
ایمان بیارید
به خدا که میشه
برای من شد
برای هرکسی که باور داشته باشه میشه
درپناه حق
سلام به زهرا خانم عزیز که هم اسم خودم هستید
چقدر خوبه جابه جاشدن
وااای من عاشق اسباب کشی هستم
اون جمع کردم وسیله ها…رفتن به خونه ی جدید محله ی جدید عالیه
پرازحس خوب و شکرگزاری
پراز تجربه های جدید و ادم های جدید
منم خیلی دوست دارم که جابه جاشم وخونم رو محله ی دیگه ایی ازتهران که عاشقشم ببرم البته من که نه خدا برام خونه رو عوض میکنه
اگه ویلایی باشه که دیگه فضل بی انتهای خداست
خیلی کامنته خوبی بود
مبارکتون باشه خونه جدیدتون.الهی که از در و دیواراش براتون سلامتی و ثروت وعشق ببار ه همیشه وهرلحظه….
الهی که به
خدا بیشتر نزدیک بشید تواین خونه خوشگلتون
تحسینتون میکنم که با کنترل ذهن این همه نعمت و ثروت فراوان خدا رو وارد زندگیتون کردید
مبارکتون باشه عزیزم
درپناه خداباشید
سلام بر زهرا خانم دانا و خوش بیان
امیدوارم در خونه جدید و مورد دلخواهتون بهترین روزهای پر خیر و برکتتون رو با همسر نازنینتون تجربه کنید
این فایل امروز نشونه من بود و این کامنت شما نشونه تر
بخاطر اینکه ما هم به لطف و یاری خدا نزدیکای مهاجرتمون هستیم و کامنت شما هم که در مورد همین موضوع بود پیام خدا برای من شد
از خدا براتون بهترینِ بهترین هارو آرزو میکنم
سلام و درود فراوان به شما دوست عزیز
چقدر خوشحالم از کامنتی که برام نوشتید در واقع همین امروز من متوجه شدم با دیدن اون نقطه ی آبی
سپاس گزارم برای دعای پر از خیر و برکت تون
ان شاالله که در بهترین زمان ممکن به سوی دیار جدید مهاجرت کنید و تجربه های عالی داشته باشید
در واقع کامنت شما هم برای من یک نشانه ی قوی تره
از این جهت که ماهم در حال انجام کارهای مهاجرت هستیم و داریم پروسه رو طی میکنیم
در این دوسه روز ذهن من درگیر نجواهای بود که همش میگفت حالا حالا ها ایمیل سفارت نمیاد اونایی که جلوتر از شما بودن هنوز کارشون درست نشده تو چه انتظاری داری !!
این نجواها مثل الا کلنگ هی بالا پایین میشد
اما این کامنت شما به یادم آورد مسیر رسیدن به خواسته ها همش از یک طریقه
کنترل ذهن و داشتن احساس خوب
الهی هرجا که هستین حال دلتون عالی باشه
در پناه حق
سلام عزیز دلم زهرا جاااان
کامنتت رو خوندم و خیلی خیلی لذت بردم
تحسینت میکنم این همه کنترل ذهنت
و رها کردن کارها و سپردن به الله که
قادر مطلق و فوق اراده هاس
نوش جونت این مسیر توحیدی..
الهی که هرروزت پر باشه از موفقیتهای بیشمارت ..
چرا که با خدای ممکن ها هرجیزی در
این دنیا شدنی وممکن هستش.
فقط به شرط ایمان
به شرط تقوااا
به شرط کنترل ذهن
در کنار خانواده ات همیشه شاد باشی
و از لحظه به لحظه زندگیت لذت ببری.
روی ماهت رو میبوسم.
سلام بر شما دوست عزیز توحیدی
چرا که تمام بچه های سایت از نظر من در مسیر تو حید هستند چون مثل اون ها رو تابه حال در هیچ جایی ندیدم ..
سپاس گزارم برای دعای نیک تون
چون باعث شد برگردم کامنت خودم رو بخونم و این مسیر توحید و کنترل ذهن برام یاد آوری شد …این خونه و محله ی بهشتی که هر کسی میبینه عاشقش میشه و ما هم هر روز تحسینش میکنیم و خداوند خودش شاهده که از در و دیوار این خونه برای و ما نعمت و ثروت میباره و در یک کلام احساس رضایت داریم
خدارو شکر خداروشکر خدا رو بی نهایت شکر
من هم شما دوست عزیز رو از راه دور میبوسم و براتون لحظه لحظه حال خوب و توحیدی آرزو میکنم
در کنار عزیزانت
واقعه:۶۳
آیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟😍😍😍😍😃😃😃
واقعه:۶۴
آیا شما آن را میرویانید، یا ما [همواره] رویانندهایم؟😍😍😍😃😃😃👌👌
واقعه:۶۵
اگر بخواهیم [تبدیل به] خاشاکش میکنیم، در این حال افسرده [=سرخورده از کار و تلاش خود] میشوید.😍😍😍😃😃👌👌
واقعه:۶۸
آیا به آبی که میآشامید، توجه کردهاید؟😍😍😍😃😃😃👌👌👌
واقعه:۶۹
آیا شما آن را از ابر[های متراکم پر باران] فرو میبارید، یا ما بارش آورندهایم؟😍😍😍😘😘😘😃😃👌👌👌
واقعه:۷۰
اگر میخواستیم [=مشیّت ما به گونهای دیگر بود]، آن را شور و تلخ میگرداندیم، پس چرا سپاس [=شکر نعمت] نمیگزارید؟😍😍😍😃😃😃😃👌👌👌
واقعه:۷۱
آیا به آتشی که بر میافروزید، توجه کردهاید؟😍😍😍😍😘😘😘😃😃😃👌👌👌(آخ آخ آتیشو که دیگه نگگگگم براتون😘😘😍😍😃😃👌👌👌 سکککته میزنم از خوشحالی😃😃😃😃😃😘😘😍😍👌👌)
واقعه:۷۲
آیا شما درخت آن را [از عدم] پدید آوردهاید، یا ما [همواره] پدید آورندهایم؟😃😃😃😘😘😘😍😍😍👌👌👌
واقعه:۷۳
ما آن [آتش] را [وسیله] یادآوری و استفاده نیازمندان۵۶ قرار دادهایم؛😘😘😍😍😃😃👌👌
واقعه:۷۴
پس [با توجه به جلوههای جلال خداوند و کمال نظم و تدبیر در طبیعت] پروردگار خویش را تسبیح کن.😘😘😍😍😃😃👌👌
کوهها را میبینی، و آنها را ساکن و جامد میپنداری، در حالی که مانند ابر در حرکتند؛ این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده؛ او از کارهایی که شما انجام میدهید مسلّماً آگاه است!(نمل۸۸)😦😦👌👌😃😃😘😘😍😍
عنکبوت:۲۰
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَهَ الْآخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
بگو: در زمین بگردید [=سیر و سفر کنید] و ببینید چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ [=حیات در کره زمین چگونه پدید آمده] سپس خدا حیاتی دیگر [با همین تدبیر] پدید میآورد. مسلماً خدا بر هر کاری توانا [=قدر و اندازه گذار] است.😦😦😃😃😍😍😘😘👌👌 سپس خدا حیاتی دیگر پدید میآورد…😦😃😘😍👌 دیووووانماین کرد اینجاش وااااای ینی آقااااا رهااااااا باش ازین بهترشم دارررررمممم😘😍😃👌 یننننی نچسسسسب به دنیاااا.ینی این جهان و این طبیعت و ایییین همه شکووه و زیبایی هاش اون اعماق تاررررریییییک اقیانوس که هزاران کیلومتر آب و تاریککککی مطلق هست اون رشته کوههایی که از ۱۰۰۰km معلومه ایییین همه شککککوه اینا که چییییزی نیس برا خدااااا😏😅😆😄😂😁 . نچسسسب بهش آقااااا
این یک از هزار نیست…
این سیرو فی الارض رو مریم جان همیشه میگه😦😦😘😃😃😃😘😘😘😍😍 من دیوووانه و عاااااشق طبیعت هستم همچنین دیدن جاهای دیدنی و جستجو در گوگل مپ اصصصصلا گوگل مپ گرد شدم کلاااااا اینارو مدیون این دو سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا هستم که خود خدان اینا که دارن بام حرف میزنن.😃😃😦😦😘😘😍😍👌👌👌💪💪💪💪واااااااااااااااااای خدااااااااااای من دارم خواب میبینم یا واقعیته؟😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍استاد خدا بهت صدسال عمر باعزت بده😂😂👌👌💟💟
اما بخدااااا فکر کردم تو دیگه در این دنیا نیستی و تو بهشتی و داری صبحت میکنی و این روحته اصصصصن داره حرف میزنه بی اغراق میگم انگار روحت پر کشیده از تنت😦😦😳😳
بخخخدا فکر کردم فتوشاپه و پشت سرت تصویر گذاشتی سویشرت آبی پرررر رنگت جوری برق میزد اونجا که فکر کردم تصویر تو کات شده برش داده شده و تو یکجای دیگری و گذاشته مریم جون عکستو اونجا.😦😦😦😂😂
عجججب هات تیووووبی😘😘😍😍😍😍😃😃😃😃آخخخخ که چه حالی بدددده تو این سرما چه بخااارررری.😘😍😃من با حموم خودمون تو سرما اینجوری عشششق میکنم با این دیگه سکککته میکنم.😘😘😘😍😍😃😃😃خدااااای من چههه حاللللی بده چه بخاااااری داد بیرون😘😍😃👌😊😊💟💟
خدااااای من چقدددددر فراوانیییی داره این بهشت من دیگگگه ردددد دادم من دیگگگگه دیوانه شدددم چه خوووووبه که پاییز زمستون میمونید اینجا تا هم شما هم ما تجربش کنیم چه فرصت خوبیایجاد کرد ساخت این بیماری برایبر شما،من،بچها و این سایتو پرادایس.😘😘😘😘😍😍👌👌😃😃😊😊💟💟💟
استاد خدا بهت 😍😍😍😍صدسال عمر با عزت بده😂😂👌👌 اما دیدین تو فیلمها طرف یکی از بستگانش که در عالم دیگریه و میاد تو خواب طرف دققققیقاااااا تو همچین لوکیشنی بودی مهی رویایییییییییی.😵😵😃😃😳😳😦😦😨😱 واااای خداااای من اون کریستال هارو که نقاااااش خلقت چه ماهررررانه و خلاقانهههه و کاردرستانننننه درسسست کرده خداااای من😳😳😦😨😱😱😵😵😘😘😃😃😍💟💟💟💟 بخدا کلمات رو هم نیروی هدایت داره میگه و من مینویسم.😃😃👌👌😘😘😍😍 💟💟
ووووواااای خدایا شککککرت منو آفریدی😃😃😃😍😍 خدایااااااا شکککرت که منو آفریدی این زیبایی هارو ببینم.😘😘😃😃😍😍😍 خدایااااا شکککرت که این زیبایی هارو آفریدی😘😘😃😃😍😍😍 واااااااای خدا من چقققققددددده خوشبختممممم😃😃😃😃😃😘😘😍😍😍
تو قدرمطلق منی با تو همیشه احوالات من مثبت است😃😃😘😘😍😍👌👌💟💟
ووواااای خداااا من چقققد خوشبختمممم😘😘😘😍😍👌💟💟💟 شکرت که منو انسان آفریدی،شکککرت که منو تو ایران پرتضاد آفریدی😘😃😍 شککککرت که منو تو این دوره تاریخی آفریدی😘😘😃😃😍😍👌👌💟💟 شکککرت که منو تو این خانواده آفریدی😃😃😍😍👌👌😘😘💟💟 شکککرت که این خواسته هارو در وجود من آفریدی😘😘😘💟💟😍😍 خدایااا شکرررت بخاطر تمام تضادهام و روزهای سخت و استرس زا و پرتضاد و سردرگمیم😘😘💟💟😍😍😍😃😃و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد.(ضحی۷)😢😢😢😢😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭💟💟💟💟💟
خدایا شکککرت که استاد عباسمنش رو آفریدی و هدایت کردی شکککرت که مریم جان مهربان رو آفریدی و هدایتش کردی😘😍😃😭💟 شکککرت که این سایت و این بچها رو آفریدی ما نه تو آمریکا بودیم نه سوییس کشور صلح نه سوعد نه نروژ ولی چیزایی بهمون یاد دادی که دانشمندای ایناهم بعد سالها نفهمنش خدایاااااا. تووووو ماروووو هداییییت کرددددی خداجون آخه کی اینکار رو کرد بقول علی بن ابیطالب:تووووو اسم منو برسر زبون ها آوردددددی. تو اینکارا رو برام کردی.😭😭😢😢😢😍😍😃😃💟💟😘😘👌👌👌خدایا شکککرت که خواهر اهل قانونم رو آفریدی که باهاش حرررررررف بزنم.💟😘😃👌😢 خدایا توووو دوستام رو برام هدایت کردی.😘😘😃👌 توووو این خونمون و این پرادایس رو آفریدی.😭😭💟💟💟 خدایا شککککرت که اصلا منو آفررررریدی😢😭😘😍😃💟
تنها شیخِ زنده که درحال حاضر دوسش دارم و قبولش دارم سیدحسن آقامیری هستش.طرف ازش تو لایو پرسید: چرا خدا مارو آفرید؟؟!گفت فکر کن داوینچی نقاشی هاشو نمیکشید!!!!موتزارت نمینواختتت…چی میشد حیییف نبود؟؟!!شما میگی چرا کشید؟؟؟!!!چراااا نکششه؟چرا ننوازه؟؟!! چراااا مارو نیافرینه که بیایم تجربهههه کنیم و لذتششششو ببریم.😘😍😃😃💟💟
من اینو میگم فرض کن ما بریم با دوستامون تو طبیعت زیبای لواسون بعد یکی مون بگه چرا اومدیم اینجا؟؟!!😐😐😕😕
چرااا نیاااایم؟؟!! حیف نیست؟؟؟!!😕😕😐😐
اینه نسبت ما با زندگی و خدا……
استاد امروز منم سیروا فی الارض کردم😘😘😍😍😃😃💟💟👌👌
دوستم گفت بیا بریم بیرون منم خودم قصد داشتم خلاصه ظهر زدیم بیرون.😘😍😃👌💟 قرار بود برم تو روستای ترشنبه😘😍😃👌💟اسلامشهر.ینی شهر خودمون. چون یک یخدان طبیعی داره که دیرینگیش برمیگرده به دوره صفویه😯😯👌👌 و بزررگترین یخدان طبیعی استانه با ارتفاع طبیعی فکر کنم۱۵متر😯😯👌👌 درباره یخدان بگم که همون حالت یخچال تو خونه هامون رو داره منتهی حالت باستانیش و با سازه معماری.مریم جون که معماری خونده و باقی دوستان معماری هم میدونن چیه حتمااا راجع بهش تحقیق کنید تو اینترنت.😃😘😍👌برگشتنی دوستم حرفی زد که خیلی تکونم داد…👌👌👌:
تو سفر نگو میخوام برم کجا از قبل، بززززن به جاده…. همون حرفای استاد تو سفر به دور آمریکا.😯😯👌👌😘😍 افراد تو مدار منو نگا کن(دوستم)
حالا باز برگردیم عقب که بگم چی شد اول ناراحت شدم که دوستم گفت بیا بریم رباط کریم برای ثبت نام پایه دو.(خوشم میاد دورم پر افراد شجاع و با اعتماد به نفسه.😊💟👌)
خلاصه گفت بیا بریم که رباط کریم هم روستاهای قشنگی داره که من بلدم رفت پرسید مدارک ثبت نامو اما ما رفتیم سمت توابع شهرری همینطوری هدایتی رفتیم تا جاده و روستا پیدا کنیم. خوردیم به یکجا بنام روستای تاریخی آراد.😯👌 رفیقم گفت برررریم اینجا؟؟😯 منم که از خدا خواسسسته. خدمتتون عرض کنم که ما در منطقه فشافویه بودیم همون منطقه زندان معروف😊. چه کوههاااای عظیمی داشت😯😯👌👌👌 بعد رفتیم تو آراد خدااای من پر خونه های متروکه و خشتی قدیمی یک آب انبار قدیمی داشت محشششر بود چه سازه گنبدی شکلی بود. اینجاااال بود که هدایت رو با چشششمان خودم دیدم اگه محلی ها نبودن خدااااا میدونه چییی میشد .ما میخواستیم بریم پایین که تاریک هم بود اون تو . اگه با محلی ها صحبت نکرده بودیم معلوم نبود چی میشد.😯😯👌👌 چررررا که اونجا پر از کک بود اگه می رفتیم کللل وجودمونو می گرفتتت و میدادیم به اهل خونه هم. و کللل بدنمون خارررش می گرفت و مگگگه به همین راحتی هم ازش راحت میشدیممم.😯😯👌👌 پسره گفت ی سگ از شدت اینا مرد.عججججب تجربه ای کسب کردیم و چقددر بهم فهموند که تو جاهای ناشناخته هدایت بطلبم بپرسم. اینجااا دسسست هدایت رو دیدم تاثیر فرکانس و احساس خوبمو😯👌 من تو مدار این اتفاق نبودم آخه. بقول دوستم کلا سگاش بیشتر از آدمهاش بود روستاعه.😐😐😆😆😂😂.واااای بوقلمون دیدم کپپپی بوقلمون سفیدای شما و همچنین ازون خفففن بزرگ خوشگلاااا.😘💟 بعد از خونه باستانی ها عکس گرفتیم کلی تازه پانوراما هم گرفتیم. بعد خداااای من دیدم تو افق ی آبی بسیارررر بزرگ دیدم که داره حرررکت می کنه😯😯😯😯😳😳👌👌😍😍😘😘😃😃 گفتم مهدی بیا بریم اونجا گفت نبابا مثل تو راهه که دیدیم فکر کردیم رودخونس دیدیم فاضلابه. گفتممم نهههه این فرق میکنه. رفتیم دیدم خددددااااااای من😳😳😳😳😯😯😯😍😍😘😘😃😃😃😃 ی دریاچس بییییس برابر دریاچه خودمون تو پرادایس😯😃😃😃😃😘😘😍😍💟💟💟👌👌👌👌 ببیییین چیه این هدایت من تو خوابمممممم نمی دیدم این روستا به این کوچیکی و غیرمعروفی همچین چیزی داشته باشه آبه ذخیره شده بود مصنوعی بود مثل دریاچه خودمون. دوستم گفت فکر کنم از رود کن سرچشمه شو گرفتن مثل شما که از چشمه های اطراف گرفتیدش .اون حوالی دریاچه مصنوعی فشافویه هست با کلی امکانات شاید اینم به اون مربوطه… در ضمن چون نزدیک زندان فشافویه هستش این فرضیه هستش که زمین های حاصلخیز اطراف آبیاری و آباد شه تا زندانی ها کار کنن.اونجا بجز ما و ی مرد و یک پسر جوون و کوچک و ما کسی نبود پمپ هم بود فکر کردم اینا کارگرن اما نههه داشتن گوشت گوسفند کباب میکردن و با لواش می خوردن واااو😯😃😃😘😘😍 منم بدون ترس رفتم جلو و صحبت و حرف و تعارف هم کرد.هیچچچچیی دیگه حدود ۵۰،۶۰تایی عکس گرفتم بسسسس که خوووش ذوق و زیبابین هستم مننننن.😘😘😘😍😍😂😂😂 تقصیررر این دوتا سریال لعنتیییههههه😕😕😕😕😆😆😆😆 رفیقممم میگه تو چطوووور اینقدررررر انرژی دارررررری؟😂😂😂😆😆😆 برگشتنی همین خانومه که پیر بود و بوقلمون داشت بقول ما کردا بَقلمون یا بوق اومدم آدرس بگیرم که چطوری برم امامزاده اونجا که معماری و بافت شو ببینیم که بفهمیم که قدیمی هست یا نه که گله داشت من از ماشین اومدم پایین که سگ گله حمللله کنان اومد جلو منم اومدم تو و پنجررم دادم بالا.😆😆😆😆😆😆😁😂😂😂 و آدرس رو پرسیدیم. تو راه یک پیرزن دیدم تو جاده منتهی به روستا که شاید ۸۰۰متری میشد به دوستم گفتم حتممما بیا برسونیمش و چقددر دعامون کرد چقدددر و گفت اصالت سیستانی داره و به گفته داداشش اومده اینجا. رفیقم گفت من زیاد بهش فکر نکردم تو گفتی و حرف خوبی زد گفت بدون دلیل ندیدیم ایشونو. و کلللل سفر یکطرف اینکار من یکطررررف میدونید نکتش چی بووود من هزااااربرابررررر پیرزنه کیییف کردم و.احساس خوب داشتم که تونستم براش کاری بکنم چقدددرر احساس ارزشمندیییییی چقدر حسسس کردم ۱۰۰۰۰،برابرش برمیگرده به خودم . ام جلو تر ی امامزاده دیگه بود اولی روکه نرفتیم بین راه که چقددددر معنوی و ساده و با صلح و صفا بود یاد شعر قیصر امین پور خدابیامرز افتادم که استاد تو عزت نفس گفت:
گفت: اینجا می شود یک لحظه ماند*گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند. حتی با اینکه تو کسی نبود گرمکن داشت روشن هم بود. عالللللی و باصفا و ساده و معنوی بوووود.😘😘😍😍خلاصه به چشم استراحتگاه عاااللللی بوووود😘😍💟👌 بقول دوستم چه گرمای لذذذت بخشی داشت. بعد بقلش سوپرمارکت و رستوران بین راهی بود وااای خانومه چه خوووش اخلاق بووود.😘😘😘😍😍😍😍 یک راننده هم اومد برای غذا چه دنننج و قدیمی و ساده بود رستورانه مثل خونه استاد تابلوهایی از طبیعت داشت خانومه پنج دقه یکبار میگفت چیزی کمو کسر ندارید.یک عدد فلفل همو با غذام خوردم که قشششنگ گرم گرم شدم هوا فکر کنم۱درجه بود الان اینجا-۳عه.😍😍😍😘😘👌👌 انقدررر بکر بود که گاز نداشت اونجا اما کابلهای برق چند هزار ولتی غووول پیکر تو بغل جاده ها واااای😯😯😦😨 چه هیبتتتی یاد کارتون لوک خوش شانس میفتم تو بیابانهای آمریکا فکر کنم تگزاس بودش و کانزاس.😯😯😦😦👌👌👌بعد رفتیم جلو تا جاده شهرک صنعتی چرمشهر و ورامین و تا ابتدای آزادراه قم گرمسار خدددداااای من دیگه از نزدیکی هاش کوهها ناپدید شدن و هی تکاملی و آروم آروم جالللب بود همه چی تکاملی و آروم آروم داشت میرفت سمت منطقه کویری بغل جاده ها سفید و نمکی بود انگار برررررف اومده.😳😳😳👌 تلفیق این با خورشید نارنجی و زردِ درحال غروووب محشششر و دیوانه کنننده بود.کلللی شات گرفتم با هممممین گوشی ساده پرومکس۱۲نمیخواد باباااا .دل گنددده میخواااد.دل شجاع و قلب شجاع میخواد…چشم زیبابین و ی دل پر از ذوق.😃😘😊💟تا دو ورودی آزادراه قم گرمسار رفتیم پلی بود زیرش شاید ۴۰،۵۰متر ارتفاع داشت اما تا حد کمی زدم به دل ترسم از ارتفاع قبلا خیلی عالللی کار کرده بودم روش اما چون ادامه ندادم برگشت سر خونه اولش این ترس خانوادگی بوده و از اول بوده توم باید دررررست بشششه.😡😡😠😠🔥🔥🔥🔥 و میششششششه؛یسسسسسسس.😡😡😡😠😠🔥🔥🔥👌👌 اگه نمیرفتم اون شاتهای فوق العاددددده محششششر رو از دست میدادم .ی مقداری از سفر رو من روندم بخش عظیمشو آقا معلم قصه ما مهدی.😘😊💟
ما از نزدیکی زندان رد شدیم. ما در یک مکان بودیم ولی نه در یک مدار اونا در زندان ذهنی فیزیکی من در آزادی ذهنی فیزیکی.مداره که تعیین کنندس نه موقعیت فیزیکی جغرافیایی😊
چه سرستون و برجکهای پر خوف و خطری داشت.😯😯👌👌
قصه ما بسر رسید تسلیم همیشه به هدایت رسید.😊💟
خدایا شکرت برای این روز خوب.خدایا به دلامون برکت بده.😊💟
رهایی و آزادی بده.💟
ایاک نعبدوا و ایاک نستعین💟
اهدنا صراط المستقیم💟
صراط الذین انعمت علیهم.💟
غیرمغضوب علیهم و لاضالین…💟
خدایا به دلامون برکت بده.شب بخیر.💟
سلام استاد من یک اتاق شش متری دارم از تاثیرات زندگی در بهشت پا شدم و هر روز قسمت کوچیکی ازش و پاکسازی میکنم شاید خیلی قسمت کوچیکی باشه ولی لذتش خیلی زیاده هرروز فقط یک قفسه از کتابخونه و… خواستم تشکر کنم
سلام و درود خدا بر شما مهسای عزیزم ..
چقدر لذت بردم از کامنتتان و اینکه از جایی که هستید با عشق و ایمان شروع کردید به عمل ..
خداروشکر و خیلی تبریک به شماعزیزم ..
این کارها قطعا پاداش های بسیاری را برایتان بزودی به ارمغان خواهد آورد ..
شما قلبتان بزرگ است عزیزدلم
نور خدا بر دلتون تابیده شده بیشتر از همیشه ..
همینطور پر قدرت ادامه بدین
حال دلتون پروانه ای 🤗🦋✨
سلام خانواده قشنگم سلام عزیزای دلم… سلامی از جنس عشق و سلامتی به روی ماه همتون… عاشقانه تک تکتون رو دوست دارم عزیزای دلم 💖💜💗
تقریباً ۲۴ ساعتی میشه نخوابیدم، گاهی مواقع که انفجار انرژی درونم بپا میشه و بکوب مشغول کار و برنامه هام میشم خواب و خوراک هم یادم میره ( اهرم رنج و لذته داره کار خودشو میکنه)… فکر کنم رکورد بیدار موندنم دو روز کامل باشه بعید میدونم بتونم سه روز بیدار بمونم احتمال اینکه برم تو حالت اغماء و برنگردم بالا میره… ولی اینم یادمه چند سال پیش دو روز بی وقفه خوابیدم و اصلا حالیم نشد که دو روز تمام خوابیدم، توی حالت خواب اونقدر اورگنایز و عملکرد ریکاوری مغز تند و سریعه که گذر زمان واست کند میشه
هنوز فرصت نکردم که چند قسمت اخیر رو ببینم، تازه رسیدم خونه که استراحت کنم حسم گفت این قسمت رو ببینم، حین تماشا یه خاطرات خنده دار و باحالی داره یادم میاد…
کِریم!! کدوم کِریم ؟؟!!! کِریم آغ من گو!!!!!😂😂😊😉😁 وژدانا فکر کنم با این روند فشار خنده، بعد اتمام کامنت کارم تا دستشویی هم بکشه 😉😂
آغااااااا…. برید ببینم برید ببینم …. بچه ی بی تربیت 😂😂😂😉😉😁😁 مریم نخند نخند که وقتی میخندی منم با خنده های باحال تو بیشتر میخندم…. روده بُر شدم با دیدن این فایل 😂😂😁😀
اونجا رو باش… اونجا رو…. ینی نفسم تو سینه حبس شد وقتی اون حرکت آکروباتیک مرغ و خروسی رو دیدم… به اون خروس وحشی بگو خو لامصب چرا اینقدر خشن کار میکنی مگه برده گیر آوردی که اینجوری با خشونت سوار میشی و با نوک پرای سر مرغی رو میکشی؟!!!!!… یکم لطیف تر باش مرد مومن…
آغا یادمه وقتی بچه بودم و روزای تعطیل میرفتم روستای مادربزرگم اینا، همیشه این جفت گیری حیوونا ذهنمو درگیر میکرد که اینا دارن چیکار میکنن؟؟!!!!! وقتی میدیم که اونجوری رفتار میکنن خیال میکردم که با هم دعوا دارن، وقتی میدیدم خروسه با زور هیکل گندش داره به مرغا حمله میکنه …منم بچه بودم دیگه و این حرفا حالیم نبود معصومیت و وجدان درونم خودشو بروز میداد، غیرتی میشدم و با چوب و سنگ میفتادم دنبال خروس ناشی که انتقام مرغای مظلوم رو بگیرم… فکر کنم دوران راهنمایی بودم که برای مدت کوتاهی مادرم اینا مرغ و جوجه توی حیاط خونه نگهداری میکردن، یه مرغ ناز و خوشگل داشتیم که من روش کراش داشتم… چند بار دیدم که با خروس همسایه رفت و آمد داره… یه روز که از مدرسه برگشتم … یهو با یه صحنه ای مواجه شدم که یهو شوکه شدم…. دیدم خروس محله داره مرغی خودم رو جلوی چشام چیز میکنه….. حس «معصومیت از دست رفته» بهم دس داد… یجورایی حس تجاوز بهم دس داد… آمپرم رفت بالا… نه گفتم ها …. نه گفتم نه… عین سگ هار افتادم دنبال خروسه… بنده خدا خروسه وقتی تهاجم برق آسای منو دید کرک و پراش ریخت از ترس اسهال کرد… اونقدر دنبالش دویدم که خودش خسته شد و در نهایت تسلیمم شد…
چنان خرخرشو با دستام فشار دادم که از دهنش کف میزد بیرون… خروسِ تخمِ سگ… بی تربیت… این همه مرغ توی این محله هست چه گیری دادی به حنا مرغی من… التماس کردن فایده نداره باید تقاص پس بدی…. آغا ما هم توی دوران بچگی عالمی داشتیم واسه خودمون، رفتم بند رو دور گردن خروسه حلقه کردم با یه اهرم چوب با دستم بند رو پایین میکشیدم… یمرتبه جعبه کارتن تکیه گاه زیر پاشو پرت کردم…. اعدام…. بعد چن دیقه که به گوه خوردم افتاد ولش کردمُ و با شرط قرار وثیقه و قرارداد آزادش کردم…
آهان یادم اومد؛ یادمه وقتایی که میرفتم روستا بارها با صحنه جفت گیری الاغ ها یا جفت گیری پازن(پاژَن) و بزها مواجه میشدم… وقتی میدیم الاغه داره با او وزنش میپره رو اون یکی، من تو کَتَم نمیرفت و مظطرب و خجالت زده میشدم… الاغه با یه نگاه عاقل اندر صفی بهم نیگا میکرد که چته مگه ایرادی داره؟!!! منم عصبی شدمو با سنگ و چوب فراریش دادم… اما امسال دیگه وقتی با این صحنه مواجه شدم، خودم پیش قدم شدمو رفتم جلو و با پا زدم پشت پای الاغ ماده تا بشینه… آخه چه کاریه ایستاده، تعادلی واسشون نمیمونه… یا امسال برای اولین بار توی گاوداری جفت گیری گاوها رو از نزدیک دیدم… باورم نمیشد که گاوها هم………… صحنه های مثبت هیژده عجیبی بود…. من هاج و واج موندم… برگااام ررریخت….
القصه خلاصه داستان؛ جفت گیری و تولید مثل هر جکو جونوری رو دیدم… از سوسمار بگیر تااااا سلول و باکتریهای زیر میکروسکوب….
همه رو دیدم از نزدیک به جز صحنه جفت گیری انسان↩ (ای پیغمبر بزنه تو کمر آدم دروغگو 😂😂😂😉😉😉😎😎😎)
خیلی جالبه واقعاً… بارها و بخصوص امروز صبح این صحنه رو دیدم که گربه بعد دستشویی، با پنجه هاش خاک رو روی فضله میکشه و یجورایی دفنش میکرد… چقدر این صحنه امروز برام نحسین برانگیز بود…چقدر از ته دلم شعور و فهم این حیوون ناز و خوشگل خدا رو تحسین کردم… حتی از خیلی از آدما با فرهنگ تر رفتار کرد… کاری که خیلی از آدما بدون رعایت اصول دفن، در طبیعت ممکنه انجام بدن… وقتی نقش و نگارای به جا مونده از مرغا رو روی تخته دیدم، خیلی بهتر درک کردم تفاوت فهم و شعور غریزی حیوونا رو…
استاد ماشاالله هزار ماشاالله بهترین tv مارکت رو داری، بهتون پیشنهاد میکنم مستند هفت جهان و یک سیاره( با گویندگی دیوید آتنبرو افسانه ای با ۹۴ سال سن) و مستند سرنگتی رو با کیفیت 4K دانلود و روی تی وی ببینید و برای ما از tv فیلم بگیرید… بهتون قول میدم که من مستند باز بهتون تضمین میکنم که اگه یه قسمتشو ببینید، دیوانه وار تمامشو با تمام وجود میبینید و کلی خواسته و ایده جدید خارق العاده براتون ساخته میشه… به معنای واقعی کلمه طبیعت و حیات وحش رو با پوست و استخوان درک خواهید کرد…
واقعا هر چی به طبیعت و شگفتی های خلقت و حیات وحش نظاره و تامل کنیم کمه… حیوونا همه چیشون تکراری و یکنواخته بدون قدرت انتخاب یا سلیقه چون فقط از روی غریزه عمل میکنن… میخورن،میخوابن،جفت گیری و تولید مثل میکنن، تعامل و مشارکت جمعی دارن و برای حفظ بقا و تداوم نسل میجنگن…. همیشه با خودم مرور میکنم که تفاوت میان ما و حیوونا چیه و اینکه مثل حیوانات صرفاً غریزی رفتار و زندگی نکنم…. این انتخاب ماست که روی بعد حیوانی زندگی کنیم یا بعد الهی….
یعنی ماشاالله هزار ماشاالله استاد… آفرین بر درک و شعور بی نظیرتون از عملکرد طبیعت و مکانیزم جهان… بی نهایت من جهان بینی شما رو تحسین میکنم استاد و مریم عزیزم… یعنی من وقتی توی لایو ۱۶ دیدم که با چه تسلط و نگاه ژرفی روند شایستگی تکاملی طبیعت، انتخاب جنسی و صفات چشمگیر حیوانات، رفتارهای جانوری و مفاهیم زیبا و عمیق ژنتیک جمعیت رو از زاویه بسیار کلان توصیف میکردید، مغزم سوت کشید از این همه مطالعه و تحقیق و آگاهی پخته شما… برام حیرت آور بود که منی که سال ها درس بیولوژی خوندم ولی شما با اون همه تسلط و نگرش با جهان بینی عمیق و توحیدی فرآیند پویایی جمعیت و کیهان رو تشریح میکردید و به جریان تظاهرات که پایین برج خونتون بود تعمیمش دادید…. کار از تحسین گذشته من به ولله… من خراب این خردورزی و هوشمندی شما شدم… بی نهایت تحسین برانگیزه
خدایا شکرت شکرت چقدر حس لذت بخشیه وقتی میبینم شما استاد عزیزم هرچی لازم و دوست دارید رو به آسمون ترین شکل ممکن تهیه و تدوین میکنید… ینی فکر کنم شما ویژه ترین مشتری آمازون باشید توی امریکا از بسکه بی نهایت خرید متنوع و خاص داشتید…. ینی با این روند پیشروی شما از تجربه کار و حرفه ها ، بعد تجربه برقکاری و نجاری احتمالا یه سرکی هم به جوشکاری بزنید… ماشاالله استاد ماشاالله… حسابی کلی تجربه و مهارت جدید بدست آوردید… بخدا آدم ابزار هایی رو میبینه که اصلاً نمیدونستیم وجود خارجی دارن… بی نهایت آفرین میگم بهت استاد که هم قدرت سرچینگ بالایی داری و خیلی فرز هر ابزاری رو متناسب با شرایط کشف و شناسایی میکنید و هم خیلی با تسلط و اعتماد به نفس بالا ازشون بهترین استفاده ممکن رو میبری… بخدا کمتر کسی تو دنیا با این ویژگی پیدا میشه که اینقدر حرفه ای و هوشمندانه ابزار های متنوع رو شناسایی و استفاده کنه…
این چند روز اخیر خیلی خیلی خیلی بهم خوش گذشت، اونقدر غرق در لحظه و لذت بردن بودم که یادم میرفت بیام سایت و بنویسمشون… اون کلاه نرم و خوش رنگ روی با آرم اسب روی سرت چقدر قشنگه و بهتون میاد.. من سال هاست که کلاه نکردم روی سرم( کلا از ساعت، گردن بند،انگشتر، کلاه، عینک و یا هر چیز اضافی اصلا استفاده نمیکنم و خیلی احساس سبکی و رهایی و سادگی بیشتری میکنم وقتی چیزی بهم وصل نیست)… ولی شب یلدا که از روستای مادربزرگم اینا خواستم برگردم شهر از شدت سرما مجبور شدم کلاه کاسکت موتور سیکلت استفاده کنم… خیلی حس باحالیه وقتی هندزفری هم با صدای استاد توی گوشت باشه، انگار حس فضانوردی رو داری که توی کلاه و لباس فضا نوردیه و بیسیم توی گوششه… وقتی صدای نفس کشیدن و دم و بازدم های روح بخش خودم رو از درون فضای کیپ کلاه میشنیدم احساس زنده بودن احساس یکی بودن با خدا بهم دس میداد… چقدر شب خاطره انگیز و لذت بخشی رو ساختیم…. من دقیقاً متولد شب یلدام و یجورایی اسم دخترونم میشه یلدا… اون شب که با ندای درونم رفتم روستای مادریم، دیدم سفره پهنه و کلی خوراکیای خوشمزه و جورواجور آمادست… شیرینی دستپخت خواهر گلم… پفیلا و پفک( من عاشق پفکم)… هندونه و انار و انواع میوه… ژله و دم نوش…. زیر پتوی گرم مادر بزرگ عزیزم کنار بخاری نشستم و یه دل سیر از نعمت های خدا تناول میکردم و با عشق و لبخند از اعماق وجود شکرگزاری میکردم…. مادرم و خواهرم اون شب برای تولدم کادو و هدیه ارزشمند بهم دادن و یجورایی توی جمع سورپرایز شدم…. اون شب وقتی برگشتم خونه توی رخت خواب فقط اشک شوق و سپاس گزاری میریختم و بالش زیر سرم خیس خیس شد….
استاد من هیچوقت جشن تولد نداشتم… ولی اینو هم بگم که هیچگاه مثل خیلیا نشده که یجورایی خلا و عقده جشن و کادو تولد داشته باشم…. خیلیا روز تولدشون رو همه جا جار میزنن و با پست و استوری و ازین کارا یجورایی شاید بخوان جلب توجه کنن… ولی خود من اصلاً اهل این کارا نیستم و به طور کلی به زمان و تقویم و ازین جور حرفا اهمیتی نمیدم… دلم هم نمیخاد که خودمو در قالب زمان و سن و سال محدود کنم و راستیتش یه چیزای رو خدا بهم الهام کرد که دقیقاً دقیقا به این یقین رسیدم که باوری که من دارم راجبه زمان و سن میسازم به جرات میتونم بگم که نایابه و به شدت منحصربفرد… نتایجش رو در بلند مدت میبینم( راجبش هیج جا واضح صحبت نمیکنم چون فقط و فقط خودم ازش سردرمیارم و به شدت شخصی و شهودیه)… میخام قانون رو به چالش بکشم و باهاش بازی کنم ببینم تا کجاها جواب میده….(الگوبرداری از بنجامین باتن زنده و واقعی یعنی زلاتان ابراهیموویچ خیلی داره بهم کمک میکنه منتها با رویکرد و ذهنیتی بهتر و خاصتر)…. خیلی خیلی باورها رو خدا بهم پیشنهاد میده که آگاهانه بسازمشون و خودم واسه خودم تمرین و برنامه تعیین میکنم… خودم خودجوش و مستقل دارم در مسیر چالش ها و تضادها و تجربه ها برای خودم باورهای پولادین و گاها به شدت منحصربفرد میسازم….
یجاهایی یه سری ابزارهای ذهنی نیاز دارم که خودم بارای اولین بار واسه خودم توی وجودم مسازمش و خلقش میکنم تا بتونم در ادامه مسیر با آزادی و خلاقیت بیشتری به مسیر ادامه بدم….
ای جانم این سویشرت آبی فلوریدایی چقدر قشنگه و بهتون میاد…
زیرش نوشته فوتبال!!!! توی امریکا فوتبال به معنای فوتبال امریکایی (راگبی، لیگ NFL) میدونن… و به فوتبال معروف خودمون میگن ساکر(soccer)… خیلی اهل فوتبال نیستن و بیشتر به به خاطر NBA , NFL طرفدار سرسخت بستکبال و راگبی هستن….
لیگ MLS ( فوتبال) خوبی داره و بیشتر مکزیکی ها و سرخ پوستا و مهاجراش پیگیر فوتبالن….
اخیراً ،سوپر گل زلاتان ابراهیموویچ بهترین گل تاریخ mls آمریکا انتخاب شد… گل دیوانه وارش در اولین بازیش در بذر ورود به زمین بازی دربی لس انجلس… برید گلای جنون آمیزی که که توی لیگ آمریکا زده رو ببینید… تا جلال و شکوه زیبایی های خدا براتون بیشتر و بیشتر هویدا بشه… توی برنامه جیمی کیمیل ازش راجبه اون گل پشم ریزون سوال میپرسه…..
با همون اعتماد به نفس معروف و خاصش میگه که قبل از اینکه بیام آمریکا یه فکرایی داشتم با خودم گفتم وقتی بیام، میدونم که بی آنجلس زلزله میاد اما این یکیش بخاطر اینه که من پا به لس آنجلس گذاشتم! میخواستم یه کار بزرگ کنم.. میدونی که هر فیلم خوبی هم یه شروع خوبی داره؟!!
برید مصاحبه های مسحور کنندش رو ببینید… معجون بسیار قدرتمندی از خودباوری اعتماد به نفس و کنترل ذهن و قدرت کلامه… یکی از قویترین ورودی های ذهنی و خوراک های خوشمزه روح من، مصاحبه های زلاتان ابراهیموویچ و زیدانه….
اوه مای لُرد… یه لحظه هنگ کردم وقتی استاد رو توی فضای مه آلود و ابری دیدم… عجب تدوین حرفه ای و خفنی … آدم اگه خبر نداشته باشه احساس میکنه یجورایی فتوشاپه… خدای من خدای من…. باورم نمیشه این منظره بی نظیر….
الله اکبر این همه جلال
الله اکبر این همه شکوه
کریستالا رو نیگا تو رو خدااااااا…. خدای شکرت شکرت که در مدار دیدن این همه زیبایی و فراوانی با شکوهم…
چرا خیلیا فکر میکنن باید خیییلیی پولدار شد تا بتونن آزادانه هر لذت و تجربه ی دلخواه رو بچشن… چرا فکر میکنیم باید اول ثروتمند شد تا بعد بتونیم خیلی از خواسته هامون رو آزادانه تجربه کنیم.. چرا از همون جایی که هستیم با خلاقیت و ذهنی غنی از داشته هامون نهایت لذت و استفاده رو نبریم.. این مثل این میمونه که آدم بیاد بگه من باید به فلان هدف و جایگاه برسم تا احساس خوشبختی و موفقیت کنم… چرا اینقدر ذهنمون رو شرطی کنیم و لذت بردن و تجربه خواسته هامون به بعد از ثروتمند شدن موکول کنیم و به تاخییر بندازیم؟!!!!! بخدا یچیزی میگم شاید بخندید حالا که اینطوری شد میخام یکاری کنم… دلم جکوزی و سونا خواست اونم توی هوای آزاد…دستگاه جکوزی شما رو ندارم ولی ذهنی رها و خلاق که دارم….
الان دمای پیش ما شبا زیر صفره…. یه دیگ و قابلمه یا تشت خیلی بزرگ گیر میارم…. توش آب میریزم میذارم روی شعله تا خوب داغ بشه…. میذارم کف حیاط توی هوای آزاد یخ بندون…. عین دوران بچگی میشینم توی دیگ و تشت و با آب بازی میکنم…..البته اگه توش جا بشم😂😂😉😆😊😍😍😆
به به…. عجب جکوزی بشود… عمل به ایده رو به تاخییر نمیندازم … مرد نیستم اگه این کارو نکنم
عاشق شما «میلا»
سلام استاد عزیزم و مریم جان خوش ذوق و مهربان
این قسمت سریال زندگی در بهشت هم کلی من رو خندوند و هم کلی چیز از شما یاد گرفتم.
عاشقتونم که همیشه برای اقدام آماده اید و هیچ بهونه ای نمیارید.
چقدر تحسینتون می کنم برای درست کردن و عوض کردن وسایل خونه که هم باهاش کلی احساس خوب و توانایی رو تجربه می کنید و هم کلی چیز بیشتر یاد می گیرید.
اون قسمت آخر که استاد اون مه غلیظ رو نشون داد تو اون سرما ، و بعد رفتن تو هات تاب، به خودم گفتم : ببین! همیشه آرزوت بوده بری مثل این کلیپهایی که تو برف و سرما نشون میده ، طرف رفته تو جکوزی و وسط برف داره کیف می کنه! همیشه آرزو داشتی ، ببین الان داری می بینیش.
یادته استاد می گفت : آب حموم خونه شونو پدرش دست کاری کرده بود، قطره ای آب میومد، حالا ببین تو چه نعمت بزرگیه؟!
تو ملک شخصی اش، کنار دریاچه، یه هات تاپ با آب داغ و کلی احساس ارزش و عشق و لذت.
ریحانه، عمل کن به دانسته هات! مثل استاد عمل کن! تو که با تجسم به خیلی چیزا رسیدی، دیدی نتیجه میده ، دیدی کنترل ذهن نتیجه میده ، باز هم بیشتر عمل کن!
استاد اون تیکه آخر که شما به مریم جون می گفتید بپر تو این آب داغ ، نمیدونی چه لذتی داره و ایشون اول مقاومت می کردن و بعد دیگه با دوبار گفتن شما راضی شدن، یه چیزی مثل الهام اومد تو قلبم.
گفتم اگر ما هم در برابر خدا که بهمون می گه این کار رو بکن ، من دارم بهت می گم تو رو به یه لذت فرای تصورت میبره ، اما چون شرایط بیرونی ما یه چیز دیگست ( در این مثال گفتن هوا سرده توسط مریم جان) ما خدارو باور نمی کنیم و بهونه میاریم که نمیشه؟! آخه از کجا بدونم خوب پیش میره و …
اما مریم جان وقتی با دوبار گفتن شما تسلیم شد و گفت : استاد میگه خیلی خوبه، تجربش کرده و می دونه که خوبه ، پس بزار منم دست از مقاومت بردارم
این برای من شد حجت! گفتم : وقتی خدا می گه قانون اینه و وقتی دارم نتایجشو تو زندگی استاد می بینم ، پس چرا تسلیم نباشم؟!
می خوام ، مِن بعد تمرین کنم که تسلیم ترین باشم و در هوای سرد (شرایط به ظاهر ناخواسته)، لذت آبتنی در هات تاب آب داغ (زندگی با تمام لذتهاش)رو داشته باشم.
ممنون که با این سریال کلی کلید بهم میدین برای تجسمهام.
دوستتون دارم
بنام خدای هدایتگر
سلام .
چقدرررر دلم براتون تنگ شده بوود . برای بهشت زیبا ،برای استاد عزیززمم برای خانم شایسته خوش صدا و مهربون خداای من
چند روزه نیومدم تو سایت امروز وسط کار خسته شدم گفتمم بزار ببینم تو بهشت چه خبررره…
به به
چه لذتی ، چه ثروتی ، چه شور و زندگی
خدایا شکررت هزارااان بار شکرت بخاطر این همه نعمت
از هوای سرد لذت میبرن، از هوای گرم لذت میبرن چه بنده های شاکری در هر صورت از لحظه به لحظه زندگی لذت میبرن و این نشونه امروز من بود که یادآوری شد برام از زندگیم لذت ببرم
دیروزم که تو اینستاگرام استاد لایکم کرد تا شب پر انرژی بودم هاااا خوشحال انگار دنیارو بهم دادن بعدش با خودم گفتم یه انسان چقدر میتونه تاثیر گذار باشه که با یه لایک میتونه اینقدر حس خوب بده
دوستووون دارم
سلام به استادعزیزم وخانم شایسته مهربونم
چقدلذت میبرم ازاین بهشتی که داریدداخلش زندگی میکنید
استادالان ساعت6/30_7صبحه ومن شمارو توخواب دیدم،اینم فایل هدایتیم بود،به خودم قول دادم همیشه ردپامو تواین سایت بذارم
توخواب دیدم یه مهمونی بزرگ دعوتیم چقدددآدم بود یه سفره بزرگگگگ پرازنعمت بازشده غذاهاوخوردنیارو خوردیم گفتیم استاد یه دعا به اصطلاح یه تمرین یادمون بده که به دردمون بخوره
ازاونجایی که من ذهنم خیلیییی مشغولِ یه مسئله ای بوداصلا متوجه نشدم چی گفتین
ومن همچنان به اون چالشه فکرمیکردم
ومدام باخودم درگیربودم….
میگفتم کاش جوابشو میدونستم
یهو شمااومدی کنارمن وایسادی گفتی پَکری چرالذت نمیبری ازاینهمه نعمت مگه قانون رو نمیدونی؟
گفتم اخه توکارِ این جهان وخداموندم اخه بشرچرااینهمه بایدسختی بکشه وچرابایدموجودی به اسم بچه بیاره که تمام زندگیشو بپاش بریزه واذیتشو بکشه اخه اطرافیان خیلی ناکیدمیکنن رو بچه که حتمابایدباشه ونباشه نمیشه وذهنم خیلی مشغوله
بایه حالت بغض گفتم کاش میتونستم اونجوری که دلم میخاد آزاد زندگی کنم وتابع قوانین وحواشی زمینی نباشم
شما خندیدی دست رو شونه من زدی گفتی پس عزت نفستو ببر بالا،آزادانه وشادورها زندگی کن جوری که خودت دوس داری،اززندگیت لذت ببر
مگه غیرازاینه که توخودت خالق شرایط خودتی
وبذربچه ای که میاری الگوش باشی وجوری تربیتش کن ویادش بده که آزادوشاد اونجوری که میخاد زندگی کنه
که قطعا زندگی لذتبخش ترودلچسبترخواهدبود
باحرفاتون خیلی آروم شدم ویهو ساعت زنگ خورد وبیدارشدم
به نام الله عشق و عاشق
سلام به جمع باارزش در اینجا
اولا که اینو بگم دیشب خواب میدیدم که دارم از خاطراتم برا استاد و مریم خانم تعریف میکنم و چقدر خنده میکردن
و خواب یکی از افراد مشهور،معروف م محبوب سینما هالیوود آمریکایی رو هم میدیدم و چقدر بااون هم معاشرت کردم گفتیم خندیدیم
و صبح که از خواب بیدار شدم قبل از بیرون اومدنم از رختخواب تقریبا یکساعت داشتم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدادم و شکر خدا بیشترشون هم بهم رسید و بعضی هاشونم نشانه هاشون اومدن و چقدر دیروز روز شاد و ریلکسی داشتم
با چندتا کلیپ زیبا ،انگیزه بخش و شاد هم برخورد و دریافت کردم که الان حسم گفت بفرستش برا فلان فرد وقتی فرستادم اون فرد مدتها بود که بسیار حال بد حتی تا مرز افسردگی رفته بود اما من به حرف احساس خوبم گوش کردم و اون فرد هم بلافاصله فرستاد مدتی ست که هم حالم خوبه هم فلان کارهارو شروع کردم و در حال فعالیتم
و ازم تشکرکرد
گفتم خدایا ممنون تو بهم گفتی این کارو کنم
و واقعا همینه که در جهان هرچیز چیزی جذب کرد
و از طرفی هم افراد مظلوم افراد ظالم را جذب میکنند و……
من امروز خیلی بهتر فهمیدم از زبان تصاویر،کائنات،انسانها،اتفاقات،رخدادها ،خدا…
که روز خوب هیچوقت نمیاد بلکه باید روز خوب رو ساخت تا همین روزهای خوب بشن زندگی خوب و درنهایت سرنوشت خوب و ابزار برای ساخت روزهای خوب هم همیشه همه جا در دسترس هممون هست
اینارو همین سجاد داره میگه که یه وقتهایی خودشم از مسیر درست و شادی خارج میشه اما همیشه سعی اش براینه که بگه اشکال نداره مهم کلیت مسیره و ادامه دادن هرروز بسمت زیبایی ها و حرکت کردن هاست
شکر خدا من امروز کمی بهتراز روزهای قبل به تغذیه ذهنم و به عملگرا بودنم عمل کردم که به همون اندازه هم نتیجه بهتری هم کسب کردم
واقعا عملکردها کارهای سخت و عجیب و غریب نیستن بلکه فقط استارت واقعی باورها هستن وگرنه منظور از عملکردن به این معنا نیست که باید بریم کوه بکنیم و زجر بکشیم بلکه فقط از همون جایی که میدونیم و میتونیم شروع کنیم اونموقع میبینیم که چقدر کارها آسان تر از اونی بود که تا قبلش فکرمیکردیم با یه سری غول ها طرفیم
من چرا اینارو میگم بخاطر اینکه تاالان به اون چیزهایی که عمل کردم و بسیار نتایج و بازخوردهایی گرفتم و هروقت میبینم دوستانی که از نتایج های خوبشون و عملکردها مینویسن و چقدر کمک کننده ست برامون منم میگم تا جایی که میتونم بنویسم که بقیه هم استفاده کنند و این حرفها به کارهایی که الان استاد داره در نجاری و برا مرغ ها انجام میده رو ربط داره که استاد و مریم بانو چرا الان دارن با عشق کارهارو انجام میدن
چونکه من هرروز بهتر میفهمم که با هربار بیشتر کارکردن این یخ ذهنمون هم بیشتر آب میشه و دیگه از یه جایی به بعد اصلا سختی کار برامون معنا نداره و اصلا سختی هم دیگه وجود نداره چونکه ما با ذهنی قوی و احساس عاشقانه از مسیر و زوایایی کارهارو انجام میدیم که دیگه حتی مهمترین و بزرگترین کارها هم به راحتی و بشکل مناسب انجام میشن،،
خود من امروز با این برنامه عالی Google keep. اول صبح کارهامو ثبت کردم و سعی کردم در ذهنم بدنبال راکارهایی برا اون کارها و مهارتهایی رو که خواهانم هست و در حوزه ی کاری خودمه باتمام وجودم از خداوند بخواهم و تشکر کنم برا دریافتشون کنم باشم و همچنین رهاشون کنم من فقط حرکت کنم قدم هایی که بهم گفته میشه و کارهایی که فعلا به ذهنم میرسه الان انجام بدم
اما خداوند هم چقدر کاربرام انجام داد چندتا از آپشن های خوب و راهکارهایی که بدنبالشون بودم از قبل اما بهشون نچسبیده بودم خداوند خیلی ساده و راحت برام رقم زد و اون دستانش عاشقانه و با لذت بهم کمک کردن
خب از اول فایل که دیدیم چقدر خوب زیبا و ساده استاد با ایده های ساده و راحت لانه گذاشت برا محل تخم گذاشتن مرغ ها بقول مریم بانو هم جوجه ها دیگه جوجه نیستن برا خودشون خانومی شدن
خب مثلا من زمان کودکی و نوجوانی رو یادمه که گاو،گوسفند،مرغ،جوجه،مرغابی ،خرگوش و… نگه میداشتیم اما برا نگهداریشون چقدر با سختی براشون میبایستی جا،لانه،دونه خوری و… انجام بدیم اما الان میبینم باور خوب چقدر راهکارهای خوب و ساده هم دریافت میکنه مانند همین لانه ای که همیشه امکان جابجا کردنش هست و بدون سنگین بودن وزن و خراب شدنش و همچنین ایده ی تخم مرغ های مصنوعی برااینکه مرغ ها بهتر برن تخم بذارن این تشخیص ندادن تخم مرغ های مصنوعی از دید مرغ ها داره بهمون میگه بله دیگه تمام جهان مسخر ما در خدمت ما است،
استاد ازاینکه شما خودت داری کارهای مرغ ها و نجاری رو در این فایل انجام میدی و یه عالمه کارهای دیگه ی زندگیتون رو میدونی به چه فکر افتادم به همون قسمتی که شما در جلسه اول عزت نفس میگی ما نمیتونیم توی همه ی شغل ها و رشته ها باشیم و توی همشون هم بهترین باشیم بلکه ما باید فقط تو حوزه علاقمندی خودمون باشیم تا بهترین و موفق باشیم اما توی ضعف های شخصیتی نه دیگه فرق میکنه ما توی ضعف های شخصیتی حتما باید هرروز بهتر باشیم بیشتر کارکنیم و تغییرشون بدیم،،
الان میبینم شما هم خوب داری چنین کارهایی رو انجام میدین که منم فقط توی شغل خودم فعالیت داشته باشم اما برا انجام کارهای زندگیم و برا حل مسائل زندیگم فقط خودم انجامشون بدم تا هم رشد کنم هم اینکه پرانرژی و شاداب باشم و مهمتراز همه عزت نفسم اعتماد بنفسم بره بالا که منجر به ایمان بیشترمم بشه،،
خدایا شکرت ازاینکه استاد رو هدایت کردی برا فراهم کردن چنین بستری و همچنین ما رو هدایت کردی که در چنین بستری بتونیم نظر و دیدگاه بذاریم و با همدیگه به اشتراک بذاریم برا استفاده ی بیشتر که شدیم همون عقل کل،،
نصب این گاراژ و بعد نصب تخته های زیرش توسط استاد بهمون نشون میده که یه عالمه ایده و قدم ها هستن که وابسته به قدم اولن تا قدم های اول برداشته نشه و شروع نشه بعدی ها هم رقم نمیخوره اگر هم رقم بخوره درست و پابرجا رقم نمیخوره،،
و همچنین اگه اون ابزارها و اره های اولیه ساخته نشده بود الان هنوز این اره های گرد بود و بقول خودمون اون اره فارسی بر هم ساخته نشده بود،،
از ساخت اون میز که یه ذره پایه هاش باهم مساوی نبودن اما استاد و مریم بانو به خودشون سخت نگرفتن و گفتن چونکه بار اولمون هست
منم باید تمام سعی و تلاشمو کنم برا بهبود کارها و باورهام اما اوایل انتظار بهترین و حرفه ای ترین رو هم نداشته باشم،،
من از چند جلسه قبل در این سریال به این فکر افتادم که ما باید خیلی اوقات بیدار شیم و هرروز مروری براین روند داشته باشیم که چطور هرروز داریم آروم آروم بالذت بااین سریال میریم جلو و به زندگی هرروز زیباتر ادامه میدیم و خدای من۱۲۰قسمت گذشت و انگار یه هفته پیش بود که داشتیم اولین قسمت این سریال رو نگاه میکردیم و بهتر به خودمون خدا،جهان و تغییرات پی ببریم و آگاه بشیم که ما از کجا شروع کردیم حتی بریم قسمت های اول یا چندقسمت قبل حتی کامنتهامون هم چقدر تکامل یافته ست،،
از این ۱۲۰قسمت فقط از هرکامنت خودمون فقط یه دونه از اتفاقها و تجربه های خوب رو برداریم و بذاریم کنار هم بعد میبینیم که چقدر اتفاقهای عالی و پیشرفت در ما رخ داده و هرروز هم داره حرفه ای تر میشه این روند،،
من الان این چیزهارو بهتر آگاه شدم و اومد به ذهنم اصلا انگار از لحاظ فیزیکی هم کل این قسمتهارو توی پرادایس بوده ام خداروسپاس،،
میدونید چرا الان بهتر درک میکنم و میگم هر قسمت برا خودش یه عالمیه چونکه من پاشنه آشیل اصلیم و باعث هدایتم به اینجا بیشترش مربوط به قسمت ۱۰۱هست از اون روز هنوز هم دارم هرروز کامنتهاش رو مطالعه میکنم بهشون فکرمیکنم به حرفهای استاد به عملکرد و تجربیات استاد به کلام ها و مطالباتی که خداوند هدایت کرد از زبان استاد و دیدگاههای دوستان،،
شاید باورتون نشه اما اون قسمت۱۰۱برا من فقط به اندازه دوره عزت نفس رو که دارم باارزشه اگه کاملا هم به اندازه دوره عزت نفس نباشه اما من میگم میتونست یکی از جلسات کامل عزت نفس باشه حالا بقیه موضوعاتش دیگه به کنار مثل اینکه تازه دارم بهتر میفهمم و درک میکنم که بچه ها میگم این فایلها چقدر باارزشن من به دوستان پیشنهاد میکنم انتظار نداشته باشید که تمام قسمت هارو کاملا و تمام کمال درک کنید بلکه همه شونو ببینید و گوش کنید و کامنتهاشون رو بخونید بعد ببینید چه نکته ای نقطه ضعف اصلی تون هست بعد ببینید توی کدوم قسمت بیشتر درمورد همون موضوع داره بحث میشه و کامنت گذاشته میشه بعداز این پیدا کردن اون موقع میبینید که اون قسمت چقدر بهتون داره کمک میکنه و شمارو رشد میده بعد دیگه خیلی بهتر میفهمید که از بقیه قسمت ها چگونه استفاده کنید و بهتر آگاهی هارو دریافت کنید چونکه توی یکی از موضوعات و قسمتها ذهنتون تقویت شده و احساستون خوب شده برا راحت تر دریافت کردن آروم آروم بقیه،،
خودم من پریروز بهتر فهمیدم که استاد داره میگه نمیدونم بعضی ها هنوز توی کدوم باغ هستن آره واقعا این خیلی مهمه ،،
خب بازم بریم پی به زیبایی های اینجا ببریم که برونی داره با زبان خودش با استاد حرف میزنه که آره ساخت میزت تاییده،،
چقدر همزمانی الان اینجا منطقه ما و همچنین همه جای ایران بسیار هوا سرده و میبینیم که پرادایس هم بسیار هوا سرد و سوزناک شده اما همچنان با زیبایی تمام خودش پابرجاست بخارهای روی دریاچه انگار استاد روی ابرهاست و سنای زیبا هم چه بخار های بسیار زیبایی داره آدم مگه میتونه از زیبایی های خداوند محو تماشا نشه که مریم بانو رو اغوا کرده لذت استاد،،
واقعا چقدر اکثر زیبایی های این جهان رو تضادش بهمون نشون میده مانند همین هوای سرد اگه هوا سرد نبود که این بخارهای زیبا هم با چشم دیده نمیشدن
و اون سنا و جکوزی گرم هم لذت زیادی نداشت البته هرزمان استاد و هرکسی دیگه صحبت از تضادها میکنه من نمیتونم فقط سطحی به ارزش تضادها فکرکنم بلکه باید به اعماقش برسم تا بتونم اون احساس ایمان واقعی و قانع کننده ی ذهنم و عدالت بی انتهای خداوند رو در خودم ایجاد کنم
چونکه برداشت سطحی از ارزش تضادها مارو به سمت گمراهی،بی رحم بودن خداوند،زیبا ندیدن جهان و… میشویم و …….
خداوند یارو عاشق همتون
••••••••••••••••••••••••••••••
سلام بر سجاد عزیز چقدر چقدر زیبا نوشتی دوست نازنین من
چقدر بی نهایت لذت بردم از این ارامش و اتصال نابت
چقدر با تمام وجودم سپاسگذار خداوندم که با تمام عشق هرلحظه هدایتمون میکنه چقدر این اتصال نابت این درک بی نظیرت رو بی نهایت تحسینت میکنم چقدر زیبا گفتی
“”واقعا عملکردها کارهای سخت و عجیب و غریب نیستن بلکه فقط استارت واقعی باورها هستن وگرنه منظور از عملکردن به این معنا نیست که باید بریم کوه بکنیم و زجر بکشیم بلکه فقط از همون جایی که میدونیم و میتونیم شروع کنیم اونموقع میبینیم که چقدر کارها آسان تر از اونی بود که تا قبلش فکرمیکردیم با یه سری غول ها طرفیم””
بی نظیر چقدر چقدر این عملکرد بی نظیرت رو با تمام وجودم بی نهایت تحسیننت میکنم سجاد عزیزم چقدر چقدر تحسینت میکنم عالی بود
الهی که هرلحظه غرق ارامش و نعمت هاو بی نهایت فراوانی های ناب خداوندم باشین الهی که هرلحظه جریانی از نعمت و برکت وثروتو عشق و ارامش جاری ترین باشه بر لححظه لحظتون
عاشقتونم بی نظیر بود
به نام خداوند زیبایی ها باور میکنید من دیشب در دوره ۱۲قدم با کامنت شما خواب رفتم الهام خانم واقعا چقدر خداوند خدای هماهنگی هاست ممنونم ازت که کامنتمو مطالعه کردی و نظر لطفت رو رسوندی عزیزم اصلا هرزمان که نام زیبا و زبان عاشقانه ی شمارو در کامنتهای سایت میبینم یه احساس بسیار زیبا و خداگونه رو دریافت میکنم هرزمان یاد شما میفتم یا دارم کامنتهات رو مطالعه میکنم انگار که دارم با صدای خودت میشنوم یکی از سپاسگذاری هام بخاطر وجود شما و کسانی مانند شما در اینجا هستن رو دارم
میدونی من همیشه میگم الهام خانم همیشه یکی از بهترینهای سایته و اگه زمانی کامنتی هم بذاره که نکته خاصی نداشته باشه اما اون بینهایت شکر گذاری کردنهاش به اندازه کلی کامنت ارزش داره بسکه احساس آدم رو خوب میکنه که اصلا هرچی میبینی فقط یاد و نام زیبای خداوند مهربانه
آخه چقدر زیبا اندیش و مهربونی بخصوص از اون عکس زیبا و دلنشین پروفایلتون
خدایا شکرت با چنین تجربه ها و ارتباط های فوق العاده ای هرروز بهتر درک میکنم که استاد چی میگه مثلا درمورد همون داستان نوح و پسر و همسرش که هرکسی با تو همفرکانسه خانواده ی تو هست نه کسی که صرفا فقط هم خون تو هست آره واقعا هم اینچنینه
الهام عزیزم هرزمان شما اگه الکی هم کامنت بذاری من تحسینت میکنم چونکه دیگه مدتهاست که همیشه اون فرکانس زیبات رو همون لحظه دریافت میکنم
همیشه توی این فکر که خدایا من مطمئنم خلاصه یا در پرادایس یا زمانی که استاد در ایران سمینار برگزار کنه حتما همکی همدگرو ملاقات میکنیم و الان یهو این اومد به ذهنم که به عشق همون روزها هم که شده همیشه عالی و پرقدرت حرکت کنیم و ادامه بدیم بلکه روز موعود همگی با دست پر همدگرو ببینیم و فقط لذت و شکرگذاری و شادی رو تجربه کنیم
الهام عزیزم خیلی دوستت دارم عاشق این زیبایی درونت هستم امیدوارم همیشه اینچنین شخصیتی عالی و باعث یکی از دلایل شکر گذار کردن من باشی
آرزوی همیشه شادی و شادابی بیشتر رو برات آرزومندم
به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار وهاب من
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
خدا جونم داری من رو دیوانه می کنی از این هدایت هات که هر لحظه در زندگی من جاریه، و من با عمل کردن به اونا دارم، این همه نتایج عالی می گیرم.
در تمام جوانب زندگیم همزمان دارم رشد و پیشرفت عالی رو تجربه می کنم، خدا رو هزاران مرتبه شکر
خدا جونم شکرت که هر لحظه داری من رو هدایت می کنی که متمرکز تر روی عزت نفسم و احساس ارزشمندی و لیاقت کار کنم، و اینکه هر روز با هر قدمی که برای ساخت عزت نفسم بر می دارم، بیشتر وابسته به تو میشم، بیشتر تسلیم هدایت تو میشم، توحیدی تر میشم.
خداجونم من عاشقتم که هر روز من رو به این درک می رسونی که تمام جهان ما ، از کوچکترین ذره ای که در جهان هست و تا کهکشانها و … همه چیز داره طبق قوانین ثابت تو حرکت می کنه و اصلی ترین وظیفه من اینه که این قوانین رو بشناسم و به اونا عمل کنم. و هر روز داری من رو متمرکزتر می کنی. من عاشقتم آرام جانم، هدایتگر وهاب من.
خدا جون من ، روزی رسان من ، هدایتگر من ، من عاشقتم که امروز هم از فضل بی انتهات دیدن و لذت بردن و درس گرفتن از این سریال توحیدی رو روزیم کردی.
خدایا شکرت برای نعمت وجود شاد و پر انرژی مریم جان عزیزم که اینجور با عشق از رشد جوجه ها می گه.
خدایا شکرت برای رشد جوجه ها که دارن به مرحله تخم گذاشتن می رسن، ان شاالله به زودی سبد سبد تخم مرغ ها شون رو بر می دارین.
ای خدا، چه جایی آماده کردین رو برای تخم گذاشتن مرغا.
خخخخخخ، باشه آقا ما هم می گیم زده.😂😂😂
خدایا شکرت برای این آینه زیبایی که روبرو آشپزخانه زدین ، از مزایای آینه های بزرگ، اینه که فضا رو بزرگتر نشون میدن، و زیبایی رو چندین برابر می کنند و نور خونه رو بیشتر می کنند. مبارکتون باشه عزیزای دلم این همه تغییرات عالی در پرادایس
مریم جان مبارکت باشه عزیزم سینک ظرفشویی جدیدتون، تحسینتان می کنم این با عشق کار کردنتون و این همکاری کردن تون و این همراه و پایه بودنتون با هم رو ، من عاشقتونم
خدای من ، چقدر عالیییییییی بود ، اونجایی که مرغ و خروسا، خط قرمز رو رعایت کردن و روی پل چوبی نیومدن، چقدر برای من درس داشت ، این درست شرطی کردن ، هم می تونیم از دیدن شون لذت ببریم ، هم اینکه قوانینی براشون وضع کنیم که باعث زحمت ما نشن.
خدای من اون ابزاره که در کسری از ثانیه باز می شه و اینقدر عالی و راحت هم جمع میشه ، چقدر عالیه، خدایا شکرت برای رشد و بهبود دایمی جهان مون ، که هر روز داره کارها راحتر و سریعتر انجام میشه. چقدر راحت به یک میز کار تبدیل شد
خخخخخ، استاد ، مرغ و خروسا با صدای شما شرطی شدن و ساکت میشن.😂😂😂
خدای من، یعنی یکی از بارزترین نشانه های فراوانی، فراوانی در مدل و تعداد اره هاییه که توی این سریال دیدم، 😍😍😍 خدایا شکرت برای این همه فراوانی در مدل و کارایی، این همه کیفیت و تنوع بالای محصولات میلواکی و آزادی مالی شما برای خریدن و استفاده کردن از این ابزارهای عالی.
چقدر عالی شد، که دور تا دور شاپ رو بستین، حالا دیگه چیزی نمی تونه بره اونجا لانه سازی کنه.
چقدر عالی که دارین ، از همه چیز استفاده بهینه می کنید، اتفاقا اون روز که از کنار آبگرمکن داخل اون کابینت رو نشون دادین ، گفتم کاشکی اون کابینت هم طبقه داشته باشه تا وسایل بیشتری جا بشه، و حال دیدم که دارین براش طبقه درست می کنید، کلی ذوق کردم، مبارکتون باشه عزیزانم
براوونی پسر خوب، چقدر تو دوست داشتنی هستی 😍😍😍
خدای من چه بخاری کرده دریاچه ، دقیقا انگار توی آسمان و روی ابرهاییم، استاد یعنی کاملاً حس می کنم سرمایی که میگین یعنی چی، خدای من، من دلم رفت برای اون جکوزی، توی این سرما، استاد باورتون میشه همش وقتی توی فیلم ها و کلیپ ها می دیدم، که توی برف و سرما می رفتن توی جکوزی، می گفتم ، بابا اینا فیلمه، مگه میشه؟ مگه اینکه یه هفته بعدش رو با سرماخوردگی گذرونده باشند. اما الان که شما رو دیدم واقعا حس کردم که آره واقعیه و بی نهایت لذت بخش حالا بهتر می تونم این خواسته رو هم تجسم کنم.
خدای من ، شکرت میلیارد ها بار شکرت برای نعمت این سریال که اینقدر داره خواسته های من رو واضح تر می کنه برای من.
استاد جان و مریم جانم ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این فایلها.
راستی یادم رفت بگم و بازم سپاسگزاری کنم برای نعمت برنامه gogle keep و این همه معجزه ای که خدا داره به من به واسطه عمل کردن به این تمرین نشون میده. خدایا شکرت شکرت شکرت
خدا جونم من عاشقتم و میلیارد ها بار از تو سپاسگزارم که دیدن این قسمت از سریال رو هم از فضلت روزیم کردی.
در پناه خدا، شاد ، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌹🌹🌹
سلام دوست گرامی بسیار لذت بردم از خوندن نوشته زیبات خدا روشاکرم که توفیق داده به من که در کنار هم خانوادهایی عالی مثل شما باشم خدا رو هزاران بار شکر
زیر سایه لطف خداوند همیشه شاد و سالم باشید
سلام آقا مجید عزیز
ممنونم که برام نوشتین دوست خوبم
خدا رو شکر که لذت بردید و براتون تاثیر دار بوده . کل اعتبارش به خداست.
خدا رو شکر واقعاً برای داشتن چنین خانواده آگاه و موحدی و برای نعمت وجود شما عزیزانم.
از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را برایت خواستارم
سلام خانم پری پور عزیز
بسیار عالی بود و من هرجا دارم میرم کامنت های شما هست و این عالیه و من حس فوق العاده ای از نوشته های شما میگیرم و این نشون میده چقدر عالی رو خودتون کار کردید و با تمام وجودم تحسینتون میکنم.
خانم پری پور شما کامیونیتی یا اجتماعی از هم فرکانسی هامون رو ندارید یا جایی عضو نیستید؟ ممنون میشم معرفی کنید
در پناه الله سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام مرضیه جان
دوست خوبم
همیشه از نوشته هات لذت میبرم
خیلی دوستت دارم
چهره خیلی دوست داشتنی داری عزیزم
چقدر تو دلم آرزو کردم که من و شما تو یه شهر بودیم و با هم دیگه با لذت بیشتر سریال رو دنبال میکردیم و ساعتها در مورد قانون حرف میزدیم.
همیشه شاد و تندرست باشی عزیز دل
به نام خداوندی که قوانینی ثابت برای خلق دلخواه زندگیمون در جهان هستی قرار داده
خدایا شکرت که میشه انقدر آزادی توی زندگی داشت که مرغ و خروس هات رو پرورش بدی و از بزرگ شدنشون و نگهداریشون لذت ببری، میتونی بری آمازون به راحتی هر ابزاری که مورد نیازت هست برای تجربه کردن و لذت بردن از زندگی رو با بهترین کیفیتش خریداری کنی و زندگی رو به معنای واقعی تجربه کنی. واقعا که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست چرا که این آزادی، این رفاه، این آسایش، این توانایی اجرا کردن ایده ها، این تجربه کردن نجاری، تجربه کردن پرورش مرغ و خروس، اینکه ملک بی نظیر در بهترین نقطه ی دنیا که سرشار از انرژی مثبت و زیبایی هست، حاصل ثروت معنوی ایست. این فایل چقدر نکات مثبت داره.. میگن آدم هایی که پولدار هستن پول از خود بی خودشون میکنه.. پول باعث میشه آدم های خیلی بدی بشن، پول باعث میشه مغرور بشن و باعث میشه کلی آدم ها رو اذیت کنن و خونشون رو تو شیشه کنن.. اما این فایل نشون میده انسان های ثروتمند انسان های پولدار سراسر عشق و زیبایی رو اشاعه میکنن.. انسان های ثروتمند خوب زندگی میکنن و خوبی رو ترویج میکنن.. انسان های ثروتمند بسیار خوب هستن و پولشون همیشه برای افزایش کیفیت زندگیشون، افزایش خوبی ها در جهان هستی مصرف میشه، برای تجربه های بیشتر.. برای حل مسائل بیشتر، برای گسترش خداوند، برای اشاعه حس و حال های خوب.. یک فرد ثروتمند میتونه بره این دستگاه های هیولای نجاری و چوب هاش رو تهیه کنه و بشینه با عشق ایده هاش رو اجرا کنه و مسائل زندگیش رو حل کنه، آیا از این کار مقدس تر؟ اینکه بری ابزارهایی رو تهیه کنی که ضمن اینکه باهاشون تفریح میکنی و چیز یادمیگیری، باعث میشه خونه ات کیفیت بالاتری پیدا کنه؟ چقدر ماجراجویی های این تجارب جدید رو دوست دارم.. من از همون بچگیم عاشق این بودم که به آزادی ای برسم که بتونم هر چی میخوام رو خلق کنم! یکی از بازی های مورد علاقهام Sim City و کلا بازی های سبک خونه سازی و شهر سازی و کلا خلق کردن بود. همیشه تو دوران کودکی و راهنمایی و حتی دبیرستان خوره آزمایشگاه مدرسه بودم و برای خودم تو خونه آزمایشگاه در حد توانم درست کرده بودم و مواد شیمیایی و … رو بررسی میکردم. دنبال اختراع و اکتشاف و تجربه های جدید بودم. میخواستم چیزهای جدید درست کنم و از این فرآیند خیلی لذت میبردم. فکر نمیکنم کسی تو کیهان باشه که این کار براش جذاب نباشه.. ماجراجویی کردن و خلق چیزهای جدید.. چرا که همه ی ما خالق به دنیا اومدیم.. خالق زندگی.. و الان داریم مجهز میشیم به ابزارهایی که توانایی های خلقی که داریم رو بهمون نشون میده و یادمیگیریم چطور از این ابزارهای قدرتمند درونی ای که داریم برای خلق زندگیمون استفاده کنیم و خدارو بی نهایت از بابت این آزادی که بواسطه شناخت قوانین بدست میارم سپاسگزارم. هیچ سپاسگزای بالاتر از این نیست که خودت خالق تمام جنبه های زندگیت باشی. چقدر لذت بردم از تخم مرغ های چوبی که برای پر بار کردن محصولات طراحی شده.. چه ذهن خلاق و ثروتمندی داشته فردی که این ایده رو پیدا کرده.. تصور کنید.. یک نفر میفهمه وقتی یکی از مرغ ها تخم میگذاره بقیه هم ترغیب میشن که سریع تر تخم بگذارن.. دمش گرم چه تیزبینی داشته .. حالا همون آدم یا آدم های دیگه ای میان از این تجربه استفاده میکنن و کار رو به این تخم مرغ های مصنوعی میرسونن و باعث میشن تولیدات بارها و بارها افزایش پیدا کنه! و این یعنی راه حل هر مسئله ای درون خودشه و حتی حاضر نیست شق القمر کنی برای افزایش بازدهی.. از همون جایی که هستی به ساده ترین شکل ممکن میشه بازدهی و به تبع فروش رو افزایش داد.. چقدر لذت بردم از این پایه های میز هیولا برای بریدن چوب ها.. چقدر کار رو آسون کرده دیگه لازم نیست اون میز های سنگین رو حمل و نقل کنی… چقدر هم خلاق هستن در ساخت محصولات.. دکه طراحی کرده و نوشته Try me.. و اون گیره های بی نظیر چوب .. واقعا چقدر نشون میده که همه ی مسائل حل شونده هستن؟ من با گیره های قدیمی کار کردم خیلی زمان بر هست و مهم تر از اون خیلی باعث میشه کج و کوله بشه وسیله ات چون باید بپیچونی و لرزش کار رو خراب میکنه اما این گیره ها چقدر عالی طراحی شدن که یک سوته میچسبن به وسیله ها و کار رو راحت کردن.. هر بار که استاد میگه چند تاش رو سفارش دادم در مدل های مختلف عاشق این ثروت مقدس میشم.. به خداوندی خدا که فقر جز عقده و کمبود و حرص و خشم و در یک کلام بدبختی چیزه دیگه ای نمیاره. چقدر تجربه ها رو خواستیم تجربه کنیم اما به خاطر کمبود ثروت خودمون رو محروم کردیم.. چقدر به خاطر کمبود ثروت ترسیدیم چقدر ایمانمون به خدا کمتر شده.. و این ثروت معنوی و مقدس هست چرا که به آزادی میده. و اصلا استاد عباس منش الگویی هست برای اینکه به ما بگه میشود ثروتمند باشی و شاد باشی و از زندگیت لذت ببری برعکس الگوهای نامناسب دیگه که باید بندازیمشون دور. چقدر با رعایت اصول ایمنی و مراقبت خوب و با ایمان چوب ها رو برش داده شدن .. واقعا چقدر خوبه که آدم هم تجربه های لذت بخش داشته باشه و هم در سلامت کامل کارهاش رو انجام بده.. اینم یک موهبت دیگه ای که ثروت داره میتونه لوازم با کیفیت بخری که بالاترین میزان سلامت در هنگام کار رو بهت میده و حتی اون تیغه ها خودشون سریع متوقف میشن که به هیچی آسیب نرسه و هنگام کار کردن باهاشون جان عزیزت رو حفظ کنی.. پس ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست.. اصلا باورم نمیشه خدای من چقدر زیباست.. چه بخاری کرده دریاچه.. چه هوای سردی.. چه ایمان حرفه ای که در این خونه به راحتی و شادی زندگی میکنید، چه هات تپ بی نظیری.. ین لذت بدرن از زندگی در هر شرایط رو خیلی دوست دارم.. در هوای سرد داخل آب داغ هات تپ تجربه کردن زیبایی ابر و مه ای که تو وا تشکیل شده و لذت بردن از اون.. الله اکبر از این معنوی بودن ثروت این تجارب فوق العاده رو با خودش به همراه میاره.. خب از اونجایی که من دارم زیبایی هارو بعد از دیدن تصاویر به خاطر میارم و مینویسم.. اون قسمتی که اومدین زیر شاپ رو با چوب پوشوندین خیلی ایده حرفه ای بود و همه ی ابزارهای لازمش فراهم داشتین و به نظرم خیلی شاپ خوشکل تر شد و البته من عاشق این سری دستگاه های هیولا میلواکی شدم که با برق انقدر خفن همه ی کارها رو با کیفیت انجام میده.. احسنت به این برند فوق العاده.. و درس های زیبای این قسمت حرکت کردن، ایمان داشتن، بر اساس چک لیست پیش رفتن و برنامه داشتن برای هر روز حرکت و پیشرفت کردن، ایجاد توانایی حل مسئله و کنترل ذهن با باورهای مناسب و در نهایت از اون مسئله به خوبی بیرون اومدن هست و من این زیبایی ها رو تحسین میکنم.. و البته اون سینک بی نظیییییییر رو یادم اومد بگم که چقدر این سینک جدید بهتره و چه شیر آبی هیولایی داره استیل با کیفیت.. واقعا این تصاویر بهمون نشون میده که هر روز نعمت ها داره توی زندگی همه مون بیشتر و بیشتر میشه و چشم هام باعث میشه بیشستر باز بشه بیشتر نعت ها و فراوانی ثروت رو ببینم و ازش لذت ببرم. خدایا شکرت به خاطر اینکه این تصاویر زیبا رو به ما رسوندی از طریق دستان مهربانانه مریم و استاد سید حسین عباس منش عزیز. هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت شوید.
سلام به محمد جان عزیز
چقدر چقدررر بی نهایت لذت بردممم دوست نازنین من چقدررر ایننن درک بی نطیییرتت این اتصال نابت رو بی نهایت تحسینت میکنمم محمد حانم جقدر زیبا چقدر بی نطیررر ثروتمند بودن که توحیدی ترینه و معنوی ترین کار رو باز ارش کردی چقدر زیبا نوشتی که دقیقا چقدرر زیباست این تجربه ی مقدسی که ثروتمند شدن ایجاد میکنه چقدر این ارامشتت اینن بی نهایتتت اتصالتت این درک تابت رو بی نهایت تحسینتت میکنم جانم بی نظیر بود خیلی خیلییی بذام درس داشت سپاسگذارم که به الهام خداوندت عمل کردی و نوشتی و این اگاهی های خداوند رو انتشار دادی خدارو هزاران بارشکرمیکنم که هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت درک بهتر و عمیق ترش خدارو هزازان بارشکرمیکنمم برای این همه نعمت و برکت و زیبایییی و فراوانی که هرلحظه سرازیرتر میکنه بر لحظه لحظمون الهی که هرلحظه غرق عشق و ارامش خداوندم باشیی الهی که هدایت نور زنوگیت باشه
بهترین هارو برایت میخوام رفیق قشنگم
بی نهایت بی نظیر بود عاشقتم
سلام الهام جان بی نظیر. شما تجلی خداوند و پیام آور عشقی. فقط میتونم بگم دوستت دارم رفیق نازنین و دوست داشتنی ام. چقدر تحسین برانگیز هستی و چقدر سرشار از حال و احساس خوبی. چقدر خوب میتونی همیشه حال خودت رو عالی و خوب نگه داری و چقدر عالی روی باورهات کار میکنی. واقعا آفرین. افتخار میکنم که چنین نازنین هایی در زندگیم حضور دارن و خدای قشنگم رو بی نهایت سپاسگزارم که چنین دستان مقدسی رو وارد زندگیم کرده. از صمیم قلبم از خدای مهربانم میخوام که بهترینها هدایت های نابش رو در زندگیت جاری کنه.
به نام یگانه خالق هستی و سلام به دوست و برادر عزیزم
بسیار تبریک میگم و تحسین میکنم شما رو بابت کامنت عالیتون و اینکه کامنت برگزیده این فایل انتخاب شد
چقدر عالی قوانین رو دیدید و زیبا بیانشون کردید
از سادگی جملات و کلماتتون که از صلح و عشق درون شما نشات گرفته بود خیلی لذت بردم
در پناه الله آسمانها و زمین برای هممون در این مسیر ، همواره شادی آرامش و خوشبختی ناب رو آرزو دارم