https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-01-05 07:28:222021-01-09 22:54:09سریال زندگی در بهشت | قسمت 124
166نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
+ در این قسمت چیکن تراکتور رو تا جایی پیش بردیم دیگه آخراشه.
+ اتحاد بین تون رو در کار و رابطه تون تحسین می کنم.
+ هنوز یه سری چالشها مونده که برطرفش کنیم ولی چیزی که خواستن استاد به ما نشون بدن گفتن که یه سری اتفاق خوب داره میافته و یک سازه ساختمان اومدن براشون درست کنن و خیلی براش ذوق دارن.
+ بعد از اینکه این سازه ساخته بشه کلی امکانات جدید به پارادایس اضافه میشه و این دوستان عزیز اومدن کلی خاک بریزن برای اینکه اون سازه آماده بشه، سازه ی خیلی بزرگیه و خدا میدونه که چه کارهایی میشه توش انجام داد و خیلی براش اشتیاق دارن برای اینکه این سازه آماده بشه و اون ایدههایی که دارن رو اجرا کنن.
+ برای ایجاد این تغییر بزرگ تحسین تون میکنم استاد.
+ چقدر زیبا توی این مسیر بهشتی میشه رد پای وقتی که حرکت میکنی در راستای کاری که میخوای انجام بدی و با این حرکته س که راه ها نمایان میشوند و ایده ها و هدایت ها بهمون گفته میشه. خدایا شکرت به دلیل این همه آگاهی های الهیت
سلام خدمت شما استاد و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوب در این سایت الهی
خدا را شکر میکنم امروز هم با دیدن زیباییها ی سریال زندگی در بهشت رو میبینم و چقدر انرژی و لذت بردم از این درک وآگاهی خوب در پرادایس
وقتی که برای هدفت شور و اشتیاق و انگیزه ی زیادی داشته باشی، توانایی هایی رو در وجودت پیدا میکنی که قبلاً ازشون استفاده نمی کردی و حتی خبر نداشتی که اصلاً این توانایی ها رو داری! مثل همون مرغا و گِنی هایی که شروع کردن به پرواز کردن برای اینکه به اون غذای خوشمزه برسن چقدر زیبا توی این مسیر بهشتی میشه رد پای خدا رو حس کرد
وقتی که حرکت میکنی در راستای کاری که میخوای انجام بدی و با این حرکته که راه ها نمایان میشوند و ایده ها و هدایت ها بهمون گفته میشه.
خدایا شکرت به خاطراین همه آگاهی های الهی
خدایا شکرت برای این آگاهیِ ناب
استاد چه خدای زیبایی در ذهنت ساختی.چه باورای توحیدی ای داری که خداوند اینجوری داره شما رو هدایت میکنه که خداوند برای تو همانی می شود که تو همان را خداوند میدانی خدایا شکرت توی این مسیرم و قدم به قدم دارم یاد می گیریم که چجوری زیبا زندگی کنیم و با رشد خودمون جهان رو به جای زیباتری برای زندگی کردن تبدیل کنیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
امروز رو نشانه ام کلیک کردم و خدا منو هدایت کرد به این سمت
جالب بود که همین دیروز تصمیم گرفتم از اول سریال زندگی در بهشت رو شروع کنم به دیدن ولی اینبار برای تمام قسمت ها کامنت بزارم و تمام زیبایی ها و نکات مثبت رو تحسین کنم که توجهم روی نکات مثبت باشه و نشانه ام منو آورد اینجا چند روزه که شروع کردم دوره دوازده قدمو و این دوره هنوز شروع نشده تاثیرات بی نظیری رو من گذاشت و من بسیار متعهد ترم برای تغییر باور هام و زندگیم خداروشاکرم که سه سال قبل به سایتتون هدایت شدم و کم کم رشد کردم و زندگیم عوض شد یادش بخیر روزای اول که عضو شدم سریال زندگی در بهشت 120قسمتش اومده بود من نشستم با لذت و ذوق و شوق از اولش نگاه کردم که شاید تو طول 2یا3هفته همشو نگاه کردم منی که حاضر نبودم واسه یه ویدیو 1 دقیقه ای اینستاگرام صبر کنم اینجا صبر کردم و با دقت و لذت همشو دیدم فهمیدم که یه نیرویه دیگه ایه که منو اینجا آورده و منو نشونده پای لپتاپم خداروشکر که الان اینجامو و روز به روز کم کم پیشرفتامو دیدم و الان دارم دوره دوازده قدمو میرم جلو خدایا صد هزار بار شکرت
استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا
شما در هر حوزه ای الگوئید چه در حوزه روابط چه ثروت چه عزت نفش چه عمل چه ایمان چه سلامتی چه شادی چه مسافرت چه آرامش و …
به نظر من اگه انسان فقط سریال زندگی در بهشت رو ببینه و نکات مثبتشو یاد داشت کنه و هر روز این کار رو ادامه بده به نعمت هایی دست پیدا میکنه که تو آرزو هاشم نمیدیده چه برسه بخواد دوره هارو خریداری کنه
و چقدر قانون پرداخت بها قشنگه که من اولین دوره ای که خریدم دوره 12 قدم بود و از وقتی این دوره رو خریدم و ویدیو هاشو دیدم بیشتر و بیشتر و بیشتر قدر فایلهای رایگان رو میدونم و حس میکنم انرژیشون با قبل از خرید دوره فرق میکنن و ذوق و شوق بیشتری برای دیدنشون دارم این موضوع عالیه
و عجیبه که من اومدم پشت کیبورد و اکثر حرفام تو کامنتو انگار خدا داره تایپ میکنه قبلا میگفتم چطوری بچه ها کامنت میزارن اینهمه حرف راجع به یه ویدیو 20 دقیقه ای الان تونستم حس کنم حس بچه هارو استاد عزیزم و مهربان تر از جانم سپاسگزارم ازت
خدایا شکرت و سپاسگزارتم
و اما پردایس و براونی و مرغ ها که چقدر قدردان استادن که هروقت استاد رو میبینن دنبالش میدوئن چون بهشون غذا و نعمتشون رو میده و هیچوقت فراموشش نمیکنن و آرزو میکنم رابطه من با خداوند هم مثل رابطه این مرغ ها با استاد باشه
همیشه قدر دان خداوند باشم نه فقط زبانی بلکه حسی و عملی خدایا شکرت
و استادم که پا میزاره تو مسیر و خدا هدایتش میکنه و چقدر هدایت قشنگه استاد همیشه از هدایتاش میگه و اینبار هدایتش به دست لری دوستش
منم از خدا میخوام هر لحظه با حس خوب هدایتم کنه به سمت مسیر های درست
چقدر خندیدم وقتی استاد داشت با مرغاش سر و صدا میکردم عاااالی بود
ولی اگه ادم حسش بد باشه پردایس هم واسش جهنم میشه
مهم نیست کجای جهان هستیم اگه حالمون بده اتفاقات بد رو جذب میکنیم پس باید رو خودمون کار کنیم حداقل یکم حالمون از روز قبلمون بهتر باشه بعد از چندماه حالت قابل مقایسه با قبلت نیست
تکامل زمان میبره ولی تاثیرش بیشتر از حال خوب یهوییه امروز اگه یه گوشی بخری ممکنه 2یا3روز حالت خوب باشه و چند روز بعد یادت بره ولی اگه از درون رو خودت و فرکانست کار کنی و یادآوری کنی به خودت که چه پیشرفتی کردی همیشه در فرکانس شادی و ثروت و فرکانس های بالا هستی و اگه هم بری تو فرکانس های پایین مثل قبل طول نمیکشه و اونموقع به جای اینکه افسار تو دست ذهنت باشه افسار ذهنت دست توئه به نظر من هم تمام هدف ما همینه اگه افسار ذهنمون دستمون باشه دیگه هیچی نمیتونه مارو از مسیرمون منحرف کنه با اینکه انحرافات زیادی تو مسیر داریم پس امیدوارم خداوند به اندازه ی ایمانم هدایتم کنه به مسیر های درست تا بتونم زندیگمو در همه ی حوزه ها با حس خوب و قانون تکامل و توکل به خداوند بهترو بهترو بهتر کنم
استادم واقعا ممنونم ازت تو به زندگیم رنگ و بو دادی
این دو سال و اندی که در سایت هستم بارها و بارها این عبارت خانواده صمیمی عباسمنش رو شنیده و خونده بودم و وای به من که تازه درک کردم چه معنی و مفهومی داشته و منی که در مدار پایین تری بودم غافل از این هدیه الهی ،که من در اون غوطه ور بودم و ناسپاس از اینکه…
من مدتهاست که کمبود یک دوست بهتر و باتجربه تر از خودم رو به شدت احساس می کردم(منظورم اینه که در فرکانسی بالاتراز خودم باشند وگرنه خیلی افراد در اطراف من بودند که کم کم از هم دور شدیم چون واقعا در دنیایی سیر میکردند که ۹۹ % مردم دنیا سیر میکنند) و همیشه از این تضاد سر خورده و منفعل شده بودم( البته کامنت های سایت رو می خوندم، مطالعه داشتم و سعی میکردم زمان رو هدر ندم) تا اینکه امشب کامنت امیر حسین رو خوندم و یهویی پرده ای تاریک از جلوی چشمانم کنار رفت و فهمیدم بااااااااااااا بااااااااااااا چه دوستی بهتر از امیر حسین، چه دوستان و خانواده ای بهتر از این خانواده صمیمی ، چه دوست و همراه و همسفر و مرید و مراد و استادی بهتر از استاد عباسمنش و بانو شایسته عزیز، چه منبع و مرجعی بهتر از این سایت، چه کتاب هایی بهتر از کامنت های بچه ها، چه ایده ها والهامات عمیق تری از دلنوشته های این خانواده بزرگ، چه برنامه های تلویزیونی جذاب تر و دیدنی تر از تصورات و نگاه بچه ها در مواجه با فایل های زندگی در بهشت و سفری به دور آمریکا و تمام فایل های استاد،و… اگر بخوام ادامه بدم تا صبح میتونم از نعمت هایی الهی که در این سایت و این خانواده بزرگ و صمیمی موج میزنه بنویسم و کیف کنم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا به اندازه عظمتت شکر
خدایا به اندازه مهربانیت شکر
خدایا به اندازه وهابیتت شکر، شکر، شکر
و
این نکته بسیار مهم که خود استاد عباسمنش هزاران بار گفتن که صبح ها به عشق خوندن کامنت های بچه های سایت از خواب بیدار میشن، استادی که نتایجش تایید می کنه یکی از موفق ترین افراد جهان در تمام ابعاده ولی باز هم قدر نعمت این خانواده صمیمی رو میدونه و هر لحظه سپاس گزار هست.
و نکته آخر آخر اینکه همیشه به خودم می گفتم که حتما یک جای کارم می لنگه و ایراد داره و من رو بدجوری دچار تردید می کرد که نکنه دارم مسیر رو اشتباه میرم،نکنه دوستانم در مدار و فرکانس بالاتری بودند و ایراد از من بوده که دیدم استاد عباسمنش هم تنها با عشقش در دنیای خودشون زندگی میکنند و زمانی که قدم به مسیری نو میذارند خدواند افراد فوق العاده رو در مسیرشون قرار میده (البته من کجا و استاد کجا)
و به جون خودم این دیگه نکته آخر:
چقدر با خودم کلنجار رفتم که این کامنت رو بنویسم و کمی که از تایپ کردن گذشت دیگه افتادم توی سرازیری. این رو برای چی گفتم دوستان، اینکه با کامنت نوشتن در سایت، حرف زدن با خود در مورد قوانین …. برون ریزی ذهنی اتفاق میافته که این امر ذهن ما رو برای ورود الهامات جدید و سطح بالاتر باز میکنه و همچنین روند و فرآیند تکرار و یادگیری رو سرعت می بخشه که در نهایت منجر خواهدشد به طی تکامل.
امروز که بیدار شدم احساس کردم دیگه شکل تمرینام برام جذاب نیست و باید برم مرحله بعد و خلاقانه تر برا خودم تمرین طراحی کنم که در توضیحات این فایل هم دیدم به همین اشاره شده ، از خدا میخوام که ایده های جذابی بهم بده تا تمرینای عالی تری بسازم و یه جورایی ذهنمو بیشتر به چالش بکشم در عین لذت بردن .
من به شخصه وقتی با قانون آشنا شدم تحت تاثیر فیلم راز فکر میکردم یه چیز مخفی و پنهانی که کسی نمیدونه و … ولی هرچی پیش رفت کم کم بعد مدتها تونستم مصداق هاش رو توی رفتار آدما ببینم و مطابقت بدم آخه درسته که الگوها تاثیر دارن ولی یه جاهایی ذهنم جوری رفتار میکرد که انگار برا بقیه آره میشه ولی تو نه فرق داری و تا زمانی که نتونستم در نزدیکان خودم الگوهاش رو پیدا کنم نتونسته بودم کمی ذهنمو قانع کنم ، دیشب که با همسرم درباره کارش حرف میزدیم خیلی اتفاقات واضحی رو میگفت که من در ذهنم با قانون میسنجیدم و میدیدم دقیقا مطابقه هرچند همسرم اصلا اهل این مباحث نیست ولی ناخوداگاه و طبیعی انجام میده یه سری کارا رو و به نظرش هم کاملا طبیعیه ، مثال میارم که پایدارترش کنم در ذهنم ، همسرم رستوران داشت و بنا به دلایلی از مجبور شد بفروشه و به نقطه صفر برسه ، خب حالا از دید سوم شخص این داستان رو ببینم ، یه مدیر رستوران به جایی رسیده که طلبکارا رو رد کرده ولی کلی قسط داره و البته یه زندگی که یکماهه شروع شده و مخارج خودشو داره و به ظاهر هنرش رمزهای خوش طعم شدن کباب و انواع مرینت کردن و مدیریت کردن افراد و … ، بقیه بهش پیشنهاد میدن بره سرآشپز شه ولی یه گاردی داره که نمیزاره مدیر رستوران بره آشپز بشه ، میره هرچی ته حساباش مونده درمیاره تا بره تو یه شغل کااااااملا غیر مرتبط ، کاری که هیچی ازش بلد نیست حتی ب بسم الله رو ولی میگه یاد میگیرم ، دوماه اول لنگ میزنه همه ملامتش میکنن که اخه چرا نمیری یه جا دو ریال بهت بدن خیالت تخت باشه تو ازدواج کردی تو مسئولی تو اجاره خونه داری قسط داری و… ولی ادامه میده بعد سه ماه یکم مهارت پیدا میکنه و به همون میزان درآمد ، یه شب میره خونه و صورتش عین گچ از ترس سفیده به خانومش میگه امشب اولین پروژه ی درست درمون رو باید انجام بدم ، ترسیده ولی میخواد انجامش بده ، شغلش طوریه که پروژه ای که میخوان اگه رأس تایم انجام نشه دیگه پولی پرداخت نمیکنن و تازه بخاطر انجام نشدن باید ضرر و زیان مشتری هم پرداخت بشه ، اولین بار که انجامش داد و دومین و سومین ، هربار اعتماد به نفسش بالاتر رفت هربار قسطای بیشتری پرداخت کرد و بار ذهنیش کمتر شد بعد به جایی هدایت شد که بجای منتظر مشتری بودن با کسی قرارداد بست که دائم باهاش کار کنه ، اینا در عرض 2سال اتفاق افتاد و الان کسایی که 15_16ساله تو اون شغلن به همسرم میگن تو چطوری اینو پیدا کردی که دائم کار کنی؟ یا تو از کی خرید میکنی که دستش برات خوب بوده ؟ الان همسرم انقد بهتر شده که تایم هایی که نمیتونه کار تحویل بده اضافه هاشو میسپاره به کسایی که سابقه دارهای این کارن ، و جسارت و ایمانش برام خیلی قابل تحسینه که خدا اینجوری به ایمان جواب میده (هرچند خودش اینو یه ارزش نمیدونه و فکر میکنه خب همه مردا جسورن دیگه مگه میشه مرد بشینه کاری نکنه! و اینو همه دارن !)
و یه چیز جالب تر که دربارش حرف میزدیم اینکه میگفت روز اول که میخواستم پروژه استارت بزنم گفتم خدایا من اصلا نمیدونم این چجور کار میکنه خودت یه کاری کن لاقل تا یکی دوسال چیزیش نشه که من گیر کنم چون دست تنهام نه پولی مونده و هم بلد نیستم چیکارش کنم لاقل این مدت کار کنه و جالب اینجاست میگفت عجب قراردادی با خدا بستم دقیقا بعد حدود دوسال تازه یه سری مشکلا توش ایجاد میشه ولی الان هم بلدترم هم لاقل میتونم یه حرکتایی بزنم یا بسپارم به کسی و…
به قول استاد توی دوره عزت نفس : نگران نباش که کاری رو بلد نیستی این ایمانو داشته باش که یاد میگیری
تفکر مثبت ، سپاسگزاری ، تجسم و… اینا قسمتی از ماجراست ، جسارت و عمل کردن بخش بزرگتریه ، در این قسمت استاد اقدام کرد به ساخت چیکن تراکتور و هربار با یه ایده بهترش کرد اگه مدتها مینشست تا با یه ایده ی کامل شروع کنه هنوزم نشسته بود …
راستش استاد اینکار هایی که انجام دادید در حقیقت تخصص من هست. و همش به خودم میگفتم بابا اینجا ایراد داره، فلان جا اگر این کارو بکنه استاد بهتر میشه و غیره.
بعد به خودم اومدم دیدم تمام این کارها را بلدم و هنوز بعضی اوقات شک میکنم به مسیر، در صورتی که میتونم قدم به قدم پیش برم و نتیجه بگیرم.
اولین نکته، استاد اون سقفی که نصب کردید باید سینوسی ها به سمت پایین باشه، واسه همینه که آب میده و الان چادر روش نصب کردید.
دوم اینکه باید همپوشانی داشته باشه که آب نفوذ نکنه.
سوم اینکه سینوسی های کوچک که برای دیواره استفاده کردید هم باید به 90 درجه بچرخند، و قسمت بالایی زیر شیروانی باشه تا آب نفوذ نکنه.
من از بچگی مرغ داشتن را تجربه کردم. ولی مطمئنم چون شما مطالعه بیشتری نسبت به من داشتید تو این موضوع بهتر از من عمل میکنید.
من فقط چندتا سوال دارم. چه غذایی به مرغ ها الان میدید که هم اینقدر تخم میگذارند و هم مدفوع شون بو نمیده؟
خیلی برام خوبه بدونم. چون میخوام توی کارخانه که ان شاءالله چند وقت دیگه راه اندازی میشه یه 30 تایی مرغ داشته باشم.
و احتمالا یه چیکن تراکتور مثل شما براشون درست کنم.
خیلی ممنونم استاد عزیزم.
دلم خیلی براتون تنگ شده. میدونم هیچ ربطی نداره این سوالات به موضوع سایت ولی میتونه یک قسمت جدید برای سریال زندگی در بهشت باشه، که این روزها خواستهی من هست.
ان شاءالله که هدایت میشیم.
عاشقتونم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عزیز و مریم خانوم گل و دوستای هم فرکانسیم
من واقعا از این فایل لذت بردم و خواستم برای خودم نکات تاکیدی و یک سری تمرین بنویسم تا قانون رو بیشتر درک کنم و خواستم که اونو با شما هم به اشتراک بذارم :
تقویت باور : این که کسی نمی تواند در زندگی من تاثیر منفی بگذارد ، مثلا با با دعا ، جادو جنبل ، چشم زخم و… و اینکه این من هستم که شرایط را چه خوب و چه بد برای خودم بوجود می آورم م این من هستم که مسئول تمام اتفاقات زندگیم هستم.
مثلا دعای پدر و مادر ، اینکه مادر یک فرد معتاد برای او دعا می کند که نجات پیدا کند ولی تا خود فرد نخواهد این اتفاق برایش نمی افتد. پس دعای شر ، یا نفرین پدر و مادر هم برای فرزندانشان اجابت نمی شود مگر اینکه آن فرد باور داشته باشد که اجابت می شود.
حواسمان به ورودی هایی که به ذهنمان میدهیم باشد .
این ما هستیم که زندگی خود را خلق میکنیم.
هیچ چیز و هیچ کس از بیرون از ما نمی تواند هیچ تاثیری در زندگی ما بگذارد.
این باور های ما هستند که آینده ما را رقم می زنند.
قانون :
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
تمرین :
1. سعی کنم احساسم را خوب نگه دارم ، از لحظه ای که بیدار میشوم تا لحظه ای که می خوابم . به اتفاقات زندگی از زاویه ای نگاه کنم که احساس خوبی به من دهد یا حداقل احساس بدی هم ندهد .
2. هر روز این سوال را از خودم بپرسم که به خاطر چه کسی و چه چیزی سپاس گذارم ؟
3. در لحظه زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم.
عزت نفس
نکته : خودم را دوست داشته باشم ، فارق از اینکه بقیه منو دوس دارن یا نه
توانایی های خودم را باور کنم ، فارق از اینکه بقیه هم منو باور دارن یا نه
اگر انسان تغییر کند ، شرایط هم تغییر می کند.
اگر ما از انسان ها رها شویم ، و اگر خدا را باور کنیم و باهاش عشق کنیم ، اگر ایمانمان را تقویت کنیم و محتاج توجه دیگران نباشیم ، خود به خود به ماتوجه میشه و ما رو دوست می دارن .
همه کار ها رو خداوند برای ما نجام میدهد.
رابطه خودم و خدا را باید اصل بدونم و رابطه ام با بقیه ، نتیجه رابطم با خدا باشه .
نباید هیچ چیز برام به اندازه ای مهم باشه که وابسته بشم بهش و بهش بچسبم .
با خودت و خدای خودت و درون خودت رفیق باش و خودتو دوست داشته باش ، به خودت احترام بذار ، همیشه خودتو تو اولویت ببین تا بقیه هم بهت احترام بذارن .
نظر بقیه برات مهم نباشه.
با خودت و خدای خودت در صلح باش .
از زندگیت لذت ببر و شاد باش .
عاشقانه با خدای خودت زندگی کن .
نتیجش اینه که : خواسته هات براورده میشه.
نباید محتاج هیچ چیز و هیچ کس باشیم .
با قلبمان دوست باشیم.
از اینکه هستیم لذت ببریم ، از تک تک لحظه ها مون لذت ببریم .
نخوا چیزیو به زور بدس بیاری چون هیچ وقت به دستش نمیاری . نگران نباش . خودش رخ میدهد.
در هر فضایی که هستی همه چیو زیبا ببین .
از این که هستی ، از روز های تلخ زندگیت تا روز های زیبای زندگیت ، خودتو دوست داشته باش.
همه ما پاره ای از خداوند هستیم.
از موفقیت دیگران خوش حال باشیم.
باید خودت با خودت در صلح باشی .
تنها قدرت جهان خداونده.
اگر دیدگاهت رو نسبت به جهان زندگی عوض کنی ، حتی روز های به ظاهر سخت و تلخ ، برات لذت بخشه و تبدیل به خاطره ای میشه که وقتی به موفقیت رسیدی اونو برای دیگران تعریف میکنی.
میشه همه چیزو خیلی راحت بدست آورد.
منظور از کار کردن روی باور ها اینه که نگاهمون به اتفاقات زندگی طوری باشه که احساس خوبی به ما بده یا حد اقل احساس بدی نده .
راحت تر بگیر زندگیو .
خونسرد باش .
دوش با من گفت پنهان کار دانی تیز هوش
کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کار ها کز روی طبع
سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش
حافظ
تمرین :
1. خودت را دوست بدار و با خدای خودت حال کن . آنطور که دوست داری زندگی کن و نظر بقیه برات مهم نباشه.
2. همه چیو راحت بگیر و سعی کن از زندگیت لذت ببری.
3. به سختی ها و مشکلات زندگیت به چشم تضاد هایی نگاه کن که خواسته هایی برات بوجود میارن و باعث رشد تو میشن.
4. به هیچ خواسته ای که داری نچسب و نگران نرسیدن بهش نباش.
سلام به استاد عزیزم، مریم جان دوست داشتنی ام ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه با تک تک سلولهام شکر میکنم که من را هدایت کرد وتو این مسیر بهشتی قرار داد. استاد عزیزم حدود یکساله متعهدانه روزی حدودا 8ساعت با صدا وتصویر شما ومریم جون روی باورهام کار می کنم. خدا رو شاکرم به محض ورودم به سایت سریال زیبای زندگی در بهشت آغاز شد. واخیرا گفتگوی ناب شما با دوستان چقدر پربار بوده برام. استاد عزیزم من از روز اولی که اولین صحبت های شما رو شنیدم طبق گفته ی خودتون اونها رو وحی منزل دونستم وخدا رو شکر هیچ گونه مقاومتی در مورد اونها نداشتم. با اینکه به شدت مذهبی بودم ویه سحر ونماز شب رو از دست نمی دادم ولی حتی وقتی می دیدم بعض از بچه ها در رابطه با شنای شما با مهموناتون تو دریاچه مقاومت داشتند تعجب می کردم وخدا رو شکر می کردم که من اینقدر شما وشخصیت شما رو از روز اول با تک تک سلولهام باور کردم. استاد عزیزم من طبق گفته ی شما آموزش هامو با دوره ی ارزشمند عزت نفس شروع کردم. تو این یکساله با اینکه کارمندم ، تمام حقوقم رو برای خرید بسته های شما هزینه کردم وبا عشق این کارو کردم. البته من وخواهرم هم زمان وارد این سایت شدیم واین همه موهبتی از جانب الله یکتا بود. من دوره ی ثروت3، دستیابی به رویاها، عشق ومودت، دوازده قدم واخیرا کشف قوانین زندگی رو به همراه خواهرم خریدیم. استاد وقتی بچه ها تو گفتگو با شما از نتایجش ن می گفتند من همش به خودم می گفتم آزاده یکساله فقط داری فایل گوش می کنی وباور می سازی. ببین بچه ها چه نتایجی گرفتند وتوکه این همه متعهدانه روی خودت کار کردی حتما خیلی ترمز داری که حرکتی نکردی. استاد وقتی شما تو یه قسمت صحبتهاتون با بچه ها اهرم رنج ولذت رو توضیح دادید من نوشتم وجلسه 2 و3 و4 و5 کشف قوانین چنان انقلابی تو وجودم یه پا کرد. ویاد این حرف شما افتادم که گفتید چقدر انرژی صرف نگه داشتن نقاب خوشبختی تو زندگی مشترکتون می کنید . یعنی این جمله وجمله ای که تو قدم 5 گفتید که وقتی شما تو این مسیر ید وروی خودتون کار می کنید هر اتفاقی یه نشونه برای رسیدن به مسیر خوشبختی شماست واون رو جدی بگیرید. استاد خداوند از سه ماهه پیش وقتی دوره ی عشق ومودت رو خریدم وروی خودم کار کردم چنان نشونه هایی به من نشون داد که رابطه م رو با همسرم تموم کنم ولی من همش می گفتم من باید تکاملم رو طی کنم تا اینکه امشب نشونه ی قطعی که از خدا خواستم بهم نشون داده شد. استاد به خداوندی خدا اگه با قلب پاک از خدا بخوایم وسوال درست کنیم دقیقا بهمون جواب می ده متل صحبت خودتون که در جواب به شکیلا گفتید جهان سریع جواب فرکانس ها رو همون لحظه میده. مثل وقتی جلوی آینه هستیم دوستمون رد می بریم بالا وهمون موقع تصویر هم همین رو نشون میده چند ساعت پیش یه کم ناامیدی اومد سراغم یعنی به لحظه گفتم خدایا جوابمو بده آخه من این همه متعهدانه باور می نویسم و روی خودم کار می کنم پس چرا در تصمیمم هنوز تردید دارم وخداوند سریع جوابمو داد. فقط اشک ریختم واشک ریختم. استاد من تو سن 17سالگی با دنیایی از باورهای محدودکننده ی مذهبی ازدواج کردم و الان بعد از گذشت 23 سال زندگی مشترک می خوام به یه زندگی ای که به من خواسته هامو نشون داد ومن رو رشد داد خاتمه بدم. استاد عزیزم تو خدای واقعی رو به من شناسو ندی. تو مریم جون به من باور فراوانی وعشق در روابط رو یاد دادید. عاشقانه دوستتون دارم ودستان پرمهرت ن رو عرق در بوسه می کنم. 😘😘😘😍😍😍😍
سلام خدمت این سریال بهشتی که مریم جان با عشق فیلمبرداری میکند..
استاد عزیزم هر بار کار کردن روی سریال زندگی در بهشت.شخص من روندم در کارم بهتر میشه! یجوری تسلیم میشم که فقط عمل کنم.
من از تمام وجودم سپاسگزار ثانیه ها و لحظه های ناب این سریال هستم.خیلی دوستتون دارم.بی نهایت.
از نکات خوبی که یاد گرفتم از این سریال.
عملگرایی..
دقیقا همینه.وقتی که توکل به الله شروع میکنیم به حل اون مسائل دقیقا اون جاهایی که سردرگم هستیم.اون نقطعه عطف خودشو پیدا میکنه! و همین باعث میشه ظرف وجودیمون بزرگتر بشه.
من دقیقا این مورد تو بیشتر کارام بهش بر میخورم.
حتی براونی.یه حیوان هست.قبلی که شروع به خوردن کنه.همه جوانب یافتن غذا رو سنجید و قدم برداشت..چون زمستان هست علفهایی که الان به مزاجش بیاد شاد مثل فصل بهار یکم کمتر پیدا بشه..ولی این حیوان خودش قبل از اقدام تمام فکراشو میکنه اینم از قوه درونیش..بعد قدم بر میداره.و خداوند بکمکش میاد.
همین گنی ها و خروسا..که پرواز کنان بسمت غذاشون هستن..
امروز اتفاقا برای من روز رحمتی بود.از کتاب رویایی که رویا نیستن فصل سوم.خیلی مناسبتش به این سریال و دیگر قسمتها پیوند داشت.برام!….
میدونی چرا همون تسلیم شدنمون.همین آمیختن ذهن و روحمون..باورهای قدرتمند کننده..چقدر خوبه ما با کمک این سریال زندگی در بهشتمون بیشتر متوجه این آگاهیها میشیم..
هر چی جلوتر میرم.بسته به مدارم بیشتر متوجه درونی این اموزه ها میشم.
چقدر استاد دقیقا عملکرد شما دقیق و طبق برنامه ریزیه. هر روز یه برنامه جدید واسه بهبود زندگیتون قدم بر میداریم.
دقیقا منم دارم طی همین برنامه پیش میرم.اینم طبق الهاماتی که میشه.
استاد امروز یه پروژه کاری به تورم خورد.یکی از دوستانم بهم پیشنهاد داد.طبق آموزه های شما.و درک کردن وجود خدادند در هر لحظه از زندگیم.دقیقا مثل این لاستیکی که شما میخاستین بزارین اقدام کردیم بعد الهامات خداوند رسید.
منم یه نشانه گذاشتم گفتم خدایا من اینکار رو انجام بدم.و دلیلشم میخام.
من اولش بهش گفتم فکرمو میکنم بهت خبر میدم.چون دقیقا تو همین پروسه یسری تجربه قبل داشتم.و چک و لگدشو خورده بودم!
و نشانه بهم گفت انجام ندم!…
و یسری توجیهاتی به ذهنم اومد.
من کار دوخت دوز سرویس خواب (بصورت سنتی و مدرن)و الان کارای جدید انجام میدم.و این خط ادامه داره..
متوجه شدم.اصول کار تو این خط وجود نداره!
چون طبق توضیحات شما.و کارایی که قبلا شراکتی انجام داده بودم.اصلا دیگه برام خوشایند نیست.
همین فهمیدن قانون و عمل کردن به اون باعث شد من کنترل ذهن کنم.با کمال ارامش بتونم براحتی (نه)بهش بگم.
بقول شما این آنوزشا شاید روز اول شروع قانون به پول بزرگی نرسید..ولی از خیلی از خطرات و یا خیلی چیزای دیگه محفوظ میمونید..
استاد عزیزم من بخاطر همین پاشنه.ی آشیل به مدت چند سال چک و لگداشو خوردم.
و فهمیدم اینکار اصول و قواعد درستی نداره! طبق استانداردهای من.و ایشون!
و از خداوند خواستم بهم گفت انجامش نده.و بازم هدایتم کرد که از تمامی جنبه ها بشینم بررسی کنم…..و جوابشو گرفتم.ممنونم از خداوندگارم.که هر لحظه باهامه
و دقیقا الهامات با قدم برداشتن بصورت تکاملی پیش میاد.مثل شما قدم به قدم این سازه هدایت شدین به سازه بزرگتر
بسیار بهتون تبریک میگم تحسینتون میکنم که این فضای بهشتی که ما رو بیشتر به درنمون روشنتر میکنه.تا با عمق بیشتری افکارمونو بزرگتر کنیم..
خوشبختی یه انسان همینه.که ذهن و رحمون با هم هماهنگ بشه..
این جمله زیبای دوست عزیزم که کامنت منتخبی این سریال بود واقعا زیبا بود.
خدا برای تو شود همانی
که همان را خداوند میدانی
بسیار سپاسگزارشما استاد عزیزم هستم.
یچیزیم بگم کنترل ذهن بسیار کار دشواریه(بخاطر پاشنه های اشیلمون.و ترمزامون)
همینکه باهاش مقابله مکنیم لذتشم بی نهایته
این موضوع اشرف مخلوقات بودن خداوند هر روز داره برام بولد میشه.که چقدر ماها هر روز میتونم پیشرفتای جدیدی کنیم..فقط با همین تکنیک قوانین الهی.
بازم سپاسگزارتونم.به امید یه شب رحمت الهی که به امید خودش ادامه داره .و وارد یه روز رحمت دیگه الله بشیم!
این روزها و شبها برام شده یه پازل..که هر چی پیش میرم نقش و نگارش زیباتر میشه.مثل یه دار قالی برام میمونه که هر چی بافته میشه.اون نقشه ها زیباتر میشن!
بنام خداوند بخشنده مهربان
درود به عزیزای دلم در سریال زندگی در بهشت
و دوستان عزیزم در سایت
+ در این قسمت چیکن تراکتور رو تا جایی پیش بردیم دیگه آخراشه.
+ اتحاد بین تون رو در کار و رابطه تون تحسین می کنم.
+ هنوز یه سری چالشها مونده که برطرفش کنیم ولی چیزی که خواستن استاد به ما نشون بدن گفتن که یه سری اتفاق خوب داره میافته و یک سازه ساختمان اومدن براشون درست کنن و خیلی براش ذوق دارن.
+ بعد از اینکه این سازه ساخته بشه کلی امکانات جدید به پارادایس اضافه میشه و این دوستان عزیز اومدن کلی خاک بریزن برای اینکه اون سازه آماده بشه، سازه ی خیلی بزرگیه و خدا میدونه که چه کارهایی میشه توش انجام داد و خیلی براش اشتیاق دارن برای اینکه این سازه آماده بشه و اون ایدههایی که دارن رو اجرا کنن.
+ برای ایجاد این تغییر بزرگ تحسین تون میکنم استاد.
+ چقدر زیبا توی این مسیر بهشتی میشه رد پای وقتی که حرکت میکنی در راستای کاری که میخوای انجام بدی و با این حرکته س که راه ها نمایان میشوند و ایده ها و هدایت ها بهمون گفته میشه. خدایا شکرت به دلیل این همه آگاهی های الهیت
دوستتون دارم توحیدی وار
به نام هدایت الله
سلام خدمت شما استاد و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوب در این سایت الهی
خدا را شکر میکنم امروز هم با دیدن زیباییها ی سریال زندگی در بهشت رو میبینم و چقدر انرژی و لذت بردم از این درک وآگاهی خوب در پرادایس
وقتی که برای هدفت شور و اشتیاق و انگیزه ی زیادی داشته باشی، توانایی هایی رو در وجودت پیدا میکنی که قبلاً ازشون استفاده نمی کردی و حتی خبر نداشتی که اصلاً این توانایی ها رو داری! مثل همون مرغا و گِنی هایی که شروع کردن به پرواز کردن برای اینکه به اون غذای خوشمزه برسن چقدر زیبا توی این مسیر بهشتی میشه رد پای خدا رو حس کرد
وقتی که حرکت میکنی در راستای کاری که میخوای انجام بدی و با این حرکته که راه ها نمایان میشوند و ایده ها و هدایت ها بهمون گفته میشه.
خدایا شکرت به خاطراین همه آگاهی های الهی
خدایا شکرت برای این آگاهیِ ناب
استاد چه خدای زیبایی در ذهنت ساختی.چه باورای توحیدی ای داری که خداوند اینجوری داره شما رو هدایت میکنه که خداوند برای تو همانی می شود که تو همان را خداوند میدانی خدایا شکرت توی این مسیرم و قدم به قدم دارم یاد می گیریم که چجوری زیبا زندگی کنیم و با رشد خودمون جهان رو به جای زیباتری برای زندگی کردن تبدیل کنیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خدا
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
امروز رو نشانه ام کلیک کردم و خدا منو هدایت کرد به این سمت
جالب بود که همین دیروز تصمیم گرفتم از اول سریال زندگی در بهشت رو شروع کنم به دیدن ولی اینبار برای تمام قسمت ها کامنت بزارم و تمام زیبایی ها و نکات مثبت رو تحسین کنم که توجهم روی نکات مثبت باشه و نشانه ام منو آورد اینجا چند روزه که شروع کردم دوره دوازده قدمو و این دوره هنوز شروع نشده تاثیرات بی نظیری رو من گذاشت و من بسیار متعهد ترم برای تغییر باور هام و زندگیم خداروشاکرم که سه سال قبل به سایتتون هدایت شدم و کم کم رشد کردم و زندگیم عوض شد یادش بخیر روزای اول که عضو شدم سریال زندگی در بهشت 120قسمتش اومده بود من نشستم با لذت و ذوق و شوق از اولش نگاه کردم که شاید تو طول 2یا3هفته همشو نگاه کردم منی که حاضر نبودم واسه یه ویدیو 1 دقیقه ای اینستاگرام صبر کنم اینجا صبر کردم و با دقت و لذت همشو دیدم فهمیدم که یه نیرویه دیگه ایه که منو اینجا آورده و منو نشونده پای لپتاپم خداروشکر که الان اینجامو و روز به روز کم کم پیشرفتامو دیدم و الان دارم دوره دوازده قدمو میرم جلو خدایا صد هزار بار شکرت
استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا
شما در هر حوزه ای الگوئید چه در حوزه روابط چه ثروت چه عزت نفش چه عمل چه ایمان چه سلامتی چه شادی چه مسافرت چه آرامش و …
به نظر من اگه انسان فقط سریال زندگی در بهشت رو ببینه و نکات مثبتشو یاد داشت کنه و هر روز این کار رو ادامه بده به نعمت هایی دست پیدا میکنه که تو آرزو هاشم نمیدیده چه برسه بخواد دوره هارو خریداری کنه
و چقدر قانون پرداخت بها قشنگه که من اولین دوره ای که خریدم دوره 12 قدم بود و از وقتی این دوره رو خریدم و ویدیو هاشو دیدم بیشتر و بیشتر و بیشتر قدر فایلهای رایگان رو میدونم و حس میکنم انرژیشون با قبل از خرید دوره فرق میکنن و ذوق و شوق بیشتری برای دیدنشون دارم این موضوع عالیه
و عجیبه که من اومدم پشت کیبورد و اکثر حرفام تو کامنتو انگار خدا داره تایپ میکنه قبلا میگفتم چطوری بچه ها کامنت میزارن اینهمه حرف راجع به یه ویدیو 20 دقیقه ای الان تونستم حس کنم حس بچه هارو استاد عزیزم و مهربان تر از جانم سپاسگزارم ازت
خدایا شکرت و سپاسگزارتم
و اما پردایس و براونی و مرغ ها که چقدر قدردان استادن که هروقت استاد رو میبینن دنبالش میدوئن چون بهشون غذا و نعمتشون رو میده و هیچوقت فراموشش نمیکنن و آرزو میکنم رابطه من با خداوند هم مثل رابطه این مرغ ها با استاد باشه
همیشه قدر دان خداوند باشم نه فقط زبانی بلکه حسی و عملی خدایا شکرت
و استادم که پا میزاره تو مسیر و خدا هدایتش میکنه و چقدر هدایت قشنگه استاد همیشه از هدایتاش میگه و اینبار هدایتش به دست لری دوستش
منم از خدا میخوام هر لحظه با حس خوب هدایتم کنه به سمت مسیر های درست
چقدر خندیدم وقتی استاد داشت با مرغاش سر و صدا میکردم عاااالی بود
ولی اگه ادم حسش بد باشه پردایس هم واسش جهنم میشه
مهم نیست کجای جهان هستیم اگه حالمون بده اتفاقات بد رو جذب میکنیم پس باید رو خودمون کار کنیم حداقل یکم حالمون از روز قبلمون بهتر باشه بعد از چندماه حالت قابل مقایسه با قبلت نیست
تکامل زمان میبره ولی تاثیرش بیشتر از حال خوب یهوییه امروز اگه یه گوشی بخری ممکنه 2یا3روز حالت خوب باشه و چند روز بعد یادت بره ولی اگه از درون رو خودت و فرکانست کار کنی و یادآوری کنی به خودت که چه پیشرفتی کردی همیشه در فرکانس شادی و ثروت و فرکانس های بالا هستی و اگه هم بری تو فرکانس های پایین مثل قبل طول نمیکشه و اونموقع به جای اینکه افسار تو دست ذهنت باشه افسار ذهنت دست توئه به نظر من هم تمام هدف ما همینه اگه افسار ذهنمون دستمون باشه دیگه هیچی نمیتونه مارو از مسیرمون منحرف کنه با اینکه انحرافات زیادی تو مسیر داریم پس امیدوارم خداوند به اندازه ی ایمانم هدایتم کنه به مسیر های درست تا بتونم زندیگمو در همه ی حوزه ها با حس خوب و قانون تکامل و توکل به خداوند بهترو بهترو بهتر کنم
استادم واقعا ممنونم ازت تو به زندگیم رنگ و بو دادی
خدایا شکرت
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
این دو سال و اندی که در سایت هستم بارها و بارها این عبارت خانواده صمیمی عباسمنش رو شنیده و خونده بودم و وای به من که تازه درک کردم چه معنی و مفهومی داشته و منی که در مدار پایین تری بودم غافل از این هدیه الهی ،که من در اون غوطه ور بودم و ناسپاس از اینکه…
من مدتهاست که کمبود یک دوست بهتر و باتجربه تر از خودم رو به شدت احساس می کردم(منظورم اینه که در فرکانسی بالاتراز خودم باشند وگرنه خیلی افراد در اطراف من بودند که کم کم از هم دور شدیم چون واقعا در دنیایی سیر میکردند که ۹۹ % مردم دنیا سیر میکنند) و همیشه از این تضاد سر خورده و منفعل شده بودم( البته کامنت های سایت رو می خوندم، مطالعه داشتم و سعی میکردم زمان رو هدر ندم) تا اینکه امشب کامنت امیر حسین رو خوندم و یهویی پرده ای تاریک از جلوی چشمانم کنار رفت و فهمیدم بااااااااااااا بااااااااااااا چه دوستی بهتر از امیر حسین، چه دوستان و خانواده ای بهتر از این خانواده صمیمی ، چه دوست و همراه و همسفر و مرید و مراد و استادی بهتر از استاد عباسمنش و بانو شایسته عزیز، چه منبع و مرجعی بهتر از این سایت، چه کتاب هایی بهتر از کامنت های بچه ها، چه ایده ها والهامات عمیق تری از دلنوشته های این خانواده بزرگ، چه برنامه های تلویزیونی جذاب تر و دیدنی تر از تصورات و نگاه بچه ها در مواجه با فایل های زندگی در بهشت و سفری به دور آمریکا و تمام فایل های استاد،و… اگر بخوام ادامه بدم تا صبح میتونم از نعمت هایی الهی که در این سایت و این خانواده بزرگ و صمیمی موج میزنه بنویسم و کیف کنم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا به اندازه عظمتت شکر
خدایا به اندازه مهربانیت شکر
خدایا به اندازه وهابیتت شکر، شکر، شکر
و
این نکته بسیار مهم که خود استاد عباسمنش هزاران بار گفتن که صبح ها به عشق خوندن کامنت های بچه های سایت از خواب بیدار میشن، استادی که نتایجش تایید می کنه یکی از موفق ترین افراد جهان در تمام ابعاده ولی باز هم قدر نعمت این خانواده صمیمی رو میدونه و هر لحظه سپاس گزار هست.
و نکته آخر آخر اینکه همیشه به خودم می گفتم که حتما یک جای کارم می لنگه و ایراد داره و من رو بدجوری دچار تردید می کرد که نکنه دارم مسیر رو اشتباه میرم،نکنه دوستانم در مدار و فرکانس بالاتری بودند و ایراد از من بوده که دیدم استاد عباسمنش هم تنها با عشقش در دنیای خودشون زندگی میکنند و زمانی که قدم به مسیری نو میذارند خدواند افراد فوق العاده رو در مسیرشون قرار میده (البته من کجا و استاد کجا)
و به جون خودم این دیگه نکته آخر:
چقدر با خودم کلنجار رفتم که این کامنت رو بنویسم و کمی که از تایپ کردن گذشت دیگه افتادم توی سرازیری. این رو برای چی گفتم دوستان، اینکه با کامنت نوشتن در سایت، حرف زدن با خود در مورد قوانین …. برون ریزی ذهنی اتفاق میافته که این امر ذهن ما رو برای ورود الهامات جدید و سطح بالاتر باز میکنه و همچنین روند و فرآیند تکرار و یادگیری رو سرعت می بخشه که در نهایت منجر خواهدشد به طی تکامل.
ممنونم از 👯♀️💑👨👩👧👨👩👦👦👩👧👦👩🏻🤝👩🏻😁😊😉
به نام خداوند هدایتگر
امروز که بیدار شدم احساس کردم دیگه شکل تمرینام برام جذاب نیست و باید برم مرحله بعد و خلاقانه تر برا خودم تمرین طراحی کنم که در توضیحات این فایل هم دیدم به همین اشاره شده ، از خدا میخوام که ایده های جذابی بهم بده تا تمرینای عالی تری بسازم و یه جورایی ذهنمو بیشتر به چالش بکشم در عین لذت بردن .
من به شخصه وقتی با قانون آشنا شدم تحت تاثیر فیلم راز فکر میکردم یه چیز مخفی و پنهانی که کسی نمیدونه و … ولی هرچی پیش رفت کم کم بعد مدتها تونستم مصداق هاش رو توی رفتار آدما ببینم و مطابقت بدم آخه درسته که الگوها تاثیر دارن ولی یه جاهایی ذهنم جوری رفتار میکرد که انگار برا بقیه آره میشه ولی تو نه فرق داری و تا زمانی که نتونستم در نزدیکان خودم الگوهاش رو پیدا کنم نتونسته بودم کمی ذهنمو قانع کنم ، دیشب که با همسرم درباره کارش حرف میزدیم خیلی اتفاقات واضحی رو میگفت که من در ذهنم با قانون میسنجیدم و میدیدم دقیقا مطابقه هرچند همسرم اصلا اهل این مباحث نیست ولی ناخوداگاه و طبیعی انجام میده یه سری کارا رو و به نظرش هم کاملا طبیعیه ، مثال میارم که پایدارترش کنم در ذهنم ، همسرم رستوران داشت و بنا به دلایلی از مجبور شد بفروشه و به نقطه صفر برسه ، خب حالا از دید سوم شخص این داستان رو ببینم ، یه مدیر رستوران به جایی رسیده که طلبکارا رو رد کرده ولی کلی قسط داره و البته یه زندگی که یکماهه شروع شده و مخارج خودشو داره و به ظاهر هنرش رمزهای خوش طعم شدن کباب و انواع مرینت کردن و مدیریت کردن افراد و … ، بقیه بهش پیشنهاد میدن بره سرآشپز شه ولی یه گاردی داره که نمیزاره مدیر رستوران بره آشپز بشه ، میره هرچی ته حساباش مونده درمیاره تا بره تو یه شغل کااااااملا غیر مرتبط ، کاری که هیچی ازش بلد نیست حتی ب بسم الله رو ولی میگه یاد میگیرم ، دوماه اول لنگ میزنه همه ملامتش میکنن که اخه چرا نمیری یه جا دو ریال بهت بدن خیالت تخت باشه تو ازدواج کردی تو مسئولی تو اجاره خونه داری قسط داری و… ولی ادامه میده بعد سه ماه یکم مهارت پیدا میکنه و به همون میزان درآمد ، یه شب میره خونه و صورتش عین گچ از ترس سفیده به خانومش میگه امشب اولین پروژه ی درست درمون رو باید انجام بدم ، ترسیده ولی میخواد انجامش بده ، شغلش طوریه که پروژه ای که میخوان اگه رأس تایم انجام نشه دیگه پولی پرداخت نمیکنن و تازه بخاطر انجام نشدن باید ضرر و زیان مشتری هم پرداخت بشه ، اولین بار که انجامش داد و دومین و سومین ، هربار اعتماد به نفسش بالاتر رفت هربار قسطای بیشتری پرداخت کرد و بار ذهنیش کمتر شد بعد به جایی هدایت شد که بجای منتظر مشتری بودن با کسی قرارداد بست که دائم باهاش کار کنه ، اینا در عرض 2سال اتفاق افتاد و الان کسایی که 15_16ساله تو اون شغلن به همسرم میگن تو چطوری اینو پیدا کردی که دائم کار کنی؟ یا تو از کی خرید میکنی که دستش برات خوب بوده ؟ الان همسرم انقد بهتر شده که تایم هایی که نمیتونه کار تحویل بده اضافه هاشو میسپاره به کسایی که سابقه دارهای این کارن ، و جسارت و ایمانش برام خیلی قابل تحسینه که خدا اینجوری به ایمان جواب میده (هرچند خودش اینو یه ارزش نمیدونه و فکر میکنه خب همه مردا جسورن دیگه مگه میشه مرد بشینه کاری نکنه! و اینو همه دارن !)
و یه چیز جالب تر که دربارش حرف میزدیم اینکه میگفت روز اول که میخواستم پروژه استارت بزنم گفتم خدایا من اصلا نمیدونم این چجور کار میکنه خودت یه کاری کن لاقل تا یکی دوسال چیزیش نشه که من گیر کنم چون دست تنهام نه پولی مونده و هم بلد نیستم چیکارش کنم لاقل این مدت کار کنه و جالب اینجاست میگفت عجب قراردادی با خدا بستم دقیقا بعد حدود دوسال تازه یه سری مشکلا توش ایجاد میشه ولی الان هم بلدترم هم لاقل میتونم یه حرکتایی بزنم یا بسپارم به کسی و…
به قول استاد توی دوره عزت نفس : نگران نباش که کاری رو بلد نیستی این ایمانو داشته باش که یاد میگیری
تفکر مثبت ، سپاسگزاری ، تجسم و… اینا قسمتی از ماجراست ، جسارت و عمل کردن بخش بزرگتریه ، در این قسمت استاد اقدام کرد به ساخت چیکن تراکتور و هربار با یه ایده بهترش کرد اگه مدتها مینشست تا با یه ایده ی کامل شروع کنه هنوزم نشسته بود …
حرکت کنم و قدم اولمو با قدم صدم کسی مقایسه نکنم
خدایا هر آنچه که در زندگیم دارم از آن توست
خدایا شکرت که خانه ام را با آرامش و عشق پر کردی…
خدایا شکرت که سلامتی عزیزانم را حفظ کردی و از آنها مراقبت میکنی
خدایا شکرت که ذهنم را برای دریافت ایده های نو خلاق باز کردی
خدایا شکرت که مسیرهای جدیدی از ثروت و برکت را به رویم گشودی
خدایا شکرت که لبریز از نور و آگاهی و عشق هستم
خدایا شکرت که همیشه در کنارم هستی و در هر لحظه از زندگی راهنمایی ام میکنی
خدایا شکرت که با هر نفسی فرصتی برای رشد و یادگیری میدهی و دلگرمم میکنی
خدایا شکرت که سختی ها و خوشی ها با منی و هر چالش را به هر فرصتی برای بهتر شدن تبدیل میکنی
خدایا شکرت که حتی در لحظات تاریک هم نور امیدت را برایم روشن نگه میداری
خدایا شکرت برای هر لبخندی که از ته دل میزنم و هر لحظه ای که به خاطر تو شاد هستم
سلام استاد عزیزم.
به لطف الله یکتا من امروز هدایت شدم به این فایل.
راستش استاد اینکار هایی که انجام دادید در حقیقت تخصص من هست. و همش به خودم میگفتم بابا اینجا ایراد داره، فلان جا اگر این کارو بکنه استاد بهتر میشه و غیره.
بعد به خودم اومدم دیدم تمام این کارها را بلدم و هنوز بعضی اوقات شک میکنم به مسیر، در صورتی که میتونم قدم به قدم پیش برم و نتیجه بگیرم.
اولین نکته، استاد اون سقفی که نصب کردید باید سینوسی ها به سمت پایین باشه، واسه همینه که آب میده و الان چادر روش نصب کردید.
دوم اینکه باید همپوشانی داشته باشه که آب نفوذ نکنه.
سوم اینکه سینوسی های کوچک که برای دیواره استفاده کردید هم باید به 90 درجه بچرخند، و قسمت بالایی زیر شیروانی باشه تا آب نفوذ نکنه.
من از بچگی مرغ داشتن را تجربه کردم. ولی مطمئنم چون شما مطالعه بیشتری نسبت به من داشتید تو این موضوع بهتر از من عمل میکنید.
من فقط چندتا سوال دارم. چه غذایی به مرغ ها الان میدید که هم اینقدر تخم میگذارند و هم مدفوع شون بو نمیده؟
خیلی برام خوبه بدونم. چون میخوام توی کارخانه که ان شاءالله چند وقت دیگه راه اندازی میشه یه 30 تایی مرغ داشته باشم.
و احتمالا یه چیکن تراکتور مثل شما براشون درست کنم.
خیلی ممنونم استاد عزیزم.
دلم خیلی براتون تنگ شده. میدونم هیچ ربطی نداره این سوالات به موضوع سایت ولی میتونه یک قسمت جدید برای سریال زندگی در بهشت باشه، که این روزها خواستهی من هست.
ان شاءالله که هدایت میشیم.
عاشقتونم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیز و مریم خانوم گل و دوستای هم فرکانسیم
من واقعا از این فایل لذت بردم و خواستم برای خودم نکات تاکیدی و یک سری تمرین بنویسم تا قانون رو بیشتر درک کنم و خواستم که اونو با شما هم به اشتراک بذارم :
تقویت باور : این که کسی نمی تواند در زندگی من تاثیر منفی بگذارد ، مثلا با با دعا ، جادو جنبل ، چشم زخم و… و اینکه این من هستم که شرایط را چه خوب و چه بد برای خودم بوجود می آورم م این من هستم که مسئول تمام اتفاقات زندگیم هستم.
مثلا دعای پدر و مادر ، اینکه مادر یک فرد معتاد برای او دعا می کند که نجات پیدا کند ولی تا خود فرد نخواهد این اتفاق برایش نمی افتد. پس دعای شر ، یا نفرین پدر و مادر هم برای فرزندانشان اجابت نمی شود مگر اینکه آن فرد باور داشته باشد که اجابت می شود.
حواسمان به ورودی هایی که به ذهنمان میدهیم باشد .
این ما هستیم که زندگی خود را خلق میکنیم.
هیچ چیز و هیچ کس از بیرون از ما نمی تواند هیچ تاثیری در زندگی ما بگذارد.
این باور های ما هستند که آینده ما را رقم می زنند.
قانون :
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
تمرین :
1. سعی کنم احساسم را خوب نگه دارم ، از لحظه ای که بیدار میشوم تا لحظه ای که می خوابم . به اتفاقات زندگی از زاویه ای نگاه کنم که احساس خوبی به من دهد یا حداقل احساس بدی هم ندهد .
2. هر روز این سوال را از خودم بپرسم که به خاطر چه کسی و چه چیزی سپاس گذارم ؟
3. در لحظه زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم.
عزت نفس
نکته : خودم را دوست داشته باشم ، فارق از اینکه بقیه منو دوس دارن یا نه
توانایی های خودم را باور کنم ، فارق از اینکه بقیه هم منو باور دارن یا نه
اگر انسان تغییر کند ، شرایط هم تغییر می کند.
اگر ما از انسان ها رها شویم ، و اگر خدا را باور کنیم و باهاش عشق کنیم ، اگر ایمانمان را تقویت کنیم و محتاج توجه دیگران نباشیم ، خود به خود به ماتوجه میشه و ما رو دوست می دارن .
همه کار ها رو خداوند برای ما نجام میدهد.
رابطه خودم و خدا را باید اصل بدونم و رابطه ام با بقیه ، نتیجه رابطم با خدا باشه .
نباید هیچ چیز برام به اندازه ای مهم باشه که وابسته بشم بهش و بهش بچسبم .
با خودت و خدای خودت و درون خودت رفیق باش و خودتو دوست داشته باش ، به خودت احترام بذار ، همیشه خودتو تو اولویت ببین تا بقیه هم بهت احترام بذارن .
نظر بقیه برات مهم نباشه.
با خودت و خدای خودت در صلح باش .
از زندگیت لذت ببر و شاد باش .
عاشقانه با خدای خودت زندگی کن .
نتیجش اینه که : خواسته هات براورده میشه.
نباید محتاج هیچ چیز و هیچ کس باشیم .
با قلبمان دوست باشیم.
از اینکه هستیم لذت ببریم ، از تک تک لحظه ها مون لذت ببریم .
نخوا چیزیو به زور بدس بیاری چون هیچ وقت به دستش نمیاری . نگران نباش . خودش رخ میدهد.
در هر فضایی که هستی همه چیو زیبا ببین .
از این که هستی ، از روز های تلخ زندگیت تا روز های زیبای زندگیت ، خودتو دوست داشته باش.
همه ما پاره ای از خداوند هستیم.
از موفقیت دیگران خوش حال باشیم.
باید خودت با خودت در صلح باشی .
تنها قدرت جهان خداونده.
اگر دیدگاهت رو نسبت به جهان زندگی عوض کنی ، حتی روز های به ظاهر سخت و تلخ ، برات لذت بخشه و تبدیل به خاطره ای میشه که وقتی به موفقیت رسیدی اونو برای دیگران تعریف میکنی.
میشه همه چیزو خیلی راحت بدست آورد.
منظور از کار کردن روی باور ها اینه که نگاهمون به اتفاقات زندگی طوری باشه که احساس خوبی به ما بده یا حد اقل احساس بدی نده .
راحت تر بگیر زندگیو .
خونسرد باش .
دوش با من گفت پنهان کار دانی تیز هوش
کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کار ها کز روی طبع
سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش
حافظ
تمرین :
1. خودت را دوست بدار و با خدای خودت حال کن . آنطور که دوست داری زندگی کن و نظر بقیه برات مهم نباشه.
2. همه چیو راحت بگیر و سعی کن از زندگیت لذت ببری.
3. به سختی ها و مشکلات زندگیت به چشم تضاد هایی نگاه کن که خواسته هایی برات بوجود میارن و باعث رشد تو میشن.
4. به هیچ خواسته ای که داری نچسب و نگران نرسیدن بهش نباش.
سلام به استاد عزیزم، مریم جان دوست داشتنی ام ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه با تک تک سلولهام شکر میکنم که من را هدایت کرد وتو این مسیر بهشتی قرار داد. استاد عزیزم حدود یکساله متعهدانه روزی حدودا 8ساعت با صدا وتصویر شما ومریم جون روی باورهام کار می کنم. خدا رو شاکرم به محض ورودم به سایت سریال زیبای زندگی در بهشت آغاز شد. واخیرا گفتگوی ناب شما با دوستان چقدر پربار بوده برام. استاد عزیزم من از روز اولی که اولین صحبت های شما رو شنیدم طبق گفته ی خودتون اونها رو وحی منزل دونستم وخدا رو شکر هیچ گونه مقاومتی در مورد اونها نداشتم. با اینکه به شدت مذهبی بودم ویه سحر ونماز شب رو از دست نمی دادم ولی حتی وقتی می دیدم بعض از بچه ها در رابطه با شنای شما با مهموناتون تو دریاچه مقاومت داشتند تعجب می کردم وخدا رو شکر می کردم که من اینقدر شما وشخصیت شما رو از روز اول با تک تک سلولهام باور کردم. استاد عزیزم من طبق گفته ی شما آموزش هامو با دوره ی ارزشمند عزت نفس شروع کردم. تو این یکساله با اینکه کارمندم ، تمام حقوقم رو برای خرید بسته های شما هزینه کردم وبا عشق این کارو کردم. البته من وخواهرم هم زمان وارد این سایت شدیم واین همه موهبتی از جانب الله یکتا بود. من دوره ی ثروت3، دستیابی به رویاها، عشق ومودت، دوازده قدم واخیرا کشف قوانین زندگی رو به همراه خواهرم خریدیم. استاد وقتی بچه ها تو گفتگو با شما از نتایجش ن می گفتند من همش به خودم می گفتم آزاده یکساله فقط داری فایل گوش می کنی وباور می سازی. ببین بچه ها چه نتایجی گرفتند وتوکه این همه متعهدانه روی خودت کار کردی حتما خیلی ترمز داری که حرکتی نکردی. استاد وقتی شما تو یه قسمت صحبتهاتون با بچه ها اهرم رنج ولذت رو توضیح دادید من نوشتم وجلسه 2 و3 و4 و5 کشف قوانین چنان انقلابی تو وجودم یه پا کرد. ویاد این حرف شما افتادم که گفتید چقدر انرژی صرف نگه داشتن نقاب خوشبختی تو زندگی مشترکتون می کنید . یعنی این جمله وجمله ای که تو قدم 5 گفتید که وقتی شما تو این مسیر ید وروی خودتون کار می کنید هر اتفاقی یه نشونه برای رسیدن به مسیر خوشبختی شماست واون رو جدی بگیرید. استاد خداوند از سه ماهه پیش وقتی دوره ی عشق ومودت رو خریدم وروی خودم کار کردم چنان نشونه هایی به من نشون داد که رابطه م رو با همسرم تموم کنم ولی من همش می گفتم من باید تکاملم رو طی کنم تا اینکه امشب نشونه ی قطعی که از خدا خواستم بهم نشون داده شد. استاد به خداوندی خدا اگه با قلب پاک از خدا بخوایم وسوال درست کنیم دقیقا بهمون جواب می ده متل صحبت خودتون که در جواب به شکیلا گفتید جهان سریع جواب فرکانس ها رو همون لحظه میده. مثل وقتی جلوی آینه هستیم دوستمون رد می بریم بالا وهمون موقع تصویر هم همین رو نشون میده چند ساعت پیش یه کم ناامیدی اومد سراغم یعنی به لحظه گفتم خدایا جوابمو بده آخه من این همه متعهدانه باور می نویسم و روی خودم کار می کنم پس چرا در تصمیمم هنوز تردید دارم وخداوند سریع جوابمو داد. فقط اشک ریختم واشک ریختم. استاد من تو سن 17سالگی با دنیایی از باورهای محدودکننده ی مذهبی ازدواج کردم و الان بعد از گذشت 23 سال زندگی مشترک می خوام به یه زندگی ای که به من خواسته هامو نشون داد ومن رو رشد داد خاتمه بدم. استاد عزیزم تو خدای واقعی رو به من شناسو ندی. تو مریم جون به من باور فراوانی وعشق در روابط رو یاد دادید. عاشقانه دوستتون دارم ودستان پرمهرت ن رو عرق در بوسه می کنم. 😘😘😘😍😍😍😍
بنام تنها خالق هستی
سلام خدمت این سریال بهشتی که مریم جان با عشق فیلمبرداری میکند..
استاد عزیزم هر بار کار کردن روی سریال زندگی در بهشت.شخص من روندم در کارم بهتر میشه! یجوری تسلیم میشم که فقط عمل کنم.
من از تمام وجودم سپاسگزار ثانیه ها و لحظه های ناب این سریال هستم.خیلی دوستتون دارم.بی نهایت.
از نکات خوبی که یاد گرفتم از این سریال.
عملگرایی..
دقیقا همینه.وقتی که توکل به الله شروع میکنیم به حل اون مسائل دقیقا اون جاهایی که سردرگم هستیم.اون نقطعه عطف خودشو پیدا میکنه! و همین باعث میشه ظرف وجودیمون بزرگتر بشه.
من دقیقا این مورد تو بیشتر کارام بهش بر میخورم.
حتی براونی.یه حیوان هست.قبلی که شروع به خوردن کنه.همه جوانب یافتن غذا رو سنجید و قدم برداشت..چون زمستان هست علفهایی که الان به مزاجش بیاد شاد مثل فصل بهار یکم کمتر پیدا بشه..ولی این حیوان خودش قبل از اقدام تمام فکراشو میکنه اینم از قوه درونیش..بعد قدم بر میداره.و خداوند بکمکش میاد.
همین گنی ها و خروسا..که پرواز کنان بسمت غذاشون هستن..
امروز اتفاقا برای من روز رحمتی بود.از کتاب رویایی که رویا نیستن فصل سوم.خیلی مناسبتش به این سریال و دیگر قسمتها پیوند داشت.برام!….
میدونی چرا همون تسلیم شدنمون.همین آمیختن ذهن و روحمون..باورهای قدرتمند کننده..چقدر خوبه ما با کمک این سریال زندگی در بهشتمون بیشتر متوجه این آگاهیها میشیم..
هر چی جلوتر میرم.بسته به مدارم بیشتر متوجه درونی این اموزه ها میشم.
چقدر استاد دقیقا عملکرد شما دقیق و طبق برنامه ریزیه. هر روز یه برنامه جدید واسه بهبود زندگیتون قدم بر میداریم.
دقیقا منم دارم طی همین برنامه پیش میرم.اینم طبق الهاماتی که میشه.
استاد امروز یه پروژه کاری به تورم خورد.یکی از دوستانم بهم پیشنهاد داد.طبق آموزه های شما.و درک کردن وجود خدادند در هر لحظه از زندگیم.دقیقا مثل این لاستیکی که شما میخاستین بزارین اقدام کردیم بعد الهامات خداوند رسید.
منم یه نشانه گذاشتم گفتم خدایا من اینکار رو انجام بدم.و دلیلشم میخام.
من اولش بهش گفتم فکرمو میکنم بهت خبر میدم.چون دقیقا تو همین پروسه یسری تجربه قبل داشتم.و چک و لگدشو خورده بودم!
و نشانه بهم گفت انجام ندم!…
و یسری توجیهاتی به ذهنم اومد.
من کار دوخت دوز سرویس خواب (بصورت سنتی و مدرن)و الان کارای جدید انجام میدم.و این خط ادامه داره..
متوجه شدم.اصول کار تو این خط وجود نداره!
چون طبق توضیحات شما.و کارایی که قبلا شراکتی انجام داده بودم.اصلا دیگه برام خوشایند نیست.
همین فهمیدن قانون و عمل کردن به اون باعث شد من کنترل ذهن کنم.با کمال ارامش بتونم براحتی (نه)بهش بگم.
بقول شما این آنوزشا شاید روز اول شروع قانون به پول بزرگی نرسید..ولی از خیلی از خطرات و یا خیلی چیزای دیگه محفوظ میمونید..
استاد عزیزم من بخاطر همین پاشنه.ی آشیل به مدت چند سال چک و لگداشو خوردم.
و فهمیدم اینکار اصول و قواعد درستی نداره! طبق استانداردهای من.و ایشون!
و از خداوند خواستم بهم گفت انجامش نده.و بازم هدایتم کرد که از تمامی جنبه ها بشینم بررسی کنم…..و جوابشو گرفتم.ممنونم از خداوندگارم.که هر لحظه باهامه
و دقیقا الهامات با قدم برداشتن بصورت تکاملی پیش میاد.مثل شما قدم به قدم این سازه هدایت شدین به سازه بزرگتر
بسیار بهتون تبریک میگم تحسینتون میکنم که این فضای بهشتی که ما رو بیشتر به درنمون روشنتر میکنه.تا با عمق بیشتری افکارمونو بزرگتر کنیم..
خوشبختی یه انسان همینه.که ذهن و رحمون با هم هماهنگ بشه..
این جمله زیبای دوست عزیزم که کامنت منتخبی این سریال بود واقعا زیبا بود.
خدا برای تو شود همانی
که همان را خداوند میدانی
بسیار سپاسگزارشما استاد عزیزم هستم.
یچیزیم بگم کنترل ذهن بسیار کار دشواریه(بخاطر پاشنه های اشیلمون.و ترمزامون)
همینکه باهاش مقابله مکنیم لذتشم بی نهایته
این موضوع اشرف مخلوقات بودن خداوند هر روز داره برام بولد میشه.که چقدر ماها هر روز میتونم پیشرفتای جدیدی کنیم..فقط با همین تکنیک قوانین الهی.
بازم سپاسگزارتونم.به امید یه شب رحمت الهی که به امید خودش ادامه داره .و وارد یه روز رحمت دیگه الله بشیم!
این روزها و شبها برام شده یه پازل..که هر چی پیش میرم نقش و نگارش زیباتر میشه.مثل یه دار قالی برام میمونه که هر چی بافته میشه.اون نقشه ها زیباتر میشن!