سریال زندگی در بهشت | قسمت ١٢٩ - صفحه 13

206 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد بهمنی گفته:
    مدت عضویت: 604 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همگی دوستان

    اول این قسمت واقعا دلم برا اون دوتا خروس خصوصا اولیه ک همه بهش حمله کردن سوخت

    بیچاره دیگه از ناچاری فقط مونده بود که بزننش و برن و منم که فقط داشتم میخندیدم چون خودم یک زمانی کلی مرغ و خروس داشتم و همیشه با تازه واردا این شکلی برخورد میکردن.

    راجب اون اسکوتر واقعا اینکه استاد میگه تضادها باعث رشد ما میشن درصورتی که با دید مثبت بهشون نگاه کنیم، من امروز که این قسمت رو که توی نشانه امروزم بود دیدم به عمقش پی بردم که استاد میگفت برای گشتن شهر و تهیه فیلم کلی اخر وقت خسته میشدن و برمیگشتن، با ماشین هم نمیشد با جزییات ثبت کرد وقایع رو، این اسکوتر واقـــــعــا وسیله ایه ک میشه همه جا باهاش رفت و خسته هم نشد، و چقد جهان به شکل زیبایی داره پاسخ میده بما و راستی راجب اون درختچه هم که دیگه وقتی ما چیزی رو از ته قلب بخوابم جهان اینقد قشنگ تو موقعیت های خیلی عادی و غیرمنتظره که فکرشو نمیکنم بهمون میده اون خواسته رو. امیدوارم که همه ما بتونیم خیلی زود اینقدر روی افکار و باورهامون سوار شیم که مثل استاد تا خواسته ای برامون پیش میاد بلافاصله جهان در کمترین زمان بما پاسخ بده هرچند ک میدونم تکامل باید طی بشه و نباید مثل گذشته من عجول بود ولی چقد قشنگه که ادم خالق زندگی خودش باشه. اینقد این قسمت بهم چسبید که بعد از این کامنت میخوام برم قسمت بعدی رو ببینم ک استاد چطور سواری میگیره از این اسکوتر. درپناه خدا باشید. یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: