https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2021-01-27 09:06:312021-11-09 06:30:08سریال زندگی در بهشت | قسمت ١٢٩
206نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بابا چه جنگی توی لانه مرغها راه افتاده است جنگ جهانی اوله 😁
یک حیوان آرام را می آورید داره حال همه را جا می آره ها 🤣
چقدر همزینهای عالی همیشه با شماست وقتی که دنبال همزمانیها باشیم آنها هم برای ما می آیند باورکنیم که همزمانیهای خوبی خواهیم داشت و همیشه هست مثل موقعی که طرف را بردید بیمارستان و این گیاه زیبا را هم دیدید که در پس خاطرات وافکار شما بوده است
اینکه همیشه دنبال زیبایی هستید همیشه هم زیباییها آماده اند تا به طرف شما بیایند و با شما باشند دنبال هر چه که باشیم درمدار آن قرار می گیریم وبه سمت ما می آیند.
گیاه باندزای:
گیاه ژاپنی است و بیش از هزار سال قدمت دارد. درختی کوچک است که از چندین گیاه ایجاد شده است. قدمت آن هزاران سال است و از شاخه های به هم فشرده آنها استفاده می کنند که درختچه های کوچکی مثل همانی که استاد عزیز خریده اند را داشته باشیم.
خیلی راحت رشد میکند ازهرس و درختچه های کوچک استفاده می کند تا به رشد خود ادامه دهم وقتی این را خواندم یاد این افتادم که استاد همیشه از راحتی و
بهتر بودن صحبت می کنند و این گیاه هم همین خصایص را دارد.
نمایشگاههای مختلفی در کشورهای مختلف برگزار میشود که مثلا در سال 1997 در فلوریدا برگزار شده است.چقدر عالی است حتما دوبارهم در فلوریدا نمایشگاه می گذارند.
جالبه که این گیاه خیلی در حال افزایش است وخواهان زیادی دارد واین را خواندم یاد باور فراوانی افتادم
حال دلتون پر از طراوت و شادابی و پر از احساس خوب باشه.
کوچک که بودم توی خونمون مرغ و خروس زیادی داشتیم و هر وقت مادرم به صورت طبیعی از تخم مرغ ها جوجه میگرفت که به اصطلاح میگفت مرغ کپ شده تفریح من بود که میرفتم یکی از تخم مرغ های زیر مامان مرغی رو کمی بیرون میکشیدم مامان مرغی هم اول به دستم نوک میزد و بعدش تخم رو با نوکش دوباره میبرد زیر خودش.
وقتی که جوجه هاش بزرگ میشدند🐣🐣🐥🐤🐓🐔 اون هایی که خروس شده بودند رو چون با هم جنگ میکردند قویه رو نگه میداشت و بقیه رو سر میبردیم.
ولی یه وقت هایی اون خروس به من حمله میکرد و من فرار میکردم 🐓🐓🏃♂️🏃♂️🏃♂️
و مجبور بودم واسه اینکه برم دستشویی چون باید از دم لونه مرغا رد میشدم باید سریع میرفتم یا با خودم چوب ببرم که اگه خروس حمله کرد با چوب بزنمش 😆😆
خوب من یکم که بزرگتر شدم و ترسم از خروس کمتر شد تو عالم بچگی همش منتظر یه فرصت بودم و خروس رو تو لونه گیر مینداختم و در رو میبستم و از طرفی یه مرغ ها میگرفتم توی بغلم🐔🐔 واااااااااای نمیدونید خروسه چیکار میکرد خودش رو به در دیوار لونه میزد سرو صدا اصلا قفس رو تکون میداد اینقدر وحشی میشد که من میترسیدم درو باز کنم و میگفت بابا ناموسم رو ول کن تا نیومدم…
🤣🤣🤣🤣
استاد دمت گرم خاطرات شیرین من رو دوباره با دعوای اینا یادم آوردید.
آره اون بنسای هم که خرید ید خیلی گیاه فوق العاده زیبا و خوبیه و یه موقعی اینقدر علاقه داشتم به گل و گیاه که کلی بهشون رسیدگی میکردم و خونه مادرم رو پر از گل و گیاه کرده بودم و تکسیر میکردم و…
ولی نمیدونم الان خیلی انگیزه برای اون کارها ندارم فقط هر جا باشه کلی ازشون لذت میبرم و خیلی وقتا هم به گلخانه ها و بازار های گل و گیاه سر میزنیم و لذت میبریم.
استاد جونم براتون آرزوی موفقیت روز افزون میکنم در همه زمینه ها و خدارو شکر میکنم برای این فرصت که توانستم یه کامنت دیگه بزارم. برای ایجاد احساس خوب با تمرکز به روی زیبایی ها.
بسیاراز پرنده های رنگو وارنگتون لذت بردم اون طاوووس که مثه ی پادشاه اون بالا نشسته بود و خروسای سیاه و زیباااااا🥰🥰🙏🏻خداروشکر بابت این همه زیبایی در طبیعت خدا و اون بنسای زیبااااا و انرژی مثبتش 🙏🏻🙏🏻 من که عاشقشم🥰🥰🥰😍
خداروشکر استاد اینجا هم (شیراز) دوسالی میشه که دوچرخه هایی بنام” بیدود” با این عملکرد کار میکنه و با موبایلامون شارژش میکنیم و استفاده میکنیم و هرجا خاستیم میزاریم فکر میکنم تهران هم از این دوچرخه ها باشه 🤔
صحبتش هست که اسکوتر بیارن حالا نمیدونم چ مدلی ولی خداروشکر اینجا هم دارن میارن 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
و این اینهمه نعمت و تجربه خفن که خداوند در اختیارم قرار داده و هر بار منو سوپرابیز میکنه
خدایا شکرت
و دیگه حتما حدس میزنید که زنگ و پیام و…… به فک و فامیل و دوست و اشنا و غریبه زدیم و با هیجان بینهایت ده بار تعریف و تازه فیمی که گرفتم از تخم مرغ بلدرچینی در مقایسه با تخم مرغ نرمال و تخم بلدرچین هم که گرفته بودم 10 بار خودم دیدم
و هنوز خیلی هیجان زده و خوشحالم برا ی این اتفاقات باحال که میتونم تجربه کنم و حال کنم
و از اونجایی که عاشق این سایت و استاد هم هستم با عشق اومدم به شما هم این هیجانمو اشتراک بزارم و کاش میشد راهی بود فیلمو برای استاد ارسال میکردم
از هر کدوم از دوستایی که میدونن چطور میتونم ویدیو یی به دست استاد برسونم ؟ ممنون میشم بهم بگن
خب خدایا شکر بزن بریم مطلب بعدی
من یه پاشنه اشیل عمیق پیدا کردم تو خودم به نام قدرت طلبی
حالا با تمام اسماش میگم که بهتر بفهمیم و موضوع و چگونگی یافتنش میگم
قدرت طلبی
تمایل به کنترل افراد
تمایل به این که همه ازت حساب ببرن یا بهتر بگم ازت اجازه بگیرن تحت فرمان تو باشن با امر و نهی تو کارا رو انجام بدن و چشم گوی تو باشن و اینطوریا
موضوع اینطوری شناخته شد که دیدم وقتی مهمون میاد خونمون یا میری م جایی
روابط من با بچه ها ی کوچکتر از خودم به عنوان همبازی
شکر ابه
با اینکه همیش تلاش میکردم به قانون عمل کنم میدیدم همیشه یه بحث و ناراحتی ای پیش میاد و این تضاد اومد و من با خودم به رفتارام و…… فکر کردم ببینم عامل چیه
دیدم به میزانی که فرد غد تر یا امیانه تر بگم مغرور تر و با جذبه تر باشه
این ضعف شخصیتی بیدار تر میشه
که بچه هارو مجبور کنم کاری که من میگم بکنن یا جوری که من میگم رفتار کنن یا اگه کار بدی کردنچپ نگاشون کنم و اینا
اینایی که میگم نه اینکه خیلی واضح بگم فلانی باتوم بهت میگم باید اینکارو کنی بگو چشم یا……. نه خیلی مخفی تر از این حرفا
قبلا به این نتیجه رسیده بودم که باهم خوش بگذرئونیم هی شیطنت و کودکیشونو نگیرم ولی به عمق موضوع پی نبرده بودم
مثلا به درگیری ها فکر کردم ببینم چه رفتاری از من موجب شده
میدیدم مثلا بهش گیر میدم میخوام روش حکومت کنم و………… و از این کمبود عزت نفس ناشی میشد که من خودمو باور نداشتم و برای خودم ارزش قائل نبودم و شاید ازین راه میخواستم به احساس عزت نفس بیشتری نسبت به خودم برسم
و خلاصه دارم سعی میکنم روش کار کنم و
شاید منشائش هم وقتایی باشه که کسی به حرفم گوش نمیکرده و درواقع من وجه بدشونو بیرون میکشیدم و باعث شده بخوام اینطوری همه گوش به فرمان من بشن
خلاصه خیلی خوشحالم از این تضاد که باعث شد من این ضعف شخصیتی که لذت رو از من میگرفت و طعم دوستانه و این فضاهارو ازم میگرفت رو پیدا کنم
تازه چون مردادیم خیلی تو الفاظ قشنگ تو ذهنم بود که مدیریت ش خوبه و……..
درحالی که باید کلا این ادا اطفار های ماه و طالع بینی رو کنار بزارم
خدایا شکرت
مطلب سوم
من شنیده بودم که استاد میگفت ضعفی به نام عدم لیاقت
خب من فکر میکردم تو این حوضه خوبم و فقط به این جملات من لایق بهترین ها هستم و اگاهانه انتخاب بهترین چیز ها ختم میشه
ولی دیدم نه
یاد ازمون تعیین سطح زبان انگلیسیم افتاادم که یه 20 ترمی بالا رفتم از سطحی که بودم
و دوستم که هم سطحم بود 2 ترم ازم پایین تر افتاد
و من تو این رفتار هام پیدا کردم ریشه های احساس عدم لیاقت رو 👇👇👇👇👇👇
من فکر میکردم نکنه اون جای درسته و من اتفاقی و اشتباها افتادم بالا تر
نکنه معلمه حواسش نبوده(اخه شفاهی بود)
نکنه بلد نباشم و……….
و جلسه اول اتفاقی که افتاد این بود که با شنیدن اولین کلمه جدید از زبون معلم سریع میگفتم دیدی
دید ی بلد نیستی و……..
و شاید همکلاسی هامو که خیلی خوب صحبت میکردن رو بت کرده بودم و سطحشونو از خودم بالا تر میدونستم
و تمام این رفتار ها بهم گفت
البته تازه فهیمدم اون موقع حدود یکی دوماه پیش اصلا متوجهش نبودم
که تو خودتو لایق جایگاهت نمیدونی
فکر میکنی اتفاقی و شانسیه
همون بحثی که استاد در مورد پذیرفتن تحسین میگه تو عزت نفس
تو میترسی که از پس چیزی برنیای
و با این کار اگاهانه پیشرفتهای کم و موفقیتهای کوچیک رو انتخاب میکنی حتی اگه بزرگتر و بهترشم در مدار و تکامل و توانمندی تو بوده
و دیدم اگه انتخاب بامن بود
قطعا دوتر م پایین تر رو انتخاب میکردم که نکنه عقب باشم
و دیدم چقدر این ها پنهانن
و وقتی به باقی داستان نگاه کردم دیدم
چقدر همه اون ترس ها نجوا بودن
و چقدر درسته که ترسها بزرگترین عامل باز دارنده اند و عدم لیاقت هم ترسه
و دیدم چقدر عالی از پسش براومدم
چقدر ساده بود
چقدر قوی عمل کردم تو ترم
چقدر فعال بودم
و چقدر لایق بودم
اونم به خاطر اینکه با خودم میگفتم نه راحته تو از پسش برمیایی و………
خدایا شکرت و باید واقعا شخصیت تشخم بخوره
دوست داشتم اینا رو با شما و البته با خودم به اشتراک بزارم تا بهتر درک کنم و رو خودم کار
عاشقتونم
هر کجا هستید در پناه الله یکتا با عزت نفس باشید
چون عزت نفس ثروت و خوشبختی و هدایت و نعمت و هرچی بخوای میاره
سلام و درود ب استاد عزیزم و و خانم شایسته عزیزم و همه ی اعضای خانواده صمیمی عباسمنش
پیامی ک میخوام بزارم در مورد این فایل نیست اماا احساسم گفت بیام بنویسم و خوشحالی مو باهاتون ب اشتراک بزارم ، من حدودا یک سال و نیم ک با استاد عباسمنش و قوانین جهان هستی آشنا شدم ،حدودا پارسال همین موقع بود که تمرین خرج کردن روزی یک ملیون تومان و ب توان دو کردن هر روزش رو انجام میدادم ،یک روز ک پولم چند ملیون بود تصمیم گرفتم با عزیزه دلم برم کیش و شروع کردم ب تحقیق در مورده هتل های کیش و امکاناتش و …و تماس گرفتم با دفاتر برای خریده تور کیش و یک تور کیش با هتل 5استار و امکاناتش برای ۲نفر خریدم(تمرین بود اما من عین حقیقت رفتم جلو) و خداروهم سپاسگزاری کردم بابتش ، الان ک دارم این پیام مینویسم تور کیش و رزرو کردم با هتل 5استار و امکانات عالی انشالله و خیلی خوشحالم ک با کار کردن روی خودم پیشرفت کردم و این خواستمم داره برآورده میشه مثل خیلی از خواسته های دیگه ک پارسال آرزوم بود ولی ب لطف خدا الان خاطره شده واسم و خواسته های جدید و تو وجودم خلق کرده ک انشالله ب اون خواسته هاهم خواهم رسید
استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم از همه ی اعضای خانواده هم ممنونم ک با کامنتای فوق العادشون کلی یاد گرفتم
بنام خداوند هدایتگر و وهاب. بنام خدایی که به من قدرت خلق زندگی دلخواهم را داد.
سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی مهربان و سلام به اهالی باصفا و بامرام سایت. به قول استاد بچه حاجی ها😉😅
وای استاد من عاشق عکس این فایل شدم. اول صبح تا پیام قسمت جدید زندگی در بهشت اومد تو کانال، سریع اومدم تو سایت و دیدم به به چه عکسی. دیدم به به آرزوی من به حقیقت پیوسته و استاد رفته سراغ گل و گیاه. اونم چی بن سای😇
استاد من عاشق گل و گیاهم و همش با خودم میگفتم چرا استاد و مریم جان با این جای عالی که دارن و اینهمه نور چرا یه گلی گلدونی چیزی نمیخرن برای گوشه کنار خونه. استاد گیاه به زندگی آدم روح میده خیلی باحاله. خیلی حس خوبی داره و البته انرژی مثبت. چون از طبیعته دیگه و ذات ما آدمهام هم که عاشق طبیعته. یادمه یکی از دوستان تو کامنت قسمت معرفی قهوه ساز گفتن بنام خدایی که قهوه را آفرید. منم از این دوستمون یاد گرفتم و میگم بنام خدایی که گیاه رو آفرید. استاد بخدا نمیدونین خدا چه فراوانی تو گیاهان قرار داده. یعنی من مدهوش میشم وقتی میرم و عکسهای گلهارو نگاه می کنم. اینقدر از هر مدل گلی گونه های مختلف هست که واقعا یاد گرفتن اسماشون یه همت والا میخواد🤪 استاد با اینکه بن سای یه گیاه خیلی خاص و خیلی زیباس ولی کاشکی از یه گیاه مقاومتر شروع میکردین. میدونین استاد نگهداری از گل و گیاه هم تکامل داره. یعنی من همیشه به مشتریهایی که تازه میخوان نگهداری از گل و گیاه رو یاد بگیرن میگم با گلهای سخت جونتر و مقاومتر شروع کنین کم کم لم کار که دستتون اومد و زبون گلها رو یاد گرفتین برین سراغ گیاهان ملوستر.
این بن سای هام یکم ملوسن و شرایط خاصی رو میطلبه. البته میدونم که شما هیچ وقت هیچ کاری رو بدون تحقیق و بدون اینکه ته و توشو در نیارین انجام نمیدین ولی تورو خدا حواستون خیلی به این خوشگله باشه…..
استاد جونم تحسینت می کنم که همه چیزهایی رو که تو ذهنت جذاب هست رو به راحتی جذب می کنی. و همیشه بهترینها رو برای خودتون میخرین.
چون نقطه ضعف نشون داد. با خودم گفتم ببین اون یکی که یکم بیشتر ایستادگی کرد خیلی باهاش کار نداشتن، ولی اینکه ضعف نشون داد و نخواست جلوی اونا وایسه تا جایی که جاداشت کتک خورد. یاد جمله طلایی شما تو عزت نفس افتادم که گفتین جهان به اندازه ای برای تو ارزش قائله که تو برای خودت ارزش قائل باشی. این خروسه هم مصداق همین جمله بود برام. اما اون یکی که کم نیاورد کمتر دچار تضاد شد. البته که جلوی اینهمه قلدر واستادن هم زور ابر مرررد میخاد.
بی انصافا عجب مهمون نوازی کردن😅😅😅
واووو یه آنباکسینگ هیولایی دیگه.
به به عجب چیزی🤩🤩 چه اسکوتر باحالی. ۶۵ کیلووومتر با یه بار شارژ😳😳 آفرین به این شرکت سازنده که همچین هیولایی خلق کرده👋👋👋👋
خدایا شکرت برای اینهمه ثروت و فراوانی تو این بهشت. خدایا شکرت برای آمازون هیولا که همه چیییی داره و به راحتی میشه ازش خرید کنی. خدایا شکرت برای آدمهای ثروتمندی که هم با خریدهاشون لذت میبرن و هم کمک به گسترش جهان می کنن. خدابا شکرت برای فیلمهایی که قراره با ترکیب این اسکوترها و اون درون بی نظیر قراره گرفته بشه. خدایا شکرت برای این کشور ثروتمند و آزاد که همه چی توش پیدا میشه. که تو یکی از روستاهاش طرف داره بن سای میفروشه. خدایا شکرت که اینقدر تو خیابونای این ایالت فراوانی هست و آدمها اینقدر با ایمان هستن که از یه جا اسکوترو برمیداری و میری شهرو دور میزنی و هر جا خواستی اسکوتره رو رها می کنی. چقدر این آدمها خدارو باور دارن و چقدر مسلمونن به خدا. یادمه یه دفعه ما با دوچرخه میخواستیم بریم تو یه پارکی. اما نگهبانیش اجازه نداد که با دوچرخه بریم تو. چون خودشون دوچرخه داشتن توی پارک برای کرایه دیگه کسی حق نداست با دوچرخه خودش بیاد تو پارک. تفاوت نگاه آدمها ، اینجا آدمها اینجورین و اونجا اونجوری. و به نظر من واقعا آدمهای اونجا قابل تحسین ترین و توحیدی ترین آدمهای دنیان. امروز یه پیج آموزشی پیدا کردم که مال یه خانمی بود که اتفاقا اونم آمریکا زندگی میکرد. تو بیو پیجش نوشته بود«زیر هر پست تبلیغات آزاده، روزی رسون خداست» خیلی اون خانم رو تحسین کردم و خیلی این جمله ش برام درس داشت. نگاه توحیدی باعث میشه آدم در بهترین زمان و در بهترین مکان قرار بگیره. و بازم خدارو شکر میکنم که هر روز آدمهایی در مسیرم قرار میگیرن که از هر کدومشون یه درس میگیرم.
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این مسیر بی نهایت زیبا و پر برکت. خدایا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم🙏🙏🙏🌹🌹
وااای خدایی چندتا به یکی غریب گیرش اوردن چقدر طفلی کتک خورد
یعنی عاشق اون گنیاهم که همیشه گروه سرودشون بپاست و در همه مسایل هم گروهی به شور میزارن و نظر میدن😂
ولی چقدررر زیبا بودن این خروسا عجب رنگ خاصی بود واقعا ترکیب رنگشون چشمنواز بود عجب خالق هنرمندی داریم چه سایه روشن سبز وزیبایی به پرهای مشکیشون انداخته بود خدایا شکرت برای این همه زیبایی
طاووسمون عجب شاهی میکنه چقدررر خوش رنگ و زیباست چه رنگایی..خدای من هرچقدر زیبایی این طاووس زیبارو تحسین کنیم کمه چقدر تنوع در خلقت ..چقدر خلاقیت..چقدر هنر خالقمون چشمنوازه…
جدا از زیبایی های عالی این پرنده ها که روح نوازه درسها وتمثیلی که برای من داشت از نگاه قانون زندگی که داریم از استاد یاد میگیریم
از این داستان تازه وارد ما به پارادایس میشه اینطور از نگاه قانون دید
علت اینکه تا تصمیم به تغییر میگیریم مقاومت ها و…همون اول شروع میشه تا مارو منصرف کنه قصه ی همین خروس جدید ماست…
هر فکر ونگاه و ایده و هرچیز جدیدی وقتی میخواد وارد زندگی و شخصیت ما بشه بنا برسیستم محافظی بدنمون ذهن و بدن ما برای حفظ امنیت شروع به مقابله میکنه و این ورودی جدید ی دشمن یه خطر میدونه و شروع میکنه به هر طریقی به مقابله
با ترس
با استرس ونگرانی و …هزار جور راه مقابله فیزیکی وروحی
و اینجاست نقطه عطف آدما…
انتخاب…تصمیم…
یا جا میزنی یا مثل این خروس وایمیستی…
بستگی داره چقدر تصمیمت جدیه
چقدر هدفت مهمه برات
چقدر شجاعت داری
چقدر استمرار داری و وایمیستی
از شما یاد گرفتم که هر مساله ای از نگاه قانون ببینم و مثلی کنم برای ذهنم مثل همون داستان سیارات و مثالی که شما زدید…
وقتی در قبال تصمیماتم اینطور هجوم ترسها و نگرانی ها ونشدها حمله میکنه به وجودم یاد این خروس تازه وارد و حمله همه اهالی پرادایس بهش بیفتم…
همینا ۴روز دیگه رفیق میشن یار میشن هم خانواده میشن
و ما هم همینیم اگر اول وایسیم و حاخالی ندیم در مقابل این نگرانیها و ترسها ومقاومتها…چندساله دیگه کل این وجود به یکپارچگی و اتحاد میرسه و میفهمه که این اتفاق وتغییره نه تنها دشمن نبوده بلکه خیلی خیلی هم نفع ودوستی داشته …
ورود گیاه جدید و بسیار زیبا وانرژی مثبت بن سای مبارکتون باشه استاد جان ومریم جان…وقتی این باور دارید که این درختچه انرژی مثبت داره قطعا طبیعیه که این حسو دارید که ااا واقعا انرژیش مثبته ها…اینه درس باورا که شما همیشه به ما میگید به هرچی باور داشته باشی برات اتفاق میفته…
به بههه اسکوترای جدیدددد خیلی مبااارکه 😍😍😍
چقدر مفید بود این اطلاعات جدید و توضیحاتتون درباره اسکوترهای برقی و کاربردش در امریکا مرسی از شما
و چقدر ثروت و آزادی مالی فوق العادست میتونی جدیدترین و بهترینهای روزو برای خودت بخری وتست کنی
نوش جون و گوارای وجودتون چشیدن طعم شیرین ثروت چون شجاعانه ساختید و امپراطوری زیباتونو روی قله ترساتون بنا کردید و حالا دارید از شیرینی و خنکای ثروتتون لذت میبرید لایق بهترینید…
خدایااا شکرررت برای داشتن استادی که همه جوره الگوست و ازش یاد میگیرم…
آرزوی بهترینااا برای هممون بچه های عزیز خانواده بزرگ عباسمنش همه ما لایقیم که اینجاییم لایق بهترینها😍😍😍
با سلام و عرض ادب و احترام. کاش استاد عزیز این حیوونای زبون بسته رو اینجوری رها نمی کردن تا آسیب ببینن. و آسیب دیدن این حیوونا آدمو یا صحنه هایی میندازه که ما آدم ها تو گوشیهامون پخش می کنیم و بهشون میخندیم. مثل صحنه زمین خوردن آدما، آیا خندیدن به چنین صحنه هایی با بعد متعالی انسان چقدر همسو هست و آیا قلب انسان به دیدن چنین صحنه هایی و خندیدن به اونا رضایت می ده؟
امیدوارم حسی رو که الان دارم خدا کمکم کنه بتونم براتون بیان کنم …
استاد نازنینم دو روزی بود بنا به دلایلی حس کردم تو مسیر نیستم ” در واقع کانون توجه م روی مرور گذشته بود” تصمیم گرفتم دوازده قدم رو دوباره شروع کنم ، بعد از مرور جلسه یک با دفترم و همزمان ویس شما ذهنم روشن شد ،افسار ذهنمو تو دستم گرفتم ، حالم بهتر شد ، در واقع خیلی خوب شد ، در ادامه ی مرور روزانه سفر به دور امریکا از فصل یک ” من روزانه یک قسمت میبینم ” تو دفترم یادداشت کردم چه ورودی های واقعا حالمو خوب میکنه و ازون مهم تر نتایج برام به ارمغان میاره ،تو لیستم دیدم زندگی در بهشت همیشه بیشترین امتیازو میگیره ، چند قسمتی دیدم ،لذت بردم ،تجسم کردم ، وآخر شب با نوشتن کلی شکر گزاری تو دفتر شکرگزاریم خوابیدم .
اینو بهتون بگم که چند روزه من و مامانم تو فکر خریدن درخت کاج بودیم برای تزیین کریسمس ، من شدیدا خوشحال بودم و ذوق داشتم برای تزیینش ، کلی سرچ کردم ، کلی تصور کردمش و حس خوبی داشتمم ، دیشب که مشغول انتخاب قسمت سریال برای نگاه کردن بودم با دیدن عکس ویدیو که یه بنسای کوچولو دستتون بود مشتاق شدم این قسمت رو ببینم ، چون ندیده بودم قبلا اینم بگم که من علاقه ی عجیبی به گیاها دارم بعد تموم شدن این قسمت و یادداشت کردن نکاتش توی دفترم ، دیدم چقدر دلم یهو بنسای خواست،خیلی زیاد .. حتی صبی تایم صبونه به مامانم گفتم مامان من دلم یه بنسای میخواد کاش میشد داشته باشم …
استاد ، استاد باورتون نمیشه دو ساعت بعد بابام که رفته بود بیرون و قرار بود کاج کریسمس بخره ، برگشت در ماشینو وا کردم دیدم یه بنسای کاج ۱۷ ساله خریده ،من از شدت ذوق اشکم در اومده بود بااورتون نمیشه، مامانم از شدت تعجب نمی تونست حرف بزنه ، چیزی که من دو ساعت پیش بهش گفته بودم دقیقا رو به روم بود…بابام طفلکی که از ماجرا خبر نداشت از ری اکشن ما تعجب کرده بود ، پرسیدم بابا شما دقیقا گفتی چه کاجی میخوای؟ گفتش نه اون آقا اینو آورد و گفت بسیار لوکسه و ۱۷ سالشه این بنسای ، منم خوشم اومد ، انتخابش کردم …
به خداوندی خدا اون لحظه صدای شما تو گوشم میپیچید که کاری نداشته باشین چطور …
آخه چطور ممکنه از بین اون همه مدل کاج ، بنسای انتخاب بشه ، فقط دونستن قانون میتونه این موضوع رو توجیه کنه
*
استاد عزیزم تموم سعی مو کردم حس عجیبمو تو این نوشته انتقال بدم ، من عاشقتونم ، بی نهایت ممنون برای این حجم از آگاهی ، برای یاددادن قانون ، برای این سریال بی نظیر
*
من امروز حقیقتا دیوونه شدم ، هر لحظه میرم نگاش میکنم ، اسمشو گذاشتم ویهان ، هر لحظه میبینمش یاد شما ، قانون ، خدای بی نظیر قوانین ثابت میفتم
باسلام خدمت تمام دوستان دیروز داشتم رانندگی میکردم و به قرن جدید سال 1400فکر میکردم ،و یک لحظه یک چیزی بهم گفت مهدی ،تو و همسرت و دختر نازت ،مادر ،پدر و هر کسی که تو میشناسی و با چشم دیدی از این قرن خارج نمیشن و خواهند مرد و از صحنه روزگار حذف میشن،با خودم فکر کردم واقعا نبایددر فکر کردن و برخورد با خیلی از مسائل زندگی تجدید نظر کرد ،یک احساس خوب بهم دست داد،که تو که نمیتونی از این قرن خارج بشی پس بیا شاد باش ،مهربانی کن ،احساس خوب داشته باش،وای خدای من
و مورد بعدی یک چیز که از استاد خوبم یاد گرفتم سعی کنم مثل ابراهیم برخورد کنم ،من بازاریاب هستم و هر ماه 10روز خونه نیستم همسرم و دخترم تو خونه تنها هستند قبل اینکه با استاد آشنا بشم همیشه دلم شور میزد،اما حالا هر موقع ندایی از طرف شیطان میاد که همسرت تنهاست نکنه ،دزدی کسی شب و…
همون موقع با خودم میگم چجوری ابراهیم همسرش وپسرش اسمائیل رو تو صحرا به خداوند سپردو خیالش آسوده بود تو هم همسرت و دخترت رو به خدا بسپار و آرام باش،و آرام بگیر،من خیلی کتاب خواندن در زمینه موفقیت اما اصلا آگاهی هایی که در اینجا میگیریم تو اونا نبود،قرن جدید رو با 12قدم میخوام شروع کنم و به خودم تعهد بده همه تمریناتش رو با جون و دل عمل کنم،ممنون از همه،شاید صحبت من ربطی به این فایل نداشته باشه اما دوست داشتم بگم
و در آخر صحبت خودم رو با شعری از فریدون مشیری تموم میکنم
سلام
بابا چه جنگی توی لانه مرغها راه افتاده است جنگ جهانی اوله 😁
یک حیوان آرام را می آورید داره حال همه را جا می آره ها 🤣
چقدر همزینهای عالی همیشه با شماست وقتی که دنبال همزمانیها باشیم آنها هم برای ما می آیند باورکنیم که همزمانیهای خوبی خواهیم داشت و همیشه هست مثل موقعی که طرف را بردید بیمارستان و این گیاه زیبا را هم دیدید که در پس خاطرات وافکار شما بوده است
اینکه همیشه دنبال زیبایی هستید همیشه هم زیباییها آماده اند تا به طرف شما بیایند و با شما باشند دنبال هر چه که باشیم درمدار آن قرار می گیریم وبه سمت ما می آیند.
گیاه باندزای:
گیاه ژاپنی است و بیش از هزار سال قدمت دارد. درختی کوچک است که از چندین گیاه ایجاد شده است. قدمت آن هزاران سال است و از شاخه های به هم فشرده آنها استفاده می کنند که درختچه های کوچکی مثل همانی که استاد عزیز خریده اند را داشته باشیم.
خیلی راحت رشد میکند ازهرس و درختچه های کوچک استفاده می کند تا به رشد خود ادامه دهم وقتی این را خواندم یاد این افتادم که استاد همیشه از راحتی و
بهتر بودن صحبت می کنند و این گیاه هم همین خصایص را دارد.
نمایشگاههای مختلفی در کشورهای مختلف برگزار میشود که مثلا در سال 1997 در فلوریدا برگزار شده است.چقدر عالی است حتما دوبارهم در فلوریدا نمایشگاه می گذارند.
جالبه که این گیاه خیلی در حال افزایش است وخواهان زیادی دارد واین را خواندم یاد باور فراوانی افتادم
JUST DO IT NOW
به نام رب العالمین
سلام وتشکر خدمت شما استاد گرامی وخانم شایسته عزیزو کل بچه های سایت امید وارم
حال دلتون پر از طراوت و شادابی و پر از احساس خوب باشه.
کوچک که بودم توی خونمون مرغ و خروس زیادی داشتیم و هر وقت مادرم به صورت طبیعی از تخم مرغ ها جوجه میگرفت که به اصطلاح میگفت مرغ کپ شده تفریح من بود که میرفتم یکی از تخم مرغ های زیر مامان مرغی رو کمی بیرون میکشیدم مامان مرغی هم اول به دستم نوک میزد و بعدش تخم رو با نوکش دوباره میبرد زیر خودش.
وقتی که جوجه هاش بزرگ میشدند🐣🐣🐥🐤🐓🐔 اون هایی که خروس شده بودند رو چون با هم جنگ میکردند قویه رو نگه میداشت و بقیه رو سر میبردیم.
ولی یه وقت هایی اون خروس به من حمله میکرد و من فرار میکردم 🐓🐓🏃♂️🏃♂️🏃♂️
و مجبور بودم واسه اینکه برم دستشویی چون باید از دم لونه مرغا رد میشدم باید سریع میرفتم یا با خودم چوب ببرم که اگه خروس حمله کرد با چوب بزنمش 😆😆
خوب من یکم که بزرگتر شدم و ترسم از خروس کمتر شد تو عالم بچگی همش منتظر یه فرصت بودم و خروس رو تو لونه گیر مینداختم و در رو میبستم و از طرفی یه مرغ ها میگرفتم توی بغلم🐔🐔 واااااااااای نمیدونید خروسه چیکار میکرد خودش رو به در دیوار لونه میزد سرو صدا اصلا قفس رو تکون میداد اینقدر وحشی میشد که من میترسیدم درو باز کنم و میگفت بابا ناموسم رو ول کن تا نیومدم…
🤣🤣🤣🤣
استاد دمت گرم خاطرات شیرین من رو دوباره با دعوای اینا یادم آوردید.
آره اون بنسای هم که خرید ید خیلی گیاه فوق العاده زیبا و خوبیه و یه موقعی اینقدر علاقه داشتم به گل و گیاه که کلی بهشون رسیدگی میکردم و خونه مادرم رو پر از گل و گیاه کرده بودم و تکسیر میکردم و…
ولی نمیدونم الان خیلی انگیزه برای اون کارها ندارم فقط هر جا باشه کلی ازشون لذت میبرم و خیلی وقتا هم به گلخانه ها و بازار های گل و گیاه سر میزنیم و لذت میبریم.
استاد جونم براتون آرزوی موفقیت روز افزون میکنم در همه زمینه ها و خدارو شکر میکنم برای این فرصت که توانستم یه کامنت دیگه بزارم. برای ایجاد احساس خوب با تمرکز به روی زیبایی ها.
بنام رب
بسیاراز پرنده های رنگو وارنگتون لذت بردم اون طاوووس که مثه ی پادشاه اون بالا نشسته بود و خروسای سیاه و زیباااااا🥰🥰🙏🏻خداروشکر بابت این همه زیبایی در طبیعت خدا و اون بنسای زیبااااا و انرژی مثبتش 🙏🏻🙏🏻 من که عاشقشم🥰🥰🥰😍
ولی استاد این چکاری بود خروس بیچاررررره
دیگه آخرش گفت تسلیمممممم!!!😅😅😅 خدا خیرتون بده نجاتشون دادید 🙏🏻🙏🏻😉
خداروشکر استاد اینجا هم (شیراز) دوسالی میشه که دوچرخه هایی بنام” بیدود” با این عملکرد کار میکنه و با موبایلامون شارژش میکنیم و استفاده میکنیم و هرجا خاستیم میزاریم فکر میکنم تهران هم از این دوچرخه ها باشه 🤔
صحبتش هست که اسکوتر بیارن حالا نمیدونم چ مدلی ولی خداروشکر اینجا هم دارن میارن 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
خداروشکر بابت این همه فراوانی و ثروت🙏🏻🙏🏻
به نام خداوند معجزه افرین
سلام و عشق و تحسین به تمام دوستای همفرکانسیم که در حال خوندن این کامنت زیبا هستند
و سلامی با عشق و برکت برا ی استا د خوب و دوست داشتی من
اقا جان من اومدم یه سری گزارش کار بدم برای خودم چون توضیح هرکدوم در غالب کامنت بی نهایت منو روش متمرکز و درک بهتری ازش بهم میده
3 تا مطلب هست که میخوام بگم
بریم سراغ داغ ترین ش اونم بحث امروز
خدای من
اون مرغای گوگولیمونو یادتونه که از جوجگی بزرگشون کردیم و به تخم اومدن و کلی ذوق کرده بودم و نوشتم ؟
همون مرغا یک بار تخم دوزرده گذاشتن
حالا کی شو بزار بگم همزمانی رو
اقا ما چند تا تخم مرغ برداشت و نیت کردیم چندتاشو (3تاشو)بدیم به خالم
خلاصه دادیم بهشون و یکی از اون تخم مرغا بزرگ ترین تخمشون تا به اون روز بود
خلاصه از اونجایی که خالم حامله بود(و الان به دنیا اومده و داستان دیدن بچه تو بیمارستان و درساشم گفتم تو کامنتام)
تاکید کردیم بزرگه رو او بخوره
و خدای من مرغ ما برای اونی که تو خودش یه نینی بود تخم دوزرده گذاشته بود و ما کلی ذوق کرده بودیم و شاد و مست شدیم
فکر که کردیم دیدیم ما به جز دون فرد اعلا ی خودشون بهشون هیچی تو اون برهه نداده بودیم به جز پوست تخم بلدرچین
خلاصه بعد یه مدت تازگی ها شروع کرده بودیم بهشون پوست تخم بلدرچین دادن
با امید گذاشتن تخم دوزرده
و امروز خدای من
وقتی رفتم بهشون صبح دون بدم
دیدم اینا اشتباه گرفتن سفارشمونو
عوض تقویت گرفتن از تخم بلدرچین
مرغای عزیزمون تخم مرغی دقیقا اندازه تخم بلدرچین گذاشتن
خدای من
من یکی که مردم از ذوق
و این اینهمه نعمت و تجربه خفن که خداوند در اختیارم قرار داده و هر بار منو سوپرابیز میکنه
خدایا شکرت
و دیگه حتما حدس میزنید که زنگ و پیام و…… به فک و فامیل و دوست و اشنا و غریبه زدیم و با هیجان بینهایت ده بار تعریف و تازه فیمی که گرفتم از تخم مرغ بلدرچینی در مقایسه با تخم مرغ نرمال و تخم بلدرچین هم که گرفته بودم 10 بار خودم دیدم
و هنوز خیلی هیجان زده و خوشحالم برا ی این اتفاقات باحال که میتونم تجربه کنم و حال کنم
و از اونجایی که عاشق این سایت و استاد هم هستم با عشق اومدم به شما هم این هیجانمو اشتراک بزارم و کاش میشد راهی بود فیلمو برای استاد ارسال میکردم
از هر کدوم از دوستایی که میدونن چطور میتونم ویدیو یی به دست استاد برسونم ؟ ممنون میشم بهم بگن
خب خدایا شکر بزن بریم مطلب بعدی
من یه پاشنه اشیل عمیق پیدا کردم تو خودم به نام قدرت طلبی
حالا با تمام اسماش میگم که بهتر بفهمیم و موضوع و چگونگی یافتنش میگم
قدرت طلبی
تمایل به کنترل افراد
تمایل به این که همه ازت حساب ببرن یا بهتر بگم ازت اجازه بگیرن تحت فرمان تو باشن با امر و نهی تو کارا رو انجام بدن و چشم گوی تو باشن و اینطوریا
موضوع اینطوری شناخته شد که دیدم وقتی مهمون میاد خونمون یا میری م جایی
روابط من با بچه ها ی کوچکتر از خودم به عنوان همبازی
شکر ابه
با اینکه همیش تلاش میکردم به قانون عمل کنم میدیدم همیشه یه بحث و ناراحتی ای پیش میاد و این تضاد اومد و من با خودم به رفتارام و…… فکر کردم ببینم عامل چیه
دیدم به میزانی که فرد غد تر یا امیانه تر بگم مغرور تر و با جذبه تر باشه
این ضعف شخصیتی بیدار تر میشه
که بچه هارو مجبور کنم کاری که من میگم بکنن یا جوری که من میگم رفتار کنن یا اگه کار بدی کردنچپ نگاشون کنم و اینا
اینایی که میگم نه اینکه خیلی واضح بگم فلانی باتوم بهت میگم باید اینکارو کنی بگو چشم یا……. نه خیلی مخفی تر از این حرفا
قبلا به این نتیجه رسیده بودم که باهم خوش بگذرئونیم هی شیطنت و کودکیشونو نگیرم ولی به عمق موضوع پی نبرده بودم
مثلا به درگیری ها فکر کردم ببینم چه رفتاری از من موجب شده
میدیدم مثلا بهش گیر میدم میخوام روش حکومت کنم و………… و از این کمبود عزت نفس ناشی میشد که من خودمو باور نداشتم و برای خودم ارزش قائل نبودم و شاید ازین راه میخواستم به احساس عزت نفس بیشتری نسبت به خودم برسم
و خلاصه دارم سعی میکنم روش کار کنم و
شاید منشائش هم وقتایی باشه که کسی به حرفم گوش نمیکرده و درواقع من وجه بدشونو بیرون میکشیدم و باعث شده بخوام اینطوری همه گوش به فرمان من بشن
خلاصه خیلی خوشحالم از این تضاد که باعث شد من این ضعف شخصیتی که لذت رو از من میگرفت و طعم دوستانه و این فضاهارو ازم میگرفت رو پیدا کنم
تازه چون مردادیم خیلی تو الفاظ قشنگ تو ذهنم بود که مدیریت ش خوبه و……..
درحالی که باید کلا این ادا اطفار های ماه و طالع بینی رو کنار بزارم
خدایا شکرت
مطلب سوم
من شنیده بودم که استاد میگفت ضعفی به نام عدم لیاقت
خب من فکر میکردم تو این حوضه خوبم و فقط به این جملات من لایق بهترین ها هستم و اگاهانه انتخاب بهترین چیز ها ختم میشه
ولی دیدم نه
یاد ازمون تعیین سطح زبان انگلیسیم افتاادم که یه 20 ترمی بالا رفتم از سطحی که بودم
و دوستم که هم سطحم بود 2 ترم ازم پایین تر افتاد
و من تو این رفتار هام پیدا کردم ریشه های احساس عدم لیاقت رو 👇👇👇👇👇👇
من فکر میکردم نکنه اون جای درسته و من اتفاقی و اشتباها افتادم بالا تر
نکنه معلمه حواسش نبوده(اخه شفاهی بود)
نکنه بلد نباشم و……….
و جلسه اول اتفاقی که افتاد این بود که با شنیدن اولین کلمه جدید از زبون معلم سریع میگفتم دیدی
دید ی بلد نیستی و……..
و شاید همکلاسی هامو که خیلی خوب صحبت میکردن رو بت کرده بودم و سطحشونو از خودم بالا تر میدونستم
و تمام این رفتار ها بهم گفت
البته تازه فهیمدم اون موقع حدود یکی دوماه پیش اصلا متوجهش نبودم
که تو خودتو لایق جایگاهت نمیدونی
فکر میکنی اتفاقی و شانسیه
همون بحثی که استاد در مورد پذیرفتن تحسین میگه تو عزت نفس
تو میترسی که از پس چیزی برنیای
و با این کار اگاهانه پیشرفتهای کم و موفقیتهای کوچیک رو انتخاب میکنی حتی اگه بزرگتر و بهترشم در مدار و تکامل و توانمندی تو بوده
و دیدم اگه انتخاب بامن بود
قطعا دوتر م پایین تر رو انتخاب میکردم که نکنه عقب باشم
و دیدم چقدر این ها پنهانن
و وقتی به باقی داستان نگاه کردم دیدم
چقدر همه اون ترس ها نجوا بودن
و چقدر درسته که ترسها بزرگترین عامل باز دارنده اند و عدم لیاقت هم ترسه
و دیدم چقدر عالی از پسش براومدم
چقدر ساده بود
چقدر قوی عمل کردم تو ترم
چقدر فعال بودم
و چقدر لایق بودم
اونم به خاطر اینکه با خودم میگفتم نه راحته تو از پسش برمیایی و………
خدایا شکرت و باید واقعا شخصیت تشخم بخوره
دوست داشتم اینا رو با شما و البته با خودم به اشتراک بزارم تا بهتر درک کنم و رو خودم کار
عاشقتونم
هر کجا هستید در پناه الله یکتا با عزت نفس باشید
چون عزت نفس ثروت و خوشبختی و هدایت و نعمت و هرچی بخوای میاره
سلام دوست عزیزمن به تازگی به پروفایل شما برخوردم
تحسینت میکنم که اینقدر زیبا از تضاد ها برمیایی
افرین بهت افرین دوست خوبم 💗💗💗
و از ته قلبم تحسینت میکنم
برا از خدای معربون ثروت عشق شادی خوشبختی ارزو میکنم🙂🙂
سلام و درود ب استاد عزیزم و و خانم شایسته عزیزم و همه ی اعضای خانواده صمیمی عباسمنش
پیامی ک میخوام بزارم در مورد این فایل نیست اماا احساسم گفت بیام بنویسم و خوشحالی مو باهاتون ب اشتراک بزارم ، من حدودا یک سال و نیم ک با استاد عباسمنش و قوانین جهان هستی آشنا شدم ،حدودا پارسال همین موقع بود که تمرین خرج کردن روزی یک ملیون تومان و ب توان دو کردن هر روزش رو انجام میدادم ،یک روز ک پولم چند ملیون بود تصمیم گرفتم با عزیزه دلم برم کیش و شروع کردم ب تحقیق در مورده هتل های کیش و امکاناتش و …و تماس گرفتم با دفاتر برای خریده تور کیش و یک تور کیش با هتل 5استار و امکاناتش برای ۲نفر خریدم(تمرین بود اما من عین حقیقت رفتم جلو) و خداروهم سپاسگزاری کردم بابتش ، الان ک دارم این پیام مینویسم تور کیش و رزرو کردم با هتل 5استار و امکانات عالی انشالله و خیلی خوشحالم ک با کار کردن روی خودم پیشرفت کردم و این خواستمم داره برآورده میشه مثل خیلی از خواسته های دیگه ک پارسال آرزوم بود ولی ب لطف خدا الان خاطره شده واسم و خواسته های جدید و تو وجودم خلق کرده ک انشالله ب اون خواسته هاهم خواهم رسید
استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم از همه ی اعضای خانواده هم ممنونم ک با کامنتای فوق العادشون کلی یاد گرفتم
بنام خداوند هدایتگر و وهاب. بنام خدایی که به من قدرت خلق زندگی دلخواهم را داد.
سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی مهربان و سلام به اهالی باصفا و بامرام سایت. به قول استاد بچه حاجی ها😉😅
وای استاد من عاشق عکس این فایل شدم. اول صبح تا پیام قسمت جدید زندگی در بهشت اومد تو کانال، سریع اومدم تو سایت و دیدم به به چه عکسی. دیدم به به آرزوی من به حقیقت پیوسته و استاد رفته سراغ گل و گیاه. اونم چی بن سای😇
استاد من عاشق گل و گیاهم و همش با خودم میگفتم چرا استاد و مریم جان با این جای عالی که دارن و اینهمه نور چرا یه گلی گلدونی چیزی نمیخرن برای گوشه کنار خونه. استاد گیاه به زندگی آدم روح میده خیلی باحاله. خیلی حس خوبی داره و البته انرژی مثبت. چون از طبیعته دیگه و ذات ما آدمهام هم که عاشق طبیعته. یادمه یکی از دوستان تو کامنت قسمت معرفی قهوه ساز گفتن بنام خدایی که قهوه را آفرید. منم از این دوستمون یاد گرفتم و میگم بنام خدایی که گیاه رو آفرید. استاد بخدا نمیدونین خدا چه فراوانی تو گیاهان قرار داده. یعنی من مدهوش میشم وقتی میرم و عکسهای گلهارو نگاه می کنم. اینقدر از هر مدل گلی گونه های مختلف هست که واقعا یاد گرفتن اسماشون یه همت والا میخواد🤪 استاد با اینکه بن سای یه گیاه خیلی خاص و خیلی زیباس ولی کاشکی از یه گیاه مقاومتر شروع میکردین. میدونین استاد نگهداری از گل و گیاه هم تکامل داره. یعنی من همیشه به مشتریهایی که تازه میخوان نگهداری از گل و گیاه رو یاد بگیرن میگم با گلهای سخت جونتر و مقاومتر شروع کنین کم کم لم کار که دستتون اومد و زبون گلها رو یاد گرفتین برین سراغ گیاهان ملوستر.
این بن سای هام یکم ملوسن و شرایط خاصی رو میطلبه. البته میدونم که شما هیچ وقت هیچ کاری رو بدون تحقیق و بدون اینکه ته و توشو در نیارین انجام نمیدین ولی تورو خدا حواستون خیلی به این خوشگله باشه…..
استاد جونم تحسینت می کنم که همه چیزهایی رو که تو ذهنت جذاب هست رو به راحتی جذب می کنی. و همیشه بهترینها رو برای خودتون میخرین.
راستی طفلی خروسه چقدر کتک خورد. چقدر همه براش قلدری کردن. چرا؟
چون نقطه ضعف نشون داد. با خودم گفتم ببین اون یکی که یکم بیشتر ایستادگی کرد خیلی باهاش کار نداشتن، ولی اینکه ضعف نشون داد و نخواست جلوی اونا وایسه تا جایی که جاداشت کتک خورد. یاد جمله طلایی شما تو عزت نفس افتادم که گفتین جهان به اندازه ای برای تو ارزش قائله که تو برای خودت ارزش قائل باشی. این خروسه هم مصداق همین جمله بود برام. اما اون یکی که کم نیاورد کمتر دچار تضاد شد. البته که جلوی اینهمه قلدر واستادن هم زور ابر مرررد میخاد.
بی انصافا عجب مهمون نوازی کردن😅😅😅
واووو یه آنباکسینگ هیولایی دیگه.
به به عجب چیزی🤩🤩 چه اسکوتر باحالی. ۶۵ کیلووومتر با یه بار شارژ😳😳 آفرین به این شرکت سازنده که همچین هیولایی خلق کرده👋👋👋👋
خدایا شکرت برای اینهمه ثروت و فراوانی تو این بهشت. خدایا شکرت برای آمازون هیولا که همه چیییی داره و به راحتی میشه ازش خرید کنی. خدایا شکرت برای آدمهای ثروتمندی که هم با خریدهاشون لذت میبرن و هم کمک به گسترش جهان می کنن. خدابا شکرت برای فیلمهایی که قراره با ترکیب این اسکوترها و اون درون بی نظیر قراره گرفته بشه. خدایا شکرت برای این کشور ثروتمند و آزاد که همه چی توش پیدا میشه. که تو یکی از روستاهاش طرف داره بن سای میفروشه. خدایا شکرت که اینقدر تو خیابونای این ایالت فراوانی هست و آدمها اینقدر با ایمان هستن که از یه جا اسکوترو برمیداری و میری شهرو دور میزنی و هر جا خواستی اسکوتره رو رها می کنی. چقدر این آدمها خدارو باور دارن و چقدر مسلمونن به خدا. یادمه یه دفعه ما با دوچرخه میخواستیم بریم تو یه پارکی. اما نگهبانیش اجازه نداد که با دوچرخه بریم تو. چون خودشون دوچرخه داشتن توی پارک برای کرایه دیگه کسی حق نداست با دوچرخه خودش بیاد تو پارک. تفاوت نگاه آدمها ، اینجا آدمها اینجورین و اونجا اونجوری. و به نظر من واقعا آدمهای اونجا قابل تحسین ترین و توحیدی ترین آدمهای دنیان. امروز یه پیج آموزشی پیدا کردم که مال یه خانمی بود که اتفاقا اونم آمریکا زندگی میکرد. تو بیو پیجش نوشته بود«زیر هر پست تبلیغات آزاده، روزی رسون خداست» خیلی اون خانم رو تحسین کردم و خیلی این جمله ش برام درس داشت. نگاه توحیدی باعث میشه آدم در بهترین زمان و در بهترین مکان قرار بگیره. و بازم خدارو شکر میکنم که هر روز آدمهایی در مسیرم قرار میگیرن که از هر کدومشون یه درس میگیرم.
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این مسیر بی نهایت زیبا و پر برکت. خدایا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم🙏🙏🙏🌹🌹
بنام خدای هدایتگرم خدای خالق عشق و زیبایی
سلام به پارادایس قشنگمون
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه خانواده بزرگ و عزیز عباسمنش
قسمت اول فایل که ی کمدی عاالی بود
استاد خیلی باحال میگفتید الان خروس میگه اینجا چه دیوونه خونه ای🤣🤣
وااای خدایی چندتا به یکی غریب گیرش اوردن چقدر طفلی کتک خورد
یعنی عاشق اون گنیاهم که همیشه گروه سرودشون بپاست و در همه مسایل هم گروهی به شور میزارن و نظر میدن😂
ولی چقدررر زیبا بودن این خروسا عجب رنگ خاصی بود واقعا ترکیب رنگشون چشمنواز بود عجب خالق هنرمندی داریم چه سایه روشن سبز وزیبایی به پرهای مشکیشون انداخته بود خدایا شکرت برای این همه زیبایی
طاووسمون عجب شاهی میکنه چقدررر خوش رنگ و زیباست چه رنگایی..خدای من هرچقدر زیبایی این طاووس زیبارو تحسین کنیم کمه چقدر تنوع در خلقت ..چقدر خلاقیت..چقدر هنر خالقمون چشمنوازه…
جدا از زیبایی های عالی این پرنده ها که روح نوازه درسها وتمثیلی که برای من داشت از نگاه قانون زندگی که داریم از استاد یاد میگیریم
از این داستان تازه وارد ما به پارادایس میشه اینطور از نگاه قانون دید
علت اینکه تا تصمیم به تغییر میگیریم مقاومت ها و…همون اول شروع میشه تا مارو منصرف کنه قصه ی همین خروس جدید ماست…
هر فکر ونگاه و ایده و هرچیز جدیدی وقتی میخواد وارد زندگی و شخصیت ما بشه بنا برسیستم محافظی بدنمون ذهن و بدن ما برای حفظ امنیت شروع به مقابله میکنه و این ورودی جدید ی دشمن یه خطر میدونه و شروع میکنه به هر طریقی به مقابله
با ترس
با استرس ونگرانی و …هزار جور راه مقابله فیزیکی وروحی
و اینجاست نقطه عطف آدما…
انتخاب…تصمیم…
یا جا میزنی یا مثل این خروس وایمیستی…
بستگی داره چقدر تصمیمت جدیه
چقدر هدفت مهمه برات
چقدر شجاعت داری
چقدر استمرار داری و وایمیستی
از شما یاد گرفتم که هر مساله ای از نگاه قانون ببینم و مثلی کنم برای ذهنم مثل همون داستان سیارات و مثالی که شما زدید…
وقتی در قبال تصمیماتم اینطور هجوم ترسها و نگرانی ها ونشدها حمله میکنه به وجودم یاد این خروس تازه وارد و حمله همه اهالی پرادایس بهش بیفتم…
همینا ۴روز دیگه رفیق میشن یار میشن هم خانواده میشن
و ما هم همینیم اگر اول وایسیم و حاخالی ندیم در مقابل این نگرانیها و ترسها ومقاومتها…چندساله دیگه کل این وجود به یکپارچگی و اتحاد میرسه و میفهمه که این اتفاق وتغییره نه تنها دشمن نبوده بلکه خیلی خیلی هم نفع ودوستی داشته …
ورود گیاه جدید و بسیار زیبا وانرژی مثبت بن سای مبارکتون باشه استاد جان ومریم جان…وقتی این باور دارید که این درختچه انرژی مثبت داره قطعا طبیعیه که این حسو دارید که ااا واقعا انرژیش مثبته ها…اینه درس باورا که شما همیشه به ما میگید به هرچی باور داشته باشی برات اتفاق میفته…
به بههه اسکوترای جدیدددد خیلی مبااارکه 😍😍😍
چقدر مفید بود این اطلاعات جدید و توضیحاتتون درباره اسکوترهای برقی و کاربردش در امریکا مرسی از شما
و چقدر ثروت و آزادی مالی فوق العادست میتونی جدیدترین و بهترینهای روزو برای خودت بخری وتست کنی
نوش جون و گوارای وجودتون چشیدن طعم شیرین ثروت چون شجاعانه ساختید و امپراطوری زیباتونو روی قله ترساتون بنا کردید و حالا دارید از شیرینی و خنکای ثروتتون لذت میبرید لایق بهترینید…
خدایااا شکرررت برای داشتن استادی که همه جوره الگوست و ازش یاد میگیرم…
آرزوی بهترینااا برای هممون بچه های عزیز خانواده بزرگ عباسمنش همه ما لایقیم که اینجاییم لایق بهترینها😍😍😍
با سلام و عرض ادب و احترام. کاش استاد عزیز این حیوونای زبون بسته رو اینجوری رها نمی کردن تا آسیب ببینن. و آسیب دیدن این حیوونا آدمو یا صحنه هایی میندازه که ما آدم ها تو گوشیهامون پخش می کنیم و بهشون میخندیم. مثل صحنه زمین خوردن آدما، آیا خندیدن به چنین صحنه هایی با بعد متعالی انسان چقدر همسو هست و آیا قلب انسان به دیدن چنین صحنه هایی و خندیدن به اونا رضایت می ده؟
دقیقا دوست عزیز.
ما انسانها نباید لحظهای از خدا به حال خودمون رها بشیم. واگرنه فکر نمیکنم بتونیم زیبا قدم برداریم.
هرجا که صحبت از منابع بی نظیر هست، مثل قرآن و اشعار مولانا و دیگر بزرگانی که کسی نتونسته مثلشون بیاره، اون صحبتها رو شنیدن ارزش داره.
ولی اگر انسانی فقط اتکاش به خودش باشه، حتی یک لحظه، فکر میکنم مسیر رو درست نمیتونه بره.
همونطور که انسان بزرگی مثل خواجه عبدالله میگه:
ما را آن ده که ما را آن به و مگذار به که و مه.
واقعا به نظر من اگر حتی یک روز هم از منابع بی نظیری که گفتم استفاده نکنیم، مسیر رو گم میکنیم.
استاد عزیز و نازنینم سلام
*
امیدوارم حسی رو که الان دارم خدا کمکم کنه بتونم براتون بیان کنم …
استاد نازنینم دو روزی بود بنا به دلایلی حس کردم تو مسیر نیستم ” در واقع کانون توجه م روی مرور گذشته بود” تصمیم گرفتم دوازده قدم رو دوباره شروع کنم ، بعد از مرور جلسه یک با دفترم و همزمان ویس شما ذهنم روشن شد ،افسار ذهنمو تو دستم گرفتم ، حالم بهتر شد ، در واقع خیلی خوب شد ، در ادامه ی مرور روزانه سفر به دور امریکا از فصل یک ” من روزانه یک قسمت میبینم ” تو دفترم یادداشت کردم چه ورودی های واقعا حالمو خوب میکنه و ازون مهم تر نتایج برام به ارمغان میاره ،تو لیستم دیدم زندگی در بهشت همیشه بیشترین امتیازو میگیره ، چند قسمتی دیدم ،لذت بردم ،تجسم کردم ، وآخر شب با نوشتن کلی شکر گزاری تو دفتر شکرگزاریم خوابیدم .
اینو بهتون بگم که چند روزه من و مامانم تو فکر خریدن درخت کاج بودیم برای تزیین کریسمس ، من شدیدا خوشحال بودم و ذوق داشتم برای تزیینش ، کلی سرچ کردم ، کلی تصور کردمش و حس خوبی داشتمم ، دیشب که مشغول انتخاب قسمت سریال برای نگاه کردن بودم با دیدن عکس ویدیو که یه بنسای کوچولو دستتون بود مشتاق شدم این قسمت رو ببینم ، چون ندیده بودم قبلا اینم بگم که من علاقه ی عجیبی به گیاها دارم بعد تموم شدن این قسمت و یادداشت کردن نکاتش توی دفترم ، دیدم چقدر دلم یهو بنسای خواست،خیلی زیاد .. حتی صبی تایم صبونه به مامانم گفتم مامان من دلم یه بنسای میخواد کاش میشد داشته باشم …
استاد ، استاد باورتون نمیشه دو ساعت بعد بابام که رفته بود بیرون و قرار بود کاج کریسمس بخره ، برگشت در ماشینو وا کردم دیدم یه بنسای کاج ۱۷ ساله خریده ،من از شدت ذوق اشکم در اومده بود بااورتون نمیشه، مامانم از شدت تعجب نمی تونست حرف بزنه ، چیزی که من دو ساعت پیش بهش گفته بودم دقیقا رو به روم بود…بابام طفلکی که از ماجرا خبر نداشت از ری اکشن ما تعجب کرده بود ، پرسیدم بابا شما دقیقا گفتی چه کاجی میخوای؟ گفتش نه اون آقا اینو آورد و گفت بسیار لوکسه و ۱۷ سالشه این بنسای ، منم خوشم اومد ، انتخابش کردم …
به خداوندی خدا اون لحظه صدای شما تو گوشم میپیچید که کاری نداشته باشین چطور …
آخه چطور ممکنه از بین اون همه مدل کاج ، بنسای انتخاب بشه ، فقط دونستن قانون میتونه این موضوع رو توجیه کنه
*
استاد عزیزم تموم سعی مو کردم حس عجیبمو تو این نوشته انتقال بدم ، من عاشقتونم ، بی نهایت ممنون برای این حجم از آگاهی ، برای یاددادن قانون ، برای این سریال بی نظیر
*
من امروز حقیقتا دیوونه شدم ، هر لحظه میرم نگاش میکنم ، اسمشو گذاشتم ویهان ، هر لحظه میبینمش یاد شما ، قانون ، خدای بی نظیر قوانین ثابت میفتم
خدایا شکرت واقعا
شکرت
*
باسلام خدمت تمام دوستان دیروز داشتم رانندگی میکردم و به قرن جدید سال 1400فکر میکردم ،و یک لحظه یک چیزی بهم گفت مهدی ،تو و همسرت و دختر نازت ،مادر ،پدر و هر کسی که تو میشناسی و با چشم دیدی از این قرن خارج نمیشن و خواهند مرد و از صحنه روزگار حذف میشن،با خودم فکر کردم واقعا نبایددر فکر کردن و برخورد با خیلی از مسائل زندگی تجدید نظر کرد ،یک احساس خوب بهم دست داد،که تو که نمیتونی از این قرن خارج بشی پس بیا شاد باش ،مهربانی کن ،احساس خوب داشته باش،وای خدای من
و مورد بعدی یک چیز که از استاد خوبم یاد گرفتم سعی کنم مثل ابراهیم برخورد کنم ،من بازاریاب هستم و هر ماه 10روز خونه نیستم همسرم و دخترم تو خونه تنها هستند قبل اینکه با استاد آشنا بشم همیشه دلم شور میزد،اما حالا هر موقع ندایی از طرف شیطان میاد که همسرت تنهاست نکنه ،دزدی کسی شب و…
همون موقع با خودم میگم چجوری ابراهیم همسرش وپسرش اسمائیل رو تو صحرا به خداوند سپردو خیالش آسوده بود تو هم همسرت و دخترت رو به خدا بسپار و آرام باش،و آرام بگیر،من خیلی کتاب خواندن در زمینه موفقیت اما اصلا آگاهی هایی که در اینجا میگیریم تو اونا نبود،قرن جدید رو با 12قدم میخوام شروع کنم و به خودم تعهد بده همه تمریناتش رو با جون و دل عمل کنم،ممنون از همه،شاید صحبت من ربطی به این فایل نداشته باشه اما دوست داشتم بگم
و در آخر صحبت خودم رو با شعری از فریدون مشیری تموم میکنم
یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت
فریدون مشیری
به نام الله یکتا و سلام به شما
خدا رو هزار بار شکر که در این جمع آگاه هستم
لذت بردم از جواب منطقی و زیبایی که به ذهنتون دادید و همسر مهربان و دختر زیباتون رو به خداوند سپردید که آخر ایمان و اطمینان قلبیه..احسنت
و ممنونم بابت شعر بامسمای استاد فردیدون مشیری
بازم سپاس و براتون بهترینها رو آرزو دارم👌👌