سریال زندگی در بهشت | قسمت ١٢٩ - صفحه 8

با سلام

بهشت قسمت ۱۲۹

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

چقدر استاد لذت میبرم که دقیقا اون چیزی رو که توی فایل هاتون دارین آموزش میدین رو در اعمال و رفتارتون میشه مشاهده کرد و بقول خودتون تا از چیزی نتیجه نگرفته باشین هیچ وقت اون رو به دیگران آموز ش میدین وهمین عملگرایی شما کلی برای من درس داره که بیشتر عملگرا باشم و به اونچه که به دیگران میگم خودم در درجه اول عمل کنم

همین دیروز بود که داشتم کپشن فایل آرامش در پرتو آگاهی قسمت ۹ رو مرور میکردم که توش نوشته شده بود که شادی و لذت بردن رو به تعویف نندازین و الان با خرید این خروش های مشکی قشنگ شما دقیقا لذت بردن رو به تعویق ننداختین و فورا دست به عمل شدین و اونا رو خریدین

خدای من این ترکیب رنگ این خروس ها چقدر محشره ترکیب مشکی و سبز و قرمز رو به این صورت در هم تنیده تا حالا ندیده بودم .مگه میشه اصلا گفت پرهای این خروسه چه رنگیه .الله اکبر .واقعا دیدنش آدم رو متحیر میکنه از این خلقت زیبا .

و چقدر با دیدن اون صحنه هایی که بین این تازه واردها و بر و بچ چیکن شا اتفاق افتاد مفهوم بما قدمت ایدیهم و بما کسبت ایدیهم رو بهتر درک کردم . اون رفتار به ظاهر وحشیانه نتیجه ی اون حرکت ناشیانه خروس ها در بدو ورود بود.

و چقدر بعد از روبرو شدن با ائن تضاد به جای اینکه اون خروس ها برن توی دل ترسهاشون اجازه دادن که ترس برشون غلبه کنه و نتیجه ی اون هم کتک خوردن های پی در پی و عجر و ناتوانی بود

البته چون این دو تا خروس تازه وارد هستن و یدفه وارد این محیط جدید شدن عرغ و خورس های دیگه اینطوری بهشون حمله کردن چون اونها رو تهدیدی واسه خودشون میدونن. بهتره که اول با ی قفس کوچک وارد میشدن و کمک کم وارد محیط جدیدشون میشدن که بقیه به بودنشون عادت کنن . چون این موضوع حتی میتونه به مرگ اونها هم منجر بشه و این پدیده بین مرغ ها به همنوع خواری یا کانابالیسم معروفه که البته دلایل مختلفی داره. شاید اگر استاد بموقع وارد عمل نمیشد اونقدر اون خروس رو میزدن که میمرد و این اتفاق در مرغداری ها اتفاق میافته . بنظرم خداوند استاد رو هدایت کرد که در زمان مناسب کار مناسب رو انجام بده

خدای من این درختچه چقدر زیبا و مینیاتوریه .چقدر داستان پشتش هم جالب بود. و درس ها با خودش داشت:

اینکه اولا ما وقت خودمون رو صرف دیدن سریالهای با کیفیت پایین نکنیم

اینکه حتی توی دیدن سریال هم به دنبال تمرکز بر قدرت ذهن و توانایی های اون باشیم

اینکه فیلمی که مضمونش عالی باشه مشتری های عالی هم داره

اینکه خلاقیت و ایده پرداززی چقدر میتونه کیفیت که محصولی که تولید میشه رو بالا ببره که حتی بعد از چهل سال هم جذابیت خودش رو توی ی فرم و قالب دیگه نشون بده

اینکه تمرکر بر چیزهای زیبا زیباییها رو به سمت ما هدایت میکنه چجوریش رو فقط خداوند میدونه که از بالا ناظر بر همه چیزه حتی اگر اون توجه چهل سال طول بکشه که اساسش وارد زندگی ما بشه. پس قانون همیشه جواب میده و همیشه درسته .و همیشه بین فرکانس خواسته و بوقوع پیوستنش ی فاصله زمانی هست

استاد بقول خودتون هر اتفاقی توی زندگی ما می افته هدایتی هستش هیچی تصادفی نیست . این دوست شما باید در اینموقع با شما تماس میگرفت و درخواست میکرد شما باید میرفتین تا در مسیرتون هدایت بشین به خریدن این درختچه. وقایع همه به هم ربط دارن اگر چه ما قادر به دیدن و درک این ارتباطه نیستیم تا زمانی که اون اتفاق میافته اونوقت ربطه رو پیدا میکنیم

تلفیق تکنولوژی با تکنولوژی میشه تلفیق لذت با لذت . در حقیقت تلفیق انرزی به شکل دون با تلفیق انرزی به شکل اسکوتر یکی رو زمین و اون یکی توی هوا و جالبه که کنترل کننده اینها ی موجودیه به اسم انسان با قدرت ذهنی بالا که خودش هم ی شکل دیگه ای از انرژیه. همه ی اینها جلوه ای از وجود خدواند توی این دنیای مادی و بقول بابا طاهر:

به دریا نگرم دریا تو بینم

به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به هر جا بنگرم کوه و در و دشت

نشان از قامت رعنا تو بینم

و حالا من با دیدن این همه زیبایی و نشانه میگم:

به اسکوتر بنگرم اسکوتر تو بینم

به دورن بنگرم دورن تو بینم

به هر جا بنگرم خونه و پردایس

نشان از قامت رعنا تو بینم

چقدر من لذت بردم از رنگ قرمز اون راکت تنیس که خوابیده بود توی دل اون رنگ آبی میز تنیس . و وقتی میبینم که اینا اینقدر با هم مچ هستن از جر و بحث و دعواهای بیخودی که این طرفدارهای تیم های پیروزی و استقلال این روزها با هم دارن هم خندم میگیره و هم تعجب میکنم . توی این دنیای مادی این تنوع هاست که معناها رو شکل میدهو این انرژی ها کنار هم این جهان رو زیبا کردن . پس همه این ها باید برای ما نشانه باشه برای فکر کردن ودرس گرفتن و سپاسگزاری کردن

چقدر با برداشتن اون چراغ ها و متمرکز کردن نور روی میز تنیس باز هم اصل تمرکز برای آدم مرور میشه و اینکه شما استاد چقدر به این اصل باور دارین که حتی توی تنیس ازی کردن هم دوست دارین نور متمرکز باشه دقیقا روی محل بازی که شما و عزیز دلتون با تمرکز بیشتری بازی کننین و لذت ببرین

چقدر باز هم با اطلاعاتی که راجع به شرکت های سازنده اسکوتر و مشخصات این اسکوتری دادین سن تجربه ما هم باز بیشتر و بیشتر شد و در عرض چند دقیقه کلی آگاهیهای جدید اضافه شد

چقدر من لذت بردم از اون لحظه ای که مشا با اون چاقو اون چعبه اسکئتر رو باز کردین . چقدر ثروتمند بودن لذت بخشه که ی جلوه اش همین لذت بردن از آنباکسینگ چیزهایی که بیدغدغه خرید می کنی .

و چقدر استاد باز هم اصل راحتی رو حتی توی خرید اسکوتر هم رعایت می کننین که اسکوتری رو میخرین که استفاده کردن ازش راحت باشه و اذیت نشین و این مدام به من یادآوری میکنه که توی همه چیز این اصل رو در نظر بگیرم

اگر سیر اتفاقات این قسمت رو بخوایم بررسی کینم میشه:

خرید خروس ها به هدف لذت بردن بیشتر

دیدن دعواهای خروس ها با هدف لذت بردن بیشتر

کمک کردن به ی دوست با هدف لذت بردن بیشتر

خرید درختچه با هدف لذت بردن بیشتر

خرید اسکوتر ها با هدف لذت بردن بیشتر

تعویض چراغ ها با هدف لذت بردن بیشتر

ایده ی تلفیق درون و اسکوتر با هدف لذت بردن بیشتر

پس اصل توی زندگی استاد لذت بردن و احساس خوبه بقیه دیگه دیتلیه بقول انیشتین

ان شا الله که من هم به عنوان شاگرد استاد که این مسیر رو با ایشون شروع کردم اصل رو این بذارم و درکش کنم تا بتونم همچین تجربه هایی رو تجربه کنم با لذت

سپاس استاد جان و مریم عزیز