سریال زندگی در بهشت | قسمت ١31

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار رضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوندی که مراقب من است

سلام بر استاد عزیزم، خانم مریم و دوستان هم خانواده ام.

2180 روز از عضویتم در این خانواده صمیمی می گذرد. 2180 روز است که هر روز به این سایت می آیم و از آنچه برایم مهیا شده است لذت می برم.

2180 روز است از هجرت خود از شرایطی که داشتم را آغاز کرده ام و در کوچه پس کوچه های این سایت در جستجوی رمز و راز تغییر زندگی ام بوده ام.

2180 روز است که هر روز صحبت های استاد را شنیده یا دیده ام و روزهایی احساسم را از طریق نوشتن با استاد و دوستانم به اشتراک گذاشته ام.

در 2180 روز حضورم در این سایت و دیدن صحنه هایی از بهشت احساسم را به دستانم می سپارم تا هرآنچه درک کرده اند را به کلماتی قابل خواندن تبدیل کنند.

در آن لحظه که استاد را روی ماسه های سفید و برفی ساحل دیدم یاد روزگاری افتادم که از استاد شنیدم که کارش را از روی ماسه های بندرعباس شروع کرده است.

در آن روز من در حال تجربه زندگی ای بودم که خواسته من نبود.

نمی دانستم خواسته ام چه زندگی است اما می دانستم که آن چه هست آن چیزی نیست که مرا خوشحال کند.

آن روزها تازه قدم به سرزمین تغییر گذاشته بودم و تک و تنها در میان امواج سهمگین زندگی گرفتار شده بودم و حال هوای دلم عجیب ابری بود و شنیدن صحبت های استاد اندکی حال و هوای دلم را مساعد می کرد.

اما امروز در ساحل آرامش زندگی ام نشسته ام و در بهترین شرایط آب و هوای دلم در حال مشاهده استاد بودم که روی ماسه های سفید ساحل نشسته است.

تو از ساحل ماسه ای بندرعباس به ساحل سفید و برفی فلوریدا رسیدی و من از میان امواج خروشان زندگی به ساحل آرامش رسیدم.

تو را سپاسگزارم که مرا با آنچه تو را از آن ساحل سیاه به این ساحل سفید هدایت کرد آشنا کردی.

دیدن تصاویری که از درون ضبط شده بود مرا یاد خودم انداخت که در این چند ساله بارها بالا و پایین شده ام اما همیشه تو را دنبال می کردم.

بارها با برخورد به پستی و بلندی های روزگار سقوط کردم و احساسم بد شد اما هر بار دوباره خودم را ساختم و با اشتیاق و انگیزه بیشتری تو را دنبال کردم.

حالم بد شد اما در حال بد نماندم. شرایط تغییر نمی کرد اما رویایم را خط نزدم، ناامید می شدم اما به عشق دنبال کردنت دوباره پرواز می کردم و در جستجوی تو بودم.

وقتی تصاویر خیابان را از بالا می دیدم که همدیگر را قطع می کنند و از یکدیگر می گذرند یاد روزهای افتادم که سرآسیمه در کوچه پس کوچه های سایت عباس منش می دویم و به هر آنچه می رسیدم با دقت گوش می دادم، تماشا می کردم و روی دیوار آن کوچه یادگاری می نوشتم.

که من اینجا هستم، از کجا آمده ام، می خواهم به کجا بروم و آرزوهایم را روی دیوارهای کوچه های عباس منش می نوشتم.

اگر در سایت پرسه زده باشید شاید یادگاری هایی از من دیده باشید.

خیلی جالب است که بارها از طرف سایت پیام هایی دریافت کرده ام که دوستی زیر یادگاری است پیامی درج کرده است.

ابتدا لطف و محبت دوستانم را می خواندم و سپس سری به دلنوشته ام می زدم.

چقدر حالم بهتر می شد وقتی خودم را می دیدم.

آنچه بودم را می دیدم و ردپایم را مشاهده می کردم.

شنیدن موزیک های خاطره انگیزی که همراه با تصاویر رویایی پخش می شد مرا مشغول مرور خاطرات زندگی ام کرد.

((اون روزا ما دلی داشتیم واســه بردن جونی داشتیم))

اون روزها دلی نداشتم، واسه بردن هم هیچ جونی نداشتم

((واســه مردن کسی بودیم کاری داشتیم))

اتفاقا اصلا خودمو قابل نمی دونستم و کسی نبودم، کاری داشتم ولی اصلا دوستش نداشتم

((پاییز و بــهاری داشتیم تو سرا ما سری داشتیم))

برای من زندگی همیشه زمستان بود، زمستانی سرد و سوزان

((عشقی و دلبری داشتیم اون روزا ما دلی داشتیم))

هیچ عشق و دلبری نداشتم و امیدی به زندگی کردن هم نداشتم

((واســه بردن جونی داشتیم واســه مردن کسی بودیم))

بردنی در کار نبود که جونی داشته باشم هرچه بود باختن بود

وقتی به اینجای شعر رسید دقیقا داشت درباره شرایط من حرف می زد

((کسی آمد کــه حرف عشق را با ما زد))

منظورش با استاد عباس منش بود که از وقتی وارد زندگی من شد هرچه گفت از عشق بود، از خدا بود.

((دل ترسوی ما هم دل بــه دریا زد))

با اون همه ترس و ناامیدی که سراسر وجودم رو فرا گرفته بود با خودم گفتم می رم دنبالش، هرجا که رفت منم می رم. دلو به دریای عباس منش زدم و راهی سفر شدم.

((بــه یک دریای توفانی دل ما رفتــه مــهمانی))

وسط اون همه مشکلات و گرفتاری های زندگی، دل من اومده بود به مهمانی خدا، مهمانی آرامش و احساس خوب. زندگی من طوفانی بود ولی دل من در مهمانی بود.

((چــه دور ساحلش از دور پیدا نیست))

وقتی حرفهای استاد رو می شنیدم درباره شرایطی صحبت می کرد که خیلی از من فاصله داشت، ساحلی که استاد درباره اش حرف می زد اما من نمی دیدمش، در زندگی من وجود نداشت.

((یک عمری راه و در قدرت ما نیست))

همش در ذهنم مرور می شد که بابا یه عمر با چیزی که داری میشنوی فاصله داری، خیال برت داشته و خبر نداری. دنبال کی راه افتادی، به چی می خوای برسی؟

((باید پارو نزد وا داد باید دل رو بــه دریا داد))

اما قلب من می گفت نگران نباش، فقط به آنچه می بینی و می شنوی توجه کن، حالا که دل به دریا زدی پس فقط دل به دریا بده

((خودش میبردت هرجا دلش خواست))

به من گفت خودش می بردت هرجا دلش خواست، فقط دنبالش برو

((بــه هرجا برد بدون ساحل همونجاست))

به من گفت هرچی گفت باور کن، انجام بده و تکرار کن و بدون همونجا ساحلیه که دنبالشی

((بــه امیدی کــه ساحل داره این دریا))

منم به امیدی که این دریایی که دل بهش دادم ساحل داره هرجا استاد رفت دنبالش می رفتم و به هرچی می گفت گوش می دادم و عمل می کردم

((بــه امیدی کــه آروم میشــه تا فردا))

وسط اون شرایطی که همه چی خراب بود فقط به خودم دلداری می دادم که صبر کن، ادامه بده، طوفان تموم می شه و ساحل پشت این طوفان برات نمایان می شه

((بــه امیدی کــه این دریا فقط شاه ماهی داره))

تنها امیدم این بود که دریایی که دل بهش دادم، سرشار از نعمت های خوبه، فراوانیه، احساس خوبه، شادیه، سلامتیه

((بــه عشقی کــه نمیبینی شباشو بی ستاره))

امیدم این بود که این دریا پر از نشانه هایی است که هر لحظه به من چشمک می زنند و راه رو به من نشون می دن.

هر فایلی از استاد می شنیدم یا می دیدم برای من چشمک زدن ستاره هایی بود که در شب های تاریک زندگی ام به من نوید صبح شدن را می داد.

((دل ما رفتــه مــهمانی بــه یک دریای طوفانی))

واقعا دل من اون روزها تو زندگی ام نبود، زندگی من طوفانی بود ولی دل من وسط اون تلاتم رفته بود مهمانی

شب های تاریک مدت هاست به صبحی زیبا تبدیل شده و دریای طوفانی مدت هاست آرام و دل انگیز شده.

خورشید قلبم هر روز در این دریایی آرام طلوع می کنه و زیبایی های زندگی ام را به من نشان می دهد.

اما دل من دیگه هیچوقت به خونه برنگشت

اون هنوزم در مهمانیه

مهمانی که از وقتی شروع شد هر روز لذتبخش تر شد و من امروز در ساحل آرام زندگی ام روی ماسه های نرم و آفتاب خورده لم داده ام و به آنچه دلم از آن مهمانی برایم می فرستد نگاه می کنم.

با هر آهنگی که می شنیدم صحنه هایی از خاطرات زندگی ام مرور می شد که همه لذتبخش و زیبا بودند.

و اما صحنه آخر

با دیدن درون هوشمندی که از ارتفاع بالا داشت استاد رو دنبال می کرد به فکر فرو رفتم.

با خودم گفتم وقتی این درون رو انسان خلق کرده و به هوش مصنوعی مجهزش کرده و انقدر عالی داره هدفش رو دنبال می کنه بدون اینکه به موانع برخورد کنه واقعا خداوندی که مجهز به هوش بی نهایت است به چه شکلی می تواند مرا دنبال کند و مرا از موانع زندگی عبور دهد؟

چقدر آرامش بخش بود فکر کردن به خالقی که از آنجایی که من نمی بینم مرا می بیند و هدایت می کند.

استاد عباس منش عزیز نمی دانم دنیا قبل از من چه شکل بوده و بعد از من به چه صورت خواهد بود اما می دانم هرگز از بودن در جهانی که عباس منش در آن بود پشیمان نخواهم بود.

اگر انتخاب من بوده که بارها خودم را می ستایم و اگر انتخاب پروردگارم بوده تا ابد سپاسگزار خدایی هستم که من و عباس منش را به هم وصل کرد و خودش به عنوان نفر سوم بین من و او حضور دارد.

این یادگاری را بر دیوار شهر رویایی عباس منش، در ایالت زندگی در بهشت و در کوچه 131 نوشتم تا ردپای حضورم در این مهمانی الهی برجای بماند.

درپناه خداوند درون ها


یک خبر خوب

دوره «اصول کسب و کار شخصی» بر روی سایت قرار گرفت.
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    353MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

757 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینا میری گفته:
    مدت عضویت: 797 روز

    با سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    سلام استاد قشنگ و شیرینم

    سلام به مریم جان عزیزم که شگرد ممتاز این مدرسه است و با کوچکترین بهانه ها بزرگترین سپاسگزاری ها رو انجام میده و من از شما یاد گرفتم خوبی هوا شروع ممتد ترین سپاسگزاری های روزانه مون هست

    و تکنولوژی و حضور درون بچه ی شیطون که منظره هایی مسحور کننده و آرامش بخش رو برامون خلق می‌کند

    چه منظره زیبایی است تابیدن آفتاب به سطح اقیانوس

    آن هم این اقیانوس و ساحل سفیدش

    که زیبایی اش صد چندان می شود

    یک لحظه هدایتی از مقابل چشمانم گذشت که طوفان این اقیانوس موج هایش به دوست داشتنی ساحلی عجیب رسیده است و اینجاست که مینای قصه شما دوباره عاشق خدایی می شود که مرا به سمت زیبایی ها هدایت می کند

    چه حسن سلیقه ی زیبایی در انتخاب آهنگ ها و ریتم فوق العاده حرکت درون را تجربه می کنیم

    یا رب یا رب با رب یا رب

    چه اعجازی میان این یارب هاست و آن موج دوست داشتنی که ساحل را در آغوش کشیده

    این چنین عشق بازی ها میکنی با دو چشمم

    من نمی دانم چه کردم که لایق این جرعه شراب حضور تو شدم سپاسگزارم و خوشحال ک هماهنگی لحظه دقیقه7و 55 ثانیه را با آهنگ دلنشین و نوای یارب دیدم و این یعنی فقط یک گام تا ایمان واقعی مینایم مانده آن هم درک همین کمک خواستن از رب تست و معنی یا رب را درک کردن است

    خدایا چطور می شود که این چنین عاشقانه مرا همراه عاشقان و عاشقانه هایی میکنی که عمریست آرزویش را دارم

    همان عشق هایی که مست و مدهوش کنان هوشیارترت می کنند…

    شکر وجودت در تک تک ذرات این تصاویر و نعماتی که استاد عزیزم و بانوشایسته و مردم آمریکا خلق شان کردند و سپاسگزارانه از آن ها استفاده می کنند…

    همین حس یکی بودن غم ها رو از دلم برده

    چه احساسی که احساست به احساسم گره خورده

    همین حس یکی بودن غم ها رو از دلم برده

    همون اندازه که هستی همون اندازه خوشحالم…

    واقعا شکر برای هر لحظه شکر ای رب من

    چه درخت های قشنگی…اطراف جاده دقیقا همون طور که رویاش داشتم و چه آسمون آبی و دریاچه خوشرنگی…

    خداشکرت برای تناژ بی نهایت متنوع فقط رنگ سبز

    چه پشتکار تحسین برانگیزی داری بانو جان…

    خیلی خوشحال میشم اگر بتونم به اندازه درکی که میکنم عملگراهم باشم…

    شکر وجودتون استاد

    مرسی که هستین

    و تحسین کردن را به ما آموزش دادید…و از همه مهم تر عمل کردن به آگاهی ها رو هم به ما یاد دادید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 414 روز

    با سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    خدایا با این فایل خواستی بزرگترین پاشنه آشیلم را نشونم بدی و بگی ببین این مدلی هم دارین. زندگی فقط اونی نیست که تو دیدی و تجربه کردی. میشه عاشقانه زندگی کرد، میشه عشقت, مرد خوبی باشه و مردهای خوب هم هستن. انگار خدا داره رابطه استاد و مریم عزیز نشونم میده و میگه،در قلبت را باز کن، عاشق شو و یه نفر را دوست داشته باش. پدرم، برام نمونه ای بود از همه مردها. فکر میکردم همه مردها مثل پدرم زندگی را زهرمار میکنن. به همین دلیل هرگز عاشق نشدم،هرگز هیچ مردی را دوست نداشتم، با اینکه پارتنرم عاشق منه، ولی من حتی دوستش ندارم، و دوستت دارم از دهنم نمیشنوه. درحالیکه هر روز بهم میگه عاشقتم. وبهم میگه میدونم دوستم نداری. هر وقت سریال زندگی در بهشت می‌بینم، هردفعه و هردفعه برام تکرار میشه، ببین استاد، چقدر صادقانه با خانم شایسته رفتار میکنه. از اون کاپشن سفید،دوتا خرید، برای عزیز دلش هم خرید. پس اینجور مردها هم هستن. میشه باهم تفریح کرد، خوش گذروند و در کنار هم آرامش داشت. خدایا شکرت چه منظره های زیبایی، دلم میخواد آنقدر این فایل نگاه کنم، تا به همچین جایی برم با خونه های خوشگل، خیابونهای خلوت و چقدر جای پارک ماشین. عاشق جاده های سرسبز و دریا و ماشینهای بزرگ هستم. دلم میخواد مهاجرت کنم و برم جایی که انقدر آزادی داره، هوای تمیز که وقتی نفس میکشی بوی گل و درخت و دریا حس کنی، دلم خونه های تمیز و پارکینگهای شخصی میخواد مثل همین جایی که توی فایل هست. یه روزی دلم خونه مستقل میخواست، یه روز دلم ماشین میخواست، یه روزی دلم همین زندگی که الان دارمو، میخواست. ولی الان بزرگتر میخوام. یه روزی، زندگی الانم،حتی توی آرزوم نمی‌گنجید و با اینکه قوانین بدرستی نمیشناختم تا اینجا اومدم. الان که با استاد آشنا شدم و روزی نیست که فایلها را گوش نکنم، مطمئنم خیلی راحتر و سریعتر از قبل، و سوت زنان توی یه جنگل سرسبز، با چرخهای روغن کاری شده گاریم، و با لذت، این مسیر را طی میکنم و آرزوی الانم را در آینده زندگی خواهم کرد. هنوز چند روزی مونده به یکسال، که با آموزه های استاد آشنا و همراه شدم، گاهی چنان آرامشی در وجودم حس میکنم که یاد دوران کودکیم میوفتم. همون روزهایی که بندرت مریض میشدم و همه چیز فقط خلاصه بود در بازی و تفریح و زندگی درلحظه و همه دنیا برام دوست داشتنی و زیبا و لذتبخش بود. الان چند روزی هست که همون جنس آرامش را تجربه میکنم.

    خدایا شکرت و ازت سپاسگزارم که منو با استاد آشنا کردی و همچین زندگی و رابطه عاشقانه ای را دیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    امیررضا شاپوری گفته:
    مدت عضویت: 1646 روز

    سلام به تک تک بچه های دوس داشتنی سایت……

    سلام به دو فرستاده خداوند برای ابلاغ پیام زیبایی ها.

    امیررضا ایز تایپینگ….متولد 1381؛تبریز

    پسری که تو سال 1401 مفید ترین کار زندگیش دعوا با خودش و اهل عالم بود برای اثبات اینکه قربانیه!

    نه پول تو جیبش بود

    نه لحظه ای حال خوب رو تجربه میکرد

    نه بدنش درست و حسابی کار میکرد.

    نه مسیر رسالتش رو دنبال میکرد و کلی نه دیگه!!!!!!

    الان که داره اینارو مینویسه،هم خدمتشو به آسان ترین شکل ممکن گذرونده و تموم کرده هم صاحب شغلی شده که آرزوشو داشته؛ هم احترام دریافت میکنه….تو چکاپ فرکانسی قدم یک موجودی حسابش کلا شده بود x تومن،الان درآمد ماهانه اش شده 111x تومن!(دقیقا)

    هم آرامش داره هم بدنش داره عالی کار میکنه و هم ساز مورد علاقه شو از نوع ویژه و پرومکس خریده و هر روز داره با عشق تمرین میکنه و به خوش انرژی ترین استاد موسیقی هدایت شده

    و هم دوره های ارزشمندی مثل قدم ها و ثروت و عزت نفس رو داره…و هر روز در حال رشده؛

    حالا اینا چه ربطی به این قسمت سریال داره!؟

    این قسمت نشانه امروز من در تاریخ 1404/02/12 بود که نشستم دیدمش.و قلبم فضای بزرگتری رو برای فعالیت در اختیار گرفت:)

    تغییرات بیرونی رو که گفتم….تغییرات درونی همینه که انصافا تا همین دیروزش اونقدر تمرکز بر روی زیبایی ها برای من غیر قابل درک و دور بود که فک میکردم خانم شایسته و بچه های سایت دارن ادا در میارن!! و نمیشه با دیدن هرچیزی اینقدر ذوق کرد…

    با دیدن ساحل زیبای sea side تاثیره رو منم گذاشته شد…..

    تبریک میگمم!

    منم نرم شدم…منم ذهنم داره عادت میکنه ک به نفعم کار کنه…..دارم ارباب بودن رو تجربه میکنم…چون سرم جلوی اربابم پایینه….

    ارباب به هر خیری که از سوی تو برسه فقیرم…ارباب تا جهان هست محتاج هدایت و کمک های توام…..

    اربابم… فقط تو را میپرستم و فقط از تو کمک میخواهم……….

    هدایتم کن به راه مستقیم،راه کسانیکه سوت زنان رفتند و تو غرق در نعمت شان کردی…..

    الهی آمین…الهی امین..الهی امین

    بیزینس شخصی ام و آزادی زمانی و مکانی ام با درآمد دو الی سه برابر درآمد کنونی ام موضوع کامنت بعدی ام خواهد بوددد!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمد علی غیاثی گفته:
    مدت عضویت: 1211 روز

    سلام سلام

    قبل از اینکه یه عالمه زیبایی و ثروت رو بهشون اشاره کنم باید بگم که بزرگترین زیبایی که به چشمم میخوره وجود استاد عزیز و خانم شایسته عزیز هست که انقدر در صلح کامل کنار یکدیگر با عشق زندگی میکنن و از داشته هاشون لذت میبرند چقدر شما دو نفر رفتارتون تحصین بر انگیزه چقدر شما دو‌نفر پراز عشق هستید چقدر دوستون دارم واقعا که لیاقت این همه زیبایی رو دارید و انشالا از جنس این زیبایی ها هر روز بیشتر وارد زندگیتون شود باید گفت که چند وقتی هست دوست دارم یه دونه از این اسکوتر برقی ها برای خودم بگیرم و کمی هم تحقیق کردم که تو ایران چه برندهایی خوب است تا بتونم در زمان مناسب بگیرمش البته فقط به صورت نقدی و یه عالمه باهاش کیف کنم وقتی داشتید آنباکسین میکردید گفتم عیول این قسمت اومد که ببینم چیه مدل این اسکوتر (آخه توی قسمت های خیلی جلوتر دیده بودم که سوار میشدید و دوردور میکردید)خدا میدونه این‌ وقت شب یه ذوقی کردم که نگو خونه ام تنها بودم و زدم زیر خنده و گفتم عیول استاد جون ثروتمندم هر چی میخواد رو به خوبی میخره خدا رو شکر ببین جهان هستی این استاد خودمه اره دیدم و کلی کیف کردم از این خرید جذابتون آقا یه چیز دیگه این خروس بنده خدا رو انداختید اون وسط چقدر دلم براش سوخت البته اینم جزئی از طبیعت هست بگذریم داشتم میگفتم این قسمت برای من خیلی جذاب بود که این شهر با این خونه های خوشگل و سکوت و آرامشی که استادم‌رو راضی میکنه چقدر میتونه خاص و جذاب باشه و واقعا یه شهر خیلی خاص و جذابیه به قول شما عین فیلم و سریال های کارتونی چند بوعدی ساخته شده و چقدر سر سبزی خدایا هرجای این کشور رو میبینی سر سبزی داره چه ساحل جذاب و خلوتی واقعا با این مردمان با فرهنگ و تمیز و مراقب شهر رو ساحل و محل رفت و آمد خودشون هستن خدارو شکر که به اینجا هدایت شدیم و این هارو با چشم دلمون میتونیم حس کنیم خدارو شکر برای وجود این تکنولوژی با این دستگاه بی نظیر درون بچه جذاب و قدرتمند که انقدر درون بچه باهوشه که میتونه استاد و دنبال کنه از اون فاصله و به هیچی هم برخورد نکنه خدارو شکر از این همه زیبایی و جذابیت راستی کاپشن سفیده ام خیلی خوشگل بود استاد مبارکتون باشه دیگه باید برم عکس این اسکوتر برقی جذاب و بزنم روی تابلوی آرزوهام خیلی دوستش دارم و خدا منو به یه برند خوب و با کیفیت توی ایران هدایت میکنه تا بتونم با پول نقد خریدم رو انجام بدم و منم اسکوتر برقی دار بشم یه عالمه جاهای مختلف باهاش برم و لذت ببرم ازش و کیف دنیارو باهاش کنم چقدر این چند قسمت سریال زندگی در بهشت رو دوست داشتم خیلی به جونم چسبید خیلی لذت بردم از این همه زیبایی فراوان از این همه ثروت و فراوانی از این همه حس خوب و عشق از این همه نظم در جهان از این همه درخت و سرسبزی از این همه دریا و دریاچه و زیبایی و جنگل و جذابیت وای خدایا صدهزار مرتبه شکرت خدا جون شکرت

    به امید دیدار

    درپناه خدای مهربان باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سیده گفته:
    مدت عضویت: 462 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    سلام به دوستان عزیزم در این سایت الهی

    خدای من ازت سپاس گزارم که منو با استاد و این سایت الهی آشنا کردی

    خدایا شکرت

    امروز بعد از مدت یک سال و نیم که با این سایت آشنا شدم و خودم داشتم از زیبایی های آن و آگاهی های آن استفاده می کردم و لذت می بردم

    دو تا دختر دوقلوم که دانشجو هستن با من سر میز نهار این قسمت از سریال رو دیدن و لذت بردن

    و

    البته من اون اوایل آشنایی با استاد چون حال خودم روز به روز بهتر میشد و احساس آرامش بیشتر داشتم دلم میخواست به خانواده‌ام هم معرفی کنم

    ولی اونا چون سایتهای انگیزشی رو دوست نداشتن

    نسبت به اینجا و استاد هم گارد داشتن

    بعدش من از استاد شنیدم که نباید کسی رو تشویق کرد و هر کسی خودش اگه توی مسیر باشه

    هدایت میشه

    که من همین کار رو کردم و حتی وقتی اونا خونه بودن دیگه فایل نمیذاستم یا صداش رو خیلی کم میکردم

    ولی به قول استاد وقتی خودت تغییر کنی بقیه هم نگاه شون به تو عوض میشه

    و

    من که از بچگی بسیار رابطه خوبی با بچه‌ها م داشتم و باهاشون رفیق بودم و این باعث شد زودتر اونا در مسیر هدایت های الله مهربان قرار بگیرن.

    خدایا هزاران بار شکر

    و

    البته همسرم که مدت زیادی هست بااحساس خوب در مسیر جذب خواسته هایش قرار داره و

    هر روز با من فیلم ها و فایل های استاد رو گوش میده و ما ساعت ها درباره قوانین جهان هستی با هم صحبت می کنیم و

    خدایا شکرت که با وجود این که سال ها از زندگی مشترک مون میگذره روز به روز با عشق بیشتر پیش می‌ره.و بهتر میشه.

    خدایا شکرت برای آگاهی های ناب که هر روز با وجود بودن در کنار شما عزیزان و استفاده از قوانین بدون تغییر خداوند نصیب مان می‌شود.

    در پناه نور و عشق خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    به نام خداوند سراسر خیر و نیکی و محبت و شادی و عشق و ثروت و سلامتی

    درود و سلام

    امیدوارم حال دلتون عالی باشه

    پدر بزرگم که خدا رحمتش کند خدا را چنین شکر گزاری میکرد خداوندا به تعداد برگهای درختان و به تعداد ریگهای در بیابانها و به تعداد قطرات باران در تمام دنیا و به تعداد درختانت در تمام دنیا و به تعداد انسانهای خوبت در تمام دنیا و به تعداد قطرات آب دریاها شکرت و هزاران و هزاران بار شکرت و بعد از شکر گزاری خواسته اش را از خدا میخواست و می‌گفت قدرت تو لایتناهی هست و برایت انجام خواسته ی من زحمتی ندارد و با ایمان قلبی عالی خواسته اش را دریافت میکرد در عین بیسوادی ولی قوانین جهان هستی را خیلی بهتر از ماها حداقل من بلد بودند

    الآنم من میگم خدایا به تمام دانه های ماسه های سفید کنار این دریا در این فایل به تعداد قطرات آب دریا که رنگ آبی و سبز به این زیبایی را بوجود آورده به تمام ذره و مولکول و فرکانس عشق و محبت بین استاد و مریم بانو و به تعداد درختان زیبا و تعداد منازل زیبا کنار دریا و زیبایی های این فایل که فقط چشم و گوش و جان و مینوازند هزاران هزاران بار شکرت خدا،چه جاهای با شکوهی در دنیایت وجود دارد که ما حتی ازشم خبر نداریم خودت ما رو هدایت کن همانطور که به این فایل زیبا هدایت کردی

    خداوندا سپاس بابت صلح درون مریم بانو و استاد متمرکز بر نکات مثبت

    خداوندا سپاس بابت این درام بچه که به این زیبایی برای ما فیلم برداری می‌کنه انگار خودمون در آسمان فلوریدا هستیم و این زیباییها را از نزدیک میبینیم و بابت هوش مصنوعی این درام که واقعا راحت استاد و مریم بانو باهم اسکوتر سواری میکردند و لذت میبردند و درام بچه به این دقیقی و زیبایی فیلم برداری میکرد استاد شما با نشان دادن زیبایی‌های دنیا و رابطه ی عاشقانه خودتون بهترین الگو هستید که ما شاگردان ببینیم و تحسین کنیم و بهترین مکان برای تحسین و توجه به نکات مثبت سایت شما هست سپاس و هزاران سپاس خدای مهربانم که من و هدایت به سایت شما کرد

    یک چیز که خیلی برام اهمیت داشت و زیبا بود تمییز و پاکیزگی و زیبایی این ساحل ،تمییزیش خیلی تحسین برانگیز بود حتی یه ذره اشغال هم پیدا نمیشد و سراسر زیبایی بود و عالی و خوشکل

    استاد من عاشق دریا و سبزه و فضای آسمان آبی و ساحل دریا هستم و در حال دیدن این قسمتها فقط اسکرین شات میگیریم و بعد هر زمان ،وقت کردم عکسها را تماشا میکنم الان عکس روی صفحه ی گوشیم از دریا و کشتی که در فایل 95زندگی در بهشت بود هست کلی ذوق میکنم از دیدنشون،خداوند را سپاس و هزاران بار سپاس

    خداوندا من رو به سمت زیباییها و انسانهای خوب و ایده های خوب و آنها را به سمت من هدایت فرما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2135 روز

    سلام به همه دوستان بخصوص استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین

    استاد این فایل و متن انتخابیش سرااسر ایمان به غیب بود، میگفت دست و پا نزن، بسپار به خدا، اما من یکم عجولم خدا، دلم میخواد یه نشانه ای از ساحل ببینم، چطور میتونم اینجوری باشم (پارو نزنم وا بدم دل و به دریا بدم)؟ با باور کردن متن این آهنگ:

    مونس شب های دل زارم ای که تو شدی همه دارو ندارم یا رب یا رب یا رب یا رب

    مرهم قلب و دل بی قرارم ای که تو شدی همه دار و ندارم یا رب یا رب یا رب یا رب

    این شد توحید، نگین تو خدا رو باور داشته باش اون همه چی بهت میده.

    واای خدا این خونه ها چقددر زیبا بودند، همشون تو بالکن مبل یا صندلی داشتن برای لذت بردن از ویوی روبه رو، من باور محدودی که به ذهنم میاد اینه که خاک میگیرن کثیف میشن هر موقع بخوام روشون بشینم، خب عزیز دلم شما یه روکش بکش روشون ولی این خواسته ی زیبا رو به بهانه ی کثیف شدن از خودت دور نکن.

    این محیط چرا اینقدر تمیییز بود؟!! یکدونه پلاستیک توی درخت‌ها و چمنها نبود، خدایا شکرت که میتونم با چشمام این محیط طبیعت و دست ساخته ی انسان (ساختمان ها) رو ببینم که به شدت هم تمیز هست.

    استاد گفتید: توجه به زیبایی ها با جدیت و آگاهانه نکته ی مهمش همینه من باید این موضوع رو بیشتر جدی بگیرم و مسیر رو ادامه بدم حتی اگر ساحل رو نبینم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: