به نام خدا
سلام وصدتا سلام خدمت خوانندگان عزیز و ارجمندخیلی خوشحالموخداروشکر میکنم که یه فرصت دیگه بهم دادتا بتونم باهاتون معاشرت کنم وکامنت بنویسم
دیر وقته من چشمام با چوب کبریت باز نگه داشتم و حتما دوستداشتم براتون بنویسم هر چیزی که به ذهنم میادوظیفه خودم میدونم بنویسم وحتما یه حکمتی درش هست
خداروشکر میکنم بخاطر اینترنت بخاطر گوشی که بینهایت مفیده بخاطر دوربینی که باهاش این فیلم گرفته شده بخاطر فیلم بردارش سپاسگزارم بخاطر استادم بخاطراینهمه نعمتهایی که داریم تو این فیلم فقط میبینیم سپاس گزارمبقول خودش اگر تمام درختها قلم وتمام دریاها جوهر بشن باز هم نمیشه نعمتها رو بنویسیم میخوام بیشتربهشون آگاه باشم وقدردانشون باشمازتمام انسانهایی که تو این سیستم عظیم نقش خودشون رو پیدا کردند وبخوبی به سیستم خدمت کردن تشکر میکنم وبرای هممون آرزو دارم به این مهم برسیمچقدر ما موجودات قابل تحسینی هستیم که میتونیم این طرف دنیا تو خونمون بنشینیم و از دیدن زیبایی های جهان در اون طرف جهان حتی بصورت لایو لذت ببریم
خدایا خودتم داری لذت میبری از این چیزی که آفریدی وتحسینمون میکنی که به چه خوبی داریم از امکانات نعمتها وسیستم و قوانین تغییر ناپذیرت به درستی و به نفع خودمون استفاده میکنیمو واقعا حق داشتی به خاطر آفرینش انسان به خودت آفرین بگیو به همه دستور دادی در خدمت ما باشن❤️
آفرین میگم به کشور آمریکا به سیستم حاکم وبه مردمشاین کشور رو برای لذت بردن جشن و آرامش و شادی طراحی کردندصلحی که بین طبیعت مردم هست دیدنیهواقعا بهشت رو برای خودشون خواستننمیدونم فقط چطوریه که شیطان بزرگ وبهشت چه نسبتی با هم دارم☹️ببین از اون آمریکایی که پدران ما تو ذهن ما کاشتن و واقعیت چقدر تفاوت بینهایت هست
چقدر دیدن جشن واقعی و دسته جمعی زیباستبه ما یاد داده بودن که عزای دسته جمعی جشنه
اما اینکه کل مردم شهر برای جشن و پایکوبی بریزیم بیرون و بامسئولین اجرای مراسم همدل باشیم وجشن واقعی باشه چقدر زیباستخدایا شکرت چه نور پردازهای رویایی واقعا چه شهر فرنگ از همه رنگه هاااخدایا شکرت بخاطر این آتیش بازیهای بی نظیر این هیاهوی مردم ورقص و شادی دلچسب ودیدنی❤️
ما عادت نداریم که مردم شهر بیایم تو خیابون های شهر و واقعی جشن بگیریم بزنیم وبرقصیم و شادی کنیم☹️هرچند که ما همون سوگواری دست جمعی رو با شادی سبک خودمون برگزار میکنیماما اینکه علنی وهمه با هدف جشن و سیستمی بیایم برنامه ریزی کنیم وتدارک ببینیم وجشن واقعی برگزار کنیم خیلی حس دلگرمی اشتیاق همدلی وشادی واقعی وناب تری هست
امشب من وارد شهر تمپا شدم وسط یکی از بزرگترین جشنهای عمومی شهر❤️❤️یه چیزی تو مایه های عزاداری های دسته جمعی تو کشور خودمون☹️چقدر امشب تو این شهر فرنگ از همه رنگ تو این شب خاص وجشن وپایکوبی من آدم خوشبخت و خوش شانسی هستم که حضور دارماما
اما یه حس تناقض در خودم حس میکنمچقدر دلم پر از حس لذت در کنار بغض هستبیشتر قیافم شبیه علامت تعجب یا شبیه تابلو ورود ممنوع شدم⛔️خلاصه پر از احساسات عجیب شدمدارم از دیدن شادی ورقص و جشن همه چی لذت میبرم ویه ذره هم حس غریبی دارمچقدر دلم پر از حس لذت بغض شادی حسرت ذوق غم وکلی سپاسگزاری و…شد
توی اوج زیبایی لذت شادی ثروت حس غربت داشتم حس دوری احساس میکردم من تنها تماشاچی هستم وبقیه همه بازیکن تو زمینو در همین لحظه چهره استاد رو میبینمانگار که در عین ناباوری دوست خیلی خیلی صمیمی وقدیمی خودتو ببیینیبین اونهمه شلوغی وهیاهوچهره آشنا وزیبایی میبینم با همون لبخند صمیمی وهمیشگیدر عین اینکه قیافش وهمه چیش شبیه بقیه اون شهر هست،شبیه منم هستو یه نقطه اتصال پیدا کردممیبینم اونم همون حسوحال شاد رو مثل بقیه داره وخیلی داره لذت میبره وچقدر برام دلگرم کنندستمنو از بین جمعیت با خودش میبره به بهترین قسمت شهر و عالی ترین ویو از جشن رو دارم میبینم که کلید میندازه ودرو باز میکنه میگه بیا بریم تو خونه یه کم سروصدا کم باشه بتونیم حرف بزنیم وبشین خستگی در کن زودی برمیگردیم به جشنخدایا شکرت باورم نمیشهچقدر من خوشحال ترم که با خودم به صلح رسیدم و احساس خوشحالی نابی رو دارم تجربه میکنم حس غربتم همونجا وسط جشن گم شد و حالا دیگه حس میکردم جزیی از جشن هستم من فقط باید لذت ببرم❤️چقدر حس خوبی دارم که دوستم رو یکی از شادترین و قدرتمندترین وثروتمندترین های شهر میبینمحالا احساس آرامش دارم احساس قدرت میکنم وغرق در شادی خالص وسپاسگزاری هستم❤️
حالا دوستم داره برام از دلیل این جشن و برنامه هایی که امشب و فردا دارن و…میگه کلی توضیحات داره میده اما من فقط دارم به صورت آشنا وزیباش نگاه میکنمدارم از آهنگ حرف زدنش لذت میبرم که چقدر برام آشنا وگوشنوازه ونمیشنوم اصلا داره چی میگهحرکاتش راه رفتننش ذوق و شوقش منو یاد خاطرات قدیم وروزهای خوش گذشتمون میندازه چقدر لذت میبرم وخداروشکر میکنم که خونه ای بینهایت زیبا دارهچه موتورهای هیولایی که همیشه آرزوشو داشتیم توی خونش بعنوان دکور دارهاز ثروتمند بودنش کیف میکنم انگار مال خودمهچقدر لذت میبرم که خودش تغییر نکرده وهمون دوست خاکی صمیمی مهربون باصفاست❤️خوش قلب وپاک باهمون انرژی مثبت همیشگیشچقدر تو اوج ثروت و قدرت خودشه وسادستچقدر تحسینت میکنم که پول و ثروت تنها خصوصیات اخلاقیت رو بولت کرده و تو همون دوست قدیمی وصمیمی خودمی که تمام اون خصوصیاتت که اکثرا زیبا بودن بزرگتر وبارزتر شده اند
همچنان که دارم ازشنیدن سروصدای جشن وهیاهو بیشتر لذت میبرم وخودمو با همه یکی حس میکنممیگم ولش کن این حرفارو الان بیا بریم جشن و ببینیم حالشوببریم
عجب فیلم زیبایی دیدیم واقعا ممنونم از استاد عزیزم ومریم شایسته عزیزم که همیشه به یاد ما هستین وبرامون بهترینها رو هدیه میارین❤️❤️چقدر خونه زیبایی دارین یه بهشت کوچک در دل یه شهر بهشتیچقدر صحبتهات در مورد پارادایز و مرغ وجوجه هات منو یاد خودم انداخت که از مرغ وجوجه هام دور میشدم
اینکه از روستای خلوت و بهشتم دور میشدم و میرفتم به شهرهای بزرگ واقعا احساسات نابی رو برام تداعی کردی با این جملاتت❤️
چقدر باذوق از فوتبال امریکایی تعریف کردی ومنو بردی به یاد دوران نوجوانی که برای اولین بارها میرفتم استادیوم فوتبال تماشا میکردم ویا سالن کشتیچقدر خوبه که هنوز این احساسات ناب در تو زندست ومن که داشتم فراموشش میکردم امشب تلنگری بمن زدی و فهمیدم که چه لذت نابی رو داشتم چه ذوق و شوقی وصف نشدنی از اولین حضورم تواستادیم آزادی داشتم چقدر دوران دانشگاه هرهفته با ذوق و کلی کیف میرفتیم استادیم وچه صبح تا شب رویایی داشتیم چقدر خنده های از ته دل چقدر شادی وغم هیجان واسترس لذت بخشی داشتیمچقدر دعوا میکردیم وکتک میخوردیم وبعدش باهم دوست میشدیم وتاصبح میخندیدیمچقدر بدون این آتیش بازیها و نور پردازیها غرق لذت و عشق ورویا میشدیم وساده خوشبخت بودیم
چقدر بلدیم که شاد باشیم وچقدر زود میتونیم فراموش کنیم شاد بودن روچقدر مستقل از دیگران بلد بودیم خودمون رو شاد کنیم و به هر بهانه ای لذت میبردیم بمن تلنگری زدی که همون چیزهایی که بلدم برای خوشبختی کافیه برای لذت بردن وشاد بودنباید تو مسیر شادی تو فرکانس لذت وزیبایی باشیم وبا بالارفتن سنمون لذتهای جدیدتر ونابتر رو به زندگیمون دعوت کنیم❤️❤️چقدر من الان حرف زدم و الان چقدر خوبه که برم بگیرم بخوابمچقدر خوبه که سرم رو میزارم روبالش سه سوت میخوابم وصبح سرحال و مثل بمب انرژی بیدار میشم خدایا شکرتخیلی همتون رو دوست دارمتک تک کامنتها رو میخونم و انرژی میگیرم برای هممون بهترین ها رو آرزو میکنم❤️خدایا خیلی دوستت دارم❤️
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD290MB18 دقیقه
به نام خدای زیبایی ها
سلام استاد خوش ذوق و مریم جان عاشق
خدایا شکرت در مدار شادی هستید
چقدر زیبا بود این شهر و نور پردازی های آن
وای خدای من
چقدر لذت بخش است این همه شور وشادی مردم این شهر
خدایا شکرت چقدر فراوانی
چقدر زیبایی
امروز رفتم توی چمن های پارک محله مون یه کم نشستم و با عشق با خدای خودم هم صحبت شدم.
چقدر لذت بخش بود
خدایا شکرت
سر سبز و زیبا با گل های رز. رنگ رنگی
چقدر قشنگ بود
از بس امروز به فراوانی توجه کردم
چقدر چیز گیرم اومد
خدایا شکرت
چقدر زعفران خدایا شکرت
امروز به خدا گفتم من منتظر یه واریزی هستم
البته منتظر بودم از بیمه یه مبلغ به حسابم بیاد
ولی به خدا گفتم من فقط اینو میدونم
ولی خودت هزاران ایده داری برای واریزی
که من نمیدونم
و یه ساعت پیش یه مبلغی بنام واریزی حقوق به حسابم اومد
از جایی که من نمیدونستم
خدایا شکرت
من با قدرت خدای قادر مطلق
دارم خلق میکنم زندگی خودمون
خدایا شکرت
امروز مغزم رو پر کرده بودم از باورهای فراوانی و خوب که نتیجه اش رو دیدم
خدایا شکرت
که ما را خالق زندگی خودمون. کردی
خدایا تو کارها رو برام درست کن.
تو ثروت را از راه هایی که میدونی وارد زندگیم کن.
خدایا می خوام تو یاریم کنی رابطه عاشقانه هر روز من با همسرم و فرزندانم و همه مخلوقاتت بهتر و بیشتر شود.
خدایا میخوام هر روز آواز پرندگان رو بشنوم و عشق کنم باهاشون
و
لذت ببرم
میخوام آسان کنی برام آسانی ها را
کارم رو به بهترین شکل شروع کنم.
و
همه انسانهای خوبت و موقعیت و شرایط رو برام مهیا کنی و آسان کنی آسانی ها رو برام .
دوست عزیزی که کامنت منو خوندی برات آرزوی خوشبختی و موفقیت و شادکامی و ثروتمندی رو دارم.
در پناه نور و عشق خدا باشید.
استاد مهربونم مریم عزیزم
خدا را شکر میکنم که چشمام این مناظرو دید تمام طول مدت این فایل قلبم باز بوده, قلبم اکلیلی بوده حالم خوب بوده یه حس عجیبی داشتم اصلاً متوجه گذر زمان نبودم.. استاد اینو بگم … اول که شما رو توی قاب این دوربین دیدم انقدر خوشحال شدم انقدر قلبم باز شده انقدر حالم خوب شد که حتی خودمم باورم نمیشه که دیدن روی ماه شما چقدر به من انرژی میده استاد همین که هستی همین که صداتونو میشنوم همین که ازتون یاد میگیرم قلبمو آروم میکنه قلبمو باز میکنه… تقریبا یک ماهی هستش که تمرین کدنویسی رو شروع کردم خیلی احساسم بهتر شده قلبم بازه و حالم خوبه با خدای خودم خیلی بیشتر صحبت میکنم..
قبلاً نمیتونستم کامنت بنویسم به خاطر اینکه تو مدارش نبودم..یا یه مدتی بود که شکرگزاری برام سخت شده بود.. نهههه که شکرگزاری نکنم همش دوست داشتم یه مدل دیگهای بگم یعنی از جنبههای مختلف اون نعمت نگاه کنم , به اهمیت اون نعمت تو زندگیم توجه کنم راجع به جنبههای زیباش صحبت کنم و بنویسم یه جورایی قدردانش باشم ولی برام سخت بود که کلمه خدا را شکر رو بنویسم…میگفتم شاید اگه اینجوری بنویسم به نظر کلیشه ای بیاد من حقیقی میخوام قدر دان باشم،
من داشتم اینو انجام میدادم اما به سبک دیگهای همونطور که داشتم کامنتها رو میخوندم ولی نمیتونستم هیچ کامنتی بزارم! یک ماه پیوسته کد نویسی را انجام دادم هر شب با خدای خودم صحبت کردم هر روز با خود خودم صحبت کردم جلوی نجواهای ذهنمو گرفتم آرامش بیشتری وارد زندگیم شده اگه بخوام از نتیجه بگم این بزرگترین نتیجه است و از همه مهمتر اینکه من دوباره در مدار دیدن سریال زندگی در بهشت قرار گرفتم احساس میکنم خودم دارم اونجا زندگی میکنم انقدر که بهم لذت میده دیدنش تحسین کردنش اصلاً ذوق شما را میبینم حال خودمو خوب میکنه…. یه عشق و عرق خاصی به آمریکا دارم اینو شما برام ساختین
چقدر جشن و پاکوبی مردم این شهر برام قابل تحسین بود چقدر از هر فرصتی استفاده میکنند تا خوشحال باشن و حالشون خوب باشه کنار همدیگه برقصن با هم خوش بگذرونن..
همین پریشب بود که اینجا شب قدر بود خلاصه کسایی بودن که رفتن تا دم دمای صبح برای مراسم سوگواری و عزاداری و گریه کنار هم جمع شدند خدا را شکر میکنم که تمرکزمو گذاشتم روی فایلها و خدا را شکر میکنم که سعی نکردم به کسی بگم من فکر کنه یا توصیهای بهش کنه…
آتیش بازی توی این فیلم فوق العاده بود واقعا باشکوه و بینظیر بود از تک تک لحظاتش لذت بردم… خودش یه جور چهارشنبه سوری بود
از استاد به خاطر به اشتراک گذاشتن این فایل فوق العاده هزاران بار تشکر دارم خدا را شکر میکنم
سلام استاد عزیزم، مریم جان مهربون و دوستان خوبم در سایت…
خدایا، هر چی دارم از توئه…
چند روزی میشه که توی سایت کمتر فعال بودم و کامنتی نذاشتم. البته سعی کردم فاصله زیادی نیفته و حتی شده یکی دو فایل رو گوش بدم. اما راستش درگیر یه مشکلی شدم که یهدفعه پیش اومد و خیلی بزرگ و سخت بود. نمیخوام جزئیاتش رو بگم، اما همین بس که الخیر فی ما وقع… هر اتفاقی که میفته، خیری توش هست.
توی این مدت، تمام چیزایی که از سایت استاد عباسمنش یاد گرفته بودم رو به کار گرفتم. کنترل ذهن، مثبت فکر کردن، منطقی برخورد کردن… و خداروشکر، همین باعث شد این مشکل وحشتناک به خیر بگذره. الان که دارم اینو مینویسم، احساس میکنم همه چیز داره به یه جای قشنگ کشیده میشه.
باورم نمیشه که وسط این همه سختی، آرامش داشتم! منی که قبلاً با کوچکترین مشکل، پر از استرس و اضطراب میشدم، حالا توی یکی از سختترین لحظات زندگیم، حس امنیت داشتم. میدونم که این تغییر نتیجهی همون قدمهایی بود که برای تغییر خودم برداشتم… و حالا میبینم که خدا هم داره کنارم قدم برمیداره.
استاد عزیزم، ممنونم برای این فایل فوقالعاده که پر از زیبایی و الهام بود. وقتی از زندگی مردم امریکا توی تمپا گفتید، اونقدر تصویرش برام زنده شد که انگار خودم اونجا بودم. چقدر قشنگه که مردم اونجا کنار هم با آرامش و احترام زندگی میکنن، به طبیعت عشق میورزن و این همه زیبایی خلق میکنن… و من مطمئنم که خدا هم از دیدن این همه زیبایی لذت میبره.
خدایا، شکرت… برای این مسیر، برای این آگاهی، برای این آرامش، برای همه چیز…